بخش 8

14. آموزش مناسک حج 15. غسل 16. صدقه دادن فصل دوم: آداب شایسته در سفر حج 1. یادآوری نعمت‌های خداوند 2. دعا و ذکر درحال حرکت 3. جوانمردی در سفر 4. مواظبت بر اقامه نماز اوّل وقت 5. اقامه نماز در مساجد 6. خدمت به همراهان 7. حل مشکلات همراهان 8. گرامی داشتن همراهان 9. رعایت اخلاق اسلامی 10. سلام کردن به دیگران 11. واگذار نکردن کارهای خود به دیگران 12. همراه داشتن نیازمندی‌های سفر 13. مراقبت از پول و وسایل همراه 14. ترک خصومت و درگیری 15. اذیت نکردن همراهان 16. شریک ساختن دیگران در ثواب حج 17. انجام طواف به نیابت از امامان ( علیهم السلام ) فصل سوم: آداب شایسته پس از حج 1. انجام عمره مفرده 2. وداع با خانه خدا

حج خانة خدا بر كسي واجب است كه استطاعت داشته باشد و استطاعت؛ يعني داشتن زاد و راحله، صحّت بدن و داشتن هزينة مخارج عيال و خانواده پس از حج.

از اين رو، فقهاي اسلام نيز فرموده‌اند1 كه در وجوب حج، استطاعت عقلي، كفايت نمي‌كند، بلكه استطاعت شرعي نيز شرط است؛ يعني حج‌گزار بايد بتواند علاوه بر تأمين مخارج سفر حج، مخارج زندگي زن و فرزند خود را نيز تا پس از بازگشت تأمين نمايد و اگر كسي، اين توانايي را نداشته باشد حج بر او واجب نمي‌باشد؛ چنان‌كه مرحوم محقّق حلّي ( رحمه الله ) در اين باره فرموده است:

شرط چهارم از شرايط وجوب حج، داشتن مؤونه كافي است؛ يعني علاوه بر تأمين مخارج مورد نياز سفر حج، مخارج زندگي خانواده خود را تا پس از بازگشت نيز تأمين نمايد و اگر توان مالي او كمتر از اين باشد حج، بر او واجب نيست.(2)

11. خداحافظي با بستگان و دوستان

شايسته است كه زائر خانة خدا، پيش از رفتن به سفر حج، با بستگان، دوستان و حتّي اموات (درگذشتگان) خداحافظي نمايد. چه بهتر كه حج‌گزار، در خداحافظي، اموات و درگذشتگان به خصوص آنهايي را كه حقّ بيشتري دارند، مثل پدر و مادر بر زنده‌ها ترجيح دهد و با رفتن بر مزار آنان، ضمن طلب مغفرت از خداوند، تعهّد كند كه براي آنها در اماكن متبرّكه (مشاهد مشرّفه و مواقف كريمه) دعا نمايد. اگر زيارت اموات و خداحافظي با آنان در عصر روز پنجشنبه باشد كه روحشان آزادتر است بهتر خواهد بود. بديهي است اگر دعاي خير اموات، به ويژه پدر و مادر زائر بدرقة راه وي باشد، باعث گشايش و سهولت امور مسافر خواهد بود.

همچنين خداحافظي با اقوام، بستگان و دوستان، علاوه بر جلب محبّت قلبي و رضايت خاطر آنان، حقّي بر آنها نيز ثابت مي‌كند كه زائر خانه خدا در حين عزيمت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. رك: جواهر الكلام، ج 17، ص 273؛ اللمعة الدمشيقه، ج 1،‌ ص 208.

2. شرايع الاسلام، ج1، ص226.

سفر، با دعاي خير اقوام و آشنايان بدرقه مي‌گردد و از طرفي، در غياب وي از اهل عيال و مال او مواظبت و در بازگشت از سفر، او را استقبال و زيارت مي‌كند.

امام صادق ( عليه السلام ) به نقل از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در اين باره فرموده است:

حقٌّ عَلَي المُسلِمِ اِذَا اَرادَ سَفَراً اَن يُعلِمَ اِخوانَهُ وَحَقٌّ عَلي اِخوانِهِ اِذا قَدِمَ اَن يَأتوُه.(1)

بر شخص مسلمان لازم است كه هرگاه قصد مسافرت داشت، برادران ديني خود را خبر كند. و بر برادران ديني او لازم است كه هرگاه وي از مسافرت برگشت به ديدار او بيايند.

امام باقر ( عليه السلام ) در حديثي مي‌فرمايد:

كانَ رَسولُ الله ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) اِذا وَدَّعَ مُسافِراً اَخَذَ بِيَدِهِ ثُمَّ قالَ: اَحسَنَ الله لَك الصَّحابَةَ وَاَكمَلَ لَكَ المَعُونَةَ وَسَهَّلَ لَكَ الحُزونَةَ وَقَرَّبَ لَكَ البَعيدَ وَكَفاكَ المُهِمَّ وَحَفِظَ لَكَ دينَكَ وَامانَتَك.(2)

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) هرگاه، مسافري را وداع مي‌فرمود، دست او را مي‌گرفت و مي‌گفت: خداوند متعال، همسفرهايت را خوب، و زاد و توشه‌ات را تكميل و سختي‌هاي سفر را بر تو آسان نمايد و دوري را بر تو نزديك و مشكلات تو را حل، و دين و دنياي تو را حفظ كند.

از ديدگاه مكتب اسلام، يكي از وظايف ديني اقوام و آشنايان و دوستان هر مسافر، به ويژه زائر خانه خدا اين است كه در غياب وي از خانواده و مال او حفاظت كنند3 تا از اين طريق، علاوه بر آنكه وظيفه اسلامي خويش را انجام مي‌دهند از اجر و پاداش الهي نيز بهره‌مند گردند.

چنان‌كه امام زين العابدين ( عليه السلام ) در روايتي از اجر و پاداش كسي كه در غياب حج‌گزار، از خانواده و مال وي مواظبت كند، فرموده است:

مَن خَلَفَ حاجّاً في اَهلِهِ وَمالِهِ كانَ لَهُ كَاَجرِهِ حَتي كانَ كَاَنَّهُ يَستَلِمُ الاَحجار.(4)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وسائل الشيعه، ج8، ص329؛ راهنماي حرمين شريفين، ج2، ص43.

2. وسائل الشيعه، ج8، ص298.

3. همان، صص 545 ـ 548.

4. وسائل الشيعه، ج8، ص316؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص147.

هر كس، خانواده و مال شخص حاجي را مواظبت كند، اجر و پاداش او به اندازه حج‌كننده است، حتي مثل اين است كه او حجرالاسود و اركان كعبه را بوسيده و استلام كرده است.

12 . نتراشيدن موي سر

مي‌توان گفت كه تراشيدن موي سر و ريش، براي كسي كه قصد حج دارد، در ماه ذي‌قعده كراهت دارد؛ زيرا در بعضي از روايات آمده است: كسي كه قصد حج دارد، در ماه‌هاي حج، موي سر و ريش خود را كوتاه نكند و از آن چيزي نگيرد.

«ابي الصّباح كناني» روايت كرده است:

سَأَلتُ اَبا عَبدِالله ( عليه السلام ) عَنِ الرَّجُلِ يُريدُ الحَجَّ اَيَأخُذُ مِن شَعرِهِ في أَشْهُرِ الحَجّ؟ قالَ: لا وَلا مِن لِحيَتِهِ وَلكِن يَأخُذُ مِن شارِبِه وَاَظفارِهِ.(1)

از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيدم: مردي كه مي‌خواهد حج برود آيا مي‌تواند در ماه‌هاي حج موي خود را كوتاه كند؟ امام فرمود: از موي سر و ريش خود نگيرد، بلكه از شارب و ناخن‌هاي خود بگيرد.

عبدالله بن سنان نيز از آن حضر ت روايت كرده است كه فرمود:

لا تَأخُذ مِن شَعرِكَ اِذا اَرَدتَ الحَجَّ في ذِي القَعدَة وَلا فِي الشَّهرِ الَّذي تُريدُ فيهِ العُمرَة.(2)

هرگاه قصد داشتي كه در ذيقعده حج به جا ‌آوري از موي سر خود نگير «چيزي كم نكن» همچنين در ماهي كه اراده عمره داري، اين كار را انجام نده.

امام صادق ( عليه السلام ) در حديثي ديگر فرموده است:

الحَجُّ اَشهُرُ مَعلُوماتٍ: شَوّال وَذوالقَعدَة وَذوالحَجَّة فَمَن اَرادَ الحَجَّ وَفَّرَ شَعرَهُ اِذا نَظَرَ هِلالَ ذِي القَعدَة وَمَن اَرادَ العُمرَةَ وَفَّرَ شَعرَهُ شَهراً.

حج در ماه‌هاي معيّني است: شوّال، ذيقعده و ذيحجه. هر گاه كسي قصد حج دارد از ماه ذيقعده موي سر خود را بگذارد و كسي كه قصد عمره دارد از يك ماه، موي خود را بگذارد.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الاستبصار، محمد بن الحسن الطوسي، ج2، ص161.

2. تهذيب الاحكام، ج5، ص445.

3. الفقيه، ج2، ص197.

اسحاق بن عمّار مي‌گويد: از امام موسي كاظم ( عليه السلام ) سؤال كردم:

كَم اُوَّفِرُ شَعري اِذا اَرَدتُ العُمرَة؟ قالَ: ثَلاثينَ يَوماً.(1)

هرگاه قصد عمره نمايم چه مقدار و چه زماني موي سر خود را بگذارم؟ فرمود: سي روز.

13. توكل و اميد به عنايت خداوند

يكي از نشانه‌هاي اوّليّه عبوديّت و بندگي اين است كه انسان مسلمان و مؤمن، در هر حال و شرايط و همه جا، به عنايت خداوند اميدوار بوده و توكّل بر آن داشته باشد. البته اين امر، بدان معني نيست كه در انجام كاري، بدون تهيّة امكانات و وسايل مورد نياز، در گوشه‌اي بنشيند و دست روي دست بگذارد و آن را توكّل بر خداوند و اميد به عنايت الهي نام نهد. توكل به اين معناست كه انسان مؤمن، در حالي كه براي رسيدن به هدف و انجام امري، لوازم و مقدِّمات آن را تهيّه مي‌كند، امّا مستقلاً به آنها اعتماد ندارد، بلكه موفقيت خود را در هر امري، از لطف و عنايت ويژة الهي مي‌داند، نه از سرمايه و امكانات مادي و يا جواني و قدرت بازو و رفيق و آشنا.

امام صادق ( عليه السلام ) در اين باره فرموده است:

اِذا اَرَدتَ الحَجَّ... وَلا تَعمِد عَلي زادِكَ وَراحِلَتِك وَاَصحابِكَ وَقُوَّتِكَ وَشَبابِكَ وَمَالِكَ...(2)

هرگاه اراده حج كردي... بر توشه و مركب و همراهان و نيروي جواني و مال خود، اعتماد نداشته باش، مبادا كه وبال و دشمن تو شوند. همانا هر كس مدعي خشنودي خدا باشد، ولي به چيز ديگري اعتماد كند، خداي تعالي آن را دشمن و وبال او مي‌گرداند تا بداند كه هيچ نيرو و تدبيري براي احدي نيست، مگر اينكه خدا توفيق و ياري عنايت كند. و در اين راه خود را به اندازه‌اي آماده كن كه گويا اميد بازگشت براي تو نيست، و در مصاحبت و همراهي ديگران، خوش رفتار و نيكو كردار باش.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تهذيب الاحكام، ج5، ص445.

2. مصباح الشريعه، ص112.

14. آموزش مناسك حج

زائر خانه خدا، بايد قبل از سفر، احكام و مناسك حج را به طور كامل ياد بگيرد تا در حين انجام عمل، دچار مشكل نشود. چه بسا در مواردي ممكن است به علت بي‌توجّهي، مرتكب كفّاره گردد و يا خداي نخواسته، كاري انجام دهد كه صحّت حج وي مخدوش شود.

حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) پس از آنكه به همراهي فرزندش حضرت اسماعيل ( عليه السلام ) ، پايه‌هاي خانة خدا را بالا ‌بردند (پس از تكميل آن) چند چيز را از خداوند متعال درخواست كردند؛ چنان‌كه سه درخواست در آية 128 سوره بقره ذكر شده كه يكي از آنان، نشان دادن (و آموزش) مناسك حج بوده است. آنجا كه به خداوند متعال گفت:

( رَبَّنا وَاجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنا مَناسِكَنا وَتُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ) (بقره: 128)

پروردگارا! ما را تسليم فرمان خود قرار ده و از دودمان ما، امّتي كه تسليم فرمانت باشند «به وجود آور» و طرز عبادت را به ما نشان «و آموزش» ده و توبه ما را بپذير كه تو، توبه‌پذير و مهرباني.

سرانجام حضرت ابراهيم و فرزندش اسماعيل8 با راهنمايي و آموزش حضرت جبرئيل، مناسك و اعمال حج خود را به جا آوردند.(1)

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در حديثي آموختن مناسك حج را جزء دين دانسته و مي‌فرمايد:

تَعَلَّمُوا مَناسِكَكُم فَانَِّها مِن دينِكُم.(2)

مناسك حج خود را بياموزيد كه جزء دين شماست.

از اين رو، با توجّه به جايگاه و اهميّت ويژة آموزش مناسك حج، پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در سال دهم هجرت، از جانب خداوند متعال مأموريت يافت كه در آن سال، شخصاً در مراسم حج شركت كند و عملاً مردم را به تكاليفشان آشنا سازد و انحرافات و خرافه‌هايي را كه بر پيكر اين عبادت افزوده شده است، از بين ببرد و حدود «عرفات» و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فروع الكافي، ج4، صص202 و 207؛ تاريخ الامم و الملوك (تاريخ طبري) ج1، صص184 ـ 183؛ حج و عمره در قرآن و حديث، ص383.

2. حج و عمره در قرآن و حديث، ص377.

«من» و موقع كوچ كردن از آنها را به مردم آموزش بدهد. در واقع اين سفر، بيش از آنكه جنبه سياسي و اجتماعي داشته باشد، جنبه آموزشي داشت.(1)

«حذيفه» در روايتي، نقل كرده است:

پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به مؤذّنان دستور داد تا در ميان مردم، منطقه پايين و بالا، اعلام كردند آگاه باشيد كه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) امسال آهنگ حج دارد تا به مردم، حج آنان را تفهيم كند و مناسكشان را به آنان بياموزد تا براي هميشه در ميان آنان سنّت باشد پس، از آناني كه مسلمان شده بودند، باقي نماندند، مگر اينكه همگي در سال دهم، با پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) حج گزاردند تا شاهد منافعشان باشند و پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) حجشان را به آنان بياموزد و مناسك را به آنان بشناساند.(2)

بدين ترتيب، سفر حج رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در سال دهم هجرت كه به حجة الوداع معروف است، براي مردم جنبة آموزشي مناسك حج را داشته است. از اين رو، در پايان اين حج اعلام فرمود:

آيين حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) را براي آنان برپا داشته و همه آنچه را كه مشركان پس از او (حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) ) پديد آورده بودند، از آن اعمال زدوده و حج را به حالت نخستين آن بازگردانده است.(3)

بدون ترديد، مناسك حج، داراي چنان ابعاد وسيع و گسترده‌اي است كه آموزش همه جانبه و كامل آن، تلاش‌هاي مؤثّر و دراز مدت زائران خانة خدا را مي‌طلبد تا با فراهم نمودن شرايط و زمان مناسب و دقّت و حوصله‌اي بيشتر، احكام و مناسك حج را فرا گيرند.

«زراره» در حديثي نقل مي‌كند: به امام صادق ( عليه السلام ) عرض كردم: «فدايت شوم! چهل سال است كه دربارة حج از شما مي‌پرسم و شما براي من فتوا مي‌دهيد!» فرمود: «اي زراره! آيا مي‌خواهي احكام و مسائل خانه‌اي كه دو هزار سال پيش از آدم ( عليه السلام ) حج و زيارت مي‌شده، در چهل سال تمام شود؟» ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فرازهايي از تاريخ پيامبر اسلام9، جعفر سبحاني، ص504.

2. بحارالانوار، ج28، ص95؛ ج37، ص115؛ ج21، ص383؛ حج و عمره در قرآن و حديث، ص379.

3. همان.

4. من لايحضره الفقيه، ج2، ص306؛ وسائل الشيعه، ج8، ص7.

از اين رو، از مهم‌ترين آداب حج، آموزش و يادگيري مناسك آن است كه زائر

خانة خدا، بايد قبل از سفر خود با مراجعه به افراد آگاه و آشنا به مسايل و احكام حج، آن را ياد بگيرد و با آشنايي و دقّت هر چه بيشتر، حجي را به جا آورد كه مقبول درگاه الهي واقع شود كه به حق، چنين حجي از تمام دنيا و هر چه در آن است بهتر خواهد بود.

در روايتي آمده است: «حَجَّةٌ مَقبولَة خَيرٌ مِنَ الدُّنيا وَما فيه» ( 1 )؛ «حج مقبول، از دنيا و هر چه كه در آن است بهتر است».

همچنين در روايتي ديگر آمده است: «اِنَّ الحَجَّ المَبرورَ لا يَعدِلُهُ شَيٌء» ( 2 )؛ «بدون شك، هيچ چيزي با حج مقبول، برابري نمي‌كند».

در روايتي از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) نيز نقل شده است كه فرمود: «الحَجُّ المَبرور لَيسَ لَهُ جَزاءٌ اِلاّ الجَنَّة» ( 3 )؛ «پاداش حج مقبول، چيزي جز بهشت نخواهد بود».

15. غسل

مستحب است زائر خانه خدا در آستانة حركت، غسل كند و در آن هنگام بگويد: «بِسمِ اللهِ وَبِاللهِ وَلا حَولَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِالله» ( 4 ) و نيّت غسل را، غسل توبه، حاجت، زيارت، طلب خير، نماز و دعا قرار دهد.

البته اگر در روز جمعه، غسل مي‌كند، غسل جمعه را نيز به نيّت خود اضافه كند. به عبارت ديگر براي همه آنها يك غسل كفايت مي‌كند.(5)

16. صدقه دادن

مستحب است مسافر، به ويژه زائر خانه خدا در آغاز سفر و نيز در ادامه آن، صدقه بدهد تا جان و مال خود را بيمه كند. امام صادق ( عليه السلام ) در حديثي فرمود: «تَصَدَّقْ وَاخرُج اَيَّ يَومٍ شِئتَ» ( 6 )؛ «صدقه بده و هر روزي كه خواستي خارج شو و مسافرت كن».

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالانوار، ج 96، ص11.

2. جواهر الكلام، ج17، ص214؛ وسائل الشيعه، ج8، ص77.

3. مستدرك الوسائل، ج8، ص41.

4. وسائل الشيعه، ج8، ص268.

5. همان.

6. همان، ص272.

«حماد بن عثمان» مي‌گويد: به امام صادق ( عليه السلام ) عرض كردم: «آيا در بعضي از روزها مثل چهارشنبه و غير آن، سفر مكروه است؟» حضرت فرمود: «اِفتَتِح سَفَرَكَ بِالصَّدَقَة وَاخرُج وَاقرَاء آيَةَ الكُرسي اِذَا بَدَا لكَ» ( 1 )؛ «سفر خود را با صدقه دادن آغاز كن و بيرون شو و آية الكرسي را بخوان».

در حديثي ديگر از امام صادق ( عليه السلام ) روايت شده است كه فرمود:

قرار بود زميني بين من و مردي تقسيم گردد. آن مرد از علم نجوم آگاهي داشت و كار را به تأخير انداخت تا اينكه ساعتي را انتخاب كرد كه به اعتقادش آن ساعت براي او خوب و براي من بد بود. چون زمين تقسيم گرديد و به نفع من تمام شد، آن مرد ناراحت شد و دست راست خود را بر دست چپ مي‌زد و مي‌گفت: مثل اين روز را هرگز در زندگي‌ام نديدم. پرسيدم: مگر چه شده است؟ جواب داد: من مرد منجّمي هستم، در ساعت خوبي بيرون آمدم و ساعت بد را براي شما انتخاب كردم، ولي اينك، كار برعكس شده و قسمت بهتر نصيب شما گرديده است.

گفتم: به تو حديثي بياموزم كه پدرم برايم نقل كرده است كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: هر كه مايل است و دوست دارد كه از نحوست روزش جلوگيري شود، صبحگاهِ آن روز را صدقه بدهد، پس خداوند نحس و بدي روز را با صدقه برطرف مي‌كند... من در آغاز حركت و خروج از منزل صدقه دادم و اين صدقه دادن، بهتر از علم نجوم است.(2)

زائر خانه خدا با دادن صدقه پيش از سفر، جان و مال خود و نيز خانواده‌اش را از گرفتاري‌ها و حوادث اتفاقي بيمه مي‌كند و نجات مي‌دهد.

چنان‌كه امام باقر ( عليه السلام ) در حديثي مي‌فرمايد:

اَلبِرُّ وَالصَّدَقَةُ يَنفيانِ الفَقر وَيَزيدانِ في العُمرِ وَيَدفَعانِ تِسعينَ مِيتَةَ السُّوء.(3)

كارهاي نيك و صدقه دادن، فقر را از بين مي‌برد و عمر را طولاني مي‌كند و نود مرگ بد را از انسان دفع مي‌كند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص272.

2. فروع الكافي، ج4، ص6.

3. همان، ص2.

فصل دوم: آداب شايسته در سفر حج

1. يادآوري نعمت‌هاي خداوند

هر شخص مسافر، به ويژه زائر خانة خدا، آنگاه كه بر مركب (و وسيلة نقليه) سوار مي‌شود، مستحب است، نعمت‌هاي خداوند را به ياد آورده، سپاس‌گزاري نمايد و بگويد:

اَلحَمدُ للهِ هَدانَا الاِسلام وَعَلَّمنا القُرآن و مَنَّ عَلَينا بِمُحَمَّد ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) (سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ * وَإِنَّا إِلي رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ) والحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمين.(1)

سپاس مخصوص خدايي است كه ما را به اسلام هدايت كرد و به ما قرآن را آموخت و با فرستان «رسولش» محمد بن عبدالله بر ما منّت نهاد، «و پاك و منزّه است كسي «خدايي» كه اين «وسيله» را مسخّر ما ساخت وگرنه ما توانايي تسخير آن را نداشتيم». ستايش مخصوص خداوندي است كه پروردگار جهانيان است.

حضرت علي ( عليه السلام ) به نقل از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: هر كس بر مركب سوار شد، نعمت‌هايي را كه خداوند به او داده به ياد آورد و آيه (سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا...) را بخواند و بگويد:

اَستغفرُ اللهَ الَّذي لا اِله اِلاّ هُوَ الحَيُّ القَيُّومُ وُ اَتُوبُ اِلَيه. اَللّهُمَّ اغفِرلي ذُنُوبي، فِاِنَّهُ لا يَغفِرُ الذُّنوب اِلاّ اَنت.(2)

مولاي كريم و خداي بخشنده مي‌فرمايد: اي فرشتگان من، بنده من مي‌داند كه گناهان اورا جز من، كسي نمي‌بخشد، شما شاهد باشيد كه من گناهان او را آمرزيدم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وسايل الشيعه، ج8، ص281.

2. همان، ص282؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص178؛ حج در انديشه اسلامي، ص41.

2. دعا و ذكر درحال حركت

از آنجايي كه پيمودن زمين و آسمان، همراه با فراز و نشيب و اوج و فرود است و وسيلة نقليه (اتومبيل) جاده‌هاي پر پيچ و خم كوهستان‌ها و بيابان‌ها را طي كرده، با رفتن به قلّه‌ها سرازير مي‌شود و هواپيما، نيز از فرودگاه (ميدان هوايي) بر‌مي‌خيزد و اوج مي‌گيرد و با رسيدن به مقصد، در فرودگاهي ديگر، بر زمين مي‌نشيند؛ زائر خانه خدا، در تمامي اين مراحل سفر، سزاوار است كه ياد خدا را بر لب، زمزمه كند.

در روايت آمده است: «رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در سفر، آن‌گاه كه در مسيري فرود مي‌آمد «سبحان الله» و زماني كه بالا مي‌رفت «الله اكبر» مي‌گفت».(1)

«حذيفة بن منصور» مي‌گويد: «همراه امام صادق ( عليه السلام ) به طرف مكّه حركت كرديم، پس از نماز، حضرت فرمود: «اللّهُمَّ خُلَّ سَبيلَنا و اَحسِن تسييرَنا وَاَحسِن عافيتَن» و هرگاه از بلندي بالا مي‌رفت، مي‌فرمود: «اللّهُمَّ لَكَ الشَّرَفُ عَلي كُلِّ شَرَف».(2)

همچنين آن حضرت مي‌فرمايد: اگر به جايي رسيدي كه احساس خوف و ترس كردي اين آيه شريفه را بخوان:

(رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً) (اسراء:80)

پروردگارا! مرا با صداقت وارد كن و با صداقت خارج ساز و از سوي خود، حجتي ياري‌كننده برايم قرار ده.

و نيز آية الكرسي را بخوان.(3)

امام صادق ( عليه السلام ) در حديثي ديگر فرمود:

روزي دو برادر خدمت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) شرفياب شدند و عرض كردند: ما به قصد تجارت، عازم شام مي‌باشيم. به ما بفرماييد چه بگوييم؟ حضرت فرمود: هرگاه به منزلي فرود آمديد نماز عشاء را بخوانيد و هنگام خوابيدن، تسبيحات حضرت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وسايل الشيعه، ج8، ص258؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص179.

2. وسايل الشيعه، ج2، همان، ص286.

3. همان، ص287.

فاطمه زهرا(ها) را بگوييد و سپس آية الكرسي را بخوانيد «در اين صورت» تا به صبح از هر بلايي، در امان خواهيد بود.(1)

همچنين آن حضرت، با بيان اهمّيت و فضيلت آية الكرسي، بر خواندن آن در رفع گرفتاري و سختي(شر و بدي) تأكيد كرده‌اند و مي‌فرمايد:

اِنَّ لِكُلِّ شَيءٍ ذَروَةً وَذَروَةُ القُرآنِ آيَةُ الكُرسي، مَن قَرَأ آيَةَ الكُرسي مَرَّةً، صَرَفَ اللهُ عَنهُ اَلفَ مَكروهٍ مِن مَكارِهِ الدُّنيا وَاَلفَ مَكروهٍ مِن مَكارِهِ الآخِرَة، اَيسَرُ مَكروهِ الدُّنيا الفَقرُ وَاَيسَرُ مَكروهِ الآخِرةِ عَذابُ القَبر وَاِنّي لاَستعينُ بِها عَلي صُعودِ الدَّرَجَة.(2)

هر چيزي، بلندي و اوجي دارد و بلندي و اوج قرآن، آية الكرسي است. كسي كه آية الكرسي را يك‌بار بخواند، خداوند هزار شرّ و بدي «زشتي و ناپسندي» از شرّ و بدي‌هاي دنيا و هزار شر و بدي، از شرّ و بدي‌هاي آخرت را از او دور كند و بازگرداند؛ آسان‌ترين شرّ و بدي «زشتي و ناپسندي» دنيا، فقر، و آسان‌ترين شر و بدي آخرت، عذاب قبر است. و من هميشه، به سبب آية الكرسي بر بالا رفتن از قلّه و گردنه «مقام، منزلت و مرتبه» كمك مي‌جويم.

همچنين امام صادق ( عليه السلام ) در حديثي فرمود: «كسي كه تنها سفر مي‌كند، اين دعا را بخواند: «ما شاءَ الله لا حَولَ و لا قُوّةَ اِلاّ بِاللهِ، اَللّهُمَّ آنِس وَحشَتي وَاَعِنّي عَلي وَحدَتي وَادِّ غيبتي».(3)

3. جوانمردي در سفر

مستحب است كه مسافران، به ويژه زائر خانه خدا در سفر، جوانمردي از خود نشان بدهند. رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در حديثي شش خصلت و ويژگي را از مروّت ذكر فرموده است:

سه خصلت در وطن و سه خصلت در سفر؛ تلاوت قرآن، حضور (و ملازمت) در مساجد و همراهي با برادران در حل مشكلات و نيازهاي آنان، نشانه جوانمردي در وطن است. فراواني و خوبي زاد و توشه، بخشش به همراهان و خوش خلقي و شوخي بدون معصيت نيز نشانه‌هاي جوانمردي در سفر است.(4)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص288.

2. وسايل الشيعه، ج8، ص288.

3. همان؛ حج در انديشه اسلامي، صص42 ـ 43.

4. وسايل الشيعه، ج8، ص320.

امام صادق ( عليه السلام ) نيز در حديثي فرمود:

لقمان به فرزندش گفت: اگر با گروهي مسافرت كردي در كار خود و آنان، فراوان مشورت نما؛ در چهره آنان زياد لبخند بزن؛ از خوراكي‌ها و توشه‌هايي كه همراه داري بر آنان ببخش و با آنان كريمانه عمل كن؛ دعوت آنان را پاسخ بگو و اگر از تو ياري خواستند شهادت بده؛ هرگاه همراهان تو پياده راه مي‌پيمايند با آنان همراهي كن و اگر به كاري مشغول مي‌باشند با آنها كار نما...؛ سخن سالمنداني را كه سنّ آنان از تو بيشتر است پذيرا باش و اگر تو را به چيزي امر نمودند پيروي كن و اگر چيزي از تو خواستند پاسخ مثبت بده و جواب منفي به آنان نده...1.

4. مواظبت بر اقامه نماز اوّل وقت

يكي از نكات مهمي كه زائر خانه خدا در سفر حج بايد به آن توجه جدّي نمايد، مواظبت بر اقامه نماز اول وقت است؛ زيرا نماز، از بزرگ‌ترين و مهم‌ترين واجبات الهي و از اركان اساسي دين اسلام است.(2) بنابراين هر زائري بايد اين فريضه بزرگ را در اول وقت به جا آورد تا مبادا حضور در اين سفر مقدس و پر بركت، سبب بي‌اعتنايي به اقامه نماز اول وقت گردد.

امام صادق ( عليه السلام ) در روايتي مي‌فرمايد:

اِختَبِروُا اِخوانَكُم بِخَصلَتَين فَاِن كانَتا فيهِم وَاِلاّ فَاعزُب ثُمَّ اعزُب ثُمَّ اعزُب، المُحافَظَةِ عَلَي الصَّلَواتِ في مَواقيتِها وَالبِرِّ بِالاِخوانِ في العُسرِ وَاليُسر.(3)

برادران مسلمانتان را با دو خصلت بيازماييد، اگر اين دو خصلت در آنها وجود داشت با آنان باشيد، وگرنه جدا شو «سه بار فرمود» و آن دو خصلت: محافظت بر نمازها در اوّل وقت آنها و نيكويي به برادران خود در تنگنا و گشايش «سختي و آساني، غم و شادي است».

لقمان حكيم در وصيّتش به فرزند خود گفت:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص323؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص194؛ حج در انديشه اسلامي، ص52.

2. وسايل الشّيعه، ج1، ص7.

3. وسايل الشّيعه، ج8، ص503.

يا بُنَيّ اِذا جاءَ وَقتُ الصَّلاةِ فلا تُؤخِّرها لِشَيءٍ وَصَلِّها وَاستَرِح مِنها فَانَِّها دَينٌ وَصَلِّ في جَماعَةٍ وَلَو عَلي رَأسِ زُجٍّ.(1)

فرزندم آن‌گاه كه وقت نماز فرا رسيد، آن را به خاطر هيچ چيزي تأخير نينداز، نماز را به جاي آور و خود را از اين دين رها ساز، نماز را با جماعت بخوان، گرچه مكان نماز تنگ باشد، گويي بر نوك نيزه ايستاده‌اي.

5. اقامه نماز در مساجد

يكي از موفقيت‌هاي بزرگ سفر حج، دست‌يابي به ثواب فراوان نمازگزاري در مسجد پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) و مسجدالحرام است. يك ركعت نماز در مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ثواب يك هزار ركعت و در مسجدالحرام ثواب ده هزار ركعت پاداش دارد.

در برخي از روايات، امام صادق ( عليه السلام ) به نقل از پدرانش فرموده است:

قالَ رَسولُ الله ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) : صَلاةُ مَسجِدي هذا تَعدِلُ عِندَ اللهِ عَشرَةَ آلافِ صَلاةٍ في غَيرِهِ مِنَ المَساجِدِ اِلاَّ المَسجدَ الحَرامِ. فَاِنَّ الصَّلاةَ فيهِ تَعدِلُ مائَةَ اَلفِ صَلاةٍ.(2)

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: يك نماز در مسجد من با ده هزار نماز در غير مسجد من در نزد خداوند برابري مي‌كند، مگر مسجدالحرام كه نماز در آن برابر با يكصد هزار نماز است.

از سوي ديگر، دستور امام صادق ( عليه السلام ) به شيعيان و پيروانشان اين است كه: «عَلَيكُم بِالصَّلاةِ في المَساجِد» ( 3 )؛ «بر شما باد به نماز خواندن در مساجد؛ يعني در جماعت مسلمانان شركت كنيد».

از اين رو، شايسته است زائر خانه خدا هنگام اقامه نماز جماعت، به مساجد مشرّف شود و در اجتماعات مسلمانان شركت كند تا هم بهرة معنوي بگيرد و هم از بركات زندگي جمعي و انس با مردم بهره‌مند گردد. بنابراين، شخص حاجي نه تنها بايد خودش در نماز جماعت شركت كند، بلكه همراهان را نيز به اين امر مقدّس ترغيب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. من لا يحضره الفقيه، ج2، ص194؛ وسايل الشيعه، ج8، ص323.

2. وسائل الشيعه، ج3، صص543 و 536.

3. اصول كافي، ج4، ص447.

نمايد. امام صادق ( عليه السلام ) در حديثي مي‌فرمايد: «وَاحضُروا مَعَ قَومِكُم مَساجِدَكُم» ( 1 )؛ «با قوم خود در مسجدها حاضر شويد».

6. خدمت به همراهان

مستحب است زائر خانه خدا، در طول سفر به همراهان خود كه مانند او راهي خانه خدا هستند خدمت كند و اين، بزرگ‌ترين سعادتي است كه نصيب وي خواهد شد.

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود:

مَن اَعانَ مُؤمِناً مُسافِراً فَرَّجَ اللهُ عَنه ثَلاثاً وَسَبعينَ كُربَةً وَاَجارَهُ فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ مِنَ الغَمِّ وَالهَمِّ وَنَفَّسَ كَربَهُ العَظيمَ يَومَ يَعِضُّ النّاسُ بِاَنفاسِهِم.(2)

كسي كه مسافر مؤمن را ياري كند خداي تعالي هفتاد و سه گرفتاري و اندوه او را برطرف مي‌كند و او را در دنيا و آخرت از غم نجات مي‌دهد و اندوه بزرگ روز قيامت را از او دور مي‌نمايد.

از امام صادق ( عليه السلام ) روايت شده است:

امام سجاد ( عليه السلام ) بيشتر اوقات با كساني مسافرت مي‌نمود كه آن حضرت را نمي‌شناختند و با آنها شرط مي‌كرد تا در طول سفر به آنان كمك و خدمت كند. در يكي از سفرها، مردي حضرت را شناخت و به همراهان خود گفت: آيا مي‌دانيد اين مرد كيست؟ گفتند: نه. آن مرد گفت: اين، علي بن الحسين ( عليه السلام ) است. آنان خدمت امام سجاد ( عليه السلام ) آمده، دست و پايش را بوسيدند و عذرخواهي كردند. وقتي از آن حضرت علت اين امر را جويا شدند حضرت فرمود: در سفر، با گروهي بودم كه مرا مي‌شناختند و به احترام رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به من احترام فراواني مي‌نمودند، ترسيدم كه شما نيز آن‌گونه عمل نماييد، پس دوست داشتم كه حقيقت را پنهان بدارم.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص448؛ حج در انديشه اسلامي، ص54.

2. وسايل الشيعه، ج8، ص314.

3. همان.

از اين رو، از پيامبر بزرگوار ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) روايت شده است كه فرمود: «سَيِّدُ القَومِ خادِمُهُم فِي السَّفَر» ( 1 )؛ «بزرگ قوم، در مسافرت به آنان كمك و خدمت كند».

بدين ترتيب، يكي از ارزشمندترين عبادات در سفر حج، خدمت به زائران خانه خداست.

«اسماعيل خثعمي»، روايت كرده است:

قُلتُ لاَبي عَبدِالله ( عليه السلام ) : اِنّا اِذا قَدِمنا مَكَّة، ذَهَبَ اَصحابي يَطوُفُونَ وَيَترُكُوني اَحفَظُ مَتاعَهُم، قالَ: اَنتَ اَعظَمُهُم اَجراً.(2)

به امام صادق ( عليه السلام ) عرض كردم ما چون به مكّه رسيديم، همراهان من براي انجام طواف رفتند و مرا در منزل گذاشتند تا از اثاث و توشه آنان حفاظت نمايم و طواف من به تأخير افتاد. حضرت فرمود: بزرگ‌ترين اجر را تو داشته‌اي؛ «يعني اجر و پاداش تو بزرگ‌تر و بيشتر از آنان است».

«ابي المعتمر» در روايتي مي‌گويد:

سَمِعتُ اَميرَ المُؤمنينَ ( عليه السلام ) يَقولُ: قالَ رَسوُلُ اللهِ ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) اَيُّما مُسلِمٍ خَدَمَ قَوماً مِنَ المُسلِمينَ اِلاّ اَعطاهُ اللهُ مِثلَ عَدَدِهِم خُدّاماً فِي الجَنَّة.(3)

شنيدم كه امام علي ( عليه السلام ) مي‌فرمود: رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرموده است: هرگاه، مسلماني، به گروهي از مسلمانان خدمت كند، خداي متعال به شمار آنان در بهشت، خدمتكاراني به وي خواهد بخشيد.

7. حل مشكلات همراهان

حج‌گزار در طول سفر بايد تلاش كند كه مشكلات همراهان خود را حل كند و اگر در مواردي، يكي از همسفران از او كمك بخواهد او را ياري نمايد، زيرا كمك به ديگران و برآوردن نيازهاي آنان ثوابي بس عظيم دارد. در روايتي از امام صادق ( عليه السلام ) آمده است:

قَضاءُ حاجَةِ المؤمِنِ اَفضَلُ مِن طَوافٍ وَطَوافٍ وَطَوافٍ حَتّي عَدَّ عَشراً.(4)

برآوردن حاجت مؤمن، بهتر است از طواف و طواف و طواف و... تا اينكه ده طواف را حضرت برشمرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مكارم الاخلاق، ج1، ص485؛ نهج الفصاحه، ص121.

2. وسايل الشيعه، ج9، ص397.

3. اصول كافي، ج3، ص296.

4. وسايل الشيعه، ج9، ص450.

«ابو احمد» مي‌گويد:

با امام صادق ( عليه السلام ) در طواف بودم و دست حضرت در دست من بود. مردي (از برادران مسلمان) از كنار مطاف، مرا به جهت حاجتي كه داشت صدا كرد. با دستم اشاره كردم و گفتم: «همان‌جا باش (همان‌جا بمان) تا از طواف فارغ شوم». امام ( عليه السلام ) فرمود: «قضيّه چيست؟» عرض كردم: «مردي براي حاجت خود مرا مي‌خواند». فرمود: «آيا او مسلمان است؟» گفتم: «بلي». حضرت فرمود: «برو، حاجت او را برآور». عرض كردم: «گرچه در طواف واجب باشد؟» فرمود: «بلي!» ابواحمد مي‌گويد: سپس امام فرمود:

كسي كه برادر مسلمان خود را در (برآورده شدن) حاجت او همراهي كند، خداوند هزار هزار (يك ميليون) حسنه و پاداش براي او مي‌نويسد و هزار هزار گناه از او محو مي‌كند و هزار هزار درجه او را بالا مي‌برد.(1)

روايتي به همين مضمون از «ابان بن تغلب» نيز نقل شده است.(2)

«ابو ايوب خَزّاز» روايت كرده است كه امام صادق ( عليه السلام ) فرمود:

هر كه در برآورده شدن حاجت برادر مسلمانش بكوشد و رضاي خداي تعالي را بجويد خداوند براي او هزار هزار حسنه مي‌نويسد و بدان سبب خويشاوندان و همسايگان و برادران و آشنايانش آمرزيده شوند و اگر كسي در دنيا به او احساني كرده، به او گويند: در آتش درآي و هر كس را بيابي كه در دنيا به تو احساني كرده، به اذن خدا او را خارج كن، مگر اينكه ناصبي «دشمن ائمه» باشد.(3)

8. گرامي داشتن همراهان

زندگي جمعي، ويژگي‌هاي خاصّي دارد و از آنجا كه حجاج بيت الله الحرام در سفر الهي و معنوي حج، به شكل گروهي زندگي مي‌كنند، احترام به همراهان و گرامي داشتن آنان لذت اين سفر را دو چندان خواهد كرد. از اين رو، امام باقر ( عليه السلام ) در حديثي فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص450؛ فروع الكافي، ج4، ص414؛ راهنماي حرمين شريفين، ص83.

2. وسايل الشيعه، ج9، ص451.

3. اصول كافي، ج3، ص283.

عَظِّمُوا اَصحابَكُم وَوَقِّروهُم وَلايَتَهَجَّم بَعضُكُم عَلي بَعضٍ وَلا تُضارّوا ولا تُحاسِدوا وَاِيّاكُم وَالبُخلَ كوُنوُا عِبادَ اللهِ المُخلِصينَ (الصالحين).(1)

ياران و همراهان خود را بزرگ بشماريد و احترام كنيد، بعضي از شما بر بعضي ديگر هجوم نبريد و به هم زيان نزنيد و به هم حسد نورزيد و از بخل بپرهيزيد تا از بندگان با اخلاص «و شايسته» خدا باشيد.

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) طي دستورالعملي مي‌فرمايد:

سه چيز دوستي مرد با برادر مسلمانش را گرم‌تر و باصفاتر مي‌كند:

1. هميشه با روي خوش با او ديدار كند؛

2. هرگاه در مجلس رو به روي او بنشيند، برايش جا باز كند؛

3. به بهترين نامي كه دوست دارد او را صدا بزند.(2)

امام صادق ( عليه السلام ) نيز از آن حضرت روايت كرده است كه فرمود:

مَن اَكرَمَ اَخاهُ المُسلمَ بِكَلِمَةٍ يَلطِفُهُ بِها وَفَرَّجَ عَنهُ كُربَتَه، لَم يَزَل في ظِلِّ اللهِ المَمدودِ عَليهِ الرّحمَة ما كانَ في ذلك.(3)

هر كه برادر مسلمان خود را با سخن محبت‌آميز گرامي بدارد و گرفتاري‌اش را برطرف سازد تا زماني كه در اين كار باشد زير سايه رحمت واسع خداوند قرار دارد.

9. رعايت اخلاق اسلامي

زائر خانه خدا، در برخورد با ديگران به ويژه مسلمانان ساير كشورها، اخلاق اسلامي را رعايت كند تا از اين طريق، علاوه بر تحكيم پايه‌هاي وحدت و همبستگي اسلامي در حج، مظهري از رأفت و محبت، دوستي و مهرورزي اسلامي در ميان مسلمانان باشد.

«معاوية بن وَهَب» كه از ياران نزديك امام صادق ( عليه السلام ) است در روايتي مي‌گويد: به آن حضرت عرض كردم: «با قوم خود و آنان كه هم مذهب ما نيستند، سزاوار است كه چگونه رفتار كنم؟» حضرت فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ج4، ص450.

2. همان، ص457؛ حج در انديشه اسلامي، ص56.

3. اصول كافي، ج3، ص294.

به پيشوايان خود كه از آنها پيروي مي‌كنيد بنگريد و همان‌گونه كه آنها عمل مي‌كنند رفتار كنيد. به خدا سوگند! امامان شما، بيماران آنان را عيادت كرده، در تشييع جنازه‌هاي آنان حاضر مي‌شوند و به سود و زيان آنها گواهي مي‌دهند و امانتشان را به آنان باز مي‌گردانند.(1)

امام باقر ( عليه السلام ) در حديثي، حسن اخلاق را مصداق كامل ايمان دانسته، مي‌فرمايد: «اِنَّ اَكمَلَ المؤمِنينَ ايماناً اَحسَنُهُم خُلق» ( 2 )؛ «كامل‌ترين مؤمنان از نظر ايمان، خوش‌خلق‌ترين آنها است».

از نظر امام، كساني بالاترين و كامل‌ترين درجه ايمان را دارند كه اخلاق آن‌ها از همه نيكوتر و بهتر باشد.

امام صادق ( عليه السلام ) درباره اهمّيت خوش اخلاقي با ديگران فرموده است:

البِرُّ وَحُسنُ الخُلقِ يَعمُرانِ الدّيارَ وَيَزيدانِ فِي الاعمَارِ.(3)

نيكي كردن و حسن خلق «خوش‌اخلاقي» با ديگران، شهرها «محله‌ه» را آباد و عمرها را افزايش مي‌دهد.

همچنين از آن حضرت روايت شده است:

اِنَّ اللهَ تَبارَكَ وَتَعالي لَيُعطِي العَبدَ مِنَ الثَّوابِ عَلي حُسنِ الخُلقِ كَما يُعطِي المُجاهِدَ في سَبيلِ الله يَغدو عَلَيه وَيَروح.(4)

خداوند تعالي، بنده‌اش را در برابر حسن خلق با ديگران پاداشي اعطا مي‌كند همانند مجاهدي كه شب و روز در راه خدا تلاش مي‌كند.

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) كه خداوند منّان در قرآن مجيد از آن وجود مقدس به عنوان «خلق عظيم» ياد كرده است.(5) در روايتي، نتيجة اخلاق نيكو را وصول به بهشت و نتيجه بداخلاقي را ورود به جهنم دانسته و همه مسلمانان را به حسن خلق سفارش فرموده است:

عَلَيكُم بِحُسنِ الخُلقِ فَانَّ حُسنَ الخُلقِ فِي الجَنَّةِ لا مَحالَة و اِيّاكُم وَسوءَ الخُلقِ، فَانَّ سُوءَ الخُلقِ فِي النّارِ لا مَحالة.(6)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ج4، ص488.

2. وسائل الشيعه، ج8، ص503.

3. همان، ص504.

4. وسائل الشيعه، ج8، ص505.

5. }وَ إِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ{؛ "تو اخلاق عظيم و برجسته‌اي داري". (قلم: 4)

6. وسائل الشيعه، ج8، ص506.

شما را به خلق نيك «اخلاق نيكو» سفارش مي‌كنم، زيرا اخلاق نيك، ناگزير در بهشت است «اخلاق نيك صاحبش را در بهشت داخل مي‌كند» و شما را از بداخلاقي برحذر مي‌دارم، زيرا خلق بد، سرانجام درآتش جهنم است.

از نظر اسلام، رعايت اخلاق اسلامي و برخورد نيكو و شايسته با ديگران، آن چنان اهمّيت ويژه‌اي دارد كه نصف دين اسلام معرفي شده است؛ چنان‌كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در اين باره مي‌فرمايد: «حُسنُ الخُلقِ، نِصفُ الدّينِ» ( 1 )؛ «اخلاق نيكو و خوش رفتاري در برخوردها نصف دين است».

رعايت اخلاق اسلامي و حسن معاشرت با ديگران به ويژه در حال مسافرت، آن چنان مهم است كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در سفري كه عازم حج بود، فرمود: «مَن كانَ سَيِّيءَ الخُلقِ وَالجَوارِ فلا يُصحِبن» ( 2 )؛ «آدم بد اخلاق با ما مصاحبت و همراهي نكند».

ازاين رو، هر انسان مسلمان، به ويژه بايد حاجي در سفر، اخلاق اسلامي را رعايت كند و در برخورد با ديگران با بردباري عفو و تواضع رفتاركند و از بدخلقي، تفاخر، خودفروشي، بدگويي و سرانجام از تمام اعمال زشت و گفتارهاي ركيك و ضد اخلاقي پرهيز نمايد.

امام باقر ( عليه السلام ) در حديثي فرمود:

ما يُعْبَأُ بِمَن يَؤُمٌّ البَيت اِذا لَم يَكُن فيهِ ثلاثُ خِصالٍ: وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَن مَعاصِي الله تَعالي وَحِلمٌ يَملِكُ بِهِ غَضَبَهُ وَحَقُّ الصَّحابَةِ لِمَن صَحِبَه.(3)

هر كس به زيارت خانه خدا مي‌رود، اگر سه خصلت در او نباشد، حج او هيچ است «به آن حاجي اعتنا نمي‌شود»: تقواي الهي كه او را از گناهان باز دارد؛ حلمي كه با آن غضب خود را كنترل كند «مالك خشم خود باشد»؛ خوش‌خلقي با هر كس كه رفيق او باشد.

امام صادق ( عليه السلام ) از پدرانش نقل فرمود: امير مؤمنان علي ( عليه السلام ) با مردي ذمّي (كسي كه در پناه اسلام است) همسفر شد. مرد ذمّي به حضرت گفت: «اي بنده خدا! به كجا مي‌روي؟» حضرت فرمود: «به كوفه مي‌روم». هر دو سر دوراهي رسيدند و مرد ذمّي به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص507.

2. مكارم الاخلاق، ج1، ص478.

3. كتاب الخصال، ج1، ص148.

جاي ديگري مي‌رفت و چون وي به سوي آن راه روان شد، حضرت علي ( عليه السلام ) نيز به سوي آن راه روان گرديد. مرد ذمّي گفت: «مگر به كوفه نمي‌روي؟» حضرت فرمود: «به كوفه مي‌روم». مرد ذمّي گفت: «چرا راه كوفه را رها كردي؟» حضرت فرمود: «مي‌دانم، اما اين امر از پايان رساندن خوش رفاقتي است كه رفيق سفر را بايد چند قدم بدرقه كرد و پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به ما اين‌گونه دستور داده است». مرد ذمّي گفت: «اين‌گونه دستور داده است؟» حضرت فرمود: «بلي!» مرد ذمّي گفت: «پس به طور مسلّم، هر كه از او پيروي كرده، به جهت همين كردارهاي بزرگوارانه او بوده است و من تو را گواه مي‌گيرم كه پيرو دين تو و بر كيش شمايم.

وَرَجَعَ الذِمّيُ مَعَ اَميرِالمُؤمنينَ ( عليه السلام ) فَلَمّا عَرَفَهُ اَسلَمَ.(1)

مرد ذمّي همراه حضرت امير مؤمنان ( عليه السلام ) برگشت و همين كه او را شناخت، مسلمان گرديد.

10. سلام كردن به ديگران

سلام هرچند از آداب مختص حج نيست بلكه از آداب برخورد در اسلام است ولي در حج از اهميت بيشتري برخوردار است؛ زيرا محبت و دوستي، رأفت و مهرباني، الفت و علاقه ديني از زيباترين ارمغان‌هاي اسلام به مسلمانان است، و سلام كردن در ايجاد و تحكيم محبّت و علاقه ديني، نقش به سزايي دارد.

امام صادق ( عليه السلام ) مي‌فرمايد: «اِنَّ اللهَ عَزّوَجَلَّ يُحِبُّ اِفشاءَ السَّلام» ( 2 )؛ «خداي سبحان سلام كردن (آشكار سلام كردن) را دوست دارد».

در حديثي ديگر نيز آن حضرت فرمود: «مِنَ التَّواضُعِ اَن تُسَلِّمَ عَلي مَن لَقيتَ» ( 3 )؛

«از نشانه‌هاي تواضع و فروتني آن است بر كسي كه با تو ملاقات و ديدار كند سلام كني».

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) درباره اهمّيت و جايگاه سلام در مكتب اسلام تأكيد كرده، مي‌فرمايد:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اصول كافي، ج4، ص494.

2. وسايل الشيعه، ج8، ص438.

3. همان.

اَولَي النّاسِ بِاللهِ وَرَسوُلِهِ مَن بَدَءَ بِالسَّلام.(1)

نزديك‌ترين و سزاوارترين مردم به خدا و رسول او كسي است كه در سلام كردن، پيش بيفتند.

يعني سعي كند كه او اوّل سلام كند. سلام كردن به برادران مسلمان، آن‌چنان اهمّيت دارد كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در حديثي فرمود: «مَن بَدَأَ بِالكَلامِ قَبلَ السَّلامِ فَلاتُجيبوُه» ( 2 )؛ «كسي كه بدون سلام كردن، سخن آغاز كند، پاسخ او را ندهيد».

همچنين از آن حضرت در معرفي عاجزترين و بخيل‌ترين انسان‌ها روايت شده است كه فرمود:

اِنَّ اَعجَزَ النَّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعا وَاِنَّ اَبخَلَ النّاسِ مَن بَخِلَ بِالسَّلام.(3)

عاجزترين مردم كسي است كه از دعا و ارتباط برقرار كردن با خدا عاجز باشد و بخيل‌ترين مردم، كسي است كه از سلام كردن به ديگران بخل ورزد.

سلام كردن به برادران مسلمان، از حقوق مسلّم آنها و بر عهده مسلمان است، و همانند ساير حقوق آنان بايد ادا گردد؛ چنان‌كه امام صادق ( عليه السلام ) دربارة حقوق برادر مسلمان نسبت به برادر مسلمان ديگرش مي‌فرمايد:

لِلْمُسلِمِ عَلَي المُسلِمِ مِنَ الحَقِّ اَن يُسَلِّمَ اِذا لَقِيَهُ وَيَعودَهُ اِذا مَرِضَ وَيَنصَحَ لَهُ اِذا غاب...(4)

حق مسلمان بر مسلمان آن است كه هرگاه او را ملاقات كند به او سلام كند و اگر مريض شد او را عيادت كند و در غياب او، خيرخواهي او را نمايد.

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در وصيتش به حضرت امير مؤمنان ( عليه السلام ) فرمود:

يا عَلي! ثَلاثٌ كَفّاراتٌ: اِفشاءُ السَّلامِ وَاِطعامُ الطَّعامِ وَالصَّلاةُ بِاللَّيلِ وَالنّاسُ نيامٌ.(5)

يا علي! سه چيز كفاره گناهان است: 1. سلام كردن؛ 2. غذا دادن به ديگران؛ 3. نماز شب خواندن در حالي كه مردم در خواب باشند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص436.

2. همان؛ حج در انديشه اسلامي، ص56.

3. وسايل الشيعه، ج8، ص440.

4. همان، ص545.

5. همان، ص439.

از اين رو سلام كردن به ساير مسلمانان در موسم حج وعمره سبب انس و الفت بين آنان ميگردد.

11. واگذار نكردن كارهاي خود به ديگران

زائر خانه خدا بايد در طول سفر، كارها و امور مربوط به خود را شخصاً انجام دهد و به ديگران واگذار نكند؛ زيرا كسي كه داراي سلامت جسمي باشد، ولي در سفر تنبلي را پيشه سازد تا ديگران كارهاي او را انجام دهند، از يك طرف در دل همراهان خود ايجاد نفرت مي‌كند و از طرفي اين كار با آداب و اخلاق اسلامي سازگاري ندارد.

در محضر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) نام مردي به ميان آمد، حاضران از او تعريف كردند و گفتند: «يا رسول الله! او با ما در سفر حج، بيرون آمده بود، چون فرود مي‌آمديم همواره ذكر خدا مي‌گفت تا وقتي كه حركت مي‌كرديم. و هنگامي كه حركت مي‌كرديم پيوسته ذكر خدا را بر زبان داشت تا موقعي كه فرود مي‌آمديم. پيامبرخدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «فَمَن كانَ يَكفيه عَلَفاً وَصَنَعَ طَعَامَه؟» «پس چه كسي، علف مركبش و غذاي او را فراهم مي‌كرد؟»

آنها گفتند: «افتخار اين كارها با ما بود. او فقط به ذكر و عبادت خدا مشغول بود». حضرت فرمود: «همة شما از او برتر بوده‌ايد».(1)

در يكي از مسافرت‌ها رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) با جمعي از اصحاب، همسفر بود. در يكي از منازل، تصميم بر اين شد كه گوسفندي براي غذا ذبح نمايند. ياران پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) كارها را تقسيم كردند. يكي سر بريدن گوسفند را به عهده گرفت و ديگري كندن پوست و سومي پختن گوشت و چهارمي...؛ رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «جمع كردن هيزم از صحرا با من».

اصحاب عرض كردند: «اي رسول الله ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ! شما زحمت نكشيد و راحت باشيد. ما همه با كمال افتخار اين كارها را انجام مي‌دهيم». حضرت فرمود:

عَرَفتُ اَنَّكُم تَكفوني وَلكِنَّ اللهَ عَزَّوَجلَّ يَكرَهُ مِن عَبدِهِ اِذا كانَ مَعَ اَصحابِهِ اَن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مكارم الاخلاق، ج1، ص509.

يَنفَرِدَ مِن بَينِهِم، فَقامَ يَلقُطُ الحَطَبَ لَهُم.(1)

مي‌دانم كه شما انجام مي‌دهيد، ولي خداي تعالي دوست ندارد بنده‌اش را در ميان يارانش با وضع متمايز ببيند كه براي خود، نسبت به ديگران امتيازي قائل شده است. سپس حضرت به صحرا تشريف بردند و مقداري هيزم را با خود از صحرا جمع كردند و براي پختن گوشت گوسفند آوردند.

12. همراه داشتن نيازمندي‌هاي سفر

مستحب است مسافر، خصوصاً زائر خانه خدا نيازمندي‌هاي اوّليه سفر، همچون: آينه، شانه، مسواك، دارو، سوزن نخ، دمپايي، ظرف، ليوان آب و لباس به قدر كافي با خود بردارد.

در روايتي آمده است پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) هرگاه به سفر مي‌رفت چند چيز را همراه خود برمي‌داشت: آينه، سرمه‌دان، شانه، مسواك و قيچي.(2)

امام صادق ( عليه السلام ) در روايتي به مسافران توصيه فرموده است كه مقداري تربت سالار شهيدان امام حسين ( عليه السلام ) را با خود برداشته، آن را ببوسند و بر چشمانشان بگذارند و اين دعا را بخوانند:

اَللّهُمَّ اِنّي اَسأَلُكَ بِحَقِّ هذِهِ التُّربَة وَبِحَقِّ صاحِبِها وَبِحَقّ جَدِّهِ وَبِحَقِّ اَبيهِ وَبِحَقِّ اُمِّهِ وَاَخيهِ وَبِحَقِّ وُلدِهِ الطاهِرينَ، اجعَلها شِفاءً مِن كلِّ داءٍ وَاَماناً مِن كُلِّ خَوفٍ وَحِفْظاً مِن كُلِّ سُوءٍ.(3)

و سپس آن را در جيب خود بگذارد كه چنين كسي پيوسته در پناه خداوند است.

13. مراقبت از پول و وسايل همراه

زائر خانة خدا، بايد از پول و وسايل همراه خود، مراقبت و محافظت كند تا در طول سفر، آن هم در كشور و شهر ناآشنا و حضور چند ميليوني زائران دچار مشكل نشود.

«صَفوان بن جَمّال» مي‌گويد: به امام صادق ( عليه السلام ) عرض كردم: «مي‌خواهم به حج،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص482.

2. وسايل الشيعه، ج8، ص312.

3. همان، ص313؛ حج در انديشه اسلامي، ص46.

مشرف شوم و خانواده‌ام نيز همراه من است. پول و هزينه سفرم را در همياني كه دارم در كمرم ببندم». امام ( عليه السلام ) فرمود: «بلي، پدرم پيوسته مي‌فرمود: «مِن قُوّةِ المُسافِرِ حِفظُ نَفَقَته» ( 1 )؛ «از توانمندي مسافر اين است كه بتواند پول (و وسايل) خود را حفظ كند».

14. ترك خصومت و درگيري

خصومت و درگيري و بگو مگوي بيهوده از صفات ناپسند است كه انسان مسلمان و مؤمن در هر حال بايد از آن خودداري كند، به خصوص در سفر حج كه به نوعي سير الي الله است و ناپسندي آن افزون‌تر خواهد بود.

از اين رو، زائر خانه خدا در طول سفر، بايد از خصومت و درگيري با ديگران به ويژه با حجاج ساير كشورهاي اسلامي جدّاً خودداري كند. به خصوص از شركت، در بحث‌هاي ديني و مذهبي كه توان اثبات آن را ندارد پرهيز نمايد.

امام صادق ( عليه السلام ) روايت كرده است كه امام علي ( عليه السلام ) فرمود: «از خصومت و جدال دوري كنيد، زيرا خصومت و جدال، قلب برادران ديني را بيمار ساخته و موجب نفاق خواهد شد».(2)

همچنين آن حضرت به نقل از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) مي‌فرمايد:

سه طايفه در قيامت هرگاه كه بخواهد، خدا را ملاقات مي‌نمايند و از هر دري كه بخواهند، وارد بهشت مي‌شوند:

1. كسي كه در برخورد با ديگران خلقش نيكو باشد؛

2. كسي كه در خلوت و جلوت از خدا بترسد؛

3. كسي كه ترك خصومت و جدال كند، گرچه حق با او باشد3.

امام صادق ( عليه السلام ) جدال را مايه هلاكت دانسته و بر ترك آن تأكيد فرموده است:

اِيّاكَ وَالمِراءَ فَاِنَّهُ يُحبِطُ عَمَلَكَ وَاِيّاكَ وَالجِدالَ فَاِنَّهُ يُوبِقُكَ وَاِيَّاكَ وَكَثرَةَ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وسايل الشيعه، ج8، ص307؛ حج در انديشه اسلامي، ص35.

2. وسايل الشيعه، ج8، ص567.

3. همان.

الخُصومَةِ، فَانّها تُبعِدُكَ مِنَ الله.(1)

از مجادله و ستيزه كردن بپرهيز كه كردارت را بر باد دهد و از جر و بحث بپرهيز كه تو را هلاك مي‌سازد و از خصومت خودداري كن كه تو را از خدا دور مي‌كند.

امام حسن عسكري ( عليه السلام ) در بخشي از دستورالعملي گويا و جامع به شيعيان و دوستداران خود، درباره برخورد با ديگران مي‌فرمايد:

شما را به تقواي الهي و پارسايي در دينتان و تلاش براي خدا و راست‌گويي و امانت‌داري درباره كسي كه شما را امين دانسته ـ نيكوكار باشد يا بدكار ـ و طول سجود و حسن همسايگي سفارش مي‌كنم و حضرت محمّد ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) براي همين آمده بود.

در ميان جماعت‌هاي آنان نماز بخوانيد و بر جنازه‌هاي آنان حاضر شويد و بيمارشان را عيادت و حقوقشان را ادا كنيد؛ زيرا هر يك از شما چون در دين خود، پارسا و در سخن خود، راستگو و امانتدار و با مردم خوش‌اخلاق باشد گفته مي‌شود كه اين، يك شيعه است. اين كارهاست كه مرا خوشحال مي‌كند. «اِتَّقُو اللهَ وَكُونُوا زَيناً و لا تَكُونُوا شَين»؛ «تقواي الهي داشته باشيد و مايه زينت باشيد، نه زشتي».(2)

15. اذيت نكردن همراهان

سفر حج، سفري مقدس و در واقع سير الي الله است. چنانچه آيه شريفه: (فَفِرُّوا إِلَي اللهِ)؛ «پس به سوي خدا بگريزيد» (ذاريات:5) در روايات، بر حج، تطبيق شده است.(3) حج‌گزار نبايد در طول سفر باعث اذيت و آزار همراهان خود شود، زيرا اذيت كردن بندگان خدا و آزار رساندن به آنان در اين سفر، از بزرگ‌ترين گناهان در پيشگاه خداوند متعال خواهد بود.

«هِشام بن سالم» مي‌گويد: شنيدم كه امام صادق ( عليه السلام ) فرمود:

قالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: لِيأذَنْ بِحَربٍ مِنّي مَن آذي عَبديَ المُؤمِنَ وَليَأمَنْ غَضَبي مَن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تحف العقول، ص554.

2. همان، ص890.

3. وسايل الشيعه، ج8، ص5.


| شناسه مطلب: 76510