بخش 9

چهارم: «حجر اسماعیل» داخل طواف باشد پنجم: طواف در خارج خانه کعبه باشد ششم: حدّ مطاف هفتم: موالات استفتائات واجبات هفت گانه طواف احکام طواف کم یا زیاد کردن طواف قِران در طواف شک در تعداد دورهای طواف استفتائات احکام طواف

مسأله 661ـ آنچه بعضي از عوام در مورد محاذي بودن دائمي شانه چپ با كعبه (به خصوص موقع رسيدن به حجر اسماعيل) انجام مي دهند هيچ لزومي ندارد; بلكه اگر موجب وهن مذهب گردد جايز نيست، و بهتر است به جاي اين گونه احتياط هاي بيجا، در تمام حالات حضور قلب داشته باشند، و همانند ساير مسلمين كعبه را دور بزنند.

مسأله 662ـ گاه ديده مي شود برخي از افراد جاهل براي احتياط از شخص ديگري مي خواهد كه او را طواف دهد، و شانه هاي او را به سوي كعبه كند، به گونه اي كه اختيار از طواف كننده سلب مي شود. هر چند اين كار موجب بطلان طواف نمي گردد، امّا بدون شك كارهاي اين افراد بسيار بد و زننده است.

مسأله 663ـ هرگاه بر اثر شلوغي مطاف، و ازدحام طواف كنندگان، مقداري از طواف برخلاف متعارف انجام شد; مثل اين كه بدن طواف كننده


[ 193 ]

در حال حركت به سمت كعبه واقع شد، يا پشت به كعبه قرار گرفت، يا مقداري عقب عقب حركت كرد، و طواف را ادامه دهد بايد آن مقدار را از سر بگيرد، و اگر نمي تواند برگردد، بدون قصد طواف همراه جمعيّت دور مي زند تا به محلّ مورد نظر برسد، و از آنجا نيّت كند و ادامه دهد.

مسأله 664ـ اگر بر اثر ازدحام طواف كنندگان، انسان را بدون اختيار به پيش ببرند، در صورتي كه با توجّه به اين امر و با اختيار خود وارد طواف شده، ضرري به طوافش نمي زند.

مسأله 665ـ به هنگام طواف كردن به هر شكل برود مانعي ندارد; مي تواند آهسته يا تند، سواره يا پياده راه برود، يا حتّي بدود، ولي بهتر آن است كه به طور عادي و با آرامش راه برود، و ذكر خدا گويد.

چهارم: «حجر اسماعيل» داخل طواف باشد

مسأله 666ـ واجب است «حجر اسماعيل» را داخل در طواف كند، يعني از بيرون حجر اسماعيل كعبه را دور بزند. بنابراين، اگر از داخل «حجر اسماعيل» طواف كند بايد آن دور را ناديده گرفته، و از حجر الاسود اعاده نمايد (ولي نظر به اين كه به عقب برگشتن در اين گونه موارد با ازدحام جمعيّت مشكل است، بهتر اين است كه همراه طواف كنندگان آن دور را بدون نيّت ادامه دهد، تا به حجر الاسود برسد، سپس نيّت مي كند و آن دور را ادامه مي دهد).

مسأله 667ـ هرگاه شخصي عمداً از داخل حجر اسماعيل طواف كند، حكم ابطال عمدي طواف را دارد كه در ابتداي مسائل طواف حكم آن گذشت.

مسأله 668ـ اگر كسي پس از انجام اعمال حجّ تمتّع متوجّه شود كه چند


[ 194 ]

شوط از طواف را، در طواف حج يا عمره، سهواً از داخل حجر اسماعيل انجام داده، حجّ او صحيح است، ولي بايد آن طواف را تكميل كند، سپس نماز طواف را اعاده نمايد.

مسأله 669ـ اگر كسي در بعضي از دورها از روي ديوار حجر اسماعيل طواف كند، كافي است همان مقدار را اعاده كند، و اعاده تمام طواف لازم نيست (البتّه در شرايط كنوني عملا هيچ كس روي ديوار حجر نمي رود).

پنجم: طواف در خارج خانه كعبه باشد

مسأله 670ـ طواف بايد در خارج خانه كعبه باشد. بنابراين، طواف در داخل خانه كعبه جايز نيست.

مسأله 671ـ جايز نيست روي آن قسمت از كناره كعبه كه «شاذروان» نام دارد، طواف كند; هر چند امروز شاذروان طوري ساخته شده كه عملا امكان طواف روي آن نيست.

مسأله 672ـ دست گذاشتن بر ديوار خانه كعبه، يا بر ديوار حجر اسماعيل، يا دست گذاردن روي حجر اسماعيل، ضرري براي طواف ندارد; هر چند احتياط مستحب آن است كه در آن طرف كعبه كه شاذروان قرار دارد، هنگام طواف دست بر ديوار كعبه نگذارند.

مسأله 673ـ هرگاه در اثناي طواف داخل خانه كعبه شود طواف او باطل است، و بايد اعاده كند، و هرگاه از درون حجر اسماعيل طواف كند همان دور را (چنان كه در بالا گفته شد) از حجر الاسود اعاده كند; امّا اگر از روي ديوار حجر اسماعيل، يا شاذروان طواف كند، اعاده همان مقدار كافي است.

ششم: حدّ مطاف

مسأله 674ـ مشهور ميان جمعي از فقها اين است كه بايد طواف در


[ 195 ]

فاصله مقام ابراهيم و خانه كعبه باشد(1) و از هر طرف بايد اين فاصله در نظر گرفته شود، بنابراين در طرف «حجر اسماعيل» محدوده طواف شش ذراع و نيم (كمتر از سه متر و نيم) خواهد بود، زيرا حجر اسماعيل (كه مجموعاً بيست ذراع است) از آن كم مي شود، ولي حق اين است كه طواف در تمام مسجد الحرام جايز مي باشد; هر چند در غير مواقع ازدحام رعايت احتياط مستحب است; يعني اگر طواف كردن در فاصله مزبور مشكل نباشد، از آن حد خارج نشود.

مسأله 675ـ اتّصال صفوف طواف كنندگان شرط نيست.

مسأله 676ـ طواف در طبقات بالا در حال ازدحام زياد، و در مورد بيماران كه اجازه طواف از پائين به آنها داده نمي شود، اشكالي ندارد; و گرفتن نايب لازم نيست.

هفتم: موالات

مسأله 677ـ موالات عرفي در طواف شرط است; يعني بايد هفت دور پي در پي دور خانه خدا بگردد، و كمتر از هفت دور كافي نيست; ولي در طواف مستحب موالات شرط نيست.

مسأله 678ـ هرگاه طواف را عمداً قطع كند (براي رفع خستگي، يا نوشيدن آب، و مانند آن) ولي از مسجد خارج نشود، و قبل از فوت موالات بازگردد، و از همان جا كه قطع كرده ادامه دهد، طوافش صحيح است. خواه كمتر از چهار شوط طواف كرده باشد، يا بيشتر.

مسأله 679ـ هرگاه كسي مشغول طواف واجب باشد و وقت نماز فريضه، يا نافله وتر فرا رسد، مي تواند طواف را قطع كرده، و نماز را به جا آورد، سپس


1 . اين فاصله بيست و شش ذراع و نيم، يعني كمتر از سيزده متر مي باشد.



[ 196 ]

بقيّه طواف را تكميل كند; خواه قبل از چهار دور باشد، يا بعد از آن.

مسأله 680ـ اگر شخصي در حال طواف باشد، و وقت نماز واجب تنگ گردد، واجب است طواف را رها كند، و نمازش را بخواند، سپس اگر بعد از چهار دور رها كرده، از همانجا طواف را تمام نمايد، در غير اين صورت بنابر احتياط از اوّل شروع مي كند.

مسأله 681ـ قطع طواف براي رسيدن به نماز جماعت، يا رسيدن به وقت فضيلت نماز واجب، جايز بلكه مستحب است، و بعد از انجام نماز، طواف را از همانجا كه قطع كرده ادامه مي دهد، و احتياط مستحب آن است كه طبق مسأله بالا عمل كند. (توجّه داشته باشيد كه اين مسأله در مورد نماز جماعت است).

مسأله 682ـ اگر بدون عذر طواف را قطع كرد، و كاري كه منافات با طواف داشت انجام داد، مثل اين كه فاصله زيادي انداخت، و موالات عرفيّه از بين رفت، احتياط آن است كه اگر چهار دور بجا آورده طواف را تمام كند، و سپس اعاده نمايد; ولي مانعي ندارد از آغاز طواف را از سر بگيرد.

مسأله 683ـ هرگاه در اثناء طواف عذري پيدا شد، مثل بيماري شديد، يا حيض، يا باطل شدن وضو و مانند آن، اگر عذر مذكور بعد از تمام شدن چهار دور بوده، پس از رفع عذر برمي گردد، و طواف را تكميل مي كند، ولي اگر قبل از تمام شدن چهار دور بوده، آن طواف را رها كرده، دوباره از اوّل شروع مي كند، و احتياط مستحب در فرض اوّل (در غير حيض) اتمام و اعاده است.

مسأله 684ـ هرگاه عذر شخصي كه طواف را قطع كرده، ادامه پيدا كند تا زماني كه وقتِ انجامِ طواف تنگ شود، در صورت امكان بايد او را به مسجد الحرام بياورند و طوافش دهند، و اگر ممكن نيست برايش نايب بگيرند.


[ 197 ]

مسأله 685ـ اگر در حال سعي صفا و مروه يادش آمد كه طواف را ناقص به جا آورده، بايد برگردد و طواف را از همانجا كه ناقص كرده تكميل كند، سپس بقيّه سعي را بجا آورد، و طواف و سعيش هر دو صحيح است. لكن احتياط واجب آن است كه اگر طواف كمتر از چهار دور بوده، آن را تمام كند و سپس اعاده نمايد. همچنين اگر سعي را كمتر از چهار بار انجام داده، آن را تمام نموده و سپس اعاده كند، و در هر دو حالت مي تواند طواف يا سعي را رها كرده، از اوّل بجا آورد.

مسأله 686ـ واجب نيست صورت طواف كننده در حال طواف رو به جلو باشد; بلكه مي تواند به سمت چپ و راست خود نگاه كند، و حتّي صورت را برگرداند و به عقب نگاه كند. همچنين مي تواند طواف را رها نموده، خانه را ببوسد، و سپس برگردد و از همانجا كه قطع كرده طواف را ادامه دهد، ولي بهتر است اين كارها را انجام ندهد.


[ 198 ]


[ 199 ]

استفتائات واجبات هفت گانه طواف

سؤال 687ـ شخصي طواف را از حجر الاسود شروع، و به ركن يماني ـ كه قبل از حجر الاسود است ـ ختم كرده، و فاصله ركن يماني تا حجر را بدون نيّت ادامه داده، و دوباره از حجر الاسود نيّت كرده، و به ركن يماني ختم نموده، و هفت دور طواف را به همين صورت انجام داده است. طواف او چه حكمي دارد؟

جواب: اين طواف باطل است، و بايد اعاده شود.

سؤال 688ـ اگر كسي قبل از حجر الاسود طواف را شروع نموده، و به همانجا ختم كند، آيا طوافش باطل است؟

جواب: طوافش باطل است.

سؤال 689ـ وظيفه شخصي كه به اشتباه طواف را از ركن يماني شروع، و به همانجا ختم كرده، و سپس نماز طواف را خوانده، و پس از آن متوجّه خطايش شده چيست؟ چنانچه در وسط طواف متوجّه اشتباهش گردد، و طوافش را به حجر الاسود ختم كند، آيا مقدار اضافي براي طواف ضرر دارد؟

جواب: طواف و نماز آن را بايد اعاده كند، و اعاده در صورت دوّم احتياط است.


[ 200 ]

سؤال 690ـ اگر شخصي يقين كرد ركن مستجار (ركن يماني كه قبل از حجر الاسود قرار دارد) حجر الاسود است، و طواف را از آنجا شروع و به همانجا ختم كرد، و بعد فهميد كه اين كار خطا بوده، تكليفش چيست؟

جواب: طواف مذكور بنابر احتياط واجب باطل است، و بايد اعاده شود.

سؤال 691ـ شخصي در حال طواف كعبه را بوسيده، و احتمال مي دهد در آن حال چند قدم راه هم رفته باشد، و اين شك بعد از انجام طواف به وجود آمده است. طوافش چه حكمي دارد؟

جواب: چون شك بعد از طواف بوده، طوافش صحيح است.

سؤال 692ـ شخصي در اثناء طواف به خاطر لمس و بوسيدن بيت الله الحرام از مسير خود منحرف شده، و نمي داند در بازگشت طواف را از همان نقطه ادامه داده يا نه، اكنون وظيفه اش چيست؟

جواب: هرگاه شك بعد از طواف بوده طوافش صحيح است، والاّ بايد از سر بگيرد.

سؤال 693ـ يكي از حجّاج خيال كرده به هنگام طواف مقداري از شوط را بر اثر فشار جمعيّت طي كرده، ولي يقين به اين مطلب ندارد، و از آنجا كه نمي توانسته آن مقدار را برگردد و اعاده كند، بقيّه شوط را به قصد رجاء و احتياطاً انجام مي دهد (تا اگر آن دور باطل بوده اضافه لغو باشد، و اگر صحيح بوده، اضافه بر طواف محسوب نشود) سپس هفت دور بجا آورده، و آن دور را حساب نكرده است. اين طواف چه حكمي دارد؟

جواب: اين طواف بنابر احتياط صحيح نيست.

سؤال 694ـ شخصي به هنگام طواف بر اثر فشار جمعيّت چند گام به جلو رفته، سپس به جاي آن كه همان مقدار را جبران كند، آن را رها كرده و يك


[ 201 ]

دور ديگر به جا آورده، كه مجموعاً هفت دور تمام و يك دور ناقص مي شود. آيا اين طواف صحيح است؟

جواب: طوافش اشكال دارد، و بايد آن را اعاده كند.

سؤال 695ـ اگر محرم از ابتدا بداند كه بر اثر شلوغي طواف كنندگان مقداري از طواف يا همه آن را بي اختيار انجام خواهد داد، آيا از اوّل مي تواند نيّت كند آن مقدار، كه جمعيّت او را مي برد، نيز جزء طواف باشد، و آن را مثل طواف سواره محسوب نمايد؟

جواب: طوافش صحيح است، و اشكالي ندارد.

سؤال 696ـ شخصي در حال طواف به يكي از طواف كنندگان كه روي زمين افتاده، برخورد نموده، و او را از روي زمين بلند مي كند. ممكن است در اين حال چند گامي به جلو برود، در حالي كه توجّه به طواف ندارد. در نتيجه نمي داند كه آيا مقداري از طواف را بدون قصد بجا آورده يا نه، تكليفش چيست؟

جواب: اگر قصد طواف، و لو اجمالا، داشته كافي است.

سؤال 697ـ هرگاه طواف يا سعي كسي به علّتي قطع شود، و بخواهد از همان جا كه قطع شده شروع كند، ولي در اثر ازدحام جمعيّت نتواند به آن نقطه برود، و در محاذي آن به طرف چپ يا راست قرار گيرد. آيا مي تواند از محاذي جايي كه قطع شده شروع كند؟

جواب: لازم نيست از همان نقطه باشد; بلكه محاذات كافي است.

سؤال 698ـ شخصي در شوط پنجم يقين پيدا مي كند كه پنج متر شوط اوّل، و پنج متر از شوط دوّم را بي اختيار طواف كرده است. تكليف او چيست؟

جواب: اگر از اوّل قصد كرده خود را در ميان طواف كنندگان قرار دهد و با آنها بچرخد، آنچه را با فشار جمعيّت به جا مي آورد، جزء


[ 202 ]

طواف است و صحيح مي باشد.

سؤال 699ـ خانمي بدون كمك ديگران قادر بر طواف نيست يا بايد او را با تخت در خارج مطاف طواف دهند، يا شخص نامحرمي او را بر پشت بگيرد، و در محدوده مطاف طواف دهد. وظيفه اش چيست؟

جواب: با توجّه به اين كه به فتواي ما مطاف حدّ معيني ندارد، او را با تخت در پشت مقام ابراهيم طواف دهند.

سؤال 700ـ كسي كه به حدود مطاف آگاهي نداشته، طواف را بجا آورده، و پس از آن شك مي كند كه در مطاف بوده يا نه، آيا طوافش صحيح است؟

جواب: همان گونه كه در بالا آمد در هر صورت طوافش صحيح است; چون طواف حدّ معيني ندارد.

سؤال 701ـچنانچه محرم يقين داشته باشد كه در حال طواف در محدوده معيّن با مرد نامحرم يا زن نامحرم برخورد مي كند، آيا باز هم لازم است در محدوده معيّن طواف كند؟

جواب: گفتيم كه طواف حدّ معيني ندارد. به علاوه برخورد از روي لباس بدون قصد خاصّ اشكال ندارد.

سؤال 702ـ گاه انسان ناچار مي شود از محدوده طواف ـ فاصله ميان مقام ابراهيم و كعبه ـ دورتر شود، خواه به سبب نظافت كاركنان مسجدالحرام باشد، يا تعميراتي كه احياناً در بعضي از اطراف كعبه انجام مي دهند، يا كساني كه با ويلچر و تخت روان طواف داده مي شوند و مانند اينها، آيا طوافشان صحيح است؟

جواب: همان گونه كه قبلاً گفتيم طواف از نظر ما محدوده خاصي ندارد، و در حال اختيار نيز مي توان از فاصله مقام و كعبه دورتر طواف كرد.


[ 203 ]

سؤال 703ـ شخصي در شوط اوّل طواف بود كه نماز جماعت شروع شد. بدين جهت طواف را قطع كرده، و مشغول نماز مي شود. پس از نماز، طواف را از سر مي گيرد، و هفت شوط كامل به جا مي آورد. آيا طواف او صحيح است؟

جواب: اشكال ندارد.

سؤال 704ـ شخصي در وسط طواف، آن را به هر دليل رها كرده، و طواف را از سر مي گيرد. آيا طوافش صحيح است؟ اگر اعمال بعدي را انجام داده باشد، چه وظيفه اي دارد؟

جواب: طواف و اعمال بعدي در هر حال صحيح است.

سؤال 705ـ تعدادي از زائران خانه خدا مشغول طواف بودند كه مأمورين نظافت مسجدالحرام شروع به نظافت نموده، و طواف كنندگان به ناچار طواف را رها كردند. مدّتي طول كشيد، خيال كردند موالات عرفيّه به هم خورده، بدين جهت طواف را از سر گرفتند. در صورتي كه به هم خوردن موالات مشكوك باشد، طوافشان چه حكمي دارد؟

جواب: در هر صورت اشكالي ندارد.

سؤال 706ـ شخصي شوط اوّل طواف را، كه به طور ناقص انجام شده بود، رها نموده، سپس شش شوط ديگر به جا مي آورد، بعد از آن شوط اوّل را اعاده مي كند. آيا طوافش صحيح است؟

جواب: هرگاه نيّتش اجمالا انجام طواف واجب شرعي بوده، مانعي ندارد.

سؤال 707ـ شخصي نيّت طواف را در دل مي گذراند، و به قصد طواف حركت مي كند. پس از چند قدمي گمان مي كند نيّت طواف بايد به زبان آورده شود، بدين جهت آن دور را رها نموده، و برمي گردد، و نيّت را به زبان


[ 204 ]

آورده، و طواف را از نو شروع مي كند. آيا طوافش صحيح است؟

جواب: اشكال ندارد.

سؤال 708ـ شخصي طواف خود را بر هم مي زند و طواف ديگري را شروع مي كند. آن را نيز بر هم زده و طواف سوّم را آغاز و به اتمام مي رساند. اكنون وظيفه اش چيست؟

جواب: طواف آخر او اشكال ندارد. ولي سزاوار است مؤمنان از اين گونه كارها حتّي الامكان بپرهيزند.

سؤال 709ـ شخصي در شوط ششم بر اثر خستگي از ادامه طواف باز مي ماند. بدين جهت طواف را قطع نموده، به استراحت مي پردازد، و شخص ديگري را نايب مي كند كه بقيّه طوافش را انجام دهد; سپس خودش نماز طواف را بجا مي آورد. بعداً متوجّه مي شود كه استراحت در وسط طواف موالات را بر هم نمي زند. اكنون وظيفه اش چيست؟

جواب: بقيّه طواف را خودش تكميل مي كند، سپس نمازش را اعاده مي نمايد.

سؤال 710ـ شخصي در حال طواف غش كرده، و از ادامه طواف باز مي ماند، و پس از چند ساعت به هوش مي آيد. آيا مي تواند طوافش را از همان جا كه قطع شده ادامه داده، سپس بقيّه اعمالش را بجا آورد؟

جواب: اگر طوافش قبل از اتمام شوط چهارم قطع شده، وضو مي گيرد و طواف را از اوّل شروع مي كند، و اگر بعد از شوط چهارم بوده، پس از وضو از همانجا ادامه مي دهد.

سؤال 711ـ كسي كه وظيفه اش اتمام و اعاده طواف است، هرگاه طواف ناقص خود را اتمام نموده، و به هنگام اعاده طواف، دوباره طوافش قطع شود. آيا اين طواف را نيز بايد اتمام و اعاده كند؟


[ 205 ]

جواب: آري، فرقي نمي كند.

سؤال 712ـ در مواردي كه بايد احتياطاً طواف را تمام كند، سپس نماز طواف را بخواند، و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده كند، اگر يك طواف به قصد اعمّ از تمام و اتمام انجام دهد (يعني چنانچه آن مقدار انجام شده باطل بوده، تمام هفت شوط را قصد طواف داشته باشد، و چنانچه صحيح بوده فقط بقيّه را قصد طواف داشته باشد) و سپس دو ركعت نماز طواف بخواند، آيا كفايت مي كند؟

جواب: بهتر آن است كه طواف اوّل را رها كرده، طواف ديگري را شروع كند. زيرا اين احتياط مستحب است.

سؤال 713ـ در مواردي كه طواف و سعي را اتمام و اعاده مي كند، آيا ترتيب نيز لازم است؟

جواب: آري، احتياط آن است كه ابتدا طواف را تمام كند و نماز بخواند، سپس طواف و نماز آن را اعاده نمايد، و بعد به سراغ سعي برود.

سؤال 714ـ در مواردي كه طواف و نماز بايد اعاده شود، آيا لازم است با لباس احرام باشد؟

جواب: لازم نيست.


[ 206 ]


[ 207 ]

احكام طواف

مسأله 715ـ كسي كه طواف عمره تمتّع را ترك كند چند صورت دارد:

الف) هرگاه عمداً ترك كند تا وقت وقوف به «عرفات»(1) تنگ شود، احتياط واجب آن است كه نيّت حجّ اِفراد كند و پس از حج، عمره مفرده به جا آورد، و سال بعد حجّ تمتّع را اعاده نمايد.

ب) كسي كه از روي جهل و ناداني طواف را ترك كند، «حجّ» او مبدّل به «اِفراد» مي شود، و بنابر احتياط واجب بعد از آن عمره مفرده به جا مي آورد، و سال بعد حجّ تمتّع را اعاده مي كند و احتياط مستحب آن است كه يك شتر به عنوان كفّاره قرباني كند.

ج) كسي كه از روي سهو و فراموشي طواف را ترك كند، حجّ او درست است، و هر وقت يادش آمد طواف را به جا مي آورد (و احتياط مستحب آن است كه سعي را هم بعد از آن اعاده كند) و اگر به وطن خود بازگشته، يا از مكّه بيرون رفته، و مراجعت به مكّه براي او زحمت دارد، نايب بگيرد تا طواف او را به جا آورد، و در اين مدّت چيزي بر او حرام نيست و احتياط آن


1 . وقت وقوف به عرفات بنابر احتياط واجب از ظهر روز عرفه (نهم ذي الحجّه) تا غروب آفتاب است.



[ 208 ]

است كه يك گوسفند در مكّه قرباني كند، و اگر فرستادن به مكّه ممكن نيست، در شهر خود قرباني نمايد.

مسأله 716ـ كسي كه «طواف حج» را تا آخر ذي الحجّه ترك كند، اگر از روي عمد باشد حجّ او باطل است، و بايد سال ديگر اعاده كند و اگر از روي جهل و ناآگاهي باشد، نيز حجّ او باطل است (خواه جاهل مقصّر باشد، يا غير مقصّر) و علاوه بر اعاده حج، احتياط آن است كه شتري هم قرباني كند و اگر از روي سهو و فراموشي بوده، طواف را قضا مي نمايد، و حجّ او صحيح است و چنانچه بعد از مراجعت از حج، يا بيرون رفتن از مكّه متوجّه شود، و بازگشت براي او مشقّت داشته باشد، كسي را نايب مي گيرد كه براي او طواف كند و مستحب است سعي را نيز بعد از آن اعاده كند، و يك گوسفند در مني قرباني نمايد، و اگر ممكن نشد در وطن خود قرباني كند، و در اين مدّت چيزي بر او حرام نيست.

مسأله 717ـ هرگاه محرم بر اثر بيماري قادر بر انجام طواف نباشد تا وقت طواف تنگ شود، اگر ممكن است، او را به نحوي ببرند و طواف دهند (هر چند بر دوش بگيرند، يا بر چرخ يا تخت بنشانند. البتّه با رعايت شرايط و احكام طواف در حدّ ممكن) و اگر به اين شكل هم ممكن نباشد، براي او نايب مي گيرند.

مسأله 718ـ اگر محرم مشغول سعي بين صفا و مروه شود، سپس يادش بيايد كه طواف را بجا نياورده، بايد سعي را رها كرده و طواف و نماز طواف را انجام دهد، و پس از آن سعي را اعاده نمايد.

مسأله 719ـ هرگاه از روي سهو، يا غفلت، يا جهل، طواف را بدون وضو انجام دهد باطل است، و بايد آن را اعاده نمايد. همچنين اگر با حال جنابت، يا حيض، يا نفاس انجام دهد.


[ 209 ]

مسأله 720ـ سخن گفتن و خنديدن در حال طواف، و حتّي خوردن چيزي، طواف را باطل نمي كند; ولي بهتر است در حال طواف (خواه واجب باشد، يا مستحب) سخني جز ذكر خدا و دعا نداشته باشد، و با حضور قلب اين عبادت بزرگ را انجام دهد، و از هر كاري كه حضور قلب را مي كاهد، پرهيز كند.

كم يا زياد كردن طواف

مسأله 721ـ كم يا زياد كردن طواف جايز نيست. هرگاه كسي از روي عمد يا جهل چيزي بر هفت دور بيفزايد، طواف او باطل است، و اگر طواف واجب را كم كند، چنانچه قبل از فوت موالات عرفيّه بازگردد و آن را تكميل نمايد، طوافش صحيح است، والاّ طواف او باطل مي شود، و بايد از نو شروع كند.

مسأله 722ـ طواف واجب يا مستحب را مي توان قطع كرد، و از نو شروع نمود. (اين حكم براي حلّ بسياري از مشكلات طواف كارساز است; زيرا مي تواند آن را رها كند، و از سر بگيرد).

مسأله 723ـ هرگاه طواف را از روي عمد بيش از هفت دور به جا آورد طواف او باطل است; خواه از اوّل قصد زيادي داشته باشد، يا بعد از إتمام هفت دور قصد كند كه چيزي بر آن اضافه نمايد، و خواه زيادي به اندازه يك دور باشد، يا كمتر، يا بيشتر; امّا اگر مقدار اضافي را به قصد طواف به جا نياورد، مثل اين كه در اوّل كار يك دور با جمعيّت حركت مي كند تا به طواف آشنا شود، سپس هنگامي كه مقابل «حجر الاسود» رسيد قصد طواف مي كند، اين كار ضرري ندارد، همچنين اگر بعد از تمام شدن هفت دور بر اثر كثرت جمعيّت نتواند فوراً از دايره طواف خارج شود، مانعي ندارد


[ 210 ]

مقداري با مردم بدون قصد طواف ادامه دهد، و بعد خارج شود.

مسأله 724ـ هرگاه از روي سهو طواف را زيادتر از هفت دور به جا آورد، اگر اضافه كمتر از يك دور باشد، آن را قطع مي كند و طوافش صحيح است، و اگر يك دور يا بيشتر باشد، احتياط آن است كه به قصد قربت بر آن بيفزايد تا هفت دور ديگر به عنوان طواف مستحب كامل شود، و بعد دو ركعت نماز طواف واجب را به جا مي آورد، و پس از سعي (در آنجا كه سعي واجب است) دو ركعت ديگر براي طواف مستحب به جا مي آورد. و لازم نيست قصد كند طواف اوّل واجب است، و دوّم مستحب; بلكه همين اندازه كه به قصد قربت انجام دهد كافي است.

مسأله 725ـ هرگاه از روي سهو و فراموشي طواف واجب را ناقص بگذارد، اگر بعد از تمام كردن چهار دور باشد، برمي گردد و طواف را كامل مي كند. (خواه موالات از دسته رفته باشد، يا نه) و اگر قبل از چهار دور باشد چنانچه موالات به هم نخورده، مي تواند آن را تكميل نمايد وگرنه، بايد از نو شروع كند.

مسأله 726ـ چنانچه پس از بازگشت به وطن متوجّه نقصان در طواف شود، احتياط آن است كه برگردد، و طوافش را طبق آنچه در بالا گفتيم تكميل كند، و اگر نتواند، يا مشكل باشد، نايب بگيرد. و احتياط آن است كه يك گوسفند در مكّه، و اگر نتواند در شهر خود، قرباني نمايد.

مسأله 727ـ هرگاه طواف كننده از روي عمد از اوّل قصد كند كمتر از هفت دور يا بيشتر بجا آورد، طوافش باطل است; هر چند به هفت دور تمام كند، و احتياط واجب آن است كه اگر از روي ندانستن مسأله، بلكه اگر بر اثر فراموشي يا غفلت نيز باشد، طواف را اعاده كند.

مسأله 728ـ اگر در وسط طواف از قصد هفت دور برگشت (چه قصد


[ 211 ]

كرده باشد كمتر انجام دهد، و يا بيشتر) از همانجا كه چنين نيّتي كرده طوافش باطل است. و احتياط آن است كه طواف را به نيّت صحيح تمام كرده، و سپس اعاده كند، و اگر با اين قصد زيادتر از هفت شوط انجام دهد، اصل طواف باطل مي شود.

مسأله 729ـ چنانچه شخصي گمان كند همانطور كه هفت دور طواف مستحب است، يك دور هم استحباب دارد، و قصد كند هفت دور طواف واجب كند، و يك دور مستحب هم به دنبال آن انجام دهد، يا به همين نيّت هشت دور طواف كند، طوافش صحيح است، ولي آن يك دور بي فايده و باطل است; زيرا طواف، كمتر از هفت دور نيست.

قِران در طواف

مسأله 730ـ «قِران»، يعني دو طواف را پشت سر هم بجا آوردن بي آن كه در وسط آن نماز طواف بخواند، اگر در طواف واجب باشد حرام است، ولي طواف اوّل باطل نمي شود; مگر اين كه از آغاز چنين قصدي داشته باشد، كه در اين صورت صحيح بودن طواف اوّل او مشكل است.

مسأله 731ـ «قِران» در طواف مستحب مكروه است، ولي حرام و باطل نيست.

مسأله 732ـ اگر شخص محرم يك دور، يا كمتر، يا بيشتر، بر هفت دور بيفزايد، و قصدش اين باشد كه مقدار اضافه جزء آن طواف نباشد، حكم قِران ميان دو طواف را دارد كه حرام است، ولي طواف اوّل باطل نيست.

شك در تعداد دورهاي طواف

مسأله 733ـ اگر بعد از فراغت از طواف، در عدد دورهاي طواف يا شرايط


[ 212 ]

طواف مانند وضو و غيره شك كند اعتنا نمي كند.

مسأله 734ـ هرگاه بعد از رسيدن به «حجر الاسود» شك كند هفت دور به جا آورده، يا هشت دور، يا بيشتر، نبايد اعتنا كند، و طوافش صحيح است. همچنين اگر در وسط دور شك كند كه دور هفتم است يا بيشتر، آن دور را تمام كند، و طوافش صحيح است.

مسأله 735ـ اگر در آخر دور، يا در وسط دور، شك كند شش دور به جا آورده، يا هفت دور، طواف او بنابر احتياط واجب باطل است، و بايد آن را رها كرده، از نو شروع كند. همچنين است در هر موردي كه يك طرف شك كمتر از هفت دور باشد; امّا در طواف مستحب در اين موارد بنابر كمتر مي گذارد، و طواف را كامل مي كند و طوافش صحيح است.

مسأله 736ـ شخص كثير الشّك كه در طواف زياد شك مي كند نبايد به شكّ خود اعتنا كند، و آن طرفي را كه مناسبتر براي او است بگيرد; مثلا اگر ميان پنج و شش شك كند، بنابر شش مي گذارد و اگر ميان هفت و هشت شك كند، بنا را بر هفت مي گذارد.

مسأله 737ـ ظنّ و گمان در مسائل گذشته در حكم شك است، و بايد مطابق حكم شك عمل كند.

مسأله 738ـ مانعي ندارد كه انسان براي شمردن دورهاي طواف به رفيق و همراه خود اعتماد كند (در صورتي كه فرد مورد اعتمادي باشد).

مسأله 739ـ بعضي براي حفظ عدد دورهاي طواف، دعاي توسّل و مانند آن را شروع مي كنند، تا به هفتمين معصوم(عليه السلام) برسند. اين كار مناسب نيست; به خصوص اگر با صداي بلند خوانده شود. بهتر است از اذكار ديگر استفاده شود.


[ 213 ]

استفتائات احكام طواف

سؤال 740ـ زني به همراه شوهرش، كه يك دور طواف را انجام داده بود، شروع به طواف مي كند، و پس از اتمامِ طوافِ همسرش، كه دور ششم او بوده، طواف را از سر مي گيرد، و هفت دور ديگر مي زند. طواف اوّل و دوّم زن چه حكمي دارد؟

جواب: طوافي را كه از سرگرفته صحيح است.

سؤال 741ـ شخصي چند متر از يك شوط طواف را خراب كرده، و چون محلّ دقيق آن را نمي دانسته آن را رها نموده، و يك شوط ديگر از حجر الاسود شروع و به آنجا ختم كرده است. اگر نيّت او اين باشد كه آنچه خراب شده به نحو صحيح انجام شود، و زيادي قبلي و بعدي به عنوان مقدّمه علميّه باشد، طوافش چه حكمي دارد؟

جواب: طوافش صحيح است، مگر اين كه بعد از خراب شدن آن شوط، آن قسمت طواف را ادامه داده باشد كه در اين صورت طواف اشكال دارد.

سؤال 742ـ كودك نابالغي با اجازه پدرش محرم شده، و طواف را نيمه كاره رها كرده، به تصوّر اين كه همان مقدار كافي است، و سعي را نيز از طبقه دوم انجام داده است. اكنون تكليف او چيست؟


[ 214 ]

جواب: سعي و طوافش باطل است. بايد طواف و نماز و سعي را اعاده نموده، سپس تقصير نمايد.

سؤال 743ـ اگر در هنگام طواف در صحّت دور سابق، يا قسمتي از دور فعلي ـ كه مشغول انجام آن است و محلّ آن گذشته ـ شك كند، چه حكمي دارد؟ مثلا مشغول انجام دور چهارم است و از حجر اسماعيل هم گذشته، ولي در صحّت دور سوم شك دارد، يا در مورد دور چهارم شك دارد كه از داخل حجر طواف كرده، يا از خارج آن دور زده است. اكنون وظيفه اش چيست؟

جواب: طوافش صحيح است.

سؤال 744ـ شخصي به هنگام انجام طواف در تعداد دورهاي طواف شك كرد، و چون گمانش به يك طرف بيشتر بود بنا را بر آن طرف گذاشت. پس از انجام اعمال، يقين به صحّت طواف پيدا كرد. آيا طوافش صحيح است؟

جواب: صحيح است.

سؤال 745ـ اگر حاجي در حال طواف، يا سعي، شك كند كه دور چندم طواف يا سعي است، و با همين حال عمل خويش را ادامه دهد، سپس به يك طرفِ شك يقين پيدا كرده، و عمل را تمام نمايد، آيا چنين عملي صحيح مي باشد؟



| شناسه مطلب: 75867