بخش 17
استفتائات عمره مفرده فصل پانزدهم مسائل متفرّقه حج 1ـ شرکت در نماز جماعت اهل سنّت 2ـ سجده گاه 3ـ نماز مسافر 4ـ وقت نماز و روزه 5ـ اعلان عید 6ـ حج و خمس 7ـ لقطه (گمشده) حرم 8ـ استفتائات مرتبط با مسائل حج چهل مسأله مهم و محلّ ابتلاء در حجّ و عمره
مسأله 1324ـ كساني كه مستقيماً از طريق جدّه براي عمره مفرده به مكّه مي آيند، بايد از حديبيّه(2) (كه فاصله آن با مكّه حدود 17 كيلومتر است) محرم شوند، و اگر از طريق مدينه بروند، و در مسجد شجره محرم شوند، از همه اينها بهتر است.
1 . يعني قسمتي از مو يا ناخن خود را بچيند.
2 . حديبيّه در جادّه قديم جدّه به مكّه است، ولي محاذي آن در جادّه جديد علامت گذاري شده، و مسجدي ساخته اند كه از آنجا مي توان محرم شد.
[ 377 ]
مسأله 1325ـ كسي كه با احرام عمره مفرده وارد مكّه مي شود، در صورتي كه در ماههاي حج (شوّال، ذي القعده و ذي الحجّه) احرام بسته باشد، جايز است آن را عمره تمتّع قرار دهد، و به دنبال آن حجّ تمتّع بجا آورد.
مسأله 1326ـ كسي كه محرم به احرام عمره مفرده شود، همه محرّمات احرام بر او حرام مي گردد، و هنگامي كه تقصير كرد، يا سر را تراشيد همه چيز، جز مسائل جنسي، بر او حلال مي شود، و پس از انجام طواف نساء و نماز آن، مسائل جنسي نيز بر او حلال مي گردد.
مسأله 1327ـ در عمره مفرده طواف نساء را بايد پس از كوتاه كردن يا تراشيدن موي سر بجا آورد.
[ 378 ]
[ 379 ]
سؤال 1328ـ فرموده ايد كه: «در هر ماه قمري بيش از يك عمره نمي توان انجام داد» آيا در اين مسأله بين دو عمره مفرده اي كه براي خودش بجا مي آورد، با دو عمره مفرده اي كه هر دو، يا يكي از آنها را به نيابت از ديگران انجام مي دهد، تفاوتي هست؟
جواب: تفاوتي نمي كند.
سؤال 1329ـ هرگاه در يك ماه قمري دو عمره مفرده انجام دهد، و عمره دوم نيابتي باشد، آيا نايب مي تواند براي انجام آن اجرت بگيرد؟ و چنانچه عمره مفرده بر منوب عنه واجب شده باشد، آيا چنان عمره اي كفايت مي كند؟
جواب: لازم است احتياط را مراعات كند، و چنانچه با اطّلاع اجير كننده از آنچه انجام شده اجرت بگيرد اشكال ندارد; ولي كفايت كردن چنين عمره اي از عمره واجب محلّ اشكال است.
سؤال 1330ـ آيا انجام عمره مفرده در ماههاي حج پيش از عمره تمتّع جايز است؟ آيا در اين مسأله فرقي بين صروره و غير صروره هست؟
جواب: مانعي ندارد، و در اين مسأله بين كسي كه براي اوّلين بار به حج مي رود و غير او تفاوتي نيست.
[ 380 ]
سؤال 1331ـ همان گونه كه عمره مفرده را قبل از عمره تمتّع، هر چند در همان ماه قمري باشد، اجازه داده ايد، آيا بعد از عمره تمتّع و قبل از حج نيز مي توان در همان ماه قمري عمره مفرده اي انجام داد، يا بايد به قصد رجاء باشد؟
جواب: اشكال دارد.
سؤال 1332ـ در مواردي كه فاصله بين دو عمره كمتر از يك ماه است، و شخص مي خواهد براي خودش رجاءاً عمره مجدّدبجا آورد،آيا كافي است به اين شكل نيّت كند: «محرم مي شوم به احرام عمره مفرده رجاءاً قربةً الي الله»؟
جواب: كافي است.
سؤال 1333ـ هرگاه شخصي رجاءاً به احرام عمره مفرده محرم شود، آيا بايد در تمام اعمال عمره كلمه رجاء را در نيّت بياورد، يا اين كار لازم نيست؟
جواب: همين اندازه كه نيّت رجاء در ذهن او نسبت به تمام اعمال عمره وجود دارد كافي است، و لازم نيست كلمه رجاء را تكرار كند.
سؤال 1334ـ آيا طواف عمره مفرده مستحب، حكم طواف واجب را دارد، كه بايد نماز آن پشت مقام ابراهيم باشد؟ يا حكم طواف مستحبّي را دارد كه در هر جاي مسجد الحرام مي توان آن را خواند؟
جواب: حكم طواف واجب را دارد، و بايد نماز آن پشت مقام ابراهيم باشد. البتّه به مقداري كه ميسّراست.
سؤال 1335ـ شخصي عمره مفرده بجا آورده و بدون انجام طواف نساء به مدينه آمده، و اكنون مي خواهد براي عمره تمتّع محرم شود. آيا مجاز است بدون انجام طواف نساء محرم گردد، و پس از انجام عمره تمتّع طواف نساء را بجا آورد؟
جواب: مانعي ندارد.
[ 381 ]
سؤال 1336ـ اگر شخصي در عمره مفرده تقصير را از روي جهل يا فراموشي بجا نياورد، و طواف نساء را نيز ترك كند، و سپس به مسجد شجره برود، و براي عمره تمتّع محرم شود، و پس از انجام عمره تمتّع متوجّه گردد، تكليف اين شخص در دو فرض داشتن وقت كافي براي انجام دوباره عمره تمتّع و عدم آن چيست؟
جواب: در فرض مسأله چنانچه عمره مفرده را در ماههاي حج بجا آورده، و مي خواهد حج مستحبي انجام دهد، مي تواند به عمره تمتّع عدول كند، چه وقت براي اعاده عمره تمتّع داشته باشد يا نه، ولي اگر حجّ واجب باشد بنابر احتياط كافي نيست، و بايد پس از تقصير صحيح به ميقات بازگردد، و مجدّداً براي عمره تمتّع محرم شود.
سؤال 1337ـ اگر شخصي چندين عمره مفرده بجا آورده، و در هيچ كدام طواف نساء نكرده باشد، چند طواف نساء بايد بجا آورد؟
جواب: يك طواف نساء براي تمام آنها كفايت مي كند.
سؤال 1338ـ شخصي در عمره مفرده بدون اين كه تقصير كند طواف نساء بجا آورده است. آيا عمره اش باطل است؟ اكنون وظيفه اش چيست؟
جواب: عمره اش باطل نيست، ولي احتياط واجب آن است كه پس از تقصير طواف نساء را اعاده كند، و بدون آن همسر بر او حلال نمي شود.
سؤال 1339ـ اگر خانمي به نيّت عمره مفرده محرم، و پس از آن عادت شود، و در همه روزهايي كه در مكّه است در حال عادت باشد، براي عمره مفرده بايد چه كند؟ اگر بدون انجام اعمال به ايران آمده، چه وظيفه اي دارد؟
جواب: در فرض سؤال بايد براي طواف و نماز نايب بگيرد، و بقيّه اعمال عمره را خودش بجا آورد، و چنانچه به ايران آمده، بايد برگردد و اعمالش را انجام دهد، و اگر نمي تواند برگردد، بايد براي اعمال عمره نايب بگيرد،ولي بايدخودش تقصيرنموده،و ترتيب بين تقصير و ساير اعمال
[ 382 ]
را مراعات كند، و تا اعمال عمره را انجام ندهد، در احرام باقي مي ماند.
سؤال 1340ـ شخصي پس از بازگشت از مكّه شك مي كند كه طوافِ نساءِ حج يا عمره مفرده را بجا آورده يا نه، وظيفه اش چيست؟
جواب: اگر اجمالا توجّه به وجوب طواف نساء داشته، مي گويد انجام داده ام، و اگر از وجوب آن اطّلاع نداشته، احتياط واجب آن است كه طواف نساء را انجام دهد، و اگر خودش نمي تواند، نايب بگيرد.
سؤال 1341ـ زني كه احتمال مي دهد عادت شود و نتواند داخل مسجد الحرام گردد، آيا مي تواند براي عمره مستحبّي محرم شود، و اگر عادت شد براي طواف و نماز نايب بگيرد؟ همچنين اگر بيمار احتمال دهد كه نتواند اعمال عمره مفرده را انجام دهد، آيا مي تواند چنين كند؟
جواب: اشكال ندارد، و چنانچه وظيفه او نايب گرفتن شود براي طواف و نماز طواف نايب مي گيرد، و بقيّه را با رعايت ترتيب خودش انجام مي دهد.
سؤال 1342ـ شخصي در دور پنجم سعي عمره مفرده بيمار شده، و نتوانسته اعمال عمره را به پايان برساند. بيماري اش شدّت يافته، و به ايران منتقل مي شود، و پس از بهبودي نتوانسته به مكّه بازگردد، وظيفه او چيست؟
جواب: در صورتي كه خودش نتواند به مكّه بازگردد، شخصي را نايب مي كند كه سعي ناتمام او را تمام نموده، و سپس آن را اعاده نمايد، و بعد از آن به منوب عنه اطّلاع دهد تا تقصير كند، و نايب پس از تقصير منوب عنه طواف نساء و نماز آن را انجام مي دهد.
سؤال 1343ـ آيا كسي كه نمازش را غلط مي خواند، و وقت تصحيح آن را ندارد، مي تواند عمره مفرده مستحبّي بجا آورد؟
جواب: اشكالي ندارد.
[ 383 ]
فصل پانزدهم
مسائل متفرّقه حج
1ـ شركت در نماز جماعت اهل سنّت
مسأله 1344ـ هنگامي كه در «مسجد الحرام» يا «مسجد النبي» نماز جماعت برگزار مي گردد، مؤمنين نبايد از آن اماكن مقدّسه خارج شوند، و نماز جماعت را ترك كنند. بلكه بايد به همراه بقيّه مسلمانان به نماز جماعت بايستند.
مسأله 1345ـ نماز جماعتهاي كارواني و بزرگ در مسافرخانه ها و هتل هاي مكّه و مدينه توسّط شيعيان در صورتي كه بتوانند در نماز جماعت حرمين شركت كنند، اشكال دارد، ولي نماز جماعت چند نفري اشكال ندارد.
مسأله 1346ـ كسي كه نمازش را در مسجدالحرام به شكل استداره (دايره وار) خوانده، به گونه اي كه رو به روي امام جماعت، يا در سمت راست، يا در طرف چپ او ايستاده بوده، نمازش صحيح است، و نياز به تكرار آن نيست; مشروط بر اين كه امام به حسب دايره يعني از جهت فاصله به كعبه از ديگران جلوتر باشد.
مسأله 1347ـ رعايت اتّصال صفوف در نماز جماعت با اهل سنّت لازم
[ 384 ]
است، بنابراين هرگاه عدّه اي از آنها با فاصله بايستند، به سراغ گروهي برويد كه با امام اتّصال دارند.
مسأله 1348ـ كساني كه براي شركت در نماز مغرب يا ظهر به مساجد مكّه و مدينه مي روند، و در جماعت آنها شركت مي كنند، مي توانند بعد از نماز جماعت، نماز عشا يا عصر خود را به طور فرادي بجا آورند.
مسأله 1349ـ نمازهايي كه همگام با ساير مسلمين به امامت اهل سنّت اقامه مي گردد صحيح است، و حتّي در وسعت وقت نياز به اعاده ندارد.
مسأله 1350ـ هرگاه رعايت اتّصال صفوف جماعت مستلزم سجده بر فرش باشد، و اصرار نسبت به سجده بر سنگفرش مسجد مستلزم عدم رعايت اتّصال باشد، بايد اتّصال را مراعات كند; هر چند بر فرش سجده نمايد.
مسأله 1351ـ هرگاه با كمي تأخير به نماز جماعت برسد، به گونه اي كه مسلمين نماز خود را بسته، و با صفوف جلو اتّصال معتبر نزد شيعه را ندارند، و امكان عبور از صفوف و رفتن به جايي كه اتّصال برقرار است نيز نمي باشد، يا مأمورين اجازه چنين كاري را نمي دهند، در همان جا كه ممكن است اقتدا نموده، و همين نماز كفايت مي كند و نيازي به اعاده نيست.
مسأله 1352ـ نمازهايي كه بر اثر ازدحام جمعيّت در پشت بام مسجدالحرام يا مسجدالنّبي به جماعت برگزار مي شود، كافي نيست و بايد اعاده گردد.
مسأله 1353ـ نماز جمعه با اهل سنّت نيز كفايت از نماز ظهر مي كند، و اعاده آن لازم نمي باشد، و اينها دستوراتي است كه ائمّه طاهرين(عليهم السلام)براي حفظ وحدت مسلمين به ما داده اند.
مسأله 1354ـ هرگاه مؤمنين زماني به مسجد برسند كه نماز جماعت تمام
[ 385 ]
شده، ولي صفها هنوز به هم نخورده، اذان و اقامه ساقط است، و از اين جهت تفاوتي با نماز جماعت شيعيان ندارد.
مسأله 1355ـ خواندن نماز قضا با نماز جماعت اهل سنّت، مانعي ندارد.
مسأله 1356ـ با توجّه به اين كه اگر اهل سنّت يك ركعت از امام عقب بيفتند تجافي نمي كنند (و به صورت نيم خيز نمي نشينند)، انجام اين كار براي شيعيان لازم نيست.
2ـ سجده گاه
مسأله 1357ـ سجده كردن بر تمام انواع سنگها جايز است; چه مرمر باشد، يا سنگهاي سياه معدني، يا سنگ گچ و آهك قبل از آن كه پخته شود. بنابراين، سجده كردن بر تمام سنگفرشهاي «مسجدالحرام» و «مسجدالنّبي» كه از اين قبيل است اشكالي ندارد.
مسأله 1358ـ سجده كردن بر فرشهاي مسجدالنّبي مانعي ندارد، بلكه مهر گذاشتن جايز نيست، ولي اگر به سهولت به جايي كه فرش نيست و براي سجده مناسب است دسترسي دارد و سبب حسّاسيّت برادران اهل سنّت نمي شود آن را مقدّم دارد; امّا تأكيد مي شود از هر عملي كه موجب هتك و انگشت نما شدن مي گردد اجتناب ورزند.
مسأله 1359ـ سجده بر حصيرهايي كه در مكّه و مدينه مورد استفاده حجّاج ايراني و غير ايراني واقع مي شود، و حصير مزبور با نخ مخلوط است، مانعي ندارد; مشروط بر اين كه موجب هتك و انگشت نما شدن نگردد.
مسأله 1360ـ چنانچه حاجي شيعه نمازش را به گونه اي انجام دهد كه معلوم نباشد حتّي موافق نظر اهل سنّت است، مثل اين كه بر پشت نمازگزاران صف جلو سجده كند (آن گونه كه بعضي از عوام اهل سنّت به
[ 386 ]
هنگام ازدحام انجام مي دهند)، يا اتّصال صفوف را مراعات ننمايد، بايد نمازش را اعاده كند.
مسأله 1361ـ نمازهاي شخصي كه خيال مي كرده سجده بر سنگفرشهاي مسجدالحرام يا مسجدالنّبي صحيح نيست، و بر پشت دست خود سجده نموده، صحيح نيست; مگر اين كه جاهل قاصر باشد.
مسأله 1362ـ حاجي مخيّر است نماز را در محلّي كه ثواب فراواني دارد (مانند روضه مطهره مسجدالنّبي)، امّا مجبور است بر فرش سجده كند بجا آورد، يا در جايي كه ثواب كمتري دارد، ولي مي تواند بر سنگ سجده نمايد.
مسأله 1363ـ حجّاج محترمي كه در نماز جماعت اهل سنّت بر روي ويلچر يا صندلي نماز مي خوانند، به هنگام ركوع كمي خم مي شوند، و به هنگام سجده كمي بيشتر، و نمازشان صحيح است، و لازم نيست كفشهاي خود را بيرون آورند، يا مهر به پيشاني بچسبانند.
3ـ نماز مسافر
مسأله 1364ـ مسافران مخيّرند نماز خود را در مسجدالحرام و مسجدالنّبي، بلكه در تمام شهر مكّه و مدينه، تمام يا قصر به جا آورند، و نماز تمام افضل است، و فرقي بين مكّه و مدينه قديم و امروز نيست.
مسأله 1365ـ با توجّه به اين كه قصد اقامه عشره بايد در يك محل، يا دو محلّ نزديك به هم باشد (مثلا با فاصله سه يا چهار كيلومتر) حجّاج محترم نمي توانند با احتساب ايّام عرفات و مشعر و مني قصد ده روز كنند، ولي چنانچه قصد ده روز توقّف در مكّه كنند، و پس از گذشت ده روز به عرفات و مشعر و مني بروند، يا بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي از قصد برگردند، و به آن امكنه مقدسّه بروند، نمازشان در همه اين مكانها كامل
[ 387 ]
است. زيرا در شرايط فعلي فاصله مكّه تا عرفات به مقدار مسافت شرعيّه نيست.
مسأله 1366ـ هرگاه مدير كاروان، با توجّه به اين كه مي داند توقّف زائران در مكّه يا مدينه كمتر از ده روز است، اعلام كند كه ده روز مي مانيم، و زوّار با اعتماد به گفته او نمازشان را تمام بخوانند و روزه بگيرند، و قبل از ده روز از آنجا بروند، نماز و روزه زائران صحيح است; ولي مدير كاروان نبايد دروغ بگويد.
مسأله 1367ـ شخصي كه قصد كرده تا پايان روز ترويه (هشتم ذي الحجّه) در مكّه اقامت كند، و به تصوّر اين كه از آغاز ورودش تا روز هشتم ذي الحجّه ده روز خواهد بود نمازهايش را تمام خوانده، سپس متوجّه مي شود كه ده روز اقامت نخواهد داشت، بايد نمازها را شكسته بخواند، و آنچه را تمام خوانده قضا كند.
4ـ وقت نماز و روزه
مسأله 1368ـ نماز خواندن با اذان اهل تسنّن در نماز صبح و ظهر، چنانچه يقين يا گمان قابل ملاحظه اي به دخول وقت حاصل شود مانعي ندارد; ولي در مورد نماز مغرب احتياط آن است كمي صبر شود تا حمره زائل گردد. اين در صورتي است كه بخواهند در محلّ سكونت نماز فرادي بخوانند، ولي اگر با آنها نماز جماعت بخوانند رعايت اين احتياط لازم نيست، و اذان آنها كافي است.
مسأله 1369ـ كساني كه در ماه مبارك رمضان توفيق انجام عمره مفرده پيدا مي كنند، هرگاه جهت نماز اوّل وقت به مسجدالحرام يا مسجدالنّبي بروند، و قبل از زوال حمره به آنها اصرار كنند كه افطار نمايند، مجاز هستند افطار كنند، و روزه آنها صحيح است، و نيازي به قضا ندارد.
[ 388 ]
5ـ اعلان عيد
مسأله 1370ـ هرگاه از سوي قاضي اهل سنّت حكم شود كه فلان روز عيد قربان است، و ما يقين بر خلاف آن نداشته باشيم، متابعت از آنان جايز است. بلكه اگر يقين بر خلاف داشته باشيم (كه غالباً چنين يقيني حاصل نمي شود)، نيز بايد تبعيت كنيم، و نيازي به احتياط نيست، و حجّ صحيح است.
6ـ حج و خمس
مسأله 1371ـ هرگاه شخصي هزينه حجّ ديگري را بپردازد، و باذل اهل وجوهات شرعيّه نباشد، چنانچه يقين به وجود خمس در پول مزبور نباشد حجّ او اشكالي ندارد، و اگر يقين به وجود خمس در آن دارد، لازم است خمس آن را بپردازد.
مسأله 1372ـ هرگاه كسي بدون اين كه خمس مال خود را بپردازد به عمره يا حج برود، و پس از بازگشت متوجّه خطاي خود شود، حج يا عمره او صحيح است، ولي در اوّلين فرصت اقدام به پاكسازي اموال خود كند.
مسأله 1373ـ شخصي كه حساب خمسي ندارد هرگاه بخواهد به حج مشرّف شود بايد به اموال خود رسيدگي كند. چنانچه تاريخ اوّلين درآمدش را بداند، آنچه از اموال و دارايي ها كه بر مبناي اوّلين در آمد، سال بر آن گذشته خمس دارد، و اگر تاريخ اوّلين درآمد را نداند، آنچه در طول سال نزد او بوده خمس دارد، و آنچه مشكوك است خمس ندارد، و تخميس لباس احرام كفايت نمي كند، بلكه بايد تمام هزينه حج يا عمره تخميس گردد. و بسيار بجاست كه حجاج محترم از اين فرصت الهي استفاده كرده و آنها كه تا كنون تمام اموالشان را تخميس نكرده اند خمس آن را بپردازند تا هم به وظيفه واجب خويش عمل كنند و هم مشمول بركات الهي شوند.
[ 389 ]
7ـ لقطه (گمشده) حرم
مسأله 1374ـ هرگاه حاجي چيزي در حرم پيدا كند، احتياط واجب آن است كه برندارد.
مسأله 1375ـ اگر لقطه (گمشده) حرم را برداشت، چنانچه قيمت آن كمتر از يك درهم(1) باشد مي تواند آن را تملّك و مصرف نمايد، و اگر تملّك نكرد و كوتاهي ننمود ضامن نيست، ولي اگر بدون قصد تملّك آن را نزد خود نگاه داشت، و در نگهداري آن كوتاهي و تفريط كرد، ضامن است، و اگر قصد تملّك كرد و قبل از آن كه آن را مصرف كند صاحبش پيدا شد، بايد آن را به صاحبش بازگرداند.
مسأله 1376ـ هرگاه لقطه حرم را، كه يك درهم يا بيشتر ارزش دارد بردارد، بايد اگر مي تواند آن را به شخصي مطمئني بسپارد تا يك سال در جستجوي صاحبش باشد و اعلام كند(2)، و اگر بعد از يك سال صاحبش پيدا نشد، و اميدي به پيدا شدن صاحبش ندارد، آن را صدقه مي دهد، ولي چنانچه پس از صدقه دادن، صاحبش پيدا شود و راضي به صدقه نگردد، احتياط واجب آن است كه قيمت آن را به او بدهد، و در هر حال تملّك چنين لقطه اي جايز نيست، و چنانچه تملّك كند مالك نمي شود، و ضامن آن است، و اگر از ابتدا نسبت به پيدا كردن صاحبش كاملاً مأيوس باشد مي تواند بلافاصله آن را به شخص نيازمندي از طرف صاحب اصلي صدقه دهد.
مسأله 1377ـ هرگاه زائرين در مكّه يا مدينه پول سعودي پيدا كنند، و
1 . يك درهم 6/12 نخود نقره سكّه دار است، كه قيمت فعلي آن حدود 400 تومان است.
2 . چنانچه از روزي كه آن را پيدا كرده تا يك هفته هر روز، و پس از آن تا يك سال هفته اي يك بار، در محلّ اجتماع مردم اعلام كند، كافي است.
[ 390 ]
ندانند كه متعلّق به زوّار ايراني است يا غير ايراني، در صورتي كه از يافتن صاحبش مأيوس باشند، احتياط واجب آن است كه آن را از طرف صاحبش به فقيري صدقه دهند.
8ـ استفتائات مرتبط با مسائل حج
سؤال 1378ـ شخصي كه مقلّد هيچ يك از مراجع بزرگوار تقليد نبوده، اكنون مي خواهد تقليد نمايد. در اين مدّت مكّه هم رفته است. آيا عبادتهايش صحيح است؟
جواب: هرگاه اعمالش مطابق فتواي مرجعي كه فعلا وظيفه اش تقليد از اوست باشد، صحيح است.
سؤال 1379ـ قرآنهايي در مسجدالحرام وجود دارد كه بر روي بعضي از آنها جمله «وقف لله تعالي» نوشته شده، و بر تعدادي نيز اين جمله نوشته نشده است. لطفاً در مورد قرآنهاي مذكور به دو سؤال زير پاسخ فرمائيد:
الف) در بين حجّاج مشهور است كه برداشتن قرآنهايي كه جمله مذكور در آن وجود ندارد، جايز است. آيا اين سخن صحيح است؟
جواب: برداشتن آنها بدون اجازه مسؤولين مربوطه جايز نيست، و كساني كه بدون اجازه برداشته اند، بايد بازگردانند.
ب) گاهي از اوقات مسؤولين مسجدالحرام قرآنهايي كه جمله مذكور روي آن نوشته شده را به حجّاج هديه مي كنند. آيا گرفتن چنان قرآنهايي جايز است؟
جواب: اشكالي ندارد.
سؤال 1380ـ آيا مي توان قطعه اي از سنگ كوه صفا و مروه، يا صحراي مشعر را به عنوان تبرّك برداشت؟
[ 391 ]
جواب: برداشتن سنگ از صفا و مروه جايز نيست; و برداشتن از مشعر نيز احتياط در ترك آن است.
سؤال 1381ـ گاه ديده مي شود كه برخي از حجّاج محترم به عنوان تبرّك مقداري از خاك قبرستان بقيع را برداشته، و همراه خود به ايران مي آورند. آيا اين كار از نظر شرعي صحيح است؟ اگر جايز نباشد، وظيفه فعلي آنها چيست؟
جواب: اين كار جايز نيست، و احتياط آن است كه آن را برگردانند.
سؤال 1382ـ سال گذشته يكي از دوستان، كه به حج مشرّف شده بود، دو قطعه سنگ از غار حرا به عنوان هديه برايم آورد. سنگها را در مكان مناسبي نهاده، و هر چند روز يك بار به عنوان تبرّك آنها را مي بوسم و زيارت مي كنم. آيا اين عمل شرك محسوب مي شود؟
جواب: اين كار ذاتاً حرام نيست; امّا از اين جهت كه ممكن است منشأ برداشتهاي سوء بدخواهان، يا بدعت گردد، از اين كار خودداري كنيد.
سؤال 1383ـ آيا مصرف كنسروهاي گوشت و ماهي خارجي، كه در بازار مسلمين از جمله مكّه و مدينه به فروش مي رسد، جايز است؟
جواب: اگر ندانند از كجا وارد شده، يا بدانند از كشورهاي اسلامي است، مانعي ندارد، و اگر يقين داشته باشند از كشورهاي غير اسلامي وارد شده، در صورتي استفاده از آن جايز است كه وارد كننده آن مسلمان باشد، و احتمال داده شود كه او شرايط شرعي ذبح را احراز كرده، و در دسترس مسلمانان قرار داده است، يا روي آن جمله «ذبح شرعي» نوشته شده باشد.
سؤال 1384ـ اگر شخصي مبلغي ارز به فردي بدهد، و عوض آن را پول
[ 392 ]
ايراني بگيرد چه حكمي دارد؟
جواب: در صورتي كه مخالف مقرّرات نباشد، و با رضايت همديگر باشد مانعي ندارد.
سؤال 1385ـ هنگامي كه قسمتي از مسجدالحرام نجس مي شود، مأمورين به شكل زير آن را تطهير مي كنند: «ابتدا عين نجاست را برطرف نموده، سپس ظرف آب قليلي بر روي محلّ نجس مي ريزند، و در مرحله سوم آبهاي ريخته شده را جمع مي كنند». با توجّه به اين نوع تطهير انسان به نجاست تمام مسجدالحرام يقين پيدا مي كند. آيا سجده بر سنگهاي مذكور در فرض سؤال جايز است؟
جواب: علم به نجاست تمام مسجد پيدا نمي شود، و به شك نبايد اعتنا كرد، و اين نيز نوعي تطهير است.
سؤال 1386ـ اگر شخصي در مسجدالحرام يا مسجدالنبي محتلم شود، براي تيمّم چه نيّتي كند؟
جواب: بايد فوراً خارج شود، و براي خروج از مسجد تيمّم بدل از غسل جنابت مي كند; مگر اين كه زمان خروج كمتر از زمان تيمّم باشد، كه بدون تيمّم فوراً خارج مي شود.
سؤال 1387ـ آيا عبور و مرور حائض و جنب، از مقدار توسعه يافته مسجدالحرام و مسجدالنبي جايز است؟
جواب: جايز نيست، و فرقي ميان قسمت قديم و جديد نيست.
سؤال 1388ـ اگر بعضي از ورثه بدون پرداختن سهم ساير ورّاث و با تصاحب كلّ مال الارث به حج بروند، حجّ آنها چه حكمي دارد؟ صله رحم با چنين اشخاصي چگونه است؟
جواب: هرگاه سهم الارث بعضي از ورّاث پرداخت نشود، به
[ 393 ]
صورت مشاع در اموال بقيّه مي ماند، و تصرّف در آن حرام است، و اگر با همان پول حج بروند، و لباس احرام و قرباني را از آن تهيّه كنند، حجّ آنها نيز اشكال دارد، و تا سهم الارث بقيّه را نپردازند، آن مال حكم مال غصبي را دارد، و اگر صله رحم با چنين اشخاصي سبب جرأت و جسارت آنها بر حرام شود، جايز نيست، و اگر ترك صله رحم باعث نهي از منكر شود، واجب است، و چنانچه صله رحم وترك آن تأثيري در نهي از منكر نداشته باشد، صله رحم را ترك نكنند.
سؤال 1389ـ خريد و فروش فيش حج چه حكمي دارد؟
جواب: هرگاه صاحب فيش مستطيع نباشد، يا حجّ واجبش را انجام داده باشد، و اين كار مخالف مقرّرات حكومت اسلامي نباشد، مانعي ندارد.
سؤال 1390ـ پدرم وصيّت نموده كه به جاي او حج بروم، در صورتي كه چيزي به ارث نگذاشته است. آيا عمل به اين وصيّت واجب است؟ آيا مي توانم براي خودم به مكّه بروم، و كسي را اجير كنم تا از طرف پدر حج بجا آورد؟ آيا قرباني براي او و خودم هر دو واجب است؟
جواب: اگر مالي از خود نگذاشته، بر شما واجب نيست براي او حج بجا آوريد، و اگر خودتان مايل باشيد، مي توانيد كسي را در آنجا نايب بگيريد كه براي او حج بجا آورد، و هر كدام بايد يك قرباني ذبح كنيد.
سؤال 1391ـ در كشوري مانند كشور ما، كه عدّه فراواني در انتظار نوبت براي رفتن به حجّ واجب هستند، و شايد أجل به بعضي از آنها مهلت ندهد، آيا جايز است عدّه اي براي مرتبه دوم و سوم يا بيشتر، به حج مشرّف شوند، و جاي آنها را بگيرند؟
جواب: بهتر است رعايت حال آنها را بكنند.
[ 394 ]
سؤال 1392ـ بعضي از متمكّنين كه حجّ واجب خود را بجا آورده اند، معتقدند هزينه حج هاي مكرّر استحبابي صرف كارهاي خير گردد، و بعضي اصرار به انجام حج هاي استحبابي دارند. كدام بهتر است؟
جواب: هر كدام در جاي خود خوب است.
سؤال 1393ـ منظور از مشقّت يا عُسر و حرج، كه در بعضي ازمسائل به آن اشاره كرده ايد چيست؟ آيا مشقّت و عُسر و حرج شخصي ملاك است، يا نوعي؟
جواب: منظور از عُسر و حرج شخصي است.
سؤال 1394ـ آيا قصد باطل كردن عمره يا حجّ، يا قسمتي از مناسك آن (بدون آن كه هنگامِ قصدِ ابطال عمل را ادامه دهد) موجب بطلان آن مي گردد؟
جواب: قصد ابطال موجب بطلان نمي گردد.
سؤال 1395ـ خدمه كاروانها كه نمي توانند با لباس احرام خدمت كنند، و قصد دارند بدون احرام در عرفات و مني باشند، براي ورود به مكّه چه كنند؟
جواب: مي توانند براي ورود به مكّه عمره مفرده انجام دهند، و براي حج محرم نشوند، ولي كساني كه مستطيع هستند نبايد اين كار را قبول كنند، و بايد عمره و حجّ تمتّع را بجا آورند، و در هر صورت، اگر در حال احرام لباس دوخته معمولي بپوشند، حجّ آنها صحيح است; ولي بايد كفّاره بدهند.
سؤال 1396ـ غسل احرام، زيارت و مانند آن، تا چه زماني اعتبار دارد؟ و با چه چيزهايي باطل مي شود؟
جواب: تا يك روز معتبر است; و اگر حدث اصغر از او سر زند، به
[ 395 ]
قصد رجا آن را اعاده مي كند، ولي واجب نيست.
سؤال 1397ـ آيا طلب رحمت براي بانيان، حافظان و خدمتكاران مسجدالحرام و مسجدالنّبي، كه زحمات فراواني را متحمّل مي شوند، جايز است؟
جواب: براي آنها طلب هدايت كنيد.
سؤال 1398ـ بعضي از حجّاج سهميّه موادّ خوراكي و مصرفي خود (مانند نوشابه، موز، پرتغال، سيب، پنير، آبميوه، صابون، شامپو و مانند آن را) كه در ايّام سفر مورد استفاده قرار نداده اند، با خود به ايران مي آورند. اين كار چه حكمي دارد؟ آيا استفاده از آن مواد جايز است؟
جواب: در صورتي كه واقعاً جنبه سهميّه داشته باشد مانعي ندارد; ولي اگر فقط جنبه اباحه تصرّف دارد، فقط حق دارند در آنجا مصرف كنند، ولي با خود بردن جايز نيست.
سؤال 1399ـ انجام حج با مال حرام، يا مال مشتبه به حرام چگونه است؟
جواب: با مال حرام جايز نيست; ولي اگر مال او مشتبه به حرام است، ولي يقين به حرمت آن ندارد، مي تواند آن را صرف حج كند. مشروط بر اين كه از نظر ظاهر محكوم به حلال بودن باشد; يعني از طريق ظاهراً حلال به دست آورده است.
سؤال 1400ـ شك در اعمال حج يا عمره چه حكمي دارد؟
جواب: هرگاه پس از شروع در عملي كه بعد از آن است شك كند، اعتنا ننمايد; چه شك در انجام آن داشته باشد، يا شك در صحيح بجا آوردن آن.
[ 396 ]
[ 397 ]
چهل مسأله مهم و محلّ ابتلاء در حجّ و عمره
1ـ استفاده از ماشينهاي سرپوشيده در حال احرام در شبها، يا بين الطّلوعين، يا روزهاي كاملا ابري، كه سايبان تأثيري براي حفظ از آفتاب و باران ندارد، جايز است، همچنان كه سوار ماشين سر پوشيده شدن در حال احرام در داخل شهر مكّه مانعي ندارد (خواه در روز باشد، يا در شب)، ولي بهتر است در آن قسمت كه از حرم بيرون است (يعني آن طرف كه از مسجد تنعيم فراتر مي رود) احتياط كند، ولي با توجّه به اين كه قسمتهاي بعد از تنعيم هم جزء شهر مكّه است، احتياط مذكور واجب نيست.
2ـ اگر بدون اختيار چشم مُحرم به آينه بيفتد، اشكالي ندارد، و بهتر است كه در ايّام احرام حج يا عمره، در اطاق هايي كه افراد مُحرم سكونت دارند، و همچنين در مسير رفت و آمد آنها، مانند داخل آسانسورها، روي آينه ها چيزي بيندازند، كه نگاه غير اختياري نيز به آن نيفتد.
3ـ احتياط واجب آن است كه مُحرم حشرات (مانند پشه، زنبور، مگس، ملخ و امثال آن را) نكشد; چه روي بدن يا لباس او باشد، يا جاي ديگر، و نيز هيچ جنبنده اي را به قتل نرساند، مگر اين كه مايه آزار او شود، يا حيوان موذي و خطرناكي باشد; (مانند مار و عقرب). و اگر عمداً آنها را بكشد كفّاره
[ 398 ]
دارد، و كفّاره آن مقداري غذا است; (مثلا يك نان به فقير بدهد)، بنابراين بايد موقع راه رفتن مواظب ملخها و مورچه ها و مانند آن باشد.
4ـ لازم نيست طواف در فاصله بين مقام ابراهيم و خانه كعبه باشد; بلكه در تمام مسجدالحرام طواف جايز است; (به خصوص هنگام ازدحام جمعيّت) ولي در صورت امكان بهتر است از فاصله مزبور تجاوز نكند.
5ـ لازم نيست شانه چپ در تمام حالات محاذي كعبه باشد; بلكه همين اندازه كه مطابق معمول همه مردم، خانه كعبه را دور بزند كافي است.