بخش 2
درس دوم: اسرار عرفانی کعبه درآمد 1. شروع ساختن کعبه 2. اسرار نامهای کعبه الف. کعبه ب. عتیق ج. بکّه 3. اسرار عرفانی کعبه الف. شکوه و عظمت کعبه مسخ گنهکار کشتن بیادب ب. فضل و رحمت برگزیده خدا آمرزش گناهان مصافحه با خدا نگاه به کعبه خلاصه درس خودآزمایی
|
|
درس دوم
اسرار عرفاني كعبه
هدفهاي آموزشي
انتظار ميرود پس از مطالعه اين درس:
ـ با اقوالي كه بيان كننده شروع ساخت كعبه است آشنا شويم.
ـ نامهايي كه براي خانه خدا بيان شده و دلايل اين نامگذاريها را بدانيم.
ـ اسرار عرفاني كعبه را بدانيم. درآمد
در اين درس درباره شروع ساختن كعبه، اسرار نامهاي كعبه و اسرار عرفاني كعبه توضيحاتي ارائه ميگردد.
كعبه، مقدسترين و با احترامترين خانههاي روي زمين است. خانه كعبه نخستين و برترين نقطه خاكدان طبيعت است، كعبه در جايگاهي بسيار مقدس قرار دارد و خداوند به آن نظر و عنايتي ويژه داشته و دارد.
|
|
خداوند از هر چيز يكي را به عنوان بهترين برميگزيند. او از زمين، كعبه را برگزيد، هيچ منزلي روي زمين محبوبتر و عزيزتر از كعبه نيست، پس هتك حرمت آن جايز نبوده، بيرون راندن كسي كه به آن جا پناه برده هم جايز نميباشد. كعبه ستون دين و بنياد بقاي شريعت محمدي است، چنان كه امام صادق عليه السلام فرمود:
«لاَ يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْكَعْبَة».(1)
مادامي كه كعبه پابرجاست دين پايدار خواهد بود.
اولين سؤالي كه مطرح است اينكه ساختن كعبه از چه زماني آغاز شد؟
1. شروع ساختن كعبه
درباره آغاز ساختن خانه خدا احاديث متعددي وارد شده و در اين زمينه به گونههاي مختلف مطالبي مطرح شده است. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
«خداوند جبرئيل را نزد آدم و حوا فرستاد و به آندو فرمود: براي من خانهاي بسازيد. جبرئيل برايشان نقشه كشيد. آدم حفر ميكرد و حوّا (خاك را) منتقل ميكرد تا به آب رسيد. از زير آن چنين ندا آمد: بس است اي آدم، پس چون خانه را ساختند، خداوند به او وحي فرمود كه بر گرد آن طواف كند و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . فروع كافي، ج4، ص271
|
|
به او گفته شد: تو اولين پيامبري و اين، اولين خانه است، سپس قرنها گذشت تا آن كه حضرت نوح آن را ديد بعد قرنها گذشت تا آن كه حضرت ابراهيم، پايههاي آن را برافراشت».(1)
در روايت پيشگفته، ساختن كعبه به آدم عليه السلام نسبت داده شده است. خانه خدا را آدم عليه السلام به عنوان اولين پيامبر خدا حفر كرد و در آن جا خانهاي بنا نمود؛ اين خانه معادل خانهاي است در عرش خدا كه توسط فرشتگان ساخته شد، اما در بعضي احاديث آمده است كه ابراهيم عليه السلام كعبه را بنا كرد. امام باقر عليه السلام ميفرمايد:
«خداوند به فرشتگان فرمان داد كه در زمين براي او خانهاي بسازند تا هركه از فرزندان آدم گناه كند، بر گرد آن طواف نمايد ـ آنگونه كه فرشتگان عرش خدا را طواف ميكنند ـ تا از آنان خشنود شود همچنانكه از فرشتگان راضي شد. پس در محل كعبه خانهاي ساختند كه زمان توفان بالا برده شد كه اكنون در آسمان چهارم است. هر روز هفتاد هزار فرشته بر گرد آن طواف ميكنند و هرگز به سوي آن برنميگردند. حضرت ابراهيم عليه السلام بر پايه همان، كعبه را بنا نهاد».(2)
درباره زمان بناي كعبه دو قول پيدا شد: برخي معتقدند كه كعبه را حضرت ابراهيم عليه السلام ساخت و پيش از آن خانهاي به نام كعبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . كنز العمّال، ج12، ص213، روايت34718
2 . دعائم الاسلام، ج1، ص292
|
|
وجود نداشت، بعضي ديگر هم بر اين باورند كه خانه خدا قبل از ابراهيم عليه السلام ساخته شده بود و نخستين سازنده كعبه، آدم عليه السلام است. ميتوان ميان اين دو قول جمع نمود: كعبه نخستين بار توسط آدم عليه السلام و به امر خدا بنا شد، اما بر اثر حادثهاي از بين رفت، پس از آن با راهنمايي خدا و به دست ابراهيم عليه السلام اين بنا تجديد شد. لذا ابراهيم عليه السلام در بناي كعبه و آداب و مناسك آن نقشي عظيم دارد. تعبير دقيق قرآن هم شاهدي بر اين مدعاست:
(وَإِذْ بَوَّأْنا لإبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ)(1)
و مكان خانه را براي ابراهيم آشكار كرديم.
نكته جالب و ظريفي كه بدان تصريح شده است، علت سياهي جايگاه كعبه است در حالي كه براساس احاديث جايگاه كعبه از كفهاي روي آب ساخته شده كه طبعاً بايد سفيد باشد، علت تغيير رنگ جايگاه كعبه و اطراف آن گناهان بشر و پيش از همه كشتن فرزند آدم بود.
حاصل آن كه خانه خدا به امر خدا ساخته شد، جبرئيل آنرا طراحي كرد، اولين پيامبر خدا و أب الأنبياء در ساختن آن دخالت داشتند، كعبه در برابر خانه خدا در عرش است، كعبه وسيله استغفار بنيآدم است، فرشتگان در ساختن كعبه نظارت داشتند، كعبه قطعهاي از بهشت است و هركس به بهشت نظر كند، گناهانش آمرزيده ميشود، نوح عليه السلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . حج: 26
|
|
با كشتي خود چهل روز به دور كعبه گشت تا سرانجام در وادي جودي سكنا گزيد.(1)
كعبه بعد از پيدايش در دورههاي مختلف تاريخي تحولات و تطورات فراواني به خود ديد. كعبه در دوره انبياي پيشين، در عهد جاهليت، در دوره پيامبر صلي الله عليه و آله ، در عصر خلفا و نيز دورههاي بعدي تا به امروز ادامه حيات داده است. در اين زمينه، كتب تاريخي مباحث مبسوطي را مطرح كردهاند.(2)
2. اسرار نامهاي كعبه
نامهاي كعبه هم در قرآن و هم در احاديث ذكر شده است و اسرار فراواني ذيل آنها وجود دارد. در قرآن از خانه خدا بيست بار و جمعاً در شانزده آيه ياد شده است، بدين صورت كه واژه «كعبه» دو بار، واژه «البيت» هفت بار، واژه «بيت» يك بار، واژه «بيت الحرام» دو بار، واژه «بيت العتيق» دو بار، واژه «بيتك المحرّم» يك بار، واژه «بيتي» دو بار، «بكه» يك بار، «مسجدالحرام» يك بار و «بيت المعمور» هم يك بار بهكار برده شده است. شايان ذكر است كه در تفاسير و بعضي احاديث، نكاتي در باب اسرار برخي نامهاي كعبه به چشم ميخورد كه مناسب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . اخبار مكه، ج1، ص52
2 . ر.ك: تاريخ الكعبة المعظمة؛ آثار اسلامي مكه و مدينه، ص64ـ83؛ تاريخ عمارة مسجدالحرام؛ بناء الكعبه علي قواعد ابراهيم7؛ تاريخ الكعبة؛ الكعبة المشرفة؛ بناء الكعبه البيت الحرام؛ مكة المكرمة والكعبة المشرفة؛ تاريخ و آثار اسلامي، ص43ـ48
|
|
است به آنها اشاره شود.
الف. كعبه
عنوان كعبه در دو جاي قرآن بهكار رفته است كه عبارتند از: (جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ)1؛ و ديگري: (هَدْياً بالِغَ الْكَعْبَةِ)2؛ درباره علت اين نامگذاري چند قول مطرح است:
1. سطح مقطع كعبه تقريباً به صورت مربع است و در زبان عربي معمولاً به خانههاي چهارگوش و مربع، كعبه اطلاق ميشود. امام صادق عليه السلام ميفرمايد:
«كعبه را از آن جهت كعبه نام نهادهاند كه چهارگوش است. علت چهارگوش بودنش نيز آن است كه در مقابل بيت المعمور است كه آن هم چهارگوش است. بيت المعمور چهارگوش شده، چون در برابر عرش است كه آن هم چهارگوش است. عرش چهارگوش شده چون كلماتي كه اسلام برآنها استوار است چهار كلمه است: سبحان الله، الحمد لله، لا إله إلاّ الله و الله اكبر».(3)
بنابراين چهارگوش بودن كعبه بدين دليل است كه عرش خدا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . مائدة: 97
2 . مائده: 95
3 . فقيه، ج2، ص190، روايت2110
|
|
چهارگوشه دارد و هر گوشهاي بر اسمي از نامهاي الهي استوار شده است.
اين نامها يا به عبارت ديگر تسبيح، تحميد، تهليل و تكبير اركان اسماء الهي، اسماء محيط و امهات اسماء محسوب ميشوند و تحت اسماء جمال و جلال ميگنجند. از آنجا كه اين اسماء چهارگانه بر اسماء ديگر الهي احاطه و هيمنه دارند، طبعاً كعبه هم احاطه بر زمين خواهد داشت.
2. در زبان عربي به وسط هر چيز، كعبه ميگويند. از آنجا كه خانه خدا و بيت الله الحرام در وسط دنيا قرار گرفته است، به آن كعبه ميگويند. گروهي از يهود نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمدند و درباره بعضي مسائل از ايشان سؤالاتي پرسيدند. يكي از آنها پرسيد: چرا به كعبه، كعبه ميگويند؟ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود:
«لأنَّها وَسَطُ الدُّنْي».(1)
زيرا كعبه در وسط دنيا قرار گرفته است.
مسأله دحوالأرض مؤيدي بر اين سخن است؛ زيرا كه زمين از كعبه انبساط و گسترش يافت. بر اين اساس كعبه مركزيت داشته، اساس و پايه اين كره خاكي است، از اين رو مادامي كه كعبه باقي است، زمين و دنيا هم وجود دارد، يعني پيدايش دنيا از كعبه است و پايداري و بقاي آن هم وابسته به اوست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . امالي صدوق، ص166
|
|
3. يكي ديگر از معاني كعبه ارتفاع و بلندي از سطح زمين است.
به هر چيزي كه داراي ارتفاع از سطح زمين باشد كعبه ميگويند.
كعبه داراي دوگونه بلندي است: ظاهري و معنوي. هم به لحاظ
ظاهر بناي كعبه از سطح زمين ارتفاع دارد، هم به لحاظ شرافت و
عظمتي كه نزد خدا دارد، رفعت و بلنداي معنوي دارد. احتمالاً
به همين دليل است كه ساختن بنايي بلندتر از خانه كعبه مجاز
نيست.(1)
ب. عتيق
عنوان «عتيق» در قرآن در دو مورد ذكر شده است: يكي در باب طواف خانه خداست: (وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ)2؛ و ديگري درباره جايگاه قربانيها ميباشد: (ثُمَّ مَحِلُّها إِلَي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ).(3)
در زمينه علت اين نامگذاري وجوه مختلفي بيان شده است كه عبارتند از:
1. آزاد؛ در احاديث بيانهاي مختلفي درباره آزادي كعبه ذكر شده است؛ از جمله اينكه:
ـ آزاد از مالكيت مردم. هر خانهاي كه در زمين ساخته شود، مالكي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . فروع كافي، ج4، ص230؛ بحارالانوار، ج96، ص60
2 . حج: 29
3 . حج: 33
|
|
از انسانها دارد، مگر خانه خدا كه مالك آن فقط خداست. ابوحمزه ثمالي ميگويد: در مسجدالحرام بودم و به امام عليه السلام عرض كردم كه خداوند چرا اين خانه را عتيق ناميد؟ امام عليه السلام فرمود:
«إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ بَيْت وَضَعَهُ اللَّهُ عَلَي وَجْهِ الاَْرْضِ إِلاَّ لَهُ رَبٌّ وَسُكَّانٌ يَسْكُنُونَهُ غَيْرَ هَذَا الْبَيْتِ فَإِنَّهُ لاَ رَبَّ لَهُ إِلاَّ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَهُوَ الْحُرُّ...».(1)
هيچ خانهاي نيست كه خدا بر روي زمين قرار داده مگر آن كه صاحب و ساكناني دارد، جز اين خانه كه جز خداي متعال، صاحبي ندارد و آزاد است.
امام باقر عليه السلام با بياني روشنتر به همين مضمون اشاره دارد:
«كعبه خانهاي است كه آزاد از مردم بوده و هيچ كس مالك آن نيست».(2)
بنابراين تنها خانهاي كه روي زمين مدعي از سوي انسانها ندارد كعبه است. كعبه خانهاي است كه مالكي جز خدا ندارد، انتسابي جز به او ندارد و هيچ انساني حقي بر اين خانه ندارد. كعبه، خانه خداست. لذا ادعاي مالكيت كعبه چه با صراحت، چه تلويحي و چه آشكارا، چه پنهاني و از سوي هركسي كه باشد، مردود است.
ـ آزاد از غرق و توفان نوح: خداوند در داستان نوح عليه السلام تمام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . فروع كافي، ج4، ص189، روايت5
2 . همان، روايت6
|
|
زمين را غرق آب كرد، لذا هر چيز كه در زمين بود غرق شد مگر بيت كه خداوند آن را از زمين بالا برد تا غرق نشود. از آن روست كه به كعبه عتيق گفتهاند؛ چرا كه از غرق شدن رهايي يافت. امام صادق عليه السلام فرمود:
«خداوند در ماجراي نوح، همه زمين را زير آب برد جز خانه خدا را، آن روز اين خانه «عتيق» نام نهاده شد، چون كه آن روز از غرق شدن رها شد».(1)
لذا خانه خدا از غرق شدن و توفان نوح رهايي يافت.
ـ آزادي از جهنم: در بعضي از تفاسير2 به اين نكته اشاره شده است كه اگر كسي خانه خدا را در دنيا زيارت كند و زائر بيتالله الحرام باشد، خداوند او را از جهنم نجات ميدهد و برائت از جهنم هديه او خواهد بود، پس كعبه باعث برائت از آتش جهنم ميباشد و به همين دليل به آن بيتالعتيق گفتهاند.
2. قديم و كهن: از جمله معاني عتيق، كهن و قديمي است، همين مضمون در روايات هم آمده است.
امام باقر عليه السلام در مسجدالحرام نشسته بودند. از ايشان درباره بيت عتيق سؤال شد، امام عليه السلام فرمود:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . علل الشرايع، ص399، روايت5
2 . التفسير الكبير، ج8، ص158
|
|
«إِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهُ قَبْلَ الاَْرْضِ ثُمَّ خَلَقَ الاَْرْضَ مِنْ بَعْدِهِ فَدَحَاهَا مِنْ تَحْتِهِ».(1)
خداوند كعبه را قبل از خلقت زمين آفريد، سپس به آفرينش زمين پرداخت و زمين را از زير آن گستراند.
ج. بكّه
اين عنوان از قرآن گرفته شده است. در يك آيه واژه «بكّه» با ويژگيهاي خاصي بيان شده است:
(إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً)(2)
نخستين خانهاي كه براي مردم بنا شده، همان است كه در مكه است.
درباره بكه احتمالات مختلفي است كه در مباحث پيشين به آنها اشاره شده است. يكي از احتمالات اين است كه بكه نامي براي كعبه است.
عبدالله بن سنان از امام صادق عليه السلام درباره اين نامگذاري سؤال ميكند، امام عليه السلام ميفرمايد: «زيرا مردم در اطراف آن و درون آن ميگريند».(3) لذا از اينكه خانه خدا پيوندي با اشك و آه دارد و از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . فروع كافي، ج4، ص189
2 . آل عمران: 96
3 . علل الشرايع، ج2، ص297
|
|
بركات و خيراتي كه براي انسان به ارمغان ميآورد، وسيله هدايت بشر است. خانهاي با جايگاه كعبه ميتواند هادي بشر باشد، دست او را تا وصول به مقصود بگيرد و او را راهنمايي كند. اين مهم با تضرع، راز و نياز با خدا و اشك و آه امكانپذير است.
3. اسرار عرفاني كعبه
جهان هستي از مبدأ واحدي آفريده شد. تنزل و تجلي وجود از واحد است، لذا مبدأ جهان هستي امر واحدي است كه عالم را براساس اراده حبّي خود آفريد:
«كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِياً فَأحْبَبْتُ أنْ اُعْرَفُ فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِكَيْ اُعْرَفُ».
من گنج پنهاني بودم، خواستم تا شناخته شوم، پس جهان را آفريدم تا شناخته شوم.
بنابراين خداوند از روي حب و عشق، هستي را خلق نمود. اين همان عشق نخستين است كه سرآغاز تجلي بود. به قول حافظ:
در ازل پرتو حسنت زتجلي دم زد
عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهاي كرد رخت ديد ملك عشق نداشت
عين آتش شد از اين غيرت و بر آدم زد
عشق نخستين خدا به ماسوا سرمنشأ پيدايش عشقي ديگر شد و آن عشق ماسوا براي رجوع به اوست. عشق اول در قوس نزول است و عشق
|
|
دوم در قوس صعود، عشق اول منشأ خلقت است و عشق دوم باعث رجوع خلقت، عشق اول ميآفريند، عشق دوم ميبرد و دايره هستي را كامل ميكند: (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ).(1)
جهان به سمت واحد پيش ميرود، تاريخ و عالم هستي هدفمند است، هدف و غايت عالم و تاريخ به سمت خداست، لذا حركت گيتي وحدتگراست، يعني همه چيز از جمله انسان به سوي عالم وحدت پيش ميرود و در حال شدن هستند (وَإلَيْهِ المَصيرُ)2؛ در يك كلام جهان و انسان سمت و سويي توحيدي دارند، بر اين اساس لازم است توحيد در عالم خودنمايي كند. اولين مظهر توحيد روي زمين كعبه است. كعبه تنها قبلهگاه عاشقان خداست. كعبه خانه خداي واحد است و كعبه تجليگاه توحيد در دنياست. هر وجودي سرّي دارد كعبه هم سراسر سرّ است و اسرار الهي را درون خود جاي داده است. بيجهت نيست كه كعبه خانه خدا روي زمين است.
از آيات و احاديث به صورت مجموعي بهدست ميآيد كه خانه خدا دوگونه اوصاف دارد: اوصاف جلال و اوصاف جمال. گاهي كعبه انساني را نابود ميكند، گاهي وسيله بخشش و مغفرت ميشود، گاهي خانه خدا اجازه نزديكي به خود را به انساني نميدهد و گاهي نگاه به او عبادت و نيكي است. كعبه از يك طرف گنهكاري را مسخ ميكند و از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . بقره: 156
2 . مائده: 18
|
|
سوي ديگر بنده خاشع را در آغوش ميگيرد. خانه خدا با يك نگاه سپاه ابرهه را از پاي درميآورد و با نگاه ديگر تمام زائرين خود را شفاعت ميكند. بيتالله الحرام تجليگاه جلال و جمال الهي است و خداوند خودش را با كعبه به انسانها نشان ميدهد. براين اساس اسرار عرفاني كعبه به دو بخش تقسيم ميشوند:
الف. شكوه و عظمت كعبه
خدا عظيم است و باشكوه و او عظمت و جلال خود را در خانهاش در چند چيز نشان داده است:
مسخ گنهكار
اگر كسي نزد كعبه گناهي انجام دهد، ممكن است كعبه چنان او را ادب كند كه باعث مسخ انسان شود. اين حادثه در تاريخ رخ داده است، در زمان جاهليت عربها بتپرست بودند. در اين ميان نام دو بت معروفتر بود: يكي به نام «اساف» كه بت قريش بود و ديگري به نام «نائله» كه آن را ميان صفا و مروه براي پرستش قرار داده بودند. قريش آن دو را ميپرستيدند. اين دو بت شباهت زيادي به انسان داشتند. از حضرت علي عليه السلام در اين باره سؤال شد، امام فرمود:
«آن دو جواني زيبا بودند، اساف پسر و نائله دختر بود. زماني با هم براي طواف كعبه رفتند، در آنجا خلوتي يافتند و گناهي
|
|
مرتكب شدند. خداوند آن دو را مسخ نمود».(1)
حديث ديگري از امام صادق عليه السلام است:
«زني مشغول طواف بود، مردي پشت سر او قرار گرفت آن مرد به گناه، دست زن را گرفت. در اين حال دست او به دست زن گره خود به گونهاي كه جدا نميشد. آن دو را نزد حاكم بردند، فقها آمدند، صحنه را ديدند و فتوا به قطع دست دادند. در آنجا يكي از نوادگان پيامبر صلي الله عليه و آله حضور داشت گفت: بهتر است از حسين بن علي عليه السلام استمداد جوييم. شب همه نزد او حاضر شدند و از او كمك خواستند، امام عليه السلام رو به قبله شد، مكث طولاني نمود و از خدا خواست تا اينكه دست آنها از هم جدا شد».(2)
كشتن بيادب
اگر كسي از روي تعمد و عناد كعبه را آلوده و نجس كند، اعدام خواهد شد و كسي كه مسجدالحرام را عمداً نجس كند، محكوم ضرب شديد است. ابي صباح كناني ميگويد:
از امام جعفر صادق عليه السلام پرسيدم: نظر شما درباره كسي كه مسجدالحرام را عمداً نجس كند چيست؟ امام عليه السلام فرمود: «سر او را شديداً ميزنند». سپس پرسيد: كسي كه كعبه را عمداً نجس كند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . فروع كافي، ج4، ص546
2 . تهذيب الاحكام، ج5، ص470
|
|
چگونه است؟ امام عليه السلام فرمود: «كشته ميشود».(1)
اين يك حكم فقهي است كه در هيچ جاي ديگري نظير ندارد، ولي نشان از واقعيتي دارد. اين واقعيت چيزي جز شكوه و عظمت و جلال الهي نيست كه در كعبه به ظهور رسيده است. خداوند نسبت به خانهاش حساس است و بيادبي به آن را به هيچ وجه تحمل نميكند.
حكم مشابه ديگري هم وجود دارد؛ مشرك از آنجا كه نجس است، حق نزديك شدن به خانه خدا را ندارد، طواف براي او جايز نيست، علت آن آيه برائت است. خداوند و رسول او از مشركين برائت جستهاند،(2) لذا حق نزديك شدن به خانه خدا را ندارند. از سوي ديگر طواف خانه خدا به صورت برهنه حرام است.(3)
ب. فضل و رحمت
كعبه مظهر رحمت خداست. جمال و كرم الهي در خانه خدا نمودار است. اين بُعد كعبه، نمود و ظهور بيشتري دارد و در دين نسبت به آن بيشتر توجه شده است. كعبه انسانها را شفاعت ميكند، كعبه اولين عبادتگاه روي زمين است، خانه خدا، كريمترين خانههاي دنياست، خداوند بهوسيله كعبه بندگانش را به بندگي فراخواند، كعبه وسيله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . همان، ص469
2 . توبه: 1
3 . تفسير قمي، ص258؛ تفسير عياشي، ج2، ص75
|
|
بخشش گنهكاران است، كسي كه به كعبه نگاه كند به بهشت خيره شده است و كعبه خيمهاي از نور الهي است كه زمين را روشن كرده است: (وَ أَشْرَقَتِ اْلأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها).(1)
برگزيده خدا
خداوند از زمين خودش خانه خودش را براي خودش برگزيد. امام جعفر صادق عليه السلام ميفرمايد:
«خداوند سه چيز را محترم شمرده است به گونهاي كه هيچ چيز مانند آن نيست ؛ يكي كتاب، ديگري عترت و سومي بيت اوست كه راضي نيست احدي به غير آن توجه كند».(2)
خداوند اهل انتخاب است. اگر به آيات قرآن كريم رجوع كنيم ميبينيم كه خداوند از طبيعت، چيزهايي را مثل آسمانها، زمين و آب را برگزيده است. همچنين از گياهان و درختان اموري نظير زيتون، انجير و خرما را و از ميان حيوانات به جانوراني مثل مورچه، زنبور عسل و شتر اشاراتي دارد. اما مهمترين گزينش خدا، انسان است. پروردگار عالم از ميان تمام مخلوقات و كائنات، انسان را برگزيد و همه چيز را مسخر او نمود و همه چيز را براي انسان آفريد. اين انتخاب اول خداست و از اين روست كه انسانها لياقت پيدا كردند تا مخاطب خدا باشند: (يا أَيُّهَا النَّاسُ).
خداوند از ميان انسانها دست به انتخاب دومي زد و آنها مؤمنان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . زمر: 69
2 . معاني الاخبار، ص118
|
|
هستند. مؤمنين مخاطبين خاص خدايند: (يا أيُّها الّذينَ آمَنُوا)؛ خداوند از ميان انسانهاي مؤمن برگزيدگان ديگري هم دارد:
(إِنَّ اللهَ اصْطَفي آدَمَ وَنُوحاً وَآلَ إِبْراهِيمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَي الْعالَمِينَ)(1)
خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برتري داد.
اما خداوند انتخاب چهارمي هم دارد: او از ميان انبياء، رسول خاتم صلي الله عليه و آله را براي خودش برگزيد و از اين رو او را ملقب به «مصطفي» نمود. حاصل آنكه خداي سبحان از انسانها مصطفي را و از زمين كعبه را برگزيد.
آمرزش گناهان
يكي از اسرار عرفاني خانه خدا اين است كه كعبه جايگاه مغفرت است. خانه خدا گناهان انسان را پاك ميكند و بشر را به سرمنزل مقصود نزديك ميسازد. گناه ربط و نسبتي با شيطان دارد. شياطين رهزنان حقيقتاند، آنها لحظه به لحظه سر راه هدايت انسان كمين ميكنند و براي او موانعي فراهم ميكنند. اگر شهوت بر انسان غالب شد و گناه يا خطايي رخ داد، خداوند براي آن تمهيد فراهم نموده است؛ تمهيد خدا خانه خداست، چنانكه اين امر را نخستين بار به آدم عليه السلام نشان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آل عمران: 33
|
|
داد. توبه آدم در جوار خانه خدا پذيرفته شد.
وقتي حضرت آدم عليه السلام مرتكب خطا شد و خداوند او را به زمين فرستاد حضرت آدم عليه السلام به سوي خانه كعبه رفت و همان طور كه ديده بود ملائكه دورِ عرش طواف ميكنند، او نيز هفت مرتبه پيرامون خانه كعبه طواف نمود، سپس نزد مستجار توقف نمود و فرياد زد «رَبِّ اغْفِرْ لِي»، درپاسخ ندا آمد: «يا آدَمُ قَدْ غَفَرَ اللهُ لكَ».
و حضرت آدم عليه السلام فرمود: «يَا رَبِّ وَلِذُرِّيَّتِي».
در پاسخ ندا آمد:
«يَا آدَمُ مَن باء بِذَنبِهِ مِن ذُرِّيَّتِكَ حَيثُ بُؤْتَ أنتَ بِذَنْبِكَ ههُنا غَفَر اللهُ لَهُ».(1)
اي آدم! هر فردي از فرزندانت كه مانند تو در خانه كعبه با اعتراف به گناهش به سوي خدا برگردد، خداوند او را ميبخشد.
مصافحه با خدا
كعبه دست خدا روي زمينِ خداست و خدا با آن با بندگانش مصافحه ميكند، چنان كه بندگان او هم با كعبه دست به دست خدا ميدهند و با او مصافحه ميكنند. اين، مضمون حديثي است كه از امام صادق عليه السلام نقل شده است: «إِنَّهُ يَمِينُ اللهِ فِي أَرْضِهِ يُصافِحُ بِهَا خَلْقَهُ».(2) دست دادن با خدا دوگونه است؛ گاهي انسان به خدا دست ميدهد و گاهي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . همان، ص119
2 . محجة البيضاء، ص154، حديث 4
|
|
خدا با بندهاي مصافحه ميكند. قصه كعبه چنان رفعت و منزلتي دارد كه وسيلهاي است براي دست دادن خدا با بندگان.
پيداست كه از اين مصافحه و دست خدا، قرب و انس مراد است. ارتباط بنده با خدا ممكن است با حجابهاي متعددي همراه باشد، اما در شرايطي از حجابها كاسته و قرب انسان با خدا بيشتر ميشود. كعبه انسان را به خدا نزديك ميكند و كعبه محل قرب و انس به آسمان و خداست.
هوس را سوي قربانگاه بردند
هوا را در كف مسلخ سپردند
شنيدم از خدا لبيك لبيك
به شادي دست رحمت را فشردند
در حديث ميخوانيم كه مستحب است انسان به ديدار حاجي برود و با او مصافحه كند، زيرا مصافحه با او مصافحه با حجرالاسود و كعبه است.(1) سرّ اين عمل مستحبي آن است كه حاجي با كعبه ـ كه دست خداست ـ مصافحه كرده و مصافحه با او مصافحه با خداست. داستان مصافحه با كعبه و خداي كعبه، اشاره به انس و دلدادگي با او دارد. خدا به بندهاش نزديك است و بندهاش را به جوار خود فرا ميخواند:
(وَإِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي)(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . به نقل از: ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص74
2 . بقره: 186
|
|
چون بندگان من درباره من از تو پرسند من نزديكم و به نداي كسي كه مرا بخواند پاسخ ميدهم، پس به نداي من پاسخ دهند.
انس و قرب با او براي انسان آسايش و سرور ميآورد، بيقراري، نشاط، اميد و معرفت در پي انس و قرب با حق پديد ميآيد. انس، آرامشي از انسان ميستاند و آرامش واقعي به جاي آن مينشاند. خواجه عبدالله انصاري مقام انس با حق را چنين به وصف ميكشد:
«انس آسايش است و آرام به نزديك دوست، و آن سه تن راست: مريد [صادق «را كه اميد شنود و عارف را كه نشان ياود، محبّ را كه فرا مُراد نگرد. اما مريد صادق را كه اميد شنود وي را سه نشان است كه پديد آيد: حلاوت خدمت و بر همه جانوران شفقت و اخلاص دعوت. اما عارف كه نشان يابد در وي سه نشان پديد آيد: مؤانست مناجات و حلاوت فكرت و سيري از زندگاني. و اما محب كه فرا مراد نگرد در وي سه علامت پديد آيد: آزادي و شادي و بيقراري».(1)
نگاه به كعبه
كعبه خريدار نگاه بنده مؤمن است، خيره شدن به كعبه بندگي خداست، نگريستن به خانه خدا درهاي آسمان را به روي انسان باز ميكند، نعمتها و رحمتهاي خدا براي ناظرين كعبه است، نگاه به كعبه نه تنها باعث جلب رحمت است، بلكه بديها و زشتيها را از انسان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . مجموعه رسائل فارسي خواجه عبدالله انصاري، ج1، ص330
|
|
دور ميكند. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «نگاه به كعبه عبادت است».(1) همچنين فرمود:
«نگاه به كعبه اگر از روي حب به آن باشد، عبادت است و گناهان را از بيخ و بن برميكَند».(2)
و نيز فرمود:
«درهاي آسمان در چهار محل باز ميشود و دعا در آن محلها به استجابت ميرسد، يكي از آنها هنگام نگاه به كعبه
است».(3)
از سوي ديگر كعبه براي ناظر جلب رحمت و نعمت ميكند. حضرت امير عليه السلام چنين تقسيم رحمت فرمود:
«هرگاه به سمت خانه خدا رفتيد، به آن زياد نگاه كنيد. خداوند براي كعبه صد و بيست رحمت در نظر گرفته است كه شصت رحمت براي طائفين، چهل رحمت براي نمازگزاران و بيست رحمت براي ناظران است».(4)
همچنين امام صادق عليه السلام هم فرمود:
«با هر نگاه به كعبه به انسان حسنهاي داده ميشود، گناهي از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . الجامع الصغير، ج2، ص681، روايت9320
2 . المحاسن، ج1، ص145، روايت200
3 . السنن الكبري، ج3، ص502، روايت6460
4 . المحاسن، ج1، ص144، روايت199
|
|
ناظر برداشته و درجهاي به او داده ميشود».(1)
امام صادق عليه السلام در حديثي ديگر اين درجات و رحمتها را منوط به معرفت به ولايت معرفي ميكند:
«كسي كه با معرفت به كعبه نگاه كند و حق و حرمت ما را مثل حق و حرمت كعبه پاس دارد، خدا گناهان او را بخشيده، او را از دنيا و آخرت بينياز ميكند».(2)
آيا ميدانيم كه اگر كسي از كعبه دور است به ياد او بيفتد يا از فراقش آهش را در سينه حبس كند، خداوند به بركت كعبه او را ميبخشد؟ خداوند به حرمت كعبه در هر روز و هر لحظهاي از روز به چنين بندگاني رحمت و معرفت خود را اهدا ميكند. اين فرموده امام صادق عليه السلام است.(3)
يوسف عليه السلام را نگاه نجات داد، آن گاه كه زمان همت سوء بود، نگاه يوسف عليه السلام به برهان خدا باعث نجات او شد.(4) موسي عليه السلام هم آتشي ديد و به دنبال آن رفت تا نخستين نور وحي الهي را ديد.(5) رسول خدا صلي الله عليه و آله هم در معراج چيزهايي ديد كه خدا آن را بازگو نميكند، فقط ميگويد، پيامبر در آسمانهاي حقيقت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . همان، ص145، روايت102
2 . فروع كافي، ج4، ص241، روايت6
3 . همان، ص240
4 . يوسف: 24
5 . طه: 10
|
|
آيات بزرگي از خدا ديد.(1) ابراهيم عليه السلام هم به رؤيت ملكوت هستي نائل آمد و نظر به آن كرد.(2) نگاه پاك اگر به محل و جايگاه پاكي دوخته شود، انسان را تا معراج بالا ميبرد.
خلاصه درس
اولين سؤالي كه مطرح است اين كه ساختن كعبه از چه زماني
آغاز شد؟ درباره آغاز ساختن خانه خدا احاديث متعددي وارد شده ، درباره زمان بناي كعبه دو قول پيدا شد: برخي معتقدند كه كعبه
را حضرت ابراهيم عليه السلام ساخت، بعضي ديگر هم بر اين باورند كه خانه خدا قبل از ابراهيم عليه السلام ساخته شده بود و نخستين سازنده كعبه آدم عليه السلام است.
ميتوان ميان اين دو قول جمع نمود: كعبه نخستين بار توسط آدم عليه السلام و به امر خدا بنا شد، اما بر اثر حادثهاي از بين رفت، پس از آن با راهنمايي خدا و به دست ابراهيم عليه السلام اين بنا تجديد شد.
نامهاي كعبه هم در قرآن و هم در احاديث ذكر شده است و
اسرار فراواني ذيل آنها وجود دارد. در تفاسير و بعضي احاديث نكاتي در باب اسرار برخي نام هاي كعبه به چشم ميخورد كه به آنها اشاره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . نجم: 18
2 . انعام: 75
|
|
شود.
1. كعبه
عنوان كعبه در دو جاي قرآن به كار رفته است درباره علت اين نام گذاري چند قول مطرح است:
الف: سطح مقطع كعبه تقريباً به صورت مربع است و در زبان عربي معمولاً به خانه هاي چهارگوش و مربع، كعبه اطلاق ميشود.
چهارگوش بودن كعبه بدين دليل است كه عرش خدا چهارگوشه دارد و هر گوشهاي بر اسمي از نامهاي الهي استوار شده است.
ب: در زبان عربي به وسط هر چيز، كعبه ميگويند. از آن جا كه خانه خدا و بيت الله الحرام در وسط دنيا قرار گرفته است، به آن كعبه ميگويند. اساس كعبه مركزيت داشته، اساس و پايه اين كره خاكي است، از اين رو مادامي كه كعبه باقي است، زمين و دنيا هم وجود دارد.
ج: يكي ديگر از معاني كعبه ارتفاع و بلندي از سطح زمين است. كعبه داراي دوگونه بلندي است: ظاهري و معنوي.
2. عتيق
در زمينه علت اين نامگذاري وجوه مختلفي بيان شده است كه عبارتند از: الف: آزاد؛ در احاديث بيان هاي مختلفي درباره آزادي كعبه ذكر شده است؛ از جمله اين كه:
ـ آزاد از مالكيت مردم. امام باقر عليه السلام با بياني روشنتر به همين مضمون اشاره دارد:
|
|
«كعبه خانهاي است كه آزاد از مردم بوده و هيچ كس مالك آن نيست».
ـ آزاد از غرق و توفان نوح: امام صادق عليه السلام فرمود:
«خداوند در ماجراي نوح، همه زمين را زير آب برد جز خانه خدا را، آن روز اين خانه «عتيق» نام نهاده شد، چون كه آن روز از غرق شدن رها شد».
ـ آزادي از جهنم: اگر كسي خانه خدا را در دنيا زيارت كند و زائر بيت الله الحرام باشد، خداوند او را از جهنم نجات ميدهد.
ب: قديم و كهن: از جمله معاني عتيق، كهن و قديمي است، امام باقر عليه السلام فرمود:
«خداوند كعبه را قبل از خلقت زمين آفريد، سپس به آفرينش زمين پرداخت و زمين را از زير آن گستراند».
3. بكّه
درباره بكه احتمالات مختلفي است، يكي از احتمالات اين است كه بكة نامي براي كعبه است.
امام صادق عليه السلام درباره اين نامگذاري ميفرمايد: «زيرا مردم در اطراف آن و درون آن ميگريند».
لذا از اين كه خانه خدا پيوندي با اشك و آه دارد.
هر وجودي سرّي دارد كعبه هم سراسر سرّ است و اسرار الهي را درون خود جاي داده است. اسرار عرفاني كعبه به دوبخش تقسيم
|
|
ميشوند:
يك) شكوه و عظمت كعبه: خدا عظيم است و باشكوه و او عظمت و جلال خود را در خانهاش در چند چيز نشان داده است:
مسخ گنهكار: اگر كسي نزد كعبه گناهي انجام دهد، ممكن است كعبه چنان او را ادب كند كه باعث مسخ انسان شود.
كشتن بيادب: اگر كسي از روي تعمد و عناد كعبه را آلوده و نجس كند، اعدام خواهد شد و كسي كه مسجدالحرام را عمداً نجس كند، محكوم ضرب شديد است.
دو) فضل و رحمت: كعبه مظهر رحمت خداست. جمال و كرم الهي در خانه خدا نمودار است. اين بُعد كعبه، نمود و ظهور بيشتري دارد و در دين نسبت به آن بيشتر توجه شده است.
امام جعفر صادق عليه السلام ميفرمايد:
«خداوند سه چيز را محترم شمرده است به گونهاي كه هيچ چيز مانند آن نيست ؛ يكي كتاب، ديگري عترت و سومي بيت اوست كه راضي نيست احدي به غير آن توجه كند».
آمرزش گناهان: يكي از اسرار عرفاني خانه خدا اين است كه كعبه جايگاه مغفرت است. خانه خدا گناهان انسان را پاك ميكند.
مصافحه با خدا: كعبه دست خدا روي زمينِ خداست و خدا با آن با بندگانش مصافحه ميكند، چنان كه بندگان او هم با كعبه دست به دست خدا ميدهند و با او مصافحه ميكنند.
نگاه به كعبه: كعبه خريدار نگاه بنده مؤمن است، خيره شدن به كعبه
|
|
بندگي خداست، نگاه به كعبه نه تنها باعث جلب رحمت است، بلكه بديها و زشتيها را از انسان دور ميكند. از سوي ديگر كعبه براي ناظر جلب رحمت و نعمت ميكند. همچنين امام صادق عليه السلام هم فرمود:
«با هر نگاه به كعبه به انسان حسنهاي داده ميشود، گناهي از ناظر برداشته و درجهاي به او داده ميشود».
خودآزمايي
1. چه اقوالي در ارتباط با شروع ساخت كعبه وجود دارد، توضيح دهيد.
2. چه نامهايي براي خانه خدا بيان شده و دلايل اين نامگذاري چيست، توضيح دهيد.
3. اسرار عرفاني كعبه را شرح دهيد.