درس سوم: طهارت دل
درس سوم: طهارت دل شیفته حضور در محضر حق نیازمند به طهارت و پاکیزگیاست؛ هم پاکی جسم و هم پاکی روح، طهارت ظاهر و باطن برای عروج به مقام قرب جز به طهارت و زدودن ناپاکیها و آلودگیها ورفع موانع ممکن نیست همن گونه که موانع رسیدن به منزل حقیقت و آلودگی ها
درس سوم: طهارت دل
شيفته حضور در محضر حق نيازمند به طهارت و پاكيزگياست؛ هم پاكي جسم و هم پاكي روح، طهارت ظاهر و باطن
براي عروج به مقام قرب جز به طهارت و زدودن ناپاكيها و آلودگيها ورفع موانع ممكن نيست همن گونه كه موانع رسيدن به منزل حقيقت و آلودگي ها چهارنوع است طهارت ازآنها هم چهار نوع خواهد بود
نخست: مرتبه طهارت از آلودگي نجاسات واحداث كه لباس وبدن پاك باشد
دوم :طهارت از آلودگي اعضاء و جوارح به گناه است و هر اندازه گناه فزوني گيرد تاريكي دل افزون شود انسان بايد بر ترك گناه توفيق يابد تا به فتح درون نائل آيد
سوم : پاكسازي درون از ناپاكيهاي اخلاق فاسد است و اين مرحله زدودنش دشوارتر و اهميتش فزونتر است. نفس آدمي آنگاه شايسته مقام حضور ميشود كه مملكت درون را از خلق و خوي فاسد پاك كرده باشد
چهارم :طهارت دل از غير خداست كه پس از تطهير ظاهر وباطن خود از اخلاق ناروا، بايد به تطهير قلب خود بپردازد واين عاليترين مرتبه طهارت است و اصل و اساس در رسيدن به مقصود است
مـــــوانع تا نگـرداني زخـود دور درون خــــانـه دل نايـدت نــور
موانع چون در اين عالم چهار است طهارت كردن از وي هم چهار است
نخستين پاكي از احداث و انجـاس دوم از معصـيـت و ز شر وسـواس
سيّـم پاكي ز اخلاق ذمـيــمه است كه با وي آدمي همچون بهيـمه است
چهــــارم پاكـي سر است از غيــر كه اينـجا منتـهي مــي گـرددش سيـر
هر آن كـو كرد حاصل اين طهارات شـود بي شـك سـزاوار منـاجات( [1])
منشأ توجه ووابستگي به غيرخدا ، حبّ دنيا و حبّ نفس است كه موجب آلودگي دل مي شودطهارت دل آنگاه كامل گردد كه دل از غير او پاك شودو در آن جز الف قامت يا رنگنجد
نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم
براي وصول به عاليترين مرتبه بايد دل ازغير خدا پاك شود براي احساس وجود خدا در زندگي , بايد چشم دل را از زشتيها پاك كرد ودل از آلودگي هوا وهوس دروغ ،ناپاكي ، كينه ، حسادت و بخل شست و شوداد آنگاه وجود خدا ونور حقيقت در دل تجلي مي كند
چون طهارت تنها راه براي مَحرميت با كلمات وجودي عالم و اسرار آفرينش است پس از طهارت وپاكي، عالم هستي اسرارش را ظاهر مي سازد، ومحرم انسان مي گردد
جمل? ذرات در عالم نهان با تو مي گويند روزان و شبان
ما سميعيم و بصيريم و هشيم با شما نامحرمان ما خامشيم
نكته قابل دقت در مقام آن است مسّ كردن درجات قرآني از مرتب? نازله تا آن مرتب? عاليه اش بدون طهارت نشايد لذا مس ظاهرش را طهارت ظاهر بايد و مس باطنش را طهارت باطن.
همانطور كه قرآن را مراتبي از لفظ ومعنا است ، طهارت را نيز مراتبي است، ونيز دريافت ورسيدن به حقايق قرآن نيز مراتبي داردمرتبه طهارت بامرتبه وصول به مقصد كاملاًهماهنگ است [2]
از نظر پيامبر (ص)استمراربر طهارت، روزي را وسعت مي بخشد ( [3]) طهارت ظاهر مستلزم زيادت رزق مادي است.وطهارت دل موجب زيادي رزق معنوي است و لذا هم طهارت ظاهري بايد و هم طهارت باطني.
اي عزيز :حرم دل را از رنگيها، تيرگيها،آلودگيها پاك گردان وتنها رنگ الهي برآن زن وآن را سوي محبوب حقيقي،كمال مطلق سوق ده آنگاه ببين چگونه دلدار،اين دل رامي ربايد وتو را به انگيزه وصل براي هميشه زنده نگه مي دارد.