بخش 2
بخش نخست : تحوّلات تاریخی هجرت از مکّه به مدینه مدینه پس از اسلام مسجد نبوی توسعه مسجد در عصر پیامبر ( صلّی الله علیه وآله ) مسجد در عصر عمر بن خطّاب مسجد در عصر عثمان بن عفّان مسجد در عصر ولید بن عبدالملک اموی
13 |
بخش نخست : تحوّلات تاريخي
« صلاةٌ في مَسجِدي هَذَا خَيرٌ مِن اَلْف صلاة فيما سِوَاهُ مِن المَسَاجِدِ ، الاّ المَسجِد الحَرام » .
پيامبر گرامي اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « برپاداشتن يك نماز در اين مسجد من ، بر هزار نماز در ديگر مساجد برتري دارد ، جز در مسجدالحرام . »
هجرت از مكّه به مدينه
در پرتو الطاف و عنايات خداوندي ، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) مأمور شد كه از مكّه به مدينه هجرت كند ، پس روي به مدينه آورد و چندي بعد ، ديگر ياران يكايك روانه شدند . با استقرار پيامبر در مدينه ، مسجد و خانه حضرت در جايي كه خداوند پيشاپيش مقرّر فرموده بود ، برپا شد .
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در 27 صفر سال اوّل هجري ( 10 سپتامبر سال 622 م ) از مكّه بيرون آمد و ده روز بعد به قُبا رسيد . چهار روز در آنجا ماند و در 12 ربيع الاوّل ( 24 سپتامبر ) رهسپار مدينه شد . پيامبر اعلام كرد : جايي را براي ساختمان مسجد و منزل خود برمي گزيند كه شترش بر زمين نشيند . گاهِ رسيدن حضرت ، ياران مدني گرد او را فرا گرفتند و هر يك ، اميدوارانه مهار شتر را در دست داشتند تا شايد شتر در سراي آنان زانو زند ، امّا پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : رهايش كنيد كه او مأمور است .
14 |
مدينه پس از اسلام
هجرت پيامبر ، مهم ترين انگيزه تاريخي در شكل گيري و تحوّلات شهري مدينه است و چنان كه مي دانيم ، شهر مدينه با هجرت پديد آمد . در آغاز ، همه مسؤوليت هاي ديني ، و پس از چندي ، همه امور ديني و حكومتي در مسجد شريف مدينه جريان داشت . خلفا نيز مدينه را پايگاه دولت خود قرار دادند . هجرت مسلمانان موجب شد كه دگرگوني هاي چشم گيري در بافت شهر پديد آيد كه مهم ترين آنها چنين است :
* برپايي مسجد شريف نبوي در شهر كانوني آفريد كه تا امروز ، همه گرايشهاي توسعه شهري را جهت مي دهد و هيچ جايي نيست كه در جذّابيت و گيرايي با آن هماوردي كند . خيابانها ، محلّه هاي مسكوني ، مناطق عمومي و خصوصي ، همه و همه گرداگرد مسجد نبوي شكل مي گيرد .
* جاهايي در مدينه ساخته شد كه پيش از آن ، نشاني از آباداني نداشت . مهاجران مكّه در مناطق قُبا ، العيون و ديگر زمين هاي باير ، سكني گزيدند و منزلگاه ايشان در طول و عرض اين مناطق گسترده شد .
* مهاجران در فضاي مستطيل شكل گسترده در غرب مدينه ، بازاري برپا كردند كه اينك به « مناخه » معروف است .
* در سمت جنوب شرقي مسجد ، گورستاني به نام بقيع الغرقد شكل گرفت .
مسجد نبوي
شتر پيامبر بر زميني زانو زد كه محلّ كنوني مسجد نبوي است . پيامبر
نمايي از بام مسجد با سه گنبد متحرّك و بخشي از حرم قديم با پس زمينه شهر مدينه . ؤ
15 |
تصوير ص15
16 |
فرمود : منزل نيز همين جاست ، ان شاءالله . محلّ يادشده ، زميني از آنِ دو كودكِ يتيم نافع بن عمر نجار بود كه براي خشك كردن خرما به كار مي رفت . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) كودكان را فرا خواند و از آنان خواست كه آنجا را براي ساختن مسجد به وي بفروشند . آنان گفتند : يا رسول الله ! ما آن را به تو مي بخشيم . حضرت نپذيرفت و سرانجام با پرداخت ده دينار ، آن زمين را خريد . آن محلّ در آغاز خرابه اي بود كه چندين اصله درخت خرما و شماري گور در آن قرار داشت ، پيامبر فرمان داد با قطع درختان آن را هموار كنند و از تنه و شاخه درختان در ساختمان مسجد بهره گيرند .
پيامبر نقشه مسجد را چنين ترسيم كرد كه قبله آن رو به بيت المقدّس باشد ؛ از اين رو ، نخل ها را به سوي قبله رديف كردند و براي بالا بردن پايه هاي مسجد ، زمين را حدود سه ذراع كندند . حضرت همچنين براي مسجد ، سه در قرار داد : درِ جنوبي در انتهاي مسجد ، باب الرحمه در غرب و باب جبرئيل در شرق ، كه خود از همين در وارد مي شد . ارتفاع مسجد به اندازه بلنداي يك مرد بود و مساحت آن 1050 مترمربّع ؛ يعني راستاي شمالي ـ جنوبيِ آن هفتاد ذراع ( 35 متر ) و راستاي شرقي ـ غربيِ آن شصت ذراع ( 30 متر ) .
مسجد با چوب درخت خرما و خشت فراز آمد و سقف آن با شاخه هاي نخل پوشيده شد . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در انتهاي مسجد سايه باني نهاد كه آن را « صُفّه » خواندند و غريبان و بينوايان كه به اهل صُفّه شهرت يافتند ، در آنجا منزل گزيدند .
قبـله
مسلمانان در مسجد نبوي ، شانزده ماه نماز را به سوي بيت المقدس
17 |
خواندند ، تا اين كه آيه 144 سوره بقره نازل شد و بر پايه آن ، قبله مسجد كه رو به شمال داشت ، به سمت جنوب برگشت .
{ قَد نَري تَقَلُّبَ وَجْهِكَ في السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبلَةً تَرضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الحَرام } ؛ « ما گردانيدن رويت در آسمان را نيك مي بينيم . پس تو را به قبله اي كه بدان خوشنود شوي ، بگردانيم ؛ پس روي خود را به سوي مسجدالحرام كن . »
منبر
نخستين منبري كه در مسجد براي پيامبر ساخته شد ، سكّويي گلين و بي پلّه بود كه تازهواردان حضرتش را بشناسند . وي در نماز جمعه و ديگر مناسبت ها بر فراز آن خطبه مي خواند . به سال هفتم هجري ( 628 م ) با استفاده از چوب درختان گزِ باغهاي مدينه ، منبري جديد ساخته شد .
روضه شريفه
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) در حديثي ، حدود روضه شريفه را مشخص فرموده است ، آنجا كه مي گويد : « مَا بينَ بَيتي و مِنبري رَوضةٌ مِن رِياضِ الجنّة » ؛ « ميان خانه و منبر من باغي از بوستانهاي بهشت است . » روضه شريفه 22 متر طول و 15 متر عرض دارد . در زمانهاي بعد ، بخش نه چندان اندكي از روضه را به بناي پيرامون خانه حضرت ( ضريح كنوني ) افزوده اند .
ستون ها
ستون هاي مسجد ، همه از تنه هاي نخل بوده و در عمليّات توسعه مسجد در زمان هاي گوناگون ، محلّ آنها تغييري نكرده است . از ميان اين
18 |
ستون ها ، هشت ستون ، هريك به دليل يك ويژگي ، شهرت يافته اند :
1 ـ ستون مخلّقه .
2 ـ ستون قرعه ( عايشه يا مهاجران ) ، محلّي براي نشست مهاجران از مكّه .
3 ـ ستون توبه ( ابولُبابه ) ، جايي كه ابولبابه ، براي توبه ، خود را بدان بست .
4 ـ ستون محرس ( علي ( عليه السلام ) ) ، محلّ نماز حضرت علي ( عليه السلام ) .
5 ـ ستون وفود ، محلّي كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، هيأتهاي نمايندگي را به حضور مي پذيرفت .
6 ـ ستون سرير ، مكان اعتكاف پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) .
7 ـ ستون مربعة القبر .
8 ـ ستون تهجّد ، محلّ نماز شب و مناجات پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، كه اينك در جاي آن محرابي ساخته اند .
توسعه مسجد در عصر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )
با همه اختلاف رواياتي كه در تعيين مدّت زمان بناي مسجد وجود دارد ، درست تر آن است كه گفته شود احداث مسجد هفت ماه به درازا كشيده است .
پس از بازگشت پيامبر اكرم از غزوه خيبر و با توجّه به افزايش جمعيت مسلمانان ، حضرت مسجد را نيازمند توسعه يافت ؛ از اين رو ، با افزودن زمين مجاور ، مساحت مسجد به دو برابر اندازه آغازين رسيد و گستره خانه هاي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در شمال و جنوب و شرق مسجد نيز دو برابر شد ؛ بدين ترتيب ، مسجد در مستطيلي به طول 136 ذراع ( 68 متر ) از جنوب به شمال و عرض 114 ذراع ( 57 متر ) از شرق تا غرب واقع بود . مسجد در
19 |
زمان حيات پيامبر گرامي اسلام ، در نهايت ، 3876 متر مساحت داشت .
حجره پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )
حجره يا خانه حضرت ، كه اينك مرقد مطهرش در آن واقع است ، از شرق به غرب ، در سمت جنوب ( قبله ) ، ده ذراع و دو سوم ذراع ، و در جهت شمال ( شام ) ده ذراع و ربع ذراع و يك ششم ذراع طول داشت و عرض شرقي ـ غربي از دو طرف ، هفت و نيم ذراع و يك هشتم ذراع بود .
تصوير ص19 ( 7 × 10 )
تصويري قديمي از مدينه منوّره كه باروي كهن شهر و مسجد بازسازي شده در عصر عثماني را نشان مي دهد .
مسجد در عصر عمر بن خطّاب
در سال هفدهم هجري ، جمعيت مسلمانان چندان رو به فزوني نهاد كه فضاي مسجد گنجايش همه آنها را نداشت و توسعه آن لازم و
20 |
بايسته مي نمود .
عمر شكل مسجد را دگرگون نكرد ، بلكه تنها به مساحت آن افزود و ساختمان جديد را ، همچون عصر نبوي ، با خشت و تنه و شاخه نخل فراز آورد . با اين توسعه ، طول مسجد از سمت قبله به شام ( در جهت شمالي ) 140 ذراع و عرض آن 120 ذراع شد . بلندي سقف نيز به 11 ذراع ، يعني حدود 5/5 متر افزايش يافت ؛ بدين ترتيب ، 1100 متر مربع بر مساحت مسجد افزوده گشت و مسجد در سه جهت جنوبي و شمالي و غربي گسترش يافت . سه درِ جديد براي مسجد فراهم آمد و درهاي مسجد به شش باب رسيد و كف مسجد با حصير پوشانده شد . عمر همچنين در نورپردازي مسجد كوشيد و مبلغي در خور براي خوشبو كردن آن در روزهاي جمعه و ماه مبارك رمضان تعيين كرد .
مسجد در عصر عثمان بن عفّان
درست تر آن است كه گفته شود : توسعه عصر عثمان ، بين سالهاي 29 و 30 هجري انجام گرفته و مجموعاً ده ماه به درازا كشيده است .
عثمان در شكل نخستين مسجد دگرگوني هايي به عمل آورد ؛ خشت هاي مسجد را با گچ و سنگ هاي نگارين عوض كرد و ستون هاي سنگي پر نقش و نگارِ آميخته به آهن و سرب را جايگزين تنه هاي نخل ساخت . سقف مسجد را هم كه پيش از آن ، از به هم بافتن شاخه هاي نخل و ريسمان درست شده بود ، با چوب ساج بنا كرد . چند طاق در سمت شرقي و غربي مسجد فراهم آورد و بر شمار ستون هاي مسجد افزود . گستره توسعه عثمان در جنوب ، شمال و غرب مسجد ، حدود 496 متر مربّع ارزيابي شده است . مقصوره ( اتاقك ) ، يكي از نشانه هاي معماري در
21 |
اين توسعه است و به محرابي مي ماند كه امام در آن مي ايستد و نماز مي خواند . در اين عمليّات ، دري با نام باب النّبي نيز در مقابل مرقد منوّر حضرت رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) گشوده شد .
مسجد در عصر وليد بن عبدالملك اموي
توسعه مسجد در عصر وليد از سال 88 هـ . ( 706 م ) آغاز شد و تا سال 91 هـ . ( 709م ) ادامه يافت . در اين عمليات ، نخست مسجد كاملا ويران گرديد ، سپس بازسازي آن آغاز شد ؛ ديوارها ، همانند بازسازي عصر عثمان ، با سنگهاي نگارين و گچبري بالا رفت ، ستون ها نيز با سنگ هايي آميخته به آهن و سرب برپا شد ، سقف را هم با چوب ساج پوشاندند . براي نخستين بار ، بخشهايي از مسجد با آب طلا و كاشي و سنگ مرمر زيباسازي شد . به جاي ديوار قبله ، ديواري ديگر فراز آمد و در همان جا اتاقكي با چوب ساج و سقفي آراسته ساخته شد . نيز براي پيشگيري از آسيب هاي ناشي از بارش فراوان باران ، مسجد را با دو سقف پوشاندند . ديوار حجره مطهر هم با استفاده از نوعي سنگ چخماق سياهِ تراشيده بازسازي شد و گرداگرد آن حصاري پنج پهلو با اضلاع نابرابر قرار گرفت . در چهار گوشه مسجد ، چهار مناره برپا شد كه يكي از آنها در عصر سليمان ابن عبدالملك ويران گرديد . از افزوده هاي اين دوره ، محرابي بود كه در پيشاپيش مسجد قرار داشت .
در پايان ، عرض مسجد به 84 متر و طول آن به 100 متر رسيد و بدين سان ، 2768 متر به مساحت مسجد افزوده شد .
22 |
تصوير ص22 ، ( نيمه اوّل تصوير توسعه جديد )
عكس هوايي بخشي از مساحت توسعه جديد با گنبدهاي متحرّك . چادرهاي تاشوي صحنهاي داخلي در انتهاي تصوير هويداست .
23 |
تصوير ص23 ، ( نيمه دوّم تصوير توسعه جديد )