بخش 21

مسجدالاجابة #171; در مکه #187; مسجد البَیعة مسجدالحرام مسجدُالغَنَم مسجد النبی ( صلی اللّه علیه و آله وسلم ) مسجد تنعیم مسجد جعرانه مسجد جنّ مسجد حمزه سید الشهداء مسجد خیف


501


15

مسجد البَيعة

اين مسجد نزديك به عقبه منا و جمرات مي باشد . وجه تسميه اين مسجد به اين نام ، از اين جهت است كه بزرگان اوس و خزرج بيعت اول را شبانه با رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در اين محل بسته اند . در تاريخ اسلام آن شب به « ليلة العقبة » معروف است ! و آن شبي كه در آن مكان ، « ابوالهيثم » و « اسعدبن زراره » و همراهان آنها در اينجا سخن ها دارند ! و پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) از آنان پيمان گرفت كه از اسلام پشتيباني نمايند ، چه آنكه آن حضرت در مكه ، با آزار و ستم مشركين مواجه بود و كفار قريش مانع پيشرفت اسلام بودند و از اين جهت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) همه ساله انتظار مي كشيد كه موسم حج ، فرا رسد تا دعوت خود را در عرفات و منا با رؤساي قبايل در ميان بگذارد ! اين بود كه در سال دهم بعثت در محل « عقبه كبري » كه جمره عقبه هم نزديك به آن مكان است با چند نفر از مردم مدينه روبرو شد و آنها به حضرت گرويدند و بعد در سال يازدهم بعثت ، 12 نفر از بزرگان مدينه كه از آن جمله ابوالهيثم و اسعد بن زراره بودند ، آمدند و در محل مسجد البيعة با آن حضرت پيمان نصرت بستند و قرار گذاشتند كه در سال آينده جمعيت بيشتري بيايند و در همان مكان و همان زمان بيعت كامل را انجام دهند . سپس در سال 13 بعثت ، 71 مرد و 2 زن مسلمان مدينه ، در موسم حج ، « بيعت ثانوي » را استوار كردند . و اين بيعتي بسيار مهم بود كه در دل كوه هاي عقبه و محل « مسجدالبيعة » انجام گرفت و به « بيعة العقبة » و « بيعة الثانية » نيز معروف است . و بر اثر اين بيعت ، پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) به مدينه مهاجرت فرمود و اسلام چنان كه بايد انتشار يافت . ( 1 )

بناي فعلي « مسجد البيعة » ، بسيار كهن است و كتيبه اي كوفي در آن وجود دارد . ممكن است بناي آن در قرن نهم يا دهم انجام گرفته باشد و كتيبه را از دوره هاي قبل نگاه داشته باشند . به نقل از « ابي فهد » ، مسجد البيعة در سال 144 هجري ساخته شده است . اين مطلب براساس كتيبه اي بوده كه در مسجدالبيعة وجود داشته است ، وي در ذيل حوادث آن سال مي نويسد : در اين سال ، مسجدي بنا شد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . راهنماي حرمين شريفين ، ج چهارم و پنجم ، ص 94 .


502


كه آن را « مسجد البيعة » مي نامند . در ذيل حوادث سال 620 مي نويسد : خليفه عباسي ( مستنصر بالله ) در اين سال مسجد البيعة را كه در نزديكي منا است تعمير كرد . ( 1 )

16

مسجدالحرام

واژه « مسجدالحرام » پانزده بار در قرآن استعمال شده ، در مورد اينكه آيا مراد از مسجدالحرام كعبه و كل مسجدالحرام است ، يا اينكه شهر مكه را شامل مي شود ؟ بعضي گفته اند : منظور خانه كعبه و كل مسجدالحرام است ، ولي برخي معتقدند : مسجدالحرام تمام مكه را شامل مي شود ، چرا كه خداوند در اوّل سوره مباركه اسراء درباره معراج پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :

( سُبْحانَ الَّذِي أَسْري بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَي الْمَسْجِدِ اْلأَقْصَي ) ( 2 ) .

در اين آيه آغاز معراج پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را مسجدالحرام ذكر نموده در حالي كه براساس ذكر تاريخ ، آغاز معراج پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از خانه خديجه يا شعب ابي طالب يا خانه اُمِ هاني بوده ، بنابراين منظور از مسجدالحرام تمام مكه مي باشد . لكن به دليل اينكه شروع معراج پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از بيرون مسجدالحرام مسلم نيست و اين احتمال وجود دارد كه از خود مسجد صورت گرفته باشد ، دليلي بر اينكه آيه مذكور را از ظاهرش بازگردانيم ، وجود ندارد . بنابراين موضوع بحث در اين آيه خود مسجدالحرام است . ( 3 ) دلايل ديگري هم براي اثبات اين سخن كه مسجدالحرام تمام شهر مكه را شامل مي شود وجود دارد از جمله آيه شريفه : ( إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ . . . ) ( 4 )

مشركان نجس هستند ، بنابراين به مسجدالحرام نزديك نشوند . در حالي كه مي دانيم مشركين حق ورود به شهر مكه و مسجدالحرام را ندارند .

از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيدند : چرا به شهر مكه و مسجدالحرام ؛ مسجدالحرام مي گويند ؟ فرمودند :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص141 .

2 . سوره اسراء ، آيه 1 .

3 . تفسير نمونه ، ج 14 ، ص 64 ، به نقل از كنزالعرفان ، ج 1 ، ص 335 .

4 . سوره توبه ، آيه 28 .


503


« لاَِنَّهُ حُرِّمَ عَلَي الْمُشْرِكِينَ أَنْ يَدْخُلُوهُ » ( 1 )

براي اينكه كافران حق ندارند به اين حريم داخل شوند .

فضيلت نماز در مسجدالحرام

براي نماز درمسجدالحرام فضيلت زيادي در روايات ذكر شده است ، كه ذيلاً به برخي از اين روايات اشاره مي شود :

1 - از امام صادق ( عليه السلام ) و آن حضرت از پدران بزرگوارش نقل شده است : « اَلصَّلاةُ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ تَعْدِلُ مِأَةَ أَلْف صَلاة ( 2 ) ؛ نماز در مسجدالحرام با صد هزار نماز در اماكن ديگر برابر است .

2 - از امام باقر ( عليه السلام ) نقل شده است : « صَلاةٌ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَفْضَلُ مِنْ مِائَةِ أَلْفِ صَلاة فِي غَيْرِهِ مِنَ الْمَسَاجِدِ ( 3 ) ؛ خداوند يك نماز در مسجدالحرام را از صد هزار نماز در مساجد ديگر برتر مي داند . »

3 - از امام صادق ( عليه السلام ) روايت شده است : « مَنْ صَلَّي فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ صَلَاةً وَاحِدَةً قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ كُلَّ صَلَاة صَلَّاهَا وَكُلَّ صَلَاة يُصَلِّيهَا إِلَي أَنْ يَمُوتَ وَالصَّلَاةُ فِيهِ بِمِائَةِ أَلْفِ صَلَاة ( 4 ) ؛ هر كس يك نماز در مسجدالحرام به جاي آورد ، خداوند نمازهاي گذشته و آينده او را تا دم مرگ قبول خواهد كرد و نماز در آن با صد هزار نماز برابر است .

4 - پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) فرمودند : « هر كس در مسجدالحرام يك نماز واجب بخواند ، خداوند همه نمازهايي را كه از روز وجوب نماز بر او ، خوانده است و همه نمازهايي را كه تا زمان مرگ مي خواند به بركت اين نماز از او قبول مي كند . »

5 - در حديث ديگر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمودند : « يك نماز در مسجدالحرام برابر با صد هزار نماز است و يك نماز در مسجد من هزار نماز و در بيت المقدس پانصد نماز است . » ( 5 )

6 ـ « احمد بن محمد بن ابي نصر » مي گويد : از علي بن موسي الرضا ( عليه السلام ) سؤال كردم : اگر مردي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . علل الشرايع ، ج 2 ، ص 398 ، وسائل الشيعه ، ج 9 ، ص 344 ، حديث 3 ؛ بحارالانوار ، ج 93 ، ص 59

2 . جامع الاحاديث الشيعة ، ج 4 ، ص 504 ، كافي ، ج 4 ، ص 526 ، شفاء الغرام باخبار البلد الحرام ، ج 1 ، ص 152 ، شفاء الغرام باخبار البلد الحرام ، ج 1 ، ص 152 .

3 . جامع الاحاديث الشيعه ، ج چهارم ، ص 507 ، ثواب الاعمال ، ص 29 و 30 .

4 . حج و عمره در قرآن و روايات ، حجة الاسلام والمسلمين محمدي ري شهري ، ص 86 الحج و العمرة في الكتاب و السنة ، ص 71 .

5 . منتخب احاديث عمره ، حجة الاسلام و المسلمين سيد علي قاضي عسكر ، ص 41 ، به نقل از كافي ، ج 4 ، ص 527 .


504


نماز را در خانه اش در مكه به جماعت بخواند افضل و برتر است يا آن كه به تنهايي در مسجد الحرام ؟ حضرت فرمود : « به تنهايي ( در مسجد الحرام ) » . ( 1 )

مسجدالحرام ، مسجدي بدون محراب !

در عالم اسلامي « حرم » بسيار است ، اما مسجدالحرام چيز ديگري است . مسجد الحرام ، حرم همه حرم هاست . فاصله قدسي مسجدالحرام با ساير حرم ها به اندازه فاصله قدسي آن حرم ها با اماكن معمولي است . هر جا در دنيا بقعه و آستانه مقدسي هست ، قداست خود را از توحيد مي گيرد و اينجا مركز توحيد است . در هر مسجدي كه در دنيا وجود دارد ، محراب مقدس ترين نقطه است ، امّا همه مسجدها و همه محراب ها از آن جهت تقدس يافته اند كه روبه روي كعبه قرار دارند . مردم همه روبه روي محراب ها نماز مي گزارند و محراب ها به سوي كعبه است و كعبه محراب محراب هاست و مولوي از اينكه شبي خواب ديده بود كه در خانه كعبه به دنبال محراب مي گردد ، شگفت زده شده :

دوش خوابي ديده ام خود عاشقان را خواب كو * * * كاندرون كعبه مي جستم كه آن محراب كو

كعبه جان ها نه آن كعبه كه چون آنجا رسي * * * در شب تاريك گويي شمع يا مهتاب كو

بلكه بنيادش ز نوري كز شعاع نور او * * * نورگيرد جمله جان ها ليك جان را تاب كو

در ميان باغ حسنش مي پر اي مرغ ضمير * * * كايمن آباد است آنجا ، دام يا مضراب كو

چون زشورستان تن رفتي سوي بستان جان * * * جز گل و ريحان و لاله ، چشمه هاي آب كو

چون هزاران حسن ديدي كان نبد از كالبد * * * پس چرا گويي جمال فاتح الابواب كو

چون به وقت رنج و محنت زود مي يابي درش * * * بازگويي او كجا ، درگاه او را باب كو

باش تا موج وصالش در ربايد مرترا * * * غيب گردي پس بگويي عالم اسباب كو ( 2 )

مقامات چهارگانه در مسجد الحرام

تصويرهاي قديمي مسجدالحرام نشان مي دهد كه در داخل مسجد ، در چهار نقطه ، مقصوره هاي كوچكي وجود داشته كه امام جماعت زير آنها مي ايستاده و نماز مي خوانده است . در واقع از قرن پنجم هجري يا بعد از آن زماني كه اهل سنت هر كدام پشت سرامام خود نماز مي خواندند ، در مسجدالحرام چهار مكان براي چهار امام حنفي ، شافعي ، مالكي و حنبلي ايجاد شده كه نمازجماعت را در آنجا مي گزاردند . در نماز مغرب ، همه همزمان نماز را شروع مي كردند . اما در برخي وقت هاي ديگر ، به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كافي ج4 ، ص527 .

2 . حج نماز بزرگ ، غلامعلي حداد عادل ، ص 21 .


505


ترتيب شافعي ، مالكي ، حنبلي ، و سپس حنفي نماز را اقامه مي كردند . ( 1 )

در دوره هايي از تاريخ كه شيعيان زيدي بر امور مسجدالحرام مسلط بودند ، امام زيديه نيز نماز را به جماعت مي خوانده است ، گفتني است كه در برخي دوران ها ، مذهب حنبلي ، امامي در مسجد نداشته است .

مقام حنفي به دليل رسميت مذهب حنفي براي دولت عثماني ، از مهمترين مقام ها بوده و در برابر ناودان طلا قرار داشته است . مقام شافعي ابتدا در پشت مقام ابراهيم بوده و سپس به بالاي بنايي كه برفراز زمزم قرار داشت انتقال يافته است . .

در دوره سعودي ، اين چهار مقام به مرور تخريب شد و همه سنيان ناگزير پشت سر يك امام كه از سوي دولت سعودي معين مي شود ، نماز مي خوانند . كردي نوشته است كه اين اقدام از زمان روي كار آمدن « عبدالعزيز » رواج يافت ( 2 ) ، اما تخريب مقام ها از سال 1377هجري آغاز شد . ( 3 )

درهاي مسجدالحرام

مسجدالحرام در گذر تاريخ و در توسعه هايي كه صورت گرفت ، داراي درهاي بسياري شد كه برخي از آن ها در هر دوره ، نام ويژه اي به خود گرفت . در حال حاضر ، مسجدالحرام شمار فراواني در كوچك و بزرگ دارد . ( 4 ) درهاي كوچك اغلب در طرف مسعي است كه نام آن ها عبارت است از ؛ « باب بني شيبه » ، « باب السلام » ، « باب علي » ، « باب النبي » ، « باب العباس » و در دو سوي اين درها ، باب مروه در برابر مروه و باب صفا در برابر صفا است . گفتني است كه باب بني شيبه از اعتبار خاصي برخوردار بوده است ؛ زيرا پس از سقوط هبل از بام كعبه ، آن را در كنار اين در دفن كردند و بنابراين ، آمد و رفت موحدان در اين جا ، به معني كوبيدن بيشتر شرك و بت پرستي است ، استحباب ورود از اين در به مسجد به همين دليل است . ( 5 )

در سمت شمال مسجد ، افزون بر درهاي متعدد ، مهم ترين دري كه در امتداد كوه مروه قرار دارد « باب الفتح » است كه ورودي آن بسيار بزرگ مي باشد . اين در ، همان دري است كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در فتح مكه ( 20 رمضان سال هشتم ) از آن وارد گرديد . در سمت غرب ، مهم ترين در « باب فهد » است ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 و 2 . تاريخ القويم ، ج 5 ، ص 328 .

3 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 108 و 109 .

4 . مسجدالحرام نوزده در دارد كه بيشتر آن ها بر چند طاق گشوده مي شود . مثلاً باب الصفا پنج طاق دارد كه سابقاً بني مخزوم مي ناميدند و از بزرگ ترين درهاي مسجد است و راه سعي از آن مي باشد . فصلنامه ميقات حج ، ج 8 ، ص 196 .

5 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 104 ، به نقل از من لايحضره الفقيه ، ج 2 ، ص 238 ، ش 2292 .


506


زيرا افزايش جديد مسجد در اين قسمت ، سبب قرار دادن اين در گشته و در قسمت شمال مسجد ، دو در بزرگ قرار دارد كه عبارت است از « باب اجياد » و « باب ملك عبدالعزيز » . ( 1 )

شايان ذكر است كه بسياري از نام هاي تاريخي از روي درهاي مسجدالحرام حذف شده است و اخيراً جز چند باب ، سايرباب ها با عنوان « رقم » وشماره ياد شده است كه اين نيزدرراستاي نفي آثار تاريخي انجام گرفته است .

توسعه مسجدالحرام

پيروزي اسلام در مكه سبب شد تا خانه خدا و اطراف آن از لوث وجود بت ها پاك شود و فضاي مكه را اذان بلال ، كه شعار توحيد بود ، در بر گيرد . تا اين زمان هيچ حصاري و بنايي در اطراف مسجدالحرام نبود ، تنها در اطراف كعبه ، آن سوي محدوده طواف ، خانه هاي عرب بنا شده بود .

توسعه در زمان خليفه دوّم

با گسترش اسلام و افزوده شدن به شمار مسلمانان احساس شد كه بايد محدوده طواف و سيع تر شود ، از اين رو خليفه دوم دستور داد تا خانه هاي اطراف را بخرند و خراب كنند و به محدوده مسجد بيفزايند ، هم چنين گفت تا ديواري كم تر از قامت يك انسان در اطراف مسجد بكشند ، درهايي نيز در آن بگشايند و مشعل هايي بر فراز ديوارها نصب كنند تا مسجد در شب روشن بماند . پرده هاي كعبه را نيز عوض كنند . از آن جا كه كعبه و مسجد در معرض سيل بود ، كوشش شد تا سيل بندهايي در اطراف آن احداث شود كه از هجوم آب و سرازير شدن آن به مسجد جلوگيري كند .

توسعه در زمان خليفه سوّم

در سال هفدهم هجري ، خليفه سوم در سال 26 هجري بار ديگر بر محدوده مسجد افزود . او دستور داد تا خانه هاي ديگري را خريده و ضميمه مسجد سازند . خليفه سوّم ، هم زمان با توسعه مساحت مسجد ، دستور داد كه رواق هايي براي مسجد ساخته شود ، تا آن زمان محيط اطراف كعبه ، به طور كامل بدون سقف بود و اين نخستين باري بود كه بخش هايي از آن مسقف مي شد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 104 ، به نقل از من لايحضره الفقيه ، ج 2 ، ص 238 ، ش 2292 .


507


توسعه در زمان خلافت وليد

« وليد بن عبدالملك اموي » ( خلافت از 86 تا 89 هـ ) در دوره اي حكومت مي كرد كه خزانه بيت المال پر از غنائم و اموالي بود كه به عنوان خراج و جزيه و عُشريه از اطراف و اكناف به شام مي رسيد . او خليفه اي اهل رفاه و علاقمند به ساختن بناهاي باشكوه و پرعظمت بود ، از اين رو علاوه بر ساختن جامع اموي در دمشق و توسعه مسجدالنبي در مدينه و بناي بسياري از اماكن مدينه ، بر مساحت مسجدالحرام به مقدار 1725 متر افزود و مسجد را بازسازي كرد . او رواق هايي در اطراف مسجد ساخت و آن ها را با ستون هايي عظيم سرپا نگاه داشت . اين ستون ها به صورت زيبايي تزيين شد و در قسمت هايي از آن ها طلا به كار رفت .

توسعه در عهد عباسيان

منصور ، دومين خليفه عباسي ( خلافت از 136 ـ 158 هـ ) در سفري كه براي برگزاري حج به مكه آمد ، احساس كرد كه مسجد گنجايش مسلمانان را كه براي حج آمده اند ندارد . مصمم شد تا با خريدن خانه هاي اطراف و ضميمه كردن آن ها به مسجد به توسعه آن اقدام كند . مردمي كه صاحب خانه هاي اطراف بودند ، با چنين تصميمي مخالفت كردند ، اما پس از آن به فروش خانه هاي خود رضايت دادند .

در اين افزايش مساحت ، وسعت مسجد دو برابر شد و نزديك به پنج هزار متر مربع بر مساحت مسجد افزوده شد . اين افزايش در جهت شمال و غرب مسجد انجام شد .

« مهدي عباسي » فرزند منصور ( خلافت 158 ـ 169 هـ . ق ) در سال 161 تصميم به افزايش مجدد مساحت مسجد گرفت و خانه هاي بيشتري را خريد و به مسجد ضميمه كرد . برخي از مردم از واگذار كردن خانه هاي خود ابا داشتند . وقتي مهدي عباسي در اين باره از امام موسي بن جعفر ( عليه السلام ) سؤال كرد ، حضرت به او نوشت : اگر كعبه پس از آمدن مردم به اين جا ساخته شده ، يعني ابتداء مردم اين جا سكونت داشته اند ، مردم در واگذار نكردن خانه هاي خود اولي هستند ، اما اگر ابتداء كعبه بوده و مردم پس از آن آمده اند ، مسجد به زمين هاي اطراف خود اولويت دارد . مهدي عباسي با استناد به همين نكته ، خانه ها را گرفت . پس از آن ، صاحبان خانه ها نزد امام كاظم ( عليه السلام ) آمدند و از ايشان خواستند تا از مهدي بخواهد پول خانه شان را بدهد و امام چنين كرد . ( 1 )

مساحت افزوده شده در دوران مهدي 8380 متر بود . مهدي عباسي در سال 164 از كاردانان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تاريخ اسلامي مكه و مدينه ، به نقل از تفسير العياشي ، ج اول ، ص 185 .


508


خواست طرحي تهيه كنند تا مسجد از ناحيه جنوبي نيز وسعت پيدا كند به طوري كه به صورت تقريبي ، مسجد به شكل مربع درآيد ، به گونه اي كه كعبه در ميانه قرار گيرد . بدين ترتيب مجدداً مساحت مسجد به 6560 متر افزايش يافت و رواق هايي اطراف آن ساخته شد . پس از مهدي عباسي ، در زمان « معتضد » و « مقتدر عباسي » قسمت هاي كوچكي به بخش هاي شمالي و غربي مسجد افزوده شد . از آن جمله « دارالندوه » بود .

پس از آن ، جز بازسازي هاي اصلاحي ، كه هر از چندي ، به وسيله خلفا و اميران در مسجدالحرام انجام مي يافت ، كاري صورت نگرفت .

توسعه در دوره سعودي ها

در سال 1368 قمري ( 1328 ش ) « ملك عبدالعزيز » دستور داد تا مسجد را از هر سو توسعه دهند ، اين توسعه از سال 1375 قمري ( 1335 ش ) آغاز شد . مساحت مسجد را تا 160861 متر برساند . اين مقدار مساحت براي جمعيت نمازگزاري بالغ بر سيصد هزار تن در نظر گرفته شد . تعداد درهاي مسجد نيز در اين افزايش تا 64 رسيد . ملك فهد به دنبال مرگ برادرش خالد در سال 1402 ق/1361 ش به سلطنت رسيد . يكي از كارهاي اساسي خود را رسيدگي به امر حرمين شريفين قرار داد . وي به سال 1409 قمري تصميم گرفت ، مسجد الحرام را به صورت بي سابقه اي افزايش دهد . اين افزايش تاكنون بيش ترين افزايشي بود كه در طول تاريخ مسجدالحرام در اين مسجد صورت گرفته بود . افزوده دوم سعودي ، به طور عمده در بخش غربي مسجد صورت گرفت و محدوده اي به وسعت 76000 هزار متر مربع را در اين قسمت به صورت يك مربع در ضلع غربي مسجد ، بر آن افزود ، دو مناره بزرگ كه هر يك به ارتفاع 89 متر بود در آن قسمت بنا كرد ، به علاوه اقدامات اساسي ديگري مانند بناي زيرزمين ، ايجاد يك طبقه روي طبقه هم كف و نيز آماده سازي سطح بالاي طبقه نخست براي اقامه نماز ، از كارهايي بود كه صورت گرفت .

جدا از رواق هاي افزوده شده ، محوطه هاي بزرگي در شرق و غرب و جنوب در خارج از مسجد بدون سقف براي اقامه نماز آماده گرديده است . مساحت تقريبي اين ميادين در شرق بيرون مسعي 46000 متر مربع و در جهات ديگر 42000 متر مربع و جمعاً 88000 متر مربع مي باشد . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 72 .


509


17

مسجدُالغَنَم

« فاكهي » از محلي در قرن « مسقله » ( كه مصفله هم نوشته اند ) يادكرده و گفته است : مسفله ، محلي است كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) پس از فتح مكه در آنجا نشست و تازه مسلمان شده هاي شهر مكه با آن حضرت بيعت كردند .

« ازرقي » آنجا را مسجدي مي داند كه پس از فتح مكه در آنجا مردم با پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بيعت كردند . اين مسجد در محله قرن مسفله بوده است . وي مي افزايد : اين مسجد در قسمت بالاي مكه ، نزديك « سوق الغنم » ، در قرن مسفله بوده است .

محقق كتاب اخبار مكه از « ابن ظهيره » نقل كرده است كه گفت : « و هذا المسجد لايعرف الآن » اما همو در مورد ديگري ، در پاورقي نوشته است : سوق الغنم در قديم ، داخل وادي اي در شرق كوه « الرقمتين » قرار داشت و اكنون « سوق الجودريه » ، يا بازار ابوسفيان ! نام دارد . درآنجا مسجد كوچكي وجود دارد بانام مسجدالغنم كه بعيد نمي نمايد اين همان مسجدي باشد كه ازرقي از آن ياد كرده و گفته در محله قرن مسفله است . گفتني است در ابتداي بازار مزبور از سمت حرم به سمت بالا و دست چپ ، زاويه كوچكي حدود دوازده متر وجود داشته كه مصلي بوده و سال هاي پيش آن را خراب كرده و در جايش مغازه اي با نام « السريحي للخردوات و الهدايا » ساخته اند .

از اين مسجد با عنوان « مسجدالبيعة » هم ياد شده كه عبدالملك بن دهيش معتقد است اين مسجد از ميان رفته است . « عاتق بن غيث بلادي » ، متخصص تاريخ مكه گفته است : « مسجدالبيعة » يا مسجدالغنم همان است كه روبه روي اداره تلفنخانه پايين تر از پل حجون است . او مي گفت : قرن مصفله دقيقاً همان جاست ، بدين ترتيب به طور دقيق نمي توان درباره محل اين مسجد نظريه اي داد . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 122 به نقل از فاكهي ، اخبارمكه ، ج 4 ، ص 137 .


510


18

مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله )

يكي از با عظمت ترين و مقدس ترين آثار تاريخي اسلام ، در دنيا « مسجد النبي » است . اين مسجد پس از حرم مكه ، دومين مسجدي است كه از نظر شرافت و فضيلت در جهان اسلام مانند ندارد . و يكي از اماكني است كه شخص مسافر در قصر و اتمام نماز در آن مخيَّر است . و در روايات عديده آمده كه مسلمانان مي توانند به قصد آن شدِّ رحال كنند . اين مسجد در گذشته در مشرق شهر مدينه و اكنون تقريباً در وسط آن واقع گشته است .

در حديثي از حضرت علي ( عليه السلام ) آمده است :

« أَرْبَعَةٌ مِنْ قُصُورِ الْجَنَّةِ فِي الدُّنْيَا الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ وَمَسْجِدُ الرَّسُولِ ( صلّي الله عليه وآله ) وَمَسْجِدُ بَيْتِ الْمَقْدِسِ وَمَسْجِدُ الْكُوفَةِ » ( 1 ) .

در دنيا چهار قصر از قصرهاي بهشت است :

1 ـ مسجدالحرام

2 ـ مسجد النبي

3 ـ مسجدالاقصي ، در بيت المقدس

4ـ مسجد كوفه .

حضرت امير ( عليه السلام ) فرمود : « لا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلاَّ إِلَي ثَلاثَةِ مَسَاجِدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ( صلّي الله عليه وآله ) وَ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ » ( 2 )

در عظمت اين مسجد همين بس كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ثواب يك ركعت نماز در اين مسجد را بيش تر از ثواب يكهزار ركعت نماز دانسته كه در غير آن بجاي آورده شود مگر در مسجدالحرام « صَلاةٌ فِي مَسْجِدِي هَذَا أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ صَلاة فِي غَيْرِهِ إِلاَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . امالي شيخ طوسي ، ص 369 ، حديث 788 ، الحج و العمرة في الكتاب والسنة ، ص 62 .

2 . خصال ، ص 143 ؛ وسائل الشيعه ، ج 5 ، 257

3 . كافي ، ج 4 ، ص 556


511


چگونگي ساخت مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله )

پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) روز جمعه « قبا » را به قصد ورود به شهر يثرب ترك كرد و سوار بر ناقه خويش وارد شهر شد ، و آنگاه كه نخستين گام را بر دروازه مدينه نهاد و اين دعا را خواند : ( رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْق وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْق وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً ) ( 1 )

مردم از مهاجر و انصار ، يهودي و مسلمان و مشرك و زن و مرد ، كوچك و بزرگ به دنبال ناقه روان بودند ، زنان و كودكان سرود مي خواندند ، شعار مي دادند ، شادي مي كردند . نگاه هاي مشتاق و كنجكاو همه در چهره پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) خيره شده بود . ناقه را رها كرده بود و خود تصميمي نداشت . حضرت از خانه هاي ( بني سالم بن عوف ) گذشت ، عتبان بن مالك و عباس بن عباده پيشاپيش رجال خانواده جلو آمدند ، و زمام ناقه را گرفتند و گفتند : اي رسول خدا ! با همراهانت نزد ما اقامت كن . حضرت كه غرق انديشه بود و چشم به راه ناقه دوخته بود ، فرمود : راهش را باز كنيد ، او مأمور است . مردم كنار رفتند و ناقه به راه افتاد . ناقه از خانه هاي ( بني ساعده ) گذشت ، سعدبن عباده و منذر بن عمر ، با رجال معروف بني ساعده پيش آمدند و راه را بر ناقه گرفتند ، و گفتند : اي رسول خدا ! با عِدّه و عُدّه و نگهبانانت نزد ما بيا ، فرمودند : راهش را باز كنيد ، او مأمور است . كنار رفتند و ناقه به راه افتاد ! بر خانه هاي ( بني حارث بن خزرج ) گذشت . سعدبن ربيع و خارجه بن زيد و عبدالله بن رواحه ، قهرمانان معروف انصار با مردان خانواده پيش آمدند و راه را بر ناقه گرفتند و گفتند : اي رسول خدا ! با عِدّه و عُدّه و نگهبانانت بر ما فرود آي ، فرمود : راهش را باز كنيد ، او مأمور است . كنار رفتند و ناقه به راه افتاد . هيچ كس نمي دانست كه ناقه كجا خواهد ايستاد ، اما همه مي دانستند مردي كه تا چند لحظه ديگر نخستين سنگ بناي بزرگ را پي مي ريزد ، بر قلمرو قيصر و خسرو حكومت خواهد راند . حشم و خدمه ، و عمله خلوت نخواهد داشت ، در حصار هيچ خانواده اي و گروهي و طبقه اي نخواهد گنجيد . ناقه از برابر خانه ها ، و خانواده هاي بزرگ شهر گذشت .

ناقه زانو زد

ناگهان رود خروشان مردم كه در كوچه هاي شهر به دنبال حضرت روان بود پس خورد ، ولوله شگفتي برپا گرديد ، چه خبر شده است ؟ ناقه زانو زده است ! كجا ؟ در قطعه زميني كه از نظر ظاهر چندان ارزشي ندارد ، و چند درخت خرما در آن ديده مي شود ! « ابوايوب » ( 2 ) كه ( به روايت سلمان از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سوره اسراء ، آيه 80 .

2 . تاريخ القويم ، ج 1 ، ص 427 .


512


فقيرترين مردم مدينه بود . ) خانه اش در كنار اين زمين بود ، به شتاب آمد و لوازم سفر پيغمبر را گرفت و به خانه برد و مادر را صدا كرد كه در را بگشا كه سيّد و آقاي بشر ، پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) وارد بر ما شد . مادر ايوب حضرت را استقبال كرد ولي چون نابينا بود گفت : واحسرتا كه چشم ندارم جمال پيامبر را تماشا كنم . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) دعا كرد و آن زن بينا گرديد ! اين اوّلين معجزه آن حضرت در مدينه بود . ( 1 )

زميني كه در همان نزديكي جهت مسجد در نظر گرفته شد ، بخشي از آن داراي درخت غرقد و نخل بود ، بخشي هم قبرستان بود كه هنوز آثار قبور در آن وجود داشت و قسمتي هم از آنِ دو كودك يتيم به نام هاي سهل و سهيل ( 2 ) بود كه حضرت آن را از وليّ آنان خريد . پس از آن درخت ها را كنده ، قبور را صاف كردند و زمين را براي بناي مسجد آماده ساختند . و با تمام توان در ساخت مسجد شركت كردند . مسجدي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بنا نهاد ، در زميني محدودتر و بنايي ساده تر و در نهايت خلوص بنا شده بود .

مسجدي را كه آن روز پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بنا كرد ، طول آن هفتاد ذراع و عرض آن شصت ذراع ـ هر ذراع حدود نيم متر ـ ( حدود 1050 متر مي شود ) و ارتفاع آن 75/1 متر بود ، به طوري كه سر برخي از افراد به سقف مي رسيد . نخستين بناي آن از شاخ و برگ و تنه درخت نخل و پس از سال چهارم هجري از خشت و گِل بود . در آغاز ، قبله مسجد به سمت شمال و جهت بيت المقدس بود . پس از تغيير قبله ، بخش مسقف مسجد به جهت جنوبي منتقل شده و صفه به شمال مسجد انتقال يافت . مسجد با همين بنا براي هفت سال محل برگزاري نماز جماعت ، نماز جمعه و خطبه هاي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بود و در سال هفتم هجرت ، با گسترش اسلام و افزايش شمار مسلمانان ضرورت توسعه مساحت مسجد مطرح شد . رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بر طول و عرض مسجد افزود و ساخت آن 2475 متر مربع رسيد . در اين توسعه شكل مسجد به صورت مربع درآمد . ( 3 )

اين مسجد در گذر زمان بارها توسعه يافته تا اين كه به شكل كنوني در آمده است ، كه در حال حاضر مساحت آن بالغ بر چهارصد و پنجاه هزار متر است ، و گويا اخيراً طرح توسعه بيشتر آن توسط حكومت سعودي ، مطرح شده است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . راهنماي حرمين شريفين ، ابراهيم عباس ، ج 4 و 5 ، ص 48 و 49

2 . سهل در جنگ هاي بدر و احد و ديگر غزوات شركت داشت و در زمان خليفه دوّم از دنيا رفت و سهيل نيز جز در غزوه بدر ، در ديگر غزوات همراه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بود و قبل از برادرش رحلت كرد . مشاهد و مشاعر حج ، ص 27 ، به نقل از سيره ابن هشام ، ج 3 ، ص 143 .

3 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 203 ، به نقل از وفاء الوفاء ، ج 1 ، ص 327 .


513


اين مسجد داراي آثار تاريخي ديدني زيادي از جمله روضه مباركه ، مرقد پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) خانه حضرت علي ( عليه السلام ) و فاطمه زهرا ( عليها السلام ) محراب و منبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، محراب تهجد ، مكان اصحاب صفه ، ستون هاي حرس ، وفود ، سرير ، توبه ، حنانه ، مخلقه و مهاجرين است .

درهاي مسجدالنبي

در زمان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) براي مسجد سه در ساخته شد . در بخش شرقي « باب جبرئيل » بود ، كه زماني « باب آل عثمان » و « باب النبي » نيز ناميده مي شد . محل اصلي اين باب ، در ديوار شرقي مسجد ، حدود دو متر بالاتر از نقطه تلاقي ضلع غربي حجره شريف با ديوار شمالي بوده است . در واقع باب جبرئيل فعلي ، دقيقاً در برابر در اصلي قرار ندارد و قدري شمالي تر از محل اصلي آن است . باب غربي مسجد ، « باب عاتكه » است كه در حال حاضر به « باب الرحمة » مشهور است . نام گذاري اين در به « باب رحمت » بر پايه حديثي از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) است كه شخصي از اين در وارد شد و از خدا طلب نزول باران كرد و رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) دعا كرد و پس از هفت روز بارندگي به خواسته همان شخص ، كه از همين درآمده بود ، تقاضاي قطع باران شد . در سوم تا پيش از تغيير قبله ، در ديواره جنوبي مسجد در ميان محراب حضرت و حجره شريف بود كه بعدها با تغيير قبله به ديوار شمالي منتقل گرديد . گفتني است از زماني كه حجراتي در كنار ديواره هاي شرقي ، غربي و شمالي مسجد ساخته شد از هر يك از حجرات دري به مسجد گشوده شد كه صاحب آن خانه از اين در كوچك ، كه آن را « خوخه » نيز مي ناميدند ، به مسجد وارد مي گرديد . سال سوم هجرت ، اندكي پيش از غزوه احد ، فرماني از سوي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و در واقع از سوي خداوند صادر شد كه همه درها بسته شود مگر در خانه علي ( عليه السلام ) ، « سَدُّوا الاَْبْوابَ اِلَي الْمَسْجِدِ اِلاّ باب عليّ ( 1 ) » . گفتني است كه « باب السلام » و « باب النساء » در ابتداي بخش افزوده مسجد ، توسط خليفه دوّم بوده و در اين دوره تأسيس شده است . در بناي جديد درهاي تازه اي ساخته شده است كه جمعاً شامل هفت در بزرگ مي باشد . مجموع درها كه با رقم و عدد مشخص شده ، به 41 رسيده است . باب رقم 1 ، « باب السلام » و باب رقم 41 ، « باب البقيع » مي باشد . ( 2 )

نخستين بناي مسجد

مسجد رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در نخستين بناي خود ، مساحتي شامل هفتاد ذراع در شصت ذراع بوده كه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 236 به نقل از بحارالانوار ، ج 39 ، ص 20 .

2 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 236 .


514


در حدود 1050 متر مربع مي شود . مسجد نخست با ديوارهاي خشتي و گِلي و ستونهايي از تنه درختان خرما بنا گرديد . سقف مسجد هم با شاخه هاي درخت خرما پوشيده شد ، به طوري كه در هنگام باران آب بر سر و صورت نمازگزاران مي ريخت و زمين در زير پيشاني رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و اصحاب گِل مي شد . ( 1 )

در آغاز ، قبله مسجد به سمت شمال و جهت بيت المقدس بود . پس از تغيير قبله ، بخش مسقف مسجد به جهت جنوبي منتقل شد و صُفه به شمال مسجد انتقال يافت .

مسجد با همين بنا براي هفت سال محل برگزاري نماز جماعت ، نماز جمعه و خطبه هاي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بود ، گرچه برخي نوشته اند كه در سال چهارم هجري ، ديواره هاي آن از خشت و گِل بنا شد . در سال هفتم هجرت ، با گسترش اسلام و افزايش شمار مسلمانان ، ضرورت توسعه مساحت مسجد مطرح شد . رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بر طول و عرض مسجد افزود و مساحت آن به 2475 متر مربع رسيد . در اين توسعه ، شكل مسجد به صورت مربع درآمد ، قبله مسجد نيز از سال دوم هجري از شمال به سمت جنوب تغيير كرد و از آن پس ، نه به سوي بيت المقدس ، كه قبله يهود بود ، بلكه به سوي مكه نماز خوانده مي شد .

توسعه مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله )

مسجدي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بنا كرد ، از جهات زيادي با آن چه امروز در جاي آن ساخته شده ، تفاوت دارد ، زيرا آن مسجد در زميني محدودتر و با بنايي ساده تر و خلوصي بيش تر بنا شده بود .

طول مسجد هفتاد ذراع ، عرض آن شصت ذراع ـ هر ذراع حدود نيم متر ( 2 ) ـ و ارتفاع آن 75/1 متر بود ، به طوري كه سر برخي افراد به سقف مي رسيد . نخستين بناي آن از شاخ و برگ و تنه درخت نخل و پس از سال چهارم هجري از خشت و گل بود . ( 3 )

اين مسجد در گذر زمان ، بارها توسعه يافته تا اين كه به شكل كنوني درآمده است .

توسعه مسجد در سال هفدهم هجري

با گسترش فتوحات ، جمعيت مسلمانان افزايش مي يافت و در اين ميان مدينه به عنوان مركز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 236 .

2 . المساجد الاثريه في المدينه النبويه ، محد الياس عبد الغني ، ص 18 .

3 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 204 ، به نقل از وفاء الوفاء ، ج 1 ، ص 327 .


515


خلافت ، جمعيت بيش تري را به خود جذب كرد . خليفه دوّم ( خلافت از 13 تا 23 هـ . ) تصميم گرفت تا خانه هاي اطراف را بخرد و آن ها را ضميمه مسجد نمايد ، در افزايش جديد در سمت قبله ، حدود پنج متر ، در سمت غرب 10 متر و در سمت شمال 15 متر به مسجد افزوده شد .

مجموع مساحت افزوده شده 1100 متر مربع بود و مساحت مجموع آن به 3575 متر مربع مي رسيد .

توسعه مسجد در سال 29 هجري

عثمان وسعت مسجد را نسبت به زمان خليفه دوّم زيادتر كرد ( 1 ) ، به طوري كه به 4071 متر مربع رسيد . اين افزايش نيز در پي درخواست مردم بود كه مجبور بودند براي نماز جمعه خارج از مسجد بنشينند . در برابر ، شماري از مردم كه خانه هايشان در افزايش تخريب مي شد ، با توسعه مسجد مخالف بودند . بنابراين آن چه نقل شده عثمان وضعيت عمومي مسجد را تغيير داد ، 496 متر به مسجد افزود ، در بناي جديد از سنگ هاي حجاري شده و منقّش استفاده كرد و سقف را با چوب ساج ترميم كرد .

توسعه مسجد در عهد وليد بن عبدالملك

مسجد نبوي تا سال 88 هجري تغييري نيافت . در زمان خلافت وليدبن عبدالملك و آن گاه كه عمر بن عبدالعزيز از طرف وي حكومت مدينه را داشت ، توسعه نسبتاً زيادي در مساحت مسجد و بناي آن داده شد ( 2 ) . اين توسعه به دستور وليد شامل شرق مسجد نيز شد كه حجره هاي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در آن جا قرار داشت . براساس دستور وي قرار شد تا گرد مرقد پيامبر ديواري بكشند و از آن ناحيه نيز بر مسجد افزوده شود . مردم مدينه كه اين حجرات را خاطره حضور رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و زندگي ساده آن حضرت ميان خود مي ديدند ، از شنيدن خبر تخريب شروع به شيون و زاري كردند . توسعه جديد در سمت شرق ، غرب و شمال صورت گرفت . در سمت شمال 100 متر ، در قسمت شمال غرب به سمت شرق 5/67 متر و در ناحيه جنوب به شرق 75/83 متر افزوده شد و بدين ترتيب ، مساحت مسجد به بيش از 6400 متر مربع رسيد . برخي مساحت مسجد را پس از افزايش اين دوره تا 7500 متر مربع نوشته اند . از آن جا كه وليد علاقه بسيار زيادي به بناي ساختمان هاي زيبا داشت ، دستور داد تا افزون بر بناي مستحكم مسجد ، تزيينات فراواني در آن صورت گيرد . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . المساجد الاثرية في المدينة المنورة ، الياس عبدالغني ، ص 19 .

2 . همان ، ص 19 .

3 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 208 ، به نقل از تاريخ طبري ، ج ششم ، ص 436 .


516


وي براي بناي مسجد از قيصر روم استمداد كرد و او نيز افزون بر كمك مالي فراوان شامل صد هزار مثقال طلا ، يك صد كارگر ماهر براي وليد فرستاد ، با كمك اين افراد بود كه وليد مسجد را به شكل زيبايي ساخت و بناي جديد ، افزون بر مستحكم ساختن ديوارها ، سقف را نيز تا 12 متر بالا بردند و دوسقف با فاصله بنا كردند ، تا در صورت آمدن باران و نفوذ آن از سقف اوّل ، سقف دوم مانع از رسيدن آب به مسجد باشد . هم چنين چهار مئذنه براي مسجد ساخته شد كه يكي از آنها به دليل مشرف بودن بر خانه مروان حكم ، اندكي بعد تخريب شد .

در اين زمان ، تزيين مسجد به اين صورت انجام گرفت ، ستون هاي سنگي تراش خورده با روكش هاي فلزي ، ديوارهاي بلند و مزيّن به نقوش ـ گچ كاري ، كاشي كاري ديوارها ، برپايي مقصوره ها ، نقاشي سقف و تزيين آن با چوب ساج ، جايگزين بناي مستحكم و سنگي به جاي خانه هاي گِلي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و . . . خلاصه اين كه اين مسجد تبديل به ساختماني شد كه تا آن زمان در جزيرة العرب نظير نداشت .

توسعه مسجد در زمان مهدي عباسي

بني عباس در سال 132 هجري بر مسند خلافت نشستند . گفته شده كه سفاح و منصور اولين و دومين خليفه عباسي ، قصد توسعه مسجد را داشتند ، اما فرصت اين كار را پيدا نكردند . « مهدي » فرزند منصور ، در مسجد الحرام و مسجد النبي ، بناهاي جديدي ساخت . وي در سال 158 سفري به مدينه داشت و تصميم گرفت تا مسجد رسول خدا را بازسازي كند و بر مساحت آن بيفزايد . اقدام عملي او در اين باره از سال 161 ، 162 هجري آغاز گرديد . مجموعه مساحتي كه مهدي به مسجد افزود شامل 2450 متر مي شد . ( 1 ) هم چنين او شمار ستون هاي مسجد را بيش تر كرده و به تعداد درهاي آن افزود . در اين زمان مسجد 20 در داشت ، چهار در شمالي ، هشت در غربي و هشت در شرقي .

توسعه مسجد در سلطنت عبدالعزيز سعودي

تا سال 1370 قمري كه از سوي ملك عبدالعزيز تلاش جديدي را براي بازسازي مسجد آغاز شد ، اقدامي براي تعميرات اساسي در مسجد به عمل نيامده بود . در اين سال ، عبدالعزيز كار را آغاز كرد و زير نظر عده اي از مهندسان طرح هايي را براي توسعه مسجد آماده ساخت . در سال 1373 قمري ، كار به طور رسمي شروع شد . مجموع مساحت مسجد پس از بازسازي به 16327 متر مربع رسيد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . المساجد الاثرية في المدينة المنورة ، صفحه 19 .


517


اين افزايش در قسمت هاي شمالي ، غربي وشرقي صورت گرفت . علاوه بر 6025 متري كه ضميمه مسجد شد ، حدود 169311 متر به عنوان ميدان ها و خيابان هاي اطراف مسجد ، از خانه هاي اطراف تخريب گرديد .

توسعه مسجد در سلطنت فهد بن عبدالعزيز

آخرين مرحله توسعه مسجد ، توسط فهد آغاز شد . وي از سال 1402 هجري قمري ، سلطنت خود را آغاز كرد وتلاش زيادي براي توسعه مسجدالحرام و مسجدالنبي و نيز برخي از مساجد متبرك مانند قبا ، قبلتين ، ميقات و جحفه به كار برد . سنگ بناي توسعه مسجدالنبي پس از دو الي سه سال نقشه برداري و نقشه كشي از روز نهم ماه صفر 1405 هجري ( نوامبر 1984م ) آغاز گرديد . مجري طرح موسسه بن لادن بزرگ ترين موسسه عمراني سعودي بود . كار عمران به طور رسمي از محرم سال 1406 آغاز شد . كارهاي زير سازي آن در سال 1410 پايان پذيرفت و پس از آن براي معماري خود مسجد دست به كار شد . قرار شد مسجد جديد تا آن اندازه وسعت يابد كه 167000 نمازگزار بتوانند در آن اقامه نماز كنند . تا پيش از آن توسعه ، مساحت مسجد 16327 متر بود و در توسعه جديد بنا شد 82000 متر مربع كه جاي 137000 نماز را داشت ، بر مساحت پيشين افزوده شود . از اين آمار مي فهميم كه مساحت افزوده ، چند برابر مساحت پيشين مسجد است . افزون بر مساحت كف مسجد ، پشت بام نيز براي نماز آماده گرديد ، به طوري كه در آن جا نيز 000/90 نفر مي توانستند اقامه نماز كنند و به اين ترتيب گنجايش نمازگزار در مسجد در طبقه پايين و بالا به 000/257 نفر رسيد . افزون بر پله هاي سنگي چندين مورد پله هاي برقي ساخته شد كه مي توان به راحتي باآن ها به پشت بام رفت . زمين هايي نيز كه قرار بود در اطراف مسجد آزاد باشد ، به 235000 متر مربع رسيد ، اين زمين با مساحت 135000 متر مربع ، گنجايش 000/250 نمازگزار را دارد .

خنك كردن و تهويه مسجد از دو راه صورت مي گيرد ؛ يكي تجهيزاتي كه در زير زمين مسجد با 5/4 متر و با مساحت 79000 متر مربع است . دوّم ايجاد منطقه اي در هفت كيلومتري مسجد النبي به نام محطة التبريد كه به صورت كانال زيرزميني ، آب خنك و برق را به مسجد انتقال مي دهد . ( 1 )

محراب پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

محراب محل خاصي است كه در مسجد و عبادتگاه براي امام يا افراد برجسته در نظر گرفته

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 211 .


518


مي شود ، در مورد علت نامگذاري آن دو دليل ذكر شده است . نخست اينكه از ماده « حرب » به معناي جنگ گرفته شده ، چون محراب در حقيقت محل مبارزه با شيطان و هواي نفس است ، ديگر اينكه محراب در لغت به معناي نقطه بالاي مجلس است و چون محل محراب در بالاي معبد بوده به اين نام ناميده شده است . بعضي مي گويند : محراب در ميان بني اسرائيل به عكس آنچه در ميان مسلمانان معمول است در نقطه اي بالاتر از سطح زمين قرار داشته و چند پله مي خورده و اطراف آن را ديوار كشيده اند ، به طوري كه كساني كه داخل محراب بودند كمتر از خارج ديده مي شدند ، چنان كه خداوند مي فرمايد : ( فَخَرَجَ عَلي قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ ) ( 1 ) ، توجه به كلمه « عَلي » كه معمولاً براي جهت فوق به كار مي رود اين معنا را تاييد مي كند . ( 2 )

محراب هاي مسجد النبي

در مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) چندين محراب وجود دارد :

1 - محرابي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در آن محلّ مي ايستاده است ، و آن محاذات روضه است و هرگاه رو به قبله بايستيد ، در طرف چپ منبر ، و راست قبر مطهر ، ( اولين محراب در ميان استوانه سوم و چهارم ) قرار دارد . هزاره اين محراب ، از سنگ مرمر است و ساير قسمت ها ، گچ كاري ، و نقاشي ، و آب طلا كاري است .

2 ـ محراب « حنفي » است كه محاذات اين محراب ، و طرف راست منبر مي باشد ، و معروف به محراب سليماني است ، و در سال 974 هـ به امر سلطان سليمان عثماني ساخته شده .

3 ـ محراب « عثمان » است كه در قسمت توسعه مسجد كه به وسيله وي انجام يافته ، در ديوار جنوبي مسجد قرار دارد و اكنون مشايخ حرم نمازهاي پنج گانه رادر اين محراب مي خوانند و ميكروفوني كه صداي امام جماعت را پخش مي كند كنار اين محراب است و اين محراب را ( محراب دكّة الأقوات ) نيز مي نامند .

4 ـ محراب « تهجد » است ، و آن حجره حضرت فاطمه ( عليها السلام ) است كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در آن مكان متهجد بوده ، و در آن نوشته شده : ( وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ . . . ) ( 3 ) .

5 ـ محرابي است كه در جنوب شرقي مسجد واقع ، و از بناهاي قايتباي مي باشد . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سوره مريم ، آيه 11 .

2 . تفسير نمونه ، ج 13 ، ص 22 .

3 . سوره اسراء ، 79 .

4 . راهنماي حرمين شريفين ، ج 5 ، ص 80 ـ 81 .


519


19

مسجد تنعيم

مسجدي ( 1 ) است در يكي از مناطق ورودي حرم و در مسير جاده اصلي مدينه به مكه قرار دارد .

در اين محل مسجدي بزرگ ، زيبا ، با سنگ هاي سفيد و مناره اي چشم نواز ساخته شده كه از دور نظر هر بيننده اي را به خود جلب مي كند . در اين مسجد همه ساله مقدار زيادي از مسلمانان ، پس از انجام عمره مفرده و يا حج براي انجام عمره مجدّد به اين مكان رفته و از آنجا محرم مي شوند .

اين مسجد به اين جهت به « تنعيم » موسوم گشته كه كوه نعيم در سمت راست و كوه ناعم از جهت شمال آن واقع است و خود آن وادي را نعمان مي گويند . ( 2 )

اين مسجد دقيقاً در مرز حرم قرار داشته و در برابر آن ، در وسط و كنار خيابان ، ستون هايي كه علامت منطقه حرم است ديده مي شود . ( 3 ) مسجد تنعيم ميقات اهل مكه نيز هست كه از آنجا براي حج و عمره محرم مي شوند .

اين مسجد حدود 1200 متر مربع مساحت دارد و درازاي آن از مشرق به طرف غرب حدود پنجاه متر و پهنايش از شمال به جنوب حدود 24 متر و ارتفاعش هشت متر است ، كه بدون اينكه ستوني در وسط آن بكار برده باشند بنا گرديده است .

اين مسجد در طول تاريخ ، شاهد بازسازي بسياري بوده و آخرين بازسازي آن به سال 1409هـ . ق . باز مي گردد كه در اين بازسازي شاهد توسعه چشمگير بوده است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . التنعيم مكان معروف ، واقع بعد الزاهر وبعد الشهداء ، يبعد عن المسجد الحرام بنحو ستة كيلومترات . تاريخ القويم ، ج 3 ، ص1530 .

2 . اخبار مكه ، ج 5 ، ص 59 ـ 60 ، فاكهي .

3 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص144 ـ145 .


520


20

مسجد جعرانه

همان گونه كه در بحث مربوط به ميقات ها به « ميقات جعرانه » نيز پرداخته شد ، يكي از ميقات هاي عمره مفرده منطقه « جِعرانه » است . روايت شده است كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) پس از بازگشت از جنگ حُنين نزديك به پانزده روز در جعرانه توقف نمود و غنائم جنگ با هوازن را ميان مردم تقسيم كرد . در جعرانه مسجدي وجود دارد كه به « مسجدالرسول » معروف است . ( 1 )

مسجدالرسول ( صلّي الله عليه وآله ) در سمت چپ وادي جعرانه واقع است ، اين مسجد در سال 1263 قمري توسط همسر يكي از پادشاهان حيدرآباد هند بازسازي شد ، كه از وي كتيبه اي در مسجد به يادگار مانده است .

مسجد جعرانه بار ديگر در سال 1370 و سپس 1384 قمري توسط وزارت اوقاف سعودي در مساحت بيشتري بازسازي شد . مساحت فعلي مسجد 1600 متر مربع و معماري آن شبيه مسجد تنعيم است . ( 2 )

هم چنين منطقه جعرانه ، يكي از حدود حرم است كه از جانب « شرق » بر سر راه طائف در فاصله سي كيلومتري مكّه ، ( 3 ) واقع شده و رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) از اين حدّ براي عمره مفرده ، محرم شدند . ( 4 ) از ابن عباس نقل شده است :

« أَنَّ النَّبِيَّ ص اعْتَمَرَ أَرْبَعَ عُمَر عُمْرَةَ الْحُدَيْبِيَةِ وَعُمْرَةَ الْقَضَاءِ مِنْ قَابِل وَالثَّالِثَةَ مِنَ الْجِعْرَانَةِ وَالرَّابِعَةَ الَّتِي مَعَ حَجَّتِهِ » . ( 5 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تاريخ القويم ، ج 3 ، ص 163 .

2 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، رسول جعفريان ، ص 146 و 147 .

3 . برخي فاصله آن را تا مكّه نُه مايل و بعضي دوازده مايل ذكر كرده اند . حدّ حرم در جعرانه در شعب « آل عبدالله بن خالد بن اسيد » است . تاريخ و آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 130 .

4 . قبل از حج بخوانيد ، ص 88 و نيز در ص 158 نوشته است كه اين مسجدي است كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) سال فتح مكه از آن محلّ محرم شده اند . به نقل از الجامع اللطيف ، ص 336 .

5 . بحارالانوار ، ج 93 ، ص 383 . كافي ، ج 4 ، ص 251 ، خصال ، ص 200 .


521


21

مسجد جنّ

« مسجد جن » يكي از مساجد مهم و تاريخي مكه است كه در شمال شرقي مسجدالحرام و مقداري پس از پل حجون در مقابل قبرستان ابوطالب واقع شده است .

خداوند متعال در اين مكان آيات سوره جن را بر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نازل فرمود . آن حضرت در حال بازگشت از طائف پس از طي مسيري طولاني با قلبي شكسته و نااميد در اين محل كه به « نخله » معروف است ، در كنار نخل خرمايي نشسته و نيمه شب به عبادت و تلاوت قرآن پرداختند ، در اين حال هفت نفر از جنيان با شنيدن صداي قرآن از سوي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ايستادند و آيات آن را به گوش ساير جنيان نيز رسانيدند . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بعدها نيز چندين بار به همراه « عبدالله بن مسعود » به اين مكان آمده و آيات قرآن را بر جنيان مي خواندند . در آن شب سوره جن بر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نازل گرديد . ( 1 ) و خداوند آن حضرت را از اسلام جنيان خبر داد . اين مكان در « الحجون » و در دامنه شعب « ابي دُبّ » قرار داشته و بعدها به ياد آن حادثه بزرگ مسجدي ساخته و آن را مسجد جن ناميدند . مسجد جن اكنون در سه راهي خيابان مسجدالحرام ، منا و پل حجون قرار دارد كه تا قبرستان ابوطالب حدود 200 متر فاصله داشته و قبلاً نام مسجد جن بر آن ديده مي شد ، لكن حكومت آل سعود براي محو آثار تاريخي و عدم توجه به اين امكنه ، نام مساجد تاريخي مكه را حذف و آنها را شماره بندي نموده است ! ( 2 )

« ازرقي » مي نويسد : مردم مكه به مسجد جن ، مسجد « حرس » ( 3 ) هم مي گويند و سبب آن چنين است كه سالار نگهبانان در مكه گشت مي زند ، چون كنار اين مسجد توقف مي كند از آن دورتر نمي رود تا سالار محله ها و نگهبانان از دره هاي « بني عامر » و گردنه « مدنيين » نزد او بيايند ، سپس باز به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ( قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً ) ، سوره جنّ ، آيه 1 و 2 .

2 . اين مسجد را مسجد حرس نيز ناميده اند ، زيرا در گذشته حرس و يا پاسداران مناطق مختلف مكه هنگام گشت شبانه درنزديكي مسجد جن با يكديگرملاقات نموده وپس از تبادل اطلاعات به محل مأموريت خود باز مي گشته اند .

3 . تاريخ القويم ، ج 3 ، ص 81 .


522


سوي شهر برمي گردد . ( 1 ) مي گويند : اين مسجد جايي است كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در شبي كه جن به سخنان ايشان گوش مي دادند براي « عبدالله بن مسعود » خطي كشيدند كه از آن خط بيرون نيايد . به اين مسجد ، مسجد بيعت هم مي گويند و گفته مي شود : جنيان در اين مسجد با پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بيعت كرده اند ( 2 ) .

22

مسجد حمزه سيد الشهداء

هنگامي كه حضرت حمزه به شهادت رسيد ، به دستور رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) همراه « عبدالله بن جحش » در مكاني نزديك قبور كنوني آنان مدفون شدند . در دوران مروان ، خليفه اموي اين دو قبر بر اثر سيلي دچار آسيب شده و نزديك بود بدن هاي مبارك آنها كشف شود ، لذا به دستور وي جنازه حمزه و عبدالله را به مكان ديگري كه محل امروزي مقبره آنها است ، منتقل ساخته و سپس مسجدي بر فراز آن ساخته شد كه به مسجد حمزه سيدالشهداء معروف گشت ، اين مسجد به مرور زمان تخريب گرديد .

در سال 570 هجري مادر « الناصرلدين الله » ، خليفه عباسي بناي محكمي به جاي آن ساخت و بر آن گنبد و دري از آهن قرار داد . سلطان اشرف قايتباي به سال 893 آن را ترميم نمود و چاهي در كنار آن حفر كرد .

در داخل مسجد ، قبر حضرت حمزه ( عليه السلام ) در ميان تابوت و ضريحي قرار داشت كه با پوششي از مرقد رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) آن را پوشانيده بودند ( 3 ) .

در دوران عثماني بناي اين مسجد به طور زيبايي ترميم و تجديد بنا گرديد . در دوران خلافت سعودي بنابر آنچه كه يكي از مؤلفين وابسته به حكومت سعودي به طور علني ذكر مي كند ، چون زوّار ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تاريخ و آثار اسلامي مكه مكرمه و مدينه منوره ، اصغر قائدان ، ص 111 ـ 112 .

2 . اخبار مكه ، ابوالوليد ازرقي ، ج 2 ، ص 462 .

3 . « رفعت پاشا » مي نويسد : اين مسجد داراي گنبدي است و بر روي اين اتاقك كوچك ، پرده زري دوزي شده است كه در اصل از پرده هاي درب كعبه بوده و در مصر ساخته مي شود ، بر روي يكي از قسمت هاي اين پرده اين نوشته ديده مي شود . ( قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلي شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدي سَبِيلاً ) سوره اسراء ، آيه 84 و درقسمت ديگري از اين پرده ، اين نوشته ديده مي شود : ( هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدي وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفي بِاللهِ شَهِيداً ) . سوره فتح : 28


523


اين مسجد را مسح و لمس نموده و هدايا و نذورات مي دادند ، لذا مسئولين نيز آن را تخريب نموده و ديوار آن را با زمين مساوي كردند ، چون قبر شهدا مكشوف شد و نياز به حفظ آن بود ، حكومت سعودي در سال 1383 هـ . ق . ديواري بر گرد قبور شهداي احد كشيده و آن را محصور ساخت . ( 1 )

آنگاه توسط حكومت سعودي مسجد زيبا و مستحكمي در سمت شرق مزار شهداي احد و حدود 50 متري آن به نام « مسجد حمزه » ساخته شد كه داراي يك مناره مي باشد . در عرف عام اين مسجد به مسجد اُحد ، يا مسجد علي ( عليه السلام ) نيز معروف است و شايد حضرت علي ( عليه السلام ) در اين نقطه عليه مشركين در نبرد احد مي جنگيده است .

23

مسجد خيف

« مسجد خيف » ( 2 ) ، مهم ترين مسجد در منطقه منا است . درباره فلسفه پيدايش آن مسجد ، روايت جالبي وجود دارد . مي دانيم در سال پنجم هجرت ، مشركان مكّه ، به تحريك يهوديان ، پيمان اتحادي را با برخي از قبايل عرب امضاء كردند تا به مدينه حمله كنند و اسلام را از بين ببرند ، محلّي كه آنان براي امضاي پيمان انتخاب كردند ، جايي بود كه بعدها مسجد خيف در آن جا بنا گرديد . اين بدان معنا است كه در محل پيمان مشركان بر ضد اسلام ، مسجدي بنا شد تا شكست اتحاد قريش با قبايل عرب را يادگار باشد .

خيف به محلي گويند كه از شدت كوهستاني بودن آن كاسته شده ، اما هنوز به صورت دشت در نيامده است ، دامنه كوه صفايح چنين وضعيتي دارد . و مسجد خيف در همين جا ساخته شده است .

بر اساس برخي روايات ، مسجد خيف شاهد خطبه مهم رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در « حجة الوداع » بوده كه متن آن خطبه در روايات نقل شده است . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فصلنامه ميقات حج ، شماره 7 ، صفحه 134 .

2 . معاوية بن عمار مي گويد : محضر مبارك حضرت امام صادق ( عليه السلام ) عرض كردم : براي چه خيف را خيف ناميده اند ؟ فرمودند : به خاطر آن خيف ناميدند كه از وادي بالاتر واقع شده و هر مكاني كه از وادي مرتفع باشد خَيف خوانده مي شود . فصلنامه ميقات حج ، شماره 53 ، ص 122 . اخبار مكه ، ج چهارم ، ص 270 ، فاكهي .

3 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، رسول جعفريان ، ص139 .


524


امام صادق ( عليه السلام ) فرمودند : در مسجد خيف كه مسجد مناست نماز بگزاريد ، چرا كه در وسط آن مسجد رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در زمان حياتش بوده است ، درست در كنار مناره ، در وسط مسجد ، تا سي ذراع بالاتر به سمت قبله و همين مقدار در سمت چپ و راست آن مناره ، اگر توانستيد در آنجا نماز بخوانيد چنين كنيد كه هزار پيامبر در آنجا نماز خوانده اند . ( 1 )

مسجد خيف مسجد بسيار بزرگي است كه پس از مراجعت از رمي جمره طرف دست راست قرار دارد . اين مسجد را كه در سال هاي اخير زمان حكومت « فهدبن عبدالعزيز » تجديد بنا كرده اند ، حدود بيست و سه هزار و ششصد و شصت ( 23660 ) متر زيربنا دارد كه طول آن تقريبا 182متر و عرض آن 130متر است كه در كنار آن رواق هايي وجود دارد كه زائد بر رقم مزبور است . در هر صورت با احتساب رواق هاي ياد شده مساحت آن به 000/25 متر مربع مي رسد كه تمام آن مجهز به وسايل سردكن و كولرهاي گازي مي باشد . تغييرات زيادي از نظر كيفي و كمي در آن پديد آورده اند كه هيچ شباهتي با وضع سابقش ندارد .

بسياري از پيامبران خدا مانند حضرت ابراهيم ، حضرت موسي و ديگران در اين مسجد نماز خوانده اند ( 2 ) . در روايتي « ازرقي » تعداد اين پيامبران را هفتاد پيامبر ذكر مي كند . ( 3 )

محل اين مسجد در هنگام فتح مكه ، اردوگاه لشكر اسلام بود و حضرت رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) در آنجا نماز خوانده و سخنراني فرموده است . در حجة الوداع نيز خيمه خود را در كنار محراب قديم اين مسجد نصب كرده است و نماز ظهرين و عشائين را روز هشتم و نماز صبح روز نهم ذيحجه را در اين مسجد خواند و سپس عازم به سوي عرفات شد .

مسجد خيف داراي روحانيت ويژه اي است كه اگر كسي بتواند هنگام بيتوته در مني صد ركعت نماز در آن بخواند برابر 70 سال عبادت خواهد بود . ( 4 )

در نقلي هم آمده است كه مسجد خيف مدفن آدم بوده است ، چنان كه قبر حوّا در جده است . ( 5 ) در دعاي سمات نيز به اين مسجد اشاره شده است . ( 6 ) تا پيش از بازسازي اخير ، مسجد ياد شده تنها يك چهار ديواري بود كه وسط آن بقعه اي بوده است كه مناره هم داشته و مشهور به مقام ابراهيم بوده

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 140 ؛ كافي ، ج4 ، ص519 .

2 . شفاء الغرام باخبار البلد الحرام ، ج1 ، ص 500 ، تاريخ القويم ، ج 3 ، ص 301 .

3 . تاريخ ازرقي ، ج2 ، ص567 .

4 . سرزمين وحي ، مرتضي فهيم كرماني ، ص 200 .

5 . اخبار مكه ، جلد 4 ، صفحه 268 ، فاكهي . « عن ابن عباس قال : قبر آدم ( عليه السلام ) بمكّة او في مسجدالخيف و قبر حوّا بجدّه » .

6 . مفاتيح الجنان ، دعاي سمات . « وَبِمَجْدِكَ الَّذِي تَجَلَّيْتَ بِهِ لِمُوسي كَلِيمِكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي طُورِ سَيْناءَ ، وَلاِِبْراهِيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ خَلِيلِكَ مِنْ قَبْلُ فِي مَسْجِدِ الْخَيْفِ » .


525


است . مرحوم شيخ عباس قمي در مفاتيح آورده است : كنار مناره ، 6 ركعت نماز مستحبي خوانده شود . در آن زمان كف مسجد شني بوده است برخي هم آن را محلّي مي دانند كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در آن جا نماز گزارده است . ( 1 )

فاكهي به نقل از « جابر بن يزيد بن اسود » مي گويد :

« صلّي النّبيُّ رسول الله في مَسجد الخيف صلاة الصبح » ( 2 )

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ، نماز صبح را در مسجد خيف بجا آورده است .

نيز از مجاهد نقل نموده است :

« حجَّ خمسةٌ و سبعون نبياً كلهم قد طاف بهذا البيت و صلي في مسجد مني . . . » . ( 3 )

هفتاد و پنج پيامبر ، همگي اين خانه را طواف كرده اند و در مسجد منا نماز خوانده اند .

با تأسف توفيق اين نمازها عملا از زائران خانه خدا سلب شده است ، زيرا در ايام حج به دليل اين كه تعدادي از حجّاج آن جا را محل استراحت قرار مي دهند خواندن نماز ممكن نيست و در ايام عمره هم كه درهاي مسجد بسته است و راه ورود نيست .

24

مسجد قبلتين

پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) از زمان بعثت ، به مدت پانزده سال ( سيزده سال در مكه مكرمه و حدود دو سال در مدينه منوره ) به سوي بيت المقدس نماز مي گذاردند . يهوديان مدينه و اطراف آن به پيامبر و مسلمانان طعنه مي زدند و مي گفتند : دين شما دين كاملي نيست ، زيرا از خودتان قبله مستقلي نداريد و به سوي قبله ما نماز مي خوانيد !

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از گفته آنان آزرده خاطر شد و همواره منتظر امر و دستور الهي بود تا به گونه اي از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آثار اسلامي مكه و مدينه ، ص 140 .

2 . اخبار مكه ، ج 4 ، ص 268 ، فاكهي .

3 . همان .


| شناسه مطلب: 77023