بخش 7
#1605;#1587;#1575;#1574;#1604; #1605;#1578;#1601;#1585;#1602;#1607; #1606;#1610;#1575;#1576;#1578; #1583;#1585; #1581;#1580; #1605;#1587;#1575;#1574;#1604; #1605;#1578;#1601;#1585;#1602;#1607; #1606;#1610;#1575;#1576;#1578;
مساله (384) : در وقتي كه در مسجد الحرام يا مسجد النبي نماز جماعت منعقد شد ، مؤمنين نبايد از آنجا خارج شوند و بايد از جماعت تخلف نكنند و با ساير مسلمين به جماعت نماز بخوانند .
مساله (385) : سجده نمودن بر تمام اقسام سنگها چه مرمر باشد يا سنگهاي سياه معدني يا سنگ گچ و آهك قبل از آنكه پخته شود ، جايز است . و سنگهايي كه در مسجد الحرام از اين قبيل است سجده بر آنها اشكال ندارد و همين طور در مسجد رسول الله .
مساله (386) : در مكه و مدينه در مسافرخانه و هتل نبايد نماز را به جماعت بخوانند در صورتي كه مفسده داشته باشد و مي توانند در جماعت ساير مسلمين در مساجد شركت كنند و نماز را به جماعت بخوانند .
مساله (387) : تخيير بين قصر و اتمام در مكه و مدينه اختصاص به مسجد الحرام و مسجد النبي ندارد و در تمام مكه و مدينه شهر هر قدر وسعت پيدا كرده جاري است .
مساله (388) : در تقصيرهايي كه در عمره تمتع كرده است احتياط واجب آن است كه گوسفند يا غير آن را در مكه سر ببرد ، و اگر در حج تقصير كرد در مني سر ببرد ، و در صورت نداشتن قدرت مالي يا پيدا نكردن فقير مؤمن مي تواند در شهر خود يا جاي ديگر ذبح كند .
مساله (389) : كسي كه در ميقات يا محاذي آن يا جاي ديگري كه تكليف اقتضاء مي كرد محرم شد نمي تواند احرام خود را بهم بزند و مُحِل شود براي رفتن به مدينه منوره يا براي مقصد ديگري ، و اگر لباس احرام را هم بكند و قصد بيرون آمدن از احرام را بكند احرامش بهم نمي خورد ، و آنچه بواسطه احرام بر او حرام شده حلال نمي شود ، و اگر كاري كه موجب كفاره است بجا آورد بايد كفاره بدهد .
مساله (390) : اگر بواسطه عذري مثل مرض نتواند لباس دوخته خود را بكند و لباس احرام بپوشد بايد در ميقات يا محاذات آن نيت عمره و يا حج كند و لبيك بگويد ، و كافي است ، و هر وقت عذرش بر طرف شد جامه دوخته را بكند ، و لباس احرام بپوشد ، و لازم نيست به ميقات برگردد ، ولي براي پوشيدن لباس دوخته بايد يك گوسفند قرباني كند .
مساله (391) : كسي كه از روي ندانستن مساله يا نسيان از حكم يا موضوع يا غفلت ، بعضي از محرمات احرام را ارتكاب نمود كفاره ندارد مگر صيد كه در هر صورت كفاره دارد ، پس در غير صيد فقط ارتكاب از روي عمد و علم موجب كفاره است .
مساله (392) : عمره تمتع و حج تمتع بايد در يكسال واقع شوند ، پس اگر در يك سال عمره تمتع بجا آورد در سال ديگر حج تمتع صحيح نمي باشد .
مساله (393) : كسي كه وظيفه اش حج تمتع است بايد در حالي كه مي خواهد احرام عمره ببندد نيت آن داشته باشد كه عمره تمتع كند و بعد از آن حج تمتع اگر چه به نيت ارتكازي اجمالي ، پس اگر نيت عمره مفرده بكند و بعد بخواهد آن را عمره تمتع قرار دهد حج او اشكال پيدا مي كند .
مساله (394) : اگر بعد از مشغول شدن به حج تمتع شك كند كه عمره تمتع را بجا آورد يا نه يا شك كند كه صحيح بجا آورد يا نه اعتنا نكند و عملش صحيح است .
مساله (395) : در هر يك از اعمال عمره و حج اگر شك كند بعد از آنكه وارد عملي شده باشد كه مترتب بر اوست اعتنا نكند ، چه شك كند كه آورده يا نه ، يا شك كند كه صحيح آورده يا فاسد .
مساله (396) : بايد عمره تمتع و حج تمتع هر دو در ماههاي حج واقع شود ، و ماههاي حج ، شوال و ذي القعده و ذي الحجه است . پس اگر كسي در شوال يا ذي القعده عمره تمتع بجا آورد و در موقع حج ، حج تمتع بجا آورد صحيح است ، و اگر قبل از شوال بخواهد عمره تمتع بجا آورد صحيح نيست اگر چه بعض اعمال عمره قبل از شوال واقع شود و بقيه در شوال يا ساير ماههاي حج .
مساله (397) : كسي كه به احرام عمره تمتع وارد مكه شد در صورتي كه حج او فوت شده قصد عمره مفرده كند ، و به همان احرامي كه بسته ، عمره مفرده بجا آورد و از احرام خارج شود ، و اگر حج بر او مستقر بوده يا سال ديگر شرايط استطاعت را دارا باشد بايد به حج برود .
مساله (398) : شرايطي كه براي هدي است كه در حج تمتع بايد ذبح كند هيچ يك در حيواني كه براي كفاره تقصير بايد قرباني كند معتبر نيست پس مي تواند گوسفند خصي و معيوب را براي كفاره قرباني كند .
مساله (399) : غير از هدي تمتع از هدي هايي كه براي كفاره يا چيز ديگر بر انسان واجب مي شود نمي تواند شخص كفاره دهنده از گوشت آنها بخورد ، و اما از قرباني استحبابي ، جايز است بخورد .
مساله (400) : مصرف كفارات ، فقرا و مساكين هستند .
مساله (401) : اگر در حرم چيزي پيدا كرد بر داشتن آن كراهت شديد دارد ، بلكه احتياط در بر نداشتن است .
مساله (402) : اگر لقطه حرم را بر داشت و از يك درهم كمتر باشد مي تواند قصد تملك آن را بكند و آن را مصرف كند ، و ضامن صاحبش نيست ، و چنانكه تملك نكرد و تفريط نكرد ضامن نيست ، ولي اگر بدون تملك نگاه داشت و در نگاهداري كوتاهي و تفريط كرد ضامن است ، و اگر قصد تملك كرد و صاحبش قبل از تلف شدن پيدا شد بايد آن را به صاحبش رد كند .
مساله (403) : اگر لقطه را كه در حرم برداشت يك درهم يا بيشتر ارزش داشت بايد يك سال تعريف كند و از صاحبش جستجو كند ، پس اگر نيافت او را بعد از يك سال ، مخير است بين دو امر : يكي آنكه آن را براي صاحبش حفظ كند ، در اين صورت اگر در نگاهداري كوتاهي نكرد ضامن نيست در صورت تلف . دوم آنكه آن را براي صاحبش صدقه بدهد ، لكن اگر صاحبش پيدا شد و راضي به صدقه نشد بايد عوضش را به او بدهد ، و جايز نيست آن را تملك كند ، و اگر تملك كند مالك نمي شود و ضامن هم مي شود .
مساله (404) : كسي كه بعد از محرم شدن نتوانسته باشد وظيفه اي انجام دهد كه محل شود اگر مصدود يا محصور است بايد به وظيفه آنها كه در آخر مناسك ذكر شده عمل نمايد و اگر مصدود يا محصور نيست در بعض موارد با انجام عمره مفرده مي تواند مُحِل شود .
مساله (405) : در مسجد النبي صلي الله عليه و آله و سلم سجده كردن روي فرشهاي مسجد مانع ندارد ، و لازم نيست در جايي كه سنگ است نماز بخوانند ، و لازم نيست حصير يا نحو آن با خود ببرند ، ولي اگر مراعات كنند كه موجب وهن نشود و حصير براي جا نماز با خود داشته باشند و روي آن نماز بخوانند به طوري كه متعارف ساير مسلمين است اشكال ندارد ، لكن تأكيد مي شود كه از عملي كه موجب هتك و انگشت نما شدن باشد اجتناب نمايند .
مساله (406) س : در مسجد النبي بعد از اتمام نماز جماعت ، آيا مي توان روي فرشهاي مسجد سجده نمود و يا اينكه بايد برود در جايي كه سنگفرش است و بر سنگ نماز بخواند ؟
ج- لازم نيست بجاي ديگر كه سنگ مفروش است برود .
مساله(407) س : كسي كه نماز را در مسجد الحرام به نحو استداره خوانده است ، به طوري كه رو در روي امام جماعت و يا طرفين او ايستاده بوده است ، آيا اين نماز احتياج به اعاده دارد ؟
ج- با وضع فعلي نياز به اعاده ندارد .
مساله (408) س : در صورتي كه شخص نمازگزار وارد يكي از مساجد مدينه منوره و يا مكه معظمه شد و مشاهده كرد كه جماعت خاتمه يافته است ، ولي نمازگزاران در مسجد هستند ، آيا مي تواند نماز را فرادي بر طبق شرايط موجود بجاي آورد يا بايد بيايد مسافرخانه و يا هتل و نمازش را با چيزي كه سجده برآن صحيح است انجام دهد؟
ج- مي تواند در همان جا و بر طبق نماز آنان بجا آورد .
مساله (409) س : حصيرهايي كه در حجاز مورد استفاده حجاج ايراني و غير ايراني واقع مي شود سجده بر آن جايز است يا خير ، با ملاحظه اينكه حصير مزبور با نخ مخلوط است ؟
ج- اگر عرفاً حصير صدق مي كند سجده بر آن مانع ندارد .
مساله (410) س : اگر انجام نماز به كيفيتي باشد كه معلوم نيست موافق نظر اهل سنت باشد ، مانند سجده بر پشت نمازگزاران صف جلو ، و عدم رعايت اتصال و آيا نماز در اين گونه موارد بايد اعاده شود ؟
ج- اعاده دارد .
مساله (411) س : آيا حائض و جنب مي توانند از مقدار توسعه يافته مسجد الحرام و مسجد النبي صلي الله عليه و آله و سلم عبور كنند يا خير ؟
ج- نمي توانند .
مساله (412) س : كساني كه براي شركت در نماز مغرب در مكه و مدينه وارد مساجد مي شوند و نمازهاي خود را با جماعت مي خوانند ، آيا جايز است بلافاصله بعد از نماز جماعت نماز عشا را بخوانند يا نه ؟
ج- مانع ندارد ، و اگر وقت نشده بايد صبر كنند .
مساله (413) س : كسي خيال مي كرد كه بر سنگهاي فرش شده در مسجد الحرام زاده الله شرفاً سجده صحيح نيست و بر پشت دست سجده مي كرده است ، آيا نمازهايي كه به اين نحو خوانده چه حكمي دارد ؟
ج- صحيح نيست .
مساله (414) س : در ليالي مقمره در مكه كساني كه نماز صبح را به جماعت با ساير مسلمين مي خوانند ، آيا بايد بعد از روشن شدن هم دوباره بخوانند ، يا همان نماز كه به جماعت خوانده اند ، كافي است ؟
ج- در فرض مرقوم ، جماعت صحيح است و اعاده ندارد .
مساله (415) س : كسي كه قصد كرده است كه تا پايان روز ترويه ( هشتم ذي الحجه ) در مكه اقامت نمايد ، به تصور اينكه از آغاز ورودش به مكه تا روز ترويه ده روز است ، و بر اين اساس ، چند روز نماز را تمام خواند ، بعد خلاف آن ثابت گرديد و معلوم شد ده روز نبوده است ، وظيفه او در نماز چيست ؟ آيا تمام است يا قصر ؟
ج- اگر واقع ده روز را قصد كرد و بعد خلاف آن معلوم شده است ، مثل اينكه يقين داشت كه ماه سي روز است و روز ترويه مثلاً سه شنبه است ، بعداً معلوم شد ماه 29 روز است و روز ترويه دوشنبه است ، بايد نماز را تمام بخواند ، و اگر واقع آن را قصد ندارد و فقط خيال مي كند كه ده روز مي ماند ، مثل اينكه مي داند ماه 29 روز و ترويه دوشنبه است ولي در حساب اشتباه كرده و خيال مي كند تا آن روز ده روز است در حالي كه واقعاً نيست ، بايد بعد از كشف خلاف نماز ها را جمع بخواند علي الاحوط ، و تمام خوانده را نيز قصراً قضا نمايد .
مساله (416) س : شخصي مقلد هيچ يك از فقها نبوده ، مثلاً ده سال ، حالا مي خواهد تقليد كند ، در اين ده سال مكه هم رفته است ، آيا عبادت هاي او مثل نماز و روزه حجش صحيح است يا نه ؟
ج- اگر اعمالش مطابق فتواي كسي كه بايد از او تقليد كند باشد صحيح است .
مساله (417) س : قرآن هايي كه در مسجد الحرام است ، بر بعضي نوشته شده كه وقف است ، ولي بر بعضي ديگر نوشته نشده است شايع است آنها كه كلمه وقف و يا عبادت ديگري كه مفهم وقف بودن باشد ندارد جايز است بردارند و چنين كاري احياناً شده است ، بفرماييد جايز است يا نه ؟
ج- برداشتن آنها بدون اينكه از متصدي ذيربط بگيرند ، جايز نيست و بايد برگردانده شود .
مساله (418) س : آيا مقداري از سنگ صفا و مروه ، يا از مشعر را مي شود با خود آورد يا نه ؟
ج- از صفا و مروه جايز نيست ، و از مشعر مانع ندارد .
مساله (419) س : نيت تيمم از حدث اكبر در مسجدين چيست ؟
ج- اگر در مسجد جنب شده بايد فوراً خارج شود و براي خروج از مسجد تيمم بدل از غسل جنابت كند و با اين التفات اگر تيمم كند صحيح و با نيت است .
مساله (420) س : در تطهير مسجد الحرام به نحوي كه عين نجاست را بر طرف مي كنند و بعد با ظرف آب مي ريزند و مي شويند و از هر طرف با آب قليل شسته مي شود ، انسان به نجاست تمام مسجد علم عادي پيدا مي كند ، آيا جواز سجده بر آن سنگها از باب عسر و حرج است يا جهت ديگر ؟
ج- علم پيدا نمي شود ، و با فرض شك نبايد اعتنا شود .
مساله (421) س : شخصي بدون اينكه خمس مال خود را بپردازد به حج رفته است و الآن مي خواهد بپردازد ، آيا حج او صحيح است يا خير ؟
ج- اگر لباس احرام و قرباني با پول غير مخمس نبوده ، عمل او اشكال ندارد ، و در غير اين صورت تفصيلاتي دارد كه به رساله مراجعه شود .
مساله (422) س : اينجانب كه تحت تكفل پدرم هستم اگر خدا بخواهد سال آينده به اتفاق مادرم به زيارت خانه خدا مشرف خواهم شد ، لازم به يادآوري است كه هزينه اين سفر را از پولهايي كه پدرم طي هفت يا هشت سال به عنوان هفتگي و يا پولي كه براي پس انداز به ما داده پرداخته ايم ، قابل ذكر است كه پدرم تا اين تاريخ هيچ گونه وجهي به عنوان خمس نپرداخته است ، خواهشمندم مرقوم بفرماييد كه حج ما با اين پول چه صورتي پيدا مي كند ؟
ج- اگر يقين به وجود خمس در پول مزبور نداريد حج اشكال ندارد ، و اگر يقين به وجود خمس در مال داريد لازم است احرام و قرباني را از مال حلال يقيني تهيه نماييد .
مساله (423) س : فرموده ايد اگر از طرف قاضي مكه حكم شد كه فلان روز عيد است و ما يقين به خلاف نداشته باشيم متابعت آنان جايز است ، آيا اگر در همين فرض بتوان احتياط كرد و وقوف عرفات و مشعر و اعمال مني را بدون محذور انجام داد تا متابعت قطعي شود ، آيا اين كار لازم است يا نه ؟
ج- بايد تبعيت كنند ولو با علم به خلاف .
مساله (424) س : آيا شخص فقير مي تواند گوشت كفار تقصير خود را به مصرف فقرايي كه نان خور او هستند برساند ؟
ج- براي كساني كه نفقه آنان بر او واجب است نمي شود صرف نمود .
مساله (425) س : كفاراتي كه در احرام عمره تمتع بر گردن انسان مي آيد ، در مكه معلوم است كه فقير مومن نيست ، آيا بايد صبر كند تا در محل ، ذبح كند و به فقير بدهد و اين تأخير عمدي مانع ندارد ؟
ج- تأخير عمدي خلاف احتياط است ، و در هر صورت ذبح در محل و دادن به فقرا كفايت مي كند .
مساله (426) س : اگر شخصي در مكه يا مدينه پول سعودي پيدا كند كه نمي داند متعلق به ايراني است يا غير ايراني ، وظيفه او چيست ؟
ج- با يأس از پيدا شدن صاحبش از طرف او به فقير صدقه بدهد علي الاحوط .
مساله (427) س : زني به همراه شوهرش در روز يازدهم جهت رمي به طرف جمرات حركت مي كند كه بر اثر شدت گرمي هوا و كثرت جمعيت شوهر خود را گم مي كند ، حالت اضطراب و شوكه شدن به او دست مي دهد و به زمين مي افتد ، مأمورين او را به بيمارستان منتقل مي كنند ، بعد از چهار روز تفحص و جستجوي زياد در بيمارستان پيدا مي شود كه قادر به سخن گفتن نبوده و حتي قادر به انجام بقيه اعمال حج نمي باشد و در فاصله اين مدت همراهان او شوهرش را تكليف مي كنند كه به نيابت از خانواده خودش بقيه اعمال او را انجام دهد ، آنچه مسلم است اين بوده كه شوهر در حال ناراحتي و اضطراب و حواس پرتي بوده ، ولي از او كه سوال مي شود اعمال نيابتي را انجام داديد يا نه جواب مي دهد بلي انجام دادم ، پس از مراجعت از حج شوهرش قسم جلاله ياد مي كند كه من حالم بجا نبوده ، و اعمال نيابتي را انجام ندادم و اظهار مي كند كه اجتماع ما با هم حرام است ، آيا حج صحيح است يا نه ؟ و در صورت عدم صحت آيا با نيابت كفايت مي كند يا اينكه لازم است خودش بقيه اعمال حج را انجام دهد و قرباني كه به واسطه عدم بيتوته در مني مي باشد ، آيا درمحل خودش ذبح كند كافي است و يا بايد به مني فرستاده شود ؟
ج- اگر اعمال روز عيد را انجام داده و اعمال مكه را انجام نداده در صورتي كه مي تواند خودش به مكه برود بايد خودش آنها را انجام دهد ، و اگر معذور است نايب بگيرد ، و قرباني مورد سوال در محل خودش هم صحيح است ، و لازم نيست به مني فرستاده شود ، و رمي ايّامي كه انجام نشده،سال بعد بايد قضا شود، و اگر خودش نمي تواند برود ، نيابت كافي است .
مساله (428) س : شخصي در سال 1361 به حج مشرف مي شود و در مغرب روز نهم ذيحجه با وانت كارگري بدون توقف در مشعر الحرام به مني رفته ، و در خارج مني به دست غير مومن قرباني كرده به نيت محرم و در خارج مني سر تراشيده است ، تكليف اين شخص چيست ، آيا مي تواند به نيت ديگري يا براي خودش به حج مشرف شود ؟
ج- بنابر احتياط واجب بايد قرباني و سر تراشي و اعمال مكه را اعاده كند و عمره مفرده اي هم بجا آورد و دو مرتبه اصل حج را هم انجام دهد و تا سر تراشي و اعمال بعد از آن انجام نگرفته و عمره مفرده را انجام نداده ، باقي بر احرام است .
مساله (429) س : آيا در عرفات و مني و مشعر و بعد از مراجعت از اماكن مزبور در صورتي كه مسافت شرعي محقق نشود وظيفه حجاجي كه قبلاً در مكه معظمه قصد اقامت كرده اند از حيث قصر و اتمام چيست ؟
ج- در فرض مذكور تمام است .
مساله (430) س : بعضي از حجاج در مكه قصد اقامه كرده اند ، چه بطن مكه يا محلات آن مثل شيشه و ربع الذاخر يا سفله يا حجون ، اگر يقين داشته باشند كه تا عرفات چهار فرسخ است ، نماز را قصر و اگر شك داشته باشند در مسافت شرعي نماز را تمام مي خوانند بفرماييد در مراجعت از عرفات و مني ، تكليف آنان از نظر قصر و اتمام چيست ؟ با توجه به اينكه توقف آنان در مكه يك روز يا سه روز يا نه روز است و بايد به ايران يا مدينه حركت كنند ؟
ج- در صورت عدم مسافت شرعيه يا شك در آن كه در نماز باقي بر تمام هستند ، اگر از عرفات كه به مكه برمي گردند ، از جهت اينكه محل اقامه است مي روند و بعد از مكه قصد مسافرت مي كنند ، در بازگشت به مكه و در خود مكه هم نمازشان تمام است .
مساله (431) س : اگر موقف دو روز اختلاف داشته باشد ، وظيفه چيست ؟
ج- فرقي بين يك روز اختلاف و دو روز در حكم مساله نيست .
مساله (432) س : در مواردي كه فرموده ايد : اگر مشقت يا حرج داشته باشد . بفرماييد منظور از مشقت و حرج شخصي است يا نوعي ؟
ج- بايد خصوص مساله ملاحظه شود ، و اگر حكم دائر مدار حرج و مشقت باشد ، شخصي آن منظور است .
مساله (433) س : حاجي تمام اعمال عمره و حج را انجام داده بعدفهميد وضويش باطل بوده است ، آيا با تدارك طوافها و نماز ، حجّ او صحيح است يا نه ؟ و برفرض فساد ، چگونه از احرام خارج شود ، و وظيفه ي او چيست؟
ج- بلي با تدارك طوافها و نماز ، حجّ او صحيح است .
مساله (434) س: اگر شخصي مبلغي ارز به فردي بدهد كه عوض آن را ــ به قيمت دولتي يا آزاد ــ پول ايراني بگيرد ، چه حكمي دارد؟
ج- در تبديل پول بايد با هم تراضي نمايند ، و خلاف مقررات هم نباشد .
مساله (435) : پيشاهنگاني كه مي خواهند بدون احرام در عرفات و مني باشند و نمي توانند در آنجا با احرام باشند ، مي توانند براي ورود به مكه ، عمره مفرده انجام دهند و براي حج محرم نشوند ، ولي كسي كه مستطيع است نبايد اين كار را قبول كند و بايد عمره و حج تمتع بجا آورد ، و در هر صورت اگر محرم شد و با لباس مخيط بود حج او صحيح است ، و بايد كفاره دهد .
مساله (436) س : شخصي بعد از احرام عمره تمتع ديوانه شده است ، دوستان او بدون اجازه براي او نايب مي گيرند و يا تبرعاً باقي اعمال او را انجام مي دهند ، آيا اين اعمال براي شخص اول مجزي است و از احرام خارج مي شود يا نه ؟ و اگر پولي خرج شد ، آيا مي شود از ولي كسي كه ديوانه شده گرفت يا نه ؟
ج- نيابت مزبور كفايت نمي كند ، و شخص اول همچنان در احرام باقي است ، و پولي كه خرج شده از مال كسي است كه خرج كرده است و نمي تواند به ديگري رجوع كند ، مگر آنكه مغرور شده باشد .
مساله (437) س : آيا عمره و حج به واسطه جماع ، يا ترك طواف ، يا ترك احد الموقفين ، فاسد مي شود يا نه ؟ و بر فرض فساد ، چگونه بايد از احرام خارج شود ؟
ج- تفصيل موارد فساد قبلاً ذكر شده ، و جماع در عمره تمتع مفسد نيست ، و چنانچه در حج فساد به واسطه جماع باشد ، بايد عمل حج را تمام كند گرچه حج فاسد است ، و با اتمام حج از احرام خارج مي شود ولي در موارد ديگر اگر فساد به ترك وقوف باشد بايد به همان احرام حج ، عمره ي مفرده بجاي آورد و مُحِل شود ، و حكم ترك طواف در عمره ي تمتع مفصلاً بيان شده است ، و ترك طواف در حج صوري دارد كه در محل خود ذكر شده است .
مساله (438) س : كسي كه حج او به واسطه ترك وقوفين فاسد شده و باقي اعمال را بجا آورده و بدون عمره مفرده به ايران آمده است ، تكليف فعلي و آينده اين محرم چيست ؟
ج- به احرام باقي است ، و مي تواند براي خروج از احرام عمره مفرده انجام دهد .
مساله (439) س : آيا قصد ابطال عمره يا حج و يا بعض اجزاي آن ، مبطل است يا نه ؟
ج- قصد ابطال ، مبطل نيست .
مساله (440) س : آيا مصرف كنسروهاي گوشت و ماهي خارجي كه در بازار مسلمين به فروش مي رسد ، جايز است يا نه ؟
ج- اگر ندانند از كجا وارد شده يا بدانند كه از بلاد مسلمين است مانع ندارد ، و اگر بدانند از بلاد كفر وارد مي شود ، در صورتي محكوم به حليت است كه وارد كننده مسلمان باشد و احتمال بدهند كه احراز تذكيه آن را كرده و در دسترس مسلمين قرار داد.
مساله (441) : مسافر در چهار جا ميان تمام خواندن نماز و شكسته خواندن مخير است در شهر مكه و مدينه هر قدر كه وسعت پيدا كرده باشند و مسجد كوفه و حائر حضرت سيدالشهدا عليه السلام .
نيابت در حج
مساله (442) : در نايب ، اموري شرط است :
1) بلوغ ، بنابر احتياط واجب .
2) عقل .
3) ايمان .
4) وثوق و اطمينان به انجام دادن او ، و اما بعد از اجرا عمل نائب ، لازم نيست اطمينان به صحت آن و در صورت شك در صحت ، حكم به صحت مي شود و استنا به صحيح است هر چند قبل از عمل ، شك داشته باشد .
5) معرفت نائب به افعال و احكام حج ولو با ارشاد كسي در حال عمل .
6) ذمه نائب مشغول به حج واجبي در ان سال نباشد .
7) معذور در ترك بعض افعال حج نباشد .
مساله (443) : در منوب عنه ، اموري شرط است :
1- اسلام و ابمان
2- در حج واجب شرط است كه منوب عنه فوت شده باشد يا اگر زنده است حج بر او مستقر شده و خودش از جهت مرضي كه اميد خوب شدن آن نيست يا از جهت پيري نتواند به حج برود و در حج استحبابي اين شرط نيست و در منوب عنه بلوغ و عقل شرط نيست و ممائله بين نائب و منوب عنه نيز شرط نيست و جايز است كسي كه تاكنون به حج نرفته و مستطيع نيست براي ديگري نائب شود .
مساله (444) : نائب بايد در عمل قصد نيابت نمايد و منوب عنه را در نيت تعيين كند ولو اجمالاً و شرط نيست اسم او را ذكر كند ، گر چه مستحب است .
مساله (445) : ذمه منوب عنه فارغ نمي شود مگر به اينكه نائب ، عمل را صحيحاً انجام دهد . بلي اگر نائب بعد از احرام و دخول حرم بميرد ، از منوب عنه مجزي است .
مساله (446) : لباس احرام و پول قرباني در حج نيابي بر اجير است مگر در صورتي كه شرط شده باشد كه مستاجر بدهد و همچنين اگر اجير موجبات كفاره را انجام دهد كفاره بر عهده خود او است نه مستأجر .
مساله (447) : نائب در طواف نساء نيز بايد قصد منوب عنه نمايد و احتياط استحبابي آن است كه به قصد مافي الذمه بجا آورد .
مساله (447) : اگر نائب طواف نساء را صحيحاً انجام ندهد زن بر او حلال نمي شود و بر منوب عنه چيزي نيست .
مساله (449) : استيجار كسي كه وقتش از اتمام حج تمتع ، ضيق شده و وظيفه او عدول به افراد است ، براي كسي كه وظيفه او حج تمتع است صحيح نيست ، بلي اگر در سعه ي وقت او را اجير كرد و بعد وقت ضيق شد بايد عدول كند و از منوب عنه مجزي نيست .
مساله (450) : در حج واجب نيابت يك نفر از چند نفر در يك سال جايز نيست و در غير واجب مانع ندارد .
مساله (451) : كسي كه حج بر او مستقر شده يعني سال اول استطاعت حج نرفته اگر بواسطه مرض ، يا پيري قدرت رفتن ندارد يا رفتن براي او ، حرج و مشقت دارد واجب است نائب بگيرد ، در صورتي كه اميد خوب شدن و قدرت پيدا كردن نداشته باشد ، و به احتياط واجب بايد فوراً نائب بگيرد و اگر مستقر نشده باشد بر او اقوي عدم وجوب است .
مساله (452) : بعد از آنكه نائب عمل را بجا آورد ، حج از معذور ساقط مي شود و لازم نيست خودش حج كند اگر چه عذرش بر طرف شود و اما اگر قبل از اتمام حج عذر برطرف شد ، چه قبل از احرام يا بعد ، بايد خودش حج برود .
مساله (453) : كسي كه حج بر او واجب باشد چه سال استطاعتش باشد و چه حج بر او مستقر شده باشد جايز نيست نيابت كند از غير ، و اگر نيابت كند باطل است ، چه عالم به حكم باشد يا نباشد .
مساله (454) : اگر اجير براي حجه الاسلام بعد از احرام بستن و داخل شدن در حرم بميرد كفايت مي كند از حج كسي كه براي او بجا آورده است ، و لازم نيست حج كردن براي او ، و اگر قبل از احرام يا بعد از آن و قبل از داخل شدن در حرم بميرد بايد دو مرتبه اجير بگيرند ، و همين حكم را دارد كسي كه براي خودش به حج برود .
مساله (455) : اگر كسي را براي حج اجير كردند و قرار نگداشتند كه اجرت براي خصوص عمل باشد يا در مقابل عمل و رفت و آمد ها باشد ، پس اگر قبل از داخل شدن در حرم مرد ، ظاهراً مستحق اجرت رفتن تا محل موت مي باشد ، و همين طور اگر بعد از احرام و دخول حرم بميرد بيشتر از آن چه ذكر شد و اجرت احرام مستحق نيست ، اگر چه حج از ميت ساقط مي شود ، و اگر بعض اعمال را بجا آورد و مرد مستحق اجرت آن اعمال نيز مي باشد و اگر اعمال را به نحوي بجا آورده است كه در عرف گفته شود كه عمره و حج را بجا آورد ، مستحق تمام اجرت است اگر چه بعض اعمال را كه مضر به صحت حج نيست و محتاج به اعاده نيست نسياناً ترك كرده باشد .
مساله (456) : كسي كه به عنوان نيابت رفت به مكه ، و خودش حج واجب بجا نياورده ، احتياط آن است كه بعد از عمل نيابت ، براي خودش عمره مفرده بجا آورد و اين احتياط واجب نيست لكن خيلي مطلوب است .
مساله (457) : كسي كه اجير شده براي حج تمتع ، مي تواند اجير ديگري شود براي طواف يا ذبح يا سعي يا عمره مفرده بعد از عمل حج ، چنانچه مي تواند براي خودش طواف و عمره مفرده بجا آورد .
مساله (458) : كسي كه عذر داشته باشد از بعض اعمال حج نمي شود او را اجير كرد براي حج ،ولي در نائب معذور به عذرطاري اشكال ندارد و اگر شخص معذور از اعمال ، تبرعاً از غير ، حج بكند ، اكتفا كردن به آن اشكال دارد .
مسائل متفرقه نيابت
س (1) : كسي مستطيع بوده و در ميقات به نيابت ديگري مُحرم شده و به مكه آمده و عمره ي تمتع را از طرف منوب عنه انجام داده است ، وظيفه او چيست ؟
ج- با اينكه خودش مستطيع است نيابت او صحيح نيست و احرام او باطل است مگر آنكه به نحو خطا در تطبيق باشد كه در اين صورت از خودش واقع مي شود ، و بايد برگردد به ميقات و از آنجا براي خودش محرم شود . مگر اينكه به نحو خطا در تطبيق باشد كه در اين صورت از خودش واقع مي شود .
س (2) : اگر كسي كه نيابت از ديگري گرفته و به حج آمده ، از بعض اعمال معذور است آيا مي تواند در اين اعمال نايب بگيرد ، و آيا مي تواند پول را به ديگري بدهد كه اصل حج را بجا آورد ؟
ج- نايب شدن معذور ، صحيح نيست و بايد پول را به صاحبش برگرداند مگر اينكه از طرف صاحب پول مجاز در نايب گرفتن باشد كه در اين صورت مي تواند ديگري را در اصل عمل حج ، نايب كند ، و در صورتي كه بدون اجازه ، نيابت را به ديگري واگذار كرد و او عمل را انجام داد ، حج از طرف منوب عنه واقع مي شود ولي پول را بايد به صاحبش برگرداند و صاحب پول ضامن چيزي نيست و اجرت نايب را بايد امر كننده بپردازد .
س(3) : از هر كاروان نوعاً چند نفر از خدمه به نيابت آمده اند و بناچار بايد نيمه شب از مشعر براي انجام كارهاي لازم در مني يا همراه ضعفا ، به مني بروند ، سوال اين است كه آيا اجير شدن و نيابت آنان صحيح است يا خير ؟
ج- با توجه به اينكه از معذورين هستند و نمي توانند وقوف اختياري در مشعر را درك كنند نيابت آنان صحيح نيست ، و اگر قبل از استخدام اجير شده اند بايد حج را از طرف خود بجا آورند و وقوف اختياري را درك نمايند .
س (4) : آيا شخص زنده در موردي كه مي تواند نايب بگيرد بايد از بلد نايب بگيرد يا از ميقات ، و اگر ديگري براي او نايب بگيرد كفايت مي كند يا خير ؟
ج- نايب گرفتن از ميقات كفايت مي كند ، و خودش بايد نايب بگيرد و نايب گرفتن ديگري براي او كافي نيست مگر از طرف او وكالت داشته باشد .
س (5) : آيا عمره مفرده يا طواف استحبابي را مي توانيم به نيابت چند نفر انجام دهيم ، و در اعمال آن از جمله طواف نساء نيت همه بايد بشود يا نيت بعضي كافي است ؟
ج- مي توانيد به نيابت چند نفر انجام دهيد ، و بايد نيت همه بشود .
س (6) : كسي را روز عيد قبل از حلق دستگير كرده اند و او را به ايران فرستاده اند آيا رفقاي او مي توانند از او نيابت كنند و بقيه اعمال را انجام دهند يا خير ، و چگونه از احرام خارج مي شود ؟
ج- بدون اينكه خودش نايب بگيرد نيابت صحيح نيست ، و براي خارج شدن از احرام بايد به مني بيايد و حلق يا تقصير كند و اعمال مترتبه را انجام دهد و اگر نمي تواند برود در محل خودش حلق يا تقصير نمايد و بنابر احتياط موهاي خود را به مني بفرستد ، و بايد براي اعمال مترتبه نايب بگيرد .
س (7) : افرادي كه هر سال به حج مي روند از قبيل خدمه كاروانها در محل خود از كسي نيابت قبول مي كنند ، ولي در ميقات بر اثر اشتغال زياد از نيابت غافل و مُحرم مي شوند ، بعد كه متوجه شدند دوباره نيت نيابت مي كنند ، آيا حج نيابتي آنان درست است يا حج براي خودشان حساب مي شود ؟
ج- چون در محل خود نيابت را پذيرفته و با اين قصد به حج آمده است همين قصد ارتكازي كه اگر متوجه شود همان را در نظر مي گيرد كافي است و حج براي منوب عنه واقع مي شود .
س (8) : شخصي در ميقات براي خودش محرم مي شود و تلبيه مي گويد ، بعد به فكر مي افتد كه چون خودش حج واجب را در سالهاي گذشته بجا آورده ، براي پدر يا مادر يا يكي از خويشاوندان ديگرش حج تبرعي بجا آورد ، آيا مي شود با نيت عدول كند ، و يا دوباره به نيت شخص مورد نظر محرم شود يا خير ؟
ج- اگر به احرام صحيحي محرم شده ، نمي تواند نيت را عوض كند و بايد عملش را به همان نيتي كه در احرام داشته ، اتمام كند .
س (9) : نايبي در احرام عمره تمتع بعد از اينكه وارد مكه شد شك مي كند كه نيت نيابت كرده يا نه ، آيا بايد به ميقات برگردد و مجدداً به نيابت محرم شود ، يا اصلاً حج براي خودش حساب مي شود و ديگر نمي تواند نايب باشد ؟
ج- در نيت ، خطور لازم نيست ، و چون انگيزه او در حال احرام نيابت بوده ، عمل را به نيابت انجام دهد ، و كافي است .
س (10) : زني در عرفات در روز نهم ديوانه شد ، او را به بيمارستان بردند و تا آخرين وقتي كه مي توانستند همراهان او در مكه بمانند باقي ماندند ، خوب نشد ، آيا شوهرش كه با او است مي تواند براي او نايب بگيرد ، و يا خودش باقي اعمال را انجام دهد يا نه ؟
ج- مجنون تكليف ندارد ، و نمي توانند براي او نايب بگيرند ، و اگر عاقل شد حكم اشخاص محرم ديگر را دارد .
س (11) : هر گاه كسي مريض شود ، بطوري كه بعد از احرام عمره ، قادر به انجام اعمال نباشد ، آيا كسي كه براي عمره تمتع مستحبي محرم شده و عمره را انجام داده است ، مي تواند در حج نايب او شود يا خير ؟
ج- كسي كه براي عمره تمتع محرم شده ولو مستحبي ، نمي تواند در اصل عمره يا حج براي ديگري نايب شود و بايد عملش را اتمام كند ، ولي اگر مريض فقط قادر به انجام طواف و سعي نباشد و بتواند وقوفين را درك كند و بقيه اعمال را نايب بگيرد ، جايز است ديگران را در طواف و سعي و اعمال ديگر نايب قرار دهد ، هر چند خودشان هم حج يا عمره بجا مي آوردند .
س (12) : بنده چون مسئول گروه حج بودم به استناد وظيفه ام كه مراقبت از بيماران و عاجزهاي گروه بود ، وقوف اضطراري انجام دادم ، لطفاً وظيفه شرعي اينجانب را بيان فرماييد .
ج- اگر همراه عجزه بوده ايد كه لازم بوده با آنان باشيد و آنان از وقوف اختياري معذور بوده اند براي شما هم اشكالي نداشته ، بلي اگر نايب كسي شده ايد نيابت شما درست نبوده است .
س (13) : اگر كسي دفعه اول به صورت خدمه ، حج بجا آورده و در دفعه دوم دوباره به مأموريت خدمه عازم مكه معظمه است ، آيا مي تواند به عنوان پدر يا مادر كه فوت شده اند نيابت نمايد ، و در چنين صورتي آيا حج از عهده پدر و مادرش برداشته مي شود؟
ج- مانع ندارد و حج از منوب عنه كافي است ، مگر آنكه سال اول ، مستطيع نبوده و امسال مستطيع باشد .
س (14) : كساني كه مجاز هستند در شب عيد قربان بعد از درك اضطراري مشعر به مني بروند ، آيا همه ي آنان از ذوي الاعذار مي باشند كه نيابت ولو تبرعاً مورد اشكال است يا نسبت به استثنا شده است ؟
ج- در فرض سوال زنها مي توانند نايب شوند ، و نيابت در ساير ذوي العذار صحيح نيست .
س (15) : شخصي در حج از ميتي نيابت كرده و در وقت عقد اجاره براي انجام مناسك ، هيچ عذري نداشت ، ولي چند سال بعد از انجام حج متوجه شد كه در وقوف مشعر الحرام با زنها و مريض ها به عنوان راهنما ، وقوف اضطراري كرده و به مني رفته است ، و غافل بوده كه نايب بايد وقوف اختياري بكند ، آيا وظيفه اش چيست ؟
ج- عمل مزبور مجزي از حج نيابتي استيجاري نيست ، و از جهت اجرت بايد به اجير كننده مراجعه نمايد ، و يا در صورتي كه اجاره ، موقت به زمان مخصوصي كه منقضي شده ، نباشد دوباره حج نيابتي صحيح بجا اورد .
س (16) : آيا مي توانم براي مادرم و براي خودم فريضه حج را انجام دهم ؟
ج- در يك سال بيش از يك حج واقع نمي شود .
س (17) : شخصي به عنوان نيابت در مسجد شجره مُحرم شده و به مكه آمده ، در مكه فهميد كه خودش مستطيع بوده است ، آيا بايد اعمال عمره را به قصد خود بجا آورد نسبت به حج نيابي چه وظيفه دارد ، و آيا مي تواند براي آن نايب بگيرد يا نه ؟
ج- احرام او صحيح نبوده است و بايد برگردد و براي عمره تمتع ، براي خودش مُحرم شود و وظيفه خودش را انجام دهد ، و راجع به حج نيابي نمي تواند نايب بگيرد ، مگر اجازه داشته باشد يا استيجار او براي مطلق تحصيل حج باشد .
س (18) : كسي كه نايب بوده و عمره تمتع را انجام داده و بعد ناچار شده است كه به ايران بازگردد ، آيا مي تواند بقيه اعمال را به ديگري واگذار نمايد كه حج تمتع را انجام دهد ؟
ج نمي تواند .
س (19) : آيا شرط ايمان نايب كه در اصل نيابت حج شرط است در ساير اعمالي كه نيابت در آن جايز است ، مثل رمي و طواف ، هم شرط است يا خير ؟
ج- در ساير اعمال نيز غير از ذبح شرط است .
س (20) : شخصي تمام اختيارات اموال پدرش را دارد و پدر نمي تواند بالمباشره حج را بجا آورد ، پسر بدون تذكر دادن به پدر شخصي را اجير براي حج پدر نموده و خودش هم براي حج خود مشرف شده ، در اين فرض آيا حج اجير براي حج پدر ، مجزي است يا خير ؟ و هرگاه در مدينه تصميم بگيرد كه آنچه را از مال پدر به اجير داده است با پدر حساب نكند و از مال خودش باشد ، رفع اشكال مي شود يا نه ؟
ج- در فرض مزبور اگر از پدر وكالت مطلقه و در همه امور دارد كافي است .
س (21) : فردي پس از استطاعت مالي براي حج اسم نويسي كرد و براي دو سال بعد اسمش در آمد ، ولي چند ماه قبل از حركت ، فوت كرد و در حالي كه پسرش را نايب قرار داده بود كه براي او حج بجا آورد ، كه پسر خود استطاعت مالي داشته ولي در اسم نويسي مسامحه كرده و ننوشته است ، در صورتي كه اگر اسم مي نوشت شايد در همان سال اول ، قرعه به نامش در مي آمد و شايد هم سالهاي بعد ، اكنون پسر به مدينه آمده به عنوان نيابت حج بلدي از جانب پدر ، و هنوز هم محرم نشده ، چه وظيفه اي دارد ؟
ج- در فرض مرقوم نيابت صحيح نيست ، و بايد براي خودش حج نمايد . و اگر پدر در اولين سال حصول استطاعت ثبت نام كرد و قبل از رسيدن نوبت و توفيق حج فوت نمود حج بر او واجب نيست و اگر استطاعت قبلاً بوده است و در ثبت نام و تهيه مقدمات تقصير كرده است بايد براي او نائب بگيرند .
س (23) : شخصي اجير حج بلدي از قم شده و خودش ساكن اراك است ، بعد از اجير شدن در نظر داشته كه به قم برود و از آنجا حركت كند ، پس از چند روز در حالي كه از موضوع غافل شده ، براي انجام كار ديگري به قم و بعد از آنجا به تهران رفته است ، آيا همان نيت قبلي براي حركت از قم كافي است يا بايد برگردد به قم ، و بر فرض خروج از ايران ، چه حكمي دارد ؟
ج- اگر به كلي غفلت داشته بايد برگردد و گرنه نيت ارتكازي اجمالي كافي است ، و در صورتي كه بايد برگردد اگر برنگشت و حج را انجام داد ، حج صحيح است و بالنسبه استحقاق اجرت دارد .
س (24) : آيا بر نايب واجب است كه بر طبق فتواي مرجع تقليد منوب عنه اعمال حج را انجام دهد يا مطابق وظيفه خودش عمل نمايد ؟
ج- ميزان ، وظيفه خود اوست ، ولي اگر اجير شده به كيفيت خاصي ، بايد طوري عمل كند كه مراعات وظيفه خودش و كيفيت خاصي ، بايد طوري عمل كند كه مراعات وظيفه خودش و كيفيت ذكر شده ، بشود .
س (25) : آيا در اجاره براي اعمال حج لازم است اجير و مستاجر از يكديگر سوال كنند كه مقلد چه كسي هستند يا نه ؟
ج- لازم نيست ، و اجير مطابق تقليد خودش عمل مي كند .
س (26) : نايب چند ماه قبل از حج به بلد منوب عنه مي رود و به عنوان نيابت حج حركت مي كند و به وطن خودش يا محل ديگري مي رود ، و در ماه ذيحجه كه عازم حج مي شود ، ديگر به بلد منوب عنه نمي رود ، كافي است يا نه ؟ و چه وقت بايد برود ؟
ج-كافي است .
س (27) : در موردي كه مرحوم پدرم فرموده بود پسر بزرگ نيابتاً به مكه برود و من كه پسر بزرگ هستم وسيله ارث مستطيع شده ام اما تا كنون نتوانسته ام سهم خود را به پول مبدل كنم ، مي توانم با اين حال به جاي پدر حج بجا آورم يا نه ؟
ج- با فرض حصول استطاعت مالي براي خودتان ولو از بابت ارثيه اگر امكان فروش و صرف قيمت در حج را داريد بايد اول براي خودتان حج بجا آوريد ، و براي پدر بعداً انجام دهيد يا ديگري را نايب بگيريد .
س (28) : آيا جايز است براي نايب در طواف عمره تمتع يا طواف حج كه طواف را در غير موسم حج بجا آورد يا نه ؟
ج- مانع ندارد .
س (29) : شخصي قبلاً مستطيع بوده و به حج نرفته و الآن هيچ گونه قدرت مالي جهت انجام حج را ندارد ، آيا فرزندش مي تواند تبرعاً از طرف او حج نيابي انجام دهد ؟
ج- نيابت در حج از حي صحيح نيست مگر در صورتي كه شخص از جهت پيري نتواند به حج برود يا مريض باشد و از جهت مرض نتواند برود و مأيوس از خوب شدن تا آخر عمر باشد .
س (30) : حج به نيابت حضرت ولي عصر ارواحنا له الفدا چون در موسم حج تشريف دارند جايز است يا نه ؟
ج- اشكال ندارد .
س (31) : زني كه واجب الحج است وصيت كرده كه از اصل تركه اش براي او حج بلدي توسط وصيش انجام شود ، حال استطاعت جاني و مالي و غيره براي وصي او فراهم است ، فقط از حيث عدم شركت در نام نويسي براي حج ، آن هم با عذري ، استطاعت راهي ندارد ، آيا مي تواند حج نيابي را انجام دهد ؟
ج- وصي اگر قبلاً استطاعت نداشته و فعلاً هم راه براي او باز نيست الآن هم مستطيع نيست مي تواند براي حج نيابي اجير شود ، ولي اگر بدون اينكه اجير شود بتواند خود را به ميقات برساند نمي تواند حج نيابي بجا آورد و بايد براي خودش حج بجا آورد .
س (32) : كسي كه حج نيابي انجام مي دهد اگر در قرباني ، شخص ثالثي را وكيل كرد ذابح چگونه نيت كند ، آيا بايد نيت كند كه به وكالت از ميت قرباني مي كنم يا بايد وكالت از نايب ميت كند ؟ در هر صورت آيا بايد نام ميت را هم ببرد ؟
ج- نام ميت بردن لازم نيست ، بلكه چنانچه نيت كند آنچه بر عهده نايب است انجام دهد صحيح است .
س (33) : كسي كه براي حج اجير مي شود ، اگر شرط كند كه مثلاً براي طواف نساء يا يك عمل ديگري كه نيابت بردار است نايب مي گيرم ، آيا اين شرط نافذ است و مي تواند عمل نمايد يا نه ؟
ج- اگر عذر دارد نمي تواند اجير شود ، بلي در قرباني مانع ندارد و شرط لازم نيست.
س (34) : كسي كه احتمال قوي عقلايي مي دهد كه نتواند اعمال را به نحو عادي انجام دهد ، و ممكن است حج تمتع را بدل به افراد كند ، آيا مي تواند از حج واجب نيابت كند ؟
ج- مي تواند نيابت كند ، ولي اگر وظيفه او عدول به افراد شد بنابر احتياط منوب عنه نبايد اكتفا به آن كند .
س (35) : نايبي كه در وقت قبول نيابت براي حج معذور نبوده است ، و بعد از عقد اجاره در موقع عمل يا قبل از محرم شدن جزء معذورين شده و در هر عذري كه پيش آمده طبق وظيفه معذورين رفتار نمود ، آيا حج او از منوب عنه كافي است ؟ و آيا نسبت به نحوه عذر فرقي هست يا نه ؟
ج- محل اشكال است .
س (36) : كساني كه در حال اجير شدن ، از معذورين نبوده اند و بعداً در اثناء عمل ، عذر عارض شده است ، آيا نيابتشان صحيح است و مستحق تمام اجرت مي باشند يا نه ؟
ج- اگر عذر او موجب نقص بعضي از اعمال شود اشكال دارد .
س (37) : خدمه اي كه از روي جهل به مسال اجير شده اند و وقوف اختياري مشعر را درك نكرده اند فعلاً تكليفشان چيست ، و همچنين ساير معذوريني كه حج ناقص از اين قبيل انجام داده اند تبرعاً يا با اجرت ؟
ج- نيابت ايشان صحيح نيست و كفايت از منوب عنه نمي كند ، و بايد پول را برگردانند و خودشان با عدم عذر نسبت به درك اختياري مشعر بايد با انجام عمره مفرده ، از احرام خارج شوند .
س (38) : در مسائل قبل فرموده ايد كه معذور نمي تواند نايب شود ، معذور به چه كسي گفته مي شود ؟ لطفاً حد آن را معين كنيد ، مثلاً كسي كه نمي تواند نماز طواف را صحيح بخواند ، يا نمي تواند خودش رمي جمرات كند ، و يا نمي تواند قرباني نمايد ، و يا نمي تواند يكي ديگر از واجبات حج را اعم از اركان و غير اركان انجام دهد ، معذور است يا خير ؟
ج- هر كس نتواند اعمال اختياري حج را انجام دهد معذور است و نمي تواند نايب شود ، ولي مباشرت در ذبح در حال اختيار هم لزوم ندارد ، و لذا كسي كه نمي تواند ذبح كند مي تواند براي حج نايب شود و براي ذبح نايب بگيرد .
س (39) : كسي كه نماز او صحيح نيست و براي حج به نيابت آمده است ، آيا نيابت او صحيح است ؟ و مفروض اين است كه به عنوان نيابت محرم شده است ؟
ج- اگر از قرائت صحيح معذور است ، نيابت و احرام او باطل است ، و اگر معذور نيست صحيح است و بايد قرائت خود را درست كند .
س (40) : اگر مستنيب يا منوب عنه در وقت نيابت بدانند كه نايب جزء معذورين است و او را نايب كنند ، اولاً آيا اجرت نيابت براي حلال است يا نه ؟ و ثانياً آيا حج نيابتي او صحيح و از حجه الاسلام يا غير حجه الاسلام منوب عنه كفايت مي كند يا نه ؟
ج- با فرض اينكه معذور بوده و استيجار شده ، استحقاق اجرت ندارد ، و كفايت نمي كند .