بخش 2

مقدمه اهمیت حج حج در روایات حج ، یک بسیج توحیدی حج ، بندگی خداست حج ، ایثار و فداکاری است حج ، وسیله آزمایش است حج ، زنده کردن آثار رسول خدا است جاذبه کعبه حج ، آرام بخش است حج ، تقویت و اصلاح ایمان است حج ، فرار از گناهان است حج ، میعاد و بیعت با امام است حج ، وسیله استواری مسلمانان است مکه ، خانه امن است پیام گیری و پیام رسانی اعلام برائت از کفار و . . . حج ، بیمه کردن انسان از فقر است حج ، محرّک چرخ اقتصاد است حج ، مرکز تبلیغات است تلاش برای حج


صفحه 25


سادگي است ، نه تشريفات

حركت است ، نه ركود

ياد است ، نه غفلت

دنباله روي از احكام خدا است ، نه شرق و غرب

فضاي امن است ، نه فسق و فجور

گذشت است ، نه بخل

كنار زدن محرمات است ، نه ارتكاب آن

تواضع و خاكساري است ، نه تكبّر و فخر فروشي

برادري و برابري است ، نه تبعيض و امتيازطلبي

به هر حال حج مهم ترين و سازنده ترين سفري است كه انسان در طول عمرش انجام مي دهد ، بايد از خداوند استمداد و بر او توكّل كنيم تا از بركات اين سفر محروم نمانيم . چه بركتي بالاتر از آنكه انسان مهمان خدا و پيامبر و امامان معصوم شده و تمام گناهانش بخشيده مي شود ؟ !

چه بركتي بالاتر از اجتماع ميليوني خالصانه در منطقه امن ، همراه با ناله و سوز ، شعار و شعور ، تلاش و دعا و اعلام برائت از كفّار ، و بازديد از صحنه هايي از تاريخ اسلام ؟ !

خداوندا ! مزه عبادت و بندگي ات را به ما بچشان و آرزوي تمام آرزومندان زيارت كعبه را برآور و رنجهاي اين سفر را در ذائقه جانمان شيرين گردان .


صفحه 27


مـقـدّمـه

به لطف خداوند منّان يك دوره اصول عقايد ( از توحيد تا معاد ) را كه يادداشتهاي چندين ساله ام بود به رشته تحرير درآوردم .

تصميم بر آن گرفتم كه يادداشتهاي فروع دين را نيز تنظيم كرده ، در اختيار علاقمندان معارف اهل بيت ( عليهم السلام ) قرار دهم ، كه اين كتاب ، يكي از آنهاست .

از مسائل مهم فروع دين « حج » است كه خوشبختانه كتاب هاي زيادي در اين زمينه نوشته شده است . مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني نام چهل و دو كتاب را كه در باره احكام ، آداب و اعمال حج نوشته شده ، ذكر نموده است ( 1 ) حج » از علما و فقها را نام مي برد ، ( 2 ) دانشمندان در زمينه حج ، مقالات و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ الذريعه ، جلد 6 ، ص 249 .

2 ـ الذريعه ، جلد 22 ، ص 253 به بعد .


صفحه 28


جزوات و كتاب هايي نوشته اند ( خداوند به همه آنان جزاي خير مرحمت فرمايد ! ) ليكن معارف اسلامي از چنان توسعه و عمقي برخوردار است كه نمي توان فهم همه مطالب را مخصوص به چند نفر دانست .

از مرحوم علامه طباطبائي نقل شده است كه فرمود : « بايد هر چند سالي براي قرآن تفسيري نوشته شود ؛ زيرا بر خلاف ساير نوشته ها ، مكتب آسماني اسلام طوري است كه هر چه بر عمر آن اضافه شود شكوفايي و عظمتش افزوده مي شود » . ( 1 )

در اين جزوه ، همگام با حركت حاجي ( حتي كمي قبل از حركت ) ، مطالبي از آيات و روايات و تذكرات نقل مي كنيم ، كه بخشي از اين مطالب به مناسبت فرا رسيدن ايام حجّ در سال 1364 ، در مجله پيام انقلاب چاپ شد . و اينك با تجديد نظر و تكميل و توضيح بيشتر ، تمام آنچه را كه در يادداشتهاي خود جمع آوري كرده ام ، تقديم مي دارم . اميدوارم مورد استفاده زائران خانه خداوند قرار گيرد و ما را در آن مكان مقدّس ، از دعاهاي خيرشان بي نصيب نگذارند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مراد من اين نيست كه بگويم مطالبي را فهميده و نوشته ام كه ديگران به آن نرسيده اند ولي مي خواهم بگويم وضع معارف اسلام جوري نيست كه ما در طول تاريخ تنها به نوشته بزرگانِ گذاشته اكتفا كنيم .


صفحه 29


اهميّت حج

بسم الله الرحمن الرحيم

اَلْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَصَلَّي اللّهُ عَلي سَيِّدِنا محمّد وَاَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرينَ وَلَعْنَةُ اللّهِ عَلي اَعْدائِهِمْ اَجْمَعينَ .

« وَلِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلاً وَمَنْ كَفَرَ فَاِنَّ اللّهَ غَنِيُّ عَنِ الْعالَمينَ » . ( 1 )

حق خداوند بر مردم اين است : آنان كه استطاعت و توان دارند ، آهنگ زيارت خانه او نمايند ؛ يعني ، كساني كه توان مالي و فكري و جسمي دارند و مسافرت لطمه اي به زندگي و امرار معاش آنان نمي زند و پس از مراجعت از حج ، قدرت بر ادامه و اداره زندگيشان را دارند و در مسير راه ، خطري آنان راتهديد نمي كند و راه به رويشان باز است ( كه همه اينها در كلمه استطاعت نهفته است ) ، حج به صورت يك بدهي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره آل عمران ، آيه 97 .


صفحه 30


الهي لازم شمرده شده است و هر كس اين بدهي را نپردازد و از رفتن به حج سرباز زند ، كافر محسوب مي شود .

در حديث مي خوانيم ؛ كساني كه تا لحظه مرگ ، حج را رها كرده ، و از انجام آن سرپيچي كنند ، روز قيامت با يهوديان و مسيحيان محشور مي شوند . در پايان مي فرمايد : خدا از همه جهانيان بي نياز است .

حـج در روايات

تعبيراتي كه در باره حج بيان شده ، در باره كمتر عملي آمده است ، مثلاً در روايات مي خوانيم :

« بُنِيَ اْلاِسْلامُ عَلي خَمْس . . . وَالْحَجُ » ( 1 ) . « بناي اسلام بر پنج پايه استوار است كه يكي از آن پايه ها ، حج است » .

در حديث ديگر مي خوانيم : « جَعَلَهُ لِلاِسْلامِ عَلَماً » ( 2 ) « خداوند ، حج را پرچم اسلام قرار داده است » .

همچنين در حديثي آمده است : « لا يَزالُ الدّينُ قائِماً ما قامَتِ الْكَعْبَةُ » ( 3 ) « تا كعبه پابرجاست و مردم دور آن طواف مي كنند ، دين و مكتب هم پابرجاست » .

و سرانجام در اين حديث مي خوانيم : « لا تَتْرَكُوا حَجَّ بَيْتِ رَبِكُّمْ فَتَهْلِكُوا » ( 4 ) « حج را ترك نكنيد كه هلاك و نابود مي شويد » .

قوام و كيان مسلمانان به حج است ، رهـــا كــردن حـــج ، يعني

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل جلد 1 صفحه 7 .

2 ـ وسائل جلد 8 صفحه 10 .

3 ـ وسائل جلد 8 صفحه 14 .

4 ـ وسائل جلد 8 صفحه 13 .


صفحه 31


فرو ريختن پايه ، افتادن پرچم ، ناتواني مسلمين و حاكميت طاغوت . همانگونه كه رها شدن يا خلوت شدن نماز جمعه ، يعني دلسردي مردم ، بي اعتمادي به حكومت و امام جمعه و انقلاب و حاكم شدن تفرقه و دلگرم شدن طاغوت و . . .

حديثي ديگر مي فرمايد : « لَوْ تَرَكَ النّاسُ الْحَجَّ اُنْزِلَ عَلَيهِمُ الْعَذابُ » ( 1 ) « هرگاه مردم حج را رها كنند ، قهر خدا ( تفرقه ، دلسردي ، ناآگاهي ، يأس ، حكومت طاغوت ، دوزخ و . . . ) بر مردم سرازير مي شود » .

در كتاب « جواهر » مي خوانيم :

« اَلحَجُّ رِياضَةٌ نَفْسانِيَّةٌ » : « حج يك خودسازي و رياضت است ، مبارزه با هوسها و تغيير عادتها است » . « وَطاعَةٌ مالِيِّةٌ » : « همچون زكات و خمس ، يك اطاعت مالي و گذشت از دنيا است » . « وَعِبادَةٌ بَدَنيَّةٌ » : « با تحمل رنجها ، حركتها ، دوندگي ها ، تشنگي ها و حمل ونقل ها ، بدن نيز در راه انجام وظيفه به جنب و جوش مي افتد » . « قَوْليَّةٌ وَفِعْليَّةٌ » : « حج مشتمل بر اعمال و گفتارها است » . « وُجوُدِيَّةٌ وَعَدَمِيَّةٌ » : « نماز ، عملي وجودي است كه بايد انجام شود ولي روزه ، بيشتر جنبه عدمي دارد . نخوردن ، نياشاميدن . در حج ، هم كارهاي « انجام دادني » است و هم كارهاي « ترك كردني » . در حال احرام ، بيش از بيست عمل است كه بايد ترك شود و برعكس اعمالي است كه بايد انجام شود ( 2 )

بنابراين ، حج مثل خمس و زكات است كه بايد مال داد ، مثل روزه است كه بايد از يك سري كارها خودداري كرد ، مثل نماز ، داراي حركات

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل جلد 8 صفحه 13 با جمله ( لم يتاظروا ) .

2 ـ جواهر جلد 17 صفحه 214 .


صفحه 32


بدني است . و مثل جهاد ، رنج و سختي دارد .

حج ، يك بسيج توحيدي است

بسيج از همه جا و از هر نژاد و مليّت ،

بسيج عليه ملي گرايي ،

بسيج عليه مرزهاي مصنوعي ميان انسانها ،

بسيج عليه تفرقه ، و امتيازات پوچ ،

بسيج عليه كفر و شرك ،

بسيج براي اعلام برائت و اظهار تنفر از دشمنان خدا ،

بسيج براي طرد شيطان ،

حج ، نمايشي از عظمت و قدرت است .

حج ، يك مانور و ميتينگ سياسي است .

حج ، هماهنگي با عالم بالا است ، هم خطيِ خاكيان با افلاكيان ، هم شكلي فرشيان با عرشيان است .

طواف اهل زمين دور كعبه ، در مقابلِ طواف فرشتگان دور بيت المعمور ، در آسمان است .

حج ، يك طرح است و يك خط است ؛ زيرا كه « دين جهاني » ، « دشمن جهاني » دارد و بايد براي مبارزه با دشمن ، « طرح جهاني » بدهد .

حج ، بندگي خدا است

حج ، تسليم و رضا است ، عشق و پرستش و در اختيار فرمان او بودن است . حج ، نمايشي از « تعبد » است و تعبد نشانه « عبوديّت » و


صفحه 33


« اطاعت از امر » است . وگرنه قدم به قدم جاي سؤال است كه :

چرا كعبه در اين سرزمين داغ قرار گرفته است ؟

چرا لباس را از تن بيرون كنيم ؟

چرا در ايام حج ، شكار كردن و ده ها چيز ديگر ممنوع است ؟

چرا سرمان را بتراشيم ؟ و چراهاي ديگر . . .

ولي برنامه حج ، تعبد و تسليم است ، در عين حال فلسفه و حكمت است ، سياست و وحدت است ، امامت و توحيد است و نموداري از قيامت و بازگشت به فطرت است . تسليم خدا بودن ، صفا دارد ، بندگي خدا به تنهايي ، كمال است . در كلمات حضرت علي ( عليه السلام ) مي خوانيم : « كَفي بي فَخْراً أنْ اَكُونَ لَكَ عَبْداً » ، « براي من همين افتخار بس ، كه بنده تو هستم » . انساني كه بايد راهي را انتخاب كند و عملي را انجام دهد ، چه بهتر كه آن راه و كار خدايي باشد .

حج ، ايثار و فداكاري است

چون خداوند فرموده است ، حج مي رويم ، اول از مال ، بعد از خانه ، بعد از محلّ ، بعد از شهر و سرانجام از كشورمان مي گذريم . نزديك مكه ، دست از لباس و عادات و كفش و كلاه نيز مي كشيم . كم كم از زلف و موي سر ، آئينه و عطر و حنا ، زيب و زيور و زن و فرزند هم دوري مي كنيم ، تا جائي كه خانه ها و ديدني ها را كنار مي گذاريم . انسان بايد چند شبانه روز ، در بيابان هاي مكه بماند و ياد خاطرات حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) و محمّد ( صلّي الله عليه و آله ) را زنده بدارد .


صفحه 34


حج وسيله آزمايش است

امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : خداوند مي توانست ، كعبه را در جاي ديگري كه خوش آب و هوا باشد ، قرار دهد ولي وجود كعبه در آن سرزمين گرم و كوهستاني و دور از دريا و جنگل ، وسيله آزمايش مردم است تا مدعيان دروغين ايمان ، از مؤمنان خالص شناخته شوند ( 1 )

مكه ، جايگاه زندگي ، عبادت و دعوت انبياي خدا است ( 2 )

مكه ، قبله نمازگزاران در طول تاريخ است ( 3 )

سفر حج ، پرواز و كوچ و حركت به سوي خدا است ، خروج از وطن به خاطر حج ، به منزله پاكي از تمام گناهان است .

حج ، سبب بخشش لغزشهاي گذشته و دور داشتن خود از هوسها است .

انسان در حج از وطن ، فرزند ، لباس ، زينت ، كفش ، كلاه و حتي موي سر و انگشتر و عطر خود ، دور مي شود و در ميان انبوهِ مردم به حركت درمي آيد ، تمام تكبرش ريخته ، يك انسان ساده مي شود .

بگذر از فرزند و مال و جان خويش * * * تا خليل الله دورانت كنند

انساني كه در حج برهنه مي شود و در پارچه اي سفيد و ندوخته ، احرام مي بندد ، هم يادي از هنگام تولدش مي كند كه برهنه آمد و در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار ج 99 ص 29 : وَهذا بَيْتٌ اسْتَعْبَدَاللّهُ بِهِ خَلْقَهُ لِيَخْتَرَ طاعَتَهُمْ في اِتْيانِهِ نظير اين معنا را با تعبيراتي شگفت و معاني دقيق حضرت علي ( عليه السلام ) هم دارند ( نهج البلاغه ، خطبه قاصعه ) .

2 و3 ـ قَدْ جَعَلَهُ مَحَلَّ اْلاَنْبِياءِ وَقِبْلَةً لِلْمُصَلّينَ .


صفحه 35


پارچه اي سفيد پيچيده شد و هم يادي از هنگام مرگش كه چگونه خواهد بود . انساني كه تمام امتيازات خيالي و ساختگي خود را كنار مي گذارد به خود و به فطرت و قهراً به خدا برمي گردد .

حضرت علي ( عليه السلام ) در بيان فلسفه حج مي فرمايد : « وَاِخْراجاً لِلتَّكَبُّرِ وَاِسْكاناً لِلتَّذَلُّلِ » ( 1 ) .

آري ، خروج از وطن و لباس و مسكن و برهنه شدن و كفن پوشيدن و در بيابان حضور يافتن ، حالت رقت و عبوديتي به انسان مي دهد كه ما را ياراي بيان و نوشتن آن نيست . خروج از لباسي كه عمري « ما » را ، « ديگري » و « ديگري » را ، « ما » نشان مي داد . آري در وادي صفا بايد آن لباس ها كنار رود ، لباس هايي كه رنگش و حتي تنگي و گشادي يقه و دگمه اش ، سبب تفاخر و تكبر و امتياز بود ، « من » را از « او » و او را از « من » جدا مي كرد ، هنگام ورود به مكه بايد همه را بيرون كنم چون رو به كعبه و خدا كرده ام و پشت به همه چيز . كسي كه رو به « مطلق » مي كند نبايد « مقيد » به كفش و كلاه باشد . كسي كه رو به توحيد مي كند نبايد دل به ديگري بندد كه در حديث مي خوانيم : « اَلحَجُّ وِفادةٌ اِليَ اللّهِ » ( 2 ) . « حج ، روي آوردن و وارد شدن بر خدا است » .

حج ، زنده كردن آثار رسول خداست

نه تنها آثار پيامبر عزيز اسلام ( صلّي الله عليه و آله ) كه آثار پيامبران پيشين و آثار آدم و ابراهيم ( عليهم السلام ) نيز زنده مي شود . حج ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نهج البلاغه خطبه 192 ( قاصعه ) .

2 ـ منقول از جامع احاديث .


صفحه 36


آزمايشگاهي است كه تمام تئوري هاي مكتب در آنجا عملي مي شود . حج ، موزه اي است كه فداكاري هاي قهرمانان توحيد در آن ضبط شده است . حج ، صندوق نسوزي است كه تمام اسناد توحيد را در خود به يادگار حفظ كرده است . مكه ، فرودگاه جبرئيل و فرشتگان و قبله گاه نمازگزاران است .

حاجي بايد با خود فكر كند كه « به كجا آمده ام ؟ »

اينجا جائي است كه مورد انس حضرت آدم ( عليه السلام ) بوده است .

جائي است كه ابراهيم ( عليه السلام ) بنّا و اسماعيل ، كارگرش بوده است .

جائي است كه حضرت رسول ( صلّي الله عليه و آله ) با خديجه ( عليهاالسّلام ) و اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) نماز جماعت سه نفري مي خوانده اند .

جائي است كه با خدا بيعت مي كنم ، پايم را جاي پاي اولياي خدا مي گذارم .

اين كوه صفا ، همان كوهي است كه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) از فراز آن ، فريادها زد و هيچ كس نداي او را لبيك نگفت .

راستي هر سياه پوستي يك بلال حبشي نيست ؟ هر سفيد پوستي يك سلمان فارسي نيست ؟ هر عربي يك ابوذر و مقداد و عمار نيست ؟ چرا ، ليكن رهبر لايقي همچون پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) كه اين معادن و استعدادها را كشف كرده و سپس استخراج ، ذوب ، قطعه سازي ، مونتاژ و هدايت كند ، وجود ندارد .


صفحه 37


جاذبه كعبه

گاهي حاجي فكر مي كند كه چگونه ، مردم همين كه به كعبه رسيدند ، هيجان زده مي شوند ، اشك در چشمشان و عرق بر پيشانيشان مي نشيند و به قول اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) : همچون پرندگان تشنه اي كه به آب صاف و زلال مي رسند ، سراسيمه مي شتابند « يَألَهُونَ اِلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمامِ » ( 1 ) . گاهي فكر مي كند كه گويا اينجا هيچكس ، ديگري را نمي شناسد ، همه مواظبند كه گم نشوند ، هركس به فكر خويش است و صحنه قيامت را در پيش خود مجسم مي كند .

حج ، آرام بخش است

زائر گاهي فكر مي كند كه ما در وطن خود احساس كمبود و ضعف و غربت مي كنيم ولي با اين درياي عظيم انسان هاي مؤمن ، با داشتن اين چنين مانورها و ميتينگ هايي كه در عين عبادت و عرفان ، سياست و حكومت و قدرت است ، نبايد ديگر در خود احساس ضعف كنيم . امـــام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد : « اَلْحَجُّ تَسْكينُ الْقُلُوبِ » ، « حج ، سبب آرامش دلهاست » ( 2 )

حج ، تقويت و اصلاح ايمان است

امام سجاد ( عليه السلام ) در حديثي مي فرمايد : حج را انجام دهيد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نهج البلاغه خطبه 1 .

2 ـ بحار جلد 75 صفحه 183 .


صفحه 38


زيرا علاوه بر سلامتي و توسعه رزق و تأمين زندگي ، سبب اصلاح ايمان شماست بد نيست كه در توضيح اين جمله كمي تأمّل وقت كنيم :

« همه اعمال و مناظر حج باعث تقويت و اصلاح ايمان است » .

همين كه انسان مي بيند ، نداي يك انسان به نام ابراهيم ( عليه السلام ) در هزاران سال قبل ، اين همه پاسخگو پيدا كرده است .

همين كه انسان مي بيند ، تمام توطئه هايي كه براي سركوب اسلام و پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) بود ، خنثي شده است ،

همين كه انسان مي بيند كه خداوند به وعده هاي خود در باره پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) وفا كرده است ،

همين كه از دنياي تجمل وارد وادي سادگي و بي رنگي مي شود ،

همين كه در حج به قدرت و كارآئي و توان امّت توجه مي كند ،

همين كه به خاطر سفر حج ، از كساني كه به آنان ظلم كرده ، عذرخواهي مي كند ،

همين كه براي پاك و حلال كردن اموال خود قبل از حج ، سهم ديگران و حق امام و حكومت را مي پردازد ،

همين كه خود را از علاقه ها و وابستگي ها جدا مي كند ،

همين كه احساس مي كند ، مهمان خدا شده ، پشت مقام ابراهيم ( عليه السلام ) ، قائم مقام آن حضرت گرديده است ،

همين كه احساس مي كند مردم به او چشم ديگري نگاه مي كنند ،

همين كه احساس مي كند ، خداوند او را مورد لطف و عفو خود قرار داده است ،


صفحه 39


همين كه از نزديك بر مزار رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) و ائمه معصومين ( عليهم السلام ) حاضر مي شود و اظهار ادب و ابراز عشق مي كند ،

و همين كه در لباس خاصّي ، در زمين پاكي قرار مي گيرد ، روح ديگري پيدا كرده ، دلگرم مي شود . بينش ديگري پيدا مي كند كه اين خود ، اصلاح ايمان است و در حديث مي خوانيم : حج ، سبب اصلاح ايمان شما است : « يُصْلِحُ لَكُمْ ايمانَكُمْ » .

حج ، فرار از گناهان

« و فرار اليه من ذنوبك و به قبول توبتك » ( 1 ) .

در روايات مي خوانيم كه : تمام گناهان حاجي بعد از غروب روز عرفه بخشيده مي شود ؛ به نحوي كه تصوّر اينكه « گناهي باقي مانده كه بخشيده نشده است » خود جرم و گناه است ( 2 ) ( 3 ) انسان مهمان ويژه خدا است كه قهراً طبق وعده اي كه در حديث مي خوانيم ، خداوند ، توبه اين مهمان را قبول مي كند .

حج ، ميعاد و بيعت با امام است

در بيان فلسفه حج مي خوانيم : خداوند به مردم فرمان حج داد تا بعد از طواف دور كعبه ، به سراغ ما بيايند ، پايداري خودشان را نسبت به اطاعت و رهبري ما اعلام و امكانات و قدرتشان را براي ياري اهداف ما

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار ج 74 ص 4 .

2 ـ وافي ج 2 ص 42 .

3 ـ البته غيرگناهاني كه مربوط به حق الناس است .


صفحه 40


عرضه نمايند ( 1 )

حج ، وسيله استواري مسلمانان است

در قرآن مي خوانيم : هدف انبيا ، كتب آسماني و قرآن ، آن است كه « مردم بر قسط و عدالت قيام نمايند » . ( وَاَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَالْميزانَ لِيَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ ) ( 2 ) .

و در سوره مائده آيه 97 كه وسيله ، محور ، اهرم و قطب قيام معرفي شده است : ( جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قياماً لِلنّاسِ ) .

كعبه اي كه همه مردم رو به او قيام مي كنند به آن نگاه و در او تفكر مي نمايند و دست از همه امتيازات پوچ مي كشند و همه چيز را در برابر او پشت سرمي گذارند و برگِردش طواف مي كنند .

آري ، محور مقدس مي تواند بهترين وسيله براي تحقق اهداف انبيا باشد زيرا كه هدف آن بزرگواران « ليقوم الناس بالقسط » است و كعبه هم « قِياماً لِلنّاسِ » است . به همين دليل است كه امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « تا كعبه برپاست ، دين هم استوار است » ( 3 ) وسيله و استواري ، پابرجايي و سازماندهي شئون مسلمين است .

كعبه وسيله رفع نابساماني ها و قدرت نمائي و ضعف زدائي و دردشناسي و دوايابي است .

كعبه ، قيام است ؛ يعني ، انگيزه عشق و حركت ، در جهت دادن به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اِنَّما اَمَرَ النّاسَ أنْ يَأْتُوا هذِهِ اْلاَحْجارَ فيَطَّوَّفُوا بِها ثُمَّ يَأْتُونا فَيُخْبِرُونا بِوِلايَتهمْ وَيَعْرِضُوا عَلَيْنا نَصْرَهُمْ . بحار جلد 99 صفحه 374 .

2 ـ سوره حديد آيه 25 .

3 ـ لا يَزالُ الدّينُ قائِماً ما قامَتِ الْكَعْبَةُ ـ وسائل جلد 8 صفحه 14 .


صفحه 41


كارهاست .

كعبه قيام است ؛ يعني ، مركزي است كه مي توان مردم را براي قيام ، دور آن دعوت نمود ، همانگونه كه امام حسين ( عليه السلام ) قبل از حركت به كربلا ، چند ماه در مكه توقف كرد و هنگام اجتماع مردم براي اعمال حج ، آنان را آگاه ساخت و رفت . همانگونه كه قيام حضرت مهدي ( عليه السلام ) نيز از آنجا آغاز و مايه خواهد گرفت . خانه اي كه همه مردم آن را از خود مي دانند : ( سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَالْبادِ ) ( 1 ) .

جائي كه نخستين عبادتگاه مردم ، در زمين است ( اِنَّ اَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذيِ بِبَكَّةَ مُباركاً ) ( 2 ) .

خانه اي كه اختصاص به فرد و گروه و حزبي ندارد ، بلكه همه گير و جهان شمول است : ( هُديَّ لِلْعالَمينَ ) ( 3 ) .

خانه اي كه عتيق است ؛ يعني ، آزاد از قيد مالكيّت بشري است ( وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ ) ( 4 ) .

خانه اي كه از هرگونه گزند و توطئه محفوظ است ( اَلَمْ تَرَكَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِاَصْحابِ الْفيلِ ) ( 5 ) .

خانه اي كه سوء قصد به آن ، قهر خدا را به دنبال دارد ( وَمَنْ يُرِدْ فيهِ بِاِلْحاد بِظُلْم نُذِقْهُ مِنْ عَذاب اَليم ) ( 6 ) .

خانه اي كه نگاه به آن ، عبادت است . كعبه همچون مادري است كه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره حج آيه 25 .

2 ـ سوره آل عمران آيه 96 .

3 ـ سوره آل عمراه آيه 96 .

4 ـ سوره حج آيه 29 .

5 ـ سوره فيل آيه 1 .

6 ـ سوره حج آيه 25 .


صفحه 42


همه فرزندان خود را بدون هيچ تبعيضي به دور خود جمع كرده و پناه داده است .

آري ، اگر بنا باشد ، هدف پيامبران بزرگوار كه به گفته قرآن : « ليقوم الناس بالقسط » است ، پياده شود ، بهترين راهِ تحقق آن ، استمداد از قداست و جاذبه كعبه و استفاده از حج و اهرم وحدت و صفاي آن است .

مكه ، خانه امن است

راستي مگر براي قيام ، نياز به مكان امن نداريم ؟ و مگر فرزندهايي كه در فكر تهيه طرح و برنامه ريزي يك حمله هستند ، نياز به يك سنگر أمن ندارند ؟

آري مكه همان سنگر امن است : « اِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَاَمْناً » ( 1 ) « ما كعبه را مرجع همه مردم قرار داديم » مرجع موحدان كه در هر سال به آنجا آيند . مكه خانه اي است كه انسان به آن پناه مي برد و احساس آرامش و سكونت مي كند . مكه محل أمن براي عموم است ، بلكه مجرمان فراري و حيوانات و گياهان در امانند .

قرآن مي فرمايد : « لا رَفَثَ وَلافُسُوقَ وَلاجِدالَ فِي الْحَجِّ » ( 2 ) يعني در ايّام مخصوص حج ، آميزش جنسي و گناه و جدال و گفتگوهاي بي فايده و جرّ و بحث و كشمكشهاي بي ارزش را كنار گذاريد .

اين امنيت در اثر بركت دعاي حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) بنيان گذار كعبه ، به ما عطا شده است ، آنجا كه فرمود : « رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلداً

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره بقره آيه 125 .

2 ـ سوره بقره آيه 197 .


صفحه 43


امِناً » ( 1 ) « خداوندا اين شهر را محل امن قرار بده » و خداوند هم دعاي او را مستجاب كرد و آنجا را « بلد الامن » نمود و در مرحله اي از عظمت قرار داد كه مورد سوگند واقع شد : ( وَهذَا الْبَلَدِ اْلاَمينِ ) ( 2 ) .

راستي در دنياي پرهيجان و نزاع كه شعله هاي آتش جنگ و فساد و جهل و تفرقه ، همه آن را فراگرفته است ، نيازي به يك منطقه امن نيست تا مظلومان تاريخ از سراسر جهان در آنجا جمع شوند و از دردهاي خود جهانيان را آگاه كرده ، چاره انديشي نمايند ؟ اين خود يكي از ابتكاران اسلام است كه در جهان ، منطقه اي را به نام حرم و منطقه امن قرار داده ، فرموده است كه : « مَنْ دَخَلَهُ كانَ امِناً » ( 3 ) هر كه وارد مكه شود ، در امان است .

در حديث مي خوانيم كه مسافران حق ندارند با خود سلاح وارد نمايند ( 4 ) تغيير نيست ( 5 )

پيام گيري و پيام رساني

در روايات پيشوايان دين مي خوانيم يكي از هدف هاي عالي حج ( علاوه بر اسرار و فلسفه هايي كه گفته شد ) ، آشنايي بيشتر و عميق تر مردم با مسائل اسلامي و انتقال اخبار و پيامهاي رهبران آسماني است . در زماني كه خلفا ستمگر براي خاموش كردن صداي حق طلبانه رهبران حق ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره بقره آيه 126 .

2 ـ سوره تين آيه 3 .

3 ـ سوره آل عمران آيه 97 .

4 ـ لا يَحِلُّ اَحَدَكُمْ اَنْ يَحْمِلَ بِمَكَّةَ السِّلاحَ ميزان الحكمه ( حج ) .

5 ـ فَهِيَ حَرامٌ اِلي يَوْمِ الْقِيامَةِ « ميزان الحكمه » .


صفحه 44


از هيچ ظلمي دريغ نمي كردند ، بهترين مكان براي شنيدن و گرفتن پيام هاي روح بخش اولياي خدا ، مكه بود ، لذا در حديث آمده : « . . . مَعَ ما فيهِ مِنَ التَّفَقُّهِ وَنَقْلِ اَخْبارِ اْلأئمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ اِلي كُلِّ صُقع وَناحِيَة » ( 1 ) در حج ، تفقه و آشنائي با دين و نقل اخبار ائمه به ساير نقاط جهان نهفته است .

اعلام برائت از كفار و دشمنان اسلام

يكي از مسائل مهمي كه در حج بايد مورد نظر باشد ، اعلام انزجار و نفرت و برائت از كفار و دشمنان اسلام است كه حجاج ايراني ، بحمدالله در سايه رهبري هاي حضرت امام ( قدس سره ) و بيداري مردم و الهام از قرآن ، به آن توجه دارند و عمل مي كنند . در زمان پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) اين مسأله به قدري فوري و ضروري و قاطع بود كه سوره برائت كه شامل و حامل اين پيام است ، بدون بسم الله نازل شد ، زيرا نفرت از كفر نبايد همراه با كلمه مقدس « رحمن » و « رحيم » باشد و جز علي بن ابيطالب ( عليه السلام ) و پيروان واقعي او ، ديگران جرأت اعلام انزجار و خواندن سوره برائت را براي كفار و منحرفين ندارند ، اين خط كلي است كه اسلام عزيز به مسلمانان مي دهد كه بايد حركتها ، مانورها ، اجتماعات و عباداتشان به صورت دشمن شكن ، انجام شود . بايد نمازشان جلوي فحشا و منكر را هم بگيرد وگرنه نماز نيست ، قالبي است بي قلب ، حركتي است بي اثر ، پيكري است بي روح ، چون قرآن مي فرمايد : « اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الْفَحْشاء وَالْمُنْكَرِ » ( 2 ) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نورالثقلين جلد 2 صفحه 283 .

2 ـ سوره عنكبوت آيه 44 .


صفحه 45


شما امّت اسلام ، در جبهه ها بايد چنان مانور دهيد كه دشمن به غيظ آيد و به قول قرآن ؛ « لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفّارَ » ( 1 ) باشد . در تمام حركتها بايد دشمن خدا را به وحشت آوريد ، خواب راحت را از او بگيريد و به قول قرآن ؛ « تُرهِبُونَ بِهِ عَدُوَّاللّهِ وَعَدُوَّكُمْ » ( 2 ) .

همانگونه كه نسبت به افراد مسلمان بايد رحم داشته باشيد ، نسبت به دشمن بايد خشونت و شدت عمل نشان دهيد ؛ ( اَشِدّاءُ عَلَي الْكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ ) ( 3 ) .

هرگز نبايد سازش كنيد كه مداهنه و كنار آمدن و سازش كردن با متجاوز ، خواست دشمنان شماست ؛ ( وَدُّوا لَوْتُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ ) ( 4 ) .

شما بايد از هيچ كس جز خدا نترسيد و بدانيد كه حيله شيطان و توطئه پيروانش ، ضعيف است . يكي از برنامه هاي حج ، شعار بيزاري و اعلام برائت و فرياد سازش ناپذيري با كفار و مخالفان است ، اين فريادها و اعلام ها برائت ها به حج ارزش و روح و به مسلمانان حماسه آفريني و شجاعت و به دشمنان رعب و وحشت مي دهد .

حج ، بيمه كردن انسان از فقر است

در روايات ، مكرر مي خوانيم كه حج بيمه شدن انسان از فقر و تنگدستي است . از پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) نقل شده كه فرمود :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره فتح آيه 29 .

2 ـ سوره انفال آيه 60 .

3 ـ سوره فتح آيه 29 .

4 ـ سوره قلم آيه 9 .


صفحه 46


« حُجّوا تَسْتَغْنُوا » ( 1 ) « به حج برويد تا بي نياز شويد » .

و در روايت ديگر مي خوانيم : « تَتَّسِعُ اَرْزاقُكُمْ » ( 2 ) « حج ، عامل توسعه و رزق شماست » .

در حديث ديگر مي خوانيم : « اَلْحَجُّ يَنْفِي الْفَقْرَ » ( 3 ) حج ، فقر را از بين مي برد . تلاش براي يافتن استطاعت جهت حج ، هم حاجي را به تحرك و فعاليت اقتصادي بيشتري وا مي دارد و هم در موسم حج ، بسياري از پيشهوران به نوا مي رسند و مستمندان بهره مي يابند .

حج ، محرّك چرخ اقتصاد است

در روايات متعدد مي خوانيم كه مراسم حج ، بسياري از چرخهاي اقتصاد و توليد را تند مي كند . مسأله حمل و نقل مسافر ، خريد و ذبح گوسفند ، اجاره كشتي و هواپيما و ماشين و خيمه ها ، مسأله هدايا و سوغات سفر و نقل و انتقال اجناس از اطراف دنيا ، از جمله مسائلي است كه صدها هزار نفر را به نوا مي رساند . چه خوب است ، يك نمايشگاه بين المللي در مكه و مدينه تشكيل شود و از تمام كشورهاي اسلامي نمونه هاي توليدات و هنرها و دستاوردها و ابتكارات مسلمين در آنجا به نمايش گذاشته شود . كه متأسفانه ، فعلاً بازار مكه و مدينه نمايشگاه اجناس شرق و غرب شده است و با كمال تأسف بعضي از حجاج بيش از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار جلد 73 صفحه 221 البته اين يك جمله از حديث است .

2 ـ بحار جلد 99 صفحه 25 : حُجُّوا واعْتَمَرُوا تَصِحَّ اَجْسامُكُمْ وَتَتَّسِعْ اَرْزاقُكُمْ وَيَصْلُحْ اِيمانُكُمْ وَتُكْفَوا مَؤُنَةَ النّاسِ وَمَؤُنَةَ عَيالاتِكُمْ .

3 ـ بحار جلد 74 صفحه 62 پيامبر اكرم فرمود : يا عَلِيُّ ثَلاثُ ثَوابُهُنَّ فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ اَلْحَجُّ يَنْفِي الْفَقْرَ وَالصَّدَقَةُ تَدْفَعُ السُّلُبَةَ وَصِلَةُ الرَّحِمِ تَزيدُ فِي الْعُمْرِ .


صفحه 47


آنچه در خانه خدا و مسجد پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) در فكر مسلمين باشند ، در فكر خريد اجناس اند و ساعات سرگرمي آنها در بازار ، بيش از ساعات طواف و نماز و زيارت آنها است ! « حجاج بايد بدانند كه پرسه زدن در بازاري كه نمايشگاه شرق و غرب است ، دل صاحب شريعت را به درد مي آورد » ( 1 )

حج ، مركز تبليغات است

بهترين و مناسبترين مكان براي تبليغ ، حج است . پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) در ايام حج به سراغ مردم مي آمد و پيام خدا و دعوت اسلامي خود را مطرح مي فرمود . در حديث مي خوانيم كه امام صادق ( عليه السلام ) در بيابان عرفات در ميان انبوه حجاج با فرياد بسيار بلند رو به چهار طرف خود كرده ، در هر طرف ، سه مرتبه مي فرمود :

« اَيُّهَا النّاسُ رَسُولُ اللهِ كانَ الاِْمامَ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ اَبيطالِب ثُمَّ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ محمّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ هَهْ » ( 2 ) ؛ « اي مردم ! رهبر شما ، پيامبر بود بعد حضرت علي و امام حسن و امام حسين و امام سجاد و امام باقر و فعلاً من هستم » .

امام باقر ( عليه السلام ) وصيت مي كند كه ده سال در سرزمين « مني » براي او عزاداري كنند و جنايات حكومت ظالم را كه بر امام و اهلبيت وارد شده بگويند .

امام حسين ( عليه السلام ) ( همانگونه كه قبلاً هم گفتيم ) ، قبل از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ از پيام امام خميني ـ رضوان الله عليه ـ براي حجاج ، سال 1364 .

2 ـ كلمه « هه » به معناي « انا فَاسْئَلُوني » است يعني ( منم ، از من بپرسيد ) ـ فروع كافي جلد 4 صفحه 466 .


صفحه 48


حركت به كربلا ، چند ماه در مكه ماند تا حجاج بيايند و رسالت خود و اوضاع سياسي يزيد را براي زائرين خانه خدا بيان كند و آنها هر يك حامل پيام امام ، به مردم منطقه خود شوند . بعد از آن به سوي كوفه و كربلا حركت فرمود .

تلاش براي حج

مطالعه روايات حج ، انسان را به حيرت و اعجاب وامي دارد . اين مراسم به قدري مهم است كه از ماهها قبل ، امام سجاد ( عليه السلام ) در هر شبانه روز ماه رمضان بعد از هر نماز ، از خداوند توفيق زيارت حج مي خواهد و گاهي در يك دعا چند مرتبه از خداوند حج مي طلبد ، و اين امام صادق ( عليه السلام ) است كه مي فرمايد : « اگر مي تواني نان و نمك بخوري و پول خود را براي حج ذخيره كني ، چنين كن » ( 1 )

و در حديث ديگري آمده است كه : « سعي كنيد ، مخارج حج سبك باشد تا نشاط براي حج در شما زنده بماند . كسي كه با مخارج سنگين به حج مي رود و كمرش زير بار خرج ، خم مي شود ، خاطره خوشي از حج ندارد و نشاط رفتنِ مكرر ، در او از بين مي رود ( 2 ) حديث مربوط به افراد عادي است وگرنه اوليا خدا كه سفر حج را ، رفتن به سراي معشوق مي دانند ، هر چه خرج كنند و هر چه بروند و هرچه به سختي افتند ، كمترين رنج و خستگي در خود احساس نمي كنند و اين امام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ قالَ الصّادِقُ ( عليه السلام ) اِنِ استَطَعْتَ اَنْ تَأْكُلَ الْخُبْزَ وَالْمِلْحَ وَتَحُجُّ في كُلِّ سَنَة فَافْعَلْ . وافي جلد 2 صفحه 50 .

2 ـ قالَ الصّادِقُ ( عليه السلام ) اَقْلِلِ الَّفَقَةَ فِي الْحَجِّ تَنْشَطْ لِلْحَجِّ وَلاتَكْثُرِ النَّفَقَةَ فَتَمُلَّ . فروع كافي جلد 4 ص 280 .


صفحه 49


سجاد ( عليه السلام ) است كه بارها ، بيست روز پياده روي مي كردند تا از مديه به مكه مي رسيدند ( 1 ) مرتبه پياده به حج رفتند ( 2 )

آري آنجا مكاني است كه نهصد نفر از انبياي الهي در آن نماز خوانده اند ( 3 ) آمده ، دور آن طواف كرده اند تا آنجا كه نامش ، سرزمين « بكّه » شده است . ( « بكه » يعني محل ازدحام ، محلي كه گردن كشان تاريخ را سركوب مي كند ) ( 4 )

در حديث ديگري از امام صادق ( عليه السلام ) مي خوانيم :

« اِنَّ الْحاجَّ لَيَشْفَعُ في وُلْدِهِ وَاَهْلِهِ وَجيرانِهِ » ( 5 ) .

« كسي كه به حج رود ، در قيامت مي تواند ، نسبت به همسر و همسايه و فرزندانش شفاعت كند » .

در حديث ديگر مي خوانيم :

« مَنْ حَجَّ هُنَا الْبَيْتَ بِنِيَّة صادِقَة وَنَفَقَة طَيّبة اَجْعَلَهُ فِي الرَّفيقِ الاَْعْلي مَعَ النَّبَيّينَ وَالصّديقينَ وَالشُّهَداء وَالصّالِحينَ » ( 6 ) .

« كسي كه با نيّت صادق و مال حلال ، به حج رود ، در قيامت كنار انبياء و صديقين و شهداء و صالحان خواهد بود » .

همچنين در حديثي آمده است :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل جلد 8 صفحه 56 .

2 ـ تهذيب جلد 5 صفحه 12 ، وسائل جلد 8 صفحه 55 .

3 ـ مستدرك جلد 2 صفحه 145 .

4 ـ اقراب الموارد .

5 ـ مستدرك جلد 2 صفحه 10 .

6 ـ وسائل جلد 8 صفحه 102 .


| شناسه مطلب: 76537