بخش 5
نحوه برخورد اعمال حج شروع می شود به سوی عرفات می رویم عرفات روز عرفه عرفه و امام حسین ( علیه السلام ) حسین ( علیه السلام ) مشعر
|
صفحه 100 |
|
مي توان يافت ؟
آري ، همان ايام ، بهترين فرصت و زمينه مناسب براي تماس با مردم كشورهاي اسلامي است .
تماس برادرانه ، تا خيال نكنند ، مورد تحقير قرار گرفته اند و ما خود را مُرشد و مربي آنان مي دانيم .
تماس منصفانه ، تا خيال نكنند ، شما عقيده اي را بر آنان تحميل مي كنيد و شرائط خفقان كشورشان را در نظر نداريد .
تماس آگاهانه ، بايد بدانيم كه در اولين برخورد ، از كجا شروع كنيم و مسأله اصلي چيست و از گفتگو و بحثهاي غير ضروري پرهيز نمائيم . زيرا وقت ، كم و مطلب زياد است . و مهمتر از اين ، مسأله متوجه كردن مسلمين به قرآن است .
در تماس ها بايد ابتدا نقاط مشترك بيان شود ، كه ما در اسلام و در كتاب و در معاد و نبوت و نماز و قبله و حج و روزه و جهاد و . . . مشترك هستيم ، چنين بياني طرف را به ما نزديك مي كند .
بايد بيشترين تكيه ما روي قرآن باشد كه مورد اتفاق و قبول همه مسلمين است و اگر حرفي داريم ، بايد با اتكاء به منبع وحي و استناد به قرآن كريم باشد .
بايد سعي كنيم كه از ساعات فراغت افراد استفاده كنيم . اگر شخصي مشغول نماز يا قرآن يا دعاست ، مزاحم او نشويم ؛ زيرا تماسهاي نسنجيده به جاي جذب ، دفع مي كند .
مدت تماس بايد چند لحظه و دقيقه بيشتر نباشد و اگر او اظهار تمايل كرد ، سخن خود را ادامه دهيم . براي شروع تماس ، بايد نوعي
|
صفحه 101 |
|
محبت از ما ببيند ، مثلاً به او جا بدهيم . وقت نشستن در كنارمان ، پيش پاي او بلند شويم . اگر عطري داريم به او بزنيم ، اگر آبي داريم به او بچشانيم . شروع تماس با لحن دلسوزانه باشد ، مثلاً بگوئيم اگر رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) ما را با اين وضع ببيند ، غصه نمي خورد ؟ سعي كنيم در مسير راه با افراد تماس بگيريم چون مشغول نماز و طواف نيستند .
اين تماس ها ، همان چيزي است كه امام صادق ( عليه السلام ) از زائران خانه خدا خواسته است . در حديث مفصلي مي خوانيم :
« وَلَوْ كانَ كُلُّ قَوْم اِنَّما يَتَكَلَّمُونَ عَلي بِلادِهِمْ وَما فِيها هَلَكُوا وَخُرِبَتِ الْبِلادُ و سَقَطَ الْجَلَبُ وَالاْرْباحُ وَعُمِيَّتِ الاَْخْبارُ وَلَمْ يَقِفُوا عَلي ذلِكَ فَذلِكَ عِلَّةُ الْحَجِّ » ( 1 ) .
اگر هر گروهي ، تنها با زبان محلي و پيرامون مسائل منطقه خود ، گفتگو كرده ، نسبت به مسائل ساير مسلمانان بي خبر باشند ، سقوط كرده ، نابود مي شوند و بطور ناآگاهانه از بسياري منافع و سودها و اطلاعات و اخبار محروم مي شوند . آري اين فلسفه و دليل گردهمائي بزرگ الهي است . در حديث ديگري از امام رضا ( عليه السلام ) مي خوانيم كه در ضمن بيان فلسفه حج فرمودند :
« وَقَضاءُ حَوائِجِ اَهْلِ الاَْطْرافِ . . . كَذلِكَ لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ » ( 2 ) ، يكي از اسرار حج ، بررسي گرفتاري هاي مسلمانان جهان و برطرف كردن مشكلات آنان است و حضور و شركت در منافع بزرگ حج كه در قرآن آمده است به همين منظور است ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحار جلد 99 صفحه 33 .
2 ـ امام رضا ( ع ) در كلام خود از آيه 28 سوره حج استفاده فرموده است .
3 ـ بحار جلد 99 صفحه 32 .
|
صفحه 102 |
|
مگر در حديث نيامده است كه امام صادق ( عليه السلام ) در مراسم حج ، مردم را به رهبري خود ، دعوت مي فرمود ؟ ( 1 ) كه امام باقر ( عليه السلام ) وصيت فرمود تا ده سال بعد از شهادتش ، در سرزمين مِني ( 2 ) براي مظلوميت او عزاداري برپا شود ؟ ( 3 )
بيان مظلوميت و شهادت رهبر معصوم در چنين محلي خيلي معنا دارد ، زيرا همراه با كلمه مظلوم ، ذهنها متوجه پيدا كردن ظالم مي شود و اين نهايت استفاده از فرصت است . رهبران ما براي معرفي راه خود و جنايات دشمن ، حتي سالها بعد از شهادت اين چنين در فكر بودند . جاي تأسف است كه پيروان آن بزرگواران با حضور ميليوني خود ، ذره اي در آن فكر نباشند .
رهبر بزرگ انقلاب اسلامي ، در يكي از پيامهاي خود به حجاج محترم ، چنين مي فرمايد : « حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) و محمّد ( صلّي الله عليه و آله ) به بشريت آموختند كه بتها هر چه هست ، بايد شكسته شود و كعبه كه ام القري است و آنچه از آن بسط پيدا كرده تا آخرين نقطه زمين ، تا آخرين روز جهان ، بايد از لوث بت ها تطهير شود . بت هر چه باشد ، چه هياكل ، چه خورشيد و ماه و چه حيوان و انسان و چه بتي بدتر و خطرناكتر از طاغوتهاي طول تاريخ ، از زمان حضرت آدم صفي الله ( عليه السلام ) ، تا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ فروع كافي جلد 4 صفحه 466 .
2 ـ مِني يك فرسخي مكه ، سرزميني است كه تمام حجاج روز عيد قربان و دو روز بعد از آن بايد در آنجا باشند در آنجا مسجدي است به نام « مسجد خيف » كه امام باقر ( عليه السلام ) طبق نقل سفينة البحار فرمود : هفتصد پيامبر در آنجا نماز خوانده اند .
3 ـ منتهي الامال جلد 2 ص 122 .
|
صفحه 103 |
|
ابراهيم خليل الله ( عليه السلام ) تا محمّد رسول الله ( صلّي الله عليه و آله ) و تا آخرالزمان كه آخرين بت شكن ، از كعبه نداي توحيد سر دهد . مگر ابرقدرتها ، بت هاي بزرگي نيستند كه جهانيان را به اطاعت و كرنش و پرستش خود مي خوانند و با زور و زر و تزوير خود را به آنان تحميل مي نمايند . كعبه معظمه يكتا مركز شكستن اين بتهاست ، همه فريادها از كعبه بود . ما هم بايد نداي « توحيد كلمه » و « كلمه توحيد » را از آن مكان مقدس سر دهيم و با فريادها و دعوتها و تظلم ها و افشاگري ها و اجتماعات زنده و كوبنده در مجمع مسلمين ، در مكه مكرمه ، بتها را بشكنيم و شياطين را كه در رأس آنها ، شيطان بزرگ است در عَقَبات رمي كنيم و طرد نمائيم تا حج خليل الله و حبيب الله و ولي الله مهدي « عج » عزيز را بجاي آورده باشيم والاّ در حق ما گفته مي شود : « ما اَكْثَرَ الضَّجيجَ وَاَقَلَّ الْحَجيجَ » ( 1 ) . امام بزرگوار ، در جاي ديگر از سخنانشان مي فرمايند : بايد در اين اجتماع عظيم الهي كه هيچ قدرتي ، جز قدرت لايزال خداوند ، نمي تواند آنرا فراهم كند . مسلمانان به بررسي مشكلات عمومي خود پرداخته ، براي رفع آنها با مشورت همگاني كوشش كنند . حقيقت حج آن است كه برويد و درد مردم را ببينيد . توجه داشته باشيد كه سفر حج سفر كسب نيست ، سفر تحصيل دنيا نيست ، بلكه سفر الي الله است ( 2 )
بهرحال ، يكي از وظائف حجاج ايراني رفع تهمتهائي است كه در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ جمله « ما اَكْثَرَ الضَّجيجَ وَاَقَلَّ الْحَجيجَ » را امام سجاد ( ع ) به يكي از كساني كه خيال مي كرد ، ميليون حاجي در مراسم ، شركت كرده اند فرمودند : افرادي كه در مراسم شركت كرده اند و مشغول دعا و مناجات و سر و صدا هستند ، چقدر زيادند ولي كساني كه حاجي واقعي باشند ، چقدر كم هستند . ( بحار جلد 99 صفحه 258 ) .
2 ـ پيام امام ( قدس سره ) به حجاج .
|
صفحه 104 |
|
طول سال تمام راديوهاي بيگانه به ملت عزيز ما مي زنند .
اي كاش مسلمانان جهان لااقل به اين آيه قرآن كه مي فرمايد : « اِنْ جائكُمْ فاسِقٌ بنَباء فَتَبَيَّنُوا » ( 1 ) ، « خبر فاسق را بدون تحقيق نپذيرند » ، عمل مي كردند و در باره ايران و تبليغات سوئي كه عليه جمهوري اسلامي مي كنند ، كمي در ايام حج ، از خود ايرانيان ، تحقيق مي كردند ( 2 )
روش تبليغ ما در حج ، بايد دعوت به سوي قرآن باشد ، با نرمي و گرمي و محبت باشد ، احياناً اگر از وضع بعضي از مسلمانان انتقاد شد ، درصدد توجيه نابجا نباشيم . گاهي مي گويند كه شما هنگام نماز در بازار هستيد و در جماعت شركت نمي كنيد ، شما در فلان جا چه كرديد ، چنانچه نقطه ضعفي از ما گرفتند ، آن را بپذيريم .
در مسأله تبليغ ، وظيفه روحانيوني كه مي توانند با زبان عربي گفتگو كنند ، بيشتر است مشروط به اينكه بخشي از وظايف خود را نسبت به حجاج مثل تعليم نماز و احكام و گفتن لبيك ، در همين ايران انجام دهند تا در آنجا براي تماس با حجاج غيرايراني ، فراغت داشته باشند .
چون در باره تبليغ در حج مقداري گفتگو كرديم ، لازم است كه از بهره هاي معنوي غافل نباشيم و همانگونه كه عده اي بيشتر عمر خود را صرف عبادات فردي مي كنند ، ما بيشتر عمر خود را صرف مسائل سياسي نكنيم ، بلكه بايد بين عبادات فردي و عبادات سياسي جمع كنيم و براي هر يك ، ساعاتي را قرار دهيم ، زيرا يك ركعت نماز در مسجدالحرام مساوي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره حجرات آيه 6 .
2 ـ در سمينار جهاني ائمه جمعه بعضي از مهمانان خارجي ، با خود نان خشك و چراغ قوه آورده بودند و مي گفتند : تبليغات كشور ما چنين وانمود مي كرد كه در ايران نه نان است و نه برق و جنازه ها كنار خيابان افتاده و . . .
|
صفحه 105 |
|
است با صد هزار ركعت نماز در جاي ديگر ، و در حديث مي خوانيم كه پاداش يك طواف مساوي است با بخشيده شدن شش هزار گناه و مستجاب شدن شش هزار دعا و بالا رفتن شش هزار درجه و رسيدن به شش هزار پاداش ( 1 ) همه كمال غافل بماند . بنابراين همانگونه كه قرآن فرموده است ، بايد سعي كنيم در برخورداري از تمام منافع حج ، حضور داشته باشيم « لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ » ( 2 ) .
البته مسأله ارشاد و هدايت و فريادرسي ، قابل قياس با پاداشهاي ديگر نيست .
در حديث مي خوانيم كه رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) به اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) فرمود : « يا عَلِيُّ لأنْ يَهْدِي اللّهُ بِكَ رَجُلاً خَيْرٌلَكَ مِمّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ » يا علي ، به خدا سوگند ، اگر خداوند يك نفر را ، توسط تو هدايت كند ، براي تو از آنچه خورشيد برآن مي تابد ، بهتر است .
و در حديث مي خوانيم ، حل مشكلات مردم بارها بهتر از طواف است ( 3 )
در قرآن مي خوانيم : « مَنْ اَحْياها فَكَاَنَّما اَحْييَ النّاسَ جَميعاً » ( 4 ) ، كسي كه يك نفر را زنده كند ، گويا همه مردم را زنده كرده است . امام صادق ( عليه السلام ) در ذيل آيه مي فرمايد : كسي كه يك نفر را هدايت كند ، گويا همه مردم را هدايت نموده است ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اصول كافي جلد 2 صفحه 194 باب قضاء حاجة المؤمن .
2 ـ سوره حج آيه 28 .
3 ـ اصول كافي جلد 2 صفحه 194 باب قضاء حاجة المؤمن .
4 ـ سوره مائده آيه 32 .
5 ـ نورالثقلين جلد 1 صفحه 514 .
|
صفحه 106 |
|
البته نظر ما اين نيست كه بگوئيم ، ما هدايت شده و ديگران گمراهند ، بلكه هدف ، نشان دادن راه حق و افشاگري خبرهاي دروغ و تهمت ها و معرفي دوستان واقعي و دشمنان اسلام و مسلمين است و اين يكي از وظائف پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) است كه بايد راه مجرمان را معرفي و جنايات آن را افشا نمايد ( 1 ) ، دشمن شناسي يكي از شناختهاي لازم براي انسان است كه قرآن در اين زمينه هشدارها داده است .
نحـوه بــرخــورد
اسلام در برخورد با مردم ، سفارشات زيادي فرموده است كه نمونه اي از دستورات را در اينجا مي آوريم .
1 ـ نسبت به مقدسات ديگران مؤدب باشيم . قرآن مي فرمايد : حتي نسبت به معبود بت پرستان ، زخم زبان و ناسزا نگوئيد زيرا كه عواطف آنان جريحه دار مي شود و آنها هم نسبت به خداوند متعال ، جرأت توهين پيدا مي كنند ( 2 )
2 ـ در نام بردن افراد ، كمال ادب را از خود نشان بدهيم . قرآن مي فرمايد : « لا تَنابَزُوا بِالاَْلْقابِ » ( 3 ) « نام ديگران را سبك نبريد » .
3 ـ در بحث ها ، روي افراد تكيه نكنيد ، بلكه معيارها را بگوييد . مثلاً بگوييد ، قرآن مي فرمايد : « از مسرف و مفسد و بدسابقه و جاهل پيروي نكنيد » . آيا طبق فرمان قرآن ، رهبران كشورهاي اسلامي ولخرج و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ « وَلِتَسْتَبينَ سَبيلُ الْمُجْرِمينَ » سوره انعام آيه 55 .
2 ـ « لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دون اللّهِ فَيَسُبُّوا اللّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْم » سوره انعام آيه 108 .
3 ـ سوره حجرات آيه 11 .
|
صفحه 107 |
|
فسادگر نيستند ؟
4 ـ مسأله اصلي كه نجات مسلمين از شرّ ابرقدرتها است ، فراموش نشود و تحت الشعاع بحثهاي تاريخي كه ديرتر به نتيجه مي رسد ، قرار نگيرد .
5 ـ در اعمال فقهي سعي كنيم ، كاري كه سبب تفرقه و تشتت است ، انجام ندهيم و همانگونه كه امام بزرگوارمان فرموده است ، رفـتارمان بايد همـاهنـگ با آنـان باشد . لازم است بـخشي از سخنان امام ـ قدس سره ـ را در اين باره نقل كنيم :
« اگر اول ماه ذي الحجه نزد علماي اهل سنت ثابت شد و حكم به اول ماه را صادر كردند ، بايد حجاج شيعه ، از آنان پيروي نمايند و همچنين هر روزي را كه ساير مسلمين براي انجام اعمال حج ، به بيابان عرفات مي روند ، آنها نيز بروند و تخلّف ننمايند و حج آنها صحيح است .
خارج شدن از مسجدالحرام يا مسجد مدينه به هنگام شروع نماز جماعت ، جايز نيست و بر شيعيان واجب است كه با آنان نماز جماعت بخوانند . در مسجدالحرام و مسجد رسول الله ( صلّي الله عليه و آله ) ، مهر گذاشتن و سجده كردن بر آن حرام است و نماز اشكال دارد . لازم است برادران ايماني در نماز جماعت اهل سنت حاضر شوند و از تشكيل نماز جماعت در منازل و گذاشتن بلندگوهاي مخالف رويه ، اجتناب نمايند » .
6 ـ تذكر داديم كه در گفتگو با مهمانان خدا ، بايد شرايط محيط آنان را در نظر گرفت و توقع امت قهرمان و شجاع ايران را نبايد از آنان
|
صفحه 108 |
|
داشت ، شرايط ايران با ساير بلاد فرق مي كند زيرا :
الف ـ قرن هاست ، در عزاي امام حسين ( عليه السلام ) ، از اهل منبر خون دادن و تن به ذلت ندادن سرور شهيدان را شنيده ايم و مسأله شهأدت جزء عقايد ما شده است .
ب ـ در طول تاريخ ، روحانيت شيعه مستقل ، ولي روحانيون عامّه ، حقوق بگير و وابسته بوده اند .
ج ـ حدود بيست سال تبليغ صحيح و كتابهاي روشنگر ( آزادانه و يا مخفيانه ) ميان مردم پخش مي شد .
د ـ خداوند به ما رهبري همچون امام مرحمت فرموده اند .
هـ ـ بودجه قابل اعتنايي به نام « خمس » در اختيار روحانيت مستقل ، براي پياده كردن اهداف اسلام قرار داشت .
و ـ راهپيمايي هاي هر ساله ، تحت اسم مقدس عزاداري و تمرين فريادهاي مقدس را نيز داشته و داريم ، بنابراين حساب كسي كه از نظر فكري ، مستقل بوده ، از نظر اقتصادي نيز خودكفا و قرن ها در ع زاي حسين ( عليه السلام ) با شهادت ، آشنا گشته و در كنار رهبري همچون امام ، با داشتن تمرين و بيست سال مبارزه ، انقلابش به نتيجه رسيده ، با حساب مسلمانان ديگري كه هيچ يك از وسائل و اهرم هاي ذكر شده را ندارند ، از هم جداست . بنابراين در گفتگوي با آنان بايد بسيار ساده و طبيعي و گام به گام سخن گفت .
گام اوّل كه در تبليغات حج بايد مورد نظر قرار بگيرد ، شكستن اين قالب فعلي از اسلام و مسلماني است . آنجا بايد بگوييم كه نماز ، روابط ، بازار ، توليد و اخلاق ما اسلامي و طبق قرآن نيست .
|
صفحه 109 |
|
قرآن مي گويد : « از هيچ كس نترسيد ولي ما از همه ابرقدرت ها مي ترسيم » .
قرآن مي گويد : « عزت و قدرت ، تنها به دست خدا است ولي ما عزت و قدرت را از شرق و غرب مطالبه مي كنيم » .
قرآن مي گويد : « به وعده هاي خدا ، تكيه كنيد ولي ما به وعده هاي اين و آن دلگرم هستيم » .
قرآن مي گويد : « ديگران دوست و خيرخواه شما نيستند ولي ما آن ها را دوست و خيرخواه خود خيال مي كنيم » .
قرآن مي گويد : « ربا و شراب حرام است ولي در همه كشورهاي اسلامي ، اين دو مسأله علني است » . به هر حال اسلام چيزي است و ما چيزي ديگر .
به نظر مي رسد كه اولين گام تبليغ در حج ، اين است كه به مسلمانان جهان بگوييم ، ما خوابيم و دشمن بيدار ، بگوييم ، نبايد از كسي انتظار سعادت ، داشته باشيم . بايد روي پاي خودمان بايستيم ، بايد كار كنيم ، متحد شويم ، مسائل اختلافي را كنار بگذاريم . بايد خبرهاي دروغ راديوها و تلويزون ها را تحقيق نكرده ، نپذيريم . بايد به « حبل الله » چنگ زنيم . بايد جلوي اسراف و بيكاري و تن پروري را گرفته ، گول رهبران منحرف و وعده هاي آنان را نخوريم . بايد تجدد و تجمل گرايي را پاي حساب تمدّن و رشد عقلي نگذاريم . بايد بازار مشترك ميان كشورهاي اسلامي به وجود آوريم تا اگر مسلمانان چيزي براي فراوش دارند از بيگانان نخريم . بايد جلسات پي در پي ميان ملت هاي مسلمان ، در كمال سادگي و صداقت و دور از تجمّل و تحريك و اشاره شرق و
|
صفحه 110 |
|
غرب تشكيل شود . بايد در پيمان ها مصلحت تمام مسلمين را در نظر بگيريم و . . . اين ها كليّاتي است اسلامي و عقلي كه بدون هيچ گونه طعن و جريحه دار كردن عواطف ، قابل انتقال است .
گام دوم : آشنا شدن با سيره و تاريخ مسلمانان صدر اسلام و شكستن دژهاي قدرت هاي آن زمان و توجه به امدادهاي غيبي است .
گام سوم : نشان دادن طرح اجرايي و راه تجربه شده ملت قهرمان ايران و چگونگي حل مشكلات و بيدار شدن نهادها ، و ارگان هاي انقلابي و بازسازي ها و . . . است .
به هر حال اگر كسي بخواهد و درد و سوز دين داشته باشد ، مي تواند صداي انقلاب را به ديگران برساند .
اعمال حج شروع مي شود
بعد از اعمال عمره ، تا روز هشتم ما ذي الحجه ( روز ترويه ) كه اعمال حج شروع مي شود ، در مكه مي مانيم . اعمال عمره را ، هر كس در هر وقت كه آمد انجام مي دهد . ولي اعمال حج را بايد با هم انجام دهيم . اعمال حج ، روز معين ، ساعت هاي مشخص و حركت مخصوص دارد .
در اينجا دگير هيچ گونه تك روي جايز نيست ، حتي درحركت مناطق ، نبايد گرويه از يك مسير و جاده مخصوصي و گروه ديگر از راه ديگر بروند ؛ زيرا كه قرآن فرياد مي زند : « ثُمَّ اَفيضُو مِنْ حَيْثُ اَفاضَ النّاسُ » ( 1 ) . اعمال عمره گويا به منزله مقدمه و آماده باش و مانور تمريني و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره بقره ، آيه 198 ، قريش به خاطر امتيازطلبي در عرفات وقوف نمي كرد و در حركات هماهنگ ديگران نبود آيه نازل شد كه مانند ديگران رفتار كنيد . تفسر نمونه ، ج 2 ، ص 35 .
|
صفحه 111 |
|
حالت انتظار براي ورود همه حجاج در اعمال حج است .
مردم گروه گروه وارد مكه مي شوند و اين قطرات و جوي ها در دراي مكه جمع شده شب نهم ، همچون سيل توفنده ، باشكوه عظيمي به حركت درمي آيند . بعد از اعمال عمره يك حالت اُفت و يك نواختي دست مي دهد كه شب نهم ، اين حركت تند مي شود . در ورود به مكه و طواف عمره ، انسان يك حالت گيجي دارد ولي بعد از آرامش و اُنس ، وقت آن است كه بار ديگر احرام بندد و از نو شروع كند ، بيرون مكه رود ، كمي معرفت و شناخت پيدا كند ، به گناهان خود اعتراف نمايد و از گرمي و سردي روز بچشد و دشمن را طرد كند و كثافات و موها و تجملات را محو كند و هوس هاي خود را ذبح كن و بعد وارد مكه شود و طواف كند .
در اعمال عمره ، انسان « داغ » مي شود و در اعمال حج بايد « پخته » شود ، زيرا « هر داغي ، سرد مي شود » ولي « هيچ پخته اي خام نمي شود » . در اعمال عمره يك نوع سرعت است ولي در اعمال حج يك نوع دقت و فكر و توقّف .
در اعمال عمره با لباس احرام از بيابان ها « مي گذريم » ولي در اعمال حج با همان لباس در بيابان « مي مانيم » .
در اعمال عمره كه اوّل كار است ، براي « حرم و خانه » ، لباس احرام مي پوشيم ولي كم كم مي بينيم كه در راه دوست حتي براي « بيابان ها » هم بايد احترام قائل شويم .
آري ، كسي كه شناخت كمي دارد ، همين كه وارد حرم ائمه اطهار ( عليهم السلام ) مي شود ، « درهاي طلا و قنره » را مي بوسد ولي در اثر شناخت بيشتر كم كم « ديوارهاي شهر » را هم مي بوسد .
|
صفحه 112 |
|
خداوند كه مربي جسم و روح انسان هاست در تربيت خود ، گاهي انسان را نزديك خانه خود جاي مي دهد و گاهي دستور مي دهد كه بايد دور شوي ، البته بايد بدانيم آنجا هم كه ما را به حساب ظاهر دور مي كند و نعمتي را از ما مي گيرد براي آن است كه به ما شناخت بيشتري بدهد ، وگرنه ، هرگز ما را رها نمي كند بلكه دوباره برمي گرداند . آري ، گرفتن ها و دادن ها ، نزديك كردن ها و دور كردن ها و تمام فراز و نشيب ها همه زير نظر او و براي رشد و تكامل ماست .
در اعمال عمره ، انسان آشنا نيست ولي در اعمال حج انسان در اثر توقف ها و تكرارها آشنا مي شود .
حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد : « يا كُميلُ ما من حركة إلاّ و انت مُحتاجٌ فيها الي معرفة » ( 1 ) ، « اي كميل ، در هر حركت نياز به شناخت و معرفت است » .
قرآن مي فرمايد : « لاتَقُرَبُوا الصَّلوةَ وَانتم سُكاري حَتّي تَعلَمُوا ما تَقُولُونَ » ( 2 ) ، در حال مستي مشغول نماز نشويد و صبر كنيد تا نمازتان آگاهانه و هوشيارانه باشد .
آري ، در اين اعمال انسان ، ديگر چشم و گوس بسته نيست ، بلكه از كساني است كه قرآن درباره آن ها مي فرمايد : « والَّذين اذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبّهم لَم يَخِرُّوا عَلَيها صُمّاً و عُمياناً » ( 3 ) .
در حج و عمره ، تكرار لباس احرام و لبيك گفتن و طواف نماز و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ الحياة ، ج 1 ، ص 35 .
2 ـ سوره نساء ، آيه 43 .
3 ـ سوره فرقان ، آيه 73 : مردان خدا كساني هستند كه هنگام برخورد و توجه با نشانه هاي الهي ، چشم و گوش بسته نيستند .
|
صفحه 113 |
|
سعي به چشم مي خورد و در مسائل تربيتي گفته اند كه : مربي بايد افراد تحت تربيت را با تلقين ها و تكرارها و تذكرات پي در پي ، تربيت نمايد و در بعضي اعمال از ساده به سخت ببرد .
در عمره ، كمي از موي سر يا ناختن را كوتاه مي كند ولي در حج ، تمام سر را بايد بتراشد ( 1 ) در عمره ، منزلگاه شهر مكه است ولي در حج ، بيابان هاي عرفات و مشعر و مني .
در عمره ، درگيري و طرد و رمي و مبارزه نيست ولي در حج هست .
آري ، در مسير تكامل هر چه جلوتر مي رويم بايد ساده تر ، بسيط تر ، ولي فعال تر و باگذشت بيشتري باشيم .
به سوي عرفات مي رويم
زائران خانه خدا كه اعمال عمره را تمام كرده ، مدتي در مكه مانده اند ، اكنون بايد وارد اعمال شوند ، عمره پنج عمل داشت ، ولي حج سيزده عمل دارد .
عمره به منزله مقدمه است ، حج به منزله ذي المقدمه ، عمره به منزله آماده باش است ، حج به منزله عمل . عمره ، داراي وقتي باز و وسيع بوده و عملي فردي است ، ولي حج داراي وقتي محدود بوده و حركت و عملي دسته جمعي است .
اولين عمل حج ، احرام بستن است ، آن هم از مكه ، و بهتر است از مسجدالحرام و از كنار كعبه باشد ، باز جايي تمام لباس هاي خود را بيرون
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ البته طبق فتواي امام ( ره ) براي افرادي كه در سفر اول هستند .
|
صفحه 114 |
|
مي آورد و دو جامه سفيد ندوخته را مي پوشد . قطعه اي را همچون لنگ به كمر مي بندد و قطعه اي ديگر را مثل حوله اي بر دوش مي اندازد و مي گويد :
« لَبَّيْك اللهُمَّ لَبَّيك ، لَبَّيك ، لَبَّيك لا شريك لك لَبَّيك » ( البته خواهران در لباس معمولي خودشان مي باشند ) و از مكه و شهر خارج مي شود .
اين كار را معمولاً روز هشتم ماه مبارك ذي الحجه انجام مي دهند ، چون در قديم ، هنگام خروج از مكه براي عرفات ، آب تهيه كرده ، با خود به آن سرزمين مي بردند ، روز هشتم را روز « ترويه » مي نامند . ( 1 )
پهن دشت عرفات
جلوه گاهي است كه در آينه اش
چهره روشن وحدت پيداست
همه در زير يكي سقف بلند
آسماني نيلي
به مناجات و عبادت مشغول
اشك بر ديده غم ها به دل بار گناهان بر دوش
همه در گريه و در راز و نياز
جامه اي ساده و يكسان و سفيد
جامه اي ضد غرور
همه بر تن دارند ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ علل الشرايع ، ص 435 .
2 ـ شعر از بردار فاضل جواد محدثي .
|
صفحه 115 |
|
عرفات
سرزمين اشك و دعا است .
سرزميني كه خداوند به خاطر اشك ها و دعاهاي زائران خانه خود ، بر فرشتگان مباهات مي كند . ( 1 )
سرزميني كه امام باقر ( عليه السلام ) از ظهر تا غروب عرفه دو دست خود را به سوي آسمان بالا برده ، دعا مي كرد . ( 2 )
سرزميني كه تمام گناهان ، در آن بخشيده مي شود . ( 3 )
سرزميني كه « خيال بخشيده نشدن » در آن ، خود گناه بزرگي است . ( 4 )
سرزميني كه به فرموده امام صادق ( عليه السلام ) در هر سال ، امام زمان « عج » در آن حضور يافته ، اعمام مردم را زير نظر دارد ، گرچه مردم او را نمي شناسند .
سرزميني كه قرن ها بهترين مردان خدا در آن توقف كرده ، دعاها و اشك ها و مناجات ها داشته اند .
سرزميني كه به قول امام باقر ( عليه السلام ) : افراد فاجر و نالايق نيز مورد لطف خداوند قرار مي گيرند .
سرزميني كه با اشك هاي مقدس امام حسين ( عليه السلام ) در روز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ كنزالعمال ، ج 5 ، ص 13 .
2 ـ مستدرك الوسائل ، ج 2 ، ص 164 .
3 ـ مستدرك الوسائل ، ج 2 ، ص 168 ، وافي ، ج 2 ، ص 45 ، من لايحضره الفقيه ، ج2 .
4 ـ بحارالانوار ، ج 99 ، ص 264 .
|
صفحه 116 |
|
عرفه ، هنگام خواندن دعا متبرّك تر ، شد . ( 1 )
روز عرفه
توقف حجاج در سرزمين عرفات ، بايد از ظهر روز عرفه ( روز نهم ذي الحجه ) تا غروب آفتاب باشد .
روزي كه امام سجاد ( عليه السلام ) به فقيري كه از مردم سؤال مي كرد ، فرمود ، واي بر تو ! آيا در مثل چنين روزي به سراغ غير خدا مي روي ؟ ! امروز ، روزي است كه اميد مي رود ( نه تنها افراد حاضر بلكه ) كساني كه هنوز متولد نشده اند ، مورد لطف خداوند قرار گيرند . ( 2 )
روز عرفه ، روزي است كه به فرموده پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) سخت ترين روزها ، براي شيطان است . ( 3 )
روز عرفه روزي است كه هنگام غروبش پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) به بلال فرمود : مردم را ساكن كن تا مطلبي بگويم . همين كه مردم ساكت شدند رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) فرمود :
« انَّ ربَّكم تطولّ عليكم فغفر لمحسنكم و شفع محسنكم في مسيئكم فافيضو مغفوراً لكم » . ( 4 )
« همانا خداوند بر شما منّت گذاشت و خوبان شما را بخشيد و به احترام مقام نيكوكاران ، از تقصير بدان شما نيز صرف نظر فرمود ، بدانيد كه همه شما مورد عفو قرار گرفته ايد » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مفاتيح الجنان ، دعاي عرفه .
2 ـ بحارالانوار ، ج 99 ، ص 292 .
3 ـ مستدرك ، ص 168 .
4 ـ كافي ، ج 4 ، ص 168 .
|
صفحه 117 |
|
جالب اين كه در دنباله حديث ، جمله « الاّ اهل التَّبعات » آمده است ، يعني اين عفو خداوند ، شامل افرادي كه حق مردم را از بين برده اند ، نمي شود .
در حديث مي خوانيم ، دليل آن كه به اين سرزمين عرفات مي گويند ، آن است كه حضرت آدم ( عليه السلام ) در آن به گناه خود اعتراف نمود ( 1 ) ، وجبرئيل به حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) گفت : « اعترف بذنبك واعرف مناسكك » « در اينجا به گناه خود اعتراف كن ، و با مناسك خود آشنا شو » . ( 2 )
خوشا به حال كسي كه پس از غروب عرفه كه از گناهان پك شده است ، بار ديگر دور گناه نگردد ، امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : هنگامي كه روز عرفه به پايان انجاميد و شب فرا رسيد ، فرشتگان به دوش انسان زده و مي گويند : اي زائر خانه خدا ، گذشته هاي تو بخشيده شد ، مواظب باش كه در آينده ، چگونه اي ؟ ( 3 )
سلام بر كساني كه غروب عرفه را در عرفات درك كرده ، به جايي رسيده اند كه به فرموده رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) خداوند فرشتگان را براي بخشش خود گواه گرفته ، مي فرمايد : « اُشهدكم انّي قد غفرتُ
لهم » ( 4 ) ، شاهد باشيد كه من همه كساني را كه در اين روز شريف در اينجا آمده اند ، بخشيدم .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ كافي ، البته مراد از گناه حضرت آدم ( عليه السلام ) عملي است كه سزاوار و بهتر بود كه انجام ندهد ، وگرنه گناه به معناي خلاف شرعي كه مستلزم قهر و دوزخ در قيامت باشد ، درباره انبياي معصوم راه ندارد .
2 ـ علل الشرايع ، ص 436 .
3 ـ وافي ، ج2 ، باب حج ، ص 45 .
4 ـ بحارالانوار ، ج 99 ، ص 49 .
|
صفحه 118 |
|
روز عرفه ، از عيدهاي بزرگ است ، گرچه آن را به نام عيد نام گذاري نكرده اند . ( 1 )
روز عرفه ، روز دعاست ، اهميت دعا در اين روز تا جايي است كه اگر روز داشتن سبب ضعف و بي حالي در دعا شود ، سزاوار است روز نگيريم تا بتوانيم دعا كنيم ( 2 ) ، با اين كه روزه آن روز جبران گناهان نود ساله است . ( 3 )
عرفه و امام حسين ( عليه السلام )
امام حسين ( عليه السلام ) در روز عرفه ، در بيابان عرفات از خيمه بيرون آمد و با گروهي از اهل بيت و فرزندان و شيعيان با نهايت خشوع و آمادگي قلبي در سمت چپ كوه ( كوهي كه در عرفات است به نام جبلُ الرَّحمة ) ، رو به قبله ايستاد ، و دست هاي مبارك را رو به روي صورت خود به دعا بلند كرده ، همچون فقيري كه گرسنه است ، مشغول دعا شد دعايي بسيار طولاني ، بسيار پرمحتوي و عاشقانه ، در آن هواي داغ به طور عجيبي اشك مي ريخت ، و همه اطرافيان ، گوش به دعاي امام داده و با صداي بلند ، گريه مي كردند و آمين مي گفتند . فرزند شريفش ، حضرت امام سجاد ( عليه السلام ) نيز در صحيفه سجاديه به مناسبت روز عرفه ، دعاي عجيبي دارد . ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مفاتيح الجنان .
2 ـ مفاتيح ، البته براي غير حجاج ، وگرنه زائر خانه خدا كه مسافر است روز نبايد بگيرد .
3 ـ المراقبات ، ص 229 .
4 ـ صحيفه سجاديه ، دعاي 47 .
|
صفحه 119 |
|
و اين روز براي دعا در تمام ايام سال ، داراي امتياز است ، و بايد كه چنين باشد ، زيرا دعاها ، همراه دعاي حضرت مهدي « عج » به آسمان بالا مي رود ، و مغفرت و بخشش در آن روز به سوي مردم سرازير مي شود .
حسين ( عليه السلام ) و عرفـه
اي حسين ( عليه السلام ) !
تو در اين دشت چه خواندي كه هنوز .
سنگهاي « جَبَلُ الرَّحْمَة » از گريه تو نالانند ؟ !
عشق را هم ز تو بايد آموخت .
و مناجات و صميميت را .
و عبوديت را .
و . . . خدا را هم بايد ز كلام تو شناخت :
در دعاي عرفه .
تو چه گفتي ؟ تو چه خواندي ، كه هنوز .
تب عرفان تو در پهنه اين دشت بجاست ؟
پهن دشت عرفات .
وادي « معرفت » است .
و به « مشعر » وصل است . . . وادي شور و « شعور » .
دشت از نام تو عرفان دارد .
و شب از ياد تو عطرآگين است .
آسمان ، رنگ خدائي دارد .
و تو گوئي به زمين نزديك است .
|
صفحه 120 |
|
اي حسين ( عليه السلام ) !
اي زلال ايمان .
مرد عرفان و سلاح .
در دعاي عرفه .
تو چه خواندي ، تو چه گفتي ، كامروز .
زير هر خيمه گرم .
يا كه در سايه هر سنگ بزرگ .
يا كه در دامن كوه .
حاجيان گريانند .
با تو در نغمه و در زمزمه اند .
ولي ، با همه اهميتي كه صحراي عرفات براي زائران خانه دارد ، كربلا و زيارت امام حسين ( عليه السلام ) حساب ديگري دارد ، امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
« اِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَتَعالي يَتَجَلّي لِزُوّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ( عليه السلام ) ، مِثْلَ اَهْلِ عَرَفات يَقْضي حَوائِجَهُمْ وَيَغْفِرُ ذُنُوبَهُمْ وَيُشفّعُهُم في مَسائِلِهِمْ ثُمَّ يَأْتي اَهْلَ عَرَفات فَيَفْعَلُ بِهِمْ ذلِكَ » ( 1 ) .
خداوند متعال ، قبل از زائران خانه خدا به زائران امام حسين ( عليه السلام ) ، لطف مي كند ، براي آنان تجلي نموده ، دعاهايشان را مستجاب مي كند ، گناهانشان را مي بخشد و در مشكلاتشان امداد مي دهد ، بعد نظر مرحمت خود را به اهل عرفات و حجاج مي افكند .
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : كسي كه در روز عرفه ، امام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ المراقبات صفحه 229 .
|
صفحه 121 |
|
حسين ( عليه السلام ) را زيارت كند ، خداوند متعال ، ثواب يك ميليون حج كه همراه با حضرت مهدي « عج » باشد و يك ميليون عمره كه همراه با رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) باشد و ثواب آزاد كردن يك ميليون برده و پاداش يك ميليون اسب حامل باري كه در راه خداوند انفاق مي شود ، به او مرحمت مي فرمايد ( 1 )
اينجا ، در اين دشت ،
( در ) هر سوي ، آثار و ردّ پاي مهدي « عج » است .
فرياد « يامهدي » در اين صحرا بلند است
چشم انتظاري ، درد جان سوزي است ، مولا ! . . .
در انتظارت ، صبح و شب ، تا كي نشستن ؟
اين چشم را در چشمه عشق تو شستيم .
در زمزم ديدار هم ، بايد كه اين چشم ،
روي تو بگشودن ، به روي غير بستن .
هرگز روا نيست ،
اينجا هم از ديدار تو محروم ماندن ! . . .
مشـعـر
« فَاِذا اَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفات فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَالْمَشْعَرِالْحَرامِ » ( 2 ) .
هنگامي كه از عرفات كوچ كرديد ، خدا را در سرزمين مشعرالحرام ياد كنيد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ المراقبات صفحه 229 .
2 ـ سوره بقره آيه 198 .
|
صفحه 122 |
|
زائران خانه خدا از ظهر روز نهم تا غروب ، واجب است در آن بيابان ملكوتي بمانند ، همين كه غروب شد ، از آنجا به سوي سرزمين مشعرالحرام كه تقريباً ده كيلومتري عرفات و در مسير مكه است ، كوچ مي نمايند .
صحنه حركت ميليوني حجاج از عرفات به مشعر ، در فاصله يكي دو ساعت ، بسيار ديدني و جالب است ، صدها هزار نفر از سرتاسر جهان با لباس احرام ، در بيابان عرفات ، مورد لطف خداوند قرار گرفته ، بخشيده شده اند و اكنون براي ادامه اعمال حج ، به مشعر مي روند .
در اعمال حج ، هر چه جلو مي رويم ، ساده تر و گمنام تر و مطلق تر مي شويم .
از اول مسافرت ، از خانه و شهر و روستا و كشور مي گذريم ، بعد ، از لباس و كلاه و كفش و زينت ، بعد ، از خانه هاي مكه هم صرف نظر كرده به بيابان ها مي رويم ، و الآن كه غروب روز عرفه است بايد از خيمه ها و روشنائي ها هم بگذريم ، يك انسان تنها ، در بياباني بي سرپوش و بي خانه و بي خيمه ، در اينجا ديگر هيچگونه تشريفاتي به چشم نمي خورد ، اگر در عرفات خيمه ها و روشنائي ها و اجتماعات بود ، در مشعر ، ديگر اينها هم نيست . بهرحال ، بايد با كمال سادگي كوچ كنيم .
در صدر اسلام ، قريش به خيال آنكه سرپرست خانه كعبه هستند و بر ديگران امتياز دارند ، در مراسم حج به عرفات نمي رفتند ( با اينكه مي دانستند ، توقف در آنجا جزء اعمال حج است ) ، آيه نازل شد كه : « ثُمَّ اَفيضُوا مِنْ حَيْثُ اَفاضَ النّاسُ » ( 1 ) : از همانجايي كه مردم كوچ مي كنند ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره بقره آيه 198 .
|
صفحه 123 |
|
كوچ كنيد ، و اين خيال برتري را از ذهن خود ، بيرون نماييد .
اعمال حج بايد ما را به ياد قيامت بيندازد و خريد لباس احرام ما را به ياد خريد كفن ، و جدايي از بستگان به هنگام سفر ما را به ياد جدا شدن به هنگام مرگ ، و لبيك گفتن ما را به ياد تلقين ، و سوي خدا رفتن ما را به ياد سوي لقاءالله رفتن ، و هول سفر ما را به ياد هول قبر ، و تنهايي ها و جمعيت ها و بيابان ها و نورها و تاريكي ها و هركس به فكر خود بودن ها و . . . همه و همه بايد ما را به ياد روز قيامت اندازد ولي با كمال تأسف ، انسان گاهي از كنار تمام اين نمونه ها مي گذرد ولي غافل است ، از همان لحظه شروع ، به جاي اينكه پرواز در آسمان ها او را با قدرت نمايي خداوند در آسمانها آشنا كند ، در فكر وضع هواپيما و صندلي ها و غذا و ساعت حركت و امثال اينهاست ، بي جهت نيست كه خداوند از مردم گلايه دارد و مي فرمايد : « وَكَأَيِّنْ مِنْ آيَة فِي السَّمواتِ وَالاَْرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَهُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ » ( 1 ) .
« چه بسيار از نشانه ها كه در آسمان ها و زمين قرار دارد و مردم برآنها مرور مي كنند ولي ( به جاي فكر و شناخت خدا ) از آن روي مي گردانند » .
غروب عرفه بايد از بياباني به بياباني ديگر حركت كنيم ( از عرفات به مشعر ) ، از سرزمين معرفت به سرزمين شعور مي رويم ، از سرزميني كه مكتب خانه ابراهيم ( عليه السلام ) بود كه از طريق جبرئيل با مناسك حج آشنائي و معرفت پيدا كرد ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره يوسف آيه 105 .
2 ـ مي گويند : جبرئيل مناسك حج را در اين سرزمين به حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) تعليم مي داد و او مي گفت : « عَرَفْتُ عَرَفْتُ » شناختم ـ شناختم ، و به همين جهت آنجا را عرفات گفته اند ، ( تفسير نمونه جلد 2 صفحه 34 ) .
|
صفحه 124 |
|
مشعر ، جاي شعور است ، گويا عرفات كلاسي بود ، و مشعر كلاسي بالاتر ، آن كلاس روزانه بود ، و اين كلاس شبانه ، دو كلاس صحرايي كه در اولي براي شاگردان ، برنامه ريزي شده ، جاي معين و روشن و غذا نيز معلوم است ، ولي در كلاس ديگر ، نه مكان است ، نه برنامه ريزي قبلي ، اين كلاس به مكه و كعبه نزديك تر است ، هيجان شب ، ترس و گم شدن نيز بيشتر است . در مشعر انسان خسته تر است ، غريب تر است ، بي چيزتر است ، ولي كلاس بالاتر است . بايد در همان خستگي باز هم به فكر جمع كردن اسلحه باشي ، سنگ ريزه هايي را كه بناست ، فردا به شيطان بزني ، در همين جا جمع كن ، هر كسي براي خود به خاكها ، چنگ مي زند و دنبال فشنگ هاي فردا مي گردد ، آري در شب بايد آماده شويم تا در روز بتوانيم ، پيكار كنيم .
خداوند در قرآن به پيامبرش مي فرمايد : مقداري از شب را بيدار باش ، و با نماز شب و تلاوت قرآن خود را آماده فردا كن ، چون كار روز زياد و سنگين است : « اِنّا سَنُلْقي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلاً ، اِنَّ ناشِئةَ اللَّيلِ هِيَ اَشَدُّ وَطْأً وَاَقْوَمُ قيلاً ، اِنَّ لَكَ فِي النّهارِ سَبْحاً طَويلاً » ( 1 ) .
فشار كار و سنگيني بار ، سه چيز را به دنبال دارد :
1 ـ رمق را كم كرده ، پا را مي لرزاند .
2 ـ زبان را به كلمات ناموزون باز مي كند .
3 ـ فرصت تصميم و قدرت مانور را كم مي كند .
خداوند ، در سوره « مزمّل » به پيامبرش دستور نماز شب مي دهد و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره مزمل آيات 5 تا 7 .