بخش 9

3. شتاب در بازگشت 4. تهیه سوغاتی و هدیه 5. صدقه دادن 6. قصد بازگشت مجدّد 7. ختم به مدینه 8. استقبال از حاجی 9. ولیمه دادن بخش پنجم: پاداش حج فصل اول: پاداش کلی حج 1. پاداش بی شمار 2. بخشایش تمام گناهان زائر 3. بخشایش گناهان خانواده و بستگان حاجی 4. ورود به بهشت 5. نورانی شدن حاجی فصل دوم: پاداش واجبات حج 1. پاداش طواف الف) آمرزش گناهان ب) برخورداری از پاداش عظیم ج) جلب رحمت الهی د) باز شدن درهای بهشت به روی طواف‌کننده 2. پاداش سعی الف) برخورداری از شفاعت ملائکه ب) بهره‌مندی از ثواب حج پیاده ج) آمرزش گناهان 3. پاداش وقوف به عرفات الف) آمرزش گناهان ب) استجابت دعا ج) برخورداری از رحمت الهی 4. پاداش وقوف به مشعر

اَكرَمَ عَبدي المُؤمِنَ.(1)

خداي عزّوجلّ فرمود: با من اعلان جنگ دهد كسي كه بنده مؤمن مرا بيازارد و از خشم من، آسوده خاطر باشد كسي كه بنده مؤمن مرا گرامي بدارد.

«مُفضّل بن عُمر» در حديثي از آن حضرت روايت كرده است كه مي‌فرمايد:

چون روز قيامت شود منادي ندا مي‌كند كجايند روگردانان از دوستان من؟ پس دسته‌اي كه صورت آنها گوشت ندارند برمي‌خيزند. آن‌گاه گفته مي‌شود كه اينها كساني هستند كه مؤمنان را اذيت كرده و با آنان دشمني و عناد ورزيده‌اند و آنها را در دينشان، با درشتي سرزنش كرده‌اند، سپس فرمان داده مي‌شود كه آنان را به جهنّم ببرند.(2)

اگر اذيت و آزار همراهان توأم با اهانت و تحقير آنان باشد، گناه آن دو برابر خواهد بود. چنانكه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در اين باره مي‌فرمايد:

قالَ اللهُ تَبارَكَ وَتَعالي: مَن اَهانَ لي وَليّاً فَقَد اَرصَدَ لِمُحارَبتي.(3)

خداي تعالي فرمود: هر كس به يك دوست من اهانت كند، به جنگ با من كمين كرده است.

بدين ترتيب، زائر خانة خدا بايد در طول سفر مواظب باشد كه از هرگونه عمل و حركت و رفتار و گفتاري كه سبب اذيت همراهان او مي‌گردد خودداري كند تا خداي نخواسته در اين سفر مقدس مورد خشم و غضب الهي قرار نگيرد.

16. شريك ساختن ديگران در ثواب حج

مستحب است كه حج‌گزار، ديگران را در ثواب حج خويش شريك سازد تا از اين طريق، هم صله رحم انجام داده باشد و نيز پاداش ديگري را به وسيله آن بهره‌مند گردد. امام صادق ( عليه السلام ) در پاسخ «هِشام بن حَكَم»، كه درباره كسي كه پدر و برادر و بستگانش را در حج خود شريك سازد، پرسيده بود، فرمود:

اِذاً يُكتَبُ لَكَ حَجٌّ مِثلُ حَجِّهِم وَتَزدادُ اَجراً بِما وَصَلتَ.(4)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وسايل الشيعه، ج8، ص587؛ اصول كافي، ج4، ص52.

2. همان.

3. اصول كافي، ج4، ص52.

4. فروع الكافي، ج4، ص316.

در اين صورت، براي تو پاداش حجي، مثل حج آنان نوشته مي‌شود و پاداشي هم به خاطر صلة رحم به تو افزوده مي‌گردد.

آن حضرت در حديثي ديگر مي‌فرمايد:

لَو اَشرَكتَ اَلفاً في حَجَّتِكَ لَكانَ لِكُلِّ واحدٍ حَجَّةٌ مِن غَيرِ اَن تَنقُصَ حَجَّتُكَ شَيئاً.(1)

اگر هزار نفر را در حج خود شريك سازي، براي هر يك «پاداش» يك حج خواهد بود، بي‌آنكه از «پاداش» حج تو كاسته شود.

17. انجام طواف به نيابت از امامان ( عليهم السلام )

شايسته است زائر خانة خدا، پس از انجام مناسك حج خود در حين تشرّف به مسجدالحرام به نيابت از امامان معصوم ( عليهم السلام ) طواف مستحبّي انجام دهد، زيرا اين امر موجب رضايت خداي تعالي و خشنودي ائمّه معصومين ( عليهم السلام ) مي‌گردد.

با توجّه به اهمّيت و جايگاه ويژة طواف، در روايات سفارش شده است:

كساني كه به مكه مي‌آيند مستحب است 360 طواف انجام دهند و اگر قدرت ندارند 360 شوط (دور) انجام دهند و اگر توانايي ندارند تا زماني كه در مكه به سر مي‌برند هر چه مي‌توانند طواف كنند،(2) زيرا طواف، زينت كعبه است.

چنان‌كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «زَينُ الكَعبة الطَّواف».(3)

«موسي بن قاسم» مي‌گويد: به امام جواد عرض كردم:

قَد اَرَدتُ اَن اَطوفَ عَنكَ وَعَن اَبيكَ فَقيلَ لي: انَّ الاوصياء لا يُطافُ عَنهُم. فقالَ لي: بَل طُف، ما اَمكَنَكَ فَاِنّ ذلِكَ جايِز.

تصميم گرفتم به نيابت از شما و پدرتان طواف كنم، ولي به من گفتند: به نيابت از اوصياء طواف نمي‌كنند. حضرت فرمود: هر چه مي‌تواني، طواف كن كه جايز است.

سه سال بعد به آن حضرت عرض كردم، پيشتر از شما درباره طواف به نيابت از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فروع الكافي، ج4، ص317؛ حج و عمره در قرآن و حديث، ص393.

2. وسايل الشيعه، ج9، ص396.

3. بحارالانوار، ج96، ص206.

شما و پدرتان اجازه گرفتم اجازه داديد و من از سوي شما طواف بسيار كردم. سپس چيزي بر دلم افتاد و به آن عمل كردم. پرسيد: «چه بود؟» گفتم: «يك روز از جانب پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) طواف كردم. حضرت سه بار فرمود: «صَلَّي اللهُ عَلي رَسولِ الله»؛ «درود خدا بر پيامبر».

سپس روز دوم به نيابت از اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) و روز سوم به نيابت از امام حسن ( عليه السلام ) و روز چهارم به نيابت از امام حسين ( عليه السلام ) ، روز پنجم به نيابت از امام سجاد ( عليه السلام ) ، روز ششم به نيابت از امام محمد باقر ( عليه السلام ) ، روز هفتم به نيابت از امام جعفر صادق ( عليه السلام ) ، روز هشتم به نيابت از سوي جدّ شما موسي بن جعفر ( عليه السلام ) ، روز نهم به نيابت از پدرت علي بن موسي ( عليه السلام ) و روز دهم به نيابت از شما سرورم. و اينان كساني هستند كه من به ولايتشان معتقدم. حضرت فرمود: در اين صورت، به ديني معتقدي كه خداوند جز آن را از بندگانش نمي‌پذيرد. عرض كردم: گاهي هم از سوي مادرتان حضرت فاطمه(ها) طواف كرده‌ام. گاهي، هم نه، فرمود:

استَكثِر مِن هذا فَاِنَّه اَفضَلُ ما اَنتَ عامِلُهُ اِن شاءَ الله.(1)

اين را زياد انجام بده. «از طرف مادرم حضرت زهرا زياد طواف انجام بده» اين برترين كاري است كه انجام مي‌دهي ان‌شاء‌ الله.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وسايل الشيعه، ج 11، ص 200؛ التهذيب، ج 5، ص 450؛ الكافي، ج 4، ص 314.

فصل سوم: آداب شايسته پس از حج

در اين فصل، به آداب و اعمالي اشاره مي‌كنيم كه بهتر است حج‌گزار آنان را پس از حج خود انجام دهد.

1. انجام عمره مفرده

مستحب است حاجي، پس از فراغت از اعمال حج، در صورتي كه مقدور باشد عمره مفرده به جا آورد. البته در اعتبار فاصله بين اين عمره و عمره سابق، ميان فقها اختلاف وجود دارد.

2. وداع با خانه خدا

همان‌گونه كه مبدأ جهان هستي، خداوند است، پايان آن نيز ذات اقدس او است (هُوَ الاَوَّلُ وَالآخر) (حديد: 3) همچنين آغاز همه موجودات جهان آفرينش از خدا و انجام و خاتمه كار همه آنها به سوي اوست. (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) (بقره: 156) و (أَلا إِلَي اللهِ تَصِيرُ الأُمُورُ) (شوري:53) از اين رو، انسان موحّد و خداشناس بايد هر كاري را كه انجام مي‌دهد ابتداي آن به نام خدا و انتهاي آن نيز به ياد او باشد و هيچ كاري را بدون نام خدا شروع نكند و از هيچ عملي، بدون ياد حق خارج نشود. چنان‌كه خداي تعالي به اين اصل مهم اشاره كرده مي‌فرمايد:

(وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ) (اسراء: 80)

بگو: پروردگارا! مرا صادقانه وارد كن و صادقانه خارج نما و از سوي خود، سلطان و ياوري براي من قرار بده.



204


بنابراين، ورود در حج بايد با احرام و لبيك گفتن بر اساس توحيد و صدق نيت باشد و خروج از آن، با وداع كعبه و برپايه توحيد و صدق ارادت.(1)

«معاوية بن عَمّار» از امام صادق ( عليه السلام ) در اين باره چنين روايت مي‌كند:

اِذا اَرَدتَ اَن تَخرُجَ مِن مَكَّةَ وَتَأتي اَهلَك فَوَدّع البَيتَ وَطُف بِالبَيت اُسبوعاً وَاِنِ استَطَعتَ اَن تَستَلِمَ الحَجَرَ الاَسوَدَ وَالرُّكنَ اليَماني في كُلِّ شَوطٍ فَافعَل والا فَافتَح بِهِ وَاختِم بِهِ فَاِن لَم تَستَطِع ذلكَ فَمُوسَّعٌ عَلَيك.(2)

هرگاه خواستي از مكه خارج شوي و نزد خانواده‌ات برگردي، با كعبه وداع كن و هفت بار، طواف به جا آور و اگر بتواني، در هر دور بر حجرالاسود و ركن يماني دست بكش، وگرنه در آغاز و پايان هر طواف چنان كن، و اگر اين را هم نتواني، آزادي.

طواف‌كننده بايد در حين طواف وداع، با تمام وجود خويش به ذات احديت توجّه كند و توحيد و يكتاپرستي و نفي هر گونه طاغوت و معبود دروغين را اساس و پايه طواف پاياني قرار بدهد، چنان‌كه «ابراهيم بن ابي محمود» نقل مي‌كند: امام كاظم ( عليه السلام ) را ديدم كه خانه خدا را وداع مي‌كرد، چون خواست از در مسجد خارج شود، به سجده افتاد، سپس برخاست و رو به كعبه كرد و گفت: «اللّهُمَّ اِنّي اَنَقلِبُ عَلي اَن لا اِله اِلاَّ الله» ( 3 )؛ «خدايا! من برمي‌گردم بر اين عقيده كه جز تو معبودي نيست».

چنين تفكّر و عقيده‌اي به معناي توحيد محض و طرد هرگونه شرك و معبود دروغين در زندگي انسان است و زائري كه با اين تفكّر و انديشه، خانه خدا را وداع كند، حج‌گزاري است كه نور حج همواره بر او تابش دارد.(4) چنان‌كه امام صادق ( عليه السلام ) فرمود: «اَلحاجُّ لا يَزال عَلَيهِ نورُ الحَجِّ ما لَم يَلُمُّ بِذَنبٍ» ( 5 )؛ «حاجي تا خود را به گناه آلوده نكند نورانيت حج با اوست».

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. صهباي حج، ص469.

2. وسايل الشيعه، ج10، ص231؛ فروع الكافي، ج4، ص530.

3. وسايل الشيعه، ج10، ص232؛ فروع الكافي، ج4، ص531.

4. صهباي حج، ص470.

5. وسايل الشيعه، ج8، ص68.

3. شتاب در بازگشت

هر مسافري بايد پس از پايان يافتن كارش، به ويژه حاجي، پس از انجام اعمال حج، در بازگشت به سوي خانواده‌اش عجله نمايد. چنان‌كه امام سجّاد ( عليه السلام ) در اين باره فرموده است:

السَّفَرُ قِطعَةٌ مِنَ العَذابِ فَاِذا قَضي اَحَدُكُم سَفَرَهُ فَلْيُسرِعِ العَودَ اِلي اَهلِه.(1)

سفر، پاره‌اي از عذاب و ناراحتي است هر يك از شما كه سفرش را پايان پذيرفت «و كارش تمام گرديد» در بازگشت به سوي خانواده‌اش عجله كند.

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در حديثي فرمود:

اِذا قَضي اَحَدُكُم حَجَّهُ فَليُعَجِّل الرَّحلَةَ اِلي اَهلِهِ فَاِنَّهُ اَعظَمُ لِأَجرِه.(2)

هرگاه يكي از شما حج خود را انجام داد، زود به سوي خانواده‌اش بازگردد كه اين كار پاداش او را بزرگ‌تر مي‌كند.

امام صادق ( عليه السلام ) در حديثي، زود برگشتن به خانه (وطن) را سبب اشتياق بيشتر در آينده به زيارت خانه خدا دانسته و مي‌فرمايد:

اذا فرغتَ مِن نُسُكِكَ فَارجِع فَاِنَّهُ اَشوَقُ لَكَ اِلي الرُّجوع.(3)

هرگاه از اعمالت فارغ شدي بازگرد كه اين امر، تو را براي بازگشت «به حج» مشتاق‌تر مي‌سازد.

اما در اين زمان كه بازگشت براساس زمانبندي سازمان حج است لازم است حجاج پس از انجام مراسم و مناسك حج بار سفر خود را مرتب نموده و گوش به فرمان مدير و ساير عوامل كاروان براي بازگشت باشند و تا آخرين لحظه در بازارها پرسه نزنند تا با انجام اين مستحب نيز ثوابي ببرند.

4. تهيه سوغاتي و هديه

مستحب است كه شخص حاجي، هنگام بازگشت از سفر براي زن و فرزندان، و اقوام و دوستان خود سوغاتي و هديه بخرد. در روايات اسلامي، خريدن سوغاتي جهت كساني كه انتظار آن را دارند به حج‌گزار سفارش شده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص330.

2. حج و عمره در قرآن و حديث، ص419.

3. فروع الكافي، ج4، ص230؛ حج و عمره در قرآن و حديث، ص419.

امام صادق ( عليه السلام ) در اين باره فرموده است: «هَديَّةُ الحَجِّ مِنَ الحَجِّ؛ وَالهَديَّةُ مِن نَفقَةِ الحَجّ» ( 1 )؛ «سوغات حج، جزئي از هزينه حج است».

آن حضرت، آوردن هديه و سوغات را در هر سفري براي انسان يك اصل مهم ديني و عاطفي دانسته و مي‌فرمايد:

اِذا سافَرَ اَحَدُكُم فَقَدِمَ فَليَأتِ اَهلَهُ بِما تَيسَّرَ وَلَو بِحَجَرٍ.

هرگاه يكي از شما از سفر خود برگشت بايد براي اهل «زن و فرزندان» خود، چيزي «به عنوان سوغاتي» كه براي او مقدور است بياورد، اگر چه يك قطعه سنگ باشد.

آن حضرت در ادامه، داستان ابراهيم خليل ( عليه السلام ) را چنين بيان مي‌فرمايد:

وقتي ابراهيم ( عليه السلام ) تنگدست شد براي تهيه گندم نزد قبيله خود رفت. آنها چيزي نداشتند كه به او بدهند. حضرت ابراهيم با دست خالي برگشت و خورجين خود را در مسير راه پر از شن (ريگ) كرد و به منزل آمد. مشغول نماز شد و ساره، همسر حضرت، خورجين را گشود و پر از آرد گندم ديد و از آن نان پخت. سپس حضرت ابراهيم را براي خوردن نان صدا كرد. وقتي حضرت آمد و نان را ديد سؤال كرد كه اين نان را از كجا تهيه كرده‌اي؟ همسرش گفت: از آرد خورجين. حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) به سجده افتاد و فرمود: «اَشهَدُ انَّكَ خَليلٌ»؛ «خدايا! گواهي مي‌دهم بر اينكه تو خليل هستي».(2)

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) نيز بر تهية سوغاتي در بازگشت از سفر تأكيد كرده و مي‌فرمايد:

اِذا خَرَجَ اَحَدُكُم اِلَي السَّفَرِ ثُمَّ قَدِمَ عَلي اَهلِهِ فَليُهدِهِم و ليُطرِفهُم وَلو حِجارَةً.(3)

هرگاه يكي از شما به سفر مي‌رود وقتي به سوي خانواده‌اش بازمي‌گردد براي آنها هديه بياورد گرچه آن هديه، سنگي باشد.

5. صدقه دادن

حاجي پس از آن كه اعمال حج را به پايان رساند و قصد خروج از مكه را داشت، شايسته است مقداري صدقه بدهد تا از اين طريق، كفّاره‌اي را كه شايد متوجّه نشده است، بپردازد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فروع الكافي، ج4، ص280.

2. وسايل الشيعه، ج8، ص337؛ راهنماي حرمين شريفين، ج2، ص92.

3. مكارم الاخلاق، ج1، ص511.

امام صادق ( عليه السلام ) در روايتي مي‌فرمايد:

يَنبَغي لِلحاجِّ اِذا قَضي نُسُكَهُ وَاَرادَ اَن يَخرُجَ اَن يَبتاعَ بِدِرهَمٍ تَمراً، يَتَصدَّقُ بِهِ فَيَكونُ كَفّارَةً لِما لَعَلَّهُ دَخَلَ عَلَيهِ في حَجِّهِ مِن حَكٍّ اَو قُمُّلَةٍ سَقَطَت اَو

نحوِ ذلِك.(1)

وقتي، حاجي اعمالش را انجام داد و خواست از مكه خارج گردد سزاوار است كه يك درهم خرما بخرد و آن را صدقه بدهد تا كفّاره چيزي باشد كه شايد در حج، بر گردنش آمده است، مثل خاراندن بدن يا شپشي كه افتاده باشد و يا مانند آن.

آن حضرت در حديثي ديگر نيز فرمود:

يُستَحَبّ ُلِلرَّجُلِ وَالمَرأَةِ اَن لا يَخرُجا مِن مَكَّة حتي يَشتَريا بِدِرهَمٍ تَمراً فَيَتَصدَّقا بِهِ لِما كانَ مِنهُما في اِحرامِهِما وَلِما كانَ في حرَمِ اللهِ عَزَّوَجلَّ.(2)

براي زن و مرد، مستحب است كه از مكّه بيرون نشوند، مگر آنكه يك درهم خرما بخرند و به خاطر آنچه در حال احرامشان و در حرم خداي عزّوجلّ از آنان سر زده است، صدقه بدهند.

6. قصد بازگشت مجدّد

مستحب است زائر خانه خدا، پس از انجام مناسك حج، تصميم بر بازگشت مجدّد، براي زيارت كعبة معظّمه داشته باشد و در اوقات تشرّف به مسجد الحرام و انجام طواف بر دور خانه و حضور در حجر اسماعيل، ملتزم و حطيم به ويژه در حين طواف وداع، دعا كند و از خداوند بخواهد كه براي بار ديگر، اين سعادت بزرگ را نصيب او گرداند.

امام صادق ( عليه السلام ) به «معاوية بن عَمّار» فرمود: هرگاه خواستي از مكه خارج شوي و نزد خانواده‌ات برگردي با كعبه وداع كن و هفت بار طواف به جا آور و بگو:

اللّهُمَّ اِن اَمِتَّني فَاغفِرلي وَاِن اَحيَيتَني فَارزُقنيهِ مِن قابِلٍ اللّهُمَّ لا تَجعَلُه آخِرَ العَهدِ مِن بَيتِكَ...(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فروع الكافي، ج4، ص33.

2. وسايل الشيعه، ج10، ص234.

3. همان، ص231.

خدايا! اگر مرا ميراندي، پس مرا بيامرز و اگر زنده‌ام داشتي، سال آينده نيز حج را روزيم كن. خدايا! اين را آخرين زيارت خانه‌ات برايم قرار مده...

«عبدالله بن سَنان» از آن حضرت روايت كرده است كه حضرت فرمود:

مَن رَجَعَ مِن مَكة و هُوَ يَنوِي الحَجَّ مِن قابلٍ زيدَ في عُمُرِه.(1)

كسي كه از مكّه برگردد، در حالي‌كه در آينده، نيت حج را داشته باشد، عمر او زياد و طولاني مي‌گردد.

«محمد بن حمزه» نيز از امام باقر ( عليه السلام ) روايت كرده است كه حضرت فرمود:

مَن خَرَجَ مِن مَكَّة وَهُوَ لايُريدُ العَودَ اِليها فَقَدِ اقتَرَبَ اَجَلُهُ وَدنا عَذابُه.(2)

كسي كه از مكّه، بيرون شود و نيت بازگشت به آن را نداشته باشد، اجل او نزديك و عذابش زودتر مي‌رسد.

7. ختم به مدينه

زائراني كه براي انجام مناسك حج عمره، از مدينه به مكّه مي‌آيند از فضيلت محرم شدن در مسجد شجره كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) از آنجا احرام بسته بود، بهره‌مند مي‌شوند، امّا براي كساني كه بعد از حج به مدينه مي‌آيند فضيلت ديگري است كه روايات آن را بيان كرده است.

چنان‌كه امام باقر ( عليه السلام ) در پاسخ كسي كه پرسيده بود آيا ابتداي سفر حج را در مدينه قرار دهم يا مكّه؟ فرمود: «اِبدَء بِمكَّة وَاختِم بِالمَدينَة فَانَِّهُ اَفضَل» ( 3 )؛ «از مكّه آغاز و به مدينه ختم كن كه اين افضل و برتر است».

از امام صادق ( عليه السلام ) نيز روايتي به اين مضمون نقل شده است.(4)

خداوند متعال مي‌فرمايد: (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ) (بقره:196) گرچه از لحاظ فقهي، اين آيه شريفه دلالت بر تحصيل اجزا و شرايط حج و پرهيز از موانع دارد، اما در برخي روايات، مصداق ديگري، براي اتمام حج ذكر شده است و آن اينكه حج‌گزار پس

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فروع الكافي، ج4، ص281.

2. مستدرك الوسايل، ج8، ص53؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص141.

3. وسايل الشيعه، ج 10، ص252.

4. همان.

از انجام مناسك حج به زيارت امام ( عليه السلام ) مشرّف گردد و حج خود را با روح ولايت و امامت پيوند دهد.

امام باقر ( عليه السلام ) در حديثي مي‌فرمايد:

اِنَّما اُمِرَ النّاسُ اَن يَأتُوا هذهِ الاَحجارَ فَيَطُوفوا بها ثُمَّ يَأتونا فَيُخبِرُونا بِوِلايَتِهِم وَيَعرِضوا عَلَينا نَصرَهُم.(1)

فرمان داده شد تا مردم به سوي اين سنگ‌ها «كعبه» بيايند و برگرد آن طواف كند و سپس به حضور ما آمده با ما تجديد عهد كنند و ولايتشان را به ما اعلام كرده، ياري خود را بر ما عرضه نمايند.

در روايتي ديگر آن حضرت فرمود: «تَمامُ الحَجِّ لِقاءُ الاِمام»؛ بدين معنا كه مصداق بارز اتمام حج، تشرف به حضور امام ( عليه السلام ) مي‌باشد.(2) از اين رو، حجي كه در آن، لقاي امام ( عليه السلام ) نباشد، ناتمام است.

«ذَريح مَحارمي»، از اصحاب خاص امام صادق ( عليه السلام ) ، روايت مي‌كند: از آن حضرت درباره معناي قول خداوند متعال: (ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ) (حج: 29) سؤال كردم. حضرت فرمود: «منظور از آن تشّرف به حضور امام ( عليه السلام ) است».(3)

در جاي ديگري نيز آن حضرت مي‌فرمايد:

اِذا حَجَّ اَحَدُكُم فَليَختِم بِزيارَتِنا لانَّ ذلِكَ مِن تَمامِ الحَجّ.(4)

هرگاه كسي از شما حج انجام داد، بايد به زيارت ما ختم كند، زيرا اين امر، از كمال و تمام حج است.

8. استقبال از حاجي

امام سجّاد ( عليه السلام ) در اين باره مي‌فرمايد:

يا مَعشَرَ مَن لَّم يَحُجَّ استَبشِرُوا بِالحاجِّ وَصافِحوهُم وَعَظِّموهُم فَاِنَّ ذلِكَ يَجِبُ عَلَيكُم تُشارِكُوهُم فِي الاَجر.(5)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان.

2. همان، ص254.

3. همان، ص253.

4. همان، ص254.

5. همان، ج8، ص327؛ ج10، ص264.

اي كساني كه حج به جا نياورده‌ايد بازگشت حجاج را مژده دهيد و با آنان دست دهيد و آنها را بزرگ بشماريد كه اين بر شما لازم است. در اين صورت، با پاداش آنان شريك خواهيد شد.

از اين رو، در روايات اسلامي تأكيد شده است كه پس از بازگشت حاجي از سفر حج، اقوام، دوستان و آشنايان به زيارت او بشتابند تا آنان از اجر و پاداش بزرگ زيارت زائر خانه خدا بهره‌مند گردند. چنان‌كه امام صادق ( عليه السلام ) در اين باره فرموده است:

مَن عانَقَ حاجّاً بِغُبارِهِ كانَ كَاَنّمَا استَلَمَ الحَجَرَالاَسود.(1)

كسي كه با حج‌گزار تازه از گرد راه رسيده، معانقه كند گويا حجرالاسود را لمس كرده است.

همچنين از آن حضرت روايت شده است كه فرمود:

مَن لَقِيَ حاجّاً فَصافَحَهُ كَانَ كَمَنِ استَلَمَ الحَجَر.(2)

كسي كه به زيارت حاجي، برود و با او دست دهد همچون كسي است كه حجرالاسود را لمس كرده است.

9. وليمه دادن

شايسته است كه حاجي، پس از بازگشت از سفر مكه، وليمه دهد؛ يعني از مؤمنين (اقوام و دوستان و آشنايان) پذيرايي كرده، آنان را اطعام كند.

واژه وليمه در لغت به معناي «طناب و ريسمان» است و چون اطعام به مؤمنين به منزلة ريسمان محبّت است به آن وليمه گفته شده است.(3) بعضي در معناي وليمه گفته‌اند: به هر طعامي كه براي گروهي فراهم گردد، وليمه گفته مي‌شود.(4)

در روايات اسلامي سفارش شده است كه هنگام «عروسي»، «تولّد»، «ختنه»، «خريد منزل» و «بازگشت از سفر حج» وليمه دهيد. چنان‌كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در اين باره فرموده است:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وسايل الشيعه، ج8، ص328؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص196؛ حج و عمره در قرآن و حديث، ص423.

2. وسايل الشيعه، ج8، ص328؛ ثواب الاعمال، ص126.

3. مجمع البحرين، ج6، ص184.

4. معارف و معاريف، سيد مصطفي حسيني دشتي، ج10، ص422.

لا وَليمَةَ اِلاّ في خَمسٍ، في عُرسٍ أو خُرسٍ أو عِذارٍ أو وَكارٍ أو رِكاز.(1)

وليمه نباشد مگر در پنج مورد: زفاف (عروسي)، تولد فرزند، ختنه، خريد منزل و بازگشت از سفر حج.

اطعام كردن و غذا دادن در موارد پنج‌گانه از سنت‌هاي ديرينه اسلام و حتي قبل از اسلام است. در تاريخ آمده است كه بعد از خطبه عقد خديجه و رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ، خديجه به آن حضرت گفت: به عمويت بفرما براي وليمه عروسي، شتري بكشد.(2) همچنين روايت شده كه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در مراسم ازدواج با «زينب بنت جَحش» و «ميمونة بنت حَرث» وليمه داد.(3)

درباره وليمه حج، به اين نكته در روايات اشاره شده است كه اطعام و وليمه، بعد از بازگشت از سفر حج، جنبه خودنمايي، اظهار سخاوت و رقابت نداشته باشد.

چنان‌كه از امام باقر ( عليه السلام ) روايت شده است كه فرموده:

الوَليمَةُ يَومٌ وَيَومان مَكرَمَةٌ وَثَلاثَة اَيام رِياءٌ وَسُمعَة.(4)

اطعام در يك روز، وليمه؛ در دو روز احترام و كرامت، و سه روز آن ريا و خودنمايي است.

در روايتي ديگر امام صادق ( عليه السلام ) به نقل از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرموده است:

الوَليمَةُ اَوَّلُ يَومٍ حَقٌ وَالثاني مَعروفٌ وَما زادَ رياءٌ وَسُمعَة.(5)

وليمه، در روز اول «حق» و در روز دوّم «معروف» و مازاد بر آن ريا و خودنمايي است.

البته در بعضي از روايات آمده است كه حضرت امام موسي كاظم ( عليه السلام ) در وليمة يكي از فرزندان خود سه روز اهل مدينه را از غذاهاي متنوع اطعام فرمود كه مجموعه‌هاي خوراك را به مساجد و كوچه‌هاي شهر مي‌بردند.(6)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وسايل الشيعه، ج 14، ص65.

2. بحارالانوار، ج16، ص14.

3. معارف و معاريف، ج10، ص422.

4. وسايل الشيعه، ج14، ص65.

5. وسايل الشيعه، ج14، ص65؛ حج، ص282.

6. بحارالانوار، ج 48، ص110؛ معارف و معاريف، ج10، ص422.

بدين ترتيب مي‌توان گفت كه وليمه دادن پس از بازگشت از سفر پر بركت حج براي مؤمنان از سنت‌هاي اصيل و ريشه‌دار اسلامي است. حاجي براي رضاي خداوند متعال و به شكرانه توفيق زيارت خانه خدا و قبور مطهر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) و حضرت فاطمه(ها) و ائمه معصومين ( عليهم السلام ) در بقيع، حداكثر به مدت سه روز اقوام، دوستان و آشنايان، به ويژه مستمندان را اطعام و پذيرايي كند.


213


بخش پنجم:

پاداش حج

فصل اول: پاداش كلي حج

فصل دوم: پاداش واجبات حج



214



215


فصل اول: پاداش كلي حج

درباره عظمت حج و پاداش حج‌گزار، روايات فراوان و در حدّ تواتر وارد شده است. ما در اينجا به عنوان نمونه، به ذكر چند روايت اكتفا مي‌نماييم:

1. پاداش بي شمار

الف) امام صادق ( عليه السلام ) فرمود:

انَّ رَسولَ الله ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) لَقِيهُ اَعرابيٌّ فَقالَ لَه: يا رَسولَ اللهِ اِنّي خَرَجتُ، اُريدُ الحَجَّ فَفاتَني وَاَنا رَجُلٌ مُميلٌ، فَمُرني اَن اَصنَعَ في مالي ما اَبلُغُ بِهِ مِثلَ اَجرِ الحاجّ، فَالتَفَتَ اِلَيهِ رَسولُ الله ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فَقالَ: انظُر اِلي اَبي قُبيسٍ فَلَو اَنَّ اَباقُبَيسٍ لَكَ ذَهَبَةٌ حَمراءُ اَنفَقَتهُ في سَبيلِ اللهِ ما بَلَغتَ بِهِ ما يَبلُغُ الحاجّ...(1)

هنگامي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به عرفات ره مي‌پيمود، در بيابان، صحرانشيني آن حضرت را ملاقات كرد و گفت: اي رسول خدا به راستي، من آهنگ حج

نمودم ولي مشكلي پيش آمد و از حج بازماندم. من مرد دارا و ثروتمندي هستم بفرماييد كه با دارايي‌ام چه كاري انجام دهم كه به آنچه حج‌گزاران دست مي‌يابند، برسم.

پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به كوه ابوقبيس رو نمود و فرمود: «چنان‌كه هم‌سنگ كوه ابوقبيس طلاي سرخ داشته باشي و آن را در راه خدا انفاق كني، به آنچه كه حج‌گزاران، دست يافته‌اند، نمي‌رسي». سپس حضرت فرمود: هرگاه زائر خانه خدا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تهذيب الاحكام، ج5‌، ص19.

(حاجي) شروع به تهيه وسايل سفرش كند، چيزي را برنمي‌دارد و بر زمين نمي‌گذارد، مگر اينكه خداوند متعال، ده حسنه براي او مي‌نويسد و ده گناه از او محو مي‌كند و ده درجه براي او مي‌افزايد. و هرگاه بر گرد خانه خدا طواف كند، از گناهانش خارج (پاك مي‌شود)؛ و هرگاه بين صفا و مروه، سعي كند از گناهانش خارج مي‌شود؛ و هرگاه در مشعرالحرام وقوف كند از گناهانش خارج مي‌شود. آن‌گاه حضرت، مواقف حج را يكي پس از ديگري برشمرد و فرمود: حاجي از گناهانش، پاك مي‌شود و سپس ادامه داد و فرمود: «اَنّي لَكَ اَن تَبلُغَ ما يَبلُغُ الحاجّ»؛ «كجاست براي تو كه به آنچه كه حج‌گزار به آن دست يافته است برسي».

و نيز آن حضرت به مردي از انصار فرمود:

فاِذا طُفَت بِالبَيتِ الحرامِ اُسبوعاً كانَ لَكَ بِذلِكَ عِندَ اللهِ عَهدٌ وَذِكرٌ يَستَحيي اَن يُّعَذِّبَكَ بَعدَهُ أبداً فاذا صَلَّيتَ الرَّكعَتَينِ خَلفَ المقامِ كان لك بِهِما ألفا حَجَّةٍ مُتَقَبّلةٍ فاذا، سَعيَتَ بَينَ الصَّفا وَالمَروةَ كانَ لَكَ مِثلُ اَجرِ مَن حَجَّ ماشياً مِن بِلادِهِ وَمِثلُ اَجرِ مَنْ اَعتَقَ سَبعينَ رَقَبَةً مُؤمِنَة... فِإذا وَقَفتَ بِعَرَفاتٍ اِلي غُروبِ الشَّمسِ فَإن كانَ عَلَيكَ مِنَ الذُّنوبِ مِثلُ رَملِ عالجٍ اَوْ بِعَدَدِ نُجومِ السّماءِ أوْ قَطِر المَطَرِ لَغَفَرَهَا اللهُ لَك...(1)

هرگاه، خانه خدا را هفت بار، طواف كردي، نزد خدا پيمان و يادي خواهي داشت كه از آن پس، خداوند متعال، شرم مي‌كند تو را عذاب كند. وقتي كنار مقام ابراهيم دو ركعت نماز طواف خواندي، خداوند به پاداش آن، ثواب دو هزار حج مقبول برايت مي‌نويسد و هرگاه ميان صفا و مروه، (هفت بار) سعي كردي، پاداش تو نزد خداوند، مثل پاداش كسي است كه از ديار خود، پياده به حج آمده است و همچون پاداش كسي كه هفتاد برده مؤمن را آزاد كرده است و چون تا غروب آفتاب، به عرفات وقوف كردي، اگر گناهانت به اندازه ريگ‌هاي صحرا يا ستارگان آسمان يا قطرات باران باشد، خداوند مي‌بخشايد.

همچنين از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) روايت شده كه در آخرين خطبه خود فرمود:

هر كه براي به جا آوردن حج و يا عمره، از خانه بيرون شود تا بازگردد، در هر گامي كه برداشته، هزار هزار (يك ميليون) حسنه از آن او شود و هزار هزار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تهذيب الاحكام، ج5‌، ص20.

گناه او پاك شود و او را هزار هزار درجه بالا ببرند؛ و به ازاي هر درهمي كه در اين سفر به همراه خويش برد، در نزد خويش او را هزار هزار درهم باشد؛ و به ازاي هر كار نيكي كه در اين سفر انجام دهد، هزار هزار حسنه از آن او شود تا آن كه بازگردد و پيوسته در امان (ضمان) خدا خواهد بود. پس اگر در اين سفر جان بسپارد، در بهشت در آيد و چون بازگردد، پيروزمند و بخشوده شده و حاجت روا بازگردد. پس دعاي حج‌گزاران را غنيمت بشماريد كه به راستي خداوند دعايش را باز نگرداند و در روز قيامت، شفاعت او در مورد صد هزار مرد پذيرفته آيد و هر كس خانواده حج‌گزار و يا عمره‌گزار را به نيكي سرپرستي كند، پاداش كاملي مانند پاداش آن حج‌گزار خواهد داشت، بي آنكه از پاداش حج‌گزار، چيزي كاسته شود.(1)

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «مَن اَرادَ دُنيا وَآخِرَة فَليُؤَمّ هذا البَيت» ( 2 )؛ «هر كس كه دنيا و آخرت را بخواهد، پس بايد آهنگ اين خانه كند».

2. بخشايش تمام گناهان زائر

يكي از بركات معنوي كعبة معظّمه اين است كه اگر كسي در اين مكان مقدّس، حج به جا آورد تمام گناهان او، آمرزيده مي‌شود.

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در حديثي فرمود:

مَن حَجَّ هذَا البَيتَ (لله) فَلَم يَرفِث و لَم يَفسِق خَرَجَ مِن ذُنُوبِه كَيَومٍ وَلَدَتهُ اُمُّه.(3)

كسي كه حج (خالص براي خدا) به جا آورد و آميزش (در حال احرام) و گناه انجام ندهد، از گناهانش خارج مي‌شود، همانند روزي كه از مادر زاده شده است.

همچنين رسول خدا در حديثي فرمود: «لَيسَ لِلحَجَّةِ المَبرورَةِ ثَوابٌ اِلاَّ الجَنَّة» ( 4 )؛ «پاداش حج نيكو، جز بهشت نيست».

همچنين آن حضرت فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ثواب الاعمال، ص674.

2. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ‌ص 219.

3. مستدرك الوسائل، ج8، ص41؛ جامع احاديث الشّيعه، ج10، ص150؛ مجموعه فضائل صدقات و حج، محمّد زكريا، ص635؛ كنزالعمال، ج5، ص12.

4. مستدرك الوسايل، ج8، ص41؛ حج و عمره در قرآن و حديث، ص217.

هر كس، براي حج و عمره از خانه‌اش بيرون شود، با هر گامي كه برمي‌دارد و مي‌گذارد گناهانش از بدنش مي‌ريزد، آن‌گونه كه برگ از درخت فرو ريزد؛ چون وارد مدينه شود و با سلام با من مصافحه كند، فرشتگان با سلام با او مصافحه مي‌كنند؛ و چون به ذوالحليفه وارد شود و غسل كند، خداوند او را از گناهان پاك مي‌كند؛ و چون جامه احرام بپوشد و لبيك بگويد، خداوند متعال هم با لبيك و سعديك در پاسخ او مي‌گويد، كلامت را مي‌شنوم و به تو مي‌نگرم؛ و چون وارد مكه شود و طواف كند و سعي ميان صفا و مروه به جا آورد، خداوند، خيرات را براي او پيوسته مي‌دارد؛ و چون در عرفات وقوف كنند و صداي ناله‌ها به نياز برآيد، خداوند به آنان بر فرشتگان هفت آسمان مباهات كرده، مي‌گويد: اي فرشتگانم و ساكنان آسمان‌هايم! آيا به بندگانم نمي‌نگريد كه از هر درة عميق (و راه دوري) ژوليده و غبارآلود نزد من آمده‌اند، پول‌ها را خرج كرده و بدن‌ها را به رنج افكنده‌اند؟ به عزّت و شكوهم سوگند، بدكاران آنان را به نيكوكارانشان خواهم بخشيد و از گناهان، مانند روزي كه مادرانشان آنان را زادند بيرون (پاك) خواهيم كرد؛ چون رمي جمره كنند و سرها بتراشند و كعبه را زيارت كنند، يك منادي از دل عرش ندا مي‌دهد: بازگرديد كه بخشوده شديد و كار (عمل) از سر گيريد.(1)

امام صادق ( عليه السلام ) نيز فرموده است:

مَن حَجَّ يُريدُ بِهِ اللهَ وَلا يُريدُ بِهِ رِياءً وَسُمعَةً غَفَراللهُ لَهُ اَلبَتَّة.(2)

كسي كه با اخلاص و به خاطر خدا، حج كند و قصد ريا و شهرت‌طلبي نداشته باشد خداوند حتماً او را مي‌بخشد.

«منصور بن حازم» روايت كرده است:

قُلتُ لابي عَبدِالله ( عليه السلام ) : ما يَصنَعُ اللهُ بِالحاجّ؟ قالَ: مَغفورٌ وَاللهِ لَهُم لا استَثني فيه.(3)

به امام صادق ( عليه السلام ) عرض كردم خداوند با حج‌گزاران چه مي‌كند؟ فرمود: به خدا سوگند كه همه آنان، بدون استثنا بخشيده شوند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. حج و عمره در قرآن و حديث، ص 217.

2. ثواب الأعمال، ص126.

3. همان، ص124.

امام صادق ( عليه السلام ) مي‌فرمايد:

مَن اَمَّ هذا البَيتَ حاجّاً أو مُعْتَمِراً مُبرَّاءً مِنَ الكِبرِ، رَجَعَ عَن ذُنوبِهِ كَهَيئةِ يَومٍ وَلَدَته اُمُّه.(1)

كسي كه به قصد حج يا عمره، آهنگ اين خانه كند در حالي كه از كبر، مبرّا باشد، بي‌گناه برمي‌گردد، مانند روزي كه مادرش او را زاده است.

3. بخشايش گناهان خانواده و بستگان حاجي

«سَكوني» از امام صادق ( عليه السلام ) روايت كرده است كه حضرت فرمود:

اِنّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَيغفِر لِلحاجّ ولاهلِ بَيتِ الحاجِّ وَلِعَشيرة الحاجِّ وَلِمَن يَستَغفِر لَهُ الحاجُّ بَقيَّةَ ذي الحَجَّة وَالمُحَرّم وَصَفَر وَشَهرَ رَبيعِ الاَوَّلِ وَعَشراً مِن رَبيعِ الآخِر.(2)

خداوند بزرگ، حج‌گزار، خانواده، خويشاوندان و آنان كه حج‌گزار براي آنها آمرزش مي‌طلبد بقية ذي‌حجه، محرّم، صفر، ربيع الاول و ده روز از ربيع الثّاني را مي‌بخشايد.

همچنين از آن حضرت پرسيده شد:

الرَّجُلُ يَحجُّ عَن آخَرٍ ما لَهُ مِنَ الثَّوابِ؟ قالَ: لِلَّذي يَحجُّ عَن رَجُلٍ لَهُ اَجر آخر وَثَواب عَشرَ حِججٍ وَيُغفَرُ لَهُ وَلاَبيهِ وَلاُمِّهِ وَلابنِهِ وَلابنَتِهِ وَلاَخيهِ وَلاُختِهِ وَلِعَمِّهِ وَلِعَمَّتِهِ وَلِخالِهِ وَلِخالَتِهِ اِنّ اللهَ واسِعٌ كَريم.(3)

كسي كه از جانب ديگري حج به جا مي‌آورد، اجر و پاداش ده حج به او تعلّق مي‌گيرد و او پدر و مادر، پسر و دختر، برادر و خواهر، عمو و عمّه، دايي و خاله‌اش آمرزيده مي‌شود، زيرا خداوند گشوده دست «گشايش‌دهنده» و بزرگوار است.

4. ورود به بهشت

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در حديثي فرموده است: «اَلحَجُّ المَبرور لَيسَ لَهُ جَزاءٌ الاَّ الجَنَّة» و يا «وَلَيسَ لِحَجَّةٍ مَبرورَةٍ جَزاءٌ اِلاَّ الجَنَّة» ( 4 )؛ «حج خالص و مقبول را اجري نيست مگر بهشت».

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. من لايحضره الفقيه، ج2، ص133.

2. وسائل الشيعة، ج 11، ص 103؛ ثواب الأعمال، ص118؛ مصباح الحرمين، ص 31.

3. بحارالانوار، ج 96، ص 117؛ وسايل الشيعه، ج 8، ص 116؛ مصباح الحرمين، ص 31.

4. مستدرك الوسائل، ج 8، ص 41.

اين حديث شريف در منابع متعدّد شيعه1 و سنّي2 ذكر شده و از روايات متواتر و اجماعي است.

همچنين از آن حضرت روايت شده است كه فرمود: «الحَجَّةُ ثَوابُها الجَنَّة وَالعُمَرةُ كَفّارَةُ كُلِّ ذنبٍ» ( 3 )؛ «پاداش حج بهشت است و عمره گزاردن، كفّاره تمام گناهان است».

5. نوراني شدن حاجي

امام صادق ( عليه السلام ) در حديثي فرمود: «الحاجُّ لا يَزال عَلَيه نورُ الحَجّ ما لَم يَلُمَّ بِذَنبٍ»؛(4) «حج‌گزار تا خود را به گناهي نيالايد، نور حج «بر او همي درخشد» با اوست».

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. جامع احاديث الشّيعه، ج10، صص150 و 155؛ مصباح الحرمين، ص29.

2. كنزالعمال، ج5، صص4 و 13؛ مجموعه فضائل صدقات و حج، ص637؛ سنن ابن ماجه، ص 668.

3. الوافي، ج12، ص213؛ دعائم الاسلام، ج1، ص 294.

4. بحارالانوار، ج96، ص10؛ فروع الكافي، ج4، ص 255.

فصل دوم: پاداش واجبات حج

1. پاداش طواف

در روايات، براي طواف، پاداش فراواني ذكر شده و طواف‌كنندگان در پيشگاه خداوند متعال از جايگاه ويژه و مقام والايي برخوردارند. در اينجا با استفاده از روايات، به برخي از پاداش طواف اشاره مي‌گردد:

الف) آمرزش گناهان

يك ـ‌ امام صادق ( عليه السلام ) فرموده است:

اِنَّ لِلكَعبَةِ لَلَحظَةً في كُلِّ يَومٍ يُغفَر لِمَن طافَ بِها...(1)

خانه كعبه، در هر روز، داراي لحظه‌اي است. هر كسي در آن لحظه، طواف كند گناهانش بخشيده ‌مي‌شود.

دو ـ در حديثي ديگر از آن حضرت روايت شده است: «مَن طافَ بِالبَيتِ خَرَجَ مِن ذُنُوبِه» ( 2 )؛ «هر كس، خانه خدا را طواف كند از تمام گناهانش خارج مي‌گردد».

سه ـ رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود:

مَن طافَ بِالبَيتِ خَمسينَ مَرَّةً خَرَجَ مِن ذُنُوبِهِ كَيَومٍ وَلَدتْهُ اُمُّهُ.(3)

كسي كه دور خانه خدا را پنجاه مرتبه طواف كند، از تمام گناهانش خارج مي‌گردد، همانند روزي كه از مادر متولّد شده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الكافي، ج 4،‌ ص 240.

2. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 207.

3. الجامع الصغير، ج 2، ص 921.

چهار ـ همچنين از آن حضرت روايت شده است:

مَن طافَ بِالبَيت سَبعاً وَصَلّي خَلفَ المقامِ رَكعَتَين وَشَرِبَ مِن ماءِ زَمزَم غَفَر اللهُ لَهُ ذُنوبَهُ كُلّها... وَاَخرَجَهُ اللهُ مِن ذُنوبِهِ كَيَومٍ وَلَدتهُ اُمُّه.(1)

كسي كه هفت دور، طواف خانه خدا را انجام دهد و پشت مقام، دو ركعت نماز گزارد و از آب زمزم بنوشد، خداوند تمام گناهان او را مي‌بخشد... و از گناهان خارج مي‌شود، مانند روزي كه از مادر متولد گرديده است.

پنج ـ «علي بن ميمون صايغ» از امام سجاد ( عليه السلام ) روايت كرده است كه حضرت فرمود:

مَن قَدِمَ حَاجّاً وَطافَ بِالبَيتِ وَصَلّي رَكعَتَينِ، كَتَبَ اللهُ لَهُ سَبعينَ اَلفَ حَسَنَةٍ وَمَحي عَنهُ سَبعينَ اَلفَ سَيّئَةٍ وَرَفَعَ لَهُ سَبعينَ اَلفَ دَرَجَةٍ.(2)

كسي كه براي انجام حج، گام بردارد و دور خانه خدا طواف كند و دو ركعت نماز طواف را انجام دهد، خداوند براي او هفتاد هزار حسنه مي‌نويسد و هفتاد هزار گناه را از نامه عمل او محو مي‌كند.

شش ـ از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) روايت شده است:

مَن طافَ بهذا البَيتِ اُسبوعاً وَاَحسَنَ صَلاةَ رَكعَتيَه غُفِرَ لَهُ.(3)

كسي كه دور خانه خدا طواف كامل (هفت شوط) كند و دو ركعت نماز طواف را نيكو انجام دهد، خداوند او را مي‌بخشد.

امام صادق ( عليه السلام ) فرمود: «هزاران گناه از او محو مي‌شود».

ب) برخورداري از پاداش عظيم

محمد بن مسلم روايت كرده است: مردي، خدمت امام موسي كاظم ( عليه السلام ) وارد شد. امام ( عليه السلام ) به او فرمود: «آيا از حج باز مي‌گردي؟» عرض كرد: «بلي!» امام فرمود: «آيا مي‌داني كه براي حج‌گزار چه پاداشي است؟» عرض كرد: «جانم به فدايت نمي‌دانم». امام ( عليه السلام ) فرمود:

هر كه براي حج‌گزاردن گام بردارد و تا به مكّه گام نهد، فروتن و متواضع باشد و چون وارد مسجدالحرام شود از بيم خداي سبحان، گام‌ها را كوتاه بردارد و پس از آن بر گرد خانه خدا به نيكي طواف كند و دو ركعت نماز گزارد، خداوند براي او

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.كنز العمال، ج 5، ص 52.

2. الكافي، ج 4، ص 411.

3. دعائم الاسلام، ج 1، ص 293.

هفتاد هزار حسنه مي‌نويسد و هفتاد هزار گناه او را فرو ريزد، و او را هفتاد هزار درجه بالا برد و وساطت او را در هفتاد هزار حاجت بپذيرد، و آزاد نمودن هفتاد هزار بنده را براي او محسوب دارد كه بهاي هر بنده، ده هزار درهم باشد.

ج) جلب رحمت الهي

يكي از ثمرات طواف خانه خدا و پاداش آن براي طواف‌كننده، كسب و جلب رحمت خداوند متعال است. چنان‌كه «معاوية بن عمار» از امام صادق ( عليه السلام ) روايت كرده است:

اِنَّ للهِ تَبارَكَ وَتَعالي، حَولَ الكَعبَةِ مِائَةَ وَعِشرين رَحمَةٍ: مِنها سِتّونَ لِلطّائِفينَ و اَربَعونَ لِلمُصَلّين وَعِشرونَ لِلنّاظرينَ.(1)

به راستي، براي خداي سبحان 120 (يكصد و بيست) رحمت، در گرد (دور) كعبه است كه شصت رحمت براي طواف‌كنندگان و چهل رحمت براي نماز‌گزاران و بيست رحمت براي تماشاگران است.

همين روايت، در منابع اهل سنت نيز به نقل از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ذكر شده است.

«حسان بن عطيه» پس از نقل اين روايت مي‌گويد: «چون دقت كنيم تمام يكصد و بيست رحمت خداوند به طواف‌كنندگان برمي‌گردد، زيرا آنان پس از طواف، نماز مي‌گزارند و به كعبه نظر مي‌كنند».

به عبارت ديگر طواف‌كنندگان، هم طواف مي‌كنند و هم نماز مي‌گزارند و هم به كعبه نظر مي‌كنند. از اين رو، تمامي يكصد و بيست رحمت خداوند از آن طواف‌كنندگان مي‌باشد.

د) باز شدن درهاي بهشت به روي طواف‌كننده

اسحاق بن عمار از امام صادق ( عليه السلام ) روايت كرده است كه حضرت فرمود:

يا اِسحاق! مَن طافَ بِهذَا البَيتِ طَوافاً واحداً كتَبَ اللهُ لَهُ اَلفَ حَسَنَةٍ وَمَحا عَنهُ اَلفَ سَيِّئَةٍ وَرَفَعَ لَهُ اَلفَ دَرَجة وَغَرَسَ لَهُ اَلفَ شَجَرَةٍ في الجَنَّة وَكَتَبَ لَهُ ثَوابَ عِتقِ اَلفِ نَسِمَةٍ حتّي اِذا صارَ اِلي المُلتَزَم فَتَحَ اللهُ لَهُ ثَمانيَةَ اَبوابِ الجَنَّة فَقَالَ لَه: اُدخُل مِن اَيِّها شِئت.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الكافي، ج 4، ص 240.

2. وسائل الشيعه، ج 13، ص 304.

اي اسحاق! هر كه بر گرد اين خانه طواف كند، خداوند براي او هزار حسنه نويسد؛ و هزار گناه از او پاك كند و هزار درجه او را بالا ببرد؛ و هزار درخت براي او در بهشت بكارد؛ و پاداش آزاد نمودن هزار بنده را براي او مي‌نويسد تا آن هنگام كه چون به «ملتزم» برسد، خداوند درهاي بهشت را براي او بازگشايد؛ پس به او فرمايد: از هر در بهشت كه خواهي، به درون گام بگذار (داخل شو).

راوي مي‌گويد: عرض كردم: «فدايت شوم همه اين پاداش، از آن طواف‌كننده است؟» امام ( عليه السلام ) فرمود: «بلي!»

2. پاداش سعي

در روايات، براي انجام عمل سعي پاداشي فراوان ذكر شده است كه به برخي از آنها اشاره مي‌كنيم:

الف) برخورداري از شفاعت ملائكه

امام سجاد ( عليه السلام ) در اين باره فرموده است:

السّاعي بَينَ الصَّفا والمَروَة تَشفَع لَهُ المَلائِكَة فَيُشفَّعُ فيهِ بِالايجاب.(1)

ملائكه براي سعي‌كنندگان بين صفا و مروه، شفاعت مي‌كنند؛ شفاعتي كه مورد قبول قرار مي‌گيرد.

ب) بهره‌مندي از ثواب حج پياده

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در حديثي به مردي از انصار مي‌فرمايد:

اِذا سَعَيتَ بَينَ الصَّفا وَالمَروَة كانَ لَكَ عِندَ اللهِ اَجر مَن حَجَّ ماشياً مِن بِلاده.(2)

هرگاه ميان صفا و مروه سعي كني، نزد خداوند پاداش كسي كه پياده از شهر خود به مكّه آمده باشد خواهي داشت، و همچنين از ثواب آزاد كردن هفتاد بنده مؤمن بهره‌مند مي‌شوي.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص 469.

2. تهذيب، ج 5، ص 20.


| شناسه مطلب: 76511