بخش 2

کعبه از زمان حضرت نوح تا دوران ابراهیم ویژگیهای ساختمان کعبه به دست ابراهیم ساختمان کعبه به دست جرهمیان و عمالقه وضعیت کعبه و مطاف در دوران خزاعه ساختمان کعبه به دست قُصیّ بن کلاب ویژگیهای کعبه در ساختمان قریش ساختمان کعبه به وسیله عبدالله بن زبیر و ویژگی های آن ساختمان کعبه توسط حَجّاج و ویژگی های آن ویژگیهای کعبه ساخته شده به وسیله سلطان عثمانی تعداد سنگهای سطحی و آشکار کعبه فاصله زمانی میان ساختمانهای کعبه اندازه های کعبه معظمه در ساختمانهای چهارگانه اندازه کعبه در ساختمان حضرت ابراهیم خلیل اندازه کعبه در ساختمان قریش (پنجاه سال پیش از بعثت پیامبر اندازه کعبه در ساختمان عبدالله بن زبیر اندازه کعبه در ساختمان حَجّاج بن یوسف ثقفی بتهای درون کعبه در دوران جاهلیت


26


او از قول پدر بزرگ خود، از سعيدبن سالم، از عثمان بن ساج و او از وهب بن منبه نقل مي كند كه چون آدم(عليه السلام) در گذشت، خداوند خيمه اي را، كه از زيورهاي بهشتي بوده و براي آرامش آدم بر او نازل گردانيده بود، به آسمان برد، آنگاه فرزندان آدم در جايگاه
آن خيمه، خانه اي از سنگ و گِل ساختند كه اين خانه همواره آباد بود و يكي پس از ديگري آن را تعمير مي كردند تا اينكه دوران حضرت نوح(عليه السلام) رسيد و طوفان آن را غرق كرد و جايگاهش را تغيير داد. پس از آن بار ديگر جايگاه آن به ابراهيم(عليه السلام)راهنمايي گرديد.

نويسنده تاريخ الكعبة المعظمه (1) آورده است: نخستين كسي كه خانه كعبه را بنا كرد شيث بود و اين بدان معنا است كه اوّلين ساختمان كعبه پس از آدم(عليه السلام) از فرزندانش، به وسيله شيث(عليه السلام) بوده است. در تاريخ الخميس (2) اينگونه آمده است: شيث فرزند آدم، اولين شخصي است كه كعبه را بنا كرد; زيرا قبل از ساختمان او، كعبه به صورت خيمه اي از ياقوت سرخ بوده كه آدم بر گِرد آن طواف كرده و بدان اُنس ميورزيده است; زيرا اين خيمه براي او از بهشت فرود آمده بود كه پس از آن دوباره به آسمان برده شد و آدم براي حج از هند بدان جايگاه آمد.

كعبه از زمان حضرت نوح تا دوران ابراهيم(عليه السلام)

ابوالوليد از پدر بزرگش، از سعيد بن سالم، از ابن جريج و او از مجاهد نقل مي كند كه گفت: به هنگام طوفان نوح، محل كعبه ناپديد شد و در دوران بين حضرت نوح و ابراهيم(عليه السلام)از ديده ها پنهان گرديد. و نيز گفته است كه جايگاه آن تپه اي سرخ رنگ بوده كه سيل ها بر آن قرار نمي گرفت، مردم نيز به همين مقدار مي دانستند كه جايگاه خانه در همان محدوده مي باشد، ليكن از محل قطعي آن اطلاعي در دست نداشتند. ستمديدگان و
پناه جويان از گوشه و كنار زمين به آنجا مي آمدند و بدان متوسّل مي گشتند و دعاي آنان در اين جايگاه همواره مورد استجابت قرار مي گرفت. مردم نيز بدان نقطه مي آمدند و حج

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ حسين باسلامه.

2 ـ نوشته حسين بن محمد حسن ديار بكري.



27


مي گزاردند تا اينكه خداوند اراده كرد جايگاه خانه اش به وسيله ابراهيم(عليه السلام) ساخته شود و آيين او در آن نقطه آشكار گردد.

بنابر اين، از زماني كه خداوند آدم(عليه السلام) را بر زمين فرود آورد، خانه كعبه همواره مورد پرستش همه امتها و ملّتها بوده است كه هريك پس از ديگري آمده و در آن جايگاه خداوند را مي پرستيدند. و گويد كه فرشتگان پيش از آدم(عليه السلام) بر كعبه حج مي گزاردند.

برخي از تاريخ نگاران نوشته اند كه فاصله ميان فوت حضرت آدم(عليه السلام) تا ولادت حضرت نوح(عليه السلام) 126 سال و فاصله بين ولادت حضرت نوح و ولادت حضرت ابراهيم(عليهما السلام) 890 سال بوده است. بنابر اين، تولّد حضرت ابراهيم(عليه السلام) شصت سال پيش از در گذشت حضرت نوح(عليه السلام) بوده است; زيرا عمر حضرت نوح 950 سال بوده و طوفان، آنگونه كه در تورات آمده، در سال 601 بعد از تولّد حضرت نوح بوده است. ساختمان كعبه به وسيله ابراهيم(عليه السلام)، به هنگام بيست سالگي اسماعيل انجام يافته است. بنابراين فاصله ميان طوفان و ولادت حضرت ابراهيم(عليه السلام) 290 سال و بين طوفان و ساختمان كعبه از سوي ابراهيم(عليه السلام) حدود چهارصد سال بوده است. پس بايد گفت كه حضرت ابراهيم(عليه السلام)به هنگام بناي كعبه، يكصد و ده سال سن داشته است.

در شرح كتاب زاد المسلم فيما اتفق عليه البخاري و مسلم (ج2، ص158) چنين آمده است:

ابن هشام گويد: بين حضرت نوح وابراهيم(عليهما السلام)،پيامبري جزهودوصالح(عليهما السلام)نبوده است و بين ابراهيم و هود 630 سال و بين نوح و ابراهيم 1143 سال فاصله وجود داشته است.

ثعالبي نيز گفته است فاصله ميان ولادت ابراهيم و طوفان نوح 1263 سال بوده كه اين، 3337 سال پس از خلقت آدم بوده است. ولادت ابراهيم(عليه السلام)در دوران نمرود بن كنعان بوده و اما در محل ولادت او، اختلاف نظر وجود دارد:

ابن عباس محل ولادت حضرت ابراهيم را، بابل از سرزمين هاي سواد ، شهر نمرود، دانسته است.

مجاهد آن را در كوثي يكي از نواحي كوفه مي داند.

عكرمه محل تولد آن حضرت را در سوس و سدي بين بصره و كوفه دانسته و



28


ربيع بن انس در كسكر مي داند كه پس از آن پدرش او را به كوثي منتقل نموده است.

وهب تولد ابراهيم(عليه السلام) را در حران دانسته، ليكن بايد گفت كه محل تولد نخستين، بيشتر صحيح به نظر مي رسد.

حضرت ابراهيم در دويست سالگي وفات نمود و در غاري در حِبرون ، كه هم اكنون به مدينة الخليل معروف است، دفن گرديد.

ويژگيهاي ساختمان كعبه به دست ابراهيم(عليه السلام)

1 ـ ابراهيم(عليه السلام) كعبه را بر پايه هايي استوار كرد كه حضرت آدم(عليه السلام) بنا كرده بود.

2 ـ در ساختمان كعبه هيچ گونه گچ، گِل و آهكي به كار نرفت، بلكه سنگها يكي بر ديگري قرار داده شدند.

3 ـ كعبه مستطيل شكل بود.

4 ـ كعبه داراي دو ركن حجرالأسود و يماني بود و دو ركن ديگر آن از سمت حِجراسماعيل (كه هم اكنون ناودان بر فراز آن قرار دارد) به صورت گِرد و نيمدايره ساخته شده بود.

5 ـ در سمت راست درون خانه كعبه گودالي حفر شده بود به عمق سه ذراع كه بدان
خزانه كعبه مي گفتند. (هداياي ارسالي براي كعبه را در اين گودال قرار مي دادند).

6 ـ مانند زمان ما، كعبه دري از سمت شرق داشت كه به درون آن راه مي يافت و به شكل مربع مستطيل بود اما مانند درهاي چوبي و... باز و بسته نمي شد.

7 ـ اين در روي زمين بود و ارتفاع زيادي از زمين نداشت.

8 ـ حجراسماعيل به صورت نيمدايره، از چوب درخت اراك ساخته شده بود.

9 ـ كعبه بدون سقف بود، بنابراين ناوداني نيز نداشت.

10 ـ كعبه داراي پرده نبود. اولين شخصي كه پرده بر آن آويخت تُبَّع حِميَري بود كه پس از قرار دادن در براي كعبه، به اين كار مبادرت ورزيد.

11 ـ ارتفاع كعبه از زمين نُه ذراع بود.

12 ـ عرض ديواري كه درِ كعبه بر آن قرار داشت، سي و دو ذراع بود.



29




30


13 ـ ديوار مقابل آن، سي و يك ذراع داشت.

14 ـ عرض ديوار سمت حجر بيست و دو ذراع بود.

15 ـ ديوار مقابل آن; يعني فاصله ميان ركن يماني تاركن حجرالأسود بيست ذراع بود.

16 ـ حضرت ابراهيم(عليه السلام) كعبه را چهار هزار سال پيش ساخت.

ساختمان كعبه به دست جرهميان و عمالقه

تاريخ الغازي (1) در اين باره چنين آورده است:

ازرقي در الاعلام به سند خود از اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب(عليه السلام)در باره ساختمان كعبه از سوي عمالقه و جرهم آورده است كه آن حضرت فرمود: ساختمان كعبه پس از ابراهيم منهدم شد، پس از آن، بار ديگر به وسيله عمالقه بنا گرديد، سپس فرسوده شد و منهدم گرديد. كه باز به وسيله قبيله اي از جرهم ساخته شد.

فاكهي نيز از اميرمؤمنان علي بن ابيطالب(عليه السلام) روايت كرده است كه فرمود: نخستين كسي كه كعبه را بنا كرد. ابراهيم(عليه السلام) بود، سپس منهدم گرديد و پس از او جرهميان بار ديگر آن را بنا كردند، سپس با از ميان رفتن آنان، عمالقه كعبه را از نو بنا نهادند.

برخي از تاريخ نگاران، همانند سيدالتقي گفته اند: جرهميان پيش از عمالقه كعبه را ساخته اند. ليكن محبّ طبري در قُري و مسعودي در مروّج الذهب، عمالقه را پيش از جرهميان دانسته و گفته اند: شخصي كه از جرهميان اقدام به ساختمان كعبه كرد، حارث بود كه ساختمان كعبه را توسعه داد و ارتفاع آن را همانند ارتفاع كعبه ساخته شده به دست ابراهيم قرار داد. و اما ما معتقديم كه: ساختمان كعبه مكّرمه، از دوران حضرت ابراهيم(عليه السلام)تا پيش از ساختمان قريش، همواره به صورت سنگ چين بوده و گچ و آهكي در ساختمان آن بكار نرفته بود. به همين سبب، ساختمان آن به سرعت رو به خرابي و ويراني

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نويسنده اين كتاب عبدالله مكي است. نامبرده در سال 1291 هجري متولد و در سال 1365 هجري در مكّه وفات يافت. او از تبار هنديان بود كه سالها مجاورت در مكّه را برگزيد و در آن وفات نمود. از او تأليفات بسياري بجاي مانده; از آن جمله است: افادة الأنام بذكر أخبار البلد الله الحرام در چهار جلد و نيز كتابي با عنوان تراجم العلماء من المكّيين و غير آنها، كه از قرن دهم تا چهاردهم در مكّه وفات كرده اند. مترجم



31


مي گذاشت تا اينكه در دوران قريش و پس از آن، كيفيت ساختمان تغيير كرد و روز بروز پيشرفت نمود و هم اكنون ساختمان آن را بدين صورت مستحكم و استوار مي بينيم به طوري كه گذشتِ زمان تأثير چنداني در آن نمي گذارد. اختلاف است ميان تاريخ نگاران، در دو قبيله جرهم و عمالقه كه كدام يك كعبه را پيشتر بنا كرده است. بيشتر آنان بر اين باورند كه اين دو در يك زمان در مكّه زندگي مي كردند و ميان آنها جنگهاي زيادي رخ داده است.

ليكن نظريه ما اين است كه قبيله جرهم پيش از عمالقه كعبه را بنا كرده اند; زيرا جرهميان سابقه طولاني تر و قديمي تر از عمالقه نسبت به اقامت در مكّه داشته اند. اينان پس از رسيدن هاجر و فرزندش حضرت اسماعيل(عليه السلام)به مكه، به اين سرزمين آمده و در آن اقامت اختيار كردند، به طوري كه حضرت اسماعيل(عليه السلام)هنگامي كه به سن جواني رسيد، با دختري از قبيله جرهم ازدواج كرد.

وضعيت كعبه و مطاف در دوران خزاعه

فرمانروايي مكّه پس از فرزندان حضرت اسماعيل(عليه السلام) به دست جرهميان افتاد امّا آنگاه كه آنان حرمت مكّه و حرم را پاس نداشتند ويا در آن طغيان و ظلم فراوان كردند، خداوند خزاعيان را بر آنان مسلط كرد، به طوري كه جرهميان مجبور به ترك مكّه شدند. از آن پس ولايت و فرمانروايي مكّه و سيادت كعبه در دست خزاعه قرار گرفت.

ازرقي در تاريخ خود از محمد بن عبدالعزيز چنين نقل مي كند:

به روزگار فرمانروايي قبيله خزاعه در مكّه و كعبه، سيل عظيمي راه افتاد، به طوري كه مردم مكّه غافلگير شدند. اين سيل وارد مسجدالحرام شد و اطراف كعبه را فرا گرفت سپس به پايين مكّه رفت و درختان مسير خود را از جاي كند. در اين سيل، جنازه يك زن و مرد به دست آمد. مرد شناسايي نشد امّا زن را كه نامش فاره و از ساكنان منطقه بالاي مكّه بود، شناختند.

پس از آن قبيله خزاعه بر گِرد خانه خدا ديواري كشيد و حجراسماعيل را نيز ضميمه آن ساختند تا بدينوسيله كعبه را از ورود سيل مصون دارند.



32


اين ديوار تا هنگام بازسازي كعبه توسط قريش به همان حال باقي بود. اين سيل به سيل فاره معروف شد و شنيدم كه آن زن از قبيله بني بكر بوده است.

لازم به گفتن است كه ارتفاع ديوار مزبور بر گِرد خانه كعبه به اندازه قامت يك انسان بوده است; يعني به اندازه اي كه سيل در آن زمان بالا مي آمده است; زيرا در دوران خزاعيان، كعبه نسبت به اطراف خود در نقطه مرتفعي قرار داشت و بر خلاف اين دوران، كه كعبه در گودترين نقطه نسبت به اطراف خود واقع شده، اطراف كعبه به صورت دشتي پايين و گود بوده است.

ارتفاع كعبه در دوران خزاعه، نُه ذراع بوده است كه همان ارتفاع خانه خدا ساخته شده توسط حضرت ابراهيم خليل(عليه السلام) بوده است. ديواري كه خزاعيان بر گِرد خانه كعبه كشيده بودند، داراي دري از روي زمين همانند درِ كعبه بود كه درست در مقابل درِ خانه خدا قرار داشت. بين ديوار ساخته شده بر پيرامون كعبه و خانه كعبه فضايي به اندازه نيمي از مطاف كنوني مسجدالحرام (منظور كعبه و مقام ابراهيم است) وجود داشت و خزاعيان و ديگر طواف كنندگان در داخل آن، بين ديوار و خانه كعبه طواف مي كرده اند.

ساختمان كعبه به دست قُصيّ بن كلاب

در كتاب تاريخ الغازي چنين آمده است:

درباره ساختمان كعبه به وسيله قصي در الاعلام آمده است كه زبير بن بكار قاضي مكّه در كتاب النسب روايت كرده: هنگامي كه قصي بن كلاب ولايت كعبه را به دست گرفت، هزينه آن را نزد خود جمع كرد و سپس كعبه را ويران ساخت و از نو آن را آنچنان بنا كرد كه پيش از او هيچ كس آنچنان ساختماني از كعبه بنا نكرده بود.

ابو عبدالله محمد ابن عايد دمشقي در كتاب في مغازيه گفته است:

قصي بن كلاب كعبه را بنا كرد و ماوردي در احكام السلطانيه آن را تأييد كرده و گفته است: نخستين شخص از قريش، پس از ابراهيم(عليه السلام) كه ساختمان كعبه را بنا كرد، قصي بن كلاب بود و سقفي از چوب دَوم(1) و شاخه درخت نخل بر آن قرار داد.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نوعي درخت نخل.



33


در كتاب تاريخ الكعبة المعظمه (1) به هنگام سخن در باره ساختمان كعبه به دست قصي آمده است: او ساختمان كعبه را بيست و پنج ذراع قرار داد و سقف آن را از چوب دَوْم نيكو و شاخه درختان نخل پوشانيد.

فاسي مي گويد: در اينكه ساختمان قصي بيست و پنج ذراع باشد، ترديد وجود ندارد. شايد بتوانيم آن را اينگونه تفسير كنيم كه اين مقدار ذراع، در ارتفاع كعبه بوده است; زيرا در افزايش ارتفاع كعبه هيچ اشكال و مانعي نيست، بلكه افزايش در طول و عرض كعبه است كه ممنوع مي باشد و بايد گفت كه هيچ يك از بانيان كعبه، از محدوده ساختمان حضرت ابراهيم(عليه السلام) تجاوز نكرده و توسعه اي بيش از آن نداده اند.

قصي، جد چهارم پيامبر(صلي الله عليه وآله) بوده و حدود يكصد و سي سال پيش از هجرت مي زيسته است. در آن زمان ولايت مكّه در دست او قرار گرفته و جماعت او از وي پيروي مي كردند. قصي خود به تنهايي مناصب ششگانه مكّه را در دست داشت و آن منصب ها عبارت بودند از:

حجابت (پرده داري)، رفادت (مهمانداري)، سقايت (آب دادن)، ندوه (موسسه مشورتي)، لواء (پرچمداري) و قيادت (سرداري).

قصي بن كلاب همان شخصي است كه براي نخستين بار قوم خويش، قريش را جمع كرد و دستور داد خانه هاي خود را در اطراف كعبه بنا كنند و بدين منظور پيرامون چهارگانه كعبه را ميان آنان تقسيم كرد.

ويژگيهاي كعبه در ساختمان قريش

1ـ قريش ساختمان كعبه را پنج سال پيش از بعثت پيامبر(صلي الله عليه وآله) بنا كرد.

2ـ پيامبر(صلي الله عليه وآله) به همراه قريش، با حمل سنگ بر شانه هاي خود در بناي كعبه شركت كرد.

3ـ قريش شالوده ساختمان كعبه معظمه را بر پايه ها و اساس ابراهيمي بنا كرد.

4ـ در بناي قريش، همانگونه كه در حال حاضر وجود دارد، از عرض كعبه، در سوي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نوشته حسين باسلامه.



34


حجراسماعيل، شش ذراع و يك وجب كسر شد.(1)

5ـ ارتفاع كعبه به هيجده ذراع رسانده شد.

6ـ همانند دوران حضرت ابراهيم، كعبه را از سوي حجراسماعيل به صورت نيمدايره ساختند (در آن زمان ركن شامي و ركن عراقي وجود نداشت).

7ـ خزانه كعبه را به همان صورت زمان حضرت ابراهيم قرار دادند.

8ـ بر گِرد حجراسماعيل ديوار كوتاهي بنا كردند، در صورتي كه در ساختمان ابراهيم بجاي آن، از چوب درخت اراك استفاده شده بود.

9ـ درِ كعبه را از سطح زمين بالا بردند و آن را به وسيله سنگ ثابت كردند تا مانعي
براي ورود سيل بدانجا باشد و نيز هركسي نتواند وارد آن شود.

10ـ درِ كعبه را به صورت يك لنگه ساختند بطوري كه به وسيله يك قفل باز و بسته مي شد.

11ـ براي خانه كعبه سقف قرار دادند و سپس ناوداني براي سرازير شدن آب باران از سطح آن به داخل حجر تعبيه كردند.

12ـ در درون كعبه شش ستون چوبي قرار دادند. اين ستونها در دو رديف
سه ستوني از قسمت ركن شامي، كه حجراسماعيل در آن قرار داشت تا ركن يماني
تعبيه شد.

13ـ در درون خانه كعبه (در سمت ركن شامي) پلّكاني چوبي قرار داده شد كه به وسيله آن به بام كعبه راه پيدا مي كردند.

14ـ ساختمان كعبه را با گِل ساختند، در صورتي كه پيشتر سنگ چين بود. اين بنّايي به وسيله شخصي به نام باقوم رومي يا باخوم رومي صورت گرفت، سپس آن را با پرده زيبايي پوشانيدند.

شايان ذكر است كه قرار دادن پرده براي كعبه پيش از اين تجديد ساختمان رسم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ در اين باره روايات متعددي از حضرت صادق(عليه السلام) نقل گرديده است كه حتي به اندازه يك قطعه ناخن از كعبه كسر نگرديده است. براي اين منظور رجوع شود به جامع احاديث الشيعه كتاب حج، ج10، باب چهارم در حدود مسجد و خانه كعبه مترجم .



35




36


شده بود و پس از آن نيز ادامه يافت.

پرده كعبه نخستين بار از تكّه هاي چرم به هم دوخته، به وسيله تُبّع حِميَري ساخته و بر روي آن انداخته شد.(1)

15ـ براي نخستين بار سقف و ديوارهاي دروني و ستونهاي ششگانه داخل خانه كعبه را با روغني گياهي رنگ زده و جلا دادند سپس بر روي ستونها، چهره هايي از پيامبران و فرشتگان و گُل و گياه رسم كردند. كه البته در روز فتح مكه، به دستور رسول خدا(صلي الله عليه وآله)تمامي نقش و نگارهاي آن محو و نابود گرديد.

ساختمان كعبه به وسيله عبدالله بن زبير و ويژگي هاي آن

1ـ نخستين كسي كه اقدام به خرابي كعبه كرد ابن زبير بود; بدين ترتيب كه خود ابزار به دست گرفت و از بالاي بام كعبه تخريب آن را آغاز كرد و سنگهاي آن را از جا برآورد سپس ساير مردم از او پيروي كردند.

2ـ وي پوششي از چوب در پيرامون كعبه قرار داد تا در داخل، كارگران مشغول به ساختمان كعبه شوند و مردم در خارج آن به دور كعبه طواف كنند.

3ـ عبدالله بن زبير كعبه را بر پايه هاي بناي ابراهيمي استوار كرد.

4ـ بخشي از حجراسماعيل كه در بناي قريش از كعبه جدا شده بود، بار ديگر به داخل خانه كعبه افزوده شد، بنابراين كعبه را به همان اندازه اي بنا كرد كه حضرت ابراهيم(عليه السلام)ساخته بود.

5ـ ارتفاع كعبه را به مقداري كه در بناي قريش بدان افزوده شده بود، اضافه كرد، بدين ترتيب ارتفاع كعبه به بيست و هفت ذراع رسيد.

6ـ دو در; ورودي از سمت شرق و خروجي از سمت غرب، براي كعبه تعبيه كرد.

7ـ اين دو در را بر خلاف بناي قريش كه با فاصله كمي از زمين ساخته شده بود، بر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ به منظور آگاهي بيشتر در اين زمينه مي توانيد به كتاب جامه كعبه در گذر تاريخ كه يكي ديگر از ترجمه هاي اينجانب است، مراجعه نماييد. مترجم



37


روي زمين قرار داد.

8ـ درها دو لنگه اي و با ارتفاع يازده ذراع ساخته شدند.

9ـ ابن زبير براي كعبه چهار ركن قرار داد، بدين صورت كه از سوي حجر اسماعيل به جاي نيمدايره اي كه قريش ساخته بودند دو ركن ديگر براي آن اضافه كرد.

10ـ اين چهار ركن تا زمان قتل او استلام مي شد.

11ـ در ركن شامي در درون كعبه، پلكان گِردي از چوب ومزيّن به طلا ساخته شد كه از آن به بام كعبه راه پيدا مي كردند. همچنين ناوداني بر بام خانه قرار داد كه آب سقف را به داخل حجر فرو مي ريخت.

12ـ در درون كعبه به جاي شش ستوني كه قريش ساخت، سه ستون چوبـي قرار داده شد.

13ـ كعبه را با گچ و بنابه قولي از مخلوط سرب و رس ساختند.

14ـ هنگامي كه ابن زبير از ساخت كعبه فارغ شد، درون و برون كعبه را از بالا تا پايين با مشك و عنبر خوشبو كرد و سپس آن را با پارچه ديباج (1) و به روايتي با قباطي (2)پوشانيد.

15ـ ابن زبير پس از فراغت از همه اين امور، به شكرانه اين توفيق عظيم، بندگان بسياري را آزاد كرد و قربانيهاي فربه و چاق از گوسفند و ديگر چهارپايان ذبح كرد و به فقيران صدقه داد. سپس با پاي پياده و برهنه رو به سوي مسجد تنعيم گذارد كه بسياري از قريش به تبعيت از او احرام عمره بستند و همراه او راهي مسجدالحرام شدند.

16ـ تاريخ بناي اين ساختمان در سال 64 هجري و به روايتي در سال 65 هجري بوده است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نوعي ابريشم گرانقيمت و ضخيم، مترجم .

2 ـ قباطي برگرفته از نام قبطيان، ساكنان مصر كهن بوده و اين نوع بافته از ديرباز در اين سرزمين از شهرت به سزايي برخوردار بوده و به نظر مي رسد كه در آن هنگام از بافته هاي مقاوم و ارزشمند به شمار مي آمده است، مترجم .



38




39


ساختمان كعبه توسط حَجّاج و ويژگي هاي آن

1ـ حَجّاج كعبه را همانند ساختمان زمان قريش بنا كرد.

2ـ حجاج افزوده شش ذراع و يك وجبي ابن زبير را از قسمت حجر خراب كرد و

 

 

 



40


مجدداً به حجر افزود امّا سه ديوار ديگر را به حال خود واگذاشت.

3ـ مانند ابن زبير براي كعبه چهار ركن ساخت.

4ـ درِ شرقي خانه را بالا برد و همانند بناي قريش آن را با سنگهاي كعبه استوار ساخت.

5ـ وي از ارتفاع درِ كعبه چهار ذراع و يك وجب كم كرد.

6ـ درِ غربي كعبه را، كه به وسيله ابن زبير گشوده شده بود، بست.

7ـ ساختمان حَجّاج بر اساس ساختمان قريش بود، به جز آنكه همانند ابن زبير در
ديوار كعبه از سوي حجر دو ركن قرار داد و مانند بناي قريش آن را دايره اي ساخت.

8ـ پلّه هاي دروني كعبه ساخته حَجّاج است; زيرا اين پلّه در ديواري قرار داشت كه حجاج آن را منهدم كرد. همچنين درگاه درِ شرقي كعبه تا زمين، از ساخته هاي حجاج بود; زيرا كه وي اين در را مجدداً از سطح زمين بالا برد.

9ـ اين ساختمان در سال 74 هجري بنا شد.

ويژگيهاي كعبه ساخته شده به وسيله سلطان عثماني

در ساعت دو بامداد روز چهارشنبه، نوزدهم شعبان سال 1039 هجري باران شديد و سيل آسايي در مكّه و نواحي آن باريدن گرفت كه در نتيجه، سيل وارد مسجدالحرام شد و آب تا نزديكي قفلِ درِ كعبه بالا آمد. به عبارت ديگر، ارتفاع آب به حدود دو متر از سطح زمين مسجدالحرام رسيد. در بعد از ظهر روز بعد; يعني پنج شنبه، ديوار سمت شامي كعبه فرو ريخت، سپس ديوار سمت شرقي تا نزديكيهاي درِ كعبه منهدم شد. همچنين يك ششم از ديوار غربي كعبه نيز فرو ريخت. بدين ترتيب در اين سو تنها دو سوّم از ديوار و بخشهايي از سقف باقي ماند. به دستور سلطان مراد، بازسازي كعبه آغاز شد كه اين كار در ماه رمضان سال 1040 هجري به پايان رسيد.(1)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ يازدهمين بازسازي كعبه به دست تواناي يك مجتهد كاشـاني انجام پذيرفته است. سيد زين العابدين بن نور الدين بن مرادبن علي بن مرتضي الحسيني الكاشاني كه اين خدمت بزرگ اسلامي را عهده دار بود، شرح آن را در دو رساله، يكي به فارسي و ديگري به عربي هر دو به نام مفرحة الأنام في تاسيس بيت الله الحرام بيان كرده است. دو رساله ياد شده را مرحوم شيح آقا بزرگ تهراني صاحب الذريعه الي تصانيف الشيعه در كتابخانه ملاّ محمد علي خوانساري در نجف مطالعه كرده و نسخه فارسي آن را در كربلا نزد شيخ محمد علي قمي ديده است. (الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج21، ص362 و 363) سيّد زين العابدين از شاگردان موسي محمد امين استرآبادي بوده و او را در مكه به جرم تشيع به شهادت رسانده اند. شرح احوال او در رياض العلم و مستدرك الوسائل و نجوم السماء و دارالاسلام مسطور است كه همه او را باني كعبه معرفي كرده اند. سيد محسن امين عاملي در اعيان الشيعه (ج7، ص168 و 169) توفيقي را كه در بناي كعبه نصيب سيد زين العابدين شده است از نوشته خود او چنين شرح مي دهد: سپيده دم روز چهارشنبه نوزدهم شعبان 1039 هـ . ق . باراني چنان شديد، كه گويي دهان مشكها را گشوده باشند، مدت دو ساعت و دو درجه بر مكه فرو باريد. سيل وارد مسجدالحرام شد و به قدر دو ذراع و ربع ذراع از سر كعبه گذشت و چهار هزار و دو نفر مرد و زن و كودك در آن حادثه جان سپردند... روز پنجشنبه بيستم شعبان ديوارهاي شرقي و شامي يعني تقريباً نصف كعبه فرو ريخت. اين واقعه در عهد سلطنت سلطان مراد چهارم پادشاه عثماني اتفاق افتاد... من با شريف مكه مذاكره كردم كه خانه خدا را بايد به نفقه اهل خير و به دست خود ايشان نوسازي كرد و در ظاهر آن را به سلطان نسبت داد. شريف ابتدا موافقت كرد اما كساني او را از اين اقدام منصرف كردند. من نزد خدا تضرع كردم كه از اين سعادت چيزي هم نصيب من فرمايد. خبر ويراني كعبه به سلطان عثماني رسيد و دستور داد كعبه را از كف زمين ويران و سپس نوسازي كنند. دو نفر را هم از سوي خود براي سركارگري به مكه فرستاد. روز سه شنبه سوم جمادي الآخر سال 1040 شروع به كندن ديوارهاي كعبه نمودند و من هم با ساير كارگران مشغول بنّايي شدم. از الطاف الهي اين بود كه وكيل سلطان و مباشر او هر دو مريد من شدند و به طوري كه درباره بناي كعبه هرچه به ايشان مي گفتم به كار مي بستند... همه ديوارهاي كعبه را جز ركن حجريه تا جايي كه حجرالأسود را بر آن كار گذاشته بودند برچيدند. براي اينكه كسي به حجر دست نزند سنگي روي آن گذاشتند. من به دو فرستاده دربار اسلامبول گفتم بايد ركن و حجر را با احتياط بيشتري محافظت كرد و آنان پوششي از تخته روي آن گذاشتند. شب يكشنبه بيست و دوم ماه جمادي الآخر تصميم گرفته شد كه از فردا صبح، كار بناي خانه را شروع كند در آن شب من بازاري و ابتهال از خدايي تعالي التماس نمودم كه مرا سازنده خانه خود قرار دهد. با خود مي انديشيدم وقتي شريف مكه و شيخ الحرم و قاضي و وكيل سلطان و علما و خادمان حرم هستند از من با اين ناتواني چه كاري ساخته است؟ پس غسل كردم و هنگام سحر وارد مسجدالحرام شدم. از توفيقات الهي اين بود كه بعد از نماز صبح غير از مباشر و چند كارگر كسي در مسجد نماند. وقتي مباشر مرا ديد گفت: سيد زين العابدين فاتحه بخوان. من فاتحه و دعاي سريع الاجابه را ـ كه در كافي روايت شده است و با اللهم اني اسألك باسمك العظيم الاعظم... شروع مي شود ـ خواندم. آنگاه سنگ مبارك ركن غربي را به دست گرفتم و محمد حسيني ابرقويي كه از صلحا بود طاسي پر از ساروج پيش من آورد. آن ساروج را در زاويه ركن غربي زمين ريختم و پهن كردم و بسم الله گفته سنگ را بر اساس ابراهيم(عليه السلام) كارگذاشتم. روز نهم رجب به حجرالأسود رسيدند. من به نفس خود سه ذراع از ارتفاع و تمامي عرض روي ركن حجرالأسود را ساختم. بسيار كوشيدند حجرالأسود را از جاي خود بردارند اما نتوانستند. آن روز من دعايي را كه معروف به سيفي است مي خواندم و بيست و هفت بار مكرر نمودم. در بيست و دوّمين بار بود كه باب كعبه را كار گذاشتند. روز سيزدهم شعبان ستونهاي خانه خدا را به درون كعبه برديم. روز پانزدهم همين ماه از باب كعبه وارد شدم و چهار سنگ به دست خود بر ديواره هاي داخلي كارگذاشتم. يك سنگ در زاويه حجرالأسود و سنگي در حطيم و سنگي در زادگاه اميرالمؤمنين(عليه السلام) كه تخميناً سه ذراع از زاويه حجرالأسود فاصله دارد و سنگي هم در زاويه ركن يماني. روز هيجدهم شعبان الواحي را بين ستونهاي خانه كه به سقف متصل بود قرار داديم. و من آنها را به ستون متصل نمودم. در سلخ شعبان ميزاب الرحمه ـ ناودان كعبه ـ را كارگذاشتند. در دوم رمضان به نصب سنگهاي مرمر برديوارهاي داخلي خانه پرداختند و همه آن ديوارها و كف خانه را با مرمر پوشاندند و فرش كردند. روز چهارشنبه بيست و هفتم رمضان كار نوسازي كعبه به پايان رسيد و مردم روز جمعه آخر رمضان داخل كعبه شدند. مترجم .



41




42


ساختمان جديد داراي اين ويژگيها بود:

1ـ سلطان مراد ساختمان كعبه را بدون هيچ گونه تغييري نسبت به قبل بنا كرد. بنابراين پس از انهدام باقيمانده هاي كعبه، آن را برهمان پايه هاي قبلي بنا نهاد.

2ـ ساخت كعبه به وسيله سلطان مراد در سال 1040 هجري صورت پذيرفت.

3ـ فاصله زماني ميان ساخت كعبه به وسيله سلطان مراد و حجّاج 966 سال بود.

4ـ نخستين ريزش ديوار كعبه به وسيله سيل، در آخرين ساعتهاي روز بيستم شعبان سال 1039 هجري صورت گرفت.

5ـ بازسازي كعبه پس از انهدام كامل آن، در صبحگاه روز يكشنبه بيست و سوم جمادي الثاني سال 1040 هجري آغاز شد. در اين روز ساختمان پايه هاي برخي از ديوارهاي كعبه، در حضور امير مكّه و بزرگان مردم آغاز شد.

تأخير در باز سازي، نخست به جهت تميز كردن مسجد و از بين بردن آثار سيل در آن و نيز خراب كردن باقيمانده قسمتهاي ديگر كعبه بود و دوّم تهيه ابزار و آلات ساختماني از خارج بود; زيرا در آن روزگار، حمل و نقل همانند زمان ما آسان نبوده است.

6ـ در اين بازسازي تمامي كعبه منهدم شد. از اساس و پايه هاي كعبه بر روي زمين، پايين تر نرفتند تا بتوانند كعبه را بدون هيچ گونه تغييري همانند قبل و از نو بسازند.

7ـ تمامي سنگهاي چهار ركن كعبه را منهدم كردند و تنها حجرالأسود را



43


همان گونه ثابت در جايگاه اصلي خود نگه داشتند. اين عمل در تاريخ سه شنبه سوم جمادي الثاني سال 1040 هجري صورت گرفت.

8ـ سنگ ركن يماني را كه محل استلام حجاج در طواف بود، خارج ساخته و آن را درون پوشش چوبي كه در اطراف كعبه ساخته بودند قرار دادند. همچنين در همين روز سنگهاي شاذروان نيز از جاي خود در آورده شد. اين عمليات در تاريخ سه شنبه، سوم جمادي الثاني سال 1040 هجري صورت پذيرفت.

9ـ پوششي از چوب ـ همچنانكه ابن زبير در هنگام ساختمان كعبه عمل كرده بود ـ ساخته و بر پيرامون كعبه قرار دادند تا كارگران بتوانند براحتي و دور از چشم ديگران به كار خود مشغول باشند. اين پوشش ابتدا از روز پنجشنبه بيست و ششم رمضان سال 1039 هجري آغاز شد كه نصب آن در تاريخ چهارشنبه اول شعبان سال 1040 هجري به پايان رسيد. در اين روز فضاي كعبه در پوشش اطراف خود قرار گرفت.



44




45


10ـ اين پوشش پس از گرفتن استفتاء از علما، صورت پذيرفت.

11ـ بازسازي كعبه حدود شش ماه به درازا كشيد.

12ـ كارهاي ساختماني و تزييني كعبه در روز دوم ذي حجه سال 1040 هجري پايان پذيرفت.

13ـ سنگ ركن يماني كه مكان استلام حاجيان بود، در روز دوشنبه اول رجب سال 1040 در جايگاه اوّليّه خود قرار داده شد.

14ـ اطراف حجرالأسود ترميم و اصلاح اساسي شد. اين ترميم از روز سه شنبه نهم ماه رجب سال 1040 هجري آغاز شد و در نيمه هاي شب جمعه دوازدهم رجب همان سال پايان يافت.

تعداد سنگهاي سطحي و آشكار كعبه

بناي كنوني كعبه، همان ساختمان سلطان مراد چهارم از پادشاهان عثماني است كه در سال 1040 هجري بر اثر ورود سيل به مسجد الحرام و تخريب آن از نو بنا گرديد. اين ساختمان استحكام وقدرتمندي كامل دارد، بطوري كه تاكنون پابرجا و استوار مانده است.

ساختمان كعبه از سنگهاي بزرگي به رنگ سياه متمايل به كبودي ساخته شده است. اين سنگها از دل كوههاي مكه استخراج شده و بسيار سخت و قوي مي باشند و در اصطلاح مكّيان به حَجَر الشبيكي معروف هستند.

كوه شبيكه در نزديكي شيخ محمود در جَرول است و سنگهاي ساختمان كعبه را از آن جدا مي كرده اند.

به نظر مي رسد كوه شبيكه همان كوهي است كه امروزه به آن جبل الكعبه مي گويند; زيرا سنگهاي آن به سختي و صلابت معروفند.

سنگهاي كعبه از دو نوع بزرگ و كوچك تشكيل شده است كه بزرگترين آنها به طول 190 سانتيمتر، و عرض 50 سانتيمتر و ارتفاع 28 سانتيمتر است كه كوچكترين آنها حدود 50 سانتيمتر طول و 40 سانتيمتر عرض دارد.

در روز دوشنبه، بيست و هشتم ماه رجب سال 1377 هجري، پرده كعبه به جهت تعمير و مرمّت سقف خانه كعبه، از روي آن برداشته شد. از اين فرصت طلايي استفاده



46


كردم و سنگهاي ظاهر بر روي ديوار كعبه را از بالا تا شاذروان بر روي زمين شمردم. جدول زير بر اساس همين شمارش تهيه شده است:

چهار سمت كعبه تعداد سنگها

   ديوار شرقي كعبه كه درِ كعبه در آن قرار دارد419

   ديوار غربي كعبه449

   ديوار جنوبي (بين ركن حجرالأسود و ركن يماني)428

   ديوار شمالي كه در آن ناودان و حجر اسماعيل قرار دارد318

 

بنابراين، مجموع سنگها در ظاهرِ خارجي كعبه، از بالا تا پايين، بجز سنگهاي شاذروان، 1614 عدد است.

گفتني است كه اين تعداد، مربوط به سنگهاي آشكار ديوار خارجي كعبه است و شمارش تعداد سنگهاي به كار رفته در ديوارهاي كعبه، غير ممكن است و به نظر مي رسد سنگهاي آن چندين برابر اين تعداد باشد; زيرا عرض ديوارهاي كعبه بين نود تا يكصد سانتيمتر است و براي ساختن ديواري بدين عرض به تعداد بسيار زيادي سنگ احتياج  است.

فاصله زماني ميان ساختمانهاي كعبه

فاصله زماني ميان ساخت و تجديد بناي بيت المقدّس و كعبه به وسيله حضرت ابراهيم(عليه السلام) چهل سال بوده است و فاصله ساخت كعبه به وسيله حضرت ابراهيم(عليه السلام) تا ساختمان قريش، بنا به روايت بخاري به نقل از حلبي به 2645 سال مي رسد. همچنين ميان ساختمان قريش و ساختمان ابن زبير 82 سال فاصله وجود داشته است.

فاصله زماني ميان ساختمان ابن زبير و ترميم و ساختمان حَجّاج ثقفي را ده سال نوشته اند و ميان ساختمان حجّاج و سلطان مراد چهارم 966 سال بوده است.



47


 

اندازه هاي كعبه معظمه در ساختمانهاي چهارگانه

به نقل از تاريخ ازرقي

اندازه كعبه در ساختمان حضرت ابراهيم خليل(عليه السلام)

9   ذراغ   ارتفاع كعبه.

32   ذراع   طول ديوار شرقي، كه درِ كعبه در آن قرار دارد.

31   ذراع   طول ديوار غربي.

22   ذراع   طول ديوار شمالي كه حجر اسماعيل در آن قرار گرفته است.

20   ذراع   طول ديوار جنوبي (بين ركن حجرالأسود و ركن يماني)

 

اندازه كعبه در ساختمان قريش (پنجاه سال پيش از بعثت پيامبر(صلي الله عليه وآله

18   ذراع   بلندي و ارتفاع كعبه.

26   ذراع   طول ديوار شرقي كه درِ كعبه در آن قرار دارد.

26   ذراع   طول ديوار غربي كعبه.

22   ذراع   طول ديوار شمالي كعبه كه حجر اسماعيل در آن قرار گرفته است.

20   ذراع   طول ديوار جنوبي كعبه كه بين ركن حجرالأسود و ركن يماني است.

 

اندازه كعبه در ساختمان عبدالله بن زبير

27   ذراع   ارتفاع كعبه.

32   ذراع   طول ديوار شرقي كعبه، كه درِ كعبه در آن است.

31   ذراع   طول ديوار غربي كعبه.

22   ذراع   طول ديوار شمالي كعبه كه در آن حجراسماعيل قرار گرفته است.

20   ذراع   طول ديوار جنوبي كه بين ركن حجرالأسود و ركن يماني است.



48


اندازه كعبه در ساختمان حجّاج بن يوسف ثقفي

27   ذراع   ارتفاع كعبه.

26   ذراع   طول ديوار شرقي كعبه كه درِ كعبه در آن قرار دارد.

26   ذراع   طول ديوار غربي كعبه.

22   ذراع   طول ديوار شمالي كعبه كه در آن حجراسماعيل قرار گرفته است.

20   ذراع   طول ديوار جنوبي كعبه كه بين ركن حجرالأسود و ركن يماني است.

 

اين اندازه گيريها، در قرن دوم هجري به وسيله ازرقي انجام گرفته و در كتاب تاريخ وي آمده است.

اينك اندازه هاي كعبه مشرّفه و ابعاد آن بر اساس واحد اندازه گيري متر كه در زمان كنوني معمول است، به نقل از مهندسان مصري در سال 1377 هجري.

 

   سانتيمتر   متر   اندازه ها وابعاد كعبه مشرفه بر اساس واحد اندازه گيري متر

00   1   ارتفاع درِ كعبه معظمه از سطح زمين مطاف.

34   0   طول قفل درِ كعبه

86   9   فاصله ميان حفره كنار درِ كعبه تا پنجره مقام ابراهيم(عليه السلام)

60   5   فاصله ميان حفره ياد شده تاابتداي فضاي حجر (انتهاي ضلع كعبه).

80   4   فاصله ابتداي حفره ياد شده تا ركن حجرالأسود.

60   0   فاصله ميان حفره فوق تا ابتداي درگاه درِ كعبه(1)

00   1   فاصله ميان شاذروان در كنار حجرالأسود تا ملتزم.

95   12   ارتفاع كامل ديوار كعبه.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ درباره اين گودال فرو رفته روايت ها متفاوت است. برخي مي گويند: مكان نماز جبرئيل بوده است كه، كيفيت و چگونگي خواندن نماز توسط اين فرشته الهي به رسول خدا(صلي الله عليه وآله) آموزش داده شده است. بنابر روايتي ديگر، اين گودال جايگاهي بوده است كه حضرت ابراهيم خليل(عليه السلام) هنگام بناي كعبه، ملاط بنّايي خود را در آن ساخته و مخلوط كرده است. ليكن بر طبق روايات و اخبار رسيده، در ساخت كعبه در زمان ابراهيم(عليه السلام) حضرت سنگها را يكي بر ديگري قرار داده و از گچ و ملاط در آن استفاده اي نكرده است و از اين مواد، اولين بار در ساختمان كعبه به وسيله قريش استفاده شده است. مترجم



49


   سانتيمتر   متر   اندازه ها وابعاد كعبه مشرفه بر اساس واحد اندازه گيري متر

95   12   ارتفاع كامل ديوار غربي كعبه.

95   12   ارتفاع كامل ديوار شمالي (ديوار ناودان).

95   12   ارتفاع كامل ديوار جنوبي.

 

البته ممكن است در بعضي نقاط چند سانتيمتر بلندتر يا كوتاهتر باشد كه آن نيز به علت تغيير سنگهاي مرمر زمين مطاف مي باشد كه با كم و زياد قرار دادن گچ و آهك مي تواند در اندازه هاي بالا تغييراتي جزئي ايجاد شده باشد.

سانتيمتر   متر   اندازه ها وابعاد كعبه مشرفه بر اساس واحد اندازه گيري متر

71   11   فاصله بين ركنهاي عراقي و حجرالأسود از بيرون كعبه بدون شاذروان.

09   12   فاصله بين ركن شامي تا ركن يماني ازخارج كعبه، بدون شاذروان.

00   10   فاصله ميان ركن عراقي تاركن شامي از خارج كعبه بدون شاذروان.

17   10   فاصله ميان ركن يماني تا ركن حجرالأسود ازخارج كعبه بدون شاذروان.

20   11   فاصله ميان ركن عراقي و ركن شامي به همراه شاذروان.

35   11   فاصله ميان ركن حجرالأسود و ركن يماني به همراه شاذروان.

80   12   فاصله ميان ركن حجرالأسود و ركن عراقي به همراه شاذروان.

30   13   فاصله ميان ركن يماني و ركن شامي به همراه شاذروان.

79   9   فاصله ميان ركن عراقي و ركن حجرالأسود از داخل كعبه (ديوار شرقي)

11   10   فاصله ميان ركن شامي تا ركن يماني از داخل كعبه (ديوار غربي)

98   7   فاصله ميان ركن عراقي تا ركن شامي از داخل كعبه به همراه پله آن.

17   7   فاصله ميان ركن يماني و ركن حجرالأسود از داخل كعبه

73   7   فاصله ميان دو طرف ديوار نيمدايره اي حجراسماعيل.

47   8   فاصله ميان ديوار حجراسماعيل و ديوار كعبه.

12   1   ارتفاع ديوار حجراسماعيل.

56   1   قطر ديوار حجراسماعيل.



50


سانتيمتر   متر   حدود مطاف قديم، كه به شكل بيضوي بوده است

50   11   از ديوار شرقي كعبه تا آخر حدود مطاف قديم (مقام ابراهيم).

65   16   از ديوار غربي كعبه تا آخر حدود مطاف قديم.

20   15   از ديوار جنوبي كعبه تا آخر حدود مطاف قديم.

00   12   از ميانه ديوار حجر اسماعيل تا آخر حدود مطاف قديم.

 

سانتيمتر   متر   حدود مطاف، دايره اي شكل جديد

80   26   فاصله ميان ديوار شرقي كعبه تا آخر حدود مطاف جديد (مقام ابراهيم).

40   27   فاصله ميان ديوار غربي كعبه تا آخر حدود مطاف جديد.

70   26   فاصله ميان ديوار جنوبي كعبه تا آخر حدود مطاف جديد.

65   16   فاصله بين ميانه ديوار حجراسماعيل تا آخر حدود مطاف جديد.

50   1   ارتفاع حجرالأسود در ركن يماني از زمين مطاف.

00   2   مقدار عرض ملتزم; يعني از ابتداي ركن حجرالأسود تا ابتداي درِ كعبه.

92   1   ارتفاع درِ كعبه از زمين مطاف.

13   2   فضاي فراخ بين ركن عراقي و حجراسماعيل.

70   2   فضاي فراخ بين ركن شامي و حجراسماعيل.

بتهاي درون كعبه در دوران جاهليت

از شگفتيها و ويژگيهاي كعبه و امر خداوند، تقدّس و تكريم پيوسته اين خانه در طول دورانهاي گذشته و حال است; آنچنانكه در تاريخ آمده است هيچ گاه بناي كعبه مورد پرستش احدي در دوران جاهليت قرار نگرفته است. كعبه در جاهليت همواره مورد احترام بوده و مردم به دور آن طواف مي كرده اند. آنان بتهاي خود را در درون و اطراف كعبه قرار مي دادند و آنها را مي پرستيدند.


| شناسه مطلب: 77093