بخش 2

#1583;#1608;#1617;#1605;: #1606;#1610;#1617;#1578; #1587;#1608;#1617;#1605;: #1711;#1601;#1578;#1606; #1604;#1576;#1617;#1610;#1603; #1575;#1581;#1603;#1575;#1605; #1573;#1581;#1585;#1575;#1605;: #1605;#1581;#1585;#1617;#1605;#1575;#1578; #1575;#1581;#1585;#1575;#1605; 1#1600; #1662;#1608;#1588;#1610;#1583;#1606; #1604;#1576;#1575;#1587; #1583;#1608;#1582;#1578;#1607; 2#1600; #1662;#1608;#1588;#1610;#1583;#1606; #1670;#1610;#1586;#1609; #1603;#1607; #1578;#1605;#1575;#1605; #1662;#1588;#1578; #1662;#1575;#1585;#1575;#1576;#1662;#1608;#1588;#1575;#1606;#1583;(#1576;#1585;#1575;#1609; #1605;#1585;#1583;#1575;#1606;) 3#1600; #1662;#1608;#1588;#1575;#1606;#1610;#1583;#1606; #1587;#1585; (#1576;#1585;#1575;#1609; #1605;#1585;#1583;#1575;#1606;) 4#1600; #1662;#1608;#1588;#1575;#1606;#1610;#1583;#1606; #1589;#1608;#1585;#1578; (#1576;#1585;#1575;#1609; #158

[ 47 ]

سؤال 83ـ هرگاه شخصى در ميقات، يا محاذات آن، يا ادنى الحل، يا شهر مكّه، و خلاصه هر جا كه وظيفه اش بوده محرم شود، و سپس پشيمان گردد، آيا مى تواند احرامش را بر هم بزند؟

جواب: نمى تواند از احرام خارج شود. حتّى اگر لباس احرام را از تن بيرون كند، و لباس دوخته بپوشد، و قصد بيرون آمدن از احرام كند، احرامش به هم نمى خورد، و آنچه به سبب احرام بر او حرام شده حلال نمى شود، و اگر كارى كند كه موجب كفّاره است، بايد كفّاره بدهد و راه خروج از احرام فقط انجام عمره يا حج است كه نيّت آن را كرده است.

سؤال 84ـ بعضى از مردان محرم براى اين كه موقع وزش باد، يا به هنگام سوار شدن ماشين، يا مانند آن، عورت آنها ظاهر نشود، علاوه بر دو حوله احرام، يك متر پارچه ندوخته از وسط پا عبور مى دهند، به گونه اى كه دو طرف پارچه از جلو و عقب زير حوله قرار مى گيرد. اين عمل چه حكمى دارد؟

جواب: اشكال ندارد; ولى اجتناب از اين گونه كارها جز در موارد ضرورى بهتر است.


[ 48 ]

سؤال 85ـ آيا لباس احرام منحصر به دو جامه است،و نبايد بيشتر باشد؟

جواب: مقدار واجب آن دو جامه است، و زيادتر مانعى ندارد; مشروط بر اين كه مانند لباس احرام باشد، مثلا از حوله هاى متعدّد استفاده كند.

سؤال 86ـ اينجانب به علّت قطع نخاع و عدم كنترل بول و مشكلات ديگر، نمى توانم بدن و لباس احرام خود را پاك نگهدارم، وظيفه ام چيست؟

جواب: آن مقدار كه مى توانيد محافظت كنيد، و آنچه موجب عُسر و حرج است اشكالى ندارد.

سؤال 87ـ اگر لباس احرام زنان به قدرى نازك باشد كه بدن آنها نمايان گردد، آيا به اعمال حجّ آنان ضررى مى رساند؟

جواب: اين كار براى احرام اشكال دارد و طواف و نماز طواف را باطل مى كند.

سؤال 88ـ طبق فتواى بعضى از مراجع كه فرموده اند: «احتياطاً زنان هم مثل مردان محرم شوند» آيا زن بعد از پوشيدن حوله هاى احرام، مى تواند حوله ها را كنار بگذارد، و


[ 49 ]

اعمال حج را با لباس معمولى اش انجام دهد؟

جواب: زنان مى توانند در همان لباسهاى معمولى محرم شوند، و پوشيدن حوله هاى احرام لازم نيست، و به فرض كه احتياطاً با آن محرم شوند، بعد مى توانند بيرون آورند.

سؤال 89ـ اگر جامه احرام را از پول خمس يا زكات نداده خريده باشند، آيا احرام در آن صحيح است؟

جواب: احرام در آن حرام است.

سؤال 90ـ آيا پرداخت خمس لباس احرام، كه معلوم نيست از پول خمس نداده تهيّه شده، يا از پولى كه خمس به آن تعلّق نگرفته (مانند مال الارث) واجب است؟

جواب: با فرض شك در تعلّق خمس، پرداختن خمس آن لازم نيست، هر چند احتياط در آن مطلوب است.

سؤال 91ـ چنانچه شخصى كه سال خمسى نداشته به عمره مفرده مشرّف شود، و با همان پولهاى خمس نداده هزينه هاى عمره، از جمله لباس احرام را تأمين نمايد. عمره او چه حكمى دارد؟

جواب: اعمال او اشكال دارد.


[ 50 ]

سؤال 92ـ شخصى با پول خمس نداده لباس احرام خريده، و با همان لباس محرم شده، و طواف و نماز طواف را بجا آورده است. اكنون وظيفه اش چيست؟

جواب: اگر از روى علم و عمد نبوده، عمره و حجّ او صحيح است، ولى در صورتى كه جاهل مقصّر بوده، احتياط واجب آن است طواف و نماز آن، را اعاده كند.

سؤال 93ـ غسل احرام، زيارت و مانند آن، تا چه زمانى اعتبار دارد؟ و با چه چيزهايى باطل مى شود؟

جواب: تا يك روز معتبر است; و اگر حدث اصغر از او سر زند، به قصد رجا آن را اعاده مى كند، ولى واجب نيست.


دوّم: نيّت

مسأله 94ـ نيّت احرام چنين است كه قصد مى كند امورى را كه بعداً به آن اشاره مى شود بر خود حرام بشمرد، و به دنبال آن به اعمال عمره بپردازد، و كافى است با در نظر گرفتن اين معنى، به زبان، يا در قلبش بگويد: «احرام مى بندم براى عمره مفرده براى خودم (يا براى كسى كه از طرف او نيابت دارم) قربة


[ 51 ]

الى الله» و منظورش از «احرام مى بندم» بناگذارى بر تحريم كارهاى مزبور بر خويش است.

مسأله 95ـ لازم نيست نيّت را بر زبان جارى كند، بلكه كافى است چنين قصدى در دل او باشد، ولى بهتر است علاوه بر قصد باطنى، بر زبان نيز جارى سازد.

مسأله 96ـ مستحبّ است ولىِّ طفلِ غير مميّز، يا هر كسى كه عهده دار كارهاى كودك است او را محرم كند، و لباس احرام بر وى بپوشاند، و از طرف او نيّت كند; يعنى به هنگام عمره مفرده بگويد: «اين طفل را محرم مى كنم به عمره مفرده قربة الى الله» و در صورت امكان او را وادار كند كه لبّيك بگويد، و اگر توانايى ندارد خودش از طرف او لَبّيك بگويد; امّا اگر ولىّ مى ترسد كه نتواند وظائف مربوط به كودك را بدرستى انجام دهد، بهتر است از محرم كردن وى صرفنظر كند.

مسأله 97ـ هرگاه در موقع نيّت احرام قصد شكستن بعضى از محرّمات را داشته باشد (مثل اين كه در همان موقع در حال سفر باشد، و بدون ضرورت زير سقف اتومبيل يا هواپيما قرار گيرد) براى احرام او خالى از اشكال نيست، و اگر در آغاز نيّت


[ 52 ]

ترك همه را داشته، ولى پس از احرام نيّت او عوض شود، يا بعضى از آن اعمال را مرتكب گردد، ضررى به احرام او نمى زند; هر چند در مواردى بايد كفّاره دهد.

مسأله 98ـ دانستن امورى كه بر محرم حرام است به طور مشروح لازم نيست; بلكه كافى است به طور اجمال نيّت ترك همه را داشته باشد.

سؤال 99ـ هرگاه كسى كه به ديگران «نيّت احرام» و «تلبيه» را تلقين مى كرده، فراموش كند كه خودش نيّت نمايد، وظيفه اش چيست؟

جواب: اگر به قصد انجام عمره تلبيه نگفته، محرم نشده است، و بايد ـ در صورت امكان ـ به ميقات بازگردد و محرم شود، و اگر بازگشت به ميقات ممكن نيست، به خارج حرم مى رود و در آنجا مجدّداً احرام مى بندد.

سؤال 100ـ هرگاه شخصى رجاءاً به احرام عمره مفرده محرم شود، آيا بايد در تمام اعمال عمره كلمه رجاء را در نيّت بياورد، يا اين كار لازم نيست؟

جواب: همين اندازه كه نيّت رجاء در ذهن او نسبت به


[ 53 ]

تمام اعمال عمره وجود دارد كافى است، و لازم نيست كلمه رجاء را تكرار كند.

سؤال 101ـ آيا قصد باطل كردن عمره، يا قسمتى از مناسك آن (بدون آن كه هنگامِ قصدِ ابطال عمل را ادامه دهد) موجب بطلان آن مى گردد؟

جواب: قصد ابطال موجب بطلان نمى گردد.


سوّم: گفتن لبّيك

مسأله 102ـ واجب است هنگام احرام «لبّيكهاى چهارگانه» را به عربى صحيح بگويد، و احتياط واجب آن است كه بصورت زير باشد: «لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ، اِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ، لا شَريكَ لَكَ; يعنى خداوندا! اجابت (و اطاعت) مى كنم دعوت تو را، و دگر بار هم اجابت مى كنم تو را، همتايى براى تو نيست، اجابت مى كنم تو را، ستايش تنها تو را سزاوار است، و نعمت و ملك از آن تو است، هيچ همتايى ندارى!».

مسأله 103ـ احتياط واجب آن است از افزودن لبّيك پنجم و


[ 54 ]

عبارات ديگر خوددارى شود; مگر آنچه در مستحبّات خواهد آمد.

مسأله 104ـ واجب است لبّيكهاى چهارگانه فوق را، همانند تكبيرة الاحرام نماز، به طور صحيح اداء كند.

مسأله 105ـ در صورتى كه زائر نتواند اين عبارات را با عربى صحيح ادا كند، بايد آن را ياد بگيرد، و اگر نتواند، يا وقت نباشد، كافى است ديگرى شمرده شمرده براى او بخواند و او تكرار نمايد، و چنانچه قادر بر تلفّظ صحيح نباشد، احتياط آن است آنچه را مى تواند بخواند، و ترجمه آن را نيز بگويد.

مسأله 106ـ شخص گنگ بجاى گفتن «لبّيك» با دست خود اشاره مى كند،و زبان خود را طبق معمول حركت مى دهد، و بهتر است علاوه بر اين، كسى به نيابت از او نيز لبّيك بگويد، ولى واجب نيست.

مسأله 107ـ كودكان نيز مى توانند براى عمره مُحرم شوند، و چنانچه خودشان تميز بدهند «لبّيك» را همراه با نيّت مى گويند، و اگر غير مميّز باشند كسى از طرف آنها نيّت مى كند و لبّيك مى گويد، و هرگاه كسى در ميقات بيهوش باشد، از طرف او نيز مى توان نيّت كرد و لبّيك گفت.


[ 55 ]

مسأله 108ـ در احرام فقط يك بار لبّيك گفتن (به صورتى كه گفته شد) واجب است، و بعد از آن، مستحبّ است آن را در حالات مختلف به مقدار امكان تكرار كند; يعنى در موقع سوار شدن بر مركب و پياده شدن، و گذشتن از پستيها و بلنديها، و پس از خواب، و بعد از نمازها تكرار مى نمايد، و بهتر است مردان صداى خود را به لبّيك بلند كنند.

مسأله 109ـ در احرام عمره مفرده واجب است هنگام مشاهده كعبه اگر از مكّه براى احرام به خارج رفته است، و هنگام داخل شدن به منطقه حرم اگر از خارج مكّه به سوى آن مى آيد، لبّيك را قطع كند.

مسأله 110ـ هرگاه محرم «لبّيك» واجب را، چه عمداً و چه بر اثر عذر، نگفته باشد، محرّمات احرام بر او حرام نمى شود، و اگر چيزى از محرّمات احرام كه كفّاره دارد انجام دهد، كفّاره بر او واجب نمى شود. همچنين اگر «لبّيك» اوّل را با ريا باطل كند. مسأله 111ـ پيش از گفتن «لبّيك» اعمالى كه بر محرم حرام است، بر او حرام نمى شود; هر چند نيّت احرام كرده، و لباس احرام را نيز پوشيده باشد. بنابراين، اگر قبل از گفتن لبّيك


[ 56 ]

چيزى از آنها را بجا آورد كفّاره اى ندارد، و در حقيقت «لبّيك» مانند «اللّه اكبر» اوّل نماز است، كه تا آن را نگويد وارد نماز نمى شود، و هرگاه شك كند كه «لبّيك» گفته يا نه؟ باز هم چيزى بر او حرام نمى شود.

مسأله 112ـ هرگاه در ميقات باشد و شك كند لبّيك گفته، يا نه بايد لبّيك را بگويد، و اگر از ميقات گذشته، احتياط آن است اگر مى تواند بازگردد و لبّيك را بگويد، و اگر نمى تواند، در همانجا بگويد، و اگر لبّيك گفته، امّا نمى داند صحيح گفته يا نه؟ بنابر درست گفتن مى گذارد، و احرامش صحيح است.

مسأله 113ـ اگر لبّيك را فراموش كند، يا به خاطر ندانستن مسأله آن را نگويد، واجب است در صورت امكان به ميقات برگردد و احرام ببندد و لبّيك بگويد، و اگر نتواند برگردد، و هنوز داخل حرم نشده، همانجا لبّيك مى گويد، و اگر داخل حرم شده، واجب است به خارج حرم بازگردد، و در آنجا احرام ببندد و لبّيك بگويد، و چنانچه نمى تواند بازگردد، همانجا محرم مى شود و لبّيك مى گويد، و اگر بعد از اتمام عمره يادش بيايد، عمل او صحيح است.


[ 57 ]

مسأله 114ـ جايز نيست لبّيك واجب را از ميقات تأخير بيندازد، و اگر عمداً تأخير بيندازد، بايد به وظيفه كسى كه بدون احرام از ميقات عبور كرده عمل كند; يعنى اگر مى تواند بازگردد.

سؤال 115ـ بعضى از زائران ايرانى، كلماتى مانند «لبّيك»، «غير»، «يوم» و مانند آن را به گونه اى ادا مى كنند كه گاه احساس مى شود متمايل به كسره است. در مقابل بعضى از اهل دقّت، يا وسواسيها، اظهار مى دارند كه فتحه بايد كاملا ظاهر شود، و به هنگام تلفّظ چنان اشباع مى كنند كه شبيه به «الف» مى شود (و لبّياك مى گويند) در حالى كه اساتيد قرائت زبان عربى و حتّى خود عربها نيز به دقّتى كه گروه دوّم لازم مى دانند، ادا نمى كنند. لطفاً بفرمائيد طرز صحيح قرائت اين كلمات چگونه است؟

جواب: در اين گونه مسائل بايد به تلفّظ اهل لسان توجّه كرد; و از آنجا كه اهل لسان فتحه را به صورتى كه گروه دوّم معتقدند نمى گويند، احتياط آن است كه از آن پرهيز شود; و آنچه از اهل لسان بارها شنيده ايم اين است كه فتحه را كمى مايل به كسره ادا مى كنند، و همين صحيح است.


[ 58 ]

سؤال 116ـ يكى از حُجّاج شنوايى خود را به كلّى از دست داده، و زبانش هم لكنت دارد، و قادر بر تكلّم صحيح نمى باشد. مسؤولين و دوستانش به اين موضوع توجّه نداشته، و آن شخص در ميقات نيّت نكرده، و تلبيه هم نگفته، و به همين شكل همراه بقيّه وارد مكّه شده است، وظيفه او چيست؟

جواب: بايد به ميقات برگردد و با نيّت و تلبيه مُحرم شود; هر چند با بردن همراه باشد، و اگر نمى تواند به ميقات بازگردد، بايد در خارج از حرم محرم شود، و اگر نمى تواند تلبيه را، هر چند با تلقين، صحيح بگويد احتياط آن است كه به هر نحو مى تواند بگويد، و ترجمه اش را نيز بر زبان آورد.

سؤال 117ـ چنانچه پس از خروج از ميقات متوجّه شود كه تلبيه را نگفته، يا نيّت نكرده، يا به جهت ديگرى احرامش درست نبوده، و از طرفى نمى تواند از نيمه راه به ميقات برگردد، بلكه بايد به مكّه بيايد، و از آنجا به ميقات بازگردد. وظيفه چنين شخصى چيست؟

جواب: بايد از أدنى الحلّ به نيّت عمره مفرده محرم گردد.

سؤال 118ـ آيا خانمها مى توانند تلبيه را به گونه اى بلند


[ 59 ]

بگويند كه مرد نامحرم صداى آنها را بشنود؟

جواب: اشكالى ندارد.


احكام إحرام:

مسأله 119ـ لازم نيست محرم به هنگام احرام بستن، از حدث اصغر و اكبر پاك باشد، بنابراين بدون وضو، و در حال جنابت يا حيض، يا نفاس مى تواند محرم شود. (البتّه روشن است كه در صورت جنابت و حيض و نفاس هم بايد خارج از مسجد محرم شود)، بلكه غسل احرام بر زن حائض و نفساء نيز مستحب است.

مسأله 120ـ اگر احرام را فراموش كند و بعد از پايان مناسك و اعمال متوجّه شود، عمره او صحيح است.

مسأله 121ـ احرام كسى كه ختنه نشده صحيح است، ولى طواف و نماز طواف هاى او اشكال دارد، و در احرام باقى مى ماند. مگر آن كه ختنه كرده و سپس طواف و نماز طواف را بجاى آورد.

مسأله 122ـ اگر بچّه ختنه نشده را وادار به احرام كنند، يا او را


[ 60 ]

محرم نمايند، احرام او صحيح است; ولى تمام طوافهاى او اشكال دارد. بنابراين، چنين فردى در احرام باقى مى ماند، و در آمدن از احرام براى او مشكل مى شود; مگر آن كه او را ختنه كنند، و سپس طواف كند، يا او را طواف دهند.



[ 61 ]




محرّمات احرام


مسأله 123ـ هنگامى كه انسان محرم مى شود كارهاى زير بر او حرام مى گردد، و بعضى داراى كفّاره است، به عقيده ما بعضى از آنها مكروه است، كه شرح آن خواهد آمد. اين كارها به ترتيب زير است:

1ـ پوشيدن لباس دوخته (براى مردان).

2ـ پوشيدن چيزى كه پشت پا را مى پوشاند (براى مردان).

3ـ پوشانيدن سر (براى مردان).

4ـ پوشانيدن صورت (براى زنان).

5ـ زينت كردن براى همه.

6ـ سرمه كشيدن.

7ـ نگاه كردن در آينه.


[ 62 ]

8ـ استعمال بوى خوش.

9ـ ماليدن كرم و روغن به بدن.

10ـ ناخن گرفتن.

11ـ زير سايه رفتن در حال سفر (براى مردان).

12ـ زائل كردن مو از بدن.

13ـ عقد ازدواج.

14ـ نگاه به همسر از روى شهوت.

15ـ لمس كردن.

16ـ بوسيدن.

17ـ نزديكى كردن.

18ـ استمناء كردن.

19ـ كشتن حشرات.

20ـ بيرون آوردن خون از بدن.

21ـ كشيدن دندان.

22ـ مجادله كردن.

23ـ دروغ گفتن.

24ـ صيد حيوانات صحرايى.

25ـ حمل اسلحه.


[ 63 ]

مسأله 124ـ پس از آن كه كودك محرم شد، يا او را محرم نمودند، ولىّ يا سرپرست او بايد او را از محرّمات احرام باز دارد، و اگر مميّز نيست، او را از محرّمات احرام حفظ كند.

مسأله 125ـ اگر كودكِ محرم مرتكب يكى از محرّمات احرام شد، كفارّه آن در صيد بر عهده ولىّ او است، نه آن كه از اموال طفل بپردازد، و احتياط مستحب آن است كه در غير صيد نيز ولىّ از طرف او كفّاره بدهد.


1ـ پوشيدن لباس دوخته

مسأله 126ـ پوشيدن لباسهايى مانند پيراهن، قبا، كت و شلوار، زير پيراهن، شورت، بر مردان در حال احرام حرام است; بلكه احتياط واجب آن است كه از هر لباس دوخته اجتناب كنند. همچنين از لباسهاى بافتنى، و لباسهايى كه قطعات آن را به هم مى چسبانند، يا مانند نمد درست مى كنند، و به صورت پيراهن و پالتو و شلوار و مانند آن است، هر چند دوختنى نباشد و نخ و سوزن در آن به كار نرود، احتياط واجب اين است كه از همه اين ها پرهيز شود.


[ 64 ]

مسأله 127ـ در لباس دوخته تفاوتى ميان لباس كوچك و بزرگ نيست، ولى انداختن پتوهايى كه اطراف آن دوخته شده بر شانه براى دفع سرما و مانند آن، يا كشيدن لحاف دوخته شده به روى بدن (به شرط اين كه سر خود را با آن نپوشاند) اشكال ندارد، بلكه اگر لبه هاى احرامى نيز دوخته باشد ضررى ندارد; هر چند احتياط مستحب در ترك آن است.

مسأله 128ـ بستن «هميان»(1) بر كمر مانعى ندارد، هر چند دوخته شده باشد. همچنين بستن كمربند روى احرامى نيز مانعى ندارد; خواه دوخته باشد، يا غير دوخته. بستن شال دوخته شده روى احرامى نيز بى مانع است، امّا احتياط مستحب در تمام اينها ندوخته بودن است.

مسأله 129ـ استفاده از فتق بند، هر چند دوخته باشد، مانعى ندارد. همچنين كيفهاى دوخته اى كه احياناً به گردن يا شانه مى اندازند، و قمقمه آب كه در محفظه دوخته اى قرار دارد، ضررى ندارد.



1 . هميان چيزى است كه، بر كمر مى بندند و پول نقد و مانند آن را در آن مى گذارند.



[ 65 ]

مسأله 130ـ همان گونه كه در باب احرام گفتيم احتياط واجب آن است كه لنگ احرامى را به گردن گره نزند; امّا گره زدن آن به دور كمر، مخصوصاً در آنجا كه احتياج به آن باشد، و همچنين گره زدن رداء، يا استفاده از سنجاق براى نگهداشتن آن، يا لنگ مانعى ندارد، ولى بهتر ترك آن است، و آنچه در ميان بعضى از حجّاج معمول است، كه سنگى در كنار حوله گذاشته، و با يك قطعه كش يا نخ آن را به طرف ديگر مى بندند نيز جايز است، و بهترين راه براى حفظ لنگ، استفاده از كمربند است.

مسأله 131ـ پوشيدن انواع لباس دوخته براى زنان بى مانع است; مگر دستكش كه جايز نيست، هر چند دوخته نباشد.

مسأله 132ـ كسى كه عمداً لباس دوخته بپوشد، كفّاره آن يك گوسفند است; امّا اگر از روى فراموشى يا جهل باشد چيزى بر او نيست.

مسأله 133ـ پوشيدن لباس دوخته در حال اضطرار حرام نيست، ولى كفّاره دارد.

مسأله 134ـ اگر محرم چند لباس دوخته بپوشد، بايد براى


[ 66 ]

هر كدام يك كفّاره بدهد، و احتياط واجب آن است كه اگر آنها را توى هم كند و يك دفعه بپوشد، براى هر يك كفّاره جداگانه بپردازد.

مسأله 135ـ اگر از روى اضطرار لباسهاى متعدّد بپوشد كفّاره ساقط نمى شود; مگر اين كه كفّاره متعدّد موجب عسر و حرج شود.

مسأله 136ـ اگر لباسى، مثلا پيراهن، بپوشد و كفّاره آن را بپردازد، و دوباره پيراهن ديگرى بپوشد، يا همان را كه پوشيده از تن بيرون آورد و مجدّداً بپوشد، بايد دوباره كفّاره بپردازد.

سؤال 137ـ آيا مردان محرم، براى محافظت از سرما، مى توانند از پتوهائى كه حاشيه آن دوخته شده استفاده كنند؟

جواب: اشكالى ندارد،وحكم لباس دوخته برآن جارى نمى شود.

سؤال 138ـ آيا منظور از لباس دوخته ـ كه در حال احرام بر مردان حرام است ـ دوختنيهايى است كه قطعات جدا از هم را به هم متّصل مى كنند، يا حتّى اگر بر روى حوله احرام هم دوخت بزنند اشكال دارد؟

جواب: اين گونه دوختن ها اشكالى ندارد.


[ 67 ]

سؤال 139ـ آيا استفاده از دست و پاى مصنوعى، كه با چرمهاى دوخته شده به بدن مى بندند، براى جانبازان و معلولينِ مُحرم جايز است؟

جواب: اشكالى ندارد، و كفّاره هم ندارد.

سؤال 140ـ آيا پوشيدن لباسهايى كه قسمتهايى از آن، به عنوان تزيين، تور دوزى يا گلدوزى شده، براى زنان محرم جايز است؟ و آيا مقنعه جز لباس است؟

جواب: از لباسهاى زينتى در حال احرام بايد پرهيز كرد، و مقنعه نيز جزء لباس است.


2ـ پوشيدن چيزى كه تمام پشت پارابپوشاند(براى مردان)

مسأله 141ـ پوشيدن كفشهايى كه تمام پشت پا را مى پوشاند، مانند چكمه، گيوه، كفشهاى معمولى و امثال آن، و همچنين جوراب در حال احرام جايز نيست; خواه ساق پا را بپوشاند، يا نه; امّا اگر قسمتى از پشت پا را بپوشاند، مانند بند نعلين، و كفشهايى كه قسمتى از پشت پا در آن پوشيده نمى شود، مانعى ندارد. البتّه اين حكم مخصوص مردان است، و پوشيدن كفش


[ 68 ]

و جوراب براى زنان در حال احرام اشكال ندارد.

مسأله 142ـ هرگاه حوله احرامى بلند باشد و پشت پا را بپوشاند، يا مثلا براى رفع درد پا، پارچه اى را داغ كنند و روى پشت پا بگذارند، اشكالى ندارد.

مسأله 143ـ هرگاه مرد عمداً، يا در حال اضطرار، كفش و جوراب بپوشد كفّاره ندارد، و احتياط مستحب آن است كه اگر مجبور به پوشيدن كفش و جوراب شود، قسمت روى پا را شكاف دهد.

سؤال 144ـ آيا احرام در كفش دوخته شده، كه تمام پشت پا را نگيرد، جايز است؟

جواب: آرى جايز است; ولى بهتر است مردان در حال احرام چنين كفشى نپوشند.


3ـ پوشانيدن سر (براى مردان)

مسأله 145ـ پوشانيدن تمام سر براى مردان در حال احرام حرام است، و احتياط واجب آن است كه قسمتى از سر را نيز نپوشانند، ولى پوشانيدن سر با دست، يا موقع خشك كردن با


[ 69 ]

حوله، يا به هنگام خواب به وسيله بالش جايز است. همچنين انداختن بند مشك و ساك و مانند آن، بر سر جايز است، و پوشانيدن صورت نيز براى مردان مانعى ندارد.

مسأله 146ـ احتياط واجب آن است كه سر را به چيزهايى مثل گِل، حنا، دارو، و مانند آن نيز نپوشاند.

مسأله 147ـ احتياط واجب آن است كه چيزى بر سر نگذارد; مثلا بارى را كه مى خواهد حمل كند بر روى سر قرار ندهد.

مسأله 148ـ احتياط واجب آن است كه گوشها را نيز نپوشانند.

مسأله 149ـ جايزنيست محرم سر خود را در آب فرو برد; خواه بقيّه بدن زير آب باشد يا نه; امّا ريختن آب بر سر خواه براى غسل باشد يا غير آن مانعى ندارد، همچنين زير دوش رفتن; ولى سر خود را در وان حمّام زير آب نكند.

مسأله 150ـ دستمالى كه براى سردرد به سر مى بندند اشكال ندارد، و خشك كردن سر با دستمال و حوله نيز جايز است; مشروط بر اين كه سر را با آن نپوشاند.

مسأله 151ـ اگر پارچه اى را روى كمانى بيندازند، به گونه اى


[ 70 ]

كه بالاى سر قرار گيرد، و سر را براى حفظ از پشه زير آن كنند اشكالى ندارد. همچنين استفاده از پشه بند اشكال ندارد.

مسأله 152ـ مرد محرم نبايد به هنگام خوابيدن سر خود را بپوشاند، و اگر بدون توجّه، يا از روى فراموشى چنين كند، بايد فوراً سر خود را برهنه نمايد.

مسأله 153ـ كفارّه پوشانيدن سر به طور عمد براى مردان يك گوسفند است (بنابر احتياط واجب;) ولى در صورت جهل و فراموشى و غفلت كفّاره ندارد.

مسأله 154ـ احتياط واجب آن است كه اگر سر را به طور مكرّر بپوشاند، كفّاره را نيز تكرار كند; يعنى براى هر دفعه يك گوسفند بدهد، مگر اين كه موجب عُسر و حرج شود.

سؤال 155ـ اگر محرم سر درد بگيرد و بدين جهت دستمالى بر سر ببندد، كه تمام سر را بپوشاند، چه حكمى دارد؟

جواب:اين كار در حال ضرورت جايز است; ولى بنابر احتياط واجب كفّاره دارد.

سؤال 156ـ مُحرمى سرش را شسته و موهايش خيس است. اگر صبر كند تا موها به طور طبيعى خشك شود و سپس وضو


[ 71 ]

بگيرد، نمازش به تأخير مى افتد. وظيفه اش چيست؟

جواب: مانعى ندارد سرش را با حوله خشك كند، و سپس وضو بگيرد، ولى حوله را آهسته بكشد، تا مويى جدا نشود، همچنين دقت نمايد تا همه سر را نپوشاند.

سؤال 157ـ اگر مرد محرم سرش را با چيز دوخته ـ مانند كلاه دوخته شده ـ بپوشاند، آيا بايد دو كفّاره بدهد، يا يك كفّاره كافى است؟

جواب: در مثل پارچه دوخته شده ـ كه به صورت كلاه نيست ـ يك كفّاره دارد; ولى كلاه دوخته و مانند آن، بنابر احتياط واجب دو كفّاره دارد.


4ـ پوشانيدن صورت (براى زنان)

مسأله 158ـ پوشانيدن صورت براى زنان در حال احرام جايز نيست، خواه به وسيله نقاب باشد، يا پوشيه، يا بادبزن، يا مانند آن. حتّى احتياط واجب آن است كه به وسيله سدر و مانند آن هم صورت خود را نپوشانند.

مسأله 159ـ پوشانيدن قسمتى از صورت، به طورى كه به


[ 72 ]

آن نقاب و برقع نگويند حرام نيست. همچنين پوشانيدن در حال خواب به وسيله لحاف و گذراندن صورت بر بالش، يا پوشانيدن به وسيله دست، مانعى ندارد.

مسأله 160ـ بر زنان واجب است كه به هنگام نماز سر خويش را بپوشانند، و بدين منظور براى اين كه يقين حاصل كنند مى توانند مقدارى از صورت را نيز با مقنعه و مانند آن بپوشانند.

مسأله 161ـ جايز است زن چادر خود را پايين بكشد، به طورى كه نصف يا تمام صورت را فراگيرد، و احتياط آن است كه به صورت نچسبد، و در صورتى كه نامحرمى نباشد صورت را باز نگه دارد (باز بودن گردى صورت در غير حال احرام نيز جايز است).

مسأله 162ـ كفّاره پوشانيدن صورت براى زنان، بنابر احتياط مستحب يك گوسفند است، و مى توان اين احتياط را ترك كرد.

سؤال 163ـ هرگاه زن محرم از مقنعه اى استفاده كند كه روى چانه را تا لبها بپوشاند، چه حكمى دارد؟

جواب: اشكال ندارد; هر چند بهتر آن است كه مقنعه روى خطّ چانه باشد.


[ 73 ]

سؤال 164ـ آيا زن مُحرِم مى تواند صورت خود را با حوله خشك كند.

جواب: خشك كردن صورت براى زنان با حوله مانعى ندارد. به شرط اينكه تمام صورت را نپوشاند.

سؤال 165ـ صورت خانمهاى محرم در حال پوشيدن يا درآوردن مقنعه خواه و ناخواه پوشيده مى شود، چه حكمى دارد؟

جواب: اين مقدار مانعى ندارد.


5ـ زينت كردن

مسأله 166ـ جايز نيست مردان انگشتر زينتى بپوشند; ولى انگشترهايى كه براى ثواب در دست مى كنند، اگر جنبه تزيينى نداشته باشد، بى اشكال است. بنابراين اگر انگشتر زينتى باشد، بايد از پوشيدن آن خوددارى كند، خواه به قصد زينت باشد، يا نباشد.

مسأله 167ـ اگر انگشترى به دست كند، نه براى زينت و نه براى استحباب، مثل آن كه براى خاصيّتى به دست كند، و عرفاً جنبه زينتى نداشته باشد، اشكال ندارد.


[ 74 ]

مسأله 168ـ پوشيدن زينت آلات مطلقاً براى زنان در حال احرام جايز نيست; امّا زينت آلاتى كه قبلا به طور معمول آن را مى پوشيده، اگر در حال احرام پنهان باشد مانعى ندارد، و آنها را نبايد به مردان نشان بدهد; حتّى به شوهر خود.

مسأله 169ـ بستن «حنا» براى مردان و زنان، اگر جنبه زينت داشته باشد، در حال احرام جايز نيست.

مسأله 170ـ احتياط واجب آن است كه محرم، خواه زن باشد يا مرد، از پوشيدن هرگونه زينت آلات ديگر نيز اجتناب كند; حتّى احرامى زينتى، يا نعلين زينتى نپوشد، و از هرگونه آرايش سر و صورت و ساير اعضاى بدن پرهيز نمايد.

مسأله 171ـ رنگ كردن موها، در صورتى كه به آن تزيين گفته شود، براى محرم اشكال دارد; هر چند قصد زينت نكرده باشد، و در صورتى كه جنبه تزيين نداشته باشد (مثل اين كه براى درمان حنا ببندد) مانعى ندارد. همچنين رنگ كردن موها و بستن حنا قبل از احرام، به طورى كه اثرش تا موقع احرام باقى بماند، اشكالى ندارد; مگر اين كه از اوّل قصدش تزيين براى حالت احرام باشد، كه معمولا كسى اين كار را نمى كند.


[ 75 ]

مسأله 172ـ پوشيدن زيور آلات براى زنان در حال احرام حرام است، ولى كفّاره ندارد.

سؤال 173ـ در مورد زينت كردن زن در حال احرام فرموده ايد: «اگر به قصد بقاء زينت قبل از احرام زينت كند، و اثرش پس از احرام نيز باقى باشد، اشكال دارد» آيا حكم مزبور تكليفى است، يا وضعى؟

جواب: حكم مذكور تكليفى است، و احرام او باطل نمى شود، و كفّاره اى ندارد.


6ـ سرمه كشيدن

مسأله 174ـ سرمه كشيدن براى زنان و مردان با موادّ سياه، يا غير آن، اگر جنبه زينت داشته باشد در حال احرام حرام است، و اگر جنبه زينت ندارد، مثلا براى درمان چشم استفاده شود و شكل زينت به خود نگيرد، اشكالى ندارد.

مسأله 175ـ سرمه كشيدن در حال احرام موجب كفّاره نمى شود; مگر اين كه بوى خوش در آن باشد، كه در اين صورت اگر عمداً سرمه بكشد احتياط آن است كه يك گوسفند كفّاره بدهد.


[ 76 ]

مسأله 176ـ در صورتى كه محرم به خاطر درمان و مانند آن احتياج به سرمه كشيدن داشته باشد مانعى ندارد.


7ـ نگاه كردن در آينه

مسأله 177ـ نگاه كردن در آينه براى تزيين خود و اصلاح سر و وضع خويش در حال احرام حرام است; خواه مرد باشد، يا زن; امّا براى هدفهاى ديگر، مثل نگاه كردن رانندگان در آينه براى ديدن اطراف اتومبيل، يا نگاه كردن پزشك براى ديدن دهان و دندان بيمار، يا نگاه به آينه بى آن كه عكس خويش را در آن ببيند، يا نگاه كردن به آينه براى ديدن محلّ زخم صورت و مانند آن، مانعى ندارد.

مسأله 178ـ نگاه كردن در آب صاف و اشياء صيقلى براى اصلاح سر و وضع خويش، حكم نگاه در آينه را دارد، و در حال احرام جايز نيست.

مسأله 179ـ احتياط مستحب آن است كه به آينه نگاه نكند; هر چند براى زينت كردن نباشد.

مسأله 180ـ اگر بدون اختيار چشمش به آينه بيفتد اشكالى


[ 77 ]




| شناسه مطلب: 75880