بخش 1
مقدّمه علائم و اختصارات به کار رفته اسرار حجّ و وجوب آن
مصباح الحرمين
تأليف
مولي عبدالجبّار بن زين العابدين شكوئي
از علماي نيمه اوّل قرن چهاردهم هجري
به تصحيح و تحقيق
سيّد جواد طباطبائي
|
2 |
|
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ العالمين
و الصّلوة و السّلام علي خير خلقه محمّد و آله الطّاهرين
|
3 |
|
اللّهمّ صَلِّ علي محمّد و آلِ مُحمّد
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ ابْنِ الحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيهِ و عَلي آبائِه في هذهِ السّاعَة وَفي كُلِّ ساعَة وَليّاً و حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلا وَعَيْناً حَتّي تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا
|
5 |
|
بِسمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
اَلْحَمدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَصَلَّي اللّهُ عَلي اَشرفِ الانبِياءِ وَالمُرسَلينَ
حبيبِ الهِ الْعالَمينَ أبي القاسمِ مُحمّد و علي آلهِ الطيِّبينَ الطّاهِرينَ
اَللّهُمَّ ما بِنا مِنْ نعْمَة فَمِنكَ
مقدّمه
اوايل سال 1418 هجري ، نسخه اي چاپ سنگي ، از كتاب « مصباح الحرمين » ، توسّط والد معظّم ، عالم فاضل ، زاهد واصل مرحوم آية الله آقاي حاج سيد محمّد طباطبائي رضوان الله تعالي عليه ، جهت مطالعه در اختيارم قرار گرفت ، با توجّه به تأكيد معظّم له نسبت به مطالب گرانقدر كتاب و پس از مطالعه قسمتهايي از آن و مشورت با ايشان ، تصميم به احياي اين اثر و تجديد نشر آن به شيوه روز گرفتم ، و چون دريافتم كه انتشار كتاب در حدّ چاپ سنگي باقي مانده است بر تصميم خود كوشاتر شده و از همان زمان ، كار نسخه برداري و تصحيح اغلاط چاپي متن را آغاز نمودم ، به دليل مشكلات فراواني كه در حين نسخه برداري پيش آمد ، اين مهمّ مدتي بيش از حدّ انتظار به طول انجاميد ، ولي با ياري خداوند متعال ، به انجام رسيد و پس از آن حروفچيني ، تحقيق ، واژه نامه . . . و بالاخره حروفچيني نهايي كتاب تهيه شد .
اكنون كه پس از گذشت بيش از هشت سال ، شاهد به ثمر رسيدن زحمات مراحل تهيه هستم ، اتمام كار هم مايه خرسندي اينجانب است و هم مايه دلتنگي ؛
خوشحالي بابت توفيق الهي كه نصيبم شد تا گامي بردارم در جهت رساندن اطّلاعاتي عبادي و ديني ، از نسلهاي گذشته به نسل حاضر ؛ بهويژه كه اين اطّلاعات مربوط به يكي از مهمترين اركان دين مبين است ،
|
6 |
|
و دلتنگي از جهت درگذشت والدين ـ رحمة الله عليهما ـ در طول اين مدّت ، كه مشوّقان اصلي اينجانب در تهيه اثر حاضر بودند ؛ جهت جبران مافات و اداي دين ، با آرزوي اينكه خداوند متعال اين قليل را پذيرفته باشد ، اجر و ثواب اين عمل را به والدين خويش تقديم نموده ، شادي روح آنان و ارواح مؤمنين و مؤمنات را از درگاه حضرت احديّت جلّت عظمته ، مسئلت دارم ؛ ربّنا اغْفِرْ لي و لوالديَّ و للمؤمنين يوم يقوم الحساب .
پيرامون كتاب « مصباح الحرمين »
عنوان كتاب و مقدّمه مؤلّف در صفحه آغازين ، پاسخگوي دو پرسش اساسي در مورد آن است : نام مؤلّف را به صراحت بيان نموده و اشاره اي به محتواي آن دارد ؛ مؤلّف يعني « مولي عبدالجبّار شكويي » با هدف ارشاد و راهنمايي حجّاج بيت الله الحرام و زوّار مدينه منوّره به بيان اسرار و تاريخچه اعمال مربوط به اين سفر معنوي پرداخته است و با اين هدف خواسته تا زائر مكّه و مدينه ، ضمن فهمِ تكاليف خويش ، با ثوابهايي كه در هر مرحله بدان نايل مي شود و اسراري كه در هر يك نهفته است نيز آشنا شود ؛ به همين سبب ، اين كتاب را مي توان تاريخ نگار حرمين دانست كه نه تنها طالبان علم و دانش از آن بهره مند مي گردند ، بلكه براي زائران و كساني هم كه هنوز به اين سفر معنوي مشرّف نشده اند نيز مفيد است .
مطالب كتاب در قالب سه بخش اساسي مرتّب شده است ؛ بخش اوّل درباره مكّه مكرّمه و زيارتگاهها و عبادتهاي مخصوص به آن شهر و حومه آنست ، بخش دوّم به همين ترتيب راجع به شهر مدينه منوّره و زيارتگاه هاي آن شهر و مختصري از زيارتگاه هاي شام و فلسطين و تاريخ آن ديار ، و بخش سوّم و پاياني ، تطبيق و مقايسه اي است كه مؤلّف بين مكّه و اعمال حجّ با امام حسين ( عليه السلام ) و وقايع عاشورا انجام داده است ؛ اين بخش نيز به نوبه خود حاوي مطالبي خواندني و قابل تفكّر و تأمّل است .
مؤلّف توانمند و دانشمند ، مرحوم آية الله شكوئي ( قدس سره ) ، در تحرير مصباح الحرمين صنايع و ظرافت هاي خاصي را به كار برده است كه باعث شده اين اثر در مقايسه با
|
7 |
|
برخي از آثار موجود در باره تاريخ حرمين شريفين ، امتيازات خاص و برتري هاي ويژه اي داشته باشد ، به عنوان نمونه در اين كتاب :
ـ مطالب و مندرجات عمدتاً بر اساس روايات اهل بيت ( عليهم السلام ) نقل شده اند .
ـ جهت جلوگيري از تشويش ذهن ، از ذكر سلسله روايان احاديث پرهيز شده است .
ـ حتّي المقدور از ذكر روايات تكراري و مشابه در موضوع واحد پرهيز شده است .
ـ براي جلوگيري از ملال و خستگي خواننده و گوناگوني مطالب ، در بعضي موارد لطيفه ها و اشعاري مرتبط با موضوع هاي مطرح شده درج شده است .
ـ شيوه نگارش ، غالباً به گونه اي « همه فهم » است و مطالب آن ، قابل استفاده براي همه طبقات ؛ البتّه در مواردي هم بنا به مقتضاي متن گريزي به نكات دقيق ديده مي شود كه بر ارزش كتاب افزوده است .
در انتهاي كتاب ، و بعد از پايان بخش سوّم سابق الذكر ، مؤلّف زيارتنامه هايي را با اين عبارت ضميمه نموده است : « تمام شد كتاب مصباح الحرمين ، بعد از آن شروع نموديم به زيارتهايي كه در مشاهد مشرّفه خوانده [ مي ] شود » .
كتاب در سال 1321 قمري تأليف شده است و در حدّ چاپ سنگي مقارن زمان تأليف باقي مانده ، نسخه اي كه كار تحقيق بر اساس آن انجام شد ، در سال 1327 قمري و در تبريز به چاپ رسيده است ، اين نسخه در 460 صفحه و با خطي خوش و خوانا ( به خط نسخ ) و به شيوه سنگي منتشر شده است .
مؤلّف در جاي جاي كتاب ، با بيان مناسك و اعمال واجب و يا مستحبّ مربوط به سفر حجّ ، ضمن نقل اسرار و تاريخچه آن اعمال ، حكايتهايي تاريخي و مطالبي آموزنده و لطيفه هايي مفرّح و مرتبط با مندرجات را نقل نموده و در نهايت ، كتابي جامع و مطبوع طبع هاي مختلف را در موضوع خود پديد آورده است .
مرحوم علاّمه شيخ شيخ آقابزرگ طهراني ( رحمه الله ) در كتاب « الذّريعة » ، درباره اين كتاب و مؤلّف آن چنين نگاشته است : « مصباحُ الحرمين للمولي عبد الجبّارِ بن زين العابدين الشكوئي ، اوّله ( الحمدُ لله الّذي عظّم شعائرَ الاسلام ) فرغَ منهُ 1321 ، و فيه تمام اعمال
|
8 |
|
المدينة و المكّة المعظّمة ، طبع في 1327 » ( 1 ) .
شايان ذكر است كه عبارت « و فيه تمام اعمال . . . » در بيان علاّمه ، مؤيّد كامل بودن كتاب در موضوع آنست .
در « فهرست كتابهاي چاپي فارسي » تأليف « خانبابا مشار » نيز اشاره اي بدان رفته است ؛ « مشار » در باره آن نوشته است : « مصباح الحرمين ، آخوند عبدالجبّار بن حاج زين العابدين پيشنماز زاده شكوئي . . . » ( 2 ) .
شيخ محمّد حسن بكائي ، از نويسندگان معاصر در « كتابنامه حجّ » ، ضمن نقل مختصري از مشخّصاتِ آن ، چنين نوشته است : « تمام اعمال مدينه و مكّه در اين كتاب بيان شده است » ( 3 ) .
مؤلّف « مصباح الحرمين »
مؤلّف كتاب ، همچنانكه در ابتدا و انتهاي نسخه چاپ سنگي خود را معرّفي نموده ، و مرحوم علامه طهراني هم نوشته ، « مولي عبدالجبّار بن زين العابدين شكوئي » است ( 4 ) .
در كتابهاي تراجم رجال ، اطّلاعاتي از ايشان به دست نيامد ، در منابع ديگر نيز اطّلاعات ثبت شده بسيار مختصر است ؛ در كتاب « فهرست مستند اسامي مشاهير و مؤلفان » كتابخانه ملّي ، فقط به ذكر نام و نام خانوادگي مؤلّف بسنده شده و براي تولّد و يا وفات ، تاريخي نقل نشده است ؛ نامهاي پذيرفته نشده مندرج در ذيل نام وي و در همان كتاب ، عبارتند از : « پيشنماز زاده » و « علي تبريزي » ( 5 ) . از سوي ديگر « خانبابا مشار » ، علاوه بر كتاب « فهرست كتابهاي چاپي فارسي » در جاي ديگري نيز اشاره اي به مؤلّف دارد ؛ در جلد سوّم « مؤلّفين كتب چاپي فارسي و عربي » درباره مؤلّف مصباح الحرمين چنين نوشته است : « آخوند عبدالجبّار بن آخوند حاج زين العابدين پيش نماز زاده شكوئي ، زنده در سال 1323 قمري ، از فضلاء قرن چهاردهم هجري و از مردمان قفقاز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ الذريعة21/106 .
2 ـ فهرست كتابهاي چاپي فارسي 1/1445 .
3 ـ كتابنامه حجّ/251 .
4 ـ الذريعة21/106 .
5 ـ فهرست مستند اسامي مشاهير و مؤلّفان 2/1253 .
|
9 |
|
است . . . » ( 1 ) .
همان گونه كه اشاره شد ، چون در كتابهاي رجالي اطّلاعاتي از مؤلّف به دست نيامد ، تحصيلات و مشايخ و تلامذه ايشان مجهول باقي مانده و تنها راه شناخت بيشتر ، پي بردن از راه « اثر به مؤثّر » است ؛ همچنانكه از مقدّمه مؤلّف بر مي آيد ، خود از عالمان دين بوده است ، اشاره همراه با تواضع وي از اين قسمت مقدّمه مشهود است : « چنين گويد ترابِ اقدامِ المؤمنين ، و تشنه كام مياهِ فيوضاتِ ربّ العالمين ، عبدالجبّار بن زين العابدين الشّكوئي أظَلَّهُمَا اللهُ تَعَالي في ظِلِّ عَرشِهِ يَومَ الدّين كه تأسّياً بالعلماء الرّاشدين ، من المتقدّمين و المتأخّرين و شوقاً لما وعدهم الله عزّوجلّ من أعلي عليّين ، لازم و واجب دانستم كه . . . » ؛ در انتهاي كتاب ، اشاره اي نيز به والد خويش دارد : « عبدالجبّار بن العالم و الفاضل حامي شريعة سيّد المرسلين و مجري قواعد الدين المبين الحاجّ آخوند ملاّ زين العابدين الشكوئي » . بحثهاي فقهي ، تاريخي ، عقيدتي ، كلامي ، روايي ، و بسط و توسعه برخي از آنها در اين كتاب ، به خوبي مبيّن اشراف و تسلّط مؤلّف بر اين مباحث است ، همچنين مطرح نمودن اين مباحث از منابع بسيار زياد و گوناگون ، نشانگر رتبه بالاي علمي مؤلّف ، يعني حضرت آية الله شكويي ( رحمه الله ) است .
از نثر و نظم به كار رفته در متن ، و استفاده مؤلّف از اشعار زيباي عربي و فارسي مرتبط با متن از شعراي مختلف ، و شعري كه به زبان فارسي درباره تاريخ تأليف خود سروده ، نيز چنين استنباط مي گردد كه در ادبيّات تازي و فارسي هم صاحب نظر بوده است .
با توجّه به آنچه كه ذكر شد ، و با در نظر گرفتن مطالب و سياق كتاب ، همچنين اطّلاعات مختصر « مشار » كه پيشتر اشاره شد ، مي توان چنين نتيجه گرفت كه مؤلّف آذري و داراي درجات بالاي علمي و مراتب عالي فضل و كمال ، و از فضلاي نيمه اوّلِ قرن چهاردهم هجري بوده است ؛ و اين كتاب ، تنها اثر منتشر شده مؤلّف بوده ، و اگر آثار ديگري هم داشته به مرحله انتشار نرسيده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مؤلّفين كتب چاپي فارسي و عربي از آغاز چاپ تا كنون ، 3/708 .
|
10 |
|
زمان تأليف
مؤلّف در صفحه 451 نسخه چاپ سنگي ، زمان تأليف را به زبان عربي و به شيوه معمّا گونه و بسيار زيبايي بيان نموده است كه ترجمه آن چنين است :
« . . . در روز جمعه ، كه آن يك دهمِ دوّم است از يك سوّمِ اوّل ، از يك ششمِ ششم ، از نيمه دوّم ، از يك دهم اوّل ، از دهه سوّم ، از سده چهارم ، از هزاره دوّم ، از هجرت نبوي ، كه بر او و خاندانش برترين درودها و تحيّات باد . . . » .
حلّ معمّاي مؤلّف چنين است : ( دوّم ذي حجّه سال 1321 قمري ) ؛ ضمناً مؤلّف پس از عبارات فوق ، ضمن سرودن سه بيت شعر ، كلمه « فراغم » را در آخرين مصرع ، تاريخ تأليف دانسته كه همان 1321 را تأييد مي نمايد ، و علاّمه طهراني نيز ، چنانچه پيشتر اشاره شد ، بدان تصريح نموده است .
زمان انتشار
مصحّح كتاب با مراجعه به كتابخانه هاي آستان قدس رضوي ، مجلس ، ملك و آيت الله مرعشي قم ، و تحقيق و تفحّص درباره كتاب چنين دريافت كه نشر آن ، منحصر به همان چاپ سنگي است كه در سال 1327 قمري انجام يافته است . ولي مطابق نوشته هاي « خانبابا مشار » در « فهرست كتابهاي چاپي فارسي » ، انتشار نخست در تفليس و در سال 1323 قمري بوده است و دو چاپ ديگر ، با فواصل زماني كم پس از آن انجام شده و آخرين آنها مربوط به « تبريز ـ 1329 هـ . » بوده است ( 1 ) ، بر فرض صحّت اين اطّلاعات ، با توجه به اينكه هيچ اثري از نسخه هاي متفاوت با نسخه مورد استفاده مصحّح بدست نيامد ، تصحيح كتاب بر اساس نسخه منتشر شده در تبريز به سال 1327 قمري انجام يافت . اين انتشار به همّت دو نفر به نامهاي « حاجي خليل آقا » و « طاهر بن حاج عبدالرحمن قراجه داغي » انجام گرفته است كه اين اطّلاعات را مي توان از صفحه آخر استفاده نمود ؛ آنجا كه نوشته شده :
« از آنجايي كه قادر متعال در كلام مجيد خود فرموده : ( وَما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْر يَعْلَمْهُ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ فهرست كتابهاي چاپي فارسي 1/1445 .
|
11 |
|
اللهُ ) ( 1 ) ، لهذا جناب مستطاب فخر الحاجّ و المعتمرين حاجي خليل آقا دام اقباله ، چون متعدّداً به زيارت بيت الله الحرام نايل شده بود ، سال هزار و سيصد و بيست و پنج هجري ، به قرار سابق عازم بيت الله الحرام شده بود ، در يكي از بلاد ، خداوند عالم توفيق را رفيق او نموده ، نسخه شريفه مصباح الحرمين را به دست آورده ، به حُسن نيّت ، همّت عالي خود را مصروف بر اين نموده كه چه بهتر اين نسخه را طبع و نشر نمايم كه عموم مسلمين ، از حجّاج و غيره منتفع شوند ، خداوند عالم به درجه اي كارها را فراهم آورده و حقير را هم مؤيّد فرمود در اتمامش . المنّة لله كه نمرديم به مقصود رسيديم . و أنا العبد الأثم طاهر بن حاجّ عبدالرّحمن قراجه داغي سنه 1327 »
چنانكه اشاره شد ، علامه طهراني هم تاريخ فوق را زمان انتشار دانسته است ( 2 ) ، ولي مؤلّف « كتابنامه حجّ » ، اين تاريخ را مربوط به وفات مؤلّف كتاب دانسته امّا دليلي بر مدّعاي خويش ارائه ننموده است ( 3 ) .
لازم به ذكر است كه در بعضي از نسخه ها ، مانند نسخه كتابخانه آيت الله مرعشي قم و نسخه مجلس ، چند صفحه اي به ابتداي كتاب افزوده اند كه يا ذكر احاديثي در فضيلت زيارت حضرت امام حسين ( عليه السلام ) است و يا تعريف و تمجيد از كتاب مصباح الحرمين ، و چون در همه نُسخ موجود نبود و از متن اصلي كتاب نيز به شمار نمي رفت در اثر حاضر درج نشده است .
روش تصحيح
مصحّح با بضاعت علمي اندك خويش ، سعي نموده است تا متن را از غلطهاي چاپي و غير آن عاري سازد ؛ اين اغلاط با استفاده از منابع مورد استفاده تصحيح شده است و در صورت لزوم در پاورقي با قيد ( عبارت متن « . . . » . م . ) به آنها اشاره شده است ، در موارد معدودي نيز لازم بود كه عبارت متن تعويض گردد ، در چنين مواردي ، تشخيص داده شده است كه ضمن رعايت اصل امانتداري ، به مفهوم متن اصلي هيچ خللي وارد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بقره/197 .
2 ـ الذريعة21/106 .
3 ـ كتابنامه حجّ/251 .
|
12 |
|
نمي شود و عبارت نهايي زيباتر و يا قابل فهم تر خواهد بود . در مورد عبارتها يا واژه هايي كه به متن اصلي افزوده شده است ؛ عبارتهاي افزوده شده ، همچنانكه معمول است درون علامت [ ] قرار گرفته ؛ اين افزوده ها ، يا براي روشن تر شدن مفهوم متن بوده و يا به جهت تصحيح و تكميل متن با استفاده از منابع . امّا واژه هايي كه داراي رسم الخطّ و شيوه كتابت مختلف و گوناگون هستند ، سعي شده است كه به شيوه زمان حاضر كتابت شوند ، به عنوان نمونه « خاموش » بجاي « خواموش » ، « حيات » بجاي « حيوة » ، « برخاستن » بجاي « برخواستن » ، « خاتون » بجاي « خواتون » ، « خاطر » بجاي « خواطر » ، « آمده اي » بجاي « آمده » و . . . كتابت گرديده است .
روش تحقيق
چون « مصباح الحرمين » ، كتابي عبادي و ديني است و بيشتر مطالب آن مأخوذ از روايات و احاديث و كتابهاي فقهي و تاريخ اسلام و حديث مي باشد ، بنابراين مهمترين كار در تهيه اثر حاضر ، يافتن منابع اين مطالب بود كه اين كار ، با مورد استفاده قرار دادن بيش از دويست و پنجاه عنوان كتاب ، از مصادر مختلف روايي و تاريخي انجام پذيرفته است ؛ نام اين منابع معمولا در پاورقي ها بطور اختصار ، و در پايان كتاب بطور مشروح نقل شده ؛ جهت آگاهي از علائم ، فهرست علائم مورد استفاده در پاورقي ها و توضيح مربوط به آن ، در پايان مقدّمه و آغاز كتاب درج شده است .
در هنگام تصحيح با صرف زمان و دقّت زياد ، سعي شده است كه منابع مطالب و روايات موجود در متن ، در پاورقي درج گردد ، امّا چون مؤلّف در بسياري از موارد با تلفيق رواياتي بسيار به ذكر و شرح يك مبحث پرداخته است ، كار تحقيق به صورتهايي متفاوت در پاورقي به چشم مي خورد :
الف ـ اگر روايت يا مطالب نقل شده در متن اصلي ، با روايات يا مطالب بدست آمده در منابع مورد استفاده هيچ تغييري نداشت ، در پاورقي فقط به ذكر نام منابع اكتفا شده است .
ب ـ جايي كه مطالب متن با مطالب منابع ، تفاوتي اندك داشته و مفهوم كلّي تطبيق
|
13 |
|
داشته است ، در پاورقي توسط عبارت ( با تغيير اندك ) به آن اشاره شده ؛ و اگر تفاوت و تغيير محسوسي در مطالب ديده شده ، بسته به مقدار تغييرات ، عبارتهاي ( با تغييرات ) ، ( با تغييرات زياد ) ؛ و هنگامي كه علاوه بر مطالب متن ، مطالبي اضافي در منابع ديده شده ، عبارت ( با اضافات ) يا ( با تغييرات و اضافات ) در پاورقي استفاده شده است .
ج ـ در مواردي كه مصحّح نتوانسته است مطالب متن را در منابع مورد استفاده بيابد ، ذيل مطلب متن هيچ گونه پاورقي درج نشده ، به عبارت ديگر اگر مطلبي در متن ديده شود كه در پاورقي منبعي براي آن نقل نشده ، نشانگر آنست كه مصحّح نتوانسته است نشاني از آن در منابع مورد استفاده اش بيابد .
د ـ در مورد واژه ها يا عبارتهايي از متن كه نياز به توضيح داشته اند ، توضيح پيرامون آنها در پاورقي درج شده است ، اين توضيحات غالباً مأخوذ از « لغت نامه دهخدا » است كه در پاورقي ها بطور اختصار با ( لغت نامه . ) نشان داده شده ، نام مآخذ ديگر مورد استفاده در توضيح واژگان ، به طور كامل يا مختصر نقل شده است . ترجمه بعضي از جملات عربي و توضيح برخي عبارات تركيبي توسّط مصحّح انجام شده ؛ اين موارد در پاورقي با علامت ( م . ) تمييز داده مي شود .
چند صفحه اي از كتاب ، مغايرت كلّي با ساير مطالب آن داشت و براي مصحّح دو دليل قابل تصوّر : اينكه اين مطالب توسّط شخصي غير از مؤلّف به كتاب افزوده شده باشد ، يا اينكه تحت شرايط خاصّي عليرغم نظر مؤلّف ، توسّط وي نگاشته شده باشد ، به هر حال ، جهت حفظ هماهنگي مطالب ، از نسخه حاضر حذف گرديد .
همچنين قسمتهاي اندكي از اصل كتاب به طور پراكنده ، و بخش مربوط به تاريخ شام و فلسطين و فصل آخر كه مربوط به مقايسه مكّه و امام حسين ( عليه السلام ) است ، جهت اختصار و كم نمودن حجم كتاب بنا به اشاره جناب حجّة الاسلام و المسلمين قاضي عسكر از اين نسخه حذف شد ، تا ان شاءالله با ياري خداوند متعال به طور مستقلّ منتشر گردد .
|
14 |
|
تشكّر و قدرداني
در پايان جهت سپاسگزاري ، بر خود لازم مي دانم برخي از عواملي را كه در تهيه اثر حاضر به اينجانب ياري رسانده اند ذكر نمايم ؛ خداوند منّان را بابت توفيق حاصل شده سپاسگزارم ، و بر اوليائش درود مي فرستم كه از عناياتشان برخوردار بوده ام ، شادي روح والد معظّم رضوان الله عليه ، كه انجام اين مهمّ را به حقير سپردند ، و والده محترمه رحمة الله عليها را از درگاه خداوند متعال خواهانم ؛
از معاونت محترم آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبري ، جناب حجّة الاسلام و المسلمين قاضي عسكر دامت توفيقاته و راهنمايي هاي ايشان در امر تحقيق و مساعدتهاي مبذوله جهت نشر ؛ همچنين پرسنل محترم بخشهاي مختلف كتابخانه مركزي آستان قدس رضوي و بنياد پژوهشهاي اسلامي ، اخويهاي عزيز و گرامي ام ، بهويژه آقاي سيد نعمت الله طباطبائي دام توفيقه جهت تقبّل زحمات مراحل فنّي حروفچيني ، و بالاخره از همه بزرگواران و عزيزاني كه الطاف آنان در نهايت به تهيه اين اثر انجاميد كمال تشكر و قدرداني را دارم . همچنين شايسته است وقت و زماني را كه بايد صرف خانواده مي شد و در اختيار اين اثر قرار گرفت نيز ذكر نمود . . . والسّلام .
سيّد جواد طباطبائي
مشهد مقدّس 1426 هجري
|
15 |
|
علائم و اختصارات بكار رفته در اين كتاب
ايمان مفيد : كتاب ايمان ابي طالب ، شيخ مفيد ( رحمه الله )
ايمان سيد : كتاب ايمان ابي طالب ، سيّد فخار موسوي
ب : باب
بحار : كتاب بحار الانوار ، علامه مجلسي
ح حديث
خ : خطبه
س : مجلس
شرايع : كتاب شرايع الاسلام ، محقّق حلّي
شرح نهج : كتاب شرح نهج البلاغة ، ابن ابي الحديد
ف : فصل
الفقيه : كتاب من لا يحضره الفقيه ، شيخ صدوق
قصص جزايري : كتاب قصص الانبياء ، جزايري
قصص راوندي : كتاب قصص الانبياء ، راوندي
لغت نامه : كتاب لغت نامه ، دهخدا
مسائل علي : كتاب مسائل علي بن جعفر ( عليه السلام )
مستدرك : كتاب مستدرك الوسائل ، محدّث نوري
م . : توضيحات مصحّح
المناقب : كتاب مناقب آل ابي طالب ، ابن شهر آشوب
وسايل : كتاب وسائل الشيعة ، شيخ حرّ عاملي
|
17 |
|
كتاب
مصباح الحرمين
از نوشته هاي
جناب شيخ عبدالجبّار شكويي
|
19 |
|
بسم الله الرحمن الرّحيم
اَلحَمدُ للهِ الَّذي عَظَّمَ شَعائِرَ الإسلامِ وَأكرَمَنا بِالإرشادِ إلَي الحِلِّ وَالحَرامِ وَتَفَضَّلَ عَلَينا بِالرُّكُونِ إلَي الرُّكنِ وَالمَقامِ وَعَرَّفَنا وُقُوفَ العَرَفاتِ وَالمَشعَرِ الحَرامِ وَجَعَلَ لَنا حَرَماً امِناً وَحِصناً لِلأنامِ وَكَهفاً حَصيناً لِصُرُوفِ الأيَّامِ وَالصَّلوةُ وَالسَّلامُ عَلي مَن تَشَرَّفَ بِهِ البَيتُ وَالحُطَامُ وَاستَقامَ بِهِ الرُّكنُ وَالمَقامُ مُحَمَّد ( صلّي الله عليه وآله ) سَيِّدِ الأنامِ وَآلِهِ وَأصحابِهِ الَّذينَ هُم حَقايِقُ بَيتِ اللهِ الحَرامِ وَبَواطِنُ الحَجِّ وَالإحرامِ عَلي مُرورِ اللَّيالي وَالأيَّامِ
أَمَّا بَعدُ چنين گويد ترابِ اقدامِ المؤمنين ، و تشنه كام مياهِ ( 1 ) فيوضاتِ ربّ العالمين ، عبدالجبّار بن زين العابدين الشّكُوئي أظَلَّهُمَا اللهُ تَعَالي في ظِلِّ عَرشِهِ يَومَ الدّين كه تأسّياً ( 2 ) للعلماء الرّاشدين ، من المتقدّمين و المتأخّرين و شوقاً لما وعدهم الله عزّوجلّ من أعلي عليّين ، لازم و واجب دانستم كه رساله اي مختصره ، در باب زيارت و حجّ بيت الله الحرام و بعضي اسرار و فوائد آن و بيان بعضي موارد و مقامات كريمه ( كه غالباً از باب عدم اطّلاع از كتب اخبار و عدم تتبّع صحايف اخيار ، اكثر ناس را بي بصيرتي و بجهت آن ، قلّت ثواب و فيوضات الهيّه مي باشند ) نوشته ، خود را در عدادِ ساعينَ فِي الحَقّ داخل نموده و به شرف خدمت بر اضياف ( 3 ) مهمانخانه الهيّه ، مشرّف و مفتخر نمايم ؛ فمن الله الاعانة و منه التّوفيق .
و [ اين رساله ] مشتمل مي باشد بر چند فصل و خاتمه .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مياه : آبها . لغت نامه .
2 ـ مايه تأسّي : نمونه پيروي و اقتداء . لغت نامه ( اسوة ) .
3 ـ اَضياف : جمع ضيف ، مهمانان . لغت نامه .
|
21 |
|
الفصلُ الأوّل
در اسرار حجّ و وجوب آن
بدان كه براي مكلَّف ممكن نيست تقرّب و وصول الي الله مگر به دور انداختنِ ماسوي الباري از دايره مقصود و معموره مراد ؛ و آن مطرودِ لازم الاجتناب ، مانع از فوز و فلاح در اين است ؛ خواه از مشتهيات ( 1 ) نفسانيّه ( 2 ) باشد و خواه از لذّات دنيويّه . و بايد تجريدِ نفس در جميع حالات از شواغل غير ضرورة ( 3 ) ، و اكتفا در لوازم وجود بِما لابُدَّ مِنهُ فِي الحَياةِ الغاويَة ( 4 ) نمود ؛ و اين است طريقه سالكين راه حقّ . و به همين ملاحظه ، انفراد و تنهايي و كناره جويي را ، سابقين از سالكين ، بجهت خود اختيار نموده اند ، چنانچه رهبانان و عبّاد ، در زمان سابق ، از مردم و مسكن ، قرار داده اند بر خودشان ، سر كوهها و صحرا را ؛ محض از باب وحشت و تنفّر از مخلوقات و كرده هاي ايشان ، و طلب انس و ارتباط حقيقي با مبدأ فيض جَلَّوَ عَلي نموده ، اعراض كرده اند از جميع ماسوي الباري ، و به اين خاطر مدح و توصيف فرموده ايشان را حضرت ذوالمنن عَزَّوَ جَلَّ به لِسان الصِّدق ، در كلام خود ، مي فرمايد كه : ( ذلِكَ بِاَنَّ مِنْهُمْ قِسّيسينَ وَرُهْباناً وَاَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ ) ( 5 ) .
و بعد از اينكه مُندرس ( 6 ) و مُضمَحلّ ( 7 ) گرديد اين سلسله شريفه از بندگان خدا ، و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ عبارت متن « مشتبهات » . م .
2 ـ مشتهيات نَفسانيّه : آرزوهاي نفسانيه . لغت نامه .
3 ـ ضَرور : بايسته ، واجب ، مخفّف ضَرورة . لغت نامه . ( غير ضَرورة : غير لازم . م . )
4 ـ بمالابُدَّ . . . : « به آنچه كه ناگزير از آن است در اين زندگاني جاهلانه » ؛ مراد اكتفا به ضروريات زندگي است . م .
5 ـ مائده/82 .
6 ـ مُندَرِس شدن : از ميان رفتن ، محو شدن . لغت نامه .
7 ـ مُضمَحِلّ گرديدن : نيست و نابود و پراكنده شدن . لغت نامه .
|
22 |
|
مُنقلِب گرديد اوضاعِ اهل زمان بر اتّباع و پيروي شهوات نفسانيّه و اهتمام بر امتعه ( 1 ) دنيّه ( 2 ) دنيويّه و روگرداني از جانب حقّ بسوي باطل ، اَعاذَنا اللهُ مِمّا لا يرضي بِه ( 3 ) ( كه آن زمان را از زمان ، جاهليّت مي نامند ) ، وقتِ آن رسيد كه شمس حقيقت و آفتاب هدايت يعني وجود اقدس حضرت ختمي مرتبت ( صلّي الله عليه وآله ) ، از افق هدايت و ارشاد طلوع نموده ، تاريكيِ شب ظلماني جهل و جهالت را مبدّل به روشنايي علم و شريعت فرموده ، خسته دلان شاهراه نجات را حمايت و طرفداري فرمايد ؛ اين است كه آن وجود مقدّس ( صلّي الله عليه وآله ) مبعوث گرديد به حكم قادر علي الاطلاق ، بجهت اِحياء راهِ روانِ طريق آخرت ، و تجديد سنن انبيا و مرسلين ( عليهم السلام ) .
و سؤال نمودند اهل ملل و اديان از آن حضرت ( صلّي الله عليه وآله ) از رهبانيّت و سياحت در دين ؛ فرمود كه خلاّق عالم قرار داده بر اين امّت بدلِ سياحت صوم ، و بدل رهبانيّت حجّ را ( 4 ) . ( السياحةُ مفارقةُ الامصار وَسكنَي البراري ( 5 ) ) پس ، از اين فرمايش حضرت معلوم مي شود كه حج از بزرگترين اركان دين ، و برگزيده ترين عباداتي كه بنده را نزديك به حضرت ربّ العالمين مي كند محسوب مي باشد ، و حج است مهمترين تكاليف الهيّه و سنگين ترين آنها ، و سخت ترين عبادات بدنيّه و افضل آنها ؛ و بزرگ عبادتي است كه منهدم مي شود به فقدان آن ، اركان دين ؛ و مساوي است ترك كننده آن با مستخفّين شرع مبين . و در حج است تواضع نفس و ذلّت آن ، و تعب بدن و زحمت آن ، و دوري از اهل و عيال و غربت از وطن و انداختن عادات و ترك نمون لذّات و شهوات معتاده ( 6 ) و افعال و حركات مكروهه ؛ و در آن است بذل و انفاق مال ، و شدّ رحال ( 7 ) ، و تحمّل بر مشقّتهاي نقل و انتقال ، و در آن است رياضت نفسيّه و طاعت ماليّه و عبادت بدنيّه ، قوليّه و فعليّه ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اَمتِعَه : جمع متاع ، كالاها و متاعها . لغت نامه .
2 ـ دَنِيَّة : تأنيث دني ، پست و حقير و فرومايه . لغت نامه .
3 ـ اَعاذَنا اللّهُ . . . : خداوند پناهمان دهد از آنچه كه بدان خشنود نيست . م .
4 ـ ترجمه احياء علوم الدين1/577 ؛ جامع السعادات 3/308 .
5 ـ السياحةُ . . . : سياحت همانا دوري از شهرها و بيابان نشيني است . م .
6 ـ عبارت متن « متعاده » . م .
7 ـ شدّ رحال : بستن بار براي رفتن به جايي . لغت نامه .
|
23 |
|
وجوديّه و عدميّه ؛ و تمامي اين صفات مكمّل نفس انساني و مقرّب بر حضرت سبحاني است . چنانچه [ حضرت ] امير ( عليه السلام ) در بعضي از خطبه هاي خود مي فرمايد :
« وَفَرَضَ عَلَيكُم حَجَّ بَيتِهِ [ الحَرامِ ] واجب و فرض گردانيد بر شما اي طايفه مكلّفين ، حجّ خانه خود را ، اَلَّذي جَعَلَهُ قِبلَةً لِلأَنَامِ چنان خانه اي كه قبله قرار داده است او را براي مخلوقات ؛ يَرِدُونَهُ وُرُودَ الأنعَامِ وارد مي شوند بر آن خانه مردم ، همچون وارد شدن حيوانات به آب نزد تشنگي ( كنايه از غايت ميل و رغبت است بسوي او ) ، وَيَألَهُونَ إلَيهِ وُلُوهَ الحَمَامِ سخت اشتياق مي رسانند به آن خانه چون شدّت شوق كبوتراني كه در آن خانه هستند ، نزد خروج ايشان از آن ، جَعَلَهُ اللهُ سُبحَانَهُ عَلامَةً لِتَواضُعِهِم لِعَظَمَتِهِ گردانيد آن خانه را ، حقّ سبحانه و تعالي ، نشانه از براي فروتني ايشان جلالت و بزرگي خود را ، وَإذعَانِهِم لِعِزَّتِهِ و تصديق نمودن و اعتقاد كردن ايشان بر سلطنت و بزرگواري او ، وَاختَارَ مِن خَلقِهِ سُمَّاعاً أجَابُوا إلَيهِ دَعوَتَهُ و اختيار كرد و برگزيد از ميان خلايق خود ، شنوندگان را كه اجابت نمودند به جانب او خواندنِ او را ، وَصَدَّقُوا كَلِمَتَهُ وَوَقَفُوا مَواقِفَ أنبِيائِهِ وَتَشَبَّهُوا بِمَلائِكَتِهِ المُطيفينَ بِعَرشِهِ و تصديق نمودند كلمه او را ، و ايستادند مطيعان حضرت منّان به اداء مناسك حجّ و ساير اعمال آن به جاي ايستادن پيغمبران او ( كه مواقف و مناسك حجّ است ) ، و شباهت رسانيدن به ملائكه مقرّبين كه طواف كنندگانند بر گرد عرش اعظم او ، ( وجه شباهت ، طواف است و ترك لذّات نفسانيّه و دنيويّه از جميع ما يلزم تركه ؛ چنانچه در ملائكه ارتكاب به لذّات دنيّه دنيويّه نيست ) ، يُحرِزُونَ الأربَاحَ ( 1 ) في مَتجَرِ عِبادَتِهِ وَيَتَبادَرُونَ عِندَهُ مَوعِدَ مَغفِرَتِهِ جمع مي كنند حاجيان و زايران ، سودها را به جهتِ سرمايه ايمان در تجارتخانه عبادتِ او ، و مي شتابند نزد حج كردن ، به مكان وعده مغفرت و آمرزش او ، وَجَعَلَهُ سُبحَانَهُ لِلإسلامِ عَلَماً وَلِلعَائِذينَ حَرَماً و گردانيد آن خانه را حقّ سبحانه و تعالي نشانه براي دين اسلام ، و از براي پناه برندگان بر آن موضع محرم حرمي ، فَرَضَ حَجَّهُ وَأوجَبَ حَقَّهُ وَكَتَبَ عَلَيكُم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ عبارت متن « الأرواح » . م .
|
24 |
|
وِفَادَتَهُ و واجب نمود حجّ آن را ، و لازم گردانيد حقّ آن را و متحتّم ( 1 ) ساخت معرفتِ آن را ، و فرض كرد بر شما آمدن به نزديك آن را بجهت طلب فضل و صواب ( 2 ) از حضرت او ، فقال تعالي : ( وَللهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلاً وَمَنْ كَفَرَ فَاِنَّ اللهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ ) ( 3 ) » ( 4 ) .
و امر فرموده است مردمان را در وقت اراده حجّ و زيارت آن خانه ، بر احرام بستن و تغيير دادن بر هيئت مُعتاده ( 5 ) و لباس خود ، در حالتي كه پريشان و غبارآلود بوده باشند و فروتن و متواضع و صاحب وقار و سكينه بوده ، صداي خودشان را بلند كنند به تلبيه گفتن و قبول دعوت حق تعالي تا زماني كه بيايند بر آن خانه بر اين حالت .
و مانع مي شود بر آنها از دخول به حرم معنوي در معني ، و نگاه مي دارد آنها را در پرده هاي خود ، تا اينكه دعا بكنند در باب مغفرت ذنوب خودشان ، و تضرّع و زاري و مذلّت نمايند بسوي او ، و وقتي كه طول كشيد تضرّع و طلب مغفرت و تمكين و وقار ايشان در عبادت ، و راندند شياطين نفوس خود را به جمرات خودشان ، و خلع نمودند و كندند از گردنهايشان ربقه ( 6 ) اطاعت شيطان لعين را ، پس در اين صورت اذن مي دهد به آنها به نزديك آوردن قربانهاي خودشان و احلال كردن مثل تراشيدن سر و زدن شارب و گرفتن ناخن ، تا اينكه به سبب اين افعال ظاهري ، در معني هم پاك و منزّه گردند از چرك گناهاني كه پرده و حايل بود مابين بندگان خدا و معبود جلّوعلي ، و زيارت بكنند به اين حالت پاكيزگي ، همان خانه را كه مدعوّ ( 7 ) شده اند بر آن ، بر تمام پاكيزگي و نورانيت معنويّه .
پس برمي گرداند آنها را در آن خانه با حالتي كه ظاهر مي شود با آن حالت تمام بندگي و حقيقت عبوديّت ؛ و قرار داده كه گاه ذليلانه بگردند دور آن خانه و طواف كنند و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مُتَحَتَّم : واجب و لازم ، لغت نامه .
2 ـ صَواب : راست ، درست . لغت نامه .
3 ـ آل عمران /97 .
4 ـ نهج البلاغة /45 خ1 .
5 ـ مُعْتادَة : [ مؤنث مُعْتاد ، بمعني ] عادت گرفته شده . لغت نامه .
6 ـ رَبْقَة : حلقه رسن . لغت نامه .
7 ـ مَدْعُوّ : خوانده شده ، دعوت شده . لغت نامه .