بخش 1
درس اوّل : اهمّیت سفر حج نقش حج در حیات سیاسی امّت
1 |
3 |
ره توشه حج
( 1 )
تأليف : جمعي از نويسندگان
19 |
پيشگفتار
حج فريضه اي است مهم و داراي ويژگي ها و ابعاد گوناگون فردي ، اجتماعي ، سياسي ، فرهنگي ، اجتماعي ، اقتصادي و . . . كه اگر حج گزاران به اين ابعاد توجّه كنند و با آگاهي و بصيرت در اين راه قدم بگذارند ، به يقين دست آوردهاي فراواني براي آنها در پي خواهد بود .
از جمله اين دست آوردها ، پالايش روح و پاك شدن از آلودگي هاي روحي و اخلاقي است كه زائرِ عارف با دستيابي به آن ، مي تواند در مسير كمال انساني سير كند و خود را به خداوند نزديك سازد و در نتيجه بهشت و رضوان الهي را به عنوان پاداش دريافت نمايد .
ره آورد ديگر سفر حج آشنايي با تاريخ اسلام و اماكن و آثار اسلامي مكه و مدينه ؛ يادگار پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و ائمّه معصومين ( عليهم السلام ) است ، كه ميان ما و صدر اسلام پيوند برقرار مي كند .
دست آورد ديگر اين سفر ، آشنايي با مسلمانان ؛ از ملّيتها و اقوام گوناگوني است كه از راههاي دور و نزديك براي انجام اين فريضه الهي ـ سياسي به حج مي آيند و حاجي ، در مسجدالحرام و مسجدالنبي و در كوچه و خيابان و در مشاعر با آنان روبرو مي شود ، گفتگو مي كند ، ارتباط عاطفي برقرار مي سازد ، اخوّت و برادريِ اسلامي را به نمايش مي گذارد و . . .
اهدافي كه به آن اشارت رفت ، به اندازه اي مهمّ و حساس است كه بايد از ماهها پيش از تشرّف حاجيان به حج ، براي دستيابي به آن برنامه ريزي كرد ؛ از يك سو معلومات لازم را به حاجيان منتقل كرد و از سوي ديگر آمادگي روحي و اخلاقي را در آنان به وجود آورد تا از فرصت به دست آمده ، بهترين بهره برداري را بنمايند .
به راستي آيا انديشيده ايم كه اگر قرار بود تا با اعزام هزاران زائر ايراني به حج و يا عمره ، پيام تشيع و انقلاب اسلامي را به ديگر ملّتهاي اسلامي برسانيم تا چه حد بايد هزينه مي كرديم و چه
20 |
مقدار زمان و امكانات نياز داشت ؟ خداوند ، هم اينك بدون انجام هزينه هاي خاص ، اين ظرفيت بالا را براي ما فراهم ساخته تا بتوانيم پيام رسانان صادقي براي مكتب اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) و انقلاب خونبار اسلامي باشيم .
مجموعه اي كه در پيش ديد خود داريد ، براي زمينه سازي جهت دستيابي به اهداف فوق تهيه گرديده است تا در گام اوّل روحانيون و معين هاي كاروان هاي حج بر آگاهي هاي خود در اين زمينه بيفزايند و آنگاه آن را به زائران حج و عمره منتقل نمايند .
سرمايه گذاري در اين زمينه ثمرات فراواني را به همراه خود خواهد داشت ؛ زيرا همه ساله نزديك به 250 هزار نفر به حج و يا عمره مشرّف مي شوند و هر يك از آنان ساعتها وقت خود را در اختيار روحانيون محترم كاروانها قرار مي دهند و آماده شنيدن و استفاده از انديشه هاي نوراني اسلام عزيزند . اگر بتوان با يك برنامه ريزي صحيح و مطالعه شده ، تحوّل روحي و اخلاقي در زائران ايجاد كرد و آنان را بيش از پيش با حقايق نوراني اسلام آشنا ساخت ـ در صورتي كه به طور ميانگين خانواده هر حاجي را چهار نفر در نظر بگيريم ـ همه ساله چيزي حدود يك ميليون نفر تحت پوشش آثار تربيتي و اخلاقي حج قرار مي گيرند و براي مقابله با تهاجم فرهنگي چه حربه اي بهتر و كارآمدتر از اين مي توان يافت ؟ !
بنابراين ، از روحانيون و معين هاي محترم كاروانها انتظار داريم با مطالعه اين مجموعه و ساير كتب مفيد منتشر شده و با يك برنامه ريزي دقيق و منظّم ، از آغاز تا پايان سفر ، اطلاعات لازم را به زائران و حاجيان منتقل نمايند .
بديهي است هميشه كارهاي نخستين ، با نارسايي ها و كمبودهايي روبروست كه پيشنهادها و انتقادها موجب كمال و رفع نقيصه از آن خواهد شد . اميد آنكه اين معاونت را با راهنمايي ها و پيشنهادها در ارائه هر چه بهتر و بيشتر خدمات فرهنگي ياري فرماييد .
در پايان لازم مي دانيم از تمامي محقّقان و علما و پژوهشگراني كه در تهيه و تنظيم اين مجموعه ما را ياري دادند و نيز همكاران خود در مركز تحقيقات حج ، تشكّر و سپاسگزاري نموده ، توفيق همگان را از خداوند متعال مسألت داريم .
معاونت آموزش و تحقيقات
بعثه مقام معظّم رهبري
21 |
درس اوّل :
اهمّيت سفر حج
محمّد تقي رهبر
{ جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَاماً لِلنَّاسِ . . . } .
« خداوند ، كعبه اين خانه محترم را وسيله قيام و پايداري مردم قرار داد . » ( 1 )
قالَ الصّادِقُ ( عليه السلام ) : « أَمَا إِنَّ النَّاسَ لَوْ تَرَكُوا حَجَّ هَذَا الْبَيْتِ لَنَزَلَ بِهِمُ الْعَذَابُ وَمَا نُوظِرُوا » .
« اگر مردم حج اين خانه را ترك كنند ، بي درنگ عذاب الهي بر آنها فرود آيد . » ( 2 )
امام خميني ( قدس سره ) :
« حج كانون معارف الهي است كه از آن محتواي سياست اسلام را در زواياي زندگي بايد جستجو كرد .
حج پيام آور ايجاد و بناي جامعه اي بدور از رذائل مادي و معنوي است .
حج تكرار همه صحنه هاي عشق آفرين زندگي يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست . » ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مائده : 96
2 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص14
3 . امام خميني ( قدس سره ) صحيفه نور ، ج20 ، ص229
22 |
براي آن كس كه بر منابع حج در آيات و روايات و سيره مبارك طلايه داران توحيد مروري داشته باشد ، به خوبي روشن مي گردد كه اهتمام به اين فريضه جهانشمول اسلامي ، بيش از آن است كه در تصور بگنجد . اين اهتمام حكايت از نقش حج در اسلام و كيان مسلمين و بلكه سرنوشت بشريت دارد .
براي مثال قرآن كريم كعبه را عامل قيام ناس ( 1 ) و نخستين خانه مبارك براي خلق و مشعل هدايت براي جهانيان خوانده ( 2 ) و اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) آن را رمز « اقتدار دين » ( 3 ) و « عَلَم اسلام » ( 4 ) ناميده است و چنانكه مي دانيم « پرچم » نماد بقاي يك كشور و استقرار و پايداري يك سپاه و فرو افتادنش نشانه سقوط است .
همچنين امام صادق ( عليه السلام ) قوام دين را به قيام كعبه پيوند داده است . ( 5 )
و نيز در خطابه تاريخي حضرت زهرا ( عليها السلام ) آمده است : « وَالْحَجَّ تَشْييداً لِلدِّينِ » ؛ ( 6 ) « خداوند حج را پشتوانه استواري براي تحكيم دين قرار داد . »
حضرت رضا ( عليه السلام ) نيز حج را سرچشمه سود و خير ومنفعت براي جميع خلق ، در شرق و غرب زمين و دريا و خشكي و همه سرزمين ها ؛ از حج گزاران و غير آنها ناميده است . ( 7 )
باتوجه به اين منافع حياتي است كه تعطيل حج به هيچ عنوان جايز نيست و بر حكومت اسلامي است كه : « خانه خدا را خالي نگذارد و اگر مردم از رفتن به حج تساهل كنند ، الزاماً آنان را به حج اعزام كند ( 8 ) و هرگاه توان مالي نداشتند از بيت المال هزينه سفرشان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مائده : 96 ، { جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَاماً لِلنَّاسِ . . . } .
2 . { إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَهُديً لِلْعَالَمِينَ } آل عمران : 96
3 . « وَالْحَجَّ تَقْوِيَةً لِلدِّينِ » . نهج البلاغه ، كلمات قصار ، شماره 244
4 . « جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ لِلاِْسْلامِ عَلَماً » . نهج البلاغه ، خطبه اول .
5 . « لايَزالُ الدِّينُ قائِماً ما قامَتْ الْكَعْبةُ » ، وسائل ، ج8 ، ص14
6 ـ دلائل طبري ، ص 113 . در وسائل ج2 ، ص 115 ، ح 1656 « تَشْنِيَةً لِلدِّينِ » آمده است يعني مايه عظمت و سربلندي دين .
7 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص8
8 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص15 ؛ فروع كافي ، ج1 ، ص237 ؛ علل الشرايع ، ص396
23 |
را تأمين نمايد » . ( 1 ) ( در مورد زيارت پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) نيز چنين توصيه اي شده است ) . ( 2 )
و در همين راستا ، به آنان كه از حضور در موسم و انجام فريضه حج استنكاف ورزند هشدار داده اند كه اگر حج را ترك كنند مستوجب هلاكت و عقوبت الهي خواهند شد ( 3 ) و پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) تارك حج را در زمره يهود و نصاري برشمرده است ؛ « مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَحُجَّ فَلا عَلَيْهِ أَنْ يَمُوتَ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً » . ( 4 ) به همين لحاظ به تكرار حج نيز توصيه شده ، همانگونه كه ائمه ( عليهم السلام ) ده ها بار حج بجا مي آوردند و در روايات آمده پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بيست بار حج گزارد كه هفت بار آن قبل از بعثت بوده است . ( 5 )
افزون بر اينها ، رواياتي است كه با صراحت مي گويد : هيچ عملي هرچند صالح و نافع باشد ، جايگزين حج نمي شود .
امام صادق ( عليه السلام ) از قول پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) آورده است كه در پاسخ به مرد اعرابي ثروتمندي كه موفق به حج نشده بود و از آن حضرت مي خواست عملي را به وي رهنمون گردد تا بدانوسيله پاداش حج ببرد ، چنين فرمود :
« اگر هموزن كوه ابوقبيس طلاي سرخ داشته باشي و در راه خدا انفاق كني ، ثواب حج را نخواهي يافت ! » ( 6 )
همچنين در روايتي از امام صادق ( عليه السلام ) آمده است :
« ثواب خرج كردن مال در راه حج ، برتر از ثواب دو هزار ( و در روايت ديگر برتر از بيست هزار ) در غير حج است . » ( 7 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . وسائل ، ج8 ، ص16
2 . همان .
3 . وسائل الشيعه ، در اين خصوص ده روايت آورده است ، باب عدم جواز تعطيل الكعبة عن الحج ، ج8 ، ص13 به بعد .
4 . همان ، ص21
5 . همان ، ص94
6 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص81 ؛ بحارالانوار ، ج99 ، ص8
7 . وسائل ، ج8 ، ص80
24 |
با تأمل در اين روايات و نظاير آن ، كه در منابع حديث بيش از شمار است ، چنين استفاده مي شود كه حج از يك عبادت معمولي فراتر است و در ميان عبادات نقش حياتي دارد و بقاي اسلام و حيات سياسي ـ اجتماعيِ امت بدان وابسته است .
و به بيان حضرت امام ( قدس سره ) :
« فريضه حج در ميان فرايض ، از ويژگي خاصي برخوردار است و شايد جنبه هاي سياسي و اجتماعي آن بر جنبه هاي ديگرش غلبه داشته باشد ، با آن كه جنبه عبادي اش نيز ويژگي خاصي دارد . » ( 1 )
حج از عباداتِ داراي جامعيّت است و ساير عبادات را در درون دارد ؛ از نماز و نيايش گرفته تا انفاق و ايثار ، رياضت و جهاد ، امر به معروف و نهي از منكر ، تولّي و تبرّي و . . . و بدين ترتيب از فلسفه و آثار آنها نيز برخوردار است و در آن ، مال و تن و زبان و عمل و لفظ و معنا و حركت و وقوف و شعار و شعور و فرد و جمع مشاركت دارند .
نقش حج در حيات سياسي امّت
حج از بُعدسياسي واجتماعي نيزدارايويژگي است . درباره آن مطالبي خواهيم آورد .
باري ، كعبه معظمه ، بيت عبادت و معرفت و حج كانون هدايت ، دعوت ، رحمت ، مغفرت ، بركت و مظهر عدالت ، عزت ، عظمت ، حريّت ، حرمت ، امنيت ، قداست ، قدرت ، جلالت ، هويت ، امامت ، ولايت ، محبت ، برائت ، ديانت ، سياست ، مقاومت ، نهضت ، معيشت ، آخرت ، ماديت و معنويت است . و شايد بتوان همه اين مفاهيم را در واژه « قياماً » كه در آيه كريمه آمده است ، يافت . از اينرو نبايد از اين واژه به سادگي گذشت .
« قيام » يعني چه ؟
راغب گويد :
« القِيامُ ما يَقومُ بِهِ الشَّيءُ كَالْعِماد وَالسّنادِ لِمَا يُعمدُ به و يُسندُ إليه » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صحيفه نور ، ج15 ، ص123
2 . المفردات في غريب القرآن .
25 |
« قيام ، چيزي را گويند كه چيز ديگري بدان قوام گيرد و به اتكاي آن بايستد . . . . »
اگر به ژرفاي اين واژه و مشتقات و هم خانواده هايش در قرآن بنگريم ، نتيجه مي گيريم كه همه مسؤوليت ها و ارزشها در پرتو قيام است ؛ « قيام للهِ » و اين هر نوع قيامي را كه براي خدا باشد دربر مي گيرد ؛ مانند قيام رسالتداران توحيد براي دعوت و هدايت ؛ ( 1 ) { يا أيُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ } ، { وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللهِ } . ( 2 )
قيام ، براي « تفكر و انديشه » و رهايي از بردگي فكري و تقليدهاي كوركورانه در پيام آسماني قرآن : { قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَة أَنْ تَقُومُوا للهِِ مَثْنَي وَفُرَادَي ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا } . ( 3 )
قيام ، براي « قسط و عدل » كه فلسفه رسالت پيامبران خدا بوده است : { لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسط } ( 4 ) و شاهد عدل و داد بودن : { كُونُوا قَوّامينَ للهِِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ } . ( 5 )
قيام ، براي برپا داشتن نماز : { رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاة } . ( 6 )
قيام ، براي احياي دين و پابرجا ساختن وحدت در پرتو دين و پرهيز از تفرّق و اختلاف : { وَأنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ } . ( 7 )
قيام و استقامت در توحيد و يكتاپرستي : { أنَّما إلهُكُم اِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقيمُوا إلَيهِ } . ( 8 )
و قيام در مناسك حج و طواف و نماز و خضوع و پرستش : { وَ طَهِّرْ بيتِيَ لِلطّائِفينَ وَالقائِمينَ و الرُّكَّعِ السُّجُودِ } . ( 9 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مدثر : 2
2 . جن : 19
3 . سبأ : 46
4 . حديد : 25
5 . مائده : 8
6 . ابراهيم : 37
7 . شوري : 13
8 . فصّلت : 6
9 . حج : 26
26 |
آري حج مشتمل بر همه اينها و يادآور قيام ابراهيم است ؛ { فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ } ( 1 ) و كسي كه در مقام ابراهيم مي ايستد بايد به همه اينها و تمام آنچه ابراهيم براي آن قيام كرد ، قيام كند و پاي استوار دارد .
جالب است كه « قياماً للناس » در كعبه و حج ، به طور مطلق آمده و مقتضاي آن اين است كه : قيام و مقاومت انسانها ، در تمام آنچه بايد براي آن بپا خيزند و ايستادگي كنند ، در پرتو قيام كعبه و برپايي حج ميسّر است . و بالأخره قيام تا برپايي « قيامت » استمرار دارد ؛ تا آن هنگام كه همه خلايق از گورها بپاخيزند .
باري ، اين ويژگي است كه از حج چهره اي ممتاز و منحصر به فرد در ميان ديگر فرايض مي سازد و به دليل همين گستردگي مفهوم است كه حج و فلسفه اسرارآميزآن ، همچنان پويا و زايا و شگفتي آفرين مي باشد ، هرچند براي بسياري ناشناخته مانده است .
برخي تحليل گران ، احكام را به دو دسته « محكم » و « متشابه » تقسيم كرده اند ( همانند قرآن كه آيات محكم و متشابه دارد ) ، براي « احكام محكم » مثال جهاد را مي آورند كه انگيزه و هدف و نتيجه آن روشن و سهل الوصول است . و براي « احكام متشابه » حج را ، بدين معنا كه حج همانند قرآن بطون هفتگانه و يا هفتادگانه دارد ، گنجينه اي است با زواياي بيشمار كه هركس بقدر فهم ودانش خود آن را درك مي كند و با اين همه ، حقايق آن تمام ناشدني است و پابپاي حركت زمان و رشد انديشه بشر رو به شكوفايي است و هراندازه به بحث و بررسي فلسفه حج بپردازند نكات تازه تري را خواهند يافت . روايات نيز به اين ژرفاي فناناپذير حج اشاره دارد :
زرارة بن اعين گويد : « خدمت امام صادق ( عليه السلام ) عرض كردم : فدايت شوم ! حدود چهل سال است كه مسائل حج را از شما مي پرسم و شما فتوا مي دهيد . . . ( و تمام نمي شود ) حضرت فرمود : زراره ! خانه اي كه دو هزار سال پيش از آدم ، فرشته ها آن را زيارت كرده و بدان حج گزارده اند ، تو انتظار داري مسائل آن طي چهل سال پايان پذيرد ؟ ! » ؛ « زُرَارَةَ قَالَ قُلْتُ لاَِبِي عَبْدِ اللَّهِ ( عليه السلام ) جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ أَسْأَلُكَ فِي الْحَجِّ مُنْذُ أَرْبَعِينَ عَاماً فَتُفْتِينِي فَقَالَ يَا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آل عمران : 97
27 |
زُرَارَةُ بَيْتٌ يُحَجُّ قَبْلَ آدَمَ ( عليه السلام ) بِأَلْفَيْ عَام تُرِيدُ أَنْ تَفْنَي مَسَائِلُهُ فِي « أَرْبَعِينَ عَاماً » . ( 1 )
آري خانه اي كه مطاف فرشتگان قبل از آدم ، كانون جمع پيامبران ( عليهم السلام ) از آدم تا خاتم و از آن پس محور امامان و اولياي خدا بوده و طي قرون بيشماري ميلياردها انسان موحّد ؛ از نسل هاي مختلف و شرايع گوناگون رو به سوي آن به نماز و نيايش ايستاده اند و در طواف آن به تضرع نشسته اند و حيات و مماتشان به سوي آن است و خداوند آن را قبله گاه اهل ايمان و مركز دايره اخلاص و مايه قوام انسان ها قرار داده و محور و كانون جمع مسلمانان جهان است .
مسائل و مباحث چنين آيت بزرگي نبايد با سير زمان پايان پذيرد ، بويژه آن كه مسلمانان جهان ، علي رغم گستردگي و جامعيت فريضه حج و تأثير آن در ابعاد زندگي معنوي ، اخلاقي ، فرهنگي ، اعتقادي ، فردي و اجتماعي و سياسي و اقتصادي آنان ، كمتر درباره آن به بحث و گفتگو پرداخته اند و فرصت طلبان نخواسته و مجال نداده اند اين رود پرخروش حيات ، بر بستر جامعه اسلامي و تاريخ بشري جاري باشد و مانع آن شده اند كه حج چنانكه بايد نقش احياگر خود را ايفا كند .
به بيان حضرت امام خميني ( قدس سره ) :
« حج عرصه نمايش و آيينه سنجش استعدادها و توان مادي و معنوي مسلمانان است ، حج بسان قرآن است كه همه از آن بهره مند مي شوند ولي انديشمندان و غواصان و دردآشنايان امت ، اگر دل به درياي معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرورفتن در احكام و سياست هاي اجتماعي آن نترسند ، از صدف اين دريا ، گوهر هدايت و رشد و حكمت و آزادگي را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت و همان اندازه كه آن كتاب زندگي و كمال و جمال در حجاب هاي خودساخته ما پنهان شده است و اين گنجينه اسرارآفرينش در دل خروارها خاك كج فكري هاي ما دفن گرديده است ، حج نيز به همان سرنوشت گرفتار گشته است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص306 باب نوادرالحج ؛ وسائل ، ج8 ، ص7
28 |
سرنوشتي كه ميليون ها مسلمان هر سال به مكه مي روند و پا جاي پاي ابراهيم و اسماعيل و هاجر مي گذارند ولي هيچكس نيست از خود بپرسد ابراهيم و محمد كه بودند و چه كردند ؟ و چه هدفشان بود ، از ما چه خواستند ؟ گويي به تنها چيزي كه فكر نمي شود همين است .
مسلّم حجّ بي روح و بي تحرّك و قيام ، حج بي برائت ، حج بيوحدت و حجي كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد حج نيست . » ( 1 )
با اين همه ، نبايد نسبت به آنچه گذشته است صرفاً تأسف خورد و از آنچه بايد بشود غفلت ورزيد كه درنگ و تسامح در آن خسارت و ندامت افزون تري را در پي خواهد داشت . و بدين ترتيب بايد اذعان كرد آنچه تا كنون محققان درباره حج و آثار آن بحث كرده اند ، ما را از تحقيق و كاوش بيشتر در شناخت آثار عظيم جهانشمول آن بي نياز نمي سازد ؛ زيرا اين سرچشمه زمزم حيات و عشق ، بايد همواره جوشان بماند و بركاتي را بر حسب نياز بشر و تحول زمان و پيشرفت دانش و تكامل انسان همراه آورد .
حج شعار جاودانه اي است كه خداوند عزّت و شوكت مسلمانان را بدان مرهون ساخته است و بدين مقياس مي بايست مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد و آثار عرفاني و اخلاقي و اجتماعي و سياسي آن هريك جداگانه مورد مداقه و بررسي عميق واقع شود كه در هر بررسي و تحقيق ، نكته هاي ناشناخته جديدي از آن رخ مي نمايد و عظمت اين فريضه متشابه را آشكارتر مي سازد .
فريضه اي كه از بعد انسان سازي و تكامل معنوي ، تجديد ذكر خدا ، تذكاري از قيامت ، عامل پيوند انسان ها به مبدأ و معاد ، تجلي روح تعبد و تسليم است . صبر و كفّ نفس را تمرين و تعليم مي دهد و انفاق و از خودگذشتگي را مي آموزد . خضوع و تذلّل انسان را ، در برابر قدرت مطلقه جهان هستي ، به نمايش مي گذارد . رضوان و غفران خداوند را در پي مي آورد و از اين بابت در تربيت اخلاقي و معنوي انسان نقش سازنده دارد و در يك سخن ، حج مي تواند نقطه تحوّل حج گزاران باشد كه پيمودن طريق سير و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صحيفه نور ، ج20 ، ص229
29 |
سلوك آن ، رهتوشه اي براي همه عمر و سرچشمه اي زايا و پويا و همراه با بركات و نعمات الهي است و اگر حج گزار به اين سرمايه غنيِ معنوي دست يافت و با چنين سنگ محكي از آزمايش الهي درست بيرون آمد ، مي تواند به قبولي مناسك و اعمال خود چشم اميد ببندد وگرنه چه بسيارند نغمه سرايان حج و چه اندكند حج گزاران واقعي و به فرموده امام صادق ( عليه السلام ) : « مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَأَقَلَّ الْحَجِيجَ » . ( 1 )
همچنين از بعد سياسي و اجتماعي ، حج فرصتي است بي مانند براي حضور امت و همبستگي ومعارفه وارتباط مسلمانان جهان ورشته ارتباطي است باگذشته تاريخ موحدان تا اعماق تاريخ عالم ؛ حركتي كه روح جمعي را در قالب آحاد امت مي دمد و قلب ها را به يك كانون توجه مي دهد و عوامل تفرّق و تشتت و تجزيه و تحزب را نفي مي كند .
همچنين مسلمانان را از مسائل و مشكلات جهان اسلام آگاه مي سازد تا در پي چاره جويي برآيند . چهره شرك و مشركان و الحاد و ملحدان و دشمنان توطئه گر را افشا مي كند و درس برائت از آنچه جز رنگ خدايي دارد مي آموزد . فرهنگ اجتماعي اسلام را پيش روي نمايندگان ملل مسلمان مي گشايد و تبادل افكار و انديشه ها را در جهت بهروزي و عظمت مسلمين و تشريك مساعي در ترويج و تبليغ معارف جاويدان اسلام باعث مي گردد . امت را با امامتِ حق و رهبريِ الهي آشنا مي سازد و به مستضعفان جهان مي آموزدكه چگونه غُل و زنجيرهاي اسارت و بردگي و استضعاف را بگسلند و ابراهيموار بر نمروديان زمان شورش و عصيان كنند و به سرسپردگان اقطاب شرك و كفر « نه » بگويند و به هويت اسلامي و الهي خود بازگردند تا اسوه و شاهد براي ديگر امت ها باشند :
{ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَي النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً } . ( 2 )
« و اين چنين شما را امتي ميانه قرار داديم تا بر مردم گواهاني باشيد و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مجمع البحرين ماده ضَجَّ ، از بصائرالدرجات .
2 . بقره : 143
30 |
پيامبر بر شما گواه باشد . »
با توجه بدانچه گفته شد ، تصديق خواهيم كرد كه سخن هاي ناگفته درباره فلسفه حج ، اين فريضه جهانشمول اسلامي ، بسيار است و دريغ كه اين كانون معارف اسلامي رنگ ببازد وچهره ناشناخته ويا تحريف شده باقي بماند و تنها به يك حركت بي روح تبديل گردد و گنجينه هاي سرشار آن در اختيار امت اسلام و نسل هاي كاوشگر و تشنه كامان حقيقت قرار نگيرد .
اين رسالت محققان آگاه و شيفتگان معارف الهي است كه در تحليل و بررسي اين موضوع حياتي ، تدبر و تلاش بيشتر كنند و امت اسلامي را با معارف گوناگون حج ، به ويژه ابعاد سرنوشت ساز آن در صحنه سياسي ـ اجتماعي جهان آشنا سازند .
به فرموده حضرت امام ( رحمه الله ) :
« همه مسلمانان بايد در تجديد حيات حج و قرآن كريم و بازگرداندن اين دو به صحنه زندگي شان كوشش كنند و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسيرهاي صحيح و واقعي از فلسفه حج ، همه بافته ها وتافته هاي خرافاتي علماي درباري را به دريا بريزند . » ( 1 )
آري ، برخي از ابعاد مهم و حياتي حج ؛ مانند بعد اجتماعي و سياسي و همچنين بعد فرهنگي و اقتصادي آن ، نسبت به ديگر ابعاد كمتر مورد توجّه قرار گرفته است . و اين همان چيزي است كه دشمنان اسلام و اذناب و سرسپردگان آنها نخواسته و نمي خواهند براي مسلمانان تبيين گردد و گاه آن را متناقض و منافي با معنويت حج مي دانند ! و روي اين تفكر انحرافي و القايي كه از سوي دشمنان قسم خورده و ديرين اسلام ديكته شده پافشاري كرده و تبليغ مي كنند و اين يكي از دردهاي بي درماني است كه حضرت امام ( قدس سره ) به آن هشدار مي دهند :
« بزرگترين درد جوامع اسلامي اين است كه هنوز فلسفه واقعي بسياري از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صحيفه نور ، ج20 ، ص229
31 |
احكام الهي را درك نكرده و حج با آن همه راز و عظمتي كه دارد هنوز به صورت يك عبادت خشك و يك حركت بي حاصل و بي ثمر باقي مانده است . » ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صحيفه نور ، ج20 ، ص228