بخش 25

3. تروک احرام تروک احرام 1. شکار صحرایی وحشی 2. جماع و مقدمات آن 3. عقد ازدواج برای خود و دیگران 4. استمنا و خود ارضایی جنسی 5. استفاده از عطریّات و چیزهای خوشبو 6. پوشیدن چیز دوخته 7. پوشیدن چکمه و جوراب و مانند آن 8. سرمه کشیدن 9. فسوق 10. جدال 11. نگاه در آینه 12. کشتن جانوران ساکن در بدن 13. انگشتر به دست کردن 14. پوشش زیور برای زنان مُحرم 15. روغن مالی به بدن 16. ازاله مو 17. پوشاندن سر برای مردان محرم 18. پوشاندن صورت برای زنان 19. استظلال 20. بیرون آوردن خون از بدن خود 21. ناخن گرفتن 22. کندن دندان 23. کندن درخت یا گیاهان روییده در حرم 24. سلاح در بر داشتن (مسلّح شدن) 25. حنا 26. محرمات احرام به صورت شعر 4. طواف و نماز آن 5. سعی 6. تقصیر ورود به مکه 1. قطع تلبیه در احرام عمره تمتّع 2. حکم ورود به مکه 3. آداب ورود به مکه و مسجدالحرام طواف اقسام طواف 1. طواف قدوم 2. طواف عمره تمتّع 3. طواف عمره مفرده 4. طواف زیارت 5. طواف نساء 6. طواف ودا

3. تروك احرام


320


تروك احرام ( 1 )
1. شكار صحرايي وحشي
مذاهب اسلامي; حرمت شكار از اجماعيات مذاهب اسلامي است كه در قرآن نيز به آن اشاره شده است: (لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُم) (مائده: 95) و (حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُماً) (مائده:96)
2. جماع و مقدمات آن
مذاهب اسلامي; آميزش جنسي با زنان و بوسيدن و ملاعبه و امور شهوت انگيز، از محرمات مورد نظر مذاهب اسلامي است كه در قرآن نيز با عنوان «رفث» در آيه (فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ) (بقره: 197) به آن اشاره شده است.
3. عقد ازدواج براي خود و ديگران
مذاهب اسلامي (جز حنفيه); حرام است.
حنفيه; جايز است.
4. استمنا و خود ارضايي جنسي

مذاهب اسلامي; استمنا به هر شكل كه باشد حرام است و به تصريح برخي از اهل سنت; مانند مالكيه و بنا بر فتوا يا احتياط برخي از فقهاي اماميه، استمنا همچون جماع موجب بطلان حج مي شود. گفتني است برخي از مذاهب اهل

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . در اين قسمت تروك احرام به ترتيب آن چه در مناسك حج مذكور است، عنوان شده است و منابع و مستندات بحث نيز در پايان ذكر مي گردد.


321


سنت، تصريح به حرمت استمنا در حال احرام نكرده اند، ولي با توجه به مباني آن ها در معناي رفث و فسوق، بايد استمنا نيز از تروك محسوب شود.


5. استفاده از عطريّات و چيزهاي خوشبو
اماميه; در حال احرام حرام است و همچنين است استفاده از لباسي كه پيش از احرام عطر زده اند و اثر آن باقي است.
حنبليه; در حال احرام حرام است، ولي معطر كردن بدن پيش از احرام مستحب است و استفاده از لباسي كه عطر زده اند، جايز است.
حنفيه; در حال احرام حرام است، ولي معطر كردن لباس و بدن پيش از احرام; به گونه اي كه اثرش باقي بماند مستحب است.
شافعيه; در حال احرام حرام است ولي معطر كردن بدن اگرچه جِرم داشته باشد، سنت است و باقي ماندن اثر عطر بر لباس جايز مي باشد.
مالكيه; در حال احرام حرام است وپيش از احرام، اگر اثر آن باقي باشد، كراهت دارد.
6. پوشيدن چيز دوخته
مذاهب اسلامي; پوشيدن مخيط و اشياي دوخته، براي مردان در حال احرام جايز نيست ولي براي زنان اشكال ندارد.

7. پوشيدن چكمه و جوراب و مانند آن
مذاهب اسلامي; براي مردان پوشيدن چكمه و گيوه و جوراب و هر چه تمام روي پا را مي گيرد، حرام است.
8. سرمه كشيدن
اماميه; اگر سرمه بوي خوشي دارد يا به قصد زينت است حرام مي باشد.
مذاهب چهارگانه (جز مالكيه); اگر بوي خوش دارد حرام است و الاّ جايز است.
مالكيه; سرمه كشيدن مطلقاً حرام است.


323


يادآوري:
1. در ميان فقهاي اماميه، اگر سرمه كشيدن بوي خوش نداشته باشد، تفصيلات ديگري نيز مطرح است; از جمله: 1. سرمه اي كه سياه نيست و زينت شمرده نمي شود، اگر به قصد زينت نباشد جايز است 2. احوط اجتناب از مطلق سرمه است 3. اگر قصد و هدف زينت نباشد احوط اجتناب است.
2. علاّمه حلّي(رحمه الله): از ابوحنيفه نقل كرده، اكتحال با طيب هم جايز است.
9. فسوق
مذاهب اسلامي; به نظر همه مسلمانان و به تصريح قرآن كريم در آيه (فَلاَ رَفَثَ وَلاَفُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ) (بقره : 197)، فسوق از محرمات احرام است اگرچه در تفسير آن اختلاف است و به اموري همچون دروغ گفتن، فحش دادن، فخرفروشي، بلكه مطلق گناهان تفسير شده است. فقهاي اماميه بر اساس روايات اهل بيت(عليهم السلام)، فسوق را به دروغ و فحش دادن و فخر به ديگران تفسير كرده اند.

10. جدال
مذاهب اسلامي; به نظر همه مسلمانان و به تصريح قرآن كريم «جدال» هم از محرمات احرام است، اگرچه در تفسير آن فتاوا مختلف است. طبق روايات اهل بيت(عليهم السلام)در تفسير واژه «جدال» و طبق نظر فقهاي اماميه، منظور از جدال، گفتنِ «لاَ واللَّه» و «بَلَي واللَّه» است و فقهاي اهل سنت آن را به مخاصمه تفسير مي كنند.
11. نگاه در آينه

از فقهاي اماميه; مانند شيخ مفيد و ابن ادريس و ابي الصلاح حلبي آن را حرام و برخي مانند شيخ طوسي در «خلاف»، و محقق در «مختصرالنافع»، نگاه


324


در آينه را مكروه مي دانند. برخي از فقهاي معاصر اماميه نيز در صورتي حرام مي دانند كه به قصد زينت باشد، اما از فقهاي اهل سنت، عده اي; مانند شافعي در «الأمّ»، نگاه در آينه را مجاز مي شمرند، احمد بن حنبل نيز در صورتي حرام مي داند كه به قصد زينت باشد.
12. كشتن جانوران ساكن در بدن
مذاهب اسلامي; كشتن جانوراني; مانند شپش و كَنَه كه در بدن ساكن مي شوند، از تروك احرام محسوب مي شود.
13. انگشتر به دست كردن
اماميه; به دست كردن انگشتر براي زينت جايز نيست، ولي براي استحباب و غير زينت اشكال ندارد.
مذاهب چهارگانه; تصريحي نسبت به حرمت انگشتر به دست كردن مشاهده نشد.
يادآوري:
مؤلف «الفقه علي المذاهب الخمسه» نيز حرمت انگشتر به دست كردن را تنها به اماميه نسبت داده است.


14. پوشش زيور براي زنان مُحرم
اماميه; پوشيدن زيور براي زينت بر زنان محرم، حرام است.
مذاهب چهارگانه; در مورد حرمت پوشيدن زيور براي زنان مُحرم، مطلبي نقل نشده است. اگرچه علاّمه حلّي(رحمه الله) از احمد بن حنبل، حرمت پوشيدن زينت هايي; مانند خلخال و النگو و دست بند را نقل كرده است.
يادآوري:
اگرچه در مناسك حج، پوشش زيور تنها براي زنان حرام شمرده شده، ولي در واقع به نظر اماميه تفاوتي ميان زن و مرد در حرمت پوشيدن زيور وجود ندارد.


325


15. روغن مالي به بدن
اماميه; ماليدن روغن به بدن در حال احرام جايز نيست، اگرچه در آن بوي خوش نباشد.
حنبليه; اگر روغن بوي خوش ندارد، مانند روغن زيتون، ماليدن آن به بدن يا موي سر و صورت جايز است.
حنفيه; اگر چيزي كه به بدن مي مالند، خوشبو نباشد و به هيچ وجه جنبه بوي خوش نداشته باشد مانند پيه، اشكال ندارد.
شافعيه; روغن مالي به چيزي كه بوي خوش ندارد، در بدن جايز است، ولي در موي سر و صورت جايز نيست.
مالكيه; ماليدن روغن به مو و بدن، اگرچه بوي خوش ندارد، جايز نيست.

16. ازاله مو
مذاهب اسلامي; ازاله مو از بدن را از تروك احرام مي دانند.
17. پوشاندن سر براي مردان محرم
اماميه; پوشاندن سر براي مرد مُحرم جايز نيست، ولي پوشاندن صورت جايز است.
حنبليه; پوشاندن سر حرام، ولي پوشاندن صورت جايز است.
حنفيه; پوشاندن سر و صورت، هر دو حرام است.
شافعيه; پوشاندن سر حرام، ولي پوشاندن صورت جايز است.
مالكيه; پوشاندن سر و صورت، هر دو حرام است.
18. پوشاندن صورت براي زنان
اماميه; پوشاندن صورت بر زنان محرم حرام است.
حنبليه; پوشاندن صورت بر زنان، در صورت نياز; مانند عبور مردان اجنبي، جايز است اگرچه ساتر به صورت بچسبد.



326


حنفيه; پوشاندن صورت از اجنبي، بر زنان محرم جايز است به شرط آن كه ساتر با صورت تماس نداشته باشد.
فتواي شافعيه مانند فتواي حنفيه است.
مالكيه; اگر مرد اجنبي در حال نگاه كردن به او است و يا زن زيبا روست، مي تواند صورت خود را بپوشاند و الاّ حرام است.
يادآوري:
به نظر اماميه نيز زن مي تواند براي رو گرفتن از نامحرم، آن چه را بر سر افكنده، تا محاذي بيني، بلكه تا چانه پايين بيندازد، ولي احتياطاً آن را از صورت دور نگه دارد.
19. استظلال
اماميه; سايه قرار دادن بالاي سر در روز بر مردان محرم جايز نيست
حنبليه; استظلال به چيزي كه غالباً همراه وملازم اوست; مانند چتر و محمل حرام است و در غير آن مانند سايه درخت جايز است.
حنفيه; استظلال به درخت وخانه و محمل و چتر، در صورتي كه با سر و صورت تماس پيدا نكند، جايز است.
شافعيه; استظلال جايز است ولو به سر يا صورت بچسبد.
مالكيه; فتواي مالكيه با حنفيه يكسان است.
يادآوري:
فتواي حنبليه در استظلال، مانند نظريه اماميه است.
20. بيرون آوردن خون از بدن خود
اماميه; جايز نيست
مذاهب چهارگانه (جز مالكيه); اگر همراه با تراشيدن مو نباشد، حجامت و خون گيري مانعي ندارد.
مالكيه; حجامت و خون گيري مكروه است، جز هنگام نياز.
21. ناخن گرفتن


327


مذاهب اسلامي; ناخن گرفتن از محرّمات و تروك احرام است.
22. كندن دندان
اماميه; حرمت كندن دندان، اگر خون نيايد، ميان فقها اختلاف است.
مذاهب چهارگانه; مطلبي مبني بر حرمت كندن دندان نقل نشده است.
يادآوري:
امام خميني(رحمه الله) حرمت كندن دندان را بنا بر احتياط دانسته و مشهور ميان فقهاي معاصرِ اماميه، عدم حرمت آن است.
23. كندن درخت يا گياهان روييده در حرم
اماميه; جايز نيست، جز زماني كه خودش آن را كاشته باشد.
حنبليه; جايز نيست، ولي اگر آدمي آن را كاشته باشد، كندن يا قطع كردنش جايز است.
حنفيه; اگر انسان آن را نكاشته و نيز از جنس گياهاني نباشد كه انسان مي روياند، جايز نيست و در غير اين صورت جايز است.
شافعيه; كندن درختان حرم مطلقاً حرام است، خودش روييده يا كسي آن را كاشته باشد، ولي كندن گياهاني كه خود روييده حرام است و اگر آن را كاشته اند، جايز است.
مالكيه; كندن درخت و گياهي كه شأنش خودرو بودن است حرام مي باشد ولي كندن درخت و گياهي كه شأنش كاشتن است ولو خود به خود برويد، اشكال ندارد.
يادآوري:
قطع و كندن درخت و گياه حرم، از تروك احرام نيست، بلكه غير محرم نيز بايد از كندنش بپرهيزد.
24. سلاح در بر داشتن (مسلّح شدن)
اماميه; حرام است، مگر براي ضرورت.
مذاهب چهارگانه; متعرض حرمت آن نشده اند.


328


25. حنا
اماميه; اگر زينت به حساب آيد، حرام و در غير اين مورد جايز است.
حنبليه; حنا بر سر ماليدن براي مردان حرام و براي غير آنان جايز است.
حنفيه; براي زن و مردِ محرم جايز نيست.
شافعيه; براي مردان در غير دست ها و پاها جايز است و در دست ها و پاها حرام مي باشد و در زنان كراهت دارد.
مالكيه; براي زن و مرد محرم جايز نيست. ( 1 )
يادآوري:
اهل سنت حنا را از جهت خوشبو بودن، حرام شمرده اند و برخي از فقهاي اماميه، حكم حرمت حنا را بنا بر احتياط دانسته اند.
26. محرمات احرام به صورت شعر
ناخن و دندان و خون و مو جدا از تن حرام *** دُهْن مالي، صيد و استمنا، جدال در كلام،
عقد و سرمه، آينه، قطع گياه، آلات حرب، *** پس دروغ و طيب و انگشتر، جماع و قتل هامّ
مرد سايه نفكند بر سر، پا نپوشد، هم مخيط *** زن نبندد زيور و رو هم نپوشد والسلام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، صص 208 ـ 159; موسوعة الفقه الاسلامي المقارن، ج 4 ـ 3، صص 299 ـ 274; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 588 ـ 582; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، صص349 ـ 337; بداية المجتهد، ج 1، صص 335 ـ 330; الخلاف، ج 1، صص 445 ـ 433; شرائع الاسلام، ج 1، صص 252 ـ 248; دروس في الفقه المقارن، صص 511 ـ 495; الروضة البهيه في شرح اللمعة الدمشقيه، ج 1، ص 497; فتاوي بن باز، صص91 و 90; جواهرالكلام، ج10، صص 437 ـ 286; مختصر الخليل و المدوّنه(فقه مالكي)، بدائع الصنائع(فقه حنفي)، المصادر الفقهيه، ج10، صص73 و 74 و 403 و ج 11، ص634; تذكرة الفقها، ج7، صص398 ـ 263; فقه السنه، ج 1، ص489


329


4. طواف و نماز آن
5. سعي
6. تقصير


330


ورود به مكه
1. قطع تلبيه در احرام عمره تمتّع
اماميه; هنگامي كه خانه هاي مكه ديده شد، به نظر مشهور اماميه بايد لبيك را ترك كرد.
حنبليه; وقتي به بيت رسيد، تلبيه را قطع مي كند.
حنفيه و شافعيه; وقتي وارد مسجدالحرام شد و شروع به طواف كرد، تلبيه را قطع مي كند.
مالكيه; اگر از ميقات محرم شده، وقتي وارد حرم گرديد تلبيه را قطع كند و اگر از جِعرانه محرم شده، وقتي وارد خانه هاي مكه شد و اگر از تنعيم محرم شده، وقتي بيت را ديد، تلبيه را قطع كند.
يادآوري:
بعضي از فقهاي مالكي،نظر ساير فقهاي اهل سنت را نيز حسن و قابل عمل دانسته اند. ( 1 )


2. حكم ورود به مكه
اماميه; واجب است ورود به مكه با احرام باشد، مگر كساني كه مقتضاي شغلشان رفت و آمد زياد به مكه است.
حنبليه; كسي كه مي خواهد وارد مكه شود، جايز نيست بدون احرام باشد مگر براي قتال مباح يا كساني كه بايد تردد داشته باشند; مانند هيزم فروشان.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، ص 144; الخلاف، صص 458 ـ 451; المقنع(فقه حنبلي)، المصادرالفقهيه، ج 11، ص972; الكافي في فقه اهل المدينه(فقه مالكي)، المصادرالفقهيه، ج10، ص 500


332


حنفيه; اگر منزل شخصي قبل از ميقات است، ورودش به مكه بايد با احرام باشد و در غيراين صورت مي تواند بدون احرام داخل شود.
شافعيه; دو نظريه داده اند: در كتاب أمّ: با احرام وارد شدن واجب است. در ساير كتب: با احرام وارد شدن مستحب است.
مالكيه; براي غير مكي داخل شدن بدون احرام جايز نيست، جز كساني كه از مناطق مجاور مكه هستند و به مكه تردّد دارند; مانند اهالي جدّه و عسفان، كه آنان بدون احرام مي توانند وارد مكه شوند. ( 1 )
يادآوري:
طبق مذهب اماميه، كساني كه پس از عمره يا حج از مكه خارج شوند و در همان ماه بازگردند، لازم نيست ورودشان با احرام باشد. شيخ طوسي در كتاب خلاف، قول به استحباب را به مالك نسبت داده است و در كتاب فتاواي بن باز، دخول مكه بدون احرام براي كسي كه تصميم به حج يا عمره ندارد، مجاز شمرده شده است. اين مطلبي برخلاف نظر مذاهب اربعه اهل سنت است.


3. آداب ورود به مكه و مسجدالحرام
اماميه; براي دخول به حرم، مكه و مسجدالحرام بايد غسل كرد و از باب بني شيبه وارد شد و براي ورود به حرم و مسجدالحرام بايد دعاي مأثور را خواند.
مذاهب چهارگانه; غسل براي ورود به مكه سنت است. همچنين مستحب است انسان روز وارد شهر مكه شود و مندوب است كه در روز، لبيك گويان، با حالت خضوع و خشوع، از باب السلام وارد مسجدالحرام گردد و هنگام مشاهده بيت تكبير و تهليل گويد و دعايي را كه وارد شده بخواند.
گفته اند: باب بني شيبه امروزه مقابل باب السلام است. ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 589 ـ 58; مناسك محشي، صص 222 و 221; شرائع الاسلام، ج 1، ص 266; تذكرة الفقها، ج 8، صص 82 ـ 79
2 . مناسك محشي، صص 98و97; شرائع الاسلام، ج1، ص252; جواهرالكلام، ج18، صص450ـ437; علاءالدين بن مسعود كاشاني، بدائع الصنائع، المصادرالفقهيه، ج 10، ص 118 و علي بن ابي بكر عبدالجليل المرغيناني، الهدايه، المصادرالفقهيه، ج 10، ص 258; الأم، مصادرالفقهيه، ج 11، صص 699 و 698; الخلاف، ج 1، ص 470; يوسف بن عبداللَّه النمري القرطبي، الكافي في فقه اهل المدينه، المصادر الفقهيه، ج 10، ص 507;عبدالله بن احمد بن قدامه، المقنع، المصادرالفقهيه، ج 11، ص961; فتاوي بن باز، ص 42; فقه السنه، ج1، ص 504


333


طواف
اقسام طواف
1. طواف قدوم
اهل سنت اولين طوافي را كه شخص مُحرم پس از ورود به مكه و پيش از وقوف به عرفات انجام مي دهد، «طواف قدوم» يا «طواف تحيت» مي نامند، چون شبيه نماز تحيت مسجد است. طبق نظريه مذاهب چهارگانه اهل سنت، بر مُفرِد (گزارنده حج اِفراد) كه از خارج وارد مكه مي شود و براي وقوف به عرفات وسعت وقت دارد، انجام طواف قدوم سنت است، به نظر فقهاي اماميه هم براي مُفرِد و قارِن (كسي كه حج اِفراد و حج قِران انجام مي دهد)، پيش از وقوف به عرفات، انجام طواف مستحب شمرده شده است، اگرچه مشهور اماميه، اصطلاح طواف قدوم را به كار نبرده اند و تنها برخي از آن ها; مانند شيخ طوسي در مسبوط از آن نام برده اند. ضمناً در عمره تمتّع و عمره مفرده، انجام طواف مستحب پيش از طواف واجب، ميان اماميه محل اختلاف است. ( 1 )


2. طواف عمره تمتّع
مذاهب اسلامي; بر كسي كه براي عمره تمتّع احرام بسته، واجب است طواف عمره تمتّع انجام دهد و به نظر فقهاي مذاهب چهارگانه اهل سنت، همان طوافي كه براي عمره تمتّع به جا مي آورد، طواف قدوم او محسوب مي شود. ( 2 )
3. طواف عمره مفرده

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، ص 589; بداية المجتهد، ج 1، صص 346 و 345; المبسوط، ج 1، ص351; الدروس الشرعيه، ج 1، صص 401 و 400; جواهر الكلام، ج 19، صص 353 و 352; مناسك محشي، صص 316 و 315; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، ص354; دروس في الفقه المقارن، ج 1، ص 513
2 . بداية المجتهد، ج 1، ص 344; مناسك محشي، صص 226 و ص 100


334


همان حكم طواف عمره تمتّع را دارد و به فتواي فقهاي اهل سنت، طواف قدوم شمرده مي شود. ( 1 )
4. طواف زيارت
مذاهب اسلامي; طواف زيارت يا طواف افاضه، بر تمام حجاج; اعم از متمتّع، قارِن و مفرِد واجب است و بايد پس از اعمال روز عيد قربان آن را انجام دهند. طبق نظريه اي تفسيري، آيه 29، سوره حج: (ثُمَّ لِيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ)اشاره به اين طواف دارد. ( 2 )

5. طواف نساء
اماميه; در عمره مفرده و اقسام سه گانه حج، واجب است طواف نساء انجام شود و با انجام آن، زنان حلال مي شوند.
مذاهب چهارگانه; منكر طواف نساء هستند و از آن، نه به عنوان واجب و نه به عنوان مستحب نام نبرده اند و زنان را با طواف زيارت حلال مي شمارند. ( 3 )
6. طواف وداع
اماميه و مالكيه; مستحب است.
حنبليه و حنفيه; واجب است.
شافعيه; دو قول است: واجب و مستحب.
7. طواف مستحب
مذاهب اسلامي; علاوه بر طواف هايي كه گفته شد، «طواف مستحب» است كه مي توان در مدت اقامت در مكه آن را انجام داد.
طبق مذهب اماميه در هر شبانه روز گزاردن ده طواف مستحب است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان
2 . الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 590 و 589; بداية المجتهد (فقه مالكي)، ج 1، صص346و345; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، ص353
3 . الهداية (فقه حنفي)، المصادر الفقهيه، ج 10، ص 278; الكافي في فقه اهل المدينه (فقه مالكي)، المصادرالفقهيه، ج 10، ص 505; المهذب (فقه شافعي)، المصادر الفقهيه، ج 11، ص 904; بداية الاجتهاد، ج 1، ص 344; مناسك محشي، صص 508 ـ 506; الكافي لابن قدامه، المصادر الفقهيه، ج 11، ص 1040


335


8. شرايط طواف
الف) شرايط مورد اتفاق:
مذاهب اسلامي (جز حنفيه); 1) طهارت از حدث اكبر و حدث اصغر 2) طهارت از خبث 3) ستر عورت از امور معتبر در طواف است اما نظر حنفيه در مورد اين سه شرط: 1. طهارت از حدث اكبر و حدث اصغر، نه فرض طواف و نه شرط آن است، بلكه واجب مي باشد و طواف بدون آن جايز است 2. طهارت از خبث نه شرط است و نه واجب، بلكه سنت است. پس اگر در لباس نجاست بيش از درهم بود، اشكال ندارد. 3. ستر عورت نه شرط جواز طواف و نه فرض آن است، ولي واجب است و اگر عريان طواف كرد، مادام كه در مكه است بايد اعاده كند و اگر بازگشت بايد قرباني كند.
يادآوري:
علاّمه حلّي(رحمه الله) از برخي حنفيه نقل كرده كه طهارت شرط طواف است. همچنين علاّمه گويد: دو روايت از احمدبن حنبل نقل شده كه طبق يكي، طهارت شرط طواف نيست. ( 1 )
ب) شرايط مورد اختلاف
1) نيت
اماميه و حنبليه; شرط است.
حنفيه و مالكيه; شرط نيست.
شافعيه; نيت در غير طواف زيارت و طواف قدوم شرط است.
يادآوري:
كساني كه نيت را معتبر نمي دانند، معتقدند نيت كلي حج كفايت مي كند.
2) مختون بودن
اماميه; شرط است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، صص 241 ـ 228; شرائع الاسلام، ج 1، صص 267 و 266; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 594 ـ 590; بدائع الصنائع(فقه حنفي)، المصادر الفقهيه، ج10، صص42 ـ 39; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، صص 357 و 356; الخلاف، ج1، ص446; تذكرة الفقها، ج 8، صص 84 و 83; فقه السنه، ج 1، صص 28 و 27; الكافي لابن قدامه (فقه حنبلي)، المصادرالفقهيه، ج 1، ص917


336


مذاهب چهارگانه; مختون بودن شرط طواف نيست، اگرچه خود ختنه به عنوان يكي از سنت هاي اسلامي كه آن ها را از ساير مسلمانان متمايز مي كند واجب است، مگر اين كه بر جان خود بترسد. ( 1 )
9. واجبات طواف
الف) واجبات مورد اتفاق
1) هفت شوط بودن طواف 2) شروع و اختتام هر شوط به حجرالأسود 3) قرار گرفتن كعبه در طرف چپ طواف كننده 4) خروج از حجر اسماعيل و شاذروان در حال طواف.
از موارد پيش گفته، در مذهب حنبليه، شافعيه و مالكيه با عنوان «شرايط طواف» ياد مي شود، ولي در مذهب اماميه و حنفيه، آن ها را «واجبات طواف» مي خوانند با اين تفاوت كه طبق اصطلاح حنفيه در معناي «واجب» و تفاوت آن با «فرض»، چنانكه طواف كننده از حجرالأسود آغاز نكند، يا كعبه را در طرف چپ خود قرار ندهد، تا زماني كه در مكه است بايد اعاده كند و اگر بازگشت بايد كفاره بدهد، ولي اعمالش محكوم به صحت است. همچنين به نظر حنفي ها; از هفت شوط طواف; در طواف زيارت، تنها چهار شوط آن ركن و فرض و بقيه واجب است و ركن نيست و اما در طواف قدوم و وداع، هيچ مقدار از اشواط آن فرض نيست و تمام هفت دورِ اين دو طواف واجب است و كسي كه چهار شوط از طواف وداع را ترك كند، بايد قرباني كند و كسي كه كمتر از آن را ترك كند، بايد براي هر شوط صدقه دهد و اما در ترك اكثر يا اقلّ اشواط طواف قدوم چيزي نيست.
يادآوري:
1. پيش تر گذشت كه به نظر حنفيه فرق است بين واجب و فرض.
2. از جهت فنّي، امور چهارگانه ياد شده را بايد واجب ناميد، نه شرط; زيرا اين امور مقوّم ماهيت شرعي طواف را تشكيل مي دهند و به اصطلاح شطر آن محسوب مي شوند نه شرط.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، صص 262 ـ 241; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 594 ـ590; بدائع الصنائع(فقه حنفي)، المصادرالفقهيه، ج 10، صص 48 ـ 43; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، صص 363 ـ 358



337


ب) واجب مورد اختلاف
اماميه; در ميان اماميه دو نظريه مطرح است: 1) لزوم طواف ميان كعبه و مقام ابراهيم بوده و اين فاصله را حدّ مطاف مي شمرده اند 2) طواف در دورتر از اين حدّ كافي است، به ويژه در صورت ازدحام جمعيت.
مذاهب چهارگانه; در نظر فقهاي مذاهب چهارگانه، طواف حدّي ندارد، ولي بايد داخل مسجدالحرام باشد و خارج از آن جايز نيست. در مورد جواز طواف بر بام مسجدالحرام، فقهاي اهل سنت اختلاف فتوا دارند، ولي طواف ميان بيت و مقام را شرط نمي دانند، اگرچه برخي از آن ها مانند حنبلي ها نزديكي به كعبه را مستحب شمرده اند. ( 1 )
10. مستحبات طواف
الف) مستحبات مورد اتفاق
مذاهب اسلامي; امور زير از مستحبات طواف است: 1. بوسيدن حجرالأسود 2. استلام حجرالأسود 3. استلام ركن يماني 4. اشتغال به ذكر و دعا در حال طواف. ( 2 )
يادآوري:
به نقل از علاّمه حلي(رحمه الله) در مورد ريشه لغوي استلام، دو نظريه وجود دارد: 1) باب افتعال و از واژه سَلام (به معناي حجاره و سنگ) مشتق است و وقتي كه انسان حجرالأسود را با دست خويش مسّ كند، گويند: «استلم، أي مسّ السلام بيده» 2) باب استفعال و از واژه لامة (به معناي درع و سپر) اخذ شده است و كسي كه حجر را استلام مي كند; يعني آن را سپر خود قرار مي دهد.
ب) استلام تمامي اركان كعبه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . شرائع الاسلام، ج 1، ص 267; جواهرالكلام، ج 19، صص 299 ـ 295; مناسك محشي، ص246; الكافي في الفقه ابن حنبل، المصادر الفقهيه، ج 11، صص 1033 ـ 1025; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 594 ـ 590; شرح اللمعة الدمشقيه، ج 1، ص 501; تذكرة الفقها، ج 8 ، صص 93 و 92
2 . مناسك محشي، صص 318 ـ 316; الروضة البهيه، ج 1، صص 506 و 505; بداية المجتهد، ج1، صص 433 ـ 343; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 594 ـ 592; شرائع الاسلام، ج1، ص269


338


اماميه; مستحب است.
مذاهب چهارگانه; تنها استلام ركن يماني و حجرالأسود را مجاز مي شمرند و استلام دو ركن ديگر را جايز نمي دانند. ( 1 )


11. اضطباع
اماميه; در اكثر كتب فقهاي اماميه عنوان نشده، ولي برخي از قدما آن را در نخستين طواف (طواف قدوم) مستحب شمرده اند.
حنبليه; در طواف قدوم سنت است.
حنفيه; در هر طوافي كه پس از آن سعي وجود دارد; مانند طواف قدوم، سنت غير مؤكد است.
شافعيه; براي مردان و پسران سنت است.
مالكيه; اضطباع در فقه مالكيه مطرح نيست و به اين مذهب نسبت نداده اند. ( 2 )
يادآوري:
«ضبع» در لغت به معناي «بغل» يا «بازو» يا نيمه بالاي آن است و اضطباع به معناي انداختن ردا از زير بغل راست بر شانه چپ است و در نتيجه برهنه كردن شانه راست و پوشاندن شانه چپ مي باشد.


12. رَمَل
اماميه; بعضي از قدماي فقهاي اماميه، رمل را در سه شوط اوّلِ طوافِ قدوم، براي مردان مستحب شمرده اند ولي مشهور آن را ذكر نكرده اند.
حنبليه; در سه شوط اول طواف قدوم، براي غير راكب و غير معذور و كسي كه از مكه محرم نشده سنت است. همچنين رَمَل براي زنان نيست.
حنفيه; در سه شوط اول، سنت غير مؤكد است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، ص 318; الروضة البهية، ج 1، ص 505; الهداية، (فقه حنفي) المصادرالفقهية، ج 10، ص265; بداية المجتهد، ج 1، ص 343; الأمّ للشافعي، المصادرالفقهية، ج 11، ص 751; الخلاف، ج 1، ص446; تذكرة الفقها، ج8، صص107 ـ 103; لسان العرب، ج 12، صص 361 و 360
2 . الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، صص 594 ـ 592; الأمّ للشافعي، المصادرالفقهيه، ج 11، ص756; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج1، صص 594 ـ 592; الوسيله إلي نيل الفضيله، صص 173 و 172; الجامع للشرايع، ص201; تذكرة الفقها، ج8، صص173و172; الموسوعة الفقهية الميسره، ج3، ص430


339


شافعيه; در سه شوط اول، براي غير زنان سنت است.
مالكيه; در سه شوط اولِ غير طواف زيارت، براي مردان سنت است. ( 1 )
يادآوري:
الرَمَل: «الهرولة، الاسراع في المشي مع تقارب الخُطَأ دون الوثوب و العَدْو».
در كتب تاريخ و سيره نقل شده است كه پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) در عمرة القضا در ذيقعده سال هفتم هجري، وقتي وارد مسجد شدند، چون مشركين مكه در اطراف مسجدالحرام نظاره گر مسلمانان بودند، حضرت براي نشان دادن قدرت مسلمانان، رداي خود را اضطباع كرده و سه شوط اول طواف را به صورت رَمَل و هروله انجام دادند. ( 2 ) احتمال دارد اين كار پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) جنبه حكم حكومتي داشته باشد، نه حكم شرعيِ اوّلي.


13. نماز طواف
اماميه; نماز طواف از واجبات عمره و حج است و بايد پشت مقام ابراهيم گزارده شود.
حنبليه; سنت است.
حنفيه; سنت مؤكّد و واجب است.
شافعيه; سنت است و اگر نماز فريضه يا نافله ديگري خوانده شود، از نماز طواف كفايت مي كند.
مالكيه; نماز طواف واجب ولي گزاردن آن پشت مقام ابراهيم مستحب است.
يادآوري:
در الفقه علي المذاهب الخمسه، از حنفيه فتوا به وجوب نماز طواف نقل شده است، ولي بايد توجه داشت كه آن ها، آن را سنت مؤكد مي دانند نه فرض.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 594 ـ 592; جواهرالكلام، ج 19، صص 353 ـ 350; شرائع الاسلام، ج 1، ص 269; بداية المجتهد، ج 1، صص 343 و 342; الدروس الشرعيه، ج 1، صص400 و 399; الوسيلة إلي نيل الفضيله، صص 173 و 172; الجامع للشرايع، ص 201; الموسوعة الفقهية الميسره، ج 2، صص 430
2 . شرائع الاسلام، ج 1، ص 267; مناسك محشي، صص 320 و 319; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 594 ـ 590; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، صص 363 و 362


340


سعي ميان صفا و مروه
1. وجوب سعي ميان صفا و مروه و شرايط و كيفيت آن
مذاهب اسلامي; در وجوب و فرض بودن سعي صفا و مروه و تعداد اشواط و لزوم انجام آن، پس از طواف عمره مفرده و عمره تمتّع، متفق القولند. همچنين همگان بر اين باورند كه: بايد از صفا آغاز و در مروه پايان يابد و طهارت از حدث و خبث شرط آن نيست، اگرچه سنت است; اما حنفي ها، سعي را سنت مؤكد و واجب مي دانند، و آن را فرض نمي شمرند. همچنين از ابوحنيفه روايت شده، آغاز از صفا شرط نيست، لذا اگر از مروه شروع كند، تكليفي بر او نيست. استحباب هروله براي مردان در محل مشخص بين صفا و مروه نيز از اجماعيّات اسلامي است. ( 1 )
2. تعداد سعي
مذاهب اسلامي; در حج تمتّع دو بار سعي; يك بار در عمره تمتّع و يك بار در حج تمتّع واجب است. همچنين در حج اِفراد نيز يك بار سعي در حج و يك بار سعي در عمره مفرده پس از آن لازم است; اما در حج قِران، بنابر مذهب اماميه، دو سعي لازم است; مانند حج اِفراد ولي بنا بر تفسير اهل سنت از قِران يك بار سعي بيشتر واجب نيست. به اعتقاد مذاهب اهل سنت، كسي كه حج قِران يا اِفراد انجام مي دهد، طواف قدوم بر او مستحب است و پس از طواف قدوم، لازم نيست سعي صفا و مروه انجام دهد و چنانچه پس از طواف قدوم، سعي كرد، نبايد حلق و تقصير كند و بايد در حال احرام باقي بماند و با انجام اين سعي، ديگر لازم نيست پس از طواف زيارت، سعي ديگري انجام دهد. ( 2 )


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، صص 343 ـ 336; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 596 و 595; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، صص 371 ـ 366; بداية المجتهد، ج 1، صص 348 ـ 346; شرائع الاسلام، ج 1، صص 274 ـ 272; فتاوي بن باز، صص 152 ـ 145; بدائع الصنائع(فقه حنفي)، المصادرالفقهيه، ج 10، صص 52 ـ 49; تذكرة الفقها، ج 8، ص 136
2 . الكافي لابن قدامه، المصادرالفقهيه، ج 11، ص 1040; رسائل للحجاج و المعتمرين، ص13; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، ص 596; المختصر في الفقه(فقه حنفي)، المصادر الفقهيه، ج 10، صص 7 و 6; مناسك محشي، صص 354 ـ 337


341


3. تكرار سعي
مذاهب اسلامي; برخلاف طواف، كه اِكثار آن مستحب است، غير از دو سعي واجب; يكي در عمره و ديگري در حجّ، سعي ديگري مستحب يا سنت نيست.
به نظر برخي از فقهاي اماميه، در يك مورد استحباب سعي مطرح است و آن در صورتي است كه اگر بر اثر فراموشي از هفت شوط بگذرد و شوط هشتم كامل شده باشد، تكميل هفت شوط دوم مستحب است. ( 1 )


تقصير
1. حلق يا تقصير در عمره تمتّع
اماميه; پس از سعي در عمره تمتّع، واجب است بر مُحرِم تقصير كند و تراشيدن سر جايز نيست.
حنبليه و حنفيه; طبق مذهب حنبليه و حنفيه، متمتّع دو گونه است: 1. متمتّعي كه سوق هدي نكرده، وظيفه او است كه با حلق يا تقصير، پس از سعي از احرام خارج شود 2. متمتّعي كه سوق هدي كرده، پس از سعي نمي تواند با حلق يا تقصير از احرام بيرون آيد و در فاصله ميان اعمال عمره تمتّع و حج، همچنان مُحرِم مي ماند تا روز ترويه يا قبل از آن محرم به احرام حج گرديده و عازم منا و عرفات شود.
شافعيه; دو قول دارد: 1. پس از سعي، حلق يا تقصير مي كند و از احرام خارج مي شود و حلق افضل است 2. حلق يا تقصير از واجبات نيست و جزو نسك نمي باشد و با سعي، از عمره خارج مي شود. شافعيه معتقدند: سوق هدي مانع از تحلّل و خروج از احرام نيست و پس از عمره تمتّع مي توان قرباني كرد. به نقل شيخ طوسي از شافعيه، در مروه يا در هر جاي مكه، متمتّع اگر بخواهد، مي تواند قرباني كند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان


342


مالكيه; متمتّع پس از سعي، حلق يا تقصير مي كند و از احرام خارج مي شود و بعداً از مكه براي حج احرام مي بندد. متمتّع اگر قرباني خود را در عرفه وقوف داد، آن را در منا ذبح مي كند و الاّ بايد در مروه ذبح كند.
يادآوري:
در كتاب الفقه علي المذاهب الخمسه ادعاي اتفاق مذاهب نسبت به وجوب و نسك بودن تقصير شده، در حالي كه نسبت به شافعي مسأله محلّ اختلاف است. ( 2 )
2. تعداد افعال واجب در عمره تمتّع
اماميه; پنج عمل: 1. احرام 2. طواف 3. نماز طواف 4. سعي 5. تقصير اطرست (احرام، طواف، ركعتي الطواف، سعي، تقصير) للحج اجعل نهج.
حنبليه; چهار عمل: 1. احرام 2. طواف 3. سعي 4. حلق يا تقصير.
حنفيه; پنج عمل: 1. احرام 2. طواف 3. نماز طواف (به عنوان سنت مؤكد و واجب، نه فرض) 4. سعي 5. تقصير.
شافعيه; دو قول دارد: 1. چهار عمل: احرام، طواف، سعي و حلق يا تقصير 2. سه عمل احرام، طواف و سعي.
مالكيه; پنج عمل: 1. احرام 2. طواف 3. نماز طواف 4. سعي 5. حلق يا تقصير.
يادآوري:
پيش تر گذشت كه به نظر حنبليه و شافعيه، نماز طواف سنت است و از واجبات محسوب نمي شود.
3. چگونگي تقصير

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي صص 357 و 356، الكافي لابن قدامه، (فقه حنبلي)، المصادرالفقهيه، ج 11، ص1039; المقنع لابن قدامه، (فقه حنبلي) المصادرالفقهيه، ج 11، صص 962 و 961; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، ص 372; بدائع الصنائع(فقه حنفي)، المصادرالفقهيه، ج 10، ص 123; الهدايه (فقه حنفي)، المصادر الفقهيه، ج 10، ص 288; بداية المجتهد، ج 1، صص336 و 335; القوانين الفقهيه، (فقه مالكي)، المصادرالفقهيه، ج 11، ص 616; المهذب(فقه شافعي) المصادرالفقهيه، ج 11، صص 850 ـ 848; مختصرالمزني(فقه شافعي)، المصادرالفقهيه، ج 11، ص 821; الخلاف، ج 1، ص 450; بدائع الصنائع(فقه حنفي)، المصادرالفقهيه، ج 10، ص 64; المهذب(فقه شافعي)، المصادرالفقهيه، ج 11، ص 898


343


اماميه; قدري از موي سر يا ريش يا شارب را كوتاه كند كافي است و احتياط آن است كه اكتفا به كوتاه كردن ناخن نكند.
حنبليه; به اندازه سر انگشت يا كمتر، از مو كوتاه كند كافي است.
حنفيه; مقداري بيش از سر انگشت، از مو كوتاه كند كافي است.
شافعيه; همين كه صدق تقصير و كوتاه كردن مو كند، كافي است.
مالكيه; زنان به اندازه سر انگشت مو را كوتاه مي كنند و مردان از نزديكي ريشه مو، تمام سر را كوتاه مي كنند. ( 1 )
يادآوري:
اين كه در كتاب «الفقه علي المذاهب الخمسه»، در باب حلق و تقصير، كوتاه كردن تمام سر به احمدبن حنبل نسبت داده شده و در مورد حلق مقدار ربع سر به ابوحنفيه و تعداد سه مو به شافعي نسبت داده اند، درست است ولي در مورد تقصير جاي تأمل دارد.
4. حلق يا تقصير در عمره مفرده
اماميه; زنان بايد تقصير كنند ولي مردان ميان حلق يا تقصير مخيّرند.
مذاهب چهارگانه; در اعمال عمره (تمتّع يا مفرده) و حج، بر مردان معتقد به تخيير ميان حلق و تقصير مي باشند، اگرچه حلق را افضل و برتر مي دانند.
ظاهراً فقهاي اماميه نيز به افضليت حلق در عمره مفرده فتوا مي دهند; چنانكه بعضي از آن ها تصريح كرده اند. ( 2 )
5. تعداد افعال واجب در عمره مفرده
اماميه; هفت عمل: 1. احرام 2. طواف 3. نماز طواف 4. سعي 5. تقصير يا حلق 6. طواف نساء 7. نماز طواف نساء.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، ص 357، بدائع الصنائع(فقه حنفي)، المصادر الفقهيه، ج 10، ص 67; القوانين الفقهيه(فقه مالكي)، المصادرالفقهيه، ج 11، ص 615; الكافي لابن قدامه(فقه حنبلي)، المصادرالفقهيه، ج 11، ص1048; المهذب(فقه شافعي)، المصادرالفقهيه، ج 11، ص 898; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، ص 371; تذكرة الفقها، ج 8، ص 150
2 . مناسك محشي، صص 101 و 100; الكافي في فقه اهل المدينه(فقه مالكي)، المصادرالفقهيه، ج 10، ص534; بدائع الصنائع(فقه حنفي) المصادرالفقهيه، ج 10، ص 65


344


حنبليه; چهار عمل: 1. احرام 2. طواف 3. سعي 4. حلق يا تقصير.
حنفيه; پنج عمل: 1. احرام 2. طواف 3. نماز طواف (به عنوان سنت مؤكد و واجب، نه فرض) 4. سعي 5. حلق يا تقصير.
شافعيه; بنابراين كه حلق يا تقصير نسك باشد نه استباحه محظور; چهار عمل: 1. احرام 2. طواف 3. سعي 4. حلق يا تقصير.
مالكيه; پنج عمل: 1. احرام 2. طواف 3. نماز طواف 4. سعي 5. حلق يا تقصير.


345



| شناسه مطلب: 76170