بخش 12

درس بیست و ششم : حضرت فاطمه نقش#160;های متعدّد فاطمه ( علیها السلام ) خانه فاطمه و خانه#160;داری فاطمه و تربیت فرزند فاطمه و شوهرداری فاطمه و سیاست فاطمه و عبادت و دعا در حق دیگران فاطمه و حجاب روانداز فاطمه و اسلام آوردن تعدادی از یهودیان ارزش تسبیح حضرت زهرا ( علیها السلام ) حرزی از حضرت زهرا ( علیها السلام ) فاطمه در قرآن منزلت حضرت زهرا ( علیها السلام ) فاطمه ( علیها السلام )


283


درس بيست و ششم :

حضرت فاطمه ( عليها السلام )

عبدالحميد صفايي

ولادت : در شهر مكه و مشهور اين است كه در 20 جمادي الثاني سال پنجم بعثت واقع شده است ؛ يعني هنگامي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) چهلوپنج سال داشته ، حضرت فاطمه ( عليها السلام ) متولد شده است .

شهادت : مورد اتفاق است كه شهادت حضرت در شهر مدينه و در سال 11 هـ . ق . رخ داده است ولي در تعيين روز و ماه آن اختلاف است . دو قول شهرت بيشتري دارد :

1 ـ روز 3 جمادي الثاني ؛ يعني 95 روز بعد از رحلت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) .

2ـ عده اي هم گويند 13 جمادي الأول ؛ يعني 75 روز بعد از رحلت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) .

مدت عمر : در عمر حضرت هم اختلاف است و قول مشهور 18 سال مي باشد .

محل دفن : بنا بر وصيّت خود حضرت زهرا ( عليها السلام ) مخفي مانده و در اين زمينه سه نظر وجود دارد :

1ـ در بقيع نزديك قبر ائمه بقيع ( عليهم السلام ) .

2ـ مابين قبر پيامبر و منبر آن حضرت .

3ـ در خانه خودش .

نوشته اند كه علي ( عليه السلام ) بعد از دفن فاطمه ( عليها السلام ) اطراف قبر فاطمه هفت قبر ديگر ساخت


284


تا كسي نفهمد كه قبر آن حضرت كجاست . طبق نقلي ، چهل قبر ديگر را آب پاشيد تا قبر آن مظلومه تاريخ در ميان آنها مشتبه شود و به روايتي ، قبر آن حضرت را با زمين هموار كرد تا نشاني از قبر معلوم نباشد .

به هرصورت ، اگر قبر علي ( عليه السلام ) بعد از يك قرن ( 100 سال ) در زمان امام صادق ( عليه السلام ) آشكار مي گردد ولي قبر فاطمه تا به حال مخفي است و جاي اين پرسش براي هميشه باقي است كه چرا قبر جگرگوشه پيغمبر تا كنون مخفي مانده است ؟ !

تشييع كنندگان جنازه زهرا ( عليها السلام ) : علامه مجلسي در بحار مي نويسد : « طبري در تاريخش آورده كه فاطمه شبانگاه دفن شد و در تشييع و دفنش علي ( عليه السلام ) ، عباس ، مقداد و زبير حاضر بودند . ولي در روايات ما آمده كه علي ( عليه السلام ) بر فاطمه ( عليها السلام ) نماز خواند به همراهي امام حسن و امام حسين ( عليهما السلام ) و عقيل و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و بريده و در روايتي عباس و پسرش فضل و در روايت ديگر حذيفه و ابن مسعود هم در نماز حضور داشته اند . ( 1 )

پدر و مادر : پدر ، محمد بن عبدالله ( صلّي الله عليه وآله ) و مادرش خديجه كبري ؛ اولين همسر پيامبر و اولين زني كه به آن حضرت ايمان آورد .

اسم حضرت : فاطمه ( عليها السلام ) .

القاب : صدّيقه ، مباركه ، طاهره ، زكيه ، راضيه ، مرضيّه ، محدّثه ، بتول و عذرا .

كنيه اش : امّ الحسن ، أمّ الحسين ، أمّ المحسن ، أمّ الائمه و أمّ ابيها . ( 2 )

فرزندان حضرت : امام حسن ، امام حسين ، زينب كبري و زينب صغري كه كنيه اش امّ كلثوم است و محسن كه سقط شد و قبل از تولد شهيد گرديد .

نقش هاي متعدّد فاطمه ( عليها السلام )

فاطمه ( عليها السلام ) داراي ابعاد وجودي بسيار است ، كه هر بعد زندگي او سرمشق دفتر حيات

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحارالانوار ، ج43 ، ص 183

2 . بحار ج43 ، ص10 و 16


285


ديگران است . فاطمه هم خانه دار خوبي است و سنگر خانه را مهمتر از هرچيز ديگر مي داند و هم سياستمدار آگاه ، كه به مصلحت جامعه و مقتضاي زمان عمل مي كند .

او در خانه همسر خوبي براي علي ( عليه السلام ) و در بيرون منزل مدافع فداكاري براي مكتب خويش است . فرياد مي زند و خطبه مي خواند و دفاع از وصي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) مي كند ، آنهم نه به عنوان شوهر ، بلكه به عنوان دفاع از امامت و امام عصر خويش و اينكه حق او را به ناحق گرفته اند و خانه نشينش كرده اند .

او بانوي نيك رفتار با شوهر و مربي موفقي در تربيت فرزندان صالح خويش است و به هرصورت هر نقشي كه دارد الگو و سر مشقي است براي همه انسان ها ، بهويژه زنان مسلمان جهان در سراسر تاريخ .

خانه فاطمه و خانه داري

خانه فاطمه خانه اي است نمونه ؛ چرا كه همه اعضاي آن معصومند . هم علي و فاطمه ، هم حسن و حسين . تاريخ چنين خانواده اي را به ياد ندارد كه شوهر و همسر و فرزندان همگي معصوم باشند و همچنين خانه فاطمه كانون مهر و صفا و صميميّت است كه زن و شوهر با كمال خلوص و صداقت ، يكديگر را در كارهاي خانه كمك مي كنند .

در اوان زندگي مشترك ، وقتي خدمت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي آيند تا از او خواهش كنند كه كارهاي داخل خانه را فاطمه انجام دهد و كارهاي بيرون از خانه به عهده علي باشد ، فاطمه مي گويد :

« فَلا يَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِي مِنَ السُّرُورِ إِلاّ اللَّهُ بِإِكْفَائِي رَسُولُ اللَّهِ ( صلّي الله عليه وآله ) تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ » . ( 1 )

« خدا مي داند كه من چقدر از اين مطلب ( تقسيم كار ) خوشحال شدم كه كارهاي خارج منزل به عهده من نيفتاد . »

آري ، فاطمه مسؤوليت شناس ، سنگرِ خانه را با تلاش در خارج خانه معاوضه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحار ج43 ، ص81


286


نمي كند ؛ زيرا زني كه بيشتر وقتش در خارج منزل صرف شود از عهده مسؤوليت خانه داري و تربيت فرزند برنمي آيد .

و اين درس براي همه زنان است كه اي زنان ، بايد قبل از هرچيز « مادر » و « خانه دار خوب » باشيد و از اينجاست كه نقش ديگر فاطمه ، كه تربيت فرزند است آشكار مي شود .

فاطمه و تربيت فرزند

فاطمه فرزنداني را تربيت كرده است كه هريك تاريخ ساز بودند و بر تارك تاريخ درخشيدند وخواهند درخشيد ؛ « زني كه در حجره اي كوچك و خانه اي محقّر ، انسان هايي را تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوي افلاك و از عالم ملك تا آن سوي ملكوت اعلي مي درخشد . صلوات و سلام خداوند تعالي بر اين حجره محقّري كه جلوه گاه نور عظمت الهي و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است . » ( 1 )

زنان ما بايد بكوشند هم مادر خوبي باشند و هم مربّي نمونه ، چون فاطمه ؛ چرا كه براي زن همين افتخار بس كه به فرموده امام خميني ( قدس سره ) « از دامن زن مرد به معراج مي رود » ( 2 ) و اين بستگي به توان زن دارد كه قبل از هرچيز مربّي فرزندانش باشد و اگر از عهده اين مسؤوليت برآمد ، در هر صحنه اي كه ضرورت دارد حاضر شود .

امام خميني ( قدس سره ) در اهميت اين موضوع مي گويد :

« . . . تربيت فرزند كه اين از همه شغل ها بالاتر است . يك فرزند خوب اگر شما به جامعه تحويل بدهيد ، براي شما بهتر است از همه عالم . » ( 3 )

« يك مادر ممكن است يك بچه را خوب تربيت كند و آن بچه يك امّت را نجات بدهد و ممكن است بد تربيت كند و آن بچه موجب هلاك يك امت بشود . » ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . در جستجوي راه از كلام امام و دفتر سوم پيام امام خميني سال 61

2 . همان ص 111

3 . همان ص 115

4 . همان ص 119


287


فاطمه و شوهرداري

در روايت آمده است كه : « جِهادُ الْمَرأَةِ حُسْنُ التَّبَعّل » ( 1 ) « جهاد زن خوب شوهرداري كردن اوست . »

مردي كه بعد از يك روز كار و تلاش و يا جهاد در راه خدا خسته به منزل باز مي گردد ، تنها برخورد نيكوي زن است كه مي تواند خستگي را از تن او برطرف كند و نشاط و شادابي را جايگزين نمايد . و ثواب معنوي چنين كاري كمتر از جهاد در راه خدا نيست . حضرت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) نمونه كامل و بارز چنين جهادي در راه خداست .

« هنگامي كه پيكر خسته و كوفته سپهسالار فداكار اسلام ؛ يعني علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) از ميدان نبرد به خانه باز مي گشت ، از مهرباني ها و دلگرمي ها و نوازش هاي همسر عزيزش كاملا برخوردار مي شد . زخم هاي تنش را مرهم مي گذاشت . لباس هاي خون آلود جنگ را مي شست و خبرهاي جنگ را از او مي شنيد .

شوهرش را تحسين و تشويق مي كرد و فداكاري ها و شجاعت هايش را مي ستود و بدين وسيله دلش را گرم و براي جنگ آينده آماده مي ساخت . فاطمه ( عليها السلام ) هرگز بدون اجازه علي از خانه خارج نشد . در خانه علي هرگز دروغ نگفت و خيانت نكرد و هيچگاه از دستوراتش سرپيچي ننمود . » ( 2 )

به همين دليل است كه هم علي از فاطمه خشنود است و هم فاطمه از علي .

علي ( عليه السلام ) در جايي مي فرمايد :

« فَوَ الله ما أغْضَبْتُها ، وَلا أَكْرَهْتُها عَلي أمْر حَتّي قَبَضهاالله عزّوجلّ ، وَلا أغضبتْني ، و لا عصتْ لي أمراً ، و لقد كنت أنظر إليها فتنكشف عَنِّي الهموم و الأحزان » . ( 3 )

« به خدا سوگند [ هرگز ] او را به خشم نياوردم و به كاري كه خوش نداشت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسايل الشيعه ج11 باب 4 حديث 2

2 . فاطمه زهرا بانوي نمونه اسلام ـ ابراهيم اميني ص 78 و 79

3 . بحار ج43 ص 134


288


او را وا نداشتم تا اينكه خداي صاحب عزت و جلال روحش را به نزد خود فرا خواند و او نيز مرا به خشم نياورد و در هيچ كاري نافرمانيم را روا نداشت . و هرگاه كه به وي مي نگريستم حزن و اندوه از وجودم رخت بر مي بست . »

فاطمه و سياست

فاطمه يك خانه نشين ناآگاه نيست . او شاهد و حاضر و در خط امام خويش است . راه رفتن را در ميدان مبارزه آموخته و كودكيش را در مهد توفـان نهضت به سر بـرده است . « شعب ابي طالب » را كه حصر اقتصادي محسوب مي شد لمس كرده است . از كودكي شاهـد دشنام و سنگبـاران و ريختن خاكستـر و شكمبه شتران بر سر پيامبر از ناحيه كفار قريش بوده و ناظر حوادث تلخ و شيرين و صحنه هاي حق و باطل عصر خويش بوده است .

ولي شخصيت و رسالت فاطمه ( عليها السلام ) در واقع بعد از رحلت پدر بزرگوارش محمد مصطفي ( صلّي الله عليه وآله ) بيشتر آشكار مي شود ؛ يعني در حمايت كردن از علي ، همان علي كه بعد از پيامبر درحق او جفامي شود وغاصبانه وظالمانه خلافت را ، كه حق او بود ، از وي مي ستانند و او را به كنج عزلت مي كشانند . مبارزه با نفاق داخلي ودفاع ازعدالت ؛ ازجمله ويژگي هاي فاطمه زهرا ( عليها السلام ) است كه در اين مقطع از زمان هويدا مي شود . او به دفاع از شوهرش بپا مي خيزد ، نه به اين عنوان كه شوهر اوست بلكه به دليل اينكه امام عصر او و جانشين بعد از پيامبر است ، حركت مي كند . خطبه مي خواند و فرياد مي زند و از جانشين بلافصل رسول خدا حمايت همه جانبه مي كند . شبها به در خانه انصار و مهاجران مي رود . با آنها حرف مي زند و فضايل علي را يكايك برمي شمارد و سفارش هاي پيغمبر در غدير را يادشان مي آورد . با قدرت منطق و استدلالي كه دارد ، حقانيت علي را براي امامت ثابت مي كند ؛ هنگامي كه سخنان او در دل آن كج انديشان بي بصيرت مؤثر نمي افتد ، دست به مبارزه منفي مي زند . ابتدا با « نه گفتن » و نفي جريان سقيفه آغاز مي كند و آنها هم خانه فاطمه را محاصره مي كنند و آتش مي زنند . فاطمه ( عليها السلام ) آخرين حربه و سياست خويش را به كار مي گيرد ؛ يعني سلاحي را به دست مي گيرد كه شمشير نيست ولي كارگرتر از شمشير


289


است و آن « گريه » است كه رنگ سياسي دارد !

از آن جهت مي گريد كه حق علي ( عليه السلام ) و امامت و در پي آن حق اسلام پايمال شده است . از آن جهت اشك مي ريزد كه مردم ، بعد از آن همه سختي ها و شكنجه ها و جنگهاي طاقت فرساي پدرش محمد ( صلّي الله عليه وآله ) بار ديگر به جاهليت بازگشته اند . ولي اين حربه را انتخاب مي كند تا عواطف را برانگيزد و اذهان را به خود معطوف دارد ، كه لااقل عده اي در باره اين زن گريان ، آنهم دختر پيغمبر بينديشند كه چرا مي گريد و روز و شب آرام ندارد ؟ !

فاطمه ( عليها السلام ) به همگان فهماند كه هميشه مبارزه هست ولي مبارزه تنها با تيغ و شمشير نيست . گاه با قلم است و بيان و گاه با سكوت است و بي اعتنايي و عدم تأييد و حضور در جمع دشمن . گاه به خشم است و فرياد و گاه به گريه است و آه دل .

او به همگان مي آموزد كه اگر اسلام و امامت و قرآن در خطر باشد ، هرگز سكوت مصلحت نيست و شمشيرِ فرياد ، بايد از غلاف سكوت بيرون آيد و عدالت ندا دهد .

فاطمه و عبادت و دعا در حق ديگران

حسن بصري مي گويد : « ما كانَ فِي هذِهِ الأُمّةِ أعْبد مِنْ فاطمةَ كانَتْ تَقومُ حتّي تَوَرَّمَ قَدَماها » ؛ ( 1 ) « عابدتر از فاطمه در ميان امت نمي توان يافت ؛ چرا كه به حدّي مشغول عبادت مي شد كه پاهايش ورم مي كرد . »

امام حسن مجتبي ( عليه السلام ) مي فرمايد : مادرم فاطمه ( عليها السلام ) را ديدم كه شب جمعه در محراب عبادت ايستاده و پيوسته تا طليعه بامداد در ركوع و سجود است ! و شنيدم كه مردان و زنان مؤمن را دعا مي كرد و آنان را نام مي برد و در حقشان دعاي بسيار مي كرد . اما براي خود دعايي نمي كرد . به مادرم گفتم : « يَا أُمَّاهْ لِمَ لا تَدْعُوِنَّ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعُوِنَّ لِغَيْرِكِ فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ الْجَارُ ثُمَّ الدَّارُ » ؛ « مادرجان ! چرا همان گونه كه براي ديگران دعا مي كني براي خود دعا نمي كني ؟ فرمود : پسرم [ نخست ] همسايه و سپس [ اهل ] خانه . » ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحار ، ج 43 ، ص 84

2 . علل الشرائع ، ص 182 ؛ كشف الغمه ، ج2 ، ص25 و 26


290


فاطمه و حجاب

امام موسي بن جعفر ( عليهما السلام ) از پدرانش نقل مي كند كه علي ( عليه السلام ) فرمود : مرد نابينايي از فاطمه اذن خواست ، پس فاطمه خود را پوشانيد . رسول خدا فرمود : او كه تو را نمي بيند چرا خودت را پوشاندي ؟ ! فاطمه در جواب فرمود :

« إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي فَأَنَا أَرَاهُ وَهُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ فَقَالَ النَّبِيُّ ( صلّي الله عليه وآله ) : أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي »

« اگر او مرا نمي بيند من او را مي بينم و او رايحه مرا استشمام مي كند ، پس رسول خدا فرمود : شهادت مي دهم كه تو پاره تنم هستي . » ( 1 )

روانداز فاطمه و اسلام آوردن تعدادي از يهوديان

روايت شده كه : « علي ( عليه السلام ) مقداري جو از مردي يهودي وام خواست و او هم از حضرتش وثيقه اي طلب كرد ، علي رو انداز پشمين فاطمه را به رهن گذاشت . مرد يهـودي آن را گرفت و به خانه برد و در اتاقي نهاد . شب هنگام همسر مرد يهـودي براي كاري به اتـاقي رفت كه روانداز در آن بود . ديد كه نوري در اتـاق پرتو افشاني مي كند و تمامي آنجا را روشن ساخته است ! نزد شوهرش باز گشت و او را آگاه كرد كه در آن اتاق نور است !

يهودي در شگفت شد . او فراموش كرده بود كه در اتاقش روانداز فاطمه ( عليها السلام ) است . شتابان برخاست و به طرف اتاق رفت ، ديد كه پرتو آن روانداز همچون شعاع ماه تابان ، روشن و درخشان است ، از آن در شگفت شد ، به دقت در مكان روانداز نگريست ، دانست كه نور از روانداز فاطمه است . يهودي و همسرش هريك به سوي نزديكانشان شتافتند و هشتاد تن از يهوديان گرد آمدند و آن را ديدند و [ از بركت روانداز حضرت ] همگي اسلام آوردند » . ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحار ، ج 43 ، ص 91

2 . بحارالانوار ، ج43 ، ص30 و بلادالعيون سيد عبدالله شبّر ، ج1 ، ص140


291


ارزش تسبيح حضرت زهرا ( عليها السلام )

از امام باقر ( عليه السلام ) روايت شده كه فرمود : خداوند به چيزي برتر از تسبيح فاطمه زهرا عبادت نشده است و اگر چيزي برتر از آن بود ، رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) آن را به فاطمه مي بخشيد .

بعد مي فرمايد : « أنّ تسبيح فاطمة الزهراء في كلّ يَوم دَبْرَ كُلّ صَلاة أحبّ إلَيَّ مِنْ صَلاة ألف ركعة في كلّ يوم » ؛ « تسبيح فاطمه زهرا ( عليها السلام ) بعد از هر نماز ، نزد من از هزار ركعت نماز [ مستحبّي ] كه در هر روز گزارده شود ، محبوب تر است . » ( 1 )

حرزي از حضرت زهرا ( عليها السلام )

سلمان فارسي از حضرت درخواست كلامي مي كند ، حضرت دعايي به او تعليم مي دهد كه اگر مواظبت كني در دنيا دچار تب نمي شوي .

و آن دعا را كه معروف به « دعاي نور » است مي آوريم :

« بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِيم ، بِسْمِ اللهِ النُّور ، بِسْمِ اللهِ نُورالنّور بِسْمِ الله نُورٌ عَلي نُور ، بِسْمِ اللهِ الَّذِي هُوَ مُدبِّرُ الاُمُور بِسْمِ اللهِ الَّذِي خَلَقَ النُّور مِنَ النُّور ، الحَمْدُللهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّور ، وَأَنْزَلَ النُّور عَلي الطّورِ فِي كِتاب مَسْطُور ، فِي رِقّ مَنْشور ، بِقَدَر مَقْدور عَلي نَبِيّ مَحْبُور ، اَلحَمْدُ للهِ الّذِي هُوَ بِالْعِزّ مَذْكُور وَبِالْفَخْر مَشْهُور ، وَعَلي السَّرّاءِ وَالضّرّاءِ مَشْكُور وَصَلَّي اللهُ عَلي سَيِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرِين » .

سلمـان مي گويد : به خدا سوگند وقتـي اين دعا را از حضرت زهرا3 فرا گرفتم ، به بيش از هزار نفر از اهل مكه و مدينه كـه مريض و تبدار بودنـد ياد دادم و همـه به اذن خدا شفا يافتند . ( 2 )

آري ، فاطمه ، دختر نبوّت ، همسر ولايت و مادر امامت است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . عوالي اللئالي ابن ابي جمهور احسائي ، ج1 ، ص333 ؛ وسايل الشيعه كتاب الصلوة ، ابواب التعقيب باب 9 ، حديث 1 و 2

2 . بحارالانوار ، ج 43 ، ص 67 و 68


292


فاطمه ، يكي از پنج تن آل عبا است كه در جريان مباهله با مسيحيان نجران شركت داشت . ( 1 )

فاطمه ، محور اهل بيت است . ( هُمْ فاطمة و أبوها وَبَعلُها وَبَنوها ) ؛ « ايشان فاطمه و پدر فاطمه و شوهر فاطمه و فرزندان فاطمه هستند . » ( 2 )

فاطمه ، مادر خانواده اي است كه همه اهل آن معصوم اند .

فاطمه ، بزرگترين زن تاريخ و سرور همه زنان از ابتداي آفرينش تا انتهاي آن است ؛ « فَأَمّا ابْنَتي فاطِمَة فَهِيَ سَيَّدةُ نِساءِ الْعالَمِين مِنَ الأَوَّلِين وَالآخرين » . ( 3 )

فاطمه ، يكي از چهار زن بزرگ تاريخ است . ( 4 )

فاطمه ، يكي از بكائين ( بسيار گريه كنندگان ) جهان ( آدم ، يعقوب ، يوسف ، فاطمه دختر محمد و علي بن الحسين ) است . ( 5 )

فاطمه ، سرور زنان اهل بهشت است ؛ « فاطِمَةُ سَيَّدَةُ نِساءِ أَهْلِ الْجَنَّة » . ( 6 )

فاطمه ، پاره تن پيغمبر است . « فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي » . ( 7 )

فاطمه ، قلب و جان پيغمبر است ؛ « وَهِيَ قَلْبِي وَرُوحِي الَّتِي بَيْنَ جَنْبَي » . ( 8 )

فاطمه ( عليها السلام ) ، « عصاره هستي » است ؛ چرا كه تمام هستي براي انسان است ؛ { هُوَ الّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الأرْضِ جَمِيعاً } ( 9 ) و انسان هم براي عبادت است ؛ { وَ ما خَلَقْتُ الجِنَّ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كشف الغمه ، ج1 ، ص425 و 426 و صحيح مسلم ، ج4 ، ص120 و 121 باب فضائل علي بن ابي طالب .

2 . ( حديث كساء ) .

3 . بحارالانوار ، ج43 ، ص24

4 . بحار ج43 ، ص36 و ص19

5 . منتهي الآمال ، ص165 ، زندگاني حضرت زهرا .

6 . بحار ، ج43 ، ص36

7 . بحار ، ج43 ، ص39

8 . كشف الغمه ، ج2 ، ص24

9 . بقره : 29


293


وَالإنْسَ إلاّ لِيَعْبُدوُن } ( 1 ) و بزرگترين عبادت كنندگان انبيا هستند و برترين انبيا محمد ( صلّي الله عليه وآله ) است كه عصاره هستي است و فاطمه هم تنها يادگار و عصاره و وارث محمد است . پس عصاره عصاره هستي فاطمه است ( فاطمه محمد است ) و شايد يك معناي كنيه فاطمه يعني « أُمُّ أبيها » همين باشد .

فاطمه ، كسي است كه خشنودي او مساوي با خشنودي خداست و خشم او خشم خدا . ( 2 )

فاطمه ، معلّمي است كه شاگردي چون « فضّه » مي پروراند ، شاگردي كه 20 سال با قرآن حرف مي زند ! ( 3 )

فاطمه ، كوثر قرآن است { إنّا أعْطَيناكَ الكَوْثَر } .

فاطمه ، راستگوترين انسانها پس از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) است « قالتْ عايشةُ : ما رَأَيْتُ أصْدَق مِنْها إلاّ أباها » . ( 4 )

فاطمه ، هم كلام خديجه است ، هنگامي كه در شكم مادر است . ( 5 )

فاطمه ، يكي از « اهل بيت » در قرآن است كه هرنوع پليدي از آنها دور شده است { إنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً } . ( 6 )

فاطمه ، اوّلين كسي است كه وارد بهشت مي شود ؛ « قالَ رَسُولُ الله ( صلّي الله عليه وآله ) : اَوَّلُ شَخْص يَدْخُلُ اْلجَنَّةَ فاطِمَة » . ( 7 )

فاطمه ، كسي است كه محبّين و دوستدارانش از آتش جهنم بدورند . ( 8 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ذاريات : 56

2 . امالي شيخ طوسي ، ج2 ، ص41 و كشف الغمه ، ج2 ، ص24

3 . سفينة البحار محدث قمي ، ج2 ، ذيل كلمه فضّه و چهارده معصوم ، عمادزاده ، زندگاني فاطمه زهرا ( عليها السلام ) و . . . .

4 . بحار ، ج43 ، ص53

5 . منتهي الآمال و بحار ، ج43 و چهارده معصوم عماد زاده بخش ولادت .

6 . احزاب : 34 ، بخش آيات همين مقاله .

7 . بحار ، ج43 ، ص44

8 . بحار ، ج43 ، ص14


294


فاطمه در قرآن

1 ـ { إنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً } . ( 1 )

در روايت آمده كه پيامبر فرمود : اين آيه در باره من و علي و حسن و حسين و فاطمه است و همچنين روايت شده كه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) به مدت هشت ماه وقتي براي نماز صبح خارج مي شد ، به خانه علي و فاطمه كه مي رسيد ، ندا مي داد كه « اَلسَّلامُ عليكُم اهل البيت وَرَحمة الله وبركاته ، الصلاة » و آيه تطهير را تلاوت مي كرد . ( 2 )

2 ـ { وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلَي حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأسِيراً } . ( 3 ) شيعه و سني قبول دارند كه علي و فاطمه و حسن و حسين ( عليهم السلام ) و فضّه خادم آنها ، سه روز به خاطر نذري كه داشتند ، روزه گرفتند . شب اول هنگام افطار فقيري به در خانه آمد ، علي ( عليه السلام ) غذاي خود را به فقير داد ، بقيّه هم چنين كردند و همگي با آب افطار كردند . شب دوم يتيمي درِ خانه را زد ، باز غذاي خود را دادند . و در شب سوم اسيري آمد باز چنين كردند ، آنجا بود كه آيه شريفه يادشده نازل شد كه اشاره به ايثار و انفاق آنها دارد .

اين مطلب در تفاسير شيعه درج شده و همچنين در تفاسير اهل سنت از جمله در تفسير كشاف زمخشري آمده است .

3 ـ { فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنْ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَي الْكَاذِبِينَ } . ( 4 )

با توجه به كلمه « نسائنا » در آيه ، همه اهل قبله قبول دارند كه پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) براي مباهله با مسيحيان نجران ، غير از حضرت زهرا ( عليها السلام ) زنان ديگر را فرا نخواند ؛ يعني براي مباهله با آنها پنج نفر شركت داشتند : محمد ، علي ، فاطمه ، حسن و حسين ( عليهم السلام ) . ( 5 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . احزاب : 33

2 . صحيح مسلم ج4 ، فضائل اهل البيت النبي ، ص130 ( دارالحديث ـ بيروت ) و كشف الغمه ، ج2 ، ص13 و بحارالانوار ، ج43 ، ص53 و تفسير مجمع البيان ذيل آيه .

3 . دهر : 8

4 . آل عمران : 61

5 . كشف الغمه اربلي ، ج1 ، ص425 و 426 و صحيح مسلم ، ج4 ، باب فضائل علي بن ابي طالب ، ص120 و 121 و صحيح ترمذي ، ج4 ، ص293 ، حديث 3085


295


4 ـ { قُلْ لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَي } . ( 1 )

پاداش و مزد رسالت پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) مودّت و محبت نسبت به « قربي » است . در روايت آمده كه از رسول خدا پرسيدند : مقصود از اقرباي شما در آيه چه كساني هستند ؟ فرمود : علي ، فاطمه و فرزندان آن دو . ( 2 )

5 ـ { مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ ، بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لاَ يَبْغِيَانِ ، فَبِأَيِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ، يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ } . ( 3 )

آيه تأويل شده به اينكه : « بحرين ( دو دريا ) علي و فاطمه ( عليهما السلام ) هستند و « برزخ » محمد ( صلّي الله عليه وآله ) و « لؤلؤ و مرجان » حسن و حسين ( عليهما السلام ) مي باشند . ( 4 )

6 ـ { ضَرَبَ اللهُ مَثَلا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَة طَيِّبَة أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ ، تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِين بِإِذْنِ رَبِّهَا } . ( 5 )

خداوند مَثَل به كلمه طيبه و گفتار پاكيزه مي زند كه چونان درخت پاكيزه اي مي باشد كه ريشه اش [ در زمين ] ثابت و شاخه آن در آسمان است . كه ميوه خود را هرزماني ، به اذن پروردگارش مي دهد .

جابر جعفي گويد : از امام باقر ( عليه السلام ) در باره آيه مذكور پرسيدم ، حضرت فرمود : « أمّا الشجرةُ فَرَسُولُ الله ( صلّي الله عليه وآله ) وَفَرْعُها عَلِيٌّ وَغُصْن الشّجَرَة فاطِمَة بِنْت رَسُول الله ( صلّي الله عليه وآله ) وَثَمَرها أولادها وَوَرقها شِيعَتِنا » . ( 6 )

« درخت در آيه ، رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) است و شاخه [ اصلي ] آن علي ( عليه السلام ) است و شاخه [ ميوه دار ] آن فاطمه دختر رسول خدا و ميوه اش فرزندانش و برگ آن شيعيان مايند . »

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . شوري : 23

2 . الصواعق المحرقه از ابن حجر شافعي ، ص101

3 . الرحمن : 22 ـ 19

4 . بحارالانوار ج43 ، ص32 سيوطي در درالمنشور ذيل آيه ، آلوسي در روح المعاني ذيل آيه و ينابيع المودّه ، ص118

5 . ابراهيم : 25 ـ 24

6 . معاني الأخبار شيخ صدوق ، ص400


296


7 ـ { بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الاَْبْتَرُ } .

با توجه به معني كلمه « كوثر » كه ، خير كثير است ، در تفاسير شيعه و سني به چيزهاي مختلف تفسير شده است ؛ از جمله : علم ، نبوّت ، قرآن ، شفاعت ، نهري در بهشت و ذريّه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ( 1 ) ؛ يعني اي پيامبر ! ما به تو علم و نبوت و قرآن و مقام شفاعت و حوض مخصوص در بهشت و ذريه زياد و با شرافت داديم .

بهويژه با نظر به آيه { إنَّ شانِئَكَ هُوَ الاَْبْتَرُ } ؛ يعني بدگوي تو مقطوع النسل و بدون دنباله است نه تو ، مي فهميم اين سوره در جواب كسي است كه پيامبر را « ابتر » خوانده بود . پس با توجه به شأن نزول يك مصداق « كوثر » ذريه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) كه همگي از نسل فاطمه ( عليها السلام ) هستند ، تأييد مي شود .

منزلت حضرت زهرا ( عليها السلام )

احاديث و روايات در باره شخصيت آسماني و معنويِ بانويِ دوعالم ، حضرت فاطمه ( عليها السلام ) بسيار زياد است و از شيعه و سني نقل شده كه ما در اينجا فقط به چند حديث اكتفا مي كنيم :

1 ـ امام موسي بن جعفر ( عليه السلام ) از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نقل مي كند كه فرمود :

« إنَّ اللهَ تَعالي اختار مَنَ النِّساء أربع : مَرْيم وَآسِيَة وَخَدِيجة وَفاطِمَة » ( 2 )

« خداوند از ميان زنان چهار نفر را برگزيده : مريم ، آسيه ، خديجه و فاطمه . »

2 ـ رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :


« إنّ اللهَ لَيَغْضِبُ لِغَضَبِ فاطَمَةَ وَيَرْضي لِرِضاها » . ( 3 )

« خداوند با غضب و خشم فاطمه غضب مي كند و با رضايت او راضي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تفسير شبّر ذيل سوره و ساير تفاسير شيعه .

2 . بحار ، ج43 ، ص19

3 . كشف الغمه ، ج2 ، ص 24 و امالي شيخ طوسي ، ج2 ، ص 41 و بحار ج43 .


297


مي شود . ( يعني غضب فاطمه غضب خداست و خشنودي او خشنودي خداست چون در واقع اهل بيت بدون اراده خداوند هيچ تصميمي نمي گيرند پس خواست آنها همان خواست خداست ) . »

3 ـ از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در باره فاطمه ( عليها السلام ) سؤال شد كه :

« يا رَسُول الله أَهِيَ سَيِّدة نِساءِ عالَمِها ؟ فَقال ( صلّي الله عليه وآله ) : ذاكَ لِمَرْيَم بِنْت عُمْران ، فَأَمّا إبنَتِي فاطِمَة فَهِيَ سَيِّدَة نِساءالْعالَمِين مِنَ الأَوَّلِين وَالآخرين » . ( 1 )

« اي رسول خدا ! آيا فاطمه سرور زنان زمان خويش است ؟ فرمود : اين [ مقام ] براي مريم بود ولي دخترم فاطمه سرور همه زنان اولين و آخرين است . »

4 ـ امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد :

« لَوْ لا أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ( عليه السلام ) لَمْ يَكُنْ لِفَاطِمَةَ ( عليه السلام ) كُفْوٌ عَلَي ظَهْرِ الاَْرْضِ » . ( 2 )

« اگر خداوند علي ( عليه السلام ) را براي فاطمه خلق نمي كرد ، در گستره زمين كفو و همتايي براي فاطمه يافت نمي شد . »

5ـ پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :

« فاطِمَةُ بَضْعَة مِنِّي مَنْ سَرَّها فَقَدْ سَرَّنِي وَمَنْ ساءَها فَقَدْ سائَنِي ، فاطِمَة أَعَزّ الْبَرِيّة عَلَيَّ » . ( 3 )

« فاطمه پاره تن من است هركس او را خوشحال كند مرا خوشحال كرده ، هركه به او بدي كند به من بدي كرده ، فاطمه عزيزترين مردم نسبت به من است . »

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحار ، ج 43 ، ص 24 .

2 . كافي ، ج1 ، ص461 و بحار ، ج43 ، ص 97

3 . بحار ج 43 ص 39 .


298


6ـ همچنين رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :

« . . . وَهِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَهِيَ قَلْبِي وَرُوحِي ، الَّتِي بَيْنَ جَنْبِي فَمَنْ آذاها فَقَد آذاني وَمَنْ آذانِي فَقَدْ آذَي اللهُ » . ( 1 )

« فاطمه پاره تن من است . او قلب من است و جان من كه در پهلويم جاي گرفته است . هركس او را بيازارد مرا آزرده و هركس مرا بيازارد خدا را آزرده است . »

فاطمه ( عليها السلام ) در زيارت

فاطمه بانوي آزموده اي كه قبل از تولّد امتحان خود را پس داد ( يا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكَ اللهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لَمّا امْتَحَنَكِ صابِرَةً ) .

فاطمه دختر فرستاده خدا است ( يا بنت رسول الله ) .

فاطمه دختر پيغمبر خدا است ( يا بنت نبيّ الله ) .

فاطمه دختر محبوب خدا است ( يا بنت حبيب الله ) .

فاطمه دختر دوست باوفاي خدا است ( يا بنت خليل الله ) .

فاطمه دختر برگزيده خداست ( يا بنت صفيّ الله ) .

فاطمه دختر امانتدار خدا است ( يا بنت امين الله ) .

فاطمه دختر بهترين خلق خداست ( يا بنت خير خلق الله ) .

فاطمه دختر برترين پيامبران است ( يا بنت أفضل أنبياء الله ) .

فاطمه دختر بهترينِ مردم است ( يا بنت خيرالبريّة ) .

فاطمه سرور همه زنان جهان از گذشته و آينده است ( يا سيدة نساءالعالمين من الأوّلين والآخرين ) .

فاطمه همسر وليّ خدا و بهترين خلق پس از رسول خدا است ( يا زوجة وليّ الله وخير الخلق بعد رسول الله ) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كشف الغمه اربلي ج2 ص 24 ـ جلاءالصون ج1 ص 143 و بحار ج43 .


299


فاطمه مادر حسن و حسين است كه سروران جوانان بهشتند ( يا امّ الحسن والحسين سيّدي شباب اهل الجنّة ) .

فاطمه بانوي راست پيشه و كشته شده در راه حق است ( الصّديقة الشّهيدة ) .

فاطمه بانويي كه مرضيّ خداست و او نيز از خداوند خشنود است ( الرضيّة والمرضيّة ) .

فاطمه بانويي فاضله و پرورش يافته در دامان پاك است ( الفاضلة الزكيّة ) .

فاطمه حوري انساني است ( الحوراء الإنسيّة ) .

فاطمه بانوي باتقوا و نظيف و پاك سرشت است ( التقيّة النقيّة ) .

فاطمه بانـوي دانشمنـد و هم كـلام با فرشتـه يا دانـاي بـه الهـام خدا اسـت ( المحدّثة العليمه ) .

فاطمه بانوي ستمديده اي است كه حقش را به زور گرفته اند ( المظلومة المغصوبة ) .

فاطمه مظلومه آزرده است ( المضطهدة المقهورة ) .

فاطمه پاره تن پيغمبر و جان او است ( بضعة منه و روحه ) .

فاطمه بانوي معصوم از گناه و اشتباه است ( المعصومة ) .

فاطمه كسي است كه پهلويش به خاطر اسلام شكسته شد ( المكسورة ضلعها ) .

فاطمه كسي است كه شوهر مظلومي چون علي ( عليه السلام ) دارد ( المظلوم بعلها ) .

فاطمه كسي است كه فرزندش كشته شده راه حق است ( المقتول ولدها ) .

فاطمه جگرگوشه پيغمبر است ( فلذة كبده ) .

فاطمه بانوي ملازم با ورع و زهد است ( حليفة الورع والزّهد ) .

فاطمه سيب باغ فردوس است ( و تفاحة الفردوس ) . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . زيارات فاطمه ( عليها السلام ) ، مفاتيح الجنان .



| شناسه مطلب: 76243