بخش 5

جلسه هیجدهم : احکام مسجد 1 ـ احکام مسجد 2 ـ احکام نجس شدن مسجد 3 ـ خوابیدن در مسجد 4 ـ آداب حضور در مسجد 5 ـ رعایت نکردن نظافت در مسجد 6 ـ مسأله طهارت و نجاست در مسجد الحرام و مسجدالنبی ( صلّی الله علیه وآله ) 7 ـ رعایت طهارت و نجاست در مواقف و مشاعر جلسه نوزدهم : احکام خرید و فروش 1 ـ احکام خرید و فروش . 2 ـ چگونگی فسخ معامله 3 ـ خیار عیب 4 ـ خیار غبن 5 ـ اقاله 6 ـ مجهول المالک جلسه بیستم : لقطه حرم 1ـ اشیاء پیدا شده در محدوده حرم 2ـ اشیاء پیدا شده در مکه و مدینه 3ـ گم شدن کفش ها و کفش های بجای مانده جلسه بیست و یکم : احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها 1ـ خوردن چیزی که برای انسان ضرر دارد 2ـ خوردن خاک ، تربت 3 ـ خوردن چیز نجس 4 ـ چیزهایی که موقع غذا خوردن مستحب است 5 ـ مکروهات غذا خوردن 6 ـ مستحبات آب آشامیدن 7 ـ مکروهات آب آشامیدن جلسه بیست و دوّم : احکام نذر 1 ـ معنای نذر 2 ـ چگونگی نذر شرعی 3 ـ شرایط نذر کننده 4 ـ نذر زن بدون اجازه ش


101


جلسه هيجدهم :

احكام مسجد

1 ـ احكام مسجد

1 ـ نماز خواندن در مساجد مستحب است ، بلكه حاضر نشدن در مسجد خصوصاً براي همسايگان مسجد ـ در صورتي كه عذري مثل بارش برف و باران نباشد ـ مكروه است .

2 ـ تعطيل كردن مسجد مكروه است و مستحب است انسان نماز را در مسجدي بخواند كه نمازگزار ندارد تا تعطيل نشود . از امام صادق ( عليه السلام ) روايت شده است كه ـ سه چيز در قيامت از مردم شكايت مي كنند : اول مسجد متروكي كه اهالي آنجا در آن نماز نمي خوانند . دوّم : عالمي كه بين عدّه اي جاهل قرار دارد و از او استفاده نمي كنند . سوم : قرآني كه متروك مانده و غبار گرفته است و آن را تلاوت نمي كنند .

3 ـ زياد رفتن به مسجد مستحب است . از پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) روايت شده كه هر كس به مسجد رود از وقتي كه روانه مسجد مي شود تا به خانه برمي گردد ، براي هر قدم كه برمي دارد ده حَسَنه نوشته مي شود .


102


2 ـ احكام نجس شدن مسجد

1 ـ نجس كردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد حرام است .

2 ـ احتياط واجب آن است كه طرف بيرون ديوار مسجد را هم نجس نكنند ، مگر آنكه واقف ، آن را جزو مسجد قرار نداده باشد .

3 ـ نجس كردن فرش مسجد نيز بنابر احتياط واجب حرام است .

4 ـ اگر مسجدي را غصب كنند و به جاي آن ، خانه و مانند آن بسازند كه ديگر به آن مسجد نگويند ، باز هم بنابر احتياط واجب نجس كردن آن حرام و تطهير آن واجب است .

3 ـ خوابيدن در مسجد

خوابيدن در مسجد مكروه است و اگر بي احترامي به مسجد باشد جايز نيست .

4 ـ آداب حضور در مسجد

اين كارها درباره مسجد مستحب است :

* زودتر از همه به مسجد رفتن و ديرتر از همه از مسجد بيرون آمدن

* چراغ مسجد را روشن كردن

* تميز كردن مسجد

* هنگام وارد شدن ، ابتدا پاي راست را داخل مسجد گذاشتن

* هنگام بيرون آمدن از مسجد اوّل پاي چپ را بيرون گذاشتن

* خواندن دو ركعت نماز تحيّت و احترام مسجد

* خوشبو كردن خود و پوشيدن بهترين لباسها براي رفتن به مسجد


103


اين كارها درباره مسجد مكروه است :

* عبور از مسجد ، به عنوان محل عبور ؛ بدون آنكه در آنجا نماز بخواند .

* انداختن آب دهان و بيني در مسجد و اگر بي احترامي باشد ، حرام است .

* خوابين در مسجد ، مگر در حال ناچاري .

* فرياد زدن در مسجد و صدا را بلند كردن ، مگر براي اذان .

* خريد و فروش در مسجد .

* سخن گفتن از امور دنيا .

* رفتن به مسجد ، براي كسي كه سير يا پياز خورده و بوي دهانش مردم را آزار مي دهد .

* همسايه مسجد اگر عذري نداشته باشد مكروه است در غير مسجد نماز بخواند .

* مستحب است ، انسان با كسي كه در مسجد حاضر نمي شود ، غذا نخورد . در كارها با او مشورت نكند ، همسايه او نشود ، از او زن نگيرد و به او زن ندهد .

ترتيب اوليت مساجد براي نماز خواندن از نظر ثواب :

1 ـ مسجد الحرام .

2 ـ مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) .

3 ـ مسجد كوفه .

4 ـ مسجد بيت المقدس .

5 ـ مسجد جامع هر شهر .

6 ـ مسجد محله .

7 ـ مسجد بازار .

* براي زنها نماز خواندن در خانه بهتر است ، ولي اگر بتوانند كاملا خود را از


104


نامحرم حفظ كنند ، بهتر است در مسجد نماز بخوانند .

* نماز در حرم امامان ( عليهم السلام ) مستحب ، بلكه بهتر از مسجد است و نماز در حرم اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) برابر دويست هزار نماز است .

5 ـ رعايت نكردن نظافت در مسجد

1 ـ برطرف كردن نجاست از مسجد واجب است و فرقي در اين مسأله
بين داخل ، سقف و پشت بام و حتي طرف داخل ديوار مسجد نيست . يعني هر جاي مسجد نجس شود بايد تطهير شود يا به گونه اي ديگر نجاست برطرف گردد .

2 ـ بنابر احتياط واجب ، اگر طرف بيرون ديوار مسجد نجس شود ، برطرف كردن نجاست از آن واجب است ، مگر آنكه واقف طرف بيرون را جزو مسجد قرار نداده باشد .

3 ـ هنگامي كه انسان از نجاست مسجد مطلع شد ، فوراً بايد آن را تطهير كند ، پس نبايد به قدري معطل كند كه عرفاً بگويند تأخير كرده است .

4 ـ برطرف كردن نجاست از مسجد ، واجب كفايي است و اختصاص به كسي كه مسجد را نجس كرده يا سبب نجس شدن آن شده ندارد ، بلكه بر همه افرادي كه مي توانند مسجد را تطهير كنند واجب است .

5 ـ اگر فرش مسجد نجس شود ، بنابر احتياط واجب بايد آن را تطهير كنند ولي چنانچه به واسطه آب كشيدن خراب مي شود و بريدن يا تراشيدن جاي نجس بهتر است ، بايد محل نجس را بتراشند يا ببرند و اگر كسي كه مي بُرد يا مي تراشد خودش نجس كرده باشد ، بايد آن را اصلاح كند .

6 ـ اگر انسان نتواند مسجد را تطهير كند يا كمك لازم داشته باشد و پيدا نكند ،


105


تطهير مسجد بر او واجب نيست ، ولي اگر بي احترامي به مسجد باشد ، بنابر احتياط واجب بايد به كسي كه مي تواند آن را تطهير كند ، اطلاع دهد .

6 ـ مسأله طهارت و نجاست در مسجد الحرام و مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله )

لزوم طهارت مسجدالحرام و مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) با ساير مساجد و حرمت تنجيس آنها با ساير مساجد فرقي ندارد . ولي از آنجا كه تطهير مسجدين به ويژه مسجدالحرام به روش خاص صورت مي پذيرد ، برخي از زائران نسبت به طهارت آن مكان هاي مقدس دچار ترديد مي شوند كه جاي اين ترديد نيست و جاهايي كه يقين به نجس شدن آنها نباشد ، پاك است و پرهيز از آنها واجب نيست ، افزون بر آنكه به شهادت برخي از اهل اطلاع شيوه تطهير آنها نيز صحيح است و مشكلي ندارد .

7 ـ رعايت طهارت و نجاست در مواقف و مشاعر

افزون بر اينكه احترام آن اماكن مقدس لازم است و بهتر است نظافت و طهارت آن اماكن را مراعات كنند براي تطهير بدن و لباس نيز ممكن است به جهت كمبود امكانات نظافت و طهارت به طور كامل مراعات نشود كه دقت در اين گونه موارد براي پاك ماندن لباس احرام لازم است .


106


جلسه نوزدهم :

احكام خريد و فروش

1ـ احكام خريد و فروش .

از آنجا كه در اسلام بيكاري و تنبلي بسيار نكوهش شده و تلاش براي تحصيل مخارج زندگي ، واجب مي باشد ، كساني كه بجز از راه خريد و فروش نتوانند مخارج خود را تأمين كنند ؛ يعني تحصيل آن منحصر در همين راه باشد و راه ديگري برايشان امكان نداشته باشد ، واجب است با خريد و فروش خرج زندگي خود را به دست آورند و محتاج به ديگران نشوند .

1ـ فروختن و اجاره دادن خانه يا وسيله اي ديگر براي استفاده حرام ، حرام است .

2ـ خريد و فروش ، نگهداري ، نوشتن ، خواندن و درس دادن كتاب و مجلات و نوارهاي گمراه كننده حرام است ، مگر زماني كه براي هدفي صحيح باشد ، مثلاً براي پاسخ دادن به اشكال هاي آن

3ـ مخلوط كردن جنسي كه مي فروشد با چيزي كه ارزش ندارد و يا ارزش آن كمتر است ، حرام مي باشد ؛ مثل آنكه روغن خوب را با غير خوب يا شير را با آب


107


مخلوط كند و بفروشد ( اين عمل را غش در معامله مي گويند ) .

4ـ جنس وَقف شده را نمي توان فروخت ، مگر در صورتي كه خراب شده باشد و قابل استفاده نباشد ، مانند بخاري نفتي مسجد كه قابل استفاده براي مسجد نباشد .

5ـ خريد و فروش خانه يا چيز ديگري كه به كسي اجاره داده ، اشكال ندارد ولي استفاده آن در مدت اجاره براي كسي است كه آن را اجاره كرده است .

6ـ در معامله بايد خصوصيات جنسي كه خريد و فروش مي كنند معلوم باشد ولي گفتن خصوصياتي كه گفتن و نگفتن آنها تأثيري در ميل و رغبت مردم نسبت به آن كالا ندارد ، لازم نيست .

7ـ خريد و فروش دو كالاي همجنس كه با وزن يا پيمانه مي فروشند به زيادتر « رِبا » و حرام است ؛ مثلاً يك تُن گندم بدهد و يك تن و 200 كيلوگرم بگيرد . و همچنين كالا يا پولي را به كسي قرض بدهد و پس از مدتي زيادتر بگيرد ؛ مثلاً يكصدهزار تومان قرض بدهد و پس از يكسال يكصد و بيست هزار تومان بگيرد .

2 ـ چگونگي فسخ معامله

در برخي از موارد فروشنده يا خريدار مي توانند معامله را فسخ كنند كه از جمله آنهاست :

* خريدار يا فروشنده گول خورده باشد .

* در هنگام معامله قرارداد كرده اند كه تا مدت معيني ، هر دو يا يكي از آنها بتوانند معامله را بهم بزنند ؛ مثلاً هنگام خريد و فروش بگويند ، هركس پشيمان شد تا سه روز ديگر مي تواند پس بدهد .


108


* كالايي كه خريده است معيوب بوده و بعد از معامله بفهمد .

* فروشنده خصوصياتي براي كالاي خود بيان كرده وبعداً معلوم شود آنگونه نبوده است ؛ مثلاً بگويد اين دفتر 200 برگ است بعداً معلوم شود كمتر است .

اگر بعد از معامله عيب مال را بفهمد و فوراً آن را بهم نزند ، ديگر حق بهم زدن معامله را ندارد .

3 ـ خيار عيب

1 ـ اگر بعد از معامله عيب مال را بفهمد و فوراً معامله را فسخ نكند ، ديگر حق به هم زدن معامله را نخواهد داشت .

2 ـ هرگاه بعد از خريدن جنس ، عيب آن را بفهمد ، اگر چه فروشنده حاضر نباشد ، مي تواند معامله را به هم بزند .

3 ـ در اين موارد اگر خريدار بفهمد مال معيوب است حق فسخ ندارد .

* موقع خريدن ، عيب مال را بداند .

* به عيب مال راضي شود .

* وقت معامله بگويد : اگر مال عيبي داشت پس نمي دهم و تفاوت قيمت را هم نمي گيرم .

* فروشنده در وقت معامله بگويد : اين مال را با هر عيبي كه دارد مي فروشم .

4 ـ اگر فروشنده هنگام معامله عيب كالا را معين كند و بگويد آن را با اين عيب مي فروشم ولي پس از معامله معلوم شود عيب ديگري هم دارد ، خريدار مي تواند به خاطر عيبي كه فروشنده معين نكرده كالا را پس دهد يا تفاوت قيمت بگيرد .

5 ـ در اين موارد اگر خريدار بفهمد مال معيوب بوده فقط مي تواند تفاوت


109


قيمت بگيرد ولي حق فسخ معامله را ندارد .

* بعد از معامله تغييري در كالا بدهد كه مردم بگويند به طوري كه خريداري و تحويل داشده شده باقي نمانده است .

* پس از انجام معامله بفهمد كالا معيوب است و تنها بر حق برگرداندن آن را ساقط كرده باشد .

* بعد از تحويل گرفتن كالا ، عيب ديگري در آن پيدا شود . بجز در حيوان كه تا سه روز مي تواند برگرداند .

4 ـ خيار غبن

اگر خريدار قيمت جنس را نداند ، يا در وقت معامله غفلت كند و جنس را گرانتر از قيمت معمولي آن بخرد ، چنانچه به قدري گران خريده كه مردم او را مغبون مي دانند و به كمي و زيادي آن اهميت مي دهند ، اختيار فسخ معامله را دارد و همچنين نسبت به فروشنده .

5 ـ اقاله

اقاله ، فسخ طرفين قرارداد است ، به اين معني هر دو طرف بر فسخ قرارداد توافق كنند .

1 ـ اقاله در تمام عقود جاري مي شود بجز در نكاح كه نياز به اجراي صيغه طلاق دارد .

2 ـ اگر يكي از طرفين درخواست فسخ قرارداد را داشته باشد و ديگري بپذيرد نيز اقاله تحقق مي يابد .

3 ـ در خريد و فروش ، اقاله كردن آن هر چيزي اضافه بر قيمت معين شده يا


110


كمتر از آن جايز نيست ، پس اگر مشتري اقاله كند با چيزي اضافه بر قيمت معين شده يا فروشنده اقاله كند به كمتر از آن قيمت باطل است و تأثيري ندارد .

6 ـ مجهول المالك

اگر مالي بر عهده انسان باشد ولي صاحبش را نشناسد ، مثلا پولي از كسي قرض گرفته و نمي داند طلبكار كيست و نمي تواند او را پيدا كند ، يا كالايي از ديگران نزد او باقي مانده مثلا در مغازه يا تعميرگاه يا ماشين او جا مانده و صاحبش را نمي شناسد ، بايد از طرف صاحبش صدقه بدهد و احتياط آن است كه با اجازه حاكم شرع باشد .


111


جلسه بيستم :

لقطه حرم

1ـ اشياء پيدا شده در محدوده حرم

1ـ برداشتن چيزي كه پيدا شده مكروه است .

2ـ اگر چيزي پيدا كند ولي برندارد ، وظيفه خاصي بر عهده اش نمي آيد .

3 ـ اگر چيزي پيدا كند و بردارد احكام خاصي دارد به اين شرح :

الف : اگر نشانه اي ندارد كه به واسطه آن صاحبش معلوم نشود بنابراحتياط واجب از طرف صاحبش صدقه بدهد .

ب : اگر نشانه دارد :

1ـ قيمت آن از 6/12 نخود نقره سكه دار كمتر است

* صاحبش معلوم باشد ؛ بايد به او بدهد .

* صاحبش معلوم نباشد ؛ مي تواند براي خودش بردارد .

2ـ قيمت آن به 6/12 نخود نقره سكه دار مي رسد ؛ بايد تا يك سال
اعلام كند پس اگر صاحبش پيدا شد ، به او بدهد و اگر صاحبش پيدا نشد ، مي تواند :


112


* براي خودش بردارد .

* براي صاحبش نگهداري كند تا پيدا شود .

* احتياط مستحب است كه از طرف صاحبش صدقه بدهد .

3 ـ در مواردي كه براي پيدا شدن صاحبش بايد اعلام كند ، تا يك هفته روزي يك مرتبه و بعد از آن تا يك سال هفته اي يك مرتبه در محل اجتماع مردم ؛ مانند بازار و محل نماز جماعت بايد اعلام كند

4 ـ بنابر احتياط واجب بايد فوراً اعلام كند و تأخير نيندازد .

5 ـ اگر مي داند ، اعلام كردن فايده ندارد و يا از پيدا شدن صاحبش نااميد است ، اعلام لازم نيست .

6 ـ اگر بچه نابالغ چيزي پيدا كند ، سرپرست او ( پدر يا جدّ ) بايد اعلام كند .

2 ـ اشياء پيدا شده در مكه و مدينه

اگر در مدينه چيزي پيدا كند حكم آن با اشياء پيدا شده ساير جاها فرقي ندارد كه به تفصيل بيان شد ولي اگر در مكّه و اطراف آن يعني در منطقه حرم چيزي پيدا كند حكم آن بدين شرح است :

برداشتن آن كراهت شديد دارد و بلكه احتياط دربرنداشتن است ، و اگر برداشت و قيمتش به 6/12 نخود نقره سكه دار مي رسد و صاحبش پيدا نشود مي تواند از طرف صاحبش صدقه بدهد ، يا آن را براي صاحبش نگهداري كند ، ولي نمي تواند براي خودش بردارد .

3 ـ گم شدن كفش ها و كفش هاي بجاي مانده

اگر كفش انسان را ببرند و كفش ديگري بجاي آن مانده باشد ، مسأله چند


113


صورت دارد :

1ـ مي داند كفشي كه مانده ، مالِ كسي است كه كفش او را برده ، اگر از پيدا شدن صاحبش نااميد شود و يا پيدا كردن او برايش سخت باشد ، مي تواند آن را به جاي كفش خودش بردارد ، ولي اگر قيمت آن كفش بيشتر از قيمت كفش خودش باشد ، و از پيدا شدن صاحبش نااميد شود ، بايد ، با اجازه حاكم شرع از طرف او صدقه بدهد .

2ـ احتمال مي دهد ، كفشي كه مانده ، مالِ كسي نيست كه كفش او را برده ؛ اگر بردارد بايد صاحبش را پيدا كند و اگر از پيدا شدن او نااميد شد ، از طرف وي به فقير صدقه بدهد ( ولي بهتر است برندارد ) .


114


جلسه بيست و يكم :

احكام خوردني ها و آشاميدني ها

خداوند بزرگ براي استفاده انسان ها ، طبيعتِ زيبا و تمام حيوانات و ميوه ها و سبزيجات را در اختيار آنها قرار داده است ، تا از آنها براي خوردن و آشاميدن و پوشاك و مسكن و ساير نيازهاي خود به كار گيرند ، ولي براي حفظ جان انسانها و سلامتي جسم و روح آنها و بقاي نسلها و احترام به حقوق ديگران ، قوانين و مقرراتي قرار داده است كه در اين درس به برخي از آنچه كه در رابطه با خوراكي ها و آشاميدني هاست مي پردازيم :

1ـ خوردن چيزي كه براي انسان ضرر دارد

خوردن چيزي كه براي انسان ضرر دارد حرام است ، مثلا خوردن غذاي چرب براي مريضي كه غذاي چرب برايش ضرر دارد حرام است .

2ـ خوردن خاك ، تربت

1 ـ خوردن گل حرام است .


115


2 ـ خوردن كمي از تربت سيدالشهدا ( عليه السلام ) براي شفا يافتن از بيماري اشكال ندارد .

3ـ خوردن و آشاميدنِ چيز نجس حرام است .

4ـ خوردن چيزي كه براي انسان ضرر دارد حرام است ، مثلاً خوردن غذاي چرب براي مريضي كه غذاي چرب برايش ضرر دارد حرام است .

7ـ بر هر مسلماني واجب است مسلمان ديگري را كه نزديك است از گرسنگي يا نشنگي بميرد ، نان و آب داده و از مرگ نجات دهد .

3 ـ خوردن چيز نجس

از جمله مواردي كه رعايت طهارت ضرورت دارد و پرهيز از نجاسات واجب است ، مسأله خوردن و آشاميدن است . خوردني ها و آشاميدني هاي انسان بايد داراي اين شرايط باشد : الف : پاك باشد ، ب : مباح باشد ، ج : حلال باشد ، د : براي سلامتي ضرر نداشته باشد .

1 ـ خوردن و آشاميدنِ چيز نجس حرام است و خورانيدن عين نجس به اطفال حرام است ولي خورانيدن غذاي متنجس به اطفال حرام نيست .

2 ـ غذاهاي غير گوشتي ، كه در كشورهاي اسلامي توليد شده است ؛ اعم از سبزيجات ، حبوبات ، ميوه ها و فرآورده هاي لبني مانند : پنير ، ماست ، كره ، خامه ، كه از حيوان حلال گوش گرفته مي شود ، تخم مرغ و ساير پرندگان حلال گوشت ، نان ، بيسكويت ، شكلات ، آدامس ، شيريني و ساير خوردني هايي كه از گوشت حيوان نيست ، پاك و خوردن آنها حلال است ، مگر آنكه انسان يقين كند نجس شده است . بنابر اين مسأله چند صورت دارد :

* مي داند كه با بدن كافر تماس نداشته و به نحو ديگري نيز نجس نشده


116


است ر پاك و حلال است .

* شك دارد نجس شده است يا نه ر پاك و حلال است .

* احتمال مي دهد نجس شده باشد ولي يقين ندارد ر پاك و حلال است .

* مي داند بر اثر تماس با بدن كافر يا به گونه اي ديگر نجس شده است رنجس و حرام است .

4 ـ چيزهايي كه موقع غذا خوردن مستحب است :

1ـ دست ها را قبل از غذا و پس از آن بشويد .

2ـ در اول غذا « بسم الله » و در پايان ، « الحمد لله » بگويد .

3ـ با دست راست غذا بخورد .

4ـ لقمه را كوچك بردارد .

5 ـ غذا را خوب بجود .

6ـ ميوه را پيش از خوردن با آب بشويد .

7ـ اگر چند نفر سر سفره نشسته اند ، هركسي از غذاي جلوي خودش بخورد .

8ـ ميزبان پيش از همه شروع به غذا خوردن كند و بعد از همه دست بكشد .

5 ـ مكروهات

1ـ در حال سيري غذا خوردن

2ـ پرخوري ( زياد غذا خوردن )

3ـ نگاه كردن به صورت ديگران هنگام غذا خوردن

4ـ خوردن غذاي داغ

5ـ فوت كردن به غذايي كه مي خورد

6ـ پاره كردن نان با كارد


117


7ـ گذاشتن نان زير ظرف غذا

8ـ دور انداختن ميوه ، پيش از آنكه كاملاً آن را بخورد .

6ـ مستحبات آب آشاميدن

1ـ در روز ، ايستاده آب بخورد .

2ـ پيش از آشاميدن آب « بسم الله » و بعد از آن « الحمد لله » بگويد .

3ـ به سه نفس آب بياشامد .

4ـ پس از آشاميدن آب ، حضرت امام حسين ( عليه السلام ) و خاندان و ياران او را ياد و قاتلان ايشان را لعن كند .

7ـ مكروهات آب آشاميدن

1ـ زياد آشاميدن

2ـ آشاميدن آب بعد از غذاي چرب

3ـ با دست چب آب نوشيدن

4ـ در شب ، ايستاده آب نوشيدن


118


جلسه بيست و دوّم :

احكام نذر

1 ـ معناي نذر

نذر ، پيماني است ميان انسان و خداي خود براي انجام دادن يا ترك كاري يا پرداخت مالي ، و چون اكثر موارد نذر در زمان ما ، نذر مالي است و نذورات مردمي يكي از منابع مهمّ مالي كارهاي خير در جامعه ماست لذا احكام آن را در اين بخش مي آوريم :

2 ـ چگونگي نذر شرعي

1ـ در نذر بايد صيغه خوانده شود و لازم نيست انسان آن را به عربي بخواند ، پس اگر بگويد : « چنانچه مريض من خوب شود براي خدا بر من است كه ده هزار تومان به فقير بدهم » ، نذر او صحيح است .

2 ـ انسان كاري را مي تواند نذر كند كه انجام آن برايش ممكن باشد ، بنابراين كسي كه مثلاً نمي تواند پياده به حج برود ، اگر نذر كند كه پياده برود ، نذر او صحيح نيست .


119


3 ـ شرايط نذر كننده

نذر كننده بايد مكلف و عاقل باشد و به اختيار و قصد خود نذر كند ، بنابراين ، نذر كسي كه او را مجبور كرده اند ، يا در حال عصبانيت بي اختيار نذر كند صحيح نيست .

4 ـ نذر زن بدون اجازه شوهر

نذر زن بدون اجازه شوهر باطل است . برخي از فقها نيز نذر زن بدون اجازه شوهر را اگر منافات با حق شوهر نداشته باشد صحيح مي دانند .

5 ـ نذر فرزند بدون اجازه پدر

براي نذر لازم نيست از پدر خود اجازه بگيرد و چنانچه بدون اجازه او هم نذر كند صحيح است .

6 ـ نذر براي كار حرام يا مكروه

متعلق نذر بايد عملي راجح يعني واجب يا مستحب يا ترك حرام يا مكروه باشد ، و به فتواي برخي از فقها امر مباح هم جايز است . بنابر اين اگر نذر كند كار حرام يا مكروهي را انجام دهد ، صحيح نيست .

7 ـ نذر براي ترك كار واجب يا مستحب

همانگونه كه گفته شد اگر نذر كند ، كار واجب يا مستحبي را ترك كند ، اين نذر صحيح نيست .


120


8 ـ چگونگي عمل به نذر

1ـ اگر انسان نذر كند كاري را انجام دهد ، بايد همانطور كه نذر كرده عمل كند ، پس اگر نذر كند روز اول ماه روزه بگيرد ، چنانچه روز قبل يا بعد از آن بجا آورد ، كفايت نمي كند .

2ـ اگر نذر كند كه به فقير معيني صدقه بدهد ، نمي تواند آن را به فقير ديگري بدهد .

3ـ اگر نذر كند كه به زيارت يكي از امامان ( عليهم السلام ) برود ، چنانچه به زيارت امام ديگر برود ، كافي نيست و چنانچه به واسطه عذر نتواند آن امام را زيارت كند ، چيزي بر او واجب نيست .

9 ـ نذر مدّت دار

مدت دار بودن نذر دو فرض دارد :

الف : نذر مشروط باشد و شرط آن مدت دار باشد به اين معنا كه اگر تا وقت معيني شرط محقق شد ؛ مثلا حاجت او برآورده شد ، فلان كار را انجام مي دهد و اگر تا آن موقع شرط محقق نشد ، عمل به نذر ، واجب نيست .

ب : عمل به نذر مدت معيني داشته باشد به اين معنا كه نذر مي كند تا فلان موقع ، به نذر عمل مي كند ، در اين صورت اگر بدون عذر تا وقت معين به نذر عمل نكند ، تخلف نذر به حساب مي آيد و كفاره دارد .

10 ـ نذورات نسبت به حرم ها و اماكن ديني

1ـ اگر براي حرم يكي از امامان ( عليهم السلام ) يا امامزادگان چيزي نذر كند ، بايد آن را به مصارف حرم برساند ، از قبيل فرش ، پرده و روشنايي .


121


2ـ اگر براي خود امام ( عليه السلام ) يا امامزاده چيزي نذر كند ، چنانچه مصرف معيني را قصد كرده ، بايد به همان مصرف برساند و اگر مصرف معيني را قصد نكرده ، بايد به فقيران و زائران بدهد و يا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را به امام ( عليه السلام ) هديه كند .


122


جلسه بيست و سوم :

احكام قسم خوردن

1ـ قسم شرعي

اگر كسي به يكي از اسامي خداوند عالم ؛ مانند « خدا » و « الله » قسم بخورد كه كاري را انجام دهد يا ترك كند ؛ مثلاً سوگند بخورد كه روزه بگيرد يا سيگار نكشد ، واجب است به آن عمل كند . اين قسم « انشائي » است و نوع ديگر آن قسم « اخباري » است .

2ـ شرايط قسم

كسي كه قسم مي خورد بايد اين شرايط را داشته باشد :

* بالغ و عاقل باشد .

* از روي قصد و اختيار قسم بخورد .

* اگر مي خواهد نسبت به مال قسم بخورد ، حاكم شرع او را از تصرف اموالش ممنوع نكرده باشد .


123


3 ـ قسم بدون اجازه پدر

اگر فرزند بدون اجازه پدر قسم بخورد صحيح است ؛ يعني قسم ، مشروط به اجازه نيست و قسم زن نيز اگر منافات با حق شوهر نداشته باشد نياز به اجازه او ندارد .

4ـ كفاره عمل نكردن به قسم

اگر عمداً به سوگندي كه خورده است عمل نكند ، بايد كفاره بدهد و كفاره آن يكي از اين سه چيز است :

* آزاد كردن يك برده

* سير كردن ده فقير

* پوشاندن ده فقير

كسي كه قسم مي خورد ، ـ چه از گذشته خبر دهد ، يا براي آينده باشد ـ اگر حرف او راست باشد ، قسم خوردن او مكروه است و اگر دروغ باشد ، حرام و از گناهان بزرگ است .

قسم اخباري

اگر انسان براي خبري كه مي دهد و مطلبي را به اطلاع ديگران مي رساند قسم بخورد ، چنانچه آن مطلب دروغ باشد ، حرام است و اگر راست باشد قسم خوردن مكروه است .


| شناسه مطلب: 75912