بخش 1
کعبه و حج در قرآن (سیری در آیات حج) کعبه و جایگاه آن مسجدالحرام و محدوده آن حدود مکه و حرم علت تحریم و تعیین حدود حرم حج محل پیام گیری و پیام رسانی (تبلیغات در حج)
نيم نگاهي به حج
اصغر قائدان
|
7 |
|
كعبه و حج در قرآن (سيري در آيات حج)
قرآن كريم آيينه تمام نماي حج است. در اين كتاب آسماني، بندگان خداوند به انجام يكي از واجبات الهي با فراخواني منادي بزرگ توحيدي; يعني ابراهيم خليل ـ ع ـ مأمور شده اند: «وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَي كُلِّ ضَامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيق.»(1)
قرآن كريم فلسفه بناي كعبه و انجام حج را چنين تشريح مي سازد:
«إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَهُدًي لِلْعَالَمِينَ ... وَللهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ.»(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ حج : 27
2 ـ آل عمران : 96
|
8 |
|
در اين آيات، كعبه اوّلين خانه اي معرفي شده كه خداوند آن را مخصوص (پرستش) مردم قرار داده و در حقيقت اين آيات بيانگر آن است كه بر خلاف ادعاي يهود، ـ كه بيت المقدس را نخستين قبله مي دانند ـ كعبه يا بيت، اولين خانه اي است كه خداوند براي عبادت و طواف بندگان بر روي زمين بنا فرموده است. در آيات ديگري لفظ «بيت» در كنار «كعبه» آمده است كه هر دو مترادف يكديگر مي باشند: «جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامِ قِيَاماً لِلنَّاسِ.»(1) در آيه 96 سوره آل عمران نيز لفظ بيت به معناي كعبه است كه خداوند آن را مبارك و هدايتگر جهانيان گردانيده است. در ادامه آيه ياد شده، حجِّ اين بيت، براي كساني كه استطاعت و توان مادي و عقلي داشته باشند واجب گرديده است.
در آيات مختلفي، از تاريخ و چگونگي بازسازي كعبه به وسيله حضرت ابراهيم ـ ع ـ سخن به ميان آمده است.
«وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلَ رَبُّنَا وَتَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ.»(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ ابراهيم : 37
2 ـ بقره : 127
|
9 |
|
در اين آيه معمار و سازنده كعبه، يكي از بهترين بندگان الهي; يعني ابراهيم خليل ـ ع ـ با دستياري فرزندش اسماعيل معرفي شده است. خداوند از زبان اين معمار عظيم الشأن به مكان كعبه، ـ كه در بياباني غير ذي زرع قرار گرفته ـ اشاره مي كند، «رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرّيَّتِي بِوَاد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ.»(1) آن حضرت به امر خداوند، خاندان خود را در سرزميني كه هيچ نشاني از آباداني در آن نبوده سكونت مي دهد. در اين آيه به وجود كعبه قبل از حضرت ابراهيم ـ ع ـ نيز به وضوح اشاره شده است «عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ» يعني آنان را در كنار خانه و حرم تو سكونت دادم و يا اين كه آن حضرت در پاسخ به هاجر كه مي گفت: «اِلي مَنْ تَدَعْنِي؟» ما را به كه مي سپاري؟ فرمود: «اِلَي رَبِّ هَذِهِ الْبَنِيَّةِ» ونيز در آيه ديگري به مكان بيت اشاره شده است كه از قبل وجود داشته و خداوند آن را به ابراهيم ـ ع ـ نشان داده است: «وَإِذْ بَوَّأْنَا لاِِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لاَ تُشْرِكَ بِي شَيْئاً»(2) پس بايد گفت سابقه وجود اين خانه به دورانهاي متماديِ قبل از ابراهيم ـ ع ـ مي رسد كه به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ ابراهيم : 37
2 ـ حج : 26
|
10 |
|
گفته مورخان، بايد باني اوليه آن را حضرت آدم ـ ع ـ دانست.
پس از ساختن كعبه، حضرت ابراهيم ـ ع ـ از خداوند اجرت و پاداش خود را از انجام اين مأموريت، چنين مي خواهد: «رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ.»(1)
خواسته هاي ابراهيم خليل ـ ع ـ از خداوند در اين آيه چنين است: 1 ـ اقامه نماز در كنار بيت 2 ـ جذب قلوب و توجه گروهي از مردم، ـ نه همه آنان ـ سوي اين بيت 3 ـ روزي گرفتن بندگان خدا از قِبَل اين بيت; و نيز در جاي ديگري آن حضرت از خداوند امنيت اين شهر و سرزمين را مي طلبد: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدِ آمِناً.»(2) ديري نپاييد كه خداوند باريتعالي دعاهاي حضرت ابراهيم ـ ع ـ را مقرون به اجابت فرمود; زيرا به قدرت الهي چاه زمزم زير پاهاي اسماعيل شيرخوار فوران كرد و آب كه مايه حيات اين سرزمين غير ذي زرع بود بزودي آن را آبادان ساخت، پرندگان و حيوانات در كنار آن گرد آمده و قبايل جرهم نيز در كنار آن فرود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ ابراهيم : 37
2 ـ عنكبوت : 67
|
11 |
|
آمدند. اين سرزمين خشك و سوزان به يك «بلد» يعني شهر قابل سكونت و امن تبديل شد كه مسأله امنيت آن نيز در جاي جاي قرآن مطرح شده است.
«أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَماً آمِناً وَيَتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللهِ يَكْفُرُونَ»(1) ميهمانان و زائران بيت الله بايد از امنيت برخوردار باشند. امنيتي كه در سرتاسر شبه جزيره بخاطر عصبيت جاهلي معنا و مفهومي نداشت و خداوند در اين آيات به امنيت اين سرزمين بدين گونه اشاره مي كند كه آدمها در خارج از حرم و مكه ربوده مي شوند «يَتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ» و امنيتي در اطراف حرم وجود ندارد ولي در حرم الهي همه چيز; انسان، حيوان و حتي گياه بايد در امنيت باشد.
همان گونه كه خداوند، مردم را به حج فرا مي خواند، خود نيز به آنان مي آموزد كه چگونه آن را به انجام رسانند; يعني در حقيقت، قرآن براي حج، كتاب مناسك است. در اين كتاب الهي سعي و طواف بين صفا و مروه از واجبات حج معرفي شده و اين دو اثر، از شعائر خداوندي دانسته شده است. «إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ عنكبوت : 67
|
12 |
|
أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا...»(1) در جاي ديگري خداوند به وقوف در عرفات و كوچ به سوي مشعرالحرام اشاره دارد; «ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ»(2)، «فِإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَات فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَديكُمْ ...»(3) همچنين مسأله قرباني و حلق و يا فديه دادن در مقابل آن نيز بطور كامل در اين آيات تشريح شده است: «وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ للهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلاَ تُحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذًي مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِن صِيَام أَوْ صَدَقَة أَوْ نُسُك ...»(4).
نشانه ها و آيات خداوندي در حرم امن الهي نيز در آيات ديگري آمده است كه عمده ترين آن «مقام ابراهيم» است كه بندگان خداوند مأمور شده اند در كنار و يا پشت آن نماز گزارند. ابراهيم ـ ع ـ هنگام ساخت و بازسازي كعبه و يا هنگام فراخواني مردم به سوي حج «هَلِمُّوا إِلَي الْحَجِّ» بر سنگي از كوه ابوقبيس ايستاد و به قدرت الهي آن سنگ بگونه اي نرم شد كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بقره : 158
2 ـ بقره : 198
3 ـ بقره : 198
4 ـ بقره : 195
|
13 |
|
جاي پاي آن حضرت بر آن فرو رفت و اين يكي از نشانه هاي خداوند است كه در سوره آل عمران آيه 97 آمده است: «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً» مقام ابراهيم كه اكنون در 13 متري كعبه قرار دارد و نيز مسأله امنيت حرم در اين آيه از نشانه هاي روشن الهي است.
مفسران چاه زمزم را نيز از نشانه هاي ياد شده دانسته اند كه آب آن هزاران سال است به رغم خشكسالي اين سرزمين، همچنان مي جوشد و از معجزات ديگر آن اين كه فاسد نمي شود.
مفسران مشعرالحرام و وجود سنگريزه هاي فراوان در آن براي رمي جمرات كه هزاران سال است تمام شدني نيست و يا حجرالاسود را كه ياقوتي سفيد از بهشت خداوندي است از آيات بينات اين سرزمين مقدس دانسته اند.
كعبه و جايگاه آن
«إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَهُدًي لِلْعَالَمِينَ، فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً.»(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آل عمران : 96و97
|
14 |
|
بر اساس روايات تاريخي، كعبه قبل از آفرينش آسمانها و زمين، چون حُبابي بر روي آب بود، اندك اندك قسمتهاي ديگر زمين از زير آن گسترده و پهن شد، «دحو الارض» بدين معناست.
باني كعبه را حضرت آدم ـ ع ـ دانسته اند كه خداوند مكان آن را كه سكويي مرتفع و سفيد بوده و از آن نوري چون نور خورشيد و ماه مي درخشيد به حضرت آدم نشان داد و او مأموريت يافت تا كعبه را براي پرستش حق بنا سازد. كعبه هنگام طوفان نوح از نظرها پنهان شد تا اين كه خداوند مكان آن را به حضرت ابراهيم ـ ع ـ كه از شام به همراه هاجر و فرزندش اسماعيل به اين سرزمين لم يزرع آمده بودند نشان داد و آن پيامبر الهي و منادي توحيد با كمك فرزندش به ساخت كعبه پرداخت. در حقيقت، اين خانه توحيد به دست بهترين بندگان خداوند; يعني آدم، ابراهيم و اسماعيل ـ عليهم السلام ـ ساخته شد تا مورد پرستش موحدان قرار گيرد. حجرالاسود از كوه ابوقبيس، و از بهشت فرود آمد تا در گوشه اي از اركان كعبه قرار گيرد. ابراهيم ـ ع ـ براي ساختن كعبه بر سنگي از كوه ابوقبيس مي ايستاد كه به مقام ابراهيم
|
15 |
|
مشهور گرديد. حجرالاسود و مقام ابراهيم و نيز حجراسماعيل (در كنار كعبه) و چاه زمزم از نشانه هاي خداوندي در مسجدالحرام هستند و همواره مورد توجه زائران بيت الله قرار دارند.
براي كعبه حدود هفتاد نام ثبت شده است كه بعضي از آنها در قرآن كريم نيز آمده است، از جمله:
1- «بكّه» كه بعضي بكّه را بيت الله يا مسجدالحرام و مكه را نام شهر دانسته اند
2- «كعبه»
3- «بيت الحرام»
4- «بيت»
5- «مسجدالحرام»
6- «بيت عتيق»
7- «بيت المعمور»
با اين اوصاف كعبه نخستين مكان بر روي زمين است كه خداوند در كنار آن عبادت شده و نخستين خانه اي است كه قبله اهل توحيد و مكان پرستش خداوند متعال بوده و حضرت حق جايگاه و اهميت آن را در جاي جاي قرآن بيان كرده است.
|
16 |
|
گاهي آن را مكاني «مبارك» و در جايي «هدايتي براي جهانيان» و در آيه اي ديگر، «مكاني امن» دانسته شده است و لذا از اينجاست كه به عظمت و جايگاه حساس و والاي كعبه پي برده و در مقابل اين همه اعجاز و عظمت سر تسليم فرود مي آوريم.
مسجدالحرام و محدوده آن
بر اساس روايتي از جعفر بن محمد الصادق ـ ع ـ حضرت ابراهيم و اسماعيل ـ عليهماالسلام ـ حدّ مسجدالحرام را تا صفا و مروه قرار داده بودند. از دوران جاهلي در اطراف كعبه خانه هاي متعددي ساخته شده بود و بسياري از مردم در حريم آن زندگي مي كردند. در دوران اسلام نيز اين خانه ها همچنان پا برجا بود و مسلماناني كه از مدينه و ساير سرزمينها براي حج مي آمدند راهي جز داخل شدن در آن خانه ها و ورود به مسجدالحرام نداشتند; به عبارت ديگر محدوده اي در آن دوران به عنوان مسجدالحرام وجود نداشت و عمدتاً اين نام بر فضاي خالي اطراف كعبه اطلاق مي شد. پس از رحلت پيامبر ـ ص ـ كه بر جمعيت مسلمانان افزوده شد، انجام مراسم عبادي حج با مشكلات عمده اي روبرو گرديد لذا خليفه دوم
|
17 |
|
براي اولين بار به توسعه مسجد پرداخت. وي در سال هفدهم هجري خانه هاي اطراف مسجد را خريده و تخريب كرد آنگاه ديواري بر گرد آن كشيد و محدوده مسجد را مشخص و به وسيله سنگريزه پوشانيد. در دوران خليفه سوم و سپس بوسيله عبد الله بن زبير، عبدالملك بن مروان و وليد، منصور عباسي، مهدي عباسي و نيز در دوران عثماني ها به مساحت مسجدالحرام بطور مرتب افزوده گرديد و تا ابتداي حكومت آل سعود مساحت آن به بيش از 25 هزار متر مربع رسيده بود و هم اكنون مساحت آن به بيش از يكصد هزار متر مربع رسيده است.
حدود مكه و حرم
كساني كه قصد ورود به مكه معظمه و بيت الله الحرام را دارند; چه ساكن و چه مسافر، حق داخل شدن در اين شهر را بدون بستن احرام ندارند. مكاني كه حاجيان در آن مُحرم مي شوند را «ميقات» گويند. در اطراف مكه شش ميقات در نقاط مختلف قرار دارد كه هر يك در مسير حجاج مناطق مختلف اسلامي واقع شده اند. اين ميقاتها عبارتند از:
|
18 |
|
1- مسجد شجره يا ذوحليفه (آبار علي); اين مسجد در هشت كيلومتري غرب شهر مدينه قرار دارد و ميقات كساني است كه از مدينه به مكه مي روند. پيامبر اكرم ـ ص ـ در چهار سفر حج خود، در اين ميقات محرم شدند.
2- جُحفه; در 156 كيلومتري شمال غربي مكه واقع شده و ميقات اهل شام و سرزمينهاي ديگري است كه از اين مسير وارد مكه مي شوند. امروزه كساني كه از جده به مكه مي آيند، در اين مكان محرم مي شود. منطقه غدير خم در نزديكي اين مكان قرار دارد.
3- وادي عقيق; در 94 كيلومتري شمال شرقي مكه بوده و ميقات كساني است كه از راه عراق و نجد به مكه مي روند.
4- قرنُ المنازل; در جنوب شرقي مكه و در 94 كيلومتري آن قرار دارد. اين ميقات، مخصوص كساني است كه از طائف (جنوب مكه) وارد مي شوند.
5- يَلَمْلَمْ; نام كوهي است از كوههاي تهامه كه در 84 كيلومتري جنوب شرقي مكه واقع است و ميقات كساني است كه از يمن (جنوب شبه جزيره) وارد اين شهر مي شوند.
6- فخّ; سرزمين شهداي واقعه خونين فخ در 6 كيلومتري
|
19 |
|
مكه ششمين ميقات حاجيان است. در اين مكان در دوره خلفاي عباسي، بسياري از نوادگان ائمه شيعه و سادات كه عليه ظلم و جور خلفا دست به قيام زده بودند به خاك و خون كشيده شدند.
علت تحريم و تعيين حدود حرم
قال رسول الله ـ ص ـ : «انّ الله سبحانه حرّم مكة و لم يحرمها الناس ولا يحل لمن كان يؤمن بالله و اليوم الآخر ان يسفك بها دماء ولا يعضد بها شجراً.» در قرآن كريم سوره آل عمران آيه 90 نيز به مسأله تحريم مكه اشاره شده است; «وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً.»
روايتي در علت تعيين حدودِ حرم و علت تحريم آن مي گويد:
وقتي آدم و حوا از بهشت فرود آمدند، بر صفا و مروه نشستند و خداوند اعمال حج را به آنان آموخت، خيمه اي برپا شد كه ستونهاي آن از چوب درخت بهشتي به رنگ قرمز بود و نور آن به كوههاي مكه و اطراف مي تابيد و لذا تا مسافتي كه نور اين ستونها مي رسيد از هر سمت آن را حرم قرار دادند.
|
20 |
|
حضرت ابراهيم ـ ع ـ بنابر آنچه كه جبرئيل ـ ع ـ به او تعليم داده بود، علايمي را در حد و مرز حرم مكه نصب كرد. منابع تاريخي و مورخان شش سمت محدوده حرم را بدين گونه معرفي كرده اند:
1 ـ سمت طائف; از راه عرفات در ميان «نمره» در عرفات است كه فاصله آن را هيجده مايل و يا بعضي يازده مايل با مكه دانسته اند.
2 ـ سمت عراق; در يازده كيلومتري
3 ـ جعرانه; در چهارده كيلومتر
4 ـ تنعيم; در شش كيلومتري مكه از راه مدينه
5 ـ حديبيه; در پانزده كيلومتري مكه در سمت جده
6 ـ اضاة لِبْن; در سمت يمن و ده كيلومتري مكه
حج براي همه طبقات
«وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَي كُلِّ ضَامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيق.»(1)
در اين آيه خداوند حضرت ابراهيم ـ ع ـ را مأمور مي سازد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ حج : 27
|
21 |
|
تا همه مردم را بدون استثنا، براي انجام حج فرا خواند. و آنان نيز بعضي پياده و بعضي سواره بر مركوبهاي نحيف، براي حج خواهند شتافت. «وَللهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا» در آيه اول، طبقه ضعيف و نسبتاً فقير كه بدون وسيله و پياده به حج مي آيند و نيز طبقه متوسط ـ كه سوار بر مركوبهاي لاغر و ضعيف هستند ـ از كساني معرفي شده اند كه نداي ابراهيم را لبيك مي گويند.
در آيه دوم استطاعت و توان مالي و نيز عقلي از شرايطي است كه دارنده آن را از «ناس»، يعني همه مردم استثنا ساخته و حج را براي آن طبقه واجب مي نمايد. در حقيقت خداوند، هم طبقه ضعيف و هم طبقه غني را براي حج فرا مي خواند ليكن اين طبقه ضعيف هستند كه پياده و يا سوار بر مركوبهاي ناتوان، به نداي او لبيك مي گويند.
در جاي ديگري خداوند خانه كعبه را براي مردم (تمامي مردم) قرار داده و آن را «هُدًي لِلْعَالَمِينَ» معرفي كرده است; يعني براي «همه مردم جهان» هدايتگر است. فرمان خداوندي براي انجام حج شمول و فراگير است براي تمامي طبقات، طواف برگرد كعبه هيچ اختصاصي به طبقه، گروه و نژاد خاصي ندارد،
|
22 |
|
مردم سرزميني از مردمان سرزمين ديگر به اين امر اولي نيستند و مرزهاي طبقاتي، اقتصادي، جغرافيايي در اين امر همگاني نقش ندارد. نژاد، جنس، رنگ، زبان و ... هيچيك در اين امر مؤثر نيست; زيرا حج براي همه مردم و همه طبقات است.
حج محل پيام گيري و پيام رساني (تبليغات در حج)
اوّلين جرقه پيام رساني در حج، از سوي خداوند باري تعالي و بوسيله ابراهيم ـ ع ـ زده شد «وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ»(1); «اي ابراهيم مردم را براي حج فراخوان»، اين پيامي بود الهي كه در كنار كعبه و از زبان ابراهيم ـ ع ـ براي جهانيان صادر مي شد. در حقيقت اولين پيام رسان در حج، ابراهيم نبي ـ ع ـ بود. او بر كوه ابوقبيس ايستاد و يا به روايتي بر سنگي ايستاد كه تا قله ابوقبيس بلند شده و مردم را چنين ندا مي داد: «هَلِمُّوا اِلَي الْحَجِّ»; «به سوي حج بشتابيد.» كساني كه پيام او را گرفتند; چه از همان دوران و چه در عصر حاضر، به نداي خداوندي لبيك گفته و سواره و پياده به سوي آن شتافته و خواهند شتافت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بقره : 127
|
23 |
|
رسول خدا ـ ص ـ براي دومين بار; يعني پس از ابراهيم ـ ع ـ بر دامنه كوه صفا ايستاد و رسالت خويش را به مردم مكه ابلاغ فرمود. آن حضرت ابتدا يكي از شرايط رسول و پيغامبر (پيام آور) يعني امانت داري و صداقت را براي مخاطبان خود عنوان ساخته و از آنان براي صداقت خويش شهادت و اقرار گرفت، وقتي همگي بالاتفاق صداقت او را تأييد كردند، به ابلاغ رسالت و پيام الهي خويش پرداخت و مردم را از عذاب الهي بيم داد. رسول خدا ـ ص ـ در آخرين حج خويش در مسير تلاقي حجاج كشورهاي مختلف; يعني جحفه، تمامي زائران بيت الله را متوقف ساخت و پيام خداوند را كه بدان مأمور شده بود، ابلاغ فرمود. اگر او در اين هنگام نسبت به آنچه كه خداوند از او خواسته و پيامي كه بايد از طرف او به مردم مي رسانيد مسامحه و كوتاهي مي كرد «فَمَا بَلَّغْتَ رَسَالَتَهُ» رسالت و وظيفه خود را به انجام نمي رسانيد.
پس از رسول خدا ـ ص ـ در دورانهاي متفاوت، از مراسم حج بعنوان يكي از بهترين مراكز پيام گيري و پيام رساني استفاده مي كردند. بسياري از ائمه، خلفا و حكام و بزرگان، در اين مكان و در اين مراسم عبادي ـ سياسي با مردم نقاط مختلف ارتباط
|
24 |
|
برقرار مي ساختند. در اين مراسم عظيم الهي، ملتهاي مختلف، از اماكن دور و نزديك با زبانها و نژادهاي مختلف; سياه، سپيد، زرد، سرخ و با فرهنگهاي متفاوت، همصدا، خداوند را مي خوانند و در كنار يكديگر، با برقراري ارتباطي معنوي و روحي به شناخت كاملتري از امت اسلامي دست مي يابند. اين مكان و اين زمان بهترين جايگاه ارتباط، پيام گيري، پيام رساني و تبليغات است. بايد گفت يكي از اسرار حج و اهداف عالي آن، آشنايي بيشتر و عميق تر مردم با مسائل و اخبار امت اسلامي و انتقال آن به يكديگر است.
حج محل تلاقي دردها و رنجها، خوشيها و شاديهاي امت واحده است.
حج محل بيزاري و برائت از مشركان و تبليغ به نفع مظلومان و ستمديدگان جهان است.
حج محل رسانيدن پيام دردهاي مسلمانان فلسطين، لبنان، بوسني و هرزگوين و ... است و در حقيقت هيچ نقطه اي از جهان همانند سرزمين وحي نمي تواند براي تبليغ بطور كامل امن باشد و جايي امن تر از اين مكان براي تحقق اين امر نبوده و نخواهد بود.