بخش 4
بخش پنجم : معارف عمره احرام؛ همگام با سپید جامگان لبیک، پاسخ به دعوت خداوند طواف، همگام با فرشتگان نماز، گفت وگو با خدا سعی، حرکت به سوی خوبیها تقصیر؛ زدودن بدیها طواف وداع؛ پایان سفر و آغاز رسالت زمزمههای وداع خداحافظ ای کعبه بخش ششم نکتهها و تجربهها
بخش پنجم
معارف عمره
آشنايي با اسرار حج، روح را به حقيقت اعمال آشنا ميكند و آرامشي خاص در انسان پديد ميآورد.
حج و عمره، سير و سلوك ملكوتي است. تفكّر و تدبّر در هر يك از اعمال و منازل؛ رازهاي عرفاني و اخلاقي و تربيتي را آشكار ميكند و روح سرگشتة آدمي را با صاحب خانه پيوندي هميشگي ميبخشد.
بسياري از جوانان در روزهاي نخست سفر ميپرسند: چرا حال و هواي زيارت و راز و نياز ندارند؟!
در پاسخ ميتوان گفت: اگربخواهيم روح معنوي پيدا كنيم، اولاً نبايد توقع داشت كه يك شبه ره صد ساله را پيمود.
ثانياً با اميد به پروردگار، تأمل در ديدنيهاي مقدس اين سفر و دقت در اسرار و رموز اعمال، ميتوان گام نخست قرب الهي را برداشت و خانة دل را نوراني كرد. از هيچ چيز سر سري نگذريم و روي تمام شنيدهها، تاريخ پر فراز و نشيب مكه و مدينه و تك تك اعمال عمره به دقت بينديشيم كه تفكّر خود يك عبادت محسوب ميشود.
احرام ؛ همگام با سپيد جامگان
احرام، لباس بندگي و نمادي از پاكي جان و روشنايي دل است؛ احرام، تمرين فرمانبرداري از حق و حركت در مسير خداست.
در «ميقات» احرام ميبنديم و در آنجا تولّدي ديگر مييابيم.
لباسهاي دنيا را در ميآوريم و تصميم ميگيريم «لباسگناه» را هم از خويشتن دور كنيم.
«غسل» ميكنيم، خويشتن را از گناهان ميشوييم تا با طهارت قلب و روح وجسم، لباس احرام بپوشيم ؛ لباسي سفيد، پاك و حلال، لباس اطاعت از پروردگار!
لباس احرام، شبيه «كفن» است و حضور درميقات، همانند حضور در برابر محضر ربوبي در روز قيامت است.
آمادة تكبيرة الإحرام ميشويم، چون احرام همانند تكبيرة الإحرام در نماز است. نمازگزار بايد خود را از همه چيز رها كند و تنها متوجه خدا شود و آنچه را بر او حرام است مرتكب نشود1
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. امام رضا7 در فلسفة احرام فرمودهاند: "به مردم دستور داده شده با احرام وارد حرم امن خدا شوند؛ براي آنكه حالت خشوع يافته، به امور بيهوده ونيز زر و زيور و امور دنيايي سرگرم نشوند و در كاري كه انجام ميدهند جدي باشند و با تمام وجود به سوي خدا حركت كنند."
لبيك، پاسخ به دعوت خداوند
با گفتن ذكر «تلبيه» انسان به دعوت الهي پاسخ مثبت داده، احرام تحقق مي يابد. در آن هنگام، دل آدمي فرو ميريزد و اشك از ديدگان جاري ميگردد؛ زيرا انسان خود را ميهمان و دعوت شدة پروردگار ميبيند. عمرهگزار با لبّيك گفتن، در حقيقت با خدا پيمان ميبندد كه جز به اطاعت خدا زبان نگشايد و زبان خود را براي هميشه بر همة گناهان ببندد.
باخدا پيمان ميبندد كه در همه حال تسليم اوامر الهي گردد و حلال و حرام را پاس بدارد. انسان به اين تعهّد افتخار ميكند؛ و به همين علت، مستحب است آن را تكرار كند و با صداي بلند بگويد؛ به اميد آنكه دل؛ پاسخي بشنود.(1)
طواف، همگام با فرشتگان
پس از احرام در ميقات، راهيِ مكه ميشويم؛ با رسيدن به اين شهر، احساس آرامش ميكنيم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. در روايات آمده است كه امام صادق (عليه السلام) همين كه لباس احرام پوشيد و خواست لبيك بگويد، ازگريه، صدا درگلوي مباركش حبس شد. هرچه كرد نتوانست تلبيه بگويد، رهبر يكي از فرقههاي اهل سنت رو به آن حضرت كرد و گفت: چرا معطلي ؟! امام فرمود: ميترسم بگويم "لبيك"، خدايا ! آمدم، ولي جواب آيدكه من آمدن تو را قبول ندارم !
سلام كعبه، سلام آستان سبز سجودم * سلام قبلة من! هستي ام! تمام وجودم !
سلام، عشق نجيبي كه صاف و ساده و پاكي * فداي نيم نگاهت، تمام بود و نبودم
دلم كبوتركي بود از نژاد، تحيّر * كه سر بريدهام آن را در آستان ورودم
همينكه نگاه ما به كعبه ميافتد، گريه امانمان نميدهد؛ سر بر سجده مي نهيم و با خداي مهربان گفت وگو ميكنيم. چه شيرين است حاجت خواستن در آن حالت اول! در يك لحظه همه را به ياد ميآوريم و دعايشان ميكنيم؛ پدر و مادر، اقوام، دوستان و... .
وقتي كمي دقت ميكنيم، آدم (عليه السلام) را در نظر ميآوريم كه به طواف مشغول است. ابراهيم (عليه السلام) را كه با كمك اسماعيل، كعبه را بنا ميكند. هاجر را كه با فرزند خردسالش سيراب شده و در كنار كعبه (در حجر اسماعيل) منزل گزيده است. موسي را، عيسي را ومحد (عليهم السلام) را كه با يارانشان از «باب الفتح» وارد مسجد ميشوند. علي (عليه السلام) ، مولود كعبه بر شانة پيامبر رفته، بت ها را ميشكند... .
خدايا! چه ميبينم؟! مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از كنار حجرالأسود ظهور كرده و فرياد بر آورده است.
مهديا، كعبه شد از شوق تو بي تاب، بتاب!
* * *
طواف، تنها عملِ عمره است كه همراه با نمازش، بايد با طهارت انجام شود؛ بدينسان طواف همسان نماز است كه به صورت متحرك دور خانه انجام ميشود.(1)
طواف، انسان تك نگر و تك بُعدي را به همه سونگري فرا ميخواند و توجه او را از يك جهت به همه جهات سوق ميدهد.
طواف، سمبل توحيد است؛ راهنمايي براي هدف داشتن در زندگي است؛( 2 ) شمعي است كه به ياد معبود، بايد پروانه وار به دور آن چرخيد.
كعبه يك سنگ نشاني است كه ره گم نشود * حاجي، احرام دگر بند، ببين يار كجاست
امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد: «وَ طُفْ بِقَلْبِكَ مَعَ الْمَلاَئِكَة» ؛ «با قلب خود، هماهنگ با فرشتگان ـ كه در حريم عرش خدا به طواف مشغولند ـ طواف كن.»
طواف برگرد كعبه، به عنوان خانهاي كه از هرگونه آلودگي پاك است، درس طهارت و دستور پاكيزگي ميدهد؛ پاك شدن از هر بدي، شرك و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. امير مؤمنان علي (عليه السلام) ميفرمايند: "خداوند 120 رحمت در كنار خانة خويش قرار داده است؛ 60 رحمت براي طواف كنندگان، 40 رحمت براي نماز گزاران و 20 رحمت براي نگاه كنندگان به كعبه."
2. در روايت است كه راز چهار ضلعي بودن "كعبه" اين است كه بر چهار كلمه بنيان نهاده شده: "سُبْحَانَ اللَّهِ ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ ، وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَر" و چه زيباست كه انسان در حال طواف به اين چهار كلمهاي كه نظام هستي بر آن بنا شده، بينديشد و زندگي و آينده خويش را بر آن بنا نهد.
عيب و هجرت و حركت به خوبيها و خداي خوبيها.
نكتة مهم در طواف اين است كه همراه اين جسم خاكي، فكر و اراده و خواستهها و اعمال و رفتار ما بر محور «خدا» بچرخند.
عاشقان اول طواف كعبة جان كردهاند * پس طواف كعبة تن فرض فرمان ديدهاند
آغاز و پايان طواف از «حجرالأسود» است؛ پس در هر دور بايد با اين سنگ بهشتي ـ كه گنجينة بزرگترين اسرار است ـ عهد و پيمان ببنديم.
تا عهد تو در بستم، عهد همه بشكستم * بعد از تو روا باشد، نقض همه پيمان ها
چرا بايد در طواف، پيرامون «حجر اسماعيل» نيز بچرخيم؟! حِجر، محل دفن هاجر، اسماعيل و بسياري از انبيا است. براي تعظيم و احترام به آنان، بايد به دور حجر نيز بگرديم و اينچنين خداوند مؤمنانش را تكريم ميكند.
چرا هفت دور طواف ميكنيم؟ راز و رمز اعداد مقدس را نميدانيم، ولي اين هفت با هفت آسمان و زمين، هفت بطن قرآن و هفت روز هفته بي ارتباط نيست. انسان به نيابت هر روز هفته در سراسر عمرش يك دور طواف و يك سعي ميان صفا و مروه دارد؛ يعني تمام عمر را در حال طواف و سعي است.(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. در روايات معصومين آمده است كه پس از آفرينش آدم و دستور خدا به فرشتگان براي سجده به او، فرشتگان شگفت زده شدند و خداوند بر آنها غضب كرد، ملائك طلب توبه كردند و پروردگار دستور داد تا "بيت المعمور" را طواف كنند، ملائك هفت سال آن را طواف كردند و استغفار نمودند و خداوند توبة آنها را پذيرفت. سپس خداي تعالي براي فرزندان حضرت آدم، كعبه را در زير بيت المعمور قرار داد، تا محل توبه و پاك شدن از گناهان باشد. پس، طواف بر بندگان هفت دور واجب شد ؛ هر سال يك دور.
خانـة كـعبه خانـة دلهاسـت *** ساحت قدس و جلوهگاه خداست
نيكبخت آن كه همچو پروانه *** در طـواف اسـت گـرد آن خـانه
نماز، گفت وگو با خدا
نماز، ستون دين، سيماي مكتب، نشانة اسلام، اساس دين، معراج مؤمن، پيمان خداوند، ميزان اعمال، كليد بهشت، اولين عملي كه در قيامت از آن سؤال ميشود، آخرين سفارش انبيا و اوليا، كوبندة شيطان، داروي تكبّر، نور چشم پيامبر، وسيلة نزديك شدن به خدا، سبب آمرزش گناهان و ياد خداست و ياد خدا، آرام بخش دل ها و جانها است!
امام حسين (عليه السلام) در ظهر روز عاشورا و در ميدان مبارزه و در برابر تيرهاي دشمن، نماز را رها نكرد.
ابراهيم (عليه السلام) همسر و كودك خويش را در بيابانهاي داغ مكه ـ آن هنگام كه هيچ آب و گياهي نداشت ـ مسكن داد و گفت: «خدايا! تا نماز به پا دارند.» ( 1 )
حال، پس از پايان طواف، مطابق سنت ابراهيم، در پشت جايگاه او (مقام ابراهيم) و به سوي كعبه، نماز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ِ (رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاة). ابراهيم: 37
ميخوانيم ؛ زيرا كه خداوند در قرآن كريم دستور داده است: «در مقام ابراهيم نماز بخوانيد و آنجا را جايگاه پرستش خدا قرار دهيد.» ( 1 )
مقام ابراهيم رمزي است از مقام امامت، امت ابراهيميِ حجگزار با اين عمل، درس سازش ناپذيري با كفر را از قهرمان توحيد ميآموزد و به همين منظور به او اقتدا ميكنند.
آري، امامت در اسلام به قدري اهميت دارد كه سنگي هم كه زير پاي امام بوده، بايد در نماز، جلوي ما قرار گيرد و ما پشت آن به نماز بايستيم! در طواف نيز، حركت بايد ميان«كعبه» و «مقام» باشد ؛ يعني، ميان«توحيد» و «امامت».
مستحب است بعد از نماز طواف، مقداري از بهترين آب روي زمين«آب زمزم» نوشيد و سر و صورت خود را با آن صفا داد، به اميد آنكه زمزم عقل و خِرد در وجودمان بجوشد و بديها و زشتيهايمان شسته شود.
سعي، حركت به سوي خوبيها
سعي ميان صفا و مروه، اقتدا به هاجر است؛ او كه با قلبي پر اميد و ايماني استوار، فاصلة پر فراز و نشيب را در آن لحظات تنهايي، هفت بار به اين سو و آن سو دويد تا جرعهاي آب بيابد و فرزند تشنه كامش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. (وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهيمَ مُصَلًّي). بقره:125
را از مرگ رهايي بخشد و سرانجام به نتيجه رسيد.(1)
مسلمانان در اين برنامة نمادين، با الهام از سعي هاجر ميآموزند كه در سختي هاي روزگار بايد علاوه بر توكل و دعا، به كار و كوشش بپردازند و از گوشه نشيني و زانوي غم در بغل گرفتن دوري گزينند؛ زيرا همراه با سعي و كار خستگي ناپذير بود كه چشمة زمزم به جريان افتاد.(2)
و نيز ميآموزند كه متواضع و فروتن باشند؛ چرا كه همه با لباسي سفيد و ساده براي حل مشكلات و سعادت خويش، سراسيمه در حركتاند.
امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد: «مكاني پيش خدا محبوب تر از مسعيَ ( محل سعي) نيست ؛ زيرا در آنجا هر جبار و ستمگري ذليل و خوار ميگردد.» ( 3 )
همچنين آن حضرت ميفرمايد: «با توقف بر صفا، روح ضميرت را براي ديدار خدا در قيامت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. شيعيان در سعي، ناخود آگاه به ياد طفل شش ماهة امام حسين (عليه السلام) در كربلا ميافتند و اينكه چگونه با خون گلو سيراب شد!
2. در باطن سعي بين صفا و مروه، چشمة زمزم نهفته است. سرابهاي فريبنده نبايد انساني را به يأس بكشاند، كه يأس چشمة روح را ميخشكاند. سر انجام سعي، چشمة زلالي است كه از زير پاي اسماعيل جوشيده است. در مسير خوبيها خسته نشو و استقامت داشته باش، تا دعاهايت مستجاب و به چشمة فطرت پيوند خوري.
3. مستحب است مردان قسمتي از سعي را كه با مهتابي سبز رنگ مشخص شده كمي تند تر حركت كنند. اين مكان، جايي است كه شيطان قصد فريب ابراهيم را داشت و آن حضرت به سرعت از او اعراض كرد.
تصفيه كن و با رسيدن به مروه، مروت و جوانمردي را براي خداوند در پيش گير.» ( 1 )
تقصير؛ زدودن بديها
در مسجد شجره احرام بستيم و آمديم و اكنون به پايان احرام ميرسيم و با كوتاه كردن مو يا ناخن، از احرام خارج ميشويم.
بايد مظاهر زيبايي را در مقابل دوست قرباني كرد، سر بر آستانش فرود آوريم و از مو و زيباييها بگذريم. از آلودگيها رهايي يابيم و دل را پاك كنيم.
* * *
پس از تقصير، بار ديگر وظيفه انجام طواف است؛ چونان طواف پيشين، ولي به نيت «طواف نساء».
طواف وداع؛ پايان سفر و آغاز رسالت
ميروم وزسر حسرت به قفا مينگرم *** كه من دلشده اين ره نه به خود ميسپرم
مستحب است كه زائر براي آخرين بار طواف وداع كند و از خانة خدا بيرون آيد؛ هفت دور پيرامون كعبه طواف كرده و دو ركعت نماز بگذارد، سپس آب زمزم بنوشد و سر بر سجده نهد و از خداوند تقاضاي توفيق زيارت مجدد خانهاش را نمايد.
در طواف وداع، لازم نيست دعاهايي به عربي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . مستحب است انسان در حال سعي، دعا بخواند و خود را به گريه وادارد و مرتب بگويد : العفو، العفو، العفو.
خوانده شود، بيشتر به زبانهاي مادري خود، ساده و صميمي و راحت، دردها و رازها را نجوا كنيم. گويا با مادر خويش سخن ميگوييم؛ آري، خدا حتي از مادر بيشتر دوستمان دارد.
آخرين لحظات حضور در مسجدالحرام است. نگاهي حسرت بار به كعبه ميكنيم و با تمام وجود ميگوييم؛ خدا حافظ اي كعبه!
خدا حافظ اي قبلهام در نماز !
خدا حافظ اي زادگاه علي !
خداحافظ اي صفا، مروه، اي زمزم، اي مقام !
«حجر الأسود»، اي سنگ بهشتي! بار ديگر ما را به اين سفر دعوت كن ! عنايتي كن تا هميشه به ياد تو باشيم. كعبه، ما ميرويم، اما هر روز پنج بار رو به تو نماز ميگزاريم و خاطرات حضور با تو را دريادمان خواهيم داشت و آن راز و نيازها و آن تعهدات و پيمانها هميشه با ما خواهد بود.
پروردگارا ! من دراينجا چه بسيار چيزها ديدم، من تو را با تمام وجود حس كردم. جاي پاي آدم و ابراهيم را مشاهده كردم. هاجر را ديدم كه دوان دوان در پي اسماعيل بود. سجدهگاه محمد (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) را ديدم. با توگفتوگو كردم و حال كه به وطنم ميرسم، سوغاتي من روح معنوياي است كه از شما كسب كردهام. كمكم كن جرعهاي از آن را به اقوام و دوستان تشنهام هديه كنم.
خدايا! معبودا دعايم را مستجاب فرما: (رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا) .
اي مونس! در تنهايي ياورم باش و در دو راهي چراغ راهم!
اي عزيز! به وعدههايت دل بستهام و تمام وجودم از اميد به تو لبريز شده؛ ما را به اميدمان خريدار باش و با خورشيد كعبه پيوند زن.
به پايان آمد اين دفتر حكايت همچنان باقي است
به صد دفتر نشايد گفت وصف الحال مشتاقي.
زمزمههاي وداع
مدينه! شهر رسول خدا! خـداحافظ * مزار گمشده! گلدستهها! خـداحافـظ
كميل و ندبه و شبهاي اشك و دلتنگي * كـبوتـران غـريب آشـنا! خـداحافـظ
بقيع! گنبد خضرا! مزار بي فانوس * بهشت گمشده در غم رها، خداحافظ
زمين داغ! هواي گـرفـته و ابـري * بـنـاي مـرمـري و دلـگشا، خـداحافظ
غروب غم انگيز پشـت قـبرستان * سـپيدههاي ســلام و دعـا، خـداحافظ
ستون توبه! در سوخته! خـيابانها * مديـنه! شـهر رسـول خـدا، خداحافظ
***
خداحافظ اي كعبه
خداحافظ اي كعبه، اي بزم يار * خداحافظ اي بيت پروردگار
خداحافظ اي محفل اهل راز * خداحافظ اي قبلهام در نماز
خداحافظ اي كوي مطلوب من * خداحافظ اي بيت محبوب من
خداحافظ اي از تو دل منجلي * خداحافظ اي زادگاه علي
اگر ميهمان بدي بودهام * به دامان پاك تو رخ سودهام
از اين در برون با چه حالي روم * مبادا كه با دست خالي روم
اگر خواهي از خود جدايم كني * كرم كن كه عبد خدايم كني
صفايي دگر بر روانم بده * امام زمان را نشانم بده
بخش ششم
نكتهها و تجربهها
امام صادق (عليه السلام) خطاب به شيعيان فرمودند:
«هر يك از شما تقوا را رعايت كند، با صداقت باشد و با مردم به نيكي رفتار كند، «جعفري واقعي» است. در چنين صورتي استكه ما خوشحال خواهيم شد؛ زيرا ديگران خواهند گفت كه اين از آثار تربيت جعفر است. اگر جز اين باشد، ناراحتي و خواري گريبانگير ما ميشود.»
آري، زائر شيعي، نمايندة شيعه وكشور شيعي در سرزمين وحي است؛ پس همگان، ويژگيهاي شيعيان را در اعمال زائر شيعه جست و جو ميكنند.
* * *
رعايت نكتهها و يادآوريهاي زير و بهرهمندي از تجربيات ديگران، سفر دانش آموزان عزيز را در اين سفر معنوي پربارتر ميسازد و خاطرهاي خوش براي همة ايام عمر باقي ميگذارد.
1. پيش از سفر، در جلسات آموزشي و توجيهي شركت كنيد و افزون بر فراگيري احكام و مسائل، به آنچه توسط مدير كاروان و روحاني در رابطه با شأن و مقرّرات تذكر داده ميشود، توجه نماييد.
2 . رعايت نظم و انضباط در سفر؛ مانند سوار شدن به هواپيما و پياده شدن از آن، ورود و خروج به آسانسورها در هتلهاي مكه و مدينه، سوار شدن به اتومبيل با شمارهاي كه اعلام شده، حفظ آرامش در طبقات هتل و اتاقها و... نشانة شخصيت افراد است.
3 . همراه داشتن كارت شناسايي، نشاني هتل مكه و مدينه، دفترچه پزشكي و واكسيناسيون و دقت در نگهداري بليت و گذرنامه و خودداري از همراه بردن كليد اتاق به بيرون از هتل، از اموري است كه بايد رعايت شود.
4 . پيش از ورود شما به مكه يا مدينه، اتاقها شماره بندي شده كه در آنها اسكان خواهيد يافت. با ورود به ساختمان از سر و صدا، تعويض اتاق و عجله و شتاب پرهيز و متانت را در همه جا حفظ كنيد .
5 . در مكه و مدينه، همه روزه جلسات معارف، مناسك و اخلاق تشكيل ميشود، در اين جلسات حضور جدي داشته باشيد و ضمن يادگيري مسائل و اسرار حج، قرائت نمازتان را نيز اصلاح كنيد و اشكالات آن را بر طرف سازيد. همچنين خواهران مسائل ويژة شرعي خود را از روحاني بپرسند.
6 . شايسته است با حجاج ساير كشورها به گرمي برخورد كنيد. باگفتن «السلام عليكم» به آنان سلام و احترام كنيد و با ايشان انس بگيريد. همچنين
در برخورد با مردم عربستان و كسبه و مأموران، ادب را مراعات كنيد.
7 . در مساجد مكه و مدينه، در ميان صفوف نمازگزاران و جلوي كساني كه نماز ميخوانند راه نرويد. همچنين خواهران براي اقامة نماز، هيچگاه جلوتر از آقايان نايستند.
8 . زمان حضور بانوان براي زيارت مرقد پيامبرخدا (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) صبح ها بعد از ساعت 7 تا يك ساعت به ظهر است. بعد از ظهرها نيز پيش از نماز عصر به مدت دو ساعت و شبها پس از نماز عشا ميباشد.
9. درهاي قبرستان بقيع، در ساعتهاي خاص، تنها براي مردان گشوده ميشود؛ مانند: بعد ازنماز صبح ( حدود ساعت6 ) بعد از نمازعصر (حدود ساعت 4) و بانوان تنها بعد از نماز عصر ميتوانند از پشت نردهها بقيع را زيارت كنند.
10. از خواندن نماز دركنار قبرستان بقيع و استفاده از مُهر در تمام مساجد مكه و مدينه خودداري نموده، بر سنگ فرشهاي مساجد سجده شود؛ البته در هتل بايد بر مُهر و يا چيزي كه سجده برآن صحيح است، سجده نمود.
11. دانش آموزان گرامي، در صورت داشتن نذر براي حرمين، قبور ائمه، شيعيان مدينه و.... آن را در اختيار روحاني كاروان بگذارند تا به دفتر نمايندگي
ولي فقيه مستقر در مكه و مدينه تحويل دهند كه در جاي مناسب مصرف شود.
12. از مكانهاي زيارتي، به ويژه مسجدالحرام و مسجدالنبي، عكسنگيريد و توجه داشته باشيد كه بردن دوربين به داخل مسجدالحرام و مسجدالنبي ممنوع است.
13 . هنگام نماز، همة فروشگاهها و مغازهها تعطيل است؛ بنابراين ضروري است از توقف درمقابل مغازهها تا پايان نماز، كه موجب انگشت نما شدن است، خودداري كنيم.
14. توصيه مي شود براي پيشگيري از گرما زدگي، در ساعات گرم و وسط روز، آمد و شد نداشته باشيد. مايعات زياد مصرف كنيد. از استحمام روزانه غافل نباشيد.
15. اوقات فراغت در مدينه و مكه، فرصت خوبي است براي خواندن نمازهاي قضا و چه خوب است كه اين كار در مسجد النبي و مسجد الحرام باشد؛ كه ثواب بسيار دارد.
16. سحرگاه مدينه و مكه لطيف و فرحزاست و صفايي ويژه دارد. سعي كنيد پيش از اذان صبح به مسجدالنبي و مسجدالحرام مشرف شويد و نماز را به جماعت برگزار كنيد. در اين روزها و شبها كه در مدينه هستيد، با قرائت قرآن و ختم صلوات، بر
روحانيت و معنويت خود بيفزاييد.
17. از برنامههاييكه براي زائران عزيز در مدينة منوره و مكة مكرمه تدارك ديده شده، «زيارت دوره» است كه در مدينه شامل موارد زير است:
زيارت قبور شهداي احد در منطقة احد، مسجد قبلتين و مساجد فتح، حضرت علي (عليه السلام) ، سلمان فارسي در منطقة جنگ خندق و همچنين مسجد قبا.
در مكه نيز به اماكن مقدسي همچون، غار حِرا، غار ثور، قبرستان ابوطالب، عرفات، مشعر الحرام، سرزمين منا و جمرات خواهيد رفت.
18. آوردن هديه و سوغات، عملي پسنديده است، اما بايد وقت خود را بيش از اندازه در بازارها تلف نكنيم. براي خريد، پول زياد همراه برنداريد؛ و اضافه بر نياز را در جايي مطمئن نگهداريد، يا به مدير و مسؤولان كاروان بسپاريد.
19. احترام به قرآن، بر هر مسلماني واجب است؛ وقتي در مسجد النبي و مسجد الحرام قرآن تلاوت ميكنيد، قرآن را بر زمين نگذاريد كه كار شايستهاي نيست، بلكه با احترام آن را در دست بگيريد و يا بر زانوهاي خود نهاده، بخوانيد و هنگام نماز، در جايگاه وقفسههاي مخصوص قرآن بگذاريد.
20. بهتر است بعد از نماز صبح، پيش از ظهر و بعد از نماز عصر، نماز مستحبي خوانده نشود.
21. زمان ورود شما به مكه معمولاً نيمههاي شب و قبل از اذان صبح است. بنابراين، تا اذان صبح در هتل استراحت كنيد و بعد از خواندن نماز صبح، براي انجام اعمال، به مسجد الحرام مشرّف شويد. پيش از آغاز كردن به اعمال، مقداري صبر كنيد تا با فضاي مسجد الحرام آشنا شويد.
22. در طول مسافرت، آرامش خاطر داشته باشيد، از فشارهاي روحي، اضطراب و تشويش خاطر بپرهيزيد.
23. از بستن كيفِ تلفن همراه به كمر و تظاهر به داشتن آن، خودداري كنيد؛ زيرا در معرض خطر و سرقت قرار ميگيريد. همچنين به هنگام استفاده از تلفن همراه، احترام اماكن مقدس را حفظ كنيد.
24. توجه داشته باشيد كه خلوتترين زمان براي طواف مستحبي، يك ساعت پس از نماز صبح و يك ساعت پس از نماز عشا است و شلوغترين آن، بين نماز مغرب و عشا، همچنين نيم ساعت به وقت اذانهاي نماز است ( استفاده از اين زمان ها براي خواهران محترم بسيار مناسب و بلكه ضروري است).
25. از خواندن نماز در مسير طواف كنندگان و راه رفتن بر خلاف مسيرآنان، بوسيدن مقام ابراهيم، تجمع و ازدحام در كنار آن و صدا كردن دوستان و همراهان با صداي بلند و... اجتناب شود.
26. خواهران از بوسيدن حجر الأسود، كه مستلزم اختلاط با نامحرمان است، بپرهيزند و براي يك عمل مستحبي، مرتكب گناه نشوند. همچنين در مسجد الحرام از مردان جدا نشسته، به خواندن دعا و قرآن و نماز بپردازند.
27. وقتي اعمال عمرة مفرده پايان يافت، بهترين عمل در مكة مكرمه، طواف مستحبي، قرائت قرآن، خواندن نماز، نگاه به كعبه و تفكّر و انديشيدن است.
گفتني است، اين اعمال را ميتوان به نيت ديگران؛ مانند پدر، مادر، اقوام، آموزگاران، دوستان و... انجام داد و ضرورتي براي انجام «احرام مجدد» نيست.
28. براي آشنايي بيشتر دربارة «عمره» و ويژگيهاي آن، ميتوانيد به پايگاههاي اطلاع رساني حج (وابسته به بعثة مقام معظم رهبري) به نشاني: http://www.Hajj.ir و پايگاه لبيك (وابسته به سازمان صدا وسيما) به نشاني: http://www.Labbaik.ir مراجعه نماييد.
همچنين مطالعة كتابهاي زير در اين زمينه ميتواند راهگشا باشد:
ـ «مناسك مصوّر عمرة مفرده» ، و نيز «مناسك عمره، ويژة بانوان» ، محمدحسين فلاح زاده، نشر مشعر.
ـ عمره، محسن قرائتي، نشر مركز فرهنگي
درسهايي از قرآن.
ـ عمرة مفرده، نجف نجفي روحاني، دفتر نشر معارف.
ـ ميعاد نور، محسن شريعت، دفتر نشر معارف.
ـ داستانها و حكايتهاي حج، رحيم كارگر، نشر مشعر.
ـ بركات سرزمين وحي، محمد محمدي ريشهري، نشر مشعر.
ـ سرزمين نور، خاطرات جمعي از دانشجويان دانشگاه كاشان، نشر مشعر.
ـ فصلنامة ميقات حج، شمارة 60 (ويژه خاطرات حج و عمره)، حوزة نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت.