بخش 1
بخش نخست : تحوّلات تاریخی مشاعر مقدّس نامهای مکّه مکرّمه حجّ در اسلام حرم مکّه بنیان کعبه
1 |
3 |
ساختمان مسجد الحرام
مكّه مكرّمه
به كوشش : دكتر سلمي سمر دملوجي
ترجمه : محمّد رضا مرواريد
6 |
تصوير
دور نمايي از مسجد الحرام
8 |
بخش نخست : تحوّلات تاريخي
{ و إذ بَوّأنا لإبراهيمَ مَكانَ البَيتِ أَنْ لا تُشرِك بي شَيْئاً وَطَهِّرْ بَيْتي للطّائِفينَ وَالقائمينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ } . ( 1 )
« و چون براي ابراهيم جاي خانه را معيّن كرديم ، [ بدو گفتيم : ] چيزي را با من شريك مگردان و خانه ام را براي طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان [ و ] سجده كنندگان پاكيزه دار . »
شهر مكّه مكّرمه در دلِ مجموعه اي از درّه هاي رشته كوههاي حجاز واقع است و مسجدالحرام در ميان درّه ابراهيم ، با حدود 277 متر ارتفاع از سطح دريا قرار دارد . از ويژگيهاي برجسته اين منطقه ، كوههاي پرشمار پيرامون آن است كه برخي از آنها در شكل گيري تاريخ آن نقش داشته اند ؛ از آن جمله مي توان جبل النّور در جنوب شرقي شهر را برشمرد كه غار حرا در آن است ، غاري كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، پيش از بعثت ، در آن به پرستش خدا مي پرداخت . ديگر جبل ثور است كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و ابوبكر ، در راه هجرت به مدينه منوّره ، در آن پنهان شدند .
هجرت ابراهيم ( عليه السلام ) از عراق به فلسطين و صحراي سينا در مصر و از آنجا به بيت الله الحرام در مكّه مكّرمه ، در حدود چهارهزار سال پيش ، دروازه هاي شمالي شهر را تعيين كرده است . مهمترين دروازه هاي ديگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سوره حج ، آيه 26
9 |
تصوير
نماي داخلي ساختمان دوره عثماني ، پس از بازسازي
10 |
تصوير
نمايي نزديك از كعبه مشرّفه ، در سمت راست مقام ابراهيم و در انتهاي تصوير ، شبستان دوره عثماني ديده مي شود .
11 |
تصوير
12 |
براي حاجيان عبارتند از : دروازه عراقي ( زبيده ) ، دروازه مصري ، دروازه شامي و دروازه يماني يا جنوبي .
مشاعر مقدّس
اماكن متبرّكه منا ، مزدلفه و عرفات تقريباً در خطّي مستقيم قرار دارند كه كوههايي بلند ، با درّه ها و مسيلهايي چند ، پيرامون آن را فرا گرفته است .
صحراي منا ، نزديك ترين اين مناطق به شهر مكه است كه در هفت كيلومتري ناحيه شمال شرقي حرم قرار دارد . ( اين فاصله از راه زيرگذر به چهار كيلومتر كاهش يافته است . ) مِنا دربردارنده مناطقِ چادرهاي حاجيان ، قربانگاه و جمرات است كه خود به سه بخش : جمره اولي ، جمره وسطي و جمره عقبي تقسيم مي شود . مسجد خيف هم كه در جاي اقامت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) برپا شده در منا واقع است . در آنجا آرامگاهي نيز براي حاجيان ساخته اند .
تصوير
جزئيّات شبستان عثماني ، كه با سنگ طبيعي رياض نماسازي شده است .
13 |
مزدلفه ، امتداد طبيعي دشت مناست و از ناحيه غرب تا تپّه هاي بلند اَخْشَبَيْن در نزديكي عرفات گسترده است . در مزدلفه بنايي برپا نيست ، جز مسجدي كه بر فراز مشعرالحرام ساخته اند و برخي ساختمانهاي دولتي .
عرفات ، دشتي است در هيجده كيلومتري حرم ، ده كيلومتري منا و شش كيلومتري مزدلفه . اين دشت نسبتاً هموار ، دو نقطه مهم دارد : الف : جبل الرحمه ، كوهي سنگي كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در حجّة الوداع برآن ايستادودعا كرد . ب : مسجد نمره ، در محلّ خيمه اي كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در همان سفر برپا ساخت .
نامهاي مكّه مكرّمه
گويند : مكّه را از اين رو بدين نام خوانده اند كه عرب در جاهليّت مي گفت : « حجّ ما درست نيايد ، مگر آن كه به كنار كعبه رويم و « نَمُكُّ فيه » ؛ يعني به سان مرغان شباهنگ آواز سردهيم » .
نام مكّه در قرآن كريم ، يك بار ، در سوره فتح ، ( آيه 24 ) چنين آمده است :
{ وَهُوَ الّذي كَفَّ اَيْديهُمْ عَنْكُم وَاَيْديكُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَكَّةَ مِن بَعدِ اَن اَظْفَرَكُمْ عَلَيهِمْ وَكانَ اللهُ بِما تَعْملُونَ بَصيراً } ؛
« و اوست همان كسي كه در دلِ مكّه ـ پس از پيروز كردن شما بر آنان ـ دستهاي آنها را از شما و دستهاي شما را از ايشان كوتاه كرد و خدا به آنچه مي كنيد همواره بيناست . »
از نامهاي فراوان مكّه ، يكي نيز بَكّه است ، كه آن هم تنها يك بار در سوره آل عمران ، ( آيه 96 ) آمده است . مكّه مكرّمه نامهاي ديگري هم دارد ، كه پرآوازه ترين آنها اُمُّ القُري ( مادر شهرها ) است كه دوبار در قرآن بدين نام خوانده شده است : سوره انعام ، آيه 92 و سوره شوري ، آيه 7 .
از نامهاي ديگر آن ، بَلَد است ( سوره بلد ، آيه1 ) و بَلَد اَمين ( سوره تين ،
14 |
آيه 3 ) و البَلْدَة ( سوره نمل ، آيه 91 ) و حرم آمِن ( سوره قصص ، آيه 57 و سوره عنكبوت ، آيه 67 ) .
حجّ در اسلام
تعصّبهاي قبيله اي جاهلي ، فلسفه آغازين حجّ را از بين برد و آداب آن را چندان دگرگونه ساخت كه مردمان قبايل عرب ، بتهاي خود را همراه خويش مي آوردند تا آنها را در بيت الله الحرام بپرستند . آن گاه كه اسلام آمد و مكّه آزاد گرديد ، پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) بر آن شد تا آيين حجّ را از بدعتها و آرايه ها بپيرايد و به هنگام به جا آوردن مراسم حجّ ، به عنوان پنجمين ركن اسلام ، صف مسلمانان را وحدت بخشد و گامهاي ايشان را استوار دارد . اين مهم در سال دهم هجري ، كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در حجّة الوداع حجّ گزارد ، سامان يافت و مسلمانان تا امروز ، مناسك خود را همواره در پيروي از همان شيوه به جا مي آورند .
حرم مكّه
حرم مكّه عبارت از محيط و زمين هايي است كه شهر را در برگرفته است . حرم نشانه هايي آشكار دارد كه تقريباً در همه مرزهاي آن نصب شده است . نخستين كسي كه اين نشانه ها را برپا داشت ، ابراهيم خليل ( عليه السلام ) بود و پس از وي قُصيّ بن كلاب . سالها بعد ، نشانه هارا از ميان بردند ، ولي بار ديگر قريشيان آنها را نصب كردند . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، در سال فتح مكّه ، منطقه حرم را نشانه گذاشت .
كاروان حاجيان ؛ تصويري از كتاب مقامات حريري ، بغداد ، 1237هـ /1821م
( با كسب اجازه از كتابخانه ملّي پاريس ) ؤ
15 |
تصوير
16 |
محدوده حرم از راه مدينه سه ميل ، از راه يمن هفت ميل ، از راه جدّه ده ميل ، از راه طائف ، در مسير عرفات ، يازده ميل ، از راه عراق هفت ميل و ازراه جِعْرانه نُه ميل است .
بنيان كعبه
از آنجا كه عرب هر ساختمان چهارگوشه اي را كعبه مي نامد ، كعبه را چنين ناميده اند . نامهاي ديگر آن ، بيت ، بيت عتيق و مسجدالحرام است . همه اين نامها در شماري از آيه هاي قرآن آمده است . كعبه را بَنيّه نيز خوانند كه نامي برگرفته از مادّه « بنا » است . بنيّه ابراهيم هم گفته اند ؛ زيرا ابراهيم آن را ساخته است .
ساختمان آغازين بيت الله الحرام به دست ابراهيم خليل و فرزندش اسماعيل شكل گرفته است . ابراهيم در سمت راست خانه كعبه چاله اي كند تا خزانه بيت باشد و هداياي مردم به كعبه در آنجا نگهداري شود . فاسي در شفاءالغرام گويد : « ابراهيم كعبه را به گونه اي ساخت كه پشت سر او نيم دايره بود ؛ يعني كعبه در آغاز تنها دو ركن يا زاويه داشت : ركن حجرالأسود و ركن يماني ، و جز آن زاويه اي ديده نمي شد » .
ازرقي به سند خود از علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) ، درباره دگرگونيهاي كعبه پس از بناي نخستين آن به دست ابراهيم نقل مي كند كه : « . . . پس از ويراني كعبه ، عَمالقه آن را ساختند . بار ديگر ويران شد وقبيله اي ازجرهم آن را بنا كردند ، باز هم بناي آن فرو ريخت و سرانجام قريش آن را بازسازي نمودند » .
حدود سال 600ميلادي ، هنگامي كه در كعبه چوب مي سوزاندند تاآن را خوشبو كنند ، آتشي زبانه كشيد وپرده كعبه را دركام خود فروبرد . مدّتي بعد نيز بارانهاي شديدي باريد و سيل به درون كعبه راه يافت و ديوارهاي آن را
17 |
فرسود . قريشيان براي چهارمين بار ناگزير از ويراني و نوسازي كعبه شدند .
به گفته ابن اسحاق ، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در آن هنگام 35 ساله بود و شخصاً در آن مراسم حضور داشت ؛ يعني اينواقعه ، پنج سال پيش از بعثت و هجده سال پيش از هجرت رخ داده است . در همين بازسازي بود كه پس از اختلاف نظر سران قريش ، پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، حجرالاسود را در جاي خود نصب كرد .
در اين نوسازي ، بلنداي خارجي كعبه به هجده ذراع ( 5/13 متر ) رسيد ؛ يعني نُه ذراع بر بناي ابراهيم افزوده شد و از عرض آن شش يا هفت ذراع ( حدود 5/4 متر ) كاهش يافت . آن گاه نماي آن را با سنگ پوشاندند و درِ آن را چهار ذراع و يك وجب بالاتر از كف ، كار گذاشتند . در درون كعبه نيز شش ستون ، در دو رديف برپا ساختند و در قسمت داخليِ ركن شامي ، خزانه اي فراهم آوردند و پس از پايان كار ، كعبه را با پارچه كتان يماني پوشش دادند .
مُلتزم ، مُستجار ، حَطيم
ملتزم ميان حجرالأسود و درِ كعبه است . مستجار ميان ركن يماني و درِ بسته پشت كعبه است ( ابن جبير در « سفرنامه » و محب طبري در « القري » آن را چنين خوانده اند . ) حطيم را اين گونه گفته اند كه ميان حجرالأسود و مقام ابراهيم و حِجر اسماعيل است . آن را به گونه هاي ديگر نيز محدود كرده اند . مي گويند : در سه مكان يادشده ، دعا مستجاب است .
چاه زمزم
چاه زمزم در هجده متري جنوب مقام ابراهيم در داخل مسجد واقع است . هنگامي كه خداوند آب زمزم را براي اسماعيل روان ساخت ،
18 |
تصوير
بخشي از ساختمان عثماني در توسعه اوّل سعودي . كف شبستان با مرمرِ وادي فاطمه سنگفرش شده و تاج ستونها و طاقها گچبري است .
20 |
مادرش هاجر پيرامون آن حوضچه اي فراهم آورد تا بتواند مشك كوچك خود را پر كند و آب از دست نرود . . . امّا اكنون سالياني دراز است كه هنوز آب زمزم جاري است و مكّيان از آن بهره مند . . . و چه كس داند كه تا كجاي زمان چنين خواهد بود ؟ !
خداوند ، عبدالمطلب بن هاشم ، نياي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را بر آن گمارد و او به حفر چاه پرداخت و اداره آن در ميان فرزندانش پايدار ماند . در عهد پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) پيرامون زمزم ، دو حوضچه بود ، يكي براي آشاميدن و ديگري براي وضو . در كنار چاه نشيمنگاهي نيز بود كه آن را صفّه زمزم مي گفتند . ابن عباس در گوشه اي از زمزم ، به طرف صفا مي نشست ، جايي كه بعداً به سقاية العباس مشهور شد .
حِجر اسماعيل
محلّي بدون سقف در شمال كعبه است . ديوار كوتاه نيمدايره اي دارد كه اسماعيل آن را به سان كلبه اي در كنار كعبه ساخت تا پناهگاه گوسفندان او باشد . حِجر بارها ويران شده و آن را بازساخته اند و طواف از بيرون آن انجام مي شود .
مقام ابراهيم
سنگي است كه اسماعيل ( عليه السلام ) هنگام بناي كعبه ، براي پدرش ابراهيم ( عليه السلام ) آورد تا بر آن بايستد و مصالح ساختمان كعبه را از اسماعيل بگيرد ؛ از اين رو ، آن را مقام ( محلّ ايستادن ) ابراهيم گفته اند . ازرقي مساحت مقام را يك ذراع مربّع ( 48 سانتيمتر ) مي داند و اندازه دو جاي پاي داخلِ مقام را هفت انگشت مي شمارد .
21 |
شاذروانِ كعبه
قسمتي است كه گرداگرد پايين كعبه را در سه جهت شرقي ، غربي و جنوبي آن فراگرفته است و جنس آن از سنگ مرمر است . ضلع شمالي ، شاذروان ندارد . شاذروان نشانگر همان مقداري است كه قريشيان از اندازه بناي اصلي كعبه كاستند .
حَجرالاسود
مقدس ترين چيز در بيت الله الحرام ، حجرالأسود است كه در ركن شرقي كعبه نصب شده است ، تا محلّ آغاز و پايان طواف خانه باشد .
پوشش كعبه
گفته اند : نخستين كسي كه كعبه را پوشاند ، تُبَّع حِمْيَري بود . كعبه در آن هنگام سقف نداشت . ازرقي گويد : در جاهليت ، كعبه را با پارچه هاي گوناگون ، مانند خزّ ، كتان و نمد مي پوشاندند .