بخش 5
درس چهل و سوّم : ویژگی های کنگره حج ویژگی های کنگره حج توحید ، بنیاد وحدت امت واحده حج تجلّی گاه توحید و نفی شرک شرک ، نقطه تقابل انسان ها
108 |
درس چهل و سوّم :
ويژگي هاي كنگره حج
محمّد تقي رهبر
عبادات و فرايض ، افزون بر جنبه فردي و تأثيري كه در دگرگوني روحي و فكري و اخلاقي و رفتاري افراد برجاي مي نهند ، به نوعي با مسائل اجتماعي و حقوق جمعي نيز در ارتباط هستند اما حج در اين ميان ، از ويژگي منحصر به فردي برخوردار است ؛ زيرا حضور در جمع و روابط اجتماعي را نمي توان از جوهره حج جدا ساخت .
فضاي حج و زمان و مكان و ساير ضرورت هاي اين فريضه بين المللي ـ اسلامي ، زمينه تحقّق اين ارتباط اند . از آن هنگام كه زائر خانه خدا از وطن خويش آهنگ حج مي كند تا آنگاه كه به وطن بازمي گردد ، رابطه اش با جمع است . نه تنها از لحاظ سير و سفر و تداركات و امكانات غذا و مسكن و مركب ، بلكه از لحاظ اعمال و مناسك ؛ چون طواف ، حضور در عرفات و مشعر و منا و افاضه و حركت جمعي در هر يك از مشاعر حج ، كه جز در فضاي جمع ، آن هم يك جمع بين المللي و بي نظير ، تحقق نمي پذيرد .
بنابراين روح جمعي در تار و پود حج تعبيه شده و از آن تفكيك ناپذير است . بعلاوه آن كه ، آثار اجتماعي جهانشمول ، در تشريع اين فريضه بزرگ لحاظ گرديده و جز از رهگذر اين ميقات عظيم قابل دسترسي نيست .
تشكيل چنين اجتماع ميليوني از سراسر جهان كه با هزينه خود و كوله باري از شور و
109 |
اميد در اين ميعادگاه عشق و محبت گرد مي آيند ، فرصت بي مانند و مناسبي را فراهم مي سازد كه در اين جمع بي نظير ، به مسائل مشترك و حياتي خود بينديشند و به منافع مادي و معنوي كه قرآن بدان اشارت كرده دست يابند :
{ لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيَّام مَعْلُومَات . . . } . ( 1 )
اگر به خطاب هاي قرآن در امر به اين فريضه بنگريم ، خواهيم ديد كه آيات دعوت به حج ، از آغاز متضمن مفهوم اجتماعي فراگيري است و مخاطبين آن « ناس » يعني توده هاي انساني اند ؛ نظير آيه : { وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَي كُلِّ ضَامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق } . ( 2 ) كه منادي حج ، حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) ، مردم را از اعماق زمين فرا مي خواند تا پياده و سواره ، از همه جا و با هر وسيله و از هر طبقه رهسپار حج شوند .
و آيه : { وَلِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ . . . } ( 3 ) و نظاير آن ، كه حج خانه خدا را بر مردمي كه داراي استطاعت اند فرض دانسته و استطاعت در مرحله نخست ، يك شرط عقلي است و محدوديت آن تابع شرايط ويژه فرد است نه چيز ديگر .
حج ادامه فلسفه جماعت و جمعه و عيد است و نيز فراگيرترين عامل جهت جلوگيري از پراكندگي مسلمين از هر ملت و كشور است . بدينسان حج به عنوان يكي از اركان عملي اسلام ، در بنيان وحدت جامعه اسلامي و حركت آن جايگاه اساسي دارد ، به ويژه آنكه مسلمانان همگي حج را به عنوان يك فريضه اسلامي ، تا روز قيامت مي شناسند و هر روز با عظمت تر از گذشته در برگزاري آن مي كوشند .
بدين ترتيب مي توان گفت : حج پرشكوهترين تجلّي قدرت جهاني اسلام است براي همه عصرها و نسل ها .
حج مناسب ترين مجال است كه افراد و گروه ها و ملت ها و دولت هاي اسلامي با تقوا و نيكوكاري ، به همدلي و همياري ، تعهد و تضامن ، تناصح و تعاون ، امر به معروف و نهي از منكر ، جهاد و دعوت الي الله ، ياري ستمديدگان و طرد ستمكاران ، اقامه عدل و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج : 28
2 . حج : 27
3 . آل عمران : 97
110 |
اصلاح ذات بين ، تأمين امنيت و تحكيم اخوّت ، اصلاحات فرهنگي و هدايت رسانه هاي ارتباطي بين المللي ـ اسلامي ، تعليم و تربيت ، حمايت از مظلوم و تنبيه متجاوز و رفع فتنه و مبارزه با سيطره فرهنگي ، سياسي ، اقتصادي و نظامي بيگانه ، متحد كردن صفوف خود در برابر دشمنان و تشكيل جبهه مستضعفان در برابر مستكبران بپردازند و عزّت و كرامت اسلامي را پاس دارند و اين مسؤوليتي است بر دوش عالمان و فقيهان دين ، انديشمندان دلسوز مسلمان ، دولتهاي اسلامي ، نمايندگان و سفراي آن ها و همه حج گزاران ، كه هريك در توان خويش بدين مسؤوليت قيام كنند .
شكوه و عظمت حج و جنبه وحدت بخش اجتماعي آن ، از ديد ديگران نيز پوشيده نمانده است .
دائرة المعارف بريتانيا مي نويسد :
« حج همه ساله دو ميليون تن مسلمان را به حضور در اين مراسم فرا مي خواند ، اين عبادت نقش نيرومند وحدت بخشي را در اسلام ايفا مي كند و مسلمانان را از نژادها و ملّيت هاي مختلف به اجتماع در اين همايش ديني جلب مي نمايد . » ( 1 )
ويژگي هاي كنگره حج
همايش عظيم حج يك گردهمايي معمولي نيست بلكه ويژگي هاي منحصر به فردي دارد كه با توضيح و تفصيل بيشتر مي توان بدينگونه برشمرد :
1 ـ در اين كنگره ، افراد با وضعيت خاص ؛ چون بلوغ و عقل ، تعبد و تسليم و صفاي نفس و قدرت و استطاعت شركت دارند و از اين نظر پاك ترين افراد ، زبده ترين و كارآمدترين هستند كه در اين همايش حاضر شده اند . از اينرو تنش هاي اجتماعي ، كه اثر طبيعيِ اجتماعات است ، در آن به چشم نمي خورد .
2 ـ در اين اجتماع فرا ملّيتي ، افراد مسلمان از سراسر جهان ، بدون توجه به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . از كتاب حقيقة الحج ص71 ، وحيدالدين خان .
111 |
مشخّصه هاي جغرافيايي و سنت هاي قومي و لباس و رنگ ، با مساوات كامل و بدون توجه به شعارهاي پوچ و گمراه كننده ، شركت دارند و نظير اين همبستگي در سراسر كره زمين بي مانند است .
3 ـ حج گزاران در هر سال ، قشرهاي جديدي هستند كه ره آورد اين سفر معنوي را در جامعه گسترش مي دهند و بركات سيال آن ، به اعماق جوامع ديگر گسترش مي يابد .
4 ـ اعمال و مناسك حج باتبعيت از زعامت و مرجعيت ديني انجام مي پذيرد و تشتت و خود محوري در آن ديده نمي شود .
5 ـ اين اجتماع همه ساله تكرار مي شود و با تاريخ حيات مسلمين تا قيامت پيوند خورده و آرمان هاي مطرح شده در حج جاودانه است و چشمه فيوضاتش هرگز نمي خشكد و تمريني است براي تشكيل حكومت واحد جهاني اسلام در آينده تاريخ .
6 ـ سادگي جامه احرام و محو هويّت هاي شخصي در اين همايش ، خط بطلاني است بر تفكر نظام سرمايه داري كه از نشانه هاي آن تجمل ، تفاخر ، تكاثر و مصرف گرايي است .
7 ـ فريضه حج با هزينه شخصي حج گزاران انجام مي شود و از اين بابت هزينه اي بر اموال و حقوق جامعه تحميل نمي كند و بار مالي چندان براي دولت ها ندارد .
8 ـ فريضه حج با پرداخت وجوه شرعي و اطعام فقرا و صدقات و نفقات و كفاره و قرباني همراه است و جانب مستمندان و نيازمندان را ملحوظ داشته كه از توان مالي حاجيان جمع كثيري بهره مند گردند .
9 ـ شركت دادن زنان در اين جمع ، همدوش با مردان ، تصويرگر بينش اسلامي درباره اجتماع و اركان آن از زن و مرد در صحنه اجتماعي است .
10 ـ مناسك و اعمال حج ؛ چون طواف ، سعي ، رمي ، وقوف ، افاضه و . . . همه به صورت جمعي صورت مي گيرد و روح جمعي و اخوّت اسلامي را در افراد تقويت مي كند .
11 ـ اين اجتماع در مقدس ترين امكنه و ميقات زماني و مكاني و حول محور قبله و زادگاه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) تشكيل مي شود و نقطه پيوندي است با رسالتداران آسماني وهمه
112 |
موحدان و خداپرستان عالم و تذكار هويّت مستقل و پر افتخار اسلامي است .
12 ـ همزمان با اين تجمّع ، تهذيب و تزكيه نفوس و تكامل اخلاقي افراد نيز لحاظ شده و اين خود نقطه تحوّلي است در راه اصلاحات اجتماعي از طريق تزكيه نفوس و تربيت اخلاقي انسان ها ، كه بدون آن جامعه صالحي وجود نخواهد داشت .
13 ـ منحصر بودن اجتماع به مسلمانان و منع از ورود كفار و مشركين به مكان هاي مقدس ، نشانه نگرش اسلام در اين مناسك به حفظ روحيه استقلال طلبانه مسلمين و رهايي از وابستگي به بيگانگان و دنباله روي از دشمنان اسلام است .
14 ـ روح حاكم بر اين اجتماع ، از مرز زمان و مكان فراتر رفته و رسالتداران توحيد را ؛ از آدم تا خاتم و امت هاي موحد در گذشته و حال و آينده را در بر مي گيرد و آثاري كه بر اين پيوندهاي تاريخي مترتّب است ، از مسائل مهمي است كه نبايد از ديد تحليل گران پوشيده بماند . ( 1 )
توحيد ، بنياد وحدت
مطلب شايان توجه در اينجا ارزيابي بنيادهاي وحدت اجتماعي در حج و مقايسه آن با ساير اجتماعات است كه از اين نقطه نظر ، برتري مخصوص به خود را دارد .
پابرجاترين اصل در روابط اجتماعي اسلام ، عقيده به توحيد و يگانگي خداوند است . تسليم در برابر معبود واحد ، تنها رشته پيوندي است كه مي تواند آحاد بشري را در بر گيرد .
قرآن كريم با اشاره به اين حقيقت و تأكيد بر اين مطلب كه ساختار امت واحده جز در پرتو توحيد معبود ، ميسر نيست مي فرمايد :
{ وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ } . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نگاه كنيد به كتاب « الابعاد الاجتماعية لفريضة الحج » نوشته زهير الاعرجي .
در مبحث « حج تاريخ ساز » از اين سلسله مباحث بدان خواهيم پرداخت .
2 . مؤمنون : 52
113 |
{ إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ } . ( 1 )
از اين آيات و نظاير آن چنين برمي آيد كه : يگانگي خالق و وحدت معبود ، زيرساز امت واحده است و بر اينها بايد افزود وحدت كتاب و شريعت و پيامبري و امامت و وحدت قبله و وحدت هدف و آرمان را كه هرگاه توأم با تقوا و پرهيزكاري شدند ، تضمين كننده فوز و فلاح و رستگاري و سعادت هميشگي انسان ها و تشكيل جامعه برتر و برينِ انساني خواهند بود . و همه اينها بر محور توحيد دور مي زند و اصل اساسي همه را اعتقاد خالص به يگانگي آفريدگار جهان تشكيل مي دهد .
درست نقطه مقابل آن ، شرك است با چهره هاي گوناگونش كه عامل تفرّق و تشتت در هريك از مراحل حيات انسان ها است . به قول حكيم سبزواري :
سخن عشق يكي بود ولي آوردند * * * اين سخن ها به ميان زمره ناداني چند
عشق ، صلح كلوباقي همه جنگ استو جدال * * * عاشقان جمع و فرق جمع پريشاني چند
امت واحده
با تحليل و بررسي جامعه شناسانه قرآن ، به اين نتيجه مي توان دست يافت كه جامعه انساني ، در اصل از يك ريشه و شجره و نژاد است كه همگي به حكم فطرت اوليه ، آرمان مشتركي را تعقيب مي كنند و تضادها و اختلاف ها پديده هايي هستند كه تحت تأثير عوامل جانبي و اغراض و مقاصد شخصي و گروهي و قبيله اي و يا ملي ( ناسيوناليستي ) و مرزبندي هاي جغرافيايي و مانند اينها ، بدان گرفتار آمده اند .
قرآن دراين باره مي گويد :
{ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمْ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَي اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . انبيا : 92
114 |
اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنْ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَي صِرَاط مُسْتَقِيم } . ( 1 )
« مردم امت واحدي بودند و خداوند پيامبران را با تبشير و انذار برانگيخت و با آنان كتاب حق نازل كرد تا در مواردي كه دستخوش اختلاف مي گردند داوري كند . و در آن كتاب اختلاف نكردند مگر كساني كه مخاطب آن بودند و انگيزه آنها چيزي جز سركشي و طغيان نبود . سپس خداوند كساني را كه ايمان آورده بودند با اذن و خواسته خود به شاهراه حق هدايت كرد و خدا هركس را بخواهد به راه مستقيم رهنمون مي گردد . »
از اين آيه استفاده مي شود كه :
1 ـ جامعه بشري ، امت واحده اي است كه گرايش به وحدت ، در فطرت او به وديعه نهاده شده است .
2 ـ پيامبران آمدند تا عوامل اختلاف را بردارند و آن را حل و فصل كنند و مردم را به شاهراه توحيد واتّحاد بازگردانند .
3 ـ اختلافات مردم ـ حتّي ديندارانشان ـ معلول سركشي و طغيان هواهاي نفساني آنها است كه بايد با اين آفتِ دروني مبارزه كرد .
4 ـ مؤمنان واقعي را خداوند از خطر اختلافات مصون داشته است .
5 ـ راه راست و طريق استوار سعادت ، در هدايت الهي است ؛ يعني همان « وحدت و توحيد » و تسليم شدن در برابر اوامر و نواهي حق .
در همين راستا ، قرآن آحاد جامعه بشري را به چنگ زدن بر رشته استواري دعوت مي كند كه هرگز گسستني نيست ؛ { وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا } ( 2 ) و اين است شالوده وحدت انساني كه با ديدگاه جامعه شناسان تفاوت ماهوي دارد .
آنان معتقدند كه روابط انساني و پيوندهاي اجتماعي ، متأثر از عوامل جغرافيايي و اقليمي ، مليّت و نژاد يا زبان و رنگ و . . . است كه هيچكدام پايدار نيست و يا در وضعيتي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بقره : 213 في الآية أقوال كثيرة ؛ منها ما روي عن أبي جعفرالباقر انّهُ قال : « كانوا قبلَ نوح أُمةً واحدةً علي فطرةِ اللهِ لا مهتدينَ و لا ضُلاّلاً فَبَعثَ اللهُ النبيّينَ » . طوسي ، تفسير تبيان ج2 : ص195 ، مجمع البيان .
2 . آل عمران : 103
115 |
است كه مشكلي براي آنان پيش آيد ؛ مانند جنگ و بلاياي مشترك ، آن هم براي حل مشكل ! اما هرگاه مشكل رفع شود و مردم به راحت و رفاه و آرامش و امن برسند نه تنها انگيزه اي براي همبستگي ندارند ، بلكه بر سر مطامع مادي و مال و جاه ، به تنازع و رقابت روي مي آورند كه بديهي است اين پيوند ديرپاي نيست و اسلام چنين چيزي را نمي پذيرد و براي آن ارزشي قائل نيست .
در اسلام اساس پيوندهاي اجتماعي ايمان و اعتقاد است ؛ همان چيزي كه در « فطرت توحيدي » انسان ها تعبيه شده و ثابت و پايدار و بدور از متغيّرات زمان و مكان است و با تكيه بر آن ، امت از هرگونه تنازع و تفرّق رهايي مي يابد و جامعه موحّد متّكي به الفت روحي و قلبي است و فراتر از اميال فردي و آرمان هاي گروهي عمل مي كند . و اين همان امّتي است كه ابراهيم و اسماعيل ( عليهما السلام ) هنگام بناي كعبه براي آن دعا كردند :
{ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا } . ( 1 )
« اي آفريدگار ! ما را در برابر خودت تسليم گردان و از ذريه ما نيز امت مسلم پديد آور و مناسك ما را به ما بنماي » .
حج تجلّي گاه توحيد و نفي شرك
در هر يك از مناسك حج ، توحيد مبدأ و معبود و مقصد و مقصود به وضوح تجلّي دارد .
آنگاه كه حج گزار تلبيه مي گويد ، تنها به خداي يگانه پاسخ مي دهد و شرك را طرد ونفي مي كند ؛ « لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ . . . » .
و چون بر محور كعبه طواف مي كند نقطه مركزي توحيد را قبله قلب خويش مي سازد و بر كعبه به عنوان سنگ نشاني براي راه يافتن به كوي دوست نظر مي كند .
و آنگاه كه به نماز مي ايستد ، با تذلّل سر به آستان محبوب مي سايد .
و زماني كه در سعي صفا و مروه است ، ذكر خدا را بر لب تكرار مي كند و سعي در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بقره : 128
116 |
جلب رضاي او دارد .
و چون در عرفات به تضرّع مي نشيند ، به نغمه عشق ازلي مترنم است . و آن لحظه اي كه به قربانگاه مي رود ، تعلّقات مادّي را به مسلخ مي كشد و محبت هاي غير خدايي را ذبح مي كند .
و در رمي جمرات ، مظاهر شيطان و چهره هاي نمادين شياطين بزرگ و كوچك را از سر خشم سنگ مي زند و همه اينها حركتي است در تحكيم مباني توحيد كه اساس وحدت جامعه انساني است و نفي شرك كه نقطه اختلاف انسان هاست .
به بيان حضرت امام ( قدس سره ) :
« حج ، تجلّي و تكرار همه صحنه هاي عشق آفرين زندگي يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست و مناسك حج مناسك زندگي است و از آنجا كه امت اسلامي ؛ از هر نژاد و ملّتي بايد ابراهيمي شود تا به خيل امّت محمّد ( صلّي الله عليه وآله ) پيوند بخورد و يكي گردد و يد واحده شود ، حج تنظيم و تمرين و تشكيل اين زندگي توحيدي است » ( 1 ) .
پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ضمن خطابه اي كه در مسجد خيف ايراد كرد ، بر وحدت و اخوّت اسلامي تكيه نمود و فرمود :
« . . . الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَهُمْ يَدٌ عَلَي مَنْ سِوَاهُمْ . . . » . ( 2 )
« مؤمنان برادرند ، خون هايشان با يكديگر برابري مي كند و آنها يك دست و متّحد در برابر ديگرانند . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صحيفه نور ، پيام ذيحجّه 1408
و شگفتا كه گروهي زير لواي توحيد ، توسّل به اولياي خدا و اظهار تألّم و اندوه بر مصايب آنان را كه برخاسته از عشق به خدا و اولياي اوست ، شرك و عمل حرام تلقي مي كنند و سلطه كافران بر مسلمانان و در دست گرفتن مقدّرات آنها و سيطره بر سرزمين هاي اسلام وتسليم و سرسپردگي در برابرآنان كه يكي از مصاديق شرك است ، را منافي با توحيد و عزّت اسلامي نمي دانند !
2 . اصول كافي ، ج1 ، ص403
117 |
شرك ، نقطه تقابل انسان ها
خرافه شرك ، نخستين نقطه اختلافي است كه انسان ها را از ديرباز رو در روي يكديگر قرار داده و جامعه شناسي شرك ، شكاف طبقاتي و تبعيض و ستم را در همه ادوار حيات انسان ها بازگو مي كند .
انسان هاي جاهل در حمايت از خدايان موهوم و خودساخته ، نيروها و استعدادهاي انساني را به هدر داده و اقطاب كفر و طغيان ، به اين اعتقادِ سخيف دامن زده اند ؛ چرا كه آنها تفرّق و تشتّت انسان ها را فرصت و فضاي مناسبي براي اجراي مقاصد خويش ؛ يعني استعمار و استثمار و سلطه و سيطره جابرانه خود تشخيص داده اند .
چنانكه قرآن كريم در داستان هاي نمرود و فرعون و ساير اقطاب كفر و شرك ، به تقرير آن پرداخته است و بت پرستان و رباخواران مكه در عصر ظهور رسالت محمّد ( صلّي الله عليه وآله ) تمام توان خويش را مصروف دفاع از معبودهاي خرافي كرده و حاضر نبودند به سادگي از بت هاي بي جان و مرده دست بردارند ، همه اينها بدين جهت بود كه سيادت و سلطه خويش را در سايه اين بت ها مي دانستند .
نقطه تلاقي و تصادم پيام آوران توحيد در خط مقدّم مصاف حق و باطل ، همين جا بوده است . ابراهيم ( عليه السلام ) به شكستن بت هاي بي جان و مرده دست مي زند و وجدان خفته مردم را بيدار مي كند و چهره ناميمون خدايان متحرّك را افشا مي سازد و صولت و ابّهت نمرود و نمروديان را در نظرِ جمع مي شكند .
همچنين ساير پيامبران تا ختم رسولان ، كه قبله موحدان تاريخ ؛ كعبه معظمه را از لوث بت ها مي زدايد و خانه توحيد را براي خداپرستان شست و شو و پاكسازي مي كند . ( 1 ) و امروزه نيز هرچند شرك ، بدانگونه كه در جاهليت پيشين مطرح بوده ، جلوه و ظهور ندارد اما انديشه شرك در قالب هاي ديگر و بت هاي مدرن با آب و رنگ هاي گوناگون رخ نموده است و اگر رهپويان راه ابراهيم در اجتماع حج و در هرجاي ديگر كه ممكن باشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . قبل از اسلام 360 بت در خانه كعبه وجود داشت كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آنها را شكست و به آتش كشيد و اين آيه را مي خواند : « . . . جاء الحَقّ و زَهَقَ الباطِل إنَّ الباطل كان زهوقاً » ابن اثير ، الكامل ، ج2 ، ص252
118 |
به افشاي هويت آنان نپردازند ، چه كسي بايد نقاب از چهره آنها بردارد ؟ !
فريضه حج مناسب ترين مجال براي اين مقصوداست تاحجّ ابراهيمي و محمّدي ( صلّي الله عليه وآله ) قوام گيرد . به بيان حضرت امام ( رحمه الله ) :
« در فريضه حج كه لبيك به حق و هجرت به سوي حق تعالي به بركت ابراهيم و محمد است ، مقام « نه » بر همه بت ها و طاغوت هاست و شيطان ها و شيطان زاده ها . . . . » ( 1 )
باري ، اساس كعبه بر توحيد نهاده شده و حج كانون پرستش موحدان و تبرّي از مشركان است و طهارت كعبه و حرم به مفهوم پاكسازي آن از شرك و مشركان و مظاهر استكبار ابليسي است .
چنانكه در روايت آمده : خانه خدا را از آن جهت « بيت الله الحرام » ناميدند كه ورود مشركين در آن حرام گرديده است ؛ ( وَسُمِّيَ بَيْتُ اللَّهِ الْحَرَامَ لاَِنَّهُ حُرِّمَ عَلَي الْمُشْرِكِينَ أَنْ يَدْخُلُوهُ ) . ( 2 ) آري ، حتّي وارد شدن مشركين ، تا چه رسد به سلطه آنان !
رسالت حج گزاران امروز و آينده ، الهام گرفتن از آيين حنيف ابراهيم و سيره مباركه و شريعت جاودانه سيّدالمرسلين ( صلّي الله عليه وآله ) است .
حضرت امام ، در تقرير اين معنا خطاب به حجّاج سراسر جهان فرمود :
« در لبّيك . . . لبّيك » ، « نه » بر همه بت ها گوييد و فرياد « لا » بر همه طاغوت ها و طاغوتچه ها كشيد و درطواف حرم خدا ، كه نشانه عشق به حق است ، دل ازديگران تهي كنيد و جان را از خوف غير حق پاك سازيد و به موازات عشق به حق از بت هاي بزرگ و كوچك و طاغوت ها و وابستگانشان برائت جوييد كه خداي تعالي و دوستان او از آنان برائت جسته و همه آزادگان جهان از آنها بريء هستند . » ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صحيفه نور ، ج20 ، ص18
2 . من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص124
3 . صحيفه نور ، ج20 ، ص18 ، پيام به حجّاج در سال 1365