بخش 7
حجر الأسود رکن یمانی ملتزم شاذروان حطیم مستجار طواف
|
|
ميبافند.
- بخش گلدوزي.
رنگ ابريشم به كار رفته تا 20 سال در مقابل تابش آفتاب ثابت ميماند.
بخش بافندگي از دو سالن تشكيل شده است: در يكي از آنها جامة بيروني و در ديگري جامة دروني را ميبافند.
نوشتههاي زمينة جامه عبارتند از : لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، سبحان الله و بحمده ، سبحان الله العظيم ، يا حنان ، يا منان ، يا الله .
روي پارچة سياه گلدوزي ميكنند. عمليات گلدوزي در 4 مرحله است:
ـ حدود نوشتهها را به وسيلة نخها مشخص ميكنند.
ـ در مرحلة دوم حروف را با نخهاي پنبهاي پر ميكنند.
ـ نخهاي پنبهاي زرد رنگ روي نوشتهها را با تارهاي طلائي پوشش ميدهند.
ـ در مرحلة پاياني، تارهاي نقرهاي را بر روي حروف قرار ميدهند تا خودنمايي كنند.
1. پرده كعبه را در دوران خلافت علي( ( عليه السلام ) چه كسي ميفرستاد؟
علي رغم همة جنگهايي كه در دوران خلافت علي( ( عليه السلام ) پيش آمد،
|
|
آن حضرت جامة كعبه را هر ساله به مكه ارسال ميكرد.
امام باقر ( عليه السلام ) فرمود: «
علي( پردة كعبه را همه ساله از عراق ميفرستاد»
.(1)
1. آيا جامة حجرة نبوي همه ساله تعويض ميشود؟
اين جامه مثل جامة دروني كعبه همه ساله تجديد نميشود؛ بلكه هرگاه دچار فرسودگي شود آن را عوض ميكنند. حسين بن ابي الهيجاء براي نخستين بار حجرة نبوي را جامهاي به رنگ سفيد كه روي آن با نقش و نگار و كمربندهايي از ابريشم زرد و سرخ آذين گرديده بود، جامه پوشانيد. اين جامه با سورة ياسين تزيين شده بود. براي اولين بار آن را از مصر فرستادند كه حدود 2 سال به روي حجرة نبوي بود.
پس از آن، المستضئ خليفة عباسي، جامهاي از ابريشم را تهيه كرده، جايگزين قبلي كرد. بعد از او الناصر لدين الله عهدهدار اين مسؤوليت شد. پس از آن، هر پنج سال يك بار اين جامه را از مصر ارسال ميكردند. پادشاهان مصر علاوه بر جامة بيرون كعبه، جامة دروني كعبه را به رنگ سرخ و جامهاي نيز به رنگ سبز براي حرم نبوي ميفرستادند. پادشاهان عثماني غير از اين سه پرده، جامهاي هم براي مقام ابراهيم ارسال ميكردند. همة اين هزينهها از درآمد ده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. قرب الاسناد ، چاپ سنگي ، ص 65.
دهكدة وقف شده در مصر براي كعبه تهيه ميشد.
1. جامة كعبه با چه آياتي آذين شده است؟
اين آيات در سمت شرقي جامة كعبه آمده است: ( إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَهُديً لِلْعالَمِينَ فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَلِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ (.(1)
اين آيات در سمت غربي جامة كعبه آمده است: ( وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ رَبَّنا وَاجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنا مَناسِكَنا وَتُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(.(2)
در سمت يماني جامة كعبه نوشته شده است: ( جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الأَْرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(.(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. آل عمران : 97.
2. بقره : 127.
3. مائده : 97.
1.
در حال حاضر پردة جديد كعبه را چه روزي نصب ميكنند؟
دولت عربستان، كسوت يا جامة كعبه را در روز عرفه يا عيد قربان نصب ميكند. در اين مراسم، از رؤساي بعثههاي حجّ دعوت به عمل ميآيد.
2. راز و معناي اين كه حجّاج در حجر اسماعيل و مستجار به پردة كعبه چنگ ميزنند، چيست؟
حضرت علي ( عليه السلام ) ( در پاسخ اين سؤال ميفرمايد: «
هو مِثْل رجل لـه عند آخر جناية و ذنب فهو يتعلق بثوبه يتضرع إليه و يخضع لـه أن يتجافي عن ذنبه؛ اين كار مانند آن است كه شخصي كه در حق ديگري مرتكب گناهي شده به جامة او ميآويزد و گريه و زاري ميكند تا آن شخص از گناهش بگذرد»
.(1)
3. جامة كعبه در دوران حكومت اسلامي چگونه بوده است؟
ابتدا پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) جامة يماني بر كعبه پوشاند. بعدها ابوبكر و عمر بن خطاب فرمان دادند تا جامهاي را در مصر براي كعبه ببافند. خلفاي اموي اهميّت ويژهاي به جامة كعبه ميدادند. معاويه در سال دو بار جامة كعبه را تعويض ميكرد. او براي اولين بار بردگاني را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه ، ج 11 ، ص 225.
به خدمت كعبه در آورد. عبدالله بن زبير و حجّاج بن يوسف ثقفي جامههاي زيبايي براي كعبه آماده كردند. عبدالملك بن مروان همه ساله جامهاي از ابريشم خالص براي كعبه تهيه ميكرد.
|
|
حجر الأسود
1. قديميترين اثر تاريخي مسجدالحرام چيست و روز قيامت به چه چيز شهادت ميدهد؟
قديميترين اثر تاريخي مسجدالحرام، حجرالأسود است. بر اساس فرمايش حضرت علي ( عليه السلام ) (، روز قيامت حجرالأسود مبعوث ميشود كه به نفع كساني كه بر پيمان و ميثاق خود وفادار ماندند شهادت دهد: «
فو الله ليبعثنه الله يوم القيامة و لـه لسان و شفتان فيشهد لمن وافاه و هو يمين الله عز و جل في أرضه يبايع بها خلقه»
.(1)
2. حجرالأسود در كدام قسمت كعبه قرار گرفته است؟
حجرالأسود، سنگي است كه در ركن شرقي كعبه و در ارتفاع 5/1 متري از سطح زمين قرار گرفته است. اين سنگ به شكل بيضي غير منظم است و نقطة آغاز و ختم طواف در محاذات آن ميباشد.
3. سرگذشت حجرالأسود چيست؟
بر اساس برخي روايات، امام باقر ( عليه السلام ) فرمود:
حجرالأسود سنگ سفيدي بوده است كه از بهشت آمده؛ ولي بر اثر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه ، ج 13، ص 320.
استلام گنهكاران سياه شده است: «
و كان أشد بياضاً من اللبن فأسود من خطايا بني آدم»
.(1)
بنا بر روايات ديگر، قراردادي كه خداوند در روز الست از بنيآدم گرفت در حجرالأسود ـ كه ابتدا سنگ سفيدي بوده ـ گذاشته شد تا مانند صندوقچهاي از آن محافظت نمايد ولي اين سنگ به سبب پيمان شكني بنيآدم سياه شده است.
1. زماني كه حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) ( كعبه را بازسازي ميكرد، حجرالأسود را از كجا برداشت؟
امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: زمانيكه ابراهيم و اسماعيل(هما) در ساختن كعبه به محل حجرالأسود رسيدند. از جانب كوه ابوقبيس به ابراهيم ( عليه السلام ) ( خطاب شد: براي تو امانتي نزد من است. آن حضرت حجرالأسود را از ابوقبيس گرفت و در جاي خود نصب كرد.(2)
امام صادق ( عليه السلام ) ( ميفرمايد: حجرالأسود از موجودات بهشتي است.(3)
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود: «
كان ملكاً من عظماء الملائكة عند الله؛ حجرالأسود فرشتهاي از فرشتههاي بزرگ الهي است»
. هنگامي كه خداوند از فرشتهها پيمان گرفت او اولين ايمان آورنده بود. لذا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه، ج 13 ، ص318.
2. كافي، ج 4، ص 205.
3. همان، ص 205.
خداوند او را امين بر تمام خلقش قرار داد و پيماني را كه از ساير آفريدگان گرفت نزد او به امانت گذارد.(1)
1. در تجديد بناي كعبه توسط قريش، حجرالأسود را چه كسي در جاي خود قرار داد؟
اعراب به گرد كعبه طواف ميكردند و به پرستش بتهاي خود ميپرداختند. پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( 35 سال داشت كه در اثر جريان سيلي عظيم، كعبه ويران شد. قريش تصميم به بازسازي كعبه گرفتند. وقتي نوبت به نصب حجرالأسود رسيد؛ پس از جدال فراوان در نهايت، حكميت اولين شخصي كه همان لحظه وارد مسجدالحرام شود را پذيرفتند. آن شخص، كسي جز حضرت محمد( ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) نبود. آن حضرت پيشنهاد كرد كه سنگ را وسط پارچهاي قرار داده، ريشسفيد و بزرگ هر طايفه، گوشهاي از آن را گرفته و بالا بياورند تا او آن را نصب كند.
2. در طول تاريخ، حجرالأسود را چه كساني در جاي اصليش قرار دادند؟
جز معصومين ( عليهم السلام ) و اولياي الهي كسي نميتواند آن را در جاي خودش قرار دهد. در آغاز به دست حضرت آدم ( عليه السلام ) و بعد به دست حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) و بعد از آن در هر زمان كه تجديد بنا شده به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. كافي، ج 4، ص 185.
وسيلة يكي از معصومين ( عليهم السلام ) در محل خود نصب شده است؛ چنانكه در زمان حجاج بن يوسف ثقفي وقتي به خاطر تخريب و ويراني تجديد بنا شد حجرالأسود به دست امام سجاد ( عليه السلام ) نصب گرديد1؛ و در جاي ديگر نيز آمده است كه جعفر بن محمد قولويه، از محدثان صاحب نام شيعه و استاد شيخ مفيد، ميگويد:
حجرالأسود را در سال 317 ق. قرامطه ربودند و به احساء و بحرين بردند و پس از 22 سال به مكّه باز گرداندند. در همان سال براي ديدن وليعصر ( عليه السلام ) كه حجرالأسود را به جاي خود خواهد گذاشت؛ تدارك اين سفر را ديدم. متأسفانه در بين راه مريض شدم و در بغداد ماندم. يكي از دوستانم به نام ابن هشام را نايب گرفتم و نامهاي به او دادم و سفارش كردم اين نامه را به كسي بده كه حجرالأسود را در ديوار كعبه نصب ميكند. ابن هشام به مكّه رفت و هنگام نصب حجر در آن جا حاضر بود. ابن هشام به من گفت: ديدم هر چه حجرالأسود را در جاي خود ميگذارند، ميافتد؛ تا اين كه جواني خوش صورت را ديدم كه آن را نصب كرد و مردم خوشحال شدند. آن جوان ميخواست برود، نامه را به او دادم. فرمود: به صاحب نامه بگو خوفي نيست تا 30 سال عمر خواهي كرد.(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . مدينة المعاجز، ج4، ص 414.(
2. بحار الأنوار ، ج 52 ص 58.
1.
چرا مردم از ميان اركان كعبه فقط حجرالأسود و ركن يماني را استلام ميكنند؟
حضرت امام صادق ( عليه السلام ) ( در پاسخ اين سؤال فرمود: «
كنت أطوف مع أبي و كان إذا انتهي إلي الحجر مَسَحَهُ بيده و قَبَّلَهُ و إذا انتهي إلي الركن اليماني التزمه فقلت جعلت فداك تمسح الحجر بيدك و تلتزم اليماني فقال قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( ما أتيت الركن اليماني إلا وجدت جبرئيل ( عليه السلام ) ( قد سبقني إليه يلتزمه؛
با پدرم طواف ميكرديم و هر وقت به حجر الأسود ميرسيد آن را با دستش مسح ميكرد و ميبوسيد و زماني كه به ركن يماني ميرسيد، سينة خود را به ركن يماني نزديك ميكرد. عرض كردم فدايت شوم شما حجرالأسود را با دست مسح ميكنيد و ركن يماني را در آغوش ميگيريد؟ پدرم در جواب فرمود كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ميفرمود: من هر وقت به زيارت ركن يماني ميآمدم، جبرئيل را در آنجا ميديدم»
( 1 )؛ چون اين دو به منزلة سمت راست عرشند و خداوند امر فرمود به استلام آنچه از سمت راست عرش اوست و همچنين پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( اين دو ركن را استلام ميكردند.
2. امام صادق ( عليه السلام ) ( حجرالأسود را چگونه توصيف ميكند؟
امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: اين سنگ گوهر بهشتي است. فرزندم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه، ج 13 ، ص 338.
مهدي ( عليه السلام ) ( از كنار آن ظهور ميكند و جبرئيل در همين جا با وي بيعت مينمايد. با بوسيدن حجر براي پيمانهاي توحيدي و ولايي شاهد ميگيريم.
موقع ازدحام، بوسيدن آن چون موجب صدمات جسمي و آزار ديگران ميشود جايز نيست؛ حتي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( و ائمه ( عليهم السلام ) بوسيدن آن را در اين موقع منع كردهاند. عمر در موقع ازدحام، آن را بوسيد، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( فرمود: «
إنك رجل ... تؤذي الضعيف فلا تزاحم الناس علي الحجر و لكن إن وجدت فرجة فاستلمه و الا فاستقبله و كبر و هلل و لان استلام الحجر سنة و التحرز عن أذي المسلم واجب»
.(1)
1. فلسفة استلام و لمس حجرالأسود چيست؟
امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: چون بندگان با خدا تجديد ميثاق ميكنند و حجر دو گوش و دو چشم و يك دهان و زبان دارد، روز قيامت به نفع كساني كه سر پيمانشان ماندند شهادت خواهد داد.
2. استلام حجرالأسود در چه صورت استحباب دارد؟
امام صادق ( عليه السلام ) ( به سيف تمار فرمود: «
إن وجدته خالياً، وإلا فسلم من بعيد؛ اگر حجرالأسود خلوت بود آن را استلام كن وگرنه از دور اشاره كن»
.(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مبسوط، ج 4 ، ص 10.
2. كافي ، ج 4 ، ص 405.
حضرت امام رضا ( عليه السلام ) ( در جواب اين سؤال فرمود: هرگاه جمعيت براي استلام حجرالأسود زياد بود، با دستهايت به آن اشاره كن.(1)
در اوج قدرت عبدالملك مروان، فرزندش هشام در موسم حجّ به مكّه آمد و مشغول طواف شد. او خواست حجرالأسود را لمس كند اما ازدحام جمعيت اين اجازه را به او نداد. ناچار منبري براي او گذاشته شد و او روي آن نشست و شاميان دور او جمع شدند. ناگهان مرد زيبا چهرهاي كه آثار سجده در پيشانيش نمايان بود، از در مسجدالحرام وارد و مشغول طواف شد. او به حجرالأسود رسيد، مردم راه را برايش باز كردند و او به راحتي حجرالأسود را لمس كرد.
مرد شامي از هشام پرسيد: اين مرد كيست؟ او براي آنكه شاميان به آن حضرت گرايش پيدا نكنند، تجاهل كرد و گفت: نميشناسم. فرزدق گفت: من ميشناسم، مرد شامي پرسيد: او كيست؟
گفت:
هذا الذي تعرف البطحاء وَطْأتَه
هذا ابن خير عباد الله كلهم
و البيت يعرفه و الحل و الحرم
هذا التقي النقي الطاهر العلم2
عبدالملك مروان، حقوق فرزدق را قطع كرد. بعد امام سجاد ( عليه السلام ) ( از او دلجويي نمود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . كافي، ج 4، ص 405.
2. اختصاص، ص 191.
1.
آيا شرايط براي استلام حجرالأسود در زمان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( با زمان امام صادق ( عليه السلام ) ( متفاوت بود؟
راوي ميگويد: از امام صادق ( عليه السلام ) ( پرسيدم: آيا موقع طواف براي تبرك، استلام حجر بكنيم يا نه؟ آن حضرت فرمود: من استلام نميكنم. راوي پرسيد: مگر نه اين است پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( بر روي حجرالأسود دست ميكشيد و دست خود را ميبوسيد. امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: درست است؛ اما پيامبر به راحتي استلام ميكرد و نظم به هم نميخورد، ولي براي من ميسر نيست به راحتي حجرالأسود را لمس كنم. لذا منصرف ميشوم تا وضع طواف به هم نخورد.(1)
2. حجرالأسود از چند قطعه تشكيل شده است؟
حجرالأسود از 17 قطعه به هم چسبيده تشكيل شده است و در يك قالب نقرهاي جا داده شده است و 30 سانتيمتر ضخامت دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. فروع كافي ، ج 4. ص404.
ركن يماني
1. ركن يماني چه فضايلي دارد؟
ـ پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( فرمود: «
ما أتيت الركن اليماني إلا وجدت جبرئيل ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( قد سبقني إليه يلتزمه؛ من هر وقت نزد ركن يماني ميآمدم جبرئيل را ميديدم كه در آمدن به سوي آن از من پيشي گرفته، آن را استلام ميكند»
.(1)
ـ امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: «
الركن اليماني باب من أبواب الجنه لم يغلقه الله منذ فتحه؛ ركن يماني دري از درهاي بهشت است كه از زماني كه باز شده، بسته نشده است»
.(2)
ـ امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: «
الركن اليماني بابنا إلي الجنة الذي منه ندخل؛ ركن يماني، درِ ما است و ما از اين در وارد بهشت ميشويم»
.(3)
ـ «
الركن اليماني باب من أبواب الجنة مفتوح لشيعة آل محمد ( عليهم السلام ) (، مسدود عن غيرهم؛ اين در تنها بر روي پيروان اهل بيت نبوت و امامت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه، ج 13 ، ص 338.
2. كافي، ج 4، ص 409.
3. همان.
گشوده است»
.(1)
ـ «
و ما من مؤمن يدعو بدعاء عنده إلاّ صعد دعاؤه حتي يلصق بالعرش و ما بينه و بين الله حجابٌ؛ هرگاه مؤمني در كنار ركن يماني دعا كند آن دعا بالا ميرود و حجابي در بين نيست تا به عرش برسد»
.2
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مستدرك الوسائل ، ج 9 ، ص 335.
2. وسائل الشيعه ، ج 13 ، ص 342.
ملتزم
1. ملتزم كجاست و در آنجا چه حادثة تاريخي اتفاق افتاده است؟
ملتزم، جايي است كه حضرت آدم( ( عليه السلام ) با راهنمايي جبرئيل به آنجا پناه برد و توبه كرد و توبهاش پذيرفته شد. ملتزم قسمتي از ديوار كعبه است كه حجرالأسود در يك سمت آن و درِ كعبه در سمت ديگرش است. به عبارت ديگر، فاصلة بين حجرالأسود و درِ كعبه را ملتزم ميگويند و اندازة آن 5/1 متر است.
امام صادق( ( عليه السلام ) ميفرمايد: «
هو الموضع الذي تاب الله فيه علي آدم؛ ملتزم جايي است كه خداوند سبحان در آنجا توبة حضرت آدم ( عليه السلام ) ( را پذيرفت»
.(1)
2. پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( در كجاي كعبه صورت و سينهاش را ميچسبانيد؟
محمدبن عمرو ميگويد: ديدم رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( در ملتزم صورت و سينهاش را بر ديوار كعبه چسبانيده، به مناجات ميپردازد و ميفرمايد: هر دردمندي اينجا دعا كند دردش برطرف ميشود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه ، ج 5 ، ص 275.
پيشوايان معصوم ( عليه السلام ) ( در اين محل دعا ميكردند و به پيروانشان نيز تأكيد ميكردند از آنجا غفلت ننمايند. علي ( عليه السلام ) ( فرمود: در اينجا به ياد لغزشهايتان باشيد و بيشتر استغفار كنيد.(1)
امام صادق ( عليه السلام ) ( وقتي به اينجا رسيد، به اصحابش فرمود: كمي از اطرافم دور شويد و مرا با خدايم تنها بگذاريد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه، ج9، ص425.
شاذروان
1. شاذروان چيست؟
برآمدگي اطراف ديوارهاي كعبه را شاذروان ميگويند كه جزو كعبه محسوب ميشود. پس از بازسازي كعبه، حجّاج بن يوسف آن را بيرون از خانه قرار داد. پس شاذروان قسمتي از داخل كعبه بوده كه به طور سراشيبي بيرون آوردهاند.
شاذوران در سه طرف كعبه قرار دارد و از طرف حجر اسماعيل، ابعادش 20 ( عليه السلام ) 12 سانتيمتر است. شاذروان به منظور استحكام ديوارها و پايههاي خانه است كه تا ابتداي قسمت شيبدار آن 45 سانتيمتر ارتفاع دارد و در داخل حجر اسماعيل به صورت تخت با ارتفاع 12 سانتيمتر بنا شده است. حلقههاي طلايي رنگي با قطر تقريبي 14 سانتيمتر روي شاذروان تعبيه شده است كه پردة كعبه را به آنها ميبندند. شاذروان در قسمت زير در كعبه نيز به صورت تخت و با ارتفاع 20 سانتيمتر ميباشد.
|
|
حطيم
1. حطيم كجاست ؟
حطيم، نيم دايرة حد فاصل حجر الأسود و مقام ابراهيم است كه در آنجا حجّاج براي بوسيدن حجرالأسود به هم فشار ميآورند. به بياني روشنتر، از حجر الأسود تا مقام ابراهيم ( عليه السلام ) ( و از آنجا تا درب كعبه، مثلثي به وجود ميآيد كه به آن حطيم ميگويند.
معاوية بن عمار ميگويد. از امام صادق( ( عليه السلام ) پرسيدم، وجه تسمية حطيم چيست؟
آن حضرت پاسخ داد: «
لأن الناس يحطم بعضهم بعضاً هناك؛ در اين محل مردم به هم فشار ميآورند»
.(1)
حطيم جايگاه نزول و حضور جبرئيل در پيشگاه حضرت امام زمان ( عليه السلام ) ( است.
امام صادق( ( عليه السلام ) ميفرمايد: «
آنگاه كه خداي سبحان به حضرت قائم اجازة خروج دهد، جبرئيل را نزد وي ميفرستد و او ميگويد من اولين بيعت كننده با شما هستم»
.(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه ، ج 5، ص 274.
2. بحار الأنوار ، ج 52، ص 337.
امام باقر ( عليه السلام ) ( ميفرمايد: «
اين قسمت مشحون از قبور انبيا است»
.
|
|
مستجار
1. مستجار كجا است و در آنجا چه حادثة تاريخي رخ داده است؟
بر حسب طواف، كمي مانده به ركن يماني، محاذي ملتزم را مستجار ميگويند. حضرت فاطمة بنت اسد جهت زيارت و طواف كعبه در مسجدالحرام حضور پيدا كرده بود كه درد زايمان او را فراگرفت، با يك دست پردة كعبه را گرفت و دست ديگر را بلند كرد؛ گفت: خدايا، اينجا، مسجدالحرام است و نامحرمان اينجا هستند. مرا ياري كن. ناگهان قسمت مستجار شكافته شد و اين صدا را شنيد: «
يا فاطمة ادخلي؛ فاطمه وارد شو»
. فاطمه وارد كعبه شد. دوباره ديوار به هم متصل شد. اين خبر در شهر مكّه پيچيد. هر چه تلاش كردند نتوانستند در را باز كنند. همه نگران بودند. سه روز بعد، دوباره همان قسمت مستجار شكافته شد و فاطمة بنت اسد در حالي كه قنداقة طفلي در دستهايش بود از آنجا بيرون آمد. آن طفل، امام علي ( عليه السلام ) ( بود.
طواف كعبه زان شد بر همه واجب كه آنجا در وجود آمد علي ابن ابيطالب
|
|
طواف
پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( فرمود: زينت ايمان، اسلام و زينت كعبه، طواف است و طواف مثل نماز است و «
إن الله يباهي بالطائفين؛ خداوند به طواف كنندگان افتخار ميكند»
.(1)
امام رضا ( عليه السلام ) ( فرمود: بر شما باد به نماز شب، قنوت طولاني و زياد طواف كردن.
مستحب است كساني كه به مكّه ميآيند 360 طواف و اگر مقدور نيست 360 شوط انجام دهند و اگر نميتوانند تا مدتي كه در مكّهاند هر چه ميتوانند طواف كند.(2)
امام باقر ( عليه السلام ) ( فرمود: چون هفت بار گرد خانه طواف كني به اين وسيله عهد و پيمان نزد خدا براي تو به وجود ميآيد كه پروردگارت شرم ميكند تو را عذاب كند.
امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: هر كه طواف كند 6000 حسنه به او داده ميشود، 6000 گناهش بخشوده ميشود و 6000 درجه او را بالا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مستدرك الوسائل ، ج 9 ، ص 376.
2. همان، ص 377.
ميبرند.
در روايت آمده است: «
أن من طاف بالبيت خرج من ذنوبه؛ هر كس خانة كعبه را طواف كند از گناهانش خارج مي شود»
.(1)
خانة كعبه، خانة دلهاست
نيكبخت آن كه همچو پروانه
چوننصيب تو نيست فيض حضور
در ركوع و سجود سويش باش
ساحت قدس و جلوگاه خداست
در طواف است گرد آن خانه
باش اندر طواف خانه زدور
تو هم از زائران كويش باش
1. فلسفة طواف از نظر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( و ائمه ( عليهم السلام ) (چيست؟
پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( ميفرمايد: «
انما جعل الطواف بالبيت ... لاقامة ذكر الله؛ تشريع طواف كعبه براي اين است كه به ياد خدا بيفتد»
.(2)
علي ( عليه السلام ) (ميفرمايد: «
و وقفوا مواقف انبيائه و تشبّهوا بملائكته المطيفين بعرشه»
.(3)
آن حضرت ضمن اشاره به قدمت كعبه، طواف را سنت و سيرة پيامبران دانسته است.
و نيز فرموده است: «
جعله الله سبباً لرحمته و وصلة و وسيلة إلي جنته و علة لمغفرته؛ خداوند طواف را قرار داده تا بدان وسيله بندگانش را مورد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. من لا يحضره الفقيه، ج 2 ، ص 134.
2. سنن ابيداود ، ج2، ص179.
3. نهج البلاغه، خطبه 1.
رحمت و مغفرت قرار دهد و بهشت را برايشان پاداش دهد»
.(1)
1. اولين كسي كه دور كعبه طواف كرده و حجّ بجا آورد كيست؟
حضرت آدم ( عليه السلام ) نخستين حاجي بود كه بسان فرشتگان دور خانة خدا طواف كرد. در عصر حضرت نوح ( عليه السلام ) (، جاي كعبه پوشيده از آب شد و در زمان حضرت ابراهيم( ( عليه السلام ) ، جايگاه كعبه از نظرها پنهان شد تا اينكه خداوند آن محل را به حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) نماياند او با راهنمايي جبرئيل و كمك فرزندش اسماعيل، ديوارهاي كعبه را بالا برد.(2)
2. چرا طواف هفت شوط3 است؟
امام زين العابدين ( عليه السلام ) ( در جواب سؤال ابوحمزة ثمالي فرمود: وقتي خداوند به فرشتگان فرمود ميخواهم در زمين براي خود خليفه قرار دهم، فرشتگان گفتند: انسان فتنهانگيز و خونريز است. در برابر اين اعتراض، خداوند فرشتگان را 7000 سال از نور خود محروم كرد. آنها در اين مدت به عرش خدا پناه بردند. خداوند بر آنها ترحم كرده، توبة آنها را پذيرفت و بيت المعمور را براي آنها مأمن قرار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. كافي، ج 4، ص 200.
2. وسائل الشيعه ، ج13 ، ص 208، بحار الأنوار، ج 11 ، ص 34.
3. يك بار دور زدن.
داده و بيت الحرام را براي انسانها. از اين رو طواف پيرامون آن به مقدار هفت شوط بر بندگان واجب شد؛ يعني براي هر هزار سال عبادت فرشتگان يك شوط بر بندگان واجب شد.(1)
همانطوري كه قرآن طبقات آسمانها را هفت ميشمارد حاجي در هر چرخش گويي در يك آسمان سير ميكند؛ گو اينكه محيط مسير حاجي به مسير سماوي مبدّل ميشود.
خاك نشينان عشق بي مدد جبرئيل هر نفسي مي كنند سير سماوات را چون در روايات از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) آمده است: «
من طاف بالبيت ... خرج من ذنوبه كيوم ولدته أمّه؛ هر كه خانة خدا را طواف كند، از گناهانش خارج ميشود؛ مانند روزي كه از مادر زاييده شده بود»
.(2)
نيز در روايت آمده است: قبل از اسلام، طواف عدد خاصي نداشت؛ عبدالمطلّب آن را هفت شوط تعيين كرد و خداوند نيز پس از پيدايش اسلام همان را قرار داد.(3)
1. از چه زماني دور خانة كعبه طواف ميكردند؟
پيش از حضرت آدم ( عليه السلام ) (، كعبه مطاف فرشتگان الهي بود و از زمان هبوط آدم ( عليه السلام ) ( بر روي زمين، كعبه توسط انسانها طواف مي شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. علل الشرائع ، ج 1 ، ص 401.
2. مستدرك الوسائل، ج 9، ص 376.
3. بحار الأنوار، ج 96 ص 384.