بخش 4

فصل سوّم حجّ مستحبّی فصل چهارم حجّ نذری فصل پنجم حجّ بذلی فصل ششم اقسام حج استفتائات اقسام حج فصل هفتم حجّ تمتّع الف) عمره تمتّع ب) حجّ تمتّع شرایط حجّ تمتّع فصل هشتم میقات های إحرام 1ـ مسجد شجره 2ـ جُحْفَه 3ـ وادی عقیق 4ـ قرن المنازل 5ـ یلملم 6ـ شهر مکّه 7ـ منزل خود انسان 8ـ جعرانه 9ـ محاذات یکی از میقاتها 10ـ أدنی الحل احکام میقات ها

جواب:آري از احرام خارج شده، و مي تواند ازدواج كند.

سؤال 197ـ يكي از حجّاج را در روز عيد قربان و قبل از تراشيدن سر دستگير كرده و به ايران فرستاده اند. آيا رفقاي او مي توانند از وي نيابت نموده، بقيّه اعمالش را انجام دهند؟ چنين شخصي چگونه از احرام خارج مي شود؟


[ 78 ]

جواب: اين كار بدون اين كه نيابت به كسي بدهد صحيح نيست، و براي خروج از احرام اگر ممكن است بايد به مني بيايد و تقصير كند، سپس اعمال بعدي را انجام دهد تا از احرام خارج شود، و اگر نمي تواند به مني برود، در محلّ خودش حلق يا تقصير مي كند، و بنابر احتياط مستحب موهاي خود را به مني مي فرستد، و براي اعمال بعدي نايب مي گيرد.

سؤال 198ـ زني در روز نهم ذي الحجّه، در صحراي عرفات ديوانه مي شود، و او را به بيمارستان منتقل مي كنند. همراهانش تا آخرين لحظه اي كه مي توانستند در مكّه بمانند، همراهش ماندند، ولي متأسّفانه بهبودي نيافت. آيا شوهرش كه همراه اوست مي تواند براي او نايب بگيرد، يا خودش باقي اعمال او را انجام دهد؟

جواب: در صورتي كه سال اوّل استطاعت اوست حج بر او واجب نشده، و لازم نيست براي او نايب بگيرند، و اگر عاقل شد بايد به وظائف خود عمل كند، و چنانچه وقت گذشته لااقل اعمال عمره مفرده را بجا آورد تا از احرام خارج شود.

سؤال 199ـ آيا شرط ايمانِ نايب، كه در اصل نيابت حج شرط است، در ذبح و ساير اعمالي كه نيابت در آن جايز است، مثل رمي جمرات و طواف، نيز شرط است؟

جواب: در ذبح شرط نيست; ولي در بقيّه موارد بنابر احتياط واجب شرط است.


[ 79 ]

فصل سوّم
حجّ مستحبّي

مسأله 200ـ مستحب است براي كساني كه استطاعت ندارند، يا ساير شرايط در آنها جمع نيست، يا حج واجب را بجا آورده اند، حج بجا آورند، بلكه مستحب است هر سال تكرار كنند; ولي چنانچه ازدحام بيش از حدّ حجّاج، توليد مزاحمت شديد براي كساني كه هنوز حج بجا نياورده اند مي كند، سزاوار است كساني كه حجّ واجب بجا آورده اند موقّتاً از انجام حجّ مستحبّي خودداري نمايند. همچنين سزاوار است هنگام نوبت گذاري، مسؤولين نوبت را به كساني دهند كه مي خواهند براي نخستين بار حجّ واجب بجا آورند، ولي اگر خانه خدا (فرضاً) يك سال به اندازه كافي زائر نداشته باشد، بر حاكم شرع واجب است عدّه اي را با هزينه بيت المال به حج بفرستد; هر چند حجّ واجب خود را انجام داده باشند.

مسأله 201ـ در حجّ مستحبّي زن، اجازه شوهر لازم است. حتّي اگر حجّ مستحبّي فرزند بدون اجازه پدر يا مادر باعث آزار آنها شود اشكال دارد.

مسأله 202ـ كسي كه هزينه حج را ندارد مستحبّ است قرض كند و به حج برود; مشروط بر اين كه بتواند قرض را بدون مشقّت اداء كند.


[ 80 ]

مسأله 203ـ كسي كه مال ندارد تا با آن به حج برود، مستحب است با اجير شدن و نيابت از ديگري، به حج برود.

مسأله 204ـ مستحبّ است در وقت خارج شدن از مكّه، نيّت برگشتن نمايد، و مكروه است قصد برنگشتن داشته باشد; مگر اين كه انجام حج هاي مستحبّي پي در پي سبب محروميّت انجام دهندگان حج واجب شود، كه در اين صورت بهتر است مجال را به آنها بدهند.

مسأله 205ـ مستحبّ است كه از اموال خود از طرف خويشاوندان يا دوستان و بزرگان حج بجا آورد; چه زنده باشند، يا از دنيا رفته باشند. همچنين مستحب است از طرف معصومين(عليهم السلام)حجّ نيابتي انجام دهد، و نيز انجام طواف از طرف آنها، يا ديگران مستحبّ است; مشروط بر اين كه آنها در مكّه نباشند، يا معذور باشند.

مسأله 206ـ بعد از انجام حجّ مستحبّي مي تواند ثواب آن را به ديگري هديه كند، همان گونه كه مي تواند هنگام شروع آن را به نيّت ديگري آغاز كند.


[ 81 ]

فصل چهارم
حجّ نذري

مسأله 207ـ كسي كه عاقل و بالغ باشد، و از روي قصد و اختيار نذر كند كه حج بجا آورد، حج بر او واجب مي شود; ولي نذر زن بدون اجازه شوهر ـ در صورتي كه با حقّ او منافات داشته باشد ـ جايز نيست، و در صورتي كه منافات نداشته باشد صحيح است، مثل اين كه زن همسفر شوهر باشد.

مسأله 208ـ اگر خانمي قبل از ازدواج نذر كرده باشد كه حجّي بجا آورد، پس از ازدواج جهت انجام فريضه حج، اجازه شوهر لازم است، و شوهر حقّ ممانعت دارد.

مسأله 209ـ هرگاه نذر حج كند و زماني براي آن تعيين نكند مي تواند آن را تأخير بيندازد; (ولي احتياط آن است كه زياد به تأخير نيندازد). و اگر زماني براي آن معيّن كرده، واجب است در همان زمان انجام دهد، و چنانچه عمداً انجام ندهد بايد كفّاره(1) بدهد، و احتياط آن است كه حج را نيز قضا كند.

مسأله 210ـ هرگاه كسي نذر كند اگر فلان حاجتش روا شد حج بجا آورد،


1 . كفّاره نذر مانند كفّاره روزه ماه مبارك رمضان است.



[ 82 ]

و قبل از روا شدن آن از دنيا برود، قضاي نذر لازم نيست; امّا اگر بعد از روا شدن حاجت از دنيا برود، بايد ورثه او آن را قضا كنند، يا براي او اجير بگيرند، و احتياط آن است كه پول آن را با رضايت ورثه (اگر همه كبير باشند) از اصل تركه بردارند.


[ 83 ]

فصل پنجم
حجّ بذلي

مسأله 211ـ هرگاه كسي مخارج رفتن به مكّه را ندارد، ولي ديگري مالي به او مي بخشد، يا در اختيار او مي گذارد كه با آن حج برود، و مخارج زن و فرزند او را نيز در اين مدّت مي پردازد، بر چنين كسي حج واجب است; هر چند بدهكار باشد، و در موقع بازگشت نيز وسيله كافي براي امرار معاش نداشته باشد، و قبول كردن چنين هديه اي واجب است، مگر اين كه منّت، يا ضرر، يا مشقّت غير قابل تحمّلي به همراه داشته باشد، و اين حج كفايت از حجّ واجب مي كند، و آن را حجّ بذلي مي نامند.

مسأله 212ـ اگر شخصي مالي معادل مخارج حجّ به ديگري ببخشد كه حج بجاي آورد، بايد قبول كند و طبق شرط عمل نمايد. همچنين اگر پول دهنده بگويد: «مخيّر هستي كه با آن حج بجا آوري، يا در راه ديگر مصرف كني» در اين صورت نيز بايد حج بجا آورد; بلكه اگر اسم حج را هم نياورد، و فقط مال را به او ببخشد، احتياط آن است كه قبول كند و حج بجا آورد; مشروط بر اين كه در بازگشت زندگي او تأمين باشد، و چنين حجّي، كفايت از حجّ واجب مي كند.


[ 84 ]

مسأله 213ـ در حجّ بذلي، دهنده پول مي تواند از بذلش برگردد (مگر اين كه خويشاوند يكديگر باشند) ولي اگر در بين راه باشد، بايد هزينه بازگشت او را بپردازد، و اگر بعد از احرام باشد، بازگشت او اشكال دارد.

مسأله 214ـ قرباني در حجّ بذلي بر عهده دهنده پول (باذل) مي باشد، ولي كفّارات بر عهده وي نيست، هر چند احتياط مستحب آن است كه كفّارات غير عمدي را بپردازد. و اگر باذل پول قرباني را ندهد حج واجب نمي شود. مگر اين كه در بازگشت زندگي او تأمين باشد، كه در اين صورت حج بر وي واجب مي گردد، و به جاي قرباني روزه مي گيرد.

مسأله 215ـ مواردي كه شخص، يا نهاد، يا ارگاني، فردي را بدون اين كه ملزم به انجام كاري باشد به حج مي فرستد، شبيه حجّ بذلي است، و قبول آن لازم است و كفايت از حجّ واجب مي كند.

مسأله 216ـ كسي كه توانايي سفر حج ندارد، و اميدي به تواناييش در آينده نيز نمي باشد، علاوه بر اين، از نظر مالي نيز مستطيع نيست، اگر شخصي نفقه حج او را بدهد، حج بر او واجب نمي شود تا شخصي را نايب كند كه از طرف او به حج برود، همچنين است اگر شخصي او را ميهمان كند.


[ 85 ]

فصل ششم
اقسام حج

مسأله 217ـ حج بر سه گونه است: «حجّ تمتّع»، «حجّ قِران» و «حجّ اِفراد».

مسأله 218ـ «حجّ تمتّع» وظيفه كساني است كه فاصله محلّ سكونت آنها تا مكّه معظّمه چهل و هشت ميل (يعني حدود هشتاد و شش كيلومتر) يا بيشتر باشد و «حجّ قِران» و «اِفراد» وظيفه اهالي مكّه معظّمه و كساني است كه منازل آنها در كمتر از اين مسافت قرار داشته باشد.

مسأله 219ـ كسي كه اهل مكّه است اگر به خارج از مكّه سفر كند، سپس به سوي مكّه بازگردد، مي تواند «حجّ تمتّع» يا «حجّ قِران» و «اِفراد» بجا آورد.

مسأله 220ـ كسي كه خارج از مسافت مذكور زندگي مي كند، هرگاه بيش از دو سال در مكّه اقامت نمايد، وظيفه او همان وظيفه اهل مكّه است; خواه قبلا مستطيع بوده، و يا پس از اقامت مستطيع شده باشد، و خواه اقامت او به قصد هميشگي باشد، يا به قصد يك مدّت محدود.

مسأله 221ـ «حجّ اِفراد» مانند «حج تمتّع» است، با اين تفاوت كه اوّلا :


[ 86 ]

در حجّ تمتّع قرباني هست و در «حجّ اِفراد» قرباني واجب نيست; هر چند استحباب دارد. ثانياً : عمره حجّ اِفراد پس از انجام مناسك حجّ است، بر خلاف عمره تمتّع كه قبل از حج انجام مي شود. ثالثاً : عمره تمتّع طواف نساء ندارد، ولي عمره مفرده كه بعد از حجّ اِفراد انجام مي شود طواف نساء دارد. در حقيقت اين گونه افراد دو طواف نساء انجام مي دهند; يكي در پايان حج و ديگري در پايان عمره مفرده.

مسأله 222ـ زن حائض يا كسي كه به واسطه ضيق وقت نمي تواند عمره تمتّع بجا آورد، بايد قصد حجّ افراد كند، و با همان احرام عمره تمتّع كه عدول به اِفراد كرده به عرفات برود، و مثل ساير حجّاج تمام اعمال حج را به جز قرباني كه بر او واجب نيست انجام دهد; و به اين ترتيب حجّ او كامل مي شود، و بعد عمره مفرده بجا مي آورد.


[ 87 ]

استفتائات اقسام حج

سؤال 223ـ آيا منظور از اقامت دو سال در مكّه معظّمه، اقامت مستمر و پي در پي است، يا اين حكم شامل كساني كه چندين ماه از سال را در آنجا مقيم هستند، مخصوصاً ماههاي حج، و در طول سه چهار سال در مجموع دو سال آن را در مكّه بوده اند، نيز مي شود؟

جواب: منظور اقامت مستمرّ عرفي است.

سؤال 224ـ عمره مفرده در حجّ اِفراد را تا چه زماني مي توان بدون عذر تأخير انداخت؟

جواب: احتياط آن است كه تأخير نيندازد.

سؤال 225ـ كسي كه حجش تبديل به حجّ افراد شده و بايد بعد از حج عمره مفرده بجا آورد، اگر همان سال عمره مفرده را انجام ندهد، بلكه سال بعد كه به حج مي رود، عمره مفرده را بعد از اعمال حج بجا آورد، آيا كفايت مي كند؟

جواب: بايد توجّه داشت كه عمره مفرده را در هر ماه از سال مي توان انجام داد; ولي چون وجوب آن ظاهراً فوري است، نبايد تأخير بيندازد.


[ 88 ]


[ 89 ]

فصل هفتم
حجّ تمتّع

مسأله 226ـ صورت حجّ تمتّع به طور اجمال چنين است:

الف) عمره تمتّع

عمره تمتّع حتماً بايد در ماههاي حج (شوّال، ذي القعده و ذي الحجّه) واقع شود; و عمره تمتّع از پنج عمل زير تشكيل مي شود:

1ـ احرام بستن از ميقات به قصد عمره تمتّع.

2ـ هفت بار طواف خانه كعبه.

3ـ دو ركعت نماز طواف نزد مقام ابراهيم.

4ـ سعي بين صفا و مروه (هفت بار).

5ـ تقصير، يعني كوتاه كردن مقداري از مو يا ناخن، ولي به گرفتن ناخن قناعت نشود.

پس از انجام اعمال پنجگانه فوق، از احرام بيرون مي آيد، و تمام چيزهايي كه به خاطر احرام بر او حرام شده بود حلال مي شود.


[ 90 ]

ب) حجّ تمتّع

حجّ تمتّع شامل اعمال زير است:

1ـ احرام بستن از مكّه.

2ـ وقوف (توقّف كردن) در «عرفات» از ظهر تا غروب روز نهم ذي الحجّه.

3ـ وقوف در مشعر الحرام و ماندن در آنجا از طلوع فجر روز عيد قربان تا طلوع آفتاب.

4ـ رفتن به مني و رمي جمره عقبه (يعني هفت سنگ كوچك به محلّي كه در آخر مني قرار دارد، و نامش «جمره عقبه» است، مي زند).

5ـ قرباني كردن در مني روز عيد قربان (دهم ذي الحجّه).

6ـ حلق يا تقصير، يعني تراشيدن موي سر يا كوتاه كردن مقداري از مو يا ناخن; ولي به ناخن تنها قناعت نكند.

با انجام اين شش عمل تمام آنچه با احرام بر او حرام شده بود حلال مي شود، جز همسر و بوي خوش.

7ـ هفت دور طواف خانه كعبه (اين طواف، طواف زيارت نام دارد).

8ـ بجا آوردن دو ركعت نماز طواف.

9ـ سعي (رفت و آمد) ميان صفا و مروه.

هنگامي كه اين سه عمل هم انجام شد، بوي خوش نيز بر محرم حلال مي شود.

10ـ طواف ديگري اطراف خانه كعبه بجا مي آورد، و اين طواف، طواف نساء نام دارد.

11ـ دو ركعت نماز طواف نساء.

با انجام اين دو عمل، همسر نيز بر او حلال مي شود.


[ 91 ]

12ـ بازگشت به مني و اقامت شب يازدهم و دوازدهم (و در بعضي حالات شب سيزدهم) در آنجا.

13ـ رمي جمرات سه گانه (يعني انداختن هفت سنگ در روز يازدهم و دوازدهم به هر كدام از سه محلّي كه در مني قرار دارد، و اين سه محل جمره اولي، و وسطي، و جمره عقبه نام دارد).

بعد از ظهر روز دوازدهم با انجام اين اعمال، مي تواند به مكّه باز گردد و حجّ او تمام است.

اين بود اعمال پنجگانه عمره تمتّع و اعمال سيزدهگانه حجّ تمتّع، كه شرح جزئيّات آن در مسائل آينده خواهد آمد.

مسأله 227ـ لازم نيست حاجي تمام احكام حج را قبل از سفر حج بداند، و كافي است كه نيّت عمره تمتّع يا حجّ تمتّع نمايد; يعني نيّت كند عبادتي را كه خداوند بر او واجب كرده انجام دهد، و تفصيل هر يك از اعمال را به هنگام عمل از روحاني كاروان، يا رساله مناسك حج فرا گيرد، و سپس عمل كند. البتّه فراگيري اعمال حج قبل از سفر حج بهتر و موافق احتياط است.


[ 92 ]


[ 93 ]

شرايط حجّ تمتّع

مسأله 228ـ در حجّ تمتّع پنج چيز شرط است:

1ـ نيّت; يعني قصد كند براي خدا اين اعمال را به عنوان «حجّ تمتّع» بجا آورد; بنابراين اگر نوع ديگري از حج را قصد كند، يا مردّد ميان «حجّ تمتّع» و نوع ديگري باشد، يا قصد او خالص براي خدا نباشد، حجّش صحيح نيست.

2ـ «عمره» و «حج» بايد هر دو در ماههاي حج (ماه شوّال، ذي القعده و ذي الحجّه) واقع شود; بنابراين اگر تمام عمره، يا قسمتي از آن، را قبل از ماه شوّال انجام دهد كافي نيست.

3ـ احرام «حجّ تمتّع» همانطور كه گفته شد، بايد از خود مكّه باشد، و تفاوتي ميان محلّه ها و مناطق مختلف مكّه قديم و جديد نيست، خواه از منزل باشد، يا از مسجد الحرام، حتّي در كوچه يا خيابان مكّه مي تواند قصد احرام كند، ولي بهتر از همه جا براي احرام حج «مسجد الحرام» است.

4ـ «عمره تمتّع» و «حجّ تمتّع» هر دو را بايد در يك سال انجام دهد; بنابراين اگر يكي را امسال و ديگري را سال ديگر در ماههاي حج انجام دهد صحيح نيست.


[ 94 ]

5ـ در صورتي كه «حجّ تمتّع» عنوان نيابت داشته باشد بايد «عمره» و «حج» هر دو به وسيله يك نفر انجام شود; بنابراين اگر يك نفر عمره تمتّع، و ديگري حج را بجا آورد، كافي نيست.

مسأله 229ـ شهر مكّه امروز بسيار بزرگ شده است، با اين حال تمام آنچه به نام مكّه ناميده مي شود احكام مكّه را دارد، همان گونه كه مسجد الحرام توسعه يافته، در عين حال تمام آن احكام مسجد الحرام را دارد.

مسأله 230ـ كسي كه وظيفه او «حجّ تمتّع» است نمي تواند به «حجّ اِفراد» يا «حجّ قِران» تغيير نيّت دهد; مگر اين كه وقت تنگ باشد، به طوري كه نتواند عمره تمتّع را تمام كرده و به حج برسد. در اين صورت مي تواند «عمره تمتّع» را رها كرده، نيّت حجّ اِفراد يا قِران كند، و وظائف حج را بجا آورد، و بعد از پايان حج، عمره مفرده انجام دهد (مانند ساير كساني كه حجّ قِران و اِفراد انجام مي دهند) و منظور از تنگ بودن وقت براي حج اين است كه نتواند وقوف در عرفات را، كه از ظهر تا غروب روز عرفه است، درك كند.

مسأله 231ـ هرگاه زن گرفتار عادت ماهانه شود و نتواند طواف و نماز طواف را، كه شرط آن طهارت است، پيش از رسيدن زمان اعمال حج (و وقوف به عرفات) انجام دهد، بايد نيّت حجّ اِفراد كند، و با همان احرام به عرفات برود، و اعمال حج را انجام دهد، و بعد از بازگشت به مكّه و پاك شدن، طوافهاي حج و نمازهاي طواف را انجام دهد، و پس از اتمام حج براي عمره مفرده به مسجد تنعيم ـ كه در حاشيه مكّه قرار دارد ـ رفته و از آنجا محرم شود، و اعمال عمره مفرده را انجام دهد، و احتياط واجب آن است كه در پايان آن طواف نساء را نيز بجا آورد.

مسأله 232ـ مانعي ندارد كه زنان به وسيله خوردن قرص و مانند آن از


[ 95 ]

عادت ماهانه خود جلوگيري كرده ; تا بتوانند اعمال حجّ تمتّع، از جمله طواف و نماز طواف را، در حال پاكي انجام دهند.

مسأله 233ـ در احرام طهارت شرط نيست بنابراين شخص حائض و مستحاضه و جنب مي توانند محرم شوند هر چند استحباب مؤكّد پاك بودن است (طهارت فقط در طواف و نماز طواف شرط است).(1)


1 . وظيفه مستحاضه، حائض و جنب در بخش استفتائات شرايط طواف، صفحه 182 به بعد آمده است.



[ 96 ]


[ 97 ]

فصل هشتم
ميقات هاي إحرام

مسأله 234ـ منظور از ميقات جايي است كه بايد از آنجا براي حج يا عمره احرام بست، و بدون احرام نمي توان از آن گذشت.

مسأله 235ـ ميقاتهاي احرام ده محل است، كه پنج ميقات آن است اصلي است:

1ـ مسجد شجره

مسأله 236ـ «مسجد شجره» در كنار مدينه قرار دارد، و امروز به نام «آبار علي» معروف است، آن را «ذو الحليفه» نيز مي نامند. تمام كساني كه مي خواهند از راه مدينه به حج بروند بايد از آنجا مُحرم شوند، و جايز نيست تأخير بيندازند، و مثلا از «جحفه» ـ كه ميان راه مكّه و مدينه است ـ محرم شوند، مگر بيماران و افراد ضعيف و كساني كه موانع ديگري دارند، و نمي توانند از مسجد شجره محرم شوند.

مسأله 237ـ واجب نيست احرام از داخل مسجد شجره باشد، بلكه مي توان در كنار مسجد نيز احرام بست، و تفاوتي ميان مسجد سابق، و


[ 98 ]

مسجد امروز ـ كه بسيار توسعه يافته ـ وجود ندارد; بنابراين، زناني كه در حال عادت ماهانه هستند مي توانند در بيرون مسجد احرام ببندند.

مسأله 238ـ شخص جنب يا حائض مي تواند در حال عبور از مسجد محرم شود، و نبايد در مسجد توقّف كند. همان گونه كه مي تواند در خارج از مسجد محرم شود.

مسأله 239ـ چنانچه شخص جنب يا حائض بر اثر ازدحام جمعيّت نتواند در حال عبور از مسجد احرام ببندد، و بنا به عللي موفّق بر غسل نيز نشود، مي تواند تيمّم بدل از غسل حيض يا جنابت كند، و از داخل مسجد محرم شود، و نيز مي تواند بيرون مسجد احرام ببندد.

مسأله 240ـ احتياط مستحب آن است كه از خود مسجد شجره محرم شوند، نه در كنار و اطراف مسجد، و مستحبّ است كه در محلّ اصلي و قديمي مسجد احرام ببندند; هر چند در قسمتهاي توسعه يافته مسجد، بلكه در خارج از مسجد ـ چنان كه گفتيم ـ نيز مي توان احرام بست.

2ـ جُحْفَه

مسأله 241ـ «جحفه» محلّي است ميان مكّه و مدينه در فاصله 150 كيلومتري مكّه، و فعلا با جادّه اصلي مقداري فاصله دارد، و در آنجا مسجد بزرگي ساخته اند، و آن، ميقات كساني است كه از مصر و شمال آفريقا و سوريه و اردن و لبنان (از طريق زميني) به حج مي آيند، بلكه ميقات تمام كساني است كه از آنجا عبور مي كنند.

مسأله 242ـ مسلمانان ايران و ساير نقاط كه با هواپيما وارد فرودگاه جدّه مي شوند، و نمي خواهند به مدينه بروند، مي توانند به جحفه رفته و از آنجا محرم شوند، سپس به مكّه بروند، و چنين افرادي نمي توانند از جدّه يا حديبيّه براي عمره تمتّع محرم شوند.


[ 99 ]

مسأله 243ـ همان گونه كه گفته شد در جحفه مسجدي است كه مي توان از بيرون يا داخل آن احرام بست، و بهتر داخل مسجد است، ولي زنان حائض از بيرون مسجد محرم مي شوند.

3ـ وادي عقيق

مسأله 244ـ «وادي عقيق» محلّي است در سمت شمال شرقي مكّه، كه حدود 94 كيلومتر با آن فاصله دارد، و آن، ميقات اهل «عراق» و مردم «نجد» است، و تمام كساني كه از آن محل عبور مي كنند، مي توانند از آنجا مُحرِم شوند. اين ميقات داراي سه قسمت است: قسمت اوّل را «مَسْلخ» مي نامند، و قسمت دوم را «غَمره»، و قسمت سوم را «ذات عرق» مي گويند، و احرام بستن از تمام آنها جايز است، هر چند افضل احرام از «مسلخ» است.

4ـ قرن المنازل

مسأله 245ـ «قرن المنازل» محلّي است نزديك «طائف» كه حدود 94 كيلومتر با مكّه فاصله دارد، و آن ميقات مردم آنجا، يا كساني است كه از آنجا عبور مي كنند. بلكه تمام كساني كه وارد جدّه مي شوند، مي توانند به آنجا رفته و از آنجا محرم شوند، هم اكنون در آنجا مسجدي وجود دارد كه همه مي توانند از آن محرم شوند.

5ـ يلملم

مسأله 246ـ «يلملم» نام كوهي است در نواحي جنوبي مكّه، كه حدود 84 كيلومتر با آن فاصله دارد، و آن، ميقات كساني است كه از جنوب شبه


[ 100 ]

جزيره عربستان، مانند يمن، به سوي مكّه مي آيند، و نيز تمام كساني كه از آنجا مي گذرند، مي توانند از آنجا محرم شوند.

اين پنج ميقات، ميقاتهاي اصلي عمره تمتّع است.

6ـ شهر مكّه

مسأله 247ـ «مكّه» ميقات براي حجّ تمتّع است; يعني پس از انجام عمره، براي اداي مناسك حج، كه نخستين عمل آن رفتن به «عرفات» است، از شهر مكّه احرام مي بندد.

مسأله 248ـ فرقي بين محلاّت مكّه نيست، و از هر نقطه آن مي توان مُحرِم شد; حتّي در نقاطي كه ـ بر اثر توسعه شهر مكّه ـ امروز به آن اضافه شده است، ولي احتياط واجب آن است كه از محدوده حرم خارج نباشد; مثلا امروزه كه مكّه امتداد يافته و از مسجد تنعيم، كه نزديكترين حدّ حرم است، فراتر رفته، اگر كسي از نقاطي كه بيرون از حدّ حرم است محرم شود، احرام حجّ تمتّع او خالي از اشكال نيست، و بهتر از همه جا مسجد الحرام است.

7ـ منزل خود انسان

مسأله 249ـ كساني كه منزلشان از ميقات به مكّه نزديكتر است، محلّ احرام آنان همان «منزل خودشان» است; ولي جايز بلكه بهتر است كه آنها هم به يكي از ميقاتهاي پنجگانه معروف رفته، و از آنجا محرم شوند.

8ـ جعرانه

مسأله 250ـ «جعرانه» محلّي است در انتهاي حرم ميان طائف و مكّه، و


[ 101 ]

بنابر احتياط واجب اهل مكّه بايد از آنجا احرام ببندند. همچنين كساني كه مدّت دو سال در مكّه اقامت كرده اند.

9ـ محاذات يكي از ميقاتها

مسأله 251ـ كساني كه از ميقات نمي گذرند هرگاه به محاذات هر يك از ميقاتها برسند بايد از همانجا محرم شوند، و لزومي ندارد كه حتماً به يكي از ميقاتهاي پنجگانه معروف بروند، و اگر از محاذات دو ميقات مي گذرند بايد وقتي به محاذات نخستين ميقات مي رسند احرام ببندند، و در محاذات ميقات بعد، نيّت احرام را تجديد نمايند.

مسأله 252ـ كساني كه از محاذات غير مسجد شجره عبور مي كنند، احتياط مستحب آن است كه قبل از رسيدن به محاذات، به نذر محرم شوند، و بهتر آن است كه در محاذات تجديد احرام كنند (ولي واجب نيست).

مسأله 253ـ منظور از محاذات براي كسي كه به طرف مكّه مي رود آن است كه به جايي برسد كه ميقات در سمت راست يا چپ او واقع شده، به گونه اي كه اگر از آن نقطه عبور كند ميقات متمايل به پشت او گردد.

مسأله 254ـ اگر محاذات را نداند بايد از اهل اطّلاع مورد اطمينان بپرسد، و اگر نتواند مكان محاذات را تشخيص دهد، قبل از رسيدن به محلّي كه احتمال مي دهد محاذات باشد بنابر احتياط با نذر محرم مي شود.

مسأله 255ـ هرگاه از راهي بگذرد كه محاذي هيچ يك از ميقاتها نيست (مانند جدّه)، احتياط آن است كه به ميقات رود و از آنجا محرم شود، يا به جايي برود كه محاذي يكي از ميقاتها باشد، و اگر آن هم امكان ندارد، از هر جا كه احتمال مي دهد محاذي يكي از ميقاتهاست محرم مي شود، سپس به


[ 102 ]

اوّلين نقطه حرم (در اطراف مكّه) كه رسيد، احرام خود را تجديد مي كند (يعني دوباره نيّت نموده، و لبّيك گويد).

مسأله 256ـ در مسأله محاذات ميقات، فرقي ميان صحرا و دريا نيست.

مسأله 257ـ كساني كه با هواپيما به جدّه مي روند نمي توانند از جدّه يا حديبيّه (براي عمره تمتّع) محرم شوند; بلكه بايد به يكي از مواقيت پنج گانه، يا به محاذات ميقات، بروند و از آنجا محرم شوند، و اگر نمي توانند احتياطاً نذر كنند و در همان جدّه محرم شوند، و در ابتداي حرم تجديد احرام كنند.

مسأله 258ـ محاذات با علم و يقين و نيز شهادت دو شاهد عادل ثابت مي شود، و اگر از اين دو راه ثابت نشد، هرگاه از قول كساني كه مطّلع به آن مكانها هستند گمان قوي حاصل شود كافي است. همچنين از قول كساني كه اهل خبره هستند، و از روي قواعد علمي محاذات را تعيين مي كنند، اگر گمان قابل ملاحظه اي حاصل شود ظاهراً كافي است.

مسأله 259ـ در صورتي كه ثابت نشود «رابُغ» محاذي جحفه است، احرام از آن محل صحيح نيست.

10ـ أدني الحل

مسأله 260ـ «أدني الحل» يعني اوّلين نقطه خارج از حرم، ميقات كساني است كه عمره مفرده بجا مي آورند. (اعم از عمره حجّ قِران و اِفراد، يا عمره مفرده كه در هر موقع از سال مي توان انجام داد).

مسأله 261ـ بهتر اين است كه براي عمره مفرده از يكي از اين سه محلّ: «حديبيّه» يا «جعرانه» يا «تنعيم» كه نزد اهل مكّه معروف است، احرام ببندد، و آسانتر براي كساني كه مي خواهند بعد از حج، عمره مفرده


[ 103 ]

بجا آورند اين است كه به مسجد تنعيم ـ كه حدود هشت كيلومتر با مسجد الحرام فاصله دارد و در حال حاضر جزء شهر مكّه است ـ بروند، و از آنجا محرم شوند.

مسأله 262ـ كساني كه از طريق جدّه مستقيماً براي عمره مفرده به سوي مكّه مي روند بايد از «حديبيّه» كه فاصله آن با مكّه حدود 17 كيلومتر است، محرم شوند (حديبيّه دورترين حدّ حرم است).(1)

مسأله 263ـ اگر شخصي در مكّه باشد و بخواهد عمره تمتّع بجا آورد، و به عللي از رفتن به ميقات عمره تمتّع معذور باشد، لازم است به خارج از حرم، مانند مسجد تنعيم، برود و از آنجا محرم شود، و از ادني الحل كافي است.

مسأله 264ـ ميقات شاغلين در جدّه (از ايرانيان و ساير كشورها) در عمره تمتّع، همان مواقيت پنجگانه معروف است، ولي براي عمره مفرده مي توانند مانند سايرين از «حديبيّه» يا محاذي آن در جادّه جديد محرم شوند، و چنانچه بر اثر جهل به مسأله در جاي ديگري محرم شوند، احرام آنها صحيح نيست، و محرّمات احرام بر آنها حرام نمي شود. در صورت علم و عمد نيز حكم مسأله همين است، ولي در صورت جهل، اگر بعد از اعمال مسأله را بفهمند عمل آنان صحيح است.

مسأله 265ـ بهتر اين است احرام عمره مفرده نيز از يكي از ميقاتهاي پنجگانه (مسجد شجره، جحفه، قرن المنازل، وادي عقيق و يلملم) انجام گيرد، بنابراين كساني كه قصد عمره مفرده دارند و قبلا به مدينه مي روند، بهتر است از مسجد شجره يا لااقل از جحفه محرم شوند; هر چند از


1 . حديبيّه در كنار جادّه قديم «جدّه، مكّه» واقع شده، و محاذي آن در جادّه جديد در نزديكي پل شميشيّه مسجدي ساخته اند كه محاذي آن است، و مي توان از آنجا محرم شد.



[ 104 ]

«حديبيّه» يا محاذي آن در جادّه جديد نيز مانعي ندارد.

مسأله 266ـ ترتيب ميقاتها به طور خلاصه بصورت زير است:

1ـ ميقات «عمره حجّ تمتّع» يكي از ميقاتهاي پنجگانه معروف است; خواه حجّ واجب باشد يا مستحب.

2ـ ميقات «حجّ تمتّع» مكّه است.

3ـ ميقات «حجّ اِفراد يا قِران» يكي از ميقاتهاي پنجگانه است.

4ـ ميقات «عمره مفرده» ادني الحلّ است; يعني نخستين محلّي كه از حرم بيرون باشد، مانند تنعيم و جعرانه و حديبيّه.

5ـ ميقات كساني كه خانه آنها بعد از ميقات است، همان منزلشان مي باشد، كه براي «عمره تمتّع» يا «حجّ اِفراد» و «حجّ قِران» مي توانند از آنجا محرم شوند، ولي بهتر است آنها نيز از يكي از ميقاتهاي پنجگانه احرام ببندند.


[ 105 ]

احكام ميقات ها

مسأله 267ـ احرام بستن قبل از ميقات جايز نيست. همان گونه كه گذشتن از ميقات بدون احرام حرام است، و تنها بايد درخود ميقات محرم شوند; مگر در دو صورت:

1ـ در صورتي كه نذر كند قبل از ميقات محرم شود، لازم است به نذر خود وفا كند، از هر جا كه باشد، و نيازي به تجديد احرام در ميقات نيست، به همين جهت هنگامي كه انسان در ميقات يا محاذات آن شك كند، مي تواند قبل از رسيدن به محلّ مشكوك، «نذر احرام» نمايد، و از همان جا محرم شود، و فرقي ميان حجّ واجب و مستحب نيست; و نذر زن در صورتي كه مزاحم حقّ شوهر نباشد اشكالي ندارد.

2ـ براي كسي كه مي خواهد عمره ماه رجب را بجا آورد، و بيم آن دارد كه ماه رجب قبل از رسيدن به ميقات تمام گردد، جايز است قبل از ميقات محرم شود، تا فضيلت عمره ماه رجب را درك كند.

مسأله 268ـ رسيدن به ميقات بايد به طور يقين، يا اطمينان، يا شهرت در ميان اهل محل، يا حدّاقل شهادت يك نفر عادل ثابت شود، و در صورت شك، احرام بستن جايز نيست; مگر از طريق نذر كردن.


[ 106 ]

مسأله 269ـ كساني كه ميقات براي آنها مشخّص نيست نمي توانند به گفته راهنما، يا رئيس كاروان، كه مي گويد فلان محل ميقات است، محرم شوند، مگر اين كه از گفته آنها اطمينان پيدا كنند، بلكه ظنّ حاصل از گفته اهل اطّلاع نيز كافي است. در غير اين صورت بايد به اهل محل مراجعه كنند.

مسأله 270ـ عبور از ميقات بدون احرام جايز نيست، مگر اين كه ميقات ديگري در پيش داشته باشد كه در اين صورت احرام از ميقات دوم صحيح است; هر چند كار خلافي كرده است.

مسأله 271ـ جايز نيست اختياراً احرام را از ميقات تأخير بيندازد. بلكه احتياط واجب آن است كه از محاذات ميقات هم بدون احرام عبور نكند; اگرچه ميقات ديگري بعد از آن باشد.

مسأله 272ـ كساني كه براي عمره مفرده به مكّه مشرّف مي شوند، و بايد به يكي از مواقيت معروفه بروند، نمي توانند بدون احرام از ميقات عبور كنند، و اگر چنين كنند، واجب است به ميقات بازگردند، و از آنجا محرم شوند، و اگر نتوانند برگردند، از همان جا كه هستند محرم مي شوند.



| شناسه مطلب: 75862