بخش 8

مزد رسالت راهی به سوی خدا پیوند و خشونت در مدینه زیارت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) اذن دخول


175


پليدي دور باشند. (لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ)

مزد رسالت

ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إِنَّ اللهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (شوري : 23)

اين (فضل بزرگ) چيزي است كه خداوند به بندگانش، آنان كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند بشارت مي دهد. (اي پيامبر! به مردم) بگو: من از شما بر اين (رسالت خود) هيچ مزدي جز مودّت نزديكانم را نمي خواهم و هركس كار نيكي انجام دهد، براي او در نيكويي آن مي افزاييم. همانا خداوند بسيار آمرزنده و قدردان است.

نكتـه ها:

* در آيه قبل خوانديم كه پاداش مؤمنان نيكوكار، باغ هاي بهشتي و رسيدن به تمام خواسته ها و فضل بزرگ پروردگار است. در اين آيه سخن از پاداش كسي است كه با هدايت خود صدها ميليون نفر را به اين باغ ها و خواسته ها رسانده است، يعني پيامبر اسلام.


176


اگر هديه يك شاخه گل، تشكّر و پاداش لازم دارد، نجات بشريّت چه پاداشي خواهد داشت. با نگاهي به قرآن مي بينيم كه شعار تمام انبيا اين بود كه ما جز از پروردگارمان پاداشي نمي خواهيم. در سوره شعراء از آيه 109 تا آيه 127، سخن حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعيب (عليهم السلام) و در سوره سبأ آيه 47، سخن پيامبر اسلام چنين است: مزد و پاداش من تنها بر خداوند است. (إِنْ أَجْرِيَ إِلاّ عَلَي اللهِ) البتّه شكي نيست كه مراد انبيا اين بود كه ما پاداش مادي نمي خواهيم، ولي اطاعت كردن و هدايت شدن شما را مي خواهيم، زيرا همه آنان پس از آنكه در سوره شعراء درخواست مزد را منتفي دانستند، به مردم سفارش تقوا و اطاعت از خداوند مي كردند. (فَاتَّقُوا اللهَ وَ أَطِيعُونِ) پس انبيا پاداش مادي نمي خواهند، ولي مزد معنوي و هدايت مردم را خواهانند كه اين مزد در واقع به نفع خود مردم است، نظير اينكه استادي به شاگردش بگويد: من از تو مزدي نمي خواهم و پاداش من تنها يك چيز است و آن اينكه تو درس بخواني كه در واقع اين پاداش براي شاگرد است.

* مزد رسالت پيامبر اسلام (صلّي الله عليه وآله) چيست؟ پيامبر اسلام نيز از مردم درخواست مزد مادي نداشت، ولي چندين مرتبه از طرف خداوند با كلمه «قل» مأمور شد تا مزد معنوي را كه به نفع خود مردم است، از مردم تقاضا كند. (قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ


177


مِنْ أَجْر فَهُوَ لَكُمْ)(1)

اين مزد معنوي نيز در دو تعبير آمده است. يك بار مي فرمايد: من هيچ مزدي نمي خواهم جز آنكه هر كه خواست راه خدا را انتخاب كند، (لاّ مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلي رَبِّهِ سَبِيلاً)(2)و يك بار در آيه مورد بحث كه مي فرمايد: (لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي) بنابراين مزد رسالت دو چيز است: يكي انتخاب راه خدا و ديگري مودّت قربي. جالب آنكه در هر دو تعبير كلمه «الاّ» مطرح شده است، يعني مزد من تنها همين مورد است.

با كمي تأمل مي فهميم كه بايد راه خدا و مودّت اهل بيت يكي باشد، زيرا اگر دو تا باشد، تناقض است، يعني نمي توان گفت: من فقط تابستان ها مطالعه مي كنم و بار ديگر گفت: من فقط زمستان ها مطالعه مي كنم. زيرا محصور بايد يك چيز باشد.

پيامبر اسلام از طرف خداوند يك بار مأمور مي شود كه به مردم بگويد: مزد من تنها انتخاب راه خداست و بار ديگر مأمور مي شود كه بگويد: مزد من فقط مودّت قربي است. در واقع بايد اين دو درخواست يكي باشد. يعني راه خدا همان مودّت قربي باشد.

از طرفي مودّت با دو چيز ملازم است: يكي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سبأ : 47.

2 . فرقان : 57 .


178


شناخت و معرفت، زيرا تا انسان كسي را نشناسد نمي تواند به او عشق بورزد. دوم اطاعت، زيرا مودّت بدون اطاعت نوعي تظاهر و رياكاري و دروغ و تملّق است. پس كساني كه دستورات خود را از غير اهل بيت پيامبر (عليهم السلام) مي گيرند، راه خدا را پيش نگرفته اند. اين از ديدگاه قرآن.

امّا از نظر عقل. پاداش بايد همسنگ و هموزن عمل باشد. رسالت، جز امامت كه ادامه آن است هم وزني ندارد، مزد رسالت ادامه هدايت است، مزد يك معصوم، سپردن كار به معصوم ديگر است. مزد عادل آن است كه زحمات او را به عادل ديگر بسپاريم.

عقل مي گويد: تا لطف هست بايد تشكّر نيز باشد و اگر امروز لطف پيامبر شامل حال ما شده و ما به اسلام هدايت شده ايم بايد مزد رسالتش را بپردازيم و اگر مزد رسالت، مودّت قربي است، امروز هم بايد قُربايي باشد تا نسبت به او مودّت و اطاعت داشته باشيم. آري، امروز هم بايد نسبت به حضرت مهدي (عليه السلام) مودّت داشته و نسبت به او مطيع باشيم. مگر مي شود بگوييم مسلمانان صدر اسلام مأمور بودند مزد رسالت را بپردازند و نسبت به قربي مودّت داشته باشند، ولي مسلمانان امروز يا اين وظيفه را ندارند و يا قربايي نيست تا به او مودّت بورزند و مزد رسالت را بپردازند. البتّه مودّت حضرت مهدي (عليه السلام) در زمان غيبت، عمل به پيام هاي او و رفتن در راه كساني است كه ما را به


179


آنان سپرده است، يعني فقهاي عادل و بي هوا و هوس.

عقل انسان از اينكه مودّت قربي پاداش پيامبري قرار گرفته كه صدها ميليون نفر را به هدايت و سعادت و فضل كبير الهي رسانده مي فهمد كه قربي و كساني كه مورد مودّت هستند، برترين افراد بشر و معصومند. زيرا هرگز مودّت گنهكار پاداش پيامبر معصوم قرار نمي گيرد. نمي توان باور كرد كه مودّت افرادي گنهكار بر مسلمين جهان در طول تاريخ واجب باشد و هيچ فرقه اي از مسلمانان (غير از شيعه) رهبران خود را معصوم نمي داند و هيچ فرد يا گروهي تا كنون نه براي امامان معصوم گناهي نقل كرده و نه براي آن بزرگواران استادي نام برده است.

عقل مي گويد: گذاشتن دست بشر در دست غير معصوم نه تنها ظلم به انسانيّت، بلكه ظلم به تمام هستي است. زيرا هستي براي انسان آفريده شده (تمام آيات (خَلَقَ لَكُمْ)، (سَخَّرَ لَكُمُ) و (مَتاعاً لَكُمْ) نشانه آن است كه هستي براي انسان است) و انسان براي تكامل واقعي و معنوي و خدايي شدن و آيا سپردن اين انسان با آن اهداف والا به رهبران غير معصوم، ظلم به او و ظلم به هستي نيست؟

اگر در روايات، رهبر معصوم و ولايت او زير بنا و پايه و اساس دين شناخته شده، «بني الاسلام علي خمس...


180


الولاية»(1) و اگر حضرت علي (عليه السلام) تقسيم كننده مردم ميان بهشت و دوزخ معرّفي شده است، «قسيم الجنّة و النار»(2) و اگر نماز بي ولايت پذيرفته نمي شود،(3) و اگر مودّت اهل بيت حسنه است،(4) و اگر زيارت و توسّل به آنان سفارش شده، همه به خاطر همان جوهر كيميايي مودّت است.

* زمخشري و فخررازي كه از بزرگان اهل سنّت هستند، در تفاسير خود آورده اند كه رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) فرمودند:

«مَن مات علي حبّ آل محمّد مات شهيداً» هر كه با دوستي آل محمّد از دنيا برود، شهيد است.

«مَن مات علي حبّ آل محمّد مات تائباً» هر كه با دوستي آل محمّد از دنيا برود، توبه كننده است.

«مَن مات علي حبّ آل محمّد مات مستكمل الايمان» هر كه با دوستي آل محمّد از دنيا برود، با ايمان كامل رفته است.

«مَن مات علي حبّ آل محمّد مات علي السنة والجماعة» هر كه با دوستي آل محمّد از دنيا برود، طبق سنّت و سيره پيامبر از دنيا رفته است.

حال اين سؤال پيش مي آيد كه آيا مودّت بدون اطاعت، مي تواند هم وزنِ شهادت، مغفرت و ايمان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كافي، ج2، ص18.

2 . بحار، ج7، ص186.

3 . همان، ج27، ص167.

4 . همان، ج43، ص362.


181


كامل قرار گيرد؟

در همين تفاسير ذيل اين آيه حديثي از رسول اكرم (صلّي الله عليه وآله) آمده است كه:

«ألا و مَن مات علي بغض آل محمّد جاء يوم القيامة مكتوب بين عينيه آيس من رحمة اللّه»، هركه با كينه و بغض آل محمّد بميرد، روز قيامت مي آيد درحالي كه ميان دو چشم او نوشته شده: او از رحمت خدا مأيوس و محروم است.

«ألا و مَن مات علي بغض آل محمّد مات كافرا» هر كه با بغض آل محمّد بميرد، كافر مرده است.

«ألا و مَن مات علي بغض آل محمّد لم يشم رائحة الجنة» هر كه با بغض آل محمّد بميرد، بوي بهشت را استشمام نمي كند.

* فخر رازي در تفسير خود آورده است: همين كه آيه مودّت نازل شد از پيامبر اكرم پرسيدند: قربي چه كساني هستند كه مودّت آنها بر ما واجب است؟

حضرت فرمودند: علي و فاطمه و فرزندانش، سپس اضافه مي كند كه حضرت فرمودند: «فاطمة بضعة منّي يؤذيني ما يؤذيها» فاطمه پاره تن من است هر كس او را اذيّت كند مرا اذيّت كرده و كيفر كساني كه رسول خدا را اذيّت كنند، در قرآن چنين آمده است. (انّ الّذين يؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه في الدنيا و الآخرة و اعدّ لهم عذاباً


182


مهيناً)(1)

* در حديث مي خوانيم كه امام حسن (عليه السلام) در ذيل جمله (و مَن يقترف حسنة نزد له فيها حسناً)فرمود: «اقتراف الحسنة مودّتنا اهل البيت»(2) كسب نيكي، مودّت ما اهل بيت است.

پيـام ها:

1ـ بشارت خداوند بس بزرگ و عظيم است. (رَوْضاتِ الْجَنّاتِ ـ ما يَشاؤُنَ ـ فَضْلُ كَبِيرٌ ـ يُبَشِّرُ اللهُ عِبادَهُ )

2ـ نشانه بنده خدا ايمان و عمل صالح است. (عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ)

3ـ رمز دريافت آن همه نعمت و بشارت، بندگي خدا و ايمان و نيكوكاري است. (عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا...)

4ـ مودت قربي مصداق روشن ايمان و عمل صالح است. (يُبَشِّرُ اللهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ...إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي)

5 ـ درخواست مزد از زبان خود سنگين است، لذا پيامبر مأمور مي شود از طرف خداوند مزد خود را به مردم اعلام كند. (قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ...)

6ـ مودّت بدون معرفت امكان ندارد. (پس مزد رسالت قبل از هر چيز شناخت اهل بيت پيامبر است سپس مودّت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . احزاب : 57

2 . تفاسير نمونه و صافي.


183


آنان) (إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي)

7ـ مودّت بدون اطاعت، ريا و تملّق است. (پس مودّت قربي يعني اطاعت از آنان)(إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي)

8 ـ قربي معصومند. زيرا مودّت گناهكار نمي تواند مزد رسالت قرار گيرد. (إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي)

9ـ مودّتي كه قهراً همراه با معرفت و اطاعت است
تنها در اهل بيت مستقر است. (كلمه «في» رمز آن
است كه جايگاه مودّت تنها اهل بيت است.) (فِي
الْقُرْبي
)

10ـ مودّت في القربي، راهي براي كسب خوبي هاست. (إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً)

11ـ مودّت اهل بيت (عليهم السلام) ، برجسته ترين حسنه است. (الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً )

12ـ مودّت قربي حسنه است. (مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً)

13ـ مودّت قربي سبب دريافت پاداش بيشتراست. (نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً)

14ـ دوستي اهل بيت پيامبر، زمينه دريافت
مغفرت است. (لاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي...إِنَّ اللهَ
غَفُورٌ
)

15ـ خداوند قدردان كساني است كه به وظيفه خود در مودّت اهل بيت عمل مي كنند. (إِنَّ اللهَ غَفُورٌ شَكُورٌ)


184


راهي به سوي خدا

قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْر إِلاّ مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلي رَبِّهِ سَبِيلاً (فرقان : 57)

بگو: از شما هيچ گونه مزدي در برابر رسالتم درخواست نمي كنم، مگر (اين كه) كسي بخواهد (با راهنمايي من) به سوي پروردگارش راهي در پيش گيرد.

نكتـه ها:

* قرآن درباره پاداش زحمات پيامبر اسلام (صلّي الله عليه وآله) چند نوع تعبير دارد كه در دعاي ندبه، همه آيات اين موضوع در كنار هم آمده است:

* پاداش من بر خداست. (إِنْ أَجْرِيَ إِلاّ عَلَي اللهِ)(1)

* پاداش من محبّت اهلبيت من است. (إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي)(2)

* پاداش من قرار گرفتن شما در خط خداست. (يَتَّخِذَ إِلي رَبِّهِ سَبِيلاً)(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سبأ : 47

2 . شوري : 23

3 . فرقان : 57


185


* پاداشي كه خواستم به نفع خود شماست. (ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْر فَهُوَ لَكُمْ)(1) زيرا مودّت رهبران معصوم كليد و رمز قرار گرفتن در خط خدا مي باشد و بهره بردن مردم از انتخاب چنين راهي، به سود خود آنان مي باشد، پس سود مادّي براي شخص پيامبر در كار نيست.

پيـام ها:

1ـ رهبري موفّق است كه بي توقّعي خود را به مردم اعلام كند. (قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ)

2ـ انسان، زماني به اخلاص مي رسد كه هيچ گونه پاداش مادّي و عنواني و زباني نخواهد. (ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْر)

3ـ انسان در انتخاب راه و عقيده آزاد است. (مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ)

4ـ مزد انبيا اين است كه مردم خدا را بندگي كنند. (إِلي رَبِّهِ سَبِيلاً)

پيوند و خشونت

وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ (رعد : 21)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سبأ : 47


186


و (خردمندان) كساني هستند كه آنچه را خداوند به پيوند با آن فرمان داده پيوند مي دهند و در برابر پروردگارشان (بخاطر شناختي كه دارند خشوع و) خشيت دارند و از سختي حساب مي ترسند.

نكتـه ها:

* در روايات آمده است آنچه را كه خداوند به وصل آن فرمان داده، صله رحم، يعني حفظ پيوندهاي خانوادگي و همچنين حفظ پيوندهاي مكتبي يعني ارتباط دائم و عميق با رهبران آسماني و پيروي از خط ولايت است.(1)

* با نگاهي ساده و گذرا به جهان در عصر حاضر خواهيم ديد علي رغم آنكه بهترين و بيشترين سرمايه، يعني نفت را در زير پاي خود دارند و بهترين نقطه وحدت و عشق بيش از يك ميليارد مسلمان، يعني كعبه را در پيش روي، و از بهترين مكتب و منطق نيز برخوردارند، امّا بخاطر قطع ارتباط با مسأله رهبري الهي، همچنان تحت انواع فشارهاي ابرقدرت ها بسر مي برند. از اين روست كه در آيه 27 سوره بقره بعد از جمله (وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ) عبارت (وَ يُفْسِدُونَ فِي اْلأَرْضِ) آمده است، زيرا بديهي است كه قطع رحم به تنهايي سبب فساد بر روي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تفسيرصافي.


187


زمين نمي شود، بلكه اين رها كردن رهبري الهي است كه گرفتار شدن در چنگال طاغوت و گسترش و نشر فساد و تباهي را به دنبال مي آورد.

* ارتباطاتي را كه خداوند به آن امر فرموده، بسيار متنوّع و فراوان است، از جمله:

الف: ارتباط فرهنگي با دانشمندان. (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)(1)

ب: ارتباط اجتماعي با مردم. (اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا)(2)

ج: ارتباط عاطفي با والدين. (وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً)(3)

د: ارتباط مالي با نيازمندان. (مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً)(4)

هـ: ارتباط فكري در اداره جامعه. (وَ شاوِرْهُمْ فِي اْلأَمْرِ)(5)

و: ارتباط سياسي با ولايت. (وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي اْلأَمْرِ مِنْكُمْ)(6)

ز: ارتباط همه جانبه با مؤمنان. (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ)(7)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نحل : 43

2 . آل عمران : 200

3 . بقره : 83

4 . بقره : 245

5 . آل عمران : 159

6 . نساء : 59

7 . حجرات : 10


188


ح: ارتباط معنوي با اولياي خدا. (لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)(1)

* صله رحم تنها به ديدن و ملاقات كردن نيست، كمك هاي مالي نيز از مصاديق صله رحم بشمار مي رود. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: در اموال انسان غير از زكات، حقوق ديگري نيز واجب است و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند.(2) البتّه شايد مراد امام (عليه السلام) از حقوق ديگر، همان خمس باشد.

* در اهميّت صله رحم همين بس كه در كنار ذكر خدا آمده است. (وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ اْلأَرْحامَ)(3)

* ارحام تنها منحصر به خانواده و بستگان نسبي نيست، بلكه جامعه بزرگ اسلامي را كه در آن همه افراد امت با هم برادرند، (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ)(4) و پدرشان پيامبر اسلام (صلّي الله عليه وآله) و حضرت علي (عليه السلام) است نيز در برمي گيرد. پيامبر (صلّي الله عليه وآله) فرمودند: «اَنا و عليّ اَبَوا هذه الامة»(5)

* امام صادق (عليه السلام) در آستانه رحلت از دنيا، دستور دادند تا به بستگاني كه نسبت به ايشان جسارت كرده بودند هديه اي بدهند. وقتي حضرت در انجام اين كار مورد انتقاد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . احزاب : 21

2 . تفسير صافي.

3 . نساء : 1

4 . حجرات : 10

5 . بحار، ج23، ص295.


189


قرار مي گيرند، آيه فوق را تلاوت مي فرمايند.(1) و اينگونه به ما ياد مي دهند كه شرط صله رحم خوش بيني، علاقه و رابطه آنها با ما نيست.

* در توضيح عبارت هاي «يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ» و «يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ» بايد گفت كه اگر چه كلمات «خشيت» و «خوف» در بعضي موارد در معناي مترادف و مشابهي بكار رفته و از آنها يك معنا اراده گرديده است، امّا في الواقع ميان آن دو تفاوت وجود دارد; به اينكه خشيت عبارت است از آن خوف و تأثر قلبي كه انسان به خاطر احترام و عظمت از كسي در دل پيدا مي كند، امّا خوف داراي معناي وسيع تري است و شامل هرگونه ترس و اضطرابي مي شود. به عبارت ديگر هيچگاه خشيت در مورد يك حادثه تلخ به كار نمي رود و انسان نمي گويد من از سرما، مرض و... خشيت دارم در حالي كه كاربرد واژه خوف در اموري مثل ترس از سرما، گرما و مرض امري رايج و شايع است. و نهايتاً، از آنجا كه خشيت بر مبناي علم انسان به عظمت و اهميّت و احترام طرف مقابل قرار دارد، مي توان گفت كه خشيت مخصوص افراد عالم است و خوف در مورد همه مردم به كار مي رود. چنانكه قرآن مي فرمايد: (إِنَّما يَخْشَي اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ)(2) تنها دانشمندان از خدا خشيت دارند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تفسير نورالثقلين.

2 . فاطر : 28.


190


پيـام ها:

1ـ حفظ پيوندهاي مكتبي و الهي، نشانه عقل صحيح است. (أُولُوا اْلأَلْبابِ...الَّذِينَ يَصِلُونَ)

2ـ ما بايد به خاطر فرمان خدا با بستگان ارتباط برقرار كنيم، خواه ديگران به دنبال ارتباط با ما باشند يا نباشند. (أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ)

3ـ در ديد و بازديد و صله رحم ها، مواظب گناهان و از جمله چشم چراني باشيد. (يَصْلَوْنَ...يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ)

4ـ هم از عظمت الهي پروا كنيد، (يَخْشَوْنَ) و هم از مجازات او بترسيد. (يَخافُونَ)

5 ـ قطع رحم، سبب سختي حساب است. (يَصْلَوْنَ... يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ)


191


در مدينه

ـ زيارت پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله)

ـ اذن دخول

ـ ادب حضور

ـ طلب بخشش

ـ ماجراي مباهله

ـ مسجد قبا

ـ مسجد قبلتين

ـ نبرد احد

ـ پيكار احزاب


193


زيارت پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله)

در روايات شيعه و سنّي مي خوانيم: كسي كه به حج رود و در مدينه به زيارت رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) نرود جفا كرده است.(1)

پيامبر عزيز فرمود: «مَن زارني حيّاً و ميّتاً كنت له شفيعاً يوم القيامة»(2)، كسي كه مرا در حيات يا بعد از مرگم زيارت نمايد، روز قيامت شفاعتش مي كنم.

در حديث ديگر از حضرت علي (عليه السلام) مي خوانيم: «اتّموا برسول الّله حجّكم اذا خرجتم الي بيت الّله»(3) هر گاه حج تمام شد به زيارت رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) برويد كه در حقيقت تكميل كننده حج شماست.

پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) به امام حسن (عليه السلام) فرمود: هر كس من
يا پدرت و يا تو را زيارت كند، بر من لازم است
در قيامت به دين او بروم و او را از گناهان رهايي
بخشم.(4)

پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) فرمود: كسي كه امام حسن (عليه السلام) را در قبرستان بقيع زيارت نمايد، روز قيامت هنگامي كه بر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحار، ج 97، ص 139.

2 . همان، ج 97، ص 139.

3 . همان، ج 100، ص 139.

4 . همان، ج 97، ص 141.


194


صراط عبور مي كند، لغزشي نخواهد داشت.(1)

در چند روايت ديگر مي خوانيم:

زيارتي سبب ورود به بهشت مي شود كه تنها انگيزه انسان عشق و معرفت باشد، نه اينكه براي اهداف ديگري مسافرت كند و زيارت، در كنار ساير هدف ها قرار گيرد.(2)

پيامبر (صلّي الله عليه وآله) فرمودند: من در قيامت همسايه زائران خود خواهم بود.

در جاي ديگر فرمودند: زائران من همچون مهاجراني هستند كه در زمان حياتم براي ياري من به مدينه هجرت كرده باشند.(3)

آنقدر در مورد زيارت رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) سفارش شده است كه براي كساني كه توانايي رفتن به مدينه را ندارند،
دستور داده شده از دور به پيامبر عزيز (صلّي الله عليه وآله) سلام كنند، زيرا ماموران الهي آن سلام را خدمت آن حضرت مي رسانند.(4)

آري! كسي كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) را زيارت كند، گويا خداوند را زيارت نموده است.(5)

مدينه مركز نور، پايگاه تأسيس حكومت اسلامي،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحار، ج 97، ص 141 .

2 . در سه حديث كلمه (متعمداً و قاصداً) آمده كه مرحوم مجلسي آن را زيارت عاشقانه و خالصانه معنا كرده است.

3 . بحار، ج 97، ص 144.

4 . همان، تهذيب، ج 6، ص 4.

5 . همان، ص 145.


195


زيارتگاه چهار امام معصوم (عليهم السلام) و فاطمه زهرا (عليها السلام) است.

امام صادق (عليه السلام) فرمود: كسي كه در مدينه مرا زيارت كند گرفتار فقر نمي شود.(1)

تمام پاداش ها و ارزش هايي كه براي زيارت رسول گرامي (صلّي الله عليه وآله) گفتيم، براي كسي كه هر يك از امامان معصوم (عليهم السلام) را زيارت كند ثبت مي شود.(2)

در زيارت، «انسان ناقص» در برابر «انسان كامل» قرار مي گيرد و احساس حقارت كرده و شرمنده مي شود.

خوب است كمي نيز درباره مسجد پيامبر بينديشيم:

اين همان مسجدي است كه رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) خود در ساختن آن شركت كرد.

در اين مسجد جبهه هاي نظامي تشكيل و تقويت مي شد.

در اين مسجد تعليم و تعلم و تربيت مسلمانان صورت مي گرفت.

در اين مسجد مشورت ها مي شد، ديدارها، قراردادها، بسيج نيروها و حركت ها واقع مي شد، پيام ها به اطراف صادر مي گشت.

در اين مسجد بود كه يكي از ياران پيامبر (صلّي الله عليه وآله) بعد از خلاف و جنايت خود چنان پشيمان شد كه خود را به يكي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان

2 . وسائل، ج 10، ص 426.


196


از ستون هاي مسجد بست و چند شبانه روز غذا نخورد تا رسول گرامي (صلّي الله عليه وآله) از طريق وحي مطلع شد كه توبه او قبول گشته است و طناب را باز كرد و او به شكرانه قبول توبه اش، اموال خود را در راه خدا بخشيد.(1) و امروز همان ستون به نام «ستون توبه» بين قبر مطهر پيامبر (صلّي الله عليه وآله) و منبر قرار گرفته است.

مسجدي كه دو ركعت نماز در آن بعد از مسجدالحرام بيشترين فضيلت را دارد.

امام صادق (عليه السلام) از پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نقل مي كند كه نماز در مسجد النبي مساوي با ده هزار نماز در مساجد ديگر است.(2)

مسجدي است كه پايه هاي آن هر كدام خاطره ها دارد.(3)
نام يك پايه «ستون توبه» است، همان ستوني كه ابولبابه خود را به آن بست، نام ستون ديگر «استوانة السرير» است، جايي كه مسند و جايگاه رسول گرامي بوده است. نام ستون ديگر «استوانة المحرس» است جايي كه علي بن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مجمع البيان، ذيل آيه 27 انفال، تفسير نمونه ج 7 ص 134.

2 . وسائل، ج 3، ص 536.

3 . كتاب وفاء الوفاء پانصد سال قبل، درباره مدينه در دو جلد حدود هفتصد صفحه نوشته شده - در جلد اول صفحه 439ـ453 نام پايه ها و استوانه ها كه هر كدام نشان دهنده خاطراتي است نام برده شده است.


197


ابي اطالب(عليهما السلام) از پيامبر (صلّي الله عليه وآله) حراست و حفاظت مي نمود و احياناً به مراجعين كمك مي كرد.

هدف شمردن ستون ها نيست مسأله اصلي آن است كه بدانيم كجا هستيم و توجه داشته باشيم و خدا را شكر كنيم كه در دنيا به زيارت كسي آمده ايم كه ما را زنده كرد و از ظلمات جهل و شرك و تفرقه به نور توحيد و علم و وحدت فراخواند. (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ)(1) اي مؤمنان به كسي كه شما را به زندگي و حيات واقعي و انساني دعوت مي كند، پاسخ مثبت دهيد.

خدا را شكر كنيم كه در دنيا قدم در بهشت گذاشته ايم زيرا در حديث مي خوانيم كه حد فاصل منبر پيامبر (صلّي الله عليه وآله) و خانه حضرت كه اكنون محل قبر آن بزرگوار است باغي از باغ هاي بهشت است. (2)

مسلمانان صدر اسلام كه به خاطر ياري پيامبر اسلام و حفظ دين خود از مكه به مدينه هجرت كردند و در كمال
فقر بودند، در كنار همين مسجد در گوشه اي كه نامش «صُفّه» است مي نشستند و با آنكه گرسنه بودند و لباس بسيار ساده اي داشتند در صف اول نمازها و جبهه ها شركت مي كردند و پيامبر (صلّي الله عليه وآله) فرمود: هر كس در منزل غذاي دو

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . انفال : 24.

2 . وسائل، ج 3، ص 543 .


198


نفر دارد يكي از اين مسلمانان مهاجر را با خود به خانه ببرد و هر كه غذاي چهار نفر دارد پنجمين نفر را از اصحاب صُفّه قرار دهد.(1)

راستي اين دين با چه شكنجه هايي در مكه و مشكلاتي در هجرت و جنگ هايي در مدينه به دست ما رسيده است؟

اذن دخول

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلي طَعام غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ وَ لكِنْ إِذا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيث إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَ اللهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً
فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجاب ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللهِ عَظِيماً
(احزاب : 53)

اي كساني كه ايمان آورده ايد! به خانه پيامبر وارد نشويد مگر آن كه به شما اجازه داده شود براي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وفاء الوفاء، ج 1، ص 454.


199


خوردن غذا، (به شرط آن كه قبل از موعد نياييد) و در انتظار وقت غذا نباشيد; ولي هرگاه دعوت شديد پس داخل شويد، و وقتي غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از خوردن غذا) به گفتگو نپردازيد; همانا اين (گفتگوهاي پس از غذا) پيامبر را آزار مي دهد، امّا او از شما شرم مي كند (و چيزي نمي گويد) ولي خداوند از (گفتن) حق شرم ندارد. و هرگاه از همسران پيامبر چيزي از وسايل زندگي (به عنوان عاريت) خواستيد از پشت پرده بخواهيد; اين رفتار براي دل هاي شما و دل هاي آنان به پاكي و پاكدامني است و شما حق نداريد كه رسول خدا را آزار دهيد و با همسران او پس از رحلتش ازدواج كنيد كه اين كار نزد خداوند (گناهي) بزرگ است.

نكتـه ها:

* اجازه گرفتن براي ورود به خانه ديگران، مخصوص خانه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) نيست، همان گونه كه قرآن مي فرمايد: (لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتّي تَسْتَأْنِسُوا)(1)

* در اين آيه قسمت هايي از آداب ميهماني مطرح شده، و در آيات ديگر بخش هاي ديگري از آن آمده است:

* هنگام ورود، سلام كنيد. (فسلّموا)(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نور : 27

2 . همان : 61.


| شناسه مطلب: 76824