بخش 1
پیشگفتار گام اوّل : بررسی فلسفه حجّ جایگاه حج در اسلام منابع دستیابی به فلسفه و اسرار حج بررسی فلسفه حج ، به ما چه می آموزد ؟ حج آخرالزمان از زبان پیامبر اکرم ـ ص ـ
|
9 |
|
پيشگفتار
بسم الله الرحمن الرحيم
« جعل الله الكعبة البيت الحرامَ قياماً للنَّاسِ » ( 1 )
اگر « قدرت » را شرط تكليف و عهده داري مسؤوليتها و مقدمه عقلي براي همه موفقيتها و انجام برنامه ها و تحقق بخشيدن به اهداف و آرمانها بدانيم ، بي شك در مورد رسالت عظيم « جهاني شدن اسلام و انتقال آن به همه ملتها و نسلهاي آينده » كه بر دوش هر نسلي از مسلمانان سنگيني مي كند و وظيفه اي اجتناب ناپذير مي باشد ، اين سؤال مطرح مي شود كه با كدام امكانات و با چه قدرتي بايد به انجام چنين وظيفه بزرگي قيام و اقدام نمود ؟ !
اعتقاد به حقانيت قوانين اسلام وحكمت وظرافت وحساب دقيقي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مائده : 97
|
10 |
|
كه در تمامي فرامين خدا متناسب با امكانات و توانايي هاي نوعي و شخصي انسانها منظور گرديده است ، ما را بر آن مي دارد كه در برابر مسؤوليتهاي سنگين و رسالتهاي عظيمي كه بر عهده نسلها گذاشته شده ، در اين نكته كنجكاو شويم كه خداوند حكيم توانايي هاي لازم را براي انجام اينگونه وظايف سخت چگونه فراهم نموده و در اختيار انسانها قرار داده است ؟
بي شك نيروهاي فردي و توانايي هايي كه از سرمايه هاي وجودي افراد نشأت مي گيرد ، براي انجام چنين مسؤوليتهاي بزرگ كافي نيست . براي انجام آن ، قدرتي عظيم كه از به هم پيوستن نيروهاي فردي و شتابِ حاصل از حركتهاي جمعي توليد مي گردد ، لازم است .
يك سيستم به هم پيوسته صنعتي رابنگريم كه چگونه ازحاصل جمع نيروهاي كوچكتر ، قدرتي عظيم توليد مي گردد ؛ آنگاه در نظامي كه اسلام براي حركت جمعي انسانها تصوير نموده ، به دنبال طرحها و فرمولهاي قدرت بگرديم . در اين جستجو به زودي پي خواهيم برد كه خداوند حكيم براي رسيدن به قدرتِ لازم ، در جهت انجام فرايض سنگين و مسؤوليتهاي بزرگ ، به صورت يك سلسله برنامه هاي عبادي ـ سياسي ، امكانات توليد قدرت را متناسب با دشواريهاي وظايف فراهم كرده و ايجاد كانونهاي قدرت را از طريق اين برنامه ها ، بر عهده مسلمانان قرار داده است .
در ميان مراسم عبادي ـ سياسي اسلام ، حج از جمله كانونهاي قدرت زا و اهرمهاي انتقال نيرو است كه مي تواند قدرت لازم را براي انجام رسالت جهاني نمودن اسلام و تحقق بخشيدن به اهداف عالي
|
11 |
|
و پيروزي اسلام بر استكبار به وجود آورد و امكانات لازم را براي رسيدن به اين آرمان مقدس فراهم كند .
بي شك مسلمانان با انجام صحيح حج و برگزاري مراسم و مناسك آن ، آنگونه كه اسلام گفته و پيامبر اكرم ـ ص ـ به جا آورده ، مي توانند به چنين منبع قدرتي دست يابند و توان لازم را براي از ميان بردن لوث و آلودگي استكبار از سراسر جهان و رهايي مستضعفان و اجراي حاكميت الله در تمامي صحنه هاي حيات به دست آورند و آنگونه كه قرآن وعده داده است وارث زمين و حاكم آن گردند .
آري ، اين چنين نيست كه خداوند از مشتي مسلمان ضعيف و عاجز كه خود اسير مستكبرانند ، بخواهد دينش را بر همه آيينها پيروز گردانند ( لِيظهرهُ علي الدين كلّه ) و شعار توحيد و نام خداوند را برفراز كاخهاي عظيم گردنكشان به اهتزاز درآورند ( كلمة الله هيَ العليا ) و به حاكميت و امامت و سرفرازي برسند ( ليستخلفنَّهم في الأرضِ ) و وارث زمين گردند ( اِنّ الأرض يرثها عبادي الصالحون ) بدون آن كه وسيله اي براي كسب و تحصيل قدرت لازم در اختيارشان قرار دهد .
ارتباط پيچيده مراسم حج به گونه اي است كه همه زمينه ها را براي رسيدن به قدرت لازم فراهم نموده است و به حقّ اين اجتماع منسجم و عظيم را هيچ قدرتي جز قدرت لا يزال الهي نمي تواند فراهم آورد . مطالعه رهنمودهايي كه در نصوص اسلامي در زمينه اهميّت ، فلسفه حج ، محتوا و اسرار مناسك آمده است مي تواند گواه اين مدّعي باشد .
اگر امروز مراسم حج چنين پي آمدهايي را به دنبال ندارد و براي
|
12 |
|
اسلام و امت اسلامي منبع قدرت و سرچشمه نيرو نيست ، مانند ديگر احكام اسلام كه بدرستي پياده نمي شود ، به جهت عدم توانايي برنامه هاي تشريعي اسلام نيست بلكه مشكل عمده نحوه عملكرد ما و كيفيت پياده نمودن اين برنامه هاي پرمحتوا است .
هنگامي كه به شكل و قالب و ظاهر بسنده مي شود و از محتوا غافل و يا عمداً از محتوا تهي مي گردد ، خواه ناخواه برنامه اثر و خاصيت خود را از دست مي دهد و چه بسا به عاملي منفي ، درست در جهت خلاف اهداف اصل عمل تبديل مي گردد .
حكام و سران كشورهاي اسلامي كه قدرت و بقاي خود را در تكيه زدن بر قدرتهاي استكباري و وابستگي به آنها مي دانند و يا قدرت حاصل از وحدت مسلمانان را در جهت منافع خود و استكبار و مزاحم و مانع و خطرناك مي شمارند ؛ بهترين راه نجات را در بي محتوا كردن اين مراسم با شكوه و مناسك وحدت و قدرت آفرين مي دانند . به ويژه آنان كه داعيه سيادت و يا به قول خود خدمت به حرمين را دارند و از نوعي رهبري مذهبي جهان اسلام دم مي زنند و در منجلاب وابستگي و سرسپردگي فروغلتيده اند .
بررسي تاريخ حجّ بيت الله الحرام نشان مي دهد كه اين خانه و پايگاه توحيد ، همواره از طرف انبياي الهي و پيروان راستين و موحّد آنان ، مركزي بوده براي تحصيل قدرت و كسب امكان براي استقرار پايه هاي توحيد در زندگي انسانها ؛ ولي به طور مداوم از طرف حاميان شرك و سردمداران جهل و ستم و استكبار ، در معرض تهاجم قرار داشته ، اين
|
13 |
|
مهد توحيد در جاهليت همواره در اشغال بت پرستان و يا حاميان استكبار بوده است .
در ادامه اين بررسي مي بينيم متجاوزانِ به حريم قدس توحيد و اشغال كنندگانِ اين پايگاه ، هيچگاه با انجام مراسم و مناسك حج مخالفتي نكرده اند بلكه به تشويق حج گزاران نيز همت گمارده اند ولي تا آنجا كه توانسته اند حج را از محتوا تهي ساخته و مراسم و مناسك آن را در جهت اهداف شرك آلود ، جاهلانه و استكباري به كار گرفته اند .
امروز وقتي برخورد حاميان نظامهاي شرك آلود و وابستگان به سياستهاي استكباري را با مسأله حج و مراسم و مناسك آن ، مورد بررسي قرار مي دهيم و از يك سو عوامل تشويقشان و از سوي ديگر تلاش مستمرشان را در بي محتوا نمودن و شكلي برگزار شدن حج مي بينيم ؛ تشابه جالب و در عين حال تكان دهنده اي را بين شيوه و سياست متجاوزان به حريم توحيدِ امروز و عملكرد اشغالگران ديروز ( دوران جاهليت ) به وضوح مشاهده مي كنيم كه فاجعه تبديل جايگاه توحيد به پايگاه بت پرستي را در اذهان پاك حقيقت جو زنده مي كند .
در خاتمه پيشگفتار ، اين نكته را نيز نبايد ناگفته گذاشت كه در بهره گيري از آثار و نتايج مراسم حج ـ با تمام گستردگي آن ـ اگر به جاي اهداف و مقاصد كلي و كسب قدرت و ايجاد زمينه هاي وحدت و يكپارچگي و رسيدن به نيروي عظيم متكي به امت اسلامي ، به بهره جوييهاي جزئي و منافع و خواسته هاي مقطعي و ناچيز اكتفا شود ـ آنگونه كه برخي تصور مي كنند ـ خود نوعي تحريف به شمار آمده و به
|
14 |
|
مثابه آن خواهد بود كه ما توربين عظيم مولد برق را به روشنايي بخشيدن به خانه اي محقر اختصاص دهيم و يا آن را در راه اندازي كارگاه كوچكي بكار گيريم .
در اين كتاب سعي بر آن شده كه طبق بيانات نصوص معتبر اسلامي با ارائه مدارك اصيل گوشه هايي از اسرار و فلسفه حج عنوان گردد ، و زمينه هايي كه در مراسم و مناسك حج براي تأمين قدرت لازم جهت انجام مسؤوليت خطير جهاني نمودن اسلام و استقرار حاكميت مستضعفان وجود دارد بيان شود . به اميد آن كه يكبار ديگر حج رسول خدا ـ ص ـ توسط نسلي از مسلمانان با تمام عظمت و شكوه و محتوايش به نمايش گذارده شود و مسلمانان با بهره گيري صحيح از اين منبع قدرت ، سرفرازي و سيادت ديرين خود را بار ديگر جامه عمل بپوشانند ؛ « ويكون الدين كلّه لله ربّ العالمين . »
آنچه در اين كتاب مي خوانيد ، ابتدا به صورت مقالاتي براي سمينارهاي گوناگون تهيه شده بود . و اينك توفيق آن را يافته ايم كه با مختصر تغييراتي در اختيار علاقمندان سيادت و استقلال امت بزرگ اسلام قرار دهيم .
از خداوند متعال براي همه خدمتگزاران مخلص اسلام و نظام جمهوري اسلامي موفقيت روزافزون طلب مي كنم .
عباسعلي عميد زنجاني
15 خرداد 1366
|
15 |
|
Gگام اوّل
بررسي فلسفه حجّ
s
جايگاه حج در اسلام
با يك بررسي هرچند مختصر و كوتاه در زمينه و موقعيت حج در شريعت اسلام و جايگاه آن در ميان احكام و فرائض اسلام و اهتمام فراواني كه در زبان وحي ـ قرآن و سنت ـ نسبت به حج ابراز شده ، و بالاخره با مطالعه اجماليِ ماهيت و عمقِ احكام و اعمال آن و سابقه تاريخي و رابطه پيچيده و تنگاتنگي كه با اصل توحيد دارد ؛ مي توان به دورنمايي از افقهاي وسيع فلسفه حج و درياي بيكرانِ اسراري كه در محتواي اين عبادت جمعي نهفته است پي برد .
حج كه از فرايض بزرگ اسلام ( 1 ) و از اعظم شعائر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ « ليس شيء أفضل من الحجّ الاّ الصّلوة وفي الحجّ هنا صلوة » ( علل الشرايع ، ص156 ؛ وسائل الشيعه ج8 ، ص77 ، ح2 ) .
|
16 |
|
دين ( 1 ) و ارزشمندترين اعمال قرب به خدا ( 2 ) و از اركان دين ( 3 ) و ترك آن از گناهان كبيره ( 4 ) ، موجب خروج از ملت اسلام ( 5 ) و به معناي كفر ( 6 ) است .
حج كه براي انجام مناسكش بايد آن همه نفس كُشي نمود و خويشتن را به خاك مذلّت نشانيد و بدن را به مشقّت و رنج فراوان واداشت و درد هجران و غربت را كشيد و تمايلات و لذّت جويي و كامروايي و بسياري از عادات را كنار گذارد و از صرف مال دريغ نورزيد و دشواريها را بر خود هموار نمود و ناملايمات را هر چه سخت و ناگوار باشد تحمّل نمود . ( 7 )
حج كه با وجود يك عبادت بودن ، جامع چندين عبادت بزرگ است ( 8 ) و هيچ عمل و عبادتي همپايه او نيست ( 9 ) و بهايي جز رضوان و بهشت جاويد خدا ندارد ( 10 ) و به گفته رسول خدا : اگر به اندازه حجم كوه ابوقبيس طلا در راه خدا انفاق كني ، به مرتبه و ارزشي كه حاجي به آن مي رسد نخواهي رسيد . ( 11 )
حج كه به جا آوردن آن ، بار گران گناهان را از پشت مؤمن برمي گيرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 و2 ـ جواهرالكلام ، ج17 ، ص214
3 ـ قال الباقر ـ عليه السلام ـ : « بُني الاسلام علي خَمس : علي الصلوة والزكاة والحجّ والصوم والولاية » ( وسائل الشيعه ج1 ، ص7 و8 ؛ اصول كافي ، ص315 ؛ محاسن برقي ، ص286 ) .
4 ـ تحرير الوسيله ، ج1 ، ص370 ؛ وسائل الشيعه ، ج8 ، ص19 تا 21
5 ـ مأخذ سابق .
6 ـ قال الصادق ـ عليه السلام ـ في تفسير قول الله عزوجل : « ومن كفر فانّ الله غنيّ عن العالمين » يعني من ترك . ( وسائل الشيعه ج8 ، ص20 ) .
7 و8 ـ جواهرالكلام ، ج17 ، ص214
9 ـ قال الصادق ـ ع ـ : ما يعدله شيء ( وسائل الشيعه ، ج8 ، ص78 ، حديث 7 و ص77 ، حديث3 ) .
10 ـ مستدرك الوسائل ، كتاب الحج ، باب 24 ، حديث 22 و 24 ؛ صحيح مسلم ج4 ، ص107
11 ـ وسائل الشيعه ، ج8 ، ص79 ، حديث 1 ؛ تهذيب ج1 ، ص451
|
17 |
|
و زنگار معاصي را از دلها چون نوزاد ، پاك مي كند ( 1 ) و تا چهارماه ، مادام كه حج گزار گناه كبيره اي مرتكب نشده ، برايش گناهي نوشته نمي شود و به جايش حسنات ثبت مي گردد . ( 2 )
حج كه از فرائض نخستينِ شرايع الهي بوده است و فرشتگان و آدم و حوا و پيامبران خدا آن را با عظمت و شكوه تمام برگزار نموده اند ( 3 ) و ابراهيم پيشواي موحّدان آن را تجديد كرد ( 4 ) و اسماعيل براي تمهيد انجام آن مأموريت يافت ( 5 ) و پيامبر اكرم علي رغم سختيها و موانع بارها آن را انجام داد . ( 6 ) هم او براي آماده كردن بيت الله جهت برگزاري حج واقعي با تمام نيرو سالها كوشيد و پس ازدرگيريهاي ممتد و پرحادثه نظامي و غزوات متعدّد و با جهاد به مال و جان و دادن بهاي سنگينِ شهادت عزيزان و سرداران اسلام در سال هشتم به فتح مكّه توفيق يافت . آنگاه در سال نهم هجري با شركت صحابه و هزاران مسلمان ( 7 ) و با شكوه وآرايشي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ ثواب الاعمال ، ص27 ؛ وسائل الشيعه ، ج8 ، ص83 ، حديث 15
2 ـ مأخذ سابق ، ص79 حديث 1
3 ـ من لا يحضره الفقيه ، ج1 ، ص159 از كتاب حج ؛ علل الشرايع ، ص399 تا 406
4 ـ وإذ يرفعُ ابراهيمُ القواعدَ من البيتِ واسماعيلُ ربّنا تقبّل منّا انّك أنتَ السميعُ العليمُ ( بقره : 121 ) .
5 ـ و عهدنا الي ابراهيم و اسماعيل أن طهّرا بيتي للطّائفين و العاكفين والرّكّعِ السّجودِ ( بقره : 119 ) .
6 ـ در تعداد حجهاي پيامبر اكرم ـ ص ـ اختلاف است . در صحيح بخاري آمده : « حجّ النبي قبل النبوة وبعدَها و لم يعرف عددها و لم يحجَّ بعد الهجرة الاّ حجة الوداع . » و در كافي از امام صادق ـ ع ـ نقل شده : « حجّ رسول الله ـ ص ـ عشرينَ حجّةً مستقرةً . » و در حديث ديگر : « لم يحجّ النبي ـ ص ـ بعد قدومه المدينة الاّ حجّة وقد حجَّ بمكّة مع قومه حجّات . » فيض كاشاني شارح كافي علت استتار پيامبر ـ ص ـ را در انجام حج تاخير ماههاي حج بواسطه نسئ از زمان واقعي آن دانسته است . براي توضيح بيشتر به كتاب حج ( مجموعه مقالات ) صفحات 214-216 مراجعه شود .
7 ـ درباره عدد صحابه و تعداد مسلماناني كه از مدينه و اطراف و مناطق دور و نزديك در مراسم حجة الوداع ، پيامبر اكرم ـ ص ـ را همراهي مي نمودند نقلهاي مختلفي ديده مي شود . بنا به حديثي از امام صادق ـ ص ـ در واقعه غدير خم كه در بازگشت از حجة الوداع روي داد متجاوز از دوازده هزار مرد گواه حضور داشتند ( سفينة البحار ، ج2 ، ص306 ) و بنا بر نقل مرحوم علامه اميني در مجلّد اول الغدير بالغ بر يكصد و ده صحابي آن را نقل كرده اند .
|
18 |
|
بي نظير و در جوي آكنده از معنويت و پاكي و خلوص توأم با قدرت و حاكميت اسلام ، حجة الوداع را به جا آورد . ( 1 )
حجي كه با وجود نفي اكراه در دين ( 2 ) و سيره پيامبر مبني بر نفي اجبار مردم بر كاري كه دوست نمي دارند ( 3 ) و گفته صريح امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ : « لَسْتُ اَري اَنْ اُجْبِرَ اَحَداً عَلي عَمَل يُكْرِهُهُ » ( 4 ) ، والي و زمامدار مي تواند به خاطر احياي حج بيت الله جمعي را براي انجام آن اجبار نمايد . ( 5 )
حجي كه آزمايش بزرگ بندگان خداست ( 6 ) و سروكار انسان در آن با سنگ و صحرا و صخره و ريگي است كه نه سودي دارد و نه زيان ( 7 ) و ظاهر اعمالش موجب تحيّر بسياري ازانديشه هاي سرگردان بوده است . ( 8 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ روايت مفصّل حج پيامبر ـ ص ـ را در حجة الوداع ، كليني در كافي ، شيخ طوسي در تهذيب و شيخ حر عاملي در وسائل الشيعه از امام صادق ـ ع ـ نقل نموده اند . و دارمي و نسائي و ترمذي در سنن خود و مسلم و ابوداود و ابن ماجه در صحاح از جابر بن عبدالله انصاري به نقل از امام صادق ـ ع ـ آورده اند .
2 ـ لا اِكراه في الدين قد تبيّن الرشدُ من الغيّ ( بقره : 256 ) .
3 ـ پيامبر اكرم ـ ص ـ در جريان سريه عبدالله بن جحش به وي نوشت : « هيچيك از ياران خود را با اكراه وادار به كار مكن » ( فروغ ابديت ، ص388 ) .
4 ـ نهج السعادة في مستدرك نهج البلاغة ، ج5 ، ص359
5 ـ فروع كافي ، ج1 ، ص237-241 ؛ علل الشرايع ، ص138 ؛ تهذيب ج1 ، ص452
6 و7 ـ اَلا ترونَ أنّ اللهَ سبحانه اختبر الأولين من لدن آدم صلوات الله عليه الي الآخرين من هذا العالم بأحجار لا تضرّ ولا تنفع ولا تبصر ولا تسمع . فجعلها بيته الحرام الذي جعله للناس قياماً ثمّ وضعه بأوعر بقاع الارض حجراً » . . . ( نهج البلاغة ، خطبه 192 ) .
8 ـ نظير آنچه در مورد ابن ابي العوجاء نقل شده است : قال لأبي عبد الله عليه السلام أفتأذن لي في الكلام فقال ـ ع ـ : تكلَّمْ فقال : الي كم تدوسون هذا البيدر وتلوذون بهذا الحجر و تعبدون هذا البيت المرفوع بالطوب والمدر وتهرولون هرولة البعير اذا نفر ان من فكر في الأمر قد علم ان هذا فعل أسَسه غير حكيم ولاذي نظر ( علل الشرائع ، ص 403 ) .
|
19 |
|
حجي كه زيارت خانه خداست ( 1 ) و خانه اي كه به ظاهر عبادت مي شود ( 2 ) و جايگاه امن و قبله و سمت همه عبادتهاست ( 3 ) و گوشه اي از بهشت رضوان ( 4 ) و راه غفران خدا ( 5 ) و تجليگاه عظمت و جلال خدا ( 6 ) و نقطه نخستينِ آفرينش زمين است . ( 7 )
حجي كه ابراهيم خليل الرحمن منادي آن بوده ( 8 ) و نداي او را در بستر تاريخ فطرتهاي پاك در صلبهاي مردان لبّيك گفتند ( 9 ) و فرشتگان هزاران سال قبل از آدم ابوالبشر آن را انجام دادند . ( 10 )
حجي كه در ميان احكام ديگر اسلام ، چون آيات متشابه در لابلاي آيات محكم قرآن ، انديشه ها را به زوايا و ابعاد گوناگون مي كشاند و جاودانگي و اثر پذيري و آموزندگي و تازگي و هميشگي بودن اسلام را در گذر فرساينده زمان تضمين مي كند .
حجي كه برخلاف جهاد ، براي بيانش از زبان رمز استفاده شده ، آن هم نه از سنخ لفظ بلكه از نوع رمزي كه در حركت صامت نهفته است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 و 2 ـ هذا بيت استعبد الله به خلقه ليختبر طاعتهم في إتيانه فحثّهم علي تعظيمه و زيارته ( وسائل الشيعة ، ج 8 ، ص 6 ) ـ وطهّر بيتي للطّائفين والقائمين والركّع السّجود ( حج : 27 ) .
3 ـ وَاذ جعلنا البيت مثابةً للنّاسِ وَامناً ( بقره : 125 ) فلَنوَليَنَّك قبلةً ترضاها ( بقره : 144 ) .
4 و 5 و 6 و 7 ـ فهو شعبة من رضوانه وطريق يؤدّي الي غفرانه منصوب علي استواء الكمال ومجمع العظمة والجلال خلقه الله قبل دحو الأرض بألفي عام ( فروع كافي ، ج 1 ، ص 219 ) .
8 ـ واذّن في الناس بالحجِّ يأتوك رجالاً وعلي كلّ ضامر يأتينَ من كلّ فجٍّ عميق ( حج : 27 ) .
9 ـ وسائل الشيعة ، ج 8 ، ص 5 ، حديث 9
10 ـ مأخذ سابق ، حديث 6
|
20 |
|
حجي كه تنها گوياي يك عقيده يا يك دستور يا يك ارزش نيست ، حج آيينه تمام نماي مكتب و قالبي فشرده براي تمامي اسلام است . آري ، اسلام ، آنگاه كه با كلمات تبيين شد و به صورت قرآن آمد و وقتي با انسانها طرح گرديد در امام و امامت تجلّي يافت و با حركات در نمايش حج ظهور پيدا كرد .
حجي كه گويي خدا هر چه خواسته است به آدمي بگويد و تفهيم كند يكجا در حج ريخته است .
حجي كه در آن موجودي بي نهايت كوچك به سيري لا يتناهي به سوي بي نهايت بزرگ دست مي يازد و فلسفه خلقت بني آدم را به نمايش مي گذارد و شبيه تاريخ مي سازد و شبيه مكتب و شبيه امت . در اين نمايش ، كارگردانْ ، خدا و زبانِ نمايشْ ، حركت و شخصيتها و قهرمانان اصلي ، آدم و ابراهيم و هاجر و اسماعيل و ابليس و آرايشْ ، احرام و نمايشگرْ ، صحنه فردي در جمع ، قطره اي در دريا و آن تو ، هر كه هستي . ( 1 )
آري ، حجي كه نمونه كوچكي از اسلام بزرگ است ، آنگونه كه رسول اكرم ـ ص ـ حج را معرف تمامي شريعت اسلام ناميد . ( 2 )
حجي كه حتي وقتي انبيا هم در پيشگاه خدا مسؤولند ( 3 ) و از همه نعمتها سؤال مي شود ( 4 ) از هزينه و مالي كه براي انجام و اقامه آن صرف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اينگونه تشبيه و تعبير از مراسم حج ، از نويسنده متفكّر مسلمان ، دكتر علي شريعتي است .
2 ـ والخامسة الحجّ وهي الشريعه ( علل الشرائع ) .
3 ـ ولنسئلنَّ المرسَلينَ ( اعراف : 67 ) .
4 ـ ثمّ لتسئلنَّ يومئذ عن النعيمِ ( تكاثر : 8 ) .
|
21 |
|
مي شود ، بازخواست نمي گردد ( 1 ) و تركش موجب بروز فتنه ها ( 2 ) و فاجعه و نابودي مي گردد . ( 3 )
حجي كه تفسيري ( 4 ) بر آيه : « فَفِرُّوا اِلَي اللهِ اِنّي لَكُمْ نَذيرٌ مُبينٌ » ( 5 ) « پس بشتابيد به سوي خدا ، بدرستي كه من براي شما هشدار دهنده اي آشكارم » و بيان مصداقي ( 6 ) برآيه : « رَبِّ لَوْلا اَخَّرتَني اِلي اَجَل قَريب فَاَصَّدَّقَ » ( 7 ) « بار خدايا ! اگر مرگِ مرا تا فرصتي اندك به تأخير مي انداختي به حق گواهي مي دادم » ذكر شده است ، و بالأخره « قِياماً لِلنّاسِ » ( 8 ) « مايه قيام و قوام مردم » و قوام و تقويت دين آمده است . ( 9 )
اين حج ، نمي تواند عملي عادي و عبادتي ساده و مراسمي نمايشي باشد . بررسي نكات دقيق گذشته اين حقيقت را ثابت مي كند كه حج ، داراي روح و مغز و فلسفه اي عميق و عالي و اسرار و حكمتها و لطايفي گرانقدر و هدفها و فوايد و نتايج بزرگ حياتي در هر دو بعد مادي و معنوي و فردي و اجتماعي زندگي انسان مي باشد و با نگاهي تيزبين مي توان از قالبهاي ظاهري اعمال آن گذشت و به باطن و محتوا و مشار اليه اين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ قال رسول الله ـ ص ـ : « كلّ نعيم مسؤول عنه صاحبُه إلاّ ما كان في غَزو أو حَجٍّ » ( بحار الانوار ، ج 99 ، ص5 ) .
2 ـ قال الصادق ـ ع ـ : « ليحذروا أحدُكم ان يعوق أخاه عن الحجّ فتصيبه فتنة في دنياه » ( همان مأخذ ) .
3 ـ قال عليّ ـ ع ـ : « لاتتركوا حجّ بيت ربّكم فتهلكُوا » ( ثواب الاعمال ، ص 212 ) .
4 ـ تفسير علي بن ابراهيم ، ص 448 ؛ معاني الاخبار ، ص 222 ؛ بحار الانوار ، ج 99 ، ص 6
5 ـ ذاريات : 50
6 ـ تفسير علي بن ابراهيم ، ص 448 ؛ معاني الاخبار ، ص 222 ؛ بحار الانوار ، ج 99 ، ص 6
7 ـ منافقين : 10
8 ـ وجعل الله الكعبة البيت الحرامَ قياماً للناس ( مائده : 97 ) .
9 ـ قال الصادق ـ ع ـ : « لايزالُ الدّينُ قائماً ما قامت الكعبةُ » ( كافي ، ج 4 ، ص 271 ، حديث 24 ) فرضَ الله الحجّ تقويةً للدّينِ ( نهج البلاغة ، حكمت 244 ) .
|
22 |
|
اشارات توجّه نمود .
اِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْري لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ اَوْ اَلْقَي السَّمْعَ وَهُوَ شَهيدٌ . ( 1 )
« اين يادآور است براي كسي كه داراي قلب است ، يا گوش فرا داده است و او گواه و شاهد است . »
منابع دستيابي به فلسفه و اسرار حج
خصيصه تفكّر و تعقّل كه رسول باطني در وجود انسان است ، گرچه در جستجوي فلسفه و اسرار پيچيده و عميق و آثار عظيم حياتي و هدفهاي بزرگ و ابعاد مختلف حج ناتوان نيست و با تحليلي منطقي و با توجه به ماهيت و عناصر تشكيل دهنده اين مراسم و مناسك و روابط و كنايات و نشانه ها مي تواند به بسياري از اين حكمتها و اسرار ، آگاهي پيدا كند ؛ ولي از آنجا كه دست آورد بررسيهاي صرفاً عقلي ، معمولاً از آفتها و لغزشها مصون نيست و « دينُ اللهِ لايُصابُ بِالعُقُولِ » ( 2 ) « دين خدا با عقل به دست نمي آيد . » ما نيز در دستيابي به فلسفه و اسرار حج راه مطمئن تري را مي جوييم و از همان منبعي كه احكام و مناسك حج را به دست آورده ايم به جستجوي احكام و اسرارش مي پردازيم .
خوشبختانه ، وحي ( كتاب و سنّت ) ما را در اين راه به خود وانگذاشته و در لابلاي بيان احكام ، بخش عظيمي از اسرار و آثار و اهداف بزرگ حياتي اين عبادت را توضيح داده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ ق : 37
2 ـ بحار الانوار ، ج 3 ، ص 303 ، حديث 41
|
23 |
|
شيوه بحث ما در زمينه بررسي فلسفه و اسرار حج ، مبتني بر ديد عقلي و تفسير و توجيه عقلاني نيست ، بلكه سعي ما اينست كه با استفاده از نصوصي كه در آيات كتاب و متون احاديث به دست آورده ايم ، قسمتي از درياي بيكران لطايف و اسرار و اهداف و نتايج حج را نشان دهيم و با بخشي از روح و مغز اين عبادت جمعي آشنا شويم .
بررسي فلسفه حج ، به ما چه مي آموزد ؟
وقتي ما با فلسفه و اسرار و روح حج آشنا شويم و اهداف عالي شرع مقدّس اسلام را از اين فريضه بزرگ به دست آوريم ، ديگر به خود اجازه نمي دهيم به انجام مراسمي تشريفاتي و اعمالي خشك و بي روح بسنده كنيم و هر سال شاهد به هرز رفتن اين همه نيروها و امكانات باشيم بدون آن كه از اين مراسم باشكوه ، آثار عظيم حياتي حج را به دست آوريم .
بررسي فلسفه حج به ما مي آموزد كدام حج ، حج صوري و بي روح و عاري از حقيقتِ عبوديت است و كدام حج ، حج مسخ شده و جاهلي است و بالاخره كدام حج ، حجّ اسلام و پيامبر اكرم ـ ص ـ مي باشد .
حجي مي تواند بحق حَجَّةُ الاسلام باشد كه داراي آن روح عظيم و آثار گرانقدر و بالاخره در جهت تأمين هدفهاي شناخته شده حج باشد ؛ حجي كه راهگشاي فرد و امت در رسيدن به اين اسرار و نتايج عالي گردد .
حجي كه هر سال با شكوه ظاهري هر چه بيشتر و تشريفاتي چشمگيرتر و با سر و صدايي پر طنين تر و زرق و برق خيره كننده تر برگزار مي شود . ولي چنين حجي نه تنها فاقد آن روح پاك و خالي از آن
|
24 |
|
فلسفه و عاري از هر نوع نتيجه مثبت و خلاّق مي باشد ، بلكه درست در جهت ضدّ اصول و هدفهاي اسلامي و آلوده به وابستگيها و ركون و تولّي استكبار بوده ، در جوّي آكنده از روح تعلقات بي ارزش مادي و در عالم بي خبري و نا آگاهي و ستم كِشي و عدالت كُشي و نفاق ، با بهره گيري از همه امكانات ، براي منزوي كردن اسلام پرخاشگر و مُعينِ مظلوم و خصمِ ظالم ، به كار گرفته مي شود .
با معيارهايي كه از بررسي فلسفه و اسرار حج به دست آورده ايم ، نمي توانيم چنين حجي را حج اسلام بناميم . هرگز به چنين حج جاهلي كه جايگزين حج راستين اسلام شده است ، رضا نخواهيم داد . ( 1 )
حج آخرالزمان از زبان پيامبر اكرم ـ ص ـ
ابن عباس مي گويد در حجة الوداع ديدم پيامبر اكرم ـ ص ـ در كعبه را گرفت و در حالي كه رو به مردم كرده بود سخناني در زمينه حوادث آينده و مردم آخرالزمان فرمود . از آن جمله در باره حج آخرالزمان در اين حديث آمده است .
« يَحِجُّ اَغْنِياء اُمَّتي لِلنُزْهَةِ وَيَحِجُّ اَوْساطُها لِلتِّجارَةِ وَيَحِجُّ فَقرائُهُمْ لِلرِّياءِ وَالسُّمْعَةِ . » ( 2 )
« ثروتمندان ، براي تفريح و خوشگذراني حج بجا مي آورند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ امام زين العابدين ـ ع ـ وقتي از شبلي درباره حجّش سؤال فرمود و او اعتراف كرد كه به روح حجّ توجه نداشته ، فرمود : « تو هيچكدام از مناسك را انجام نداده اي ؛ ارجعْ انك لم تحجَ . » ( مستدرك ، ج 2 ، كتاب الحج ، باب 17 ، حديث 5 ) امام صادق ـ ع ـ فرمود : « ما أكثرَ الضجيج و أقلَّ الحجيج » ( سفينة البحار ، ج 2 ، ص 71 ) .
2 ـ تفسير الميزان ، ج 5 ، ص 434