بخش 1
مقدمه فصل اول : اهمیت حج و قدمت و حرمت خانه کعبه 1 . اهمیت حج 2 . قدمت و حرمت کعبه 3 . تفاوت حج در اسلام و جاهلیت 4 . دعای حضرت ابراهیم ( علیه السلام )
1 |
پرسمان قرآني حج
رمضان محمدي
3 |
بسم الله الرحمن الرحيم
9 |
مقدمه
پژوهش در معارف قرآني به منظور شناخت احكام و معارف ديني و آموزه هاي وحياني ، در راستاي سعادت واقعي بشر ضرورتي انكارناپذير است ؛ ازاين رو ، آگاهي دقيق و عميق از معارف اسلامي ، به ويژه معارف حج ، به جهت اهميتي كه اسلام براي اين فريضه الهي قائل شده ، بسيار با اهميت است . قرآن كريم چشم پوشي از انجام دادن فريضه حج را كفران و رويگردان از حج را كافر ( 1 ) ناميده است .
در روايات براي اهميت حج در مقايسه با ديگر واجبات ، تعبير « لايعدل الحج شيء » ( 2 ) يا « الحج هي الشريعة » ( 3 ) آمده است . در راستاي همين اهميت است كه خداوند متعال ابراهيم ( عليه السلام ) و اسماعيل ( عليه السلام ) را مأمور آباد ساختن خانه خود كرد و فرمود :
( وَ عَهِدْنَآ إِلَي إِبْرَ هِيمَ وَإِسْمَـعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّـآئـِفِينَ وَالْعَـكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ) ( 4 )
و به ابراهيم و اسماعيل سپرديم كه خانه مرا براي طواف كنندگان و مجاوران و ركوع كنندگان و سجود كنندگان پاكيزه گردانيد .
و بدين سان ، خداوند متعال اداي حق كعبه را واجب ساخت ( 5 ) . و آن را پرچم و نشانه گويا و مظهر اسلام و توحيد ناميد و حج گزار و عمره گزار را مهمان خدا معرفي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ( وَلِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَــلَمِينَ ) آل عمران : 97 .
2 . نجفي ، جواهر الكلام ، ج 17 ، ص 214 .
3 . صدوق ، خصال ، ج 2 ، ص 447 .
4 . بقره : 125 .
5 . « فَرَضَ حَقَّهُ » نهج البلاغه ، خطبه 1 .
10 |
كرد ( 1 ) و از مناسك حج يك فريضه پر رمز و راز به وجود آورد تا صالحان و عابدان را در اين همايش عظيم بيازمايد ؛ و اين خانه را وسيله آزمايش پيشينيان و آيندگان قرار دهد ( 2 ) . عاشقان بيت الله ضمن كوشش براي سر بلند بيرون آمدن از اين آزمون الهي ، با اعتراف به تقصير خويش ، شتابان به سوي وعده گاه آمرزش الهي ( 3 ) هم دوش ملائك ( 4 ) ، كتف ها و شانه هاي خود را با فروتني در سعي بين صفا و مروه و طواف خانه دوست به جنبش در مي آورند و گرداگرد كعبه لااله الاالله گويان ( 5 ) ، زمينه تحولات معنوي ، سياسي و اجتماعي را آماده مي كنند ، به اين اميد كه خداوند نيز در قبال اين تلاش و سعي ، مهمانان خود را گرامي بدارد و از آنان با غفران خويش پذيرايي كند ( 6 ) . حاجيان و دعوت شدگان بيت الله ( 7 ) ، از اين دعوت و پذيرايي الهي سود فراوان تجارت معنوي حج را نصيب خود مي كنند ( 8 ) . و سبب و وسيله رحمت الهي را ( 9 ) با خويش همراه مي سازند .
حج خانه خدا ، از محبوب ترين وسيله هاي تقرب به اوست . ( 10 ) كعبه مكرمه شاهد خضوع و خشوع بندگان در برابر عظمت و عزت خالق بي همتاي عالم است و اگر اين سرمنزل و مقصد و مقصود سفرها ( 11 ) ترك شود خداوند به هيچ كس مهلت ندهد ( 12 ) ؛ در مقابل حضور در حج با شناخت كامل به واجبات الهي ، موجب نجات از عذاب دردناك آخرت و مايه نجات از فقر در دنياي مادي است . ( 13 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صدوق ، خصال ، ص 635 ؛ تحف العقول ، ابن شعبه حراني ، ص 123 ؛ سنن نسائي ، ج 2 ، ص 321 . « جعله سبحانه تعالي علماً » نهج البلاغه ، خطبه1 .
2 . « اختبر الاولين » نهج البلاغه ، خطبه 192 .
3 . « موعد مغفرته » همان .
4 . « تشبّهوا بملائكته » همان ، خطبه 1 .
5 . همان ، خطبه 192 .
6 . « ان يكرم وفده و يحبوه بالمغفره » هيثمي ، مجمع الزوائد ، ج 1 ص 88 ؛ وسائل الشيعه ، ج 4 ، ص 116 .
7 . « اجابوا اليه دعوته » نهج البلاغه ، خطبه 1 .
8 . « يحرزون الارباح في متجر عبادته » همان .
9 . « جعله سبباً لرحمته » همان ، خطبه 192 .
10 . « افضل ما توسل به المتوسلون » برقي ، محاسن ، ج 1 ، ص 289 ؛ صدوق ، من لايحضره الفقيه ، ج1 ، ص 205 .
11 . « منتجع اسفارهم » نهج البلاغه ، خطبه 192 .
12 . « فانه ان ترك لم تناظروا » همان ، نامه 47 .
13 . طوسي ، التبيان في تفسير القرآن ، ج 2 ، ص 537 .
11 |
عنايت ويژه اسلام به مناسك حج ، بر اين اساس است كه در اين ضيافت الهي ، منافع حج ، به افراد بشر از شرق و غرب عالم برسد ، چه آنان كه به حج رفته اند ، يا نرفته اند . ( 1 )
همانگونه كه كعبه ، خانه امن و امان براي همه پناهندگان ( 2 ) است و منافع آن ، مانند منافع اسلام براي تمامي جهانيان است و پيامبر آن نيز رحمت براي تمامي عالميان بوده و هست .
فريضه حج بهترين فرصت براي يك دوره تمرين خودسازي و آيينه تمام نماي اسلام است و چيزي با آن برابري نمي كند ؛ بنابراين شايسته است ، حج ، به گونه اي كه قرآن كريم و رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) بدان عنايت داشتند مورد توجه قرار گيرد . هر چند اين كتاب در صدد بيان اهميت حج از ديدگاه قرآن است ، اما در آموزهاي نبوي نيز به اين فريضه مهم توجه ويژه اي شده است و نگارنده اميدوار است در نوشته اي مفصل به اين مهم بپردازد . نمونه اي از اين اهميت را در گزارشي از آموزه هاي نبوي چنين مي خوانيم كه قيس بن عاصم و قرة بن دَعْمُوص نزد رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) آمدند و از آن حضرت درخواست سفارش كردند ؟ از جمله سفارش هاي آن حضرت سفارش به نماز و حج بود ( 3 ) . چنان كه آن حضرت در آخرين حج خود نگران انحراف امت اسلام از اين برنامه عظيم انسان ساز الهي بود و فرمود : زماني مي رسد كه ثروتمندان براي خوشگذراني ، افراد متوسط جامعه براي تجارت و مستمندان براي خود نمايي و كسب شهرت به حج مي روند ( 4 ) .
اميد است مجموعه پرسمان قرآني حج ، كه بخشي از سؤالات آن از سوي توده مردم رسيده و در تهيه بعضي پاسخ ها برخي محققان مركز فرهنگ و معارف اسلامي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حر عاملي ، وسائل الشيعه ، ج 11 ، ص 13 .
2 . « للعائذين حرما » نهج البلاغه ، خطبه 1 .
3 . ابو نعيم ، معرفة الصحابه ، ج 5 ، ص 2899 ؛ ابن اثير ، اسد الغابه ، ج 6 ، ص 120 .
4 . مجلسي ، بحارالانوار ، ج 6 ، ص 308 .
12 |
تلاش ويژه اي كرده اند و نگارنده نيز در صدد تنظيم و تكميل آن نوشته ها بر آمده ، در نشان دادن تصوير حج از نگاه قرآن كريم موفق باشد و گامي در جهت ارتقاي فرهنگ حج از منظر قرآن كريم بردارد ، كه قرآن ، نزديك ترين راه به صراط مستقيم و بهترين راهبر است .
كتاب پرسمان حج از ديدگاه قرآن كريم ، به صورت پرسش و پاسخ و داراي شش فصل است . بخشي از سؤالات اين متن از طرف انبوه پرسشگران و از متن جامعه رسيده كه پس از تهيه پاسخ ، براي پرسشگران ارسال شده است . بخشي از سؤالات نيز از منابع مربوط به حج مانند تفسيرهاي الميزان ، نمونه و . . . جمع آوري شده است ، كه فصل مشترك همه آنها قرآني بودن پاسخ هاست .
در فصل اول اين نوشته تلاش بر اين بوده تا اهميت حج از نگاه اسلام و ديگر اديان بيان شود تا آشكار شود كه اهميت اين فريضه الهي به ديدگاه مسلمانان و شريعت مقدس اسلام منحصر نيست .
در فصل دوم اعمال و احكام حج از منظر قرآن مطرح شده است . البته خانه اي كه از زمان آدم ابو البشر سابقه دارد ، طبيعي است كه احكام آن بسيار زياد بوده و ممكن نيست همه احكام آن در نوشته اي اين چنين يا حتي در يك كتاب مستقل بيان شود . گذشته از اينكه مجموعه حاضر تنها پاسخ به سؤالاتي است كه از متن جامعه به ما رسيده است و قرآن كتابي انسان ساز و براي هدايت است و در صدد بيان جزئيات احكام نيست .
فصل سوم ، اين فصل كه از جايگاه ويژه اي نيز برخوردار است درباره فلسفه حج است كه در آن به علت ، فلسفه و حكمت هاي اين فريضه مقدس پرداخته و پرده از راز و رمزهاي آشكار و پنهان آن برداشته است و اين خود سبب نوعي تكامل و رشد و آگاهي در انجام اعمال مسلمانان مي شود .
فصل چهارم ، بررسي آداب سفر حج است . حج يكي از عبادت هايي است كه آداب
13 |
فراواني دارد ، اين آداب از هنگامي كه حاجي قصد خانه خدا مي كند شروع شده و با ورود به شهر مكه و آداب طواف و نماز طواف و سعي بين صفا و مروه ادامه مي يابد و با آداب حضور در عرفه و مشعر الحرام و منا به اوج خود مي رسد و نهايت به ادب خروج از اين شهر مقدس خاتمه مي يابد . در اين فصل علاوه بر توجه به عبادي و فردي بودن حج و آداب آن نگاهي اجتماعي و جهاني به فريضه حج دارد .
فصل پنجم كه پر حجم ترين فصل اين نوشتار است درباره دو شهر مهم مكه و مدينه و آثار اسلامي آنهاست . براي پي بردن به اهميت ديني اين دو شهر مقدس از منظر قرآن كريم ، ضمن نقل آياتي از قرآن درباره فضائل اماكن مقدس ، اين دو شهر را با برخي ديگر از شهرها و مكان هاي مقدس مقايسه مي كنيم و از منظر قرآن به اثبات مي رسانيم كه شهر مقدس مكه نزد خداوند از بهترين شهرهاست ، كه روزي بايد تمام مردم دنيا به طرف آن سر به سجده بندگي و عبوديت براي خدا بگذارند .
فصل ششم نيز درباره زيارت و اهميت آن از منظر قرآن كريم است . در اين فصل با توجه به آيات قرآن كريم به اثبات مي رسد كه زيارت مكان هاي مقدس نه تنها حرام نيست ، بلكه از عنايت خاصي برخوردار است و اگر زيارت اماكن مقدس نبود ، چنان كه برخي از فرقه هاي كژ آيين و خطاكار مي پندارند ، بسياري از فداكاري هاي مردان الهي به دست فراموشي سپرده مي شد و آثار بر جاي مانده از رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) و صحابه بزرگوار او ناشناخته مي ماند و مردمان با اسوه هاي ديني بيگانه مي شدند و از هويت ديني خويش غافل مي ماندند .
رمضان محمدي
15 |
فصل اول :
اهميت حج
و قدمت و حرمت خانه كعبه
( در اسلام و قبل از اسلام )
17 |
1-اهميت حج
* پرسش : آيا ماهيت و اهميت حج در شرايع و اديان ديگر مانند اهميت آن در دين اسلام بوده است يا نه ؟
* پاسخ : واقعيت و حقيقت حج و تمام ابعاد آن نه براي امت هاي گذشته كه براي ما نيز آشكار نيست ، اما مسلّم است كه حج در اديان ديگر نيز داراي اهميت بوده و شمار بسياري از انبياي الهي به زيارت اين خانه آمده اند . بنا بر روايت امام صادق ( عليه السلام ) ، جبرئيل ( عليه السلام ) به آدم ( عليه السلام ) گفت : زيارت اين خانه بر تو گوارا باد كه بخشوده شدي ، من اين خانه را سه هزار سال پيش از تو طواف كردم ( 1 ) ؛ اميرمؤمنان علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) نيز وقوف حج گزاران را در مكه وقوف در جايگاه انبياي الهي دانسته ( 2 ) و مي فرمايد : خداوند آدم و فرزندانش را فرمان داد تا به سوي كعبه بيايند ( 3 ) . امام باقر ( عليه السلام ) نيز فرمود : موسي بن عمران با هفتاد پيامبر از بني اسرائيل در حالي كه « لَبَّيْك عبدُك ابنُ عبدُك » مي گفت به قصد حج از رَوْحا ( در چهل ميلي مدينه ) عبور كرد . ( 4 ) در روايت ديگر از آن حضرت آمده است كه حضرت موسي از صَفائِح رَوْحا با احرام گذشت و بر ناقه اي سوار بود كه مهار آن از ليفه ( برگ خرما ) بود دو جامه قطواني ( از پنبه ) بر تن داشت و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صدوق ، علل الشرايع ، ج 2 ، ص 407 ؛ وسائل الشيعه ، ج 13 ، ص 332 .
2 . « وَوَقَفُوا مَواقِفَ اَنْبِيائِهِ » نهج البلاغه ، خطبه 1 .
3 . « ثُمَّ اَمَرَ آدَمَ عليهِ السلام و وَلَدَهُ اَنْ يَثْنُوا اَعطَافَهُم نَحوَهُ » همان ، خطبه 192 .
4 . ر . ك : وسائل الشيعه ، ج 12 ، ص 385 .
18 |
لبيك مي گفت و كوه ها او را در لبيك گفتن همراهي مي كردند ( 1 ) . حضرت سليمان بن داود ( عليه السلام ) نيز همراه جن و انس و پرندگان و بادها خانه خدا را حج نمود و بر كعبه قباطي پوشاند ( 2 ) . حضرت يونس ( عليه السلام ) در آغاز حج « لَبيّك ، كشَّافَ الكُرَبِ العِظامِ لَبَّيْك » گفت و عيسي بن مريم با « لَبَّيْك يا ذَالمَعارِجِ لَبَّيْك » حج خود را آغاز كرد ( 3 ) . رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) فرمود : سوگند به آن كه جان محمد در دست اوست ، فرزند مريم از گردنه روحا گذشته در حالي كه صداي خود را به تلبيه بلند كرده به حج يا عمره يا هر دو عزيمت نموده است ( 4 ) . ابو داود روايت كرده كه مردي يهودي با يكي از صحابه به نام ابو العاليه رياحي در باره قبله مشاجره كرد . او گفت كه حضرت موسي در كنار صخره بيت المقدس به گونه اي نماز مي خواند كه كعبه رو به روي او قرار داشت و نيز در مسجد صالح و ذو القرنين رفته و محراب و قبله آن دو را به طرف كعبه ديده است ( 5 ) .
به جهت اين اهميت است كه ائمه اطهار ( عليهم السلام ) نيز مشتاق زيارت كعبه بودند و پيوسته در دعاي خود از خداوند متعال در خواست توفيق تشرف به حج و زيارت خانه مي كردند ( 6 ) . وجود روايات فراوان در باره حج نشان از اهميت آن در نزد ائمه اطهار ( عليهم السلام ) دارد . برخي از اين روايات ، حج را مانند نماز از پايه هاي اسلام ( 7 ) ، پرچم دين ( 8 ) ، و ترك آن را مايه هلاكت ( 9 ) و نزول عذاب الهي دانسته اند . ( 10 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اصول كافي ، ج 4 ، ص 213 ؛ علل الشرايع ، ج 2 ، ص 419 .
2 . بحار الانوار ، ج 96 ، ص 185 ؛ حج و عمره در كتاب و سنت ، ص 437 .
3 . من لايحضره الفقيه ، ج 2 ، ص 235 و ر . ك : الحج و العمرة في الكتاب و السنة ، ص 281 .
4 . مسند احمد ، ج 2 ، ص 240 ؛ صحيح مسلم ، ج 4 ، ص 60 ؛ المحلي ، ج 7 ، ص 110 .
5 . عيون الاثر في سيرة سيد البشر ، ابن سيدالناس ، ج 1 ، ص 314 .
6 . « اللهم ارزقني حج بيت الحرام . . . » اين دعا بارها در لسان ائمه اطهار به ويژه امام سجاد ( عليه السلام ) از خداوند متعال خواسته شده است . ر . ك : مصباح المتهجد ، ص 113 و 587 و صحيفه سجاديه .
7 . « بني الاسلام علي خمس » ر . ك : المحاسن ، برقي ، ج 1 ، ص 286 ؛ اصول كافي ، ج 2 ، ص 18 تا 20 .
8 . وسائل الشيعه ، ج 11 ، ص 15 .
9 . المحاسن ، برقي ، ج 1 ، ص 88 .
10 . كافي ، كليني ، ج 4 ، ص271 ؛ من لايحضره الفقيه ، صدوق ، ج 2 ، ص 419 .
19 |
* پرسش : از كدام آيات در قرآن كريم مي توان به اهميت حج پي برد ، لطفاً آيات قرآن را برايم بنويسيد ؟
* پاسخ : چنان كه حج در اديان ديگر الهي داراي اهميت بوده در قرآن كريم نيز داراي اهميت بسيار است و در آياتي به اين اهميت اشاره شده است . آياتي كه مي شود اهميت حج و موارد اين اهميت را استخراج كرد چنين است :
1 . حج در نگاه قرآن عبادتي ارزشمند است ( 1 ) ؛
2 . حج و مناسك آن را خداوند متعال از شعائر بزرگ خود قرار داده است ( 2 ) ؛
3 . حج از منظر قرآن كريم از مصاديق بِرّ و تقوا شمرده شده و تعاون بر اجراي آن كاري شايسته دانسته شده است ( 3 ) .
علاوه بر اين ها حج از حقوق خداوند بر توانگران شمرده شده و بر مسلمانان لازم دانسته شده است تا پياپي براي حج و عمره براي زيارت خانه خدا روانه شوند . اهميت حج در اسلام به قدري است كه هيچ چيز جاي آن رانمي گيرد ، چنان كه نقل شده است شخصي نزد رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) رفت و گفت : اي رسول خدا ، به قصد انجام حج بيت الله الحرام به مكه آمدم ، اما هنگامي به مكه رسيدم كه زمان حج از دست رفته بود ، من مرد ثروتمندي هستم ، دستور فرماييد اموال خود را در جايي صرف كنم كه ثواب آن مانند ثواب حج باشد . رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) فرمود : به كوه ابوقبيس ( 4 ) نگاه كن اگر آن كوه طلا باشد و آن را در راه خدا صرف كني ثواب آن مثل ثواب حج نمي شود . ( 5 )
در روايتي نيز ابوبصير گويد : از امام صادق ( عليه السلام ) درباره آيه شريفه ( وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمي فَهُوَ فِي الاْخِرَةِ أَعْمي ) ( 6 ) سؤال كردم ؟ حضرت فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آل عمران : 97 و 96 .
2 . مائده : 2 .
3 . مائده : 2 .
4 . كوهي مشرف به مكه در جانب غربي .
5 . ر . ك : ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ، شيخ صدوق ، ص 48 .
6 . اسراء : 72 .
20 |
« ذلك الذي يُسَوف الحج حتي يأتيه الموت . » ( 1 )
مصداق آيه شريفه كسي است كه حج را به تأخير مي اندازد تا مرگ او را در مي يابد .
بنا بر اين از مصاديق اعمي ، ترك كننده حج است . شايد علت كور محشور شدن ترك كننده حج نيز آن باشد كه او از آثار فراوان مادي و معنوي حج محروم مي شود .
2-قدمت و حرمت كعبه
* پرسش : آيا خانه كعبه قبل از زمان حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) هم بوده يا نخستين بار حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) آن را بنا كرده است ؟
* پاسخ : گر چه آيه صريحي نداريم كه زمان بناي كعبه را مشخص كرده باشد ، اما آيه شريفه ( . . . وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَي وَمَنْ حَوْلَهَا . . . ) ( 2 ) مكه را ام القري معرفي كرده است و اين ، اقتضا دارد كه مكه از نظر پيدايش نيز بر ديگر شهرها سبقت و فضيلت داشته باشد . شاهد ديگر اينكه از آيه 58 سوره مريم استفاده مي شود كه نماز در تمامي اديان وجود داشته و انبياي بزرگ ، خداوند سبحان را سجده مي كردند ، حال آنكه بايد براي سجده قبله اي وجود داشته باشد و خداوند متعال در آيه شريفه ( اِنَّ اَوَّلَ بَيت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكـًا وهُدًي لِلعــلَمين ) ( 3 ) ، كعبه را نخستين قبله گاه براي همه انبياي پيش از ابراهيم معرفي كرده است ؛ بنا بر اين بايد وجود كعبه قبل از حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) بوده باشد . ( 4 ) ديگر اين كه مكه در قرآن كريم « ام القري » ناميده شده است ؛ اقتضاي اين سخن آن است كه در شرافت و عظمت از ، ساير بقاع متبركه برتر باشد . ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . براي اطلاع از رواياتي كه دال بر عذاب و مجازات تارك حج است ر . ك : وسائل الشيعه ، روايات ابواب وجوب حج .
2 . انعام : 92 .
3 . آل عمران : 96 .
4 . تاريخ مكه ، محمد هادي اميني ، ترجمه محسن آخوندي ، ص 18 .
5 . در اين مورد ر . ك : تفسير فخر رازي ، ج 8 ، ص 153 ، ذيل آيه 96 آل عمران يا مفاتيح الغيب ، فخر رازي ، ج 8 ، ص 296 .
21 |
در منابع تاريخي نيز آمده است كه وقتي در جاهليت قريش كعبه را تعمير مي كردند به سنگي برخوردند كه در آن نوشته شده بود : « اَنَا اللهُ ذُوبَكّة حَرَّمْتُها يَوم خلقُت السّماوات و الارض و الشمسَ و القمرَ . . . » ( 1 )
علاوه بر اين ها رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) در فتح مكه فرمود :
« انَّ هذا البلدَ حَرَّمَهُ الله يَومَ خَلَقَ السماوات والارض و هو حَرَامٌ بِحُرْمَةِ الله الي يوم القيامه . » ( 2 )
خداي متعال اين شهر را روز آفرينش آسمان و زمين حرمت داد و تا روز رستاخيز محترم به حرمت الهي است .
منابع تاريخي در تأسيس بناي كعبه در زمان حضرت آدم اتفاق نظر دارند . ابن سعد گويد : آدم خانه كعبه را از سنگ هاي پنج كوه ( سينا ، لبنان ، زيتون ، جودي و حرا ) بنا كرد . ( 3 ) يعقوبي نيز مي گويد : آدم به مكه رفت و بعد از ساختن كعبه گرد آن طواف نمود ( 4 ) ؛ چنان كه بر اساس روايتي نيز حضرت آدم نخستين بار كعبه را بنا كرد و از خداوند بر اين كار خويش اجرت خواست . ( 5 )
بنابراين بايد بناي كعبه را در زمان قبل از حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) دانست .
* پرسش : چه دليلي وجود دارد كه خانه كعبه را نخستين بار حضرت آدم ( عليه السلام ) بنا نهاده باشد ؟
* پاسخ : از آيات مختلف قرآن و احاديث و تواريخ اسلامي به خوبي استفاده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . كافي ، ج 4 ، ص 226 ؛ تفسير ثعلبي ، ج 4 ، ص 112 ؛ ترجمه : من خداي كعبه ام ، محترم قرار دادم اين شهر را در آن روزي كه آفريدم آسمان و زمين و آفتاب و ماه را . . . .
2 . مسند احمد ، ج 1 ، ص 315 ؛ المعجم الكبير ، طبراني ، ج 11 ، ص 26 .
3 . الطبقات الكبري ، ابن سعد ، ج 1 ، ص 33 .
4 . تاريخ يعقوبي ، محمد بن واضح ، ج 1 ، ص 6 ؛ چهار آيه در قرآن كريم به نوعي از بناي كعبه حكايت دارد كه چنين اند از : بقره : 127 ؛ آل عمران : 96 ؛ ابراهيم ، 37 و حج : 26 . با توجه به هر يك از اين آيات مفسران نظريات مختلفي را در تاريخ بناي كعبه ابراز داشته اند .
5 . مستدرك الوسائل ، نوري ، ج 9 ، ص 375 .
22 |
مي شود كه حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) خانه كعبه را تجديد بنا كرده است ؛ و نخستين كسي كه آن را بنا نهاد حضرت آدم ( عليه السلام ) بود . برخي از دلايلي كه اين موضوع را به اثبات مي رساند ، به شرح زيل است :
1 . در آيه اي از قول حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) مي خوانيم :
( رَبَّنَآ إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَاد غَيْرِ ذِي زَرْع عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ ) ( 1 )
پروردگارا ! من يكي از فرزندانم را در درّه اي بي گياه در كنار خانه محترم تو سكونت دادم .
اين آيه شريفه گواهي مي دهد هنگامي كه آن حضرت با فرزند شيرخوارش حضرت اسماعيل ( عليه السلام ) و همسرش هاجر به سرزمين مكه آمد ، اثري از خانه كعبه وجود داشته است .
2 . خداوند متعال مي فرمايد :
( إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا ) ( 2 )
نخستين خانه اي كه به منظور پرستش خداوند براي مردم ساخته شد در سرزمين مكه بود .
مسلّم است كه پرستش خداوند و ساختن مركز عبادت از زمان حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) آغاز نشده ؛ بلكه قبلاً و حتي از زمان حضرت آدم ( عليه السلام ) وجود داشته است .
3 . اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) مي فرمايد : « آيا نمي بينيد كه خداوند مردم جهان را از زمان حضرت آدم ( عليه السلام ) تا به امروز به وسيله قطعات سنگي . . . امتحان كرده است و آن را خانه محترم خود قرار داده ؛ سپس به آدم و فرزندانش دستور داده كه به گرد آن طواف كنند ( 3 ) » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابراهيم : 37 .
2 . آل عمران : 96 .
3 . شرح نهج البلاغه ، عبد الحميد بن ابي الحديد معتزلي ، ج 13 ، ص 156 ، ر . ك : تفسير نمونه ، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران ، ج 1 ، ص 453 ـ 455 .
23 |
* پرسش : آيا خانه كعبه قبل از اسلام و نزد انبياي گذشته نيز داراي حرمت و احترام بوده است ؟
* پاسخ : بر پايه برخي روايات ، كعبه از زمان حضرت آدم ( عليه السلام ) ، محل عبادت بوده و انبياي بسياري براي عبادت به آنجا آمده اند ؛ چنان كه از آيه شريفه ( واِذ يَرفَعُ اِبرهيمُ القَواعِدَ . . . ) ( 1 ) استفاده مي شود ، اساس خانه كعبه حتي در زمان حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) بوده و آن حضرت به دستور الهي پايه هاي آن را بالا برد . مؤيد اين مطلب روايتي است كه در آن آمده است : چون حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) به محل خانه كعبه رسيد سنگي يافت كه در آن چنين نوشته بود : من خداي كعبه ام حرام كردم اين شهر را در آن روزي كه آسمان زمين و آفتاب و ماه را آفريدم و آن روز كه اين كوه ها را اينجا نهادم ، و آن را حفظ كردم ، تا اين كوه ها هست آن خانه نيز هست و بركت دادم اين شهر را در آب و شير . ( 2 ) نيز گويند : چون آدم به زمين آمد ، به گزاردن حج بيت مأمور شد . ( 3 ) در روايت ديگري است كه فرشتگان نزد باب زمزم به آدم برخوردند و گفتند : اي آدم حج اين خانه بر تو مبارك و مقبول باد . ( 4 ) هنگامي كه خداي متعال ابراهيم را امر كرد كه مردم را به حج اعلام دهد ، آن حضرت ميان بيت و مقام يا بر كوه ابوقبيس ايستاد و ندا كرد و آنان كه در صلب هاي مردان و زنان بودند ، او را جواب دادند . ( 5 )
در حديثي از امام باقر ( عليه السلام ) نقل شده است كه فرمود : موسي بن عمران در حالي كه دو عباي قطواني به تن داشت با هفتاد پيامبر از پيامبران بني اسرائيل حج به جا آورد . ( 6 ) در روايتي نيز آمده است كه خداوند جبرئيل را نزد آدم و حوا فرستاد و به آن دو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بقره : 127 .
2 . وسائل الشيعه ، ج 13 ، ص 243 .
3 . در المنثور ، سيوطي ، ج 1 ، ص 56 .
4 . نوادر ( ترجمه محاضرات الادبا و محاورات الشعراء و البلغاء ) ، راغب اصفهاني ، 348 .
5 . نوادر ( ترجمه محاضرات الادبا و محاورات الشعراء و البلغاء ) ، راغب اصفهاني ، 348 .
6 . كافي ، كليني ، ج 4 ، ص 213 ؛ علل الشرايع ، صدوق ، ج 2 ، ص 418 .
24 |
فرمود : براي من خانه اي بسازيد . جبرئيل برايشان نقشه كشيد ، آدم حفر مي كرد و حوا ( خاك را ) منتقل مي كرد ، تا به آب رسيد ، از زير آن ندا آمد : بس است اي آدم ! پس چون خانه را ساختند ، خداوند به او وحي فرمود كه بر گِرد آن طواف كند و به او گفته شد : تو اولين كس و اين نخستين خانه است . سپس قرن ها گذشت تا آنكه حضرت نوح آن را ديدار كرد بعد قرنها گذشت تا آنكه حضرت ابراهيم پايه هاي آن را بر افراشت . ( 1 ) مقدسي گويد : هيچ امتي در روي زمين نبوده است مگر اينكه خانه كعبه را بزرگ مي شمرده است . ( 2 )
* پرسش : با اينكه در قرآن كريم به وجود كعبه قبل از بناي حضرت ابراهيم تصريحي ندارد آيا آيه اي هست كه دلالت كند ، انبياي گذشته به زيارت كعبه آمده اند ؟
* پاسخ : بر اساس روايتي از امام محمد باقر ( عليه السلام ) سؤال شد كه آيا قبل از مبعث رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) نيز حج خانه خدا انجام مي شد يا نه ؟ آن حضرت پاسخ داد بله ، سپس با استناد به آيه 27 سوره قصص ( . . . عَلي اَن تَأجُرَني ثَمـنِيَ حِجَج ) فرمود : اينكه حضرت شعيب ، هنگام تزويج يكي از دخترانش به حضرت موسي ( عليه السلام ) فرمود : بشرط اين كه هشت حج در استخدام من باشي و نگفت هشت سال ، معلوم مي شود حج در زمان حضرت شعيب شناخته شده بوده و دست كم انبيا حج مي كردند . سپس امام باقر ( عليه السلام ) در ادامه فرمود : حضرت آدم و نوح حج اين خانه كردند و حضرت سليمان با جن و انس و پرندگان و باد به حج خانه خدا آمد و موسي نيز در حالي كه سوار بر شتر قرمز رنگي بود لبيك گويان حج گزارد و حج اين پيامبران را مصداق آيه شريفه ( اِنَّ اَوَّلَ بَيت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكـًا وهُدًي لِلعــلَمين ) ( 3 ) معرفي كرد . ( 4 ) امام رضا ( عليه السلام ) نيز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج و عمره در كتاب و حديث ، محمدي ري شهري ، ص 109 .
2 . البدء و التاريخ ، مقدسي ، ج 4 ، ص 84 .
3 . آل عمران : 96 .
4 . تفسير عياشي ، ج 1 ، ص 60 .
25 |
فرمود : نخستين بار فرشتگان بودند كه دور خانه خدا طواف كردند و سپس آدم ( عليه السلام ) ، نوح ( عليه السلام ) ، ابراهيم ( عليه السلام ) ، موسي ( عليه السلام ) ، عيسي ( عليه السلام ) و محمد ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) ، تا اينكه اين امر تا روز قيامت سنّت شد ( 1 ) ؛ بنا بر اين ، بناي كعبه و حج آن به قبل از حضرت ابراهيم مي رسد .
* پرسش : آيا حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) تنها براي بناي كعبه به همراه همسرش « هاجر » و فرزندش « اسماعيل » به مكّه هجرت كرد ؟
* پاسخ : قرآن از زبان حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) دليل هجرت او را به همراه زن و فرزندش به سرزمين مكّه چنين نقل مي كند :
( رَبَّنَآ إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَاد غَيْرِ ذِي زَرْع عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلَوةَ ) ( 2 )
پروردگارا ! من يكي از فرزندانم ( اسماعيل ) را در درّه اي بي كِشت و گياه ، در كنار خانه محترم تو سكونت دادم . پروردگارا ! تا نماز به پاي دارند .
بنا بر اين ، آن حضرت ، هدف از هجرت خويش را فقط « برپاداشتن نماز » و ايجاد پايگاه مستحكم براي گسترش توحيد بيان مي كند . بر اثر هجرت حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) به همراه حضرت اسماعيل ( عليه السلام ) و مادرش هاجر و رها كردن آنان در آن بيابان خشك ، كه همه بر طبق فرمان الهي صورت پذيرفت و سعي و تلاش هاجر براي نجات جان خود و فرزندش از تشنگي و سرانجام جوشيدن معجزه آساي آب از زير پاي حضرت اسماعيل رفته رفته آن بيابان خشك و بي آب و علف رو به آبادي گذاشت و زمينه اي براي تجديد بناي خانه خدا به دست ابراهيم ( عليه السلام ) و حضرت اسماعيل ( عليه السلام ) شد و كعبه پايگاه مستحكمي براي توحيد و محوري براي عبادت پروردگار شد كه در رأس آن اقامه نماز است . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . عيون اخبار الرضا ، ج 1 ، ص 127 .
2 . ابراهيم : 37 .
3 . ر . ك : قصص القرآن يا تاريخ انبيا ، سيد هاشم رسولي محلاتي ، ج 1 ، ص 156 .
26 |
* پرسش : آيا كعبه در جاهليت نيز داراي حرمت بوده و مردم در آن زمان نيز به زيارت خانه آمده و حج انجام مي دادند با اينكه در دين حنيف ابراهيم ( عليه السلام ) تحريف ايجاد شده بود ؟
* پاسخ : كعبه پس از تجديد بناي آن به وسيله حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) نه تنها نزد موحدان و عابدان كه نزد مشركان عرب و غير عرب نيز مكاني مقدس و داراي مرتبت بالا و اهميت ويژه بود تا جايي كه نحله هايي مانند هنديان ، فارسيان و صابئان ( 1 ) نيز كعبه را تقديس مي كردند و از دور و نزديك به حج خانه خدا مي آمدند و همان گونه كه حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) شعائر حج را مقرر كرده بود حج را برگزار مي كردند ، تا اينكه اندك اندك بدعتي شرك آميز در آن پديد آوردند . سنت هر ساله حجازيان اين بود كه به صورت كاروان براي انجام مناسك حج به مكه مي آمدند . نمونه آن حج يثربيان است كه گفته شده است قبل از هجرت رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) به مدينه ، عده زيادي از اهالي يثرب براي حج به مكه آمده بودند و تنها چند نفري در بين آنان مسلمان بود كه اسلام خود را نيز آشكار نمي كردند و عباس به آنان مي گفت : دين خود را در موسم حج آشكار نكنيد ، شما مرداني براي آينده هستيد . ( 2 )
علاوه بر آن نمونه هاي زيادي از حج افراد جاهلي وجود دارد كه نشان از وجود حج در بين آنان است ؛ از جمله اين نمونه هاست ابو مَغرا كه از شعراي مخضرم ( 3 ) است ( 4 ) در باره زيادي جمعيت تميم و اينكه در جاهليت حج ( يا كوچ و حركت حج گزاران از مزدلفه ) با اجازه آنان شروع مي شد ، سروده هايي دارد . ( 5 ) هم چنين بر اساس نقل ابو سعد در شرف المصطفي ، جعد بن قيس مرادي مي گويد : در جاهليت چهار نفر براي حج مي رفتيم ، هنگام شب براي استراحت به دره اي پناه برديم ، وقتي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تاريخ الكعبه ، علي حسيني خربوطي ، ص 26 .
2 . الطبقات الكبري ، ابن سعد ، ج 4 ، ص 5 .
3 . يعني كسي است كه جاهليت و اسلام را درك كرده .
4 . الاصابه ، ابن حجر ، ج 1 ، ص 358 .
5 . السيرة النبويه ، ابن هشام ، ج 1 ، ص 79 ؛ العقد الفريد ، ابن عبدربه ، ج 3 ، ص 287 ؛ شرح نهج البلاغه ، ابن ابي الحديد ، ج 15 ، ص 127 .
27 |
شب سكون خود را يافت و ياران ما به خواب رفتند شنيدم هاتفي مي گفت : اي كارواني كه براي استراحت منزل كرده ايد ، وقتي به حطيم و زمزم رسيديد ، به محمد ، پيامبر مبعوث از جانب ما ، سلام برسانيد و به او بگوييد كه به سفارش حضرت عيسي ، ما پيرو دين تو هستيم . ( 1 )
طبراني ( 2 ) از طريق ابو معشر از خليفة بن بشر از قول پدرش نقل كرده كه او اسلام آورد و رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) مال و فرزندانش را به وي بازگرداند . پس از آن رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) بشر را ديد در حالي كه او و پسرش به طنابي بسته شده بودند . وقتي رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) علت آن را جويا شد ، بشر گفت : سوگند خورده بودم اگر خدا مال و فرزندانم را باز گرداند ، خانه خدا را در چنين حالتي زيارت كنم . رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) طناب را از او باز كرد و فرمود : بدون آن حج به جاي آر كه اين كار شيطاني است . ( 3 )
بشير بن خَصاصِيّه سَدوسي ، كه از بزرگان طائفه خود بود ، همراه قبيله بكربن وائل نزد رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) آمد ( 4 ) ، پيامبر ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) شرط هايي را براي بيعت با بشير گذاشت كه از جمله آن ها شهادت به رسالت و پاي بندي به روزه رمضان ، و حج خانه خدا بود . ( 5 )
يكي از صحابه به نام حارث بن حارث غامدي مي گويد : در جاهليت با پدرم در حج بودم و در منا جماعتي را ديدم ، از پدرم پرسيدم آنان چه كساني اند ؟ گفت : آنان از دين منحرف شده اند .
موارد نقل شده گوياي توجه فوق العاده مردم جاهلي به حج است ؛ چنان كه آنان علاوه بر توجه به مراسم حج ، به شكل كعبه نيز در بناي خانه هايشان توجه داشتند . بديل بن ورقاء خزاعي رئيس قبيله خزاعه پيش از اسلام ، در مكه خانه اش را به شكل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الاصابه ، ابن حجر ، ج 1 ، ص 589 ؛ سبل الهدي و الرشاد ، صالحي شامي ، ج 2 ، ص 214 .
2 . المعجم الكبير ، ج 2 ، ص 38 .
3 . اسد الغابه ، ابن اثير ، ج 1 ، ص 185 ؛ مجمع الزوائد ، هيثمي ، ج 4 ، ص 189 .
4 . الطبقات الكبري ، ابن سعد ، ج 1 ، ص 239 .
5 . معرفة الصحابه ، ابو نعيم ، ج 1 ، ص 401 ؛ المستدرك علي الصحيحين ، حاكم نيشابوري ، ج 2 ، ص 80 ؛ اسدالغابه ، ابن اثير ، ج 1 ، ص 396 .
28 |
مربع ساخته بود ( 1 ) در حالي كه اهل مكه به احترام خانه كعبه خانه هايشان را مربع نمي ساختند . ( 2 )
نه تنها اعراب بلكه ساير ملت ها نيز قبل از اسلام ، براي زيارت كعبه مي آمدند . چنان كه در تاريخ آمده است : دليل نامگذاري « زمزم » به اين نام اين است كه ايرانياني كه به حج مي آمدند پس از طواف ، بر چاه زمزم ، « زمزمه » مي كردند بنابراين هيچ امّتي در زمين نيست مگر اين كه اين خانه را بزرگ مي دارد و به قدمت و فضل آن معترف است .
بعد از بعثت رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) از جمله احكامي كه در شريعت مقدس اسلام واجب شد ، حج خانه خدا بود كه خداوند متعال در آيه 97 آل عمران فرمود : ( ولِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ البَيتِ مَنِ استَطاعَ اِلَيهِ سَبيلاً ومَن كَفَرَ فَاِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ العــلَمين ) ؛ در واقع اين حكم ، از احكام امضائي اسلام است ؛ يعني حجي را كه قبل از اسلام نيز بوده امضا كرد . البته پر واضح است كه حج ابراهيمي را امضا كرد ، نه حج تحريف شده جاهلي را .
3-تفاوت حج در اسلام و جاهليت
* پرسش : كيفيت انجام دادن حج در زمان جاهليت چگونه بوده است و چه تغييراتي در حج ابراهيمي ايجاد شده بود ؟
* پاسخ : در قرلن كريم ، به برخي از سنت ها و كارهاي ناصوابي كه مشركان هنگام حج انجام مي دادند اشاره شده ، اعمالي مانند وارد شدن به خانه ها از پشت خانه ( بقره : 189 ) كف زدن و سوت كشيدن كنار كعبه ( انفال ، 35 ) به هنگام طواف و . . . در عين حال از كيفيت حج قبل از اسلام و تغييراتي كه از زمان حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) تا زمان رسول
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صبح الاعشي ، قلقشندي ، ج 1 ، ص 426 .
2 . جاحظ ، ص 411 .
29 |
خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) رخ داده است اطلاع دقيقي نداريم ، اما احترام خانه خدا و انجام مناسك حج در موسم خاص و زيارت و طواف خانه در تمام ايام سال رايج بوده است ؛ چنان كه آلوسي آورده است كه حج و عمره از جمله عبادات مردم در جاهليت بود ، آنان بعد از بستن احرام ( 1 ) هفت بار دور خانه خدا طواف مي كردند و بعد از لمس حجرالاسود بين صفا و مروه سعي انجام مي دادند . اما در تلبيه براي خداوند متعال يكتا شريك آورده و چنين مي گفتند : لبيك اللهم لبيك ، لبيك لاشريك لك لبيك الاّ شريك هو لك ، تملكه و ما ملك . ( 2 ) در حالي كه خداوند متعال مي فرمايد : ( وَ إِذْ بَوَّأْنا لاِِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ أَنْ لا تُشْرِكْ بِي شَيْئاً ) ( 3 ) . و از مسلمات حج ابراهيمي شريك نگرفتن براي خداوند متعال است . بر پايه برخي روايات تاريخي اهل جاهليت در حج قلاده اي از مو بر گردن خود يا شتر انداخته و بعد از انجام حج آن را بيرون مي آوردند . ( 4 ) نيز از ابن عباس نقل شده است كه در جاهليت مردان در روز و زنان در شب خانه خدا را برهنه طواف مي كردند و چون به منا مي رفتند عريان شده و برهنه داخل مسجد مي شدند و در توجيه اين عمل خود مي گفتند كه ما با لباس هاي كه در آن گناه كرده ايم طواف نمي كنيم . برخي نيز اين عمل را تفأل به پاكي از گناه مي گرفتند . ( 5 )
طبق نوشته كلبي ( 6 ) اعراب جاهلي ، مكه و كعبه را بزرگ مي شمردند ، و بنا بر عادت موروثي اي كه از ابراهيم و اسماعيل به آنان رسيده بود ، حج و عمره به جاي مي آوردند . سپس رفته رفته اين عمل ، آنان را به پرستش آنچه دوست داشتند و مي پرستيدند كشاند و فراموش كردند آنچه را كه بر آن بودند و دين ابراهيم و اسماعيل را ديگر گونه ساختند ، و بت ها را پرستيدند و به آنچه امت هاي پيش از ايشان بر آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . البته در جاهليت ميقاتي مقرر نبوده است ، چنان كه محرمات احرام نيز وجود نداشته است و همه اين ها از سوي رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) تشريع شده است .
2 . كافي ، كليني ، ج 4 ، ص 542 ؛ التبيان ، طوسي ، ج 6 ، ص 535 .
3 . حج : 26 .
4 . التبيان في تفسير القرآن ، ج 3 ، ص 430 .
5 . براي آگاهي بيشتر از روش قريش در انجام مناسك حج ر . ك : تفسير فخر رازي ، ج 14 ، ص 60 ، ذيل آيه 31 سوره اعراف .
6 . الاصنام ، كلبي ، هشام بن محمد ، ترجمه محمد رضا جلالي ، ص 18 .
30 |
بودند بازگشتند .
با اين وجود ، در ميان ايشان چيزهايي از رسوم دوره ابراهيم و اسماعيل ( عليهما السلام ) باقي مانده بود كه از آن پيروي مي كردند از قبيل : تعظيم ، طواف كعبه ، حج ، عمره ، وقوف بر عرفات و مزدلفه ، قرباني كردن شتران و تهليل گفتن به هنگام حج و عمره با افزودن چيزهايي كه در دين ابراهيم نبود . چنان كه قبيله « نزار » هنگام تلبيه اين گونه رجز مي خواند :
لبيك اللهم لبيك ! لبيك لا شريك لك ، الاّ شريك هو لك ، تملكه و ما ملك و خداي را در ضمن تلبيه يگانه مي شمردند ، ولي بت هاي خود را با خداي تعالي شريك مي كردند ، و بت هاي خويش را ملك خداي يگانه قرار مي دادند . ( 1 )
* پرسش : اسلام چه سنت هايي را از حج ابراهيمي به رسميت شناخت ؟
* پاسخ : شعائر حج را جبرئيل ( عليه السلام ) به حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) آموخت ( 2 ) و حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) نيز همان گونه كه از جبرئيل ( عليه السلام ) آموخته بود آن انجام داد و آن مراسم ، چنان كه ابراهيم انجام داده بود ، برقرار بود تا اينكه اعراب جاهلي بدعتي شرك آلود در آن پديد آورند . پس از بعثت رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) ، اسلام حج را تثبيت كرد و بدعت هاي جاهلي را از آن زدود ، اما برخي از سنت هاي ابراهيمي كه اسلام تثبيت كرده است به شرح ذيل است :
1 . احترام و امنيت حرم : ( من دَخَلَهُ كانَ ءامِنـًا ) ( 3 ) ؛
2 . حرمت نهادن بر ماه هاي حرام رجب ، ذي قعده ، ذي حجه و محرم ، از ديگر سنن ابراهيمي است كه خونريزي در آن حرام بود و اسلام نيز آن را تأييد كرد . قرآن كريم در اشاره به ماه هاي حرام اين چنين فرموده است :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، ص 19 .
2 . ( . . . واَرِنا مَناسِكَنا . . . ) بقره : 128 .
3 . آل عمران : 97 .
31 |
( اِنَّ عِدَّةَ الشُّهورِ عِندَ اللّهِ اثنا عَشَرَ شَهرًا في كِتـبِ اللّهِ يَومَ خَلَقَ السَّمـوتِ والاَرضَ مِنها اَربَعَةٌ حُرُمٌ ) ( 1 )
تعداد ماه ها نزد خداوند در كتاب الهي ، از آن روز كه آسمان ها و زمين را آفريده ، دوازده ماه است ، كه از آن ها چهار ماه ، ماه حرام است ( و جنگ در آن ممنوع ) .
البته قريش در وادار كردن عرب به محترم شمردن اين ماه هاي حرام ، نقش فراواني داشت ، اما در اين زمينه ، آنان به موفقيت كاملي دست نيافتند و برخي از قبايل عرب در اين ماه ها درگير جنگ و خونريزي بودند .
3 . قبل از اسلام حج تنها در زمان ذي حجه انجام مي شد ولي طواف به زمان خاصي اختصاص نداشت ، اسلام نيز همين را تثبيت كرد و عمره در تمام ايام سال مشروع و مستحب گرديد . بنابر شواهد تاريخي ، رمي جمرات ، قرباني ( 2 ) ، وقوف در عرفات ، حلق و تقصير و سعي بين صفا و مروه نيز در بين اعراب جاهلي رايج بوده ، گرچه تحريفاتي در آن ها صورت گرفته بوده است ( 3 ) .
* پرسش : آيا رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) نيز قبل از بعثت حج انجام مي داد ؟
* پاسخ : درباره حج پيش از بعثت رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) چيز زيادي نمي دانيم ، اما بر پايه برخي روايات و گزارش هاي تاريخي ، آن حضرت پيش از هجرت به مدينه حج انجام داده است . البته رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) بر دين حنيف ابراهيم ( عليه السلام ) بود و به تصريح قرآن كريم ( وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ ) ( 4 ) حج در زمان حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) تشريع شده بود و رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) طبيعي است كه قبل از بعثت نيز حج انجام داده باشد . مؤيد اين مطلب نقل كتاب كافي از امام صادق ( عليه السلام ) است كه فرمود : رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) بيست مرتبه حج انجام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . توبه : 36 .
2 . المفصل في تاريخ العرب قبل الاسلام ، جواد علي ، ج 6 ، ص 196 .
3 . براي كيفيت انجام حج در جاهليت ر . ك : المفصل في تاريخ العرب قبل الاسلام ، جواد علي ، ج 6 ، ص 347 به بعد .
4 . حج : 27 .
32 |
داده است ( 1 ) و چنان كه مشهور است ، آن حضرت پس از هجرت بيش از يك حج انجام نداد ، بنا بر اين بايد حج هاي ديگر را در دوران پيش از هجرت يا پيش از بعثت انجام داده باشد . ( 2 ) در تعداد حج هاي آن حضرت نيز اختلاف است ، از جابر بن عبدالله انصاري براي آن حضرت سه حج ذكر شده و گفته شده است دو مرتبه آن پس از بعثت و يك بار آن پس از هجرت بوده است . ( 3 )
* پرسش : آيا كيفيت حج قريش با ساير اهل جاهليت تفاوت داشت ؟
* پاسخ : قريش به جهت اينكه اهل حرم بود خود را برتر از ديگر قبايل عرب مي دانست و مي گفت ما فرزندان ابراهيم خليل هستم و بر اين اساس احكامي را براي قريش قائل بودند كه ديگران را در آن شريك نمي دانستند ، مانند اينكه خارج حرم ( حل ) را مانند حرم نمي دانستند ، لذا در عرفه وقوف نمي كردند و به وقوف كنار نَمره ( 4 ) بسنده مي كردند با اينكه مي دانستند وقوف در عرفه از احكام حج ابراهيمي است ، و آن را وظيفه ساكنان خارج حرم ( اهل حل ) مي دانستند ، يا اينكه براي طواف كنندگان ، طواف را جز به لباس اهل حرم جايز نمي دانستند . ( 5 ) البته دستور كلي قرآن به تمام زيارت كنندگان خانه خدا ( 6 ) شرك نورزيدن به خداست و به ويژه به قريش كه دستور عبادت به پروردگار كعبه را صادر كرده و فرموده است : ( فَليَعبُدوا رَبَّ هـذا البَيت ) ( 7 ) .
* پرسش : آيا در قرآن كريم آياتي هست كه تفاوت هاي بين حج جاهلي و حج اسلامي را بيان كند ؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اصول كافي ، ج 4 ، ص 251 ؛ مناقب آل ابي طالب ، ابن شهر آشوب ، ج 1 ، ص 152 .
2 . دروس ، شهيد اول ، ج 1 ، ص 474 .
3 . امتاع الاسماء ، مقريزي ، ج 9 ، ص 25 .
4 . نمره بر وزن كلمه ناحيه اي در عرفات است كه در حجة الوداع رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) در آن جا منزل گزيد .
5 . تاريخ مكه ، احمد سباعي ، ص 39 .
6 . حج : 26 .
7 . قريش : 3 .
33 |
* پاسخ : آيين و حج حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) اساس آيين اسلام در حج است ، اما بعد از درگذشت او ، كم كم در آيين حنيف او تحريف به وجود آمد ، تا اينكه با بعثت رسول خدا ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) ، دين مبين اسلام آيين ابراهيمي را در حج احيا كرد ، اما تحريفاتي كه در آيين ابراهيمي ايجاد شد و از آن تعبير به حج جاهلي مي شود عبارت است از :
1 . ترك وقوف در عرفات از سوي قريش كه قرآن كريم با نزول آيه شريفه ( ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ . . . ) ( 1 ) به آنان دستور بازگشت به سنت ابراهيمي را صادر كرد و فرمود : بايد در عرفه وقوف كنند .
2 . حرام دانستن گوشت قرباني حج كه خداوند با نزول آيه شريفه ( . . . وَيَذْكُرُواْ اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّام مَّعْلُومَـت عَلَي مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الاَْنْعَـمِ فَكُلُواْ مِنْهَا . . . ) ( 2 ) جايز بودن خوردن گوشت قرباني حج را اعلام كرده است .
3 . در روزگار جاهلي استفاده از دام هاي قرباني را قبل از ذبح ممنوع مي دانستند كه آيه شريفه ( لَكُمْ فِيهَا مَنَـفِعُ إِلَي أَجَل مُّسَمًّي ثُمَّ مَحِلُّهَآ إِلَي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ ) ( 3 ) آن را نيز باطل دانسته است .
4 . هم چنين طواف كردن مردان و زنان مشرك به دور خانه خدا بدون هيچ لباس و پوششي از ديگر برنامه هاي حج جاهلي بود كه برخي از مفسران ، آيه شريفه ( وَإِذَا فَعَلُواْ فَـحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَيْهَآ ءَابَآءَنَا . . . ) ( 4 ) را به اين عمل مردم جاهلي تطبيق كرده اند . اين موارد علاوه بر آن است كه در حج جاهلي ميقات نبوده و محرمات احرام نيز رعايت نمي شده است .
5 . كف زدن و سوت كشيدن كنار كعبه ( انفال ، 35 ) و هنگام طواف نيز از عادات مشركان بود . ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بقره : 199 .
2 . حج : 28 .
3 . حج : 33 .
4 . اعراف : 28 .
5 . ر . ك : مجمع البيان ، ج 4 ، ص 831/ كنز الدقائق ، مشهدي قمي ، ج 5 ، ص 337 .
34 |
6 . يكي ديگر از عادت هاي اعراب جاهلي اين بود كه برخي از قبايل آنان ، وقتي براي حج احرام مي بستند ، اگر مي خواستند داخل خانه اي شوند ، به جاي اين كه از در خانه داخل شوند از پشت خانه داخل مي شوند كه در آيه 189 سوره بقره به اين مطلب اشاره شده است . ( 1 )
4-دعاي حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) و امنيت مكه
* پرسش : چرا مكه را ام القري گفته اند ؟
* پاسخ : در آيه ( وهـذا كِتـبٌ اَنزَلنـهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذي بَينَ يَدَيهِ ولِتُنذِرَ اُمَّ القُري ومَن حَولَها والَّذينَ يُؤمِنونَ بِالأخِرَةِ . . . ) ( 2 ) و آيه ( وكَذلِكَ اَوحَينا اِلَيكَ قُرءانـًا عَرَبيـًّا لِتُنذِرَ اُمَّ القُري ومَن حَولَها وتُنذِرَ يَومَ الجَمعِ لا رَيبَ فيهِ فَريقٌ فِي الجَنَّةِ وفَريقٌ فِي السَّعير ) ( 3 ) به ام القري بودن مكه اشاره شده است . در علت نامگذاري مكه مكرمه به ام القري وجوهي گفته شده ، از جمله اينكه : چون قبله همه مردم است و همه بدان سو نماز مي گزارند و مركز عبادت است ؛ يا اينكه اصل و وسط كره زمين ، مكه بوده و بقيه زمين را خداوند متعال از زير آن بيرون آورده ( دحو الارض ) ( 4 ) يا اينكه شأن ومرتبت آن نسبت به شهرهاي ديگر بيشتر است . ( 5 ) فخر رازي گويد : عرب ريشه هر چيزي را « اُم » مي گويد ، چون خانه خدا و مقام ابراهيم ( عليه السلام ) در آن قرار دارد ، حق تعالي به جهت تجليل از مكه آن را « اُم القري » نام نهاد . ( 6 )
* پرسش : از ديدگاه قرآن آيا كعبه اختصاص به گروه و نژاد خاصي دارد ؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ر . ك : التبيان في تفسير القرآن ، شيخ طوسي ، ج 2 ، ص 142 / مجمع البيان ، ج 2 ، ص 509 .
2 . انعام : 92 .
3 . شوري : 7 .
4 . من لايحضره الفقيه ، ج 2 ، ص 191 .
5 . زاد المسير ، ج3 ، ص 58 .
6 . تفسير فخر رازي ، ج 27 ، ص 147 .