بخش 3

مسجد فتح مسجد علی ( علیه السلام ) مسجد غمامه مَشْرَبه اُمّ ابراهیم مسجد سُقیا مسجد ابوذر مسجد بنی ظفر مسجد شمس مسجد شَجره مسجد مباهله بقیع اُحُــد بَــدر مأخذهای کتاب


101


مسجد فتح :

اين مسجد در شمال غربي مدينه در دامنه كوه سَلْع بر بلندي قرار
دارد . در اين مسجد بود كه رسول خدا ( صلّي الله عليه
وآله )
در جنگ خندق بر مشركان نفرين كرد و آنان شكست خوردند . ( 1 )

مجلسي از تفسير علي بن ابراهيم آورده :

چون محاصره به درازا كشيد و رسول خدا ( صلّي الله
عليه وآله )
ناتواني اصحاب خويش ديد ، بر كوهي برشد كه امروز مسجد فتح بر آن
كوه است و از خدا ياري خواست و گفت :

اي فريادرس اندوهگينان ! و اي پاسخ گوينده بيچارگان ! اي زداينده
اندوه هاي بزرگ ! تو مولاي من ، ولي من ، ولي پدران درگذشته من هستي ، غم و اندوه
و غصه ما را بزداي ! و به توان و نيرو و قوت خود ، اندوه اينان را برطرف ساز . جبرئيل
فرود آمد و گفت : اي محمد ، خدا گفته تو را شنيد و دعاي تو را پذيرفت و باد دبور را
با فرشتگان مأمور ساخت تا قريش را پراكنده سازند . ( 2 ) نظير چنين دعا را احمد نيز در مسند آورده است . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تاريخ معالم المدينه ، ص143 ؛ وفاءالوفا ،
ص830

2 . بحارالانوار ج20 ص230

3 . تاريخ معالم المدينه ، ص144 و نيز رجوع به
وفاءالوفا ج3 ، ص833 شود .


102


اين مسجد در جنوب مسجد فتح و مشرف بر وادي بطحان است . گويند در مدت
محاصره شهر مدينه در جنگ احزاب ، اميرالمؤمنين علي ( عليه
السلام )
در آن به عبادت


103


مي پرداخته است . در نزديكي اين مسجد چند مسجد ديگر است كه بنام مسجد
فاطمه ( عليها السلام ) مسجد ابوبكر و مسجد عمر معروف
است .

مسجد غمامه :

غمامه به معناي ابر است . واقدي نويسد : نخستين نماز عيد كه رسول
خدا ( صلّي الله عليه وآله ) به سال دوم هجرت در مدينه
خواند در صحرا بود . عصايي را كه نجاشي به زبير بن عوام

داده بود و او آن را به
رسول ( صلّي الله عليه وآله ) هديه كرد با خود
داشت .

رسول ( صلّي الله عليه وآله ) نماز را در صحرا
خواند سپس در سده دوم هجرت آن نمازگاه را مسجد كردند . در سبب نامگذاري آن به غمامه
نوشته اند : رسول خدا در آنجا براي باران


104


دعا كرد و چون دعا خواند ابري پديد آمد و باران باريد . ( 1 )

مَشْرَبه اُمّ ابراهيم :

در سبب نامگذاري آن نوشته اند : ماريه قبطيه ، ابراهيم فرزند رسول
خدا ( صلّي الله عليه وآله ) را در اينجا به دنيا آورد . نوشته اند رسول ( صلّي الله عليه وآله ) در مشربه
ام ابراهيم نماز گزارد . مشربه را چند معني است : زمين نرمي كه در آن رستني رويد . صفه ، مشت كه باآن آب نوشند ، آبشخور . و ظاهراً در اينجا به معني نخست است كه بستاني
بوده است و معروف است كه پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) در آنجا خمره هاي آب نهاده بود تا از آن بنوشند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تاريخ معالم المدينه ، ص100 به بعد .


105


تصوير ص117

مسجد سُقيا :

اين مسجد در نزديكي ميدان عنبريه است . گويند رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) هنگام رفتن به بدر در آنجا نماز
خواندند و دعا كردند ، سپس در آنجا مسجدي ساخته شد .

مسجد ابوذر :

اين مسجد در انتهاي شارع ابوذر فعلي است و اخيراً آن را كوفته و
از نو با مساحتي بيشتر ساخته اند .


106


مسجد بني ظفر :

اين مسجد در جانب شرقي بقيع به طرف حَرّه غربي است . گويند پيامبر
خدا ( صلّي الله عليه وآله ) با عبدالله بن مسعود و معاذ
بن جبل و جمعي از صحابه در آن مسجد نشست و فرمود قرآن بخوانيد و چون قاري بدين آيه
رسيد { فَكَيْفَ إِذا جِئْنا
مِنْ كُلِّ أُمَّة بِشَهِيد وَجِئْنا بِكَ عَلي هؤُلاءِ شَهِيداً
} . رسول خدا گريست چندان كه
محاسن شريفش ترشد .

مسجد شمس :

يا مسجد ردالشمس . بعضي پنداشته اند اين مسجد همان مسجد فضيخ است ،
ليكن چنين نيست ، چه ، مسجد فضيخ در عوالي در ناحيه حرّه شرقي است در حالي كه مسجد
شمس در


107


قربان ، بين قبا و العوالي بوده است . در اين نقطه ، در فضايي كه ميان چند درخت
قرار دارد ، مخروبه است و مربع مستطيل كه اطراف آن سنگ هاي سياه است و مانده
ديوارهاي ويران شده . بعضي را گمان آن است كه اين ويرانه همان مسجد شمس است ، ليكن به
گمان اين بنده ، چنانكه آثار نشان مي دهد اين ويرانه اطُم بوده است و اطم خانه
كوچكي است كه از سنگ هاي سياه مي ساختند و چون چند خانه با هم يكجا و در
حصاري محدود باشد آن را حصن ( قلعه ) گويند . شمار اين اُطم ها در مدينه بيش از
صد بوده است كه با گسترش شهر در طول تاريخ ، همگي از ميان رفته است . در فاصله دويست
متر از شرق اين ويرانه ديواري است كه روي آن مسجد شمس نوشته است و گمان دارم مسجد
شمس همانجا بوده است . اما چرا مسجد را مسجد شمس گويند ، بر طبق آنچه شيعيان معتقدند
و حديث هايي هم از جز شيعه درباره آن آمده ، خلاصه آن اين است كه : سر رسول
خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در دامن علي ( عليه السلام ) بود و به خواب رفت تا آفتاب پنهان شد . چون رسول از خواب بيدار شد وقت نماز عصر گذشته بود . رسول گفت : پروردگارا ! او ( علي ) در طاعت تو و پيمبر تو بوده است ، پس آفتاب را بر او برگردان . آفتاب برگشت تا
علي ( عليه السلام ) نماز عصر خواند . ( 1 )

اما مؤلف كتاب تاريخ معالم المدينه مي نويسد : آن را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . براي آگاهي از تفصيل اين داستان و روايت هاي آن ،
رجوع شود به الغدير ، ج3 ، صص141 ـ 126


108


مسجد شمس گويند چون بر تلّي بوده است و آفتاب به هنگام دميدن بر آن
مي تافته است . ( 1 )

مسجد شَجره :

در فاصله يك فرسنگ و نيم از مدينه قرار داشته است

كه اكنون با
گسترش شهر ، اين مسافت كمتر شده . چون درخت كُناري در كنار مسجد بوده است . اين مسجد
به نام شجره معروف گرديده است . اهميت اين مسجد بيشتردر آن است كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در حجة الوداع از آنجا محرم شد . هم اكنون حاجيان ايراني كه پيش از اعمال عمره به مدينه مي روند ، در مسجد شجره
احرام مي بندند . اين مسجد در سالهاي پيش بسيار محقر و خالي از نظافت بود . در
نوسازي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ص125


109


اخير ( از 1366 به بعد ) بر مساحت مسجد افزوده اند چنانكه گنجايش
پنج هزار نمازگزار دارد . بيرون مسجد بيش از پانصد دوش حمام و بيش از سيصد و پنجاه
عدد دستشويي ساخته شده است .

جز اين مسجدها ، مسجدهاي ديگري نيز در مدينه هست كه هر يك كم و بيش سابقه تاريخي
دارد . چون مسجد بني قريظه ، مسجد سقيا و چند مسجد ديگر .

مسجد مباهله :

مسجدي را كه به نام مسجد مباهله نشان مي دهند ، نماينده رويدادي
تاريخي و بزرگ است .

مباهله در لغت بريكديگر نفرين و لعنت كردن است . در سال دهم هجرت گروهي
از ترسايان نجران ( ناحيه اي است


110


در يمن در جنوب عربستان ) نزد رسول ( صلّي الله عليه
وآله )
آمدند و در باره عيسي ( عليه السلام ) با
او گفتگو كردند . رسول ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود عيسي
بنده خدا و كلمه او بود كه آن را بر مريم القا فرمود . گفتند چگونه
ممكن است انساني بي پدر به دنيا آيد ؟ قرآن در اين باره نازل شد كه
مثل عيسي ، مثل آدم است . چون گفتگو دراز گرديد رسول ( صلّي الله
عليه وآله )
به حكم خدا فرمود : ما و شما پسران ، زنانمان و خودمان به مباهلت
شويم تا لعنت خدا بر دروغ گويان باشد . در آن روز كه بيست و چهارم و به
قولي بيست و يكم ذوالحجه بود رسول خدا با علي مرتضي و زهرا و حسن و حسين ( عليهم السلام ) بيرون شدند . ترسايان چون هما و جلال آن
بزرگواران را ديدند ، ترسيدند و از مباهله چشم پوشيدند و با رسول ( صلّي الله عليه وآله ) مصالحت كردند و جزيه پذيرفتند .


111


بقيع :

قبرستان معروف و قديمترين و شناخته ترين قبرستان در اسلام كه هنوز
حدود آن بر جاي و نام آن بقيع غرقد است . طول آن يكصد و پنجاه متر و عرض آن يكصد متر
است . ( 1 ) بقيع درختان انبوه و غرقد درخت عوسج ( سياه
توسكا ) است .

اين قبرستان در ناحيه شرقي مدينه قرار دارد و محدود است از سوي شمال
به شارع ملك عبدالعزيز و از شرق به شارع ملك فيصل و از جنوب به شارع امام علي و از
غرب به شارع ابوذر .

مزار امام حسن مجتبي ، امام علي بن الحسين ، امام محمدباقر و امام
جعفرالصادق ( عليهم السلام ) و نيز دختر پيغمبر ، فاطمه
زهرا ( بقولي ) در اين قبرستان است . همچنين قبر ابراهيم فرزند پيغمبر و رقيه و
ام كلثوم و زنان حضرت . گذشته از اين بزرگان ، هزارها تن از صحابه كبار و تابعين
و صلحا و اخيار و زاهدان و عابدان در اين قبرستان به خاك رفته اند .

متأسفانه در اثر بي توجهي ، اين گورستان كه مزار چهارتن از امامان
بزرگ شيعه و هزاران تن از صحابه رسول خدا و تابعان آن حضرت در آن قرار دارد ، به
صورتي زننده وا گذاشته شده . نگارنده سال گذشته نامه اي به وزير حج و اوقاف
عربستان سعودي نوشت و ضمن تقدير از خدمات او در بازسازي چندين مسجد متذكر شد كه در
سرزمين مكه و مدينه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مرآة الحرمين ، ج1 ، ص425


112


بناهائي بوده كه گذشته از جهت قداست آن در ديده پيروان مذهب هاي
اسلامي از نظر تاريخي نيز داراي اهميت است و هم اكنون يكي پس از ديگري از ميان
مي رود . متأسفانه نمي دانم پست نامه را به او رساند يا نه ، و اگر
رساند بدان توجهي كرد يا نه .


113


اُحُــد :

درّه و كوهي كه بدين نام شهرت دارد ، در يك فرسنگي شمال مدينه است كه
اكنون به خاطر گسترش شهر ، قسمت فراواني از اين فاصله را ساختمان ها پر كرده
است .

اُحُد از جايگاههاي تاريخي است كه براي مسلمانان حزن انگيز است . در اين جا بود كه دومين جنگ ميان مسلمانان و مشركان مكه در سال سوم هجرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) در گرفت . هنگامي كه به رسول خدا خبر
دادند ابوسفيان با سپاهيانش به مدينه روي نهاده اند ، حضرتش شوراي جنگي تشكيل
داد تا معلوم شود شهر بايد صورت دفاع به خود بگيرد ، يا سپاهيان برون روند و آماده
كارزار گردند ؟


114


نظر سالخوردگان اين بود كه شهر حالت دفاعي داشته باشد ولي جوانان كه
گرمي بيشتري داشتند ، گفتند به بيرون شهر مي رويم و بر دشمنان حمله
مي بريم . چون اينان در اكثريت بودند رسول خدا ( صلّي الله
عليه وآله )
رأي آنان را پذيرفت . سلاح پوشيد و آماده رفتن شد ، اما جوانان
پشيمان شدند كه چرا رأي خود را بر رسول خدا ( صلّي الله عليه
وآله )
تحميل كردند . پس نزد حضرتش آمدند و گفتند ما از رأي خود بازگشتيم . رسول
خدا كه مي دانست قاطعيت در تصميم ، شرط رهبري است و فرمانده نبايد هر لحظه رأي
خود را دگرگون كند ، فرمود :

براي پيغمبر سزاوار نيست هنگامي كه لباس رزم پوشيد ، آن را از تن در
آورد ، مگر آنگاه كه جنگ كند .

سپاهيان مكه خود را به ذُوالحُلَيْفَه رساندند و از آنجا به شمال يثرب
رفتند و در كنار اُحُد توقف كردند . شمار سپاهيان اسلام يك هزار تن بود . پيش از شروع
جنگ عبدالله بن اُبَيّ كه سردسته منافقان بود ، به عنوان اعتراض با سيصد تن از مردم
خود برگشت و گفت محمد از بچه ها پيروي كرد و رأي مرا ناديده گرفت . مشهور است
كه آيه 167 سوره آل عمران درباره او نازل شد .

باري با جدا شدن عبدالله و پيروان او از پيغمبر ، تنها هفتصد تن باقي
ماندند . رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) عبدالله پسر
جبير سردسته تيراندازان را فرمود مواظب باش ، دشمن از پشت سر به ما حمله نكند . جنگ
به سود يا به زيان ما باشد ، تو نبايد جاي


115


خود را ترك كني .

با نخستين حمله مسلمانان ، سپاه مكه عقب نشست و سربازان اسلام به
گردآوري غنيمت پرداختند . دسته تيرانداز هم براي آنكه از به دست آوردن غنيمت عقب
نماند موضع خود را رها كرد و هر چند عبدالله كوشيد مانع آنان شود نپذيرفتند . همين
كه آنان مدخل دره را رها كردند سوار نظام دشمن به سركردگي خالد پسر وليد ناگهان بر
سپاه اسلام حمله برد . مسلمانان شكست خوردند و حمزه عموي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و نزديك به هفتاد تن از مسلمانان شهيد
گرديدند . مزار حمزه سيدالشهدا و ديگر شهيدان در دامنه كوه قرار دارد . ولي با وسعت
خانه سازي اطراف به نظر مي رسد كه اين جايگاه مقدس و تاريخي به سرنوشت
ديگر جاي ها كه از ميان رفته است دچار شود .


116


بَــدر :

همانا خدا شما را در بدر ياري كرد در حالي كه ناتوان بوديد . ( 1 )

يكي از جاي هايي كه در تاريخ اسلام اهميتي خاص دارد بدر است . در
اين سرزمين پايه فتح هاي اسلام نهاده شد .

بدر در سابق سر راه مدينه به مكه بود ، ليكن امروز ، از راه عمومي به
كنار است .

نبرد بدر در سال دوم از هجرت رسول خدا ( صلي
الله عليه وآله )
رخ داد . خبر به مدينه رسيد كه ابوسفيان با كارواني بزرگ و
مال بسيار از شام به مكه باز مي گردد . پيغمبر سپاهي فراهم آورد كه شمار آن را
سيصد و سيزده تن نوشته اند . يك چهارم آن از مهاجران و سه چهارم از انصار
بودند . اينان بر سر چاه هاي بدر در كمين نشستند . ابوسفيان خبر يافت و راه خود
را تغيير داد ، در ضمن از مكه ياري خواست . چون خبر به مكه رسيد ابوجهل در خشم شد و
گروهي كه شمار آنان را نهصد تن نوشته اند فراهم آورد وگفت بايد درس فراموش
ناشدني به مردم مدينه بدهم .

مسلمانان چنان كه نوشتيم بر سر چاه ها بودند و سپاه مكه چون در
پي آب آمدند با مسلمانان درگير شدند . در اين جنگ هفتاد تن كه بيشتر از مهتران مكه
بودند كشته شدند . در جنگ بدر علي ( عليه السلام ) پشت
سپاه پيغمبر بود و چند تن از دلاوران مكه به دست حضرتش كشته شدند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آل عمران : 123


117


مأخذهاي كتاب

مأخذهايي كه در نوشتن اين كتاب
از آنها استفاده شده است :

1 ـ الاصابة في تمييز الصحابه ، ابن حجر عسقلاني ، چاپ 1328هجري قمري .

2 ـ اخبار مكه ، محمد بن
عبدالله ازرقي ، دارالاندلس ، بيروت 1403هجري قمري .

3 ـ اصول كافي ، محمد بن يعقوب
كليني ، درالكتب الاسلاميه ، تهران .

4 ـ بحارالانوار ، محمد باقر
مجلسي ، مؤسسة الوفاء ، بيروت ـ 1403هجري قمري .

5 ـ تاريخ الاسلام السياسي ، حسن ابراهيم حسن ، مكتبة النهضه ، قاهره 1964 ـ م .

6 ـ تاريخ تحليلي اسلام ، سيد
جعفر شهيدي ، مركز نشر دانشگاهي ، 1369 هجري شمسي .

7 ـ تاريخ الرسل والملوك ( تاريخ طبري ) ، ابوجعفر محمد بن جريرطبري ، بريل 1879 ـ م .

8 ـ تاريخ عرب ، فيليپ حتي . ترجمه محمد سعيدي ، كتابفروشي زوار .

9 ـ تاريخ معالم المدينة المنوره ، سيد احمد ياسين ، مكه ـ 1412هجري قمري .


118


10 ـ دائرة المعارف بريتانيا .

11 ـ دائرة المعارف فارسي ، به
سرپرستي غلامحسين مصاحب تهرانـ 1345 هجري شمسي .

12 ـ دائرة المعارف ، محمدفريد وجدي ، دارالمعرفه ، بيروت 1971ـم .

13 ـ الدر الثمين في معالم دارالرسول الامين ، غالي محمد امين شفقيطي ، دارالقبله ، جدّه .

14 ـ ديوان خاقاني .

15 ـ ديوان ناصر خسرو ، منيوي ،
محقق . دانشگاه تهران ـ 1356هجري شمسي .

16 ـ زندگاني علي بن الحسين ( عليهما السلام ) ، سيد جعفر شهيدي ، دفتر نشرفرهنگ اسلامي ، تهران .

17 ـ سفرنامه مكه ، مخبرالسلطنه هدايت ، انتشارات تيراژه ـ 1368هجري شمسي .

18 ـ سفينة البحار ، حاج
شيخ عباس قمي ، انتشارات كتابخانه سنائي .

19 ـ الشيخ محمد بن عبدالوهاب ، احمد بن حجر آل بن علي ، مطبعة الحكومه ، مكه ـ 1395 هجري
قمري .

20 ـ علل الشرائع ، محمد
بن علي بن حسين معروف به صدوق ، منشورات مكتبة الحيدريه ، نجف ـ 1385 هجري
قمري .

21 ـ الغدير ، عبدالحسين احمد
اميني ، دارالكتاب العربي ، بيروت ـ1387 هجري قمري .

22 ـ قرآن كريم ، خط عثمان
طه .

23 ـ الكعبة و الكسوه ، احمد
عبدالغفور .

24 ـ كنزالعمال في سنن الاقوال و
الافعال ،
علاءالدين علي


119


المتقي ، مؤسسة الرساله ، بيروت ـ 1399 هجري
قمري .

25 ـ مرآة الحرمين ، ابراهيم
رفعت پاشا .

26 ـ مستدرك الوسائل ، حاج ميرزا حسين نوري ، مؤسسة
آل البيت ، قم ـ 1407 هجري قمري .

27 ـ مسند ، احمد بن حنبل ، قاهره ـ 1313 هجري قمري .

28 ـ معجم الانساب والاسرات الحاكمه . زامبادر ، مطبعة جامعة فؤاد اول ، قاهره ـ 1951 ـ م .

29 ـ معجم البلدان ، ياقوت حموي ، دارصادر ، بيروت ـ 1374 هجري قمري .

30 ـ معجم معالم الحجاز ، عاتق
بن غيث بلادي ، دار مكه ، مكة المكرمةـ 1401 هجري قمري .

31 ـ المعجم المفهرس لالفاظ
الحديث النبوي ،
ونسنگ ، بريل ـ 1936 ـ م .

32 ـ المغازي ، محمد بن عمر بن
واقد ، مطبعة جامعه آكسفورد . 1966 ـم .

33 ـ مكه مكرمه و مدينه منوره ، امل اِسين ، ترجمه احمد آرام ، انتشارات اميركبير ، تهران ـ 1358 هجري
شمسي .

34 ـ نشريه وزارت اطلاعات عربستان سعودي ، چاپ پنجم ، ربيع الثاني ـ 1402 هجري قمري .

35 ـ نهج البلاغه ، ترجمه
سيد جعفر شهيدي ، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي تهران ـ 1368 .

36 ـ وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل
الشريعه ،
محمد بن الحسن الحرّالعاملي ، داراحياء
التراث العربي ، بيروت ـ 1403


120


هجري قمري .

37 ـ وفاء الوفا ، بالخبار
دارالمصطفي ، نورالدين علي سمهودي ، داراحياء التراث العربي ، بيروت ، 1401 هجري
قمري .

38 ـ وهابيان ، علي اصغر
فقيهي ، مؤسسه اسماعيليان ـ 1364 هجري شمسي .


| شناسه مطلب: 77035