بخش 7

فصل پنجم: از زبان آمار و ارقام    فصل اول: نگاهی به مدینه       درآمد       آیت های ماندگار       نثر ادبی در وصف مدینه       پیدایش و تاریخ مدینه   


201


توسعه هاي پيشين، بيشترين تناسب و همگني را داشته باشد; به گونه اي كه به سختي بتوان آنها را از همديگر باز شناخت.

پله هاي ثابت ومتحرك: در دو سمت شمال وجنوب، بناهاي توسعه دو مجموعه پله برقي; هر كدام با مساحت 375 متر مربع و گنجايش 15000 نفر در ساعت ساخته شده است. افزون براين، دو مجموعه ديگر در داخل محدوده ساختمان توسعه و در دو سمت درگاه اصلي وجود دارد ومجموع پله هاي متحرك در اين دو مجموعه و همچنين پله هاي متحرك موجود در ديگر نقاط مسجدالحرام (ساختمان هاي توسعه جديد) به هفت مورد مي رسد. دراين مجموعه ها جمعاً 56 دستگاه پله برقي وجود دارد و ظرفيت نهايي آنها جمعاً 105000 نفر در ساعت است كه مردم را به طبقه اول و پشت بام ها مي رساند.

در توسعه دوران فهد شش پلكان ثابت به پلكان هاي موجود افزوده شده است و بدين ترتيب جمع پلكان ها به سيزده مورد مي رسد. از اين شمار، شش تاي آنها در دو سوي باب ملك فهد و ورودي هاي ثانوي شمال و جنوب بناهاي جديد و بقيه در اطراف ساختمان توزيع شده است. اين پلكان ها همه با بتون مسلح ساخته و با سنگ، نماكاري شده است.

صحن هاي بيروني براي نماز: در جريان طرح در سه سمت مسجد الحرام صحن هايي يا به تعبير دقيق تر فضاهاي بازي براي انجام نماز آماده شد كه مجموع مساحت آنها بالغ بر 88000 متر مربع است و به ترتيب زير در اطراف مسجد الحرام واقع شده اند: در سمت شرق مسعي با مساحت كل 46000 متر مربع، سمت سوقِ صغير با مساحت كل 28000 متر مربع و سمت شامي با مساحت كل حدود 14000 متر مربع.

البته براي انجام اين مهم لازم بود ساختار كل اين مناطق مجاور حرم بر هم بخورد و نوسازي شود. به همين منظور همه دستشويي ها و وضوخانه هاي موجود برداشته و مسير تردد خودروها نيز از اين بخش ها به تونل هايي كه ايجاد شد هدايت گرديد. همچنين به جاي دستشويي ها و وضوخانه هاي قديم ساختماني دو طبقه با مساحت 14000 متر مربع احداث شد كه در بردارنده 1440 سرويس بهداشتي، 1091 وضو خانه، 162 شير آب آشاميدني و راهروهاي پر عرضي است كه امكان تردد به طرف صحن هاي جديد را



202


فراهم مي سازد.

گفتني است در بناي دستشويي هاي جديد قسمت ويژه خواهران از قسمت برادران به تفكيك ساخته شد.

توقفگاه هاي خودروها: پس از نوسازي ساختار منطقه مركزي حرم و خارج كردن خودروها از آن و اختصاص دادن اين منطقه به تردد پياده ها و برگزاري نماز، لازم بود نظام آمد و شدي طراحي گردد كه از تراكم خودروها در مناطق مركزي و تداخل وسايل نقليه و عابران پياده جلوگيري كند.

بدين منظور توقف گاه هايي بيرون از منطقه مجاور حرم ايجاد شد كه زائران و حاجيان در آن جا از خودروهاي عمومي يا خصوصي، پياده و يا سوار شوند. فاصله دورترين توقفگاه تا مسجد الحرام در اوقات پر ازدحام حداكثر 20 دقيقه پياده روي و در ساعات كم ازدحام 10 دقيقه است.

اين توقفگاه ها رايگان هستند و روزانه گنجايش 12000 خودرو دارند.

گلدسته ها: در حرم مسجد الحرام 41 مدخل اصلي وجود دارد و نُه گلدسته بلندي كه ساخته شده، الهام گر عظمت و زيبايي و شكوه و عمدتاً نشان دهنده، مدخل هاي اصلي هستند، به استثناي گلدسته مجاور صفا كه نقطه آغاز سعي را نيز نشان مي دهد.

فرد بودن شمار گلدسته ها خود نمادي از يگانگي و بي همتايي مراسمي ديني است كه در مسجد الحرام انجام مي گيرد.

هر يك از بخش هاي مختلف اين گلدسته ها به گونه اي مناسب آذين شده است.

در پايين ترين بخش; يعني قاعده هر گلدسته، در بالاي هر يك از ضلع هاي هشتگانه و در زير مئذنه پاييني گلدسته، مقرنس هايي به ابعاد مثلث كامل وجود دارد و طوقه زير مئذنه در بالاي اين مثلث هاست.

اين مثلث ها داراي نمايي از سنگ سفيد صنعتي است. قاعده گلدسته با همان نوع سنگي كه در نماي بيروني مسجد الحرام به كار رفته نماكاري شده و كتيبه ها و نقش و نگارهايي همانند آنچه بر نماي بيروني است، در اين بخش نيز ايجاد شده تا قاعده گلدسته با بازوهاي ايوان هاي ورودي مسجد الحرام در هماهنگي كامل باشد.



203


قدري بالاتر، نخستين مئذنه (عرشه منار) گلدسته به چشم مي خورد كه خود داراي هشت ضلع است و در رأس زاويه هر ضلع، ستوني باريك و بلند قرار گرفته كه تا زير سقف مئذنه امتداد دارد.

سقف مئذنه نيز با كاشي هاي نيم دايره اي سبز رنگ تزيين شده است.

در ديوارك پايين مئذنه نقش هايي هندسي با كلاف سنگ و اشكال هشت ضلعي به چشم مي خورد و پيش نشستگي ابعاد مئذنه نسبت به قاعده نيز به صورت اريب و با مثلث هاي متداخل است.

بخش بالايي ساقه (يعني بخش ميان مئذنه پايين و مئذنه بالا) با ابعاد هشت ضلعي و داراي خطوطي طولي و عرضي است كه بر زيبايي گلدسته مي افزايد. در بخش هاي پايين و بالاي اين قسمت طوق هاي تزيين شده اي با استعمال خطوط هندسي (در طوق پر عرض) و خطوط نرم (در طوق كم عرض) وجود دارد.

در مئذنه بالايي گلدسته، در زير آن روزنهايي هشت گانه (در هر ضلع يك روزن) و در بالاي روزن ها مقرنس هايي وجود دارد كه همين مقرنس ها پيش نشستگي ابعاد مئذنه نسبت به ساقه را مي سازد. سقف اين مئذنه نيز همانند مئذنه پايين بر روي هشت ستون قرار دارد و ساير مشخصه هاي هنري و نماي اين مئذنه همانند مئذنه پايين است.

در سقف مئذنه بالايي، قطر گلدسته به طور چشمگيري كاهش مي يابد و بالاتر از آن طوق برجسته اي تزيين شده قرار دارد. بالاتر از اين طوق گنبدچه مانندي شبيه كلاه خود وجود دارد كه داراي خطوط نصف النهار شكل طولي با تورفتگي است و قاعده برونزي و طلا كاري شده هلال فوقاني گلدسته بر روي آن قرار مي گيرد. بالاترين نقطه گلدسته نيز نشان هلال است.

گنبدها: گنبدها نشانه هايي اصلي از ساختوساز توسعه جامع اخير هستند، كه البته در شكل و شمايل و نوع تزيين داخلي و پوشش بيروني در دو حرم مسجد الحرام و مسجد النبي با همديگر تفاوتي آشكار دارند. در مسجد الحرام گنبدها ثابت و از داخل بر روي مقرنس ها استوار است و از همين سمت در ساقه خود پنجره هايي از چوب ساج دارد. اطراف همين پنجره ها در نماي بيروني با سنگ گرانيت صنعتي پوشش شده و در



204


ميان اين نماي سنگيِ بيروني خطوط برجسته طلا كاري شده و همچنين مساحت هايي با نماي سنگ امازونيت و نيز كاشي هاي رنگارنگ كه در قالب نظامي از هندسه و هنر اسلامي سامان يافته اند وجود دارد.

مقرنس هاي اين گنبدها از گرانيت صنعتي است و در برخي از طاق هاي بلند نيز از سنگ مرمر سفيد و سبز استفاده شده است.

در داخل گنبدها چلچراغ هايي از مس و بلور داراي اشكال هندسي ويژه وجود دارد.

پشت بام گنبدها نيز با ازمالدو رنگي پوشش شده است.

سيستم برق و روشنايي: تأمين برق و روشنايي حرم مسجد الحرام بر سيستمي فعال متكي است كه همه شرايط غير منتظره در آن لحاظ شده و در هر وضعيتي مي تواند جريان برق را بر قرار نگه دارد.

بر همين اساس، نيروي برق مسجد الحرام از منابع متعددي تأمين مي شود تا احتمال قطع جريان به صفر برسد. منابع تأمين كننده جريان برق در مسجد الحرام عبارتند  از:

1 ـ تغذيه كننده هاي اصلي كه جريان برق را از طريق پست هاي جبل ابوقبيس، حارّة الباب و پست ويژه حرم براي مولدهاي احتياطي، از خطوط برق منطقه غربي سكيكو كه داراي چهار مولد است مي گيرد.

2 ـ ايستگاه توليد برق احتياطي كه در كدي در فاصله 5/3 كيلومتري مسجد الحرام قرار دارد و اخيراً با افزايش موتورهاي آن از 4 به 8 دستگاه قدرت توليد آن، به 32 مگاوات رسيده است.

3 ـ سيستم جريان مستمر برق (U.P.S) كه روشنايي اضطراري و سيستم صوتي مسجدالحرام را تأمين مي كند.

4 ـ افزون بر اين، منبع تغذيه مستمر ديگري نيز تدارك ديده شده كه با باتري كار مي كند و مي تواند در شرايط اضطراري نيروي لازم براي روشنايي اضطراري و ديگر خدمات حياتي مسجدالحرام را به مدت 30 دقيقه و تا برقرار شدن جريان مولدهاي



205


احتياطي و ذخيره فراهم كند.

تهويه هوا: در مجموعه بناهاي مسجد الحرام، از دو نوع تهويه استفاده مي شود:

1 ـ تهويه و جابه جا كردن هوا; با كمك پنكه هاي سقفي و ديواري، كه مجموع آنها به 1292 دستگاه مي رسد.

2 ـ تهويه از طريق تلطيف هوا، كه با تزريق هواي سرد به اماكن حرم صورت مي گيرد. بدين منظور كانال هايي در طبقه همكف و در كف طبقه بالا تعبيه شده و از آنها كانال هايي فرعي به درون ستون ها كشيده شده است. هواي سرد از طريق اين تونل ها توزيع و با عبور از دريچه هايي مربع شكل كه در بالاي ستون ها تعبيه شده اند وارد فضاي اماكن مسجد الحرام مي شود و در همين حال، هواي گرم از طريق دريچه هاي دايره اي شكل كه در پايين ستون ها در نظر گرفته شده است به بيرون حرم هدايت مي گردد.

عمليات اصلي تهويه و تلطيف هوا در ايستگاه مركزي اي كه به همين منظور در خيابان اجياد و در فاصله 450 متري حرم ايجاد شده است صورت مي گيرد. اين ايستگاه كه در ساختماني شش طبقه واقع شده، در بردارنده جديدترين دستگاه هاي تهويه و شامل سي و دو واحد خنك كننده هوا با ميانگين بيش از 13000 تن هواي سرد است.

از اين ايستگاه آب سرد با لوله هاي 1100 ميليمتري كه در تونل شبكه خدماتي اطراف حرم قرار گرفته است به داخل مسجدالحرام پمپاژ و آن جا آب هايي كه سرماي خود را از دست داده دوباره از طريق لوله به ايستگاه باز گردانده مي شود.

در ايستگاه مركزي تهويه هوا 142 دستگاه تهويه با ميانگين توليد 1755 كيلو در ثانيه وجود دارد كه هواي تهويه شده در آنها از طريق كانال هاي ويژه و به كمك دستگاه هاي مكش و پمپاژ به طبقه پايين بناهاي تازه احداث تزريق و از آن جا از طريق لوله هاي فرعي به دستگاه هاي تهويه هوا كه در طبقه همكف مسجد الحرام نصب شده، فرستاده مي شود.

علت انتخاب موقعيت فعلي براي دستگاه هاي تهويه مركزي مسجد الحرام دور نگه داشتن صداي دستگاه ها از مسجد بوده است، هر چند در همان محل نيز براي كاستن از صداها از عايق هاي صوتي استفاده شده است.



206


به هدف توزيع مناسب تر هواي تهويه شده، كانال هاي تهويه به مجموعه شبكه خدماتي كه گرداگرد حرم وجود دارد متصل شده و از اين رهگذر امكان تنظيم درست تر و به هنگام ميزان سردي و گرمي هوا و نيز فرستادن هواي سرد به هر نقطه كه لازم تر است فراهم گشته است.

در چهار چوب تكميل اين سيستم امكانات جداگانه اي براي تهويه هواي مسعي فراهم گرديده كه هواي سرد را از طريق دريچه هاي موجود در شرق مسعي به فضاي ميان صفا و مروه هدايت مي كند.



207


 

 

 

 

فصل پنجم:(1)

 

از زبان آمار و ارقام

 

 

جدول شماره 1 : وضعيت كلي مسجد الحرام در دوره هاي مختلف: الف ـ پيش از نخستين توسعه سعودي، ب ـ نخستين توسعه دوران سعودي، ج ـ دوره دوران فهد

 

جزئيات طرحالفبجمجموعملاحظات

 

   1 ـ مساحت مسجد الحرام بر29127121041ـ160168   اين رقم مربوط به وضعيت تا     حسب متر مربعپيش از توسعه فهد است و    شامل بناهاي جديد طرح توسعه    نمي شود.

   2 ـ مساحت بناهاي طرح توسعهــ57000ـ   ـ

    فهد

   3 ـ مساحت پشت بام هايي كه61000اين رقم 19000 متر مربع پشت     امكان استفاده از آنها فراهمبام بناهاي جديد در طرح     شده استتوسعه ملك فهد است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اين فصل را عمدتاً از قصة التوسعه اقتباس و ترجمه كرده ام. مترجم



208


جزئيات طرحالفبجمجموعملاحظات

 

   4ـ صحن هاي بيرون مسجدالحرامــ88000ـ   كل اين رقم به توسعه دوران     كه به برگزاري نماز اختصاصفهد مربوط مي شود.

    يافته است

   مجموع مساحت ها29127131041206000366168   اين رقم شامل صحن هاي    بيروني مسجد نيز هست.

   گنجايش تعداد نمازگزار47000313000460000820000   در اوقات اوج ازدحام اين رقم    از يك ميليون نفر فراتر مي رود.

   تعداد گلدسته ها7729   دو گلدسته جديد در دوره فهد    در كنار باب ملك فهد احداث    شده است.

   ارتفاع گلدسته ها به متر 368989   تعداد پلكان ثابت7613   (1)

   ساختمان هاي پلكان متحرك527   ظرفيت جابجايي پله هاي     بيرونيخارجي 105000 نفر در ساعت

   تعداد پلكان متحرك داخلي22   ظرفيت جابجايي پله هاي داخلي    60000 نفر در ساعت است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . الف: هدف از احداث پله هاي متحرك برقي روان تر كردن حركت نماز گزاران به سمت طبقه هاي فوقاني و پشت بام است. اين پله ها به خوبي شمار انبوه نمازگزاران را، حتي در روزهاي اوج مراسم حج پاسخگو است.

ب: ساختمان هايي كه پله هاي برقي در آنها جاي گرفته در جوار مدخل هاي مجاور مروه، باب الفتح، باب الشاميه، مجاور صفا، باب اجياد، شمال و جنوب ساختمان هاي جديد توسعه و نيز در جوار باب الملك و باب العمره واقع شده است.

گفتني است در بناهاي كنوني مسجد الحرام تهويه هوا از طريق هواي تصفيه شده اي كه از ايستگاه اجياد و با استفاده از كانال هاي ويژه به مسجد انتقال مي يابد انجام مي پذيرد.



209


جدول شماره 2 : توسعه ها و نوسازي هاي جامع مسجد الحرام(1)

 

رديفتوسعه و نوسازيسال انجامسال انجام

هـ . ش.ميلادي

 

1   توسعه و نوسازي عمر بن خطاب17638

2   توسعه و نوسازي عثمان بن عفان26646

3   توسعه و نوسازي عبدالله بن زبير65684

4   توسعه و نوسازي وليد بن عبدالملك91709

5   توسعه و نوسازي منصور دوانيقي137754

6   توسعه و نوسازي مهدي عباسي160776

    164780

7   توسعه و نوسازي معتضد عباسي (زياده دار الندوه)281894

8   توسعه و نوسازي مقتدر عباسي (زياده باب ابراهيم)306918

9   توسعه و نوسازي عبدالعزيز آل سعود13751955

10   توسعه و نوسازي ملك فهد بن عبدالعزيز14091989

 

جدول شماره 3: نوسازي هاي مسجد الحرام(2)

 

رديفنوسازيتاريخ هـ .ق.م.

 

1   نوسازي عبدالملك مروان75694

2   نوسازي معتمد عباسي271884

3   نوسازي امير بيسق ظاهر8031400

4   نوسازي فرج برقوق بن قانصوه8071404

5   نوسازي سلطان قايتباي عثماني8821477

6   نوسازي سلطان سليمان قانوني9721564

7   نوسازي سلطان سليم دوم9841576


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . يادآور مي شود: الف : تاريخ هاي ميلادي در اين جدول و جدول هاي شماره 3 و 4 تقريبي است.

ب : مؤلف قصة التوسعه عمدتاً به تاريخ عمارة المسجد الحرام استناد كرده است.

2 . گفتني است: مقصود از نوسازي ها، انجام عملياتي با دامنه كمتر از طرح هاي توسعه است.



210


رديفنوسازيهجري قمريميلادي

 

8   نوسازي سلطان مراد خان10031600

9   نوسازي شريف حسين بن علي 13381922

10   نوسازي ملك عبدالعزيز آل سعود13441928

11   نوسازي ملك عبدالعزيز آل سعود13431930

12   نوسازي ملك عبدالعزيز آل سعود13541938

 

جدول شماره 4 : مرمّت هاي مسجد الحرام(1)

 

رديفتاريخهـ . ق.م.

 

1   مرمت قاضي مكه جمال الدين محمد بن عبدالله8151412

2   مرمت سلطان اشرف برسباي8251422

3   مرمت ابن المراءه مصري8301427

4   مرمت امير سودون محمدي 8381435

5   مرمت ظاهر سيف الدين چقمق8431440

6   مرمت امير قثم8461443

7   مرمت ناظر حرم بيرم بيك8521449

8   مرمت ناظر بردبيك8541451

9   مرمت ناظر و قاضي القضاة وقت برهان الدين بن ظهيره8551482

10   مرمت ناظر و قاضي القضاه وقت جمال الدين 8941498

11   مرمت خواجه محمد بن عباد رومي9151512

12   مرمت سلطان اشرف قانصوه9171514

13   مرمت ناظر حرم احمد جلبي9611558

14   مرمت سلطان محمد بن مراد10031600

15   مرمت سلطان محمد خان10051602


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . گفتني است: الف : در پاره اي از مرمّت ها تنها نام دست اندر كار آن ذكر شده و به حكمران يا خليفه وقت اشاره اي نشده است.

ب : مطمئناً مرمت هاي ديگري نيز در تاريخ صورت پذيرفته است كه ما از آن اطلاعي در دست نداريم.



211


رديفتاريخهـ . ق.م.

 

16   مرمت سلطان احمد بن محمد10151612

17   مرمت سلطان محمد بن ابراهيم10721669

18   مرمت سلطان ابراهيم بيك11121709

19   مرمت معمار محمد افندي11341731

20   مرمت سلطان عبدالحميد خان12571854

21   مرمت سلطان عبدالمجيد خان12661863

22   مرمت سلطان عبدالحميد خان12791876

23   مرمت سلطان عبدالحميد خان ثاني13141898

24   هموار كردن مسعي به فرمان ملك عبدالعزيز 13451929

25   احداث سايه بان ها به فرمان ملك عبدالعزيز13461930

 

جدول شماره 5 : شرح وضعيت توسعه هاي مسجد الحرام(1)

الف : تاريخ انجام بر حسب سال قمري، ب : مساحت خالص افزوده شده به مسجد الحرام بر حسب متر مربع، ج : درصد افزايش، د : مساحت كل پس از توسعه بر حسب متر مربع

 

   رديف     نامالفبجدملاحظات

 

1   دوران قريش 18قبل از2126   در آن دوران مسجد الحرام هجرتبنايي مشخص نداشت و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . چند يادآوري:

1 ـ مساحت دوره قريش، مساحت مبني قرار داده شده است.

2 ـ درباره مقدار مساحت مسجد الحرام پيش از نخستين توسعه دوران سعودي، اختلاف نظريه هايي وجود دارد. براي نمونه: در حالي كه در تاريخ عمارة المسجد الحرام ابن رقم 29127 متر مربع گزارش شده، دكتر مجدي حريري در كتاب توسعه و عمارة الحرمين الشريفين، رؤية حضاريه ، آن را 3005716 گزارش كرده است.

مؤلف كتاب قصة التوسعه هر چند در پاورقي اين جدول يادآور مي شود كه براي مساحت پيش از توسعه سعودي ارقام مجدي حريري را مورد استناد قرار مي دهد، اما در خود جدول (در رديف 8) ارقام تاريخ عمارة المسجد الحرام را مي آورد. مترجم ارقام توسعه و عمارت را كه با ارقام رديف هاي بالاتر سازگارتر است جايگزين ارقام تاريخ عمارة المسجد الحرام در رديف 8 كرده است.

همچنين يادآور مي شود مساحت كل رديف 9 مستند به تاريخ عمارة المسجد الحرام است. مترجم



212


   رديف     نامالفبجدملاحظات

 

محدوده مطاف كه ميان خانه هاي پيراموني كعبه بازمانده بود حكم مسجد الحرام كنوني داشت.

2   توسعه عمر بن خطاب17هـ .ق.148770%3613   در اين دوره براي نخستين بار ديوارهاي مسجد الحرام برافراشته شد.

3   توسعه ونوسازي دوران2686924%4482   در اين دوره رواق هايي برگرد عثمانمسجد الحرام بنا گرديد.

4   توسعه ونوسازي عبدالله بن6596/298267%96/7464   عبدالله بزرگ ترين توسعه را تا زبيرروزگار خود به انجام رسانيد و كعبه را سقف پوشاند.

5   توسعه وليد بن عبدالملك9104/280537%10270   

6   توسعه منصور دوانيقي137522151%15491   در اين دوره مساحت مسجد 5/1 برابر شد و ديوارها داراي نماي سنگ و كف مسجد الحرام نيز سنگفرش گرديد.

7   توسعه دوران مهدي عباسي161، 1641251281%28003   در اين دوره و طي دو توسعه اي كه انجام يافت، مسجد الحرام شكل مربع به خود گرفت. مهدي همچنين پنج در بر درهاي مسجد افزود.

8   توسعه دوران معتضد عباسي28431/13395%31/29342   سمت دارالندوه در اين دوره به مسجد افزوده شد. اين بخش را بعدها زياده دار الندوه گفتند.

9   توسعه دوران مقتدر عباسي30685/7144/2%16/30057   زياده باب ابراهيم و همچنين سراي زبيده در اين دوره به مسجد الحرام افزوده شد.



213


   رديف     نامالفبجدملاحظات

 

10    نخستين توسعه سعودي به137513104145%160168   در اين دوره مسعي جزو حرم فرمان ملك عبدالعزيزشد و ساختماني دو طبقه براي آن بنا گرديد و حرم قديم نوسازي شد.

همچنين براي مسعي 21 در به داخل مسجد الحرام و 7 در از ضلع شرقي به بيرون گشوده شد.

11   توسعه ملك فهد1409206000128%366168   در نوع خود يكي از بزرگ ترين توسعه هاي مسجد الحرام كه درنتيجه آن با افزوده شدن 206000 متر مربع به مساحت مسجد الحرام، مساحت كل آن به 366168 متر مربع و گنجايش جمعيت آن به 820000 نفر رسيد كه اين رقم در شرايط ازدحام به يك ميليون نيز مي رسد.

 

جدول شماره 6: فهرستي از شمار حجاج در نيم سده از دوران سعودي

 

   رديف   سال هـ . ق.   شمارحجاج   درصدافزايشامير الحاج   مساحت حرم در آن وقت

يا كاهش

11345هـ   90662      ملك عبدالعزيز   16/30057

21346هـ   96312   23/6 +   ملك عبدالعزيز

31347هـ   90764   76/5 -   ملك عبدالعزيز

41348هـ   81166   57/10 -   ملك عبدالعزيز

51349هـ   39045   89/51 -   ملك عبدالعزيز   



214


   رديف   سال هـ . ق.   شمارحجاج   درصدافزايشامير الحاج   مساحت حرم در آن وقت

يا كاهش

61350هـ   29065   56/25 -   ملك عبدالعزيز   

71351هـ   20181   56/30 -   ملك عبدالعزيز   

81352هـ   25291   32/25 +   ملك عبدالعزيز   

91353هـ   23898   04/34 +   ملك عبدالعزيز   

101354هـ   33820   20/ -   ملك عبدالعزيز   

111355هـ   49517   41/46 +   ملك عبدالعزيز   

121356هـ   76334   15/54 +   ملك عبدالعزيز   

131357هـ   59577   95/21 -   ملك عبدالعزيز   

141358هـ   32153   03/46 -   ملك عبدالعزيز   

151359هـ   09024   93/71 -   ملك عبدالعزيز   

161360هـ   23863   43/164 +   اميرفيصل به نيابت از ملك عبدالعزيز

171361هـ   24743   68/3 +   ملك عبدالعزيز   

181362هـ   63590   00/157 +   اميرفيصل به نيابت از ملك عبدالعزيز

191363هـ   27857   19/56 -   اميرفيصل به نيابت از ملك عبدالعزيز

201364هـ   33630   72/20 +   ملك عبدالعزيز   

211365هـ   61286   23/82 +   اميرسعود به نيابت از ملك عبدالعزيز

221366هـ   55344   69/9 -   ملك عبدالعزيز   

231367هـ   75614   62/36 +   اميرسعود به نيابت از ملك عبدالعزيز

241368هـ   99069   01/31 +   ملك عبدالعزيز   

251369هـ   107653   66/8 +   اميرسعود به نيابت از ملك عبدالعزيز

261370هـ   100578   57/6 -   ملك عبدالعزيز    

271371هـ   148515   66/47 +   اميرسعود به نيابت از ملك عبدالعزيز

281372هـ   149841   89/ +   اميرسعود به نيابت از ملك عبدالعزيز

291373هـ   146072   51/2 -   ملك سعود بن عبدالعزيز

301374هـ   232971   49/59 +   ملك سعود بن عبدالعزيز

311375هـ   220733   25/5 -   ملك سعود بن عبدالعزيز    شروع عمليات اجرايي مسعي



215


   رديف   سال هـ . ق.   شمارحجاج   درصدافزايشامير الحاج   مساحت حرم در آن وقت

يا كاهش

321376هـ   215575   33/2 -   ملك سعود بن عبدالعزيز   

331377هـ   209197   95/2 -   ملك سعود بن عبدالعزيز   پايان برخي از مراحل اجرايي مسعي

341378هـ   207171   96/ -   ملك سعود بن عبدالعزيز    

351379هـ   253369   29/22 +   ملك سعود بن عبدالعزيز    

361380هـ   285948   85/12 +   ملك سعود بن عبدالعزيز    عمليات اجرايي مسعي رو به پايان است

371381هـ   216455   30/24 -   ملك سعود بن عبدالعزيز    پايان عمليات اجرايي و افتتاح مسعي

381382هـ   199038   04/8 -   امير فيصل به نيابت از ملك سعود   آغاز مرحله دوم طرح توسعه

391383هـ   266555   92/33 +   امير به نيابت از ملك سعود   بخش خارجي طرح توسعه و ساختمانهاي جديد توسعه طواف

401384هـ   283319   28/6 +   ملك فيصل بن عبدالعزيز   ادامه اجراي طرح توسعه

411385هـ   294118   81/3 +   ملك فيصل بن عبدالعزيز   

421386هـ   316226   51/7 +   ملك فيصل بن عبدالعزيز   ادامه عمليات اجرايي بخش هاي جانبي طرح توسعه

431387هـ   317507   72/ +   ملك فيصل بن عبدالعزيز   ادامه عمليات اجرايي بخش هاي جانبي طرح توسعه

441388هـ   374782   66/17 +   ملك فيصل بن عبدالعزيز   آخرين سال مرحله دوم توسعه

451389هـ   406295   40/8 +   ملك فيصل بن عبدالعزيز   پايان مرحله دوم و آغازمرحله سوم توسعه



216


   رديف   سال هـ . ق.   شمارحجاج   درصدافزايشامير الحاج   مساحت حرم در آن وقت

يا كاهش

461390هـ   431270   14/6 +   ملك فيصل بن عبدالعزيز   ادامه مرحله سوم توسعه

471391هـ   479399   15/11 +   ملك فيصل بن عبدالعزيز   بناي مكبريه، احداث راه هاي جديد و ميدان ها

481392هـ   645183   58/34 +   ملك فيصل بن عبدالعزيز   پايان مرحله سوم

491393هـ   607755   80/5 -   ملك فيصل بن عبدالعزيز   آغاز مرحله چهارم از نخستين طرح توسعه دوران سعودي

501394هـ   918777   17/51 +   امير فواز به نيابت از ملك فيصل   نوسازي بناهاي حرم قدم

511395هـ   894573   63/2 -   ملك خالد بن عبدالعزيز   سال ما قبل آخر عمليات توسعه

521396هـ   719040   62/19 -   ملك خالد بن عبدالعزيز   پايان توسعه و رسيدن مساحت به 160168 م.م.

531397هـ   739319   82/2 +   ملك خالد بن عبدالعزيز   پايان توسعه و رسيدن مساحت به 160168 م.م.

541398هـ   830236   29/12 +   امير فهد به نيابت از ملك خالد   پايان توسعه و رسيدن مساحت به 160168 م.م.

551399هـ   862520   88/3 +   ملك خالد   پايان توسعه و رسيدن مساحت به 160168 م.م.

561400هـ   812892   75/5 +   ملك خالد   پايان توسعه و رسيدن مساحت به 160168 م.م.

571401هـ   879368   17/8 +   ملك خالد   پايان توسعه و رسيدن مساحت به 160168 م.م.

581402هـ   9111853   93/2-   ملك فهد بن عبدالعزيز   پايان توسعه و رسيدن مساحت به 160168 م.م.



217


   رديف   سال هـ . ق.   شمارحجاج   درصدافزايشامير الحاج   مساحت حرم در آن وقت

يا كاهش

591403هـ   1003555   61/17+   ملك فهد بن عبدالعزيز

601404هـ   0969671   41/3-   ملك فهد بن عبدالعزيز

611405هـ   846097   74/12-   ملك فهد بن عبدالعزيز   

621406هـ   856718   25/1+   ملك فهد بن عبدالعزيز   

631407هـ   960386   10/12+   ملك فهد بن عبدالعزيز   

641408هـ   762755   57/20-   ملك فهد بن عبدالعزيز   

651409هـ   774560   54/1+   ملك فهد بن عبدالعزيز   

661410هـ   827236   80/6+   ملك فهد بن عبدالعزيز   آغاز طرح توسعه فهد ابن عبدالعزيز

671411هـ   720102   95/12-   ملك فهد بن عبدالعزيز   ادامه طرح توسعه

681412هـ   1012140   55/4+   ملك فهد بن عبدالعزيز   ادامه طرح توسعه

691413هـ   922813   90/1 -   ملك فهد بن عبدالعزيز   ادامه طرح توسعه

701414هـ   995611   28/ +   ملك فهد بن عبدالعزيز   پايان طرح توسعه و رسيدن مساحت حرم به 366168 م. م.



218


 

 

 



219


 

 

 

 

 

 

 

 

   بخش چهارم:

 

 

مسجد النبي(صلي الله عليه وآله)



220


 

 

 



221


 

 

 

 

فصل اول:

 

نگاهي به مدينه

 

 

درآمد

مسجد النبي كعبه دل هاي دلدادگان مسلمان است و همسنگ مسجد الحرام. مسجدي است كه خداوند آن را ويژگي هايي انحصاري بخشيده است; خود جاي آن را به پيامبر(صلي الله عليه وآله) نمايانده، برگزيده ترين بنده خداوند; يعني پيامبر(صلي الله عليه وآله) نقشه آن را نهاده و بناي آن را به دست خويش پي ريخته، صحابياني پاك و راستين دست به كار ساختن و بالا آوردن پايه هاي آن شده اند و سرانجام در گذر تاريخ، افراد ديگري به نوسازي و توسعه اين مسجد همت گمارده اند.

پاسداشت و گرامي داشت و نوسازي و استوارسازي مسجدها، كه خانه هاي خدا در زمين است، از آن دسته كارهاي شايسته است كه خداوند تنها بندگان خويش را بدان توفيق مي دهد و اين كارِ گران سنگ را برخاسته از ايمان و سزامند مؤمنان راستين مي داند; آنجا كه در قرآن كريم مي فرمايد: مساجد خدا را تنها كساني آباد مي كنند كه به خدا... ايمان دارند. (1)

از اين روي، سخن گفتن از هر مسجدي و به ويژه مسجد النبي سخن گفتن از ايمان است و از آنها كه به انگيزه هاي ايماني بدان دل داده و يا كمر به خدمت آن بسته اند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توبه: 18



222


مسجد النبي نگين انگشتري مدينه است; همپاي آن و همسفر آن در همه تاريخ است و آن سان اين دو به هم پيوسته اند كه هيچ نمي توان آنها را از هم جدا كرد، يا تاريخ آنها را جداي از هم ديد و يا از يكي نوشت و از ديگري هيچ نگفت.

بدين دليل بايسته است پيش از پرداختن به مسجد النبي به مدينه و تاريخ آن و همچنين نام ها و موقعيت جغرافيايي اين شهر و مسائلي از اين دست بپردازيم. آنچه فرا روي داريد گزارشي فشرده در اين باره است:

آيت هاي ماندگار

حسّان شاعر نامور عرب در شعري كه با مطلع: بِطَيْبَةَ رَسْمٌ لِلرَّسُولِ وَمَعْهَدٌ آغاز مي شود مدينه را چنين ستوده است:

 

در طيبه ـ كه از نام هاي مدينه است ـ نشاني از پيامبر(صلي الله عليه وآله) است و نيز جايگاهي كه همواره پرتو مي افكند. با آن كه نشان هاي كسان درگذر تاريخ كهنه مي شود و از ميان مي رود.

اما نشان هاي آن سراي حرمت هيچ از ميان نمي رود، همان سراي كه منبر پيامبر(صلي الله عليه وآله)هدايت گر در آن است.

و نيز آيت هاي روشن و ديگر نشانه ها و هم، سرزميني است كه مصلاّ و مسجد رسول در آن است.

در آن شهر خانه هايي است، در ميان آنها نوري از جانب خداوند نازل مي گشت كه همواره مي درخشد و همواره روشني مي دهد.

آنها آيت هايي هستند كه گذر روزگار آنها را كهنه نمي كند و هر چند كهنگي بدانها رسد دم به دم نو شوند.

چشم ها بر كنار آن قبر كه احمد در آن خفته است، به گريه مي ايستد و تا آن را توان است سرشك فرو مي ريزد.

اي قبر پيامبر، تو خود مباركي و آن زمين هم كه پيامبرِ(صلي الله عليه وآله) هدايت گرِ راهنماي در آن خفته است مبارك است.

همان پيامبر كه هر كه را بدو اقتدا كند به سوي خداوند رحمان راه مي نماياند و از



223


انديشه خواري و زبوني مي رهاند و به پيش مي راند.

همو كه پيشواي مردم است و با جهاد و تلاش، آنان را به سوي حق راه مي نمايد و خود معلم راستين است كه اگر از وي فرمان برند رستگار شوند.

از هر لغزشي درمي گذرد و عذر و پوزش مردمان مي پذيرد و اگر هم با او نيكي كنند خداي سزامندتر است كه آنان را پاداش دو چندان بخشد.

بخشاينده ترين است، استوار پيمان ترين است و در پيشگاه اوست كه بيش از هر كس ديگر توان به حاجت خويش دست يافت و هرگز نوميد باز نگشت.

در آن هنگامه هاي سختي كه هر بخشنده و سخاوتمندي ديرين، به رغم گذشته خويش عطا را فرو گذارد او هر تازه وارد و هر خانه زاد را به فراواني عطا دهد.

پروردگارش او را از خردسالي پروراند و در سايه برترين خير و بركت به كمال رساند.

شكوه و عظمت مسلمانان به دست او به كرانه رسيد و در پرتو اوست كه نه دانش در زنجير است و نه انديشه در تباهي.

مي گويم و البته بر اين سخنم هيچ كس جز بي خردانِ منفور خرده نگيرند.

هرگز از ثناگويي او دل نبرم، بدان اميد كه در بهشت جاويد جاودانه شوم.

و در جوار مصطفي باشم كه بدين ثناگويي اميد جوارش دارم و در رسيدن بدان روز مي كوشم و در پي آن دوانم.

نثر ادبي در وصف مدينه

اي كعبه دل

دامني پر مهر و پناهگاهي همه اطمينان و اميد، باغستان دل ها و مبارك ترين سرزمين دنيا و دروازه سراي عقبي.

گنبد همواره برافراشته اسلام و مسلماني. خانه سلامت و كانون ايمان و كرامت; همان جا كه حرم امن الهي است و خداوند سراي و ايمانش (1) خواند.

جايي كه پرچم هاي جهاد از دامن سرزمينش بربستند و غنيمت هاي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اشاره به آيه نهم سوره حشر: }وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالاِْيمَانَ ...{



224


گشايش هاي الهي بردامانش ريختند، سرايي كه ثروت مسلمانان در آن گرد مي آمد و زندگاني اسلام آوردگان از فرمان آن سامان مي يافت.

بركت آن را از هر سوي در ميان گرفته است و فرشتگان الهي بر آسمانش بال عنايت و رعايت گسترده اند. آن كه رزق و روزي بطلبد در زمين اين شهر بجويد و آن كه ستاره خود را راه پويد چشم بر آسمان اين شهر بدوزد. آن كه آهنگ مجد و عظمت كند راهش از اين شهر بگذرد و آن كه درآمد گاه صدق و راستي (1) را بخواهد در اين شهر گام نهد.

مدينه را مي گويم;

آن جا كه باره و مبرّه است; ساكنانش را به برّ و بركتي ويژه گزين كند و ديگر مردمان را در پهنه گيتي مايه برّ و بركت شود; چه، خاستگاه همه اسرار الهي و تابشگاه انوار ربّاني است كه هم در دامنش زندگاني به سعادت بگذرد.

و هم آييني كه از آن برخاسته، راهنماي سعادت بشر شود. بر خاك پاكش پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله) گام نهاده و در هوايش بويي از آخرين نفس هاي پيامبر(صلي الله عليه وآله) است و گويي بر نخل هايش دست هاي آن عزيز گرانقدر كه خرما مي چيند تا با آن روزگار بگذراند.

جابره است كه هر دل و دست شكسته را درمان بخشد و هر تهي دستي را بي نياز كند.

مجبره است كه همگان را به سر فرود آوردن در برابر آيات عظمت خويش ناگزير سازد.

جباره است كه دست تجاوز هر كس را كه بدان سوي گشوده شود در هم شكند.

مجبوره است كه هر آسيب و گزندي از ناملايمات حوادث بر آن و بر مردمانش رسد خدايش جبران كند تا در آن هيچ سختي بي گشايش نماند و اين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اشاره به آيه هشتادم سوره اسراء: }رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْق ...{



225


همه، سپاس به درگاه خداي را بطلبد.

حسنه است كه حسن و جمال با آن هم آغوش گشته و زيبايي آن را در خويش غرقه ساخته است.

مرحومه است كه خداوند آن را در بارش رحمت خويش قرار داده است و غفران و بخشايش خداوند بر مردمانش پيوسته نازل شود.

خود همه فضل و شرافت و عظمت، دلدار همه انسان هاي بزرگوار، و سرايي است كه پاكان و نيكان را در خويش جاي داده و كانون فرمانروايي رسول خدا(صلي الله عليه وآله)به دل ها و سرزمين ها و جايگاه مهاجران و انصار بوده است.

غراء است، پيشاپيش همه خوبي ها و فضيلت ها.

مهتر همه سرزمين ها است كه حلال و حرام خدا از آنجا سرچشمه گرفته است.

روضه آنجاست و همان سرزميني است كه هجرتگاه پيامبر(صلي الله عليه وآله) شد. خدايش طابه و رسولش طيبه ناميد و حسّانش معهد منير خواند و يكپارچه طيب و پاكيزه است.

حبيبه است كه هر محبّي را دوست دارد.

محبوبه است كه همگان دوستش دارند.

مهد هر دانش و سرچشمه هر آگاهي، و دانشگاهي است كه پيامبر(صلي الله عليه وآله) خود نخستين استادش بوده و جبريل در آنجا تعليم فرموده است، دانشگاهي براي دانش و فضيلت كه يگانه ارزيابي اش به تقوا و ايمان و پايمردي در طريق خدايي بودن است.

روضه پيامبر(صلي الله عليه وآله)، يادمان صحابي، نشان زندگي تابعي و آثار تمدن اسلامي بر جاي مانده از بدوي و حضري در آنجاست. آن اندازه نشان هاي افتخار تاريخ پر عظمت اسلام در اين شهر گرد آمده كه هر زباني در توصيفش به عجز درمي ماند و هر وصفي از بيان آن ناتوان مي گردد: از قبا تا خندق و از خندق تا اُحُد آيت هايي است كه ايمان افزايد و يقين زايد. بقيع آنجاست و بي گمان سرآمد همه گورستان هاست كه نزديكان پيامبر(صلي الله عليه وآله)، صحابه او و بزرگان اسلام را در خويش



226


جاي داده و رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بر خفتگان آن دعا كرده و رحمت الهي را براي آنان
خواسته است.

شهر شهر مسجد النبي است و در اين مسجد است كه مسلمانان صف در صف به نماز مي ايستند و با ياد خداوند يگانه، همه جدايي ها و دوگانگي ها و واگرايي ها را از ياد مي برند و همه تعصب هاي ناروا را، چونان كه گناه از آنان فرو ريزد، فرو مي نهند تا جهان آينده را جهان اسلام كنند و پيام اين دين الهي را در همه جاي آن بگسترند.

خداي همه آنان را كه بر او برخيزند و براي او بنشينند و براي او گام بردارند و سنت رسولش(صلي الله عليه وآله) را سر لوحه كار و زندگي خويش قرار دهند توفيق دهاد!(1)

پيدايش و تاريخ مدينه

مدينه آباديي نوساخته و نوخاسته نيست بلكه تاريخ كهن آن، به هزاران سال پيش باز مي گردد.

به طور كلي مي توان تاريخ مدينه را در دو مرحله جداي از هم بررسي كرد:

مرحله نخست: از آغاز پيدايش آن، كه تاريخش به روشني معلوم نيست و آگاهي هاي اندكي از جزئيات آن در اختيار داريم، تا هجرت پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله).

مرحله دوم: از هنگام هجرت رسول خدا به اين شهر، كه مي توان آن را تولدي دوباره ناميد، تا روزگار حاضر. تولد دوباره مدينه كه با هجرت پيامبر(صلي الله عليه وآله) صورت پذيرفت يك رخداد و زايش محلي و محدود نبود، بلكه زايشي بود جهاني كه اين شهر را جامه اي جهاني پوشاند و پرتو آن را به همه گيتي براي هميشه تاريخ گستراند.

دانستن جزئيات اين كه چه كسي مدينه را براي نخستين بار بنياد نهاد و آن را مسكون ساخت و يا چه رخدادهايي در آغازين دوره حيات اين آبادي به وقوع پيوست، نه چندان پرفايده است و نه چندان مبتني بر آگاهي هاي روشن تاريخي; چرا كه ديدگاه ها

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اين گفتار اثري است به قلم عبيدالله محمد امين كردي.



227


و نظريه هايي كه درباره پيدايش اين شهر مطرح شده گرفتار ابهام، پرسش، تناقض، و گاه آميخته به خرافه است. اما با اين همه نقطه هاي اشتراك و اتفاق نظرهايي ميان آگاهي هاي تاريخي درباره اين شهر و يا ميان نظريه ها و ديدگاه ها وجود دارد كه خود نوعي اجماع شمرده مي شود.

نگارنده، همان گونه كه پيشتر يادآور شده، اين كتاب را جستاري آكادميك نمي داند و بيشتر مي كوشد در آن آگاهي هايي فشرده كه مورد نياز خوانندگان عادي است پيش روي گذارد. از همين روي همانند بخش هاي مربوط به كعبه و مسجد الحرام در اين بخش نيز آگاهي هايي فشرده و كوتاه در اختيار مي گذارد:

1 ـ همگان بر اين اتفاق دارند كه مدينه تا پيش از هجرت، يثرب نام داشته است، چنان كه در قرآن كريم به اين موضوع تصريح شده است: } وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لاَ مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا ...{.(1)

همچنين متون روايي و تاريخي گوياي آن است كه پيامبر(صلي الله عليه وآله) از ادامه به كار بردن اين نام نهي فرموده است; در حديثي كه براء بن عازب نقل كرده آمده است: هر كس مدينه را يثرب بنامد بايد از خداوند آمرزش بطلبد. آن طابه است، طابه است. (2)

اما اين كه چرا در قرآن كريم اين نام به كار رفته، در پاسخ بايد گفت: آنچه در قرآن آمده نقل سخن منافقان است كه از اين شهر با نام يثرب ياد كردند.

2 ـ معظم منابع عربي تقريباً بر اين اتفاق دارند كه يثرب نام مردي از نوادگان نوح و احتمالا همو پايه گذار اين آبادي بوده است. البته در اين مورد كه چند نسل ميان نوح و يثرب فاصله وجود داشته و نام كساني كه در سلسله واسطه ها قرار مي گيرند چيست اختلاف وجود دارد.

3 ـ در كتاب هاي تاريخ، هر جا سخن از نخستين كساني كه در يثرب اقامت گزيدند به ميان مي آيد از عبيل و عماليق ياد مي شود، هر چند در اين باره كه كدام يك از اين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . احزاب: 13، آن گاه كه گروهي از آنان گفتند: اي ساكنان يثرب، شما را در اين آبادي اقامت مباد; بازگرديد ...

2 . سيد علي حافظ، فصول من تاريخ المدينة المنوره ، ج 1، ص 164



228


دو قوم پيشتر از ديگري در مدينه اقامت داشته اند اختلاف وجود دارد.

اين دو قوم در جريان مهاجرت هاي بزرگي كه در روزگاران قديم در جست و جوي آباداني و سرزمين انجام مي شده صورت پذيرفته است.

4 ـ در متون تاريخي و در ميان كساني كه در نخستين دوره پيدايش مدينه در اين آبادي مي زيستند از صعل و فالج نيز سخن به ميان مي آيد و بدين نكته اشاره مي شود كه يهوديان بر اين دو خاندان وارد شدند.

5 ـ ميان مورخان در اين نكته هيچ ترديد يا اختلافي وجود ندارد كه در هنگام هجرت پيامبر(صلي الله عليه وآله) به مدينه ساكنان آن آميخته اي از قبايل عرب و يهود بوده و مهمترين خاندان هاي آنان عبارت بودند از اوس و خزرج از اعراب، و بني قينقاع، بني قريظه و بني نضير از يهوديان، اما اين كه چگونه يهوديان و يا اوس و خزرج به مدينه آمده بودند و كدام يك از آنها سابقه سكونت كهن تري داشتند، دست كم نگارنده به پاسخي روشن و كامل در اين باره دست نيافته است.

6 ـ اوس و خزرج دو قبيله قحطاني و از اعراب عاربه اي بودند كه از سبأ در يمن، قبل يا بعد از فاجعه سيل ارم و خرابي سد مأرب، بدين سامان آمدند و هر دو به تبار بزرگ قيله دختر ارقم بن عمرو بن جفنه تعلق دارند.

اين از حكمت خداوند بود كه نياكان پدري پيامبر(صلي الله عليه وآله) از عرب مستعربه و نياكان مادري او دايي هاي عبدالمطلب از طايفه بني نجار; يعني از عرب عاربه باشند تا بدين سان نسب آن حضرت به اين هر دو تيره بزرگ اعراب بازگردد.

7 ـ متون تاريخي در اين باره تواتر دارند كه زندگي اوس و خزرج تا پيش از هجرت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بدان شهر، آميخته با جنگ هاي فرساينده بود و جنگ هايي كه بيش از يك قرن ميان آنان استمرار داشت توانشان را ستانده بود. اين سلسله درگيري ها كه از باب تغليب، آنها را حروب بعاث منسوب به آخرين جنگ از اين سلسله ـ مي نامند با حرب سمير آغازشده بود. سمير بن زيد نام يكي از افرادقبيله اوس بود كه آتش اين جنگ را برافروخت.

آخرين اين نبردها; يعني حرب بعاث پنج سال پيش از هجرت پايان يافت. از آغاز



229


آن نخستين جنگ تا آخرين آن بيش از ده جنگ عمده رخ داد كه از آن جمله است: حرب حاطب و سراره، فارع، يوم الربيع، فجار اولي و همانند آن.

گفتني است همه اين جنگ ها به آتش افروزي يهوديان صورت پذيرفت و حدود صد و بيست سال ادامه يافته بود. اين خود، به حكمت الهي، سبب شده بود اوس و خزرج چشم به آينده اي پر از صلح و آرامش بدوزند. همين خود مهمترين عاملي بود كه سبب شد آنان به سرعت به رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بگروند و در بيعت هاي سه گانه عقبه با او پيمان ببندند و يكسره دل در اختيار او گذارند.

موقعيت جغرافيايي مدينه

مدينه بر روي مدار 24 درجه و 28 دقيقه و 5 ثانيه عرض شمالي و نصف النار 39 درجه و 36 دقيقه و يك ثانيه طول شرقي واقع است.

شهر مدينه كه در منطقه عمومي حجاز در غرب عربستان سعودي و در شمال مكه قرار گرفته است، تا مكه حدود 420، تا بندر تاريخي مكه; يعني ينبع البحر حدود 220 و تا رياض پايتخت عربستان حدود 900 كيلومتر فاصله دارد.

منطقه مدينه منطقه اي حاصلخيز و مناسب براي كشت و زرع است كه از اطراف، بيابان هاي سوخته با سنگ هاي سياه آن را در ميان گرفته است. اين بيابان ها كه از رسوبات آتش فشان تشكيل شده در متون تاريخي كهن دوران اسلام به لابتي المدينه (1) نامور شد و شامل دو دشت سوخته حره واقم و حره وبره است كه امروزه آنها را به ترتيب حرّه شرقي و حرّه غربي نامند. اين دو دشت در مناطق جنوبي مدينه با همديگر تلاقي مي يابند و سپس هر چه به سمت شمال مي آييم از همديگر جدا مي شوند، تا جايي كه حره شرقي در نزديكي سيد الشهدا و حره غربي در جايي كه مسجد قبلتين قرار دارد پايان مي پذيرد. مزارع مدينه و خانه هاي اين شهر در ميان اين دو بيابان سوخته واقع است.

مهمترين بلندي منطقه مدينه جبل سلع است كه در گذشته ها، در شمال غرب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . در حديث نبوي آمده است: ما بين لابتيها حرام ; ميان دو دشت سوخته آن ـ يعني مدينه ـ حرم است.



230


مدينه  ـ با مركز گرفتن مسجد النبي براي شهر ـ قرار مي گرفته و امروز با توجّه به توسعه شهر، در داخل مدينه واقع است.

در اطراف منطقه مدينه دو كوه و دو وادي بزرگ وجود دارد كه اين شهر را در ميان گرفته اند:

در جنوب مدينه جبل عير قرار گرفته و وادي عقيق در مسافت محدودي به موازات آن قرار دارد و پس از چندي به سمت غرب زاويه مي گيرد تا ناحيه غرب مدينه را تشكيل  دهد.

در شمال مدينه هم كوه احد و وادي قنات قرار دارد كه از مناطق مجاور سيدالشهدا مي گذرد. وادي بطحان كه آن را وادي ابي جيده نيز گويند وادي ديگري است كه به صورت جنوبي ـ شمالي از ميان مدينه مي گذرد و در پايين شهر به وادي عقيق مي پيوندد. اين وادي طبيعي، از منطقه قربان به بعد گود برداري شده و پس از چندي با خواباندن لوله هاي پر قطري درآن، كه تا عيون ادامه دارد ازحالت كانال روباز خارج شده است.

در پشت كوه احد، كوه كم ارتفاع گنبدي شكل سرخ رنگي است كه آن را جبل ثور گويند و مرز شمالي مدينه و حرم مدينه است. اين بلندي تا مسجد النبي 8 كيلومتر فاصله دارد. جبل عير هم كه در جنوب واقع شده و مرز جنوبي حرم مدينه را تشكيل مي دهد تا مسجد النبي 8 كيلومتر فاصله دارد و بدين ترتيب طول منطقه حرم مدينه در محور شمال ـ جنوب; يعني از ثور تا عير 16 كيلومتر است.

پيشتر يادآور شديم كه دو دشت سوخته در دو سوي شرق و غرب، مدينه را در ميان گرفته و بخشي از آنها نيز جزو مدينه و منطقه داخلي آن شده است. مرزهاي شرقي و غربي حرم مدينه را مي توان در همين دشت ها سراغ داشت; يعني از منطقه عروه و وادي آن در غرب تا مسجد عريض در شرق. اين مسجد در داخل مدينه و بر دست راست كساني كه به سمت فرودگاه مي روند، در موازات مناطق بعد از پل مركز تجاري بلول واقع شده است. در ابتداي حكومت جديد ما، اين منطقه مركز قرنطينه بود.

آب و هواي مدينه از نوع آب و هواي خشك صحرايي قاره اي است كه البته پوشش گياهي اين منطقه تا حدي از شدت اين خشكي مي كاهد. اين منطقه داراي تابستان هاي


| شناسه مطلب: 77131