بخش 5
طواف مستحبی به نیابت از دیگران عرفات مسجد نَمِرَه مشعر یا مُزدَلفه وادی مُحَسِّر منا مسجد خیف رمی جمرات قربانی حلق یا تقصیر مـدینـه یثرب پس از توفان نوح از بعثت تا هجرت
102 |
طواف مستحبي به نيابت از ديگران
امام كاظم ( عليه السلام ) فرموده است : « يك طواف و دو ركعت نماز براي پدر و مادر و همسر و فرزندان و دوستان و آشنايان انجام بده ، وقتي به وطن برگشتي اگر به هر يك بگويي كه از جانب تو طواف كردم و نماز خواندم راست گفته اي . » ( 1 )
عرفات
« عرفات » ؛ يعني شناختن و آگاهي يافتن .
از امام صادق ( عليه السلام ) سؤال شد عرفات را چرا عرفات مي نامند ؟ حضرت فرمود : « جبرئيل حضرت ابراهيم را روز عرفه به اين مكان آورد ، چون ظهر فرا رسيد جبرئيل گفت :
اي ابراهيم به گناه خود اعتراف كن و مناسكت را بياموز ،
1 ـ « إذا أتيت مكّة فقضيت نسكك ، فطف أسبوعاً وصلّ ركعتين ، ثم قل : اللّهم إنّ هذا الطواف و هاتين الركعتين عن أبي واُمّي وعن زوجتي وعن ولدي وعن حامّتي وعن جميع أهل بلدي . . . فلا تشاء إن قلت للرّجل : إني قد طفت عنك وصلّيت عنك ركعتين إلاّ كنت صادقاً . . . » ( كافي ، ج4 ، ص316 ) .
103 |
چون جبرئيل گفت اعتراف كن ، اعتراف كن . لذا اين
سرزمين عرفات ناميده شد . » ( 1 )
بنابر قولي حضرت ابراهيم در اين سرزمين خواب ديد كه اسماعيل را در راه خدا قرباني مي كند و به وظيفه خود عارف شد .
فاصله سرزمين عرفات تا مكه كمتر از بيست كيلومتر است .
در اين سرزمين حجاج از ظهر روز عرفه تا مغرب بايد وقوف كنند .
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « خداوند هيچ روزي به اندازه روز عرفه بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمي كند . » ( 2 )
و نيز فرمود : « در ميان گناهان ، گناهاني است كه جز در عرفات بخشيده نمي شود . » ( 3 )
همچنين فرمود : « هنگامي كه مردم در عرفات وقوف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ « سئل عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) عن عرفات ، لم سمّيت عرفات ؟ فقال : « إنّ جبرئيل خرج بإبراهيم ( عليه السلام ) يوم عرفة ، فلمّا زالت الشمس ، قال له جبرئيل : يا إبراهيم اعترف بذنبك واعرف مناسكك ، فسمّيت عرفات ، لقول جبرئيل : اعترف اعترف » ( علل الشرايع ، ج2 ، ص436 / ب 173 ) .
2 ـ « ما من يوم أكثر أن يعتق الله فيه عبداً من النار من يوم عرفة »
( سنن الكبري ، ج5 ، ص192 ) .
3 ـ « من الذنوب ذنوب لاتغفر إلاّبعرفات » ( جعفريات ، ج114 ، ص415 ) .
104 |
مي كنند و حاجات خود را با گريه و زاري درخواست
مي كنند ، خداوند نزد فرشتگان به اين مردم افتخار مي كند و به فرشتگان خطاب مي كند : آيا نمي بينيد كه بندگان من از راه هاي دور و غبار آلود به سوي من آمده اند و مالشان را در راه من خرج كرده اند و بدن ها را خسته كرده اند ؟ به عزت و جلالم سوگند گناهكارانشان را به نيكوكارانشان مي بخشم و آن ها را از گناه پاك مي كنم ، مانند روزي كه از مادر متولد شده اند . » ( 1 )
وبالأخره فرمود : « آنگاه كه در عرفات وقوف كني چنانچه گناهانت به تعداد شن هاي شنزار يا ستارگان آسمان يا قطرات باران باشد ، خداوند آن ها را خواهد بخشيد . » ( 2 )
از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) پرسيدند : چه كسي از اهل عرفات گناهش از همه بزرگتر است ؟ حضرت فرمود : « كسي كه عرفات را درك كرده باشد و گمان كند خداوند او را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ « فإذا وقفوا في عرفات و ضجّت الأصوات بالحاجات ، باهي الله بهم ملائكة سبع سماوات ، و يقول : ملائكتي وسكّان سماواتي ، أما ترون إلي عبادي ، أتوني من كلّ فجّ عميق شُعثاً غُبراً ، قد أنفقوا الأموال ، وأتعبوا الأبدان ؟ فوعزّتي وجلالي لأهبنّ مسيئهم بمحسنهم ولأخرجنّهم من الذنوب كيوم ولدتهم أمّهاتهم » ( تنبيه الغافلين ، ص489 ) .
2 ـ « فإذاوقفت بعرفات . . . فإن كان عليك من الذنوب مثل رمل عالج أو بعدد نجوم السماء أو قطر المطر لغفرها الله لك . . . » ( تهذيب ، ج5 ، ص25 ) .
105 |
نيامرزيده است . » ( 1 )
امام سجاد ( عليه السلام ) در روز عرفه صداي سائلي را شنيد كه گدايي مي كرد ، به او فرمود : « واي بر تو ، آيا در مثل چنين روزي از غير خدا سؤال مي كني ؟ ! در حالي كه در اين روز براي بچه هايي كه در شكم مادران هستند اميد سعادت و خوشبختي مي رود ! » ( 2 )
امام باقر ( عليه السلام ) فرمود : « هيچ كس ( چه نيكوكار و چه بدكار ) در عرفات وقوف نمي كند مگر اين كه خداوند دعايش را مستجاب مي كند . » ( 3 )
مسجد نَمِرَه
اين مسجد كه در وادي نَمِرَه قرار دارد ، محل توقف پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و حضرت ابراهيم در روز عرفه است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ قيل يا رسول الله : أيّ أهل عرفات أعظم جرماً ؟ قال : « الذي ينصرف من عرفات و هو يظّن انّه لم يغفر له » . ( جعفريات ، ج113 ، ص409 ) .
2 ـ سمع علي بن الحسين ( عليه السلام ) يوم عرفة سائلاً يسأل الناس ، فقال له : « ويحك أغير الله تسأل في هذا اليوم ، إنه ليرجي لما في بطون الحبالي في هذا اليوم أن يكون سعيداً » . ( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص137 ) .
3 ـ « ما يقف أحد تلك الجبال برّ و لا فاجر إلا استجاب له . . . »
( كافي ، ج4 ، ص262 ) .
106 |
وادي نمره متصل به سرزمين عرفات و بر سر راه مشعر قرار گرفته است .
مساحت اين مسجدِ بزرگ ، حدود صد و بيست هزار متر مربع است و گنجايش حدود صد و پنجاه هزار نمازگزار را دارد .
مشعر يا مُزدَلفه
. . . فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَات فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ . . . ( 1 ) .
« مشعر » ؛ يعني مكان شعور و درك و فهم . و « مُزدَلِفه » ؛ يعني محل تقدم و پيش رفتن به سوي منا و مكه و همچنين به معناي محل اجتماع و نزديك به هم و به هم فشرده نيز آمده است .
اين سرزمين كه در محدوده حرم است ، درّه اي است كم وسعت كه بين عرفات و منا واقع شده و طول آن تقريباً چهار كيلومتر است . در اين منطقه مسجدي است بسيار وسيع كه آن را « مسجد مزدلفه » مي خوانند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بقره : 198
107 |
در محل همين مسجد ، جبرئيل بر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نازل شد و آياتي را درباره مشعر براي آن حضرت تلاوت كرد .
در اين سرزمين حجاج علاوه بر ماندن شب عيد ، بايد از طلوع فجر تا طلوع آفتاب وقوف كنند و مستحب است ريگ ها را از اين محل گردآورند .
امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد : « حشرات و جانوران مشعر از همه بيابان ها بيشتر است ، اما چون شب هشتم فرا مي رسد منادي فرياد مي زند : اي حشرات و جانوران ، از ميهمانان و زائران خانه خدا دور شويد . سپس حشرات از مشعر به كوه هاي اطراف مي روند ؛ به طوري كه ديده نشوند و بعد از رفتن حجاج ، به جاي خود برمي گردند . » ( 1 )
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « كسي كه از ميان مِأزَمَين ( 2 ) با فروتني و تواضع بگذرد ، خداوند گناهانش را مي بخشد ، و درهاي آسمان در آن شب بر دعاهاي مؤمنان بسته نمي شود و خداوند مي فرمايد : من پروردگار شمايم و شما بندگان من
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ « إنّ المزدلفة أكثر بلاد الله هوامّاً ، فإذا كانت ليلة التروية نادي مناد من عندالله : يا معشر الهوامّ ارحلن عن وفد الله ، فتخرج في الجبال فتسعها حيث لا تري ، فإذا انصرف الحاجّ عادت » ( كافي ، ج4 ، ص224 ) .
2 ـ « مِأزَمَين » نام دو كوهي است كه محدوده مشعر از تنگه بين آن دو كوه آغاز مي شود .
108 |
هستيد ، حقّ مرا ادا كرديد و بر من است كه دعاي شما را
مستجاب كنم .
كسي كه در آن شب از خدا بخواهد گناهانش پاك
شود پاك مي شود و اگر بخواهد آمرزيده شود آمرزيده
مي شود .
و چنانچه حاجي در مشعر وقوف كند از گناه خارج مي شود . » ( 1 )
وادي مُحَسِّر
ميان مشعر و منا قطعه زميني است كه عرض آن كمتر از يكصد متر است و « وادي مُحَسِّر » نام دارد .
حاجيان كه در مشعرالحرام وقوف مي كنند ، قبل از طلوع آفتاب نبايد وارد وادي محسّر شوند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ « ومن مرّ بين مأزمي مني غير مستكبر غفرالله له ذنوبه ، وإن أبواب السماء لا تغلق تلك الليلة لأصوات المؤمنين . . . ويقول الله عزّوجل : أنا ربّكم وأنتم عبادي أدّيتم حقّي وحقّ عَلَيّ أن استجيب لكم ، فيحطّ تلك الليلة عمّن أراد أن يحطّ عنه ذنوبه ، ويغفر لمن أراد أن يغفر له . . . والحاجّ إذا وقف بالمشعر خرج من ذنوبه . . . »
( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص138 ) .
109 |
نقل است كه اصحاب فيل و سپاهيان ابرهه در همين نقطه به هلاكت رسيدند . چون سپاه ابرهه به سبب اين
شكست حسرت خوردند ، اين وادي به « مُحَسِّر » شهرت يافت .
منا
وقتي حضرت آدم به منا آمد ، از وي پرسيدند چه تمنا و آرزو داري ؟ آدم تمنّاي آمرزش كرد . از اين جهت اين سرزمين به « منا » معروف شد .
« منا » ميان مُزدَلِفه و مكه است . طول اين سرزمين حدود سه هزار و ششصد متر مي باشد .
حجاج روز عيد قربان در منا جمره عقبه را رمي مي كنند و پس از آن قرباني كرده ، سپس با انجام حلق يا تقصير از احرام خارج مي شوند .
همچنين شب هاي يازدهم و دوازدهم ماه ذي حجه
در منا بيتوته مي كنند و در روزهاي آن به رمي جمرات
سه گانه مي پردازند و ظهر روز دوازدهم از منا به مكه كوچ
مي كنند .
امام باقر ( عليه السلام ) فرمود : « هيچ كس ( چه نيكوكار و چه بدكار )
110 |
در منا وقوف نمي كند مگر اين كه خداوند دعايش را مستجاب مي كند . » ( 1 )
امام صادق ( عليه السلام ) نيز مي فرمايد : « همين كه مردم در منا اقامت كردند ، منادي از جانب خدا ندا مي دهد : اگر خواهان رضايت من هستيد همانا من راضي شدم . » ( 2 )
مسجد خيف
« خيف » ؛ دامنه و سراشيبي كوه را گويند و چون اين مسجد در دامنه كوه واقع است آن را « مسجد خيف » ناميده اند .
در سال پنجم هجرت ، يهوديان و مشركان با برخي از قبايل عرب پيماني را امضا كردند كه به مدينه حمله كنند
و به اسلام شكست سخت وارد سازند ، محلّ امضاي اين
پيمان همين مكان بوده است . اين لشكركشي كه به جنگ احزاب يا خندق معروف است با شكست دشمنان اسلام
1 ـ « ما يقف أحد تلك الجبال برّ ولا فاجر إلاّ استجاب له . . . »
( كافي ، ج4 ، ص262 ) .
2 ـ « إذا أخذ الناس مواطنهم بمني ، نادي مناد من قبل الله عزّوجل : إن أردتم أن أرضي فقد رضيت » ( كافي ، ج4 ، ص262 ) .
111 |
روبرو شد .
اين مسجد كه در سرزمين منا و نزديك جمره اولي واقع است ، حدود بيست و پنج هزار متر مربع مساحت دارد و سي هزار نمازگزار را درون خود جاي مي دهد .
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : « هفتصد پيامبر در مسجد خيف نماز خوانده اند . » ( 1 )
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نيز ايّام حج در اين محل نماز مي گزارد .
و همچنين بنا به روايتي هفتاد پيامبر از جمله حضرت آدم در اين مسجد مدفونند .
رمي جمرات
سه ستون سنگي ؛ يعني « جمره اُولي » ، و « جمره وُسطي » و « جمره عقبه » محل هايي هستند كه شيطان بر حضرت آدم و ابراهيم و اسماعيل ظاهر شد . هر سه بار هفت سنگ به سوي او پرتاب كردند و شيطان از فريب آن حضرت مأيوس شد .
« جمره » و « اجمار » ؛ شتاب كردن و گريختن .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ « صلّي في مسجد الخيف سبعمأة نبيّ » ( كافي ، ج4 ، ص214 ) .
112 |
وقتي حضرت آدم همراه جبرئيل از اين مسير مي گذشتند شيطان بر آدم ظاهر شد ، جبرئيل به آدم گفت : هفت سنگ به او بزن و با هر سنگ زدن تكبير بگو ، آدم چنان
كرد و شيطان گريخت . پس از بار سوم ، جبرئيل به آدم گفت : ديگر هرگز شيطان را نخواهي ديد .
و بنا به نقل ديگر ، در محل هر يك از جمرات بت هايي نصب بوده كه بعداً به جاي آن ها ستون هايي به نام
شيطان ساخته شده است تا مردم همه ساله بت ها را
سنگباران كنند .
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « رمي جمرات ذخيره روز قيامت است . » ( 1 )
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « چنانچه جمرات را رمي كني خداوند در برابر هر ريگ ده حسنه براي تو مي نويسد . » ( 2 )
امام صادق ( عليه السلام ) نيز فرمود : « وقتي كه حاجي جمرات را رمي كند گناهانش پاك مي شود . » ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ « رمي الجمار ذخر يوم القيامة » ( من لايحضره الفقيه ، ج2 ، ص138 ) .
2 ـ « فإذا رميت الجمار كتب الله لك بكلّ حصاة عشر حسنات . . . » ( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص131 ) .
3 ـ « الحاجّ إذا رمي الجمار خرج من ذنوبه »
( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص138 ) .
113 |
قرباني
« قرباني » ؛ يعني وسيله تقرّب و نزديكي به خداوند و رحمت واسعه او .
« قرباني » در حقيقت كشتن حيوان نفس امّاره در راه خدا و بريدن حلقوم طمع است .
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به دخترش فاطمه ( عليها السلام ) فرمود : « شاهد ذبح قرباني خود باش ؛ زيرا اولين قطره خون آن كفاره تمام گناهان و لغزش ها است » برخي از مسلمانان كه فرمايش حضرت را شنيدند ، عرض كردند : اي رسول خدا ، آيا اين پاداش مخصوص اهل بيت شما است ؟
حضرت فرمود : « همانا خداوند وعده كرده كه هيچ يك از عترتم را طعمه آتش نكند ، بلكه اين پاداش براي تمام مسلمانان است . » ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ « قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) لفاطمة ( عليها السلام ) : « إشهدي ذبح ذبيحتك ، فإن أول قطرة منها يكفّر الله بها كلّ ذنب عليك وكلّ خطيئة عليك » فسمعه بعض المسلمين ، فقال يا رسول الله : هذا لأهل بيتك خاصّة ، أم للمسلمين عامة ؟ قال : « إنّ الله وعدني في عترتي أن لا يطعم النار أحداً منهم ، وهذا للناس عامّة » ( محاسن ، ج1 ، ص142 ) .
114 |
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در جاي ديگر فرمود : « براي قرباني گوسفندهاي فربه انتخاب كنيد ؛ زيرا كه آن ها مركب هاي شما بر صراط مي باشند . » ( 1 )
ابوبصير از امام صادق ( عليه السلام ) فلسفه قرباني را پرسيد : امام فرمود :
« هنگامي كه اولين قطره خون قرباني بر زمين مي ريزد ، گناهان صاحبش بخشيده مي شود . » ( 2 )
حلق يا تقصير
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « همانا بنده مؤمن هنگامي كه سر خود را مي تراشد ، هيچ مويي از او بر زمين نمي افتد مگر اين كه در برابر آن خداوند نوري را در قيامت براي او قرار مي دهد . » ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ « استفرهوا ضحاياكم ، فإنّها مطاياكم علي الصراط » ( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص138 ) .
2 ـ قلت لأبي عبدالله ما علة الأضحية ؟ فقال : « إنّه ليغفر لصاحبها عند أول قطرة تقطر من دمها علي الأرض » . ( علل الشرايع ، ج2 ، ص438 ) .
3 ـ « إن العبد المؤمن . . . إذا حلق رأسه لم يسقط شعره إلا جعل الله له بها نوراً يوم القيامة » ( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص215 ) .
115 |
امام صادق ( عليه السلام ) همچنين فرمود : « پيامبر براي كساني كه سر مي تراشيدند سه بار طلب مغفرت كرد و براي آن ها كه تقصير مي كردند يك بار . » ( 1 )
تراشيدن سر تذلّل انسان را نزد پروردگار بهتر نشان مي دهد و كسي كه تقصير مي كند گويا هنوز به خود و زينت خود بيشتر توجه دارد تا خوشنودي پروردگار .
از نظر بهداشتي هم سر تراشيدن موجب پيشگيري از بيماري هاي احتمالي است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ « إن رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) ترحّم علي المحلّقين ثلاث مرّات و علي المقصّرين مرّة » ( من لا يحضره الفقيه ، ج2 ، ص276 ) .
117 |
مدينـه
119 |
يثرب پس از توفان نوح
چون يكي از نوادگان حضرت نوح به نام « يثرب » با خاندان خود در اين سرزمين ساكن شد ، از آن پس اين سرزمين « يثرب » نام گرفت .
يهوديان بارها به اين سرزمين مهاجرت كردند
كه معروف ترين اقوام آنها قبيله بني قُرَيظه وبني نضير
مي باشند .
دو دسته از اعراب نيز در يثرب در كنار يهوديان سكونت داشتند :
1 ـ اعراب قحطاني ؛ كه فرزندان يَعرُب بن قحطان و اهل يمن و اطراف آن . و آنان از عرب هاي اصيل به شمار مي رفتند . دو قبيله معروف قحطانيان كه در يثرب سكونت داشتند ، قبيله اوس و خزرج بودند .
2 ـ اعراب عدناني ؛ كه فرزندان حضرت اسماعيل بودند و نسل آنان به عدنان كه يكي از نوادگان حضرت اسماعيل
120 |
است مي رسيد و قريش و بني هاشم از نسل وي بودند . اين اعراب اهل مكه و حجاز به شمار مي رفتند .
قبيله اوس وخزرج دريثرب بايهود بني قريظه و
بني نضير پيمان هايي بستند ، و در كنار يكديگر زندگي مي كردند .
اوس و خزرج از سال هاي دور ، براي تسلّط بر يثرب ، هميشه با هم در نزاع بودند و جنگ و خونريزي ميان آن ها رايج بود و هيچ كس بين اين دو قبيله را نتوانست صلح دهد ، تا اين كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) پس از هجرت ، ميان آنان صلح و دوستي برقرار كرد .
قبيله هاي مختلف اعراب و يهود هر يك براي خود دژ و قلعه اي بنا كرده بودند و در آنجا زندگي مي كردند . تعداد اين دژها و قلعه ها در زمان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به حدود صد و سي مي رسيد .
نام اين شهر پس از هجرت نبيّ گرامي به « مدينة النبي » ؛ يعني شهر پيامبر تغيير كرد كه اكنون به اختصار آن را « مدينه » مي نامند و فاصله آن تا مكه حدود چهار صد و بيست كيلومتر است .
مساحت مدينه هنگام ورود آن حضرت سي كيلومتر مربع بوده و در غرب مسجدالنبي قرار داشته است .
121 |
از بعثت تا هجرت
پس از اين كه حضرت محمد ( صلّي الله عليه وآله ) در سن چهل سالگي به پيامبري مبعوث شد ، سه سال مخفيانه مردم را به دين اسلام دعوت كرد . اولين زن ، حضرت خديجه و اوّلين مرد حضرت علي ( عليه السلام ) بودند كه ايمان آوردند .
كم كم بر تعداد مسلمانان افزوده شد تا اين كه در اين مدت حدود چهل نفر مسلمان شدند و پس از سه سال پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) دعوت خود را آشكار كرد .
از آن پس بود كه مشركان قريش با او به مبارزه برخاستند و انواع و اقسام نقشه ها و توطئه ها برضدّ آن حضرت و مسلمانان كشيدند و شكنجه ها و آزارها دادند . سه سال آنان را در شعب ابي طالب به محاصره اقتصادي درآوردند . و سال دهم بعثت دست از محاصره كشيدند ، تا اين كه در سال يازدهم بعثت شش نفر از خزرجيان يثرب در مكه با پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ملاقات كردند و اسلام آوردند . اين شش نفر اسلام را به مدينه بردند .
در سال دوازدهم ، يازده نفر از اهالي يثرب در مكه با پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ملاقات كردند ونسبت به اسلام اظهار تمايل كردند ،
122 |
لذا رسول خدا مُصعَب بن عُمَير رابراي تبليغ به يثرب
فرستاد .
تبليغ اين مبلّغ مؤثر افتاد و در سال سيزدهم بعثت
هفتاد و پنج نفر از بزرگان اوس و خزرج در مكه خدمت
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) رسيدند و از ايشان براي آمدن به يثرب دعوت كردند .
از آن پس حضرت به خاطر اذيت و آزار مشركان مكه به يارانش اجازه هجرت به يثرب را داد ، تا اين كه سران قريش نقشه قتل پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را كشيدند .
فرشته وحي آن حضرت را از توطئه آگاه ساخت و پيامبر مأمور شد به يثرب هجرت كند ، لذا آن شب حضرت علي ( عليه السلام ) را در جاي خويش خواباند و در اولين شب ربيع الأول سال چهاردهم بعثت به يثرب مهاجرت فرمود . و به حضرت علي دستور داد كه مطالبات مردم و امانات آن ها را به آنها برگرداند و سپس خويشان و نزديكان ؛ از جمله حضرت فاطمه زهرا و فاطمه بنت اسد را همراه خود به يثرب بياورد .
سرآغاز تاريخ مسلمانان ، از همان سال است .