بخش 7
18ـ استمناء کردن 19ـ کشتن حشرات 20ـ بیرون آوردن خون از بدن 21ـ کشیدن دندان 22ـ دروغ و دشنام و تفاخر 23ـ مجادله و نزاع 24ـ شکار حیوانات صحرایی 25ـ حمل اسلحه قطع درخت و گیاه حرم دیگر مسائل محرّمات و کفّارات احرام استفتائات محرّمات احرام کفّارات احرام به طور خلاصه 2ـ طواف
مسأله 473ـ هرگاه نزديكي با همسر در حال احرام بعد از وقوف به عرفات و مشعر الحرام، و قبل از طواف نساء صورت گيرد، حجّ او صحيح است; هر چند گناه كرده و يك شتر كفّاره دارد.
مسأله 474ـ هرگاه از روي فراموشي، يا غفلت، يا ندانستن مسأله نزديكي كند، ضرري به حج يا عمره او نمي زند، و كفّاره هم ندارد. بنابراين، احكام فوق مربوط به كسي است كه عالماً آن را انجام مي دهد.
[ 150 ]
مسأله 475ـ هرگاه مرد محرم با همسر خود، كه وي نيز محرم است، از روي اجبار نزديكي كند، چيزي بر زن نيست، ولي مرد در صورت علم و عمد علاوه بر كفّاره خود، بايد كفّاره زن را نيز بدهد; امّا اگر اين كار با علم و رضايت زن صورت گيرد، هر كدام بايد يك كفّاره ـ به شرحي كه گذشت ـ بدهند.
مسأله 476ـ اگر با همسر خود نزديكي بدون جماع كند، بايد يك شتر كفّاره بدهد; ولي حجّ او صحيح است، و در سال آينده لازم نيست حج بجا آورد. حكم زن نيز همين گونه است، و در صورت اكراه، مانند مسأله سابق است.
مسأله 477ـ كفّاره در همه اين موارد، بنابر احتياط واجب، يك شتر است، و فرقي ميان همسر دائم و موقّت نيست. همچنين نزديكي از جلو و عقب در اين احكام يكسان است.
مسأله 478ـ احكام بالا در حجّ واجب و مستحب و حجّ نيابتي يكسان است; ولي در صورت ارتكاب اين عمل در حجّ نيابتي، اجير حقّ مال الاجاره دارد، هر چند بايد به وظائف بالا عمل كند (و همان گونه كه گفته شد اين احكام در صورت علم و عمد است).
18ـ استمناء كردن
مسأله 479ـ هرگاه مُحرِم با خود بازي كند و مني از او خارج شود، حكمش حكم كسي است كه با زني نزديكي كرده باشد، كه شرح آن در مسائل سابق گذشت، و اگر با همسر خود بازي كند، يا به وسيله نگاه كردن، يا فكر و تصوّر كردنِ چنان صحنه هايي، مني از او خارج گردد، كفّاره بر او واجب است; بلكه بنابر احتياط واجب تمام احكام جماع را، كه در مسائل سابق گذشت، دارد.
[ 151 ]
19ـ كشتن حشرات
مسأله 480ـ احتياط واجب آن است كه مُحرِم حشرات (مانند پشه، مگس، مورچه و امثال آن) را نكشد; چه روي بدن يا لباس او باشد، يا جاي ديگر. بلكه احتياط واجب آن است كه هيچ جنبده اي را به قتل نرساند، مگر اين كه مايه آزار او شوند، يا از حيوانات موذي و خطرناك، مثل مار و عقرب و مانند آن باشد; حتّي احتياط واجب آن است كه حشرات مذكور را از روي بدن نيفكند، و اگر از روي خطا چنين كند، مقداري طعام به فقير دهد.
مسأله 481ـ احتياط واجب آن است كه حشرات را از مكاني كه محفوظ است به جايي كه در معرض سقوط است منتقل نكند; بلكه احتياط آن است كه مطلقاً از محلّي به محلّ ديگر منتقل ننمايد; مگر اين كه مكان دوّم محفوظتر باشد.
مسأله 482ـ كشتن و انتقال حشرات در حال احرام كفّاره دارد، و كفّاره آن، خواه عمداً باشد يا از روي خطا، مقداري طعام است.
20ـ بيرون آوردن خون از بدن
مسأله 483ـ بيرون آوردن خون از بدن، خواه به وسيله حجامت باشد، يا جرّاحي، يا مسواك نمودن، يا خاراندن بدن، به طوري كه خون از آن خارج شود، در غيرِ حالِ ضرورت مكروه است، و چون جمعي از فقها آن را حرام مي دانند، احتياط مستحب ترك آن است.
مسأله 484ـ بهتر است در حال احرام از دادن خون به روش امروز نيز خودداري كند; مگر در مواقع ضرورت و براي حفظ جان مسلمان.
مسأله 485ـ بيرون آوردن خون از بدن كفّاره اي ندارد.
[ 152 ]
21ـ كشيدن دندان
مسأله 486ـ كشيدن، يا كندن، يا جرم گيري، يا پر كردن دندان، اگر باعث خونريزي شود در حال احرام مكروه است، ولي اگر موجب خونريزي نشود اشكالي ندارد; هر چند احتياط مستحب ترك آن است.
مسأله 487ـ كفّاره كشيدن دندان در حال احرام، بنابر احتياط مستحب يك گوسفنداست.
22ـ دروغ و دشنام و تفاخر
مسأله 488ـ دروغ گفتن و دشنام دادن در همه حال حرام است، ولي در حال احرام به خصوص نهي شده است; يعني از كارهايي است كه مُحرِم بايد آن را ترك كند، بلكه احتياط واجب آن است كه از اظهار برتري بر ديگران، يا بيان نقص ديگران نسبت به خود، نيز اجتناب كند، و اين سه كار (دروغ، دشنام و تفاخر) مطابق بعضي از روايات معصومين(عليهم السلام) در معني «فسوق» در آيه شريفه (فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فيِ الْحَجِّ)(1) جمع است.
مسأله 489ـ هرگاه مُحرِم هر يك از امور سه گانه فوق را انجام دهد كار خلافي كرده، ولي احرام او باطل نمي شود، و كفّاره آن استغفار است، و بهتر اين است كه انسان در حال احرام زبان خود را از هر سخن ناروا و زشت حفظ كند، و جز به نيكي سخن نگويد.
23ـ مجادله و نزاع
مسأله 490ـ «جدال» در حال احرام ممنوع است، همان گونه كه در آيه
1 . سوره بقره، آيه 179.
[ 153 ]
شريفه 179 سوره بقره به آن اشاره شده است، و منظور از «جدال» در اينجا آن است كه از روي خصومت و دشمني براي اثبات مطلبي در مقابل ديگري به خدا سوگند ياد كند، و بگويد: «بَلي وَاللّهِ...; آري، به خدا سوگند كه مطلب چنين است» يا براي نفي مطلبي بگويد: «لا وَ اللّهِ...; نه، به خدا سوگند مطلب چنين نيست» و فرقي ميان عربي و فارسي و زبانهاي ديگر نمي باشد; بلكه هر عبارتي كه اين مفهوم را برساند در حال احرام حرام است.
مسأله 491ـ گفتن كلمه «لا» و «بَلي» و مرادف آن در ساير زبانها، مثل «نه» و «آري» در فارسي، جدال نيست; بلكه قسم خوردن براي اثبات يا ردّ مطلبي، از روي خصومت و مخالفت جدال است.
مسأله 492ـ اگر قسم به غير «الله» و خداوند باشد، حكم جدال ندارد. مسأله 493ـ ساير نامهاي خداوند نيز حكم لفظ جلاله (الله) را دارد; (بنابر احتياط واجب) بنابر اين اگر مُحرم در مقام خصومت و مجادله براي اثبات يا نفي مطلبي در مقابل ديگري، به «رحمان» يا «رحيم» يا «خالق آسمان و زمين» و مانند آن قسم بخورد، جدال محسوب مي شود.
مسأله 494ـ در مقام ضرورت قسم به لفظ جلاله، يا ساير اسماء الله، براي شخص محرم، جهت اثبات حقّ يا ابطال باطلي جايز است.
مسأله 495ـ در موضوع جدال سوگند دروغ و راست يكسان است; ولي اگر قسم دروغ باشد، كفّاره آن در همان مرتبه اوّل يك گوسفند است، و احتياط آن است كه براي دو بار قسمِ دروغ يك گاو، و براي سه بار يك شتر كفّاره دهد، و اگر راست باشد، چنانچه سه مرتبه تكرار كند كفّاره اش يك گوسفند مي باشد; امّا كمتر از سه بار كفّاره ندارد; هر چند در حال احرام كار خلافي كرده، و بايد استغفار كند.
[ 154 ]
مسأله 496ـ اگر محرم بيش از سه مرتبه قسمِ راست بخورد، هر مقدار كه باشد، كفّاره آن يك گوسفند است; مگر آن كه بعد از سه مرتبه كفّاره بدهد، كه در اين صورت اگر سه مرتبه ديگر جدال كند، بايد يك گوسفندِ ديگر كفّاره بدهد.
مسأله 497ـ اگر به دروغ مثلا ده مرتبه يا بيشتر جدال كند، كفّاره آن بنابر احتياط يك شتر است; مگر اين كه پس از سه مرتبه يا بيشتر، كفّاره را بپردازد كه در اين صورت بايد در دفعه اوّل گوسفند، و در دفعه دوّم گاو، و در دفعه سوّم شتر كفّاره دهد.
مسأله 498ـ بهتر است كه در حال احرام از هر نوع مجادله و خصومت بپرهيزد; هر چند جمله هاي قسم ـ كه در مسائل قبل گفته شد ـ در آن نباشد، ولي اظهار تنفّر و بيزاري و برائت از دشمنان اسلام، نه تنها ضرري براي احرام ندارد، بلكه از وظائف مسلمين در برابر كفّار مي باشد.
مسأله 499ـ هرگاه از روي محبّت (نه به خاطر خصومت) بگويد: «به خدا قسم اين كار را نكن» يا بگويد: «به خدا سوگند بگذار من براي تو اين كار را انجام دهم» حرام نيست، و كفّاره هم ندارد.
24ـ شكار حيوانات صحرايي
مسأله 500ـ شكار كردن حيوانات صحرايي يا ذبح آنها در حال احرام، حرام است; همچنين شكار پرندگان، و در اين مورد تفاوتي نمي كند كه به تنهايي شكار كند، يا به كمك ديگران.
مسأله 501ـ نشان دادن شكار به شخصِ شكار كننده، يا بستن و نگهداري آن، يا خوردن گوشت شكار (هر چند ديگري شكار كرده، يا خودش قبل از احرام آن را شكار كرده باشد) حرام است.
[ 155 ]
مسأله 502ـ كشتن ملخ نيز براي محرم جايز نيست; بنابراين اگر از راهي بگذرد كه ملخ در آن است، چنانچه مي تواند راه خود را تغيير دهد، و اگر نمي تواند بايد مواظب باشد ملخ ها را حتّي الامكان پايمال ننمايد، ولي در صورت ناچاري و مشقّت و عُسر و حرج اشكالي ندارد.
مسأله 503ـ كشتن حيوانات موذي، مانند مار و عقرب و درندگان، در جايي كه ايجاد خطر نمايند جايز است.
مسأله 504ـ ذبح حيوانات اهلي، مانند مرغ خانگي و گاو و گوسفند و شتر، در حال احرام اشكالي ندارد.
مسأله 505ـ شكار حيوانات دريايي براي محرم جايز است.
مسأله 506ـ منظور از حيوانات دريايي حيواناتي است كه تخم گذاري و رشد نوزاد آنها هر دو در دريا انجام شود، و در دريا هم زندگي كند.
مسأله 507ـ نگاه داشتن صيد در حال احرام بنابر احتياط واجب حرام است; هر چند مالك آن باشد.
مسأله 508ـ هر حيواني كه شكار آن حرام است، نوزاد و تخم آن نيز حرام است; هر چند در دست رس باشد.
مسأله 509ـ اگر محرم شكاري ذبح كند، بنابر مشهور در حكم ميته (مردار) خواهد بود، و بنابر احتياط واجب هيچ كس (چه محرم و چه غير محرم) نمي تواند از آن استفاده كند.
مسأله 510ـ براي كشتن و شكار كردن هر يك از حيوانات صحرايي كفّاره اي معيّن شده است، ولي چون در حال حاضر اين مسأله چندان مورد ابتلا نيست، و حجّاج بيت الله مطلقاً اقدام به شكار نمي كنند، از شرح آن صرفنظر مي شود.
[ 156 ]
25ـ حمل اسلحه
مسأله 511ـ محرم نبايد با خود اسلحه بردارد; خواه اسلحه گرم باشد، يا سرد، بلكه احتياط آن است كه از سلاحهاي دفاعي، مانند سپر و امثال آن، نيز استفاده نكند; ولي در موقع ضرورت، خطر و ترس از دزد و دشمن و حيوان درنده، حمل هر نوع سلاحي كه لازم باشد جايز است.
مسأله 512ـ آنچه ممنوع است حمل نمودن اسلحه با خويش است; مانند بستن شمشير به كمر، و گرفتن تفنگ بر دوش، يا با دست، ولي اگر در خانه و خيمه و اثاثيه خود سلاحي داشته باشد، براي احرام او ضرر ندارد; هر چند احتياط مستحب آن است كه آن را نيز در غير موارد ضرورت ترك كند.
مسأله 513ـ هرگاه عمداً اسلحه با خود بردارد، احتياط آن است كه يك گوسفند كفّاره بدهد.
قطع درخت و گياه حرم
مسأله 514ـ حرمت قطع گياه و درخت حرم، اختصاص به حال احرام و شخصِ مُحرم ندارد; بلكه بر همه كس حرام است.
مسأله 515ـ اگر گياه يا درختي در منزل انسان باشد، چنانچه خودش آن را كاشته باشد قطع آن جايز است، و اگر ديگري كاشته قطع آن نيز مانعي ندارد; ولي احتياط مستحب آن است كه آن را قطع نكند; امّا قطع درختان و گياهان خودرو ـ كه قبل از بناي منزل در آن بوده ـ حرام است.
مسأله 516ـ گياه أذخر كه يكي از گياهان خوشبو است از حكم بالا مستثني است و قطع آن مانعي ندارد.
مسأله 517ـ اگر به صورت متعارف و عادي راه برود، و گياهي بر اثر راه رفتن قطع شود، اشكالي ندارد.
[ 157 ]
مسأله 518ـ اگر حيواني همراه داشته باشد نمي تواند از گياهان و علفهاي حرم براي او بچيند; ولي جايز است حيوان را رها كند تا خودش علف بخورد.
مسأله 519ـ چنانچه درختي را كه قطع آن جايز نيست قطع كند، احتياط آن است كه يك گاو كفّاره دهد; خواه آن درخت بزرگ باشد، يا كوچك.
مسأله 520ـ اگر قسمتي از درخت را قطع كند، نه همه آن را، لازم است قيمت آن را به عنوان كفّاره بپردازد.
مسأله 521ـ قطع گياه حرم كفّاره اي جز استغفار ندارد.
مسأله 522ـ اگر نايب موجبات كفّاره را انجام دهد، كفّاره بر عهده خود اوست، نه منوب عنه.
ديگر مسائل محرّمات و كفّارات احرام
مسأله 523ـ هر يك از محرّمات احرام كه موجب كفّاره است اگر بر اثر جهل به مسأله، يا از روي غفلت، يا فراموشي واقع شود كفّاره اي ندارد، و ضرري به حجّ يا عمره شخصِ محرم نمي زند، مگر صيد كه در هر صورت كفّاره دارد.
مسأله 524ـ شخصي كه بر اثر جهل به مسأله، يا فراموشي حكم، يا موضوع آن، يا بر اثر غفلت، بعضي از محرّمات احرام را بجا آورده، كفّاره ندارد، مگر در صيد و شكار كه در هر صورت كفّاره دارد. بنابراين، به طور كلّي در غير شكار، هرگاه از روي علم و عمد مرتكب محرّمات احرام شود، كفّاره واجب مي گردد.
مسأله 525ـ شرايط قرباني حجّ تمتّع در حيواني كه براي كفّاره تقصير قرباني مي شود، معتبر نيست، بنابراين مي توان گوسفند خصّي و معيوب را
[ 158 ]
براي اين منظور قرباني كرد.
مسأله 526ـ قرباني هايي كه به عنوان كفّاره در عمره تمتّع بر حاجي واجب شده، احتياط مستحب آن است كه در مكّه ذبح كند، و آنچه در حجّ بر او واجب شده، در مني ذبح نمايد، و اگر ترك كرد و به وطنش بازگشت، در همانجا قرباني كند، و تمام گوشت آن را به مستمندان صدقه دهد.
مسأله 527ـ مصرف كفّارات فقط فقراء و مستمندان هستند، و احتياط آن است كه كفّاره غير سادات به سادات داده نشود.
مسأله 528ـ تأخير انداختن انجام كفّارات تا هنگام بازگشت به محل مانعي ندارد. بنابراين، مي تواند گوسفند كفّاره را در وطنش ذبح كند، تا صرف فقراي شيعه گردد.
مسأله 529ـ شخص فقير نمي تواند گوشت كفّاره خود را به مصرف كساني كه واجب النفقه او هستند برساند; هر چند نيازمند باشند.
مسأله 530ـ استفاده از گوشت كفّاره براي شخصي كه كفّاره بر او واجب شده جايز نيست، ولي استفاده از گوشت قربانيِ واجب، يا مستحب، براي صاحب آن جايز است.
[ 159 ]
سؤال 531ـ آيا مردان محرم، براي محافظت از سرما، مي توانند از پتوهائي كه حاشيه آن دوخته شده استفاده كنند؟
جواب: اشكالي ندارد، و حكم لباس دوخته بر آن جاري نمي شود.
سؤال 532ـ آيا مردان محرم مي توانند در شب مشعر براي محافظت از سرما از كيسه خواب استفاده كنند؟
جواب: جايز نيست و كفّاره آن،همان كفّاره پوشيدن لباس دوخته است.
سؤال 533ـ آيا منظور از لباس دوخته ـ كه در حال احرام بر مردان حرام است ـ دوختنيهايي است كه قطعات جدا از هم را به هم متّصل مي كنند، يا حتّي اگر بر روي حوله احرام هم دوخت بزنند اشكال دارد؟
جواب: اين گونه دوختن ها اشكالي ندارد.
سؤال 534ـ آيا احرام در كفش دوخته شده، كه تمام پشت پا را نگيرد، جايز است؟
جواب: آري جايز است; ولي بهتر است مردان در حال احرام چنين كفشي نپوشند.
سؤال 535ـ آيا استفاده از دست و پاي مصنوعي، كه با چرمهاي دوخته شده به بدن مي بندند، براي جانبازان و معلولينِ مُحرم جايز است؟
[ 160 ]
جواب: اشكالي ندارد، و كفّاره هم ندارد.
سؤال 536ـ آيا پوشيدن لباسهايي كه قسمتهايي از آن، به عنوان تزيين، تور دوزي يا گلدوزي شده، براي زنان محرم جايز است؟ و آيا مقنعه جز لباس است؟
جواب: از لباسهاي زينتي در حال احرام بايد پرهيز كرد، و مقنعه نيز جزء لباس است.
سؤال 537ـ در مورد زينت كردن زن در حال احرام فرموده ايد: «اگر به قصد بقاء زينت قبل از احرام زينت كند، و اثرش پس از احرام نيز باقي باشد، اشكال دارد» آيا حكم مزبور تكليفي است، يا وضعي؟
جواب: حكم مذكور تكليفي است، و احرام او باطل نمي شود، و كفّاره اي ندارد.
سؤال 538ـ اگر محرم سر درد بگيرد و بدين جهت دستمالي بر سر ببندد، كه تمام سر را بپوشاند، چه حكمي دارد؟
جواب:اين كار در حال ضرورت جايز است; ولي بنابر احتياط واجب كفّاره دارد.
سؤال 539ـ مُحرمي سرش را شسته و موهايش خيس است. اگر صبر كند تا موها به طور طبيعي خشك شود و سپس وضو بگيرد، نمازش به تأخير مي افتد. وظيفه اش چيست؟
جواب: مانعي ندارد سرش را با حوله خشك كند، و سپس وضو بگيرد، ولي حوله را آهسته بكشد، تا مويي جدا نشود، همچنين دقت نمايد تا همه سر را نپوشاند.
سؤال 540ـاگر محرم سرش را با چيز دوخته ـ مانند كلاه دوخته شده ـ بپوشاند، آيا بايد دو كفّاره بدهد، يا يك كفّاره كافي است؟
جواب: در مثل پارچه دوخته شده ـ كه به صورت كلاه نيست ـ يك كفّاره
[ 161 ]
دارد; ولي كلاه دوخته و مانند آن، بنابر احتياط واجب دو كفّاره دارد.
سؤال 541ـ هرگاه زن محرم از مقنعه اي استفاده كند كه روي چانه را تا لبها بپوشاند، چه حكمي دارد؟
جواب: اشكال ندارد;هرچندبهتر آن است كه مقنعه روي خطّ چانه باشد.
سؤال 542ـ آيا زن مُحرِم مي تواند صورت خود را با حوله خشك كند.
جواب: خشك كردن صورت براي زنان با حوله مانعي ندارد. به شرط اينكه تمام صورت را نپوشاند.
سؤال 543ـصورت خانمهاي محرم در حال پوشيدن يا درآوردن مقنعه خواه و ناخواه پوشيده مي شود، چه حكمي دارد؟
جواب: اين مقدار مانعي ندارد.
سؤال 544ـ آيا عكس گرفتن در حال احرام، يا فيلمبرداري در اين حال، اشكال دارد؟ چون عكس گيرنده به شيشه دوربين، كه حالت شفّاف و آينه مانندي دارد، نگاه مي كند.
جواب: عكس برداري و فيلم برداري در حال احرام اشكالي ندارد.
سؤال 545ـ آيا براي محرم جايز است از صابون، يا شامپوهايي كه بويي دارد ـ هر چند بوي خيلي خوشي نيست ـ استفاده كند؟
جواب: اگر صدق بوي خوش مي كند بايد از آن اجتناب نمايد; در غير اين صورت مانعي ندارد، و اگر مشكوك هم باشد، اشكالي ندارد.
سؤال 546ـ گرفتن ناخنِ شخصِ غيرِمحرم توسّط محرم چه حكمي دارد؟
جواب: اشكال ندارد.
سؤال 547ـ طبق فتواي حضرتعالي،محرم از منزل خود در مكّه تا مسجد الحرام مي تواند از ماشين سقف دار استفاده كند. آيا كساني كه در مسجد الحرام براي حج احرام مي بندند نيز مي توانند در مكّه زير سقف بروند؟
جواب: در شهر مانعي ندارد; هر چند در حال حركت به سوي عرفات
[ 162 ]
باشد، ولي هنگامي كه به خارج شهر رسيد سايبان جايز نيست; مگر اين كه شب باشد.
سؤال 548ـ استظلال براي شخصي كه از تنعيم محرم مي شود چه حكمي دارد؟
جواب: با توجّه به اين كه تنعيم در حال حاضر جزء شهر مكّه شده و مكّه منزل است، استظلال در فرض سؤال اشكالي ندارد.
سؤال 549ـ افرادي كه از مسجد شجره محرم شده، و شبانه با ماشين سقف دار به سمت مكّه حركت كرده اند، نزديك طلوع آفتاب در ماشين به خواب رفته، و پس از طلوع آفتاب بيدار شده، و بلافاصله ماشين را متوقّف كرده اند. آيا براي مدّتي كه در حال حركت روزانه در زير سقف بوده اند كفّاره اي به آنها تعلق مي گيرد؟ اكنون كه ماشين توقّف كرده و مي خواهند با حركت در زير سقف از ماشين پياده شوند، چه حكمي دارد؟
جواب: در اين صورت كفّاره اي لازم نيست.
سؤال 550ـ پياده و سوار شدن از ماشيني كه ايستاده، در صورتي كه مستلزم گذشتن از زير سقف جلو ماشين باشد، چه حكمي دارد؟
جواب: مانعي ندارد.
سؤال 551ـ اينجانب ـ يكي از خدمه كاروانهاـ بعد از درك عرفات به اتّفاق بانوان كاروان، در اتوبوسي سقف دار قرار گرفته، و براي درك وقوف اضطراري مشعر الحرام، صبح روز دهم به سمت مشعر حركت كرديم. ناگهان يادم آمد كه در هواي آفتابي نبايد زير سقف اتوبوس باشم. چند دقيقه پس از توجّه به اين مطلب در اتوبوس بودم و پس از توقّف اتوبوس ـ بر اثر ترافيك ـ پياده شده، و بقيّه راه را پياده رفتم. لطفاً بفرمائيد:
1ـ آيا كفّاره اي به من تعلّق مي گيرد؟
2ـ در صورت تعلّق كفّاره، آيا حتماً بايد در مني ذبح گردد؟
[ 163 ]
3ـ در صورتي كه ذبح در مني شرط باشد، اكنون كه در تهران هستم، چه كنم؟
4ـ با توجّه به اين كه من خدمه كاروان بودم، و طبق دستور مدير كاروان بايد همراه بانوان با آن اتوبوس مي رفتم، و از خود استقلالي نداشتم، كفّاره بر عهده كيست؟
5ـ چنانچه ستاد حج يا شخص ديگري تقبّل كند كه ذبح را انجام دهد، آيا از گردن من ساقط مي شود؟
جواب: شما بايد گوسفندي قرباني كنيد، و انجام آن در وطن اشكالي ندارد. بلكه در شرايط فعلي، كه يافتن مستحق در مني و حتّي مكّه مشكل است، ذبح در وطن اولي است، و مي توانيد به مسئوولين ستاد حج يا شخص ديگري نيابت دهيد كه از طرف شما ذبح كنند، و در اين صورت قرباني آنها هم كافي است; ولي بدون نيابت دادن به آنها صحيح نيست.
سؤال 552ـآيا استظلال مربوط به سايه حاصل از تابش عمودي خورشيد است، يا شامل سايه حاصل از تابش مايل خورشيد هم مي شود؟
جواب: سايه ديوارهاي ماشين بدون سقف و مانند آن مانعي ندارد.
سؤال 553ـ آيا استظلال مربوط به سايه اي است كه بر سر محرم مي افتد، يا اگر سايه فقط بر شانه بيفتد نيز حكم استظلال دارد؟
جواب: در فرض سؤال، كه سايه بر سر نيست، مانعي ندارد.
سؤال 554ـ آيا در عرفات ـ همانند مني ـ مي توان در حال حركت از چتر استفاده كرد؟
جواب: حركت كردن با چتر در عرفات نيز اشكال ندارد.
سؤال 555ـ در شهر مكّه تونلهائي وجود دارد كه طول آن بيش از هزار متر است. آيا محرم مي تواند با اتومبيل مسقّف از آن عبور كند؟
[ 164 ]
جواب: مانعي ندارد; زيرا داخل شهر است.
سؤال 556ـ آيا محرم به محض رسيدن به شهر مكّه مي تواند از سايه استفاده كند، يا اين كار بعد از رسيدن به محلّ اقامت و منزل جايز است؟
جواب: با رسيدن به مكّه استظلال مانعي ندارد.
سؤال 557ـ اخيراً از آخر مني تا نزديكي محلّ جمرات سايباني دست كرده اند. عبور محرم از اين راه، در صورتي كه هنوز منزل نكرده و از مشعر الحرام مستقيم به سمت جمرات مي رود، چه حكمي دارد؟
جواب: مانعي ندارد.
سؤال 558ـ با ماشين بدون سقف در حال احرام به سمت مكّه حركت كرديم، براي نوشيدن آب مجبور شدم به قسمت جلو اتوبوس كه مسقّف است بروم. آيا مرتكب خلافي شده و بايد كفّاره بپردازم؟
جواب: اين كار جايز نيست، و اگر عمداً باشد كفّاره دارد، و كفّاره آن يك گوسفند براي تمام مدّت احرام است; ولي اگر در شب غير باراني باشد اشكال ندارد.
سؤال 559ـ يكي از خدمه كاروان ها مجبور است به عنوان راهنما به همراه زنان با ماشين سقف دار روزانه به سوي مكّه حركت كند،چه حكمي دارد؟
جواب: رفتن زير سايه در موقع ضرورت جايز است، ولي كفّاره دارد، و كفّاره آن براي هر احرام يك گوسفند است.
سؤال 560ـ برخي از حجّاج، كه براي عمره مفرده محرم مي شوند، مجبورند روزانه و با ماشين مسقّف حركت كنند، و در بين راه براي نماز و غذا چند مرتبه پياده و سوار مي شوند. چند كفّاره بر آنان واجب است؟
جواب: براي تمام مدّت احرام عمره، يا تمام مدّت احرام حج، يك كفّاره كافي است.
سؤال 561ـ هرگاه شخصي كه از احرام خارج شده موهاي شخص محرم
[ 165 ]
را بتراشد يا كوتاه كند،يا يكي ديگر از كارهايي كه بر محرم حرام است براي او انجام دهد،مانند گرفتن ناخن يا زينت كردن او و امثال آن، چه حكمي دارد؟
جواب: در صورتي كه محرم به ميل و اختيار حاضر به اين كار شود، مرتكب كار حرامي شده و بايد كفّاره بدهد; ولي چنانچه بدون اختيار، يا از روي فراموشي بوده، كفّاره اي براي هيچ كدام ندارد.
سؤال 562ـ آيا شوهر پس از خروج از احرام مي تواند زوجه در حال احرامش را از روي شهوت لمس كند؟
جواب: براي شوهر اشكالي ندارد; ولي اگر زن نيز از اين كار لذّت مي برد احتياط آن است كه به اين كار رضايت ندهد.
سؤال 563ـ مردي از احرام خارج مي شود، سپس همسرش را كه هنوز در احرام است مي بوسد، هر چند زن راضي به اين كار نبوده است. حكم زن و مرد در اين مسأله چيست؟
جواب: اگر زن اختياري نداشته و راضي نبوده، چيزي بر او نيست، و بر مرد هم كفّاره اي واجب نشده است.
سؤال 564ـ آيا منظور از كشيدن دندان ـ كه در فرض خونريزي مكروه است ـ دندان شخص محرم است، يا شامل دندان ديگري هم مي شود؟ مثلا اگر دندانپزشك محرم باشد، و دندان شخص محرم يا غير محرمي را بكشد آيا كراهت دارد؟
جواب: شامل دندان غير نمي شود.
سؤال 565ـ آيادر حال احرام مي توان دنداني كه شديداً درد دارد، و دكتر سفارش به كشيدن آن كرده، را كشيد هر چند باعث خونريزي شود؟
جواب: خارج كردن خون از بدن در حال احرام چه در حال ضرورت و غير ضرورت حرام نيست، ولي مكروه است و كفّاره اي هم ندارد.
سؤال 566ـ تزريق آمپول براي تزريق كننده و تزريق شونده، كه در حال
[ 166 ]
احرام است، چه حكمي دارد؟
جواب: تزريق آمپول در حال احرام مانعي ندارد; ولي اگر موجب بيرون آمدن خون از بدن گردد مكروه است.
سؤال 567ـ آيا مي توان پوستهاي زايد را، كه از لبها يا كنار ناخن ها بر آمده، از بدن جدا كرد؟
جواب: در صورتي كه خون نيايد اشكالي ندارد، و اگر خون بيايد مكروه است، و در هر حال كفّاره اي ندارد.
سؤال 568ـ آيا سوگندهاي معمولي، همانند سوگندهاي روزمرّه مردم، در حال احرام اشكال دارد؟
جواب: قسم به غير خدا از محرّمات احرام نيست.
سؤال 569ـ در مناسك حضرتعالي قطع درخت حرم جزء محرّمات احرام ذكر نشده است. آيا اين كار از محرّمات احرام نيست؟
جواب: اين كار از محرّمات احرام نيست، بلكه قطع درخت حرم بر همه كس حرام است.
سؤال 570ـ در بين مردم معروف است كه شخص محرم نبايد به كسي دستور بدهد; بلكه بايد خود كارهايش را انجام دهد. آيا چنين مطلبي صحيح است؟ اگر در حال احرام به كسي دستور دهد آيا گناه كرده و كفّاره دارد؟
جواب: اين كار اشكال ندارد; ولي تفاخر و برتري جويي حرام است.
سؤال 571ـ كسي كه حجّش را باطل كرده، چگونه از احرام خارج شود؟
جواب: اگر حجِّ فاسد شده را به اتمام برساند، يا در بعضي از موارد كه وظيفه او تبديل به عمره مفرده است، عمره مفرده را به پايان برساند، از احرام خارج مي شود.
[ 167 ]
گرچه كفّاره هر يك از محرّمات احرام، به هنگام ذكر آنها بيان شد، ولي مناسب است براي سهولت امر همه را يك جا بياوريم:
[ 168 ]
/ طواف
[ 169 ]
[ 170 ]
[ 171 ]
مسأله 572ـ دوّم از واجبات عمره، طواف است; طواف يعني هفت دور گردش به دور خانه خدا، كه هم در عمره واجب است و هم در حج. (يك مرتبه در عمره، و دو بار در حج).