بخش 4

  13 - سعی بین دو کوه صفا و مروه   14 - وقوف در سرزمین عرفات   15 - وقوف در مزدلفة مشعرالحرام   16 - رمی جمره عقبه در سرزمین منی   17 - قربانی در منی


13 - سعي بين دو كوه صفا و مروه

مهمان خانه خدا هنگام سعي بين صفا و مروه خود را همانند شخصي مي بيند كه در آستانه سلطاني در تردد است و انتظار ملاقات با او را دارد اين تردد از آن جهت است كه مي خواهد اخلاص خويش را اثبات كند و رضايت و لطف را جلب كند در عين حال نمي داند او را به حضور مي پذيرد يا نه. پس رفت و آمد خويش را تكرار مي كند و چون خود صاحب خانه هفت مرتبه را معين كرده است بر هفتمين بار بسنده مي كند، در هر صورت سعي كننده بين صفا و مروه خود را بين دو كفه ترازو در صفحه قيامت مي بيند كوه صفا را كفه حسنات و مروه را كفه سيئات مي پندارد پس رفت و آمد بين آن دو براي آن است كه ببيند كدامين كفه بر ديگري برتري دارد؟ عذاب بر غفران و يا غفران و آمرزش بر عذاب؟

14 - وقوف در سرزمين عرفات

اجتماع عظيم انسانهاي خداجو، مناجات و فرياد و ناله، از هر قوم و ملتي و نيز رفت و آمدهاي بسيار زياد به سوي مشاعر الهي همچون جبل الرحمة و مسجد نمره و ... با توجه به اختلاف آراء پيشوايان مذاهب و پيروان آنان اعجاب انسان را برمي انگيزاند، او خداجويان را در اداء اين واجب الهي در سرزمين عرفات مي بيند، اين صحنه بزرگ حاجي را به ياد صحنه قيامت مي اندازد، او اجتماع انسانهاي آغازين و آخرين را به همراهي انبياء بزرگوار تصور مي كند و گويا مي بيند چگونه هر امتي به دنبال امام خويش است تا او را شفاعت كند.

آن هنگام با چنين تصورات زيبايي قلب شكسته خويش به خداي خود توجه پيدا مي كند و اعمال تو را در جمله قبول شدگان قرار مي دهد دعاهايت را مستجاب و مقبول مي گرداند و رحمتش را بر تو نازل مي كند، آرمانهاي مقدست تحقق مي يابد پس موقف عرفات از مواقف شريفه اي است كه انسان خداجو در آن مكان عظمت شرافت و بزرگي را به دست مي آورد.

15 - وقوف در مزدلفة مشعرالحرام

ورود در مشعرالحرام - كه جزء حرم مكي است - بعد از برون رفتن از حرم و قرق گاه الهي و اجازه مجدد صاحب خانه جهت داخل شدن در حرم او رحمت بازيافته ديگري است، زيرا سرزمين عرفات خارج از محدوده حرم امن است و مشعرالحرام جزء حرم امن مي باشد در اين سرزمين، بر دربهاي رحمت خداوند نزديك گشته اي، نسيم لطف و رحمت و مهرباني او بر تو بار ديگر مي وزد.

16 - رمي جمره عقبه در سرزمين مني
سرزمين مني جاي اطاعت محض در برابر خالق و آفريدگار است. زائر بايد اظهار بندگي كند و طوق عبوديت را بر گردن نهد و هيچ گونه وسوسه اي را از ناحيه عقل و انديشه و نفس نپذيرد. خود را در جايگاه ابوالانبياء ابراهيم خليل مي بيند، زيرا كه شيطان خواست حج او را در اين مكان ناخالص كند و او را گرفتار هواي نفساني نمايد. اما خدا فرمان داد تا شيطان را از خود براند. او هم با سنگ شيطان را از خويش دور كرد و ريشه هاي وسوسه شيطاني را خشكانيد.

17 - قرباني در مني

انجام قرباني چيزي جز اظهار اطاعت محض و تسليم در برابر خداوند نيست. حاجي اميدوار است كه در برابر هر جزئي از قرباني بتواند جزئي از بدن خويش را از آتش عذاب الهي برهاند و به وعده هاي نيكوي خداوند دست بيابد، مسلم هر چه تعداد قرباني بيشتر شود و خود قرباني از قوت بيشتري برخوردار باشد تاوان بيشتري را در برابر آتش جهنم خواهد پرداخت.


| شناسه مطلب: 76692