بخش 6

فصل هفدهم : منافع اقتصادی حج فصل هیجدهم : حج ، وسیله تشکیل انجمن همگانی فصل نوزدهم : حج در دیگر کشورها


128


فصل هفدهم

منافع اقتصادي حج

مسلمانان در زيارت خانه محترم الهي منافع اقتصادي نيز خواهند ديد ، و اگر بهره بردن از اين جهت را خوب بدانند ، خير بسيار به ايشان عايد مي گردد .

از جمله منافع حج اين است كه مستمندان از مسلمين در سرزمين حجاز خصوصاً مكه معظمه و مدينه منوره در امر معيشت پس از تنگي در زندگي گشايش مي يابند ، و بعد از رنج و زحمت براي زن و فرزند خود بي نياز مي شوند ، و به سايه خداوند تعالي و فضل او پناه مي برند ، و به دست حاجياني كه از اطراف جهان وارد مي گردند روزي داده مي شوند ، و به واسطه آن علاوه بر انتفاعي كه به نيازمندان از اهل اسلام حاصل مي گردد ، دو حرم محترم ( مكه و مدينه ) نيز آباد و گرامي و آبرومند خواهد بود .

ديگر اين كه بسياري از مردم هستند كه خمس و زكات به اموالشان تعلق مي گيرد ، به علت دوستي مال در خارج كردن حقوق


129


واجبه الهي و پرداخت آن به مستحقين مسامحه و سهل انگاري كرده اند ، هنگامي كه حج بر ايشان واجب شد و انجام اين واجب را قصد كردند اموال خود را پاك مي كنند و هر چه از حقوق مالي بر آنان واجب باشد محاسبه كرده و خواهند پرداخت و سپس عازم حج مي شوند .

بيشتر حج گزاران از كساني هستند كه خداوند سبحان گشايشي در روزي به آنان كرامت فرموده ، به حجاز مي رسند در حالي كه مقدار زيادي ثروت كه نمي توان آن را ناچيز شمرد با ايشان است ، در مخارج به خود سخت گيري نمي كنند ، در شهرهاي مختلف اسلامي از خريد اجناس مختلف به عنوان سوغاتي دريغ نميورزند ، بنابراين اهالي آن شهرستان ها از فروشنده و خريدار و نويسنده و واسطه و مسكين و باربر ، فايده بسياري از توانگري مسلمانان به ايشان خواهد رسيد ، و در نتيجه خير و گشايشي به نيازمندان از اهل اسلام عايد خواهد شد .

دارندگان مشاغل و اصناف گوناگون از اهل حجاز از ارتباط خود با زائرين از گروه هاي مردم مختلف جهان ، سود و فايده هاي سرشاري مي برند ، و همين طور ايشان نيز به علت خريد و فروش امتعه اي كه قابل نقل و انتقال است از آنان استفاده مي نمايند ، و واضح است كه اين انتفاعات علاوه بر اينكه حسن تفاهم و
برادري را ميان دو دسته اهل حجاز و حاجيان متضمن است سبب
استحكام ارتباط اهل حجاز با كشورهاي اسلامي و بهبود وضع


130


اقتصادي آنان مي شود .

حاجيان به علت اجتماع عمومي و حصول رابطه از اوضاع و احوال كشورهاي يكديگر آگاه مي شوند .

مسلمانان در حج از ناحيه اقتصادي فايده بسيار مي برند خصوصاً به اهالي حرمين خير و بركت مي رساند ، چه همانا فقراي آنان را بي نياز مي كند و شكافهايي را كه گرسنگي در زندگي ايشان پديد آورده مسدود مي سازد و وجوه معاش را براي مردم آن سامان كه در سختي هستند آسان مي نمايد ، و بدين جهت خانه محترم خداوندي كه يادگار حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) است باقي مي ماند ، و پرچم توحيد در روي زمين افراشته مي گردد .

اگرچه پيش از اسلام هدف روشن از انجام حج فقط امر ديني بوده ، كه آن طلب آمرزش خداوندي است ، وليكن آن اجتماع حج از منافع دنيوي كه در زندگاني ادبي و مادي امت عربي تاثير داشته بر كنار نبوده است .

اعراب زمان جاهليت به مناسبت فرا رسيدن موسم انجام حج بازارهايي براي بازرگاني احداث مي كرد و همچنين مركزي براي عرضه ادبيات خود به وجود مي آورد ، و زحمات ادبي خود را از نثر و شعر بليغ عرضه مي داشت ، و مسابقه هاي ادبي ترتيب مي داد .

براي اهالي سوريه در هنگام حج بازارهاي تجارتي بود كه به ايشان و ساكنين مكه و وارد شوندگان به آن خير و منفعت مي رسانيد و همانا موسم حج وعده گاهي براي مردم پراكنده عرب بوده كه به


131


واسطه دوري منازل و نبودن راه هاي ارتباط ، خواسته هاي خود را به وسيله آن اجتماع جامه عمل مي پوشاندند و امور زندگاني و حوائج ساليانه و كارهاي خويش را انجام مي دادند و از گفته آنها چنين آورده اند :

« چه وعده گاه خوبي است هنگام حج و چه زيارتگاه نيكويي است كعبه »

و از آنچه اخيراً يادآور شديم پاسخ اين گفتار آشكار مي شود :

رازهايي كه در اين رساله شرح داده شد و دقايقي كه روشن گشت مصالح حجي است كه ركني از اركان دين مبين اسلام ، و وسيله افاضه رحمت و نعمت بر مسلمين به بهترين نظام است ، و البته حج در اسلام مانند ساير احكام حضرت خير الانام داراي اسراري است كه به عدد نمي آيد و شمرده نمي شود ، وليكن فايده عمل حج كه در زمان جاهليت مرسوم مردم عرب بود چه بود ؟


132


فصل هيجدهم

حج ، وسيله تشكيل انجمن همگاني

مكه معظمه وعده گاه ميليوني نفوس بشري است ، كه متدين به دين اسلام مي باشند .

حج بزرگ ترين كانون براي نشر حقايق اسلام و پيشرفت مسلمانان وضع گرديده است و خداوند جليل ( به نام انجام يكي از شعائر ديني ) گروهي را به سوي خود خوانده و آن را وسيله اي براي تشكيل انجمن همگاني قرار داده است .

در اين انجمن گروه ها و دستجات مختلف مسلمانان در يك نقطه از زمين با يكديگر روبرو مي شوند ، تا با ديدار و دوستي متقابل به هم نزديك گشته واز پراكندگي دوري گزينند . دراموري كه اجتماع مسلمانان در سال هاي گذشته انجام داده و كارهايي را كه بايد در آينده انجام دهند مشورت نمايند . هم چنين به اوضاع فعلي اجتماعي و چگونگي زندگي شان رسيدگي كنند و در اصلاح معضلات آن
سعي نمايند و در ايجاد حسن تفاهم و رفع ظلم و تعدي متجاوزين و


133


متعديان ، و ارشاد در راه حق و حقيقت با يكديگر همگام شوند ، و براي اعتلاي جامعه مسلمانان بكوشند . از فكر بلند متفكرين خود براي انتخاب خط مشي زندگي استفاده نموده و ارائه طريق آنان را مورد تأمل و مداقه قرار دهند . در اين مجمع عمومي است كه با بحث و گفتگو درباره آمال و احوال خود رفع پراكندگي كرده و در ايجاد يگانگي و اصلاح دين و دنياي خود از يكديگر استمداد نموده و با هوشياري كامل امور مربوطه را بررسي مي نمايند .

بايد از وسايلي كه دشمني و جدايي را بر طرف مي كند ، و خوار داشتن يكديگر را به يگانگي و برادري ، و كينه ها و اختلافات را به اتفاق و دوستي تبديل مي نمايد استفاده كرده ، و عواملي كه موجب شجاعت و جوانمردي ، و تشديد نيروي فداكاري در نفوس مي شود ، مورد توجه قرار گيرد . تا اينكه سبب جنبش جامعه مسلمانان گرديده مجد و عظمت ديرين خود را دريابند و حقوق غصب شده خود را مسترد نموده و آزادي از دست رفته را باز يابند . آنچه را كه مسلمانان از بزرگي و عزت و پيروزي در قرن هاي گذشته داشتند ، نبوده است مگر در اثر وحدت كلمه و آشكار ساختن فرمان خداوند و انجام دادن خواسته او و كوشش در نگهداشت و افراشتن سخن حضرتش تعالي شأنه .

اجتماع حاجيان از هر سمت در مكه در روز ترويه ( هشتم ذي الحجه ) يا قريب به آن انجام مي گيرد ، و اداي مناسك حج براي هزاران نفري كه از راه هاي دور و نزديك در آنجا حاضر شده ، و


134


وقوف همگي ساعتي چند در روز عرفه ( نهم ذي الحجه ) و اشتغال ايشان در آن مدت كوتاه به دعا و طلب آمرزش و استغفار با حقيقت بندگي و ذلت و خواري و نهايت خضوع و خشوع در پيشگاه قدس پروردگار عالم ، و توجه كاملي كه به اميد رحمت از آن مبدء اعلي دارند ، و همگي گريان و نالان خشنودي او را مي جويند ، چه بسا ايشان را از گفتگو در كارهاي عمومي باز دارد و جلوگيري كند .

هنگامي كه از وقوف به عرفات و مشعرالحرام باز مي گردند و به مني وارد مي شوند ، در سه روز اقامت در آنجا كه خداوند سبحان مقرر داشته ، و ماندن در آن محل در تمام ساعات آن سه روز كه به طريق استحباب خواسته شده ، فرصتي است بسيار بجا و مناسب براي مشاورات عمومي و رسيدن به آنچه شرح داديم .

در اين زمان كه بشر خود را در تمدن و تفكر پيشرفته مي بيند ، و پاره اي از ترقيات را نمي توان انكار كرد . كوشش فراوان در ايجاد صلح همگاني كرده است و جوامعي مانند جامعه ملل متفق كه قبلا در ژنو پايتخت كشور سويس بوده و سازمان ملل در نيويورك بزرگترين بندر آمريكا و ديوان داوري در لاهه پايتخت كشور هلند تاسيس كرده اند و رنج ها و مشقت هاي بسيار در بر قراري آنها معمول داشته اند ، و مقصود ايشان وعده گاهي است كه مرداني از ملل مختلف جهان در آنجا جمع شوند ، و پس از اجتماع و مشورت ها راه و روشي را انتخاب كنند كه موجب پايداري صلح و


135


جلوگيري از دشمني ها و جنگ ها باشد وليكن جاي تاسف است ! كه با اين حال در انجام مقصود خود موفق نشده و كوشش هاي آنان نتيجه نبخشيده ، از رسيدن به مقاصد صلح جويانه نااميد شده و مركزي براي حمايت از ظالمين و ستمگران گرديده است .

علت اصلي عدم موفقيت آنان آن است كه فكر آشتي و اصلاح در نفوس اكثر نمايندگان ، بر اساس و پايه خيرخواهي و مهرباني و ايمان نيست ؛ بلكه مي توان گفت كه افكار ايشان بر سوء سريره و انديشه هاي تاريك و زشت و پليدي نيّت استوار است ، و اصل اين منظور براي ترس از پيدايش شعله هاي آتشي است كه با افروخته شدن جنگ شايد ديگر نتوان آن را خاموش كرد ، وليكن حرص و آز دولت هاي نيرومند جهان بر اين ترس ها چيره مي شود ، وايشان را به ويراني و نابودي آن مقررات وا مي دارد و آتش ستيزه جويي را مشتعل مي سازد .

به هر حال ، آنچه را كه به خاطر آن سازمان هاي مختلف جهاني را تشكيل داده اند ، بهترين وجه آن را خداوند متعال از چهارده قرن پيش مقرر داشته ، و آنچه را صلح طلبان مي خواهند و خيرخواهان جهان مي انديشند و بر آن حريصند تماماً در احكام آسماني اسلام وجود دارد ، و فايده و سودي است از فوايد بسيار كه از تشريع حج مي توان استفاده كرد .

سازمان هايي كه افراد بشر آن را تاسيس كرده اند ، محدود براي اشخاصي معين مي باشد ، به غير خودشان اجازه ورود به آنجا را


136


نمي دهند ، لكن وعده گاه حج موعدي است كه همه مسلمانان به سوي آن خوانده شده اند بدون اينكه ميان سياه و سفيد و ثروتمند و فقير و شريف و وضيع و پادشاه و رعيت فرقي باشد ، اگر چه وجوب حج مخصوص دارندگان استطاعت مالي و بدني است .

در آن وعده گاه ها و سازمان ها به صورت زيبنده و در حقيقت فريبنده نمايندگان دولت هاي بزرگ و نيرومند در ظاهر و باطن و پنهاني و آشكارا امتيازات خاصي براي خود مي بينند ، و به واسطه اعمال نفوذ و داشتن قدرت ، حقوق دولت هاي ضعيف و ناتوان را پايمال مي كنند ، و از حضور نمايندگان ايشان ، رسيدن به مقاصد و آرزوهاي خود را مي خواهند .

روز وعده گاه حج به جهت آمادگي براي الغاي امتيازات طبقاتي و تلقين به حاجيان و آگاه نمودن ايشان بر التزام به اين صفت بلند پايه و تأدّب به اين ادب گرانمايه ، از تن بيرون آوردن پوشاك ها و زينت ها و نشانه هاي تعينات و ملبس شدن ايشان به يك لباس متحد الشكل كه همگي در آن برابر و مساوي باشند ، مقرر شده است ، تا اينكه همگي براي حصول مقصود و ظهور يگانگي و تساوي مطلق به بهترين جلوه ها و بلندترين مظاهر آن ، شرف حضور يافته و خود را عرضه بدارند ، و اگر اين شرط اساسي مقرر نشده بود هر آينه به لباس ها و هيئت هاي ظاهري خود مي باليدند و بر يكديگر فخر مي نمودند و به مقام و شوون و حيثيات خود تظاهر و خودنمايي مي كردند ، و البته روشن است كه اين گونه امور برخلاف


137


آن منظوري است كه خداوند متعال در حج خواستار شده است .

اينكه در حالي باشند كه ناتواني ناتوانان و نياز نيازمندان و رنج و قيد و بند كساني را كه راهي به دفع آن ندارند به ياد آورند ، و در حالي باشند كه از رسوم عظمت و بلندمنشي و امتيازات بزرگي و ثروت و رياست فرود آمده باشند ، و با اينكه در بند محكوميت و مسئوليت خداوند توانا و بلند مرتبه و دادگر هستند اعتراف نمايند ، و مانند كسي باشند كه در هر حالي كه از حالات و هر لحظه از لحظات و هر شأني از شؤون اجتماعي و فردي ، بليغ ترين سخنران ناصح و خير خواه و راستگوترين واعظي كه خطا نمي كند و سهل انگاري ندارد ، همراز و همراه آنها است و از ايشان غفلت نمي كند .

خلاصه اين كه حج مجمعي است با عظمت و بلند مرتبه و داراي استفاده هاي مهم ، و براي جلوگيري از فساد و تباه كاري و صلاح انسانيت مشورتگاهي است عمومي ، كه هر ساله عوض مي شود ، و پايه آن بر اساس انديشه نمايندگان خصوصي و درجات نيرو و ناتواني انتخاب كنندگان گذارده نشده است ، و اعضاي آن خود را از اغراض شخصي و اسباب گمراهي دور نموده و بارواني پاك در آنجا اجتماع كرده اند ، و با هر يك برنامه اي است از فوائد علمي و سياسي و اجتماعي و اقتصادي كه در كشورهاي خود به كار برده و نتيجه گرفته اند ، و بهترين سازمان و انجمن و مشورتگاهي است كه در آن درباره پيدايش روح يگانگي گفتگو مي كنند ، و براي نزديك كردن فاصله ها و اختلافاتي كه واقع شده يا امكان دارد بين


138


ملت ها واقع گردد كار مي كنند ، و براي توجه دادن عواطف مسلمانان به سعادت آينده ، و عمليات نيكو دعوت مي نمايند .

پس از اينكه حاجي به شهر خود بر مي گردد نسبت به بسياري از اخبار برادران ديني خود و روش آنها و اندازه پيشرفت هاي ايشان اطلاع دارد ، و واضح است كه آنچه را در آنجا ديده و شنيده و فهميده اند انتشار مي دهند و مردم خود را آگاه مي سازند ، و از احوال برادران دور دست و وضعيتي كه دارند و آنچه را كه براي همه از حسن تفاهم و همكاري حاصل شده براي قوم خود حكايت مي كنند ، و آنچه را كه در آن مركز اجتماع براي پيشرفت و پيروزي اسلام و مسلمين تشخيص داده اند شرح مي دهند .

با اين آگاهي ها و اطلاعات ، حاجيان مردم را هوشيار نموده و در سينه هاي ايشان آتش غيرت و حميت و دوري از ننگ و عار را مي افروزند ، و اميد است كه همه مسلمانان به آنچه دانسته اند عمل كنند و از منافع و فوائد حج بهره مند گردند .

و شگفت آور اين كه خداوند سبحان بر حسب ظاهر در
آيه كريمه : « تا شاهد منافع گوناگون خويش در اين برنامه حيات بخش باشند ، و در ايّام معيّني نام خدا را ياد كنند . » ، ( 1 )
ديدن منافعي را كه آن اداي فريضه اجتماعي است و اصلاح عمومي را در بر دارد ، بر بردن نام حضرتش كه آن اداي فريضه فردي است

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . حج ، آيه 28


139


مقدم داشته .

همانا مسلمانان نصف آخر آيه را اطاعت مي كنند و انجام مي دهند و قسمت ابتدايي آن را رها كرده اند ! ! چنانكه گوئي خداوند سبحانه و تعالي جز اداي فريضه دوم چيزي از ايشان نخواسته است .

هنگامي كه به خواست خدا بيداري اين ملت فرا رسد و تقدير ياري كند ، حج از بزرگترين عوامل زندگاني ايشان خواهد بود ، و از خداوند متعال خواهان آن هستيم و اجابت آن بر ذات اقدسش دشوار نيست .

اگر دارندگان منزلت ونفوذ و صاحبان رأي و انديشه و كساني كه سخنان ايشان در شهرهاي خود پذيرفته مي شود از همه ملل اسلام از شهرهاي دور و پراكنده اجتماع كنند ، و با روحيه اي پاك و عواطفي شريف و اخلاصي كامل و ايماني استوار ، براي شناسايي يكديگر و تشكيل شوري و حفظ و افزايش نيروي حياتي ، در مني انجمني تشكيل دهند و از تشريك مساعي دريغ ندارند ، پس به يقين بدان كه حكمت و فايده حج كامل خواهد شد ، و در اين هنگام مكه جايگاهي مي گردد براي سازماني كه سخن مسلمانان را مي شنود و به دردهاي ايشان رسيدگي مي كند و واضح است كه براي اين اجتماع و اتفاق در كلمه و مرام اثري خواهد بود كه در همه جهان مانند آن يافت نخواهد شد .

ملت هاي بيگانه كه بعضي از كشورهاي اسلامي را تصرف كرده اند ، رعاياي خود را از رفتن به حج جلوگيري مي كنند ، و علت


140


آن ترس از اموري است ، كه پاره اي از آن را يادآور شديم ، و همچنين بعضي از دولت هاي زورگو كه دشمن اسلام هستند كوشش فراوان در راه خاموش كردن اين نور الهي و نابود نمودن اين دين و تيره كردن روشني و درخشندگي آن دارند به حدي كه اسلام براي آنها بزرگترين گرفتاري و اندوه بي پايان شده است ، و آنچه را كه براي انجام مقاصد شوم و خائنانه آنان از مغزشان گذشته به كار برده اند ، و هر چه توانايي داشته اند براي بستن راه حج و جلوگيري مسلمانان از انجام اين فريضه ، اعمال كرده اند ، و ليكن اگر جنبش حياتي در ملت ها به وجود آيد هيچ نيرو و قدرتي قادر به جلوگيري آن نخواهد بود .

ناگفته نماند كه مقصود از به وجود آمدن چنين انجمني براي تنظيم امور داخلي حجاز و مداخله در مصالح خصوصي آن بلاد و تعيين حكومت و نحوه زمامداري و اداره نمودن آنها نيست . چه آن امري است كه عقل و منطق آن را تصديق نمي كند و هر با شعوري آن را انكار مي نمايد . بلكه مقصود اين است كه صاحبان رأي و منزلت در جهان اسلام ، فراهم آيند و متحد شوند واجتماع ايشان همه ساله براي ملل مسلمان سازماني باشد به معنايي كه گفته شد .

مهمترين مسئله اي كه از اين انجمن مي توان اميد داشت تنظيم امور مربوط به مكه و مدينه است از ناحيه حج و زيارت و تسهيل كارهاي حجاج و زائرين كه از كشورهاي مختلف به آنجا روي مي آورند ، چه گذارنده حج اعم از اينكه عرب يا عجم از شيعيان


141


باشد يا اهل تسنن ، نظر به اين كه زيارت كننده خانه خداوند سبحان است سزاوار است از طرف اهالي حرمين خصوصاً اگر از مستمندان باشد ، رنج و زحمتي به او نرسد ، بلكه شايسته است به هر نحوي كه خواسته باشد فريضه خود را انجام دهد و مردم مكه و مدينه به او مهرباني و كمك و ياري كنند .

شايسته است نسبت به زائرين كمال مساعدت و همراهي داشته باشند ، گاهي زيارت كننده خانه خداوند در مكه و مسجد الحرام و مني و عرفات به مشكلاتي برخورد مي كند كه بر دردها و رنج هايش افزوده مي شود و آتشي بر دل سوزناك و داغي بر جگر سوخته او عارض مي گردد و او را دستي نيرومند و قدرتي نيست كه از خود دفاع كند و رحم كننده اي نيست كه به دادش رسد .

پس وضع مقررات و انتظامات بدون كمترين آلودگي به عصبيت و آميختگي به زورگويي و خودخواهي براي تأمين و تضمين زندگي حاجيان و آزادي آنان لازم است ، تا اينكه به سبب اختلافات جزيي و فرعي بر خوردي ميان آنها واقع نشود ، و كسي كه ياوران او بيشتر بوده و مورد حمايت است ، براي مردمي كه از سفر و تحمل رنج ها جز تقرّب و رضاي خداوند يكتا و بي نياز و انجام عملي كه يكي از اركان دين اسلام است مقصودي ندارند ، وضع خفقان آوري پيش نياورند . تا اينكه حج از جهت زمان و توقف و اجتماع به نحوي باشد كه خداوند سبحان اراده و امضا فرموده است ، چه واجب اين است كه هر كسي از راهي كه معتقد به


142


آن است به خداوند تبارك وتعالي تقرب بجويد ، و بر هر مسلماني واجب است كه برادرانش را از انجام عمل بر طبق طريقي كه دارند و با ديگر راه ها شبيه و مانند است محروم نسازد .

خداوند عزّ اسمه فرموده :

« و براي هر كسي قبله اي است كه وي روي خود را به آن سوي مي گرداند ، پس در كارهاي نيك بر يكديگر پيشي گيريد . هر كجا كه باشيد خداوند همگي شما را به سوي خود باز مي آورد ، در حقيقت خدا بر همه چيز تواناست . » ( 1 )

روزگار ثابت كرده است كه براي مسلمين در تعصبات خشك و زورگويي هاي دشوار خيري نيست .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بقره ، آيه 148 .


143


فصل نوزدهم

حج در ديگر كشورها

حج عبادتي است قديمي و مشهور و معمول نزد همه امم ،
چه هر يك از آنان مكان معيني را اختيار نموده ، و براي
كمال روحي و جهات معنوي از تقرب و تقديس و تعظيم در
اوقاتي معين يا نامعين قاصد آن مكان مي شوند و حج خود را بجا مي آورند .

نزد مصريان قديم بيش از چهل قرن پيش بناهاي با شكوه و مجسمه هايي خيالي و پيكرهاي بسيار با عظمتي بود ، كه از اطراف قصدآنجا مي كردند ، ازآن جمله است مجسمه معبود آنان « ايزيس » ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ايزيس را مصريان پرستش مي كردند و آن را رب النوع دانسته و مادر اعظم مي ناميدند ، زيرا او را مادر خداي آفتاب مي دانستند و ايجاد زمين و كائنات زنده روي زمين را به او نسبت مي دادند و صورت هايي از جواهر و احجار كريمه براي او درست كرده بودند .


144


در شهر سائيس ( 1 ) و فُتاح ( 2 ) . . . . در منفيس ( 3 ) و آمّون ( 4 ) در طيّبه . ( 5 )

براي سريانيان و آشوريان و ايرانيان و فنيقيان پرستشگاه هاي مخصوصي بود كه در زمان هاي معين براي پرستش و ستايش به آن مواضع مي رفتند و از آنها ياري و خوشنودي مي خواستند . مردم يونان در پنجاه قرن قبل از ميلاد مسيح ( عليه السلام ) به مجسمه ( ديانا ـ ديان ) ( 6 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سائيس ، شهر قديمي مصر سفلي ، در سي ميلي شرق اسكندريه و پايتخت جمعي از ملوك بوده و معبد مهمّي به هيكل ايزيس در آن شهر وجود داشته كه مصريان براي عبادت او به سوي آن شهر مي رفته اند و حج مي كردند .

2 . فُتاح ـ پُتاح . به ضم فاء و باء فارسي ، مصريان او را خالق دنيا و حمايت كننده هنرمندان مي دانستند و پس از مدتي او را پدر جميع خدايان دانستند و عقيده داشتند كه پتاح خلق كرد هشت خداي ديگر را كه همه پتاح ناميده شده اند و خلاصه پتاح را خالق كل خدايان مي شناختند و براي آن تماثيلي مي ساختند .

3 . منفيس ـ ممفيس ـ مفيف . قديمي ترين پايتخت مصر در سي ميلي جنوب قاهره واقع است و اكنون قصبه كوچكي است .

4 . آمّون ـ به تشديد ميم ، خداي مصريان قديم ، اين كلمه منقول از يوناني است و نام مصري اين خدا ( آمن ) است و مصريان او راخدايي مي دانستند كه ديدن آن امكان نداشت و از خدايان هشتگانه به شمار مي رفت كه در هيولايي قبل از خلق عالم وجود داشته .

5 . طيّبه . معرب ( تب ) است از شهرهاي قديم و معروف مصر و شهر صد دروازه شهرت داشته و زماني هم پايتخت بوده و فعلا دهكده است .

6 . ( ديانا ) در اساطير روميان و ( آرتميس ) در اساطير يونانيان نام خداي شكار و دختر خداي خدايان و يكي از دوازده خدايان مهم يونانيان قديم بود كه جايگاه آنها به عقيده ايشان در قله كوه ( آلپ ) واقع در قسمت شرقي يونان در مرز مقدونيه و ساحل درياي اژه بود .


145


در افسوس ( 1 ) حج بجا مي آوردند و سپس در آغاز قرن دوم پيش از ميلاد مسيح ( عليه السلام ) حج معبد ( منياروا ) ( 2 ) در آتن ( 3 ) و معبد ( ژوپيتر ) ( 4 ) را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ( افسوس ) يا ( افز ) شهري است قديمي در ساحل درياي اژه و يونانيان قديم براي اداي مراسم حج در برابر معبد نامبرده به آن شهر مسافرت مي كردند و به مراسم عبادت مشغول مي شدند .

2 . « منياروا » يا « منيرو » از خدايان درجه اعلي و رب النوع زيبايي واز دوازده خدايان بزرگ يونان است كه مقر آنها را قله كوه ( اولمپ ) تصور مي كردند و در شهر آتن دو معبد بزرگ براي ( منيرو ) ساخته شده بود در صورتي كه در اين شهر خدايان ديگر جز يك معبد نداشتند ويكي از آن دو بزرگتر بود كه يونانيان براي انجام مراسم حج در مقابل معبد مذكور به شهر نامبرده سفر مي كردند .

3 . آتن پايتخت كشور يونان است .

4 . « ژوپيتر » منقول از اساطير يونانيان آنكه در اوائل خداي نور و آسمان بود ولي به تدريج بزرگترين خداي افسانه و خداي خدايان گرديد و در سراسر يونان پرستشگاه هاي بزرگي براي ژوپيتر وجود داشت و در امپراطوري پهناور روم نيز معابد بزرگي براي پرستش او ساختند و از معابد معروف تاريخي او همان معبد مهم واقع در ( المپ ـ المپي ـ المپا ) بود كه شاهكار صنعت گري و هنر به شمار مي رفت و همين معبد المپ بود كه يونانيان اداي مراسم حج را در مقابل آن اهميت مي دادند و به سمت آن كوچ مي كردند ، و مرحوم حاج فرهاد ميرزا در جام جم نقل مي كند كه « ژوپيتر يعني صورت مشتري كه از خدايان بزرگ مي دانستند . » و نيز دارد « گنبد ديانا يكي از هفت عجايب دنيا بوده واخراجات آن به قدر خراج همه مملكت آسيا شده بود و در اين بت خانه بيست هزار نفر به راحت مقام نشستن داشتند و ديانا دختر چوپيتر است كه رب پاكدامني و جمال است . هيكل چوپيتر كه بزرگتر از او صورت و هيكلي نساخته بودند در كوه « اليم پس » از سنگ تراشيدند و يكي از عجايب هفتگانه دنيا بوده . »


146


در آلمپ اختيار نمودند .

ژاپني ها هميشه در زمان هاي مخصوصي به هياكل مقدسه خودشان حج بجا مي آوردند و از آن جمله است هيكل عظيم
و مجسمه بزرگ آنان در ولايت « اسجي » ( 1 ) كه بر هر مردي
واجب است در مدت عمر خود اگر چه يكبار هم باشد به زيارت آن برود ، و با لباس سفيد و شكلي مخصوص به سوي آن متوجه مي شوند و بيشتر مردم آن را برهنه قصد مي كنند و لباسي جز چيزي كه ساتر عورت آنان باشد در تن ندارند و به دويدن راه را طي مي كنند .

هنديان به مجسمه و معبد « جاغرنات » ( 2 ) يا معبد « آلورا » ( 3 ) در حيدرآباد حج به جا مي آوردند و اين مجسمه را در سنگ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . « اسجي » چنين ضبط شده است و امروز به نام « اوساكا » شهر بزرگي است در ژاپن .

2 . « جاغرنات » معرب جاگرانات به معناي پروردگار عالم و نام معبدي است واقع در شهر پوري در سواحل خليج بنگال ، و در آنجا مجسمه و لشنويكي از خدايان سه گانه بزرگ هندي ها است و مجسمه هاي بسيار براي او در نواحي هند مورد پرستش است ولي همه ساله قريب يك ميليون نفر براي انجام مراسم حج در مقابل معبد جاغرنات سرازير مي شوند .

3 . « آلورا » نام دهكده اي است در حيدرآباد واقع در جنوب هند ، در آنجا معابد بسيار عظيم و با شكوهي وجود دارد و نوشته اند كه از همه بزرگتر معبدي است به نام « كايلاسا » و آن مجسمه اي است در ميان كوه تراشيده شده در جوف سنگي بسيار سخت به طول 250 و عرض 160 قدم .


147


بسيار بزرگي كنده اند ، و به مجسمه « بودا » ( 1 ) در جزيره . . . . « مناآر » ( 2 )
نزديك سيلان حج مي گذارند ، و هم چنين به مجسمه بودا در « كاندي » ( 3 ) از كشور سيلان ، و غير اينها از اماكن مقدسه خود حج بجا مي آورند .

براي چينيان پرستشگاه هاي عظيمي هست كه به آنها حج

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . « بودا » هم عصر كورش كبير كه از پادشاهان هخامنشي است بوده ، و او را از جمله فلاسفه مي دانند و در اواسط قرن ششم پيش از ميلاد در هندوستان در ده « كپله وستو » كه در شمال ولايت بهار و نزديك به نيپال و كوهستان هماليه واقع است متولد گشته ، و شاهزاده بوده و به جامه درويشي درآمده و پس از چندي رياضت ، انقلاب بزرگي در جهات اجتماعي و اخلاقي در كيش براهمايي كه ديانتي است قديمي ايجاد كرده و گويند : كتاب « يوذاسف و بلوهر » كه از كتب اخلاقي است شرح حال و گفتار اوست ، بودا در فلسفه خود از بحث در الهيات و مجردات بركنار بوده و به روانشناسي و اخلاق اهميت داده ولي پيروان او چند گفته او را به الهيات ارجاع نموده و به مرور ايام به دو حزب بزرگ تقسيم شده اند و بالاخره مذاهب فلسفي در كيش بودايي به سبب كثرت پيروانش زياد شده و آنها را تا عدد سي شمرده اند .

2 . « مناآر » جزيره مناآر واقع در خليج مناآر نزديك سيلان واقع است و سيلان جزيره بزرگي است در جنوب هندوستان كه آن را سرانديب و جزيره آدم نيز گويند .

3 . ( كاندي ) شهري است در سيلان و در قديم پايتخت آن بوده . در آنجا معبدي در قله كوه به نام بودا وجود دارد كه همه ساله بودائيان براي انجام مراسم حج به آن شهر مي روند و در معبد مزبور دندان ناب بودا به عنوان عضو بدن شخص مقدس بودا با مراقبت كامل نگهداري مي شود .


148


مي گذارند ، از آن جمله معبدي كه در « تيان » ( 1 ) واقع است ، و همچنين معبدي كه براي ايشان در كشور تبت ( 2 ) است و در اوقات معيني به قصد حج متوجه آنجا مي شوند . و بعضي نذر مي كنند كه با شكم خود را بر روي زمين كشيده و با آن حالت عمل طواف را انجام دهند يا بار گراني را بر پشت حمل كنند كه سنگيني آن او را خم نمايد . تعيين هريك از آن اعمال دشوار براي حاجيان به اختيار كاهنان واگذار شده است .

يهود « اورشليم » ( 3 ) را قصد مي كنند تا اينكه عيد ( فسح ـ پسح ) را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ( تيان ـ تسان ) بندري است در چين در كناره جوي ( باي ـ هو )

2 . معبد بزرگي است در كشور تبت كه از اطراف براي حج آنجا مي روند ، معبدي است واقع در شهر ( لهاسا ) پايتخت آن كشور به نام شهر مقدس .

3 . « اورشليم » شهري بوده در فلسطين كه امروز به بيت المقدس شهرت دارد ، در شهر بيت المقدس معبدي است كه زيارتگاه ملل سه گانه يهود و نصاري و مسلمين است و به جز آن ، مقامي يافت نمي شود كه در آن پرستش هاي مختلف شده باشد .

در آنجا دو بناي بسيار عالي و با عظمت هست يكي « قبة الصخره » و ديگري « مسجد اقصي » اما قبة الصخره فعلا مسجدي است كه اصل ساختمان آن از جناب سليمان بن داود ( عليه السلام ) است و به هيكل سليمان معروف بوده و قبله يهود است و در سال يكهزار و پنج قبل از ميلاد جناب مسيج ( عليه السلام ) به اتمام رسيده .

اما مسجد اقصي در محوطه حرم است چه در اطراف قبة الصخره محوطه اي است كه آن پايين تر از سطح كره زمين هيكل يا مسجد است و مسجد قبة الصخره نسبت به آن مرتفع است و آن را ( حرم شريف مي نامند . )

از تحقيقات جديد ثابت شده كه سطح حرم همان قله كوه ( موريا ) بوده كه جناب سليمان بن داود ( عليهما السلام ) آن را از اطراف بالا برده و براي بناي معبد خود مسطح نموده است و معبد مزبور در همين محلي كه امروز مسجد قبه الصخره است بوده و سنگ متبركي كه اكنون در وسط مسجد واقع است شايد همان قله كوهي باشد كه جناب سليمان علي نبيّنا وآله وعليه السلام موقع تسطيح آن را به حالت اصلي خود باقي گذاشته .

آورده اند كه چون جناب داود علي نبيّنا وآله وعليه السلام در اورشليم ساكن شد تابوت عهد را با تجليل بسيار به آنجا آورد و در محلي قرار داد و تازمان خاتمه يافتن بناي هيكل در آن محل بود و پس از آن تابوت در هيكل گذارده شد ، و ملكي كه بر جناب داود ( عليه السلام ) بر سرتخته سنگ ظاهر شد و بناي معبد را براي آشيان تورات نشان داد در همين قله كوه موريا است ، و در محوطه حرم شريف بناهاي چندي است كه مشهورترين آنها مسجد اقصي است ، و هيكل از سطح حرم تقريباً سه متر ارتفاع دارد و سلاطين يهود خصوصاً « هردو » يا « هيرودوس » كبير ، آن پادشاه جنايتكار ، كه زن و بسياري از فرزندان خود را كشت بر سطح حرم افزودند .

بدون شك بناي مسجد اقصي نيز از جناب سليمان علي نبينا وآله وعليه السلام است و آن را بخت النصر پادشاه بابل ويران نمود و در هفتاد سال قبل از جناب مسيح علي نبينا وآله وعليه السلام مجدداً به شكل ساختمان سليماني بنا شد و مقام جناب ذكريا علي نبينا وآله وعليه السلام گواهي مي دهد كه در زمان عيسي و يحيي ( عليهما السلام ) مسجد اقصي معمور بود و از آن عصر تا زمان بعثت و معراج و هجرت حضرت ختمي مرتبت ( صلّي الله عليه وآله ) تا كنون چندين مرتبه تعمير و مرمت شده .

« عيد پسح » از اعياد مهمّه يهود و روز 15 ماه نيسان قمري است و عيد شمردن آن روز را بدين مناسبت است كه بيرون آمدن بني اسرائيل را به فرمان جناب موسي ( عليه السلام ) از مصر و نجات ايشان از فرعونيان در آن روز مي دانند .


150


در آنجا برگزار نمايند ، و همين طور جايي را كه تابوت عهد ( 1 ) در آنجا است سالي سه بار زيارت مي كنند و حج به جاي مي آورند ، و اكنون چنانكه قبلا اشاره شد « ديواري » ( 2 ) كه جايگاه گريه مي دانند و آن قطعه اي از ديوار قديم هيكل سليمان ( عليه السلام ) مي باشد و در سمت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . « تابوت عهد » نام صندوقي است كه جناب موسي كليم ( عليه السلام ) در آن الواح احكام خداي تعالي را گذاشته بود و آن را از چوب شمشاد ساخته و به صفحات طلا به صورت روپوشي سطح داخلي و خارجي آن را مزين كرده بودند و بني اسرائيل آن رادر جنگها با تجليل با خود حمل مي كردند و بعضي آورده اند كه آن نيز همان صندوقي است كه مادر موسي علي نبيّنا وآله وعليه السلام او را در آن گذاشت و در دريا افكند و مكان آن را در هيكل ، قدس الاقداس مي نامند و كسي حق دخول در آنجا را جز بزرگ احبار ندارد .

2 . ديواري ـ در سال 587 قبل از ميلاد مسيح ( عليه السلام ) بخت النصر هيكل و مسجد اقصي را خراب كرده و در سال 70 قبل از ميلاد مجدداً ( هيرودوس كبير ) به شكل ساختمان سليماني بنا نمود و در سال 70 بعد از ميلاد ( تي تس ـ تيطس ) قيصر روم شهر اورشليم را پس از محاصره شديد مسخر كرد و بيش از يك ميليون و يكصد هزار نفر از بني اسرائيل كشته و اسير شدند و شهر را خراب كرد و آثاري از شهر و معبد مگر ( ديواري ) از هيكل جناب سليمان علي نبيّنا وآله وعليه السلام كه از آثار بناي مجدد هيرودوس بود باقي نماند ، اتقيا و مقدسين يهود از اطراف قصد اورشليم مي كنند و پاي آن ديوار مي ايستند و براي خرابي بيت المقدس نوحه سرايي و گريه مي كنند و در سال 130 بعد از ميلاد مسيح علي نبيّنا وآله وعليه السلام بار ديگر تعمير شد .


151


غربي مسجد اقصي واقع است حج بجا مي آورند و آن را براق نيز مي نامند و گفته مي شود : جايي است كه حضرت ختمي مرتبت ( صلّي الله عليه وآله ) سوار بر مركب براق شده و از آنجا به معراج رفته است .

نصاري در زمان سابق حجشان منحصر بود به گورهاي مردمان پارسا و صالح سپس متوجه اورشليم شدند و دسته جمعي يا به تنهايي براي زيارت به آن شهر مي روند ، و به سوي بيت اللحم كه شهري است در فلسطين و زايشگاه حضرت مسيح ( عليه السلام ) در آنجا است به عنوان حج روي مي آورند و به كليساي قبر مقدس كه به نام « كليساي قيامت » ( 1 ) مشهور است حج انجام مي دهند ، همچنين به كليسايي كه به نام دو قديس و پارسا ( پطرس و پولس ) ( 2 ) در ايتاليا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كليساي قيامت ـ گويند قبر حضرت مسيح علي نبيّنا وآله وعليه السلام در آنجا بود و پس از سه روز از قبر زنده شده است و به آسمان رفته و در تاريخ 326 ميلادي هيلانه مادر امپراطور روم قسطنطين اول كبير كه پايتخت را در سال 330 ميلادي از روم به شهر ( بيزنطيا ) انتقال داد و آن را ( قسطنطنيّه ) نام نهاد ، در جوار مسجد اقصي كليساي قيامت را بنا نموده ، و از آن تاريخ ، حج مسيحيان جهان به آنجا مرسوم شده و آثار ملي مسيحيت در آنجا است ، و هيلانه مادر امپراطور ، كليساي ( پطرس و پولس ) را نيز در تاريخ 326 ميلادي بنا نموده است .

2 . اين دو نفر قديس از حواريين حضرت مسيح علي نبيّنا وآله وعليه السلام بوده و درك حضور آن جناب را نموده اند و در خدمت به دين آن حضرت و نشر مسيحيت خصوصاً پطرس رنج فراوان برده اند و پطرس پس از حضرت عيسي علي نبيّنا وآله وعليه السلام در شهر روم مسكن گرفت و وسائل نشر دين مسيح علي نبيّنا وآله وعليه السلام را در اروپا فراهم كرد و در انجام كار خود موفقيت يافت و بالاخره هردوي آنها در كشور روم به درجه شهادت رسيدند و مادر قسطنطين كليسايي بسيار مجلل و با شكوه كه تا به حال از اطراف جهان مسيحيت بدانجا به حج مي روند و در كوه واتيكان كه مركز پاپ مسيحيان كاتوليكي است و در شمال غربي روم قرار گرفته به نام اين دو قديس بنا نموده است .


152


است ، و به كليساي ( تريف ) ( 1 ) كه در كشور آلمان است و عقيده دارند پيراهني را كه حضرت مسيح ( عليه السلام ) به تن داشته در آنجا است ، و به كليسايي كه در شهر لورد ( 2 ) در جنوب كشور فرانسه واقع است و بر اين عقيده اند كه حضرت مريم ( عليها السلام ) در آنجا براي بعضي از زنان پارسا خود را نمايان نموده ، براي حج مي روند واز آب چشمه اي كه در نزديكي اين كليسا واقع است ومعتقدند كه شفا بخش است مي نوشند ، و به همه اطراف عالم براي تبرك و شفا مي فرستند .

اما عرب ، حج خانه كعبه را در مكه بجا مي آوردند . اسلام
حج همان خانه محترم را به نظام خاصي كه مفيد به حال اجتماع است ، و در تهذيب نفوس و پيدايش آشنايي و دوستي ميان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تريف از شهرهاي پرجمعيت آلمان است و مسيحيان كليساي واقع در آن را بسيار اهميت داده و به حج آن مي روند .

2 . « لورد » نصاري بر اين عقيده اند كه حضرت مريم مادر مسيح علي نبيّنا وآله وعليه السلام هيجده مرتبه در آن شهر بر زني به نام برنادت سوبيرو در سال 1856 ميلادي ظاهر شده و او را به بناي كليسا امر فرموده ، و امروز اين بنا در ملل مسيحي شهرت جهاني دارد و از اطراف براي زيارت آن معبد به حج مي روند و آن را از كليساي قيامت مهم تر مي دانند .


153


فرقه هاي مختلف اسلامي تاثير فوق العاده دارد مقرر داشت ، و حج اسلامي در اظهار بندگي و فروتني براي خداي يكتا پس از آنكه براي حضرتش بت هايي را بدون برهان و حجتي شريك قرار داده بودند ، بهترين مظاهر عبوديت و شعائر ديني است ، و ما بعضي از اين مقاصد را قبلا شرح داده ايم .

ابرهه نامي كه او را اشرم مي گفتند و حكومت يمن را به فرمان پادشاه حبشه در دست داشت ، كنيسه اي در شهر صنعا پايتخت يمن ساخت و خواست كه عرب را به حج آن وادار نمايد ، و با سپاه عظيمي براي تخريب كعبه معظمه روانه شد . ليكن خداوند تعالي خانه خود را نگهداري فرمود و دشمن خويش را تباه كرد .

براي اعراب در زمان جاهليت پرستشگاه ها و مراكز عبادتي بود كه به قصد حج متوجه آنها مي شدند . مانند ساختماني كه نامش ( صعيده ) و در كوه احد واقع بود ، و ساختماني كه براي قبيله بني غطفان بود و آن را لبس نام گذاشته بودند و بتي را كه پرستش مي كردند در آنجا قرار داشت و آن را به كعبه تشبيه مي نمودند تا آن كه زهير بن جناب كلبي با آنها به جنگ در آمد و آن بنا را ويران نمود ، و هم چنين براي قبيله بني خثعم بنايي بود كه آن را كعبه مي ناميدند و بت خود را به نام ذوالخصله در آنجا گذارده بودند ، و براي ربيعه خانه اي بود كه بت آنان به نام ذو الكعبات در آنجا بود .

پس حج عملي نيست كه فقط اختصاص به مسلمين داشته باشد . بلكه براي هر ملتي در روي زمين اعم از متمدن و غير متمدّن ،


154


معابد يا مجسمه هايي هست كه به آنها دلبستگي دارند و مقدّسشان
مي دانند و با رفتن به زيارت آنها و تبرك به آنها انواع تقربات را مي جويند .

و همچنين اعتقاد به آب زمزم امري نيست كه اختصاص به مسلمانان داشته باشد ، چه هندوها به رودخانه گنج ـ گنجس كه امروزه آن را گنگ ( 1 ) مي گويند و هم چنين به بعضي درياچه ها و حوضهاي بزرگ مصنوعي ( 2 ) كه به گمان خود ، آنها را وسيله شستن گناهان مي دانند ، اعتقادي خاص دارند و در ايام معيني مانند ايام حج براي مسلمانان كه به مكّه معظّمه روي مي آورند آنان نيز متوجه آن
امكنه مي گردند ، و نصاري در آب اردن كه در حدود بيست كيلومتر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . « گنگ » از رودخانه هاي گواراي دنيا است و منبع آن از كوه هاي تبت است و پس از مسافت بسيار در نواحي دهلي از كوهستان ها جدا شده و وارد كشور پهناور هندوستان مي شود ، و هندوان به اين رودخانه اعتقاد عظيم دارند و آن را مظهر كل صانع مطلق مي دانند و آب آن را بسيار محترم مي شمارند و مي گويند سرچشمه آن رودخانه از آب هاي بهشتي است و هر ساله چندين هزار زوار براي زيارت آن مي شتابند و در سواحل آن چند روزي توقف مي كنند و عقيده دارند كه هر كه بدن خود را در آن آب بشويد از گناهان پاك خواهد شد .

2 . تفاصيل اين درياچه ها و حوض هاي مصنوعي را كه هندوان مقدس مي شمارند و غسل در آنها را عبادت مي دانند و از راه هاي دور به اين قصد متوجه آنها مي شوند با جمله اي از اعتقادات عجيبه آنان درباره آب ها ، ابوريحان احمد بن محمّد بيروني كه از مشاهير است و چهل سال به ديار هند سفر كرده در كتاب تحقيق ماللهند وغير آن نوشته است .


155


از سمت شرقي بيت المقدس دور است اعتقادي عجيب دارند و آن را نهر الشريعه مي نامند و حاجيان آنها به سوي اين آب مي روند و در جايي كه تصور مي كنند حضرت مسيح ( عليه السلام ) در آنجا غسل تعميد ( 1 ) بجا آورده است تبرك مي جويند . و از آب آن در ظرفهاي مخصوصي بر مي دارند و به كشورها و شهرهاي خويش مي برند و هديه مي دهند . و اعتقاد فرنگيان به آب لورد كه در جنوب فرانسه است و پيش از اين گفته شد كمتر از اعتقاد آنان به آب اردن نيست .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غسل تعميد ـ آب معموديه . اگر كسي بخواهد به دين نصاري در آيد يا از گناه توبه كند كشيش او را چند روزي گوشت و شراب مي خوراند پس از آن او را براي غسلي به نام اقانيم سه گانه پدر و پسر و روح القدس در آب فرو مي برد و پس از بيرون آمدن از آب بر سر او دست مي گذارد و به سر و روي او مي دمد و براي او طلب بركت مي كند و نيز هر كودكي را غسل تعميد مي دهند و بالجمله آب معموديه نزد همه نصاري اولين اسرار دين مسيحيت است ، و آورده اند كه جناب يحيي بن زكريا ( عليهما السلام ) پس از بعثت خود از بيت المقدس به كنار رودخانه اردن آمده و بني اسرائيل را به شريعت جناب موسي ( عليه السلام ) دعوت مي كرد و هر كسي از امت كه به وسيله اندرز و نصايح او به گناه خود اعتراف مي كرد و به سوي حق بازگشت مي نمود او را در آب اردن فرو برده غسل مي داد و از اين روي آن حضرت را يحياي تعميد دهنده مي نامند و چون حضرت عيسي ( عليه السلام ) با مادرش به اردن آمدند به دست جناب يحيي ( عليه السلام ) در نهر اردن غسل تعميد داده شد .



| شناسه مطلب: 76718