بخش 27

10. اعمال بعد از منا 11. مناسک ایام تشریق واجبات بعد از اعمال منا 1. طواف زیارت 2. نماز طواف زیارت 3. سعی میان صفا و مروه 4. تحلّل دوم از احرام 5. طواف نساء و نماز آن 6. تحلّل سوم از احرام مناسک ایام تشریق 1. بیتوته شب یازدهم و دوازدهم در منا 2. کفاره ترک بیتوته 3. عبادت در مکه به جای بیتوته در منا 4. حکم معذورین از بیتوته رمی ایام تشریق 1. رمی جمرات سه گانه در روزهای یازدهم و دوازدهم 2. ترتیب در رمی جمرات سه گانه 3. زمان رمی جمرات سه گانه، روزهای یازدهم و دوازدهم 4. کوچ از منا در روز دوازدهم (نَفْر اول) 5. بیتوته شب سیزدهم برای کسی که غروب آن شب در منا بوده 6. بیتوته شب سیزدهم برای کسی که در حال احرام، صید یا با زن نزدیکی کرده 7. رمی روز سیزدهم 8. زمان رمی روز سیزدهم 9. زمان کوچ از منا در روز سیزدهم (نَفْر دوم) 10. خطبه امام پیش از نَفْر اول خاتمه 1. طواف وداع 2. اعمال حج تمتّع در یک بیت از شیخ بهایی مناسک حج در یک نگاه کلی 1. ارکان

10. اعمال بعد از منا

11. مناسك ايام تشريق


372


واجبات بعد از اعمال منا
1. طواف زيارت
مذاهب اسلامي; پس از مناسك منا در روز عيد قربان، انجام طواف زيارت، از واجبات و اركان حج است. طبق يك نظريّه، آيه كريمه (وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ) (حج:29) بر اين طواف تطبيق شده است. طواف زيارت از جهت شرايط و واجبات و كيفيت، حتي آداب و مستحبات، به جز نيت، با طواف عمره تمتّع تفاوت ندارد و نظريات مربوط به مذاهب مختلف اسلامي كه در طواف عمره تمتّع گذشت، در اينجا نيز مطرح مي شود. ( 1 )


2. نماز طواف زيارت
اماميه; نماز طواف از واجبات حج است و پشت مقام ابراهيم گزارده مي شود.
حنبليه; سنت است.
حنفيه; سنت مؤكّد (واجب) است.
شافعيه; سنت است و نافله يا فريضه اي ديگر كفايت از آن مي كند.
مالكيه; واجب است، ولي گزاردن آن پشت مقام ابراهيم مستحب است.
يادآوري:
نماز طواف زيارت مانند نماز طواف عمره تمتّع است، جز در نيت. ( 2 )
3. سعي ميان صفا و مروه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 8، ص 347; مناسك محشي، صص 463 و 462; فقه السنه، ج 1، ص 541; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، ص 589; الروضة البهيه في شرح اللمعة الدمشقيه، ج 1، ص 543; الدروس الشرعيه، ج 1، ص 457
2 . الدروس الشرعيه، ج 1، ص 457; مناسك محشي، ص 462; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، صص 594 ـ 590


373


مذاهب اسلامي; چنانكه پيش تر گذشت به نظر مذاهب اسلامي، كسي كه حج تمتّع به جا مي آورد، پس از طواف زيارت، بايد سعي صفا و مروه انجام دهد، ولي به نظر اهل سنت كسي كه حج اِفراد يا قِران به جا مي آورد، چنانكه بعد از طواف قدوم سعي كرده است، سعي ديگري بر او واجب نيست و در غير اين صورت، او نيز مانند متمتّع پس از طواف زيارت سعي به جا مي آورد، اين سعي از جهت كيفيت و شرايط و واجبات و مستحبات نظير سعي در عمره تمتّع است. ( 1 )
4. تحلّل دوم از احرام
اماميه; پس از طواف زيارت و نماز آن و سعي صفا و مروه، بوي خوش بر حجاج حلال مي شود.
مذاهب چهارگانه; پيش تر گذشت كه به اتفاق مذاهب چهارگانه اهل سنت، پس از طواف زيارت، تمامي محرمات احرام، حتي زن بر مُحرم حلال مي شود.

5. طواف نساء و نماز آن
اماميه; طواف نساء از واجبات حج و عمره است و بر تمام حجاج و معتمران به عمره مفرده; اعم از مرد، زن، بالغ و غير بالغ، واجب است كه در پايان مناسك آن را انجام دهند. طواف نساء و نماز آن، با ساير طواف ها و نمازهاي آن ها، جز در نيت تفاوتي ندارد.
مذاهب چهارگانه; در انكار طواف نساء و نماز آن وحدت دارند. ( 2 )
6. تحلّل سوم از احرام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، ص 462; فقه السنه ج 1، ص 547; الدروس الشرعيه، ج 1، ص 457; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، ص 596
2 . مناسك محشي، صص 466 ـ 462; الدروس الشرعيه، ج 1، صص 45 ـ 458; تذكرة الفقها، ج8، صص 354 و 353


375


اماميه; پس از طواف نساء و نماز آن، زن نيز بر مُحرم حلال مي شود و به اين صورت تمامي آن چه بر اثر احرام، حرام شده بود، حلال مي گردد، جز صيد كه حرمت آن بر اثر احرام نيست و امري كلي است.
مذاهب چهارگانه; تحلّل سوم بي مفهوم است. ( 1 )


مناسك ايام تشريق
1. بيتوته شب يازدهم و دوازدهم در منا
مذاهب اسلامي (جز حنفيه); واجب است.
حنفيه; سنت است و ترك آن كراهت دارد. ( 2 )

يادآوري:
نقل است كه خليفه دوم ترك كنندگان بيتوته را ادب مي كرد. توجه به اين گونه قضايا از اين جهت اهميت دارد كه مي تواند ابعاد سياسي مناسك حج را آشكار كند.
2. كفاره ترك بيتوته
اماميه; براي هر شب يك گوسفند كفاره دهد.
حنبليه; براي هر شب يك مد طعام دهد و اگر هر سه شب را ترك كرد، طبق برخي روايات از احمد بن حنبل يك گوسفند دهد.
حنفيه; چيزي بر او نيست و تكليفي ندارد.
شافعيه; اگر هر سه شب را ترك كند بايد يك گوسفند كفاره دهد.
مالكيه; براي هر شب يك گوسفند كفاره دهد.
يادآوري:
در مذهب شافعي براي كفاره ترك بيتوته يك شب، سه نظر وجود دارد. ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان
2 . شرائع الاسلام، ج1، ص 275; تذكرة الفقها، ج8، صص 356 و 355; مناسك محشي، صص 479و478; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، صص 603 ـ 599; فقه السنه، ج1، صص535و534; الهدايه (فقه حنفي)، المصادرالفقهيه، ج10، ص 278
3 . تذكرة الفقها، ج8، صص 357 و 356; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج1، صص 406 و 405; مناسك محشي، صص482 و 481; الكافي في فقه اهل المدينه (فقه مالكي)، المهذب (فقه شافعي)، الكافي لابن قدامه (فقه حنبلي)، المصادر الفقهيه، ج10، ص 503 و ج11، صص 903 و 1051


376


3. عبادت در مكه به جاي بيتوته در منا
اماميه; كسي كه شب را در مكه بيدار باشد و تا صبح به عبادت مشغول شود مي تواند بيتوته را ترك كند.
مذاهب چهارگانه; از حكم بيتوته در منا، اين مورد را استثنا نكرده اند و در نتيجه استثناي مذكور از مختصات مذهب اماميه است. ( 1 )
4. حكم معذورين از بيتوته
مذاهب اسلامي; كساني كه عذري دارند، مي توانند بيتوته در منا را ترك كنند.
يادآوري:
مذاهب چهارگانه اهل سنت، سقايان و چوپانان را از معذورين مي شمرند، ولي برخي از فقهاي اماميه در اين استثنا تأمل دارند.


رمي ايام تشريق
1. رمي جمرات سه گانه در روزهاي يازدهم و دوازدهم
مذاهب اسلامي; بر حجاج واجب است كه روزهاي يازدهم و دوازدهم، سه جمره اولي، وسطي و عقبه را رمي كنند و به هر يك از آن ها هفت سنگريزه بيندازند. شرايط سنگريزه ها و چگونگي رمي و مستحبات آن از ديدگاه مذاهب مختلف، در بحث رمي جمره عقبه گذشت. ( 2 )
يادآوري:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، صص 480 و 479; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج1، ص 406; فقه السنه، ج10، صص 535 و 534; الخلاف، ج1، صص462 و 461; تذكرة الفقها، ج 8 ، صص 359 و 358
2 . تذكرة الفقها، ج 8، صص 360 و 359; فقه السنه، ج 1، صص 533 ـ 530; مناسك محشي، ص 490; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 602 ـ 599


377


به روزهاي يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ذي حجه «ايام تشريق» مي گويند; به اين دليل كه عرب ها گوشت هاي قرباني را در اين سه روز خشك مي كردند. ( 1 )
2. ترتيب در رمي جمرات سه گانه
مذاهب اسلامي (جز حنفيه); واجب است.
حنفيه; سنت است. ( 2 )
3. زمان رمي جمرات سه گانه، روزهاي يازدهم و دوازدهم
اماميه; وقت رمي، از اول طلوع آفتاب تا غروب آن است و رمي در شب جايز نيست.
مذاهب چهارگانه; از ظهر تا غروب، وقت رمي است و قبل از ظهر، رمي جايز نيست. ( 3 )
يادآوري:
شيخ طوسي (از فقهاي اماميه) در كتاب خلاف، در مورد زمان رمي، قول فقهاي اهل سنت كه يازدهم و دوازدهم ذي حجه است، را اختيار مي كند. ( 4 )
4. كوچ از منا در روز دوازدهم (نَفْر اول)

طبق آيه شريفه (وَاذْكُرُوا اللهَ فِي أَيَّام مَعْدُودَات فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنْ اتَّقَي) (بقره : 202) به نظر مذاهب اسلامي پس از رمي جمرات، بعد از ظهر روز دوازدهم حاجيان مي توانند از منا كوچ كنند و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فرهنگ فارسي عميد، ج 1، ص 687
2 . تذكرة الفقها، ج 8، ص 362; فقه السنه، ج 1، صص 534 ـ 533; مناسك محشي، ص 491; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 603 ـ 599
3 . تذكرة الفقها، ج 8، صص 361 و 360; مناسك محشي، ص 490; شرائع الاسلام، ج1، ص 275; فقه السنه، ج1، صص 533 و 532; الكافي في فقه اهل المدينه (فقه مالكي)، بدائع الصنائع (فقه حنفي)، المهذب (فقه شافعي)، الكافي لابن قدامه (فقه حنبلي)، المصادر الفقهيه، ج 10، صص 104 و 504 و ج 11، صص 900 و 1051
4 . الخلاف في الفقه، كتاب الحج، مسأله 176، ج 1، ص 459


378


نَفْر قبل از ظهر جايز نيست; به اين نفر، نَفْر اول گويند. از حكم جواز نفر اول چند گروه استثنا شده اند كه در مسأله بعدي مطرح خواهد شد. ( 1 )
يادآوري:
از احمدبن حنبل نقل شده كسي كه مي خواهد در مكه ساكن شود، سزاوار نيست كه در نَفْر اول كوچ كند. همچنين مالك گفته است: كساني كه اهل مكه هستند و عذري ندارند، در نَفْر اول كوچ نكنند.
5. بيتوته شب سيزدهم براي كسي كه غروب آن شب در منا بوده
به نظر همه فقهاي مذاهب اسلامي (جز حنفيه)، كساني كه در روز دوازدهم از منا كوچ نكنند و غروب شب سيزدهم را در منا درك كنند، بايد شب سيزدهم را در منا بيتوته كنند. جمله (فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إثمَ عَلَيه) (بقره : 203) اشاره به اين حكم دارد. ولي ابوحنفيه و فقهاي حنفي معتقدند: تا طلوع فجر شب سيزدهم نشده و هنگام رمي روز سيزدهم نرسيده است، اين طايفه مي توانند كوچ كنند، اگرچه كراهت دارد، ولي كفاره بر آن ها ثابت نيست. ( 2 )
6. بيتوته شب سيزدهم براي كسي كه در حال احرام، صيد يا با زن نزديكي كرده
يكي از احكام اختصاصي فقهاي اماميه كه مذاهب چهارگانه اهل سنت به آن فتوا نداده اند، آن است كه علاوه بر طايفه فوق، دو طايفه ديگر نيز بايد شب سيزدهم در منا بيتوته كنند: 1. كساني كه در احرام (حج يا عمره تمتّع) صيد كرده اند 2. كساني كه در احرام (حج يا عمره تمتّع) با زن نزديكي كرده اند. ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، ص 483; تذكرة الفقها، ج 8، صص 372 و 371; فقه السنه، ج 1، ص 535; مجمع البيان، ج 1، ص 299; الكافي لابن قدامه (فقه حنبلي)، المهذب (فقه شافعي)، بدائع الصنائع (فقه حنفي)، المصادر الفقهيه، ج 11، ص 1054 و 904 و ج 10، ص 105
2 . تذكرة الفقها، ج 8، صص 374 و 373; مناسك محشي، ص 479; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 602 ـ 600; بدائع الصنائع(فقه حنفي)، المصادرالفقهيه، ج 10، ص 105; الخلاف، ج1، ص461
3 . تذكرة الفقها، ج 8، صص 373 و 372; مناسك محشي، صص 479 و 478; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج1، ص 410


379


يادآوري:
1. بنابر روايات و تفاسير اماميه، نَفْر اول براي كساني است كه شرط اتقا را رعايت كرده باشند و اين دو طايفه شرط مذكور را زير پا نهاده اند 2. برخي از فقهاي اماميه حكم طايفه دوم را مبني بر احتياط شمرده اند.
7. رمي روز سيزدهم
مذاهب اسلامي; كساني كه شب سيزدهم در منا بيتوته مي كنند، بايد روز سيزدهم نيز سه جمره اولي، وسطي و عقبه را به ترتيب رمي كنند و به هر يك هفت سنگريزه پرتاب كنند. ( 1 )
يادآوري:
1. برخي از فقهاي اماميه رمي روز سيزدهم براي طوايف بالا را مبني بر احتياط شمرده اند.
2. به نظر حنفيه، وجوب رمي روز سيزدهم درصورتي است كه هنگام طلوع فجر سيزدهم در منا باشد.
8. زمان رمي روز سيزدهم
اماميه و حنفيه; از طلوع آفتاب تا غروب آن.
حنبليه، شافعيه و مالكيه; از ظهر تا غروب. ( 2 )


9. زمان كوچ از منا در روز سيزدهم (نَفْر دوم)
اماميه و حنفيه; روز سيزدهم مي توان قبل از ظهر رمي كرد، نفر و كوچ پيش از ظهر نيز جايز است.
مذاهب چهارگانه جز حنفيه; بايد پس از زوال خورشيد رمي و سپس كوچ كند. ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مناسك محشي، ص 450; تذكرة الفقها، ج8، صص 373 و 372; فقه السنه، ج1، صص533 و 532; رسائل للحجاج والمعتمرين، ص 14; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، صص 602 ـ 599; بدائع الصنائع (فقه حنفي)، المصادر الفقهيه، ج10، ص 105
2 . همان
3 . مناسك محشي، ص 483; تذكرة الفقها، ج8، ص 372; بدائع الصنائع(فقه حنفي)، متن الرساله(فقه مالكي)، المصادرالفقهيه، ج10، صص 105 و 485


380


10. خطبه امام پيش از نَفْر اول
اماميه; يك خطبه در بعد از ظهر روز دوازدهم مستحب است.
حنبليه و شافعيه; يك خطبه سنت است در بعد از ظهر روز دوازدهم.
حنفيه; مستحب نيست.
مالكيه; يك خطبه سنت است در بعد از ظهر روز يازدهم. ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج8 ، ص 371; الخلاف، ج1، ص 461; الكافي في فقه اهل المدينه(فقه مالكي)، المهذب (فقه شافعي)، الكافي لابن قدامه (فقه حنبلي)، المصادرالفقهيه، ج10، ص 533 و ج11، صص 904 و 1053


381


خاتمه
1. طواف وداع
اماميه و مالكيه; مستحب است.
حنبليه و حنفيه; واجب است.
شافعيه; دو قول دارد: 1. مستحب 2. واجب. ( 1 )
يادآوري (1):
1. در خطبه پيش از نَفْر اول، امام، مناسك حج از جمله تخيير ميان تعجيل يا تأخير در كوچ را به حجاج آموزش مي دهد و با آن ها خداحافظي مي كند.
2. شيخ طوسي در خلاف از ابوحنفيه نقل كرده است: «يخطب يوم النفر و هو أوّل التشريق فانفرد به و لم يقل به فقيه و لانقل فيه اثر».
به نظر مي رسد در اين نقل اشتباهي رخ داده باشد، چون از مالكيه دراين زمينه نقل است: «خطب الحج عند مالك و أصحابه ثلاث خطب كلّها مسنونة: اولّها قبل يوم التروية بيوم.. و الثانية: يوم عرفة قبل الصلاة... و الثالثة: بمني يوم ثاني النحر و هو يوم القرّ يخطب بعد الظهر خطبة واحدة يعلمهم فيها بأنّ النفر الأول في يوم الثاني من ذلك اليوم». طبق اين نقل از مالكيه، به نظر مي رسد در جمله منقول از شيخ طوسي در خلاف، به جاي يوم القرّ، يوم النفر ضبط شده است.
يادآوري (2):

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج8، ص 378; فقه السنه، ج1، صص 545 و 544


382


بر اساس منابع اماميه، مادام كه حجاج در منا اقامت دارند، مستحب است نمازهاي واجب و مستحب خود را در مسجد خيف، به ويژه در جايي كه مصلاّي پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) بوده، به جا آورند.
2. اعمال حج تمتّع در يك بيت از شيخ بهايي(رحمه الله)
اطرست للعمرة اجعل نهج *** اوو أر نحط رس طرمر لحج
(عمره تمتّع; أ: احرام، ط: طواف، ر: ركعتين طواف، س: سعي، ت: تقصير) و (حج تمتّع; أ: احرام، و: وقوف به عرفه، و: وقوف به مشعرالحرام، أ: افاضه به سمت منا، ر: رمي جمره عقبه، ن: نحر و قرباني، ح: حلق، ط: طواف زيارت، ر: ركعتين طواف زيارت، س: سعي صفا و مروه، ط: طواف نساء، ر: ركعتين طواف نساء، م: مبيت به منا يازدهم و دوازدهم، ر: رمي جمرات يازدهم و دوازدهم) ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . شهيد مطهري، كليات علوم اسلامي، اصول فقه، فقه، صص 110 و 109


384


مناسك حج در يك نگاه كلي
1. اركان و واجبات حج


اماميه;
اركان عمره تمتّع: 1. احرام 2. طوف 3. سعي.
واجبات عمره تمتّع: 1. احرام 2. طواف كعبه 3. نماز طواف 4. سعي بين صفا و مروه
5. تقصير.
اركان حج تمتّع: 1. احرام 2. وقوف به عرفه 3. وقوف به مشعر 4. طواف زيارت
5. سعي.
واجبات حج تمتّع: 1. احرام 2. وقوف به عرفات 3. وقوف به مشعر 4. رمي جمره عقبه 5. قرباني 6. حلق يا تقصير 7. طواف زيارت 8. نماز طواف زيارت 9. سعي بيني صفا و مروه 10. طواف نساء 11. نماز طواف نساء 12. بيتوته در منا (شب هاي يازدهم و دوازدهم) 13. رمي جمرات.
حنبليه;
اركان حج: 1. احرام 2. طواف زيارت 3. سعي بين صفا و مروه 4. وقوف به عرفات.
واجبات حج: 1. احرام از ميقات 2. وقوف به عرفه تا غروب 3. مبيت در مزدلفه
4. بيتوته در منا 5. رمي جمرات به ترتيب 6. حلق يا تقصير 7. طواف وداع.
حنفيه;


385


اركان حج: 1. وقوف در عرفه 2. طواف زيارت.
واجبات حج: 1. سعي ميان صفا و مروه 2. وقوف به مزدلفه 3. رمي جمرات 4. حلق يا تقصير 5. طواف صدر.
شافعيه;
اركان حج: 1. احرام 2. طواف زيارت 3. سعي بين صفا و مروه 4. وقوف به عرفات 5. ازاله شعر (حلق) 6. ترتيب منظم اركان خمسه (احرام، وقوف، حلق، طواف و سعي).
واجبات حج: 1. احرام از ميقات 2. حضور در مزدلفه 3. رمي جمرات 4. بيتوته در منا 5. اجتناب از محرمات احرام.
مالكيه;
اركان حج: 1. احرام 2. طواف زيارت 3. سعي بين صفا و مروه 4. وقوف به عرفات.
واجبات حج: 1. نزول به مزدلفه 2. رمي جمره عقبه 3. نحر هدي 4. حلق يا تقصير 5. بيتوته در منا 6. رمي جمرات. ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . الروضة البهيه، ج 1، صص 485 و 517; مناسك محشي، صص 103 و 102; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 578 و 577 و صص 602 ـ 599


386



12. زيارت مدينه منوره



387


زيارت مدينه منوره
1. زيارت قبر پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) و مسجدالنبي(صلي الله عليه وآله وسلم)، بقيع، اُحُد و مسجد قبا
فقهاي مذاهب اسلامي، زيارت قبر پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) را مستحب شمرده اند. ابن قدامه، از فقهاي حنبلي در فضيلت زيارت آن حضرت روايت كرده است: «وَ مَنْ زَارَني أو زار قبري كنت له شفيعاً أو شهيداً». قاضي أبي يَعلَي، مؤلف كتاب «الأحكام السلطانيه» در فصل «ولاية الحج»، ضمن شرح وظايف ده گانه براي اميرالحاج گويد: پس از مناسك حج اميرالحاج با حاجيان به مدينه مي رود تا به زيارت قبر پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله وسلم)بپردازد، و اين به خاطر رعايت حرمت آن حضرت و انجام وظيفه نسبت به اداي حقوق آن حضرت است. زيارت پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) اگرچه از فروض حج نيست، ولي از امور مستحب و مشروع و مستحسني است كه سيره مسلمانان بر آن استوار بوده است. ( 1 )

عبدالرحمان جزيري نيز در كتاب «الفقه علي المذاهب الأربعه» مي نويسد: «لاَ رَيب في أن زيارة قبر المصطفي عليه الصلاة والسلام من أعظم القرب وأجلّها شأناً فإنّ بقعة ضمّت خيرالرسل وأكرمهم عنداللَّه لها شأن خاص و مزيّة يعجز القلم عن وصفها». وي پس از بحثي مفصّل درباره فوايد و منافع زيارت مدينه گويد: «أمّا مَا وَرَدَ من الأحاديث في زيارتها فسواء كان سنده صحيحاً اوّلاَ، فإنه في الواقع لاحاجة إلَيه بعد ما بيّنّا من فوائد زيارتها و محاسنها الّتي


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . «فإذا عاد بهم سار علي طريق المدينة لزيارة قبر رسول الله(صلي الله عليه وآله وسلم) رعاية لحرمته و قياماً بحقوق طاعته و إن لم يكن ذلك من فروض الحج فهو من مندوبات الشرع المستحبة و عادات الحجيج المستحسنة». روي عمر، أنّ النبي(صلي الله عليه وآله وسلم) قال: «من زار قبري وجبت له شفاعتي»


389


يقرّها الدين و تحثّ عليها قواعده العامة». وي سپس به عنوان جمع بندي مي افزايد: فقها آداب زيارت قبر پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) و زيارت مساجد ديگر را بيان كرده و گفته اند: وقتي از مكه متوجه زيارت مصطفي(صلي الله عليه وآله وسلم) شدي، در طول راه، تا مدينه بر آن حضرت صلوات و سلام بفرست و هنگامي كه ديواره هاي مدينه را ديدي به آن حضرت درود فرست و دعاي خاص را قرائت كن و هنگام ورود به مسجد آن حضرت بر محمد و آلش درود فرست و نزد منبر آن حضرت دو ركعت نماز بگزار و سجده شكر به جا آور، سپس به سمت قبر آن حضرت حركت كن و بالاي سر مبارك ايشان رو به قبله، زيارت مخصوص را بخوان و از سوي كساني كه سفارش به سلام به آن حضرت كرده اند، بگو: «ألسَّلامُ عَلَيكَ يَا رَسول اللَّه مِنْ فلان ابن فلان يتشفع بِك إلَي ربّك فاشفع لَه وَ لِجميع المسلمين». عبدالرحمان جزيري در ادامه ضمن نقل برخي از دعاها و زيارت ها و ذكر آيه (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمْ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً)، مي گويد: سپس كنار استوانه ابو لبابه دو ركعت نماز بگزار و در روضه پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم)، هر چه مي تواني دعا و نماز بخوان و استغفار كن، آن گاه كنار منبر برو «فيضع يده علي الرمانة التي كانة يضع يده عليها إذَا خطب، لتناله بركة الرسول، فيصلّي عليه و يدعو بما يشاء». در ادامه، مؤلف الفقه علي المذاهب الأربعه گويد: «و يستحب بعد زيارته عليه السلام أن يخرج الي البقيع و يأتي المشاهد و المزارات فيزور العباس ومعه الحسن بن علي و زين العابدين و ابنه محمد الباقر وابنه جعفر الصادق(عليهم السلام)».

وي در ادامه به استحباب زيارت شهداي احد، به ويژه حمزه سيدالشهدا و استحباب رفتن به مسجد قبا اشاره مي كند. اين ادله و نظريات و فتاوا كه در منابع اماميه نيز به حد وفور طرح و تفصيل داده شده، به روشني حكايت از اهميت زيارت پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله وسلم)و ساير زيارات مدينه در منابع روايي و فقهي مسلمانان در طول تاريخ داردو نشان مي دهد. آن چه برخي از منحرفان تندرو مطرح مي كنند تا از اهميت اين زيارت بكاهند و به جاي



390


زيارت النبي(صلي الله عليه وآله وسلم)، زيارت مسجدالنبي(صلي الله عليه وآله وسلم) را مطرح كنند، جايگاه علمي، فقهي و تاريخي مهمي ندارد و سيره مسلمانان، بلكه واليان و حكومت ها و امراء الحاج آن بوده است كه پس از مناسك حج، براي عرض ارادت و دعا و درخواست شفاعت به زيارت حضرت رسول(صلي الله عليه وآله وسلم) و مدينه منوره تشرف يابند و به آثار آن حضرت تبرّك جويند.
عبدالرحمان جزيري در پايان اين بحث و ضمن اشاره به استحباب رفتن به مسجد قبا، دعايي را نقل كرده است كه با ذكر اين دعا، اين بخش را به پايان مي بريم:
«يَا صَرِيخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ وَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ، يَا مُفَرِّجَ كَرْبِ الْمَكْرُوبِينَ، وَ يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ صَلِّ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِهِ و اكشف كربي وَ حزني كَمَا كشفت عَنْ رَسُولك كربه وَ حزنه في هَذَا الْمقَام يَا حَنَّان يَا مَنَّان يَا كَثير المَعرُوف وَ يَا دَائِم الإحْسَان، يَا أرْحَمَ الرَّاحِمين». ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . الكافي لابن قدامه(فقه حنبلي)، القوانين الفقهيه(فقه مالكي)، المصادرالفقهيه، ج11، ص1056 و ص623; الاحكام السلطانيه، صص 111 ـ 108; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، صص642 ـ 638; مفاتيح الجنان (زيارت حضرت رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم)); تذكرة الفقها، ج8، صص452 ـ 449; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج1، صص421 و 420; فقه السنه، ج1، ص553



391


فصل هفتم:

مروري بر ساير ابواب فقهي
از ديدگاه مذاهب اسلامي



393


قسمت اول:

سيري در مباحث زكات و خمس از نگاه مذاهب اسلامي
1. زكات فطره (بدن)
2. زكات اموال
3. خمس اموال



395


زكات فطره
1. زكات فطره
مذاهب اسلامي; زكات فطره، از واجباتي است كه در روز عيد فطر، در پايان ماه مبارك رمضان واجب مي شود. به گفته روايات، پيش از تشريع زكات اموال، در همان سالي كه روزه رمضان فرض گرديد، زكات فطره هم تشريع شده و پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم)يك يا دو روز پيش از عيد فطر، در خطبه ها، فرمان به اخراج آن داد و فرمود: «ادّوا صاعاً من بُرّ أو قمح أو صاعاً من تمر أو شعير، عن كلّ حرّ أو عبد، صغير و كبير».
در روايات خاصي زكات فطره تمام كننده روزه شمرده شده است: «مِنْ تمام الصوم كما أن الصلاة علي النبي(صلي الله عليه وآله وسلم) من تمام الصلاة». ( 1 )
يادآوري:
1. بُرّ و قمَح هر دو به معناي گندم است، ولي قمح گندمي است كه كاملاً رسيده و براي آرد شدن و پخت نان آماده است.
2. فطره يا به معناي خلقت و بدن يا به معناي دين و يا به معناي افطار است. اهل سنت از اين زكات، تعبير به زكات فطر (بدونة) كرده اند.
2. حكم زكات فطره
مذاهب اسلامي (جز حنفيه); زكات فطره را فرض مي دانند ولي حنفيه آن را به اصطلاح فقهي خود واجب مي شمرند كه مترادف سنت مؤكّد است. ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . العروة الوثقي، ج2، صص 355 و 353; تحريرالوسيله، ج1، ص 326; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، صص 530 ـ 527; فقه السنه، ج1، ص 307; لسان العرب، واژه قمح; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج2، صص 292 ـ 290
2 . همان


396


يادآوري:
به نظر مذهب اماميه، علاوه بر روايات، در قرآن كريم نيز آيه (قَدْ أفلَحَ مَنْ تَزَكَّي وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّي) بر وجوب فطريه دلالت دارد.
3. شرايط وجوب زكات فطره
اماميه; فرد عاقلِ بالغِ هشيارِ غير فقير و حرّ بايد فطريه خود و افرادي را كه نان خور او محسوب مي شوند بپردازد; خواه واجب النفقه باشند يا نباشند. فطريه جنين هم واجب نيست، ولي نوزادي كه پيش از غروب شب عيد فطر متولد شود، فطريه اش بايد پرداخت شود.
حنبليه; مسلماني كه فقير نيست و مخارج خود و زن و فرزندانش را علاوه بر نصاب دارد، بايد فطريه خود و كساني را كه مؤونه آن ها را تأمين مي كند ولو جنين بپردازد.
حنفيه; 1. اسلام 2. حريّت 3. علاوه بر داشتن نيازهاي اصلي زندگي و داشتن نصاب از شرايط آن است، ولي عقل و بلوغ شرط آن نيست و مجنون و صغير غير فقير را وليّ آن ها از طرف آن ها اخراج مي كند و واجب است انساني كه شرايط سه گانه بالا را دارد فطريه خود، خادم، ولد مجنون كبير و ولد صغير فقير خود را بپردازد و فطريه زوجه بر عهده زوج نيست.
شافعيه; بر هر مسلماني كه مخارج خود و زن و فرزندانش را دارد واجب است فطريه خود و افراد لازم النفقه اش را بپردازد و آن ها عبارت اند از همسر غير ناشزه، اصل خود و فرع خود اگر فقير يا مسكين هستند و مملوك ولو آبق باشند.
مالكيه; بر هر مسلماني كه فقير نيست و قوت خود و لازم النفقه اش را دارد و مي تواند فطريه را ولو با قرض كردن بپردازد، واجب است فطريه خود و افراد لازم النفقه اش از اقارب را بپردازد و آن ها عبارت اند از پدر و مادر فقير، فرزندان ذكور فقير و دختران فقيري كه ازدواج نكرده اند و مملوك و زوجه خود و زوجه پدرش كه فقير است.
يادآوري:


398


غير از حنبليه، ساير مذاهب شرط وجوب پرداخت فطريه افراد تحت تكفل را فقر مي شمرند، در حالي كه طبق مذاهب اماميه شرط آن صدق عيلولت است ولو فقير هم نباشند. ( 1 )
4. مقدار فطريه
اماميه; يك صاع از گندم، جو، خرما، كشمش، برنج يا ذرّت بپردازد و اگر قيمت يكي از اين ها را بپردازد كفايت مي كند.
حنبليه; يك صاع از گندم، جو، خرما، كشمش و مانند آن مي پردازد.
حنفيه; براي هر فرد، نصف صاع گندم يا يك صاع خرما يا جو و يا كشمش بايد پرداخت ولي مي تواند قيمت آن ها را به فقرا بپردازد.
شافعيه; براي هر فرد يك صاع از قوت غالب است، ولي بهتر است از گندم، جو، برنج، عدس، خرما، كشمش و مانند آن باشد، البته نمي شود نصف از يك قوت و نصف از قوت ديگر داد و پرداخت قيمت كافي نيست.
مالكيه; از هر شخص يك صاع از قوت شهر كه غالب است; مانند: قمح، جو، خرما، كشمش و غير غالب مجزي نيست مگر اين كه بهتر باشد و اگر گوشت مي دهد بايد دو نفر را سير كند.
يادآوري:
در مورد مقدار زكات فطره، در غير گندم، اجماع مذاهب اسلامي است كه يك صاع است و در مورد گندم نيز به جز حنفيه همه مذاهب آن را يك صاع مي دانند و تنها اين مذاهب نصف صاع را مطرح كرده اند. ( 2 )
5. مصرف فطريه
اماميه; زكات فطره را به يكي از هشت مصرفي كه در زكات مال است مي توان به مصرف رسانيد، ولي بهتر است فقط به فقير پرداخت شود.
مذاهب چهارگانه (جز مالكيه); همان مصرف زكات اموال است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان
2 . العروة الوثقي، ج2، صص 365 ـ 360; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، صص 533 ـ 531; فقه السنه، ج1، صص 309 و 308; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج1، صص 294 ـ 292


399


مالكيه; به اصناف مذكور در آيه، به شرطي مي توان فطريه داد كه فقير يا مسكين و حرّ مسلمان و از غير بني هاشم باشد والاّ زكات به او پرداخت نمي شود.
فقهاي اماميه قصد قربت را هم شرط در پرداخت دانسته اند. ( 1 )
6. چگونگي پرداخت فطريه
اماميه; نمي توان به يك فقير كمتر از يك صاع داد، ولي پرداخت چندين صاع به يك نفر اشكال ندارد، البته به كسي كه فطريه را در معصيت خرج مي كند نمي توان داد.
حنبليه; مي توان فطريه چند نفر را به يك نفر پرداخت و ايشان نمي تواند زكات را به كس ديگري بفروشد ولو غير از پرداخت كننده زكات باشد.
حنفيه; مي توان فطريه چند نفر را به يك مسكين و فطريه يك نفر را به چند مسكين پرداخت.
شافعيه; در اين مسأله تصريحي از شافعيه مشاهده نشده است.
مالكيه; مي توان به هر فقير يا مسكين يك صاع يا بيشتر يا كمتر پرداخت ولي بهتر است به هر نفر يك صاع بپردازد.
يادآوري:
به اجماع مسلمانان، زكات به بني هاشم (سادات) داده نمي شود. ( 2 )
7. زمان وجوب فطريه
اماميه; از غروب شب عيد فطر واجب مي شود و بايد تا ظهر عيد فطر يا تا هنگام نماز عيد براي كسي كه نماز عيد مي خواند به احتياط واجب ادا شود. اگر در اين زمان مستحق يافت نشد، بايد آن را كنار بگذارد و در اولين فرصت بپردازد و تقديم آن نيز جايز نيست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان
2 . همان


400


حنبليه; غروب شب عيد فطر واجب مي شود. افضل اخراج آن قبل از نماز عيد است و بعد از آن كراهت دارد و تأخير آن از عيد حرام است، ولي بايد قضا كند و دو روز قبل از عيد هم مجزي است.
حنفيه; از طلوع فجر عيد فطر واجب مي شود، ولي تقديم و تأخير در اداي آن اشكال ندارد، چون وقت ادا همه عمر است، ولي مستحب است پيش از خروج به سوي مصلاّ باشد.
شافعيه; آخرين جزو رمضان و اوّلين جزو شوال وقت وجوب فطريه است، ولي سنت است كه اول روز عيد فطر وقبل از نماز عيد خارج كند و بعد از آن تا غروب عيد كراهت دارد و بعد از غروب حرام است مگر به خاطر عذر مانند غايب بودن مستحق و مي توان از اول ماه رمضان پرداخت.
مالكيه; بعد از فجر روز عيد مندوب است بپردازد، ولي يك يا دو روز قبل از عيد، نه بيشتر نيز جايز است، ولي تأخير آن از عيد حرام است ولي در ذمّه او باقي است اگر شب عيد قدرت بر پرداخت داشته باشد. ( 1 )


زكات اموال
8. اهميت زكات
زكات كه در لغت به معناي تطهير و نمو است، به نظر مذاهب اسلامي يكي از ضروريات دين و از اركان اسلام، محسوب مي شود كه آيات و روايات فراواني دلالت بر وجوب و اهميت اين فريضه الهي دارد. به تصريح قرآن كريم (وَالَّذِينَ فِي أمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ)(معارج : 24) زكات واجبي است مالي و از ماليات هايي است كه هر مسلمانِ داراي شرايط بايد از دارايي خود بپردازد و به مصارف مقرّر شرعي آن برساند. ( 2 )
9. موارد مورد اتفاق در متعلّق زكات

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان
2 . العروة الوثقي، ج2، كتاب الزكات و كتاب الخمس; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، صص 506 ـ 501; فقه السنه، ج1، صص 288 ـ 248; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج1، صص 297 ـ 267; الفقه علي المذاهب الأربعه و مذهب اهل البيت(عليهم السلام)، ج1، صص 800 ـ 767; تحريرالوسيله، ج1، كتاب الخمس و كتاب الزكات


401


اين كه چه اموالي متعلق زكات است و بايد زكات آن ها پرداخت شود، مذاهب اسلامي درباره برخي موارد اتفاق نظر دارند و يك صدا آن ها را از دارايي هاي متعلق زكات مي شمرند و در مواردي اختلاف نظر و فتوا مشاهده مي شود. مواردي كه اتفاق نظر ميان اماميه و مذاهب اربعه اهل سنت حداقل در مباحث كلي، با صرف نظر از امور جزئي مانند نصاب و حول، وجود دارد عبارت اند از: انعام ثلاثه (گوسفند، شتر، گاو) غلات اربعه (گندم، جو، كشمش، خرما) نقدين (طلا و نقره مسكوك). اين موارد، مورد اتفاق تمامي مذاهب است و به بيان ديگر، هر آنچه را كه اماميه معتقدند زكات به آن تعلّق مي گيرد اگر شرايط آن فراهم باشد، مذاهب چهارگانه نيز به وجوب زكات آن معتقدند، اگرچه ممكن است در شرايط تعلّق زكات و برخي فروع جزئي، با تفاوت فتوا مواجه باشيم. ( 1 )
10. موارد اتفاقي در عدم تعلّق زكات
افزون بر موارد بالا، كه نُه مورد است و به نظر همه مذاهب، متعلق زكات مي باشد مواردي نيز بالاتفاق متعلق زكات نيست; به عبارت ديگر مواردي را كه تمام يا اكثر مذاهب چهارگانه معتقد به نفي زكات از آن ها مي باشند، اماميه نيز وجوب زكات را از آن ها نفي مي كنند. مهمترين اين موارد عبارت اند از:
خانه مسكوني، لباس براي پوشش بدن، لوازم منزل، وسيله سواري، سلاح براي كاربرد، ظروف براي زينت (غير از طلا و نقره) لؤلؤ و ياقوت و زبرجد و ساير جواهرات كه براي تجارت نباشد، همچنين كتب علمي كه براي تجارت نباشد و همچنين ابزار و آلات صناعت از اين موارد در فقه اماميه به عنوان مؤونه و مايحتاج زندگي تعبير مي شود كه نه تنها متعلق زكات نيست، بلكه خمس هم به آن ها تعلق نمي گيرد. بعلاوه زكات اسب و قاطر و الاغ و سگ شكاري و مانند آن ها نيز واجب نيست، مگر اين كه براي تجارت نباشد. ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان
2 . همان


402



| شناسه مطلب: 76172