بخش 7

15 ـ ناخن گرفتن 16 ـ ازاله مو 17 ـ سایه قرار دادن 18 ـ فسوق 19 ـ جـدال 20 ـ بیرون آوردن خون از بدن خود 21 ـ کندن دندان 22 ـ کشتن حشرات بدن 23 ـ سلاح برداشتن 24 ـ کندن گیاهان و درختان حرم 25 ـ شکار حیوانات وحشی مستحبات دخول حرم آداب دخول مسجدالحرام

ناخن گرفتن

مسأله 420 ـ گرفتن ناخن دست يا پا ، با هر وسيله اي كه باشد جايز نيست . مگر اينكه بقاي آن موجب اذيت و آزار محرم شود .

مسأله 421 ـ اگر انگشت زائد يا دست و پاي زائد نيز داشته باشد بنابر احتياط واجب نبايد ناخن آن را بگيرد .

مسأله 422 ـ محرم نمي تواند ناخن خود را بگيرد . ولي مي تواند ناخن ديگري را بگيرد . بنابراين گرفتن ناخن محرم ديگر به قصد تقصير براي محرم مانعي ندارد و صحيح است .

مسأله 423 ـ در حرمت گرفتن ناخن فرقي نمي كند كه محرم خودش ناخن بگيرد يا ديگري ناخن او را بگيرد .

مسأله 424 ـ گرفتن يك يا چند ناخن دست يا پا كفاره دارد . و كفاره هر ناخن يك مُد طعام است . ولي اگر ناخن تمام انگشتان دست يا پا يا هر دو را در يك مجلس بگيرد كفاره آن يك گوسفند است .


142


مسأله 425 ـ اگر مجموع ناخنهاي دست را در يك مجلس و مجموع ناخنهاي پا را در مجلس ديگر بگيرد بايد دو گوسفند كفاره بدهد .

مسأله 426 ـ اگر مجموع ناخنهاي دست و چند ناخن پا ، يا مجموع ناخنهاي پا و چند ناخن دست را در يك مجلس بگيرد يك گوسفند كفاره دارد .

ازاله مو

مسأله 427 ـ ازاله مو از بدن خود يا ديگري به هر وسيله اي كه باشد براي محرم حرام است ، مگر در موارد ضرورت .

مسأله 428 ـ در فرض سابق فرقي نمي كند كه محرم خودش موي خود را ازاله كند يا ديگري با اجازه او موي او را ازاله كند . اما اگر ديگري موي محرم را بدون اختيار وي ازاله كند اشكالي ندارد و كفاره هم ثابت نمي شود .

مسأله 429 ـ اگر محرم از ديگري ـ محل باشد يا محرم ـ ازاله مو كند كفاره بر او نيست ، هر چند در صورت علم و عمد معصيت كرده است .


143


مسأله 430 ـ در فرضهاي سابق فرقي نمي كند كه مو كم باشد يا زياد ، مو را كوتاه كند يا بتراشد يا آن را بكند . بنابراين اگر عمداً دست خود را به سر و صورت يا ساير اعضاي بدن بكشد با علم به اينكه مو كنده مي شود حرام است و كفاره دارد .

مسأله 431 ـ اگر هنگام وضو يا غسل مويي بدون قصد كنده شود اشكال ندارد .

مسأله 432 ـ كفاره تراشيدن يا ازاله موي سر به احتياط واجب يك گوسفند است .

مسأله 433 ـ اگر محرم به جهت ضرورت سر خود را بتراشد ، يا به وسيله ديگر موي سر را ازاله كند هر چند گناه نكرده ولي بايد كفاره بدهد . و كفاره آن يكي از موارد زير است :

1 ـ 12 مد طعام به 6 مسكين بدهد .

2 ـ سه روز روزه بگيرد .

3 ـ يك گوسفند قرباني كند .

مسأله 434 ـ كفاره ازاله موي زير هر دو بغل يك گوسفند است . و كفاره ازاله موي زير يك بغل به احتياط


144


واجب يك گوسفند است .

مسأله 435 ـ اگر در غير از غسل و وضو دست به بدن خود بكشد و يك مو يا بيشتر بيفتد احتياط آن است كه يك كف طعام صدقه بدهد .

سايه قرار دادن

مسأله 436 ـ زير سايه قرار دادن بدن براي مردان در حال حركت و طي مسير در سفر ـ پياده يا سواره ـ حرام است . ولي براي زنان و كودكان اشكال ندارد .

مسأله 437 ـ در زير سايه قرار دادن فرقي بين سر و بدن نيست . لذا نشستن در ماشين سرپوشيده و سر خود را از شيشه يا سقف بيرون كردن خلاف احتياط وجوبي است .

مسأله 438 ـ حرمت استظلال آنجايي است كه محرم خود را زير سايبان مانند چتر و سقف قرار دهد . ولي اگر در كنار مانع باشد و خود را در سايه آن قرار دهد اشكالي ندارد ، مثلا دركنار ماشين يا ديوار حركت كند هر چند خلاف احتياط استحبابي است .


145


مسأله 439 ـ حرمت سايه قرار دادن منحصر به سايباني كه همراه انسان حركت كند مثل سقف ماشين و هواپيما نيست بلكه شامل سايبان ثابت مثل تونل و پل هم مي شود . بلي عبور از زير پلهايي كه در جاده واقع شده و به ناچار بايد از آن جا عبور كرد اشكالي ندارد .

مسأله 440 ـ مرد محرم مي تواند در ايستگاههاي بين راه يا در مكه ، مني و عرفات زير سايبان برود ؛ چون حرمت سايه قرار دادن مربوط به حال حركت و سفر كردن است . بنابراين براي رفتن از منزل خود در مكه تا حرم ، يا رفتن از چادرهاي مني تا رمي جمره يا قربانگاه مي تواند زير سايبان حركت كند .

مسأله 441 ـ تمام شهر مكه حتي محله هاي جديد آن منزل محسوب مي شود ، لذا به محض ورود به مكه زيرسايبان رفتن مانعي ندارد ، بنابراين مي تواند از محله هاي جديد مكه تا مسجدالحرام با ماشين سرپوشيده برود .

مسأله 442 ـ كسي كه در مسجد تنعيم براي عمره مفرده محرم مي شود مي تواند با ماشين سرپوشيده تا


146


مسجدالحرام يا خانه خود در مكه برود ، و همچنين كسي كه در مسجد الحرام براي حج تمتع محرم مي شود مي تواند تا منزل خود زير سايبان برود ، اما در حال حركت از مكه به عرفات نبايد زير سايبان برود .

مسأله 443 ـ استظلال در شب مانعي ندارد . ولي در روز اگر چه هوا ابري باشد جايز نيست . بلي اگر ابر به قدري تيره باشد كه صدق استظلال نكند مانعي ندارد .

مسأله 444 ـ مردي كه مي داند براي سفر بايد از وسيله سرپوشيده در روز استفاده كند نمي تواند نذر كند كه قبل از ميقات محرم شود .

مسأله 445 ـ در فرض سابق اگر مي داند بعد از ورود به جده براي احرام عمره تمتع نمي تواند به يكي از مواقيت برود نذر صحيح است ، و مي تواند بانذردر تهران مثلاً محرم شده و به مكه برود . و احتياط اين است كه در ادني الحل تجديد احرام كند . ولي در هر حال بايد كفاره بدهد .

مسأله 446 ـ زير سايه رفتن در مواقع ضروري مثلا شدت گرما يا سرما ، يا بارندگي جايز است ، ولي بايد


147


كفاره بدهد .

مسأله 447 ـ كفاره سايه قرار دادن در مسير حركت و طي منزل يك گوسفند مي باشد . حتي درحال اضطرار هم اقوي وجوب يك گوسفند به عنوان كفاره است .

مسأله 448 ـ كفاره سايه قرار دادن مربوط به حالت علم و عمد و اختيار است ، بنابراين اگر مثلا كسي كه شب در ماشين سرپوشيده نشسته وقتي كه روز مي شود در خواب باشد و بعد از ورود به مكه بيدار شود كفاره ندارد . بلي اگر اين فرد در بين راه بيدار شود و مقداري از راه را با ماشين سرپوشيده ولو بي اختيار طي كند بايد كفاره بدهد .

مسأله 449 ـ سايه قرار دادن در عمره تمتع يك كفاره دارد اگر چه متعدد باشد . و همين طور در حج تمتع يك كفاره كافي است ، گرچه چند بار زير سايه برود .

فسوق

مسأله 450 ـ فسوق يعني دروغ گفتن ، فحش دادن ، فخر فروختن به ديگران ، كه يكي از محرمات احرام


148


است .

مسأله 451 ـ فسوق كفاره ندارد و بايد استغفار كند ، هر چند بهتر است يك گاو به عنوان كفاره ذبح كند .

جـدال

مسأله 452 ـ قسم خوردن براي اثبات مطلب يا ردّ ديگري با لفظ « لا و الله » و « بلي والله » براي محرم حرام است .

مسأله 453 ـ در جدال محرّم « لا و الله » و « بلي و الله » موضوعيت دارد ، لذا اگر به جاي كلمات « لا » و « بلي » مرادف آنها ، يا به جاي « الله » مرادف آن را در لغات ديگر به قصد قسم خوردن به كار ببرند . جدال محّرم محسوب نمي شود . همان طور كه قسم خوردن به « اللّه » بدون لفظ « بلي » و « لا » جدال محرّم نيست .

مسأله 454 ـ اگر با الفاظ « لا » و « بلي » به ساير اسماء جلاله مثل « رحمن » و « رحيم » و « خالق السموات والارض » قسم بخورد بنابر احتياط مستحب ملحق به جدال محرّم است . و ساير قسمهايي كه بين مردم


149


متعارف است جدال محرّم نمي باشد .

مسأله 455 ـ قسم خوردن به اسماء جلاله و غير آن در مقام ضرورت براي اثبات حق يا ابطال باطل مانعي ندارد .

مسأله 456 ـ اگر محرم قسم راست بخورد در مرتبه اول و دوم كفاره ندارد و بايد استغفار كند ، ولي قسم سوم كفاره دارد و كفاره آن يك گوسفند است .

مسأله 457 ـ اگر يك قسم دروغ بخورد واجب است يك گوسفند كفاره بدهد ، و اگر دو قسم دروغ بخورد احتياط واجب است كه يك گاو كفاره بدهد ، و اگر سه قسم دروغ بخورد به احتياط واجب كفاره آن يك شتر است . و احتياط كامل در اين است كه اگر دو قسم دروغ خورد هم گاو و هم گوسفند بدهد ، و اگر سه قسم دروغ خورد هم شتر و هم گاو بدهد .

مسأله 458 ـ اگر بعد از يك قسم دروغ يك گوسفند كفاره داد و دو مرتبه قسم دروغ خورد بعيد نيست لازم باشد يك گاو كفاره بدهد . و همين طور اگر بعد از دو قسم يك گاو كفاره داد براي مرتبه سوم قسم دروغ


150


بخورد بعيد نيست لزوم يك شتر به عنوان كفاره .

مسأله 459 ـ اگر بيش از سه قسم راست بخورد ، يك كفاره كافي است ، حتي اگر بعد از سه مرتبه كفاره بدهد و بعد دومرتبه قسم بخورد ديگر كفاره واجب نمي شود .

مسأله 460 ـ اگر بيش از سه مرتبه قسم دروغ بخورد بعيد نيست براي هر مرتبه كه بيشتر از سه بار قسم بخورد يك شتر واجب باشد .

بيرون آوردن خون از بدن خود

مسأله 461 ـ بيرون آوردن خون از بدن خود براي محرم حرام است ولي كفاره ندارد . اما بيرون آوردن خون از بدن ديگران حرام نيست . لذا محرم مي تواند ديگري را حجامت كند يا دندان او را بكشد .

مسأله 462 ـ تزريق آمپول و خراشيدن بدن و مسواك كردن اگر موجب بيرون آمدن خون شود جايز نيست .

مسأله 463 ـ خون درآوردن از بدن در موارد ضروري مثل حجامت براي درمان ، يا آمپول و سرم زدن ، يا بيرون آوردن خون دمل مانعي ندارد .


151


كندن دندان

مسأله 464 ـ كندن دندان گرچه خون نيايد حرام است . و كفاره آن بنابر احتياط يك گوسفند است .

مسأله 465 ـ محرم نمي تواند دندان خود را بكند . اما كندن دندان ديگري گرچه موجب خون آمدن شود مانعي ندارد .

مسأله 466 ـ كندن دندان در صورت ضرورت مانعي ندارد ، و كفاره هم ندارد .

كشتن حشرات بدن

مسأله 467 ـ كشتن حشراتي كه در بدن حيوان يا انسان ساكن مي شوند مثل شپش ، كك ، كنه و . . . حرام است .

مسأله 468 ـ انداختن اين گونه حشرات از روي بدن يا جابجا كردن آنها به محلي از بدن كه در معرض سقوط باشند جايز نيست .

مسأله 469 ـ بعيد نيست كه كشتن يا جابجا كردن حشرات كفاره نداشته باشد ، ولي اگر شپش را بكشد يا


152


بيندازد به احتياط واجب يك كف طعام صدقه بدهد .

مسأله 470 ـ كشتن مگس ، پشه و حشرات خاكي اگر اذيت كنند ، مانعي ندارد .

سلاح برداشتن

مسأله 471 ـ همراه داشتن سلاح اگر به گونه اي باشد كه عرفاً مسلح محسوب شود حرام است . ولي اگر عرفاً نگويند مسلح است اشكالي ندارد . و كراهت هم ندارد .

مسأله 472 ـ اگر از روي جهل ، نسيان ، سهو و غفلت يكي از محرمات احرام را انجام داد كفاره ندارد مگر در مورد صيد كه در هر صورت كفاره دارد .

كندن گياهان و درختان حرم

مسأله 473 ـ كندن و بريدن درختان و گياهان حرم بر محرم و غيرمحرم حرام است .

مسأله 474 ـ اگر در منزل خود درخت بكارد مجاز است آن را قطع كند يا بكند ، ولي اگر در منزل درختي كه خودش نكاشته رشد كند اقوي اين است كه قطع و


153


كندن آن جايز است ، هر چند احتياط در ترك است . اما اگر منزلي را كه درخت دارد بخرد نمي تواند درختان آن را قطع كند .

مسأله 475 ـ قطع كردن شاخه هاي درختان ميوه و نخل كه در كيفيت و كميت ميوه آن مؤثر است ، مانعي ندارد . اما خود درختان را نبايد قطع كند .

مسأله 476 ـ اگر در اثر راه رفتن به طور متعارف گياهي قطع شود اشكالي ندارد .

مسأله 477 ـ اگر درخت بزرگي را قطع كند بنابر احتياط يك گاو كفاره بدهد و اگر درخت كوچكي را قطع كند يك گوسفند كفاره بدهد ، و اگر قسمتي از درخت را قطع كند اقوي آن است كه قيمت آن را كفاره بدهد . اما قطع گياهان كفاره ندارد .

شكار حيوانات وحشي

مسأله 478 ـ خوردن گوشت شكار بر محرم حرام است ، و فرقي نمي كند كه خودش شكار كند يا ديگري ، محرم شكار كند يا محّل .


154


مسأله 479 ـ همان گونه كه صيد براي محرم حتي در خارج حرم جايز نيست . براي محل نيز صيد در حرم جايز نمي باشد .

مسأله 480 ـ كمك به شكارچي به هر صورت كه باشد ـ حتي به مقدار نشان دادن شكار به او ـ حرام است .

مسأله 481 ـ اگر محرم شكار را صيد كند بنابر احتياط واجب در حكم ميته است ، و اگر صيد را ذبح كند از نظر خوردن در حكم ميته است و حتي شخص محّل هم نمي تواند از آن استفاده كند .

مسأله 482 ـ شكار حيوانات دريايي ـ يعني حيواني كه محل زندگي آن عرفاً در دريا است ـ مانعي ندارد .

مسأله 483 ـ ذبح و خوردن حيوانات اهلي مثل مرغ ، گاو و گوسفند مانعي ندارد .

مسأله 484 ـ پرندگان از حيوانات صحرايي محسوب مي شوند . و ملخ هم در حكم شكار صحرايي است .

مسأله 485 ـ به احتياط واجب محرم نبايد زنبور عسل يا زنبورهاي ديگر را بكشد ، مگر اينكه از آزار آنها بترسد .


155


مسأله 486 ـ محرم نبايد صيد را نگهداري كند . هر چند خودش مالك آن باشد ، و حتي اگر قبل از احرام آن را داشته بايد رها كند .

مسأله 487 ـ اگر پرنده اي كه پر در نياورده يا پر او را چيده باشند در دست محرم باشد واجب است از آن محافظت كند تا پر درآورد و بعد او را رها كند . بلكه بعيد نيست محافظت بچه صيد تا بزرگ شدن و رها كردن آن واجب باشد .

مسأله 488 ـ حيواناتي كه شكار آن براي محرم حرام است تخم و جوجه آنها نيز براي محرم حرام است .

مسأله 489 ـ كشتن مارمولك و اين قبيل حيوانات در حال احرام مانعي ندارد .

مسأله 490 ـ مسائل و فروع متفرقه شكار و كفاره هر يك از شكارها بسيار است ، ولي چون چندان محل ابتلاء نيست از تفصيل آن خودداري مي كنيم .


156


مستحبات دخول حرم

مسأله 491 ـ براي داخل شدن در حرم خدا چند چيز مستحب است :

1 ـ همين كه حاجي به حرم رسيد ، پياده شده و به جهت دخول حرم غسل كند .

2 ـ براي تواضع و فروتني نسبت به حضرت حق جلَّ و علا پا برهنه شده و نعلين خود را در دست گرفته و داخل حرم شود . اين عمل ثواب زيادي دارد .

3 ـ وقت دخول حرم اين دعا را بخواند :

« اَللّهُمَّ اِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : ( وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأتُوكَ رِجالا وَعَلي كُلِّ ضامِر يَاْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميق ) . اَلّلهُمَّ اِنّي اَرْجُواَنْ اَكُونَ مِمَّنْ اَجابَ دَعْوتَكَ ، وَقَدْ جِئْتُ مِنْ شُقَّة بَعيدَة وَفَجٍّ


157


عَميق ، سامِعاً لِنِدائِكَ ، وَمُستَجيباً لَكَ ، مُطيعاً لاَِمْرِكَ وَكُلُّ ذِلكَ بِفَضْلِكَ عَلَيَّ وَاِحْسانِكَ إلَيَّ ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلي ما وَفَّقْتَنِي لَهُ ، أبْتَغِي بِذلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدَكَ ، وَالْقُرْبَةَ إلَيْكَ ، وَالْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ ، وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي ، وَالتَّوْبَةَ عَلَيَّ مِنْهَا بِمَنِّكَ ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَحَرِّمْ بَدَنِي عَلَي النَّارِ ، وَآمِنِّي مِنْ عَذابِكَ وَعِقابِكَ ، بِرَحْمَتِكَ يَا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ » .

4 ـ وقت دخول حرم مقداري از علف ( اذخر ) گرفته آن را بجود .

آداب دخول مسجدالحرام

مسأله 492 ـ هنگام داخل شدن به مسجد الحرام چند چيز مستحب است :

1 ـ مستحب است براي دخول مسجدالحرام غسل كند .


158


2 ـ مستحب است با پاي برهنه و با حالت سكينه و وقار وارد شود .

3 ـ هنگام ورود از درب « بني شيبه » وارد شود ، و گفته اند كه باب بني شيبه در حال كنوني مقابل باب السلام است . بنابر اين نيكو اين است كه شخص از باب السلام وارد شده و مستقيماًبيايد تا از ستونها بگذرد .

4 ـ مستحب است بر درب مسجدالحرام ايستاده ، بگويد :

« اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ ، بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَماشاءَاللهُ ، اَلسَّلامُ عَلي أنْبِياءِاللهِ وَرُسُلِهِ ، اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي إبْراهِيمَ خَلِيلِ اللهِ ، وَالْحَمْدُللهِ رَبِ الْعالَمِينَ » .

و در روايت ديگر وارد است كه نزد درب مسجد بگويد :

« بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَمِنَ اللهِ وَإلَي اللهِ وَ


159


ماشاءَاللهُ ، وَعَلي مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ ، صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَخَيْرُ الاْسْماءِ لِلّهِ ، وَالْحَمْدُللهِِ ، وَالسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِبْنِ عَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلي أنْبِياءِاللهِ وَرُسُلِهِ ، اَلسَّلامُ عَلي خَلِيلِ اللهِ الرَّحْمنِ ، اَلسَّلامُ عَلي الْمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَعَلي عِبادِاللهِ الصَّالِحِينَ ، اَللَّهُمَ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَبارِكْ عَلي مُحَمَّد ، وَآلِ مُحَمَّد وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد ، كَما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي إبْراهِيمَ وَآلِ إبْراهيمَ ، إنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ ، ألَّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي إبْراهِيمَ خَلِيلِكَ ، وَعَلي أنْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَسَلِّمْ عَلَيْهِمْ ، وَسَلامٌ عَليَ


160


الْمُرْسَلِينَ ، وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ ، اَلَّلهُمَّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ ، وَاسْتَعْمِلْنِي فِي طاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ ، وَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الاْيمانِ أبَداً ما أبْقَيْتَنِي ، جَلَّ ثَناءُ وَجْهِكَ ، اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي جَعَلَنِي مِنْ وَفْدِهِ وَزُوّارِهِ ، وَجَعَلَنِي مِمَّنْ يَعْمُرُ مسَاجِدَهُ ، وَجَعَلَنِي مِمَّن يُناجِيهِ ، اَلَّلهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ وَزائِرُكَ فِي بَيْتِكَ ، وَعَلي كُلِّ مَأتِيٍّ حَقٌّ لِمَنْ أتاهُ وَزارَهُ ، وَأنْتَ خَيْرُ مَأتِيٍّ وَأكْرَمُ مَزُور ، فأسْألُكَ يا اللهُ يا رَحْمنُ ، بِأنَّكَ أنْتَ اللهُ لاإلهَ إلاّ أَنتَ ، وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ ، بِأنَّكَ واحِدٌ اَحَدٌ صَمَدٌ ، لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ ( لَكَ خ ل ) كُفُواً أحَدٌ ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ ، صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَعَلي أهْلِ بَيْتِهِ ، يا جَوادُ يِا كَرِيمُ ، يا ماجِدُ يا جَبَّارُ يا كَرِيمُ ، أسْألُكَ أنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَ إيّايَ بِزِيارَتِي إيَّاكَ ، أوَّلَ شَيْء


161


تُعْطِيَنِي ، فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ » .

پس سه مرتبه بگويد :

« اَللَّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ » .

پس بگويد :

« وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَيِّبِ ، وَادْرَأ عَنِّي شَرَّ شَياطِينِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ ، وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ » .

5 ـ داخل مسجدالحرام شود ، و رو به كعبه دستها را بلند كرده ، و بگويد :

« اَللَّهُمَّ إنِّي أسْألُكَ فِي مَقامِي هذا ، وَفِي أوَّلِ مَناسِكِي ، أنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِي ، وَأنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتِي ، وَأنْ تَضَعَ عَنِّي وِزْرِي ، الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامَ ، اَلَّلهُمَّ إنِّي أشْهَدُ أنَّ هذا بَيْتُكَ الْحَرامُ ، الَّذِي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنَّاسِ ، وَأمْناً مُبارَكاً ، وَهُديً لِلْعالَمِينَ ، اَلَّلهُمَّ إنِّي عَبْدُكَ ، وَالْبَلَدَ بَلَدُكَ ،


162


وَالْبَيْتَ بَيْتُكَ ، جِئتُ أطْلُبُ رَحْمَتَكَ ، وَأؤُمُّ طاعَتَكَ ، مُطِيعاً لاِمْرِكَ ، راضِياً بِقَدَرِكَ ، أسْألُكَ مَسْألَةَ الْفَقِيرِ إلَيْكَ ، الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ ، اَلَّلهُمَّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ ، واسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ » .

بعد خطاب كند بسوي كعبه ، و بگويد :

« الْحَمْدُللهِِ الَّذِي عَظَّمَكِ وَشَرَّفَكِ وَكَرَّمَكِ ، وَجَعَلَكِ مَثابَةً لِلنّاسِ ، و اَمْناً مُبارَكاً ، وَهُديً لِلْعالَمِينَ » .

6 ـ مستحب است وقتي كه محاذي حجرالأسود شد ، بگويد :

« أشْهَدُ أنْ لاإلهَ إلاَاللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لهُ ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ ، آمَنْتُ بِاللهِ ، وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطاغُوتِ وَاللاَّتِ وَالْعُزّي ، وَبِعِبادَةِ الشَيْطانِ ، وَبِعِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دُونِ اللّهِ » .


163


و هنگامي كه نظرش به حجرالأسود افتاد متوجه بسوي او شود ، و بگويد :

« اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا ، وَما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أنْ هَدانَا اللّهُ ، سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ ولا إلهَ إلاَ اللّهُ وَاللهُ أكْبَرُ ، اَللهُ أكْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ ، وَاللهُ أكْبَرُ مِمّا أخْشي وَاَحْذَرُ ، لا إلهَ إلاَّاللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ ، لَهُ الْمُلْكُ و لَهُ الْحَمْدُ ، يُحْيِي وَيُمِيتُ ، وَيُمِيتُ وَيُحْيِي ، وَهُوَ حَيٌّ لايَمُوتُ ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ ، وَهُوَ عَلي كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ ، اَلَّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَبارِكْ عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ ، كَأفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي إبْراهِيمَ وَآلِ إبْراهِيمَ ، إنَّكَ حَمِيدٌ مَجيدٌ ، وَسَلامٌ عَلي جَميعِ النَّبِيِّينَ وَالمُرْسَلِينَ ، وَالْحَمْدُللهِِ رَبِّ العالَمِينَ ، ألَّلهُمَّ إنِّي اُومِنُ بِوَعْدِكَ ، وَأُصَدِّقُ رُسُلَكَ ، وَأتَّبِعُ كِتابَكَ » .


164


7 ـ در روايت معتبر وارد است كه وقتي كه نزديك حجرالأسود رسيدي دستهاي خود را بلند كن ، و حمد و ثناي الهي را بجا آور ، و صلوات بر پيغمبر بفرست ، و از خداوند عالم بخواه كه حج تو را قبول كند . پس از آن حجر را ببوس و استلام كن . و اگر بوسيدن ممكن نشد استلام كن ، و اگر آن نيز ممكن نشد به آن اشاره كن و بگو :

« اَللَّهُمَّ أمانَتِي أدَّيْتُها ، وَمِيثْاقِي تَعاهَدْتُهُ ، لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوافاةِ ، اَلَّلهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ ، وَعَلي سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، اَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّاللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ ، آمَنْتُ بِاللهِ ، وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطاغُوتِ ، وَاللاَّتِ وَالْعُزّي ، وَعِبادَةِ الشَّيْطانِ ، وَعِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دُونِ اللهِ » .

و سپس بگو :

« اَللَّهُمَّ إلَيْكَ بَسَطْتُ يَدِي ، وَفِيما عِنْدَكَ


165


عَظُمَتْ رَغْبَتِي ، فَاقْبَلْ سُبْحَتِي ، وَاغْفِرْلِي وَارْحَمْنِي ، اَلَّلهُمَّ إنِّي أعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَالْفَقْرِ ، وَمَواقِفِ الْخِزْيِ فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ » .

مستحبات ديگر مكه

مسأله 493 ـ آداب و مستحبات ديگر در مكه معظمه از اين قرار است :

1 ـ زياد ذكر خدا كردن ، و خواندن قرآن .

2 ـ ختم كردن قرآن .

3 ـ خوردن از آب زمزم ، و بعد از خوردن اين دعا را بخواند :

« اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً ، وَرِزْقاً واسِعاً ، وَشِفاءً مِنْ كُلِّ داء وَسُقْم »

و نيز بگويد :

« بسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَالشُّكْرُ لِلّهِ » .

4 ـ نظر كردن به كعبه ، و بسيار تكرار كردن آن .


166


5 ـ در هر شبانه روز ده مرتبه طواف كردن ؛ در اول شب سه طواف ، و در آخر شب سه طواف ، و پس از دخول صبح دو طواف ، و بعد از ظهر دو طواف .

مسأله 494 ـ مستحب است بعد از فراغ از حج در صورت امكان يك عمره مفرده انجام دهد ، و هنگام خروج از مكه طواف وداع انجام دهد .


| شناسه مطلب: 75845