بخش 1

یادداشت مترجم    مقدمه مؤلف    فصل اول: نگاهی به تاریخ    فصل دوم: عربستان سعودی در یک نگاه       موقعیت       وضعیت جغرافیایی       وضعیت آب و هوایی       نشان کشور عربستان       سیاست خارجی    فصل اول: کعبه در یک نگاه   


2


 

مكّه و مدينه تصويري از توسعه و نوسازي

عبيدالله محمّد امين كردي

ترجمه:حسين صابري



5



11


 

يادداشت مترجم

 

مكه و مدينه خاستگاه اسلام اند و كانون هاي پرآوازه وحي و حرم هاي مقدس الهي. نام آيين پرآوازه اسلام در جاي جاي صفحه هاي زرّين تاريخ با نام اين دو شهر، همپاي و همراه است.

از آن روز كه نخستين بانگ دعوت به آيين آسماني از مكه برخاست و از آن هنگام كه شهر پيامبر(صلي الله عليه وآله) مهد بزرگ ترين تمدن الهي انساني شد تا آن زمان كه دين محمدي مرزهاي جزيرة العرب را درنورديد و در كران تا كران جهان گسترد و از آن روزگارانِ آغازين تا دنياي پرتلاطم امروزين كه در وراي همه دگرگوني هاي خود، از آينده اي درخشان براي آيين توحيد خبر مي دهد، هيچ گاه مكه و مدينه از كانون توجه مسلمانان دور نبوده است.

مكه قبله نماز مسلمانان و مدينه كعبه آمال و آرزوهاي آنان است. دل ها بدان دو كانون وحي پَر مي كشد و ديده ها در انتظار ديدار، لحظه ها را مي شمارد.

در اين ميان، يكي از جلوه هاي اهتمام مسلمانان به اين حرم هاي مقدس، توجه به نوسازي و بهسازي بناها و توسعه اين حرم هاست. اين تلاش خجسته ديرينه اي كهن دارد و نشانه هاي آن را در روزگاران حيات رسول الله(صلي الله عليه وآله) مي توان يافت.

در گذر ساليان و سده ها، اين تلاش ارجمند و اين اهتمام ستودني استمرار يافته و حاصل آن همه، شاه كارهايي هنري و بناهايي خيره كننده است كه بر شكوه



12


معنويت اين حرم ها مي افزايد.

پرپيداست كه در اين ميان، اهتمام، توسعه و نوسازي كه در دهه هاي اخير صورت پذيرفته، بسيار شكوهمندتر و گسترده تر مي نمايد.

كتابي كه اينك فرا روي داريد، گزارش جامع از نوسازي ها و توسعه هاي حرم هاي مكه و مدينه در طول تاريخ و به ويژه در دهه هاي اخير است. اين كتاب برگرداني از دو اثر عربي به نام هاي الكعبة المعظمة و الحرمان الشريفان عمارة و تاريخ و قصة التوسعة الكبري است كه به ترتيب، به قلم عبيدالله محمد امين كردي و حامد عباس تأليف شده است.

در اين كتاب در چهار بخش آگاهي هايي روز آمد درباره عربستان سعودي، كعبه، مسجد الحرام، مسجد النبي و همچنين مكه و مدينه در اختيار قرار داده مي شود.

يادآوري چند نكته در آغاز اين ترجمه شايسته به نظر مي رسد:

1 ـ از آنجا كه كتاب الكعبة المعظمة و الحرمان الشريفان عمارة و تاريخ پس از قصة التوسعة و در پايان طرح توسعه به چاپ رسيده، آن را متن پايه قرار داده و آگاهي هايي را كه افزون بر اطلاعات موجود در اين كتاب در قصة التوسعه آمده است در پاورقي آورده ايم.

2 ـ بدان هدف كه براي خوانندگان برداشتي ملموس تر و عيني تر از توسعه ها و نوسازي ها حاصل آيد، كتاب حاضر به تصويرهايي چند آراسته شده است. بيشتر اين تصويرها، از دو اثر پيشگفته انتخاب شده است.

3 ـ براي دسترسي خوانندگان به آگاهي هاي بيشتر و نيز استنادهاي تاريخي، مجموعه كتاب هاي مورد استناد مولفانِ دو اثر پيشگفته، در كتابنامه در اختيار قرار گرفته است.

4 ـ مترجم بر خود لازم مي داند از جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاي قاضي عسكر كه در مراحل مختلف ترجمه و نشر اين كتاب بدان اهتمام داشته اند، از دوست ديرين آقاي حميد رضا شيخي كه زحمت ويرايش اثر را پذيرفته اند و از



13


برادران گرامي محمد رضا مرواريد و علي اسدي كه در رايزني هاي مترجم با آنان بي دريغ همكاري كرده اند و سرانجام از همه عزيزاني كه در صفحه آرايي، حروفچيني و چاپ اثر هنرمندانه تلاش كرده اند، سپاسگزاري نموده، مزد تلاش آنان را از خداي كعبه مسألت كند.

5 ـ برخوانندگان گرامي پوشيده نيست كه انسان خطا كار است و از همين روي خطاهاي احتمالي مترجم را بر او خواهند بخشيد و از راهنمايي و يادآوري دريغ نخواهند كرد.

 

توفيق از اوست

حسين صابري / مشهد مقدس / تابستان 1379



14


 

 



15


 

 

 

مقدمه مؤلف

 

مسلمانان با شمار فراوان خود، كه امروزه از مرز يك ميليارد نفر گذشته و در جاي جاي گيتي در پنج قاره سكونت دارند، همه دلداده نخستين خانه اي هستند كه براي مردم برپا شد. هر روز دل رهسپار زيارت آن مي كنند و پنج نوبت در پنج نماز خود جان در جوي روي كردن بدان مي شويند و هرگاه به سوي كعبه روي مي كنند، شوق و دلدادگي مي افزايند و از اين شوق به وجد مي آيند. همه در اين آرزو كه خداوند حجي يا عمره اي روزيشان كند تا به ديدار آن خانه نخستين بشتابند و سپس ديده به ديدار حرم پيامبر او نوراني كنند. در روضه حرم، آن باغ بهشت، نمازي بگزارند و بر آن بهانه آفرينش كه خدايش در شب مواج به نزديك ترين مقام قرب بار داده است و در فرداي اين زندگي او را دربر خويش جوار دهد، سلامي كنند و صلواتي بفرستند.

بانگ اذاني كه از گلدسته هاي آسماني مسجد الحرام و از مناره هاي پر فروغ مسجد النبي طنين انداز است و نواي قرآني كه از اين دو منزلگاه وحي به گوش مي رسد، دلدادگي مسلمانان را صد چندان مي كند و نامسلمانان را نيز به شكوه و عظمت اين كانون هاي معنويت توجه مي دهد. بناهايي كه هر بيننده را خيره مي كند و فراهم كننده بستري مناسب براي تجلّي هرچه افزون تر معنويت است.

بناهاي مقدس و پر شكوه مكه و مدينه، كه توسعه ها و عمران هاي اخير بر شكوه



16


آنها افزوده، شايسته توجه و دل دادن نويسندگان و دانشوران و تاريخنگاران و تاريخ پژوهان است. نگارنده، هر چند در شمار اين كسان نيست اما خود را در رديف آنان جاي مي دهد. هم از اين روي; چون مجموعه بن لادن ـ كه افتخار اجراي طرح هاي توسعه حرمين را از آنِ خود ساخته ـ از او خواستند در اين باره چيزي بنويسد و چون اين مجموعه از طريق مشاور عالي قدر خود، استاد خلف عاشور، از وي خواستند كتابي در اين زمينه بنگارد تا يادگاري براي تاريخ و سندي ماندگار باشد كه از شايسته ترين كارها و از آنچه به هدف بزرگداشت شعائر الهي و در توسعه هاي عظيم حرم هاي مكه و مدينه بر طبق اخلاص نهاده شده است، سخن مي گويد. پاسخ وي آن بود كه نه فقط چنين درخواستي را مي پذيرد، بلكه در پاسداشت شرف نويسندگي، مي كوشد تا هر چند بخشي از آن همه هست را كه بذل توسعه حرم و توجه به آن شده است، به تصوير كشد.

نگارنده در حالي اين پيشنهاد را پذيرفت كه مي دانست مجموعه بن لادن، پيش از اين، كتابِ گران سنگ ديگري با نام قصة التوسعة الكبري به قلم استاد حامد عباس منتشر كرده است. اما از آنجا كه انتشار آن كتاب قبل از پايان پذيرفتن عمليات توسعه صورت گرفته، مؤسسه صلاح بر اين دانست كه با پايان گرفتن توسعه، آنچه را پيشتر در اين باره منتشر كرده است تكميل كند.

چون كتاب حاضر در حقيقت نوعي تجديد نظر در محتواي كتاب حامد عباس است و البته افزوده هايي نيز دارد، مناسب مي نمايد با نامي نو، در جامه اي جديد و به قلمي ديگر فرا روي نهاده شود. الكعبة المعظمة و الحرمان الشريفان عمارة و تاريخ نامي است كه نگارنده بر اثر خويش نهاده و اين نه به معناي رويگرداني از قصة التوسعه، بلكه تكمله اي از آن در جامه اي نو است.(1)

هرچند مؤسسه بن لادن با شمار فراواني از افراد و مؤسسه هاي صاحب نام، در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . به دليل اهميت كتاب قصة التوسعه بخش هاي عمده اي از اين كتاب هم كه آگاهي هايي افزون بر الكعبة المعظمه به دست مي داده، ترجمه شده و در پاورقي آمده است. مترجم



17


كار تأليف و نشر سر و كار دارد اما به دليل سابقه همكاري هاي نگارنده، كار تأليف و انجام اين كتاب را به او سپرده و نگارنده نيز پاسخي جز پذيرفتن اين افتخار سراغ نداشته است.

با اين همه، افتخار پيشگامي در اين راه، از آنِ استاد حامد عباس است كه نخستين گام ها را در اين طريق برداشته و اثري درخور اقتباس در اين زمينه پديد آورده است. نگارنده پوشيده نمي دارد كه كتاب او يكي از منابع و تكيه گاه هاي اصلي وي بوده و در بسياري از مباحث، آنچه عرضه داشته در واقع دنباله كار آن كتاب است. و بهره جستن از آن كتاب تا حد زيادي از سنگيني كار نگارنده كاسته است. از خداي آن استاد براي وي پاداش و ثواب مي خواهم.

در اين مقدمه يادآوري چند نكته لازم مي نمايد:

1 ـ آنچه نگارنده در اين كتاب فرا روي نهاده، نه به اتكاي قدرت و توان خود او، بلكه همه به توفيق و توانايي دهي خداي توانايي است كه چون چيزي را بخواهد و تقدير كند زمينه ها و عوامل آن را فراهم سازد و بنده خويش را بر انجام آن نيرو دهد تا بدين سان آنچه او خود تقدير كرده است، جامه عمل در پوشد و قضاي او تحقق پذيرد. اين گونه است كه خداوند اسباب و زمينه هاي تأليف اين كتاب را براي نگارنده فراهم ساخت و دوستان و ياراني به همدستي و همراهي او برانگيخت، تا كتاب حاضر به جامه وجود درآمد.

با اين همه، اگر در كتاب مايه هاي خللي ديده شود، نه از تقصير، بلكه از قصور و كوتاهي دست نگارنده است.

2 ـ معمولا مجموعه منابع و مآخذي كه هر مؤلفي در كار خود از آنها بهره مي جويد، همان آثاري است كه در موضوع جستار او پيشتر پديد آمده و نزد ما فراهم است. اما درباره موضوع كتاب حاضر آثار و منابع فراوان و گوناگوني وجود دارد كه برخي كاملا اختصاصي است و برخي هر چند عمومي است اما در قالب يك يا چند فصل يا باب، نگاهي به حرمين و تاريخ آنها افكنده است; براي نمونه كتاب هاي حديث، تفسير، تاريخ، ادب و سفرنامه ها، هر چند به لحاظ



18


موضوع عمومي اند اما در جاي جاي آنها دانسته هايي درباره مكه و مدينه و آثار آنها به چشم مي خورد. شايد از همين روي، عمده منابع تحقيق هايي كه در اين موضوع انجام مي پذيرد همسان است.

نكته ديگر آن كه در اين موضوع، غالباً به واقعيت هاي ثابت تاريخي پرداخته و به آمار و ارقامي استناد مي شود كه هيچ نمي توان آنها را تغيير داد يا در آنها تجديد نظر كرد. به همين دليل گاه ممكن است چنين به نظر آيد كه فصل مشخصي از يك كتاب دقيقاً همانند فصلي از يك كتاب ديگر است. اين تكرار بدان معنا نيست كه مؤلف كتابِ پسين به دستاورد تلاش علمي ديگران دستبرد زده است، بلكه بيش از هر چيز بدان باز مي گردد كه اين واقعيت هاي ثابت تاريخي و اين آمار و ارقام نزد همه يكسان است. با اين همه، نگارنده هر جا متني را از كتابي ديگر نقل كرده آن را به منبع خود مستند ساخته و اين استناد را يادآور شده است، مگر در جايي كه گزاره اي مشهور و ثبت شده در شمار فراواني از منابع نقل شده باشد، كه در اين گونه موارد از نسبت دادن آن به يك منبع مشخص خودداري شده تا مباد خواننده گمان برد آن گزاره تنها در همان منبع آمده است.

3 ـ نگارنده از ذكر نام منابع، در پاورقيِ صفحه ها خودداري ورزيده و براي رعايت اختصار تنها آنها را با شماره رديف اختصاصيي كه به فهرست منابع مربوط مي شود، يادآور شده و آنگاه نام كامل منبع را در آن فهرست آورده است. همچنين در ارجاع حقايق ثابتِ تاريخي و آنچه در چند منبع آمده، يادآور شدن شماره صفحه منبع را لازم نديده و در ساير موارد، شماره جلد و صفحه را يادآوري كرده است.(1)

4 ـ هر چند پاره اي از مباحث اين كتاب; يعني آنچه به آمار و ارقام و حقايق

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . البته مترجم در برگردان متن به فارسي، براي آسان تر كردن مراجعه به منابع بر پايه شيوه معمول در كتاب هاي فارسي، نام منابع را در پاورقي آورده و آنگاه نام كامل و ديگر مشخصات كتاب را در كتابنامه فرا روي گذاشته است.



19


ثابت تاريخي مربوط مي شود، تكرار به نظر آيد، اما نگارنده كوشيده است نگاهي نو به آنها بيفكند و در چارچوب انديشه اي تازه بدانها بپردازد. افزون بر  اين، برخي مباحث مطرح شده در اين كتاب بي سابقه است، كه از آن جمله مي توان به اطلاعات مربوط به ترميم كعبه و نيز بازسازي كامل مقام ابراهيم اشاره  كرد.

5 ـ مهمترين هدف اين كتاب آن است كه در درجه نخست سندي تاريخي و در درجه دوم گواهي روشن بر تلاش كساني باشد كه با چنين كارهايي نام خويش را در تاريخ ثبت كرده اند.

6 ـ در اين كتاب، به تناسب موضوع و نام اثر و براي پرهيز از گستردگي بيش از  حد دامنه بحث، تنها تاريخ و توسعه و ترميم هاي مسجد الحرام، كعبه، مسجد النبي و حرم پيامبر(صلي الله عليه وآله) بررسي شده و به تاريخ عمومي مكه و مدينه و همچنين ديگر مكان هاي مذهبي اين دو شهر پرداخته نشده است، مگر نگاه هايي گذرا به برخي از مكان ها يا مباحثي كه جنبه هايي از موضوع بحث كتاب حاضر را روشن مي ساخته است.

7 ـ كتاب در بردارنده تصويرهايي چند است كه هر يك بخشي از حقايق تاريخي را بيان مي كند، بي آن كه به توضيحي افزون تر و يا شرح و تعليقي نياز باشد.

8 ـ نگارنده به اتكاي آمارها، نمودارها و تصويرهاي كتاب، از بسياري سخن پردازي ها خودداري ورزيده و از اطناب و پرگويي و يا طرح روايت هاي شبهه آميخته حذر كرده است.

9 ـ در پايان، از همه افراد و مؤسسه هايي كه به هرگونه نگارنده را ياري رسانده اند; يعني آنها كه انديشه اي را با او در ميان نهاده، تصوير يا لوحه اي به او هديه كرده و يا كاري برايش انجام داده اند، سپاسگزاري مي كند. نام كسان را نياورده ام تا پاداش آنان نزد خداوند دو چندان باشد، چونان كه بسياري از آنان، خود خواسته اند هيچ نامي از ايشان آورده نشود تا آنچه كرده اند خالص براي



20


خدا باشد. نام مؤسسه ها را نيز نياورده ام; چرا كه به لطف خداوند، ما در فضايي سراسر همكاري و همدلي به سر مي بريم و به توفيق خداوند دست به دست همديگر براي انجام خدمتي كه كار مردم و كشور را به سامان بدارد بسيج شده ايم.

آخرين سخن آن كه خداي را بر آنچه توفيق داده است سپاس مي گوييم.

بگو كار خويش انجام دهيد كه خدا و پيامبر او و مؤمنان كارتان را خواهند ديد. (1)

 

عبيدالله محمد امين كردي


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توبه: 105



21


 

 

 

 

 

 

 

 

   بخش اول:

 

 

سرزمين وحي



22


 

 

 



23


 

 

 

 

فصل اول:

 

نگاهي به تاريخ

 

 

متن هاي تاريخي و ديني بر اين حقيقت تواتر دارند كه جزيرة العرب از همان آغازين دوره هاي تاريخ بشر، گهواره تمدن هاي عظيمي بوده است كه يكي پس از ديگري رخ نموده، دوران شكوه و عظمت خويش را سپري كرده و از آن پس رو به افول گذاشته اند. اين تمدن ها در دشت ها و سرزمين هاي آباد اين جزيره استقرار يافته و در دوران عمر خود با همسايگان و مناطق مجاور داراي پيوندهايي بوده و گاه نيز دوره هايي از انزوا را طي كرده اند. طسم، جديس، سبأ و عاد در جنوب جزيرة العرب و ثمود و مدين در شمال آن، نمونه هايي از تمدن هاي كهني هستند كه روزگاري در اين سرزمين از شكوه و عظمت برخوردار بوده و سپس از ميان رفته اند.

با اين همه، اراده ازلي و حكمت حكيم خداوندي بر اين قرار گرفته كه اين جزيره گهواره تمدن تاريخيِ زوال ناپذيري شود كه همه تمدن هاي پيشين بستري آماده ساز براي آن بوده و آنگاه كه رخ نموده سر آغاز تاريخ واقعي اين سرزمين را مژده داده و آن را براي سعادت دو سراي آماده كرده است.

چنين بود كه خداوند اين سرزمين را افتخاري بزرگ نصيب كرد و ابراهيم، پدر پيامبران را فرمود آن خانه كهن را برپا بدارد و زن و فرزندان خود را در مكه، آن بيابان بي كِشت و زرع،(1) منزل دهد تا در آينده اي نه چندان دور امّ القري و مايه افتخار و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اشاره به آيه 37، سوره ابراهيم. مترجم



24


سربلندي جزيرة العرب شود، و پس از برپايي پايه هاي آن خانه به كمك اسماعيل، زادگان وي، از نسل اين فرزند كه نياي همه عرب است، رو به فزوني گذارند و آن بيابان بي حاصل، جايگاه دلدادگي ها و همايشگاه مردمان گردد كه هر دم، ديدار آن جان افزايد و مردم از هر سوي آهنگ آن كنند و دستاوردهاي دنياي خويش را بدان سرزمين آورند.

خداوند به همان اراده و حكمت، آخرين پيامبرِ خود، حضرت محمدبن عبدالله(صلي الله عليه وآله)را از ميان مردم مكه و از نسل ابراهيم(عليه السلام) برمي گزيند تا مردم را به يگانه پرستي بخواند و دعوت او از مكه به مدينه و از آنجا به سر تا سر جزيرة العرب بگسترد و مرزهاي اين سرزمين را نيز درنوردد و گيتي گستر شود.

پيامبر خدا زماني برانگيخته شد كه جامعه جزيرة العرب يكي از سخت ترين دوره هاي افول اجتماعي، ديني، سياسي و اقتصادي خويش را مي گذراند، اما در فرداي آن رستاخيز، به شكوه و عظمتي دست يافت كه هيچ خيال بلندپروازي نيز بدان نرسد. پژوهش هاي اجتماعي ثابت كرده است كه هيچ چيز به اندازه اسلام و انديشه اسلامي نتوانسته است جامعه عرب را به حركت وادارد، در آن اثر بگذارد و آن را به سوي پيشرفت و دگرگوني براند. آنگاه كه اسلام در پرتو دعوت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) در اين سرزمين رخ نمود، جامعه عرب به حركت و تلاش درآمد و به سوي تحول و پيشرفت برخاست; چه، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) عقيده اي را به اين جامعه عرضه داشته بود كه خردِ فرزندان آن را شكوفا مي كرد و ديده جان و عقلشان را بر روي ارزش هاي جديدي، متفاوت با آن ارزش ها كه در روزگار جاهليت داشتند، مي گشود.

پيامبر(صلي الله عليه وآله) با راه نمودن آنان به سوي نگاهي نو به هستي و به زندگي دنيا و آخرت، ديدگاه سنتي جاهلي شان را دگرگون ساخت، راه را بر شكوفايي استعدادهاي نهفته جامعه گشود. آنان را پس از دوران طولاني پراكندگي و از هم گسيختگي، به وحدت و يكپارچگي كشاند. نظام هاي اجتماعي و سياسي عرب را متحوّل كرد و افراد جامعه را به برادراني بدل ساخت كه هيچ تفاوت و برتري به همديگر ندارند و تنها ملاك برتري آنان نزد خداوند، اندازه برخورداريشان از آگاهي ديني و پايبنديشان به اصول و احكام دين در رفتارهاي فردي و اجتماعي است.



25


آنگاه كه انديشه و آيين نو همه سرزمين شبه جزيره را در برگرفت،  مرزهاي آن را به سوي سرزمين هاي مجاور در نورديد و مردمان آن سرزمين ها را به اسلام درآورد، و بدين سان دوران تمدنِ نويني در تاريخ بشر آغاز شد كه براي سال هاي طولاني، عرب ها و مسلمانان آن را رهبري كردند. اين تمدن چنان جايگاهي در تاريخ به خود اختصاص داد كه در جاي جاي كتاب بزرگ تاريخ تمدن ها، صفحه هاي روشني از عرب ها و مسلمانان به چشم مي خورد.

دهه ها و سده ها گذشت و عواملي پيدا و پنهان دست به دست هم داد و دوراني از فروپاشي و عقب ماندگي را در جهان اسلام در پي آورد و در نتيجه بسياري از مظاهر تمدن و فرهنگ اسلامي رو به افول نهاد. البته، ريشه اين تمدن پرآوازه هرگز نخشكيد و همچنان پايگاه هايي براي اين تمدن، هرچند در سرزمين هاي دورتر، باقي ماند و گاه در اين شهر و گاه آن ديگري رخ نمود. با اين همه، جزيرة العرب همچنان جايگاه خود را به عنوان مهد اين تمدن حفظ كرد.



26


 

 

 

 

فصل دوم:

 

عربستان سعودي در يك نگاه(1)

 

 

موقعيت

عربستان سعودي ميان درياي سرخ در سمت غرب، و خليج فارس در سمت شرق قرار گرفته و از شمال با اردن، عراق و كويت، از جنوب با جمهوري يمن، از شرق با امارات متّحده عربي، بحرين، قطر و عمان هم مرز است.

مساحت عربستان سعودي به 2240000 كيلومتر مربع مي رسد و طول ساحل غربي  آن، از عقبه تا ميدي تقريباً 1100 مايل، ساحل شرقي آن از رأس مشعاب تا قطر  300 مايل و طول مرز آن از عقبه تا رأس مشعاب 850 و از ميدي تا خليج فارس نيز  880 مايل است.

وضعيت جغرافيايي

در موازات درياي سرخ و در طول ساحل جلگه اي، ساحلي وجود دارد كه پهناي آن در مناطق مختلف تفاوت مي يابد. اين جلگه در مناطق جنوبي 40 مايل پهنا دارد و هر چه به سمت شمال پيش مي رويم، از اين عرض كاسته مي شود و در فاصله جيزان تا ليث به 30 و در منطقه الوجه به 10 مايل مي رسد و پس از مسافتي اندك به طرف شمال

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نكـ : المملكة العربية السعوديه، وزارة الاعلام، ص 11



27


و در نزديكي خليج عقبه، به كلي از ميان مي رود. اين جلگه ساحلي را تهائم و بخش هاي آن را تهامه گفته اند كه از آن جمله است: تهامه حجاز، عسير و يمن. در اين منطقه ساحلي شوره زارهاي فراواني وجود دارد.

در سمت شرق اين دشت، سلسله جبال مرتفعي قرار گرفته و خود وادي هاي بزرگي را دربر دارد كه وادي حمض، وادي ينبع، وادي فاطمه و همچنين وادي عتود و وادي بيشه در منطقه عسير از مهمترين آنهاست. از آن جا كه كوه هاي اين سلسله جبال به سمت غرب داراي شيبي تند و شبه عمودي است رودخانه هايي كه از اين كوه ها سرازير مي شود، آبرفت فراواني با خود به همراه مي برد. اين آبرفت در دشت ساحلي ته نشين مي شود و همين امر اراضي آن منطقه را حاصلخيز كرده است.

ارتفاع ديواره كوهستاني منطقه جنوبي; يعني نواحي عسير 9000 پاست و در مناطق غرب مكه به 8000 پا و سپس در غرب مهدالذهب به 4000 كاهش مي يابد و با ادامه اين روند در مناطق محاذي مدينه به 3000 پا مي رسد و تقريباً با همين ارتفاع به سمت شمال ادامه مي يابد.

بلافاصله در شرق اين ديواره كوهستاني، فلات نجد قرار گرفته كه ارتفاع آن از 4000 تا 6000 پاست و در منطقه دهناء، كه خود به خليج فارس منتهي مي شود، به 2000 پا كاهش مي يابد. اين فلات از سمت جنوب به منطقه اي كه وادي دواسر در آن قرار دارد و موازي صحراي ربع الخالي است، منتهي مي شود.

دشت هاي نجد در سمت شمال تا حدود 900 مايل ادامه دارد و به منطقه حائل
و همچنين مرزهاي عراق و اردن مي رسد. در نجد بلندي هاي فراواني وجود دارد كه بلندي هاي عارض و عويرض و كوه هاي اجا و سلمي و همچنين سلسله جبال طويق كه از سمت جنوب غرب به سمت شمال غربي شنزارِ نفود كشيده شده، از اين جمله  است.

نفود منطقه هايي باريكه شكل و دربردارنده تپه هاي شني است كه به
صورت زبانه هايي از دو سمت شرق و غرب صحراي ربع الخالي به طرف شمال امتداد مي يابد و در نفود كبير به همديگر مي پيوندد. از ويژگي هاي اين باريكه هاي



28


بياباني آن است كه همواره خشك و بي حاصل است و تنها به هنگام بارش
باران هاي موسمي گياهان در آنها رشد مي كنند و مي توان از اين گياهان براي چراي دام
استفاده كرد.

در مناطق داخلي نجد شوره زارهاي فراواني وجود دارد كه احتمالا، در دوره هاي گذشته زمين شناسي درياچه اي داخلي بوده است.

از سمت شرق فلات نجد; يعني در منطقه دهناء به تدريج ارتفاع كاهش مي يابد تا به سواحل خليج فارس و ارتفاع نزديك به سطح دريا مي رسد. ميدان هاي نفتي عربستان در اين منطقه قرار گرفته است.

 

نقشه عربستان سعودي



29


وضعيت آب و هوايي

در منطقه ساحلي غرب عربستان كه در كنار درياي سرخ واقع شده، آب و هواي شبه استوايي حكمفرماست. تابستان هايي گرم با رطوبت هواي بالا و زمستان هايي معتدل دارد و گاه در اين فصل; يعني در فاصله ماه هاي نوامبر تا فوريه، باران هاي خفيفي در اين مناطق مي بارد.

مناطق مياني عربستان داراي تابستان هايي خشك و نسبتاً گرم و زمستان هايي خشك و سرد است و به دليل ارتفاع فلات نجد، گاه موج هايي از سرماي سوزنده، اين مناطق را در برمي گيرد.

منطقه شرقي عربستان از نظر آب و هوا تقريباً همانند مناطق مياني است، با اين تفاوت كه به دليل نزديك بودن به دريا و منابع آبي، در فصل تابستان رطوبت هوا در اين منطقه افزايش چشمگيري مي يابد.

نشان كشور عربستان

نشان پادشاهي عربستان سعودي دربردارنده نمادي از يك درخت خرماست كه دو شمشير خميده عربي متقاطع در پايين آن قرار گرفته است. دليل استفاده از نماد درخت خرما، فراواني آن در اين سرزمين و اثر آن در زندگي ساكنان جزيرة العرب در دوره هاي مختلف تاريخ است و قرار گرفتن آن در ميان شمشيرهاي متقاطع نيز بدان معناست كه رفاه و آسايش جز در پرتو عدالت امكان پذير نيست.



30


سياست خارجي

پادشاهيِ عربستان سعودي، كشوري است عربي ـ اسلامي و مستقل و از اعضاي سازمان ملل متحد، اتحاديه عرب، سازمان كنفرانس اسلامي و كشورهاي غير متعهد و از پايه گذاران برخي از اين سازمان هاي بين المللي است.

عربستان سعودي عضو مجموعه كشورهاي غير متعهد است و پيوستن به هرگونه پيمان نظامي را رد مي كند.

اين كشور همچنين از اعضاي اصلي سازمان كشورهاي صادر كننده نفت (آاوپك) و نيز سازمان كشورهاي عرب صادر كننده نفت (اوپك) است و در تعيين قيمت نفت و سطح توليد آن نقش فعالي برعهده دارد. اين كشور به سياست اعتدال در مورد نفت پايبند و به هدف حفظ سلامت و ثبات اقتصاد جهاني و جلوگيري از آسيب جدي در سطح رفاه جهاني با هرگونه تندروي در زمينه سياست هاي نفتي مخالف است.

عربستان همچنين سرمايه خود را در صندوق بين المللي پول و ديگر مؤسسات اعتباري و ماليِ جهاني افزايش داده است تا بتوانند با توانايي بيشتري به درخواست هاي وام كشورهاي فقير و در حال توسعه پاسخ دهند.


| شناسه مطلب: 77125