بخش 1
یاد و سپاس پیشگفتار حرف ( آ ) آثار حج آداب زیارت
|
12 |
|
مرحوم پدرم، «حجة الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ محمد علي بصيري طاب ثراه» شخصيتي روحاني بود كه در كنار فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي در سنگر خطابه و منبر و اقامه جماعت، بالغ بر بيست سال به عنوان يكي از روحانيون پرتلاش و با انگيزه كاروانهاي حج، زائران خانه خدا را آموزش ميداد. عشق و علاقه سرشار او به اين سفرروحاني ومعنوي وتلاش بيوقفه وي در ارائه خدمات ارزشمند، بيشايبه و خالصانه به ضيوف الرحمان به گونه اي بود كه هنوز تعداد قابل توجهي از همسفران ايشان، پس از سالهاي متمادي، ياد و خاطرات اين سفر معنوي و حضور يك روحاني آگاه و دلسوز و باانگيزه را در ذهن خود دارند و همچنان ما را نيز مرهون محبّت و احساسات صميمانه خود مينمايند.
وي در آخرين سال حيات خود (1365 ه . ش) در شرايطي كه چند جلسه مقدماتي آموزشي را براي زائران تشكيل داده، و آماده اين سفر معنوي ميشد، «به دليل بيماري قلبي» از سوي اطبا از انجام سفرحج منع شد. از خاطرات فراموش نشدني آن عالم فرهيخته، اشك هاي جاري و بغض گلوگير او در هنگام وداع و خداحافظي با يكايك زائران خانه خدا و حرم نبوي در بيمارستان و منزل بود.اكنون كه با توفيق الهي ساليان متوالي است، كه امكان خدمتگزاري به زائران خانه خدا براي اينجانب نيز فراهم گرديده، به انگيزه زنده نگه داشتن ياد و خاطره آن عالم مسئوليتپذير، متعهد، و همراه داشتن ذخيرهاي ناچيز براي روز واپسين، اقدام به تهيه و تدوين مجموعه حاضر نمودم، اميد آنكه مورد عنايت قرار گيرد و رضايت حضرت حق را نيز تحصيل نمايد.
در خاتمه لازم ميدانم از همسر عالمهام - كه او نيز به عنوان معينه در كاروانهاي حج توفيق خدمت دارد - به خاطر فراهم نمودن شرايط مطالعه و تحقيق، تشكر و قدرداني نمايم.
از تمامي علما، بزرگان، سروران ارجمند روحاني و استادان بزرگوار انتظاردارم با ارشادات خود اينجانب را قرين امتنان فرمايند.«والسلام»
|
13 |
|
|
14 |
|
مكه و مدينه، از صدر اسلام تاكنون به عنوان دو مركز مهم اسلامي مورد توجه مسلمانان بوده است. مكه، مهمترين جايگاه نزول وحي الهي و مدينه «با حضور پيامبر خدا و تشكيل نخستين حكومت اسلامي در آن» به عنوان دوّمين مركز اسلامي، هم دوش و همراه با مكه «با پذيرفتن ولايت در خويش» جايگاه و منزلت والايي، همانند مكه يافته است. در حقيقت، اين دو مركز مهم مذهبي و تاريخي، هر يك نگيني گران سنگ را در درون خود به نمايش گذاشتهاند.
«كعبه» نگين مكه، مورد توجه تمام دين باوران و عاشقان و زائران دل سوخته و دل دادهاي است كه از اقصي نقاط دنيا به سويش رهسپارند، تا برگرد آن طواف كنند؛ طوافي كه نه آغاز دارد و نه پايان، بلكه گامي است از بيبدايت، به سوي بينهايت.
«ولايت» نگين مدينه تمام دلها و قلبها را به سوي خدا ميكشاند و همگان در راستاي عرض ادب به آستانه پيامبر و فرزندان طيّب و طاهر آن حضرت سر از پاي نميشناسند. زائران حرمين شريفين پس از انجام اعمال حج و عمره و يا قبل از ديدار كعبه و زيارت خانه خدا، با ديدگاني اشكبار و مالامال از عشق به اهل بيت، به سوي مدينه و بارگاهِ آن حضرت ميشتابند. اما در اين سير پرشكوه معنوي، هر مشتاقي را توشهاي همراه است كه بر گرفته از نگاه وي به رهيافتهاي عميق چنين حضوري است؛ رهيافتهايي كه از مناظر عرفاني، تاريخي، اجتماعي، سياسي، فقهي و حقوقي برگرفته شده است.
رهيافتها
آگاهي و شناخت از مكه و مدينه براي هر زائر، نه تنها پر جاذبه است، بلكه از ضرورت و اهميت ويژهاي برخوردار است؛ زيرا زائر مكه و مدينه با آگاهي و معرفت ويژه در اين ساحت بزرگ وارد شده و بهرهها برميگيرد.
رهيافتهاي اين سفر معنوي را در يك نظر كلي ميتوان از زواياي زير مورد كاوش قرار داد:
|
15 |
|
الف: ديدگاه عرفاني
يكي از رهيافتهاي مهم و پرجاذبه اين سفر معنوي، زاويه عرفاني آن است؛ زيرا انسان در بستر عرفان، مفاهيم واژهها را عارفانه ميفهمد؛ يعني بستر اسرار حج و عمره در اين سفر بزرگ، براي آدمي آشكار ميشود كه روح آن، چيزي جز جدايي از «خود» و اتصال به «خدا» و معنويت احرام، طواف و سعي نيست. تمامي مشاعر مكه و مدينه براي زائر معناي ديگري پيدا ميكند. بهترين نماد عرفاني حج، حديث معروف شبلي «از اصحاب امام سجاد ( عليه السلام ) » است كه حاوي رهنمودهاي عارف عارفان، حضرت امام زينالعابدين ( عليه السلام ) است و آن اينكه «احرام و لباس احرام و لبيك، نماد قيامت و جهان واپسين است كه همه آدميان در پيشگاه خداي بزرگ حضور پيدا ميكنند».
ب: ديدگاه تاريخي
مكه و مدينه دو مركز بسيار مهم و حساس است، كه جاي جاي آن از حضور پيامبر ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) و رسالت الهي آن حضرت حكايت ميكند. بسياري از پژوهشگران تلاش نمودهاند تا از منظر تاريخي، تمام مراكز حضور پيامبر ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) ، حتي نقاطي را كه توقفي كوتاه در آن داشته و گاهي نماز خواندهاند، شناسايي و بررسي كنند، ولي متأسفانه در طول زمان و به رأي وهابيان در دهههاي پيشين، بخش قابل توجهي از آثار تاريخي را ـ كه گواه بر هويت تاريخي امت اسلامي است ـ به بهانه توسعه، از بين بردهاند و هيچ نوع اثر و نشانهاي از گذشته باقي نگذاشتهاند. بديهي است، ملّتي كه حافظه تاريخي خود را از ياد ببرد و در مظاهر و جاذبههاي زيباي تمدن نوين و دنياي جديد فرو غلتد، آرام آرام، اصالتهاي خود را از دست داده و به آساني قرباني صيادان تاريخ ميگردد، به همين دليل نسل جوان مسلمان از اين جهت به شدت در خطر سراشيبي فرو غلتيدن در دام مكايد و افكار مهاجم جهان است. اين جريان فرايندي از مسئوليت نخبگان و آگاهان و دين باوران را ميطلبد تا با تمام توان در راستاي احياي گذشته اسلامي و تفكر ديني تلاش نمايند كه يكي از مظاهر آن، شناخت و حفظ تاريخ و پيشينه مسلمانان است.
ج: ديدگاه اجتماعي و سياسي
مكه و مدينه دو پايگاه بزرگ است كه هر سال، مسلمانان از نقاط مختلف با فرهنگ و جغرافياي مختلف به سوي اين دو مكان سرازير ميشوند، و در اين مكانها است كه كنگره بزرگ جهان اسلام نمودار ميشود. متأسفانه بيشتر افراد، دردمند و يا مسئول نيستند، بلكه بيتفاوت و به صورت فردي در كنار يكديگر قرار گرفته و كمترين گفت و شنودي برقرار نمي شود، البته اين امر، يا ناشي از فقدان
|
16 |
|
در يك كلام مكه و مدينه نمودي از يك جامعه مدني است كه همگان در راستاي هدف مشترك بين زيارت خانه خدا و پيامبر الهي و پرواز به سوي توحيد و قلههاي بلند معنويت قرار دارند و به همين دليل، نه تنها براي يكديگر «تهديد» و خطر به شمار نميروند، كه تسامح و تساهل و به تعبير دقيقتر، تحمل و گذشت ـ به ويژه در ايام حج ـ از زيباييهاي بلند اجتماعي اين سفر است كه در اين جامعه بزرگ ايمان و عقيده حرف اوّل را ميزند، نه ساير امور مادي و اجتماعي، و همگان در راستاي عينيت بخشيدن به باورها و تكامل آنها هستند.
ديدگاههاي فقهي و حقوقي
آخرين و در عين حال مهمترين نگاه، مربوط به زاويه فقهي و حقوقي است. هر زائر ميكوشد تا اعمال حج و عمره را به نحو مطلوب، صحيح، درست و همراه با ساير معرفتهاي لازم انجام دهد. اينجاست كه ضرورت وجود يك روحاني آگاه، فعال و دلسوز براي كاروانهاي عشق بيش از پيش احساس ميشود، تا زائران را در اين مسير همراهي نموده، و بار معنوي سفر حج و عمره را بالا ببرد
ويژگيهاي كتاب
1 ـ در زمينه موضوع حج، كتابهاي ارزشمند زيادي، با سلايق مختلف «از جهت محتوا و شيوه نگارش» و با نگاههاي مختلف به زيور طبع آراسته گرديده است. در تهيه كتاب پيشرو نيز با استعانت از خداوند تبارك و تعالي ضمن بهرهبرداري از آيات نوراني قرآن مجيد، و متون اصلي روايي كه ناظر بر مناسك و برنامههاي عملي حج ميباشند از كتابهاي تاريخي و عرفاني از جمله «اخبار مكه، مرآت الحرمين، وفاء الوفاء، شفاء الغرام، تاريخ القويم، كامل ابن اثير، سيره ابن هشام، تاريخ مدينه، تفاسير مختلف، و ساير كتب فارسي، به ويژه آثار اسلامي مكه و مدينه، تاريخ و آثار اسلامي مكه و مدينه، فروغ ابديت و...» بهره برده، مورد استفاده قرار دادهايم.
2 ـ اين كتاب، به صورت الفبايي، تنظيم؛ و درباره موضوعات مختلف مربوط به مكه و مدينه تهيه و ارايه گرديده است.
3 ـ موضوعات مطرح شده، عمدتاً محورهايي هستند كه زائران خانه خدا «در مكه و يا مدينه» با آن مواجه شده و اين كتاب به سؤالات آنان پاسخ ميدهد.
|
17 |
|
4 ـ از طرح برخي از عناوين و موضوعاتي كه كمتر مورد توجه و نياز زائران قرار ميگيرد، و حجم كتاب را افزايش ميدهد خودداري شده است.
5 ـ در اين كتاب گاهي به طور گذرا و كوتاه به مسائل فقهي و احكام حج و عمره پرداخته شده، لذا مطالعه اين كتاب زائران حرمين شريفين را از مطالعه كتاب مناسك حج مراجع معظم و بزرگوار به هيچ وجه بينياز نميكند.
اميد آنكه اين ذرّه ناچيز مورد پذيرش حضرت حق جل و علا، حضرات ائمه معصومين سلام اللّه عليهم اجمعين، «به ويژه وجود شريف پيامبر ختمي مرتبت»، دخت گراميش «حضرت زهرا سلام اللّه عليها» و ائمه بزرگوار و مظلوم بقيع قرار گرفته، محبت، رحمت و كرامت ايشان را براي نگارنده و همه خوانندگان اين كتاب در دنيا و عقبي در پي داشته باشد.
در پايان يادآور ميشود از پيشنهادهاي اصلاحي در مورد اين كتاب با اشتياق فراوان استقبال نموده، انشاءاللّه در چاپهاي بعدي مورد توجه قرار خواهد گرفت.
الحمدللّه اولاً و آخراً
عليرضا بصيري
|
18 |
|
آثار و نتايج هر حقيقت و ماهيتي، به بلنداي خود آن حقيقت است، حج به عنوان نماد و تجسم عملي توحيد به مثابه تمام اسلام است. به همين دليل در روايات فرمودهاند، «الاسلامُ باقٍ ما دامَتِ الْكَعْبَةُ باقِيَة»(1)، اسلام باقي است تا زماني كه كعبه باقي است. با توجه به اين نكته حائز اهميت، حج داراي آثار دنيوي، اخروي، فردي و اجتماعي فراواني است كه طي زمان در بستر تاريخ شناخته ميشود. به تعبيري، حج از متشابهات است نه محكمات، يعني ذوابعاد و ذوجهات است، لذا هر زائر عاشقي از حج برداشت و تفسير ويژهاي دارد، چنانكه گفته شده است كه «الطُّرُقُ اِلَي اللّهِ بِعَدَدِ اَنْفاسِ الخَلائق» و يا «الطُّرُقِ اِلي اللّهِ بِعَدَدِ النُّفوس» با فهم و تفسيرها و دريافتهاي گوناگون روبرو هستيم كه همه آنها، مطلوب و زيباست، لكن در روايات اسلامي به برخي از آن آثار اشاره شده، و بيشتر مورد توجه قرار گرفته است كه به برخي از آن آثار ذيلاً اشاره ميگردد:
الف ـ آثار مادّي و دنيوي حج
1 ـ سلامتي 2 ـ توسعه رزق 3 ـ تأمين هزينه زندگي.
امام سجاد ( عليه السلام ) ميفرمايد:
«حِجُّوا وَ اعْتَمِرُوا تَصِحُّ اَبدانَكُم وَ تَتَّسِع اَرزاقَكم وَ تَكفوا مَؤوناتِ عَيالاتِكم»(2)
حجّ و عمره به جا آوريد كه اين دو فريضه، آثار و منافعي به همراه دارد، (از آن جمله) بدنها را سالم، روزي را وسيع، و هزينه زندگي شما را تأمين مينمايد.4 ـ بينيازي 5 ـ حفظ خانواده 6 ـ حفظ سرمايه
1 . وسائل الشيعه، ج 8، ص 14.
2 . همان، ص 9، كافي ج 4، ص 253.
|
19 |
|
پيامبر گرامي اسلام ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) در فرازهايي ميفرمايد:
ـ «حِجُّوا تَستَغنُوا»(1)
حجّ انجام دهيد، تا بينياز شويد.ـ «الحَجُّ يُنفِي الفَقْرَ»(2)
حجّ، فقر را در دنيا از بين ميبرد.ـ «الحَجُّ وَ العُمْرَةُ يَنفِيانِ الفَقرَ كَما ينفِي الكِيَرُ الخَبيثَ مِن الحديد»(3)
حجّ و عمره، فقر را از بين ميبرند، چنانكه كوره آهنگري، زنگار آهن را از بين ميبرد.ـ «... حجُّوا لَن تَفتَقِروا»(4)
حجّ، انجام دهيد، هرگز نيازمند نميشويد.امام سجاد ( عليه السلام ) ميفرمايد:
«... الحاجُّ مَغفورٌ لَه وَ موجوبٌ لَه الجَنَّةَ وَ مَستانِفٌ لَه الْعَمَلَ وَ مَحفوظٌ في اَهلِهِ و مالِهِ»(5)
زائر خانه خدا از آمرزش الهي بهرهمند شده و بهشت بر او واجب و اعمال خود را از آغاز شروع نموده و خانواده و سرمايه مالي او در حفظ خداي رحيم است.ج ـ آثار معنوي و اخروي حجّ
1 ـ نور حج 2 ـ غفران الهي 3 ـ وجوب بهشت 4 ـ خير دنيا و آخرت 5 ـ آرامش دل.
امام صادق ( عليه السلام ) ميفرمايد:
«الحاجُّ لايَزال عَلَيهِ نورُ الحَجِّ ما لَمْ يُلِمَّ بِذَنْبٍ»(6)
نور حج، پايدار است تا زماني كه حاجي به (گناه) آلوده نشود.امام سجّاد ( عليه السلام ) ميفرمايد:
1 . بحار الانوار، ج7، ص221؛ الحج في السنه، ص 76؛ وسائل الشيعه، ج8، ص 7؛ مستدرك الوسائل، ج11، ص16
2 . بحار الانوار، ج 74، ص 62.
3 . تهذيب الاحكام، ج 5، ص 23؛ حج و عمره در قرآن و حديث، حجةالاسلام والمسلمين محمدي ري شهري، ص 244 (با عبارت خبث الحديد). محجة البيضاء، ج 2 ـ 1، ص 147، شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، ج 1، ص 349.
4 . قال رسول اللّه ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) : سافروا تصحوا، صوُموا تؤجروا واغزوا تغتنموا و حجُّوا لن تفتقروا. الخبر مستدرك الوسائل، ج 8، ص 8.
5 . وسائل الشيعه، ج 8، ص 5، كافي، ج 4، ص 253.
6 . من لايحضره الفقيه، ج دوّم، ص 143.
|
20 |
|
«الحاجُّ، مَغفورٌ لَهُ وَ مَوجُوبٌ لَه الجَنَّةَ و...»(1)
زائر خانه خدا، از آمرزش الهي بهرهمند و بهشت بر او واجب ميشود.رسول گرامي اسلام ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) ميفرمايد:
«الحُجّاجُ وَ العُمّارُ، وَفداللّه عَزَّ وَ جَلَّ؛ يُعطيهِم ما سَئَلوُا وَ يَسْتَجيبُ لَهم ما دَعوا...»(2)
زائرين خانه خدا، مهمانان الهي هستند، آنچه بخواهند به آنان عطا نموده و دعاي آنها را مستجاب ميكند.امام صادق ( عليه السلام ) ميفرمايد:
«اَلْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ سُوقانِ مِن أَسْواقِ الآخِرَةِ»(3)
حج و عمره، دو بازار، از بازارهاي آخرتاند.پيش از اين گفتيم، آداب تشريفاتي است كه انسان براي خود قرار ميدهد و لذا زيارت خانه خدا نيز تشريفات ويژهاي دارد، از قبيل: نيت صادقه، توبه، حليّت مال، خوش خُلقي و... پيامبر گرامي اسلام ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) ميفرمايد:
«مَنْ اَرادَ الدُّنيا وَ الآخِرَةَ فَليؤمّ هذَا البَيت، فَما أتَاهُ عَبدٌ يَسْأَلُ اللّهَ دنيا اِلاّ اَعطاهُ اللّهُ مِنها، وَ لا يَسأَلهُ آخِرَةَ اِلاّ ادَّخَرَ لَهُ مِنها»(4)
كسي كه دنيا و آخرت ميخواهد، آهنگ خانه خدا كند. بندهاي بدان روي نياورده كه دنيا را خواسته باشد، جز اين كه خدا، دنيا را به او داده است، و آخرت را نخواسته، جز آن كه برايش اندوخته است.همچنين امام باقر ( عليه السلام ) ميفرمايد:
«الحَجُّ تَسكينُ القُلُوبِ»(5)
حج، آرامبخش دلهاست.1 . وسائل الشيعه، ج 8، ص 5، كافي، ج 4، ص 253. در روايت از پيامبر اكرم ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) الحجة المبرورة تكفر خطايا سنة، شفاء الغرام ، ج1، ص 349.
2 . الحج و العمرة في الكتاب و السنة، حجةالاسلام و المسلمين محمدي ري شهري، ص 54.
3 . كافي، ج 4، ص 255، وسائل الشيعه، ج 8، ص 69.
4 . حج و عمره در قرآن و حديث، حجةالاسلام و المسلمين محمدي ري شهري ، ص 246، دعائم الاسلام.
5 . امالي، شيخ طوسي، ص 296.
|
21 |
|
گفتار عارف بزرگ مرحوم شيخ محمد بهاري
1 ـ هر عبادتي از عبادات بايد به نيت صادقه باشد(1) و به قصد امتثال شارع بجا آورده شود، تا عبادت شود. كسي كه اراده حج دارد، اولاً بايد قدري تأمل در نيت خود بنمايد، هواي نفس را كنار بگذارد ببيند غرضش از اين سفر امتثال امرالهي است و رسيدن به ثواب وفرار از عقاب اوست يا نه، نستجير باللّه غرضش تحصيل اعتبار يا خوف از مذمت مردم يا تفسيق آنان يا از ترس فقير شدن نباشد.
2 ـ تهيه حضور ببيند از براي مجلس روحانيون، با بجا آوردن يك توبه درستي با جميع مقدمات كه از جمله آنهاست رد حقوق، چه از قبيل ماليه باشد: مثل خمس، رد مظالم و كفارات وغيرها، يا از غير ماليه باشد، مثل غيبت، اذيت و هتك عرض و ساير جنايات بر غير كه بايد استحلال ازصاحبانش بنمايد.
3 - اسباب مشغله قلبي در سفر براي خود فراهم نياورد، تا مبادا او را در حركات و سكناتش كه بايد به ياد محبوب خود باشد بازدارد، چه از قبيل عيال و اولاد باشد، يا رفيق ناملايم الطبع، يا مال التجاره ياغير آن. مقصود اين است كه خودش به دست خود اسبابي فراهم نياورد كه تمام همتش درسفر مصروف آن باشد.
4 - سعي در حليّت خرجي خود بنمايد، و زياد بردارد، و از انفاق مضايقه ننمايد، زيرا كه انفاق در حج انفاق در راه خداست، چرا بايد انسان دلگير باشد اززيادي خرج ؟ بهترين توشه ها را بردارد و زياد بذل نمايد.
5 - بايد خوش خلق باشد و تواضع بورزد واز رفيق و مُكاري(2) و غيره كوچكي بنمايد و از لغو و فحش و درشت گويي و ناملايم در حذر باشد، حسن خلق، فقط آن نيست كه اذيتش به كسي نرسد، بلكه ازجمله اخلاق حسنه آن است كه ازغير تحمّل اذيت بنمايد.
امام باقر ( عليه السلام ) فرمودند: كسي كه قصد اين خانه ميكند اگر سه خصلت نداشته باشد، مورد اعتنا قرار نخواهد گرفت: 1 ـ ورعي كه او را از گناهان باز دارد. 2 ـ بردباري كه جلو خشمش را بگيرد. 3 ـ حسن معاشرت با همراهان.(3)
1 . روي عن الرضا ( عليه السلام ) انه قال لاقول الا بعمل ولاعمل الابنية ولانية الا باصابة السُنه. تهذيب الاحكام، ج4، ص 187.
2 . صاحب وسيله نقليه (كرايه دهنده) و يا راننده و فرد ديگر مربوط به آن.
3 . عن ابي جعفر ( عليه السلام ) قال ما يعبؤ بمن يؤم هذا البيت اذا لم يكن فيه ثلاث خصال: ورع يحجزه عن معاصي اللّه وحلم يملك به غضبه و حسن الصحابه لمن صحبه. خصال، شيخ صدوق، ج 1، ص 1، بحار، ج 96، ص121.
|
22 |
|
7 - اسباب تجمّع و تكبر را در خود فراهم نياورد، بلكه شكسته دل، و غبار آلود روبه حريم الهي رود.
8 ـ از خانه خود حركت نكند، مگر اينكه نفس خودش را و هر چه با خودش برداشته، با جميع رفقاي خود و اهل خانه و هرچه تعلق به اودارد، امانتاً به خالق خود جل شأنه بسپارد و با كمال اطمينان دل، از خانه بيرون رود.
9 - اعتمادش به كيسه خود وقوّه جواني خود نباشد، بلكه در همه حال بالنسبه به همه چيز بايد اعتماد اوبه صاحب بيت باشد.(1)
بيشتر آداب زيارت معصومين عليهمالسلام در احاديث وارد شده و بعضي از آنها در كلمات علماي بزرگ آمده است و سزاوار است زائران اين آداب را رعايت كنند، تا به مقام قرب نايل گردند و از بركات زيارت هر چه بيشتر برخوردار شوند. اهم آنها به اختصار بيان ميشود.
1 ـ غسل كردن هنگام سفر براي زيارت در صورتي كه از شهر ديگري به زيارت ميرود.
2 ـ پرهيز از سخنان بيهوده و مخاصمه و جدال بين راه.
3 ـ غسل زيارت هنگام تشرّف، براي زيارت مستحب است.
4 ـ پاك بودن و پاكيزگي لباس و بدن و نيز پوشيدن جامه هاي نو، كه بهتر است سفيد رنگ باشد، و خوشبو نمودن خود مگر در زيارت امام حسين ( عليه السلام ) .
1 . فصلنامه ميقات حجّ، شماره 11، ص 17 ـ 21، تذكرة المتقين، ص 82 ـ 84.
|
23 |
|
5 ـ با وقار و آرامي گام برداشتن و با حالت فروتني و خشوع راه رفتن، تا حضور قلب لازم براي او فراهم گردد.
6 ـ خواندن اذن دخول، چنانكه در احاديث، اذن دخول هاي عام براي تشرف به هر يك از حرمهاي مطهر و اذن دخول هاي خاص، براي ورود به بعضي از بقاع متبركه وارد شده است.
7 ـ بوسيدن عتبه و آستانه مباركه
از شهيد اوّل نقل كردهاند كه فرمود: چنانچه زائر سجده كند و نيّت نمايد براي خدا سجده ميكنم كه مرا توفيق زيارت داد از بوسيدن عتبه و آستانه بهتر است.
8 ـ ادعيه و زيارتي را كه از ائمه عليهمالسلام روايت شده، بخواند، زيارتنامه هاي مجعول و ساخته ذوق افراد را واگذارد.
9 ـ هنگام خواندن زيارت، رو به قبر منور بايستد، مگر زياراتي كه مكان خواندن فقرات زيارت را معين ميكند و پس از خواندن زيارتنامه گونه ها را به ضريح گذارد و تضرّع و دعا كند.
10 ـ در صورتي كه مزاحمتي براي ديگران نباشد، نزد ضريح برود و خود را به آن بچسباند و اين كه شخص خيال كند دور ايستادن ادب است، فكري باطل است، زيرا در روايت تكيه كردن به ضريح و بوسيدن آن وارد شده است.
11 ـ نماز زيارت، حداقل دو ركعت نماز، پس از خواندن زيارت به جاي آورد. مرحوم محدث قمي گويد: شيخ شهيد فرمود: اگر زيارت براي پيغمبر ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) است، نماز را در روضه مطهر به جا آورد و اگر در حرم يكي از ائمه است در بالاي سر به جا آورد و به جا آوردن آن دو ركعت در هر مكان از حرم و نيز مسجد حرم جايز است.
12 ـ دعا كردن بعد از نماز، دعاهاي خاصي كه از ائمه روايت شده، يا آنچه به خاطرش ميرسد براي خود و بستگان و حقداران از پروردگار متعال درخواست نمايد. خلاصه چون زيارت، ديدار با ارواح پاك و اولياي بزرگ الهي است، لذا نخستين شرط زيارت «ادب» است، و ادب هم در سايه معرفت و محبّت، پديد ميآيد. از اين روي زيارت هم آداب ظاهري دارد هم آداب باطني، كه توجه به هر دو شايسته است.
در هر صورت، زيارت، وسيلهاي است براي توبه و تطهير كه در پرتو آن تزكيه باطني آدمي را فراهم مينمايد.(1)
13 ـ هنگام ورود اوّل پاي راست را داخل بگذارد و هنگام خروج اوّل پاي چپ را بيرون بگذارد.1 . ادعيه و آداب حرمين، ص 182 ـ 177.
|
24 |
|
14 ـ براي بوسيدن ضريح يا خانه كعبه، به زائرين و يا به كسي آزار نرساند.
اِذنِ دخول
«اذن ورود» از آداب معاشرت اسلامي است، كه انسان سرزده و بي اذن و اجازه وارد منزل و اتاق كسي نشود و قبلاً اعلام كند.(1) لذا در آداب زيارت حرم هاي مطهر پيامبر ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) و ائمه عليهمالسلام و بُقاع متبركه، آمده است كه به عنوان رعايت ادب، نسبت به حريم اولياي خدا، اذن دخول در آستانه ورود به حرم، خوانده شود.(2) در اذن دخول حرم رسول خدا ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) و ديگر ائمه عليهمالسلام ميگويي:
«اللّهُمَّ اِنّي وَقَفْتُ عَلي بابٍ مِنْ اَبْوابِ بُيوتِ نَبيّكَ صَلَواتُكَ عَلَيهِ وَ آله وَ قَدْ مَنَعتَ النّاسَ أَنْ يدخلوا اءِلاّ بِاِذْنِه(3) فَقلتَ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاّ أَنْ يُوءْذَنَ لَكُمْ»(4) اَللّهُمَّ اِنّي اَعْتَقِدُ حُرمَةَ صاحِبِ هذَا المَشهَدِ الشَّريفِ في غَيبَتِهِ كَما اَعتَقِدُها في حَضْرَتِهِ...»(5).
براي دخول به مكّه معظّمه، مستحب است، مكلّف «غسل» نمايد،(6) و هنگامي كه وارد مكّه ميشود با حالت تواضع وارد شود و كسي كه از راه مدينه برود از بالاي مكّه داخل شده و وقت بيرون آمدن، از پايين آن بيرون آيد.(7)
اكنون كه به لطف الهي براي انجام مناسك عمره و حجّ، تشرف يافتهايد، از خدا بخواهيد، هر آنچه را كه ميتوانيد از آداب و مستحبات مكّه بجا آورده، تا بهرهبرداري شما در اين سفر روحاني بيشتر1 . به اذن دخول، استيذان و استيناس هم ميگويند و در اين آيات مطرح شده است:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتّي تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلي أَهْلِها... فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِيها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتّي يُوءْذَنَ لَكُمْ...». سوره نور، آيه 28 ـ 26.
2 . فرهنگ عاشورا، جواد محدثي، صفحه 40.
3 . مفاتيح الجنان (اذن دخول حرم هاي شريفه).
4 . سوره احزاب، آيه 53.
5 . مفاتيح الجنان.
6 . من لايحضره الفقيه، ج2، ص531.
7 . كافي، ج4، ص400؛ مناسك حج، امام خميني قدسسره ، ص148.
|
25 |
|
در اين قسمت به پارهاي از آداب مكّه، اشاره ميشود.
1 ـ ذكر خدا را زياد نمودن
امام سجاد ( عليه السلام ) فرمود:
«وَ تَسْبِيحَةٌ بِمَكَّةَ تَعْدِلُ خَرَاجَ الْعِرَاقَيْنِ يُنْفَقُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
يك تسبيح در مكّه برابر است با انفاق خراج عراقين.(1)
2 ـ ختم قرآن
امام زين العابدين ( عليه السلام ) ميفرمايد:
«مَنْ خَتَمَ الْقُرآنَ بِمَكَّةَ، لَميَمتْ حَتّي يَرَي رَسولَاللّه ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) و يَريَ مَنزِلَهُ فِي الجَنَّة».
امام سجاد ( عليه السلام ) فرمود: هر كسي در مكه يك ختم قرآن نمايد، نميرد تا پيغمبر ( صلي اللّه عليه و آله وسلم ) و منزل خود را در بهشت ببيند.(2)
3 ـ نماز بسيار خواندن مخصوصاً در مسجدالحرام
امام سجاد ( عليه السلام ) فرمودند:
«مَن صَلّي بِمَكَّة سَبْعينَ رَكْعَةً فَقَرَأَ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ «قُل هُوَ اللّه اَحَد» و «اِنّا اَنْزَلْناهُ» و «آيةَ السُخرَةِ وَ آيةَ الكُرسي، لَمْ يَمُت اِلاّ شَهيداً».
كسي كه 70 ركعت نماز در مكه به جا آورد در هر ركعت توحيد و قدر و... را بخواند در زمره شهدا خواهد بود.(3)
4 ـ طواف، بسيار انجام دادن.
5 ـ نظر نمودن به كعبه، و بسيار تكرار كردن آن.
6 ـ انفاق كردن به بينوايان و مستمندان شهر مكّه.
7 ـ برنداشتن لقطه حرم.
1 . راهنماي حرمين شريفين، مجلّد 4 و 5، ص171.
2 . حج و عمره در قرآن و حديث، حجةالاسلام و المسلمين محمدي ري شهري، ص 52.
3 . راهنماي حرمين شريفين، مجّلد 4 و 5، ص171.