بخش 7

دو) فضیلت نماز در مسجدالحرام سه) مدفن انبیا چهار) تحریم ورود مشرکان پنج) بهترین مکان های مسجد 2. اسرار حدود مسجدالحرام 3. آداب ورود به مسجدالحرام فصل سوّم: اسرار عرفانی کعبه 1. شروع ساختن کعبه 2. اسرار نام های کعبه یک) کعبه دو) عتیق سه) بکّه چهار) بیت المعمور 3. اسرار عرفانی کعبه یک) شکوه و عظمت کعبه مسخ گنهکار


150


دو) فضيلت نماز در مسجدالحرام

بيشترين چيزي كه نسبت به آن تأكيد شده، نماز در مسجدالحرام است. ابعاد اين امر انسان را به شگفتي وامي دارد و تنها توجيهي كه مي توان براي آن داشت، وجاهت و عظمت اين مسجد است. پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرمود:

«هركس در مسجدالحرام يك نماز واجب بخواند، خداوند همه نمازهايي را كه از روز وجوب نماز بر او، خوانده است و همه نمازهايي را كه تا زمان مرگ مي خواند، به بركت اين نماز از او قبول مي كند.»

همچنين امام جعفر صادق (عليه السلام) فرمود:

«در اين مسجد نماز و دعا زياد بخوانيد. آگاه باشيد كه براي هر بنده روزي اي است كه به سوي او سوق داده مي شود.»

منظور اين است كه در مكه خيلي دنبال كسب و كار نباشيد; در پي دعا و نماز باشيد چراكه روزي شما تضمين شده است.

اساساً مسأله رزق در قرآن بصورت جدي مطرح شده و در اين رابطه نكاتي به چشم مي آيد. اولين نكته اي كه در برخورد با تمامي آيات مربوط به رزق (حدود صد و بيست و هشت مورد) جلب توجه مي كند اينكه رزق بدست خداست و رازق فقط اوست.

(اللهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ) ;

«خداست كه شما را آفريد سپس روزي داد سپس مي ميراند سپس زنده مي كند.»

حال كه رزقها معلوم و مقسوم است، در جايي مثل مسجدالحرام به طريق اولي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فقيه، ج1، ص228، روايت681

2 . فروع كافي، ج4، ص526، روايت4 ; وسائل الشيعة، ج5، ص272، روايت6524

3 . روم : 40


151


خداوند رزق انسان را به او مي رساند. نكته ديگري كه وجود دارد اينكه رزق در جايي
ديگر مشروط به سعي و تلاش است، اما در مسجدالحرام اين شرط برداشته شده است و انسان مي تواند با خيالي آسوده به عبادت خدا بپردازد و اطمينان داشته باشد كه رزقش به دستش مي رسد.

رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمود:

«الصَّلاَةُ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ مِائَةُ أَلْفِ صَلاَة وَ الصَّلاَةُ فِي مَسْجِدِ الْمَدِينَةِ عَشَرَةُ آلاَفِ صَلاَة وَ الصَّلاَةُ فِي مَسْجِدِ بَيْتِ الْمَقْدِسِ أَلْفُ صَلاَة».

«يك نماز در مسجدالحرام برابر با صدهزار نماز است و يك نماز در مسجد من هزار نماز است و در بيت المقدس هزار نماز است».

درباره بهترين مكان نماز، روايات متفاوتي است، ولي اكثر آنها اشاره به «حطيم» دارند. ابوبلال مكي مي گويد: امام صادق (عليه السلام) را ديدم كه طواف كرد و بين باب و حجرالاسود دو ركعت نماز خواند، از ايشان پرسيدم: چرا در اين موضع نمازگزارديد؟ امام (عليه السلام) فرمود:

«اين محلي است كه آدم توبه كرد و خدا توبه او را پذيرفت.»

بنابراين، نماز و راز و نياز با خدا در مسجدالحرام از جايگاه و منزلت ويژه اي برخوردار است; مسجدي كه خانه رحمت و مغفرت الهي است، مسجدي كه محل نزول ملائكه است، مسجدي كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) در آن نماز و دعا مي گذارد و مسجدي كه بيت الله را درون خود جاي داده است، قطعاً نماز و دعا را بالا مي برد و به اجابت مي رساند. از اين رو است كه ائمه اطهار (عليهم السلام) در اين مسجد دعاها و نمازهاي فراواني به جا آورده اند، سجده هاي طولاني مي كردند و با خشوع و خضوع به درگاه خدا پناه مي بردند. اين همه، نشان دهنده اهميت و جايگاه مسجدالحرام است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مستدرك الوسائل، ج3، ص430

2 . كنزالعمال، ج12، ص195، روايت34632 ; فروع كافي، ج4، ص526، روايت5و6 ; اخبار مكه، ج2، ص64 ; خصال، ج2، ص628

3 . فروع كافي، ج4، ص194، روايت5 ; فقيه، ج2، ص135


152


سه) مدفن انبيا

يكي از ويژگي هاي مسجدالحرام اين است كه انبيا و اولياي فراواني در آنجا دفن شده اند، هرگاه پيامبري از انبياء سلف قومش را از دست مي داد، يعني قومش به هلاكت مي رسيد، خودش به همراه پيروان اندكش به مكه مي آمدند و در مسجدالحرام به عبادت مي پرداختند تا اين كه آن پيامبر از دنيا مي رفت. او را همان جا يعني نزديك كعبه دفن مي كردند. رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمود:

«براساس همين سنت نوح، هود، صالح و شعيب كنار كعبه از دنيا رفتند و همان جا دفن شدند، قبر آنها بين زمزم و حجرالاسود است.»

امام باقر (عليه السلام) به اين نكته اشاره مي فرمايد كه كنار خانه خدا انبياي فراواني دفن شده اند; فرمود:

«بين ركن و مقام مشحون از قبور انبياست، آدم همان جا دفن شده است.»

امام صادق به تعداد آنها اشاره مي كند:

«ميان ركن يماني و حجرالاسود هفتاد پيامبر دفن شده اند ; آن ها از گرسنگي و آزار و اذيت مردند.»

بنابراين مسجدالحرام درون خود، قبر هفتاد يا بيش از هفتاد پيامبر را جاي داده است; پيامبران بزرگي چون: آدم، نوح، هود، صالح، شعيب و ذبيح الله. محل دفن آنها در بعضي روايات حطيم و در بعضي ديگر ميان ركن يماني و باب ودردسته سومي از روايات،داخل حجر اسماعيل (عليه السلام) بيان شده است.آنها به طواف كعبه آمدند، انبياء در اين محل به دعا و نماز و نيايش ايستادند، و در اين مكان خفتند و هنوز عطر وجود آنها به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اخبار مكه، ج1، ص68

2 . فروع كافي، ج4، ص214، روايت7

3 . همان، روايت10


153


مشام مي رسد و نجواي راز و نيازشان با خدا به گوش مي رسد و اين نيز شاهد گوياي ديگري بر عظمت و شكوه مسجدالحرام است.

چهار) تحريم ورود مشركان

مشركان حق ورود به مسجدالحرام را ندارند. در قرآن با صراحت از وارد شدن مشركين به مسجدالحرام نهي شده است، زيرا قداست و طهارت اين مكان با ورود افرادي كه نجس شمرده شده اند، سازگاري ندارد. اين مكان محل خانه خداست، جايگاه عاشقان است، محل حضور نيكان و پاكان است، پس كسي كه پاك نيست، اجازه ورود به آن جا را ندارد;

(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا) ;

«اي كساني كه ايمان آورده ايد، مشركين نجس هستند و پس از اين نبايد به مسجدالحرام نزديك شوند.»

اين مضمون در احاديث هم بيان شده است.

لطيفه اي عرفاني ذيل آيه وجود دارد و آن اينكه شرك دوگونه است، شرك ظاهري يا جليّ و شرك باطني يا خفيّ. حكم فقهي تحريم وورد مربوط به شرك ظاهري است امااگر كسي به لحاظ باطني مشرك باشد و از آب توحيد سيراب نگشته باشد چندان بهره اي از حضور درمسجدالحرام نصيب او نخواهد شد،او در اوهام وپندار خواهد ماند و نور توحيد درون او را روشن نمي كند. اما اگر انسان مؤمن و موحد واقعي بود و از نگاه به اغيار بري شد حق را مشاهده و توحيد را در اين مكان مقدس معاينه خواهد كرد. لذا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توبه : 28

2 . تفسير قمي، ص282 ; تفسير عياشي، ج2، ص174

3 . لطايف الاشارات، ج2، ص20


154


شرط حضور واقعي و بهره گيري حقيقي از اين مكان باعظمت طهارت باطني و توحيد راستين است.

پنج) بهترين مكان هاي مسجد

مسجدالحرام حرمت و عظمتي وصف ناشدني دارد، اما تمامي مكان هاي آن يكسان و برابر نيست، بلكه بعضي مواضع مسجد نسبت به ديگر جاها رجحان و برتري دارد. روايات در اين زمينه محل هاي متفاوتي را بيان كرده اند.

ابوحمزه ثمالي از امام سجاد (عليه السلام) سؤال مي كند كه كدام بقاع از مسجد افضل است؟ امام (عليه السلام) مي فرمايد: «بهترين بقاع مسجدالحرام مابين ركن و مقام است». البته ركن در روايات معمولاً به دو محل اطلاق مي شود: گاهي به حجرالاسود و گاهي به ركن يماني ولي باتوجه به روايات ديگر احتمالاً مراد از ركن در اين حديث همان حجرالاسود باشد.

ابوعبيده همين سؤال را از امام صادق (عليه السلام) مي پرسد، امام (عليه السلام) در پاسخ مي فرمايد:

«نماز و دعا در تمام مسجد خوب است، اما بهترين محل مسجد بين باب و حجرالاسود است.»

براين اساس افضل بقاع مسجدالحرام محدوده حطيم مي باشد، چنان كه امام صادق (عليه السلام) در حديثي ضمن اشاره به همين مطلب مي فرمايد: «همانا بافضيلت ترين مكان ها روي زمين حطيم است».

2. اسرار حدود مسجدالحرام

بعد از آن كه كعبه به دست ابراهيم (عليه السلام) تجديد بنا شد، هيچ حصار و حدودي دور مسجدالحرام وجود نداشت، تنها در اطراف كعبه آن سوي محدوده طواف، خانه هاي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . امالي طوسي، ص132، روايت209

2 . فروع كافي، ج4، ص525، روايت2

3 . فقيه، ج2، ص209، روايت2170


155


اعراب بنا شده بود.پيروزي اسلام سبب شد تا خانه خدا و اطراف آن از بت ها پاك شود و
نداي توحيد، مسجدالحرام را فرا گيرد. با گسترش اسلام، مسلمانان احساس كردند كه بايد محدوده طواف وسيع شود و طبعاً لازم بود بر اين محدوده افزوده شود. از اين رو اطراف مسجد به عنوان حصار، ديواري كوتاه كشيده شد. اين ديوار نخستين بار به دستور خليفه دوم بنا شد. در دوره هاي بعدي مسجدالحرام توسعه بيشتري يافت و حد و حدود آن وسيع تر شد. البته در اين زمينه مباحث تاريخي و فقهي فراواني وجود دارد كه از آنها صرف نظر مي شود.

از برخي روايات به دست مي آيد كه اولين محدوده مسجدالحرام به دستور ابراهيم (عليه السلام) از كعبه تا سمت مشرق، يعني صفا و مروه محدود مي شده است. لذا حد مسجد كعبه تا مسعي است. به دنبال اين با حديث ديگري از امام صادق (عليه السلام) مواجه مي شويم كه فرمود:

«هرگاه حضرت قائم ظهور كند، بيت الله الحرام ومسجدالحرام و مسجد كوفه را به حالت اولش بازمي گرداند. ابوبصير گفت: يعني به همان محلي كه بازار خرمافروش ها بود.»

بنابراين آن همه قداست و عظمت و شكوه مربوط به محدوده اصلي كعبه و مسجدالحرام است.

3. آداب ورود به مسجدالحرام

وارد شدن به محدوده امن الهي مهبط نزول ملائكه و قطعه اي از بهشت طبعاً آداب و شرايط خاص و ويژه اي دارد. در اين مكان نشانه هاي خدا وجود دارد، آيات الهي در مسجدالحرام به وفور يافت مي شود، لذا بايد آنها را شناخت و نسبت به آنها حالت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 .ر.ك:آثاراسلامي مكه ومدينه، ص72ـ78 ;تاريخ وآثار اسلامي مكه مكرمه ومدينه منوره، ص69ـ77

2 . فروع كافي، ج4، ص20

3 . همان، ص210


156


خشوع و خضوع داشت.

يكي از آداب ورود به مسجد اين است كه انسان با طهارت و غسل گام بر سنگ فرش هاي نوراني مسجدالحرام گذارد. ادب ديگر اين كه از باب بني شيبه به مسجد وارد شود. علت اين است كه «مأزمين» نام محلي ميان عرفات و مشعر است كه به صورت دره اي ميان دو كوه است. آن جا محلي است كه بت ها در آن پرستيده مي شدند و سنگ بت «هُبَل» از آن جا آورده شد.

«مادامي كه كعبه پابرجاست دين پايدار خواهد بود.»

اولين سؤالي كه مطرح است اين كه ساختن كعبه از چه زماني آغاز شد؟

1. شروع ساختن كعبه

درباره آغاز ساختن خانه خدا احاديث متعددي وارد شده و در اين زمينه به گونه هاي مختلف مطالبي مطرح شده است. پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله) فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بت هُبَل همان بتي است كه علي (عليه السلام) وقتي بر دوش پيامبر (صلي الله عليه وآله) بالا رفت، آن را از بام كعبه به زمين افكند. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: «به دستور پيامبر (صلي الله عليه وآله) بت هبل در كنار بني شيبه دفن شد و از اين رو ورود از درب بني شيبه سنت گشت».

2 . فروع كافي، ج4، ص212

از ديگر آداب حضور در مسجدالحرام اين است كه انسان پا برهنه باشد، با حالت سكينه، وقار، خضوع و خشوع و بي هيچ تكبر و نخوتي گام در اين مسجد الهي گذارد تا اين كه خداوند گناهان او را عفو كند و او را بيامرزد. آن گاه كه به در مسجدالحرام رسيد بايستد و اين دعا را بخواند: «السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ، بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَمِنَ اللهِ وَمَا شَاءَ اللهُ و...».

ديگر اين كه اگر كسي خواست نزد بيت الله الحرام برود، آن گاه كه به در مسجدالحرام رسيد ادب اقتضا مي كند كه بايستد، دست هاي خود را بر ديوار گذارد، صورت به در مسجدالحرام بچسباند و با حالت خضوع و خشوع خداوند عظيم را بخواند و اين گونه بگويد: «يا سابق الفوت، يا سابق الصوت، يا كاسي العظام لحماً بعد الموت».

ادب ورود به مسجدالحرام طهارت ظاهري و باطني است. حضور قلب، خضوع و توجه به وحدانيت خدا و گام نهادن بر بت ها شرط ورود به اين مسجد مقدس است.
راز و نياز با خدا، اشك و آه به درگاه او و درخواست رحمت از مقام قدسي پروردگار ادب ورود به مسجد است. شهادت به وحدانيت و كبريايي خداوند، سلام و صلوات
بر رسول خدا (صلي الله عليه وآله) و ابراهيم (عليه السلام) ، تائب شدن، درخواست آمرزش گناهان و اطاعت از


157



خدا از جمله احترام نسبت به مسجد نوراست. و در يك جمله توحيدي شدن و موحد زيستن ادب حضور و ورود به مسجدالحرام است. گفتني اين كه به هنگام ورود به مسجدالحرام دعاهاي متعددي وارد شده است كه بايد به كتب آداب و ادعيه
مراجعه كرد.

159


فصل سوّم

اسرار عرفاني كعبه



161


كعبه، مقدس ترين و با احترام ترين خانه هاي روي زمين است. خانه كعبه نخستين و برترين نقطه خاكدان طبيعت است، كعبه در جايگاهي بسيار مقدس قرار دارد و خداوند به آن نظر وعنايتيويژه داشته ودارد. خداوند از هرچيزيكي رابه عنوان بهترين برمي گزيند. او از زمين كعبه را برگزيد، هيچ منزلي روي زمين محبوب تر و عزيزتر از كعبه نيست، پس هتك حرمت آن جايز نبوده، بيرون راندن كسي كه به آن جا پناه برده هم جايز نمي باشد. كعبه ستون دين و بنياد بقاي شريعت محمدي است، چنان كه امام صادق (عليه السلام) فرمود:

«لاَ يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْكَعْبَة» ;

1 . فروع كافي، ج4، ص271


162


«خداوند جبرئيل رانزد آدم و حوا فرستاد و به آن دو فرمود: براي من خانه اي بسازيد. جبرئيل برايشان نقشه كشيد. آدم حفر مي كرد و حوّا (خاك را) منتقل مي كرد تا به آب رسيد. از زير آن چنين ندا آمد: بس است اي آدم، پس چون خانه را ساختند، خداوند به او وحي فرمود كه بر گرد آن طواف كند و به او گفته شد: تو اولين كسي و اين، اولين خانه است، سپس قرن ها گذشت تا آن كه حضرت نوح آن را ديد بعد قرن ها گذشت تا آن كه حضرت ابراهيم، پايه هاي آن را برافراشت.»

امام باقر (عليه السلام) هم فرمود:

«اما آغاز اين خانه چنان بوده كه خداوند به فرشتگان فرمود: من در زمين جانشين قرار مي دهم فرشتگان پاسخ دادند: آيا در آن كسي را قرار مي دهي كه فساد مي كند و خون ها مي ريزد؟ خداوند از فرشتگان روي گرداند. آنها ديدند كه اين رويگرداني از خشم خداست، پس به عرش او پناهنده شدند. خداوند به يكي از فرشتگان فرمان داد تا در آسمان ششم در برابر عرش او خانه اي برايش بسازد به نام «ضُراح» كه آن را براي آسمانيان قرار داد كه هر روز هفتاد هزار فرشته طوافش مي كنند و بازنمي گردند و استغفار مي كنند. پس چون آدم به آسمان دنيا فرود آمد، خداوند فرمانش داد كه اين خانه را ـ كه در مقابل آن بود ـ ترميم كند. پس خداوند اين را براي آدم و نسل او قرار داد همچنان كه آن خانه را براي آسمانيان قرار داده بود.»

در دو روايت پيش ساختن كعبه به آدم (عليه السلام) نسبت داده شده است. خانه خدا را آدم (عليه السلام) به عنوان اولين پيامبر خدا حفر كرد و در آن جا خانه اي بنا نمود; اين خانه معادل خانه اي است در عرش خدا كه توسط فرشتگان ساخته شد، اما در بعضي احاديث آمده است كه ابراهيم (عليه السلام) كعبه را بنا كرد. امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كنز العمّال، ج12، ص213، روايت34718

2 . فروع كافي، ج4، ص187، روايت1


163


«خداوند به فرشتگان فرمان داد كه در زمين براي او خانه اي بسازند تا هركه از فرزندان آدم گناه كند، برگرد آن طواف نمايد ـ آن گونه كه فرشتگان عرش خدا را طواف مي كنند ـ تا از آنان خشنود شود همچنان كه از فرشتگان راضي شد. پس در محل كعبه خانه اي ساختند كه زمان توفان بالا برده شد كه اكنون در آسمان چهارم است. هر روز هفتاد هزار فرشته بر گرد آن طواف مي كنند و هرگز به سوي آن برنمي گردند. حضرت ابراهيم (عليه السلام) بر پايه همان، كعبه را بنا نهاد.»

درباره زمان بناي كعبه دوقول پيدا شد: برخي معتقدند كه كعبه را حضرت ابراهيم (عليه السلام) ساخت و پيش از آن خانه اي به نام كعبه وجود نداشت، بعضي ديگر هم بر اين باورند كه خانه خدا قبل از ابراهيم (عليه السلام) ساخته شده بود و نخستين سازنده كعبه آدم (عليه السلام) است. مي توان ميان اين دو قول جمع نمود: كعبه نخستين بار توسط آدم (عليه السلام) و به امر خدا بنا شد، اما بر اثر توفان نوح (عليه السلام) يا پديده اي ديگر از بين رفت، پس از آن با راهنمايي خدا و به دست ابراهيم (عليه السلام) اين بنا تجديد شد. لذا ابراهيم (عليه السلام) در بناي كعبه و آداب و مناسك آن نقشي عظيم دارد. تعبير دقيق قرآن هم شاهدي بر اين مدعاست:

(وَإِذْ بَوَّأْنا لاِِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ) ;

«و مكان خانه را براي ابراهيم آشكار كرديم.»

اين حديث هم تأييد ديگري است بر وجه جمعي كه بيان شد، امام باقر (عليه السلام) داستان ساختن كعبه را چنين بيان مي فرمايد: «چون خداوند، آدم را از بهشت فرود آورد فرمود: من همراه تو خانه اي فرود مي آورم كه بر گرد آن طواف شود، همچنان كه عرش من طواف مي شود و نزد آن نماز خوانده شود، همچنان كه نزد عرش من نماز خوانده مي شود. زمان طوفان، خانه بالا برده شد. پيامبران خانه خدا را حج مي كردند ولي جاي آن را (دقيقاً) نمي دانستند تا آنكه خداوند جاي آن را براي حضرت ابراهيم مشخص

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . دعائم الاسلام، ج1، ص292

2 . حج : 26

3 . فقيه، ج1، ص229، روايت673


164


كرد. او هم خانه را از (سنگ) پنج كوه بنا كرد. كوه حرا، ثَبير، لبنان، طور و حمر.»

دارد: (وَاْلأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها) ; «و پس از آن زمين را بگسترد.» دحوالارض از نقطه اي شروع مي شود كه طبعاً آن منطقه مركز زمين خواهد بود، مركز زمين جايي جز كعبه نيست.

قصه ساختن بيت الله الحرام و نحوه تكوّن آن در فرمايشات معصومين ذكر شده است. امام باقر (عليه السلام) با اشاره به آيه (وَكانَ عَرْشُهُ عَلَي الْماءِ) مي فرمايد:

«آب كه محل عرش الهي بود بر هوا قرار داشت و غير اينها مخلوقي نبود. چون خدا اراده فرمود زمين را بيافريند به بادها دستور داد تا به آب برخورد كنند موجي پديد آمد روي آن كف هاي فراواني بود، آنها را در محل بيت جمع نمود تا كوهي از كف جمع شد سپس از آنجا زمين را گستراند.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . روم : 11

2 . سجده : 5

3 . هود : 7

4 . فصلت : 11

5 . نازعات : 30

6 . ر.ك: الكعبة مركز العالم، ص139ـ215 ; الكعبة المشرفة، سرة الارض ووسط الدنيا، ص21ـ35 ; اخبار مكه، ج1، ص31ـ75

7 . فروع كافي، ج4، ص523، روايت2


165


نحوه گسترش و بسط زمين بدين صورت است كه «خداوند زمين را از زير كعبه تا مني گستراند،از مني تا عرفات و از عرفات تا مني واز مني تا كعبه،سپس بيت را از آسمان نازل كرد در حالي كه چهار در داشت و به هر دربي قنديلي از طلاي بهشتي آويزان بود.»

نكته جالب و ظريفي كه بدان تصريح شده است علت سياهي جايگاه كعبه است در حالي كه براساس احاديث جايگاه كعبه از كف هاي روي آب ساخته شده كه طبعاً بايد سفيد باشد، علت تغيير رنگ جايگاه كعبه و اطراف آن گناهان بشر و پيش از همه كشتن فرزند آدم بود. امام صادق (عليه السلام) فرمود:

«جايگاه كعبه سرزميني مرتفع و سفيد بود كه همچون خورشيد و ماه مي درخشيد تا آنكه از دو فرزند آدم، يكي آن ديگري را كشت پس سياه شد، چون آدم فرود آمد خداوند همه جاي آن زمين را براي او بالا آورد تا آن را ديد. سپس فرمود: همه اين از آن توست. گفت: خدايا اين زمين سفيد درخشان چيست؟ فرمود: آن زمين من است.»

حاصل آن كه خانه خدا به امر خدا ساخته شد، جبرئيل آن را طراحي كرد، اولين پيامبر خدا و اب الأنبيا در ساختن آن دخالت داشتند، كعبه در برابر خانه خدا در عرش است، كعبه وسيله استغفار بني آدم است، فرشتگان در ساختن كعبه نظارت داشتند، كعبه قطعه اي از بهشت است و هركس به بهشت نظر كند، گناهانش آمرزيده مي شود، نوح (عليه السلام) با كشتي خود چهل روز به دور كعبه گشت تا سرانجام در وادي جودي سكنا گزيد.

كعبه بعد از پيدايش در دوره هاي مختلف تاريخي تحولات و تطورات فراواني به خود ديد. كعبه در دوره انبياي پيشين، در عهد جاهليت، در دوره پيامبر (صلي الله عليه وآله) ، در عصر خلفا و نيز دوره هاي بعدي تا به امروز ادامه حيات داده است. در اين زمينه، كتب تاريخي مباحث مبسوطي را مطرح كرده اند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان، روايت3

2 . همان، روايت1

3 . اخبار مكه، ج1، ص52

4 . ر.ك: تاريخ الكعبة المعظمة ; آثار اسلامي مكه و مدينه، ص64ـ83 ; تاريخ عمارة مسجدالحرام ; بناء الكعبه علي قواعد ابراهيم (عليه السلام)  ; تاريخ الكعبة ; الكعبة المشرفة ; بناء الكعبه البيت الحرام ; مكة المكرمةوالكعبة المشرفة ; تاريخ و آثار اسلامي، ص43ـ48


166


2. اسرار نام هاي كعبه

نام هاي كعبه هم در قرآن و هم در احاديث ذكر شده است و اسرار فراواني ذيل آنها وجود دارد. در قرآن از خانه خدا بيست بار و جمعاً در شانزده آيه ياد شده است، بدين صورت كه واژه «كعبه» دوبار، واژه «البيت» هفت بار، واژه «بيت» يك بار، واژه «بيت الحرام» دوبار، واژه «بيت العتيق» دوبار، واژه «بيتك المحرّم» يك بار، واژه «بيتي» دوبار، «بكه» يك بار، «مسجدالحرام» يك بار و «بيت المعمور» هم يك بار به كار برده شده است. شايان ذكر است كه در تفاسير و بعضي احاديث نكاتي در باب اسرار برخي نام هاي كعبه به چشم مي خورد كه مناسب است به آنها اشاره شود.

يك) كعبه

بنابراين چهارگوش بودن كعبه بدين دليل است كه عرش خدا چهارگوشه دارد
و هر گوشه اي بر اسمي از نامهاي الهي استوار شده است. اين نامها يا به عبارت
ديگر تسبيح، تحميد، تهليل و تكبير اركان اسماء الهي، اسماء محيط و امهات اسماء
محسوب مي شوند و تحت اسماء جمال و جلال مي گنجند. از آن جا كه اين اسماء چهارگانه بر اسماء ديگر الهي احاطه و هيمنه دارند، طبعاً كعبه هم احاطه بر زمين خواهد داشت.

ب: در زبان عربي به وسط هر چيز، كعبه مي گويند. از آن جا كه خانه خدا و بيت الله الحرام در وسط دنيا قرار گرفته است، به آن كعبه مي گويند. گروهي از يهود نزد پيامبر (صلي الله عليه وآله) آمدند و درباره بعضي مسائل از ايشان سئوالاتي پرسيدند. يكي از آنها پرسيد: چرا به كعبه كعبه مي گويند؟ پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرمود: «لأنّها وسط الدنيا»; «زيرا كعبه در وسط دنيا قرار گرفته است.» مسأله دحوالأرض مؤيدي بر اين سخن است; زيرا كه زمين از كعبه انبساط و گسترش يافت. بر اين اساس كعبه مركزيت داشته، اساس و پايه اين كره خاكي است، از اين رو مادامي كه كعبه باقي است، زمين و دنيا هم وجود دارد، يعني پيدايش دنيا از كعبه است و پايداري و بقاي آن هم وابسته به اوست.

ج: يكي ديگر از معاني كعبه ارتفاع و بلندي از سطح زمين است. به هر چيزي كه داراي ارتفاع از سطح زمين باشد كعبه مي گويند. كعبه داراي دوگونه بلندي است: ظاهري و معنوي. هم به لحاظ ظاهر بناي كعبه از سطح زمين ارتفاع دارد، هم به لحاظ شرافت و عظمتي كه نزد خدا دارد، رفعت و بلنداي معنوي دارد. احتمالاً به همين دليل است كه ساختن بنايي بلندتر از خانه كعبه مجاز نيست.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مائدة : 97

2 . مائده : 95

نام گذاري چند قول مطرح است:

الف: كعبه به صورت مربع است و در زبان عربي معمولاً به خانه هاي چهارگوش و مربع، كعبه اطلاق مي شود. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد:

«كعبه را از آن جهت كعبه نام نهاده اند كه چهارگوش است. علت چهارگوش بودنش نيز آن است كه درمقابل بيت المعمور است كه آن هم چهارگوش است. بيت المعمور چهارگوش شده، چون در برابر عرش است كه آن هم چهارگوش است. عرش چهارگوش شده چون كلماتي كه اسلام برآنها استوار است چهار كلمه است: سبحان الله، الحمد لله، لا إله إلاّ الله و الله اكبر.»

1 . فقيه، ج2، ص190، روايت2110

2 . امالي صدوق، ص166

3 . فروع كافي، ج4، ص230 ; بحارالانوار، ج96، ص60


168


دو) عتيق

عنوان «عتيق» در قرآن در دو مورد ذكر شده است: يكي در باب طواف خانه خداست: (وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ); و ديگري درباره جايگاه قرباني ها مي باشد: (ثُمَّ مَحِلُّها إِلَي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ).

در زمينه علت اين نامگذاري وجوه مختلفي بيان شده است كه عبارتند از:

الف: آزاد; در احاديث بيان هاي مختلفي درباره آزادي كعبه ذكر شده است; از جمله اين كه:

ـ آزاد از مالكيت مردم. هر خانه اي كه در زمين ساخته شود، مالكي از انسان ها دارد، مگر خانه خدا كه مالك آن فقط خداست. ابوحمزه ثمالي مي گويد: در مسجدالحرام بودم و به امام (عليه السلام) عرض كردم كه خداوند چرا اين خانه را عتيق ناميد؟ امام (عليه السلام) فرمود:

«إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ بَيْت وَضَعَهُ اللَّهُ عَلَي وَجْهِ الاَْرْضِ إِلاَّ لَهُ رَبٌّ وَ سُكَّانٌ يَسْكُنُونَهُ غَيْرَ هَذَا الْبَيْتِ فَإِنَّهُ لاَ رَبَّ لَهُ إِلاَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ الْحُرُّ...»;

«هيچ خانه اي نيست كه خدا بر روي زمين قرار داده مگر آن كه صاحب و ساكناني دارد، جز اين خانه كه جز خداي متعال، صاحبي ندارد و آزاد است.»

امام باقر (عليه السلام) با بياني روشن تر به همين مضمون اشاره دارد:

«كعبه خانه اي است كه آزاد از مردم بوده و هيچ كس مالك آن نيست.»

بنابراين تنها خانه اي كه روي زمين مدعي از سوي انسان ها ندارد كعبه است. كعبه خانه اي است كه ساكني جز خدا ندارد، مالكي جز خدا ندارد، انتسابي جز به او ندارد و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . حج : 29

2 . حج : 33

3 . فروع كافي، ج4، ص189، روايت5

4 . همان، روايت6


169


هيچ انساني حقي بر اين خانه ندارد. كعبه، خانه خداست. لذا ادعاي مالكيت كعبه چه با
صراحت چه تلويحي و چه آشكارا چه پنهاني و از سوي هركسي كه باشد، مردود است.

ـ آزاد از غرق و توفان نوح: خداوند در داستان نوح (عليه السلام) تمام زمين را غرق آب كرد، لذا هر چيز كه در زمين بود غرق شد مگر بيت كه خداوند آن را از زمين بالا برد تا غرق نشود. از آن روست كه به كعبه عتيق گفته اند; چرا كه از غرق شدن رهايي يافت. امام صادق (عليه السلام) فرمود:

«خداوند در ماجراي نوح، همه زمين را زير آب برد جز خانه خدا را، آن روز اين خانه «عتيق» نام نهاده شد، چون كه آن روز از غرق شدن رها شد.»

لذا خانه خدا از غرق شدن و توفان نوح رهايي يافت.

ـ آزادي از جهنم: در بعضي از تفاسير به اين نكته اشاره شده است كه اگر كسي خانه خدا را در دنيا زيارت كند و زائر بيت الله الحرام باشد، خداوند او را از جهنم نجات مي دهد و برائت از جهنم هديه او خواهد بود، پس كعبه باعث برائت از آتش جهنم مي باشد و به همين دليل به آن بيت العتيق گفته اند.

ب: قديم و كهن: از جمله معاني عتيق، كهن و قديمي است، همين مضمون در روايات هم آمده است. امام باقر (عليه السلام) در مسجدالحرام نشسته بودند. از ايشان درباره بيت عتيق سئوال شد، امام (عليه السلام) فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهُ قَبْلَ الاَْرْضِ ثُمَّ خَلَقَ الاَْرْضَ مِنْ بَعْدِهِ فَدَحَاهَا مِنْ تَحْتِهِ»;

«خداوند كعبه را قبل از خلقت زمين آفريد، سپس به آفرينش زمين پرداخت و زمين را از زير آن گستراند.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . علل الشرايع، ص399، روايت5

2 . التفسير الكبير، ج8، ص158

3 . فروع كافي، ج4، ص189


170


در تفاسير، اين آيه ناظر به حج تلقي شده است. «تفث» اشاره است به مناسك حج و مراد از قضاء آن تدارك آنهاست يا اين كه مراد تعلقات نفساني به هنگام حج است. انسان بايد در ايام حج از تعلقات خود بكاهد و خواهش هاي نفساني خود را مهار كند تا به لقاء امام نائل آيد، چه در مُلك، چه در عالم ملكوت.

سه) بكّه

اين عنوان از قرآن گرفته شده است. در يك آيه واژه «بكّه» با ويژگي هاي خاصي بيان شده است:

(إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً) ;

«نخستين خانه اي كه براي مردم بنا شده، همان است كه در مكه است.»

درباره بكه احتمالات مختلفي است كه در مباحث پيشين به آنها اشاره شده است. يكي از احتمالات اين است كه بكة نامي براي كعبه است.

عبدالله بن سنان از امام صادق (عليه السلام) درباره اين نامگذاري سئوال مي كند، امام (عليه السلام) مي فرمايد: «زيرا مردم در اطراف آن و درون آن مي گريند.» لذا از اين كه خانه خدا پيوندي با اشك و آه دارد و از بركات و خيراتي براي انسان به ارمغان مي آورد، وسيله هدايت بشر است. خانه اي با جايگاه كعبه مي تواند هادي بشر باشد، دست او را تا وصول به مقصود بگيرد و او را راهنمايي كند. اين مهم با تضرع، راز و نياز با خدا و اشك و آه امكان پذير است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بيان السعادة، ج3، ص74 ; كشف الأسرار، ج6، ص364 ; لطائف الإشارات، ج2، ص540 ; تفسيرمنسوب به ابن عربي، ج2، ص57

2 . آل عمران : 96

3 . علل الشرايع، ج2، ص297


171


چهار) بيت المعمور

عنوان مزبور در سوره طور آمده است:

(وَالطُّورِ وَكِتاب مَسْطُور فِي رَقّ مَنْشُور وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ) ;

«قسم به كوه طور و قسم به كتاب نوشته شده در صفحه اي گشاده و قسم به بيت المعمور.»

يكي از معاني بيت معمور خانه خداست. اين خانه همواره آباد است. آباداني كعبه به دومعنا مي تواند باشد: يكي اين كه همواره اين خانه روي زمين آباد بوده است و اگر هم كسي آن را تخريب كرده، با سرعت تجديد بنا و آباد شده است. ديگر اين كه بيت معمور اشاره به عمران و آبادي معنوي است. كعبه نخستين معبد روي زمين است كه محاذي بيتي در آسمان قرار دارد. بيت معمور خانه اي است در آسمان كه محاذي آن بر روي زمين، كعبه قرار دارد. در بعضي تفاسير از امام باقر (عليه السلام) حديثي نقل است كه فرمود:

«خداوند زير عرش چهار استوانه قرارداد و آن را ضراح ناميد و اين بيت معمور است. خداوند به ملائكه امر فرمود تا حول آن طواف كنند، سپس آنها را مبعوث فرمود و به آنها گفت كه در زمين خانه اي مانند آن بنا كنند و به تمام زمينيان دستور داد تا گرد آن طواف كنند.»

بنابراين بيت معمور يا عنواني است براي خود كعبه يا اسمي براي خانه اي در عرش الهي كه كعبه به محاذات آن بر روي زمين قرار دارد. به هر تقدير كعبه نسبتي با آسمان و عرش خدا دارد و از آن جا تنزل يافته است و رشحه اي از بهشت درون خود دارد. كعبه اين عظمت را از خدا دارد. گفتگويي است ميان كعبه و خدا:

«چهار هزار سال آن كعبه معظم را بتخانه آذري ساخته بودند تا از غيرت نظر اغيار به خداوند خود بناليد كه: پادشاها مرا شريف ترين بقاع گردانيدي، و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طور : 1ـ4

2 . بيان السعادة، ج4، ص117


172


رفيع ترين مواضع ساختي، بيت الحرام نام من نهادي و امن و امان خلق در من بستي. پس به بلاء اين اصنام مبتلا كردي. از بارگاه جبروت بدو خطاب رسيد كه: آري چون خواهي كه معشوق صد و بيست و چهار هزار طهارت باشي و خواهي كه همه اوليا و صدّيقان و طالبان را در راه خود بيني و آن را كه خواهي به ناز در كنارگيري، و صدهزار وليّ و صفيّ را جان و دل در راه خود به تاراج دهي كم از آن نباشد كه روزي چند در بلاء اين اصنام بسازي، و صفات صفا و مروه را در بطش قهر فروگذاري. سنت ما چنين است، كسي را كه روزي دولتي خواهد بود، نخست او را از جام قهر شربت محنت چشانيم. خواست ما اين است و بر خواست ما اعتراض نه، و حكم ما را مردّ نه، وضع ما را علت نه: نفعل ما نشاء ونحكم ما نريد.»

در تفسير كشف الاسرار درباره بيت معمور به نكاتي جالب برمي خوريم:

«بيت معمور خانه اي است در آسمان هفتم كه به حذاء عرش الهي بنا شده است، حرمت آن در آسمان مانند حرمت كعبه است روي زمين، هر روز هفتاد هزار ملك گرداگرد آن طواف مي كنند و در آن نماز مي گزارند و اين داستاني ابدي است. بيت معمور خانه اي در بهشت بود كه خداوند آن را براي توبه آدم (عليه السلام) به زمين آورد. سپس آن را به آسمان برد و به جاي آن روي زمين كعبه بنا شد و خداوند كعبه را هر سال با عبادات مردم آباد مي كند.»

3. اسرار عرفاني كعبه

جهان هستي از مبدأ واحدي آفريده شد. تنزل و تجلي وجود از واحد است، لذا مبدأ جهان هستي امر واحدي است كه عالم را براساس اراده حبّي خود آفريد:

«كنت كنزاً مخفياً فأحببت أن أعرف فخلفتُ الخلق لكي أعرف» ;

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كشف الاسرار، ج3، ص237ـ238

2 . همان، ج9، ص333


173


«من گنج پنهاني بودم، خواستم تا شناخته شوم، پس جهان را آفريدم تا شناخته شوم.»

بنابراين خداوند از روي حب و عشق هستي را خلق نمود. اين همان عشق نخستين است كه سرآغاز تجلي بود. به قول حافظ:

در ازل پرتو حسنت زتجلي دم زد عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد

جلوه اي كرد رخت ديد ملك عشق نداشت عين آتش شد از اين غيرت و بر آدم زد

عشق نخستين خدا به ماسوا سرمنشأ پيدايش عشقي ديگر شد و آن عشق ماسوا براي رجوع به اوست. عشق اول در قوس نزول است و عشق دوم در قوس صعود، عشق اول منشأ خلقت است و عشق دوم باعث رجوع خلقت، عشق اول مي آفريند، عشق دوم مي برد و عشق دوم دايره هستي را كامل مي كند: (إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ).

جهان به سمت واحد پيش مي رود، تاريخ و عالم هستي هدفمند است، هدف و غايت عالم و تاريخ به سمت خداست، لذا حركت گيتي وحدت گراست، يعني همه چيز از جمله انسان به سوي عالم وحدت پيش مي رود و در حال شدن هستند (وَإلَيْهِ المَصيرُ); در يك كلام جهان و انسان سمت و سويي توحيدي دارند، براين اساس لازم است توحيد در عالم خودنمايي كند. اولين مظهر توحيد روي زمين كعبه است. كعبه تنها قبله گاه عاشقان خداست. كعبه خانه خداي واحد است و كعبه تجلي گاه توحيد در دنياست. هر وجودي سرّي دارد كعبه هم سراسر سرّ است و اسرار الهي را درون خود جاي داده است. بي جهت نيست كه كعبه خانه خدا روي زمين است.

از آيات و احاديث به صورت مجموعي به دست مي آيد كه خانه خدا دوگونه اوصاف دارد: اوصاف جلال و اوصاف جمال. گاهي كعبه انساني را نابود مي كند، گاهي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بقره : 156

2 . مائده: 18


174


وسيله بخشش و مغفرت مي شود، گاهي خانه خدا اجازه نزديكي به خود را به انساني نمي دهد و گاهي نگاه به او عبادت و نيكي است. كعبه از يك طرف گنهكاري را مسخ مي كند و از سوي ديگر بنده خاشع را در آغوش مي گيرد. خانه خدا با يك نگاه سپاه ابرهه را از پاي درمي آورد و با نگاه ديگر تمام زائرين خود را شفاعت مي كند. بيت الله الحرام تجلي گاه جلال و جمال الهي است و خداوند خودش را با كعبه به انسان ها نشان مي دهد. براين اساس اسرار عرفاني كعبه به دوبخش تقسيم مي شوند:

يك) شكوه و عظمت كعبه

خدا عظيم است و باشكوه و او عظمت و جلال خود را در خانه اش در چند چيز نشان داده است:

مسخ گنهكار

اگر كسي نزد كعبه گناهي انجام دهد، ممكن است كعبه چنان او را ادب كند كه باعث مسخ انسان شود. اين حادثه در تاريخ رخ داده است، در زمان جاهليت عرب ها بت پرست بودند. در اين ميان نام دو بت معروف تر بود: يكي به نام «اساف» كه بت قريش بود و ديگري به نام «نائله» كه آن را ميان صفا و مروه براي پرستش قرار داده بودند. قريش آن دو را مي پرستيدند. اين دو بت شباهت زيادي به انسان داشتند. از حضرت علي (عليه السلام) در اين باره سئوال شد، امام فرمود:

«آن دو جواني زيبا بودند، اساف پسر و نائله دختر بود. زماني با هم براي طواف كعبه رفتند، در آنجا خلوتي يافتند و گناهي مرتكب شدند. خداوند آن دو را مسخ نمود.»

حديث ديگري از امام صادق (عليه السلام) است:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فروع كافي، ج4، ص546


| شناسه مطلب: 76783