بخش 8
شهر مدینه منوره یک ) محبوب نبی دو ) شهر قرآن مسجد النبی فضائل بقیع کتابنامه
|
175 |
|
« هرگاه يكي از شما به حج رود ، بايد حج خود را با ديدار ما به پايان برد ؛ چرا كه اين ديدار براي كامل شدن حج است . »
بر اين اساس مي توان گفت كه ولايت از اركان اصلي حج است ، چنان كه از اركان اصلي دين هم به حساب مي آيد .
( الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ اْلإِسْلامَ دِيناً ) ( 1 ) ؛
« امروز دين شما را به كمال رسانديم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم . »
شهر مدينه منوره
يك ) محبوب نبي ( صلّي الله عليه وآله )
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) علاقه و شوق خاصي به اين شهر داشت ، هرگاه از سفر مي آمد و نگاهش به ديوارهاي مدينه مي افتاد ، از شوق وسايلش را بر زمين مي نهاد و با سرعت بيشتري به سمت اين شهر مي آمد و اگر سوار مركب بود ، مركب خويش را با شتاب بيشتري حركت مي داد ، اين عمل نشان از حب و شوق زايد الوصف حبيب خدا نسبت به اين شهر داشت . آخرين فرستاده خدا با تشبيه مدينه به مكه مي فرمايد :
« اللهم ان ابراهيم خليلك و عبدك و نبيك دعاك لاهل مكّه وانا محمدٌ عبدك و نبيّك و رسولك ادعوك لاهل المدينه مثل ما دعاك به ابراهيم لاهل مكه ندعوك ان تبارك لهم في صاعهم و مدّهم و ثمارهم اللهم حبّب الينا المدينة كما حببّت الينا مكة » ( 2 ) ؛
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . مائده : 3
2 . مسند ابن حنبل ، ج8 ، ص384 ، روايت22693
|
176 |
|
« خدايا ! ابراهيم دوست و بنده و پيامبر توست براي اهل مكه تو را خواند . من محمد ، بنده و پيامبر و فرستاده توام و براي اهل مدينه تو را مي خوانم ، مثل آنچه ابراهيم براي اهل مكه خواست . تو را مي خوانيم كه پيمانه و ميوه آنان را بركت دهي . خدايا ، مدينه را محبوب ما گردان ، آن چنان كه مكه را محبوب ما ساختي . »
مدينه نسبتي با اشراف مخلوقات و فخر كائنات دارد ، برگزيده حضرت رب در اين شهر آرميده است ، روح ملكوتي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آنگاه كه از كالبد خاكي رحلت فرمود و به عالم بالا صعود كرد ، نهايت احاطه را بر اين عالم دارد و هيچ ذره اي در اين عالم نيست كه نزد ايشان منكشف نباشد . وجود پاك حبيب خدا در كل كائنات توان تصرف و تأثير را دارد از اين رو هر كه به اين شهر وارد شد ، مورد مرحمت و لطف خاص ايشان واقع مي شود . نصيب لطف ايشان شامل اهل مدينه است ، دامن شفاعتش همه را فراگير است و از خداي سبحان براي همه طلب مغفرت و عفو مي نمايد .
مدينه شهر اشرف خلايق است ، شهر حبيب خداست ، انساني كه در معراج ، جبرئيل امين را گذاشت و او از مصاحبت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) درماند . او به اندازه « قاب قوسين أو ادني » نزديك و نزديكتر شد ، به افق اعلي رسيد ، اسم اعظم الهي را دريافت كرد و صاحب كوثر و شفاعت كبرا شد . مكانت و منزلت او نزد خدا به حدي است كه انبيا و مرسلين از اولين تا به آخر و حتي ملائكه مقرب به آن غبطه مي برند . خداي سبحان تنها در باب او فرمود :
« لَوْلاَكَ لَمَا خَلَقْتُ الاَْفْلاَك » .
ديوارهاي مدينه يادآور هجرت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و اصحاب اوست ، در اينجاست كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) از سوي خدا احكام دين را بيان مي فرمود و سنت هاي خويش را ارائه مي كرد ، در اين شهر برگزيده خدا با دشمنان به نبرد پرداخت و دين خدا را آشكار نمود ، گامهاي استوار رسول حق ( صلّي الله عليه وآله ) در اين وادي است . هر جا كه زائر پا نهد ، جاي پاي مقدس ترين انسان هاست لذا بايد با كمال آرامش و سكينه قدم گذارد ، بايد خشوع و وقار سرورِ دو عالم را در خاطره زنده كرد ، بزرگمردي كه رسوم جاهليت را برچيد و با هدايتهاي دلسوزانه خويش راه مستقيم را پيش
|
177 |
|
روي بشر نهاد .
ماه فروماند از جمال محمد * * * سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلك را كمال و منزلتي نيست * * * در نظر قدر با كمال محمد
آدم و نوح و خليل و موسي و عيسي * * * آمده مجموع در ظلال محمد
دو ) شهر قرآن
خداي سبحان اراده فرمود كه جانشيني براي خود در زمين قرار دهد :
( وَإِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي اْلأَرْضِ خَلِيفَةً ) ( 1 ) ؛
« و چون پروردگارت به فرشتگان گفت من در زمين خليفه اي مي آفرينم . »
در ادامه به عنوان معياري كلي ، ملاك خلافت را معرفي فرمود . خلافت الهي از آن كسي است كه جامع اسماء باشد و از خداوند تمامي اسماء را آموخته باشد :
( وَعَلَّمَ آدَمَ اْلأَسْماءَ ) ( 2 ) ؛
« و نامها را به تمامي به آدم بياموخت . »
انساني كه به مقام خلافت نايل شد و خليفه الهي گشت ، بايد تمامي اوصاف و ويژگيهاي خدا را واجد باشد ؛ زيرا اقتضاي خلافت و جانشيني چيزي جز اين نيست . خليفه خدا آينه تمام نماي اوست ، او خدا را با تمامي اوصاف و صفاتش نشان مي دهد ، تنها تفاوتي كه ميان مقام خلافت و خدا وجود دارد ، اين است كه هرچه خليفه خدا دارد ، به اذن الهي دارد . برترين خليفه الهي وجود شريف نبي خاتم ( صلّي الله عليه وآله ) است . تنها اوست كه كاملترين انسان ها بلكه موجودات روي زمين است ؛ بنابراين شهري كه آرامگاه پيامبر است ، بهره اي از خلافت الهي داشته ، اوصاف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . بقره : 30
2 . بقره : 31
|
178 |
|
حق در آن نمايان است .
با نگاهي ديگر ، غور در بيكرانه عمق آيات ما را به نتيجه زيبايي مي رساند . خداوند كساني را محل حب خويش قرار داده است ؛ اهل احسان محبوب خدايند : ( إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ) ، ( 1 ) خداوند پاكان را دوست دارد : ( يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ ) ، ( 2 ) خداوند حبي نسبت به متقين دارد . ( فَإِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ) ، ( 3 ) كسي كه صبر پيشه كند حب خدا را دريافت كرده است : ( وَاللهُ يُحِبُّ الصّابِرِينَ ) ، ( 4 ) اهل توكل متعلّق حب خدايند : ( إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ) ، ( 5 ) كسي كه اهل قسط و داد باشد محبوب خداست : ( إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ) ، ( 6 ) اگر كسي در راه حق و براي احياي دين خدا به جنگ برخيزد حبّ خدا را براي خويش خريده است : ( إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ ) ( 7 ) و تبعيت از اوامر پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) حب الهي را در پي دارد : ( فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ ) . ( 8 )
حال اگر مجموعه اوصاف پيش گفته در يك انسان جمع باشد ، طبعاً او محبوب خداست و اگر انساني يافت شود كه به لحاظ احسان ، طهارت ، تقوا ، صبر ، توكل ، عدالت ، جهاد و تسليم ، در اوج باشد و قله هاي عظمت ، شكوه و كمال انساني را به خود اختصاص داده باشد ، او در اوج محبوبيت خداست . به بيان ديگر او محبوب ترين انسانهاي روي زمين نزد خداست و خداي سبحان بيش از همه به او عشق مي روزد . چنين انساني در عالم هستي وجود دارد ، اين وجود شريف و نازنين كسي نيست جز ختم رسل ، حبيب خدا و صاحب آخرين كتاب آسماني ؛ بنابراين رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در عين حال كه به سرّ خلافت الهي نايل شده است ، محبوب ترين خلايق نزد اوست .
مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . بقره : 195
2 . بقره : 222
3 . آل عمران : 76
4 . آل عمران : 146
5 . آل عمران : 159
6 . مائده : 42
7 . صف : 4
8 . آل عمران : 31
|
179 |
|
مسجد نبوي در آغاز به دست رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ساخته شد . اين مسجد نخست با خشت و در ابعادي نسبتاً كوچك بنا شد . چون مسلمانان زياد شدند ، آنان از پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) خواستند كه فضاي مسجد افزوده شود ، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) خواسته آنان را پذيرفت و دستور داد بر آن افزودند و مسجد را از يك خشت و نيم بنا كردند ، باز هم مسلمانان زياد شدند و گفتند : اي رسول الله ! كاش دستور مي داديد مسجد را بزرگ كنند . پيامبر نيز دستور داد تا ديوار آن را با دو رديف خشت بنا كردند ، سپس گرما بر آنان چيره شد . از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) خواستند تا دستور دهد سايباني بر مسجد زنند ، ايشان هم دستور داد تا ستون هايي از تنه درخت خرما برپا كردند و سپس چوبهاي پهن با شاخه برگهاي درخت خرما بر آن افكندند ، تا اينكه باران آمد و سقف مسجد چكه كرد . گفتند : اي رسول الله ! كاش فرمان دهي سقف مسجد را گل اندود كنند . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : نه ، مسجد بايد سقف و سايباني همانند سايبان موسي ( عليه السلام ) داشته باشد . مسجد النبي به همين وضعيت باقي ماند تا اينكه رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) از دنيا رفت . ( 1 )
بيش از همه نسبت به نماز در مسجد النبي سفارش شده است . گاهي يك نماز در اين مسجد معادل هزار نماز در مساجد ديگر ـ غير از مسجد الحرام ـ قرار داده شده ( 2 ) و گاهي برابر ده هزار نماز ( 3 ) و گاهي نيز به اندازه پنجاه هزار نماز شمرده شده است . ( 4 ) رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) درباره مسجد خويش فرمود :
« من صلّي في مسجدي اربعين صلاة لا يفوته صلاة كتبت له براءة من النار و نجاة من العذاب و بريء من النفاق » ( 5 ) ؛
« هر كس در مسجد من چهل نماز بخواند ، بي آنكه حتي يك نماز از او فوت شود ، براي او برائت از دوزخ و نجات از عذاب نوشته مي شود و از نفاق هم پاك مي شود . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . فروع كافي ، ج3 ، ص295 ، روايت1 ، تهذيب الاحكام ، ج3 ، ص261 ، روايت58
2 . فروع كافي ، ج4 ، ص556 ، روايت10
3 . ثواب الاعمال ، ص50 ، روايت1
4 . سنن ابن ماجه ، ج1 ، ص453 ، روايت1413
5 . مسند ابن حنبل ، ج4 ، ص311 ، روايت12584
|
180 |
|
نفوس قدسي هرگاه از بدنهاي شريف خويش جدا شوند و به عالم جبروت ارتحال نمايند ، تسلط و احاطه آنها بر اين جهان به غايت مي رسد ، امور اين عالم بر آنها مكشوف بوده ، تصرف و تأثير و نفوذ در اين عالم بر آنها ممكن است ، آنها زنده اند و از دست خداي خويش روزي مي خورند ؛ روزي آنها با خداست : ( بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ) . ( 1 )
هر كس در مقابل قبر آنها بايستد و نزد جسم شريف آنها وقوف كند و در برابر مشاهد نوراني آنان حضور يابد ، از فضل آنها بهره مند مي شود ، اين وجودهاي نوراني نسبت به زائر خويش آگاهي كامل دارند ، سئوال ها ، درخواست ها و تقاضاهاي آنها را نيك مي دانند . آنان نسيم رحمت خويش را شامل حال زائر مي كنند و رشحات انوار خود را بر آنها افاضه مي فرمايند و نزد خدا براي بخشش گناهان و قضاي حاجات شفاعت و وساطت مي كنند .
آنچه گذشت درباره زيات اوليا و انبياي الهي بود ؛ اما زيارت نبي اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) جايگاهي ويژه دارد . هرگاه زائر به نزديك مدينه رسيد و چشمانش به ديوارهاي شهر مدينه افتاد ، بايد متوجه باشد كه مدينه شهري است كه خداوند براي نبيّش انتخاب فرمود و هجرت او را به سوي اين شهر قرار داد . مدينه شهري است كه در آن فرايض و سنن الهي بنيان نهاده شد ، تربت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در اين شهر است ، زائر هرجا قدم گذارد ، جاي پاي رسول خداست . لذا بايد معرفت خويش را به اين وجود شريف تكميل كند و عمل خويش را با هتك حرمت از بين نبرد .
به هنگام زيارت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بايد ايشان را روبه روي خويش ببيند ، زائر در اين لحظه زيارت زنده مي كند ، اگر به سمت قبر ايشان گام بر مي دارد ، به وجود مقدس پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) تقرب جسته است ، او بايد با تمام خضوع و خشوع به مولاي خويش سلام كند كه فرمود :
« ان الله تعالي وكّل بقبره ملكاً يبلّغه سلام من سلّم عليه من امته » ( 2 ) ؛
« همانا خداوند ملكي را بر قبر نبيش وكيل كرده تا سلام هريك از افراد امت را به آن بزرگوار برساند . »
كسي كه به زيارت قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) برود ، همانند آن است كه ايشان را در حياتش زيارت كرده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آل عمران : 169
2 . محجة البيضاء ، ج2 ، ص206
|
181 |
|
است ؛ از اين رو زائر قبر نبي ( صلّي الله عليه وآله ) ، در واقع به ديدار پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) بار يافته است . رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« من حج فزار قبري بعد موتي ، كان كمن زارني في حياتي » ( 1 ) ؛
« هركس حج به جا آورد و پس از مرگ من ، مرا زيارت كند ، همچون كسي است كه در حال حيات من ، مرا زيارت كرده است . »
امام صادق ( عليه السلام ) به زائران قبر نبي ( صلّي الله عليه وآله ) تهنيت مي فرستد . ( 2 ) پر واضح است كسي كه با معرفت به ديدار رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نايل آيد ، مجاورت و قرابت او را براي خويش خريده است .
بنابراين كسي كه به ديدار قبر آخرين فرستاده خدا ، نور تمام انبيا و اشرف انسان ها بار يابد ، مجاورت ، رضايت و ضمانت او را دريافت كرده است . او نزد خدا منزلتي رفيع يافته ، از هراسها و شدائد رهايي مي يابد . گناهانش پاك شده ، در روزي كه كسي دادرس انسان نيست ، ايشان به فريادش مي رسد .
با حبيب خدا بايد معامله حب و عشق كرد ، اظهار شوق با سرشك اشك است ، ديوارهاي مسجد را بايد بوسه زد ، زمين آنرا بايد لمس كرد ، ظاهر و باطن خويش را با طهارت آراست ، با سكينه و وقار آهسته گام برداشت و گامهاي خويش را با حمد و تسبيح همراهي نمود ، قلب خويش را به چيز ديگري مشغول ننمود و با قلب خاشع ، چشم گريان و درك انتظار ، ضمير خويش را متوجه حضرتش نمود و با اضطرار به درگاهش پناه برد كه به يقين اين دست و اين قلب خالي باز نمي گردند .
فضائل بقيع
شايسته است بعد از زيارت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) با دلي پاك و قلبي آرام و با يقين به فضل و كرم خداي رحمان ، قصد زيارت ائمه بقيع نمود . حبّ آنان ، حبّ پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، اطاعت آنان ، اطاعت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و خضوع و خشوع در برابر آنان ، خضوع و خشوع در برابر جانشين خداست . بايد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . السنن الكبري ، ج5 ، ص403 ، روايت10274
2 . فروع كافي ، ج4 ، ص549 ، روايت3
|
182 |
|
ذكر آنان را در قلب خويش مقيم كرد ، نبايد از آنان روي گرداند ، بايد حالت قلبي خويش را تا آخر حفظ كرد و روح خويش را در محضر امامان زنده بقيع حاضر نمود .
درباره مدفن فاطمه زهرا ( عليها السلام ) اقوالي است ؛ گاهي آنرا در بقيع و گاهي در بيت شريفشان و گاهي ميان قبر و منبر معرفي كرده اند . امام صادق ( عليه السلام ) از قول رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« مَا بَيْنَ قَبْرِي وَمِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ . . . لاَِنَّ قَبْرَ فَاطِمَةَ ( عليها السلام ) بَيْنَ قَبْرِهِ وَمِنْبَرِهِ وَقَبْرَهَا رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّة » . ( 1 )
« بين قبر و منبر من باغي از باغهاي بهشت است ؛ زيرا قبر فاطمه بين قبر و منبر است و قبر او باغي از باغهاي بهشت است . »
احاديث متعددي در اين باره وارد شده است ( 2 ) كه ميان قبر و منبر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) باغي از باغهاي بهشت است . منبر ايشان در حوض كوثر قرار دارد . در اين مكان ، خانه علي ( عليه السلام ) و فاطمه ( عليها السلام ) قرار داشته است ، پايه هاي منبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در بهشت واقع شده اند ؛ از اين رو نمازگزاردن در اين محدوده ، معادل هزار نماز در مساجد ديگر است . تمامي اين امور واقعيت دارد و نبايد در آن شك و ترديد روا داشت و اگر انسان چشمي بينا داشته باشد اين حقايق را خواهد ديد . از امام صادق ( عليه السلام ) سئوال شد كه هنوز هم باغي از بهشت در اين محل وجود دارد ؟ امام در پاسخ فرمود :
« نعم انه لو كشف الغطاء لرأيتم » ( 3 ) ؛
« آري اگر پرده ها برداشته شود خواهيد ديد . »
در بقيع مدفن چهار امام ( عليهما السلام ) قرار دارد ؛ امام حسن مجتبي ( عليه السلام ) ، امام سجاد ( عليه السلام ) ، امام محمد باقر ( عليه السلام ) ، و امام صادق ( عليه السلام ) . همچنين زنان و دختران رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در اين آرامگاه آرميده اند . بدنهاي پاك بسياري از صحابه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و شهداي صدر اسلام در بقيع دفن شده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . معاني الاخبار ، ص267 ، روايت1
2 . صحيح بخاري ، ج1 ، ص400 ، روايت1138 ؛ فروع كافي ، ج4 ، ص555 ، روايت8 ؛ تهذيب الاحكام ، ج6 ، ص7 ، 12
3 . فروع كافي ، ج4 ، 554 ، روايت3
|
183 |
|
زيارت امامان بقيع و قبور شهدا آثار و بركات فراواني دارد كه به يك نمونه از آنها اشاره مي شود . امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
« مَنْ زَارَنِي غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ وَلَمْ يَمُتْ فَقِيراً » . ( 1 )
« كسي كه مرا زيارت كند گناهانش پاك شده ، هرگز فقير نمي ميرد . »
حاجي اي ره پوي راه كبريا * * * اي بدور از كبر و نيرنگ و ريا
اي كفن پوشيده در ميقات عشق * * * اي حجر بوسيده در ميعاد عشق
نغمه لبّيك جاري بر لبت * * * ذكر حق راز و نياز هر شبت
نازم آن سعي صفا و مروه ات * * * آن طواف هفت دور كعبه ات
آن نماز روح بخشت در مقام * * * در سخن با صاحب بيت الحرام
يعني اي ربّ وَدود دلنواز * * * اين مَنم ، بربسته قامت بر نماز
بنده تزوير و زور و زَر ني ام * * * مَست جام باده عرفاني ام
دست جان از دهر شستم اي رفيق * * * تا تو را جويم در اين بيت عتيق
آمدم تا غسل در زمزم كنم * * * معرفت افزون ، جهالت كم كنم
در وقوف مشعر آموزم شعور * * * در مناي عشقِ تو يابم حضور
رَمي تنديس بُت اكبر كنم * * * چشم جان از اشك شوقت تر كنم
بعد از آن در مَسلَخ عشق منا * * * ذبح قرباني كنم اي آشنا
آري ، آري كعبه يعني عشق و شور * * * حج صراط روشنِ بزم حضور
كعبه يعني ثقل سنگين زمين * * * بيت معمور خدا ، دار الأمين
آنكه حج را ديد ، جز حق را نديد * * * نامَد از او غيرِ فعل حق پديد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . تهذيب الاحكام ، ج6 ، ص78 ، روايت153
|
184 |
|
كتابنامه
كتابنامه
بجز قرآن كريم ، نهج البلاغه و مفاتيح الجنان .
1 ـ آملي ، سيد حيدر ، اسرار الشريعه و اطوار الطريقه وانوار الحقيقه ، تهران ، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي ، 1362 هـ . ش .
2 ـ آملي ، سيد حيدر ، المحيط الاعظم ، بيروت ، دار احياء التراث العربي .
3 ـ آملي ، سيد حيدر ، نص النصوص ، تهران ، توس ، 1367 .
4 ـ ابن ابي جمهور ، محمد بن علي ، عوالي اللئالي ، مجتبي عراقي ( تحقيق ) ، قم ، مطبعة سيد الشهداء ، 1403 هـ . ق .
5 ـ ابن اثير ، مبارك بن مبارك جزري ، النهايه في غريب الحديث والاثر ، ظاهر احمد الذاوي ( تحقيق ) قم ، موسسه اسماعيليان 1367 هـ . ش .
6 ـ ابن حنبل ، احمد بن محمد ، مسند احمد ، عبدالله محمد درويش ( تحقيق ) ، بيروت ، دارالفكر ، 1414 هـ . ق .
7 ـ ابن رازي ، احمد بن علي قمي ، جامع الاحاديث للقميّ ، مشهد ، حضرة الرضوية المقدسة ، 1413 هـ . ق .
8 ـ ابن سينا ، حسين بن عبدالله ، الاشارات و التنبيهات ، دفتر نشر كتاب ، 1403 هـ . ش .
9 ـ ابن عربي ، محي الدين ، انشاء الدوائر ، بيروت ، دار احياء التراث العربي .
10 ـ ابن عربي ، محي الدين ، تفسير منسوب به ابن عربي ، بيروت ، دار احياء التراث العربي .
11 ـ ابن عربي ، محي الدين ، رسائل ابن عربي ، بيروت ، دار احياء التراث العربي .
12 ـ ابن عربي ، محي الدين ، فتوحات مكيه ، بيروت ، دار احياء التراث العربي .
13 ـ ابن فروخ ، محمد بن حسن ، بصائر الدرجات ، قم ، مكتبة آية الله المرعشي ، 1404 هـ ق .
14 ـ ابن فروخ ، محمد بن حسن ، نور الثقلين ، قم ، مكتبة آية الله المرعشي ، 1404 هـ . ق .
15 ـ ابن فناري ، حمزه ، مصباح الانس ، تهران ، فجر ، 1363 هـ . ش .
|
185 |
|
16 ـ ابن منظور ، جمال الدين ، لسان العرب ، بيروت ، دار صادر ، 1410 هـ . ق .
17 ـ ابي حنيفه ، نعما بن حمد ، دعائم الاسلام ، قاهره ، 1383 هـ . ق .
18 ـ احمد بن محمد ، مصباح المنير ، قم ، دار الهجرة ، 1405هـ ق .
19 ـ ازرقي ، محمد بن عبدالله ، اخبار مكه ، رشدي الصالح ملحس ( تحقيق ) . بيروت ، دار الاندلس ، 1411هـ . ق .
20 ـ اصبهاني ، ابونعيم ، حلية الاولياء ، بيروت ، دارالفكر ، 1387 هـ . ق .
21 ـ الدقن ، محمد ، كعبه و جامه آن از آغاز تا كنون ، هادي انصاري ( ترجمه و تحقيق ) ، نشر مشعر ، 1383 هـ . ش .
22 ـ السيد دراج ، احمد ، الكعبة المشرفه سرّة الارض و وسط الدنيا ، قاهره ، دار العلم و الثقافة ، 1420 هـ . ق .
23 ـ امام جعفر صادق ( عليه السلام ) ، مصباح الشريعة ، تهران ، 1408 هـ . ق .
24 ـ امام جعفر صادق ( عليه السلام ) ، منتهي الامال ، تهران ، 1408 هـ . ق .
25 ـ امام حسن عسكري ، التفسير المنسوب الي الامام ابي محمد الحسن بن علي العسكري ( عليه السلام ) ، قم ، موسسة الامام المهدي ، 1409 هـ . ق .
26 ـ انصاري ، عبدالله ، شرح منازل السائرين ، ملاعبدالرزاق كاشاني ( شارح ) .
27 ـ انصاري ، عبدالله ، مجموعه رسائل فارسي خواجه عبد الله انصاري ، تهران ، انتشارات قوس ، 1377 هـ . ش .
28 ـ انيس ، ابراهيم و . . . ، المعجم الوسيط ، تركيه ، المكتبة الاسلامية ، 1972 م .
29 ـ باسلامة ، حسين بن عبدالله ، تاريخ الكعبة المعظمة ، التهامة ، 1402 هـ . ق .
30 ـ باسلامة ، حسين بن عبدالله ، تاريخ عمارة مسجد الحرام ، التهامة ، 1402 هـ . ق .
31 ـ برسي ، رجب ، مشارق انوار اليقين في اسرار امير المؤمنين ( عليه السلام ) ، قم ، منشورات الشريف الرضي ، 1415 هـ . ق .
32 ـ بقلي شيرازي ، روزبهان ، عبهر العاشقين ، تهران و پاريس ، 1366 هـ . ش .
33 ـ بيهقي ، احمد بن حسين ، السنن الكبري ، بيروت ، دار الفكر ، 1417 هـ . ق .
34 ـ ترمذي ، محمد بن عيسي ، سنن ترمذي ، احمد محمد شاكر ( تحقيق ) ، بيروت ، دار احياء التراث .
35 ـ تميمي ، احمد بن علي ، شرح التجليات الالهية ، بيروت ، 1404 هـ . ق
36 ـ تميمي ، احمد بن علي ، مسند ابن يعلي ، بيروت ، 1404 هـ . ق .
37 ـ جعفريان ، رسول ، آثار اسلامي مكه و مدينه ، قم ، نشر مشعر ، 1382 هـ . ش .
38 ـ جنابذي ، سلطان محمد ، بيان السعاده ، بيروت ، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات ، 1408هـ . ق .
|
186 |
|
39 ـ جوادي آملي ، عبدالله ، صهباي حج ، قم ، مركز نشر اسراء ، 1377 هـ . ش .
40 ـ حاكم نيشابوري ، محمد بن عبدالله ، المستدرك علي الصحيحين ، مصطفي عبد القادر عطا ( تحقيق ) ، بيروت ، دار الكتب العلميه ، 1411 هـ . ق .
41 ـ حرّ عاملي ، محمد بن حسن ، وسائل الشيعه ، قم ، موسسه آل البيت ، 1409 هـ . ق .
42 ـ حسام الدين هندي ، علي المتقي ، كنز العمّال ، صفوة السصقا ( تصحيح ) ، بيروت ، مكتبه التراث الاسلامي ، 1397 هـ . ق .
43 ـ حلي ، ابن ادريس ، السرائر ، قم ، مؤسسة النشر الاسلامي ، 1410 هـ . ق .
44 ـ حميري قمي ، عبدالله بن جعفر ، قرب الاسناد ، قم ، 1413 هـ . ق .
45 ـ حنفي سمرقندي ، نصر بن محمد ، تنبيه الغافلين ، يوسف علي بديوي ( تحقيق ) ، بيروت ، دار ابن كثير ، 1413 هـ . ق .
46 ـ [ امام ] خميني ( رحمه الله ) ، روح الله ، پرواز در ملكوت .
47 ـ [ امام ] خميني ( رحمه الله ) ، روح الله ، چهل حديث ، تهران ، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ، 1378 هـ . ش .
48 ـ [ امام ] خميني ( رحمه الله ) ، روح الله ، مصباح الهدايه الي الخلافة و الولاية ، سيد احمد فهري ( ترجمه ) ، تهران ، 1360 هـ . ش .
49 ـ خالد البرقي ، احمد بن محمد ، المحاسن ، سيد مهدي رجايي ( تحقيق ) ، قم ، مجمع جهاني اهل البيت ، 1413 هـ . ق .
50 ـ خربوطلي ، علي حسني ، تاريخ الكعبة ، بيروت ، دار الجيل ، 1411 هـ . ق .
51 ـ ديلمي ، حسن بن ابي الحسن ، ارشاد القلوب ، بيروت ، موسسة الاعلمي ، 1398هـ . ق .
52 ـ ديلمي همداني ، شيرويه بن شهردار ، الفردوس بمأثور الخطاب ، سعيد بن بسيوني زغلول ( تحقيق ) ، بيروت ، دار الكتب العلمية ، 1406 هـ . ق .
53 ـ رازي ، شيخ نجم الدين ، مرصاد العباد ، تهران شركت انتشارات علمي و فرهنگي ، 1365هـ . ش .
54 ـ راغب اصفهاني ، حسين بن محمد ، معجم مفردات الفاظ القرآن ، صفوان عدنان داوودي ، بيروت ، دار القلم ، 1412 هـ . ق .
55 ـ راوندي ، قطب الدين ، الخرائج و الجرائح ، موسسه الامام المهدي ( تحقيق ) ، قم ، 1409 هـ . ق .
56 ـ سراج طوسي ، ابو نصر ، اللمع ، عبد الحليم محمود و طه عبدالباقي مسرور ( تحقيق ) ، مصر ، دار الكتب الحديث ، 1960 م .
|
187 |
|
57 ـ سمرقندي ، عبد الله بن عبدالرحمن ، سنن الدارمي ، قاهره ، 1389 هـ . ق .
58 ـ سنائي ، احمد بن شعيب ، سنن سنائي ، بيروت ، دار المعرفة ، 1414 هـ . ق .
59 ـ سهروردي ، شهاب الدين ، عوارف المعارف ، تهران ، شركت انتشارات علمي و فرهنگي ، 1364 هـ . ش .
60 ـ سهيلي ، روض الانف ، بيروت ، دار احياء التراث العربي .
61 ـ سيوطي ، عبدالرحمن بن ابي بكر ، الدر المنثور ، بيروت ، دارالفكر ، 1414 هـ . ق .
62 ـ شبستري ، محمود ، شرح گلشن راز ، لاهيجي ( شارح ) ، تهران ، انتشارات اسلامي ، 1371 هـ . ش .
63 ـ شريف رضي ، محمد بن حسين ، المجازات النبويه ، قم ، مكتبه بصيرتي ، 1406 هـ . ق
64 ـ شنوفي ، علي ، مكه المكرمة و الكعبة المشرفة ، بيروت ، بيت الحكمة ، 1989 م .
65 ـ شيخ صدوق ، علي بن بابويه ، كمال الدين و تمام النعمة ، علي اكبر غفاري ( تحقيق ) ، قم ، موسسة نشر الاسلامي ، 1405 هـ . ق .
66 ـ شيرازي ، صدر الدين ، شرح اصول كافي ، قم ، منشورات الاعلمي ، 1411هـ . ق .
67 ـ صدوق ، علي بن بابويه ، امالي ، بيروت ، 1400 هـ . ق .
68 ـ صدوق ، علي بن بابويه ، عيون اخبار الرضا ، تهران ، انتشارات جهان .
69 ـ صدوق ، علي بن بابويه قمي ، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ، علي اكبر غفاري ( تحقيق ) ، تهران ، مكتبة الصدوق .
70 ـ صدوق ، علي بن بابويه ، معاني الاخبار ، علي اكبر غفاري ( تحقيق ) ، قم ، موسسة النشر الاسلامي ، 1361 هـ . ش .
71 ـ صدوق ، محمد بن علي ، الخصال ، علي اكبر غفاري ( تحقيق ) ، بيروت ، مؤسسه الاعلمي ، 1410 هـ . ق .
72 ـ صدوق ، محمد بن علي ، علل الشرايع ، نجف ، 1385 هـ . ق
73 ـ صدوق ، محمد بن علي ، من لا يحضره الفقيه ، علي اكبر غفاري ( تحقيق ) ، قم ، موسسة النشر الاسلامي .
74 ـ طباطبايي ، سيد محمد حسين ، الميزان ، قم ، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ،
75 ـ طبراني ، سليمان بن احمد ، الحدائق الناظره ، ابومعاذ ( تحقيق ) ، رياض ، دار الحرمين ، 1415 هـ . ق .
76 ـ طبراني ، سليمان بن احمد ، الدروس ، ابومعاذ ( تحقيق ) ، رياض ، دار الحرمين ، 1415هـ . ق .
77 ـ طبراني ، سليمان بن احمد ، المعجم الكبير ، حمدي عبد المجيد السلفي ( تحقيق ) ، بيروت ، دار احياء التراث العربي ، 1404 هـ . ق .
78 ـ طبراني ، سليمان بن احمد ، معجم الاوسط ، ابومعاذ ( تحقيق ) ، رياض ، دار الحرمين ، 1415 هـ . ق .
79 ـ طبرسي ، فضل بن حسن ، مجمع البيان في تفسير القرآن ، سيد هاشم رسولي محلاتي ( تحقيق ) ،
|
188 |
|
بيروت ، دارالمعرفة ، 1408 هـ . ق .
80 ـ طبري ، محمد بن جرير ، تفسير طبري ، بيروت ، دار الفكر ، 1408 هـ . ق .
81 ـ طريحي ، فخرالدين ، مجمع البحرين ، سيد احمد حسيني ( تحقيق ) ، تهران ، مكتبه نشر الثقافه الاسلاميه ، 1408 هـ ق .
82 ـ طوسي ، محمد بن حسن ، تهذيب الاحكام ، تهران ، 1390 هـ . ق .
83 ـ عبدالغني ، عارف ، تاريخ امراء مكه المكرمة بيروت ، دار البشائر ، 1413 هـ . ق .
84 ـ عطار ، احمد عبدالغفور ، بناء الكعبة علي قواعد ابراهيم ، بيروت ، 1399 هـ . ق .
85 ـ عياشي ، محمد بن مسعود ، تفسير عياشي ، سيد هاشم رسولي محلاتي ( تحقيق ) ، تهران ، المكتبه العلميه ، 1380 هـ . ق .
86 ـ عين القضاة همداني ، ابوالمعالي ، تمهيدات ، عفيف عسيران ( تصحيح ) ، تهران ، كتابخانه منوچهري
87 ـ عين القضاة همداني ، ابوالمعالي ، زبدة الحقائق ، عفيف عسيران ( تحقيق ) ، تهران ، دانشگاه تهران .
88 ـ فاسي مكي ، تقي الدين ، شفاء الغرام باخبار بلد الحرام ، بيروت ، دار الكتب العلمي .
89 ـ فاسي مكي ، محمد بن احمد حسيني ، العقد الثمين ، بيروت ، دار احياء التراث العربي .
90 ـ فاكهي ، محمد بن اسحاق ، اخبار مكه في قديم الدهر و حديثه ، عبد الملك بن عبدالله دهيش ( تحقيق ) ؛ بيروت ، دار خضر ، 1414 هـ . ق .
91 ـ فخر رازي ، التفسير الكبير ، بيروت ، دار احياء التراث العربي .
92 ـ فيروز آبادي ، محمد بن يعقوب ، القاموس المحيط ، بيروت ، دارالجيل .
93 ـ فيض كاشاني ، ملا محسن ، المحجة البيضاء ، علي اكبر غفاري ( تحقيق ) ، قم ، مؤسسة النشر الاسلامي ، 1415 هـ . ق .
94 ـ قائدان ، اصغر ، تاريخ و آثار اسلامي مكه مكرمه و مدينه منوره ، قم ، نشر مشعر ، 1372 هـ . ش .
95 ـ قزويني ، محمد بن زيد ، سنن ابن ماجه ، رياض ، 1404 هـ . ق .
96 ـ قشيري ، عبد الكريم ، ترجمه رساله قشيريه ، بديع الزمان فروزانفر ( تصحيح ) ، تهران ، شركت انتشارات علمي و فرهنگي ، 1374 .
97 ـ قشيري ، عبدالكريم ، لطائف الاشارات ، مصر ، مركز تحقيق التراث ، 1983 م
98 ـ قمي ، علي بن ابراهيم ، تفسير قمي ، مطبعة النجف الاشرف .
99 ـ قيصري ، شرح القيصري علي فصوص الحكم ، قم ، انتشارات بيدار .
100 ـ كاشاني ، عزالدين محمود ، مصباح الهدايه و مفتاح الكفايه ، تهران ، زوّار ، 1382 هـ ش .
|
189 |
|
101 ـ كُردي مكي ، محمد طاهر ، التاريخ القويم ، بيروت ، دار خضر ، 1420 .
102 ـ كلاباذي ، ابوبكر محمد ، التعرف ، تهران ، انتشارات اساطير ، 1371 هـ . ش .
103 ـ كليني ، محمد بن يعقوب ، فروع كافي ، علي اكبر غفاري ( تحقيق ) ، تهران ، دار الكتب الاسلامية ، 1389 هـ . ق .
104 ـ مجلسي ، محمد باقر ، بحار الانوار ، بيروت ، مؤسسة الوفاء ، 1403 هـ . ق .
105 ـ مجلسي ، محمد تقي ، روضة المتقين ، تهران ، مركز ثقافي اسلامي ، 1406 هـ . ق
106 ـ محمدي ري شهري ، محمد ، الحج و العمرة ، قم ، دار الحديث ، 1376 .
107 ـ محمدي ري شهري ، محمد ، بركات سرزمين وحي ، قم ، مشعر ، 1383 .
108 ـ مسعودي ، محمد بن رديه ، الكعبة المشرفة ، بيروت ، مطالع الرشيد ، 1410هـ . ق .
109 ـ مقدسي ، محمد بن عبدالواحد ، فضائل بيت المقدس ، محمد مطيع الحافظ ( تحقيق ) ، بيروت ، دار الفكر ، 1405 هـ . ق .
110 ـ مقريزي ، عبدالقادر ، بناء الكعبة البيت الحرام ، بيروت ، شركة دارالبشائر الاسلامية ، 1426 هـ . ق .
111 ـ ميبدي ، رشيد الدين ، كشف الاسرار و عدة الابرار ، تهران ، انتشارات امير كبير ، 1357هـ . ش .
112 ـ نجفي ، محمد حسن ، جامع المقاصد ، بيروت ، موسسه مرتضي العالمية ، 1412 هـ . ق .
113 ـ نجفي ، محمد حسن ، جواهر الكلام ، بيروت ، موسسه مرتضي العالمية ، 1412 هـ . ق .
114 ـ نعماني ، محمد بن ابراهيم ، الغيبة ، علي اكبر غفاري ( تحقيق ) ، تهران مكتبة الصدوق .
115 ـ نوري ، ميرزا حسين ، مستدرك الوسائل ، قم ، مؤسسة آل البيت ، 1408 هـ . ق .
116 ـ هجويري ، علي بن عثمان ، كشف المحجوب ، تهران ، كتابخانه طهوري ، 1399هـ ش .
117 ـ همداني ، ملا عبدالصمد ، بحر المعارف ، حسين استادولي ( تحقيق ) ، تهران ، حكمت ، 1374 هـ . ش .