بخش 8

مقام ابراهیم آب زمزم مسجد الحرام

1.

انسان ارضي با فرشتة عرشي در چه چيزي شباهت دارند؟

كعبه، تنزّل و تمثّل عرشي و در محاذات بيت معمور و عرش خدا واقع شده است. اگر كسي به طور شايسته كعبه را طواف كند به بيت معمور در عالم مثال صعود و به ملائكه اقتدا و به آنان شباهت پيدا مي‌كند.

حضرت علي ( عليه السلام ) ( مي‌فرمايد: «
و وقفوا مواقف انبيائه و تشبّهوا بملائكته ‌المطيفين بعرشه»
؛ همچنان كه فرشتگان بر دور عرش خدا طواف مي‌كنند شما هم با طواف به دور كعبه به آنها شباهت پيدا مي‌كنيد و در جايگاه انبيا مي‌ايستيد»
.(1)

طواف خانة خدا از زيباترين و پر جاذبه‌ترين مناسك حجّ است. هر ركني از اركان كعبه ويژگي خاصي دارد. در ركن حجرالأسود (باب‌الرحمه) در رحمت گشوده است و در ركن شامي، درِ انابه و توسل و در ركن يماني، درِ توبه.(2)

2. زيبايي و عظمت طواف را چه عواملي به هم مي‌زند؟

ـ كساني كه در محدودة حطيم با فشار به طرف حجرالأسود مي‌روند.

ـ كساني كه از نقطة انتهاي طواف بلافاصله بيرون مي‌روند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج البلاغه، خطبه 1.

2. مستدرك الوسائل ، ج 9 ، ص 326.

ـ كساني كه با فشار و به طور دستجمعي وارد مطاف مي‌شوند.

ـ كساني كه در حال ازدحام جمعيت، براي بوسيدن حجرالأسود اصرار مي‌كنند.

- كساني‌كه در نزديكي مقام ابراهيم ( عليه السلام ) در بين جمعيت طواف كننده، نماز طواف مي خوانند.

1. طواف در دوران جاهليت به چه شكلي بود؟

در آن زمان، مشركان به صورت برهنه و با سوت و كف طواف مي‌كردند. گاهي زنان در شب و مردان در روز جدا از يكديگر طواف مي‌كردند. اگر كسي با لباس طواف مي‌كرد ديگران او را مي‌زدند تا جامه را از تن بيرون كند. پس از بعثت پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) (، اين سنت همچنان باقي بود تا آن‌كه در سال نهم هجري، پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) (، به علي ( عليه السلام ) ( دستور داد به مكّه برود و در منا اين پيام را به مردم ابلاغ نمايد كه از اين پس عريان گرد خانه، طواف نكنند و بدين وسيله پروندة اين بدعت را بست.(1)

2. فلسفة طواف چيست؟

طواف، پيوند قطره‌ها است. فلسفة طواف، پيوستن به خلق است؛ مثل جويباري خرد كه به نهري عظيم مي‌پيوندد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تفسير قرطبي ، ج 8 ، ص 68.

1.

حضرت امام باقر ( عليه السلام ) ( دربارة فلسفة طواف چه فرمود؟

امام باقر ( عليه السلام ) ( فرمود: «
إنما أمروا أن يطوفوا بهذه الأحجار ثم يأتونا فيعلمونا ولايتهم؛ مردم مأمورند اين سنگ‌ها و خانه خدا را طواف كرده، سپس نزد ما آيند و دوستي و وفاداري خود را به ما اعلام كنند»
.(1)

2. طواف چگونه با ولايت مرتبط است؟

امام صادق ( عليه السلام ) ( به مردمي كه خانة خدا را طواف مي‌كردند نگريست، آن‌گاه فرمود: طواف مي‌كنند همچون طواف جاهليت؛به خدا سوگند، به چنين كاري فرمان داده نشده‌اند. آنان مأمورند گرد اين سنگ‌ها طواف كرده، سپس به سوي ما برگردند و دوستي خويش را به ما نشان دهند.(2)

امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد: از مكه شروع كرده، به ما ختم كنيد.(3)

و نيز مي‌فرمايد: «
تمام الحجّ لقاء الإمام»
؛(4 )هرگاه يكي از شما حجّ گزارد حجّ خود را با زيارت ما به پايان ببرد، حجّ كاملي را انجام داده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. علل الشرايع، ج 2، ص 406.

2. تفسير البرهان ، ج 3 ، ص 90.

3 . وسائل الشيعه، ج10، ص253، ج14، ص321

4. كافي، ج 4، ص 549.

1.

ماجراي به هم چسبيدن دست زن و مردم اجنبي و شفاعت امام حسين ( عليه السلام ) ( چه بوده است؟

امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: زني در حال طواف، ساعد خويش را از لباس بيرون آورد. مردي به عمداً دست خود را بر دست برهنة آن زن گذارد و خداي سبحان به كيفر معصيت در چنين مكاني آن دو دست را به هم چسبانيد. فقهاي عامه به قطع دست مرد حكم دادند؛ اما دست آن دو بر اثر دعاي امام حسين( ( عليه السلام ) باز شد و مرد گنهكار نيز به شفاعت آن حضرت از حد شرعي نجات يافت.(1)

2. آيا براي برآوردن نياز مسلمان مي‌شود طواف را قطع كرد؟

ابو احمد، از صحابة امام صادق ( عليه السلام ) (، مي‌گويد: با امام صادق ( عليه السلام ) ( مشغول طواف بوديم. دستش در دست من بود. مردي پيش آمد و از من حاجتي خواست. اشاره كردم آنجا باش تا فارغ شوم. امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: كيست؟ گفتم: از من حاجتي دارد. پرسيد: مسلمان است؟ گفتم: بلي. فرمود: برو نيازش را بر آور، گفتم: طواف را قطع كنم؟ فرمود: بلي. گفتم: گرچه واجب باشد. فرمود: بلي؛ گرچه واجب باشد. هر كه در پي نياز مسلمان برود خداوند هزار هزار حسنه برايش مي‌نويسد و هزار هزار گناه او را پاك مي‌كند و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وسائل الشيعه ، ج 9، ص 338 .

هزار هزار درجه به او مي‌دهد.(1)

1. ثواب طواف برتر است يا برآوردن حوائج مردم؟

امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: قدم برداشتن مسلمان براي رفع گرفتاري مسلمان ديگر، از هفتاد طواف مستحبي برتر است.(2)

2. طواف وداع، واجب است يا مستحب؟

در فقه اماميه، مستحب است و در مذهب تسنن، واجب.

3. در ايام اقامت در مكّه، چند طواف بايد انجام داد؟

امام صادق ( عليه السلام ) فرمود: «
يستحب أن يطاف بالبيت عدد أيام السنة كل أسبوع لسبعة أيام فذلك اثنان و خمسون أسبوع»
.(3)

اگر ممكن است 360 طواف انجام دهد و اگر ممكن نيست 52 طواف انجام دهد كه به تعداد روزهاي سال يك شوط به حساب مي‌آيد.

4. براي خواندن نماز طواف مستحبي چگونه مي‌توانيم به ميهمانان خدا كمك كنيم؟

نماز طواف مستحبي در همه جاي مسجدالحرام صحيح است. از خواندن نماز طواف مستحبي يا ساير نمازهاي واجب (غير از طواف

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. كافي ، ج 4 ، ص 415.

2. اختصاص ، شيخ مفيد ، ص 26.

3 . تهذيب، ج5، ص 471

واجب) در پشت مقام ابراهيم خودداري كنيم و آنجا را براي ديگران خالي بگذاريم.

1. چرا در طواف، سمت چپ بدنمان به سوي كعبه است؟

ـ طواف ملائكه در بيت معمور به سمت چپ است.

ـ گردش اجزاي تمام اشيا و اجرام آسماني به سمت چپ است.

ـ جهت طواف به سمتي است كه قلب انسان در آن سمت است؛ چون كعبه قلب زمين است.

2. چه دعايي در حال طواف مناسب است خوانده شود؟

در روايات آمده كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( ميان ركن يماني و حجرالأسود، در حال طواف آية (رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ( را مي‌خواند و مقابل ناودان مي‌فرمود: «
اللهم إني أسألك الراحة عند الموت و المغفرة بعد الموت و العفو عند الحساب و الجواز عند الصراط»
.(1)

امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: خواندن قرآن در حال طواف، افضل است.(2)

امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: در حالي كه همراه ساير مسلمانان گرداگرد خانه را طواف مي‌كني، با قلبت نيز همراه با فرشتگان در اطراف

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اخبار مكه ، ص 240.

2. مستدرك الوسائل ، ج 9 ص 405.

عرش طواف كن.(1)

1. از طواف چه اشارت‌ها و درس‌ها مي‌شود آموخت؟

ـ در طواف، بايد طرف چپ بدن انسان به طرف كعبه باشد؛ يعني بايد دل را بدان‌ جا سپرد، چون «
أن قلب المؤمن عرش الرحمن»
 ( 2 ) و «
القلب حرم الله فلا تسكن في حرم الله غير الله»
.(3)

ـ قبر هاجر و اسماعيل(هما)، در كنار كعبه و داخل مطاف است. شايد اين درسي باشد كه باني هر كاري براي رسيدن به هدف تا پايان كار مقاومت كند حتي اگر لازم باشد تمام عمرش را براي هدف صرف كند.

ـ عدد شوط‌هاي طواف هفت مرتبه است؛ مثل عدد رمي جمرات و سعي صفا و مروه. عدد زمين و آسمان نيز هفت است. تعداد روزهاي هفته هم هفت تا است.

تمام جهان هستي در حال طواف است؛ در اتم، الكترون‌ها بر دور پروتون‌ها مي‌چرخند و منظومة شمسي دور كهكشان مي‌گردد. طواف هستي، تكويني و طواف انسان تشريعي است.(4)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مصباح الشريعه ، ص 47.

2. بحار الأنوار ، ج 55 ، ص 39.

3. همان، ج 67، ص 25.

4. محاسن، ج2 ، ص 338.

ـ طواف بايستي ميان كعبه و مقام ابراهيم باشد. كعبه مظهر توحيد و مقام، مظهر ولايت است. طواف انسان بايد ميان مرز توحيد و ولايت باشد. طواف بي‌ ولايت يا بدون توحيد طواف نيست.

- قرآن مي فرمايد: }وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ)1: يعني به دور خانة آزاد طواف كنيد،

از تعلق حكم بر وصف كه مشعر به حليت است اين به‌ دست مي آيد كه اگر انسان به دور خانة آزاد طواف كند و از هواي نفس آزاد نشود در حقيقت طواف نكرده است.

- در طواف بايد با اراده و اختيار حركت كني؛ اگر تو را بي اختيار ببرند طواف باطل مي شود.

1. آيا حرف زدن در طواف جايز است؟

پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( مي‌فرمايد: «
إنما ‌الطواف صلاة فإذا طفتم فأقلّوا ‌الكلام؛ طواف خانة خدا همچون نماز است. پس هرگاه طواف مي‌كنيد كمتر حرف بزنيد»
.2

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. حج : 29.

2. مسند احمد، ج 3، ص 414.

مقام ابراهيم

1. قداست مقام ابراهيم ( عليه السلام ) و سير تاريخي آن چيست؟

(فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ(.(1)

ابن عباس مي‌گويد: چون ابراهيم ( عليه السلام ) ( روي آن سنگ مي‌ايستاد به مقام ابراهيم مشهور شد و دو پاي او در آن فرو رفته است.

در روايت آمده كه دو سنگ از سنگ‌هاي بهشتي در روي زمين است: سنگ مقام و حجرالأسود. سرگذشت اين دو حجر متفاوت است. محل حجرالأسود از همان آغاز معين بود و در گوشة كعبه، كنار درِ آن كار گذاشته شده بود. در تغييراتي كه در اثر حوادث بر اين خانه پيش آمد، محل آن تغيير نكرده است. مقام ابراهيم كه يادگار اوست، در بناي كعبه جاي مخصوصي نداشت و در خارج كعبه دچار جابه‌جايي شده است. اين تغيير هم در روايات و هم در تاريخ مورد بحث قرار گرفته است.

در روايت آمده است: «
كان [المقام[ ملصقاً بالبيت؛ مقام چسبيده به بيت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. آل‌عمران : 91.

بوده است»
.(1)

1. مقام ابراهيم ( عليه السلام ) در دوران جاهليت در كدام نقطه قرار داشت؟

مقام ابراهيم ( عليه السلام ) ، تا فتح مكّه در داخل كعبه قرار داشت، بعد از فتح مكه، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ، آن را كنارِ درِ كعبه قرار دادند. خليفة دوم در سال 17 قمري مقام را در محل كنوني قرار داد كه حدود بيست و شش ذراع و نيم از كعبه فاصله دارد.(2)

2. نقطة آغازين مقام از چه زماني بوده است؟

حضرت امام صادق ( عليه السلام ) ( مي‌فرمايد: خداوند به ابراهيم ( عليه السلام ) ( امر كرد اعلام حجّ كند، ابراهيم ( عليه السلام ) ( سنگي را كه در حال حاضر جاي پاي او بر آن است، در كنار خانة كعبه قرار داد و روي آن ايستاد و با صداي بلند فرمان الهي را اعلام نمود. آن سنگ تحمل وي را نداشت و دو پاي او در آن فرو رفت. سپس ابراهيم ( عليه السلام ) ( پاي خود را با سختي از آن سنگ بيرون كشيد.(3)

طبق روايات، مقام ابراهيم ( عليه السلام ) از سنگ‌هاي بهشتي است و اين حوادث 4000 سال قبل اتفاق افتاده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحارالأنوار، ج 31، ص 28.

2 . التاريخ القويم، ج4، ص 43.

3. علل الشرايع ، ص 423.

1.

مشخصات مقام ابراهيم ( عليه السلام ) چيست؟

سنگي است از نوع مرمر به رنگ سفيد، مايل به زردي و سرخي، به شكل مكعب، با مساحت 40 ( عليه السلام ) 40 سانتي‌متر يا 36 ( عليه السلام ) 36 سانتي‌متر با ارتفاع 20 سانتي‌متر كه با پوششي از ورق طلاي خالص بسته شده و جاي دو پا در وسط آن ديده مي‌شود كه بر اثر تماس دست زائران اثر دقيق پاها و انگشتان مشخص نيست. فقط دو حفره بر جا مانده و آثار اوليه‌اش را بر اثر تماس دست مردم از دست داده است. اين سنگ بر پايه‌اي از سنگ مرمر به قطر 36 سانتي‌متر قرار گرفته است. مقام در داخل شيشه‌اي از نوع كريستال قرار گرفته و بالاي آن قبه‌اي كوچك و هلالي مي‌باشد و ارتفاع اين بنا از كف زمين 3 متر است. مقام ابراهيم(، مقابل ضلعي كه درِ كعبه در آن مي‌باشد، است.

2. چگونه جاي مقام ابراهيم ( عليه السلام ) تغيير كرد؟

دربارة علت تغيير جاي مقام گفته‌اند:

ـ سيل باعث تغيير جاي مقام شد.

ـ سيلاب از ناحية درِ بني شيبه وارد مسجدالحرام شد و مقام را از جايش كند و برد. به طوري كه در محله‌هاي پايين مكّه به دست آورده به پرده‌‌هاي كعبه متصل كردند. به عمر خبر دادند. او در ماه رمضان به قصد عمره به مكّه آمد و مردم را فرا خواند و گفت: چه كسي از جاي قبلي مقام اطلاع دارد. مطلب ابن ابي گفت: من



186


مي‌دانم؛ چون از سيل‌هاي مكّه بيمناك بودم، قبل از سيل اندازة فواصل آن را تا حجرالأسود و حجراسماعيل و چاه زمزم را با نخ مشخص نموده‌ام كه در خانه‌ام موجود است. عمر به او گفت: همين جا بنشين و بفرست آن نخ را بياورند. نخ را آوردند و اندازه گرفتند، جاي مقام همين جاي كنوني تعيين شد. عمر از ديگران پرسيد، آنان هم تأييد كردند. چون ثابت و مسلم شد، عمر دستور داد نخست براي آن پايه‌اي ساختند و سپس مقام را به آن جا منتقل كردند.(1)

ـ فاكهي از سعيد بن جبير نقل مي‌كند: مقام ابراهيم كنارِ كعبه بود. هنگامي كه ديوار‌ها بالا مي‌آمد روي آن مي‌ايستاد تا بر ديوار‌ها مسلط شود و چون جمعيت زائران بسيار شد خليفه ترسيد كه آن را پايمال كنند. از اين رو، آن را به مكان كنوني انتقال داد.

ـ آن را تغيير دادند؛ چون محل قبلي تنگ بود و موجب اذيت نمازگزاران مي‌شد.(2)

1. حضرت امام حسين ( عليه السلام ) ( در مورد صيانت مقام ابراهيم ( عليه السلام ) ( از سيل چه فرموده است؟

در سالي كه سيل مسجدالحرام را فرا گرفت، امام حسين ( عليه السلام ) ( در مكّه به مردمي كه نگران از بين رفتن مقام ابراهيم ( عليه السلام ) ( بودند فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اخبار مكه ، ج 2 ، ص 227.

2. فتح الباري، دار المعرفه، ج 3، ص 169.

مطمئن باشيد هرگز سيل مقام ابراهيم ( عليه السلام ) ( را نمي‌برد؛ زيرا خداوند آن را نشان خود قرار داده است.(1)

1. اثر پاي ابراهيم ( عليه السلام ) ( روي اين سنگ از چه زماني نقش بسته است؟

دسته‌اي از روايات دلالت دارند بر اين كه حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) ( هنگام بازسازي كعبه روي سنگ مي‌ايستاد و پايه‌هاي كعبه را بالا مي‌برد. دستة ديگري از روايات دلالت دارند بر اين كه ابراهيم ( عليه السلام ) ( بعد از بازسازي كعبه مأمور شد براي حجّ اعلان عمومي كند. آن حضرت روي آن سنگ ايستاد و مردم را دعوت كرد. خداوند در دو جاي قرآن از اين مقام با عظمت ياد كرده است:

ـ به زائران خانه‌اش دستور داد مقام ابراهيم را مصلاي خود قرار دهند. ( وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّي (.(2)

ـ مقام ابراهيم را بارزترين آيات الهي خواند: (فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ(.(3)

2. فلسفة نماز خواندن پشت مقام ابراهيم ( عليه السلام ) ( چيست؟

تبعيت از سيرة انبيا است و اينكه امت بايد پشت سر امام حركت كنند.(4)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. كافي، ج4، ص223.

2. سورة بقره ، آية 125.

3 آل عمران، 97

4. امالي صدوق، ص493.

آب زمزم

1. آب زمزم چه بركاتي دارد؟

طبق روايات، نوشيدن و بر سروصورت و بدن ريختن آب زمزم، مستحب است.(1) زمزم، شفا بخش امراض جسمي و روحي است. مستحب است بعد از طواف و قبل از سعي، از آب زمزم نوشيد و به سر و صورت و سينة خود پاشيد تا مرهمي بر دردهاي جسمي و روحي و تزكيه‌اي بر نفس باشد. نوشيدن از آب زمزم، سيراب شدن از معرفت الهي است.

در ايامي كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( در مدينة منوره بود، بارها مي‌فرمود: آب زمزم را برايم سوغاتي بياوريد.(2) مستحب است موقع نوشيدن آب زمزم، اين دعا را بخوانند: «
اللهم اجعله علماً نافعاً و رزقاً واسعاً و شفاءً من كلّ داء و سقم؛ خدايا، آب زمزم را براي من روزي با بركت و علم سودمند و وسيلة شفا از امراض روحي و جسمي قرار بده»
.(3)

پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( فرمود: «
ماء زمزم لما شرب له من شربة لمرض

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحار الأنوار، ج 96، ص 144.

2. تهذيب الأحكام، ج 5 ، ص 144.

3. كافي، ج 4، ص 430.

شفاه الله أو لجوع أشبعه الله أو لحاجة قضاه الله؛ آب زمزم بهترين آب روي زمين و تأمين كننده هر هدفي است كه بدان قصد نوشيده شود. اگر كسي آن را به قصد درمان بنوشد خداوند او را شفا مي‌دهد. اگر كسي آن را به قصد حاجتي بنوشد خداوند حاجتش را بر آورده مي‌كند»
.(1)

امام صادق ( عليه السلام ) ( فرمود: «
ماء زمزم شفاء من كل داء، آب زمزم درمان هر دردي است»
.(2)

1. آب زمزم چه معاني را تداعي مي‌كند؟

نام زمزم در زمين، يادآور كوثر در بهشت است. زمزم، تاريخي است زنده؛ سرگذشت تشنه كامان عشق ازلي و راهيان كوي سرمدي را تفسير مي‌كند؛ نمادي است از انقطاع، توكل، صبر، اميد، رضا و تسليم؛ صدها نسل خداجوي و جرعه‌نوش بادة محبت را به يكديگر پيوند مي‌دهد. زمزم، چشمة جوشان فيض ازلي در دل تفتيدة صحراي سوزان حجاز و لابه‌لاي كوه‌ها و صخره‌هاي عبوس است.

2. دهانة چاه زمزم در چند متري ديوار كعبه قرار گرفته است؟

در سمت شرقي كعبه و در 18 متري آن قرار گرفته است.

3. آيا جوشش زمزم واقعاً سرآغاز تكوين ام‌القري و تجديد بناي قبله و خانة خدا بود؟

زمزم، تبلوري از خاطرة پر هيجان مادري غريب است كه با همسفر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحار الأنوار، ج 57، ص 45.

2. كافي ، ج 6، ص 387.

شيرخوارش پذيراي آزمون بزرگ شد. آن روز كه پرنده‌اي در آن ديار پر نمي‌زد، در حسرت آب بود. فرياد استغاثه‌اش در ميان كوه‌ها پيچيد؛ اما كسي به ندايش پاسخ نمي‌داد. در حالي كه جانش به لب رسيده بود و مرگ حتمي اسماعيل را لحظه شماري مي‌كرد، ناگاه مدد غيبي دستگيرش شد و جبرئيل امين به ياري‌اش شتافت. بر خلاف انتظار، بازي فرزندش را با آب زمزم ديد. اين بار اشك شوق در چشمانش حلقه زد. او پرده‌دار حجاب غيب و ملازم حرم شد. بندگان خدا خاطرة او را در سعي تكرار مي‌كنند و آن چيزي كه هاجر جست و حاجيان هم بايد بجويند چيزي فراتر از آب زمزم است؛ آب حيات ايمان و عشق خدائي. دل را كه حرم دوست است نبايد به دست نامحرم سپرد و اغيار را به جاي يار نشاند.

در روايت آمده است كه زمزم نهري بهشتي است كه جرعه‌اي از آن در زمين جوشيده است. تاريخ شهر مكّه با زمزم آغاز مي‌شود خداوند با زمزم خانة خود را آباداني بخشيد چون كه هر جا آب نباشد آباداني نيست و ( وَجَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ(‌ همة آب‌هاي شيرين دنيا قبل از قيام قيامت بخشكد مگر زمزم كه هرگز نخشكد و اين خود رمزي از جاودانگي زمزم است.(1)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تاريخ مكه، ج 2، ص 59.

پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( پس از فتح مكّه، به مؤذّن خود بلال، فرمود: بر بالاي بام كعبه رود و اذان بگويد. سپس مسلمانان تكبير گويان پيرامون زمزم گرد آمدند و كعبه را از بيرون و درون شستند.

آن‌گاه پيامبر خدا( ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) با آب زمزم وضو گرفت. مسلمانان قطرات آب وضويش را تبرك مي‌كردند.

1. نام‌هاي ديگر زمزم چيست؟

در روايتي از امام صادق ( عليه السلام ) ( آمده است: «
أسماء زمزم: ركضة جبرئيل ( عليه السلام ) ( و سقيا إسماعيل و حفيرة عبدالمطلب و زمزم و المضنونة و السقيا و طعام طعم و شفاء سقم»
. نام‌هاي ديگر زمزم عبارتند از:

1ـ ركضة جبرئيل ، 2ـ چاه اسماعيل، 3ـ حفيرة عبدالمطلّب، 4ـ زمزم، 5ـ مضنونه، 6ـ السقيا، 7ـ طعام طعم، 8 ـ شفاء سقم.

اين از معجزات الهي است كه، اين آب هرگز بو نمي‌گيرد و رنگ و طعم آن عوض نمي‌شود.

2. عبدالمطّلب هنگام كندن چاه زمزم چه چيز گران‌قيمتي پيدا كرد؟

پيشرفت مكّه، گروهي را به هوس انداخت كه به مكّه حمله كرده، ساكنانشان را از آنجا بيرون كنند. مردم مكّه مجبور شدند اشياي گران قيمت خود را در چاه زمزم انداخته، چاه را با سنگ و خاك



192


پر كنند تا دست مهاجمان به آنها نرسد.

سال‌هاي بسيار گذشت و قبيلة قريش در مكّه به قدرت رسيد و مهاجمان از شهر بيرون رفتند. قريشيان از نسل اسماعيل بودند، اما هيچ كس محل زمزم را نمي‌شناخت. حضرت عبدالمطلب خواب ديد كه محلي را بكند و اين كار را كرد يك زره و يك شمشير گران قيمت و دو مجسمة طلايي پيدا كرد. مردم گفتند اين‌ها را بين ما قسمت كن. او گفت اين‌ها متعلق به كعبه است. از پول آنها دري براي كعبه مي‌سازيم و كعبه را آباد خواهيم كرد و چنين كرد.

1. آيا تاكنون چشمة زمزم خشكيده است؟

آب زمزم، قبائل جرهم را به اين وادي كشاند. آنها پس از چندي حرمت كعبه و حرم را شكسته، به فسق و فجور پرداختند. خدا هم آب زمزم را از جوشش انداخت و خشك كرد؛(1 به طوري كه مكانش محو شد و تا زمان حضرت عبدالمطّلب نا معلوم ماند. وي شبي در خواب ديد كه خداوند او را به كندن محلي امر مي‌كند. صبح، همراه فرزندش حارث به آن محل رفت و آنجا را ‌كند. ناگهان آب فوران ‌كرد. به همين سبب، سقايت حجّاج را او و عمويش عباس به عهده گرفتند. دهانة چاه 5/2 متر و آب ازعمق 30 متري فوران مي‌كند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. به نقلي امالقه چاه زمزم را كور كردند.

1.

هاجر چه كسي را به فرياد خود مي‌خواند؟

هاجر چهار بار بين صفا و مروه رفت و برگشت، نگران بچه‌اش بود، كنار بچه، آمد. دوباره آبي بر آن دو كوه، به صورت سراب ديد. هفت مرتبه رفت و برگشت. او مي‌دويد و مي‌گفت: آيا در اين صحرا انيسي نيست؟ صداي جبرئيل را شنيد كه پرسيد: تو كيستي؟ گفت: من مادر اسماعيل هستم. پرسيد: ابراهيم شما را به چه كسي سپرده است؟ جواب داد: به خدا. گفت: او تو را كفايت مي‌كند، بر گرد كنار بچه‌ات. وقتي برگشت، آب زمزم را ديد. هنگامي كه ابراهيم پيش هاجر آمد و پرسيد چه كسي تو را ياري كرد؟ هاجر گفت‌وگوي خود را بيان كرد. ابراهيم گفت: او جبرئيل بود.

2. معجزة جاودانة هاجر چيست؟

هاجر از همة امتحانات سر بلند بيرون آمد. او در دوران كنيزي، همة تلخي‌ها را تحمل كرد. در بيابان خشك و سوزان و بي آب و علف، در كنار كوه‌هاي وحشي ساكن شد. ابراهيم( او و فرزندش را در آنجا رها كرد و به طرف فلسطين آمد و براي فرستادن فرزندش به قربانگاه در مقابل وسوسه‌هاي شيطان ايستاد.

خداوند تلاش‌هاي اين مادر را با يك معجزة جاودان جواب داد كه



194


سخاوتمندانه آب آشاميدني زوّار را تأمين كرد.

خدا كاري كرد كه طواف كنندگان همواره حماسة بي نظير او را از ياد نبرند.

اين خانه را بايد خدا يك روزمعماري كند

و آنگه خليلش با پسر تا سقف ‌حجّاري كند آدم بنايش بر نهد نوحش پرستاري كند

كامروز اندر خانه‌اش يك ميهمانداري كند


195


مسجد الحرام

1. امام صادق ( عليه السلام ) راجع به فضيلت مسجدالحرام چه فرمود؟

آن حضرت فرمود: «
من صلّي في المسجد الحرام صلاة واحدة قبّل الله عزوجل منه كل صلاة صلاّها وكل صلاة يصليها الي أن يموت؛ كسي كه يك نماز در مسجدالحرام بخواند خداوند نمازهايي را كه تاكنون خوانده ونمازهايي را كه تا آخر عمر خواهد خواند قبول مي كند»
 ( 1 ) ونيز «
 الصلاة فيها بمأة الف صلاة؛ نماز در مسجدالحرام معادل 100،000 نماز است»
 ( 2 ).

2. آداب ورود به مسجدالحرام چيست؟

- هنگام ورود به مسجدالحرام كفش خود را بيرون آور و با آرامش ووقار وخشوع وارد شو.

- در كنار درب مسجد كمي توقف كن و برپيامبر گرامي اسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) و انبياي الهي وائمه ( عليهم السلام ) و... درود و سلام وصلوات فرست.

دست‌هاي خود را بلند كن و از خداوند بخواه كه گناهانت را ببخشد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 209.

2 . كافي، ج 4، ص 586.

-

سجدة شكر بجاي آور و بگو خدايا هر ميهماني نسبت به صاحبخانه حقي دارد نخستين چيزي كه از تو مي خواهم اين‌ است‌كه از آتش دوزخ رهائيم بخشي.(1)

1. چرا ورود به مسجدالحرام از باب بني شيبه مستحب است؟

در فتح مكّه، پيامبراسلام ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( مسجدالحرام را از لوث بت‌ها پاك ساخت. مسلمانان بت هبل را كه در آستانة باب بني شيبه بود، شكستند. پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ( تكبير گفت و از روي آن وارد مسجدالحرام شد.

2. توسعة مسجد الحرام چگونه بوده است؟

ـ خليفة دوم در سال 17 ق. بر مساحت آن افزود.

ـ خليفة سوم با خريدن خانه‌هاي اطراف در سال 26 ق. بر مساحتش افزود و رواق‌هايي ساخت و قسمتي از مسجد مسقف شد.

ـ وليد بن عبدالملك در سال 86 ـ 96 ق. 1725 متر مربع بر مساحتش افزود.

ـ منصور عباسي در سال 136 ـ 158 ق. مساحت آن را دو برابر كرد.

ـ مهدي عباسي در سال 164 ق. از قسمت جنوب مسجد 6.560

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه، ج9، ص 323و321.

متر مربع اضافه كرد .

ـ در دوران معتمد مقتدر عباسي، مسجد مقداري گسترش يافت و دارالندوه جزو مسجد شد.

ـ ملك عبدالعزيز، مساحت مسجد را به 160.861 متر مربع افزايش داد، درها را به 64 باب و ظرفيت مسجد را به 300 هزار نمازگزار رساند.

ـ ملك فهد در سال 1409 ق. 76.000 متر مربع به قسمت غربي مسجد افزود.

در حال حاضر تمام طبقات مسجد براي حدود 1.500.000 نفر جهت اقامة نماز جماعت ظرفيت دارد.

1. وقتي خلفا براي توسعة مسجدالحرام از ائمة معصومين ( عليهم السلام ) كمك مي‌خواستند چگونه امامان آنان را راهنمايي مي‌‌كردند؟

وقتي منصور خواست مسجد الحرام را توسعه دهد مردم خانه‌هايشان را نفروختند. او اندوهناك شد و جريان را به امام صادق ( عليه السلام ) عرض كرد، امام ( عليه السلام ) فرمود: غمگين مباش. دليل تو روشن است. گفت: از چه راهي برايشان دليل آورم. فرمود: از قرآن. گفت: با كدام آيه؟ آن حضرت فرمود: با آية: (إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً (. اگر خانه‌هاي آنان پيش از كعبه ساخته شده، خانه‌هاي آن‌ها مقدم است و اگر كعبه قديمي بوده و پيش از



198


خانه‌هاي آنها ساخته شده حريم كعبه به اندازة نيازش لازم است.(1)

وقتي مهدي عباسي، مسجدالحرام را توسعه مي‌داد يك خانه در گوشة مسجد بود كه صاحبش آن را نمي‌فروخت. علي بن يقطين به خليفه گفت: اگر به موسي‌بن‌جعفر ( عليه السلام ) بنويسي راه‌ چاره‌ را به تو نشان مي‌‌دهد. مهدي به حاكم مدينه نوشت: از موسي‌بن‌جعفر ( عليه السلام ) ( بپرس كه ما مي‌خواهيم خانه‌اي را جزو مسجد كنيم، صاحبش اجازه نمي‌دهد. چاره چيست؟ حاكم موضوع را خدمت حضرت موسي بن‌‌جعفر ( عليه السلام ) ( عرض كرد، آن حضرت فرمود: بنويس: بسم الله الرحمن الرحيم. اگر كعبه بر مردم وارد شده است مردم به حريمشان اولويت دارند و اگر مردم بعد از كعبه آمدند حريم كعبه اولويت دارد بر حريم مردم. مهدي نامة امام موسي بن جعفر ( عليه السلام ) ( را بوسيد و فرمان داد آن خانه را خراب كردند. صاحب آن خانه خدمت امام ( عليه السلام ) آمد تا اين كه امام ( عليه السلام ) دربارة پول خانه وساطت كند، امام ( عليه السلام ) قبول كرد و به مهدي نامه نوشت او را راضي كند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه، ج13، ص 217.

1.

اولين كسي كه براي روشنايي مسجدالحرام چراغ نصب كرد كه بود؟

عقبة بن ارزق كه خانه‌اش نزديك مسجد بود، شب‌ها چراغي را بر روي ديوار بين خانة خود و مسجد مي‌گذاشت تا طواف گزاران و اهل مسجد از روشنايي آن بهره‌مند شوند.

2. راجع به فضيلت نماز در مسجدالحرام چه سفارشي شده است؟

1ـ پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) مي‌فرمايد: «
 الصلاة في مسجدي كألف صلاة في غيره إلا المسجد الحرام فأن الصلاة في المسجد الحرام تعدل ألف صلاة في مسجدي؛(1 يك نماز كه در مسجد من (مسجد النبي در مدينه) خوانده شود برابر با هزار نمازي است كه در جاي ديگري غير از مسجد من بجا آورده شود مگر در مسجد الحرام (كه افضل از مسجد من است) همانا يك نماز در مسجد الحرام برابر با هزار نماز در مسجد من است(از حيث ثواب)»
.

ـ امام باقر ( عليه السلام ) مي‌فرمايد: «
 من صلي في المسجدالحرام صلاة مكتوبة قبل الله بها منه كل صلاة صلاها منذ يوم وجبت عليه الصلاة و كل صلاة يصليها إلي أن يموت؛ هر كس در مسجدالحرام نماز واجب خود را بخواند، خداوند متعال تمام نمازهايي كه از اول تكليفش بر او واجب شده تا آخر عمرش را قبول مي‌كند»
 ( 2 ).

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . من لايحضره الفقيه، ج1، ص 228.

2 .همان.


| شناسه مطلب: 76522