بخش 1
پیشگفتار چاپ دوّم مقدّمه فصل اوّل: «شرائط وجوب حجة الاسلام» «حجّ کودک» استطاعت مالی استطاعت بذلی استطاعت بدنی استطاعت از جهت راه نام نویسی برای حج تصرف در مال و از بین بردن استطاعت مزاحمت سایر تکالیف با حج مسائل متفرقه استطاعت استقرار حج فصل دوّم: نیابت نیابت معذور فوت نائب وظائف نائب نائب گرفتن
صفحه 12 |
صفحه 13 |
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله و صلي الله تعالي علي محمد و آله الطاهرين لا سيما مولانا بقية الله عجل الله تعالي فرجه الشريف و ارواحنا له الفداه
پيشگفتار
مناسك و احكام حج، در مقايسه با احكام ساير واجبات، ويژگي هايي دارد; از آن جمله، كثرت مسائل و پيدايش مسائل جديد آن است. ويژگي ديگرش آن است كه بر هر انسان مكلّفي، تنها يك مرتبه در طول عمر واجب مي شود و اين خود به حساسيت اين فريضه مي افزايد. و از اين رو است كه معمولاً انگيزه و جوش و خروش زيادي براي فراگيري آن، در زمان نزديك شدن حج، براي همه محسوس است.
بنابراين، حساس بودن خودِ مناسك حج و شرايط جنبي آن از سويي و اختلاف فتاوي از سوي ديگر و متعدد بودن مراجع تقليد از ديگر سوي، به مشكلات كار مي افزود و بايد اعتراف كرد كه پاسخگويي مسائل به زائران توسط روحانيون محترم، بسيار مشكل بود; زيرا به دست آوردن فتاواي مراجع به جهت اختلاف آراء آنها، كاري دشوار مي نمود، ليكن چاره اي جز اين نبود و بايد آن را تحمّل مي كردند. اين آرزوي همه عزيزان روحاني بود كه اين اشكالات به گونه اي رفع شود تا بهتر بتوانند پاسخگوي مردم باشند و آنان را، از سردرگمي كه عمدتاً به خاطر نقل اختلاف فتاوي بود، برهانند. گرچه تهيه و تنظيم مناسك محشّاي مراجع بزرگوار تقليد، منتشر شده توسط بعثه مقام معظم رهبري، گامي بزرگ در جهت آگاهي و آموزش فتاواي مراجع بزرگوار محسوب مي گردد و لازم است در اينجا از همه آن عزيزان تقدير و تشكر نمايم، ليكن با اين همه، خود شاهد پاورقي هاي فراوان آن هستيد!
صفحه 14 |
به هر حال، حل اين مشكل آرزويي بود كه سالها در ذهن خود مي پروراندم تا اينكه راههاي مختلفي به ذهنم رسيد كه شايد بيشتر يا همه آن راه ها به ذهن همه عزيزان روحاني نيز رسيده باشد ولي پيداست كه بايد چاره اي انديشيده مي شد كه از نظر فتاواي مراجع نيز به مشكل برخورد نكند.
با مطالعه دقيق مناسك حج سرانجام به اين نتيجه رسيدم كه اگر بتوانيم احتياطات را از مناسك جدا كنيم و تنها فتاوي را در اختيار قرار دهيم، كه با اين كار شايد بيش از نيمي از راه را پيموده باشيم. فلذا اين شيوه را با بعضي از بزرگواران آشنا به مسائل و اهل فن، مطرح نمودم كه آنها نيز معتقد بودند از نظر عملي كار مشكلي است و پيگيري لازم دارد، ولي اگر به نتيجه برسد، بسياري از مشكلات حل مي شود.
با استعانت از خداوند، چند نفر از فضلا را دعوت به همكاري نمودم، آنها نيز با داشتن مشاغل زياد درسي، بذل محبّت كرده، آماده همكاري شدند كه بدين وسيله با ذكر نام آنها از همه اين عزيزان تقدير و تشكر مي نمايم:
حجج اسلام آقايان مسيح الله آصفي، قدير علي شمس، محمد عسكري و رضا محققيان.
جزوه حاضر كه با تلاش فراوان اين عزيزان به انجام رسيد، داراي ويژگي هاي زير است. اميدوارم مورد توجّه و عنايت امام زمان قرار گيرد.
1 ـ مطابق است با فتاواي ده نفر از مراجع بزرگوار تقليد كه عبارتند از: مرحوم امام خميني(قدس سره)، مرحوم حضرت آية الله العظمي خوئي و مرحوم آية الله العظمي گلپايگاني(قدس الله اسرارهم) و حضرات آيات عظام بهجت، تبريزي، سيستاني، صافي گلپايگاني، فاضل لنكراني، خامنه اي و مكارم شيرازي (متع الله المسلمين بطول بقائهم الشريف).
2 ـ در اين جزوه احتياط واجب با توجّه به اينكه قابل رجوع به فتواي فالأعلم است، جمع آوري شده و فتواي مشهور بين اين ده مرجع ذكر شده است; زيرا يا فتوا در مسأله دارند يا احتياطي كه قابل رجوع به فتوي است. بنابراين، مقلدين مراجع فوق الذكر مي توانند به متن اين جزوه با ملاحظه پاورقي عمل نمايند يا از جهت اينكه فتواي مرجع
صفحه 15 |
تقليد آنان است و يا از اين جهت كه مرجع تقليد آنان در مسأله فتوا ندارد و احتياط كرده. و متن موجود فتواي مرجعي است كه مقلّد آنان مي تواند به آن عمل نمايد.
3 ـ عبارت متن مطابق است با فتواي اكثر مراجع فوق و چنانچه هركدام از اين بزرگواران فتوا به خلاف داشته باشند در پاورقي آمده است.
4 ـ در مواردي اندك، احتياط در مسأله ذكر شده و اين به خاطر آن است كه فتوا در مسأله نبوده و همه احتياط فرموده اند.
5 ـ اگر در مسأله اي دو فتواي مختلف بوده و بعضي نيز احتياط كرده اند، فتواي اكثر با ارجاع احتياط به آن در متن و تنها فتواي ديگر در پاورقي آورده شده، جز آنكه اختلاف ميان اقليّت و اكثريت كم باشد، كه در اين صورت فتواي مطابق احتياط در متن آورده شده است.
6 ـ مسائلي كه در بخش مسائل متفرقه و استفتاءات مناسك منتشر شده، از سوي بعثه مقام معظم رهبري آمده، در اينجا به جاي مناسب خود و استفتاءات جزئي به صورت مسائل كلّي به هر قسمتي منتقل شده است.
7 ـ در مواردي كه بعضي از مراجع عظام متعرّض فرعي شده اند و ديگران متعرّض نبوده اند، آن فرع از ديگران نيز استفتا شده و نظر آنان هم منعكس گرديده كه اين خود باعث تكميل جزوه و تقليل بعضي پاورقي ها شده است.
8 ـ در فهرست و ترتيب محرمات احرام تغييراتي داده شده; مثلاً مسائل صيد كه كمتر مورد ابتلا است، در آخر و مسائل مربوط به روابط زن و مرد، به جهت برخي ملاحظات، در ابتداي محرمات آورده نشده است.
در پايان از سروراني كه با راهنمايي هاي خود، در هرچه بهتر شدن اين مجموعه ما را ياري نمودند خصوصاً از جناب مستطاب عماد الاخيار آقاي حاج سيّداحمد موسوي كه در به ثمر رسيدن اين اثر سهم بسزائي داشتند كمال تشكر و قدرداني را دارم و اميدوارم بخشي از مشكلات، با مراجعه به اين جزوه حل گردد.
در خاتمه ثمره همه اين تلاش ها را به پيشگاه باعظمت قطب عالم امكان امام زمان(عج) تقديم نموده، عرض مي كنيم أيّها العزيز مسّنا واهلنا الضر وجئنا ببضاعة
صفحه 16 |
مزجاة فاوف لنا الكيل وتصدّق علينا ان الله يجزي المتصدّقين وآخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين.
و السلام عليكم و رحمة الله وبركاته
سيّد مرتضي موسوي شاهرودي
نيمه شعبان المعظّم 1426 هجري قمري
صفحه 17 |
مقدمه چاپ دوّم
با سپاس فراوان از درگاه ايزد منان براي توفيق تدوين رساله بديع «جامع الفتاوي»، كه به اذعان اهل پژوهش، گامي بلند در دستيابي آسان به احكام و مناسك حج و زيارت به شمار مي آيد، ديگر بار بر آن شديم تا با مداقه اي بيشتر به تكميل آن بپردازيم.
ضمن بازنگري مجدد و مطابقت با فتاواي جديد مراجع عظام تقليد، نظر عزيزانِ اهل دقت و تحقيق را به ويژگي چاپ جديد معطوف مي داريم:
* در مسائلي كه بعضي مراجع عظام فتوي داده اند و بعضي احتياط نموده اند، ولي فتوي به خلاف آن وجود ندارد، اين نوع احتياطات در متن كتاب به فتواي مشهور ارجاع داده شده و ديگر نامي از آن برده نشده است.
* در مسائلي كه دو فتواي مخالف يكديگر وجود دارد و بعضي از مراجع عظام، احتياط كرده اند و شيوه كتاب بر آن بوده كه فتواي مشهور در متن و فتواي به خلاف، در حاشيه آمده و احتياطات در متن ارجاع داده شده و ديگر نامي از آن برده نشده بود، در پژوهش جديد اين گونه موارد احتياطات نيز به صورت «*» علامتگذاري و در آخر كتاب آورده شده است تا كساني كه مي خواهند بدانند مرجع تقليدشان فتوي دارد يا احتياط، با شناخت احتياط مرجع تقليدشان، به فالأعلم مورد نظر خود مراجعه نمايند.
صفحه 18 |
در پايان بار ديگر از تمامي همكاران و كساني كه مشوق ما بوده اند و در مقدمه نخست از آنها ياد كرديم اكنون نيز براي قبول زحمت مكررشان تقدير و تشكر مي كنيم.
والسلام عليكم و علي من اتبع الهدي
صفحه 19 |
مقدّمه
حجّ از واجبات مهمّ دين مبين اسلام است بلكه از ضروريات آن است و ترك آن از گناهان كبيره است.
خداوند متعال در قرآن مجيد مي فرمايد: } وَلِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ{.(1)
ترجمه: براي خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند. آنهائي كه توانائي رفتن سوي آن دارند. و هر كس كفر ورزيد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده) خداوند از همه جهانيان بي نياز است.
و همچنين مرحوم شيخ كليني در روايت معتبري از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده كه فرموده است هر كس از دنيا برود و حجة الاسلام بجا نياورد بدون اين كه او را حاجتي ضروري باشد يا بجهت بيمار شدن از آن باز بماند يا آنكه پادشاهي از رفتن آن جلوگيري نمايد چنين كسي در حال مردن به يهوديت يا نصرانيت از دنيا خواهد رفت.
نظر به اين كه اين مناسك براي فارسي زبانان مي باشد و تكليف آنها عمره و حج تمتع است به بيان احكام آنها اكتفا شده است.
اين كتاب در سه بخش و چند فصل تنظيم گرديده است و قبل از بيان واجبات و مناسك، مسائلي مربوط بهوجوب حجوبرخي مسائل نيابتووصيت به حج، ذكر مي گردد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آل عمران 97.
صفحه 20 |
صفحه 21 |
بخش اوّل:
وجوب حجّ
صفحه 22 |
صفحه 23 |
مسأله 1 ـ حج در شريعت اسلام در تمام عمر بيش از يك مرتبه بر شخص مستطيع واجب نمي گردد و به اين حج حجة الاسلام مي گويند.
مسأله 2 ـ وجوب حج بر شخص مستطيع فوري(1) است، يعني واجب است در سال اول استطاعت به جا آورد و تأخير آن جايز نيست(2) و در صورت تأخير، واجب است در سال بعد انجام دهد و همچنين...
فصل اوّل: «شرائط وجوب حجة الاسلام»
با چند شرط حج واجب مي شود و بدون وجود تمامي آنها حج واجب نيست:
اول و دوم: بلوغ و عقل، پس بر كودك و كسي كه وقت انجام اعمال حج ديوانه است ، حج واجب نيست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آية الله سيستاني: عقلا و از باب احتياط تا منجر به ترك واجب نگردد و لذا اگر مطمئن نيست كه بعداً مي تواند بياورد و حج را تأخير انداخت و موفق به انجام آن شد تجرّي نموده و اگر موفق نشد مرتكب گناه بزرگي شده است.
2 . بلكه بنا بر فتواي جماعتي از مراجع عظام از گناهان كبيره است.
صفحه 24 |
مسأله 3 ـ اگر غير بالغ حج بجا آورد صحيح است هر چند از حجة الاسلام كفايت نمي كند.
مسأله 4 ـ اگر كودك نابالغ قبل از محرم شدن در ميقات بالغ شود چنانچه از همانجا مستطيع باشد بايد حج بجا آورد و حج او حجة الاسلام است.
مسأله 5 ـ اگر كودك مميز براي حج محرم شود و در وقت درك مشعر الحرام(1)بالغ باشد. از حجة الاسلام كفايت مي كند(2) و همچنين اگر مجنون قبل از درك مشعرالحرام عاقل شود.(3)*
مسأله 6 ـ كسي كه گمان كرده بالغ نشده و لكن به قصد انجام حجي كه فعلا خداوند متعال از او خواسته حج بجا آورد حج او از حجة الاسلام كفايت مي كند هر چند تصور نموده كه اين حج استحبابي است.
مسأله 7 ـ اگر شخصي بعد از احرام عمره تمتع يا حج ديوانه شود لازم نيست كه همراهان او به نحوي اعمال باقي مانده اوراتكميل كنند وآن شخص دراحرام باقي مي ماند.(4)
«حجّ كودك»
مسأله 8 ـ بر وليّ واجب نيست كودكي را كه همراه خود به مكه مي برد براي حج يا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله بهجت: كفايت ادراك آنچه با آن حج ادراك مي شود اگر چه اضطراري مشعر باشد با انجام واجب از اضطراري عرفه، خالي از وجه نيست.
2 . آية الله بهجت: با وجود ساير شرايط و استطاعت از زمان بلوغ بمقدار انجام باقي واجبات حج.
آيات عظام گلپايگاني، صافي، خوئي و تبريزي: از حجة الاسلام كفايت نمي كند (در مناسك آية الله خوئي و آية الله تبريزي تفصيلي است كه براي اطلاع به مناسك آنها مراجعه شود).
3 . آية الله تبريزي: اگر مجنون قبل از فوت زمان عمره تمتع عاقل شود، بر فرض استطاعت محرم شده و اعمال را انجام مي دهد و در غير اين فرض اتمام حج بر او واجب نيست.
4 . آيات عظام: خوئي، تبريزي، فاضل: احرام و حج او باطل است.
آية الله سيستاني: اگر احتمال بهبودي و درك وقوفين در او نيست، نيازي به نيابت نيست، و حج و احرام او باطل است.
صفحه 25 |
عمره محرم كند، وليّ اگر او را محرم كرد بايد وظائف و اعمال را مطابق آنچه در مناسك
ذكر شده انجام دهد. وگرنه در بعضي صور، طفل در احرام باقي مي ماند و تا تدارك نكند نمي تواند ازدواج نمايد.
مسأله 9 ـ انجام حج براي كودك مميّز مستحب وصحيح است اگر چه وليّ او اذن ندهد.(1)* البته براي تصرف در اموالش اذن وليّ لازم است.
مسأله 10 ـ مستحب است وليّ كودك غيرمميّز اورامحرم كندبه اين صورت كه لباس احرام به او بپوشاند و نيت كند كه اين طفل را محرم مي كنم براي حج، يا اين طفل را معتمر ميكنم به عمره تمتع و اگر مي شود تلبيه را به او تلقين كند و الاّ خودش به عوض او بگويد.
مسأله 11 ـ قدر متيقن از وليّ در اين امر نسبت به كودك غير مميز وليّ شرعي است مانند پدر يا جدّ و مادر نيز در اينجا ملحق به وليّ شرعي است. (2)
مسأله 12 ـ بعد از آنكه كودك محرم شد يا او را محرم كردند بايد وليّ، او را از محرمات احرام باز دارد و اگر مميز نيست خود وليّ او را از محرمات حفظ كند.(3)
مسأله 13 ـ بعد از اين كه كودك محرم شد، اگر محرمات احرام را به جا آورد يا وليّ، او را از آنها باز نداشت كفّاره ندارد(4) مگر در صيد كه كفّاره بر وليّ است.(5)*
مسأله 14 ـ گوسفند قرباني كودك(6) بر عهده وليّ اوست.(7)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آية الله سيستاني: بعيد نيست كه در صحت آن اذن ولي معتبر باشد.
2 . در غير وليّ شرعي و همچنين غير ما در نظر مراجع عظام مختلف است.
3 . آيات عظام خوئي، سيستاني، بهجت: اين حكم در مورد احجاج صبي غير مميز است.
آية الله تبريزي: اين حكم در مورد احجاج صبي است.
4 . آية الله بهجت: فداء صيد موليّ عليه بر وليّ است (كه با مباشرت او عمل مولي عليه صحيح است) و كفاره موجب هدي بر ولي است در آنچه عمد و خطا كفاره دارد بلكه در آنچه عمد فقط كفاره دارد و كودك عمداً مرتكب شد ثبوت كفاره بر ولي كه سبب است خالي از وجه نيست.
5 . آيات عظام خوئي، سيستاني، بهجت: ثبوت كفّاره در صيد مختص به احجاج كودك غير مميز است.
6 . آيات عظام خوئي، تبريزي، سيستاني، بهجت: غير مميز.
7 . در فرض عدم تمكن وليّ از قرباني برخي از مراجع عظام تفصيلي دارند كه براي اطلاع به مناسك آنها مراجعه شود.
صفحه 26 |
مسأله 15 ـ بر وليّ كودك لازم است او را وادار كند تا تمام اعمال حج و عمره را بجا آورد.(1)
سوم: حرّيت كه به دليل عدم ابتلاء غالب مردم از توضيح آن صرف نظر شد.
چهارم: استطاعت از جهت مال و صحت بدن و توانائي و باز بودن راه، آزادي آن و وسعت وقت و كفايت آن.
«استطاعت مالي»
مسأله 16 ـ استطاعت از جهت مال يعني داشتن هزينه هاي سفر از جمله هزينه رفت و برگشت(2) تا جائي كه قصد بازگشتن به آنجا را دارد و كافي است مالي داشته باشد كه بتواند با آن هزينه هاي مذكور را تأمين كند.
مسأله 17 ـ شرط است در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفتن و برگشتن، داشتن ضروريات زندگي(3) و آنچه را در معيشت به آن نياز دارد، مثل خانه مسكوني خواه ملكي باشد يا اجاره اي كه با شؤون او سازگار باشد و اثاث خانه و وسيله سواري و غير آن، در حدي كه مناسب با شأن او باشد.(4) و چنانچه عين آنها را ندارد، پول يا چيزي كه بتواند آنها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله بهجت: و در تمام افعال آنچه در غير نيّت مي تواند انجام دهد، وليّ متصدّي نيّت مي شود.
2 . آية الله بهجت: هرگاه كسي هزينه حج را در اختيار نداشته باشد، ولي وضع او بگونه اي است كه در بين راه يا مثلا خود مكه معظمه با شغلي كه در شأن اوست، مي تواند آن را تهيه نمايد بنابر اظهر، حج بر او واجب مي شود، و همچنين است اگر از كسي طلبي دارد كه در راه يا در مقصد، وصول مي شود.
آيات عظام تبريزي، سيستاني، خوئي: داشتن هزينه بازگشت هنگامي معتبر است كه مكلّف قصد بازگشت به وطن خود يا جائي كه دورتر از وطن نباشد را داشته باشد ولي اگر قصد رفتن بجائي دورتر از وطن خود را داشته باشد، داشتن هزينه برگشت به وطن كافي است ( البته مقصود جايي است كه از نرفتن به آن جا به حرج نمي افتد.
3 . آية الله بهجت: ضرورت شخصيه يا شأنيه.
4 . آية الله سيستاني و آية الله صافي: ... و نداشتن آن موجب حرج باشد.
صفحه 27 |
را تهيه كند، داشته باشد.
مسأله 18 ـ كسي كه استطاعت مالي ندارد اگر ضروريات زندگي يا پول آنها را در حج صرف كند از حجة الاسلام كفايت نمي كند.(1)
مسأله 19 ـ اگر ترك ازدواج موجب مشقّت(2) يا ناراحتي در زندگي وي(3) شود در صورتي شخص مستطيع است كه علاوه بر مخارج حج، مصارف ازدواج را هم داشته باشد.(4)
مسأله 20 ـ كسي كه از ديگري طلب دارد و بقيه شرائط استطاعت را نيز دارا است در موارد ذيل مستطيع است و بايد به حج برود:
1) اگر وقت طلب او رسيده ياحالّ است ومي تواند بدونواقع شدن درحرجو مشقت از راه مشروعي طلب خود را وصول كند در اين صورت مستطيع است و بايد به حج برود.
2) اگر وقت طلب او نرسيده ولي مديون خود مي خواهد بدهي اش را بپردازد يا با مطالبه حاضر به پرداخت مي شود و در مطالبه محذوري ندارد.(5)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آية الله خوئي: به پاورقي مسأله بعد مراجعه شود.
2 . آية الله خامنه اي: اگر ترك ازدواج موجب مشقت غير قابل تحمل يا موجب حرام و يا وهن او باشد.
آية الله گلپايگاني و آية الله صافي: اگر مستلزم حرج باشد، بنحوي كه عرفاً بگويند مستطيع نيست.
3 . امام خميني، آية الله مكارم: كافي است به ازدواج نياز داشته باشد و مطابق شأن او باشد.
4 . آية الله بهجت: اگر در ترك نكاح مشقت غير قابل تحمّل به حسب عادت بود يا خوف مرض يا خوف وقوع در حرام بود، اظهر جواز صرف در نكاح است و همچنين اگر قبل از رسيدن وقت سير كاروان حج، صرف در نكاح كند. اما بعد از رسيدن وقت سير نمي تواند صرف در نكاح نمايد، به نحوي كه متمكّن از حج در آن سال نمي شود نه در صورت تمكن از جمع بين آن دو. (كتاب حج، ص 12).
آية الله خوئي: بلي اگر قصد داشته باشد كه آن مال را در نياز خود صرف نكند حج بر او واجب مي شود.
5 . امام خميني، آية الله سيستاني، آية الله خامنه اي: اگر خود نمي خواهد بپردازد مطالبه در اين فرض لازم نيست و شخص مستطيع نمي باشد (آية الله سيستاني اضافه فرمودند: اگر مهلت داشتن قرض به نفع بدهكار باشد چنانكه معمولا چنين است.)
صفحه 28 |
3) هر گاه بتواند طلب خود را به ديگران بفروشد، بمقداري كه پول آن ولو با ضميمه ساير اموالش وافي به حج باشد و در اين كار مشقتي(1) بر او نيست.
مسأله 21 ـ استطاعت به قرض حاصل نمي شود(2) مگر آنكه(3) قدرت پرداخت آن را بدون مشقت بعد از حج داشته باشد.
مسأله 22 ـ بدهي مدت داري كه اطمينان از اداي آن در وقتش هست مانع استطاعت نيست و نيز دَيني كه وقت اداء آن رسيده لكن طلبكار راضي به تأخير آنست و در غير اين دو صورت حج واجب نيست.(4)
مسأله 23 ـ داشتن پول قرباني در تحقق استطاعت شرط نيست(5) بنابراين كسي كه ساير مخارج حج را دارد مستطيع مي باشد و بجاي قرباني روزه مي گيرد.
مسأله 24 ـ كسي كه خمس و زكات بر مالش يا بر ذمه اش تعلّق گرفته است(6)در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله سيستاني: اجحافي در حق او نباشد.
آية الله فاضل: يا ضرري.
2 . امام خميني، آية الله تبريزي، آية الله مكارم : هر چند بتواند بعداً بسهولت پرداخت كند.
3 . آية الله بهجت: مگر آنكه در وقت قرض گرفتن مالي داشته باشد كه بتواند با فروش آن قرض خود را ادا نمايد.
آية الله سيستاني: مگر آنكه وقت پرداخت قرض آنقدر دور باشد كه اصلا عقلا به آن توجه نكنند.
4 . آية الله خوئي: بلي اگر دين خود را ادا نكند حج بر او واجب است و به هر حال اگر چنين فردي حج بجا آورد مجزي از حجة الاسلام مي باشد.
آية الله سيستاني: اگر بدهي به مقداري باشد كه اگر مقدار قرض برداشته شود باقي مانده آن وافي به هزينه حج نباشد حج واجب نيست.
آية الله فاضل: يعني مخير است بين انجام حج و اداء دين و در صورت انجام حج كفايت از حجة الاسلام مي كند.
5 . آيات عظام خوئي، فاضل، گلپايگاني، صافي: شرط مي باشد.
6 . آية الله بهجت: يا كفاره يا نذر.
صفحه 29 |
صورتي مستطيع است كه علاوه بر آن مقدار مخارج حج را نيز داشته باشد.(1)
مسأله 25 ـ تحصيل مقدماتي كه سفر حج متوقف بر آنهاست مانند تهيه گذرنامه، ويزا، وديعه و مانند اينها واجب است و هزينه اين امور جزء استطاعت مي باشد بنابراين اگر استطاعت اين نحو مخارج را نداشته باشد مستطيع نيست.
مسأله 26 ـ بالا بودن هزينه هاي سفر حج مانند اجرت ماشين و هواپيما و قيمت اجناس در سال استطاعت دليل بر جواز تأخير حج نمي شود(2)و بايد در همان سال استطاعت به حج برود مگر(3)آنكه به قدري بالا باشد كه موجب حرج و مشقت در زندگاني شود.(4)
مسأله 27 ـ اگر شخصي زايد بر ضروريات زندگي و نيازهاي معيشت، مالي دارد كه مي تواند با فروش آن مصارف حج را تأمين كند مستطيع است و بايد حج برود هر چند كه بواسطه ي نداشتن مشتري به كمتر از قيمت معمولي بفروشد مگر اين كه فروش به اين نحو موجب حرج و مشقت(5)براي او شود(6).
مسأله 28 ـ اگر شك كند مالي كه دارد به اندازه استطاعت است يا نه واجب است كه تحقيق كند و فرقي نيست در وجوب تحقيق، ميان آن كه مقدار مال خود يا مقدار مخارج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آيات عظام گلپايگاني، خوئي، تبريزي، صافي: حكم ساير ديون را دارد، الا اين كه عين مال متعلق خمس و زكات باشد كه مقدم بر ساير ديون است.
2 . آية الله بهجت: اگر به حدّ غير عقلائي نرسد.
3 . آية الله گلپايگاني: مگر آنكه ضرر به نحوي باشد كه عرفاً بگويند مستطيع نيست.
4 . آية الله مكارم: به طوري كه در عرف بگويند مستطيع نيست.
5 . آية الله خوئي، آية الله تبريزي: يا موجب ضرر عمده اي شود.
آيات عظام سيستاني، گلپايگاني، صافي: يا اجحاف در حق او باشد. آية الله صافي و آية الله گلپايگاني اضافه فرمودند: اجحاف و ضرر بحدّي باشد كه عرفاً بگويند مستطيع نيست.
آية الله بهجت: يا ضرر.
6 . آية الله مكارم: بطوري كه در عرف بگويند مستطيع نيست.
صفحه 30 |
حج را نداند.(1)
مسأله 29 ـ اگر اعتقاد دارد كه مستطيع نيست و به قصد انجام وظيفه اي كه فعلا دارد حج بجا آورد و بعد از اعمال يا در اثناي آن معلوم شود مستطيع بوده حج او صحيح و كفايت از حجة الاسلام مي كند هر چند تصور مي كرده حجش استحبابي است.
مسأله 30 ـ كسي كه در راه حج براي خدمت اجير شود، به اجرتي كه با آن مستطيع ميشود حج بر او واجب مي شود هر چند اجير شدن بر او واجب نبوده، ولي بعد از آن مستطيع مي شود و بايد حج بجا آورد.
مسأله 31 ـ كسي كه براي حج نيابي اجير شد و بعد در همان سال استطاعت مالي پيدا كرد، سه صورت دارد:
اول: براي همان سال اجير شده و استطاعت به سبب اجاره حاصل شده باشد كه در اين صورت بايد حج نيابي را بجا آورد و چنانچه استطاعت او باقي ماند حج خودش را در سال بعد انجام دهد. لكن اگر براي خودش حج به جا آورد حج او صحيح است ولي به خاطر مخالفت با اجاره معصيت كرده است.
دوم: براي همان سال اجير شده و استطاعت از راه ديگري حاصل شده.(2) در اين صورت اجاره باطل است.(3)و بايد براي خودش حج انجام دهد.
سوم: اجاره مقيد به سال معيني نبوده و بعد از آن استطاعت مالي پيدا كرد كه بايد حج خود را مقدم بدارد.(4) حتي اگر استطاعت به سبب مال الاجاره حاصل شده باشد.(5)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: لازم نيست فحص و تحقيق كند.
2 . آيات عظام امام خميني، فاضل، مكارم، بهجت: حكم صورت قبل (اول) را دارد.
3 . آية الله سيستاني: مگر اين كه وثوق داشته باشد كه در سال آينده مي تواند براي خود حج بجا بياورد كه در اين صورت اجاره صحيح است و بايد به مقتضاي آن عمل نمايد.
4 . آية الله سيستاني: مگر اين كه اطمينان داشته باشد كه مي تواند در سالهاي آينده حج خود را انجام دهد كه در اين صورت واجب نيست حج خود را مقدم بدارد.
5 . آية الله تبريزي: اگر بر او محرز باشد كه مي تواند حج نيابتي را در سالهاي بعد انجام دهد و الا بايد حج نيابي را مقدم بدارد.
صفحه 31 |
مسأله 32 ـ شرط است در استطاعت كه مخارج عائله اش را تا برگشت از حج، داشته باشد هر چند عائله واجب النفقه او نباشند.(1)*
مسأله 33 ـ كسي كه واجد شرائط حج باشد و فرزند و نوه اي دارد كه نياز به همسر دارد كه اگر ازدواج نكند به حرام مي افتد حج خودش مقدم است مگر اين كه ازدواج شان از مخارج عرفي(2)او محسوب شود و ترك تزويج آنها براي اين شخص حرجي باشد.(3) و با صرف مال نتواند هم براي او همسر بگيرد و هم حج برود در اين صورت حج بر او واجب نيست.
مسأله 34 ـ با وجوه شرعيه، مثل سهم امام(عليه السلام) و سهم سادات و منافع آنها شخص مستطيع مي شود(4) واگر حج بجا آورد كفايت از حجة الاسلام مي كند.
مسأله 35 ـ شرط است در استطاعت، رجوع به كفايت يعني به واسطه رفتن به حج فقير يا فقيرتر از قبل نگردد بنابراين اگر وضع زندگي او بواسطه رفتن به حج تفاوتي نكند حج بر او واجب مي شود.(5)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آيات عظام تبريزي، خوئي، سيستاني: داشتن مخارج عائله غير واجب النفقه شرعي شرط نيست مگر اين كه با ترك انفاق بر آنها خودش به حرج بيفتد.
آية الله صافي و آية الله گلپايگاني: و عرفاً ملتزم به پرداخت نفقه آنها شده باشد، مثل خواهر و برادر.
2 . آية الله سيستاني، آية الله گلپايگاني: ايشان قيد مخارج عرفي را ندارند.
3 . آيات عظام: امام خميني، فاضل، خامنه اي، مكارم: قيد حرج را ذكر نكرده اند.
4 . امام خميني: با وجوه شرعيه مثل سهم امام و سادات مستطيع نمي شود ولي با منافع آن مستطيع مي شود.
آية الله خامنه اي: در صورتي كه بعد از حج زندگي او ولو از وجوه شرعيه اداره شود مستطيع است.
آية الله فاضل: چنانچه به عنوان شهريه يا از روي استحقاق و خدمات ديني از طريق حاكم شرع به او داده شده، مالك مي شود و اگر به مقدار حج باشد مستطيع است و بايد حجة الاسلام بجا آورد.
آية الله سيستاني: اگر سهم امام از سوي حاكم شرع به او تمليك شده باشد.
5 . آيات عظام امام خميني، خامنه اي: بلكه پس از بازگشت براي زندگي به شدت و حرج نيفتد ولو اين كه قدرت بر كسب و كاري داشته باشد كه لايق شأنش باشد. امام خميني(قدس سره) اضافه فرمودند: و تأمين زندگي از وجوه شرعيه مثل خمس و زكات كافي نيست و در اين جهت فرقي نيست كه تمام زندگي از وجوه شرعيه باشد يا بعض آن.
صفحه 32 |
مسأله 36 ـ زن اگر شوهرش از دنيا رفته است، نمي تواند مخارج حج را از اموال اطفال صغير خود بردارد و در صورتي كه سهم ارث خودش براي حج كافي بوده و ساير شرائط را دارد مستطيع است و بايد حج بجاآورد.
مسأله 37 ـ اگر چند نفر در مالي شريك باشند در صورتي كه سهم هر كدام وافي به هزينه هاي حج باشد او مستطيع است با داشتن ساير شرائط استطاعت مانند پدري كه با فرزندانش درآمدشان را يكجا ريخته و خرجشان را از آن بر مي دارند بنابراين اگر مجموع سهام وافي به حج بعض شركاء باشد هيچكدام مستطيع نيستند.
مسأله 38 ـ كسي كه سرمايه يا ابزار كاري دارد كه اگر مقداري از آن را كه وافي به هزينه هاي حج است بفروشد مي تواند با باقيمانده آن بدون زحمت زندگي كند از نظر مالي مستطيع است.(1)
مسأله 39 ـ كسي كه ملكي دارد كه قيمت آن وافي به هزينه هاي حج است و الآن ملك درآمد ندارد لكن صاحب آن اطمينان دارد كه وقتي ملك درآمد پيدا كند او هم از كار افتاده شده و بايد از درآمد آن امرار معاش كند و به غير از آن درآمد ديگري نخواهد داشت مستطيع نيست.
مسأله 40 ـ اگر كسي منزل گران قيمتي دارد و در صورتي كه آن را بفروشد و منزل ارزانتر بخرد و با تفاوت آن بتواند به حج برود، چنانچه منزلي كه دارد زايد بر شؤون او نباشد(2) لازم نيست آن را بفروشد(3) و با اين فرض مستطيع نيست و اگر زائد بر شؤون او باشد، با وجود ساير شرائط، مستطيع است.(4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آية الله مكارم: در صورتي كه فروختن آن مخالف شؤون او نباشد.
2 . آية الله بهجت: يا مورد ضرورت شخصيه او باشد.
3 . آية الله خوئي، آية الله سيستاني: اگر فروش خانه سبب حرج ومشقت او نيست حج براوواجب است.
4 . آية الله بهجت: ولي اگر تبديل كردن حرجي يا ضرري باشد مستطيع نيست.
صفحه 33 |
مسأله 41 ـ اگر كسي زمين يا چيز ديگري را بفروشد و قصدش اين باشد كه منزل مسكوني تهيه كند در صورت نياز به منزل مسكوني مستطيع نمي شود هر چند(1) پولي كه بدست آورده براي مخارج حج كافي باشد.
مسأله 42 ـ هر گاه زني با كسب مي تواند مخارج خويش را متكفل شود و مخارج حجش را نيز دارد و در صورت رفتن او به حج، شوهرش براي مخارج به زحمت مي افتد، اگر به زحمت افتادن شوهر، موجب حرج براي زن نباشد(2) مستطيع است و بايد به حج برود و به زحمت افتادن شوهر مانع استطاعت زن نمي شود.
مسأله 43 ـ كسي كه در محل خودش مستطيع نيست، واجب نيست به حج برود هر چند استطاعت حج ميقاتي را داشته باشد، ولي اگر رفت و وقتي به ميقات رسيد استطاعت حج از آنجا را با همه شرايط ديگر از جمله رجوع به كفايت(3) به معنائي كه گذشت را داشت مستطيع مي شود و كفايت از حجة الاسلام مي كند.
مسأله 44 ـ خدمه و روحانيون كاروانهاي حج كه همراه كاروان به سفر حج مي روند اگر ساير شرائط استطاعت را دارند و انجام حج تفاوتي در زندگي آنان ايجاد نمي كند. مستطيع هستند و بايد حجة الاسلام بجا آورند(4)و در غير اين صورت حج آنان استحبابي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آيات عظام بهجت، خوئي، سيستاني: در صورتي كه صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتي و مشقت در زندگي وي شود حج بر او واجب نمي شود و چنانچه سبب ناراحتي نشود واجب مي شود.
آية الله خامنه اي: اگر در نزد عرف، داشتن خانه ملكي از شؤون عرفي او باشد يا سكونت در غير خانه ملكي براي او باعث مشقت و ناراحتي شود و يا موجب تحقير او گردد، مستطيع نمي شود.
2 . آية الله سيستاني: به حدّي كه تحمّلش براي او مشكل باشد.
آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: به نحوي كه زندگي او مختل شود.
3 . آية الله مكارم: اگر چنانچه انجام حج در اين شرايط تأثير چنداني در وضع و حال او نداشته باشد حج او صحيح است و رجوع به كفايت شرط نيست.
4 . امام خميني: در صورتي كه بعد از بازگشت،زندگي آنها به نحوي مناسب از غير وجوه شرعيه تأمين شود.
آية الله خامنه اي: اگر زندگي آنان بعد از مراجعت تأمين باشد ولو از طريق وجوه شرعيه
آية الله مكارم: چنانچه زندگي خانواده آنها در همان مدت تأمين باشد و تأمين زندگي آنها بعد از بازگشت شرط نيست..
صفحه 34 |
است و چنانچه بعداً مستطيع شدند بايد حج بجا آورند.
مسأله 45 ـ زني كه مهريه اش وافي براي مخارج حج هست و آن را از شوهر خود طلبكار است اگر شوهرش تمكن از اداي آن را ندارد، زن حق مطالبه نداردو مستطيع نيست و اگر تمكن دارد و مطالبه آن براي زن مفسده اي ندارد، با فرض اين كه شوهر نفقه و مخارج زندگي زن را مي دهد لازم است زن مهريه را مطالبه كند و به حج برود و چنانچه براي او مفسده دارد مثل اين كه ممكن است مطالبه به نزاع(1)و طلاق منجر شود كه براي زن مفسده دارد، مستطيع نشده است.
مسأله 46 ـ كسي كه براي حج نيابي اجير شد و بعد در همان سال استطاعت مالي پيدا كرد سه صورت دارد: اول: براي همان سال اجير شده و استطاعت به سبب اجاره حاصل شده باشد كه در اين صورت بايد حج نيابي را به جا آورد و چنانچه استطاعت او باقي ماند حج خودش را در سال بعد انجام دهد. لكن اگر براي خودش حج به جا آورد حج او صحيح است ولي به خاطر مخالفت با اجاره معصيت كرده است. دوّم: براي همان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله بهجت: ولي اگر مطالبه مهر موجب دردسر و ناراحتي براي وي شود و يا مراجعه به حاكم باعث منقصت شأن او گردد مطالبه لازم نيست.
آية الله تبريزي: اگر مطالبه مهريه موجب ناراحتي هايي شود كه زن در زندگي اش به حرج و مشقت بيافتدحج بر او واجب نيست
آية الله سيستاني: اگر به حدي باشد كه براي زن تحملش مشكل باشد.
آية الله خوئي: يعني مطالبه بر او حرجي يا در آن خوف ضرر باشد حج بر او واجب نيست.
آية الله گلپايگاني: مجرد طلاق باعث عدم وجوب حج نيست، بله اگر صرف مهريه در حج موجب شود كه زندگي او مختل شود حج بر او واجب نيست.
آية الله مكارم: حتي اگر منجر به طلاق نشود ولي مشكلات مهمي در زندگي او حاصل گردد حج لازم نيست.
صفحه 35 |
سال اجير شده و استطاعت از راه ديگري حاصل شده(1)در اين صورت اجاره باطل است(2)و بايد براي خودش حج انجام دهد. سوّم: اجاره مقيّد به سال معيني نبوده و بعد از آن استطاعت مالي پيدا كرد كه بايد حج خود را مقدّم بدارد(3) حتي اگر استطاعت به سبب مال الاجاره حاصل شده باشد.(4)
مسأله 47 ـ مسلمين بعضي كشورهاي غيراسلامي كه براي تشرّف به حج بايد مبلغ زيادي به حكومت بپردازند، اين پول جزء هزينه سفر حج آنان مي باشد(5)و با داشتن آن و ساير شرائط مستطيع مي شوند(6)اگرچه اين پول صرف در تقويت حكومت غيراسلامي گردد(7)و بنابراين حج برايشان واجب و مجزي از حجة الاسلام مي باشد.
مسأله 48 ـ اگر براي اموري مانند زيارت مشاهد مقدسه سوريه و امثال آن ثبت نام كرد و بعد از آن استطاعت مالي براي حج پيدا كرد در صورتي كه واجد شرايط باشد واجب است به حج برود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آيات عظام: امام خميني، فاضل، مكارم، بهجت: حكم صورت قبل را دارد.
2 . آية الله سيستاني: مگر اين كه وثوق داشته باشد كه در سال آينده مي تواند براي خود حج به جا آورد كه در اين صورت اجاره صحيح است و بايد به مقتضاي آن عمل نمايد.
3 . آية الله سيستاني: مگر اين كه اطمينان داشته باشد كه مي تواند در سالهاي آينده حج خود را انجام دهد كه در اين صورت واجب نيست حج خود را مقدم بدارد.
4 . آية الله تبريزي: اگر براي او محرز باشد كه مي تواند حج نيابي را در سالهاي بعد انجام دهد و الاّ بايد حج نيابي را مقدم بدارد.
5 . آية الله تبريزي، آية الله خوئي: اگر بذل اين مال امري متعارف باشد.
آية الله سيستاني: اگر نسبت به حال اين شخص ضرر زيادي نداشته باشد.
6 . آية الله بهجت: اگر ضرر مالي مجحف و موجب عسر باشد مانع از استطاعت شرعيه است.
7 . آية الله خوئي: اگر موجب فساد بر مسلمين باشد جايز نيست.
آية الله صافي: اگر موجب تقويت كفر در برابر اسلام محسوب شود كه عرفاً آن بر ضرر اسلام و خلاف مصلحت مسلمين شمرده شود استطاعت حاصل نيست ولي اگر پول را پرداخت و استرداد آن ممكن نبود پس از پرداخت، اگر چه معصيت كرده، استطاعت حاصل مي شود و بايد به حج برود.
صفحه 36 |
«استطاعت بذلي»
مسأله 49 ـ اگر به شخصي كه هزينه هاي حج را ندارد گفته شود حج بجا آور و مخارج تو و عائله ات(1) بر عهده من حج بر او واجب مي شود به شرط(2) اين كه اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل داشته باشد و اين حج را بذلي مي گويند و در آن رجوع به كفايت شرط نيست بلي اگر قبول بذل و رفتن به حج موجب اخلال در امور زندگي او شود(3)واجب نمي شود.
مسأله 50 ـ اگر مقداري از مصارف حج را داشته باشد و بقيه را به او بذل كنند استطاعت او استطاعت مالي است(4) و شرائط استطاعت مالي مثل رجوع به كفايت در او شرط است.
مسأله 51 ـ اگر مالي كه وافي به مصارف حج است به او ببخشند سه صورت دارد:
اول: مال را به او مي بخشند براي اين كه حج به جا آورد كه در اين صورت بايد قبول كند و حج بجا آورد.(5)
دوم: به او اختيار دهند كه مال را در حج يا در غير آن صرف كند كه در اين صورت نيز قبول واجب است.
سوم: مال را به او ببخشند و هيچ نامي از حج نبرند كه در اين صورت قبول
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله فاضل: تعهد نسبت به نفقه عائله شرط نيست.
آيات عظام بهجت، تبريزي، خوئي: اگر چه حج برود و چه حج نرود نمي تواند نفقه عائله را تأمين كند بذل نفقه عائله شرط وجوب حج نيست.
آية الله سيستاني: اضافه فرمودند: و همچنين اگر نفقه عائله اش را تا زمان برگشت داشته باشد.
2 . آية الله فاضل: اطمينان به وفا و عدم رجوع شرط نيست. آية الله خوئي و آية الله تبريزي اضافه فرمودند: ولي اگر وثوق و اطمينان به رجوع و عدم وفاء باذل دارد حج واجب نمي شود.
3 . آية الله مكارم: يا مستلزم منّت و هتك او باشد.
4 . آية الله مكارم: استطاعت او بذلي است.
5 . آية الله بهجت: واجب نيست قبول كند ولي اگر قبول كرد استطاعت بذليه است كما اين كه در دو صورت بعدي اگر قبول كرد استطاعت ماليه محقق است.
صفحه 37 |
واجب نيست.(1)
مسأله 52 ـ باذل مي توانداز بذلش رجوع كند ولي اگر در بين راه باشد بايد نفقه بازگشت را بدهد(2) و اگر بعد از احرام رجوع كند(3) بايد نفقه اتمام حج را نيز بدهد.(4)*
مسأله 53 ـ پول قرباني در حج بذلي بر عهده باذل است(5) پس اگر پول قرباني را بذل نكند حج واجب نمي شود(6)مگر در صورت وجود شرايط ديگر استطاعت.
مسأله 54 ـ در حج بذلي كفارات بر عهده باذل نيست.(7)*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آية الله مكارم: بلكه قبول واجب است به شرط اين كه هنگام بازگشت زندگي او تأمين باشد
آية الله تبريزي، آية الله خوئي، آية الله سيستاني: در دو صورت اخير قبول واجب نيست.
2 . آية الله بهجت: بنابر اظهر نفقه بازگشت از محل اعلام رجوع كه زايد بر نفقه وطن است بر باذل است.
آية الله تبريزي: باذل ضامن نفقه برگشتن او نيست همان طور كه در صورت رجوع بعد از احرام نفقه اتمام حج را هم ضامن نمي باشد گر چه اتمام بر او واجب است مطلقاً.
3 . آية الله بهجت: اظهر عدم جواز رجوع است.
4 . آية الله خوئي: در صورتي كه اتمام آن بر مبذول له واجب باشد و آن در جايي است كه آنچه تاكنون به او بذل شده و او صرف نموده، با ضميمه به اموال خود موجب استطاعت او باشد.
آية الله سيستاني: اگر بعد از احرام باذل رجوع كند، مبذول له بايد حج را تمام بكند، اگر بر او حرجي نباشد هر چند فعلا مستطيع نباشد و باذل ضامن مصرف اتمام حج او و بازگشتش مي باشد.
5 . آية الله گلپايگاني و آية الله صافي: اگر مبذول له از كساني باشد كه به لحاظ داشتن تمكن مالي، هدي بر آنها واجب است، پول قرباني برعهده باذل است والاّ تبديل به صوم مي شود.
6 . آية الله تبريزي: مگر در صورتي كه بتواند بدون حرج بدل قرباني روزه بگيرد.
آية الله سيستاني: در وجوب حج بر گيرنده، در اين صورت اشكال است، مگر اين كه بتواند قرباني را از مال خود بخرد و در پرداخت قيمت قرباني حرج و مشقت نباشد.
آية الله فاضل: حج واجب است ولي پول قرباني بر باذل است.
7 . آية الله گلپايگاني و آية الله صافي: در صورتي كه از روي عمد باشد و اما اگر از روي فراموشي يا جهل يا اضطرار و ناچاري باشد چنانچه مبذول له متمكن از اداء كفاره باشد و كفاره يافت شود پول آن بر عهده باذل است و الا مبذول له بايد به وظيفه غير متمكن از كفاره عمل نمايد.
صفحه 38 |
مسأله 55 ـ در مواردي كه نهاد يا ارگاني شخصي را به حج بفرستد بدون اين كه او را ملزم به كاري نمايد با فرض مشروعيت، حج او حج بذلي است.
مسأله 56 ـ كسي كه استطاعت مالي ندارد و توانايي انجام حج را نيز حتي در آينده ندارد چنان چه مخارج حج به او بذل شود واجب نيست قبول نمايد و براي حج نائب بگيرد.
«استطاعت بدني»
مسأله 57 ـ در وجوب حج علاوه بر استطاعت مالي استطاعت بدني نيز شرط است بنابراين بر شخص مسن يا مريضي كه قدرت انجام حج را ندارد يا بر او حرج و مشقت زياد دارد واجب نيست حج بجا آورد ولي اگر اميد به بهبودي و تمكن از حج ندارد واجب است نايب بگيرد هر چند حج بر او مستقر نشده باشد(1) و وجوب آن فوري است.
مسأله 58 ـ اگر مستطيع در اثناي راه قبل از احرام يا بعد از عمره تمتع و قبل از احرام حج مريض شود بطوري كه نتواند مناسك عمره و حج را، حتي به نحو اضطراري انجام دهد حج بر او واجب نيست و حكم نايب گرفتن در فرض يأس از بهبودي در مسأله قبل گذشت.
«استطاعت از جهت راه»
مسأله 59 ـ يكي از شرايط وجوب حج باز بودن راه است، بنابراين بر كسي كه راه براي او باز نيست حج واجب نيست.
مسأله 60 ـ كسي كه بتواند بر اساس ضوابط شرعي ارث، از نوبت حج متوفي استفاده كرده و براي خودش حج بجا آورد چنانچه ساير شرايط استطاعت را داراست واجب است براي خودش حج بجا آورد و در موارد لزوم نيابت، براي متوفي نايب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آيات عظام امام خميني، فاضل، خامنه اي، مكارم: اگر از قبل مستقر نشده باشد استنابه واجب نيست.
صفحه 39 |
بگيرد. (كه در مسائل مربوط به نيابت خواهد آمد)
مسأله 61 ـ هر گاه كسي وصيت به حج بلدي را پذيرفته و اكنون خود از هر جهت استطاعت پيدا كرده جز استطاعت طريقي، و راهي براي سفر حج ندارد جز، استفاده از فيش وصيت كننده بايد حج از طرف ميت را انجام دهد.(1)
مسأله 62 ـ هرگاه پدري ثبت نام كرده و فوت نموده و به يكي از فرزندان كه مستطيع است وصيت كرده باشد كه از طرف او حج به جا آورد اگر راه براي پسر باز نبوده و از جهت نوبت پدر و نيابت از او راه برايش باز شده بايد براي پدرش حج به جا آورد،(2)مگر اين كه تبرعاً و بدون اجاره به نيابت پدر آمده باشد كه در اين صورت مستطيع شده و بايد براي خودش حج به جا آورد.(3)
«نام نويسي براي حج»
مسأله 63 ـ با اعلام نام نويسي براي حج از طرف دولت براي چند سال، در فرض حصول ساير شرايط استطاعت شركت در نام نويسي لازم است.(4) مگر اين كه بتواند از راه مشروع ديگري به حج برود و اگر مسامحه نمود و ثبت نام نكرد حج بر او مستقر مي شود كه مسايل آن خواهد آمد.
مسأله 64 ـ كسي كه با وجود استطاعت مالي سعي در رفتن به حج داشته و در نام نويسي براي حج شركت كرده ولي از جهت اين كه قرعه به نامش اصابت نكرده و راه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله تبريزي: در فرض مزبور براي خود حج بجاآورد و براي حج بلدي ميت نايب بگيرد.
آية الله گلپايگاني: با فرض استطاعت در ميقات نيابت صحيح نيست.
2 . آيات عظام: تبريزي، صافي، گلپايگاني: بايد براي خود حج به جا آورد و براي پدر نايب بگيرد.
3 . آية الله سيستاني، آية الله فاضل: در اين صورت نيز براي پدرش حج به جا آورد.
4 . آيات عظام: امام خميني، فاضل، بهجت: اگر احتمال بدهد كه در همان سال او را به حج ببرند.
آية الله سيستاني: در صورتي كه عروض مانع ديگري در سالي كه او را به حج مي برند متوقع باشد نام نويسي لازم نيست.
آية الله مكارم: اگر يقين داشته در سال اول، قرعه به نامش اصابت مي كند، حج مستقر مي شود.
صفحه 40 |
مشروع ديگري نيز براي رفتن به حج نبوده، نتوانسته به حج برود مستطيع نشده و حج بر او
واجب نيست.
مسأله 65 ـ كسي كه حج بر او مستقر نشده چنانچه بعد از حصول استطاعت براي حج ثبت نام كرد ولي بعد از آن احتياج به پول سپرده شده پيدا كرد مي تواند پول خود را پس بگيرد.(1) و مستطيع نيست اگر چه در همان سال يا سالهاي بعد قرعه به نام او اصابت نمايد.
مسأله 66 ـ كسي كه براي حج ثبت نام كرده اگر ساير شرايط استطاعت را دارد نمي تواند نوبتش را به شخص ديگري مانند همسرش واگذار نمايد ولي اگر نوبتش را به ديگري داد حج ديگري صحيح است.
«تصرف در مال و از بين بردن استطاعت»
مسأله 67 ـ در صورتي كه استطاعت محقق شده باشد چنانچه رفتن به حج متوقف بر حفظ مال و صرف آن براي حج باشد تصرف در آن مال به نحوي كه نتواند حج بجا آورد جايز نيست هر چند موسم حج نرسيده باشد(2) و چنانچه تصرف كند حج بر او مستقر مي شود و در اين حكم فرقي نيست كه مال را در كارهاي خير و عام المنفعه صرف كند يا در ساير مسائل.
مسأله 68 ـ اگر از نظر مالي استطاعت دارد و لي از جهت توانايي بدني يا بازبودن راه استطاعت براي او در سالهاي آينده حاصل مي شود نمي تواند در مال تصرف كند و خود را از استطاعت خارج كند.(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آية الله تبريزي: اگر در سال اول قرعه به نام او اصابت كند نمي تواند پول را بگيرد مگر اين كه در حرج بيفتد.
آية الله سيستاني و آية الله خويي: اگر نفقه لازم باشد يا از ترك انفاق به حرج بيفتد.
2 . آية الله بهجت: مي تواند قبل از وقت حركت قافله مال را در مصارف خود خرج كند ولو ديگر نتواند به حج برود
3 . آيات عظام امام خميني، فاضل، بهجت، مكارم: تصرف و خارج كردن خود از استطاعت جايز است.
صفحه 41 |
مسأله 69 ـ كسي كه از جهت مالي مستطيع است ولي از جهت بسته بودن راه يا عدم توانايي بدني اميدي ندارد حج را ولو در سالهاي آينده بجا آورد بايد نايب بگيرد(1)و وجوب آن فوري است و چنانچه نايب گرفتن متوقف بر حفظ آن مال باشد حفظ آن لازم است.
مسأله 70 ـ اگر از نظر مالي استطاعت دارد ولي هنوز از طرف دولت وقتي براي ثبت نام اعلام نشده و راه مشروع ديگري نيز ندارد چنانچه بداند كه در همين سال ثبت نام خواهد شد(2) حق ندارد در مال تصرف نموده و خود را از استطاعت بيندازد و در غير اين صورت مستطيع نيست و نگهداري آن مال لازم نيست.(3)
«مزاحمت ساير تكاليف با حج»
مسأله 71 ـ اگر رفتن حج موجب ترك واجب يا فعل حرامي مي شود(4)بايد ملاحظه اهميت حج با حرام و واجب را كرد، اگر اهميتش بيشتر است بايد برود و الاّ نبايد برود(5)لكن اگر رفت و حرامي بجا آورد يا واجبي را ترك كرد معصيت كار است ولي حج او
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آيات عظام: امام خميني، آية الله مكارم، آية الله فاضل: لزومي ندارد و مي تواند در مال تصرف كند.
2 . آية الله تبريزي: و اطمينان دارد كه با ثبت نام مي تواند در همين سال به حج برود.
3 . آية الله خوئي: بهرحال بايد آن را تا زمان ثبت نام حفظ كند.
آية الله سيستاني: اگر احراز كند كه در سال بعد واجد شرائط خواهد شد لازم است پول را نگه دارد.
4 . آية الله صافي، آية الله گلپايگاني: و يا موجب از بين رفتن مال معتد به (قابل توجه) بدون عوض شود
5 . آية الله تبريزي: اگر فقط احتمال اهميت در حج باشد حج مقدم است وگرنه بايد حرامي را كه حج بر آن توقف دارد ترك كند و چنانچه ارتكاب حرام بعد از شروع در حج باشد مجزي از حجة الاسلام نيست و اگر حج متوقف بر ترك واجب باشد نظر ايشان موافق نظر آية الله خويي است.
آية الله خويي: در فرض تساوي و يا احتمال اهميت در هر يك مخير بين آن هاست و اگر در يكي از آن ها احتمال اهميت مي دهد آن مقدم است.
آية الله سيستاني: در صورت تساوي مخير است.
صفحه 42 |
صحيح است.
مسأله 72 ـ اگر شخصي نذر كند كه در روز عرفه كربلاي معلّي يا يكي از مشاهد ديگر را زيارت كند چنانچه مستطيع بوده يا در همان سال نذر مستطيع شود نذرش(1) منحل است و عمل به آن واجب نيست و مخالفتش كفاره ندارد بلكه بايد به حج برود.
«مسائل متفرقه استطاعت»
مسأله 73 ـ شخص معتادي كه مستطيع است و شرائط وجوب حج را دارد ولي طبق مقررات كشوري نمي تواند به سفر حج برود اگر بتواند با ترك اعتياد يا از راه مشروع ديگري به حج برود رفتن به حج بر او واجب است و الاّ بايد نائب بگيرد.(2)
مسأله 74 ـ اگر مرد در موقع ازدواج به همسرش وعده سفر حج بدهد در صورتي كه مهر او قرار داده يا شرط در ضمن عقد كرده باشد عمل به آن واجب است.
مسأله 75 ـ اگر شخص وصيت به حج را قبول كند بدون آن كه اجير شود و بعد مستطيع شود واجب است براي خود حج بجاآورد،(3)و قبول وصيت مانع از استطاعت نيست و فرض اجير شدن و حكم آن گذشت.
مسأله 76 ـ در صورتي كه زن مستطيع شود اذن شوهر شرط نيست و حتي اگر اذن ندهد زن بايد به حج برود و شوهر نيز نمي تواند زن را از انجام حج واجب منع نمايد.
مسأله 77 ـ اگر كسي به تصور اين كه مستطيع است به قصد عمره تمتع محرم شد و بعد از تمام شدن اعمال معلوم شد مستطيع نبوده است فعلا محرم نيست و هرگاه مستطيع شد بايد حجة الاسلام انجام دهد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . امام خميني، آية الله فاضل: نذر مانع از حج نمي شود و اگر نرفت حج بر او مستقر مي شود و بايد به نذر عمل كند و اگر حج رفت تخلف از نذر موجب كفاره نمي شود ولي اگر هر دو را ترك كرد كفاره نذر را بايد بدهد
2 . آيات عظام: امام خميني، فاضل، خامنه اي، مكارم: اگر از قبل مستقر نشده باشد استنابه واجب نيست.
3 . آية الله مكارم: بلكه لازم است به وصيت عمل كند و مستطيع نيست.
صفحه 43 |
مسأله 78 ـ مستطيع بايد خودش به حج برود و حج ديگري از طرف او كفايت نمي كند مگر در مورد مريض يا پير به شرحي كه گذشت.
مسأله 79 ـ كسي كه مستطيع است نبايد از طرف ديگري براي حج نايب شود و يا حج استحبابي بجا آورد ولي اگر حج نيابي و استحبابي بجا آورد صحيح است.(1)*
استقرار حج
مسأله 80 ـ اگر با وجود شرايط استطاعت حج را ترك كند حج بر او مستقر مي شود(2)و بايد بعداً به هر نحوي كه مي تواند به حج برود.(3)
مسأله 81 ـ اگر بعد از حصول استطاعت و وجوب حج در تهيه اسباب و مقدمات آن كوتاهي كرد و به حج در آن سال نرسيد حج بر او مستقر مي شود.
مسأله 82 ـ كسي كه حج بر او مستقر شد و بجا نياورد تا فوت شد، بايد از تركه او برايش حج بدهند و حج ميقاتي كفايت مي كند و تا حج او را ندهند، ورثه نمي توانند در تركه تصرف نمايند(4)و لازم است در همان سال فوت حج را ادا نمايند و تأخير از آن جايز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . امام خميني، آية الله خامنه اي: باطل است.
آيات عظام تبريزي، سيستاني، مكارم: حج استحبابي او حجة الاسلام محسوب مي شود. آية الله تبريزي اضافه فرمودند: بله در صورت علم به استطاعت خود و عدم صحت حج استحبابي حج او باطل است. (نسبت به بطلان اجاره در بعض كتب مناسك تفصيلي است مراجعه شود).
2 . آية الله فاضل: به شرط اينكه تا پايان اعمال شرايط استطاعت باقي باشد.
آيات عظام: سيستاني، خويي، تبريزي: مگر در صورت جهل يا غفلت عذري.
3 . آيات عظام تبريزي، سيستاني، فاضل، خويي: مگر اين كه حرجي باشد و در اين صورت واجب نيست و در اين حال از خودش ساقط است لكن بايد از تركه او ولو از ميقات نايب بگيرند يا شخصي تبرعاً حج او را انجام دهد.
4 . آية الله بهجت، آية الله مكارم: مگر آن كه قصد بر اداي حج او داشته باشند.
آية الله خويي، آية الله تبريزي: مگر آنكه تركه خيلي زياد باشد و ورثه ملتزم بر اداي حج شوند.
آية الله سيستاني: تصرفي كه منافي با قضاي حج ميت از ميراث باشد.
آية الله فاضل: بلي اگر تركه بيشتر از مخارج حج باشد بهتر است تصرف نكنند.
صفحه 44 |
نيست، و چنانچه در آن سال استيجار ممكن نباشد مگر از بَلَد لازم است(1)از بلد اجير بگيرند و از اصل تركه خارج مي شود(2) و همچنين اگر در آن سال از ميقات نتوانند اجير بگيرند مگر به زيادتر از اجرت متعارف، لازم است اجير بگيرند و تأخير نياندازند(3) و اگر وصي يا وارث اهمال كنند و تأخير بيندازند و تركه از بين برود ضامن اند بلي اگر ميت تركه نداشته باشد بر وارث حج او واجب نمي شود.
مسأله 83 ـ كسي كه در حال حيات همه شرائط استطاعت را داشته باشد و به حج نرفته تا از دنيا رفته است هزينه حج او از اصل تركه خارج مي شود هر چند معاش زن و فرزندان او از درآمد همين تركه تأمين شود و در ورثه صغار باشد و چنانچه وصيت نكرده باشد هزينه حج ميقاتي از اصل تركه خارج مي گردد.
مسأله 84 ـ كسي كه بعد از حصول استطاعت و وجوب حج از دنيا رفته اگر سال اول استطاعت او بوده حج از عهده او ساقط است و ورثه نيز تكليفي ندارند.(4) و اگر حج قبلا بر اومستقر شده چنانچه بعداز احرامودخول حرم از دنيارفته از حجة الاسلام كفايت مي نمايد و در غير اين صورت بايد از اصل تركه او برايش نائب بگيرند و حج ميقاتي كافي است.(5)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آية الله سيستاني: ولي در اين صورت مازاد بر اجرت حج از ميقات را از سهم صغار ورثه بحساب نياورند
2 . آيات عظام: سيستاني، خامنه اي، مكارم: مگر اين كه وصيت كرده باشد كه از ثلث خارج شود و ثلث كافي باشد و الا مازاد آن از اصل تركه تكميل گردد.
3 . آية الله بهجت: دين مقدم است حتي بر وصيت ولي در زايد بر اجرت متعارف بايد با اجازه ورثه باشد.
آية الله سيستاني: ولي مازاد بر اجرت متعارف را از سهم صغار ورثه به حساب نياورند.
4 . آية الله خوئي: اگر قبل از احرام يا دخول حرم بميرد ظاهراً قضا از او واجب شود.
5 . آية الله مكارم: اگر بعد از احرام فوت شود حج از او ساقط است خواه بعد از دخول حرم و يا قبل از دخول حرم باشد.
صفحه 45 |
فصل دوّم: نيابت
مسأله 85 ـ در نائب اموري شرط است:
1ـ بلوغ در حج واجب
2ـ عقل
3ـ ايمان (يعني اعتقاد به امامت دوازده امام(عليهم السلام))
4ـ معرفت نائب به افعال و احكام حج ولو با ارشاد كسي در حال عمل.
5ـ ذمه نائب، مشغول به حج واجبي(1) در آن سال نباشد.(2)
6ـ در ترك بعض افعال(3) حج معذور نباشد، البته اگر بعداً عذري پيدا شد كه با انجام وظيفه معذور حج صحيح است نيابت او نيز صحيح مي باشد.(4) هرچند عذر قبل از احرام عارض شده باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آيات عظام: خوئي، تبريزي، سيستاني، بهجت: واجب منجّزي در آن سال نباشد و اين شرط صحت اجاره است بنابراين اگر غافل از استطاعت بوده اجاره او هم صحيح است.
2 . آية الله فاضل، آية الله مكارم: اگر ذمه او مشغول باشد نيابت او صحيح است هرچند گناه كرده است.
3 . آية الله سيستاني، آية الله صافي: در خصوص كارهايي كه ترك عمدي آنها موجب بطلان حج است لذا معذور بودن بيتوته در مني ضرري به نيابت نمي زند.
4 . امام خميني: در اين فرض نيز نيابت صحيح نيست.
آية الله خامنه اي: در صورتي كه عذر منجرّ به نقص در اعمال شود نيابت صحيح نيست.
صفحه 46 |
مسأله 86 ـ ايمان نائب در نيابت در اجزاء معتبر است و فقط در ذبح تفصيلي است كه خواهد آمد.
مسأله 87 ـ لازم است اطمينان حاصل شود كه نائب عمل را انجام مي دهد،(1) و در صورت شك در صحت، حكم به صحت مي شود و نائب گرفتن صحيح است هرچند شك او قبل از عمل باشد.
مسأله 88 ـ در منوب عنه اموري شرط است:
اول: اسلام(2)
دوّم: در حج واجب شرط است كه منوب عنه فوت شده باشد و يا اگر زنده است خودش از جهت عذري نتواند حج برود(3) كه تفصيل آن در مسائل گذشته بيان شده است.
مسأله 89 ـ در منوب عنه بلوغ و عقل شرط نيست.(4)*
مسأله 90 ـ نيابت زن از مرد و بالعكس صحيح است.
مسأله 91 ـ كسي كه تاكنون به حج نرفته و مستطيع نيست مي تواند از طرف ديگري نائب شود.
«نيابت معذور»
مسأله 92 ـ كساني كه مجازند اعمال مكه را بر وقوفين مقدم بدارند مي توانند نائب شوند و نيابتشان صحيح است.
مسأله 93 ـ خانمها كه مجازند در شب عيد قربان بعد از درك وقوف اضطراري مشعر به مني بروند مي توانند از ديگري نيابت در حج نمايند امّا نيابت ضعفاء مثل پيرمرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله خوئي، آية الله تبريزي: اگر نائب مورد اطمينان باشد خبرش كافي است.
2 . آية الله فاضل: در منوب عنه، اسلام و ايمان شرط است پس حج به نيابت كافر و مخالف صحيح نيست.
3 . آيات عظام: امام خميني، خامنه اي، فاضل، مكارم: و حج بر او مستقر شده باشد.
4 . آية الله فاضل: شرط هست ولي اگر حج قبل از جنون بر او مستقر شده عقل شرط نيست. و در صورت يأس از بهبودي يا بعد از فوت او بايد از مالش ولو از ميقات براي او استنابه كنند.
صفحه 47 |
صحيح نمي باشد.(1)
مسأله 94 ـ كساني كه مانند خدمه كاروانها بايد نيمه شب از مشعرالحرام براي انجام كارهاي لازم يا همراه ضعفاء به مني بروند با توجه به اين كه از معذورين هستند نيابت آنان صحيح نيست،(2) مگر اين كه بتوانند براي درك مسمّي وقوف اختياري به مشعر برگردند يا عذر آنان طاري باشد.(3)
مسأله 95 ـ كسي كه در وقت اجاره از معذورين نبوده و در شب عيد با غفلت از لزوم وقوف اختياري بعنوان راهنما با زنها و مريضها وقوف اضطراري نموده و به مني رفته است،(4) حج نيابي او صحيح است.
مسأله 96 ـ افرادي كه شب دهم بايد با زنها و ضعفاء همراهي كنند و به مني بروند اگر با جهل به مسأله شرعي نائب شوند نيابت آنهاصحيح نيست وازمنوب عنه كفايت نمي كند.(5)
مسأله 97 ـ منظور از معذوري كه نمي تواند در حج نائب شود كسي است كه نتواند اعمال اختياري حج را انجام دهد.(6)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آية الله خوئي، آية الله تبريزي: نيابت ضعفا كه مي توانند به وقوف شب در مشعر اكتفا كنند صحيح مي باشد.
آية الله سيستاني، آية الله مكارم: همچنين ساير ذوي الاعذار چون وقوف ركني را درك كرده اند نيابت آنان صحيح است.
2 . آية الله مكارم، آية الله سيستاني: نيابت آنان صحيح است.
3 . امام خميني: فرقي بين عذر طاري و غيرطاري نيست به هر حال اگر نتواند برگردد به مشعر براي مسمّي وقوف ركني نيابت صحيح نيست.
4 . آيات عظام امام خميني، خامنه اي: عمل مزبور مجزي از حج نيابتي استيجاري نيست.
5 . آية الله سيستاني، آية الله مكارم: در فرض مسأله، نيابت صحيح است.
آية الله تبريزي: اگر در وقت دانستن مسأله امكان برگشتش به مشعر و درك وقوف نبود حج نيابي آنها صحيح است.
6 . آية الله سيستاني: در خصوص اعمالي كه در صحت حج مدخليت دارند ولي اگر در صحت حج دخالت ندارند مانند طواف نساء و بيتوته در مني معذور بودن در آنها مضرّ به نيابت نيست و همين طور اگر در وقوف بيش از مقدار ركن معذور باشد نيابت او صحيح است.
صفحه 48 |
مسأله 98 ـ كسي كه قرائت نمازش صحيح نيست و نمي تواند آن را تصحيح نمايد از معذورين است و نبايد نائب شود و چنانچه به نيابت از غيرمحرم شود نيابت او باطل است(1) ولي بايد عمل را تمام نمايد، و اگر مي تواند قرائتش را تصحيح كند نيابتش صحيح است و بايد قرائت خود را تصحيح نمايد.(2)
مسأله 99 ـ نيابت شخص معذور صحيح نيست و كفايت از منوب عنه نمي كند خواه مستنيب و منوب عنه در هنگام نيابت بدانند كه او معذور است يا ندانند.
مسأله 100 ـ كسي كه به ناچار بايد در بين عمره و حج تمتع از مكه خارج گردد از معذورين نيست و مي تواند از غير نيابت نمايد.
مسأله 101 ـ نائب گرفتن كسي كه به جهت ضيق وقت قادر بر انجام حج تمتع نيست و وظيفه او عدول به اِفراد است براي كسي كه وظيفه او حج تمتع است صحيح نيست ولي اگر در سعه وقت او را به نيابت گرفت و بعد وقت ضيق شد نائب به حج افراد عدول مي كند و اين حج از منوب عنه مجزي است.
مسأله 102 ـ كسي كه زمان كافي براي حج تمتع را دارد ولي احتمال قوي مي دهد كه بعداً نتواند اعمال را بنحو عادي انجام دهد و ممكن است حج تمتع را مبدّل به افراد كند مي تواند نائب شود و اگر وظيفه او عدول به افراد شد و حج افراد بجاآورد از منوبٌ عنه كفايت مي كند.(3)*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آيات عظام: امام خميني، فاضل، خامنه اي: نيابت و احرام او باطل است.
آية الله بهجت: اگر احتياطاً در موارد عذر نائب بگيرد تا عمل را صحيحاً بجا آورد و خود نيز آن عمل را انجام دهد، نيابتش صحيح است هرچند از اول نمي توانسته نائب شود.
2 . آية الله فاضل: گرچه به تلقين شخص ديگري باشد كه آن بخواند و نائب هم با او بخواند.
3 . آية الله صافي: اگر وضع به طوري است كه نايب عند العرف استطاعت حج تمتع را دارد از حج منوب عنه مجزي است و الاّ در صورت عدول، مجزي از منوب عنه نيست.
صفحه 49 |
«فوت نائب»
مسأله 103 ـ ذمه منوب عنه فارغ نمي شود مگر به اين كه نائب عمل را صحيحاً انجام دهد بلي اگر نائب بعد از احرام و دخول حرم بميرد(1) مجزي از منوب عنه است.(2)* و در اين حكم بين حجة الاسلام و غير آن و نيز بين نيابت تبرعي و اجاره فرقي نيست.
«وظائف نائب»
مسأله 104 ـ نائب در حج بلدي لازم نيست به شهر منوب عنه برگردد مگر آن كه در عقد اجاره شرط شده باشد.
مسأله 105 ـ نائب بايد در عمل قصد نيابت نمايد و منوب عنه را در نيت تعيين نمايد(3)ولو اجمالا و شرط نيست اسم او را ذكر كند گرچه مستحب است.
مسأله 106 ـ لباس احرام و پول قرباني در حج نيابي براجير است مگر در صورتي كه شرط شده باشد كه مستأجر بدهد و همچنين اگر اجير موجبات كفاره را انجام دهد كفاره بر عهده خود او است نه مستأجر.
مسأله 107 ـ نائب در طواف نساء نيز بايد قصد منوب عنه نمايد و احتياط استحبابي آن است كه به قصد ما في الذمه بجاآورد.
مسأله 108 ـ نائب در حج و عمره مفرده اگر طواف نساء را صحيحاً انجام ندهد زن بر او حلال نمي شود و بر منوب عنه چيزي نيست.
مسأله 109 ـ نائب بايد اعمال حج و عمره را مطابق فتاوي مرجع تقليد خود انجام دهد(4)* و اگر اجير شده كه به كيفيت خاصي عمل كند بايد طوري عمل نمايد كه مراعات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله فاضل: در حرم بميرد.
2 . آية الله خوئي، آية الله تبريزي: و همچنين اگر بعد از احرام و قبل از دخول حرم بميرد.
3 . آية الله بهجت: با تعدّد نيابت و در صورت اتّحاد كافي است قصد نيابت واجبه مثلا.
4 . آية الله خوئي، آية الله تبريزي: اگر منوب عنه زنده باشد و يا وصيت كرده باشد كه حج براي او بجاآورند بايد مراعات تقليد او شود و در غير اين دو صورت مراعات تقليد او لازم نيست.
آية الله سيستاني: بايد طبق تقليد خودش عمل كند ولي اگر اجير شده باشد كه طبق نظر منوب عنه يا مستأجر عمل كند، چه با صراحت ذكر شده باشد و چه اطلاق منصرف به آن باشد، بايد به همان نحو عمل كند مگر در صورت يقين به فساد عمل.
صفحه 50 |
وظيفه خودش و كيفيت ذكر شده بشود.
مسأله 110 ـ كسي كه اجير شده براي حج تمتع، مي تواند اجير ديگري شود براي طواف يا ذبح يا سعي يا عمره مفرده بعد از عمل حج، چنانچه مي تواند براي خودش طواف و عمره مفرده به جا آورد.
«نائب گرفتن»
مسأله 111 ـ در دو مورد نائب گرفتن واجب است:
اوّل: كسي كه از دنيا رفته و حج واجب خود را انجام نداده در اين صورت بر ورثه واجب است براي او نائب بگيرند اگر كه تركه وافي باشد مگر اين كه يكي از ورثه يا شخص ديگري حج ميت را انجام دهد ولو تبرعاً.
دوّم: اين كه كسي قبلاً حج بر او مستقر شده باشد يا فعلاً مستطيع است و به جهت عذري نمي تواند حتي در آينده خودش به حج برود كه بايد فوراً نائب بگيرد(1) و نائب گرفتن ديگري كفايت نمي كند. مگر از او وكالت داشته باشد.(2) و در هر دو مورد فوق حج ميقاتي كفايت مي كند.
مسأله 112 ـ هرگاه مريض فقط قادر به انجام طواف و سعي نباشد و بتواند وقوفين را درك كند و بقيه اعمال را نائب بگيرد جايز است ديگران را در طواف و سعي و اعمال ديگر نائب قرار دهد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آيات عظام: امام خميني، خامنه اي، مكارم، فاضل: اگر حج بر او مستقر نشده نائب گرفتن واجب نيست.
2 . آية الله بهجت: چنانچه احراز رضايت شود و شاهد حال هم بر رضايت بود به طوري كه اگر او بفهمد راضي است نيابت صحيح است با مراعات ساير جهات.