بخش 1
مقدمه اهمیّت و آثار مسافرت در اسلام سفر در آیینة ادیان
مقدمه
قداست كعبه همواره در طول تاريخ موردتوجه اقوام و ملل، به خصوص طرفداران اديان توحيدي بوده است. اقوام پيش از اسلام نيز به طواف آن ميپرداختند و بعضيها تلاش ميكردند تا خود را به بيت نزديك كرده و خويشتن را ميزبان زائران خانه خدا قلمداد نمايند. و از بذل مال و هزينههاي پذيرائي براي ضيوف الرحمن دريغ ننمايند؛ مثل قصي بن كلاب جدّ چهارم پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در تكريم حجّاج ميگفت اي قبيله قريش شما همسايه كعبه ايد؛ در احترام به آنها بكوشيد.
حضرت عبدمناف و پسرش هاشم اين رويّه را تا ظهور اسلام ادامه دادند. احترام كعبه به قدري بالا است كه تمام پيامبران الهي در برابر آن سر تعظيم فرود آورده و همراه با ملائكه به طواف و زيارت آن پرداختهاند.
حضرت امام صادق ( عليه السلام ) ميفرمايد: «گروهي از ملائكه در مراسم
|
|
حج به خدمت حضرت آدم ( عليه السلام ) رسيده، گفتند: اي آدم! زيارتت قبول باد! ما نيز از هزاران سال پيش به زيارت اين خانه ميپرداختيم؛ « انا قد حججنا هذا البيت قبل أن تحجّه بالفي عام»
.(1)
از حضرت علي ( عليه السلام ) سؤال شد نخستين فردي كه از ملائكه به زيارت كعبه شتافت كه بود؟ فرمود: جناب جبرئيل؛. «
سألـه عن اول مَن حجّ مِن اهل السماء ، فقال : جبرئيل»
( 2 ).
بسياري از انبياي الهي در كنار كعبه دفن شدهاند و اين نشان ميدهد كه سفيران الهي با كعبه مأنوس بوده اند.
اين كتاب ده ها سؤال علمي، فلسفي و تاريخي حج ، جايگاه كعبه و سرزمين مقدس كعبه را از زواياي گوناگون بررسي كرده و پاسخ صدها سؤال را از متون روايات اسلامي عرضه كرده است..
سؤال، كليد گنجينة دانش بشري است؛ حسّ كنجكاوي و پرسشگري از كودكي در روان انسان وجود دارد. انسان بخشي از آموزههاي خود را از طريق دريافت جوابهاي سؤالاتش به دست ميآورد. افراد و ملتهايي كه كمتر سؤال ميكنند سهم كمتري از اين گنجينة بزرگ دارند. سؤال كردن و پاسخ شنيدن حقّ هر انساني است. قرآن مجيد بارها سفارش كرده كه از اهل دانش سؤال كنيد:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه ، ج 11 ، ص 9.
2. علل الشرائع، ج 2، ص 594.
(فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ(.(1)
گستردگي اين دستور قرآني نشان ميدهد كه اسلام هيچ حد و مرزي را براي سؤال كردن به رسميت نميشناسد و اجازه ميدهد هر فردي هر سؤالي را از آگاهان بپرسد. از آنجايي كه عبادات، راز و رمزي دارند كه دستيابي به ثمرات شيرين و ارزشمند آن ها جز با فهم صحيح آن ميّسر نيست. راجع به فلسفه، اسرار، معارف حج و عمره صدها سؤال مطرح است كه پاسخ به آنها در شأن اوليا ميباشد كه البته، جواب همة سؤالات از متون روايات به دست آمده است. مثلاً به چه علت در سفر حج لباس معمولي خود را از تن بيرون كرده و اكتفا به دو قطعه پارچه مي كنيم؛ براي چه به دور خانة خدا چند بار گردش كنيم؛ به چه علت بايد ميان دو كوه صفا و مروه هفت بار رفت و آمد نماييم؛ به چه علت در بيابان عرفات چند ساعتي توقف نمائيم؛ به چه علت در دشتي به نام مشعر شبي را تا صبح بگذرانيم؛ به چه علت به ستونهايي بايد چند تا سنگريزه پرتاب نماييم؛ به چه علت در روز دهم ذي الحجّه بايد قرباني نماييم؛ به چه علت در منا سر خود را بتراشيم و يا از مو يا ناخن خود بچينيم؛ حكمت و اسراري در اين احكام نهفته است. قلبي روشن، ذوقي سليم و عقيدهاي پاك لازم است تا به آن ها پي بَرد و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. نحل : 43.
به رموز آن ها آشنا شود؛ زيرا حج، ظاهري دارد و باطني؛ آنچه مردم انجام ميدهند جنبة نمادين دارد و الاّ خداوند حجّي را ميخواهد كه حاجي پس از بازگشتن تحوّلي در روح او ايجاد شود. حج، شركستيزي و وحدتجويي است؛ گسستن همة زنجيرهاي وابستگي و تجربة زندگي توحيدي است؛ و رهايي انسانها از حصارهاي ستم و زنجيرهاي بيعدالتي است. همانگونه كه خانة خدا بايد از بت و بت پرستي پاك شود؛ خانة دل هم بايد از هر بتي پاك گردد.
|
|
اهميّت و آثار مسافرت در اسلام
1. مسافرت چه آثار و فوايدي دارد؟
مسافرت، آثار فراواني دارد؛ از جمله:
ـ شناخت انسان را نسبت به جهان توسعه ميدهد.
ـ انسان را از محيط بسته به محيطي گستردهتر ميبرد.
ـ انسان را با تجربه ميسازد.
ـ معلم و پندآموزي است كه دانشجويش مسافر و كتابش جهان طبيعت و درسش آيندهنگري و هدفش زندگي بهتر است.
ـ انسان را با اقوام و ملتهاي گوناگون آشنا ميكند.
ـ انسان را با عظمت جهان ـ كه آفريدة خداوند است ـ آشنا ميكند.
2. انگيزههاي سفر كدامند؟
انگيزههاي سفر عبارتند از:
1- تحصيل دانش.
2- تحقيق و بررسي آثار گذشتگان يا مطالعة طبيعت.
حضرت علي ( عليه السلام ) به فرزندش امام حسن مجتبي ( عليه السلام ) فرمود:
«
أَيْ بُنَيَّ إِنِّي وَإِنْ لَمْ أَكُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ كَانَ قَبْلِي فَقَدْ نَظَرْتُ فِي
|
|
أَعْمَالِهِمْ وَفَكَّرْتُ فِي أَخْبَارِهِمْ وَسِرْتُ فِي آثَارِهِمْ حَتَّي عُدْتُ كَأَحَدِهِمْ بَلْ كَأَنِّي بِمَا انْتَهَي إِلَيَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَي آخِرِهِمْ؛ اي پسرك من! و اگرچه من عمر دراز نكردم مانند عمر كساني كه پيش از من بودند؛ ولي در كارهاي ايشان نگريسته، در اخبارشان انديشه نموده و در بازمانده هاشان سير كردم؛ چنان كه مانند يكي از آنان گرديدم، بلكه به سبب آنچه از كارهاي آن ها به من رسيد چنان شد كه من با اول تا آخرشان زندگي كرده ام»
.(1)
- حفظ دين؛ مثل مهاجرت مسلمانان صدر اسلام از مكّه به حبشه.
- تبليغ دين.
- تجارت.
- سياحت و تفريح.
- زيارت، مانند زيارت خانة خدا و قبور مطهر انبيا، امامان، اوليا و علما.
1. سفر معنوي چيست؟
منظور از سفر معنوي، سير و سلوك و انتقال روح انساني از حالات ظلماني به حالات نوراني است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. نهجالبلاغه، نامة 31 ، ص 394 .
سفر در آيينة اديان
1. نظر قرآن و احاديث راجع به سفر چيست؟
قرآن در 6 مورد سفارش به سفر كرده است:
- (قُلْ سِيرُوا فِي الأَْرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ(1؛ «
بگو، در روي زمين سير كنيد و ببينيد عاقبت كار مجرمان به كجا رسيد»
- (قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الأَْرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ(2؛ «
پيش از شما، سنتهايي وجود داشت، (و هر قوم طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهايي داشتند كه شما نيز، همانند آن را داريد، پس در روي زمين گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان (آيات خدا) چگونه بود.»
- (قُلْ سِيرُوا فِي الأَْرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ(3؛ «
بگو، روي زمين گردش كنيد، سپس بنگريد سرانجام تكذيب كنندگان آيات الهي چه شد»
.
- (وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ
.(1) نمل : 69
.(2) آل عمران : 137
.(3) انعام : 11
|
|
مَنْ هَدَي اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الأَْرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ(1؛ «
ما در هر امتي رسولي برانگيختيم كه، خداي يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد، خداوند گروهي را هدايت كرد و گروهي ضلالت و گمراهي دامانشان را گرفت، پس در روي زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تكذيب كنندگان چگونه خواهد بود»
.
- (قُلْ سِيرُوا فِي الأَْرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الآْخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(2؛ «
بگو در زمين بگرديد و بنگريد خداوند چگونه آفرينش را آغاز كرده است، سپس خداوند به همين گونه جهان آخرت را ايجاد ميكند، يقيناً خداوند بر هر چيز تواناست»
.
- سورة روم، آية 42؛ (قُلْ سِيرُوا فِي الأَْرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ(.3؛ «
بگو در زمين سير كنيد و بنگريد عاقبت كساني كه قبل از شما بودند چگونه بود، بيشتر آنها مشرك بودند»
.
در اين آيات، تعابير سيروا، انظروا و... براي ترغيب به سير و سفر، همراه با دقّت و انديشه دراحوال گذشتگان و يا روزنه اي به سراي باقي به كار برده شده است.
با مسافرت و بررسي آثار به جا مانده از گذشتگان، انسان به بيوفايي دنيا و زوال قدرتها و عاقبت نافرجام ستمگران پي ميبرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. نحل : 36
2. عنكبوت : 20
3. روم : 42
و درس ميگيرد.
ستمگر چو برف و ستمكش چو كوه فرو رفت برف و بجا ماند كوه
بيش از 500 روايت، راجع به سفر و آداب آن از پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( و ائمّه ( عليهم السلام ) ( نقل شده است؛ از جمله امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود:
«
سافروا تصحّوا، سافروا تغنموا1؛ ؛ مسافرت كنيد تا سالم بمانيد و مسافرت كنيد تا بي نياز شويد.»
امام سجاد ( عليه السلام ) ( فرمود: «
حجّوا و اعتمروا تصح ابدانكم؛ به حج و عمره برويد تا بدنهاي شما سالم بماند»
.(2)
1. چند نمونه از مسافرتهاي انبيا را بيان كنيد؟
ـ هجرت حضرت ابراهيم( ( عليه السلام ) از بابل به حجاز.
ـ هجرت حضرت موسي ( عليه السلام ) ( از مصر به فلسطين.
ـ هجرت حضرت مسيح( ( عليه السلام ) براي درمان بيماران روحي و جسمي.
ـ سفرهاي دريايي حضرت موسي ( عليه السلام ) و خضر ( عليه السلام ) .
ـ سفر پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در 6 سالگي به مدينه، در 12 سالگي به شامات، در 25 سالگي با كاروان تجارتي حضرت خديجه(ها) به شامات.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه، ج11، ص 345.
2. كافي، ج 4، ص 252.
1.
از نظر اسلام، سفر چه آدابي دارد؟
ـ انتخاب رفيق راه:
پيامبر اسلام( ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «
الرفيق ثم الطريق؛ ابتدا رفيق پيدا كنيد، سپس به مسافرت برويد»
.(1)
با كسي كه براي شما ارزش و اهميت قائل نيست همسفر نشويد.
با كسي همسفر شويد كه از نظر مالي با شما همسطح است.
ـ تعيين مدير گروه و رهبر:
پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( فرمود: «
اذا كان ثلاثة في سفر فليؤمروا احدهم؛ اگر در مسافرت حداقل سه نفر بوديد يكي را به سرپرستي برگزينيد»
( 2 ).
كسي را به سرپرستي انتخاب كنيد كه قدرت مديريت و توانايي بيشتري نسبت به همسفران داشته باشد.
ـ كمك به همراهان:
حضرت محمد ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «
سيد القوم خادمهم في السفر»
.(3) اگر بعضي از همراهان از شما كمك خواستند، آنان را ياري كنيد.
ـ مراقبت كردن از همسفر:
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : اگر كسي با برادر مؤمنش همسفر شود و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مستدرك الوسائل، ج 8، ص 209.
2. ميزان الحكمه، ج 2، ص 1309.
3. همان، ص 1310.
جلوتر برود و همسفرش پس از پنهان شدن از ديد او دچار حادثهاي شود، او شريك جرم است.
ـ هماهنگ شدن با همسفران:
لقمان به فرزندش گفت: «
و كن لأصحابك موافقاً إلّا في معصية الله؛ با همراهانت موافق و همراه باش؛ مگر در جايي كه به گناه منتهي ميشود»
.(1)
ـ استفاده كردن از فكر ديگران:
امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: «
لقمان به فرزندش گفت: هرگاه با افرادي به سفر رفتي در كارهاي خود و آن ها، با آن ها مشورت كن و به آن ها نظر سودمند ارائه بده»
.
ـ مراقبت از پول و وسايل شخصي در سفر:
امام باقر ( عليه السلام ) فرمود: «
من قوة المسافر حفظ نفقته؛ از توانايي مسافر حفظ اموال و وسايل سفرش ميباشد»
.(2)
ـ حل مشكلات با هوشياري.
ـ رعايت اخلاق اسلامي:
پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود:
«
أكثِرِ التبسُّمَ في وجوههم؛ تبسم خود را در برابر آنان زياد كن»
.(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه ، ج 11 ، ص 425.
2. همان، ج 11، ص 419.
3. محجة البيضاء، ج 4، ص 56.
ـ تشكر از خدمت گذاران و عذرخواهي از همسفران در پايان سفر.
ـ هديه آوردن در حد توان:
رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «
الهدية تذهب الضغائن من الصدور؛ هديه كينهها را از دلها ميبرد»
.(1) در روايتي آمده است: «
هدية الحجّ من الحجّ؛ هدية حج از هزينههاي حج است»
.(2)
ـ دوستان را با خبر كردن:
پيامبر اسلام( ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «
حقٌ علي المسلم إذا أراد سفراً أن يُعلِمَ إخوانه و حق علي إخوانه إذا قدم أن يأتوه؛ بر هر مسلماني لازم است برادران خود را از سفرش با خبر كند و بر برادران ديني است كه هنگام بازگشت به ديدار او بروند»
.(3)
- بدرقه كردن:
پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) (، جعفر طيّار را هنگام هجرت به حبشه بدرقه و چنين دعا كرد: «
الّلهمَّ ألطف به في تيسير كل عسير فإن تيسير العسير عليك يسير، إنك علي كل شيء قدير، أسألك له اليسر و المعافاة الدائمة في الدنيا و الآخرة»
( 4 ) و هنگام برگشتن او، به استقبالش رفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. عيون اخبار الرضا(، ج 2 ، ص 74.
2. كافي ، ج 4، ص 280.
3. وسائل الشيعه، ج 11، ص 448.
4. مكارم الأخلاق، ص 249.
حضرت علي و امام حسن و امام حسين ( عليهم السلام ) ( ابوذر را هنگام رفتن به سفر، بدرقه كردند.
ـ صدقه دادن.
ـ تهية نيازمنديهاي ضروري:
لقمان به فرزندش گفت: «
و تزوّد معك من الأدوية ما تنتفع به أنت و من معك؛ داروهايي كه مورد استفادة خودت و ديگران است را با خود همراه داشته باش»
.(1)
ـ غسل كردن قبل از سفر و هنگام برگشتن از سفر
ـ مراقبت از عبادتها؛ به ويژه نماز اول وقت:
لقمان به فرزندش گفت: «
يا بني إذا جاء وقت الصلاة فلا تؤخِّرها لشيء، صلها و استرح منها، فانها دينٌ؛ فرزند عزيزم! در انجام فريضة نماز، فضيلت اوّل وقت را از دست نده و عقب نينداز و آن را بخوان و خود را برئ الذمه كن؛ زيرا نماز دِيني است بر گردن انسان»
.
ـ در روايات آمده كه در سفر بايد رفيقت از نظر مال و مقام مثل تو باشد. امام صادق( ( عليه السلام ) فرمود: «
إصحب مثلك»
، اگر رفيقت بيشتر از تو پول خرج كند يا عنوان اجتماعياش بيشتر باشد، قهراً تو تابع و طفيلي و اسير او خواهي شد.
امام باقر ( عليه السلام ) ( فرمود: «
اذا صحبتَ فاصحب نحوك و لاتصحب من
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. من لا يحضره الفقيه ، ج 2، ص 282.
يكفيك فإنّ ذلك مذلّةٌ للمؤمن»
( 1 )؛ با كسي همسفر شو كه، از نظر مال و مقام مثل خودت باشد، با كسي كه خرج تو را بدهد همسفرنشو، چون اين باعث خواري مؤمن مي شود.
ـ نوشتن خاطرات:
انسانِ كمالجو، نقصها و ضعفها را در سفر ميبيند.
ـ مهماني دادن:
وليمه دادن در پنج هنگام سفارش شده است: عروسي، ولادت كودك، ختنه كردن فرزند، خريدن منزل و بازگشت از سفر حج.(2)
1. خدمت به همسفران چه فضيلتي دارد؟
انسان بايد سعي كند در سفر به همسفران خود خدمت كند؛ چون پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «
سيد القوم خادمهم في السفر»
، پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( در يكي از سفرهايش عهدهدار جمعآوري هيزم شد، هر چه همسفرانش خواستند او را از اين كار باز دارند، قبول نكرد و فرمود: «
لكن الله عزّ و جلّ يكره من عبده إذا كان مع أصحابه أن ينفرد من بينهم؛ خداوند دوست ندارد در ميان چند نفري كه با هم هستند، يكي كنار باشد»
.(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه ، ج 11، ص414.
2. بحار الأنوار ، ج 73، ص 157.
3. همان، ص273.
در حديثي آمده است: «
مسافراني خدمت پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( رسيدند و از همسفر خود كه دائماً در حال ذكر و دعا بود، ستايش كردند. آن حضرت پرسيد: كارهاي او را چه كسي انجام ميداد؟ گفتند: ما. پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: «
كلكم خير منه؛ همة شما از او بهتريد»
.(1)
شخصي به امام صادق ( عليه السلام ) عرض كرد: همين كه به مكّه رسيديم دوستانمان براي طواف حركت كرده، مرا براي نگهداري اثاثيه جا گذاشتند؛ آن حضرت فرمود: «
أنت أعظمهم أجراً؛ ثواب تو از آنان بيشتر است»
.
امام سجاد ( عليه السلام ) ( غالباً با كارواني به سفر حج ميرفت كه او را نشناسند تا بتواند به همسفرانش كمك كند. در يكي از سفرها، هنگامي كه حضرت علي بن الحسين(هما)( مشغول خدمت به حجّاج بود؛ فردي از آن حضرت سؤالي پرسيد. آن حضرت پس از جواب دادن، به او فرمود: شما مرا لحظهاي از خدمت به حجّاج محروم كردي. اسلام اهميت فراواني براي دانش قائل است؛ به طوري كه در قرآن 779 بار واژة علم به كار رفته است. با اين همه، امام سجاد ( عليه السلام ) ( آن پرسشگر را سرزنش كرد كه زماني پرسش خود را مطرح كرده كه او مشغول خدمت به حجّاج بوده و اين نشانگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحارالأنوار، ج 73، ص 274.
فضيلت فراوان اين مسئله است).
1. در احكام اسلامي، چگونه رعايت حال مسافر شده است؟
شكسته شدن نمازهاي چهار ركعتي و انتقال روزة مسافر به روزهايي كه در وطن حضور دارد (قضا) و تعيين مقداري از زكات براي حمايت از مسافران در راه مانده (ابن سبيل) از تسهيلات سفر است.
2. در اشعار منسوب به حضرت علي ( عليه السلام ) چه فوائدي براي سفر ذكر شده است؟
از اشعار منسوب به حضرت علي ( عليه السلام ) ( است:
تغرّب عن الاوطان في طلب العلي
تـفـرجُ هـمٍّ و اكـتسـابُ مـعـيشـةٍ و سافروا في الاسفار خمسَ فوائِدَ
و عـلـمٌ و آدابٌ و صـحبـةُ مـاجـدٍ از وطن خويش به دنبال كسب كمال بيرون برو و راه غربت و سفر را در پيشگير؛ زيرا در سفر پنج فايده است:
- غم زدا و نشاط بخش است.
- سود مادي در پي دارد.
- آگاهي ميبخشد.
- آداب و سنتها را ميآموزد.