درس نهم :عرش دل
درس نهم :عرش دل تنها ظرفی که گنجایش حضور خدا را دارد دل مومن است این دل همچون ظرفی است که آمادگی پذیرش همه نوع صورتی را دارد. هم می تواند محل تجمع صورتهای مادی و محسوس و بی ارزش باشد و هم می تواند محل تجلی صفات الهی گردداز این رو،دل گاهی در فرش گاهی در
درس نهم :عرش دل
تنها ظرفي كه گنجايش حضور خدا را دارد دل مومن است اين دل همچون ظرفي است كه آمادگي پذيرش همه نوع صورتي را دارد. هم مي تواند محل تجمع صورتهاي مادي و محسوس و بي ارزش باشد و هم مي تواند محل تجلي صفات الهي گردداز اين رو،دل گاهي در فرش گاهي در عرش است و متناسب با صفات وحالات آن به انواع گوناگون خود را نشان مي دهد وجلوه گر مي شودانواع قلب كه همان دل است عبارت است از:
1ـ قلب مريض وآن قلبي است كه دائماً بديها را جذب كرده و به بديها گرايش دارد كه همان نفس امّاره است. كه جز از طريق رحمت الهي، راهي براي رهايي از شر نفس اماره نيست ( [1])
مالك دينار گفت: «از حَسَن پرسيدم كه عقوبت عالم چه باشد، گفت: مردن دل. گفتم: مرگ دل چيست، گفت: حب دنيا»
دلي كه , علاقه مند به گناه و دنياست , چگونه مي تواند خانه يار و محل انس با حق باشد ؟
ترا تا آئينه زنگار باشد حجاب رؤيت دلدار باشد
«فضيل عيّاض» گفت: «دو خصلت است كه دل انسان را فاسد مي كند; بسيار خفتن و بسيار خوردن.»
2ـ قلب منيب وآن قلب پشيمان شونده و توبه كننده است اين قلب به خاطر پاكي كه پيدا كرده است زمانيكه بديها در آن واقع مي شود پشيمان ميشود. پشيماني قلب ابتدا از معاصي بوده سپس به جايي مي رسد كه از عدم حضور در محضر خدا نيز احساس كدورت و ناپاكي مي كند. اين قلب همان نفس لوامه و نفس ملهمه است.
3ـ قلب سليم وآن قلبي است كه چنان نيكيها و فضايل در آن ايجاد شده كه هيچ سنخيتي با بديها و رذايل ندارد و تماماً پاك شده و محل استقرار اسماء و صفات الهي گشته است اين قلب همان نفس مطمئنه است. وعاليترين مرتبه دل ودر واقع عرش دل است كه به اوج عروج وصعود خود رسيده است
امام صادق(ع)فرمود: دلدار مؤمن ،غيور است و با تجلي خود دردل اوجائي براي غيرش نمي گذارد( [2] ) قلب سليم مظهر اسم"الصمد" است؛ يعي از حق پر است و جاي خالي ندارد تا غير در آن راه پيدا كند ودر روايت آمده است كه خداوند در ميان بندگانش ظرف و پيمانهاي دارد به نام «دل» كه از همهي آنها بهتر همان ظرفي است كه صافتر محكمتر و لطيفتر باشد: از همه محكمتر در دين خدا، از همه پاكتر از گناهان، از همه لطيفتر در مقابل برادران ديني»( [3])
پيامبر(ع)فرمود: دلِ مؤمن، عرش رحمان است». ( [4])
عجب احوال دلها گونه گون است
بيا بنگر كه دلها چند و چون است
دلي چون آفتابِ پشت ابر است
دلي مرده است، تن او را چو قبر است
دلي روشنتر از آب زلال است
دلي تيره تر از روي ذغال است
دلي استاره و ماه است و خورشيد
دلي عرش است و ديگر فوق عرشست
كه فوق عرش را عرش چو فرشست
همان طور كه در آفاق، عرش، مظهر اسم الرحمن است، درزمين نيز دل انسان، مظهر اسم الرحمن است و هرلحظه حق را در دل مؤمن ظهور و تجلي ديگر است و دل، عرش اعظم باشد.
اهل معرفتي گفت: «دل عارف چون چراغي بود در قنديلي از آبگينه پاك، كه شعاع او جمله ملكوت را روشن مي كند».
قلب انسان بر اثر خودسازي و تزكيه، از قلب مريض به قلب منيب و سپس به قلب سليم مي رسد.
براي خروج از رذايل و بديها فرد بايد وجدان را قوي نموده و به حرف او گوش دهد و مطابق با گفتههاي او عمل نمايد و الهامهاي درونيش را به درستي دريابد و نداي شيطان را دريافت نكند و به گمراهي نرود بلكه بفهمد كه اين نداي هادي و فرشته درون است كه او را به خير راهنمايي ميكند زمانيكه چنين عمل كرد در تمام شبانه روز دقيقاً مطابق خواسته الهي عمل مينمايد كه اين منجر به نورانيتي ميشود كه فرد به آرامش ميرسد و دائما در سايه آن آرامشي كه از حضور قلب و انس با خدا سرچشمه ميگيرد زندگي كند
به راستي اگر گناه، بيماري دل است، توبه درمان آن است و اگر غفلت، مايه تباهي قلب است، داروي ذكر و ياد خدا، جلادهنده آن است و اگر نفاق و ريا و تظاهر، مرض قلبي است، خلوص و يك رنگي و تصفيه نيت و زلال ساختن انگيزه، شفابخش آن است و صفا بخشيدن به آن، رسالت خودساختگان است.
خداي مقلب القلوب فرمود: " من نزد دلهاي شكسته ام" ( [5]) " به راستي ره يافتگان وصال، سلاحشان دل شكسته است
تو خود گفتي كه در قلب شكسته خانه داري
شكسته قلب من جانا به عهد خود وفا كن"
اي خدا! تو خود كارپرداز دل و سوز و ساز و راز و نياز و آواز دل هستي. دل شكسته ام حرم و خانه تست و تو آغاز و انجام دل هستي. دل و جانم فداي تو! چون كه سبب ساز دلي
ولي اي عزيز بدان: شكستن دل انسان مؤمن كه ، احترام او از كعبه بيشتر است، از گناهاني است كه فقط با پشيمان شدن و طلب آمرزش از خداوند آمرزيده نمي شود. بلكه بايد به نحوي دل آن فرد را نيز به دست آورد و او را از خود راضي و خشنود نمود
پس در مرحله اول بايد انسان مراقب باشد دل كسي را نشكند و قلبي را جريحه دار نسازد و اگر اين اتفاق افتاد بايد به سرعت جبران كند و دل شكسته را التيام بخشد و آن را به دست آورد
[1] - «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي» (يوسف/53.)
[2] - الْقَلْبُ السَّلِيمُ الَّذِي يَلْقَي رَبَّهُ وَ لَيْسَ فِيهِ أَحَدٌ سِوَاهُ " ( بحار الأنوار، ج79، ص: 306 )
[3] - أن لله عز و جل في عباده آنية و هي القلب فأحبها إليه أصفاها و أصلبها و أرقها أصلبها في دين الله و أصفاها من الذنوب و أرقها علي الإخوان » (بحارالانوار، جلد 70 ، ص 56 )
[4] - «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمنِ (بحارالأنوار،ص 55، باب 4-)
[5] - انا عند المنكسرة قلوبُهم( شرح نبراس الهدي ، ص: 296)