بخش 1
مواقف کریمه محیط امن و امان 1. هزینة سفر 2. نیت
بسم الله الرحمن الرحيم
ادب و آداب زائر
تأليف: حسين انصاريان
مقدمه
زيارت بيتالله الحرام، علاوه بر انجام مناسك فقهي، بايد با ادب و آداب تربيتي، اخلاقي و معنوي همراه شود تا قبول حريم صاحب خانه گردد.
در اين چند سفري كه توفيق، رفيق راه زيارتم شد، با دقت در وضع برخي از زائران كه احتمالاً به جهت ناآگاهي يا توجيه نشدن پيش از سفر، ادب و آداب اين سفر بينظير معنوي را رعايت نميكردند، در انديشة نوشتن رسالهاي مختصر در اين زمينه برآمدم؛ به صورتي كه روحانيون كاروان بتوانند در جلسات براي زائران بازگو كنند و زائران نيز در طول سفر ظرف چند ساعت از آن بهرهمند گردند، تا به خواست حضرت دوست حجّي قابل قبول به جاي آورند. اين رساله با تكيه بر آيات قرآن و روايات معتبر تنظيم شده و در سفر حج و عمره براي زائران كاربرد معنوي خواهد داشت. انشاء الله
حسين انصاريان
22/2/1386
مواقف كريمه
توفيق زيارت كعبة مشرّفه، نخستين عبادتگاهي كه روي زمين و به فرمان حضرت حق براي عبادت انسان بنا شد، توفيقي خاص و عنايتي ويژه از سوي خداي مهربان است كه نصيب بندة مؤمن ميشود.
زائر از بركت اين سفر، به ثواب عظيم و پاداش فراواني ميرسد كه در ديگر سفرها چنين ثواب و پاداشي براي او ميسّر نيست.
در اين سفر روحاني و معنوي، چشم انسان به كعبه روشن ميشود و به زيارت خانهاي موفّق ميگردد كه دو پيامبر بزرگ الهي، حضرت ابراهيم و اسماعيل (عليهما السلام) با كمال خلوص آن را بنا كردند(1) تا قبلة عبادت عابدان، و رويكردي معنوي به سوي حق باشد.
كعبه، يك سنگ نشاني است كه ره گم نشود
حاجي، احرام دگر بند ببين يار كجاست!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بقره/ 127 (وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْماعِيلُ...).
در اين سفر ملكوتي، زائر به خانهاي مينگرد كه به فرمودة امامصادق (عليه السلام) داراي دو سود معنوي و دو نصيب ملكوتي است:
«مَن نَظَر إِلي الكَعْبَةِ عارِفاً فَعَرَفَ مِن حَقِّنا وَحُرمَتِنا مِثلُ الَّذِي عَرَفَ مِن حَقِّها وَحُرْمَتِها، غَفرَ اللهُ لَهُ ذُنُوبَهُ كُلَّها وَكَفَاهُ هَمَّ الدُّنيا وَالآخِرَة»؛ (1)
«كسي كه به كعبه به عنوان بيتالله و قبلة عبادت بنگرد، و حق امامت و حرمت ما را بشناسد، مانند كسي كه آگاه به حق و حرمت كعبه است، خداوند همة گناهانش را ميآمرزد و همّ و غمّ دنيا و آخرت او را برطرف ميسازد».
آري، زائر به زيارت خانهاي مشرّف ميشود كه از هر جهت در كمال اعتدال است؛ نه همچون قصر كاخنشينان است كه از خون دل ضعيفان و غارتشدگان ساخته شده باشد و نه چون ويرانة جغدهاي افسرده و دلشكسته است.
خانهاي است كه بنا، مصالح، طول و عرض، حجم و مقدار سطحي كه به خود اختصاص داده، به همه ميآموزد تا در تمام كارها جانب اعتدال را رعايت كنند و از افراط و تفريط بپرهيزند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. الكتب الاربعه، ج6، بخش من لايحضره الفقيه، ص199، حديث 2131.
روح و معنويت اين خانه «توحيد» است، و زبانش «وحي»! كه از افق قلب محمّد (صلّي الله عليه وآله) در كنار آن طلوع كرد و نفوذ و پيامش را به سراسر عالم گسترانيد.
(لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَهُديً لِلْعالَمِينَ)(1) .
كعبه پرچم دولت خدا، حكومت حق و نشانه و علامت همة ارزشهاست، و سر فرود آوردن در برابر اين پرچم و اطاعت از حقايقي كه رمز و راز آن است و به صورت وحي تجلّي دارد، برهمگان به صورت يكنواخت واجب و لازم است.
به عبارت ديگر، گشتن و طواف دور آن براي زائران عملي است الهي و ملكوتي كه به تصفية روح و جان و سعادت دنيا و آخرت ميانجامد.
بر همة مسلمانان سرزمينهاي مختلف، واجب است با حضور ذهن و توجه قلبي و با نظمي ويژه به صف عبادت در آيند و روزي پنج نوبت با تواضع رو سوي كعبه نموده، پيشاني بر خاك سايند. حتي مردگان خود را در قبر در اين صف خوابانيده، رو به كعبه گذارند، و نيز حيوانات را به هنگام ذبح در اين صف در آورند تا با گوشت حلال تغذيه كنند.
زائران بايد از توجه به كعبه، به توحيد، نبوّت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. آل عمران/ 96. "كه در سرزمين مكّه است، پربركت و ماية هدايت جهانيان است."
پيامبران، ولايت اهلبيت (عليهم السلام) ، و ارزشهاي معنوي، پيببرند و چراغ هدايت را در قلب خويش بيفروزند.
كعبه و مشاهد مشرّفه و مواقف كريمة متصل به آن، از چنان ارزش و عظمتي برخوردار است كه امام حسن مجتبي (عليه السلام) بيست و پنج بار اين راه را پياده پيمود؛ اين پيادهرَوي به سبب دريغ از بذل مال در راه آن نبود، بلكه معرفت به عظمت خانه و ارزش اين سفر،آن حضرت را به پياده رفتن به سوي آن نقطة امن وا ميداشت.
كارواني كه به سوي كعبه حركت مي كند، بايد بداند و آگاه باشد كه سفرش به سوي منطقة امن الهي است؛ حريمي كه گياهان و حيوانات آن نيز بايد صدمه و گزندي نبينند.
برخلاف آموزههاي يهوديان و مسيحيان ـ كه اسلام را دين خشونت ميپندارند ـ اسلام، دين صلح و آرامش و حفظ حريمهاست؛ مگر اين كه دشمن قصد تعدّي داشته باشد. اگر در اسلام جهادي واقع ميشود، براي علاج و درمان طغيانهاي بشري و پايان دادن به ظلم و ستم است.
زائران بايد با توجه به اعمال و مناسك هريك از اين مكانهاي مقدّس، پاي در اين سفر معنوي بنهند تا به حقيقت، به اداي حجّي ابراهيمي موفق شوند و زيارت و حجشان كامل و جامع شده، مورد قبول حضرت حق باشد. سهلانگاري و كوتاهي در انجام عبادات حج، موجب
ناقص ماندن و نرسيدن به نقطة قبولي است.
شيخ صدوق (رحمه الله) آورده است:
حاجيان بر سه گروهاند:
اول: كسانياند كه بهرة آنان افزونتر است؛ گناهان گذشته و آيندهشان آمرزيده ميشود و خدا، آنها را از «عذاب قبر» مصون و محفوظ خواهد داشت.
دوم: كسانياند كه گناهان گذشتة آنها آمرزيده ميشود و در بقية عمر بايد عمل را از سر بگيرند.
سوم: كساني هستند كه فقط اهل و مالشان حفظ ميشود؛ يعني حجّشان قبول نميشود.(1)
زائري كه آداب اين سفر، و حقوق همسفرانش را رعايت ننمايد، از ثواب و پاداش حج محروم است و تنها بهرهاش از حج اين است كه زنده به سوي مال و اهلش بازگردد!
براي دانستن ثواب و پاداش حج به روايت بسيار
مهم و فوق العادهاي كه از امامباقر (عليه السلام) نقل شده، توجه كنيد:
«محمد بن قيس ميگويد: از حضرت باقر (عليه السلام) شنيدم كه اين حديث را در مكه براي مردم ميفرمود:
رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) نماز صبح را با اصحاب خواند، سپس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. الكتب الاربعه، ج6، (بخش من لا يحضره الفقيه)، ص205، حديث 2218 و 2219.
تا طلوع خورشيد با آنان به نقل حديث و گفتوگو پرداخت. مردم، يكي پس از ديگري از محضرش برخاسته، رفتند؛ تا جايي كه جز دو نفر كسي باقي نماند. يكي، مردي انصاري از اهل مدينه و ديگري، مردي ثقفي از اعراب باديهنشين بود.
پيامبر به آن دو نفر فرمود: ميدانم كه شما حاجتي داريد و ميخواهيد مسألهاي سؤال كنيد. اكنون اگر بخواهيد، من شما را به حاجتي كه داريد، پيش از آن كه از من بپرسيد، خبر دهم، و اگر مايليد، شما از من سؤال كنيد. آن دو نفر گفتند: يا رسول الله! شما بگوييد، چرا كه گفتار شما چشم كور را روشني ميبخشد و هر شكّ و شبههاي را دور كرده، ايمان را پابرجاتر ميكند.
پس از آن، رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) رو به مرد انصاري كرد و از او خواست تا مسألة شخص دوم را ـ كه باديهنشين بود ـ مقدم دارد، تا او زودتر به منزل خود برسد. از اين رو، فرمود: اي برادر انصاري! اوّل نوبت را به او بده، تو از قومي هستي كه ديگران را برخود مقدم داشته، ايثار ميكنند. حال، آيا حاضري كه او مسألة خود را مقدم بدارد، چون تو اهل قريهاي و اين ثقفي، صحرانشين است و راهش دور. گفت: بلي؛ رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) به آن مرد ثقفي فرمود:
آمدهاي كه از من دربارة وضو و نمازت بپرسي كه چه ثوابي در آنهاست؟!
...آنگاه ثواب وضو و نماز او را بيان كرد. سپس
به آن شخص انصاري فرمود: اما تو اي برادر انصاري! آمدهاي كه دربارة حج و عمرة خود بپرسي كه چه ثوابي دارد؟!
بدان هرگاه كه تصميم به حج گرفتي و راه حج را برگزيدي، سپس سوار مركب شدي و گفتي: «به نام خدا» و مركب حركت كرد، هرگامي كه به زمين مينهي و برميداري، خدا براي تو پاداشي نوشته، و گناهي را پاك ميكند؛ هنگامي كه احرام بستي و لبيك گفتي، خداوند به ازاي هر لبيك تو، ده حسنه مينويسد و ده گناهت را محو مينمايد.
و همين كه هفت مرتبه طواف بيت را انجام دادي، با خدا عهد و پيماني ميبندي كه خدا تو را عذاب نكند.
و چون دو ركعت نماز طواف را نزد مقام ابراهيم (عليه السلام) به جاي آوردي، برايت دو هزار ركعت نماز پذيرفته شده مينويسد.
و همين كه سعي صفا و مروه را انجام دادي، پاداش كسي را خواهي داشت كه با پاي پياده حجگزارده باشد و هفتاد غلام مؤمن را در راه خدا آزاد كرده باشد.
هنگامي كه وقوف در عرفات را تا غروب به جاآوردي، اگر گناهاني به تعداد تمام ريگهاي صحراي «عالج(1)» و كف درياها داشته باشي، خدا آنها را ميآمرزد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. عالج، منطقهاي ريگزار در راه مكه؛ معجم البلدان، ج 4، ص 70.
و چون به منا آمدي و ريگهاي خود را به جمرهها زدي، به ازاي هر ريگ پرتاب شده، ده حسنه نوشته ميشود و اين ثواب در بقية عمرت همواره ثبت ميشود...
و همين كه سر خود را تراشيدي، به تعداد هر مويي حسنهاي نوشته ميشود و اين ثواب را نيز در بقية عمرت همواره مينويسند...
و چون قرباني كردي، به ازاي هر قطرة خوني كه از قرباني به زمين ميريزد، خداوند حسنهاي برايت مينويسد...
و چون از منا به مكه بازگشتي و طواف زيارت انجام دادي و نزد مقام ابراهيم (عليه السلام) دو ركعت نماز طواف به جا آوردي، فرشتهاي به شانهات ميزند و ميگويد:
گناهان گذشتهات آمرزيده شد،پس از حالا تا صد و بيست روز عمل را از سر بگير!» (1)
زائران حرم بايد توجه داشته باشند كه در احاديث ديگر، پاداشها و ثوابهايي بيان شده كه عقل از درك آن عاجز است. در عين حال، اين مجموعه احاديث، گوشهاي از پاداش عظيم زائران را بيان كردهاند.
محيط امن و امان
زائر همواره و در هر لحظه بايد توجه داشته باشد كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. الكتب الاربعة، ج6، بخش من لايحضره الفقيه، ص198، حديث 2128.
به محيطي گام نهاده كه براي همة موجودات، محيط امن و امان است؛ محيطي كه درختان آنجا، بدون آن كه آنها را با قفسهاي آهنين زرهپوش كنند، از تجاوز در اماناند، حتي شاخهها و بيخ و بن و ريشه و نيز بوتهها در مصونيتاند.
حتي اگر به درختي كه در حرم(1) روييده و شاخههايي از آن به بيرون حرم سر در آورده، به احترام اين كه اصل آن در حرم است، نميتوان تجاوز كرد و از آنها شكست و نيز اگر درختي در بيرون حرم روييده ولي شاخهاي از آن سر به حرم كشيده باشد، به هيچجاي آن درخت نميتوان ارّه گذاشت و تجاوز كرد، و يا شاخة آن را شكست!
در محيطي قدم ميگذارند كه حيوانات و پرندگان و آهوان صحرا چهارفرسخ در چهارفرسخ از تعرّض انسان در اماناند؛ بنابراين نميرمند، و نميتوان آنها را وحشتزده كرد و رم داد. خلاصه اينكه حيوانات، پرندگان و گياهان همه در محيط امن الهي به سر ميبرند و هيچ كس در محدودة حرم حقّ تعرّض بدانها را ندارد.
«مسافران به سوي بيت، به محيطي وارد ميشوند كه اگر كسي در آنجا كبوتري را از دستة كبوتران رَم دهد، براي جبران اين بيانضباطي بايد يك گوسفند كفّاره دهد،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. محدودة حرم، چهارفرسخ در چهارفرسخ است.
و هرگاه آن كبوتران رفتند و به جاي خود بازنگشتند بايد به تعداد هر كبوتر يك گوسفند كفّاره بدهد.
به محيطي درميآيند كه حمل اسلحه و ابزار اسلحه در آنجا ممنوع و جرم است، بايد دل هركسي در آن محيط، آرام و مطمئن باشد كه احدي به او تعرّض نميكند.» (1)
حاجي به محيطي گام مينهد كه اگر از كسي نسبت به ديگري ظلمي سرزند، در حكم الحاد و خروج از دين و به منزلة بيديني است.
به محيطي ميرود كه اگر كسي مال بيسرپرستي از قبيل: چمدان، و كيف و اشياي ديگر ـ چه گران قيمت و يا ارزان ـ جلوي پاي خود ديد، نبايد آن را بردارد و اجازه ندارد حتي انگشت پايي به آن بزند.
اينها احكام الهي محيط حرم است چه موسم حج باشد و چه در غير موسم حج؛ براي همه نيز يكسان است چه زائر و چه غير زائر؛ چه مُحرم و چه غيرمُحرم!
البته براي زائران و حاجيان در موسم حج از ابتداي ميقات تا پايان اعمال، تكاليف بيشتر و انضباطات فوقالعادهتري وجود دارد كه لازم است مراعات كنند(2) ، و بيترديد رعايت آن آداب، زمينة قبولي حج است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. آفاق كعبه، ص39.
2. همان.
در اينجا و با رعايت اختصار، آداب لازم براي هر زائر، به فراخور حال آورده ميشود؛ باشد كه مسافران حرم امن الهي،آنها را رعايت كنند و حج خود را با رعايت آن آداب، به مرحلة قبولي برسانند.
1. هزينة سفر
كسي كه قصد حج يا عمره دارد، لازم است هزينة اين سفر را از مال حلال و پاك بپردازد. مال حلال و پاك، مالي است كه از طريق كسب مشروع و زحمت و كوشش صحيح به دست آمده باشد و حتي ذرّهاي آغشته به مال غصب، رشوه، دزدي، ربا، كمفروشي، حقّ ارث ديگران، اختلاس، و مال به دست آمده از راه فتنهگري و فساد در آن نباشد، و همة خمس و زكات و حقوق واجب و شرعي آن را پرداخته باشد.
حتي اگر ذرّهاي از مال حرام در اين سفر آغشته با مال حلال باشد، يقيناً مانع از قبولي است، چه رسد به اين كه همة هزينة سفر از حرام باشد!! چه، در اين صورت صاحبان مال حرام، نه مستطيعاند و نه ميتوانند به اين سفر معنوي بروند.
آنان كه خمس و زكات مال حلال به دست آمده را نپرداختهاند، براساس آيات و روايات و فتواي همة فقهاي شيعه، ثروتشان مخلوط به حرام است، و بايد براي پاك
شدن ثروتشان تا آخرين درهم و دينار خمس و زكاتشان را بپردازند، آنگاه از آن پول تصفيه شده، حولة احرام و كفش لازم را بخرند، و پول قرباني را جدا بگذارند، و بقية هزينة سفر را تأمين نمايند.
امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد:
«مَن أَنفَقَ دِرهماً فِي الحَجّ كانَ خَيراً لَهُ مِن مِأئَةِ أَلفِ دِرهَـمٍ يُنفِقُها في حَقٍّ...
وَرُويَ أَنَّ دِرْهَماً فِي الحَجِّ خَيرٌ مِن أَلفِ أَلفِ دِرهَمٍ فِي غَيْرِهِ، وَدرهمٍ يَصِلُ إِلي الإِمامِ مِثل أَلف أَلف دِرْهَمٍ فِي حَجٍّ.
وَرُويَ أَنَّ دِرْهماً فِي الحَجِّ أَفْضَل مِن أَلفَي أَلف دِرهَمٍ فيما سواهُ فِي سَبيلِ اللهِ عَزّوَجَلَّ».(1)
يك درهم هزينه كردن در راه حج، بهتر است از صدهزار درهم در راه ديگري كه آن هم حق باشد.
و روايت شده انفاق يك درهم در حج، بهتر از يك ميليون درهم در غيرحج است.
و يك درهم سهم امام را پرداختن، مانند هزينه كردن هزار هزار درهم در حج است.
و پرداختن درهمي در حج، بهتر از هزار هزار درهم در غير آن است.
پس بياييد با پرداخت خمس و زكات و پاك كردن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. الكتب الاربعه، ج6، بخش من لايحضره الفقيه، ص204، حديث 2214 ـ 2216.
اموال خود، در هنگام احرام لبيك بگوييم و بشنويم، مبادا در جوابمان بگويند: «لا لَبَّيْكَ وَلا سَعْدْيكَ...».
رسولخدا (صلّي الله عليه وآله) فرموده:
«كُلُّ نَعيمٍ مَسؤُولٌ عَنْهُ صاحِبُهُ اِلاّ ما كانَ في غَزْوٍ أو حَجٍّ»؛ (1)
«از هر نعمتي پرسش خواهد شد مگر پولي كه در جهاد و حج هزينه شود».
از امامصادق (عليه السلام) نيز روايت شده: هنگامي كه حضرتموسي (عليه السلام) حج به جاي آورد، جبرئيل نزد او آمد. به جبرئيل گفت:
براي كسي كه حجّ اين خانه را با نيت صادقانه و هزينة پاك و حلال به جاي آورد، چه پاداشي است؟
خداوند به جبرئيل وحي كرد كه به او بگو: او را در رفيق اعلي با پيامبران، صدّيقان، شهدا و صالحان قرار ميدهم و اينان، رفيقاني نيكو هستند.(2)
پس اگر كسي ثروتش را از راه حرام به دست آورده باشد، مستطيع نيست، اگر هم مال حلال مخلوط به حرام دارد، لازم است پيش از سفر حج تصفيه كند، و اگر پس از تصفيه به اندازة هزينة حج باقي بماند، مستطيع است.
حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) فرمود:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. الكتب الاربعه، ج6، بخش من لايحضره الفقيه، ص203.
2. همان، ج 1، ص 207.
ما (اهلبيت) سه چيز را از اصل مال خويش يا مال پاك خود ميپردازيم:
1. مهرية زنان؛
2. هزينه سفر حج؛
3. پول كفن.
اگر در ميان زائران خانة خدا، كساني باشند كه تحت تأثير آيات حج و روايات آن، و آداب ظاهري و باطنياش قرار نگيرند و مال و باطن و اعمال و اخلاق خويش را تصفيه نكنند، بايد پيش از ورود به عرصة ملكوتي حج از خواب غفلت بيدارشان كرده، حجابهاي ظلماني را از چهرة قلبشان زدود تا به پاك كردن مال خود از حرام و پرداخت خمس و زكات اقدام نمايند؛ چرا كه در غير اينصورت، لايق ورود به عرصة حج نميشوند و حجّي مقبول به حضرت محبوب ارائه نخواهند داد.
وظيفة روحانيون كاروانهاست كه وظايف زائران را در اين سفر معنوي گوشزد كنند و بر مسافران حرم امن الهي هم واجب است كه آن حقايق را با تمام وجود فراگيرند تا هنگامي كه از سفر برميگردند، در گفتار و كردارشان تحوّلي عميق ايجاد شده باشد، تا ديگران هم ميل ورود به عرصة اين سفر معنوي را پيدا كنند و پس از مدتي، جامعهاي ايمن از همة شرور ساخته شود و رعب و ترس و بياعتمادي، تبديل به امنيت و اعتماد و محبت
گردد و دادگستريها بيكار شوند، و زندانها در گوشه گوشة ممالك اسلامي به گلستان و بوستاني براي زندگي پاكان تغيير شكل دهد.
اتمام عمل، هميشه با حصول نتيجه منظور است، اگر زائر در سفر حج خود به حقايق الهي و نظامات اسلامي، و حالات ملكوتي آراسته شد و درون و برونش و مال و اموالش از ناپاكيها و ناخالصيها پيراسته گشت و پس از بازگشت، چه با عمل و چه با گفتار، مبلّغ حقايق شد و براي خدا واقعيات معنوي را به ديگران انتقال داد، حج و عمره را به اتمام رسانده است.(1)
2. نيت
زائر بايد به حقيقت نيت خود پيش از سفر، توجه داشته باشد؛ هر عبادتي كه با نيت صادقانه و براي خدا انجام گيرد، عبادت واقعي محسوب ميشود و شايستة قبولي درگاه حق بوده، مستوجب پاداشي عظيم است.
عبادت، اگر خالصانه و به قصد فرمان بردن از حق صورت گيرد، به تكليف عمل شده، و اگر غير از اين باشد، مشقّت و زحمتي بدون پاداش از انسان صادر شده
و قابل قبول حق نخواهد بود؛ و در نهايت در پروندة
عمل به عنوان اداي تكليف ثبت نميشود. و به فرمودة
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. {اَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ...}؛ بقره / 196.
قرآن برباد ميرود:
(وَ قَدِمْنا إِلي ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً)؛ (1)
«و ما به بررسي و حسابرسي هر عملي كه به عنوان عمل خير انجام دادهاند ميپردازيم، پس همة آنها را [كه به نيت غيرخالصانه و به ريا و خودنمايي انجام گرفته] غباري پراكنده ميسازيم».
زائر بايد با توجه به خدا و قيامت و الگو گرفتن از اولياي الهي بهويژه انبيا و اهل بيت (عليهم السلام) نيتش را خالص قرار دهد و آن را آلوده به هواي نفس ننمايد و در اين عبادت جز به «وجه الله» نظري نداشته باشد:
(إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَلا شُكُوراً).(2)
باري، هدف زائر بيت الله الحرام نبايد سياحت، تجارت، استراحت، تماشاي مملكت ديگر و... باشد؛ چرا كه به پيكرة معنويت اين سفر خدشه وارد ميشود.
در هر صورت اگر عمل، حركت، كوشش و انجام مسؤوليت بر نيت پاك و صادقانه استوار باشد، ماندني است و شايستة قبولي حضرت حق! و پاداش بزرگ و اجر عظيم برآن مقرر خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. فرقان/ 23.
2.انسان/ 9.
امام سجاد (عليه السلام) در اينباره ميفرمايد:
«لا عَمَلَ اِلاّ بِنِيَّةٍ»؛ (1)
عمل جز با نيت واقعي تحقق پيدا نميكند، [و عمل بدون نيت صادقانه عمل نيست].
«نيت» به منزلة ريشة عمل است و درخت عمل با نيت پاك و خالصانه و صادقانه ميوة ابدي ميدهد. از اينرو، رسولخدا (صلّي الله عليه وآله) نيت مؤمن را از عملش بهتر ميداند. حضرت صادق (عليه السلام) از رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) روايت ميكند:
«نِيَّةُ المُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَنِيَّةُ الكافِرِ شَرٌّ مِن عَمَلِهِ وَكُلُّ عامِلٍ يَعمَلُ عَلي نِيَّتِهِ»؛ (2)
«نيت مؤمن از عملش بهتر است و نيت كافر از عملش بدتر، و هر عمل كنندهاي براساس نيتش عمل ميكند».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. الكتب الاربعه، بخش كافي، ج 1، ص327.
2. همان.