بخش 3
15. کوشش برای یافتن دوستان جدید 16. انس با دیگران 17. استفاده از تجارب دیگران 18. بهرهگیری از یافتههای اهل خرد 19. دوری از فرومایگان 20. مشورت با دیگران 21. گفتوگوهای سازنده 22. پندپذیری 23. الگوی عملی شدن برای دیگران 24. در پریشان حالی و درماندگی 25. پرهیز از احترام بیمورد 26. رعایت حقوق متعارف 27. تماس با بستگان نزدیک 28. رعایت مسائل اخلاقی
15. كوشش براي يافتن دوستان جديد
به راستي سفر پربركت حج، فرصت بسيار مغتنمي است كه انسان دوستان جديدي به دست آورد؛ دوستاني كه از اخلاق و دين و كرامت و دانش و قدرت آنان براي رشد و كمال و خير دنيا و آخرت خود استفاده كند؛ دوستاني كه در حوادث و پيشآمدها او را ياري دهند و هريك الگو و سرمشقي نيكو براي زندگي او شوند.
دوستيابي، آن هم چنان دوستان مفيدي، در تعاليم آسماني اسلام سفارش شده است و آيات و روايات چندي در اين زمينه به تشويق پرداختهاند و يكي از عذابهاي سخت قيامت را براي اهل معصيت، نداشتن دوست و نبود رفيق و همدم برشمردهاند:
(وَما أَضَلَّنا إِلاَّ الْمُجْرِمُونَ * فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ * وَلا صَدِيقٍ حَمِيمٍ)؛ (1)
«در دنيا كه بوديم جز مجرمان حرفهاي، ما را به ضلالت و گمراهي [و دور شدن از خدا و صراط مستقيم] نكشاندند، [در اين روز هولناك] براي ما
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. شعراء/ 99ـ101.
شفاعت كننده و دوستي وجود ندارد كه از ما حمايت كند و ما را از عذاب دوزخ نجات دهد».
از مفهوم آية شريفه استفاده ميشود كه دوست مناسب، رفيق موافق، مصاحب با كرامت و همنشين دلسوز، عامل نجات و رهايي انسان از خزي دنيا و عذاب آخرت است.
زائر بايد در ميان همسفرانش با صبر و حوصله به يافتن دوستان مفيد و رفيقان نيك سيرت و مصاحبان با كرامت اقدام نمايد؛ چرا كه اميرمؤمنان (عليه السلام) دربارة دوست خوب و دشمن، نظري جالب دارد؛ آن حضرت ميفرمايد:
وليس كثيراً ألف خلّ وصاحب
وإنّ عــدواً واحــداً لـكـثــير1
«هزار يار موافق و دوست مناسب زياد نيست؛ ولي يك دشمن براي انسان بسيار است».
امام رضا (عليه السلام) ميفرمايد:
كسي كه برادري در راه خدا و به خاطر خدا به دست آورد، خانهاي در بهشت به دست آورده است.(2)
16. انس با ديگران
برخي از مردم انزوا و جدا زيستن از ديگران را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. جامع احاديث الشيعه، ج20، ص178.
2. همان، ص 176 و 177.
دوست دارند، در مساجد، در مجالس، در ميهمانيها و در ميان جمعيت شركت نميكنند؛ مكتب آنان، عزلت و گوشهگيري و تنهايي است؛ از اين رو از جريانات و آنچه بر ديگران ميگذرد، بيخبر و غافل هستند، آنان با تنها زيستن، از بسياري كارهاي خير، برنامههاي مثبت و پاداشهاي الهي محروم ميشوند، كه كار اين افراد برخلاف خواستة دين و اولياي الهي است. انسان بايد به دنبال دوستيابي و ياري رساندن به آنان كوشا، و با شركت در كارهاي خيرشان انس و الفت خود را ثابت نمايد. تنها زيستن، كار افراد بيمهر و عاطفه و خالي از محبت و مهرباني است.
سفر حج، سفر بسيار مهمي است و زائر نبايد در اين سفر از همسفران كنارهگيري كند و تنها بنشيند و تنها به زيارت و انجام مناسك مبادرت ورزد.
زائر با انس و الفت گرفتن با همسفران به ارزشهاي ديگران آگاه ميشود، و اگر خود، فاقد آن ارزشهاست، آنها را در فرصت عظيم سفر حج در خود تجلّي ميدهد؛ زائر با الفت و مؤانست با ديگران به عيوب خود واقف ميشود و درصدد برطرف كردن آن برميآيد.
دربارة انس گرفتن و الفت با ديگران، روايات بسيار مهمي از اهلبيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) نقل شده است؛ از جمله رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) فرموده:
«المؤمنُ آلِفٌ مألوفٌ»؛ (1)
«مؤمن انس ميگيرد، و ديگران [به آساني« با او انس برقرار ميكنند].
با دقت در روايت فوق درمييابيم كه آن حضرت، انس گرفتن و الفت برقرار كردن را، از ويژگيهاي مؤمن ميداند. در جايي ديگر پيامبر (صلّي الله عليه وآله) فرموده:
فرداي قيامت نزديكترين شما به من، كسي است كه خوشخوتر و به مردم نزديكتر باشد.(2)
اميرمؤمنان علي (عليه السلام) نيز ميفرمايد:
«طُوبَيلِمَنْ يَأْلَفُ النَّاسَوَيَأْلَفُونَهُعَلَيطَاعَةِ اللهِ»؛ (3)
«خوش به حال آن كه در راه طاعت و عبادت خدا، با مردم انس گيرد و مردم نيز با او الفت برقرار كنند».
با توجه به كلام اميرمؤمنان (عليه السلام) اين انس و الفت بايد انس و الفتي مثبت باشد؛ انس و الفتي كه برمحور طاعت حق و عبادت باشد. بنابراين الفت با كساني كه انسان را به سوي معصيت سوق دهند و از او مجرم و خطاكار بسازند، ممنوع و كاري نامشروع و سبب خرابي دنيا و آخرت انسان ميشود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مستدرك الوسائل، ج8، ص450.
2. ميزان الحكمه، ج1، ص170.
3. همان.
17. استفاده از تجارب ديگران
زائر خانة خدا بايد بداند كه اهل كاروان را افراد و اشخاصي با پيشههاي گوناگون تشكيل ميدهند و هركدام نسبت به عمر و شغلشان داراي تجارب گوناگون هستند و در آنان، مجموعهاي از دانشها و هنرها جمع است. اين سفر، فرصت بسيار مغتنمي است كه از تجارب همسفران ميتواند براي رشد روحي، تعالي رواني و تكميل ادب خود استفاده كند.
در شعري كه منسوب به حضرت علي (عليه السلام) است، براي «سفر» پنج فايده برشمرده شده است:
«از وطن خود براي به دست آوردن برتريها و ارزشها، دوري گزينيد و مسافرت كنيد؛ چرا كه در سفر، پنج فايده نصيب شما ميشود:
برطرف شدن غم و غصه، كسب معيشت، اندوختن دانش، آراسته شدن به آداب مثبت، و به دست آوردن همنشين بزرگوار».(1)
18. بهرهگيري از يافتههاي اهل خرد
زائر در اين سفر معنوي، توفيق ديدار عاقلان و خردمنداني را مييابد كه از عقل پخته و خرد تجربي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. تَغَرَّبْ عن الأوطان في طلب الْعُلي وسافر ففي الأسفار خمسُ فَوائدَ
تَفـرُّج هَـمّ واكتـسابٍ معيـشـةٍ وعـلمٌ و آدابٌ وصـحبـةُ مـاجد
برخوردارند؛ چه در كاروان و چه در مجالس و محافل علمي كه در مدينه و مكه تشكيل ميشود.
گاهي در ميان عاقلان و خردمندان، كساني يافت ميشوند كه عمر خود را با تحصيل، مطالعه و سفرهاي گوناگون علمي سپري كرده و به يافتههاي جديد و پرقيمتي دست يافتهاند و چه بسا زائر با بهره جستن از آن يافتهها، پس از بازگشت به وطن، منشأ تحولي عظيم و فوقالعاده در كشور و ملّت گردد. پس، از دست دادن فرصتها بسيار ناپسند است و انسان عاقل نبايد با دست خالي به وطن بازگردد!
زائر اگر عقل خود را با عقول پخته و خردهاي تجربه ديده گره بزند، عقلش رشد پيدا ميكند و از اندوختههاي پرقيمت ديگران بهرهمند ميشود، و به فرمودة اميرمؤمنان (عليه السلام) عقل تجربي پيدا ميكند:
«الْعَقْلُ عَقْلَانِ عَقْلُ الطَّبْعِ وَعَقْلُ التَّجْرِبَةِ وَكِلَاهُمَا يُؤَدِّي إِلَي الْمَنْفَعَة»؛ (1)
«عقل دو گونه است، عقل ذاتي و طبيعي و عقل تجربي و هر دوي آنها سودمندند».
و در روايت ديگري ميفرمايد:
«الْعَاقِلُ مَنْ وَعَظَتْهُ التَّجَارِب»؛ (2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ميزان الحكمه، ج8، ص3890.
2. همان.
«عاقل و خردمند، كسي است كه تجربهها، او را پند آموزد».
19. دوري از فرومايگان
در بين خانواده و اقوام و خويشان و نيز در جامعه، گاهي افرادي هستند كه متأسفانه فرومايه و پستاند و براي نجات خود از اين حالت شيطاني، اقدامي نميكنند؛ نه از تجربههاي با ارزش ديگران استفاده ميكنند و نه در مجالس وعظ و نصيحت حاضر ميشوند و نه با خردمندان و عالمان همنشين ميگردند.
گاهي چنين افرادي در سفر حج همسفر انسان ميشوند. زائر بايد از رفت و آمد و همنشيني با آنان پرهيز كند تا از زيان و شرّ آنان، در امان بماند. اگر با يكي از آنان هم اتاق شود و جابه جايي براي كاروان امكانپذير نباشد، با حوصله و متانت، حلم و بردباري صبر كند تا اين سفر به پايان برسد. از حضرت رضا (عليه السلام) دربارة نشانة فرومايگي پرسيدند، حضرت در پاسخ فرمود:
«مَنْ كَانَ لَهُ شَيْءٌ يُلْهِيهِ عَنِ اللَّهِ»؛ (1)
«كسي كه چيزي داشته باشد و آن چيز او را از ياد خدا بازدارد».
غفلت از ياد حق و دوري از بندگي و اطاعت خدا،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. تحف العقول، ص 442.
از نشانههاي افراد فرومايه است؛ اهلبيت (عليهم السلام) مردم را از دوستي، معاشرت و نشست و برخاست با فرومايگان نهي كردهاند.
اميرمؤمنان (عليه السلام) ميفرمايد:
«احْذَرُوا السَّفِلَةَ فَإِنَّ السَّفِلَةَ مَنْ لَا يَخَافُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَفِيهِمْ قَتَلَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَفِيهِمْ أَعْدَاؤُنَا»؛ (1)
«از مردم فرومايه بپرهيزيد و از معاشرت با آنان دوري كنيد؛ زيرا فرومايه از خدا بيم ندارد. قاتلان پيامبران و دشمنان ما از اين گروهاند».
شيخ صدوق، اين شخصيت بزرگ و روايتشناس، در كتاب پرقيمت من لايحضره الفقيه مينويسد:
دربارة معناي فرومايه، اخبار گوناگوني آمده است:
در بعضي از روايات، فرومايه به كسي اطلاق شده كه طنبور2 مينوازد؛ در برخي ديگر، آمده كه فرومايه كسي است كه اگر به او خوبي كني، خوشحال نميشود و اگر بدي كني، ناراحت نميگردد، و نيز به كسي اطلاق شده كه به ناحق و بدون شايستگي، ادعاي امامت و پيشوايي كند. و در روايتي از امام صادق (عليه السلام) به كسي گفته شده كه شراب مينوشد... همة اينها، اوصاف شخص فرومايه است، و هركس يكي يا همة آنها را داشته باشد، بايد از رفاقت و همنشيني با او دوري گزيد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحارالانوار، ج10، ص 114.
2. طنبور؛ كمانچه، از سازهاي زهي است.
20. مشورت با ديگران
خودكامگي در تصميم، استبداد رأي و نظر، و خود را در همة امور دانا و متخصص دانستن، كاري است كه انسان را دچار زيانهاي سنگين و عواقب سوء و گاهي خسارتهاي جبرانناپذير ميكند.
مشورت با ديگران به ويژه با اهل تجربه و خردمندان و نظرخواهي از انديشمندان، كاري پسنديده و عملي مورد رضايت حق است.
مشورت با ديگران از چنان ارزش و اعتباري برخوردار است كه خداي مهربان در قرآن به پيامبرش فرمان ميدهد تا در كارها با مردم روشن ضمير و اهل تجربه مشورت كند؛ با اين كه ميداند پيامبر (صلّي الله عليه وآله) عاقلترين انسانهاست.(1)
ارزش مشورت به اندازهاي است كه از صد و چهارده سورة قرآن، يكي از آنها شورا (مشورت) نامگذاري شده و در آن سوره، ويژگيهاي اهل ايمان را به اين صورت بازگو ميكند:
توكل و اعتماد برخدا، اجتناب و دوري از گناهان كبيره و زشتكاري، عفو و گذشت به هنگام خشم، اطاعت از خدا و اجابت دعوت حق، به پا داشتن نماز،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. آل عمران/ 159.
مشورت در كارها، انفاق در راه خدا از آنچه روزي آنان شده، ياري خواستن از مؤمنان و همكيشان، هنگامي كه در معرض ظلم و ستم واقع ميشوند، اجتناب از ياري خواستن از بيگانگان و...
اميرمؤمنان (عليه السلام) ميفرمايد:
هنگامي كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) مرا براي تبليغ اسلام به يمن فرستاد، به من فرمود:
«يَا عَلِيُّ مَا حَارَ مَنِ اسْتَخَارَ وَلَا نَدِمَ مَنِ اسْتَشَار»؛ (1)
«اي علي! كسي كه از خدا درخواست خير و خوبي كرد، سرگردان نشد و كسي كه با ديگران در كارهايش به مشورت نشست، پشيمان نگشت».
زائر، بهويژه كسي كه سفر اول اوست، بايد با اهل خرد و آناني كه در اين سفر چند پيراهن بيش از او پاره كردهاند، دربارة صرف عمر گرانبهايش و رفت و آمدش به حرمهاي مدينه و مكه و دربارة بهرهبرداري بيش از پيش مشورت كند، تا به عبادتي كامل و زيارتي جامع و مناسكي قابل قبول دست يابد؛ چرا كه ممكن است اين سفر، اولين و آخرين سفر حجّش باشد و ديگر بار، هرگز اتفاق نيفتد!
اما همانگونه كه اشاره شد، با خردمندان و دلسوزان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. امالي، طوسي، ص 136.
بايد مشورت كرد؛ نه با همه كس! مشورت با برخي، انسان را دچار زيان و محروميت از فيوضات الهي ميكند.
رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) به اميرمؤمنان (عليه السلام) ميفرمود:
«لَا تُشَاوِرْ جَبَاناً فَإِنَّهُ يُضَيِّقُ عَلَيْكَ الْمَخْرَجَ وَلَا تُشَاوِرِ الْبَخِيلَ فَإِنَّهُ يَقْصُرُ بِكَ عَنْ غَايَتِكَ وَلَا تُشَاوِرْ حَرِيصاً فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَّهَا»؛ (1)
«با ترسو مشورت مكن؛ زيرا او راه حل مشكلات را برتو تنگ ميكند، با بخيل مشورت نداشته باش؛ زيرا تو را از هدف مثبتت بازميدارد، با حريص به مشورت منشين؛ زيرا او طمع و آز را در نظرت نيكو جلوه ميدهد».
حضرت صادق (عليه السلام) ميفرمايد:
«شَاوِرْ فِيأَمْرِكَالَّذِينَ يَخْشَوْنَاللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ»؛ (2)
«در كارهاي خود با كساني مشورت كن كه از عظمت خداي عزوجل در هراساند».
21. گفتوگوهاي سازنده
زائر در طول سفر به دور از غوغاي زندگي و امور خستهكننده، در گردونة فرصتي با ارزش و فراغتي ملكوتي قرار ميگيرد؛ بنابراين بر او لازم است كه بخشي از آن فرصت را هزينة گفت وگوي ديني، تربيتي، علمي و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. علل الشرايع، ص 559.
2. بحار الانوار، ج 75، ص 261.
اخلاقي با اهل فن كند. به ويژه سؤالاتي را كه در زمينة عقايد، احكام، حلال و حرام و دنيا و آخرت دارد، با اهلش در ميان گذاشته، از اين طريق خود را به دانش ديني و آگاهي لازم در جهت تأمين سعادت دنيا و آخرتش بيارايد.
اسلام، تشكيل چنين محافل علمي و استفاده از دانش عالم را ـگرچه ميان دو نفر باشدـ از اعظم عبادات شمرده و موجب پاداش بينهايت، كليد درهاي بهشت، ضامن سعادت دنيا و آخرت انسان و سبب تحولات روحي و اخلاقي دانسته است.
از اميرمؤمنان (عليه السلام) روايت شده:
«أيّها النّاس، طُوبَي لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ وَتَوَاضَعَ مِنْ غَيْرِ مَنْقَصَةٍ وَجَالَسَ أَهْلَ الْفِقْهِِ وَالرَّحْمَةِ وَخَالَطَ أَهْلَ الذُّلِّ وَالْمَسْكَنَةِ وَأَنْفَقَ مَالًا جَمَعَهُ فِي غَيْرِ مَعْصِيَةٍ»؛ (1)
«اي مردم! خوشا به حال كسي كه توجه به عيوب خودش، او را از پيگيري عيوب ديگران باز دارد، و بدون داشتن كمبود و نقص به فروتني و خاكساري در جاي خودش تن در دهد، و با اهل بصيرت و بينش همنشين شود، و با تهيدستان و فقيران همزيستي و آمد و شد داشته باشد، و مالي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحار الانوار، ج 1، ص156.
را كه از راه حلال و بدون معصيت به دست آورده، در راه حق هزينه كند».
امام رضا (عليه السلام) نيز ميفرمايد:
«مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيِا فِيهِ أَمْرُنَا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوب»؛ (1)
«كسي كه در جلسهاي شركت كند و در آن جلسه [فقه و حلال و حرام و] احكام ما را با بحث و گفتوگو به پا دارد روزي كه دلها ميميرند، قلب او نخواهد مرد».
پيشواي ششم امام صادق (عليه السلام) به داود بن سرحان فرمود:
«يَا دَاوُدُ أَبْلِغْ مَوَالِيَّ عَنِّي السَّلَامَ وَأَنِّي أَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذَاكَرَا أَمْرَنَا فَإِنَّ ثَالِثَهُمَا مَلَكٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا وَمَا اجْتَمَعَ اثْنَانِ عَلَي ذِكْرِنَا إِلَّا بَاهَي اللَّهُ تَعَالَي بِهِمَا الْمَلَائِكَةَ فَإِنِ اجْتَمَعْتُمْ فَاشْتَغِلُوا بِالذِّكْرِ فَإِنَّ فِي اجْتِمَاعِكُمْ وَمُذَاكَرَتِكُمْ إِحْيَاءَنَا وَخَيْرُ النَّاسِ بَعْدَنَا مَنْ ذَاكَرَ بِأَمْرِنَا وَدَعَا إِلَي ذِكْرِنَا»؛ (2)
«اي داود! به دوستانم از جانب من سلام برسان و بگو اين گفتة من است: خدا رحمت كند بندهاي را كه با ديگري مينشيند و از فرهنگ و فقه و علوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحار الانوار، ج 1، ص156.
2. همان، ص157؛ امالي، طوسي، ص228.
ما گفتوگو ميكند. يقيناً سومين نفر آنان فرشتهاي است كه براي آن دو نفر طلب آمرزش ميكند. و هرگاه دو نفر دربارة فرهنگ ما گفتوگو كنند، خداوند با آن دو نفر به فرشتگان مباهات ميكند؛ پس هنگامي كه در امور الهي اجتماع كرديد، به پرسش و پاسخهاي مسائل تربيتي مشغول شويد؛ زيرا در اجتماع و گفتوگوي شما، زنده كردن ياد و مكتب ماست، و بهترين مردم پس از ما، كسي است كه دربارة امور ما گفتوگو كند و مردم را به ياد ما دعوت كند.
رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) در حديثي زيبا فرموده:
«الْمُتَّقُونَ سَادَةٌ وَالْفُقَهَاءُ قَادَةٌ وَالْجُلُوسُ إِلَيْهِمْ عِبَادَةٌ»؛ (1)
«اهل تقوا سرورند، فقيهان رهبرند، و نشستن نزد آنان [براي بهره گيري از بينش و دانششان] عبادت است».
حضرت رضا (عليه السلام) از پدرانش از رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) روايت ميكند:
مُجَالَسَةُ الْعُلَمَاءِ عِبَادَةٌ وَالنَّظَرُ إِلَي عَلِي (عليه السلام) عِبَادَةٌ وَالنَّظَرُ إِلَي الْبَيْتِ عِبَادَةٌ وَالنَّظَرُ إِلَي الْمُصْحَفِعِبَادَةٌ وَالنَّظَرُ إِلَيالْوَالِدَيْنِعِبَادَةٌ»؛ (2)
«نشستن با دانشمندان براي بهرهگيري از علمشان،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. امالي، طوسي، ص 229.
2. بحار الانوار، ج 1، ص 160.
و نگاه به علي (عليه السلام) ، و چشم دوختن به كعبه، و نظر كردن به قرآن و نگاه به پدر و مادر عبادت است».
زائر عزيز با توجه به اين روايات بسيار مهم كه گوشهاي از روايات فراوان باب گفتوگوي علمي و ديني است، بخشي از فرصت خود را در سفر حج كه داراي فراغت هستي هزينة گفتوگوي ديني و علمي و اخلاقي كن، تا بيش از پيش به كرامت و صدق و تربيت و آداب انساني آراسته شوي، و ثواب و پاداش عظيمي براي آخرت خود ذخيره نمايي، و از اين طريق رضايت حق و پيامبر و ائمة طاهرين را جلب كني و به معنويت زيارت خود بيفزايي.
22. پندپذيري
انسان همواره نيازمند موعظه و پند است. موعظه و پند، غذاي معنوي و ملكوتي است كه باطن و روح انسان را پرورش ميدهد و زمينة سعادت و خوشبختي را در دنيا و آخرت فراهم ميكند.
پندپذيري، اخلاق صالحان و اولياست. پندپذيري؛ يعني اين كه انسان از هر حادثه، جريان و گفتار مناسبي عبرت بگيرد و آن تجربه را به كار بندد.
«پندپذيري»، مردي شرابخوار، عياش و غافل چون «بشر حافي» را به گردونة دين، معرفت، عرفان، و توبة
واقعي كشانيد و او را تبديل به يكي از اولياي خدا كرد.
فضيل عياض كه مردي راهزن، دزد و مجرم بود، با پند و اندرز به مقام والاي انسانيت و اوج عرفان عملي رسيد.
سديدالدين حمصي، نخود فروشي از اهل ري بود كه در اثر گوش شنوا داشتن در سن پنجاه سالگي به مدرسة علوم اسلامي رفت و تبديل به عالمي فرهيخته، و فقيهي بزرگ، و نويسندهاي توانا گرديد.
و بالاخره سكاكي كه چاقوسازي بيسواد، غريب و ناشناخته بود، به اديبي بزرگ، و لغتشناسي كمنظير تبديل شد.
«پندپذيري»، كافر را مسلمان، مشرك را مؤمن، بيخبر را آگاه، جاهل را عالم، متوقف را متحرك، مجرم را توبه كار و بيهنر را هنرمند مينمايد.
حضرت جواد الائمه (عليه السلام) در روايتي بسيار مهم ميفرمايد:
«المُؤْمِنُ يَحْتاجُ إلي تَوْفِيقٍ مِنَ اللهِ، وَواعِظٍ مِن نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ»؛ (1)
«مؤمن به توفيقي از جانب خدا، و پند دهندهاي از درونش، و پذيرش پند و نصيحت از كسي كه او را پند ميدهد، نيازمند است».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. جامع احاديث الشيعه، ج20، ص195.
23. الگوي عملي شدن براي ديگران
زائر، به ويژه زائري كه علاقهمند به اهل بيت و شيعه است، بايد براي ديگر زائران الگو باشد، و به گونهاي رفتار نمايد كه سايرين به اهلبيت علاقهمند شده، به مكتب امامان شيعه بگروند.
«شيعه» در مدينه و مكه بايد سفير امامان باشد و مردان با رفتار نيك و زنان با رعايت حجاب و عفت در حرمها و بازارها معرّف شخصيت پيشوايان معصوم گردند.
عمروبنسعيد از ياران امامصادق (عليه السلام) بود و در شهري غير از مدينه زندگي ميكرد. روزي به آن حضرت گفت:
اي فرزند رسول خدا! من دير به دير، شما را زيارت ميكنم، مرا پندي ده كه آن را به كار بندم. حضرت فرمود:
تو را به خودداري از هرگناهي به خاطر خدا، و به پاكدامني و كوشش در عبادت و كار خير سفارش ميكنم. بدان كه اگر كوشش و فعاليت مثبت همراه پاكدامني نباشد، سودي ندارد.(1)
24. ...در پريشان حالي و درماندگي!
در سفر حج، گاهي براي زائران پيش آمدهاي ناگواري اتفاق ميافتد؛ پيشآمدهايي از قبيل: گم كردن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحار الانوار، ج70، ص309.
پول و گذرنامه، بيماري، احساس غربت، دلتنگي و... در اين گونه موارد بر زائران ديگر اخلاقاً واجب است كه دوست زائر خود را تنها نگذارند و براي رفع مشكلات او اقدام نمايند، مثلاً در صورت گم شدن پولش، باحفظ كرامت او به ياري وي بشتابند و يا براي يافتن مداركش اقدام كنند و در صورت بيماري براي علاجش به او كمك كرده، وي را به دكتر يا به بيمارستان برسانند و ... و بدين ترتيب از احساس غربت او كاسته، دلتنگي او را به هر صورت كه ميتوانند برطرف كنند.
رسولخدا (صلّي الله عليه وآله) دربارة رعايت حال و حقوق برادران ديني و لزوم ياري دادن به آنان و تنها نگذاشتن آنان در پيشآمدها ميفرمايد:
«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا يَظْلِمُهُ وَلَا يَشْتِمُهُ مَنْ كَانَ فِي حَاجَةِ أَخِيهِ كَانَ اللَّهُ فِي حَاجَتِهِ وَمَنْ فَرَّجَ عَنْ مُسْلِمٍ كُرْبَةً فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ بِهَا كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ الْقِيَامَةِ وَمَنْ سَرَّ مُسْلِماً سَرَّهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَة»؛ (1)
«مسلمان، برادر مسلمان است؛ از اينرو به او ستم نميكند و او را دشنام نميدهد. كسي كه در مقام انجام حاجت برادر دينياش برآيد، خدا حاجت او را روا ميكند وهركس رنجيرااز مسلماني برطرف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. جامع احاديث الشيعه، ج20، ص301.
كند، خدا رنجي از رنجهاي قيامت او را برطرف مينمايد وهركسمسلمانيرا خوشحال كند، خداوند در روز قيامت او را خوشحال خواهد كرد».
25. پرهيز از احترام بيمورد
گاهي، افراد در برابر ثروتمندان و صاحبمنصبان به خاطر ثروت، قدرت و رياستشان تواضع و فروتني ميكنند، و نسبت به آنان كرنش مينمايند؛ در حالي كه مسلمان بايد كرامت و ارزش خود را حفظ كند و جز در برابر خدا و اولياي او و اهل ايمان تواضع ننمايد.
زائر بايد توجه داشته باشد كه در حرم امن الهي همه يكسان و برابرند؛ منصب و قدرت و ثروت، مطرح نيست و نبايد ثروت ثروتمند و منصب اهل منصب براي زائر حق مطرح باشد. زائر بايد با اين گونه افراد ـ كه احتمالاً در كاروان يا در اتاق او هستند ـ به صورتي متعارف و مورد پسند اسلام رفتار كند و از احترام بيجا نسبت به اين گونه افراد بپرهيزد.
اميرمؤمنان (عليه السلام) دربارة تواضع و احترام بيجا ميفرمايد:
«مَنْ أَتَي غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ»؛ (1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. نهج البلاغه، حكمت 228.
«هركه نزد توانگري رود و به خاطر ثروت و توانگرياش در برابر او فروتني كند، دو سوم دينش نابود ميشود».
و نيز آن حضرت فرموده:
«مَا اَحسن تَواضُعُ الأغنياء لِلْفُقَرَاء طَلَباً لِما عِندَالله، وَأحْسَنَ مِنْهُ تيهُ الفُقَراء عَلي الأغنيا اِتّكالاً عَلي اللهِ»؛ 1
«چه نيكوست تواضع ثروتمندان در برابر تهيدستان به نيت رسيدن به پاداش و رحمت حق، و نيكوتر از آن بياعتنايي فقيران در برابر ثروتمندان به خاطر اعتماد به خدا».
زائر براي حفظ اخلاق كريمه، بهتر است با كساني كه در اخلاق از او برتر و يا هم سطح او هستند، معاشرت و نشست و برخاست كند، و تا جايي كه ميتواند، ثروتمندان و صاحبان دولت و منصب را با زباني خوش و رفتاري نرم به حقايق ديني و به عدالت و مروّت دعوت كند، و از راهنمايي آنان براي هزينه كردن ثروتشان در راه خدا، و استفاده كردن از منصبشان براي حلّ مشكلات مردم دريغ نورزد.
26. رعايت حقوق متعارف
بر زائر لازم است كه نام و شهرت همسفران، و به ويژه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. نهج البلاغه، حكمت 406.
هم اتاقيها را بپرسد و به ذهن بسپارد، و هنگام صدا كردن آنان با صداي آهسته و با شكلي محترمانه و با رعايت ادب اسلامي آنان را صدا بزند. همچنين حدود شرعي را در گفتار خود نسبت به همسفران مراعات نمايد و از بيپروايي و بياحترامي نسبت به ميهمانان خداوند در گفتار و رفتار پرهيز نمايد؛ زيرا رفتار و سخن نيك و رعايت ادب در كلام، سبب جلب محبت ديگران به انسان است.
زائر بايد به هماتاقياش احترام كند، و در نشست و برخاست ادب را رعايت نمايد و نسبت به همكاروانيان لطف و محبت بورزد.
اما همة اينها به اين معنا نيست كه اصلاً شوخي و مزاح نكند و همواره خشك و جدّي برخورد نمايد؛ بلكه تا جايي كه به شخصيت خود و اطرافيان لطمه نخورد، خنده و شوخي لازم است.
رسول گرامي اسلام (صلّي الله عليه وآله) دربارة مزاح و مداراي با همگان و خنده ميفرمايد:
«اِنَّ اللهَ لا يُؤاخِذُ المزاحَ الصادِق في مُزاحِهِ»؛ (1)
«خداوند، انسان شوخ طبع را كه در مزاح و شوخياش اهل صدق باشد [و به قصد آزار مؤمن و مسلماني شوخي نكند] مؤاخذه نميكند».
اما بايد توجه داشت كه شوخي بيجا و خندة بسيار،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. كنز العمال، ج3، ص649.
از ارزش فرد ميكاهد و ديگران را بر او دلير ميكند.(1)
27. تماس با بستگان نزديك
ممكن است بعضي از اقوام زائر با كارواني ديگر به سفر حج مشرّف شده باشند؛ از اين رو خوب است به عنوان «صلة رحم» به ملاقات هم بروند و احوال يكديگر را بپرسند و چنانچه گرفتاري دارند، آن را برطرف نمايند.
رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) ميفرمايد:
« أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَالْغَائِبَ مِنْهُمْ وَمَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَأَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَنْ يَصِلَ الرَّحِمَ وَإِنْ كَانَتْ مِنْهُ عَلَي مَسِيرَةِ سَنَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الدِّين»؛ (2)
«به حاضر و غايب از امتم و آنان كه تا روز قيامت در صلب مردان و رحم زنان هستند، سفارش ميكنم كه صلة رحم انجام دهند اگرچه مسير يكسال راه باشد، چرا كه صلة رحم، از دين است».
و نيز آن حضرت فرمود:
«مَا مِنْ ذَنْبٍ أَجْدَرَ أَنْ يُعَجِّلَ اللَّهُ لِصَاحِبِهِ الْعُقُوبَةَ فِي الدُّنْيَا مَعَ مَا ادَّخَرَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْبَغْيِ وَقَطِيعَةِ الرَّحِمِ»؛ (3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ر.ك: وسائل الشيعه، ج8، ص478؛ نهج الفصاحه، ص 425.
2. مشكاة الانوار، ص 287.
3. همان، ص 287 و 288.
«گناهي از تجاوز و قطع رحم سزاوارتر نيست كه خدا نسبت به عقوبتش در دنيا شتاب كند، علاوه بر عذابي كه در آخرت ذخيره ميشود».
بنابراين با توجه به اهميت روايات فراواني كه دربارة صلة رحم آمده، خوب است انسان ـ چه در شهر و ديار خود و چه در سفر معنوي حج ـ به اين مهم بپردازد و موجبات رضايت خداوند را بيش از پيش فراهم آورد.
28. رعايت مسائل اخلاقي
بر زائر لازم است كه در طول سفر نسبت به همگان، به ويژه نسبت به هماتاقيهايش مسائل عالي اخلاقي را ـ كه هركدام راهي به سوي رحمت خداست ـ مراعات كند؛ پارهاي از اين مسائل عبارتاستاز: اجتناب از گفتوگوها و بحثهاي بيهوده، و مسائلي كه سودي براي طرفين ندارد، و چه بسا سبب رنجش و دلتنگي و كينه گردد، حفظ حريم طرف، پرهيز از سخنهاي زشت و ناروا و...
رسول گرامي اسلام (صلّي الله عليه وآله) ميفرمايد:
«أَعْظَمُ النَّاسِ قَدْراً مَنْ تَرَكَ مَا لَا يَعْنِيه»؛ (1)
«با ارزشترين مردم كسي است كه هرچيز بيهوده را ترك كند [و هرگز وارد آن نگردد]».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. امالي، شيخ صدوق، ص28.
اميرمؤمنان علي (عليه السلام) نيز ميفرمايد:
«دَعُوا الْفُضُولَ يُجَانِبْكُمُ السُّفَهَاء»؛ (1)
«گفتار و كردار بيهوده و بيمعنا را واگذاريد تا سبك مغزان از شما دوري نمايند».
و نيز آن حضرت در جايي ديگر ميفرمايد:
«رُبَّ لَغوٍ يجلِبُ شَرّاً»؛ (2)
«بسا گفتار بيهوده و كردار سبك و بيمعنا كه شرّ و زياني به دنبال دارد».
يكي از خصلتهاي نيكو نسبت به همسفران و به خصوص به هماتاقيها، ابراز دوستي و محبت است؛ چرا كه اظهار دوستي و محبت، سبب جلب محبت و دوستي ديگران نسبت به انسان ميشود. درجايجاي كتاب آسماني ما، خداوند دوستي و محبتش را به مؤمنان، صابران، متقيان، متوكلان، محسنان، تائبان، پاكان و عادلان ابراز كرده است، از جمله در آيات زير:
(فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ)3؛ (وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ)4؛ (فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ)5؛ (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ)6؛ (وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ)7؛ (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحار الانوار، ج78، ص 53.
2. غرر الحكم، ص 5290.
3. مائده/54.
4. آل عمران/ 146.
5. همان / 76.
6. همان / 159.
7. آل عمران/ 134.
وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ)1؛ (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ)2.
بنابراين زائر بايد از آيههاي نوراني «قرآن» سرمشق گرفته، نسبت به همسفرانش ـ كه اهل ايمان و مهمان خدا هستند ـ دوستي و محبتش را اظهار نمايد.
زائر بايد نسبت به دوستانش بهترين دوست باشد تا مبادا در محيط امن الهي به فرمودة اميرمؤمنان، موجب سلب آسايش دوستان خود گردد.
امام علي (عليه السلام) در روايتي ميفرمايد:
«شَرُّ الْإِخْوَانِ مَنْ تَكَلَّفَ لَهُ»؛ (3)
«بدترين برادران، كسي است كه باعث زحمت و تكلّف [ديگران] گردد».
نرم و آهسته سخن گفتن و گزيده گويي، از دستورهاي بسيار مهم اسلام است كه مراعاتش بر همگان واجب اخلاقي است.
زائري كه براي جلب رضايت حق و ياري دادن به ميهمانان الهي، و كمك به همسفران و هم اتاقيها به خدمت برميخيزد، لازم است خدمت خود را هرچند بزرگ باشد، كوچك و ناچيز انگارد، و در مقابل، خدمت ديگران را هرچند اندك و كم باشد، بزرگ بشمارد و آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بقره/ 222.
2. آل عمران/ 134.
3. ميزان الحكمه، ج11، ص523.
را جبران نمايد. و از منّت گذاشتن به افراد به خاطر خدمتي كه به آنان نموده، جداً بپرهيزد، كه منّتگذاري به قول قرآن مجيد يقيناً سبب باطل شدن عمل و محروميت خادم از رحمت و فضل خدا ميشود.