بخش 3

محدوده حرم فضیلت حرم فضیلت مکه تاریخ مسجد الحرام فضیلت مسجدالحرام قسمتهای مختلف کعبه و مسجدالحرام ارکان کعبه حجرالأسود مُلْتَزَم درِ کعبه مُستَجار رکن یمانی شاذَرْوان ناودان کعبه پرده کعبه مقام ابراهیم ( علیه السلام ) حِجر اسماعیل حَطیم

محدوده حرم

امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد : « جبرئيل آدم را از كوه صفا و حوا را از كوه مروه پايين آورد و آن ها را در خيمه اي كنار يكديگر قرار داد . عمود خيمه شاخه اي از ياقوت قرمز بود كه از پرتو نور آن ، كوه ها و اطراف مكه روشن شد . خداوند مقدار شعاع نور ياقوت را حرم قرار داد و آن محدوده فعليِ حرم مي باشد .

حرمت اين محدوده به احترام خيمه و عمود است ؛ زيرا كه آن ها از موجودات بهشتي بودند . » ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

2 ـ « أنزل جبرئيل آدم من الصفا وأنزل حوّاء من المروة وجمع بينهما في الخيمة ، وكان عمود الخيمة قضيب ياقوت أحمر ، فأضاء نوره وضوءه جبال مكة وما حولها ، وكلما امتدّ ضوء العمود فجعله الله حرماً ، فهو مواضع الحرم اليوم . . . لحرمة الخيمة والعمود لأنهنّ من الجنّة »

( كافي ، ج4 ، ص196 ) .


52


از امام رضا ( عليه السلام ) پرسيدند : چرا برخي از نقاط حرم نسبت به كعبه دورتر و برخي نزديك تر است ؟ حضرت فرمود : « آنگاه كه خداوند آدم را از بهشت راند ، او را بر كوه ابوقُبَيس فرود آورد . آدم از وحشت تنهايي به خدا شكايت كرد ، آنگاه خداوند ياقوت قرمزي را نازل كرد و آن را در محل كعبه نهاد و آدم گرد آن طواف كرد . نور ياقوت منطقه مشخصي را روشن كرد و خداوند آن محدوده را حرم قرار داد . » ( 1 )

فضيلت حرم

اَبان بن تَغلِب مي گويد : همراه امام صادق ( عليه السلام ) بودم ، وقتي به حرم رسيديم امام از مركب پياده شد و غسل كرد و با پاي برهنه وارد حرم شد و فرمود : « هر كس از روي تواضع براي خدا با پاي برهنه وارد حرم شود ، خداوند صد هزار گناه از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « سئل ابوالحسن الرضا عن الحرم ، كيف صار بعضها أقرب من بعض و بعضها أبعد من بعض ؟ قال : « إن الله عزّوجل لمّا اهبط آدم من الجنة اهبط علي أبي قبيس ، فشكا إلي ربّه عزّوجل الوحشة . . . فأهبط الله عزّوجل إليه ياقوتة حمراء فوضعها في موضع البيت فكان يطوف بها آدم و كان ضوءها يبلغ موضع الأعلام فجعله الله حرماً »

( كافي ، ج4 ، ص195 ) .


53


او محو كند و صد هزار حسنه براي او بنويسد و صد هزار
درجه بر درجات او بيفزايد و صد هزار حاجت او را برآورد . » ( 1 )

در منطقه حرم جنگ و تجاوز ، شكار حيوانات و كندن گياهان بر مُحرم و غير مُحرم حرام است . كسي كه به حرم پناه ببرد از تعقيب مصون است و تمام مخلوقات در اين منطقه در امن و امانند .

فضيلت مكه

امام سجاد ( عليه السلام ) فرمود : « گفتن يك سبحان الله در مكه معادل انفاق ماليات كوفه و بصره است در راه خدا . » ( 2 )

امام سجاد ( عليه السلام ) فرمود : « كسي كه در مكه قرآن را ختم كند ، نمي ميرد مگر اين كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) را زيارت كند و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « عن أبان بن تغلب ، قال : كنت مع أبي عبدالله ( عليه السلام ) فلمّا انتهي إلي الحرم نزل و اغتسل و أخذ نعليه بيديه ، ثم دخل الحرم حافياً . . . فقال : « يا أبان من صنع مثل ما رأيتني صنعت تواضعاً لله عزّوجلّ محي الله عنه مأة ألف سيئة ، و كتب له مأة ألف حسنة ، و بني له مأة ألف درجة ، وقضي له مأة ألف حاجة » ( تهذيب ، ج5 ، ص112 ) .

2 ـ « تسبيحة بمكّة تعدل خراج العراقين ينفق في سبيل الله عزّوجلّ »

( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص146 ) .


54


جايگاهش را در بهشت ببيند . » ( 1 )

حضرت سجاد ( عليه السلام ) همچنين فرمود : « غذا خورنده در مكه همچون روزه دار در غير مكه است و كسي كه در مكه راه مي رود در عبادت خدا به سر مي برد . » ( 2 )

از امام باقر ( عليه السلام ) نقل شده كه فرمود : « سجده كننده در مكه مانندكسي است كه درراه خدا در خون خود غلطان است . » ( 3 )

امام صادق ( عليه السلام ) نيز فرمود : « محبوب ترين نقطه زمين نزد خدا مكه است . در نزد خداوند هيچ خاكي محبوب تر از خاك مكه ، هيچ سنگي محبوب تر از سنگ مكه ، هيچ درختي محبوب تر از درخت مكه ، هيچ كوهي محبوب تر از كوه هاي مكه و هيچ آبي محبوب تر از آب مكه نزد خدا نيست . » ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « من ختم القرآن بمكة لم يمت حتي يري رسول الله و يري منزله في الجنة » ( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص146 ) .

2 ـ « الطاعم بمكّة كالصائم في ماسواها ، و الماشي بمكّة في عبادة الله عزّوجلّ » ( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص146 ) .

3 ـ « الساجد بمكة كالمتشحّط بدمه في سبيل الله »

( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص147 ) .

4 ـ « أحبّ الأرض إلي الله تعالي مكة ، و ماتربة أحبّ إلي الله عزّوجل من تربتها ، ولا حجر أحبّ إلي الله عزّوجل من حجرها ، ولا شجر أحبّ إلي الله عزّوجل من شجرها ، ولا جبال أحبّ إلي الله عزّوجل من جبالها ، و لا ماء أحبّ إلي الله عزّوجلّ من ماءها »

( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص157 ) .


55


امام صادق ( عليه السلام ) همچنين فرمود : « مكه حرم خدا و حرم رسول خدا و حرم اميرمؤمنان است . يك نماز در مكه برابر با صد هزار نماز و يك درهم خرج كردن در راه آن ، برابر با صد هزار درهم است . » ( 1 )

و نيز امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : « كسي كه از مكه خارج شود و ديگر قصد مراجعت به مكه را نداشته باشد ، عمرش كوتاه مي گردد و به عذاب الهي نزديك مي شود . » ( 2 )

تاريخ مسجد الحرام

قُصَيّ بن كِلاب جدّ چهارم پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) دستور داد مردم خانه هاي خود را ، كه تا آن زمان به احترام كعبه با فاصله زيادي از كعبه ساخته بودند ، به اطراف كعبه منتقل كنند تا به حرمت كعبه از هجوم دشمنان در امان باشند ، لذا به اطراف
كعبه آمدند و مقداري از فضاي اطراف كعبه براي طواف

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « مكة حرم الله و حرم رسوله و حرم أميرالمؤمنين ، الصلاة فيها بمأة ألف صلاة والدرهم فيها بمأة ألف درهم » ( كافي ، ج4 ، ص586 ) .

2 ـ « من خرج من مكّة و هو لايريد العود إليها فقد اقترب أجله و دنا عذابه » ( كافي ، ج4 ، ص270 ) .


56


باقي ماندكه مساحت آن حدود دو هزارمتر مربّع بوده است .

اين وضعيت تا زمان عمربن خطاب بدين گونه بود ، امّا به دستور وي خانه هاي اطراف كعبه خريداري و تخريب شد و فضاي اطراف كعبه توسعه پيدا كرد و براي مسجدالحرام ، كه تا زمان نزول قرآن و آيه : سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَي بِعَبْدِهِ لَيْلا مِنْ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَي الْمَسْجِدِ الاَْقْصَي . . . ( 1 ) نامي از مسجدالحرام نبود ، ديواري كشيده شد . در آن زمان مساحت مسجدالحرام به حدود سه هزار و ششصد متر مربّع رسيد .

در زمان خليفه سوم خانه هاي ديگري در اطراف خريده شد و يا به زور تخريب گرديد و مسجدالحرام توسعه يافت و در اطراف مسجد رواق ها و سايه بان هايي بنا گرديد .

توسعه مسجدالحرام در زمان خلفاي ديگر نيز چندين بار صورت گرفت .

مساحت مسجد از دوران عباسيان تا دوران ملك عبد العزيز آل سعود ، سي هزار متر مربع بوده است .

در دوران ملك عبدالعزيز حدود صد و سي هزار متر مربع برمساحت آن افزوده شد وتا قبل از توسعه اخير توسّط

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اسراء : 1


57


ملك فهد ، به حدود صد و شصت هزار متر مربع رسيد .

در سال هاي اخير ، ملك فهد حدود شصت هزار متر مربع ديگر بر مساحت آن افزود و در حال حاضر مساحت مسجدالحرام دويست و بيست هزار متر مربع و داراي نُه گلدسته است .

مسجدالحرام در صدر اسلام داراي سي در بوده و در اين زمان داراي نود و چهار درِ كوچك و بزرگ است .

مساحت صحن هاي اطراف مسجدالحرام در حال حاضر حدود هشتاد و هشت هزار متر مربّع است .

مسجدالحرام و صحن هاي اطراف گنجايش حدود هشتصد و پنجاه هزار تا يك ميليون نمازگزار را دارد .

فضيلت مسجدالحرام

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرموده است : « يك نمازدرمسجدمن ، برابر است با هزار نماز در ديگر مساجد ، به جز مسجدالحرام ، و يك نمازدرمسجدالحرام برابراست با هزار نماز در مسجد من . » ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « الصلاة في مسجدي كألف صلاة في غيره إلاّ المسجدالحرام ، فإنّ الصلاة في المسجدالحرام تعدل ألف صلاة في مسجدي »

( من لايحضره الفقيه ، ج1 ، ص147 ) .


58


امام علي ( عليه السلام ) فرمود : « چهار نقطه در دنيا از باغ هاي بهشت است : مسجدالحرام ، مسجدالنبي ، مسجد بيت المقدس و مسجد كوفه . » ( 1 )

امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « كسي كه يك نماز در مسجدالحرام بخواند ، خداوندنمازهايي را كه تاكنون خوانده و نمازهايي را كه تا آخر عمر خواهد خواند ، قبول مي كند و نماز در مسجدالحرام معادل يكصد هزار نماز است . » ( 2 )

امام صادق ( عليه السلام ) همچنين مي فرمايد : « همانا صد و بيست رحمت خداوند در اطراف كعبه است ؛ شصت رحمت براي طواف كنندگان و چهل رحمت براي نمازگزاران و بيست رحمت براي كساني است كه به كعبه نگاه مي كنند . » ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « أربعة من قصور الجنة في الدنيا : المسجد الحرام و مسجد الرسول و مسجد بيت المقدس و مسجدالكوفة » ( امالي طوسي ، ص379 ) .

2 ـ « مَنْ صلّي في المسجدالحرام صلاة واحدة ، قبل الله عزّوجلّ منه كلّ صلاة صلاّها و كلّ صلاة يصلّيها إلي أن يموت ، و الصلاة فيها بمأة ألف صلاة » ( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص135 ) .

3 ـ « إن لله عزّوجلّ حول الكعبة عشرين و مأة رحمة ، منها ستون للطائفين وأربعون للمصلّين و عشرون للناظرين »

( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص134 ) .


59


قسمتهاي مختلف كعبه و مسجدالحرام

اركان كعبه

اركان كعبه عبارتند از :

1 ـ « ركن اَسوَد » يا « ركن حَجَر » چون در آن ركن حجرالأسود نصب شده است .

2 ـ « ركن عراقي » ، چون به سمت عراق است .

3 ـ « ركن شامي » يا « ركن غربي » ، چون به سمت شام و مغرب است .

4 ـ « ركن يماني » چون به سمت يمن است .

حجرالأسود

امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد : « خداوند حجرالأسود را به حضرت ابراهيم سپرد در حالي كه از كاغذ سفيدتر بود ، ولي


60


بر اثر گناهان فرزندان آدم سياه شد . » ( 1 )

امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « به امر خداوند حضرت ابراهيم و فرزندش مشغول ساختن كعبه شدند ، چون به محل حجرالأسود رسيدند از جانب كوه ابوقبيس به ابراهيم خطاب شد : براي تو امانتي نزد من است . حضرت حجرالأسود را از ابوقبيس گرفت و در جاي خود ( مكان فعلي آن ) نصب كرد . » ( 2 )

امام صادق ( عليه السلام ) همچنين فرمود : « حجرالأسود از موجودات بهشتي است . » ( 3 )

امام سجاد ( عليه السلام ) به شِبلي فرمود : « آيا با حجرالأسود مصافحه كردي ؟ » شِبلي گفت : بلي ، حضرت ناله كرد و صيحه اي زد به طوري كه نزديك بود روح از بدنش جدا شود . سپس فرمود : « آه ، آه ! كسي كه با حجرالأسود مصافحه كند مانند آن است كه با خدا مصافحه كرده باشد ! » ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « إن الله استودع إبراهيم الحجر الأبيض ، و كان أشدّ بياضاً من القراطيس ، فاسودّ من خطايا بني آدم » ( تفسير عياشي ، ج1 ، ص59 ) .

2 ـ « إنّ الله عزّوجلّ أمر إبراهيم ببناء الكعبة . . . فَبَني إبراهيم و إسماعيل البيت . . . حتّي انتهي إلي موضع الحَجَر ، فنادي ابوقبيس إبراهيم : إن لك عندي وديعة ، فأعطاه الحجر فوضعه مَوْضِعَهُ » ( كافي ، ج4 ، ص205 )

3 ـ « الحجر من الجنة » ( كافي ، ج4 ، ص184 ) .

4 ـ مستدرك الوسائل 10 : 166


61


باز امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : « عمربن خطاب نزديك حجرالأسود آمد و گفت : اي حجر به خدا قسم ما
مي دانيم تو سنگي بيش نيستي ، نه ضرر مي زني و نه نفع مي رساني ، جز اين كه ما ديده ايم پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) تو را دوست مي داشت لذا ما هم تو را دوست مي داريم . حضرت علي ( عليه السلام ) به او فرمود : اي پسر خطاب ، اين چه حرفي است كه مي زني ! به خدا قسم اين سنگ روز قيامت مبعوث مي شود ، او داراي زبان و دو لب مي باشد و شهادت مي دهد براي كسي كه به عهدش وفا كرده است و اين سنگ دست خداوند است در زمين ، مردم به وسيله آن با خدا بيعت مي كنند . » ( 1 )

و نيز امام صادق ( عليه السلام ) گفت : « حجرالأسود فرشته اي از فرشته هاي بزرگ الهي بوده است ، همين كه خداوند از فرشته ها پيمان گرفت ، او اولين ايمان آورنده بود ، لذا خداوند او را امين بر تمام خلقش گرفت و پيماني را كه از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « مرّ عمر بن الخطاب علي الحجر الأسود ، فقال : والله يا حجر إنا لنعلم أنك حجر لاتضرّ ولا تنفع إلاّ رأينا رسول الله يحبّك فنحن نحبّك ، فقال له اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) كيف يابن الخطاب ، فوالله ليبعثنّه الله يوم القيامة وله لسان وشفتان فيشهد لمن وافاه ، وهو يمين الله في أرضه يبايع بها خلقه . . . » ( علل الشرايع ، ج2 ، ص426 ) .


62


ساير آفريدگان گرفت نزد او به امانت گذارد و از مردم خواست كه همه ساله نزد او حاضر شوند و تجديد عهد و پيمان كنند . » ( 1 )

اين سنگ نزديك به پنجاه تكه است كه بابست هاي
فلزي به يكديگر متصل شده اند و دريك قاب نقره اي قرار دارد .

تاكنون چندين بار حجرالأسود با حوادث طبيعي و غير طبيعي روبرو شده و مجدداً در جاي خود نصب گرديده است ؛ برخي از حوادث عبارتند از :

1 ـ قبل از بعثت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) كه كعبه به واسطه سيل خراب شد ، پس از تجديد بنا براي نصب حجرالأسود ميان قبايل مختلف مكه اختلاف به وجود آمد و قرار شد اولين كسي كه وارد مسجدالحرام مي شود داوري كند ، از قضا محمّد ( پيامبرخدا ( صلّي الله عليه وآله ) ) كه در آن زمان جواني سي و پنج ساله بود ، وارد مسجدالحرام شد و فرمود : عبايي آوردند و سنگ را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « [ الحجر ] كان ملكاً من عظماء الملائكة عندالله ، فلمّا أخذ الله من الملائكة الميثاق ، كان أول من آمن به وأقرّ ذلك الملك ، فاتّخذه الله أميناً علي جميع خلقه ، فألقمه الميثاق وأودعه عنده ، واستعبد الخلق أن يجدّدوا عنده في كلّ سنة الإقرار بالميثاق و العهد الذي أخذ الله عزّوجلّ عليهم . . . » ( كافي ، ج4 ، ص185 ) .


63


ميان آن نهاد و بزرگان هر قبيله گوشه عبا راگرفته ، به محل نصب آن آوردند و خود حضرت سنگ را برداشت و در جايش قرار داد .

2 ـ در پي شورش عبدالله بن زُبَير در زمان حكومت يزيد ، لشكري به دستور يزيد براي سركوب وي ، كه به
كعبه پناهنده شده بود ، حمله كرد و كعبه را به آتش
كشيد و تخريب كرد كه توسط خود عبدالله بن زُبَير تعمير شد .

3 ـ پس از حمله حَجّاج بن يوسف ثقفي به مكه و كشته شدن عبدالله بن زبير ، كه به دستور عبدالملك مروان بازسازي شد و حجرالأسود به دست امام سجاد ( عليه السلام ) در جاي خود نصب شد .

4 ـ پس از قرن سوم برخي از ملاحده و قرامطه ، كه يكي از فرقه هاي اسماعيليه بودند ، به مكه يورش بردند و خانه خدا را ويران كرده ، حجرالأسود را از جاي خود كندند و با خود بردند . هنگامي كه حجرالأسود بازگردانده شد ، توسط حضرت مهدي ( عليه السلام ) در جاي خود نصب گرديد . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اين مطلب از روايتي كه ابن قولويه نقل كرده به دست مي آيد . الخرائج والجرائح : ج1 ، ص475 ، ح18

بحار الانوار : ج99 ، ص226 ، ح26


64


مُلْتَزَم

فاصله ركن اسود تا درِ كعبه را ملتزم مي گويند . و چون مردم و همچنين پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) سر و صورت و دست ها و سينه را به اين مكان مي چسباندند و دعا مي كردند ، لذا آنجا را « ملتزم » مي نامند . ( 1 )

امام علي ( عليه السلام ) فرمود : « كسي كه در اين مكان به گناه خود اقرار كند و آن را برشمرد و از خداوند طلب آمرزش كند ، بر خداوند است كه او را ببخشد . » ( 2 )

امام صادق ( عليه السلام ) هم فرمود : « اين جا مكاني است كه هيچ بنده اي نزد خداي خود به گناهانش اقرار و طلب مغفرت نمي كند مگر اينكه خداوند او را مي آمرزد . » ( 3 )

امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : « هنگامي كه حضرت آدم طواف

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « التزمته أي اعتنقته فهو ملتزم ، ومنه يقال لما بين باب الكعبة والحجر الاسود الملتزم ، لأنّ الناس يعتنقونه أي يضمّونه إلي صدورهم » ( مصباح المنير ، ج2 ، ص245 ) .

2 ـ « من أقرّ بذنبه في ذلك الموضع وعدّه و ذكره و استغفرالله منه كان حقاً علي الله عزّوجلّ أن يغفره له » ( خصال ، ص617 ) .

3 ـ « إنّ هذا مكان لم يقرّ عبد لربّه بذنوبه ثم استغفرالله إلاّ غفر الله له » ( كافي ، ج4 ، ص410 ) .


65


كرد و به ملتزم رسيد ، جبرئيل به او گفت : در اين مكان نزد خداي خود به گناهانت اقرار كن . . . سپس از جانب پروردگار به او خطاب شد : اي آدم ، گناهت را بخشيدم . آدم عرض كرد : فرزندان و نسل هايم را نيز ببخش ، خداوند خطاب كرد : هر كس از نسل تو ، به اين مكان آيد و به گناه خود اقرار كند و مانند تو توبه كند سپس طلب مغفرت نمايد ، او را مورد مغفرت و آمرزش قرار مي دهم . » ( 1 )

درِ كعبه

در دوران حضرت ابراهيم دو درگاه بدون در ، هم سطح زمين براي كعبه گشوده شد .

در دوران جواني پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) كه كعبه بازسازي شد ، براي اوّلين بار در چوبي توسط قريش براي كعبه در محل فعلي ، كه بالاتر از زمين قرار دارد ، نصب گرديد و درگاه پشت كعبه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « لمّا طاف آدم بالبيت و انتهي إلي الملتزم ، قال له جبرئيل : أقرّ لربّك بذنوبك في هذا المكان . . . فأوحي الله عزّوجلّ إليه : يا آدم ، قد غفرت ذنبك ، قال : يا ربّ ولولدي و لذرّيتي ، فأوحي الله عزّوجلّ إليه : من جاء من ذرّيتك إلي هذا المكان و أقرّ بذنوبه و تاب كما تبت ثم استغفر غفرت له » ( كافي ، ج4 ، ص194 ) .


66


مسدود شد .

در يك بازسازي ديگر ، عبدالله زبير آن را هم سطح زمين قرار داد و درگاه ديگر را ، كه در پشت كعبه قرار داشت ، گشود و كعبه مجدداً داراي دو در شد .

در بازسازي بعد ، كه در دوران عبدالملك مروان صورت گرفت ، درِ پشت كعبه مسدود شد و درِ اولي در جاي خود ؛ يعني بالاتر از زمين در مكان فعلي قرار گرفت .

آخرين در كعبه كه از چوب ساج و نقره خالص است و با طلا و جواهرات مزّين مي باشد ، در دوران سعودي توسط ملك خالد تعويض شده است .

مُستَجار

محلي كه پيشتر درِ پشتِ كعبه در آنجا بود ؛ يعني كمي مانده به ركن يماني را « مستجار » مي گويند .

اين مكان افزون بر فضيلتي كه دارد ، محل حادثه اي بزرگ و افتخارآميز براي شيعه است ؛ يعني ديوار كعبه در اين قسمت شكافته شد و فاطمه بنت اسد براي زايمان به داخل كعبه رفت و شكاف بسته شد ! و حاضران مات و مبهوت ، اين معجزه الهي را به چشم ديدند . آنگاه در


67


سيزدهم رجب ، سي سال پس از عام الفيل ، علي مولود كعبه در حالي كه در آغوش مادر بود با شكافته شدن دوباره ديوار ، از اين قسمت خارج شدند .

امام سجاد ( عليه السلام ) مي فرمايد : « وقتي كه آدم به زمين فرود آمد ، كعبه را طواف كرد ، چون به مستجار رسيد خود را به كعبه نزديك كرد و دست هايش را به سوي آسمان گرفت و عرض كرد : بار الها ! مرا ببخش .

خطاب شد : تو را بخشيدم . عرض كرد : خدايا ! فرزندانم را نيز ببخش . خطاب شد : اي آدم ، هر كس از فرزندانت در اين مكان به گناه خود اقرار كند او را مورد مغفرت و آمرزش قرار مي دهم . » ( 1 )

ركن يماني

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « هيچگاه كنار ركن يماني نيامدم مگر اينكه ديدم جبرئيل زودتر از من خود را به آن ركن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « لمّا هبط آدم إلي الأرض طاف بالبيت ، فلمّا كان عند المستجار دنا من البيت فرفع يديه إلي السماء ، فقال : يا ربّ اغفرلي ، فنودي : إني قدغفرت لك ، قال : ياربّ و لولدي ، فنودي : يا آدم من جاءني من ولدك فباء بذنبه بهذا المكان غفرت له » ( تفسير عياشي ، ج1 ، ص30 ) .


68


چسبانيده است . » ( 1 )

امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : « خداوند فرشته اي را نزد ركن يماني گمارده كه كارش آمين گفتن به دعاي مؤمنان است . » ( 2 )

امام صادق ( عليه السلام ) همچنين فرمود : « ركن يماني دري از درهاي بهشت است ، از هنگامي كه خداوند آن را باز كرده هرگز بسته نشده است . » ( 3 )

« ركن يماني دري است كه ماازآن واردبهشت مي شويم . » ( 4 )

« در اين مكان هيچ بنده مؤمني نزد خدايش اقرار به گناه خود نمي كند مگر اين كه آمرزيده مي شود . » ( 5 )

« بين ركن يماني و حجرالأسود هفتاد پيامبر مدفونند . » ( 6 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « ما أتيت الركن اليماني إلا وجدت جبرئيل قد سبقني إليه يلتزمه » ( كافي ، ج4 ، ص408 ) .

2 ـ « إنّ الله عزّوجلّ وكّل بالركن اليماني مَلَكاً هجّيراً يؤمّن علي دعاءكم » ( كافي ، ج4 ، ص408 ) .

3 ـ « الركن اليماني باب من أبواب الجنة ، لم يغلقه الله منذ فتحه »

( كافي ، ج4 ، ص409 ) .

4 ـ « الركن اليماني بابنا الذي ندخل منه الجنّة »

( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص134 ) .

5 ـ « إنّه ليس من عبد مؤمن يقرّ لربّه بذنوبه في هذا المكان إلا غفرالله له . . . » ( كافي ، ج4 ، ص411 ) .

6 ـ « دفن ما بين الركن اليماني والحجر الأسود سبعون نبياً »

( كافي ، ج4 ، ص214 ) .


69


شاذَرْوان ( 1 )

شاذروان ، برآمدگي شيب دار كوتاهي است كه در قسمت پايين ديوار كعبه ، به جز ضلع حِجْر اسماعيل ، وجود دارد .

اين نشانه اي است كه پيشتر ديوارهاي كعبه روي آن قرار داشته و در تجديد بناي كعبه مقداري ديوارها از داخل پايه گذاري شده است .

محيط اصلي كعبه توسط شاذروان محفوظ مانده است .

ناودان كعبه

اوّلين ناودان چوبي ، در دوران جواني پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بر بام كعبه نصب شد ، سپس ناودان هايي از مس و نقره براي كعبه ساختند و ناودان فعلي كه از نقره خالص و روكش طلا ساخته شده ، حدود صد و پنجاه سال قبل توسط يكي از سلاطين عثماني به كعبه هديه شد .

امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « زير ناودان جايگاه جبرئيل است و جبرئيل از آنجا اجازه تشرّف به محضر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « شاذَروان به فتح الذال » ( مصباح المنير ، ج1 ، ص371 ) .


70


را مي يافت . . . . » ( 1 )

در روايات آمده است : « دعاي كسي زير اين ناودان رد نمي شود . »

پرده كعبه

در زمان هاي دور يكي از منصب هاي كعبه پرده داري بوده است و نخستين كسي كه نسبت به پوشش كعبه اقدام كرد حضرت ابراهيم و حضرت اسماعيل بودند .

بنابر نقلي ، حضرت آدم نيز براي كعبه جامه اي تهيه كرد . از آن پس رجال هر زمان براي كعبه پوششي تدارك مي ديدند . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و حضرت علي ( عليه السلام ) و پس از آن ها خلفاي ديگر هر ساله پرده كعبه را تعويض مي كردند .

مدت زماني پرده كعبه در شوشتر با پارچه ديباج تهيه مي شد . در اين دوران ، همه ساله در عيد قربان پرده كعبه كه
از ابريشم نفيس تهيه مي شود ، توسط حاكمان سعودي تعويض و قطعه هاي پرده سابق به عنوان لوح يادبود به ميهمانان دولت سعودي هديه مي شود .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « مقام جبرئيل و هو تحت الميزاب ، فإنه كان مقامه إذا استأذن علي رسول الله . . . » ( كافي ، ج4 ، ص557 ) .


71


مقام ابراهيم ( عليه السلام )

 فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً . . . ( 1 ) .

. . . وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلّيً . . . ( 2 ) .

« مقام » ، سنگي است با طول و عرض چهل سانتيمتر و ارتفاع تقريبي پنجاه سانتيمتر كه جاي پاي حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) روي آن به چشم مي خورد . اين سنگ پيشتر كنار در كعبه واقع بود ، ليكن در زمان عمر بن خطاب ، هنگام تعمير خانه خدا كه بر اثر سيل آسيب ديده بود جابجا شد و در مكان فعلي قرار گرفت . اين سنگ در حال حاضر ، در محفظه اي كريستال ، در فاصله سيزده متري كعبه محافظت مي شود .

امام صادق ( عليه السلام ) فرموده است : « آنگاه كه حضرت ابراهيم از ساختن كعبه فارغ شد ، خداوند به او مأموريت داد تا
مردم را به حج فرا بخواند ، ابراهيم عرض كرد : صدايم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ آل عمران : 97

2 ـ بقره : 125


72


به جهانيان نمي رسد ، خداوند فرمود : بخوان ، ندا دادن از
تو و رساندن از من ، ابراهيم بر مقام ـ كه در آن زمان در
كنار ديوار كعبه بود ـ بالا رفت ، به امر خداوند ارتفاع مقام
از كوه ها بلندتر شد و آن حضرت مردم را به حجّ
فراخواند . » ( 1 )

نقل است كه حضرت ابراهيم براي ساختن كعبه روي اين سنگ ايستاد و همچنان كه ديوار كعبه بالا مي رفت با اراده خداوند ارتفاع اين سنگ نيز بيشتر مي شد .

نماز طواف واجب بايد پشت اين سنگ به جاي آورده شود .

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « هنگامي كه نزد مقام دو ركعت نماز خواندي ، خداوند در برابر آن پاداش دو هزار ركعت نماز قبول شده براي تو مي نويسد . » ( 2 )

امام باقر ( عليه السلام ) نيز فرمود : « دو ركعت نماز نزد مقام ، معادل شش بنده آزاد كردن است . » ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ رجوع شود به پاورقي2 صفحه 72

2 ـ « فإذا صلّيت عند المقام ركعتين كتب الله لك بهما ألفي ركعة مقبولة . . . » ( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص131 ) .

3 ـ « من صلّي عند المقام ركعتين عدلتا عتق ستّ نسمات »

( من لايحضره الفقيه ، ج2 ، ص134 ) .


73


حِجر اسماعيل

نيم دايره اي است كه از ركن عراقي تا ركن شامي را شامل مي شود .

« حِجر » ؛ يعني پناه و دامن . چون ديوارهاي كعبه برافراشته شد ، حضرت اسماعيل و مادرش براي در امان ماندن از گرماي آفتاب ، در سايه و در كنار اين ضلع كعبه زندگي مي كردند .

و همچنين نقل است وقتي حضرت ابراهيم هاجر و اسماعيل را از شام به مكه آورد ، با راهنمايي جبرئيل آن دو را در اين مكان مسكن داد و سايباني براي آنان فراهم كرد تا از گرماي آفتاب در آن پناه گيرند .

سپس فرمود :  أَسْكَنتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَاد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ . . . ( 1 ) .

نقل است كه حضرت هاجر در اين محل مدفون است و همچنين حضرت اسماعيل كه در صد و سي سالگي وفات يافت و نيز حدود هفتاد پيامبر ديگر در اين مكان دفن شده اند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ ابراهيم : 37


74


اطراف حجر اسماعيل در دوران جواني پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) سنگ چين و ديوار كشي شد .

ارتفاع ديوار فعلي حدود يك متر و چهل سانتيمتر و عرض آن حدود شصت سانتيمتر است و فضاي داخل حجر از ديوار كعبه تا ديوار حجر حدود ده متر مي باشد .

ديوار حجر اسماعيل داراي دو بريدگي ورودي و خروجي است كه بريدگي ورودي آن كنار ركن شامي و بريدگي خروجي آن كنار ركن غربي است .

چون اين مكان نزد خدا داراي مقام ويژه اي است ، لذا در طواف حكم كعبه را دارد .

حَطيم

مساحت ميان حجرالأسود و زمزم و مقام ابراهيم و قسمتي از حجر اسماعيل را « حطيم » مي گويند .

« حَطيم » ؛ يعني متراكم و به هم فشرده . چون ازدحام و فشار جمعيت در اين مكان بيشتر از قسمت هاي ديگر كعبه است ، لذا اين محل را « حطيم » ناميده اند .

در اين مكان حدود يكصد تن از انبياي الهي از جمله : حضرت آدم ، نوح ، صالح ، اسحاق ، يوسف ، شعيب و . . .


75


دفن شده اند .

و نفرين مظلومان بر ضدّ ظالمان در اينجا به اجابت مي رسيده است .

كسي كه در اين مكان چهار ركعت نماز بخواند ، از عرش ندا مي رسد : اي بنده من گناهان گذشته ات بخشيده شد .

راوي نقل مي كند : در منا زير خيمه اي در حضور امام باقر ( عليه السلام ) بوديم و همه به احترامِ آن حضرت سكوت كرده بوديم . امام ( عليه السلام ) سكوت را شكست و فرمود : « آيا مي دانيد كدام نقطه از زمين نزد خدا با فضيلت تر است ؟ » كسي از حاضران پاسخ نگفت . سپس خود ايشان فرمود : « آن مكّه است كه خداوند آنجا را حرم خود و خانه اش را در آنجا قرار داد » سپس فرمود : « آيا مي دانيد كدام نقطه از مكه محترم تر است ؟ » كسي از حاضران پاسخ نگفت . باز خود حضرت فرمود : « آن مسجدالحرام است » سپس پرسيد : « آيا مي دانيد كدام نقطه در مسجدالحرام نزد خدا محترم تر است ؟ » اين بار نيز كسي پاسخ نداد و خود حضرت فرمودند : « و آن بين ركن اسود و مقام ابراهيم و درِ كعبه [ يعني حطيم ] است . » ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ ميسر : كنّا في الفسطاط عند أبي جعفر ( عليه السلام ) نحو من خمسين رجلاً ، فجلس بعد سكوت كان منّا طويلاً ، فقال : « أتدرون أيّ البقاع أفضل عندالله منزلة ؟ » فلم يتكلّم أحد ، فكان هو الرادّ علي نفسه ، فقال : « ذلك مكة الحرام التي رضيها الله لنفسه حرماً وجعل بيته فيها » ثم قال : « أتدرون أيّ البقاع أفضل فيها حرمة ؟ » فلم يتكلّم أحد ، فكان هو الرادّ علي نفسه ، فقال : « ذاك المسجد الحرام » ثم قال : « أتدرون أيّ بقعة في المسجد الحرام أعظم عندالله حرمة ؟ » فلم يتكلّم أحد ، فكان هو الرادّ علي نفسه ، فقال : « ذاك ما بين الركن الأسود والمقام و باب الكعبة و ذاك حطيم اسماعيل » ( تفسير عياشي ، ج2 ، ص233 ) .



| شناسه مطلب: 77107