بخش 18
فصل شانزدهم آداب و مستحبّات حجّ و عمره مستحبّات سفر مستحبّات احرام مکروهات احرام مستحبّات دخول حرم مستحبّات ورود به مکّه معظمه و آداب مسجد الحرام آداب و مستحبّات طواف دعاهای اشواط طواف
7ـ طواف در طبقه دوّم و پشت بام مسجدالحرام اشكال دارد; ولي كساني كه مجبور هستند از آنجا طواف كنند طوافشان صحيح است، و نايب گرفتن لازم نيست.
8ـ محلّ نماز طواف واجب، پشت مقام ابراهيم است; ولي اگر ازدحام جمعيّت زياد باشد، مي توان عقب تر نماز خواند. به خصوص، در مواقعي كه جمعيّت طواف كننده به قدري زياد است كه به پشت مقام ابراهيم مي رسد، در اين صورت نبايد مزاحم طواف كنندگان شد، و اصرار بر خواندن نماز در پشت مقام داشت، و كارهايي كه بعضي از عوام انجام مي دهند، و دستها را زنجير مي كنند، و مزاحم طواف كنندگان مي شوند، صحيح نيست; امّا نماز طواف مستحب را در هر جاي مسجد مي توان خواند.
9ـ خواندن نماز طواف به جماعت اشكال دارد، حتّي به عنوان احتياط، و افراد بايد حمد و سوره را به قدر امكان اصلاح كنند، و خودشان بخوانند.
[ 399 ]
10ـ سعي صفا و مروه در طبقه بالا جايز نيست; مگر اين كه ازدحام به قدري زياد باشد كه سعي در طبقه پايين مشقّت شديد داشته باشد.
11ـ هنگام سعي صفاو مروه كافي است مقداري از سربالايي صفا و مروه را طي كند، و لازم نيست به قسمت لخت كوه برسد، و پاي خود را به آن بچسباند. زيرا سربالايي مفروش در صفا و مروه جزء كوه است.
12ـ نشستن در حال طواف واجب، براي رفع خستگي مانعي ندارد; ولي احتياط آن است كه موالات عرفي به هم نخورد، يعني فاصله زياد نشود; امّا نشستن در حال سعي، براي رفع خستگي و مانند آن به هر مقدار مانعي ندارد; خواه در صفا باشد، يا در مروه، يا در ميان آن دو.
13ـ لازم نيست سنگها به ستون و ديواره جمره اصابت كند، بلكه كافي است در حوضچه اطراف بيفتد; زيرا جمره همان محلّ اجتماع سنگهاست.
14ـ رمي جمرات از طبقه بالا مانعي ندارد، و كساني كه در روز نمي توانند رمي كنند، مي توانند شب قبل يا بعد از آن رمي نمايند.
15ـ قرباني كردن در هر يك از قربانگاههاي موجود جايز است، هر چند خارج از محدوده مني است; مشروط بر اين كه گوشتها تلف نشود.
16ـ بهتر است قرباني را روز عيد ذبح كنند; ولي تأخير آن تا روز سيزدهم نيز جايز است.
17ـ لازم نيست ذابح شيعه باشد; بلكه هر مسلماني كه ذبيحه او پاك و حلال است مي تواند ذبح كند.
18ـ سر بريدن و ذبح حيوانات، براي قرباني يا غير آن، با چاقوهاي استيل و فلزّات ديگر، اشكالي ندارد.
19ـ قرباني را مي توان شخصاً ذبح نمود، يا به شخص ديگري كه به او اطمينان دارد نيابت داد. خواه مدير كاروان باشد، يا نفرات بعثه حج، يا
[ 400 ]
بعضي از دوستان (معيار اطمينان داشتن به كار نايب است). و لازم نيست وكيل نام صاحب قرباني را بداند، همين اندازه كه نيّت او را كند كافي است، هر چند بردن نام او به هنگام ذبح بهتر است، و اگر كسي بدون گرفتن وكالت از طرف ديگري قرباني كند صحيح نيست.
20ـ مسلمانان بايد كاري كنند كه گوشتهاي قرباني از بين نرود، و مجبور به سوزاندن و دفن كردن آن نباشند; زيرا اين كار اسراف و حرام است، و ادّله قرباني شامل آن نمي شود، و چنانچه مستحقّيني در مني يافت نشوند، لازم است آن را به ساير بلاد اسلامي ببرند، و به فقرا و مؤمنان بدهند، و يا پول آن را كنار بگذارند و هنگام بازگشت در محل خود قرباني كنند، و يا با دوستان خود هماهنگ كند كه در همان روز بعد از رمي جمره قرباني كنند; و هر يك از اينها كافي است.
21ـ تا آنجا كه ممكن است بايد قرباني را در قربانگاههاي موجود انجام داد، و از تلف شدن گوشت آن جلوگيري كرد; امّا اگر بعد ازتلاش و كوشش، يقين پيدا كند كه راهي براي استفاده از گوشت قرباني نيست، و حتماً ضايع مي شود، بايد از قرباني در آنجا صرفنظر كند، و پول آن را كنار بگذاد، و هنگام بازگشت در محلّ خود قرباني نمايد. البتّه در ماه ذي الحجّه همان سال، و اگر ممكن نشد در ماه ذي الحجّه سال آينده قرباني مي كند، و مي تواند به وسيله تلفن با دوستان خود هماهنگ كند كه در همان روز بعد از رمي جمره قرباني كنند; ولي اين كار واجب نيست.
22ـ استفاده از وسايل ماشيني براي ذبح حيوانات مانعي ندارد، ولي شرايط ذبح شرعي(1) مانند رو به قبله بودن و بسم الله گفتن و غير آن بايد رعايت شود.
1 . شرح اين مطلب در مسأله 2223 توضيح المسائل ما آمده است.
[ 401 ]
23ـ بهتر است هنگام ازدحام جمعيّت، طواف متسحبي را ترك كرد، و محلّ طواف را براي كساني كه طواف واجب مي كنند آزاد گذاشت.
24ـ ميقات براي احرام حجّ تمتّع مكّه است، و از هر جاي مكّه باشد كافي است، و فرقي ميان مكّه قديم و جديد نيست; حتّي از محلاّتي از مكّه كه امروز به طرف مني گسترش يافته مي توان احرام بست; امّا احتياط واجب آن است كه از نقاطي از شهر مكّه كه از مسجد تنعيم(1) دورتر، است يعني از محدوده حرم بيرون مي باشد، احرام نبندد; و بهتر از همه جا مسجدالحرام است.
25ـ كاركنان كاروانها و بعثه حج، و تمام كساني كه حجّ واجب خود را قبلا بجا آورده اند و انجام مراسم حج براي آنها مشكل است، مي توانند از اوّل نيّت عمره مفرده كنند، و آن را كامل كرده و از احرام بيرون آيند، و بعد از آن براي رفتن به عرفات و مشعر و مني، يا نرفتن و ماندن در مكّه و رسيدگي به كارها آزادند. البتّه اگر به عرفات و مشعر و مني مي روند نيّت وقوف نكنند، ولي براي حفظ ظاهر مي توانند لباس احرامي (بدون نيّت) بپوشند، و اگر عمره مفرده خود را در ذي الحجّه بجا آورده، در بازگشت از عرفات تجديد عمره لازم نيست.
26ـ حجّاج محترمي كه در مكّه مكرّمه قصد اقامه ده روزه مي كنند، نبايد در اين ايّام از مكّه خارج شوند; ولي مي توانند براي يكي دو ساعت به عرفات بروند و باز گردند.
27ـ نماز خواندن با اهل سنّت و شركت در جماعات آنها در ايّام حج و مانند آن، براي حفظ وحدت مسلمين از مستحبّات مؤكّد و موجب
تقويت صفوف در برابر دشمنان است، و در روايات معصومين(عليهم السلام)
1 . مسجد تنعيم نزديكترين حدّ حرم است.
[ 402 ]
تأكيدات فراوني درباره آن شده است، و چنين نمازي كفايت از نماز واجب مي كند، و اعاده آن لازم نيست.
28ـ حُجّاج محترم مي توانند در مسأله وقت نماز و مانند آن از آنها پيروي نمايند، و با آنها نماز بخوانند، و براي سجده اگر بتوانند، روي سنگهاي كف مسجد سجده نمايند (زيرا سجده بر تمام آن سنگها جايز است) و اگر نتوانند، روي فرش سجده مي كنند، و لازم نيست دست بسته نماز بخوانند، يا بعد از حمد آمين بگويند.
29ـ زوّار عزيز خانه خدا در مورد هلال ماه ذي الحجّه مي توانند از آنها پيروي كنند، و كساني كه به هنگام افطار روزه در مسجدالحرام يا ساير مساجد آنان حضور دارند، هرگاه به آنها اصرار بر افطار كنند، مانعي ندارد همزمان با آنها افطار نمايند، و روزه آنها صحيح است.
30ـ استفاده از بادبزن، يا حصيرهاي بدون نخ، يا حصيرهاي معمولي كه نخ نازكي دارد، براي سجده كردن در همه حال جايز است، و لزومي ندارد از مهر استفاده شود كه مخالفان به خاطر تبليغات نادرست روي آن حسّاسيّت دارند. بلكه استفاده از مهر در بعضي از مواقع ـ كه باعث بدبيني و اعتراض مي شود ـ اشكال دارد.
31ـ روحانيّون كاروانها، خدمه، كاركنان بعثه ها، كارمندان بانكها، پزشكان، پرستاران، و تمام كساني كه به هر عنوان به حج دعوت مي شوند مي توانند قصد حجّ واجب كنند; هر چند مستطيع نباشند، و همين دعوت سبب استطاعت آنها مي شود، و حجّ ديگري بر آنها واجب نيست.
32ـ احتياط واجب آن است افرادي كه حجّ نيابتي انجام مي دهند و سال اوّل آنهاست بعد از اتمام حج، عمره مفرده اي (با طواف نساء) براي خود بجا آورند.
[ 403 ]
33ـ احتياط واجب آن است افراد معذور كه ناچارند بعضي از اعمال حج را ترك كنند نايب و اجير نشوند; ولي عذرهايي كه براي افراد در سفر حج پيدا مي شود، مانند تيمّم، جبيره، و نرسيدن به بعضي از وقوفهاي اختياري، و امثال آن، مانع از عمل نايب نخواهد شد; بلكه مطابق دستور عمل مي كند، و حجّ نيابتي او صحيح است. همچنين اگر بر اثر ضيق وقت مجبور به عدول از حجّ تمتّع به حجّ اِفراد شود. و كساني كه بر اثر بيسوادي يا كم سوادي قادر به اصلاح حمد و سوره خود نيستند، نيابت قبول نكنند; هر چند حجّشان براي خودشان در صورت ناچاري صحيح است.
34ـ نايب و اجير بايد اعمال حج را مطابق اجتهاد يا تقليد خودش بجا آورد، نه اجتهاد يا تقليد شخصي كه براي او نيابت مي كند.
35ـ زوّار خانه خدا مخيّرند نماز خود را در مسجدالحرام و مسجدالنّبي، بلكه در همه شهر مكّه و مدينه، تمام يا قصر بخوانند، و نماز تمام افضل است، و فرقي ميان مكّه و مدينه قديم و جديد نيست.
36ـ كساني كه پيش از رفتن به عرفات قصد ده روز در مكّه كرده اند، و نيّت نداشته اند قبل از ده روز از مكّه خارج شوند، هنگامي كه به عرفات و مشعر ومني مي روند نمازشان در آنجا تمام است، و اين مسافت گرچه در گذشته به اندازه چهار فرسخ بوده، ولي امروز به سبب توسعه مكّه كمتر شده و مسافت قصر نيست.
37ـ مسافر مي تواند براي گرفتن حاجت سه روز در مدينه روزه مستحبّي بگيرد; (هر چند قصد ده روز نكند) و احتياط لازم آن است كه روزهاي چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را انتخاب كند.
38ـ احرام بستن از تمام آنچه امروز جزء مسجد شجره است جايز مي باشد، حتّي از كنار مسجد شجره نيز مي توان احرام بست. همچنين تمام
[ 404 ]
آنچه امروز جزء مسجدالحرام و مسجدالنّبي شده حكم آن را دارد.
39ـ حاجيان شيعه و پيروان مكتب اهلبيت(عليهم السلام) نبايد در ايّام حج و مانند آن، نماز جماعت جداگانه به طور گروهي در كاروانها يا مسجدالحرام يا مسجدالنّبي، تشكيل بدهند، و چنين نماز جماعتي خالي از اشكال نيست، مگر اين كه نماز چند نفري باشد.
40ـ زوّار خانه خدا بايد از تمام كارهايي كه موجب وهن مذهب است اجتناب ورزند; مانند:
الف) بازگشت از مسجدالحرام و مسجدالنّبي و صفوف جماعت، هنگام اذان يا نزديك اذان.
ب) پرداختن به خريد و فروش در بازارها و خيابانها، يا بازگشتن با اجناس خريداري شده به سمت كاروانها در چنان ساعاتي; بلكه اين كارها را كنار بگذارند، و به جماعت بپيوندند.
ج) اجتماع پشت ديوار بقيع براي زيارت قبور معصومين(عليهم السلام)، هنگام نماز جماعت.
د) پوشيدن لباسهاي نامناسب كه مايه وهن در انظار عموم است.
هـ ) برخورد خشونت آميز در سخن يا رفتار با ساير زوّارخانه خدا، يا ساكنان مكّه و مدينه.
خلاصه پيروان مكتب اهل البيت(عليهم السلام) بايد چنان رفتار كنند كه همه احساس نمايند آنها به بركت پيروي از اهلبيت(عليهم السلام)از تربيت بالايي برخوردارند، و هيچ گونه بهانه اي به دست مخالفان ندهند كه اين كار اجر و ثواب حجّ آنها را انشاء الله مضاعف مي سازد.
[ 405 ]
فصل شانزدهم
آداب و مستحبّات حجّ و عمره
در روايات اسلامي، و كلمات فقهاي عظام (رضوان اللّه تعالي عليهم) آداب و مستحبّات بسياري براي هر يك از اعمال «حج» و «عمره» ذكر شده كه قسمت قابل توجّهي از آن را عيناً در اينجا مي آوريم، ولي از آنجا كه بعضي از آنها دليل كافي ندارد (و ما اصلِ تسامحِ در ادلّه سنن و مستحبّات را صحيح نمي دانيم) بهتر است همه را به قصد «رجاء»، يعني به اميد اين كه مطلوب شرع مقدّس و داراي ثواب باشد، به جا آورد.
«نكته مهمّ ديگر» اين كه انجام بعضي از اين مستحبّات در زمان ما، و در آن انبوه جمعيّت، براي بسياري از مردم غير ممكن است; بنابراين آنچه را ممكن است انجام مي دهند، و آنچه را نمي توان انجام داد اگر مورد علاقه حاجي باشد و نيّت انجام آن را، در صورت امكان داشته باشد، طبق روايات معصومين(عليهم السلام) خداوند مطابق نيّتش به او پاداش خواهد داد.
مستحبّات سفر
كسي كه قصد سفر مكّه، يا سفر ديگري دارد، مستحبّ است امور زير را انجام دهد:
[ 406 ]
1ـ از خداوند متعال طلب خير كند.
2ـ وصيّت بنمايد.
3ـ صدقه دهد، تا به آن صدقه سلامت خود را خريداري نمايد.
4ـ هنگامي كه براي مسافرت مهيّا مي شود، در خانه خود چهار ركعت نماز به جا آورد. در هر ركعت سوره حمد، و توحيد (قل هو اللّه) را بخواند، و بگويد:
«اللَّهُمَّ إنّي أتَقَرَّبُ إلَيْكَ بِهِنَّ، فَاجْعَلْهُنَّ خَليفَتي في أهْلِي وَ مَالي».
5ـ بر در خانه خود ايستاده، و سه مرتبه از پيش رو، و از طرف راست، و طرف چپ، سوره حمد، و به همين ترتيب سه مرتبه آية الكرسي را بخواند، سپس بگويد:
«اَللَّهُمَّ احفَظْني وَ احْفَظْ مَا مَعِيَ، وَ سَلِّمْني وَ سَلِّم مَا مَعِيَ، وَ بَلِّغْني وَ بَلِّغْ مَا مَعِيَ، بِبَلاغِكَ الحَسَنِ الجَميلِ».
مستحبّات احرام
مستحبّات احرام چند چيز است:
1- قبلاً بدن خود را پاكيزه نموده، و ناخن و شارِب (سبيل) خود را بگيرد، و موي زير بغل و اطراف عورت را زايل كند.
2- كسي كه قصد حج دارد از اوّل ماه ذي القعده، و شخصي كه قصد عمره مفرده دارد پيش از يك ماه، موي سر و ريش را رها كند، و بعضي از فقها قائل به وجوب آن شده اند، و اين قول هر چند ضعيف است، ولي موافق احتياط مي باشد.
3- پيش از احرام در ميقات غسل احرام كند، و اين غسل از زن حائض و زني كه وضع حمل كرده نيز صحيح است، و تقديم اين غسل، به
[ 407 ]
خصوص در صورتي كه خوف آن باشد كه در ميقات آب يافت نشود، جايز است، و در صورت تقديم، اگر در ميقات آب يافت شد مستحبّ است غسل را اعاده بنمايد، و هر گاه مكلّف پس از انجام غسل احرام لباسي بپوشد، يا چيزي بخورد كه بر محرم حرام است، تكرار غسل مستحبّ است، و اگر در روز غسل نمايد، آن غسل تا آخر شب آينده كفايت مي كند. همچنين اگر در شب غسل كند، تا آخر روز آينده كافي است; ولي اگر بعد از غسل و پيش از احرام وضوي او باطل شد، غسل را اعاده نمايد.
4- هنگام پوشيدن دو جامه احرام بگويد:
«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذي رَزَقَني مَا اُواري بِه عَوْرَتِي، و اُؤَدِّي فيهِ فَرْضي، وَ أعْبُدُ فيهِ رَبِّي، و اَنْتَهي فيهِ إلي مَا اَمَرَنِي. الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذي قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَني، و أرَدْتُهُ فَاُعانَني، وَ قَبِلَني وَ لَمْ يَقْطَعْ بي، وَ وَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلَّمَني. فَهُوَ حِصْني وَ كَهْفِي و حِرْزي وَ ظَهْري وَ مَلاذي وَ رَجائي وَ مَنجاي و ذُخري وَ عُدَّتي في شِدَّتي وَ رَخائي».
5- دو حوله احرام از جنس پنبه باشد.
6- احرام را به ترتيب زير ببندد:
در صورت امكان بعد از نماز ظهر، و اگر ممكن نبود، پس از نماز واجب ديگر، و چنانچه آن هم امكان پذير نبود، بعد از شش يا دو ركعت نماز نافله، كه در ركعت اوّل پس از حمد سوره توحيد، و در ركعت دوم سوره قل يا ايّها الكافرون را بخواند، و شش ركعت افضل است، و پس از نماز، حمد و ثناي إلهي به جا آورد، و بر پيغمبر و آل او صلوات بفرستد; آنگاه بگويد:
«اللَّهُمَّ إنَّي أسألُكَ أنْ تَجْعَلَني مِمَّنِ اسْتَجابَ لَكَ، وَ آمَنَ بِوَعْدِكَ، وَ اتَّبَعَ أمْرَكَ، فإنَّي عَبْدُكَ وَ في قَبْضَتِكَ، لا أوُقي إلاَّ مَا وَقَيْتَ، وَ لا آخُذُ إلاّ
[ 408 ]
مَا أعْطَيْتَ، وَ قَدْ ذكَرْتَ الْحَجَّ فَأسْاَلُكَ أنْ تَعْزِمَ لي عَليهِ عَلي كِتابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَليهِ وَ آلِهِ، و تُقَوِّيَني عَلي مَا ضَعُفْتُ، وَ تُسَلِّمَ لي مَناسِكي في يُسر مِنْكَ وَ عافِيَة، وَ اجْعَلْني مِن وَفْدِكَ الَّذي رَضِيْتَ وَ ارْتَضَيْتَ، وَ سَمَّيْتَ وَ كَتَبْتَ. اللّهُمَّ إنَّي خَرَجْتُ مِنْ شُقَّة بَعيدة، وَ أنْفَقْتُ مالي إبْتِغاءَ مَرْضاتِكَ. اللّهُمَّ فَتَمِّمْ لي حَجَّتي وَ عُمْرَتي. اللّهُمَّ إنّي اُرِيدُ الَّتمَتُّعَ بِالعُمرَةِ إلي الحَجِّ، عَلي كِتابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُكَ عَلَيهِ وَ آلِهِ، فَإن عَرَضَ لي عارِضٌ يَحْبِسُني فَخَلِّني حَيثُ حَبَسْتَني، بِقَدَرِكَ الَّذي قَدَّرْتَ عَلَيّ. اللّهُمَّ إنْ لَمْ تَكُنْ حِجَّةً فَعُمرَةً اُحَرِّمُ لَكَ شَعْري وَ بَشَري وَ لَحْمي وَ دَمي وَ عِظِامي وَ مُخِّي وَ عَصَبِي مِنِ النِّساءِ وَ الثِّيابِ وَ الطّيبِ، أبْتَغي بِذلِكَ وَجْهَكَ وَ الدّارَ الآخِرَةَ».
7- نيّت احرام را بر زبان جاري كند، و تنها به نيّت قلبي قناعت نكند، و براي مردان مستحبّ است تلبيه را بلند بگويند.
8- سابقاً گفتيم كه تلبيه واجب، كه احرام به آن حاصل مي شود، بنا بر احتياط چنين است:
«لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيكَ، لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيكَ، إنَّ الحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ المُـلْكَ، لا شَرِيكَ لَكَ».
و مستحبّ است پس از آن بگويد:
«لَبَّيْكَ ذَا الْمـَعارِجِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعِياً اِلي دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ اَهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَاالْجَلالِ وَ الاِْكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ اِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَسْتَغْني وَ يُفْتَقَرُ اِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْعُوباً وَ مَرْهُوباً اِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ اِلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْمآءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَميلِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشّافَ الْكُرَبِ العِظامِ
[ 409 ]
لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدَيكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ يا كَرِيمُ لَبَّيْكَ».
و خوب است اين جمله ها را نيز بگويد:
«لَبَّيْكَ أَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ بِمُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ بِحَجَّة اَوْ عُمْرَة لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ وَ هذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَة اِلَي الْحَجِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ اَهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَلْبِيَةً تَمامُها وَ بَلاغُها عَلَيْكَ».
9- تلبيه ها را در حال احرام، و در موارد زير تكرار كند:
الف) هنگام برخواستن از خواب.
ب) بعد از هر نماز واجب و مستحب.
ج) وقت رسيدن به زوّار ديگر كه سواره هستند.
د) هنگام بالا رفتن از بلندي، يا سرازير شدن از آن.
هـ ) وقت سوار شدن يا پياده شدن.
و) در اوقات سحر تلبيه بسيار بگويد.
10ـ زنان حائضونفساء (زني كهوضع حمل كرده)نيزاين تلبيه هارابگويند.
شخصي كه عمره به جا مي آورد تلبيه گفتن او در عمره مستمر خواهد بود تا خانه هاي مكّه را ببيند، و پس از آن قطع خواهد شد، و تلبيه حج تا ظهر روز عرفه ادامه دارد، و پس از آن قطع خواهد شد.
مكروهات احرام
مكروهات احرام چند چيز است:
1- احرام در احرامي مشكي، و احتياط ترك آن است، و بهتر احرام در جامه سفيد است.
2- خوابيدن محرم در رختخواب و بالش زردرنگ.
3- احرام بستن در جامه چركين، و اگر لباس احرام كثيف شود بهتر است
[ 410 ]
مكلّف مادام كه در حال احرام است آن را نشويد; ولي مي تواند تبديل كند.
4- احرام بستن در جامه راه راه.
5- استعمال حنا پيش از احرام، در صورتي كه اثر آن تا حال احرام باقي بماند، و فرقي ميان حنا و رنگهاي امروزي نيست.
6- بهتر است محرم كيسه و مانند آن بر بدن نكشد.
7- لبّيك گفتن در جواب كسي كه او را صدا مي كند، بلكه احتياط ترك آن است.
مستحبّات دخول حرم
1- براي تواضع و فروتني در برابر خداوند متعال پابرهنه شده، و كفشهاي خود را در دست گرفته، داخل حرم شود. اين عمل ثواب زيادي دارد.
2- هنگام دخول حرم اين دعا را بخواند:
«اَللّهُمَّ اِنَّكَ قُلْتَ في كِتابِكَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ: (وَ اَذِّنْ في النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيق) اَللّهُمَّ اِنِّي اَرْجُوا اَنْ أكُونَ مِمَّنْ اَجابَ دَعْوَتَكَ، وَ قَدْ جِئْتُ مِنْ شُقَّة بَعِيدَة وَ فَجٍّ عَمِيق، سامِعاً لِنِدآئِكَ، وَ مُسْتَجِيباً لَكَ، مُطِيعاً لاَِمْرِكَ، وَ كُلُّ ذلِكَ بِفَضْلِكَ عَلَيَّ وَ اِحْسانِكَ اِلَيَّ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَي ما وَفَّقْتَني لَهُ، اَبْتَغي بِذلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدكَ، وَ الْقُرْبَةَ اِلَيْكَ، وَ الْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ، وَ الْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبي، وَ التَّوْبَةَ عَلَيَّ مِنْها بِمَنِّكَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ حَرِّمْ بَدَني عَلَي النّارِ، وَ امِنِّي مِنْ عَذابِكَ وَ عِقابِكَ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمِينَ».
[ 411 ]
مستحبّات ورود به مكّه معظمه و آداب مسجد الحرام
1ـ براي دخول به مكّه معظّمه غسل كردن مستحبّ است.
2ـ هنگام ورود به مكّه، با حالت تواضع وارد شود.
3ـ مستحبّ است براي دخول به مسجدالحرام غسل نمايد.
4ـ مستحبّ است با پاي برهنه و با حالت سكينه و وقار وارد شود.
5ـ بهتر است از باب السّلام كه محاذي باب بني شيبه سابق است وارد شده، و جلوي در مسجد الحرام ايستاده، و بگويد:
«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ، بِسْمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ وَ ما شآءَ اللّهُ، اَلسَّلامُ عَلي اَنْبِيآءِ اللّهِ وَ رُسُلِهِ، اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللّهِ، صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، اَلسَّلامُ عَلي اِبْراهِيمَ خَليلِ اللّهِ، وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ».
6ـ سپس داخل مسجدالحرام شود، و رو به كعبه دستها را بلند نموده، بگويد:
«اَللّهُمَّ إِنّي اَسْأَلُكَ فِي مَقامي هذا، وَ في اَوَّلِ مَناسِكي اَنْ تَقْبَلَ تَوْبَتي، وَ اَنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتي، وَ اَنْ تَضَعَ عَنِّي وِزْرِي. اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامَ. اَللّهُمَّ إِنِّي اَشْهَدُ اَنَّ هذا بَيْتُكَ الْحَرامُ الَّذِي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنّاسِ، وَ اَمْناً مُبارَكاً، وَ هُديً لِلْعالَمِينَ. اَللّهُمَّ إنّي عَبْدُكَ، وَ الْبَلَدَ بَلَدُكَ، وَ الْبَيْتَ بَيْتُكَ، جِئْتُ اَطْلُبُ رَحْمَتَكَ، وَ اَؤُمُّ طاعَتَكَ، مُطِيعاً لاَِمْرِكَ، راضِياً بِقَدَرِكَ، اَسْأَلُكَ مَسْأَلَةَ الْفَقِيرِ اِلَيْكَ، الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ. اَللّهُمَّ افْتَحْ لي اَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَ اسْتَعْمِلْني بِطاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ».
و در روايت ديگر آمده كه بر در مسجد چنين بگويد:
«بِسْمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ، وَ مِنَ اللّهِ وَ اِلَي اللّهِ وَ ما شآءَ اللّهُ، وَ عَلي مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ، صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ خَيْرُ الاَْسْمآءِ لِلّهِ، وَ الْحَمْدُ لِلّهِ، وَ
[ 412 ]
السَّلامُ عَلي رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلي اَنْبِيآءِ اللّهِ وَ رُسُلِهِ، اَلسَّلامُ عَلي خَلِيلِ الرَّحْمنِ، اَلسَّلامُ عَلَي الْمُرْسَلِينَ، وَ الْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلي عِبادِ اللّهِ الصّالِحينَ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ بارِكْ عَلي مُحمد و آلِ مُحمد، وَ ارْحَم مُحمداً و آلَ مُحَمَّد، كَما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ علي إبْراهِيمَ وَ آلِ إبْراهِيمَ، إنَّكَ حَميدٌ مَجِيدٌ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي إبْراهِيمَ خَلِيلِكَ، وَ عَلي أَنْبِيآءِكَ وَ رُسُلِكَ، وَ سَلِّمْ عَلَيْهِمْ، وَ سَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ، وَ الْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ.
اَللّهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَ اسْتَعْمِلْني فِي طاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ، وَ احْفَظْنِي بِحِفْظِ الاِيمانِ اَبَداً ما اَبْقَيْتَني، جَلَّ ثَناءُ وَجْهِكَ، اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي جَعَلَني مِنْ وَفْدِهِ وَ زُوّارِهِ، وَ جَعَلَني مِمَّنْ يَعْمُرُ مَساجِدَهُ، وَ جَعَلَني مِمَّنْ يُناجيهِ.
اَللّهُمَّ إِني عَبْدُكَ، وَ زائِرُكَ في بَيْتِكَ، وَ عَلي كُلِّ مَأْتِيٍّ حَقٌّ لِمَنْ أَتاهُ وَ زارَهُ، وَ أَنْتَ خَيْرُ مَأْتِيٍّ وَ أَكْرَمُ مَزُور، فَأَسْأَلُكَ يا اَللّهُ يا رَحْمنُ، بِأَنَّكَ أَنْتَ اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ، وَحْدَكَ لاشَريكَ لَكَ، بِأَنَّكَ واحِدٌ اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْوَ لَمْ تُولَدْ، وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ، صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَ عَلي أَهْلِ بَيْتِهِ، يا جَوادُ يا كَريمُ، يا ماجِدُ يا جَبّارُ يا كَريمُ، أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَ إِيّايَ بِزيارَتي إِيّاكَ، أَوَّلَ شَيْء تُعْطِيَني فَكاكَ رَقَبَتي مِنَ النّارِ».
[ 413 ]
سپس سه مرتبه مي گويد: «أَللّهُمَّ فُكَّ رَقَبتي مِنَ النّارِ».
سپس مي گويد: «وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَّيِّبِ، وَ ادْرَأْعَنّي شَرَّ شَياطِيْنِ الْجِنِّ وَ الإنْسِ، وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ».
7ـ مستحبّ است وقتي كه به محاذات حجرالأسود رسيد بگويد:
«أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، آمَنْتُ بِاللّهِ، وَ كَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ وَ اللاّتِ وَ الْعُزّي، وَ بِعِبادَةِ الشَّيْطانِ، وَ بِعِبادِةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دُونِ اللّهِ».
8ـ سپس نزديك حجرالأسود رفته، و در صورت امكان دست بر آن بگذارد، و بگويد:
«أَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذي هَدانا لِهذا، وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللّهُ. سُبْحانَ اللّهِ، وَ الْحَمْدُ لِلّهِ، وَ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ، وَ اللّهُ أَكْبَرُ، اَللّهُ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ، وَ اللّهُ أَكْبَرُ مِمّا أَخْشي وَ اَحْذَرُ. لا إِلهَ إلاَّ اللّهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيي وَ يُميتُ، وَ يُميتُ وَ يُحْيي، وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلي كُلِّ شَيْء قَديرٌ».
9ـ صلوات بر پيغمبر و آل او عليهم السلام بفرستد، و سلام بر پيغمبران بدهد، همان گونه كه هنگام دخول مسجد سلام مي دهد.
10ـ سپس بگويد: «إنَّي اُؤمِنُ بِوَعدِكَ وَ أوُفي بِعَهْدِكَ».
11ـ در روايت معتبر آمده است: هنگامي كه نزديك حجرالأسود رسيدي دستهاي خود را بلند كن، و حمد و ثناي إلهي به جا آور، و بر پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله)صلوات بفرست، و از خداوند عالم بخواه كه حجّ تو را قبول كند. پس از آن، در صورت امكان حَجَر را بوسيده، و اگر بوسيدن ممكن نشد با دست لمس كن، و اگر آن هم ممكن نشد اشاره به آن كن، و بگو:
[ 414 ]
«أَللّهُمَّ أَمانَتي أَدَّيْتُها، وَ ميثاقي تَعاهَدْتُهُ، لِتَشْهَدَ لي بِالْمُوفاةِ. أَللّهُمَّ تَصْديقاً بِكِتابِكَ، وَ عَلي سُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، أَشْهَدُ أَنْ لا اِلهَ إِلاَّ اللّهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، آمَنْتُ بِاللّهِ، وَ كَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ وَ الّلاتِ وَ الْعُزّي، وَ عِبادَةِ الشَّيْطانِ، وَ عِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دُونِ اللّهِ».
و اگر نتواني تمام آن را بخواني، قسمتي از آن را بخوان، و بگو:
«أَللّهُمَّ إِلَيْكَ بَسَطْتُ يَدِي، وَ فيما عِنْدَكَ عَظُمَتْ رَغْبَتي، فَاقْبَلْ سُبْحَتي، وَ اغْفِرلي وَ ارْحَمْني. اَللّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَ الْفَقْرِ، وَ مَواقِفِ الْخِزْيِ فِي الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ».
آداب و مستحبّات طواف
انجام اعمال زير در حال طواف مستحبّ است:
1ـ «اَللّهُمَّ اِنّي أَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي يُمْشي بِهِ عَلي ظَلَلِ الْمآءِ، كَما يُمْشي بِهِ عَلي جُدَدِ الأرْضِ، وَ اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي يَهْتَزُّلَهُ عَرْشُكَ، وَ اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الّذي تَهْتَزُّ لَهُ اَقْدامُ مَلائِكَتِكَ، وَ اَسْئَلُكَ بِاسمِكَ الَّذي دَعاكَ بِهِ مُوسي مِنْ جانِبِ الطُّورِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ، وَاَلْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَبَّةً مِنْكَ، وَ اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي غَفَرْتَ بِه لِمـُحَمَّد صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ ما تَأَخَّرَ، وَ اَتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ، اَنْ تَفْعَلَ بي كَذا وَ كذا»، و به جاي «كذا و كذا» حاجت خود را از خداوند متعال بخواهد.
2ـ مستحبّ است هنگام طواف بگويد:
«اَللّهُمَّ اِنّي اِلَيْكَ فَقْيرٌ، وَ اِنّي خآئِفٌ مُسْتَجيرٌ، فَلا تُغَيِّرْ جِسْمي، وَ لاتُبَدِّلْ اِسْمي».
[ 415 ]
3ـ صلوات بر محمّد و آل او بفرستد، به خصوص هنگامي كه به در خانه كعبه رسيد.
4ـ هنگامي كه به حجر اسماعيل رسيد، به ناودان نگاه كند و بگويد:
«اَللّهُمَّ اَدْخِلْنِي الْجَنَّةَ، وَ اَجِرْنِي مِنَ النّارِ بِرَحْمَتِكَ، وَ عافِني مِنَ السُّقْمِ، وَ اَوْسِعْ عَلَيَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ، وَ ادْرَأَ عَنّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَ الإنْسِ، وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ».
5ـ به هنگام عبور از حجر بگويد:
«يا ذَا المَنِّ وَ الطَّوْلِ، يا ذَا الْجُودِ وَ الْكَرَمِ، اِنَّ عَمَلي ضَعيفٌ، فَضاعِفْهُ لي، وَ تَقَبَّلْهُ مِنّي، اِنَّكَ اَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ».
6ـ هنگامي كه به ركن يماني برسد دستها را بلند كند، و بگويد:
«يا اَللّهُ يا وَلِيَّ الْعافِيَةِ، وَ خالِقَ الْعافِيَةِ، وَ رازِقَ الْعافِيَةِ، وَ الْمُنْعِمَ بِالْعافِيَةِ، وَ الْمَنّانُ بِالْعافِيَةِ، وَ الْمُتَفَضِّلَ بِالْعافِيَةِ عَلَيَّ وَ عَلي جَمِيعِ خَلْقِكَ، يا رَحْمنَ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُما، صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ ارْزُقْنَا الْعافِيَةَ، وَ تَمامَ الْعافِيَةِ وَ شُكْرَ الْعافِيَةِ، فِي الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمِينَ».
7ـ سپس سر را به سمت كعبه كند، و بگويد:
«اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي شَرَّفَكِ وَ عَظَّمَكِ، وَ الْحَمْدُلِلّهِ الَّذي بَعَثَ مُحَمَّداً نَبِيّاً وَ جَعَلَ عَلِيّاً اِماماً. اَللّهُمَّ اهْدِ لَهُ خِيارَ خَلْقِكَ، وَ جَنِّبْهُ شِرارَ خَلْقِكَ».
8ـ هنگامي كه بين ركن يماني و حجرالأسود رسيد، بگويد:
(رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً، و فِي الآخِرَةِ حَسَنَةً، وَ قِنا عَذابَ النّار).
9ـ در شوط هفتم، وقتي كه به مستجار(1) رسيد، مستحبّ است ـ در
1 . مستجار، پشت كعبه نزديك ركن يماني برابر در خانه كعبه واقع شده است.
[ 416 ]
صورت امكان ـ دو دست خود را بر ديوار خانه بگشايد، و شكم و صورت خود را به ديوار كعبه بچسباند، و بگويد:
«اَللّهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ، وَ الْعَبْدُ عَبْدُكَ، وَ هذا مَكانُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النّارِ».
10ـ سپس به گناهان خود اعتراف نموده، و از خداوند عالم آمرزش بطلبد كه انشاءاللّه تعالي مستجاب خواهد شد، بعد بگويد:
«اَللّهُمَّ مِنْ قِبَلِكَ الرَّوْحُ وَ الْفَرَجُ وَ الْعافِيَةُ، اَللّهُمَّ اِنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي، وَ اغْفِرْ لِي مَااطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنّي وَ خَفِيَ عَلي خَلْقِكَ، اَسْتَجِيرُ بِاللّهِ مِنَ النّار».
11ـ و هرچه خواهد دعا كند، و دست بر ركن يماني ـ كه قبل از ركن حجرالاسود قرار دارد ـ بگذارد، سپس نزد حجرالأسود آمده، و طواف خود را تمام كند، و بگويد:
«اَللّهُمَّ قَنِّعْني بِما رَزَقْتَني، وَ بارِكْ لي فيما آتَيْتَني».
12ـ براي طواف كننده مستحبّ است در هر شوط اركان خانه كعبه (چهار گوشه آن)، و حجرالاسود را استلام نمايد.(1) و در وقت استلام حجر بگويد:
«أمانَتي أدَّيتُها، وَ ميثاقي تَعاهَدْتُهُ، لِتَشْهَدَ لي بِالْـمُوافاةِ».
دعاهاي اشواط طواف
خواندن دعاهاي زير در هر يك از شوطهاي طواف به ترتيبي كه مي آيد، شايسته است:
1 . منظور از استلام لمس كردن آن است.
[ 417 ]
شوط اول
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِموُنَ، لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَ لا نَعْبُدُ إِلاّ إِيّاهُ، مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكوُنَ، لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ رَبُّنا وَ رَبُّ آبائِنَا االأَوَّلينَ، لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، أَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَ نَصَرَ عَبْدَهُ، وَ أَعَزَّجُنْدَهُ، و َ هَزَمَ الأَحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهْ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيي وَ يُمييتُ وَ يُمييتُ وَ يُحْيي وَ هُوَ حَيٌّ لا يَموُتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلي كُلِّ شَيْء قَديرٌ، أَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً، وَ فِي الآخِرَةِ حَسَنَةً، وَ قِنَا عَذابَ النّارِ، وَ صَلَّي اللّهُ عَلي سَيِّدِنا مُحَمَّد وَ آلِهِ الأَطْهارِ.
شوط دوّم