بخش 11

فصل ششم : فلسفه و اسرار اعمال مشاعر مقدس اسرار وقوف در عرفات اسرار مشعر اسرار منا اسرار رمی جمرات


195


فصل ششم :

فلسفه و اسرار اعمال مشاعر مقدّس


197


* ( 1 ) *

اسرار وقوف در عرفات

«عرفات»، نام منطقه وسيعي در حدود 22 كيلومتري جنوب شرقي مكه (در ميان راه مكه و طائف) واقع است. اين بيابان مسطح حدود 18 كيلومتر مربع وسعت دارد و به وسيله كوه‌هايي كه به شكل نيم دايره در اطرافش قراردارد، مشخص شده است.( 1 )

حاجيان در روز عرفه (نهم ذي الحجهذي‌الحجه)، از ظهر تا مغرب شرعي در اين منطقه حضور مي‌يابند؛ چرا كه توقف در عرفات (وقوف) از اركان حج است. البته حاجيان روز قبل از عرفه (روز هشتم ذي الحجهذي‌الحجه= روز «ترويه») به طرف عرفات حركت مي‌كنند تا براي وقوف در روز عرفه آماده باشند.

واژه «عرفات» از «عرف»، به معناي ادراك چيزي با تفكر در اثر آن است (واژه «عرف» اصله من «عرفت»اي اصبت عرفهاي رائحته، او من اصبت عرفه،‌اي خدّه)( 2 ) و عرفات نام سرزمين مخصوصي در نزديك مكه است.

در مورد علت نام‌گذاري آن چند مطلب نقل شده است:

الف. سخن جبرئيل (عليه السلام) به ابراهيم (عليه السلام) كه گفت: «اعترف بذنبك و اعرف مناسكك»؛ «به پيامد [كارهاي] خود اعتراف كن و اعمال [حج] خويش را بشناس». پس نام‌گذاري عرفات اشاره به اين سخن است.( 3 )

ب. برخي حكايت كرده‌اند كه آدم و حوا در اين سرزمين، همديگر را شناختند؛ از اين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . (نك: آثار اسلاميي مكه و مديينه، ص 129؛ حج نماز بزرگ، ص 35.

2 . مفردات راغب، مادة عرف.

3 . (نك: علل الشراييع، ج 2، ص 436؛ المحاسن، ج2، ص65.


198


رو عرفات ناميده شد (يعني سرزمين شناخت).( 4 )

ج. برخي از مفسران احتمال داده‌اند اين نا‌م‌گذاري اشاره به آن باشد كه اين سرزمين، محيط بسيار آماده‌اي براي معرفت پروردگار است.( 5 )

پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) سه بار فرموده است: «الحج عرفات».( 6 ) اين مطلب جايگاه بلند عرفات را در اعمال حج روشن مي‌سازد. توقف در اين سرزمين، معادل كل حج است؛ شايد اين مطلب بدان جهت است كه دعا و آمرزش خاص الهي و كمال و تعالي انسان، در اين سرزمين به صورت ويژه تحقّق مي‌يابد.

از پيامبر (صلي الله عليه وآله) حكايت شده است: خداوند در عصر عرفه به خاطر اهل عرفه، به فرشتگان خود مباهات مي‌كند و مي‌فرمايد: «به بندگانم بنگريد كه ژوليده و غبار آلود، به سوي من آمده‌اند».( 7 ) دربارة اسرار و حكمت‌هاي وقوف در عرفات، مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

يك. سرزمين اميد و رحمت

امام علي (عليه السلام) از پيامبر (صلي الله عليه وآله) پرسيد:‌اي رسول خدا! كدام‌يك از اهل عرفات جرم بزرگي دارد؟ حضرت در پاسخ فرمود: كسي كه از عرفات بازگردد، در حالي كه قطعدارد، بخشيده نشده استو به فرمودة امام صادق (عليه السلام) : يعني از رحمت الهي مأيوس شود»( 8 )

اين سرزمين محل بخشش گناهان است؛ بلكه از نظر پيامبر (صلي الله عليه وآله) برخي از گناهان جز در عرفات بخشيده نمي‌شود.( 9 )

آن حضرت مي‌فرمايد: «هيچ روزي مثل عرفه نيست؛ چه اينكه بيشترين افراد در اين روز از آتش نجات مي‌يابند».( 10 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

4 . نمونه، ج 2، ص60.

5 . همان.

6 . سنن ترمذيي، ح2، ص65؛ محجة البييضاء، ج 2، ص 204 و نييز الحج و العمرة فيي الكتاب والسنة، ص 189 و 190.

7 . بحارالانوار، ج 99، ص 13، ح 42.

8 . الفقييه، ج2، ص211؛ كافيي: ج4، ص541، ح7.

9 . دعائم الاسلام، ج2، ص294.

10 . السنن الكبريي، ج5، ص192.


199


امام صادق (عليه السلام) فرموده است: «هر كس در ماه رمضان بخشيده نشد، تا ماه رمضان سال بعد آمرزيده نمي‌شود؛ مگر آنكه در عرفات حاضر شود».( 11 )

آري در عرفات نه تنها حج‌گزاران در لحظات آغازين عرفات بخشيده و مشمول رحمت الهي مي‌كردند؛ بلكه خانواده و همشهريان آنان نيز بخشيده مي‌شوند: «هيچ مرد مؤمني از اهل هر روستا و شهري كه باشد، در عرفات وقوف نكند؛ جز آنكه خدا اهالي مؤمن آن محل را ببخشايد و هيچ مرد مؤمني از خانواده با ايمان در عرفات وقوف نكند، مگر آنكه خدا مؤمنان از آن خاندان را بيامرزد».( 12 )

دو. عرفان به احاطه علمي خدا

در كلام برخي از بزرگان آمده است: «و عرفت قبض الله علي صحيفتك و اطلاعه علي سريرتك و قلبك». آيت الله جوادي آملي در اين زمينه مي‌نويسد: «... حج گزار بايد در آنجا بر اين نكته عارف شود كه خداي سبحان، به نهان و آشكار و صحيفه قلب او و رازهاي آن و حتي آنچه براي خود او روشن نيست و به طور ناخود آگاه در زواياي روح او مي‌گذرد، آگاه است؛ يعني، سرزمين عرفات محل ادراك و شهود مضمون آيه وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَي ( 13 ) است.

انسان اگر بداند كه قلبش در مشهد و محضر حق است؛ همان‌طور كه خود را به گناهان جوارحي (ظاهري) نمي‌آلايد؛ گناه جوانحي (دروني) نيز نمي‌كند و قلبش را از خاطرات آلوده تنزيه (پاك) مي‌سازد».( 14 )

سه. درماندگي شيطان

در عرفات مواظب وسوسه‌هاي شيطان باشيم؛ چون از بهترين مكان‌هاي توجه به خدا و آمرزش است. از اين رو شيطان تلاش مي‌كند انسان را از رحمت و آمرزش الهي باز دارد.

در حديثي از امام صادق (عليه السلام) حكايت شده است: « [در عرفه] از شيطان به خدا پناه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

11 . كافيي، ج4، ص66.

12 . وافيي، ج 2، ص 42.

13 . طه (2)، آيه 7.

14 . صهبايي حج، ص 416.


200


ببريد، كه شيطان بيشتر دوست دارد در اينجا به ياد شما باشد [و شما را بلغزاند]».( 15 )

ميبدي در كشف الاسرار مي‌نويسد: «در بعضي اخبار بيايد كه بسياري گناه است بنده را، كه كفارت آن نيست: مگر ايستادن به عرفات و هيچ وقت نيست كه شيطان را ببينيد درمانده‌تر و زرد روتر از آن وقت كه حاجيان در عرفات ببينند؛ از بس كه بيند رحمت و فضل خداي بر سر ايشان باران و ريزان!»( 16 )

چهار. كمال معرفت

عارف سالك، ميرزا جواد ملكي تبريزي (رحمه الله) مي‌گويد: «منتهاي جديت خود را به خرج بده كه در عرفات، به كمال معرفت نايل شوي و بدان كه اجتماع حاجيان براي دعا در يك ميدان و صحنه واحد؛ به ويژه به لحاظ حضور صالحان و اهل باطن از ابدال و اوتاد يا غير آنها از كاملان ـ كه هيچ وقت حج از بعضي از آنان خالي نيست ـ لامحاله با اجتماع دل‌ها و همت‌ها، براي طلب نزول رحمت و طلب باران، ابرهاي جود و كرم كه گردن‌ها كشيده و ديده‌‌ها خيره شده [براي آن] و تضرّع و زاري و ابتهال خود، شايد علت تامه اجابت دعا باشد».( 17 )

مرحبا قومي كه داد بندگي را داده‌اند * تـرك دنيـا كـرده‌اند و از همه آزاده‌اند...

ربّنــا گــويند از او لبيـك عبـدي بشنوند * جمله سرمست الست از جرعه اين باده‌اند( 18 )

پنج. يادآوري صحنه رستاخيز

«زائر خانه خدا بايد از وقوف به عرفه و مشعر و مشاهده ازدحام جمعيت و اقوام و ملل مختلف، از عرب و عجم، از گريه و ناله و استغاثه و تضرّع آنها به درگاه حق تعالي، از پيروي هر قومي از پيشواي خود، از سرهاي برهنه و بدن‌هاي كفن پوش، به ياد مواقف حشر و آخرت باشد».( 19 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

15 . التهذييب، ج5، ص182؛ كافيي، ج4، ص463، ح4.

16 . كشف الاسرار، ج 1، ص 525.

17 . المراقبات، ج 2، ص 225.

18 . خواجه عبدالله انصاريي.

19 . پرتويي از مشعل هداييت، اسرار و معارف حج، ص 22.


201


شش. حضور اولياي الهي

«از اسرار اجتماع همه در اين سرزمين، آن است كه عموم مردم و گنه‌كاران، با اولياي الهي ارتباط پيدا كنند و به بركت حضور آنان، مشمول رحمت الهي قرار گيرند؛ همان‌طور كه در سير نزول، اولياي الهي واسطه فيض‌اند، در قوس صعود نيز اينان واسطه ترقي و كمال انسان‌اند».( 20 )

هفت. كوتاهي زمان عرفات

«چون آفتاب روز عرفه به لحظه غروب برسد، بايد خيمه‌‌ها را سرنگون كرد و بار و بنه مختصر را به هم پيچيد و سفرة نچيده را برچيد و با روحي سبك بار و قلبي سبك بال و وجودي آكنده از غفران و رحمت، به طرف مشعر الحرام حركت كرد.

اين اقامت كوتاه و اين استقرار چند ساعته، نشان اقامت كوتاه در حيات دنيا و علامت مسافر بودن انسان در اين خانة محدود استگ يعني، بايد بساطي گستراند تا روز جمع كردن آن، دچار مضيقه و رنج و فشار و زحمت نباشي و براي دل كندن از آن سهل و آسان و راحت بگذراني».( 21 )

هشت. انتظار اجازه ورود به حرم الهي

از امام علي (عليه السلام) در مورد مكان عرفات پرسش شد كه، چرا خارج از حرم مكه قرار گرفته است؟

حضرت فرمود: چون كعبه اتاق خدا است و حرم خانه اواست،( 22 ) هنگامي كه مهمانان مي‌خواهند وارد خانه شوند، در درب خانه مي‌ايستند و به سوي خدا تضرع مي‌كنند».( 23 )

آري مهمان در خانه مي‌ايستد و اجازه ورود مي‌گيرد؛ مهمانان الهي نيز در عرفات توقف مي‌كنند تا مشمول رحمت الهي شوند و بخشيده شوند، سپس با پاكي و معرفت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

20 . همان.

21 . در بارگاه نور، ص 97.

22 . واژه «بيت» به معناي مكان خواب (بيتوته) است (كه در فارسي بدان اتاق گفته مي‌شود) و واژه «دار» به معناي حياط و خانه‌اي است كه خانواده در آن زندگي مي‌كنند و ديوار دارد.نك: التحقييق فيي كلمات القرآن الكرييم، ج 2، واژه بييت.

23 . كافيي، ج4، ص224، ح2.


202


وارد حرم الهي گردند، و به بارگاه او بار يابند.

نه. طهارت و پاكي نفس در عرفات

امام صادق (عليه السلام) فرموده است: «لا يصلح الوقوف بعرفة علي غير طهارة».( 24 )

عرفات سرزمين مقدسي است كه مورد عنايت الهي است و مكان دعا و توجه به خداست؛ از اين رو مناسب است عرفاتيان، به طهارت ظاهري و باطني خويش توجه كنند.

طهارت ظاهري لباس و بدن آنها به خاطرحالت احرام، بايد تا حد امكان رعايت شود و اگر بدن و لباس آنها نجس شد، بايد سريع آنها را پاك سازند. همچنين طهارت به معناي داشتن وضو و غسل سزاوار آن مكان و زمان است؛ چرا كه عرفاتيان معمولاً در حال عبادت و دعا و... هستند. عرفات روز دعااست( 25 ) و نيكو است دعا در حال طهارت باشد.

اما طهارت دروني و روحي، به معناي پاك شدن از گناهان به وسيله آب توبه و استغفاراست، كه مناسب‌ترين مكان براي بخشش آنها عرفات است.( 26 )

ده. عرفات و ولايت

عرفات يكي از مكان‌ها و زمان‌هاي جلوه‌گري ولايت اهل بيت (عليه السلام) است و ارتباط عرفات با ولايت از چند جهت قابل توجه است:

الف. عرفات محل نزول وليت علي (عليه السلام)

عرفات محل نزول اوليه آية اكمال است؛ علامه طباطبائي (رحمه الله) بر آناست كه آيه: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِيناً.( 27 ) براساس بعضي از روايات،( 28 ) در عرفه نازل شد؛ ولي پيامبر (صلي الله عليه وآله) به جهت برخي مصلحت سنجي‌ها و ترس از مخالفت دشمنان، آن را بيان نكرد و منتظر فرصت بود تا اينكه در روز غدير (18 ذي الحجهذي‌الحجه) دستور اكيد براي ابلاغ آيه فوق آمد: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

24 . دعائم الاسلام، ج1، ص320.

25 . نك: تهذييب، ج5، ص182؛ كافيي، ج4، ص463، ح4.

26 . نك: كافيي، ج4، ص66؛ الفقييه، ج2، ص211.

27 . مائده (5)، آيه 3.

28 . نك: الدر المنثور سييوطيي و تفسيير عيياشيي، ذييل آييه فوق و المييزان، ج 5، ص 178 و 209.


203


وَإِن لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ؛( 29 ) سپس حضرت آن را براي مردم تلاوت كرد و ولايت امام علي (عليه السلام) را علناً اعلام فرمود.( 30 )

ب. عرفات محل تجلّي امام عصر (عليه السلام)

از امام صادق (عليه السلام) حكايت شده كه فرمود: «يفقد الناس امامهم، يشهد الموسم فيراهم و لايرونه»؛( 31 ) «مردم به فراق امامشان گرفتار مي‌شوند؛ او در مراسم حج حاضر مي‌شود و آنان را مي‌بيند، ولي مردم وي را نمي‌بينند».

از محمد بن عثمان عمري - يكي از نواب خاص امام عصر (عليه السلام) - نيز حكايت شده است: «والله ان صاحب هذا الامر ليحضر الموسم كل سنة، يري الناس و يعرفهم و يرونه و لايعرفونه».( 32 )

آري هنگامي كه حضرت در مراسم حج حضور مي‌يابد، و به طور طبيعي به اعمال حج مشغول شود، قطعاً در عرفات حضور مي‌يابد؛ چرا كه وقوف در عرفات واجب و از اركان حج است.

به گفته عارف گران‌قدر، فيض كاشاني:

يكي از طواف سر كوي ولي حق كردن * به ز صــد حجّ قبــول به ديوان بردن

ايسـتادن نفسـي نــزد مسيحــا نفسي * به ز صد سال نماز است به پايان بردن

آيت الله جوادي در اين مورد مي‌نويسد: «وجود مبارك حضرت بقية‌الله، حجت بن الحسن(عج) هر سال در مراسم حج و به‌ويژه در عرفات و منا حضور دارد...» .

ج. عرفات جلوه گاه دعاهي اهل بيت (عليه السلام)

در عرفات دعاهاي متعددي از پيامبر (صلي الله عليه وآله) و ائمه اطهار (عليه السلام) نقل شده است.( 33 ) اين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

29 . مائده (5)، آيه67.

30 . نك: المييزان، ج 5، ص 209 و 210.

31 . كافيي، ج 1، ص 337 ـ 338.

32 . (الفقييه، ج 2، ص 520.

33 . نك: الحج و العمرة فيي الكتاب والسنة، صص 191 ـ 195.


204


دعاها، علاوه بر آنكه انسان را به ياد خدا مي‌اندازد و ذكر حق را بر زبانحج‌‌گزاران جاري مي‌سازد؛ آنها را به ياد پيامبر (صلي الله عليه وآله) و اهل بيت او مي‌اندازد. البته در اين ميان دعاي عرفه امام حسين (عليه السلام) و ياد گريه‌هاي آن حضرت و محتواي توحيدي دعا تاثير خاصي دارد، و همگان را به عشق بازي با معبود سوق مي‌دهد و ياد امام حسين (عليه السلام) و مظلوميت ايشان را در دل‌ها زنده مي‌سازد.

يازده. جايگاه ويژه دعا در عرفات

در بعضي از روايات فريقين، از روزه گرفتن در روز عرفه نهي شده است؛ شايد علت آن، بايستگي سر حال و با نشاط بودن هنگام دعا و نيايش است؛ زيرا انسان روزه‌دار، در آن سرزمين ـ به خصوص در هواي گرم ـ حال دعا پيدا نمي‌كند. رسول خد (صلي الله عليه وآله) نيز روز عرفه را روزه نمي‌گرفت.( 34 )

البته كفعمي در مصباح گفته است: «مستحب است روزه گرفتن در روز عرفه، براي كسي كه در دعا خواندن ضعف پيدا نكند». و اين مطلب مؤيد آن است كه كراهت روزه، بدان جهت است كه انسان براي دعا خواندن، حال و نشاط داشته باشد.

دوازده. سرّ زمان وقوف

از پيامبر‌ (صلي الله عليه وآله) پرسيدند: چرا در عصر (روز نهم ذي الحجهذي‌الحجه) توقف در عرفات قرار داده شد؟

حضرت فرمود: «آن عصر ساعتي است كه آدم نافرماني پروردگار را كرد [و ترك اولي نمود] پس خدا بر امت من مقرر كرد كه در آن ساعت، در بهترين مكان توقف كنند و زاري و دعا نمايند وبهشت را براي آنان كارسازي نمود و ساعتي كه مردم از عرفات خارج مي‌شوند، ساعتي است كه آدم (عليه السلام) كلمات [خاص توبه] را از پروردگار دريافت كرد و توبه او پذيرفته شد».( 35 )

سيزده. عرفات اوج هماهنگي

در حج، حاجيان به تدريج وارد مكه شده و پس از طواف و اعمال عمره و... براي رفتن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

34 . فاكهي، اخبار مكه، ج 5، ص 29و 33؛ حج در انديشه اسلامي، ص 242.

35 . وسائل الشيعه، ج 13، باب 19، حديث 8.


205


به عرفات آماده مي‌شوند. همه آنان در ظهر عرفه، بايد در عرفات باشند و در زمان و مكان واحد مجتمع شوند و اين «اوج هماهنگي و همدلي» است.

چهارده. اردوگاه آمادگي براي حركت جمعي

عرفات با توجه به اينكه نخستين مكاني است كه همه حجاج جمع مي‌شوند و به سوي مشعر حركت جمعي دارند؛ اين درسي است كه اگر مسلمانان در ساير مواقف، حركت‌هاي گروهي يا فردي دارند؛ در يك محل بالاخره بايد با هم باشند و با هم حركت كنند و به مشعر برسند.

پانزده. اقتصاد و عبادت

عرفات، اوج مراسم حج و مهم‌‌ترين ركن آن است( 36 )؛ با اين حال قرآن مجيد در كنار اين ركن مهم، به تلاش اقتصادي مسلمانان و مجاز بودن آن اشاره مي‌كند و اين نشان از رهباني نبودن اسلام و توجه به معيشت و اقتصاد مسلمانان در متن عبادات دارد: لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُوا فَضْلاً مِن رَبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنْتُمْ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ.( 37 )

«هيچ گناهي بر شما نيست كه [در موسم حج روزي و] بخششي از پروردگارتان بجوييد، و هنگامي كه از «عرفات» روانه شديد، پس خدا را در «مشعر الحرام» ياد كنيد، و او را ياد كنيد همان گونه كه شما را راهنمايي نمود و ]شما[ پيش از آن، قطعاً از گمراهان بوديد.

سپس از جايي كه مردم روانه مي‏شوند، (به سوي مِنا‏) روانه شويد، و از خدا، آمرزش بخواهيد، كه خدا بسيار آمرزنده مهرورز است».

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

36 . «الحج عرف‍ة».

37 . بقره (2)، آيه198و199.


206



207


* ( 2 ) *

اسرار مشعر

«مشعر» سرزميني است در حدود دوازده كيلومتري عرفات، كه در مسير عرفات به سوي مكه قرار دارد. اين سرزمين بين تنگه دو كوه (مأزمين) و وادي محسّر واقع شده است. توقف در آن، از اركان حج است و حاجيان شب دهم ذي الحجهذي‌الحجه بعد از غروب آفتاب، از عرفات حركت مي‌كنند و به مشعر مي‌آيند و در آنجا با قصد قربت شب را به صبح مي‌رسانند، مشعر را به نام «مزدلفه»، «جمع» و «مشعر الحرام» نيز مي‌خوانند.

واژه «مشعر» به مكاني گويند كه شعار خدا و نشان خداجويي و خدا خواهي در آن كاملا پيدا است.( 38 ) در مورد نام گذاري مشعر گفته اند: آنجا مركزي براي شعار حج و نشانه‌اي از اين مراسم عظيم است.( 39 ) و نيز مشعر به معناي نشان راه است و اين سرزمين نشان مكان و عبادت خداوند است.( 40 )

واژه «مزدلفه» (از ماده «ازدلاف») به معناي نزديك شدن يا اجتماع است.( 41 ) از آن جهت به سرزمين مشعر، «مزدلفه» گويند كه مردم با كوچ از عرفات به سوي مشعر، به مكه و يا به خدا نزديك ‌مي‌شوند و يا به جهت آنكه مردم در مشعر اجتماع مي‌كنند.( 42 )

در حديثي از امام صادق (عليه السلام) حكايت شده‌ است: جبرئيل‌ (عليه السلام) به هنگام آموزش مناسك

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

38 . التحقيق في كلمات القرآن كريم، ج 6، ص 77 (ماده شعر)‌ و نيز نك: حج مقبول، ص 144.

39 . نمونه، ج 2، ص31.

40 . القري لقاصد ام القري، ص 154.

41 . مجمع البحرين، ج 5 ص 68.

42 . ياقوت حموي، معجم البلدان، ج 5، ص 142 (ايشان جهات ديگري نيز در نام‌گذاري بيان كرده كه بعيد به نظر مي رسد).


208


حج به ابراهيم‌ (عليه السلام) ، بعد از غروب روز عرفه و هنگام حركت به مشعر به ابراهيم‌ (عليه السلام) فرمود: «ازدلف الي المشعر الحرام»؛ «به سوي مشعر الحرام حركت كن و به آنجا نزديك شو»( 43 ). دربارة اسرار مشعر مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

يك. بهره مندي از فيوضات فراوان

پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرموده است: «هر كس در شب‌هاي چهارگانه شب زنده داري (احيا) كند، بهشت بر او واجب مي‌شود: شب هشتم، شب نهم، شب دهم ذي الحجهذي‌الحجه و شب عيد فطر( 44 )». شب دهم ذي الحجهذي‌الحجه، همان شبي است كه حاجيان كوي دوست، در سرزمين مشعر به سر مي‌برند و ياد او را تا صبح زنده نگه مي‌دارند.

شب آمد شب كه نالد عاشق زار * گهي از دست دل گاهي ز دل دار

در حديث ديگري از امام صادق (عليه السلام) حكايت شده است: «اگر مي‌تواني شب «مشعر» را احيا كني، انجام بده و [تا بامداد بيدار باش] كه به ما رسيده است كه در اين شب، درهاي آسمان به روي صداي مؤمنان بسته نمي نمي‌شود».( 45 ) و خدا دعاها را اجابت مي‌كند و گناهان را مي‌آمرزد، براي كسي كه بخواهد.

چه روزها به شب آورده ام در اين اميد * كه با وجود عزيزت شبي به روز آرم

دو. منزلگاهي براي رفع حجاب ها ‌ها

از اميرمؤمنان (عليه السلام) سؤال شد: چرا مشعر الحرام درحرم قرار گرفت؟ حضرت فرمود: «زيرا هنگامي كه به حاجيان رخصت ورود به مكه داده شد، آنها را درحجاب دوم متوقف كردند. پس هنگامي كه زاري آنان در مشعر زياد شد، به آنان رخصت داده شد تا قرباني كنند...( 46 )».

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

43 . بحارالانوار، ج 96، ص 266.

44 . الفردوس، ج3، ص620، ح5937؛ الجامع الصغير، ج2،‌ ص557، ح8342؛ الحج و العمرة في الكتاب و السنته، ص 224.

45 .كافي، ج4، ص 468، ح1؛ الحج و العمرة في الكتاب و السنته، ص 225.

46 . كافي، ج1، ص224، ح4؛ التهذيب، ج17، ص448، ح5.


209


سه. جلب آمرزش و رحمت الهي

پيامبر (صلي الله عليه وآله) در بامداد مشعر، به بلال گفت: مردم را ساكت كن، سپس فرمود: «خداوند در اين مشعر، به شما نعمت بخشيد و گناهكارانتان را به خاطر نيكوكارانتان بخشود و به نيكوكارانتان هر چه طلبيدند، بخشيد؛ به نام خدا حركت كنيد».( 47 )

سيد عبدلله شبر مي‌نويسد:‌«پس از عرفه، بايد يك شب را در مشعر بماني تا در آنجا، خود را براي مبارزه‌اي كه فردا با دشمنان خدا در پيش داري آماده كني. اينجا جزء حرم خدااست و عرفه خارج حرم بود؛ پس مانند كسي باش كه اكنون مولايش به او روي آورده و پس از اينكه او را طرد كرده بود، اكنون اجازه ورودش داده و اكنون به باب رحمت رسيده و نسيم رأفت مولا، بر او دميده و با دخول در حرم، خلعت قبول دريافته است».( 48 )

چهار. ذكر و ياد الهي

وظيفه حج‌گزاران در مشعر ياد الهي است. البته ياد خدا گاهي در دل خانه مي‌كند و گاهي بر زبان جاري مي‌گردد و گاهي در عمل ظاهر مي‌شود. آري شب مشعر با ياد الهي نشان خدا مي‌شود.

در آيه قرآن يادآوري شده كه ذكر الهي را طبق دستور و برنامه او انجام دهيد. آري حاجيان از عادات جاهلي و مراسم بدعت آميز مي‌پرهيزند و طبق راهنمايي الهي، حركت مي‌كنند و هدايت او را سپاس مي‌گزارند و سرمشق خود قرار مي‌دهند: ليس عليكم جناح أن تبتغوا فضلا من ربكم فاذا افضتم من عرفات فاذكرواالله عندالمشعر الحرام واذكروه كما هداكم و ان كنتم من قبله لمن الضالين؛( 49 )

«هيچ گناهي بر شما نيست كه [در موسم حج، روزي و...] بخششي از پرودگارتان بجوييد و هنگامي كه از «عرفات»‌ روانه شديد، پس خدا را در «مشعرالحرام» ياد كنيد و او را ياد كنيد همان‌گونه كه شما را راهنمايي نمود و ]شما[ پيش از آن، قطعاً از گمراهان بوديد».

در اين آيه براي بيان حركت حاجيان از عرفات به مشعر، از واژة «افضتم» استفاده شده كه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

4. سنن ابن ماجه، ح3024 (مشابه اين حديث در مورد عرفات در منابع شيعه آمده استي).

48 . الاخلاق، ص 125.

49 . بقره (2)، آيه 198.


210


به معناي «بيرون آمدن گروهي» است؛( 50 ) يعني، حاجيان همچون رودي سپيد، از عرفات به سوي مشعر سرازير شوند.

پنج. كسب تقوا و پرهيزگاري

آيت الله جوادي آملي در مورد اسرار مشعر مي‌نويسد: «راز وقوف و بيتوته در مشعر الحرام، اين است كه حج گزار قلب خود را با شعار تقوا آگاه كرده، پرهيزگاري و خوف از خداوند را شعار دل خود قرار دهد؛ تا قلب او با تقوا شناخته شود كه شعار هر قومي، معرف آن قوم است. بنابراين اگر چه تقوا در همه مناسك حج مطرح است، ليكن تجلي ويژه آن هنگام وقوف در مشعر الحرام، مشهود واقفان بر اسرار است».( 51 )

شش. ترك تكبر و اظهار فروتني و مردم دوستي

از امام صادق‌ (عليه السلام) نقل شده است: «كسي از تنگه (بين دو كوه در دهان مشعر) بگذرد و در دلش تكبر نباشد، خدا [با نظر رحمت] به او مي‌نگرد. پرسيدم: كبر چيست؟ فرمود: مردم را برنجاند و حق را نپذيرد».( 52 )

هفت. مشعر جايگاه شعور و شهود حق

ملا عبدالرازق كاشاني در تفسير آيه 198 سوره «بقره» مي‌نويسد: «خداي را در مشعر الحرام ياد كنيد؛ يعني، جمال حق را در جايگاه سر روحي كه «خفي» نام دارد، شهود كنيد؛ چرا كه ذكر در اين پايگاه، عبارت است از شهود و مشعر نيز به عنوان جايگاه شعور، احساس جمال و زيبايي محرم است و نامحرم را سزا نيست كه بدان نايل گردد( 53 )».

در اين پايگاه درك و شعوري در واقفان به هم مي‌رسد كه در همة مواقف- چه پيش از مشعر و چه پس از آن- بدان هشدار داده شد كه ميان هيچ يك از آنها، با ديگري فرق و امتيازي نيست....

وقوف در مشعر را به‌ويژه بايد مانند ساير مناسك، شعاري شعور آفرين دانست. براي كسب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

50 . همان.

51 . نك: پرتوي از قرآن، ج 2، ص80؛ الميزان، ج 2، ص 80.

52 . المحاسن، ج1، ص141.

53 . مجله ميقات، ش 21، ص 18، مقاله اسرار و معارف حج، دكتر سيد محمد باقي محبي.


211


اين شعور، بايد در ردة همه اقوام قرار گرفت، چرا كه قبلاً به خاطر اين كه با افكار جاهلي، امتيازي در خود احساس مي‌كردند، در ضلالت و گمراهي و فقدان شعور لازم به سر مي‌بردند».

هشت. مسلح شدن براي مبارزه با شيطان

امام صادق (عليه السلام) سفارش كرده است: «ريگ ها ‌ها را براي رمي جمرات» از مشعر برداريد».( 54 )

حج‌گزاران در روز دهم و يازدهم و دوازدهم در منا، بارها به شيطان حمله ور مي‌شوند و ابراهيم وار او را سنگسار مي‌كنند، تا مانع انجام وظايف آنان نشود. اما اين حمله نياز به اسلحه و مهمات دارد كه حاجيان در مشعر، سنگ‌ها را بر مي‌چينند و مسلّح مي‌شوند، تا در منا به دشمن حمله كنند.

«جست‌و‌جو در خاك هاي ‌‌هاي مشعر، براي پر كردن يك كيسه از سنگريزه‌هايي كه مي‌خواهد به شيطان بزند و نماز و دعا و مناجات شبانه و ياد خدا، در او (حاجي) نوعي آگاهي و خود آگاهي ايجاد مي‌كند تا دوست و دشمن خود را بشناسد»( 55 ).

نه. نشان خداجويي و دوري از مظاهر و دنياطلبي

«مشعر»؛ يعني، محلي كه شعار خدا و نشان خداجويي و خدا خواهي در آن كاملا پيدا است. در آنجا هيچ مظهري، از مظاهر دنيا طلبي و خود خواهي ديده نمي نمي‌شود: نه فرشي، نه سقفي، نه دودي. نه دمي، نه غذاهاي الوان، نه مناظر زيبا... بياباني پر از سنگ و خاك است كه متجاوز از دو ميليون انسان سپيد پوش را -كه از تمام دنيا جز دو قطعه پارچه احرام چيزي همراه خود ندارند- در آغوش خود گرفته و هر كس به گوشه‌اي براي عبادت و مناجات با خدارفته است... »( 56 ).

ده. سرّ دعاهاي مشعر

گاهي دعاها اشاراتي لطيف به اسرار مناسك حج دارد؛ از اين رو توجّه به دعاهاي پيامبر و ائمه: در مشعر مي‌تواند آموزشي براي ما و اشاراتي لطيف به اسرار آن باشد.

امام صادق (عليه السلام) سفارش مي‌فرمود: از عرفات به مشعر با آرامش و وقار و استغفار كوچ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

54 . كافي، ج4، ص477؛ الحج و العمرة في الكتاب و السنته، ص 226.

55 . حج نماز بزرگ، ص 52.

56 . حج مقبول، ص 144.


212


كنيد...، در مشعر بگوييد: «فك رقبتي من النار»؛ «خدايا مرا از آتش نجات عنايت فرما».( 57 )

در حديث ديگري آمده است: خود حضرت مشابه اين جملات را در هنگام كوچ تكرار مي‌كرد.

توصيه شده كه به عنوان مهمان خدا از او جايزه بخواهيد كه لغزش ها ‌‌ها را ببخشايد و عذر‌خواهي شما را بپذيرد و تقوا را توشه راه قرار دهدو... .( 58 )

پيام اين دعاها براي ما آن است كه مشعر محلي براي طلب آمرزش و سلامتي دين و قبولي مناسك و بركت اعمال و ارزاق است؛ يعني، در رحمت و بخشش و عنايت الهي باز است.

شب مشعر شب راز و نياز است * در رحمت به روي خلق باز است

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

57 . الحج و العمرة في الكتاب و السنته، ص 225.

58 . همان، ص 222 و 225.


213


* ( 3 ) *

اسرار منا

«منا»، سرزميني است كه بين وادي محسّر(بعد از مشعر قرار دارد) و مكه واقع شده است. و طول آن حدود 5/3 كيلومتر و عرض آن پانصد متر، بين دو كوه ممتد است.( 59 ) فاصله منا از مكه حدود شش كيلومتر است( 60 ) و در همين سرزمين جمرات سه گانه (سه محل سنگ زدن نمادين به شيطان) قرار دارد.

حج‌گزاران بامداد عيد قربان (دهم ذي الحجهذي‌الحجه)، وارد منا مي‌شوند و تا روز دوازدهم و برخي افراد تا روز سيزدهم ذي الحجهذي‌الحجه در آنجا مي‌مانند (و به اصطلاح بيتوته و وقوف مي‌كنند).

واژة «منا» در اصل به معناي علاقه به چيزي با اندازه است. ( 61 ) از اين رو به معناي آرزو است؛ يعني،) منا سرزمين آرزوهااست. برخي گفته‌اند: اين سرزمين را بدان جهت منا ناميده اند ‌‌اند كه مقدر شده در آنجا قرباني شود.( 62 )

از امام رضا (عليه السلام) حكايت شده است: «جبرئيل به ابراهيم (عليه السلام) گفت: هر چه مي‌خواهي از پروردگارت تمنا كن و ابراهيم در درون آرزو كرد كه خدا به جاي فرزندش اسماعيل (كه مامور قرباني او بود) گوسفندي قرار دهد تا تاوان اسماعيل گردد و مامور قرباني آن شود، و خدا آرزوي او را برآورده كرد»( 63 ). در اينجا به بخشي از اسرار «منا» اشاره مي‌شود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

59 . رسول جعفريان، آثار اسلامي مكه و مدينه، ص 110 (چاپ دوم).

60 . همان ص 86 (چاپ پنجم).

61 . التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص 185.

62 . مقاييس اللغه، ماده مني.

63 . عيون اخبار الرضا، ص91؛ علل الشرايع، ج2، ص435؛ الحج و العمرة في الكتاب و السنه، ص 227.


214


يك. هماهنگي و همساني مردم

در آيات قرآن دستور داده شده كه بعد از توقف در مشعر، همچون ديگر مردم كوچ نموده و به سوي منا حركت كنيد. آري با مردم و همراه مردم بودن در طي مسير الهي نيكو است، و حركت دسته جمعي حاجيان از مشعر به منا، تجلي اين همنوايي الهي است.

آيت‌الله طالقاني در اين مورد مي‌نويسد: «تا من ها ‌‌ها و ماها، به صورت يك رود خروشان روان مي‌گردند و چون آب روان، از آلودگي‌ها و رسوبات گناه و آثار جاهليت پاك و پاك‌تر مي‌گردند، تامجذوب دو صفت خاص غفور و رحيم شوند( 64 )»: ثم أفيضوا من حيث افاض الناس و استغفروا الله ان الله غفور رحيم * فاذا قضيتم مناسككم فاذكروا الله كذكركم آباء‌كم او اشد ذكراَ فمن الناس من يقول ربنا آتنا في الدنيا و ما له في الاخره من خلاق؛

«سپس از جايي كه مردم روانه مي‌شوند [به سوي منا] روانه شويد، و از خدا آمرزش بخواهيد، كه خدا بسيار آمرزنده مهرورز است. و هنگامي كه اعمال حج خود را به‌جاي آورديد، پس همانند ياد آوري شما از نياكانتان، يا با يادماني شديدتر، خدا را به ياد آوريد. و از مردم كسي است كه مي‌گويد:‌اي پروردگار ما! به ما، در همين دنيا بده( 65 ) و حال آنكه برايش در آخرت هيچ بهره‌اي نيست».

دو. منا سرزمين ذكر الهي

امام صادق‌ (عليه السلام) فرمود: «مشركان هنگامي كه در منا حاضر مي‌شدند افتخارات پدران خود را ياد آوري مي‌كردند و قرآن دستور داد هنگام حضور در سرزمين منا، ياد خدا كنيد و اين ذكر و يادمان همچون ياد پدرانتان؛ بلكه شديد‌تر باشد.( 66 )

در مورد آيه 203 بقره از امام صادق (عليه السلام) حكايت شده است: مقصود ايام تشريق (روزهاي 10 و 11 و 12 ذي الحجهذي‌الحجه در منا) است كه برخي مردم در اين ايام، در منا به فخر فروشي در مورد پدرانشان مي‌پرداختند و خدا دستور داد ذكر الهي بگويند. سپس حضرت با ياد‌آوري آيه 200 «بقره» به ذكرهاي آن ايام اشاره كرد: «الله اكبر، الله اكبر، لااله الاالله، والله اكبر، الله اكبر و لله الحمد، الله اكبر علي ما هدانا، الله اكبر علي ما رزقنا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

64 . پرتوي از قرآن، ج 2، ص 91.

65 . بقره (2)، 199 - 203.

66 . السرائر، 3، 565؛ الحج و العمره في الكتاب و السنه، ص 227.


215


من بهيمة الانعام»( 67 ) در احاديث ديگري از امام صادق و امام باقر (عليه السلام) حكايت شده كه اين تكبيرها را بعد از نماز ها ‌ها بگوييد.( 68 )

سه. جلب خشنودي الهي

امام صادق‌ (عليه السلام) مي‌فرمايد: «هنگامي كه مردم در منا جايگزين مي‌شوند، ندا دهنده‌اي از طرف خداي عزوجل ندا سر مي‌دهد: اگر رضايت مرا مي‌خواهيد، من حتما خشنود شدم».( 69 )

چهار. تولدي نو و آغازي ديگر

صدوق (رحمه الله) حكايت كرده است: حج‌گزاران هنگام خروج از منا، به سوي مكه، از گناهان خود خارج مي‌شوند، مثل روزي كه از مادر متولد شدند. ( 70 )

امام صادق‌ (عليه السلام) فرموده است: هنگامي كه شخصي از منا خارج مي‌شود، فرشته‌اي دستش را بر پشت او مي‌گذارد و مي‌گويد: از سر بگير( 71 ) (يعني اعمال ناپسند گذشته تو بخشوده شد، پس در زندگي آغازي ديگر داشته باش).

پنج. استقرار و آرامش پس از كسب رحمت الهي

حج‌گزاران در شب و روز قبل از ورود به منا، وقوف كوتاهي در عرفات و مشعر دارند؛ اما در منا بايد چند شب بيتوته كنند. با توجه به اينكه منا، محل تحقق خواسته‌ها و آرزوهااست و حجاج از آنجا پس از جلب رحمت و غفران خدا در عرفات و مشعر حضور يافته اند، ديگر آنجا جاي ماندن است؛ يعني، تا پيش از شمول آمرزش الهي، انسان بايد بي قرار و در تكاپو باشد و آن‌گاه كه آن را يافت، موعد درنگ و آرامش او فرا مي‌رسد. به خصوص كه در منا پس از مبارزه جمعي با شيطان، قرباني كرده و نفس خود را مي‌كشد و اين يعني، نجات و رستگاري كامل انسان. بهشت نيز-كه مكان استقرار و تكون است- پس از شمول مغفرت و رحمت الهي حاصل مي‌شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

67 . كافي، ج4، ص516، ح 3 و همان، ص 28.

68 . كافي، ج4،ص516،ح1 و 2؛ التهذيب، ج5، ص269، ح921.

69 . كافي، ج4، ص626، ح42؛ الحج و العمره في الكتاب و السنه، ص 229.

70 . الفقيه، ج2، ص480، ح3019؛ همان ص 230.

71 . المحاسن، ج1، ص141، ح187؛ همان ص 229.


216


شش. بهترين آرزوها در سرزمين منا

نوع آرزوهاي هر فرد، تابع ميزان معرفت و شناخت اواست. گروهي آرزوهاي خود را محدود به دنيا مي‌كنند و مي‌گويند: ربنا آتنا في الدنيا حسنة و في الآخره حسنة و قنا عذاب النار‌( 72 ) و پيامبر اسلام خير دنيا و آخرت را در حج خانه خدا مي‌دانست.( 73 )

البته خير دنيا و آخرت، مصاديق ديگري همچون فرزند صالح، سلامتي براي عبادت، ثروتي كه در راه خدا صرف شود، چشمي كه قرآن بخواند و...نيز مي‌شود. ( 74 )

هفت. منا سرزمين نيل به خواسته هاي ‌‌هاي واقعي

آيت الله جوادي آملي در مورد منا مي‌نويسد: «انسان جاودانگي را دوست دارد؛ از اين رو آرزوي او نيز فراهم كردن چيزي است كه هميشه با او باشد. آن كس كه به فكر جمع مال است، در اشتباه بوده و براي خود بلا تهيه و وزر و وبال جمع مي‌كند... آنها كه عاقلانه زندگي كرده، دستشان پر و رويشان سفيد است. علاقه‌مند به رفتن هستند و احساس سبكي مي‌كنند. خلاصه اينكه، آن گروه نخست آرزوي مذموم دارند؛ اما گروه ديگر تمنّاي ممدوح، و منا سرزمين نيل به تمنيات صادق است، نه آرزوهاي كاذب و باطل و نه سرزمين تمناهاي ناروا».( 75 )

هشت. منا، فرصت مناسب براي تصميمات و مباحث مهم

با توجه به اينكه حج‌‌گزاران به صورت پراكنده و با انواع حج، خود را به عرفات مي‌رسانند و شب نيز از آنجا كوچ مي‌كنند؛ گويا تا قبل ازمنا فرصتي براي بحث و گفت‌وگو و طرح مسائل مهم جامعة اسلامي پيدا نمي نمي‌كنند. اما منا و بيتوته در آنجا، فرصت مناسب و ارزشمندي براي اين امر است. از اين رو جايگاه بعضي از خطبه هاي ‌‌هاي مهم (مانند خطبه پيامبر (صلي الله عليه وآله) و سخنراني امام حسين (عليه السلام) در منا، پيمان عقبه اولي و ثاني، برگزاري مراسم عزاداري از سوي امامان و....) در منا بوده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

72 . بقره (2)، آيه201.

73 . وسائل الشيعه، ج 8، ص 41.

74 . از ميقات تا عرفات، ص 114.

75 . صهباي حج، ص 437و 438.


217


* ( 4 ) *

اسرار رمي جمرات

يكي از اعمال واجب در سرزمين منا، سنگباران كردن نمادين شيطان است. اين عمل در روز دهم ذي الحجهذي‌الحجه (عيد قربان)، در مورد «جمره عقبه» (محل سنگباران سوم) و با هفت سنگ انجام مي‌شود و در روز يازدهم و دوازدهم ذي الحجهذي‌الحجه در مورد «جمره اولي و وسطي و عقبه» و براي هر كدام با هفت سنگ انجام مي‌شود. ( 76 )

سنگباران نمادين شيطان، عملي عبادي است كه با قصد قربت انجام مي‌شود و محل هر سه جمره آن، در سرزمين منا مشخص و مشهور است، و در حال حاضر به صورتي ساخته شده كه ستون هاي ‌‌هاي بزرگي براي ضربه زدن به آنها وجود دارد و سنگباران از دو طبقه ممكن است.

واژة «رمي» به معناي انداختن چيزي و پرتاب كردن سنگ و انداختن تير آمده است. ( 77 ) واژه «جمرات» به معناي محل سنگباران است كه سه مكان مشخص (جمره اولي، جمره وسطي و جمره عقبه) را شامل مي‌شود.

از امام علي (عليه السلام) و امام صادق (عليه السلام) حكايت شده است: «شيطان خود را به ابراهيم (عليه السلام) نماياند و جبرئيل به او دستور داد كه با هفت سنگ شيطان را براند».( 78 )

محل‌هايي كه ابراهيم (عليه السلام) به سوي شيطانسنگ پرتاب كرد، جمرات نام‌گذاري شد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

76 . البته برخي احكام خاص روز سيزدهم ذي الحجهذي‌الحجه براي برخي افراد وجود دارد (نك: مناسك حج، مراجع عظام و كتب مفصل فقهي و حديثي، از جمله تحرير الوسيله، 1،455).

77 . نك: التحقيق في كلمات القرآن كريم، ج 4، ص 207.

78 . قرب الاسناد، ص532؛ كنز الفرائد، ص82؛ علل الشرايع، ج1، ص437، و الحج و العمرة في الكتاب و السنه، ص230.


218


بخشي از اسرار معارف آن عبارت است از:

يك. مبارزه با شياطين

سنگباران شيطان، شيوة ابراهيمي در مبارزه است؛ چنان‌كه گذشت شيطان بر ابراهيم (عليه السلام) ظاهر شد و جبرئيل به ابراهيم دستور داد كه او را با هفت سنگ بزند. سپس در محل دوم و سوم ظاهر شد و ابراهيم‌ (عليه السلام) هر بار، با هفت سنگ او را مورد حمله قرار داد.( 79 ) اين عمل ابراهيم‌ (عليه السلام) ، آموزه‌اي براي همه نسل‌ها است كه با شيطان (و شيطان صفتان دنيا) مبارزه كنند. پيامبر‌ (صلي الله عليه وآله) نيز هنگامي كه روز عيد قربان از مشعر به منا رفت، نزد جمره عقبه آمده و آن را با هفت سنگ زد. اين امر در اسلام نيز سنت گرديد( 80 ) و همين گونه در مورد جمره اول و دوم عمل كرد.( 81 )

صاحب كيمياي سعادت مي‌نويسد: «اما انداختن سنگ، مقصود وي (حج گزار) اظهار بندگي است، بر سبيل تعبد محض، و ديگر تشبه به ابراهيم (عليه السلام) ، پس اگر در خاطر تو آيد كه شيطان وي را پيدا آمد و مرا پيدا نيامده است، بيهوده سنگ چه اندازم؟ بدان كه اين خاطر تو را، شيطان پيدا آمد. سنگ بينداز تا پشت وي بشكني كه پشت وي بدان شكسته شود».

مولا محسن فيض كاشاني مي‌نويسد: بايد بداني كه اين خيال از شيطان است و او آن را در دل تو انداخته تا اراده ات را در رمي جمرات سست گرداند و به دلت اندازد كه اين كاري بيهوده و شبيه بازي كودكان است كه نبايد به آن مشغول شوي!! ليكن تو بايد با جديت و كوشش در رمي، او را از پيش خود براني و دماغش را به خاك بمالي و بداني كه تو در ظاهر سنگ به سوي عقبه مي‌اندازي؛ اما در واقع سنگ بر چهرة شيطان مي‌زني و پشت او را مي‌شكني، زيرا خواري و مقهوريت شيطان جز با تعظيم و امتثال امر الهي و به مجرد فرمان او ـ بي آنكه عقل و نفس در آن دخالتي داشته باشد ـ حاصل نمي نمي‌شود.

دو. مبارزه با شيطان درون

امام صادق (عليه السلام) فرمود: «در رمي جمرات، شهوات و پستي ها ‌ها و صفات نكوهيده را از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

79 . همان.

80 . دعائم الاسلام، ص323، ح1.

81 . سنن الدارمي، ج2، ص63؛ السنن الكبري، ص241، ح96662.


219


خود دور كن، آنها را با تير سنگ خويش هدف قرار ده».

آيت‌الله جوادي آمليمي‌نويسد: «اگر مسأله رمي جمرات و سنگ زدن به جمره ها ‌ها مطرح است، در حقيقت ديو درون و بيرون را رمي كردن وشيطان انس و جن را راندن است؛ تا انسان فرشته نشود، شيطان از حريم او بيرون نمي نمي‌رود. اگر فرشته خوي شد، آن‌گاه است كه از گزند شيطنت مصون مي‌ماند.

چيست رمي الجمار نزد خرد * نفس امّاره سنگسار كنند

«رمي جمرات يك تمرين عملي هدفدار و سازنده براي زنده نگه داشتن روح مبارزه، مجاهدت با صفات زشت شيطاني، زدودن اوهام و وسوسه هاي ‌‌هاي ابليسي، رذايل و مفاسد اخلاقيو رفع شرك و آلودگي از درون وجود آدمي و محيط زندگي است.

رمي جمر كردي زدي بر ديو دون سنگ * انداختي بـر فـرق دنياي زبون سنگ

هم بر سر نفس شرير پر فسون سنگ * تا جانت ايمن گردد از آفات دوران

سه. سرّ طهارت در رمي

براساس فرمودة امام صادق (عليه السلام) ، مستحب است حاجيان در هنگام رمي جمرات، با طهارت باشند؛( 82 ) يعني با حالت وضو يا غسل بوده و از ناپاكي هاي ‌‌هاي معنوي به دور باشند.

آري كسي بهتر مي‌تواند شيطان پليد را براند كه خود پليد و ناپاك نباشد.

چهار. پاكي از گناهان

در حديثي از پيامبر (صلي الله عليه وآله) حكايت شدهاست: «حج‌گزار هنگامي كه رمي جمرات مي‌كند، از گناهانش خارج مي‌شود».( 83 )

در حديث ديگري از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است حاجيان با هر سنگي كه مي‌زنند، گناه كبيره‌اي از آنها برطرف مي‌شود.( 84 )

آري كسي كه شيطان را از خود براند، از پليدي ها ‌ها به دور مي‌شود و به لطف الهي پرونده گذشته او نيز پاك مي‌گردد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

82 . كافي، ج4، ص478.

83 . فقيه، ج2، ص214، ح2196.

84 . كافي ج4، ص480، ح7.


220


پنج. كسب نورانيت در مبارزه با شيطان

پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرموده است: «هنگامي كه رمي جمرات كردي، آن براي تو نوري در رستاخيز خواهد بود».( 85 )

آري هر كس شيطان را از خود دور سازد، از تاريكي گمراهي مي‌رهد و به خدا نزديك مي‌شود و نوراني مي‌گردد كه خدا نور آسمان ها ‌ها و زمين است.

شش. مبارزه مستمر با شيطان

«در منطقه جمرات، شيطان بر آن شد كه آدم را فريب دهد؛ ولي موفق نگرديد، بعدها شيطان در سه منطقه تصميم گرفت تا ابراهيم و اسماعيل و هاجر را گمراه كند؛ ولي از مايوس شدن ابراهيم (و دست برداشتن او از وظيفه قرباني فرزند)، در همان مرحله اول پشيمان گشت. اما هاجر و اسماعيل را در سه نوبت وسوسه نمود و شايد سر اين كه روز دهم حاجي فقط جمره عقبي را رمي مي‌كند، ولي در روز يازدهم و دوازدهم هر سه جمره را رمي مي‌نمايد، اشاره به همين معنا باشد؛ يعني، مبارزه با شيطان، بايد مداوم و مستمر باشد و در آن غفلت و سستي صورت نگيرد.

هفت. توجّه به عظمت خدا و ضعف شيطان

بر اساس احاديث متعدد، ابراهيم (عليه السلام) و پيامبر (صلي الله عليه وآله) در هنگام سنگباران شيطان، بعد از هر سنگي «تكبير» مي‌گفتند؛ از اين رو تكبير گفتن هنگام رمي، استحباب دارد و نشانه آن است كه تنها با تكيه بر خدا مي‌توان با شيطان مبارزه نمود و او را تضعيف كرد. آري حاجيان بر ذلت شيطان، تكبير ميگويند و عظمت الهي را ياد آور مي‌شوند؛ تا همه بدانند عاقبت شياطين، ذلت و خواري است و سرافرازي و بلند مرتبگي مخصوص خداوند است.

در احاديث اهل بيت (عليه السلام) آمده است: سنگساري شيطان را با ياد خدا و حمد و ثناي الهي و صلوات بر پيامبر (صلي الله عليه وآله) همراه سازيد و از خدا بخواهيد كه از شما قبول كند.( 86 ) آري در اسلام مبارزه با دشمن نيز جهت دار است و هر گاه شيطان رانده مي‌شود، به خاطر خدا و به ياد و دستور اواست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

85 . الترغيب و الترهيب، ص207؛ الحج و العمره في الكتاب و السنه، ص 234.

2. از ميقات تا عرفات، ص، 120.

86 . كافي، ج 4، ص480، ح 1.


221


هشت. رعايت اعتدال و حقوق ديگران

در حديثي آمده است: وقتي پيامبر (صلي الله عليه وآله) ازدحام مردم براي رمي جمرات را ديد فرمود: «همديگر را به كشتن ندهيد، چون سنگ مي‌زنيد، با نوك انگشتان پرتاب كنيد»( 87 ) و در حديث ديگر فرمود: «با مثل اينها، با مثل اينها (سنگ‌ريزه‌ها) از زياده روي در دين بپرهيزيد كه پيشينيان شما به دليل غلو و زياده روي در دين هلاك شدند».( 88 )

آري افراط و تفريط در هر كار، موجب زيان فرد و اجتماع مي‌شود. از اين رو رعايت اعتدال در انتخاب اندازه سنگ ها ‌ها و رعايت حال ديگران در هنگام پرتاب سنگ‌ ها ‌ها، لازم است. بدين جهت امام صادق (عليه السلام) به آرامش و وقار و عدم توقف در هنگام رمي جمرات سفارش كرده است.( 89 )

اين سفارش‌ها نكته مهمي را گوشزد مي‌كند و آن اينكه با هر وسيله‌اي، نمي نمي‌توان به مقصد رسيد و حتي در مسير عبادت و مبارزه با شيطان، بايستي حقوق ديگران را مراعات كرد و به آنان آزار نرساند.

نه. مبارزه با راه هاي ‌‌هاي مختلف نفوذ شيطان

در اينجا دو وجه به نظر مي‌رسد:

وجه اول: شايد به اين سبب باشد كه شيطان و هواي نفس از هفت مجرا بر انسان مسلط مي‌شود: پنج قوه حسي (بينايي، چشايي، بويايي، شنوايي، لامسه)‌ و دو قوه شهوت و غضب. بنابراين شيطان از هفت راه داخل هويت و نفس انساني مي‌شود كه بايد راه نفوذش را بست.

وجه دوم: از آنجا كه انسان در دنيا مسافري بيش نيست، بنابراين از زمان پيدايش تا آخرين نقطة وصول به كمال و انسانيت، بايد از هفت مرحله (طبع، نفس، عقل، روح، سر، خفي، اخفي) و منزلگاه بگذرد.( 90 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

87 . سنن ابي داود، ج2، ص200، ح1966؛ مسند ابن حنبل ج10، ص323.

88 . المستدرك علي الصحيحين، ج1، ص637؛ الحج و العمره في الكتاب و السنه، ص 232.

89 . كافي، ج4، ص480، ح1.

90 . اسرار و معارف حج، سفري دوباره، ص 33-35.


222


ده. تكرار جمرات، نشانه موانع متعدد در راه حق

«تعداد عقبات (جمره اولي، وسطي، عقبه)، نشانه آن است كه براي رسيدن به حق، تنها يك مانع نيست؛ بلكه موانع متعدد، متفاوت در سر راه وجود دارد. در هر قدمي كه انسان به خانه حق نزديك مي‌شود، سنگي جلوي پاي او مي‌آيد و دفاع بر او لازم مي‌شود... .

شگفتا كه شيطان صف بندي سه گانه خود را، در همه جا پياده كرده است: در يهود اقنوم هاي ‌‌هاي سه گانه به جاي توحيد موسي، و در مسيحيت تثليث (ابن و اب و روح القدس) به جاي توحيد عيسوي و در يونان سه چهره در يك سر و در راه تكامل انسان، زر و زور و تزوير...»!!

يازده. سر استحباب استقبال فراست بار قبله

«در رمي جمره اولي و جمره وسطي، چون شيطان مانع از آن است كه انسان به طرف خانه كعبه به پيش رود؛ لذا شخص حاجي رو به طرف خانه خدا به رمي شيطان مي‌پردازد تا او را از سر راه خويش بردارد. اما در جمره عقبه، چون نزديك به حرم است، بايد مانع از ورود شيطان به اين حرم گردد؛ لذا پشت به كعبه و رو به شيطان به مصاف او مي‌رود.

علاوه بر اين تا با شيطان بزرگ مبارزه نشود، انسان نمي‌تواند رو به قبله حقيقي باشد و بايد اين مانع را بردارد، تا به قبله حقيقي رو كند.

دوازده. ضرورت مبارزه و هجوم جمعي عليه شيطان

در حج، چند تجمّع عام داريم (مثل حضور در عرفات و مشعر). يكي از اجتماعات واحد هم، در رمي جمره عقبه در روز عيد وجود دارد. اين هجوم همگاني و واحد عليه شيطان، اين درس مهم را مي‌دهد كه در بعضي از موقعيت‌ها، بايستي مسلمانان نيروي خود را متمركز كنند و عليه آن سنگرها و دشمنان اصليموضع بگيرند و در مراحل زماني كه عليه آنها وارد عمل شدند و تضعيفشان كردند، تقسيم شوند؛ يعني، در مرحلة اول بايد آن مانع بزرگ و دشمن اصلي را با يك هجوم همه جانبه و گسترده، تضعيف كرده؛ آن گاه به دشمنان ديگر پرداخت. از اينجا ضرورت مرحله بندي و اولويت گذاري، در مبارزه آشكار مي‌شود.


223


سيزده. مبارزة جدي و زياد با شيطان

در بين اعمال حج، بالاترين تكرار عمل مربوط به رمي جمره است. (49 بار سنگ زدن) كه بيشتر از تعداد طواف (21 شوط) يا سعي (14 شوط) است.

اين كثرت، نشان دهندة آن است كه بدون مبارزه زياد، مستمر و فراگير و جدّي با شيطان، كمال و قرب حاصل نمي نمي‌شود و واجب عملي نمي نمي‌گردد.

علاوه بر اين، تعداد زياد رمي، ممكن است اشاره به تعداد فراوان گناهان و رذايل اخلاقي داشته باشد كه بايد از آنها دوري جست و نفس خود را از آنها پالايش كرد.

چهارده. مراحل هفتگانه رمي

همان گونه كه طواف و سعي، هفت مرتبه است، رمي نيز هفت مرحله دارد كه در هر مرحله نيز هفت سنگ زده مي‌شود (در سه روز)‌.

اين هفت، در بسياري ديگر از امور زندگي هم جاري است (مثل هفت مرحله زندگي) و اين پيام را دارد كه در همه اين مراحل، بايستي با شيطان مبارزه كرد و آني از او غفلت نورزيد. لذا قرآن دربارة شيطان مي‌فرمايد: و شاركهم في الاموال و الاولاد؛ يعني، حتي آن زمان كه نطفه يك انسان منعقد مي‌شود، از آسييب او در امان نيست. و هميشه تا لحظه مرگ بايد هشيار و آماده بود.



| شناسه مطلب: 76297