بخش 4
کندن دندان بیرون آوردن خون جدال ( یعنی گفتن لا والله و بلی و الله ) فسوق کشتن جانوران و حشرات شکار حیوانات صحرایی سلاح در برداشتن کندن درخت و گیاه در حرم ارتکاب محرمات احرام از روی جهل یا فراموشی مستحبات ورود به حرم مستحبات ورود به مکه معظّمه آداب ورود به مسجدالحرام تذکر مهم طواف و بعضی از احکام آن شرایط طواف 1 ـ نیت 2 ـ طهارت
76 |
احتياط ( 1 ) . ( م 468 و س524 )
[ 193 ] م ـ كندن دندان ديگري گرچه موجب خون آمدن شود مانعي ندارد . ( 2 ) ( س 524 )
[ 194 ] م ـ براي كندن دندان احتياط آن است كه يك گوسفند كفاره دهد . ( 3 ) هر چند ضرورت داشته باشد . ( م 468 و س 525 )
بيرون آوردن خون
[ 195 ] م ـ بيرون آوردن خون از بدن خود جايز نيست . ( 4 ) و همچنين جايز نيست به مثل خراشيدن بدن ، خون از آن بيرون آورد و همين طور به مسواك نمودن ( 5 ) ، خون از بُن دندان ها بيرون آورد . ( م 451 و بيستم از محرمات احرام )
[ 196 ] م ـ بيرون آوردن خون از بدن ديگري مثل حجامت كردن او يا دندان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آيات عظام بهجت ، خامنه اي ، مكارم : بدون خون ريزي حرام نيست .
آية الله صافي و گلپايگاني : كندن دندان حرام است هر چند خون نيايد .
2 . آية الله گلپايگاني متعرض اين فرع نشده اند .
3 . آيات عظام بهجت ، تبريزي ، خويي ، سيستاني ، مكارم : كفاره ندارد .
آية الله خامنه اي : بدون خونريزي كفاره ندارد و با خونريزي در صورتي كه كشيدن دندان ضرورت پيدا كند احتياط مستحب آن است كه يك گوسفند كفاره دهد .
4 . آية الله بهجت : كاري كه مي داند موجب خروج خون از بدن مي شود جايز نيست
آية الله سيستاني : بنابر احتياط واجب
آية الله مكارم : در غير حال احتياج و ضرورت مكروه است . ( از اينجا حكم مسائل بعدي روشن مي شود ) .
5 . آية الله بهجت ، خويي : بنابر احتياط واجب
آيات عظام تبريزي ، سيستاني ، مكارم : مسواك كردن عيبي ندارد گرچه بداند خون خارج مي شود .
77 |
او را كشيدن حرام نيست ( 1 ) . ( م 450 )
[ 197 ] م ـ جايز است در حال احتياج ( 2 ) خون بگيرد به حجامت و غير آن و همين طور خون دمل را بيرون آوردن در حال احتياج و خاريدن جَرَب در صورتي كه موجب آزار است اگر چه از آن خون در آيد . و نيز تزريق آمپول در حال احرام مانع ندارد ولي اگر موجب بيرون آمدن خون از بدن مي شود تزريق نكند ( 3 ) مگر در مورد حاجت و ضرورت . ( م 487ـ452 )
[ 198 ] م ـ خون از بدن در آوردن كفاره ندارد . ( 4 ) ( م 453 )
جدال ( يعني گفتن لا والله و بلي و الله )
[ 199 ] م ـ گفتن كلمه لا و كلمه بلي و در ساير لغات مرادف آن ( 5 ) مثل نه و آري دخالتي در جدال ندارد بلكه قسم خوردن در مقام اثبات مطلب يا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله سيستاني : اگر آن ديگري محرم باشد احتياط مستحب ترك است و بر خود آن محرم جايز نيست بنابر احتياط واجب .
2 . آية الله خويي : در حال ضرورت يا رفع ناراحتي .
3 . آية الله سيستاني : بنابر احتياط جايز نيست مگر در حال ضرورت .
4 . آية الله تبريزي : كفاره اش بنابر احتياط يك گوسفند است .
آيات عظام خويي ، خامنه اي ، سيستاني : بنابر احتياط مستحب كفاره اش يك گوسفند است .
5 . آية الله فاضل : در مرادف اشكال است و ظاهراً در جدال محرّم خصوص لفظ لا و بلي دخالت دارد . و نيز ظاهر كلام آية الله خويي دخالت داشتن كلمه لا و بلي است .
آية الله تبريزي : احتياط اين است كه به غير اين دو كلمه نيز قسم نخورد و نيز با الفاظي كه مترادف آنهاست ، از هر لغتي كه باشد .
آية الله گلپايگاني : بنابر احتياط لازم گفتن كلمه آري و الله و بله والله و نه والله ملحق به آن است .
78 |
ردّ غير جدال است . ( 1 ) ( م 373 )
[ 200 ] م ـ قسم اگربه لفظ الله باشد يا مرادف آن مثل خدا در زبان فارسي ( 2 ) ، جدال است و اما قسم به غير خدا به هر كس باشد ملحق به جدال نيست . ( م374 )
[ 201 ] م ـ احتياط واجب ( 3 ) الحاق ساير اسماء الله است به لفظ جلاله پس اگر كسي قسم بخورد به رحمان و رحيم و خالق سماوات و ارض جدال محسوب مي شود به احتياط واجب . ( م 375 )
[ 202 ] م ـ در مقام ضرورت ( 4 ) ، براي اثبات حقي يا ابطال باطلي جايز است قسم بخورد به جلاله و غير آن .
[ 203 ] م ـ اگر مراد قسم خوردن نباشد بلكه قصدش اظهار محبت يا تعظيم باشد مثل اين كه بگويد تو را به خدا زحمت نكشيد اشكال ندارد . ( م 373 و حاشيه م 376 )
[ 204 ] م ـ اگر در جدال راستگو باشد ، در كمتر از سه مرتبه چيزي بر او نيست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله سيستاني : به گفته بعضي از فقهاء جدال با قسم راست محقق نمي شود مگر اين كه سه مرتبه پي در پي باشد و اين گفته خالي از وجه نيست گرچه احتياط ترك آن است حتي يكبار . ( م 377 )
2 . آية الله فاضل : مرادف الله به هر زباني كه باشد جدال محرّم نمي باشد .
آية الله بهجت : اگر قسم به لفظ جلاله نباشد اظهر عدم الحاق به جدال محرّم است . و اگر لفظ جلاله باشد حرام با آن محقق مي شود ، هر چند لفظ لا و بلي نباشد .
آية الله خويي : بنابر احتياط واجب مرادف الله به هر زباني ملحق است .
3 . آية الله بهجت ، فاضل : جدال محسوب نمي شود .
آية الله سيستاني : جدال محسوب مي شود .
4 . آية الله سيستاني : از حرمت جدال استثناء مي شود موردي كه ترك آن مستلزم ضرري بر ملكف باشد ، مثلاً حق او را پايمال كنند .
79 |
مگر استعفار و در سه مرتبه ( 1 ) يا بيشتر ( 2 ) كفاره آن يك گوسفند است مگر آن كه بعد از سه مرتبه كفاره بدهد كه در اين صورت اگر سه مرتبه ديگر جدال كند به راست بايد يك گوسفند ذبح كند . ( 3 ) ( م 377ـ381 )
[ 205 ] م ـ اگر در جدال دروغگو باشد احتياط واجب آن است كه در يك مرتبه يك گوسفند كفاره بدهد و در دو مرتبه يك گاو و در سه مرتبه يك شتر ( 4 ) بلكه خالي از قوت نيست . ( م 378 )
[ 206 ] م ـ اگر در جدال دروغ در دفعه اول يك گوسفند كفاره ذبح كند بعيد ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله سيستاني و بهجت : اگر سه بار پي در پي باشد . آية الله بهجت اضافه فرموده اند : و در حكم غير صورت تتابع در فرض عدم تكفير تأمل است .
2 . آية الله خويي : در جدال راست از بار سوم به بعد هر بار يك گوسفند كفاره بدهد .
آية الله گلپايگاني : متعرّض مسأله نشده اند .
آية الله سيستاني : اگر پس از سه بار قسم خوردن پي در پي يا بيشتر و پس از فاصله سه بار ديگر پشت سر هم يا بيشتر قسم بخورد بايد دو كفاره بدهد .
3 . آية الله فاضل : ثبوت كفاره محل اشكال است .
4 . آية الله بهجت : در مرتبه سوم ، تخيير ميان گاو و شتر خالي از وجه نيست و در مرتبه دوم بنابر احتياط يك گاو كفاره بدهد .
آيات عظام تبريزي ، خويي ، سيستاني : در مرتبه دوم يك گوسفند ديگر ( آية الله تبريزي بنابر احتياط ) و در مرتبه سوم يك گاو كفاره بدهد . ( از اينجا حكم مسائل بعدي روشن مي شود . )
آية الله فاضل : به احتياط واجب در مرتبه دوم يك گاو و در مرتبه سوم يك شتر كفاره بدهد .
آية الله مكارم : اين قول موافق با احتياط است .
5 . آية الله گلپايگاني : متعرض اين فرع نشده اند .
آية الله فاضل : بلكه بعيد نيست كفاره اش يك گاو باشد .
آية الله مكارم : بعيد است ، پس احتياطاً بايد يك گاو بدهد .
80 |
نيست كه اگر بعد از آن جدال كند به دروغ ، كفاره آن يك گوسفند باشد نه گاو . ( م 379 )
[ 207 ] م ـ اگر در جدال به دروغ دو مرتبه جدال كرد و يك گاو ذبح كرد براي كفاره و بعد يك مرتبه ديگر جدال كرد به دروغ ، ظاهراً يك گوسفند ( 1 ) كفاره است و اگر بعد از ذبح گاو دو مرتبه دروغ گفت و جدال كرد ظاهراً يك گاو كفاره ( 2 ) آن است . ( م 380 )
فسوق
يكي ديگر از محرمات احرام فسوق است .
[ 208 ] م ـ فسوق اختصاصي به دروغ گفتن ( 3 ) ندارد بلكه فحش دادن و فخر به ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله تبريزي : بايد يك گاو كفاره بدهد و گاوي راكه قبلاً ذبح كرده كافي نيست زيرا چنانچه گذشت در مرتبه دوم بايد گوسفند ذبح كند . بله اگر بار دوم كه جدال كرد و گوسفند ذبح كرد براي بار سوم فقط يك گوسفند بدهد و براي بيشتر از سه بار هر بار يك گوسفند بدهد و اگر بعد از دادن دو گوسفند سه مرتبه يا بيشتر جدال كرد يك گاو بايد ذبح كند .
آية الله فاضل : بعيد نيست كفاره اش يك شتر باشد .
2 . آية الله سيستاني : به حاشيه مسائل قبل مراجعه شود .
آية الله فاضل : بعيد نيست كفاره اش دو شتر باشد .
آية الله مكارم : مانند مسأله قبل است .
آية الله گلپايگاني : متعرض اين فرع نشده اند .
آية الله خويي : درجدال دروغ از مرتبه سوم به بعد براي هر بار يك گاو بايد بدهد و فرقي نمي كند كه بين آن كفاره داده باشد يا نه .
3 . آية الله بهجت : دروغ گفتن و دشنام دادني كه بر غير محرم حرام است و نيز مفاخرتي كه بر غير محرم حرام است مراد است .
4 . آيات عظام تبريزي ، خويي ، سيستاني : فخركردن در صورتي كه مستلزم اهانت و تحقير ديگران نباشد حرام نيست .
81 |
ديگران نيز فسوق است و از براي فسوق كفاره نيست فقط بايد استغفار كند و مستحب است چيزي كفاره بدهد و اگر گاو ذبح كند بهتر است . ( م 372 )
كشتن جانوران و حشرات
[ 209 ] م ـ كشتن جانواراني كه در بدن ( 1 ) ساكن مي شوند . ( كشتن حشراتي كه روي بدن قرار مي گيرد ) مثل شپش و كك و كنه ( 2 ) كه در بدن حيوان است بر محرم حرام مي باشد ولي كشتن جانوراني مثل مارمولك و نظائر آن از محرمات احرام محسوب نمي شود ( 3 ) ( مناسك دوازدهم از محرمات احرام و س 491 )
[ 210 ] م ـ جايز نيست ( 4 ) انداختن شپش و كك از بدن و جايز نيست ( 5 ) نقل كردن آن از مكاني كه محفوظ است به جايي كه از آن ساقط شود و بيفتد و احتياط آن است كه به محلي كه در معرض آن است كه بيفتد نقل ندهد . و احتياط مستحب ( 6 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله فاضل : بدن انسان يا حيوان .
2 . آيات عظام تبريزي ، خويي ، سيستاني ، صافي ، گلپايگاني : كشتن شپش در حال احرام جايز نيست ولي در مورد پشه و كك احتياط واجب نكشتن آنها است اگر ضرري متوجه انسان نباشد ، اما تاراندن آنها جايز است .
3 . آيات عظام تبريزي ، خويي ، سيستاني ، صافي : جايز نيست مگر محرم را اذيّت كند .
آية الله مكارم : كشتن هيچ حيواني بنابر احتياط واجب جايز نيست مگر حيوان موذي .
آية الله بهجت : اشكال دارد .
آية الله گلپايگاني : متعرض اين فرع نشده اند
4 . آيات عظام بهجت ، سيستاني ، فاضل ، گلپايگاني ، مكارم : بنابر احتياط واجب جايز نيست .
5 . آيات عظام تبريزي ، خويي ، سيستاني فرموده اند : نقل آنها اشكال ندارد .
آية الله فاضل : درغير شپش احتياط واجب در عدم نقل است .
آية الله مكارم : بنابر احتياط واجب نقل جايز نيست .
6 . آية الله صافي ، گلپايگاني : نبايد آن را از محلي . . . .
آية الله مكارم ، نوري : بنابر احتياط واجب .
82 |
آن است كه آن را از محلي به محل ديگر از بدن نقل ندهند اگر مكان اول محفوظ تر باشد . ( م 383ـ384ـ385 )
[ 211 ] م ـ بعيد نيست كه در كشتن يا نقل دادن اين حشرات كفاره نباشد ليكن احتياط ( 1 )
يك كف طعام صدقه بدهد . ( م 386 )
شكار حيوانات صحرايي
[ 212 ] م ـ شكار كردن حيواني كه وحشي است و همين طور كشتن و مجروح ساختن بلكه هر نوع اذيت آن بر محرم حرام است . ( م اول از محرمات احرام و جامع الفتاوي م 224 )
[ 213 ] م ـ جايز نيست شكار و كشتن حيوان صحرايي مگر در صورتي كه ترس داشته باشد از آزار آن . ( م اول از محرمات احرام )
[ 214 ] م ـ خوردن گوشت شكار بر محرم حرام است چه خودش شكار كند يا غير خودش ، چه محرم شكار كند يا غير محرم ( 2 ) ( م 304 )
[ 215 ] م ـ نشان دادن شكار به شكارچي حرام است و همين طور اعانت او به هر نحوي حرام است . ( م 305 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آيات عظام بهجت ، تبريزي ، خويي ، مكارم ، نوري : بنابر احتياط بايد يك مشت از طعام به فقير كفاره بدهد .
آية الله فاضل : اين احتياط در كشتن يا انداختن شپش واجب است .
آيات عظام خويي ، تبريزي ، سيستاني : در قتل زنبور بايد چيزي از طعام صدقه بدهد . ( م حاشيه م 310 و جامع الفتاوي م 223 )
2 . آية الله سيستاني : حتي اگر غير محرم آن را در غير محرم شكار كرده باشد .
آية الله مكارم : خواه قبل از احرام خودش شكار كرده باشد يا نه .
83 |
[ 216 ] م ـ شكار دريايي مانع ندارد و آن حيواني است كه تخم و جوجه هر دو را در دريا كند . ( 1 ) ( م 307 )
[ 217 ] م ـ ذبح و خوردن حيوانات اهلي مثل مرغ خانگي و گاو و گوسفند و شتر مانع ندارد . ( م 308 )
[ 218 ] م ـ پرندگان جزو شكار صحرايي مي باشند و ملخ نيز در حكم شكار صحرايي است . ( م 309 )
[ 219 ] م ـ كشتن ملخ براي محرم جايز نيست بنابراين اگر از راهي بگذرد كه ملخ در آن است چنانچه مي تواند راه خود را تغيير دهد و اگر نمي تواند بايد مواظب باشد ملخ ها را پايمال ننمايد ولي در صورت ناچاري و مشقت و عسر و حرج اشكال ندارد . ( جامع الفتاوي م 231 و مناسك م 309 )
[ 220 ] م ـ هر شكاري كه حرام است جوجه و تخم آن نيز حرام است ( 2 ) ( م 313 )
[ 221 ] م ـ نگاه داشتن صيدي كه با خود آورده حرام است اگر چه خودش مالك آن باشد . ( م 311 )
[ 222 ] م ـ شكار كردن حيوان صحرايي در حرم و كشتن آن جايز نيست و در اين حكم فرقي ميان محرم و غير محرم نيست . ( م 1179 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آيات عظام تبريزي ، سيستاني ، گلپايگاني ، نوري : حيوان دريايي آن است كه در دريا و در آب زندگي كند .
آية الله فاضل : به نظر عرف زندگي او در دريا باشد .
آية الله مكارم : بنابر احتياط واجب در دريا زندگي كند .
2 . آية الله سيستاني : و به احتياط واجب نبايد ديگري را در برداشتن و خوردن تخم آنها كمك كند .
84 |
سلاح در برداشتن
[ 223 ] م ـ سلاح در برداشتن بنابر احوط ( 1 ) مثل شمشير و نيزه و تفنگ و هر چه از آلات جنگ باشد جايز نيست مگر براي ضرورت .
كندن درخت و گياه در حرم
[ 224 ] م ـ كندن و بريدن درخت يا گياهي كه در حرم روييده باشد ( 2 ) جايز نيست و اين حكم مختص به محرم نيست بلكه براي همه حرام است مگر درخت هاي ( 3 ) ميوه و درخت خرما و گياه اذخر كه گياه معروفي است از اين حكم مستثني است و قطع آن مانع ندارد . ( م 473ـ478 و بيست و سوّم از محرمات احرام )
[ 225 ] م ـ اگر به نحو متعارف راه برود و گياهي از راه رفتن او قطع شود اشكالي ندارد ( 4 ) . ( م 479 )
[ 226 ] م ـ اگر درختي را كه جايز نيست كندنش بكند احتياط ( 5 ) آن است كه اگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آيات عظام بهجت ، تبريزي ، خويي ، خامنه اي ، سيستاني ، صافي ، فاضل ، گلپايگاني ، مكارم : سلاح در برداشتن بر محرم حرام است .
2 . آية الله سيستاني : ونيز اگر اصل آن خارج حرم باشد و شاخه هاي آن در حرم باشد يا به عكس .
3 . آية الله فاضل : تنها شاخه هايي كه در كميّت يا كيفيّت ميوه ها تأثير مي گذارد را مي تواند قطع كند .
آية الله مكارم : قطع درختان ميوه اگر خودرو باشد خالي از اشكال نيست .
4 . آية الله بهجت : اگر علم به قطع شدن دارد و بدون ضرورت راه برود اشكال دارد .
5 . آية الله سيستاني ، خويي : كفاره كندن درخت از بيخ ، قيمت همان درخت است .
آية الله سيستاني : بنابر احتياط ، كفاره كندن هر درختي قيمت همان درخت است .
آية الله صافي : اگر گاو يا گوسفند را به قصد مافي الذمة از عين آنها يا قيمت درخت بدهد و قيمت درخت بيشتر نباشد كافي است .
85 |
بزرگ باشد يك گاو كفاره بدهد و اگر كوچك باشد يك گوسفند ( 1 ) و اگر بعضي از درخت را قطع كند اقوي آن است كه قيمت آن را كفاره بدهد . ( م 474ـ475 )
[ 227 ] م ـ در قطع گياه ها كفاره نيست بجز استغفار . ( م 476 )
ارتكاب محرمات احرام از روي جهل يا فراموشي
[ 228 ] م ـ كفاره محرمات احرام در صورتي واجب است كه آن حرام با علم و عمداً انجام شود ولي اگر به جهت جهل به مسأله يا فراموشي يا غفلت باشد كفاره ندارد مگر در موارد ذيل :
1ـ صيد كه در هر صورت كفاره دارد .
2ـ كسي كه طواف عمره يا حج را فراموش كند و پس از آن با زن نزديكي كند . كه كفاره آن خواهد آمد .
3ـ كسي كه دست به سر و ريش خود بكشد و يك مو يا بيشتر بيفتد . ( 2 ) ( م 1320ـ1187ـ س501ـ م 323 )
مستحبات ورود به حرم
1ـ همين كه حاجي به حرم رسيد ، پياده شده و جهت ورود به حرم ، غسل نمايد .
2ـ از براي تواضع و فروتني نسبت به حضرت حق ـ جلّ و علا ـ پابرهنه شده و كفش هاي خود را در دست گرفته داخل حرم شود و اين عمل ثواب زيادي دارد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله مكارم : احتياط در هر دو صورت يك گاو است .
2 . نظر آيات عظام در زدودن مو گذشت .
86 |
3ـ وقت ورود به حرم اين دعا را بخواند :
« اَللّهُمَّ إنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : { وَأَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَعَلي كُلِّ ضامِر يَأْتينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميق } . اَللّهُمَّ إنّي اَرْجُو اَنْ اَكُونَ مِمَّنْ اَجابَ دَعْوَتَكَ ، وَقَدْ جِئْتُ مِنْ شُقَّة بَعيدَة وَفَجٍّ عَميق سامِعاً لِنِدائِكَ وَمُستَجِيباً لَكَ مُطيعاً لاِمْرِكَ وَكُلُّ ذلِكَ بِفَضْلِكَ عَليَّ وَاِحْسانِكَ إِلَيَّ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلي ما وَفَّقْتَنِي لَهُ أبْتَغِيْ بِذلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدَكَ وَالْقُرْبَةَ إلَيْكَ وَالْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي وَالتَّوْبَةَ عَلَيَّ مِنْها بِمَنِّكَ ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَحَرِّمْ بَدَنِي عَلَي النَّارِ وَآمِنِّي مِنْ عَذابِكَ وَعِقابِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ » .
4ـ وقت ورود به حرم مقداري از گياه مخصوصي به نام اذخر گرفته و بجود .
مستحبات ورود به مكه معظّمه
[ 229 ] م ـ براي ورود به مكه معظّمه نيز مستحب است مكلّف غسل نمايد و هنگامي كه وارد مكه مي شود با حالت تواضع وارد شود و كسي كه از راه مدينه مي رود ، از بالاي مكه وارد شده و وقت بيرون آمدن از پائين آن بيرون آيد .
آداب ورود به مسجدالحرام
[ 230 ] م ـمستحب است مكلّف برايورود به مسجدالحرام غسل نمايد . ( 1 ) و همچنين مستحب است با پاي برهنه و با حالت سكينه و وقار وارد شود و هنگام ورود از در « بني شيبه » وارد شود و گفته اند كه باب بني شيبه در حال حاضر مقابل باب السلام است بنابراين بهتر آن است شخص از باب السلام وارد شده و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله سيستاني : استحباب اين غسل ثابت نيست . مگر براي طواف باشد .
87 |
مستقيماً بيايد تا از ستون ها بگذرد .
مستحب است بر در مسجدالحرام ايستاده و بگويد :
« السَّلامُ عَلَيْكَ أَ يُّها النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، بِسْم الله وَبِاللهِ وَما شاءَ اللهُ ، السَّلامُ عَلي أ نْبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ ، اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ ، السَّلامُ عَلي إبْراهِيمَ خَلِيْلِ اللهِ ، وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ » .
و در روايت ديگري وارد است كه نزد در مسجد بگويد :
« بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَمِنَ اللهِ وَإلَي اللهِ وَما شاءَ اللهُ وَعَلي مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَخَيْرُ الاْسْماءِ للهِِ ، وَالْحَمْدُ للهِِ وَالسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ ، السَّلامُ عَلي مُحَمَّدْ بِنْ عَبْداللهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَ يُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، السَّلامُ عَلي أنبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ ، السَّلامُ عَلي خَلِيْلِ اللهِ الرَّحْمنِ ، السَّلامُ عَلَي الْمُرسَلِينَ وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ ، السَّلامُ عَلَيْنا وَعَلي عِبادِ اللهِ الصَّالِحينَ ، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَبارِكْ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد كَما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي إبْراهِيمَ وَآلِ إبْراهيمَ إنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيْدٌ ، أللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد عَبْدِكَ وَرَسُو لِكَ ، أللَّهُمَّ صَلِّ عَلي إبْراهِيْمَ خَلِيلِكَ وَعَلي أ نْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَسَلِّمْ عَلَيْهِمْ ، وَسَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ ، أللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ وَاسْتَعْمِلْنِي في طاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ وَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الاِْيمانِ أبَداً ما أبْقَيْتَني جَلَّ ثَناءُ وَجْهِكَ ، الْحَمْدُ للهِِ الَّذي جَعَلَني مِنْ وَفْدِهِ وَزُوّارِهِ وَجَعَلَني مِمَّنْ يَعْمُرُ مَسَاجِدَهُ ، وَجَعَلَني مِمَّنْ يُناجِيهِ ، أللَّهُمَّ إنِّي عَبْدُكَ وَزائِرُكَ في بَيْتِكَ وَعَلي كُلِّ مَأتِيٍّ حَقٌّ لِمَنْ أتاهُ وَزارَهُ ، وَأ نْتَ خَيْرُ مَأتِيٍّ وَأكْرَمُ مَزُور فَأَسْأَ لُكَ يا اَللهُ يا رَحْمنُ بِأَ نَّكَ أنتَ اللهُ لا إلهَ إلاّ أ نْتَ
88 |
وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ بِأ نَّكَ واحِدٌ اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ ( لكَ خ ل ) كُفُواً أحَدٌ ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَعَلي أهْلِ بَيْتِهِ يا جَوادُ يا كَرِيمُ يا ماجِدُ يا جَبَّارُ يا كَريمُ أسْأَ لُكَ أنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَ إيّايَ بِزِيارَتي إيَّاكَ أوَّلَ شيء تُعْطِيَنِي فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ » .
پس سه مرتبه بگويد : « أللَّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتي مِنَ النَّارِ » .
پس مي گويد : « وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَّيِّبِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ شَياطِيْنِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ » .
پس داخل مسجد الحرام شود و رو به كعبه دست ها را بلند كرده ، بگويد :
« اَللَّهُمَّ إنّي أسْأَ لُكَ في مَقامي هذا وَفي أوَّلِ مَناسِكِي أنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِي وَأنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتي وَأنْ تَضَعَ عَنِّي وِزْري ، الْحَمْدُ للهِِ الَّذي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامَ أللَّهُمَّ إنّي أشْهَدُ أنَّ هذا بَيْتُكَ الْحَرامُ الَّذي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَأمْناً مُبارَكاً وَهُديً لِلْعالَمينَ أللَّهُمَّ إنَّي عَبْدُكَ وَالْبَلَدَ بَلَدُكَ وَالْبَيْتَ بَيْتُكَ جِئْتُ أطْلُبُ رَحْمَتَكَ وَأؤُمُّ طاعَتَكَ مُطِيْعاً لاِمْرِكَ راضياً بِقَدَرِكَ أسْأَ لُكَ مَسْأ لَةَ الْفَقِيْرِ إلَيْكَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ أللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ واسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ » .
آنگاه به كعبه خطاب كند و بگويد :
« أ لْحَمْدُ للهِِ الَّذي عَظَّمَكِ وَشَرَّفَكِ وَكَرَّمَكِ وَجَعَلَكِ مَثابَةً لِلنّاسِ وَاَمْناً مُبارَكاً وَهُديً لِلْعالَمِيْنَ » .
وقتي روبروي حجرالأسود رسيد بگويد :
« أشْهَدُ أنْ لاإلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ
89 |
آمَنْتُ بِاللهِ وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَاللاَّتِ وَالْعُزّي وَبِعِبادَةِ الشَّيْطانِ وَبِعِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعي مِنْ دُونِ اللهِ » .
و مستحب است رو به حجر الأسود بايستد و بگويد :
« أ لْحَمْدُ للهِِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَما كُنّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أنْ هَدانَا اللهُ سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُ للهِ وَلا إلهَ إلاّ اللهُ وَاللهُ أكْبَرُ ، اللهُ أكْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ وَاللهُ أكْبَرُ مِمّا أخْشي وَاَحْذَرُ ، لا إلهَ إلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيْكَ لَهُ ، لَهُ الْمُلكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَيُمِيتُ وَيُحْيِي وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلي كُلِّ شَيء قَدِيرٌ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمّد وَالِ مُحَمَّد وَبارِكْ عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ كَأفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي إبْراهِيمَ وَآلِ إبْراهِيمَ إنَّكَ حَمِيْدٌ مَجيدٌ ، وَسَلامٌ عَلي جَميعِ النَّبِيِّينَ وَالمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِينَ أللَّهُمَّ إنَّي اُومِنُ بِوَعْدِكَ وَأُصَدِّقُ رُسُلَكَ وَأتَّبِعُ كِتابَكَ » .
آنگاه بگويد : « اللهمّ انّي أومِنُ بِوَعدِكَ وَأُوفي بعهدك » .
و در روايت معتبر وارد است كه وقتي كه نزديك حجرالأسود رسيدي ، دست هاي خود را بلند كن و حمد و ثناي الهي را به جا آور و صلوات بر پيغمبر بفرست و از خداوند عالم بخواه كه حج تو را قبول كند . پس از آن ، حجر را بوسيده و استلام نما و اگر بوسيدن ممكن نشد استلام نما و اگر آن هم ممكن نشد اشاره به آن كن و بگو :
« أللَّهُمَّ أمانَتِي أدَّيْتُها وَمِيثاقِي تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوافاةِ أللَّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ وَعَلي سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللهِ وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطاغُوتِ وَاللاَّتِ وَالْعُزّي وَعِبادَةِ الشَّيْطانِ وَعِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعي
90 |
مِنْ دونِ اللهِ » .
و اگر نتواني همه را بخواني بعضي را بخوان و بگو :
« أللَّهُمَّ إليْكَ بَسَطْتُ يَدِي وَفِيما عِنْدَكَ عَظُمَتْ رَغْبَتِي فَاقْبَلْ سُبْحَتي وَاغْفِرْ لِي وَارْحَمْنِي ، أللَّهُمَّ إنّي أعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَالْفَقْرِ وَمَواقِفِ الْخِزْيَ في الدُّنيا وَالاْخِرَةِ » .
تذكر مهم
بوسيدن و استلام حجر الأسود : در صورت مزاحمت و شلوغي مستحب نيست و بنابر روايات معتبر ، امام صادق ( عليه السلام ) به جهت اجتناب از مزاحمت براي مردم ، از استلام حجر ، خودداري كرده اند . و اگر استلام يا بوسيدن حجر موجب گناه شود ، لازم است آن را ترك كند .
91 |
4
†
طواف و بعضي از احكام آن
دوم از واجبات عمره طواف است .
كسي كه محرم شد به احرام عمره و وارد مكه معظمه شد ، اول چيزي كه از اعمال عمره بر او واجب است ، آن است كه ، طواف كند به دور خانه كعبه براي عمره .
[ 231 ] م ـ طواف عبارت است از هفت مرتبه دور خانه كعبه گرديدن ؛ به نحوي كه خواهد آمد و هر دوري را شوط مي گويند ، پس طواف عبارت از هفت شوط است . ( مناسك ، مسأله 531 )
[ 232 ] م ـ طواف از اركان عمره است و كسي كه آن را از روي عمد ترك كند تا وقتي كه طواف و اعمال مترتب بر آن را انجام ندهد از احرام خارج نمي شود . چه عالم به مسأله باشد و چه جاهل باشد . ( مناسك ، مسأله 532 ـ س189 ـ جامع الفتاواي عمره م 244 )
[ 233 ] م ـ اگر از روي سهو ترك كرده ( 1 ) طواف را ، لازم است آن را به جا آورد هر وقت كه باشد ، ( 2 ) و اگر برگشته به محل خود و نتواند برگردد به مكه يا مشقت داشته باشد برگشتن ، بايد شخص مورد اطميناني را نايب بگيرد . ( 3 ) ( مناسك ، مسأله 535 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله سيستاني : يا آن را به طور صحيح انجام نداده .
2 ـ آية الله فاضل : و سعي را نيز بنابر احتياط اعاده كند .
3 ـ آية الله مكارم : در اين مدّت چيزي بر او حرام نيست .
92 |
[ 234 ] م ـ اگر سعي را به جا آورده ، پيش از آن كه طواف را به جا آورد ، احتياط واجب ( 1 ) آن است كه سعي را هم به جا آورد و اگر نماز طواف را به جا آورده ، بايد آن را هم بعد از طواف اعاده كند . ( مناسك ، مسأله 536 )
[ 235 ] م ـ اگر مشغول سعي بين صفا و مروه شد و يادش آمد كه طواف به جا نياورده ، بايد رها كند و طواف كند و پس از آن سعي را اعاده كند . ( 2 ) ( مناسك ، مسأله 630 )
[ 236 ] م ـ اگر شخص محرم بهواسطه مرض ، خودش قدرت نداشته باشد كه طواف كند ، اگر ممكن است ، خودِ او را به يك نحو ببرند ( 3 ) و طواف دهند ؛ اگرچه به دوش گرفتن يا بر تخت گذاشتن باشد ، و اگر ممكن نشود بايد براي او نايب بگيرند . ( مناسك ، مسأله 537 )
[ 237 ] م ـ شخص مريض را كه طواف مي دهند بايد مراعات شرايط و احكام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آيات عظام خامنه اي ، سيستاني ، فاضل : بايد سعي را بعد از طواف اعاده نمايد .
آية الله مكارم : اين احتياط در مورد سعي ، مستحب است .
2 ـ آية الله صافي ، آية الله گلپايگاني : اگر قبل از شوط چهارم سعي ، يادش بيايد كه طواف به جا نياورده ، سعي را رها كند و طواف را به جا آورد و سپس سعي را انجام دهد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم سعي بوده ، آن را قطع كند و بعد از انجام طواف ، سعي را اتمام و به احتياط واجب آن را اعاده نمايد .
3 ـ آية الله صافي ، گلپايگاني : و طوري طواف دهند كه پاهايش بر زمين كشيده شود و اگر ممكن نشود ، او را توسط دوش يا چيز ديگر طواف دهند و اگر هيچگونه ممكن نشود نايب بگيرد كه براي او طواف كند .
آية الله سيستاني : احتياط مستحب آن است كه به طوري او را طواف دهند كه پاهايش به زمين كشيده شود .
آية الله فاضل : و بهتر است در صورت امكان پاهاي او به زمين كشيده شود .
آية الله مكارم : و لازم نيست پاهاي او به زمين كشيده شود .
93 |
طواف را ، به مقداري كه براي او ممكن است ، بكنند . ( مناسك ، مسأله 538 )
[ 238 ] م ـ در طواف كردن هر طور برود مانع ندارد ، مي تواند آهسته برود و مي تواند تند برود و مي تواند بدود و مي تواند سواره طواف كند يا با دوچرخه طواف كند . ليكن بهتر آن است كه به طور ميانه روي برود . ( مناسك ، مسأله 586 )
شرايط طواف
1 ـ نيت
2 ـ طهارت
3 ـ مختون بودن
4 ـ ستر عورت
5 ـ شروع طواف از حجرالأسود و ختم به آن
6 ـ بودن كعبه در طرف چپ طواف كننده .
7 ـ داخل كردن حجر اسماعيل در طواف .
8 ـ رعايت محدوده طواف
9 ـ طواف نكردن روي شاذروان
10 ـ موالات .
11 ـ انجام هفت دور نه كمتر نه بيشتر
1 ـ نيت
بايد طواف را با قصد خالص براي خدا به جا آورد .
[ 239 ] م ـدر طواف بايد تعيين كند كه براي عمره است يا حج و يا طواف مستحب است و قصد نيابت كند اگر طوافش نيابي است . ( جامع الفتاوي عمره م 252 )
94 |
[ 240 ] م ـ نيت را لازم نيست به زبان بياورد و لازم نيست به قلب بگذراند ، بلكه همان كه بنا دارد اين عمل را به جا آورد و با اين بنا به جا آورد ، كفايت مي كند و به عبارت ديگر ، نيت در عبادت و كارهاي ديگر ، در اين جهت فرق ندارد . پس همانطور كه انسان با قصد آب مي خورد و راه مي رود عبادت را اگر همانطور به جا آورد با نيت به جا آورده . ( مناسك ، مسأله 539 )
[ 241 ] م ـ بايد عبادت را براي اطاعت خدا بجا آورد و در اين جهت با كارهاي ديگر فرق پيدا مي كند . پس بايد طواف را براي اطاعت خداوند به جا آورد . ( 1 ) ( مناسك ، مسأله 540 )
[ 242 ] م ـ اگر در به جا آوردن طواف يا ساير اعمال عمره و حج كه عبادي است ريا كند ؛ يعني براي نشان دادن و به رخ ديگري كشيدن و عمل خود را خوب جلوه دادن به جا آورد ، طواف او و همينطور هرچه را اينطور به جا آورده باطل است و در اين عمل معصيت خدا را هم كرده است . ( مناسك ، مسأله 541 )
[ 243 ] م ـ ريا بعد از عمل و تمام كردن طواف يا ديگر اعمال ، باعث بطلان عمل نمي شود . ( مناسك ، مسأله 542 )
[ 244 ] م ـ كفايت مي كند در صحيح بودن عمل ، آن كه براي خدا بياورد يا براي اطاعت امر خدا ، يا براي ترس از جهنم يا براي رسيدن به بهشت و ثواب . ( 2 ) ( مناسك ، مسأله 543 )
[ 245 ] م ـ اگر در عملي كه براي خدا مي آورد ، رضاي ديگري را هم شركت دهد و خالص براي خدا نباشد عمل باطل است . ( مناسك ، مسأله 544 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله سيستاني : در عبادت معتبر است كه براي تذلّل و كرنش در پيشگاه خداوند انجام داده شود ؛ خواه اطاعت صدق كند يا نكند .
2 . آية الله سيستاني : در فرض صدق معيار مذكور در حاشيه قبلي .
95 |
2 ـ طهارت
طواف كننده بايد طاهر باشد از حدث اكبر ؛ مثل جنابت و حيض و نفاس و از حدث اصغر ؛ يعني بايد با وضو باشد . ( 1 )
[ 246 ] م ـ طهارت از حدث اكبر و اصغر در طوافِ واجب شرط است ؛ چه طواف عمره باشد يا طواف حج يا طواف نساء ، حتي در عمره و حجّ مستحب ، كه پس از احرام بستن واجب است آن را تمام كند . ( مناسك ، مسأله 545 )
[ 247 ] م ـ طهارت از حدث اكبر و اصغر ، در طواف مستحبي شرط نيست ، ليكن كسي كه جنب يا حايض است جايز نيست در مسجد الحرام وارد شود ، ولي اگر غفلتاً يا نسياناً طواف مستحب كرد صحيح است . ( 2 ) ( مناسك ، مسأله 546 )
[ 248 ] م ـ اگر شخصي كه حدث اكبر يا اصغر داشته طواف واجب كند ، باطل است ؛ چه از روي عمد باشد يا از روي غفلت يا نسيان يا ندانستن مسأله باشد . ( مناسك ، مسأله 548 و545 )
[ 249 ] م ـ اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل ، ( 3 ) واجب است تيمم كند بدل از وضو يا بدل
از غسل . ( 4 ) ( مناسك ، مسأله 552 )
[ 250 ] م ـ اگر تيمم كرد بدل از غسل و حدث اصغر عارض شد ، ( 5 ) براي حدث
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله نوري : و اگر وضو ممكن نيست تيمّم كند .
2 . آية الله فاضل : يا جهلاً
آية الله سيستاني : بنابر مشهور ، در طواف مستحبي ، طهارت از حدث اكبر شرط نيست .
3 ـ آية الله تبريزي ، مكارم : اگر عذر داشته باشد و نتواند صبر كند تا عذر برطرف شود .
4 . آية الله صافي ، گلپايگاني : در غسل غير جنابت ، علاوه بر تيمم بدل از غسل ، در صورت تمكن بايد وضو هم بگيرد و گرنه بايد يك تيمم ديگر به جاي وضو به جا آورد و جنب متيمم بنابر احتياط مستحب نايب هم بگيرد .
5 ـ آية الله بهجت : احوط جمع بين وضو يا تيمّم بدل از آن و تيمّم بدل از حدث اكبر است .
96 |
اكبر لازم نيست تيمم كند ، بلكه براي حدث اصغر بايد تيمم كند و تا حدث اكبر براي او حاصل نشده و عذرش باقي است همان تيمم اول كافي است ، ليكن احتياط مستحب آن است كه تيمم بدل از غسل هم بكند . ( 1 ) ( مناسك ، مسأله 553 )
[ 251 ] م ـ احتياط واجب ( 2 ) آن است كه اگر اميد دارد كه عذرش از وضو يا غسل مرتفع شود ، صبر كند تا وقتي كه اميدش قطع شود . ( مناسك ، مسأله 554 )
[ 252 ] م ـ اگر با وضو بوده و شك كند كه حدث عارض شده است يا نه ، بنابر وضو داشتن بگذارد و لازم نيست وضو بگيرد و همچنين اگر از حدث اكبر پاك بوده و شك كند كه حدث عارض شده . ( مناسك ، مسأله 555 )
[ 253 ] م ـ اگر مُحدِث به حدث اصغر يا اكبر بوده و شك كند كه وضو گرفته يا نه يا غسل كرده يا نه ، بايد در فرض اول وضو بگيرد و در فرض دوم غسل كند . ( مناسك ، مسأله 556 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله تبريزي : اگر بدل از غسلِ جنابت ، تيمم كرد و بعد حدث اصغر عارض شد ، چنانچه عذرش باقي است ، بايد بدل از غسل تيمم كند و احتياط مستحب آن است كه بين تيمم و وضو جمع كند و اگر براي حدث اكبرِ ديگر غير از جنابت تيمم كرد و بعد حدث اصغر عارض شد بايد بدل از غسل تيمم كند و بنابر احتياط وضو هم بگيرد و اگر متمكن از وضو هم نبود بايد تيمم ديگري بدل از وضو بنمايد .
آية الله خامنه اي : بنابر احتياط بايد بار ديگر تيمّم بدل از غسل كند .
آية الله خويي : لازم است تيمم بدل از غسل بكند .
2 ـ آية الله بهجت : افضل و احوط تأخير است ولي اظهر جواز مبادرت است .
آية الله خامنه اي ، گلپايگاني : اگر مي داند عذر او برطرف مي شود ، بايد صبر كند .
آية الله خويي : اگر احتمال بقاي عذر مي دهد مي تواند صبر نكند ، ولي اگر بعداً كشف خلاف شد بايد اعاده نمايد ، بلي اگر عذرش نبودِ آب باشد بايد فحص كند ، به تفصيلي كه در رساله عمليه مذكور است .
آية الله سيستاني : اگر از بر طرف شدن عذر مأيوس باشد يا احتمال دهد در صورت تأخير ، از انجام تيمّم نيز عاجز شود صبر كردن لازم نيست .
97 |
[ 254 ] م ـ اگر بعد از تمام شدن طواف شك كند كه با وضو آن را به جا آورده يا نه يا شك كند با غسل آن را به جا آورده ( 1 ) يا نه ، طواف او صحيح است ، ليكن براي اعمال بعد بايد طهارت تحصيل كند . ( مناسك ، مسأله 557 )
[ 255 ] م ـ اگر در اثناي طواف شك كند كه وضو ( 2 ) داشته يا نه ، پس اگر بعد از تمامي دور چهارم است طواف را رها كند و وضو بگيرد و از همانجا تتمه طواف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله تبريزي ، آية الله خويي : اگر بعد از حدث اصغر شك كند در اين كه قبل از طواف غسل كرده يا نه ، بايد غسل كرده و طواف را اعاده كند و براي اعمال آتيه وضو بگيرد .
2 ـ آية الله بهجت : حكم شك در طهارت در اثناي طواف هم همان حكم شك است در طهارت در اثناي نماز .
آيات عظام تبريزي ، خامنه اي ، خويي : اگر سابقه طهارت داشته ، به شك خود اعتنا نكند و الاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگيرد .
آية الله سيستاني : و سابقه طهارت نداشته باشد .
آية الله صافي ، آية الله گلپايگاني : در اين صورت بايد وضو بگيرد و بعد طواف را از سر بگيرد ، چه قبل از تمام شدن چهار دور باشد يا بعد از آن .
آية الله فاضل : اگر در بين طواف شك كند كه وضو داشته يا خير ، مسأله سه صورت دارد ،
اوّل : حالت سابق خود را بداند كه طاهر بوده در اين فرض جايز است طواف را تمام كند و براي اتمام آن وضو واجب نيست و اعاده طواف نيز لازم نيست و در اين صورت فرقي نيست كه شك ، بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن .
دوّم : حالت سابق خود را بداند كه مُحدِث بوده ، در اين فرض ظاهراً هر مقدار طوافي كه انجام داده ، محكوم به بطلان است ؛ چه شك بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن و بايد بعد از وضو از نو طواف كند .
سوم : حالت سابق خود را نداند ، كه در اين صورت به احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده كند و در اين صورت فرقي نيست كه شك بعد از دور چهارم يا قبل از آن عارض شده باشد .
آية الله مكارم : و حالت سابقه خود را از وضو و حدث نداند .
98 |
را به جا آورد ( 1 ) و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم ( 2 ) است احتياط واجب آن است كه طواف را تمام كند ( 3 ) و اعاده كند . ( مناسك ، مسأله 558 )
[ 256 ] م ـ در تمام صورت هايي كه در شك گفته شد كه « بنابر طهارت بگذارد » يا « طوافش صحيح است » بهتر آن است كه تجديد وضو كند و رجاءاً غسل به جا آورد ، چون ممكن است كه بعد معلوم شود وضو يا غسل نداشته و اشكال پيدا مي شود . ( مناسك ، مسأله 559 )
[ 257 ] م ـ اگر در اثناي طواف شك كند كه غسل كرده است از جنابت يا حيض يا نفاس يا نه ، بايد فوراً از مسجدالحرام بيرون برود ، ( 4 ) پس اگر شوط چهارم ( 5 ) را تمام كرده بوده و شك كرده ، بعد از غسل برگردد و تتمه را به جا آورد ( 6 ) و الاّ بعد از غسل اعاده كند طواف را و احتياط آن است كه در صورت اول نيز اعاده كند . ( مناسك ، مسأله 560 )
[ 258 ] م ـكسي كه وظيفه او وضو يا غسل جبيره اي هست مي تواند براي طواف و نمازآن به همان اكتفا كند . ( مناسك س 700 و جامع الفتاوي م261 )
[ 259 ] م ـ اگر دراثناي طواف ، حدث عارض شود پس اگر پس ( 7 ) از تمام شدن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آية الله مكارم : و سپس اعاده كند .
2 ـ آية الله مكارم : طواف او باطل است .
3 ـ آية الله سيستاني : اتمام لازم نيست بلكه اعاده كند .
4 ـ آية الله سيستاني : اگر امكان تيمم باشد و تيمم كردن كمتر از خارج شدن از مسجد وقت مي گيرد بايد تيمم كند و سپس خارج شود و اگر بيشتر وقت مي گيرد بايد فوراً خارج شود . ( و در بقيه مسأله ، نظر ايشان موافق متن است ) .
5 ـ آيات عظام تبريزي ، خويي ، خامنه اي ، صافي ، آية الله گلپايگاني : و پس از طهارت ، طواف را از سر بگيرد و چه قبل از شوط چهارم باشد و يا بعد از آن .
آية الله بهجت : اگر متمكن است تطهير مي كند و سپس اعاده مي كند .
6 ـ آية الله فاضل : و به احتياط واجب طواف را اعاده كند .
7 . آية الله تبريزي ، خامنه اي : پس از تجاوز از نصف
99 |
دور چهارم است بايد طواف را قطع كند و طهارت تحصيل كند و از همانجا كه طواف را قطع كرده تمام كند ( 1 ) و اگر پيش ( 2 ) از تمام شدن دور چهارم حدث اصغر عارض شود احتياط واجب آن است كه طواف را تمام و اعاده كند ( 3 ) ( مناسك م 549 ـ 550 )
[ 260 ] م ـ اگر در اثناء طواف بيهوش شود و پس از مدتي به هوش آيد حكم مسأله قبل را دارد ( مناسك س 674 )
[ 261 ] م ـ اگر دراثناء طواف حدث اكبر مثل جنابت يا حيض عارض شود بايد فوراً از مسجد الحرام بيرون رود پس اگر پيش از تمامي دور چهارم بود پس از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله تبريزي : احتياط واجب اين است كه آن را تمام كرده سپس اعاده نمايد و مي تواند يك طواف كامل به نيت اعم از تمام و اتمام بجا آورد .
آية الله خامنه اي : اگر موالات عرفيه به هم خورده است طواف را به قصد اعم از تمام و اتمام اعاده نمايد .
آية خويي و فاضل : اين در صورتي است كه حدث بدون اختيار باشد ولي اگر حدث بعد از نصف و پيش از تمامي دور چهارم طواف يا بعد از تمامي دور چهارم و اختياري باشد احوط در اين دو صورت اين است كه طواف خود را پس از طهارت ، از جايي كه قطع كرده تمام و سپس اعاده كند . آية الله خويي اضافه فرموده اند : و مي توان يك طواف كامل به قصد اعم از تمام و اتمام انجام دهد .
آية الله سيستاني : اين در صورتي است كه حدث بدون اختيار باشد و اگر اختياري باشد احتياط واجب تكميل آن پس از تحصيل طهارت و سپس اعاده آن است .
2 . آيات عظام بهجت ، خويي ، سيستاني ، صافي ، گلپايگاني : اگر پيش از رسيدن به نصف حدث عارض شود طواف را اعاده كند . آية الله صافي و گلپايگاني اضافه فرموده اند : و اگرحدث بعد از سه شوط و نيم و قبل از 4 شوط عارض شود به احتياط در متن عمل شود .
3 . آية الله مكارم : وظيفه او فقط اعاده است .
100 |
غسل طواف را اعاده كند . ( 1 ) ( مناسك م 551 )
طهارت لباس و بدن
[ 262 ] م ـ لباس و بدن كسي كه مي خواهد طواف كند بايد پاك باشد و احتياط واجب ( 2 ) آن است كه از نجاساتي كه در نماز عفو شده ـ مثل خون كمتر از درهم و جامه اي كه با آن نتوان ( 3 ) نماز خواند ؛ مثل عرقچين و جوراب ، حتي انگشتر ( 4 ) نجس ـ اجتناب كند . ( مناسك ، مسأله 562 )
[ 263 ] م ـ در خون قروح و جروح اگر تطهير آن مشقت داشته باشد لازم نيست تطهير كند . ( 5 ) واحتياط آن است كه اگر مي تواند تأخير بيندازد طواف را تا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آيات عظام سيستاني ، خامنه اي ، فاضل : در مسائل قبل ، بين حدث اصغر و اكبر فرقي نگذاشته اند و طبق مسائل قبل عمل شود .
آية الله تبريزي ، خويي : احوط در هر دو صورت ( قبل و بعد از شوط چهارم ) اين است كه بعد از تحصيل طهارت ، يك طواف كامل به نيت اعم از تمام و اتمام بجا آورد .
2 ـ آية الله فاضل : ظاهر آن است كه . . . .
3 ـ آيات عظام بهجت ، تبريزي ، خويي : طواف در جامه اي كه با آن نتوان نماز خواند [ يعني ساتر نباشد ؛ مانند مثال هاي مذكور در متن ] اگر نجس باشد مانع ندارد .
آية الله خامنه اي ، مكارم : نجس بودن اين لباس هاي كوچك ضرري ندارد ولي خون كمتر از درهم معاف نيست .
4 ـ آية الله فاضل : در انگشتر و مانند آن كه ثوب صدق نمي كند ، براي صحت طواف ، طهارت آنها شرط نيست .
5 ـ آية الله تبريزي : اگر تطهير آن براي او حرجي نباشد احتياط واجب اين است كه آن را تطهير نمايد .
آية الله خامنه اي ، آية الله خويي : متعرض اين فرع نشده اند .
آية الله صافي ، آية الله گلپايگاني : و احتياط آن است كه هم خودش با آن حال طواف كند و هم نايب بگيرد تا براي او طواف نمايد .