بخش 11
سه ـ سعد بن معاذ چهار ـ حلیمه سعدیه پنج ـ عباس عموی پیامبر اکرم ( صلّی الله علیه و آله ) شش ـ ابراهیم فرزند پیامبر اکرم ( صلّی الله علیه و آله ) هفت ـ قبور سه دختر رسول گرامی ( صلّی الله علیه و آله ) هشت ـ قبور چند تن از شهدای اُحد نُه ـ نافع ابوسعید خدری . . . ده ـ قبر عبدالله بن جعفر طیار یازده ـ قبور عاتکه و صفیه شهدای اُحُد حضرت حمزه سیدالشهدا اسامی شهدای اُحُد یک درس مهم شرط امدادهای غیبی در جبهه ها گنجینه های ویران
|
صفحه 250 |
|
مادري كرد ، زني كه بخاطر اسلام مهاجرت نمود ، زني كه رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) بعد از دفنش با او سخن گفت كه : « هل وَجَدْتَ ما وَعَد ربّك حقّا » « آيا به وعده هايي كه پروردگارت داده بود ، دست يافتي ؟ » او هم گفت : « بله » زني كه رسول الله ( صلّي الله عليه و آله ) قبل از دفن او ، وارد قبر شد تا مكان را با بدن خود متبرك نمايد و براي مدت طولاني مناجات كرد ( 1 ) ، مي گويند ، قبرش در اواخرِ ( و شايد هم با تصرفاتي كه اين روزها شده ، پشت ديوار ) بقيع است .
3 ـ سعد بن معاذ ، مردي والامقام ، از ياران وفادار پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) كه در جنگها همراه حضرت بود و گاهي مورد اصابت تير قرار مي گرفت ، كسي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) در باره اش فرمود : « همچون استخوان در گلوي كفاري » ، كسي كه نود هزار فرشته ، در تشييع جنازه او به زمين فرود آمدند .
او از علاقمندان مخلص حضرت علي ( عليه السلام ) بود ، در ماجراي خندق مجروح شد .
رسول اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) براي او دعا مي كرد و در تشييع جنازه وي شركت نمود ( 2 )
4 ـ حليمه سعديه ، زني روستايي كه در صحراي مكه زندگي مي كرد ، ولي پاك و سالم و توفيق شير دادن به پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) ، تنها نصيب او شد ، زيرا چهارصد و شصت زن براي شير دادن احضار شدند ، اما رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) هيچ يك از پستان ها را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سفينة البحار ( فطم ) .
2 ـ بحارالانوار جلد 15 صفحه 342 .
|
صفحه 251 |
|
به دهان نگرفت ( 1 ) . عبدالمطلب بسيار نگران به مسجدالحرام آمد و در كنار كعبه ، با حالت پريشاني نشست ، پيرمردي حال او را پرسيد تا از ماجرا خبردار شد ، بعد پيشنهاد كرد : كه من زني سراغ دارم ، بسيار خردمند و خوش بيان و زيبا و آبرومند ، از فاميلي بسيار محترم ، عبدالمطلب به سراغ پدر آن بانو رفت و بعد از گفتگوهايي ، اين بانو ، دايه آخرين پيامبر آسماني شد ( 2 ) ، بعد از دو سال ، كودك را به مكه آورد ، ولي باز هم براي مدت سه سال ديگر ، رسول اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) در دامن اين بانو زندگي و رشد كرد .
از كتاب « مرآت الحرمين » نقل شده كه بيش از ده هزار نفر از اصحاب و تابعين در بقيع دفن شده اند ( 3 ) كه ما نمي توانيم ، همه را نام برده ، به زندگي آنان اشاره كنيم ، ولي نام چند نفر از معروفين را برده ، بحث بقيع را تمام مي كنيم .
5 ـ عباس ، عموي پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) كه مشغول آب رساني زائران كعبه و مورد احترام عموم بود ، تا آنجا كه خليفه دوم در قحط سالي ، براي طلب باران ، خدا را به مقام عباس سوگند داد . عباس و حمزه از عموهاي عالي مقام پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) هستند و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحارالانوار جلد 15 صفحه 342 .
2 ـ بحارالانوار جلد 15 صفحه 344 در ادامه اين ماجرا مي خوانيم : كه پستان راست حليمه شير نداشت ، ولي حضرت كه حاضر نشد از چپ بمكد ، اين بانو مجبور شد ، پستان خشك را در دهان او بگذارد ، ولي با اراده خداوند و لطفي كه بر اين نوزاد و بانو داشت ، پستان خشك ، پر از شير شد ، چرا چنين نباشد ، مگر لب مقدس رسول اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) از عصاي موسي ( عليه السلام ) كمتر است كه به گفته قرآن به سنگ زده و آب جاري شد ؟
3 ـ قبل از حج بخوانيد صفحه 173 .
|
صفحه 252 |
|
اشعاري كه در مدح پيامبر گرامي ( صلّي الله عليه و آله ) سرود ، معروف است ، بگذريم كه قرني بعد ، دودمان او ( بني العباس ) كه حاكم بر مسلمين شدند به ذريّه و اهل بيت پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) ( امام باقر عليه السّلام تا امام عسكري عليه السّلام ) چه ظلمها كردند كه در پيش بيني ها و اخبار غيبي رسول اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) به عموي خود آمده است ( 1 )
6 ـ ابراهيم ، فرزندي بود كه بعد از فوت زينب ، رقيه و ام كلثوم ، خداوند به رسول اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) عطا فرمود ، ولي اين كودك هم ، بيش از هيجده ماه عمر نكرد ، پيامبر عزيز ( صلّي الله عليه و آله ) در سوگ او بسيار گريست و همين كه مورد اعتراض بعضي قرار گرفت ، فرمود : گريه اي كه برخاسته از عواطف انساني باشد ، مانعي ندارد ، آنچه مورد نهي است ، اعتراض به مقدرات الهي است ( و چاك كردن يقه و فرياد كردن است ) ( 2 )
روز وفات ابراهيم ، آفتاب گرفت ، گروهي خيال كردند كه اين بخاطر مرگ ابراهيم است ، پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) با عجله تمام بالاي منبر قرار گرفت و به مردم هشدار داد كه خورشيد و ماه در مجرايي كه خداوند مقرر فرموده است به كار خود مشغولند و هرگز بخاطر مرگ و حيات كسي تغيير نمي يابند ، شما به جاي اين حرفها ، هرگاه خورشيد و ماه گرفت ، نماز آيات بخوانيد ، سپس از منبر پائين آمد ( 3 ) . حساسيت پيامبر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سفينة البحار ( عباس بن عبدالمطلب ) .
2 ـ اِنَّما هذا رَحْمَةً ، اين گريه عاطفي است نه اعتراض به خداوند ، بحارالانوار جلد 22 صفحه 151 .
3 ـ محسان برقي صفحه 313 .
|
صفحه 253 |
|
اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) را مشاهده بفرماييد كه چگونه براي جلوگيري از عقايد خرافي ، يك لحظه هم صبر نمي كند و فوراً مردم را احضار كرده ، بالاي منبر مي رود و اين پيام را مي دهد و پائين مي آيد .
حضرت بر خلاف بسياري از فرصت طلبان كه نه تنها حقايق را به نفع خود تفسير مي كنند ، بلكه از جهل و ناداني و از خرافه و افسانه پرستي مردم به سود خود استفاده مي نمايند ، هرگز پرده بر روي حقيقت نيافكند و از جهل و ناداني مردم به سود خود استفاده ننمود .
7 ـ قبر سه دختر رسول گرامي ( صلّي الله عليه و آله ) به نام هاي زينب ، رقيه و ام كلثوم ، هميچنين قبر زنان پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) ( غير از خديجه ( سلام الله عليها ) كه در مكه است و ميمونه كه در دو فرسخي مكه است ) در قبرستان بقيع واقع است ( 1 )
8 ـ قبر چند تن از شهداي احد در جانب غربي بقيع واقع شده است ( 2 )
9 ـ نافع ( بزرگ قرّاء ) و ابوسعيد خدري ( از صحابه بزرگ و از هواداران اميرالمؤمنين عليه السّلام ) نيز در بقيع است .
10 ـ قبر عبدالله بن جعفر طيار ( 3 ) زينب ( عليهاالسّلام ) كه محبوب پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) بود ، نيز در آنجاست .
11 ـ قبور عاتكه و صفيه ، دو عمه بزرگوار حضرت رسول اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) و ام البنين ، مادر حضرت ابي الفضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ كتاب قبل از حج را بخوانيد .
2 ـ كتاب قبل از حج را بخوانيد .
3 ـ كتاب قبل از حج را بخوانيد .
|
صفحه 254 |
|
العباس ( عليه السلام ) نيز در بقيع است ، ام البنين چهار فرزند داشت ، به نام هاي عباس ( حضرت ابوالفضل عليه السّلام ) جعفر ، عثمان و عبدالله كه همه آنان در كربلا به شهادت رسيدند .
آيا مي توان از كنار قبر چنين بانويي و ديگر بزرگان ، بي تفاوت گذشت ؟ بي جهت نيست كه عاشقان شهدا در اين مكان هااشك مي ريزند .
آري ، ما نبايد به جملاتي كه مي گويند : « گريه بر ميّت سبب رنج و عذاب اوست ! » گوش فرا دهيم ، زير قرآن مي فرمايد : « وَلاتَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَاُخْري » ( 1 ) ، « هرگز گناه شخصي را به حساب ديگري نمي گذارند » ، چرا گريه زنده ها سبب شديد شدن عذاب مردگان شود ؟ چون اين منطق با قرآن مخالف است ، هرگز قبول نداريم ( 2 )
زيـاد در بـقـيع نـمـانـيم كـه در مـدينه بـايـد به سـراغ اُحد هم بــرويــم .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره فاطر آيه 18 .
2 ـ منتهي الآمال از استدلال و تلاوت آيه از عايشه نقل مي كند ، صفحه 494 .
|
صفحه 255 |
|
شهـداي اُحــد
بد نيست ، سيمايي از جنگ احد را ترسيم كنيم ( خوب است ابتدا از جنگ بدر آغاز كنيم ) در سال دوم هجري كه جنگ بدر واقع گرديد و مسلمانان پيروز شدند ، كفار مكه عقده و كينه به دل گرفتند ؛ از يك سو افراد زيادي از آنان كشته شده بود و از سوي ديگر راه بازرگاني آنها از راه مدينه بسته شده بود و آنها در پي انتقام بودند .
عمروعاص و افرادي چند ، ميان قبيله هاي دور رفتند تا بودجه جنگ آينده را تهيه نمايند ، از سرزمين تهامه و قبيله كنانه ، حدود چهار هزار نفر جنگجو آماده شدند ، زنان را نيز براي طبل زدن ، شعر خواندن و بستن راه فرار جنگجويان خود ، به جبهه بردند ؛ زيرا مي دانستند كه اگر فرار كنند ، همسران و دخترانشان اسير مي شوند و عرب به اين خواري تن نمي دهد .
عباس ، عموي پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) كه يك مسلمان واقعي غير متظاهر به اسلام بود ، پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) را از نقشه
|
صفحه 256 |
|
كفار مكه مطلع ساخت .
لشكر قريش از مكه به سوي مدينه حركت نمود . پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) با اصحاب مشورت كردند ، رأي اكثر جوانان و حمزه اين بود كه به جاي سنگر گرفتن در شهر ، بيرون مدينه رويم . رسول اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) لباس رزم پوشيد و زره و شمشير خود را برداشت و مسلمانان حركت كردند . رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) نماز جمعه را خوانده ، با لشكري بيش از هزار نفر به سوي احد رهسپار شدند .
رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) ابتدا از لشكر سان ديدند ، لشكري كه در آن ، پيرمرد قد خميده اي به نام عمرو بن جموح را مشاهده مي كنيد كه چهار فرزندش را به ياري رسول الله ( صلّي الله عليه و آله ) به احد آورده ، خودش نيز با التماس اجازه شركت مي خواهد .
لشكري كه در آن ، حنظله را مي بيند كه شب عروسي او مصادف با شب عمليات در جبهه است ، از رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) اجازه گرفت و رفت ، يك شب نزد عروس بود و غسل نكرده با عجله خود را به جبهه رساند و شهيد شد و پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) فرمود : من ديدم ، فرشتگان او را غسل مي دادند و در تاريخ اسلام لقب « غسيل الملائكة » ؛ « غسل داده شده به دست فرشتگان » را دريافت نمود .
جالب اينكه پدر اين داماد ( 1 ) ، در جبهه كفر و از پايه گذاران مسجد ضرار و پدر عروس ( 2 ) ، نيز رئيس منافقان مدينه بود ، ولي فرزندانشان اين چنين از آب درآمدند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ ابوعامر پدر حنظله بود .
2 ـ عبدالله بن ابي سلول پدر عروس و رئيس منافقان مدينه بود .
|
صفحه 257 |
|
در اين لشكر بود كه 9 نفر پرچمدار لشكر كفر ، يكي پس از ديگري به دست حضرت علي ( عليه السلام ) كشته شدند ، در اين لشكر بود كه فرياد زدند ، پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) شهيد شد و گروهي روحيه خود را باخته ، پا به فرار گذاشتند . در اين لشكر بود كه انس ، هفتاد زخم برداشت و جز خواهرش كسي او را نشناخت . در اين لشكر بود كه پيامبر عزيز ( صلّي الله عليه و آله ) شخصاً در تنظيم صف هاي رزمندگان دخالت كرده ، هرگاه شانه سربازي جلوتر بود ، فوراً او را به عقب مي راند .
در اين لشكر بود كه ابودجانه ، يار باوفاي رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) دستمال سرخي به پيشاني خود ( به علامت استقامت تا شهادت ) بست و شمشير را از دست مبارك پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) گرفت و قول داد ، آنقدر بجنگد تا شمشير خم شود .
در اين لشكر بود كه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) پنجاه تيرانداز را به رياست عبدالله جبير ، مسئول حفاظت شكاف و بريدگيهاي كوههاي احد قرار داد ، ولي چهل نفر از آنها به خيال اينكه مسلمانان به پيروزي كامل رسيده اند و مشغول جمع غنائم هستند ، منطقه حفاظتي را رها كرده ، براي به دست آوردن غنيمت به بقيه پيوستند و دشمن هم از اين فرصت استفاده نمود و از همان محلي كه نگهبان نداشت ، حمله كرد و مسلمانان را محاصره نمود و هفتاد تن از بهترين مسلمانان را شهيد كرد .
در اين لشكر بود كه اكثر مسلمانان بخاطر شايعه شهادت پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) پا به فرار نهاده ، براي نجات خود از كوه بالا مي رفتند ، و هر چه پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) صدا مي زد كه برگرديد ،
|
صفحه 258 |
|
هيچكدام اعتنا نكردند ( 1 )
در اين جنگ بود كه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) هر چه تير داشت ، پرتاب كرد و كمانش شكست .
در اين جنگ بود كه حضرت علي ( عليه السلام ) در سن 26 سالگي ، چنان از پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) حمايت كرد كه ندايي در ميدان شنيده شد كه : « لا سيف الا ذولفقار ، لا فتي الا علي » ، « شمشيري همچون ذوالفقار و جوانمردي همچون علي ابن ابي طالب نيست » ، زيرا اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) با هفتاد زخم كه در بدن داشت از رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) دفاع مي كرد و از بيست و دو نفر كشته كفار ، يازده نفرشان به دست مبارك علي ( عليه السلام ) هلاك شدند .
در اين جنگ بود كه زني به نام « نسيبه » كه در آغاز نبرد به رزمندگان آب مي داد ، همين كه وضع دگرگون شد ، شمشير به دست گرفت و از جان مقدس رسول اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) چنان دفاع كرد كه زخم هاي متعددي بر بدن اين بانو وارد شد ، و بعد از جنگ ، رسول گرامي ( صلّي الله عليه و آله ) شخصي را براي عيادت به منزل او فرستاد .
در اين جنگ بود كه دشمنان اسلام با شعار « اُعْلُ هُبَل ، اُعْلُ هُبَلْ » ، « سرافراز باد ، بت هبل » و با شعار « نحن لنا العُزّي ولا عُزّي لكم » ، « ما بت عُزّي داريم ، ولي شما نداريد » ، روحيه رزمندگان خود را تقويت مي كردند و پيامبر عزيز ( صلّي الله عليه و آله ) در برابر شعارهاي آنان ، شعارهاي توحيدي را به مؤمنان تعليم داد و بدين وسيله جلوي تبليغات مسموم را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اِذْ تُصْعِدُونَ وَلاتَلْوُونَ عَلي اَحَد وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ في اُخْريكُمْ ، سوره آل عمران آيه 153 .
|
صفحه 259 |
|
گرفتند ( 1 )
در اين جنگ بود كه يكي از زنان ، شوهر ، پدر و برادر خود را از دست داد ، ولي همين كه خبر يافت ، پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) سالم است ، تمام ناراحتي هاي خود را فراموش كرده ، شتري به ميدان آورد و جنازه هاي شوهر ، پدر و برادر را حمل نمود و هنگامي كه مردم برايش دل سوزي مي كردند ، مي گفت : خوشحالم كه پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) زنده است ( 2 ) ( 3 )
حضرت حمزه سيدالشهدا
در « اعيان الشيعه » مي خوانيم : نام او ، قبل از اسلام و بعد از اسلام حمزه به معناي شير يا شدت بود ، به فرمان پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) لقب او « اسدالله » و « اسدرسوله » و « سيدالشهدا » گذاشته شده .
حضرت حمزه در سال دوم بعثت اسلام آورد و همراه پيامبر عزيز ( صلّي الله عليه و آله ) هجرت نمود . او از نامداران قريش بود ، همين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ پيابر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) در برابر شعار اُعلُ هُبَل ، اعل هبل ، فرمودند ، بگوئيد : اَللّهُ اَعْلي وَاَجَلُّ ، اَللّهُ اَعْلي وَاَجَلُّ و در برابر شعار دوم فرمودند ، بگوئيد : اَللّهُ مَوْلينا وَلا مَوْلي لَكُمْ ، اَللّهُ مَوْلينا وَلا مَوْلي لَكُمْ .
2 ـ گرچه اين بانو پيشتاز همه ايثارگران عالم است ، ولي در انقلاب اسلامي ايران ، شاهد زناني بوده ايم كه چهار فرزند خود را ، يكي پس از ديگري به جبهه فرستادند و از دل به امام « ره » دعا كردند .
3 ـ در تاريخ مي خوانيم كه شتر به سوي مدينه نمي آمد ، پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) به آن بانوي نمونه فرمود : شوهرت هنگام رفتن به ميدان از خدا چه خواست ؟
آن بانو گفت : دعا كرد كه به خانه برنگردد .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) فرمود : دعاي او مستجاب شده ، آن جنازه ها را به مدينه نبريد و در همان اُحد دفن نمائيد .
|
صفحه 260 |
|
كه شنيد ابوجهل توهين و جسارت به پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) كرده ، با شدت ناراحتي وارد مسجدالحرام شد ، ديد كه ابوجهل در كنار كعبه نشسته است با كمان خود چنان بر سر او زد كه شكافته شد و گفت : من دين محمد ( صلّي الله عليه وآله ) را پذيرفته ام ، چرا به او توهين كرده اي ؟
مسلمان شدن حمزه ، در قدرت اسلام و جلوگيري از آزار پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) نقش مهمي داشت . پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) ميان حمزه و زيد بن حارثه برادري برقرار كرد .
حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمود : اي كاش ، بعد از رحلت پيامبر اسلام ، دو يار همچون جعفر طيار و حمزه داشتم .
حمزه در سال اول هجري پرچمدار رسول الله ( صلّي الله عليه و آله ) در جنگ بُواط و جنگ بني قينقاع بود ( 1 )
حمزه در جنگ بدر ، افراد متعددي را به هلاكت رساند .
حمزه در احد به هر سو حمله مي كرد ، دشمن را تار و مار مي نمود .
رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) همين كه بدن مقدس حمزه را در احد قطعه قطعه ديد ، تصميم گرفت ( 2 ) كه هفتاد نفر از مشركان را به اين سرنوشت برساند ، ولي آيه نازل شد كه : « هرگاه خواستيد مجازات كنيد ، فقط به مقداري كه به شما تعدي شده ، كيفر دهيد نه بيشتر از آن ، و اگر صبر و شكيبايي پيشه كنيد ، اين كار براي شكيبايان بهتر است » ( 3 ) . بعد از نزول آيه شريفه ، بلافاصله پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) گفت :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ جنگ با يهودي كه پيمان خود را شكستند و اين واقعه بعد از جنگ بدر بود ، كامل ابن اثير جلد 2 صفحه 137 .
2 ـ نورالثقلين ، جلد 3 صفحه 96 ذيل آيه 126 سوره نحل .
3 ـ وَاِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقبْتُمْ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصّابِرينَ ، سوره نحل آيه 126 .
|
صفحه 261 |
|
« صبر مي كنم ، صبر مي كنم » . با اينكه براي پيامبر روزي سخت تر از زماني كه بدن مبارك حضرت حمزه را با آن وضع در ميدان ديد ، وجود نداشت ولي بخاطر رضاي خداوند چنان صبر و بزرگواري از خود نشان داد كه قابل بيان نيست .
همين مشركان مكه كه در احد ، آن چنان رفتار كردند ، بعد از چند سال ( روز فتح مكه ) به فرمان رسول گرامي ( صلّي الله عليه و آله ) مورد عفو عمومي قرار گرفتند . اگر رفتار مشركان را در احد ، كنار رفتار پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) با مردم مكه قرار دهيم ، عواطف و بزرگواري و انسانيت اسلام را مشاهده مي نماييم .
حمزه شهيدي است كه امام سجاد ( عليه السلام ) در خطبه مسجد شام ( بعد از شهادت امام حسين عليه السّلام ) به خويشاوندي او افتخار نمود ( 1 )
حمزه به فرمان پيامبر بزرگوار ( صلّي الله عليه و آله ) در بعضي جنگها فرمانده بود و با تهديدات خود ، جلوي سوء قصدها و توطئه ها را نسبت به پيامبر عزيز ( صلّي الله عليه و آله ) مي گرفت ( 2 )
حمزه كسي است كه در جنگ بدر ، يكي از سركردگان ارتش كفر را كه به قدرت خود مغرور بود ، هلاك نمود ( 3 )
حمزه كسي است كه روز قيامت بر مركب رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) سوار مي شود ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ منتهي الآمال ، صفحه 461 .
2 ـ فروغ ابديت جلد 1 صفحه 273 و صفحه 272 .
3 ـ فروغ ابديت جلد 1 صفحه 506 .
4 ـ سفينة البحار ، حمزه .
|
صفحه 262 |
|
حمزه كسي است كه فاطمه زهرا ( سلام الله عليها ) هر هفته به زيارت قبر او رفته ، اشك مي ريخت ( 1 )
حمزه كسي است كه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) درباره اش فرمود : هر كس مرا زيارت كند ، ولي به زيارت حمزه نرود ، جفا كرده است ( 2 )
حمزه شهيدي است كه سينه اش را بعد از شهادت ، شكافته ، جگرش را بيرون آوردند و جويدند ، گوش و بيني و دست و پاي مباركش را قطعه قطعه نمودند ( 3 )
حمزه شهيدي است كه وقت شهادت ، روزه دار بود و بيش از سي نفر از كفار را كشت ( 4 )
و آنقدر گريه كرد تا از حال رفت و فرمود : « يا اَسَدَ اللّهِ وَاَسَدَ رَسُولِه ، يا كاشِفَ الْكُرُباتِ ! يا حَمْزَةُ ! يا ذابُّ ! يا مانِعُ عَنْ وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ ! » ، « اي شير خدا و شير رسول خدا ، اي كسي كه ناراحتي ها را برطرف مي كردي ، اي كسي كه جلوي ظلم و آزاري كه بر پيامبر وارد مي شد ، مي گرفتي ( 5 )
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) لباس خود را از تن بيرون آورد و بر روي جنازه قطعه قطعه شده حضرت حمزه انداخت ( 6 ) . وقتي كه صفيه خواهر حمزه ( عمه رسول خدا صلّي الله عليه و آله ) به احد آمد تا بدن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحارالانوار ، جلد 10 ، صفحه 442 .
2 ـ سفينة البحار ( حمزه ) جلد 1 صفحه 337 .
3 ـ سفينة البحار ( هند ) .
4 ـ تنقيح المقال ما مقاني جلد 1 صفحه 375 .
5 ـ سفينة البحار ، حمزه .
6 ـ سفينة البحار ج 1 ص 338 .
|
صفحه 263 |
|
برادر شهيدش را ببيند ، پيامبر اكرم به فرزند صفيه گفت : مادرت را منصرف كن . آن بانوي اسلام گفت : من مي دانم ؛ برادرم شهيد شده است و بدن مباركش را قطعه قطعه كرده اند ، مي توانم صبر كنم ، اين شهادت ها را در راه خدا كم است ، ما از اين پيش آمد ، خشنوديم و صبر كرده و در راه خداوند متعال به حساب مي آوريم ، پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) كه روحيه را آنقدر بالا ديدند ، اجازه دادند كه خواهر بر سر جنازه برادر حاضر شود ، ولي در عين حال رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) دست مباركش را بر قلب اين بانو ( كه عمه اوست ) گذارد ، خواهر حاضر شد و گريه ها كرد ، رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) هم گريه كرد ، ولي جمله اي برخلاف رضا و تسليم نگفت ( 1 )
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) هفتاد و دوبار ، بر بدن حمزه نماز خواند به اين ترتيب كه اول بر حمزه نماز خواند ، سپس هر يك از شهدا را كه مي آوردند در كنار بدن مقدس حمزه قرار مي دادند و پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) بر هر دو نماز مي گزاردند ( 2 )
حمزه كسي بود كه رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) در باره اش فرمود : « اَحَبُّ اَعْمامي اِلَيَّ حَمْزَةُ » ( 3 ) .
حمزه شهيدي است كه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) همين كه ديد ، زنان مدينه براي ساير شهدا عزاداري و گريه مي كنند ، با چشمان اشكبار فرمود : « لكِنْ حَمْزَةُ لا بَواكِيَ لَهُ » ( 4 ) ، « حيف ، كه براي عموي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اعيان الشيعه جلد 6 صفحه 246 .
2 ـ اعيان الشيعه جلد 6 صفحه 246 .
3 ـ تنقيح المقال مامقاني جلد 1 صفحه 375 .
4 ـ سيره ابن هشام جلد 3 صفحه 104 .
|
صفحه 264 |
|
شهيدم گريه كننده اي نيست » ، زنان مدينه از آن پس براي حمزه به قدري عزاداري كردند كه رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) در حق آنان فرمود : به خانه هايتان برگرديد ، خداوند پاداش اين عزاداري شما را با رحم و الطاف خود جبران كند ، انصافاً حق ياري را ادا نموديد ( 1 )
نام شهداي اُحـد
مرحوم علامه اميني ( ره ) در « الغدير » ( 2 ) سيره اش ( 3 ) نوشته اند :
1 ـ حمزة بن عبدالمطلب .
2 ـ عبدالله بن جحش .
3 ـ مُصْعَب بن عُمَير ( 4 ) .
4 ـ عُمارة بن زياد .
5 ـ شَمّاس بن عثمان .
6 ـ عمرو بن معاذ .
7 ـ حارث بن انس .
8 ـ سلمة بن ثابت .
9 ـ عمرو بن ثابت .
10 ـ ثابت بن وَقْش .
11 ـ رفاعة بن وقش .
12 ـ حسيل بن جابر .
13 ـ صيفي بن قبطي .
14 ـ حباب بن قبطي .
15 ـ عباد بن سهل .
16 ـ حارث بن اوس .
17 ـ اياس بن اوس .
18 ـ عبيد بن التهان .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سيره ابن هشام جلد 3 صفحه 105 .
2 ـ الغدير جلد 5 صفحه 163 .
3 ـ سيره ابن هشام جلد 3 صفحه 81 ـ 75 .
4 ـ تاجر زاده اي كه در رفاه كامل بود ، ولي به عشق اسلام ، همه را رها كرد و بر خلاف فشار والدين ، به سراغ اسلام آمد . پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) همين كه قيافه آن اشراف زاده را با لباسهاي كهنه ديد ، فرمود : به كسي كه خدا قلب او را نوراني كرده است ، نظر كنيد . ( سفينة البحار « صعب » ) .
|
صفحه 265 |
|
19 ـ حبيب بن زيد .
20 ـ يزيد بن حاطب .
21 ـ ابوسفيان بن حارث .
22 ـ انيس بن قتاده .
23 ـ حنظلة بن ابي عامر .
24 ـ ابوحية بن مسلمه .
25 ـ عبدالله بن جبير .
26 ـ ابوسعيد بن خيثمه .
27 ـ عبدالله بن مسلمة .
28 ـ سبيع بن حاطب .
29 ـ عمرو بن قيس ( 1 )
30 ـ قيس بن عمرو .
31 ـ ثابت بن عمرو .
32 ـ عامر بن مخلد .
33 ـ ابوهبيرة بن حارث .
34 ـ عمرو بن مطرف .
35 ـ اوس بن ثابت .
36 ـ انس بن نضر .
37 ـ قيس بن مخلد .
38 ـ عمرو بن اياس .
39 ـ سليم بن حارث .
40 ـ نعمان بن عبد .
41 ـ خارجة بن زيد .
42 ـ سعد بن ربيع .
43 ـ اوس بن ارقم .
44 ـ مالك بن سِنان .
45 ـ سعد بن سويد .
46 ـ علبة بن ربيع .
47 ـ ثعلبة بن سعد .
48 ـ نقيب بن فروة .
49 ـ عبدالله بن عمرو .
50 ـ ضمرة الجهني .
51 ـ نوفل بن عبدالله .
52 ـ عباس بن عباده .
53 ـ مالك بن اياس .
54 ـ كيسان مولي بني النجار .
55 ـ نعمان بن مالك .
56 ـ مجذَّر بن ذيادبَلَويّ .
57 ـ عبادة بن حسحاس .
58 ـ رفاعة بن عمرو .
59 ـ عبدالله بن عمرو .
60 ـ عمرو بن جموح .
61 ـ خلاّدبن عمروبن جموح .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ در سفينة البحار مي خوانيم كه عمرو بن قيس ، حتي يك ركعت نماز نخواند ، ولي به خاطر اسلام و شركت فوري در جبهه و شهادت فوري در احد به بهشت رفت .
|
صفحه 266 |
|
62 ـ ابو ايمن مولي عمرو .
63 ـ عبيدة بن عمرو .
64 ـ عنتره مولي عبيدة .
65 ـ سهل بن قيس .
66 ـ ذكوان بن عبد قيس .
67 ـ عبيد بن المعلّي .
68 ـ مالك بن غيلة .
69 ـ حارث بن عدي .
70 ـ اياس بن عدي .
71 ـ مُخَيريق .
72 ـ ثابت بن دَحْدامَه .
يك درس مهـم
اي زائران مدينه و قبر پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) ، اكنون بر مزار شهداي احد حاضر شده ايد ، لازم است ، لحظه اي در فكر عوامل شكست جنگ اُحد باشيد و از خود سؤال كنيد كه :
1 ـ چرا سال قبل ( دوم هجري ) ، مسلمانان در جنگ بدر پيروز شدند ، ولي سال بعد ( سال سوم هجري ) كه قدرتمندتر بودند ، شكست خوردند ؟
2 ـ چرا حزب خدا كه طبق وعده الهي بايد پيروز شود ، در اينجا شكست خورد .
3 ـ چرا در همين جنگ اُحد ، در حمله اول موفق شدند ، ولي پايان كار به ضرر مسلمانان تمام شد ؟
بعضي از اين سؤالات را خود مسلمين هم ، بعد از جنگ از يكديگر مي پرسيدند ؟ ولي قرآن بسيار زيبا جواب مي دهد و مي فرمايد :
|
صفحه 267 |
|
« لَقَدْ صَدَقَكْمُ اللّهُ وَعْدَهُ اِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِاِذْنِهِ » ( 1 ) .
خداوند به وعده خود نسبت به پيروزي اسلام بر كفر صادقانه وفا كرد ؛ زيرا در حمله اول ، در همين جنگ ، با لطف و اذن خداوند ، حواس دشمن را گرفتيد و تارومار كرديد .
« حَتّي اِذا فَشِلْتُمْ وَتَنازَعْتُمْ » ( 2 ) .
ليكن ، رمز شكست در پايان كار اين بود كه شما را ضعف و ترس فراگرفت ، با اينكه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) فرموده بود ، سنگر خود را ( در رابطه با حفاظت كوه هاي احد ) رها نكنيد ، همين كه خيال كرديد ، حفاظت مانع رسيدن شما به غنائم جنگي است ، در اثر اختلاف با يكديگر سنگر را رها كرده و از پنجاه نفر محافظ ، چهل نفر بخاطر رسيدن به دنيا ، به سراغ جمع غنائم رفتيد ، دشمن نيز ، از همان راه نفوذ كرد و ده نفر ديگر از شما را كشت . آري ، اگر شما با وحدت كلمه ، در حفاظت سنگر ، استوار باقي مي مانديد به چنين سرنوشت تلخي دچار نمي شديد .
« وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما اَريكُمْ ما تُحِبُّونَ » ( 3 ) .
با اينكه خداوند پيروزي مورد علاقه را در مرحله اول حمله ، به شما نشان داد ، ولي دستور رهبر را رها كرديد ، لذا شكست خورديد . از اين آيات درس بزرگي مي توان گرفت ؛ يعني ، رمز شكست مسلمين در اُحد ، سه عامل بود :
1 ـ سستي و ترس .
2 ـ تفرقه .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره آل عمران آيه 152 .
2 ـ سوره آل عمران آيه 152 .
3 ـ سوره آل عمران آيه 152 .
|
صفحه 268 |
|
3 ـ ترك اطاعت از رهبر .
آيا در زمان ما ، مسلمانان پيروزند يا شكست خورده ؟
آيا عوامل سقوط و شكست در آنان هست يا نه ؟
بي جهت نيست ، حضرت علي ( عليه السلام ) آهي مي كشد كه اسلام در ايامي ، ياران باوفايي داشت ، ولي در زمان حضرتش ، ترس و تفرقه و نافرماني از رهبر همه را فراگرفته است . رمز پيروزي اسلام ، ايمان ، قدرت و اتحاد است و رمز شكست ، نداشتن آنهاست .
چون ، چنان بوديم ، بوديم آنچنان * * * چون ، چنين گشتيم ، گشتيم اين چنين
قرآن مي فرمايد : « اِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْم حَتي يُغَيِّرُوا ما بِاَنْفُسِهِمْ » .
« خداوند در سرنوشت ملتها تغييري نمي دهد ، مگر زماني كه خودشان ، در رفتار و اهدافشان تغيير پديد آورند » .
وعده پيروزي حق بر باطل هميشه با امدادهاي غيبي نيست ، بلكه بايد به عوامل طبيعي و سياسي و نظامي نيز توجه كامل نماييم . در همين جنگ اُحد بود كه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) صبحگاهان براي انتخاب لشكرگاه در دامنه اُحد ، از ميان بستگان و اهل خود بيرون آمد تا بهترين پايگاه نبرد را انتخاب نمايد ( 1 ) مقدمات كار ، كوتاهي نكند . حضرت امام حسين ( عليه السلام ) شب عاشورا ، شمشير خود را تيز مي كرد . لطف خداوند قانون و برنامه دارد و براي بهره برداري از آن ، دستوراتي داده شده است . قرآن سفارش كرده است كه براي ورود به خانه از در وارد شويد ، يعني هر كاري را بايد از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره آل عمران آيه 121 وَاِذْ غَدَوْتَ مِنْ اَهْلِكَ .
|
صفحه 269 |
|
راهش انجام داد ، با ضعف و ترس و تفرقه و نافرماني ، هرگز پيروز نمي شويد ، زيرا راه پيروزي ، ايمان و قدرت و وحدت و اطاعت است .
شرط امدادهاي غيبي در جبهه ها
قرآن با كمال صراحت مي فرمايد : اِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلاف مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ » ( 1 ) ، « اگر شما صبر و تقوا داشته باشيد ، گرچه دشمن با تندي و جوشش بر شما وارد شود ، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته ياري مي نمايد » . تنها شرط امداد الهي ، حركت در مدار تقوا و استقامت و پايداري است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سوره آل عمران آيه 125 .
|
صفحه 271 |
|
گنجينه هاي ويــران
تاريخ ويرانگري آثار مقدس مكّه و مدينه از سال 1221 در زمان عبدالله بن مسعود شروع شد ، وهابيّان به بقيع در مدينه و به قبرستان معلا در مكّه حمله كردند و اشياء نفيس و جواهر به غارت برده شد . امّا پادشاه عثماني انتقام گرفته و عبدالله بن مسعود و ده تن از همراهانش را اعدام كرد . مجدداً در سال 1351 تخريبها از سرگرفته شد . ما به عنوان نمونه فهرست گوشه اي از مكانهاي مقدّسي كه به دست اشرار وهابي خراب شده از كتاب « گنجينه هاي ويران » به صورت خلاصه نقل مي كنيم :
1 ـ گنبد و بارگاه چهار امام معصوم در بقيع .
2 ـ زادگاه رسول خدا : ( متأسفانه وهابيان ، هم بزرگداشت زادروز آن حضرت را ممنوع كردند و هم زادگاهش را تخريب نمودند ) .
3 ـ خانه امّ هاني : ( خواهر حضرت علي عليه السّلام ) كه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) در شب معراج در خانه او بودند از آنجا به مسجدالحرام و سپس به معراج رفتند .
4 ـ خانه ارقــم : پس از 3 سال دعوت پنهاني ، پيامبر عزيز ، اسلام را به صورت آشكار اعلام و خانه ارقم را به عنوان پايگاه معرفي كرد ، افراد
|
صفحه 272 |
|
زيادي در اين خانه مسلمان شده اند .
5 ـ خانه حضرت خديجه ( سلام الله عليها ) : منزلگاه بزرگ رهبر اسلام ، خانه اولين زن مسلمان ، زادگاه فاطمه زهرا ( سلام الله عليها ) ، جايگاه نزول وحي .
6 ـ خانه ميزبانان پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) در قبا و مدينه : خانه ابوايّوب انصاري كه شتر حضرت هنگام ورود به مدينه و تقاضاهاي متعدد در مقابل آن خانه خوابيد و همه اصحاب راضي شدند كه قرارگاه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله ) خانه او باشد .
7 ـ خانه علي بن ابيطالب ( عليه السلام ) : اولين مسلمان ، خانه نمونه اسلام ، زادگاه بهترين جوانان اهل بهشت امام حسن و امام حسين ( عليهماالسلام ) .
8 ـ خانه امام صادق ( عليه السلام ) : كه نزديك خانه ابوايوب انصاري و مورد احترام مسلمين بود .
9 ـ مسجد « ردّالشمس » و مسجد « راية » ( كه پيامبر اسلام صلّي الله عليه و آله هنگام جنگ دستور مي داد در اين نقطه پرچم بزنند ) .
10 ـ بيت الاحزان : عزاخانه فاطمه زهرا ( سلام الله عليها ) كه داراي قبّه و ساختمان بوده است .
11 ـ مرقد مطهّر حضرت عبدالله پدر رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) : كسي كه بهترين فرزندان جهان را به جهانيان عرضه كرد .
12 ـ گنبد و بارگاه ابراهيم فرزند رسول الله ( صلّي الله عليه و آله ) و فرزندان ديگر آن حضرت .
13 ـ حرم مطهّر اجداد پيامبر ( صلّي الله عليه و آله ) در مكاني در مكّه بوده است . مجموعه اي كه به نام معلاه معروف بوده قبر عبدمناف ، هاشم ،
|
صفحه 273 |
|
عبدالمطّلب و ابوطالب در آن بود .
14 ـ حرم مطهر حضرت حمزه سيدالشهدا در اُحد كه ضريح و گنبد داشته است .
15 ـ حرم شهداي فخ كه در سال 169 هجري در زمان حضرت موسي بن جعفر ( عليه السلام ) به دست هادي عباسي به شهادت رسيدند . رهبرشان حسين بن علي از فرزندان امام حسن ( عليه السلام ) بود . وي با يارانش به طرز فجيعي كه خيلي شباهت به كربلا داشت شهيد ، شدند .
16 ـ حرم شهداي فخ : در سال 63 هجري لشكر يزيد به مدينه حمله و خانه ها را تخريب ، به ناموس مردم تجاوز نمود و اموال را به غارت برد . مقتل رهبران اين مقاومت به صورت حرم و مورد احترام بوده كه تخريب شد .
17 ـ جايگاه بيان احكام و مناسك حج توسط رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) در عرفات .
18 ـ گنبد و بارگاه و حرم اصحاب رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله ) : ابوسعيد خدري ، عثمان بن مظعون ، جابربن عبدالله ، سعدبن معاذ ، ابن عباس ( در طائف ) ، ابوذر غفاري ( در ربذه ) ، مقداد ، صُهيب و . . . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اقتباس از كتاب گنجينه هاي ويران .